سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 185

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار زینب عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

بنام خدایی که بــــــــــشدت کافیست

استاد جان، مریم بانو و دوستان ارزشمندم ســـــــــــلام، عـــــــــــــــاشقتونم

خدای من شـــــــــکرت شکرت شکرت که انتخاب کردم در این مسیر الهی باشم و تو هر بار شگفت زده ام میکنی با زیبایی ها و آسانی ها و نعمت های بیشتر

من عــــــــــاشق قسمت هایی از سفرمون هستم که عکس منتخب فایل های اون تصویر استاد عزیزم و مریم جان باشه، اصلا دیوانه میشم و هـــــــر چی تحسین کنم این رابطه زیـــــــــبای عاشقانه توحیدی رو کم هست، استاد عزیزم و مریم جان نوش تک تک سلولهای وجودتون باشه این رابطه نـــــــــاب

دیشب داشتم یه کلیپی تدوین میکردم و با عشق انجامش میدادم که دیگه چشام دوست داشتن استراحت کنند و گفتن زینب دیـــــــــگه بخوابیم و منم گفتم چشم، یادم رفت سپاسگزاری ام رو بکنم ولی خـــــــدا رو شکر مینم که این سپاسگزار بودن داره هر روز بخش بیشتری از وجودم رو به خودش اختصاص میده و دیشب هم تو خواب و بیداری سپاسگذاری ام رو انجام دادم از اتفاقای خوب کل روزم از حال خوبم، از زمان و مکان های مناسبی که خداوند من رو هدایت کردم که تـــــــا همون چند دقیقه قبل اینکه خواستم بخوابم هم ادامه داشت، تو کامنت های قبلی ام گفتم که یه مسأاله ای پیش اومد تو کارم و مخصوصا با قسمت دهم از دوره روانشناسی ثروت یکم یاد گرفتم که مسائل قراره ظرف وجودی ام رو بزرگتر کنند و بهم یادآوری کنه زینب تو اشرف مخلوقات خدایی پـــــــــس باید رشد کنی این جهان جهان رشد و نعمت هاست یا رشد میکنی یا رشد میکنی تـــــــــــــمام و درک همین یه چیزی که هنوز باید بیشتر و بیشتر تو وجودم بشینه ولی بازم همین الانش شروع شدن باز شدن درها و اتفاقات ناب و بــــــــرکت ها بعد اینکه تسلیم بودن رو انتخاب کردم، دیشب دیدم یکی از همکارانم بهم پیام داده حال و احوال پرسی و شماره کارتت رو بده یه مبلغی باید واست واریز میکردم برای فلان برنامه، درحایل که اصلا نه من ازش خواسته بودم نه اصلا تو ذهنم بود نه حرفی زده بودم، خدایا شـــــــــــــکرت

و اما این قسمت، صبح که بیدار شدم بعد نوشتن ستاره قطبی ام گفتم بیام تو سایت چند تا کامنت بخونم که دیدم اِ قسمت جدید سفرمون هم اومده زود دانلود کردم و با صبحانه ام نشستم نو شجانش کردم، اولش که PLAY کردم برای چند ثانیه فکر کردم حواسم نیست یه فایل دیگه ای رو تو لب تابم پلی کردم بعد گفتم من که رپ ندارم تو لب تابم نوار بالای فایل رو دیدم که نوشته بود سریال سفر دور آمریکا، گفتم پس خودشه بزار پخش بشه ببینیم این قسمتمون چی داره واسمون که ِیاد یگیرم، استاد جان ممنونم که تو این قسمت های سریال های سایت سعی میکنید از هر چیز زیبایی فیلم بگیرید حتی اگر اون چیز جزو علاقمندی شما نباشه مثل همون نمایشگاه ماشین های قدیمی

من سبک رپ رو علاقه ای ندارم ولی از حس و حال نابی که وقتی خواننده اش میخونه لذت میبرم مثل محمدرضا عزیز که وقتی داشت میخوند با تمام وجودش میخوند، چشمهاش ، دست هاش قلبش همه درگیر بودن و نقش داشتن و انگاری تو خلسه میرفت، فقط خودش بود و خدا و چقدر تحسین کردن رو درست انجام میده استاد و باعث برانگیختن بیشتر احساس طرف مقابلش میشه، یاد اون قسمت از زندگی رد بهشت افتادم که دو آقا اومده بودن پرادایش ولی خــــــیلی گارد داشتن برای ارتباط گرفتن ولی چــــــقدر استاد تونست از طریق ارتباط درست کاری کنه اون آقا هر چی عکس داشت تو گوشی اش از خانواده اش رو نشون بده و روز بعد کلی هدیه هم بیاره واسه استاد و مریم جون

خدایا شــــــــکرت برای این خونه زیبامون که هر روز یه حیاط جدید زیباتر رو داری و هر چی میخوای داره، برای شستن لباس هم نمی خواد کلی بند بزاری از فضای خود کمپر هم میتونی استفاده کنی

و اما نوبتی هم باشه نوبت خرید هست اونم چه خـــــــــــــریدی….. کباب اونم از نوع کوبیده اش که قراره برای 8 تا پسر خوشتیپ امـــــــــــــــا گرسنه درست بشه نوش جون کنند :) و مثل همیشه همونطور که از خدا خواستیم در بهترین زمان و مکان بودن را برای این کباب های خوشمزه هم به جایی هدایت شدن استاد و مریم جون که اگر میخوای طعم واقعی نــــــــاب کباب رو داشته باشی باید بری اینجا که یک فروشگاه ایرانی و ارمنی هست با کلی کباب های خوشمزه ای که منتظرن فقط ما بریم بخریم و بزنیم بر بدن

چقدر خانم فروشنده زیبا و خوشرو بود چـــــــــقدر مدل و رنگ موهاش زیباست

و اما بعد خرید این کباب های خوشمزه همراه میشیم با این پسرهای خوشتیپ خوش استایل که وسایل کباب رو هم اینقدر که حرفه ای هستن منقل هم خودشون با خودشون اوردن که خود منقله حرف ها داره واسه گفتن مخصوصا اون آپشنی که خودش یه مسأله مهم رو برای کباب کردن درست کرده با فقط یه تغییر کوچیکِ ساده

چقدر لذت بخش بود و خوشمزه تر این ناهار با همکاری گروهی که نقش اول هم به آقا عرفان عزیز که لباس آشپزی هم بوشیده :)) چه گوشتی بود خـــــــــــدای من چه رنگ و رویی داشت، واقعا جراح هم با این تمرکزی که عرفان عزیز سیخ میکرد کار نمیکنه :)) چـــــــقدر با تمرکز و ظرافتی سیخ میکرد کباب ها رو، دمت گرم عرفان عزیز، نوش وجودتون باشه، انشاله همین کباب ها رو یه در زمان و مکان مناسبش به همراه بقیه دوستانمون بر بدن بزنیم :)

و اما بخش آخر این قسمت از سفرمون و تصاویر نــــــــــــــابی که با درون بچه هیولای فــــــــــوق العاده گرفته شده؛ خــــــــــدایا شـکرت برای این درون فوق العاده که با کـــــــــلی تصاویر نابی که به لطف استاد عزیزم ثبت کرد چــــــــقدر بزرگتر شدم و لذت بردم، خدا جونم من این درون هیولا رو میخوام

و اما ترکیب این فورد و تراک کمپر و این طبیعت نــــــــــابی که با درون ثبت شده و آهنگ محمدرضای عزیز یه ترکیب برنده ای هست که فقط باید لذت برد ازش، چقدرصدای محمدرضای عزیز با این موسیقی زیبا و عرفانی شده، محمدرضای عزیز بــــــــی نهایت تحسینت میکنم که دو ساله فقط شروع کردی ولی داری نتایجش رو نوش جان میکنی مخصوصا این آهنگت که آخر این قسمت پخش شد با این موسیقی عرفانی فوق العاده شده بود و لذت بردم ازش، برکت باشی

هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه خدای وهاب

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    253MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

376 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «امنه ربیعی» در این صفحه: 1
  1. -
    امنه ربیعی گفته:
    مدت عضویت: 1034 روز

    استاد سلااااااام

    وااایی خدا کاش همیشه انقدر زود به زود برامون فایل بزارید

    از دیروز تا الان به سایتتون چشم دوختم اصلا من جز سایتتون جایی رو ندارم

    تنها دلخوشیه من همین سایته

    یعنی تنها چیزی که از طریق فضای مجازی شد تموم دلخوشیم همین سایت بود

    زمانی که نیاز به حال خوب دارم دوتا دکمه میزنم میام تو سایت

    وقتی اینجا میام جواب کامنت بچه ها رو میدم سریال میبینم فایل گوش میدم نه فقد حالم خوب میشه

    بلکه حالم از بیخ دگرگون میشه و غم رو فراموش میکنم و تمام غباری که بر روی دلم نشسته بود پاک و محو میشود و امید در من جریان میابد

    استاد به خاطر فراهم کردن این فضا من بی نهاااایت بی نهایتتتتتت ازتون سپاسگذارم عاشقتونم با تمام وجود :))

    خب خب بریم سراغ نکته های سفرمون

    من همیشه دوس دارم وقتی که سریال رو نگاه میکنم ازش درس یاد بگیرم

    خب اولین صحنه ای که نشون میداد یه اقا محمدی بود که رپره

    دلیلش چیه که اهنگ رو قشنگ‌ میخونه؟

    چون به خوانندگی علاقه داره

    و اگر بیاد تو کار موزیک حتما موفق میشه

    چون کسانی که به کارشون علاقه دارن هم وقت بیشتری براش میزارن هم به صورت الهام بخش ایده ها میاد براشون

    پس یکی از عوامل موفقیت در شغل داشتن علاقه و شور و شوق میباشد•

    نکته ی بعدی این بود که..

    استاد هر چی رو که دلش بخواد میتونه سفارش بده و بخوره

    اینجا نشون میده که به خاطر داشتن سلامتی کامل من نگران نیستم که گوشت چربی داره یا نکنه غذایی که سفارش میدم نمک زیادی داشته باشه من هر چیو که دلم بخواد میخرم میخورم و لذتشم میبرم

    حالا فکر کن در کنار ثروت و سلامتی یه عزیز دلی هم داری که

    پا به پات هر جا که بری باهات میاد بهت دلگرمی میده و همچنان سایتت رو مدیریت میکنه و در عین حال یک خانوم جسور و شجاعیه

    و از درون روحش لطیفه و بهت انرژی مثبت میده

    خدایا شکرت واقعاااا استاد خیلی جای تحسین دارین :))

    و یه چیز دیگه ای که خیلی رو مخم تاثییر میذاره عرشیا هست

    اصلا من وقتی نگاش میکنم دو ساعته تو فکر میرم اخه این ادم چجوری تنهایی سفر کرده اومده امریکا تو یه قاره یه کشور غریب که نه اشنایی نه کسی عجیبه واقعاا

    من قبل از دیدن فایل گفتگو استاد عباسمنش با دوستان اون قسمتی که استاد با عرشیا صحبت میکرد

    همیشه فکر میکردم که منه 17 ساله هنوز کوچیکم نه تجربه ای دارم نه چیزی از کجا میخوام پول بسازم

    اصلا اگه من پول گنده ایم بسازم مگه میتونم مدیریتشون کنم

    من هنوز جوانم پس به ثروت فکر نمیکنم

    وقتی این فایل رو دیدم که اقاا عرشیا از 17 سالگی به تنهایی مهاجرت کرد اینجاش ذهن من گفت که هیچ محدودیتی وجود نداره این خودتی که خودت رو محدود کردی

    ثروت ربطی به سن نداره حالا که عرشیا تونست از 17 سالگی تا الان به اینجا برسه و خیلی کارهای بزرگتری انجام بده پس تو هم میتونی

    و الان من این باور محدود کننده رو شکستم که چون هنوز کوچیکم نمیتونم ثروت بسازم

    به محض اینکه این باورو شکوندم

    ایده های ثروت ساز بهم الهام شدن

    الان در تلاشم که بهشون عمل کنم تا بعدش بیام از نتایجم کامنت کنم :٬)

    استاد منتظر فایل جدیدتون هستیم با اشتیاق فراوان

    عاشقتونم خدا نگهدار🫶

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: