سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 187

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار محمدحسین عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

دوست دارم اینجا درس هایی که از این فایل فوق العاده گرفتم رو بنویسم

یکی از نکات خیلی زیبایی که استاد اشاره کردند که این فایل مستقل بودن و قائم به ذات بودن هستش

این موضوع تنها بودن و مستقل بودن خیلی داشت ذهن منو درگیر می کرد این چند وقت اخیر که من واقعاً آدم با اعتماد به نفس و با عزت نفس ای هستم که تنها هستم و تنهایی کار هامو انجام می دهم یا یه آدم بی اعتماد به نفس و درب و داغون که قدرت ارتباط گیری با افراد را نداره و به داره از تنهایی خودش زجر می کشه؟؟

این سوالی بود که چند وقتی بود ذهن منو درگیر کرده بود و داشت به من احساس گناه می داد و خدا را شکر خیلی هم عالی از خداوند جواب را دریافت کردند

استاد شما زمانی که داشتی از مستقل بودن خانم شایسته تعریف میکردی و ایشان را تحسین می کردی

یان جاهای افتادم که توی زندگیم خانواده مخصوصاً پدرم که ازش متوقع بودم، پشت منو خالی کردی یه جورایی یا از نگاه مثبت میشه گفت منو تنها گذاشت برای این که بتونم روی پای خودم وایسم

الان که دارم فکر می‌کنم می‌بینم بیشتر موفقیت هایی که حالا تو حوزه کسب و کار برای خودم رقم زدم یا بیشتر موفقیت هایی که توی ارتباط گیری با افراد موفق و ثروتمند داشتم به خاطر همین تنها بودن و متوکل بودن به خداوند بوده

استاد عزیزم وقتی به این فکر می کنم که من چه باور هایی توی ذهنم ساختم که همکار های بی نظیری هم از لحاظ شخصیتی هم از لحاظ لول کاری و هم از لحاظ اقتصادی آدم های خیلی ثروتمند هستند میرسم به باور توحید و باور فقط روی خدا حساب باز کردن و باورهای فوق‌العاده‌ای که توی بحث احساس لیاقت برای خودم ساخته‌ام توی بحث ارزشمندی خودم برای خودم ساختن و این رو برای خودم ساختم که من لیاقت ارتباط گیری با آدم های فوق العاده ، آدم های بسیار ثروتمند با آدم‌های بسیار باشخصیت و آدم های بسیار کاربلد و کار درست رو دارم

از این بابت خیلی شاکر هستم از خدای مهربانم و وقتی که با گذشته خودم رو مقایسه می کنم ، میبینم من هیچ ربطی به آدم گذشته ندارم

این فکت به من کمک میکنه که از همین روش استفاده کنم برای ساختن باورهای عالی در زمینه روابط عاشقانه ای که دوست دارم داشته باشم ، ساختن باورهای عالی توی زمینه ثروت و….

استاد عزیزم یکی از افتخارات اینه که شاگرد شما هستم

استاد من تا به حال ندیدم هیچ استادی در زمینه قانون و هیچ کتابی در زمینه ی قانون بیاد و از قانون تکامل صحبت کنه

قانونی که چقدر من از رعایت کردنش خیر دیدم و چقدر از رعایت نکردنش ضربه خوردم

استاد عزیزم چقدر خوشحالم که بعد از اون فایلی که شما در شهر زیبای تمپا گذاشتید که سرمایه اصلی زندگی شما چیست من به شدت سعی کردم ذهنم رو کنترل کنم از سود های بانکی استفاده نکنم، دیگه به هیچ عنوان وارد بورس و بازار رمز ارزها نشدم و به خودم افتخار می کنم با توجه به اینکه دور و اطرافم پر هست از آدمهایی که دائماً راجع به رمز ارزها و این مدل سرمایه گذاری ها صحبت می کنند و به من هم پیشنهاد می‌دهند… من با قدرت در مسیر درست موندم و سعی می کنم بحث هم نکنم فقط روی مسیر درست خودم استمرار داشته باشم و صبر کنم تا تکامل خودم رو طی کنم و نتایج انقدر بزرگ بشه که دیگه اصلاً کسی نخواد با من صحبت بکنه یعنی به طور کلی مدارم از اون آدم ها جدا بشه

