سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 188

از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    387MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

379 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نسرین سلطانی» در این صفحه: 10
  1. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    سریال سفر به دور آمریکا قسمت 188

    به نام خدایی که حامنه در مسیر تغییر باورها و افکارم

    با سلام خدمت استاد عزیزم مریم جان و همه ی دوستای همسفرم

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی همراه بشم و با اونها بزرگ

    استاد عزیزم دارم با چشمانی اشکبار این کامنتم رو مینویسم میدونین چرا ؟

    چون اونموقع که برای اولین بار توی دوره عزت نفس شنیدم که می گفتین :

    وقتی که خودت رو دوست داری وقتی دوست داری ی وقتایی تنها باشی حالت خوبه اما دوست داری ی وقتایی تنهای تنها باشی و از این تنها بودنت لذت میری بدون که وضعت خیلی خوب شده بدون که در مدار بالاتری قرار گرفتی بدون که به انرژی منبع به خدا خیلی نزدیک شدی وقتی به اینجا رسیدی اونوقت مردم عاشقت میشن مردم دیوانه وار دوست دارن

    اونموقع خیلی نمیفهمیدم یعنی چی چون به ظاهر ی متناقض نما یا پارا دوکس توش بود مگه میشه آدم تنها باشه ولی در عین حال مردم دوسش داشته باشن

    اما بعد از 2 سال من تازه دارم این رو درک میکنم .من توی دنیای فیزیکی دور برم هیچ دوستی ندارم اما اینقدر دارم توی سایت از دوستای خوبم عشق دریافت میکنم که سرشارم از دوست داشته شدن .من دیشب رو با اشک دوست داشته شدن خوابیدم و امروز صبح هم با اشک دوست داشته شدن روزم رو شروع کردم . دوستایی که ندیدمشون نمیشناسمشون اما دارم عشقشون رودریافت میکنم

    بعد از تجربه ی این احساس خوب وقتی اومدم سایت و این فایل رو دیدم این حال خوبم ماندگار و ماندگارتر شد

    بار اولی که فایل رو دیدم ی درکی برام حاصل شد که سالها دنبالش بودم

    هممون بارها شنیدیم که ملکوت آسمانها و زمین از آن خداونده و حتی توی قرآن هم این ذکر شده و این سوال برای من پیش اومده بود که یعنی چی ملکوت آسمانها و زمین ؟

    و امروز من توی این فایل هر دوی اینها رو با هم دیدم همزمان هم ملکوت زمین رو دیدم و هم ملکوت آسمان رو

    از همون لحظه ای که تراک داشت حرکت میکرد توی این به ظاهر کویر .اون رنگ قرمز این منطقه که نور خداوند رو داشت متجلی میکرد

    اون درخت کاکتوس که انگار دو دستش کم بود برای بالا بردن و درخواست کردن از خداوند ی دست دیگه هم اضافه کرده بود تا دستانش رو با قامتی صاف به بالا ببره و تداعی :

    ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه بود برای من

    اون ابرهایی که تمامی سطح آسمان رو پوشیده بودن اون بالا و اون شن های سفیدی که تمامی سطح زمین رو پوشیده بودن اون پایین در لحظاتی ممتد

    و بعدش اون آسمان آبی صاف بدون یک ذره ابر و درخشش نور خورشید

    و بعدش اون غروب دل انگیز با اون میکس عجیب رنگ ها

    اون خود بودن آدم ها و تجربه کردن لذت ها و فعال بودن کودک درونشون همه مثل هم

    این فیلمبرداری درون از زوایای مختلف گاهی دور و گاهی نزدیک بواسطه ی اون هوش مصنوعیش که البته پشت اون هوش مصنوعی هوش طبیعی یک انسان داره کنترل میکنه چرخش هاش رو

    اون پستی و بلندی های توی این کویر

    اون پراکندگی رنگ سفید ابرها که با رنگ آبی آسمون میکس شده

    این زیبایی کاکتوس که تا حالا اینقدر زیباییش رو از نزدیک ندیده بودم ( من همیشه دید نازیبایی داشتم به کاکتوس که مگر اینا زیبایی هم دارن ی خار و ی پوسته ی سفت اما الان حتی شکل خارهاش هم برام تجلی قدرت خداونده اون پترن زیبا اون پستی و بلندیهاش حتی اون شکل بالا رفتنش و حالت دعاگونش که داره بهم میگه صلاه یعنی توجه به خداوند حالا ظاهرش هرجوری که میخواد باشه اون تنه ی زیبا و قطور پایینش که باز پترن خاص خودش رو داره )

    همه ی اینها برای من ملکوت خداونده چون فقط اونه که میتونه این جور حکیمانه مالکیت اینا رو داشته باشه و اینار رو در اوج زیبایی کنار هم نگه داره

    چقدر باز هم وسیع بودن خیابونا و تمیز بودنشون و مرتب بودنشون بقول گفتنی آی کچینگه .چقدر این کشور عریض و پهناوره

    من فکر می کردم اون ساختمونه گلی ایه چقدر هم زیباست تازه درایو ترو هم هست اصلا فکرش رو نمیکردم

    چقدر اون آقا که بساط کارش رو اونجا پهن کرده من رو یاد صحبت های استاد انداخت که توی آمریکا سیار بودن کسب و کار ی سبکیه واسه خودش که چقدر هم میتونه لذت بخش باشه اگر آدم باورهای درستی داشته باشه و کسب و کار خودش رو اینجوری ران کنه هم فانه و هم کسب درآمد هرچند که اینجور نگاه کردن به این قضیه رو من با بودن با استاد یادگرفتم و گرنه قبلش دید خوبی به این موضوع نداشتم و فکر مکردم اینا بدبخت بیچاره ان البته با چیزایی که توی ایران دیده بودم

    آخ که چقدر لبخند رضایت اون خانمی که از در بیرون اومد و سگش توی بغلش بود برام لذت بخش بود با تمام وجودش داشت می خندید چیزی که ی روزی برای من آرزو بود ولی الان از درون دارم تجربش میکنم

    چقدر ناز بودن اون گلیم های کوچولو و اون چیزهایی که با حصیر درست کرده بودن انگار طرفای ما بود وچهرمحل و بختیاری

    داشتم فکر میکردم که توی آمریکا آدم همه چیز رو در همه حدی میبینه از گلیم گرفته تا چیزهای پیشرفته ومدرن و چقدر ترکیب اینا کنار هم زیباست ی داریو ترو رو ببینی و بعد داخل ی گلیم مینیاتوری چه قدر لذت بخشه

    و چقدر باز هم داشتم فکر میکردم که اینهمه اطلاع رسانی راجع به نحوه ی شکل گیری دنیای اطراف و زمین چقدر میتونه یادآور هوش و ذکاوت خالق این جهان باشه .چقدر اینا با لذت دارن خداوند رو یاد میکنن هر جای زیبایی که هست این یادآوری ها هم هست اونم با عشق با علاقه با نشون دادن مستند توانایی و قادر بودن خالق جهان و چقدر این گونه خداوند رو نشون دادن تاثیر گزارتره تا ی مشت اطلاعات تئوری رو تحویل ملت دادن کاری که 13 سال با ذهن ما کردن که هیچ کمکی به ما نکرد و چه بسا اگر با ماهم این کار رو میکردن خیلی از ما هم خیلی زود خدای واقعی رو پیدا میکردیم و هدایت میشدیم به سمت علایقمون

    چقدر منم دوست داشتم از دوربین دست ببرم و اون شن ها رو حس کنم هرچند فرکانسش رودریافت کردم

    چقدر ردچرخ ماشین ها زیبا بود روی اون شن ها

    اونجایی که استاد گفتن من همین جا دمپاییهام رو در میارم یاد کلام خداوند افتادم که اون لحظه که حضرت موسی رسید به سزمین مقدس طوی و ندا اومد .حالا چون محتوی سوره با چیزهایی که الن دیدم و گفتم هماهنگه تا آیه 9 رو میزارم اینجا :

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَىٰ

    ما قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به مشقت و زحمت افتی

    إِلَّا تَذْکِرَهً لِمَنْ یَخْشَىٰ

    [بلکه آن را نازل کردیم] تا برای کسی که [از خدا] می ترسد، زمینه توجه و یادآوری باشد

    تَنْزِیلًا مِمَّنْ خَلَقَ الْأَرْضَ وَالسَّمَاوَاتِ الْعُلَ

    در حالی که به تدریج از سوی کسی نازل شده که زمین و آسمان های بلند را آفریده است.

    رَّحْمَٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ ﴿۵﴾

    [خدای] رحمان بر تخت فرمانروایی و تدبیر امور آفرینش چیره و مسلّط است

    لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ ﴿۶﴾

    آنچه در آسمان ها و زمین و آنچه میان آن دو و آنچه زیر زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست

    وَإِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَأَخْفَى ﴿٧﴾

    و اگر سخن خود را با صدای بلند آشکار کنی [یا پنهان بداری، برای خدا یکسان است]؛ زیرا او پنهان و پنهان تر را می داند. (

    اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ﴿٨﴾

    خدای یکتاست که جز او هیچ معبودی نیست، نیکوترین نام ها فقط ویژه اوست

    وَهَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَىٰ ﴿٩﴾

    و آیا سرگذشت موسی به تو رسیده است؟

    إِذْ رَأَىٰ نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ﴿١٠﴾

    هنگامی که آتشی دید، پس به خانواده اش گفت: درنگ کنید؛ بی‌تردید من آتشی دیدم [می روم] شاید شعله ای از آن را برایتان بیاورم یا نزد آتش [برای پیدا کردن راه] راهنمایی بیابم.

    11فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ یَا مُوسَىٰ ﴿١١﴾

    پس چون به آن آتش رسید، ندا داده شد: ای موسی!

    إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ ۖ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿١٢﴾

    به یقین این منم پروردگار تو، پس کفش خود را از پایت بیفکن؛ زیرا تو در وادی مقدس طوی هستی

    وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَىٰ ﴿١٣﴾

    و من تو رابرگزیدم، پس به آنچه وحی می شود، گوش فرا دار. (

    إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی ﴿١۴﴾

    همانا! من خدایم که جز من معبودی نیست، پس مرا بپرست و نماز را برای یاد من برپا دار

    وقتی دیدم استاد اینا پیاده شدن و استاد گفت من همین جا دمپاییهام رو در میارم با خودم گفتم آره همینه استاد الان در سزمین مقدسه اون موقع سرزمین طوی بوده برای موسی الان اینجا برای استاد با این تفوت که اونموقع موسی هنوز هدایت ها رو دریافت نکرده بود و تازه میخواست ما وادر مسیر هدایت بشه اما استاد اینقدر دیگه هدایت ها رو دیده که کسی الان بهش نگفت دمپاییهات رو دربیار خودش به این رسدیه که باید اینکار رو بکنه

    اونموقع موسی خونوادش رو گذاشت و رفت اون سمت نور که ببینه چیه اما الان استاد با خونوادش هر دو تا دارن میرن سمت روشنایی که میدونن چه خبره توش چون بارها تجربش کردن و به آگاهیش رسیدن

    وقتی اینجوری میبینی و درک میکنی انگار برات باور پذیرتر میشه که پیامبرها هم آدم هایی بودن مثل ما فقط گوش سپردن به جریان هدایت و نمونه حی و حاضرش میشه استاد عباس منش و مریم جان

    آی استاد گفتی تور و اردو مدتیه خیلی هوسش رو کردم مخصوصا اگر با شما باشه که دیگه نور علی نور .ان شا الله که ی روزی تجربه کنم این رو با شما و دوستان عباس منشی

    استاد دارن میگن چیزی که با قانون بدست میاد میتونه تکرار بشه وقتی با قانون هدایت شدی به کویر مرنجاب توی کرمان با همون قانون هم هدایت میشی به وایت نشنال پارک اونجا قهوه ایش رو تجربه کردی اینجا سفیدش رو ولی اصلش یکیه

    چقدر خودشونن این مردم هرچی رو که دوست دار تجربه کنن تجربه میکنن عین ی کودک .چقدر از وقتی که من اینا رو دیدم توی پارک ها تجربه میکنم چیزهایی رو که دوست دارم بر خلاف قبلا که میگفتم زشته فقط و فقط به خاطر حرف مردم

    باورتون شاید نشه من در 43 سالگی سوار سرسره شدم سوار تاب شدم سوار چخونک شدم اونم توی پارک چیزی که هیچ وقت تجربش نکردم به خاطر اولا خجالت کشیدن دوما حرف مردم که هر دوش بر میگشت به کمبود عزت نفس

    چقدر اون پارکینگ لاته ایده ی خوبی بود و مهم تر از اون اون دسشوییه که همه جا ایده اش هست توی آمریکا هیچ چیزی نمتونه آرامش آدم رو بهم بزنه مثل دسشویی داشتن اگر دسشویی نباشه .چقدر همین لذت بردن آدم رو زیاد میکنه

    آخرش مریم جان نگفتین چکار میکنین که این استیک ها با این قطر و ضخامت اولا خوب سرخ میشن و بعدش هم خشک نمیشن

    شای احمد واقعا بند خوبیه و ما هم ازش راضی هستیم اما اصلاحاتی که استاد اینا استفاده کردن :

    Rare

    Medium

    Well done

    که درجه پختن و سرخ شدن رو نشون میدن که استاد دوست دارن خوب سرخ بشه ولی مریم جان ی چی حد وسط نه خیل خام نه خیلی سرخ شده

    و باز هم خلاقیت و ابتکار این مردم .چقدر جالب بود

    و اصلی که استاد گفتن:

    لذت بردن به پول داشتن نیست و باید با همون امکاناتی که هست لذتت رو ببری و من از وقتی که با استاد آشنا شدم توی این بهتر شدم چون قبلش اصلا این دید رو نداشتم.عباس منشی که الان همه چیزش اختصاصیه ی زمانی با ی موتور یاماهای قراضه هم سفر میکرده ما لذتش رو همون موقع هم میبرده

    چقدر مریم جان پیش قدمه در خلق زیباییها و دعوت کردن به زیباییها و این همونه که استاد مین توی ی زمینه هایی از من هم بهتر عمل میکنن در عمل کردن به قانون

    ان شا الله که من هم جز اون تورها باشم

    چقدر زیبا نوشتی مریم جان معلومه که خط خوبی هم دارین

    بودن شما توی زندگی همه ی ما هم یک معجزه اس که فقط برای عباس منشی ها اتفاق افتاده نه همه

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 175 رای:
  2. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    سلام به رضوان جان گل .مرسی عزیزم دقت کردی که خودت هم خیلی قشنگ مینویسی و از تعبیرات زیبا استفاده میکنی مثل وصل بودن شارژر من و پراکندن شگفتی های کلامی اینا همه حسن تعبیره که توی نوشته هات داری استفاده میکنی .چقدر خدا رو سپاسگزارم به خاطر بودن در کنار شما .چقدر زیبا گفتی که مراقب حال دلم باشم چشم عزیزم بیشتر مراقبم .خدا میدونه که باز هم اشکم رو درآوردی انشا الله ببینمت در زمان مناسب در مکان مناسب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    سلام به زهرا جانم . سپاسگزارم عزیزم .چقدر جمله های زیبایی نوشتی که همشون احساس لیاقت و ارزشندی رو توی آدم میبره بالا .و معلومه که ارزش کی برای خودتون قائلید خیلی بالاست و نشان از اعتماد به نفس بالاتون داره تبریک میگم بهت عزیزم آره این تهایی الان من خیلی فرق میکنه با تنهایی که قبل از آشنایی با استاد داشتم اون بخاطر اعتماد به نفس پایین و منزپوی بودن بود ولی این آگاهانه برای تمرین دوست شدن با خودم و بالا رفتن عزت نفسمه .در وناه خداوند وهاب لبریز از هرچی احساس خوبه بشی عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    سلام به دوست خوبم آقا عالی .چقدر زیبا تحسین کردین کامنت من رو.بله بدون شک همه ی بچه ها توی این سایت دوستان صمیمی من هستن.شاید حالت الان من مقدمه ای باشه برای پیدا کردن دوستان توی فضای فیزیکی هم چیزی که شما بخوبی بهش اشاره کردین چون دنیای مادی ما لازمش همین ارتباطاتاته .باز هم ممنون .ان شا الله که ی روزی همتون رو توی همین دنیای فیزیکی ملاقات کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    سلام به فاطیما جان .سپاسگزارم عزیزم .چقدر اون تیکه ی آخر پاسخت رو که نوشتی نور به راهت و آرامش به زندگیت رو دوست داشتم و خدا رو شکر که الان در یک حالت آرامشی قرار دارم که هیچ وقت تجربش نکرده بودم .غرق باشین در نور هدایت خداوند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    سلان به نسیم جان گل.خیلی سپاسگزارم عزیزم.من چند تا لز کامنت های اخیرت رو خوندم که چجوری کار برات جور شده و میشه و خیلی لذت بردم از توکل و قدم برداشتن هات.شاید دلیل اینکه این مطالب رو برا من نوشتی درخواست من بوده چون دوست داشتم بیشتر در موردت بدونم اینکه کدوم کشور مهاجرت کردی تنها هستی یا نه که دقیقا خودت جواب تمام سوالاتم رو دادین چون من وقتی میبینم بچه ها خارج از کشور زندگی میکنن دوست دارن بدونم شرایطشون چجوریه .نمیدونستم ی پسر هم دارین خدا حفظش کنه .چقدر خوشم اومد از اینکه نوشتی لذت بردنت رو عقب نمیداری بر خلاف من که تازه یادگرفتم لذت بردن رو .تحسین میکنم رابطه خوبت با پسرت رو .ان شا الله که بهتر و بهتر بشه .در مورد تشویق کردنش به استفاده از مطالب استاد رهاش کنین خودش بموقع دوباره تر غیب میشه خوش باشی در کنار پسر عزیزت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    سلام به دوست عزیزم سحر جان .ممنونم عزیزم .بله من دوره عزت نفس رو خیلی وقت پیش کار کرده بودم ولی تازه الان دارم میفهمم یعنی چی وقتی الان با درک الانم شروع کردم به دوباره کار کردن و دارم خط به خطش رو کار میکنم فوق العاده اس .موفق باشی عزیزم در کار کردن با این دوره بی نظیر و عزت نفست بچسبه به سقف

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    سلام به دوست خوبم آقا جابر عزیز .اینجور که معلومه هنوز یکسال از عضویتتان نگذشته و بهتون بابت ورود به این مسیر زیبا تبریک میگم چقدر خدا رو سپاسگزارم که کامنت های من میتونه کمکی بکنه به دوستان عزیزم توی این سایت .این رو مدیون آگاهی های استاد و الهامات خداوند هستم .بله هیچ توی عمرم اینجوری با خودم در صلح نبودم یعنی قبلا صلحی وجود نداشت همش دعوا بود با خودم ولی خدا رو شکر این صفحه ثمره چند سال کار کردن روی خودمه .از اون آرزوهای زیبایی هم که برام کردین مخصوصا روابط پایدار هم سپاسگزارم پیروز باشید به لطف الله مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    سلام به فرزانه جان عزیز.مرسی عزیزم که اینقدر برای کامنت های من ارزش قائلی عزیزم و اونا رو کادو پیچ میکنی و بخودت میدی .چه خوب که دوره تندخوانی رو گذروندین من هم دوست داشتم این دوره رو بگذرونم اما فعلا موفق نشدم .ان شا الله که عامل به نوشته هام هم باشم بیشتر از همیشه .بازم ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    سلام به آقا امیر پرقدرت و آهنین. سپاسگزارم از تمجیدهات. بله از کامنت هاتون مشخصه حال و احساس خوبتون .انشا الله که پر قدرت تر از همیشه این مسیر رو ادامه بدیم در کنار هم و با اشتراک گذاشتن حال خوبمون .ممنون از دعاهای خوبی که کردین که هزاران برابرش به خودتون بر میگرده قطعا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: