سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 188

سلام به تمام همسفرای نازنینم

عجب نقاشیه نمی‌دونم هنرمنده نمی‌دونم اسمش رو چی میشه گذاشت اما خیلی قدرتمنده خیلی زیباست و زیبا شناس انگار یه اقیانوس کف آلود بالای سرمون بود با خودم فکر میکردم نکنه یه اقیانوسم بالای سرمون هست تا حالا ندیدیمش نکنه.با خودم فکر میکردم که همه چیز اونه اقیانوس آدمها اشکال اجناس غروب و طلوع همه چیز همه چیز اونه نکنه هر شکلی که ما بیشتر بخواهیم بیشتر اون میشه وقتی این صحنه های آسمون و طلوع و غروب خورشید رو می‌دیدم یادم میومد یه چیزایی شبیه این تو تصاویر قعر اسمونها هم دیدم با خودم میگفتم همه چیز تکرار اونه همه چیز خودشه یه انرژی بی پایان یه نظم دقیق یه قدرت بینهایت یه شگفتی که فقط باید در مقابلش سجده کرد و سپاس گفت.

درست میگید اینجا انرژیش خاص بود جنسش متفاوت بود من از این سر دنیا پشت تصاویر قلبم آروم گرفت شروع کرد به صحبت کردن خاشع تر شدم ساکت تر شدم انگار منو در سکوتش غرق کرد انگار در سکوتش با من حرف زد و اشک شوق و سپاسگذاری رو تو چشمام جمع کرد.دلم میخواست ساعتها بهش فکر کنم در موردش بنویسم هر چی بیشتر بهش توجه میکردم بیشتر منو غرق خودش میکرد.درست میگی مریم جون از زیبایی گذشته این دیگه معجزست شنهای روان که اینطور درخشنده و شاینی هستند حرفی برای گفتن دارند نشانی هستند از آیات خداوند همونهایی که میگه در آیات من نشانه هایی است برای آنان که می اندیشند.الله اکبر به این قدرت الله اکبر به این عظمت الله اکبر به این همه شگفتی و زیبایی واقعا الله اکبر تنها واژه ای هست که به زبان جاری میشه و مخصوص ذات مقدس و پاک خودش هست.

اون تلو لو انوار خورشید واقعا رویایی و زیبا بود اون سکوتش پر از حرف و معنا بود.چقدر تحسینتون میکنم که این زیبایی ها رو به این راحتی ازش نمیگذرید و با تمام وجودتون درکش میکنید مزمزه میکنید و لحظه به لحظه باهاش همقدم میشد چقدر این ویژگی شما تحسین برانگیزی آفرین بر شما.

چقدر لذت بردم از دیدن اون کمپر دست ساز که مشخص بود با عشق ساخته شده بود مثل خونه آقای حنایی اینا بود تو خونه مادر بزرگه پنجره کوچیک با یه پرده توری عزیزم درب کوچیک آفرین به سازنده با ذوقش که محدودیت رو نپذیرفته و رویاهایش رو خلق کرده و داره ازش لذت می‌بره و به بقیه یاد آور میشه خواستن توانستن است وقتی میتونی لذت ببری که محدود فکر نکنی و به طبع محدودم عمل نکنی.در هر شرایطی به هر وسیله ای میشه لذت برد میشه سفر کرد تجربه کرد و بزرگ شد آفرین به این ملت علی الخصوص این آدم با ذوق و هنرمند آفرین.

یه کاکتوس که خدا می‌دونه چند سالشه که از زیر تنش داره درختی میشه راست قامت و استوار سرما و گرما رو پشت سر گذاشته و تصمیم گرفته راه مستقیم رو بره و تو دل ترسهاش رفته یکه و تنها تو این بیابون پا برجا مونده چون دلش می‌خواسته رشد کنه انگیزه و شوروشوق داشته برای زندگی برای رشد کردن برای تجربه کردن و بزرگ شدن و خداوند هم حمایتش کرده و اون رسالتش رو انجام داده اون بذر تبدیل شده به این کاکتوس بزرگ و زیبا که بازم نشانی باشه از آیات پروردگار که هر کس در مسیر گسترش و رشد قرار بگیره ما حمایتش میکنیم.خدایا شکرت و هزاران هزار بار شکرت برای دیدن تفکر کردن و درک ایاتت.خدایا شکرت.