حمید جان ازت ممنونم بابت اینکه انقدر زیبا رشد و بلند بودن درخت ها را تشبیه کردی به مسیر توحید و یکتاپرستی چقدر زیبا نوشته بودی و توصیف کرده بودی واقعاً لذت بردم و ازت سپاسگزارم

یکی از بزرگترین پاشنه های آشیل من شرک های مخفی‌ای هستش که توی دلم هست ، به تازگی متوجه شدم که اگر به طور پیوسته و همیشگی اگر یه مدت تمرکز می کنم روی باورهای ثروت ساز یا باورهای عزت نفس و احساس لیاقت و یا باور های عالی برای جذب یک رابطه دلخواه و…. باید حتماً و حتماً و حتماً در کنار تمام این ها روی باورهای توحیدی هم کار کنن و فایل های توحیدی استاد رو بشنوم یعنی به این درک رسیده اند که کار کردن روی توحید برای من از نون شب هم واجب تره

استاد جان و خانم شایسته عزیز واقعاً سپاسگزارم بابت فیلم گرفتن و نشان دادن زیبایی های رِد ووک نشنال پارک ، خیلی شگفت انگیز و زیبا بود

مخصوصاً اون قسمتی که تو جاده در حرکت بودید و اون آهنگ بی نظیر و دوست داشتنی رو روی ویدیو قرار داده بودید ، من این یه تیکه رو تا حالا بیش از ده پونزده بار دیدم و لذت بردم

یه نکته بی نهایت ارزشمندی که استاد اشاره کرد این بود که درسته که جزء فطرت آدم ها عجله کردن هستش ولی باید دائماً به خودم یادآوری کنم که عجله نکن آروم باش به خودت اجازه بده که این فرکانس هایی که داری میفرستی به ثبات برسند موندن توی مدار خوب و احساس خوبت به یک ثباتی برسه سپاسگزاری کردن هات به صورت روتین و همیشگی بشه و بعد وقتی که ثبات فرکانسی اتفاق بیفته و تکامل مرتی بکنند نتایج خوب به صورت تصاعدی از در و دیوار وارد زندگیم میشه

باید دائماً به خودم بگم که هدف اصلی من از اومدم تو این دنیا لذت بردن از مسیر بوده حرکت کردن در دلم سیر و تماشای زیباییها و استفاده کردن از نعمت ها و سپاسگزاری کردن به خاطر نعمت ها، باید به خودم یادآوری کنم که اگر برای رسیدن به یک خواسته ای دارم خیلی زور میزنم و فشار را تحمل می کنند و تقلا می کنم یعنی در مسیر اشتباهم

بازهم یه نکته طلایی دیگه از استاد عزیزم که اشاره کردند که سریال هایی که روی سایت قرار می دهند ، سریال های تمرکز بر نکات مثبت سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت برای این که ما کانون توجه مون را بگذاریم روی زیبایی ها

و قانون جهان هستی اینکه هر چیزی که ما بیشتر بهش توجه بکنیم لاجرم از جنس همون بیشتر بیشتر وارد زندگیمون میشه

استاد عزیزم من از زمانی که شروع به استفاده از آموزش های شما داشتم ، به جرات میتونم بگم اولین و مشهورترین تغییری که تو زندگی خودم احساس کردم همین مدل لباس پوشیدن و تیپ زدن بود یعنی من خیلی زود احساس کردم که دارم توی لباس پوشیدنم و عطری که استفاده می‌کنند و مدل موهام به سبک خودم زندگی می کنم و واقعا از زندگی خودم لذت می‌بردم

در رابطه با خانم هایی که توی زندگیم باهاشون در ارتباط هستم هم دقیقا صحبت‌های شما صدق میکنه ، یعنی من خانم هایی که خیلی خودشون هستند خیلی کم آرایش میکنن به شدت دقت می کنم و میبینم که توی جنبه های دیگه زندگیشون آدم های موفقی هستند و مخصوصا که آدم هایی هستند که خیلی افراد دوستشون دارن و خیلی زود بهشون علاقه مند میشن، حالا منظورم از علاقه ، علاقه بین پسر و دختر نیست… علاقه ای که آدم دوست داره با این آدمه رفیق باشه و هم صحبت باشه ، البته همین موضوع متقابلاً در مورد آقایان هم صدق می کنه

چقدر نوشته زیبایی را دوست عزیزمون یادآور شده‌اند که روشنفکری به این معنا نیست که من بیام مشکلات جامعه رو به دوستانم و به افرادی که فالوور خودم هست نشون بدم و مثل یه برگی باشم در روی آب داخل رودخانه نه که جریان آب به هر سمتی رفت منم با خودش ببره

اتفاقاً روشنفکری به معنای اینه که به قول استاد بیام پروژکتور بندازم روی زیبایی ها و با شدت و حدت خیلی زیاد زیبایی ها را ببینم لذت ببرم از خداوند مهربان سپاسگزاری و قدردانی کنم و و زیبایی ها رو به افراد نشون بده این یعنی روشنفکر بودند خدایا شکرت واقعا تا به حال از این زاویه به روشنفکری نگاه نکرده بودم!!.. واقعاً عاشقانه ازت ممنونم که اینقدر درک من رو بردی بالا و من را با این سایت فوق‌العاده با این محتوا های بی نظیر و با این دوستان ارزشمند آشنا کردی

استاد دوست دارم این جمله شما رو با طلا بنویسم و قاب کنم و بچسبونم روی دیوار اتاقم که هر روز ببینمش و بخونمش و ازش قدرت بگیرم که به سبک شخصی خودم زندگی کنم و اصولگرا باشم

اون جمله اینه: هر چقدر شما به سبک شخصی خودتون زندگی کنید و حرف دیگران براتون مهم نباشه در زندگیتون لذت و آرامش بیشتری رو تجربه میکنید و و هر چقدر که حرف مردم براتون مهم تر باشه در زندگی شخصی خودتون زجر بیشتری رو تجربه میکنید

استاد عزیزم باز هم می خوام تشکر کنم که چقدر به موقع و به جا موضوع ورود به معبد بودایی ها را مثال زدید تا من و بقیه دوستانم دچار کج فهمی نشیم

چقدر مثال زیبایی بود که یک سری جاها مثل کلیسا برای دوستان مسیحی مثل مسجد برای دوستانه مسلمان شیعه یا سنی و بقیه جاهایی که مربوط به یک مذهب و یک دین خاص میشه نیاز به یک یک پوشش خاص داره و من وظیفمه اگر می خوام وارد همچین مکانهایی بشم به قانون این مکان و این فضا احترام بگذارم و این فرق میکنه با مهم بودن حرف دیگران در زندگی من این اسمش احترام گذاشتن به قانون محیط و این آدم ها هستش

در آخر دوستت دارم عاشقانه از استاد عزیزم تشکر کنم که این نکته رو به ما یادآوری کرد که من با نوشتن و تمرکز بر نکات مثبت نه تنها به خودم کمک می کنم که زیبا بین تر بشم و آسان بشم برای زیبایی های بیشتر بلکه از اونجایی که میلیون‌ها نفر میان و در زمان حال و در زمان آینده این کامنت من را می خوانند و از آگاهی هاش استفاده می کنند ، من دارم به رشد و گسترش جهان هستی هم با کامنت نوشتن کمک می کند

واقعا خدایا شکرت چقدر این صحبت آخر استاد خستگی را از تن من در کرد و چقدر بهم احساس ارزشمندی و احساس با لیاقت بودن داد

خدای مهربونم ازت ممنونم که کمکم کردی عاشقانه این کامنت زیبا رو بنویسم و دوست دارم به خودم تعهد بدم که هر روز روی یکی از فایل های محصولاتی که خریداری کردم یا یکی از فایل های دانلودی دیدگاه خودم را بنویسم اگر تجربه شخصی دارم بنویسم و تمرکز بکنم و نکات مثبت و درس هایی که در آن فایل نهفته است خدایا شکرت

دوستای عزیزم براتون در پناه الله مهربان بهترین ها را آرزو می کنم

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    447MB
    44 دقیقه
  • فایل صوتی سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 187
    43MB
    44 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

307 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیده مینا سیدپور» در این صفحه: 3
  1. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1579 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    اگه بخوام به طور کلی بگم که چه موضوعی چه علتی توی کل زندگیم بهم اسیب زده وباعث شده به اهدافم نرسم یا دیرتر برسم، همین نقص عجول بودنم هست که شما استاد قشنگم بهش اشاره کردید وگفتید شماهم عجول بودید ولی از یه تایمی این عجول بودن رو گذاشتید کنار وسعی کردید تکاملتون رو طی کنید….

    من شکر الله مهربان از وقتی اومدم توی این مسیر زیبای خودشناسی وخداشناسی در مورد 90 درصد مسائل ،سعی کردم توی هر شرایطی با ارامش و وتواضع وصبر وتوکل پیش برم وهمیشه به خودم میگم که در هر تاخیری خیری هست، یعنی در هر تکاملی خیری عظیم نهفته هست، بهتره اینجوری بگم هر اتفاقی وهر موضوعی در زمان و مکان درستش طبق برنامه ریزی جهان هستی اتفاق میفته، که رابطه ی مستقیمی با باورهای من داره…

    یه زمانهایی از دیر کردن تاکسی واسنپ، یا بهم خوردن یه یه مهمونی یا مسافرت ویابیرون رفتنی که براش برنامه چیده بودم، از اینکه کسی قرارش رو با من کنسل کنه، از اینکه مثلا ده تا کارو تیک زده بودم که تو یه روز انجام بدم اما شرایط طوری پیش میرفت که نمیشد 6 تاشم انجام بدم، از خراب شدن وسایل خونه، از رفتار بد یا حرف بدی که از کسی میشندیم و دوست داشتم جوابشو بدم ونمی تونستم واز خیلی اتفاقات حالم گرفته میشد، دلم میخواست که همه چیز طبق خواست من وطبق برنامه ریزی من اتفاق بیفته واگر نمیشد خیلی عصبی میشدم…

    شکر خدا از وقتی سر سوزن خداوند وقوانین جهان هستی رو تونستم درک کنم وبه شناخت نسبی از خودم که رسیدم، این موضوع خواسته ی من وطبق خواسته من تا حدود زیادی در من از بین رفت وشد خواست خداوند و حکمت، که با این تعریف برای من قابل درک شد که هنوز زمانش نرسیده وهنوز من اونقدر رشد نکردم که بتونم در اون موقعییت وشرایط قرار بگیرم…

    به جاش از اینور صبورتر وآرامتر وباگذشت تر و مهربانتر و با تقواتر و متواضعتر شدم که کمکم میکنه با خودم وبا جهان بیشتر در صلح باشم…

    ولی در مورد یه موضوع هنوز ضعف شدیدی دارم اونم در مورد روابط هست، که اگر شخص مقابلم به هر دلیلی ازم فاصله بگیره احساس بدی پیدا میکنم و سریع دنبال نقص واشتباهی در وجود خودم میگردم که مثلا چی شد که طرف نخواست منو ببینه یا تلفن منو جواب نداد و ….

    شما همیشه میگید که وقتی دارید روی خودتون کار میکنید وحالتون خوبه و یه اتفاق به ظاهر بدی میفته که نادلخواه هست حتما خیری درش هست وازش استقبال کنید من در هر موردی می تونم به راحتی این درک ویقین رو داشته باشم به جز در مورد روابطم با جنس مخالف…

    انقدر در گذشته به خاطر نداشتن اعتماد به نفس ونداشتن عزت نفس ونامهربان بودن خودم ترس از دست دادن وترس تنها شدن وناکافی بودن رو داشتم، هنوز هم گاهی یه سری باورهای که مذهبی طور هم هست میاد سراغم که آهان ببین در درونت چی هست چه مشکلی داری که خدا داره با این آدم امتحانت میکنه، اینکه تا دیروز خوب بود چطور الان این رفتار رو کرده؟؟؟.

    اگر بخوام این بحث رو باز کنم و به شکل یه مسئله بهش نگاه کنم میدونم که در مورد روابط با جنس مخالف ترمزهای شدیدی دارم که اجازه نمیده من به جلو حرکت کنم یه سری باور اشتباه، ولی واقعا یه جاهایی حس میکنم من در مورد همه چیز می تونم اوضاع وشرایط رو مدیریت کنم می تونم متواضع وصبور باشم وتکاملم رو طی کنم و ترمز هامو بشناسمو از بین ببرم به جز در مورد روابطم با جنس مخالفم…..

    سریع میخوام بدونم اخرش چی میشه، یا ده بار از خودم می پرسم که چرا اصلا با این ادم تلفنی صحبت کردم یا چت کردم،یا دعوتش رو قبول کردم برای رفتن به رستوران و صحبت کردن؟؟؟ اصلا هدفم چیه؟ اصلا چرا باید حتما رابطه ای با جنس مخالف داشته باشم که حالا دوستانه یا عاشقانه ،مگه تنهایی چه ایرادی داره؟؟؟

    ولی جهان اینجوری پیش نمیره، اصلا قوانین جهان اینجوری نیست که بشه یکی رو سریع شناخت و سریع همه چیز رو پیش برد….

    ولی حس میکنم واقعا آدم صبوری توی شناخت شخص مقابل ودرک متقابل نیستم برای همینم هست که تنهایی رو ترجیح میدم…

    همه از من به عنوان یه خانم با متانت و مهربون و دوستداشتنی وبا ادب ومحترم یاد می کنند ولی واقعا حقیقتش اینه که من از درون اصلا صبور واروم نیستم وقتی پای شروع رابطه با جنس مخالف پیش میاد مدام به خدا میگم خدایا اگه این ادم مناسب نیست یه نشونه برام بفرست تا بفهمم، واز اونجایی که تمرکزم رو میذارم تو پیدا کردن نقص وایراد تو طرف مقابل، جهان هم خیلی سریع بهم چیزی نشون میده که نسبت به ادامه رابطه مردد میشم واکثرا اولین قرار من مساوی هست با اخرین قرار…

    سالهاست ادعا دارم که هزار نفر رو ارشاد وراهنمایی می کنم خصوصا توی بخش روابطت اما خودم که در موقعییتش قرار میگیرم نمی تونم باورهای خودم رو به عملکرد تبدیل کنم…

    از خداوند میخوام کمکم کنه با خودم انقدر به صلح برسم وانقدر به شناخت خودم برسم وانقدر در مورد پیدا کردن ویا داشتن رابطه عجول نباشم که از انورم بخوام بدون طی کردن تکامل با ناکامی روبرو بشم وخودم رو سرزنش کنم، تا بتونم انقدر رو عزت نفسم کار کنم که در این مورد هم مثل پول ومادیات وبرکت و روزی و کسب وکار و روابط خانوادگی واجتماعی و معنویت، با خیال راحت با توکل وبدون ترس وبا ایمان پیش برم…

    همیشه به خودم میگم مینا برگردد وببین چی شد که در مورد سلامتی و ثروت وکسب وکار و روابط خانوادگی واجتماعی و معنوییت به جایگاه نسبتا راضی کننده ای رسیدی که تقریبا بدون ترس داری پیش میری وهمه چیز خوبه وایمان داری که توی این جنبه ها هر روز داری رشد میکنی. ، پس در مورد روابط با جنس مخالف هم صبور باش، تو هیچ عیب ونقصی نداری خودت رو دوست داشته باش، فقط تو هنوز امادگی دریافت ونگهداری یه رابطه عاشقانه وصادقانه رو نداری چون هنوز در مورد جنس مخالفت کلی باور مخرب توی سرت هست که نمیذاره رها باشی وهمش دنبال کمال مطلق هستی در صورتیکه خودت هیچوقت نمی تونی کامل باشی ونباید هم توقع کامل وبی نقص بودن از شخص مقابلت رو داشته باشی…

    تازگیها یه ترمز بزرگ توی خودم کشف کردم در حیطه ی روابط که خودم ازش ترسیدم، اینکه پول وسلامتی و روابط اجتماعی و معنوییت چون مربوط به شخص خودمه اختیارش دست خودمه ولی روابط با جنس مخالف یعنی درگیرشدن با یه آدمی که کلی باور وفرکانس متفاوت داره، وخیلی خیلی سخته که من بتونم یکی حتی نزدیک به باورهای خودم پیدا کنم …

    دارم دوره 12 قدم رو که به نظرم تکمیل ترین وکاملترین دوره ی شما استاد عزیزم هست که می تونه به تنهایی توی همه ی جنبه ها آدم رو به اوج برسونه کار میکنم از اول، وامیدوارم که بتونم توی این جنبه از زندگیم هم( داشتن روابط عاشقانه) به لطف خدا پیشرفتهای قابل توجهی داشته باشم ان شالله.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1579 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیز دلم ومریم بانوی مهربانم

    سلام به دوستای عزیزم در این سایت

    استاد جانم بی نهایت بایت این فایل پراز اگاهی ازتون سپاسگزارم…

    من فقط اگه بخوام در مورد 3دقیقه از این فایل یعنی دقیقه 5تا8 دیدگاهمو بنویسم،

    می تونم بگم که میشه 10 و20 صفحه در مورد این 3 دقیقه نوشت واندیشه کرد و اندیشه کرد وتامل کرد!!!

    اینکه چی میشه که یه نفر به یه اصولی دست پیدا میکنه که میشه اصل زندگیش، همون اصول رو میگیره وباهاش پیش میره و هیچوقت از اصولی که داره تخطی نمیکنه!!!

    اصلا این اصول رو کی نوشته؟ از کجا اومده؟ چرا باید بهش پایبند بود؟؟

    خیلی جالبه دیشب این فایل رو دانلود کردم وتا اخرشب 3 بار گوش کردم وبهش فکر کردم واندیشیدم خصوصا همین 3 دقیقه، وامروز هدایت شدم به فایل ((( درسهایی که از لاس وگاس اموختم )) هماهنگی بین این چند دقیقه اول این فایل واقعا منو بیشتر به فکر فرو برد!!!!

    این اصولی که شما میگید ازش پیروی کردید و بهتون جواب داده، اصولیکه به درستیش ایمان دارید و هربار قوی تر از قبل در موردش صحبت میکنید ونه تنها صحبت میکنید بلکه کل زندگیتون بر پایه این اصول بنا شده و فایلهای این سایت از زندگی شخصیتون گواه براین هست که صد درصد اصولی که در حال اجراش هستید درست هست وکاربردی وغیر قابل انکار یا تغییر …

    اصولیکه برپایه ایمان وتوکل برخداوند هست، اصولیکه برپایه شناخت قوانین جهان آفرینش خداوند هست، قوانین بدون تغییر خداوند!!!

    قوانینی که خداوند توی کتابش میگه همیشه همین بوده وتو تغییری در اون هرگز نخواهی دید!!!

    اینکه مسیر خیر وشر مشخص هست، اما باز خداوند توکتابش میگه شیطان کارهای گمراهان رو به چشم اونها زیبا ودرست جلوه میده؟؟!!

    اینجاست که باید تفکر کرد و تعقل کرد، اگه مسیری که منه انسان میرم وهرچی میخوام بدست میارم درست هست همینو بگیرم برم جلو دیگه….

    مثلا از دیدگاه یه دزد که بساط دزدی براش فراهم میشه کلی هم مال بدست میاره از طریق دزدی بعدمیگه اوکی ببین خدا برام خواسته ها…‌‌پس مسیرم درسته!!!

    یا یه بیمار مواد مخدر که همه جا وهمیشه حتی تو زندان ویا ناکجا اباد حتی بدون داشتن پول موادش براش جور میشه، ومیگه خب خواست خدابرام این بوده وگرنه موادم رو بهم نمی رسوند اونم اینطوری معجزه وار!!!!

    یا کسیکه مدام توی خانواده وفامیل خبرچینی و دو بهم زنی میکنه وطوری رفتار میکنه که شاید هیچکس متوجه نشه اون آدم داره با حسادتش با خبرچینی وغیبتش رابطه ده ها نفر رو خراب میکنه، ولی خودش به هوش خودش می باله وخودش رو زرنگ میدونه و میگه خدا خوب شرایط رو برام جور میکنه همیشه به موقعه میرسم ومچ میگیرم و یا حال فلانی رو گرفتم و از این جور رفتارها….

    یا کسیکه مدتهای زیادی از کار میزنه درصورتیکه کارفرماش بهش اعتماد کرده، ولی اون شخص میگه این حق منه، اون حقوق منو چیزیکه حق منه نمیده حالا خدا شرایط رو جور میکنه اینجوری ازش انتقام بگیرم حقمو ازش بگیرم!!!

    وهزاران مثال دیگه، که انسان گمراه شده توسط شیطان فکر میکنه در مسیر درست هست!!!

    ولی افسوس وصدافسوس که انسان گمراه هیچوقت آرامش نداره، همش هشتش به قول معروف گره نوهش هست، زندگیش سروسامون نداره، مورد تایید کسی نیست، کسی بهش اعتماد نداره، همش تواسترس ونگرانیو اضطراب هست، شبا یه خواب راحت نداره، همش از رو شدن دستش می ترسه، و هزارتا مشکل دیگه که هممون میدونیم…

    ولی یه انسان هدایت شده، یه آدم خودمراقب، تحت هر شرایطی سعی میکنه درست باشه، درست رفتار کنه درست حرف بزنه،در مواجهه باتضادها میگه حتما خیری درش هست، صبر میکنه، آرامش داره، امید داره، شبا راحت میخوابه مورد اعتماد همه هست، دیگران دوستش دارن به پاس درستی وصداقتش، برای رسیدن به خواسته هاش تلاش میکنه تومسیر درست قدم برمیداره، بدون توقع عشق میده، همیشه توفکر برقراری صلح ودوستی هست، خیلی زود خطا واشتباه دیگران رو میبخشه، درک متقابل داره، باقی انسانهارو جزئی از وجود کل از خداوند واز خودش می دونه ..سپاسگزار داشته هاش هست وچشم به مال دیگری نداره…وبه خدایی که بهش تکیه کرده اعتماد وایمان داره وتنها خدا رو می پرسته ..

    وحالا چطور به این اصل رسیده انسان خودمراقب؟!!!!

    کم کم درمسیرطی کردن تکاملش توی تغییر باورهاش، وقتی از جرگه 98 درصد مردمی که بی هدف وبی خدا دارن زندگی رو طی میکنن خودش رو جدا کرده و در افرینش هستی تفکر کرده، هدایت خواسته، از زندگی آدمهایی که در صلح وصفا و عشق ومودت وثروت وسلامتی دائمی هستند الگو گرفته، و کم کم هدایتهارسیده…

    .

    مثل اتفاقاتی که برای تک تک ما که اینجاهستم افتاده، روزیهای حلال وپاک وآماده ای که باکمترین تلاش وارد زندگیمون شده، رابطه های خراب شدمون به طرز قشنگی اصلاح شده، شرایط مالیمون خوب شده، یکی یکی به خواسته هایی که داشتیم معجزه وار رسیدیم ، بیماریهایی داشتیم که فکر میکردیم سلامتیمون رو دوباره بدست نمی یاریم و…

    هزاران مثال دیگه، که نشان از این داره، که این (( اصل)) واقعا اصله ودرست …

    خب انسان عاقل فرمون همین اصل رو میگیره و تو جاده آسفالته که پراز زیبایی هست میرونه و سوت زنان ادامه میده مسیرش رو!!!

    ولی خب، جز هدایت یافتگان وخودمراقبان ،دیگران به این مسیر راهی ندارن، چون قانون جهان آفرینش دوتافرکانس بیشتر نداره خیر وشر…

    وکسیکه افتاده تو مسیرخیر اگه عاقل باشه دو دستی فرمونش رو میچسبه وحتی اگه تواین مسیر یه لحظه غفلت کنه بپیچه توخاکی سریع متوجه میشه و برمیگردونه فرمون زندگیشو تو جاده آسفالت وصاف…

    خدارو هزاران بار شکر الله مهربان رو، که انقدر این اصل واصولیکه شما استادعزیزم بهم آموزش دادید نهادینه شده ورفته توتک تک تاروپود و وجودم که حتی اگه فقط فکر خطاء رفتن، میانبر زدن، یه کوچولو برخلاف اصول رفتن از ذهنم رد میشه سریع صدای قلبم بلند میشه، ای پناه اورده به درگاه امن راستی ودرستی وصداقت، بیدارشو هوشیار باش….

    خدارو صدهزار مرتبه شکر بابت همه چیز…

    درپناه امن خداوند باشید هرلحظه وهمیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  3. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1579 روز

    به نام خداوندبخشنده ی مهربان..

    سلام به استادعزیزم ومریم بانوی مهربانم..

    سلام آقا سعید عزیز..

    ممنون از لطفتون در مورد دیدگاهم…

    میدونید دلیل اینکه انقدر قشنگ می تونم انسان گمراه وانسان هدایت شده رو توصیف کنم چیه؟؟!!!

    چون خودم بودم…

    چون خودم هستم…

    منه گمراه ونادان وناآگاه گذشته که اونهمه با جهالت ونادانی در مسیر اشتباه بودم،

    منیکه به هرچیزی وهرکسی تکیه کرده بودم جز خداوند رحمان ورحیم…

    منیکه گمراه بودم اما منم منم هام گوش فلک رو کر کرده بود، تازه کلی هم اعتمادبه نفس کاذب داشتم که من میدونم ومن می تونم همه باید بیان از من خدا شناسی و انسانییت و شوهر داری وبچه داری و خانه داری، شعور و معرفت و توکل و خداپرستی و….یاد بگیرن…

    ولی یه جایی تو زندگیم از اونهمه تقلای بیخود دست کشیدم واعتراف کردم که هیچی نیستم جزء یه آدم گم کرده راه، آدمیکه انگار به باد تکیه کرده که هر بار باهر فراز ونشیبی توی زندگیش یا یه مدت اوج میگیره و تو فضاست یا چنان میخوره زمین که صدای شکستن تک تک استخونهاشو میشنوه…

    از یه جایی گفتم دیگه نه میدونم نه می تونم ونه میخوام که دیگه مثل 98 درصد جامعه واطرافیان وخانوادم با یه سری اصول نادرست زندگی کنم که نه تنها باعث آرامش وخوشبختیم وخیر دنیا وآخرتم نیست بلکه باعث شده طوری زندگی کنم که نه دنیامو داشته باشم نه آخرتم رو…

    واینطوری شد که حالا مسیر یه ادم هدایت شده رو بلدم، چون مدتهاست شکر الله مهربان توی مسیر هدایتم،از کجا می فهمم؟!

    از آرامشی که شکر خدا دارم، از حس خوب امنیتی که دارم، از برکات ونعمتهایی که هر روز جاری وساری هست توی زندگیم حلال وپاک وآماده، از صلاح روابطی که در گذشته همش تو فراز ونشیب بود …

    از اینکه تا به تضادی میخورم میگم اوکی تو اومدی تا به من بگی من چی میخوام واینی که هست مناسب من نیست درست نیست، پس من باتوکل بخدا سهم ونقشم رو انجام میدم وباقی رو میسپارم به خدا ومیدونم هرچی پیش بیاد خیر من دراون هست اگر حتی ظاهرا جالب ودلخواه نباشه نتیجش، از اونجایی که صبور شدم آروم شدم دیگه عجول نیستم، دست خدارو باز میذارم، یعنی اجازه میدم خواستش اجرا بشه، چون به این درک رسیدم که تواین دنیا فقط من نیستم بلکه تومسیر رسیدن من به خواسته ام همزمان ده ها وشایدم صدها نفر دارن مسیرتجربه های خودش رو میگذرونند و خداوند داره هممون رو هدایت میکنه تا هرکسی سرجای خودش سهمشو درست انجام بده..

    واونی که گمراه هست، اونیکه عجول هست، اونیکه شرک میورزه، اونیکه توی آدمها دنبال ارامش و امنیت میگرده، اونیکه میخواد با مثلا پارتی ورشوه و آشنا بازیو ….به خواسته اش برسه.. ((اون آدم من نباشم ))

    من میخوام هرلحظه تسلیم درگاهش باشم وهرلحظه هم اینوبه خودم یادآوری میکنم وتمرینش میکنم ..

    بهترین روش هم اینه که برای تویمسیر بودنمون وقت بذاریم توی سایت باشیم واز اینهمه آگاهی استفاده کنیم وافکارمون رو از این جنس باورهای نابی که استاد ومریم جان وهمه ی دوستان دارن استفاده کنیم توی زندگیمون..

    انشالله….

    در پناه امن خداوند باشیدهرلحظه وهمیشه انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: