سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 188

به نام خدایی که این جهان رو با تکامل خلق کرد و شن هایی به سفیدی و لطافت برف رو در گوشه ای از این دنیای سراسر شگفتی روان کرد.

سلام

وقتی استاد مسافرت هاشون با هم دوره ای ها به جاهای مختلف ایران رو تعریف میکردن من خیلی توی فکر رفتم.

فهمیدم استاد با کیفیت زندگی کردن ، عمیقا لذت بردن . بارها شنیدیم ازشون که از همون جایی که زندگی میکنی از اون نقطه ای که هستی شروع کن به لذت بردن از زندگی.

فهمیدم اگه فعلا در امکانم نیست که white sand national park رو ببینم لااقل برم همین یزد و کویر خودمون رو از نزدیک ببینم.

آدمایی که زیاد مسافرت می‌کنند عمق زندگیشون زیاد میشه.

باید برم جاهای جدید رو ببینم . همیشه رفتم جنگل اینبار کویر رو ببینم. ذهنم رو به تنوع زیبایی های این جهان باز کنم.

همه قشنگی دنیا به آب روان و دار و درخت نیست.

یه کاکتوس که تنه اش چوبی شده و طی سالها سر کشیده به آسمون هم جذابیت های خودش رو داره.

همیشه از ملکوتی بودن کویر حرفها شنیده بودم اما اینبار تاثیرش رو به وضوح در چهره و احوال استاد و خانم شایسته میشد دید.

یاد کویر شریعتی تو فارسی دبیرستان می افتم.

( در  کویر به مرز عالم دیگر نزدیکیم و از آن است که ماوراء الطبیعه را  که همواره  فلسفه از آن سخن می گوید و مذهب بدان میخواند، در کویر به چشم می توان دید ، می توان حس کرد. در کویر خدا حضور دارد.)

اما از زیبایی های اول فایل چی بگم که قشنگ فکر و ذکرم رو تو اون غروب نفس گیر جا گذاشته بودم پیش اون ابرای پرتقال خونی.

از تاثیرگذارترین غروب هایی بود که به عمرم دیدم.تا خود ویزیتور سنتر هنوز درگیر بودم.

تو نوشته های مربوط به گونه های گیاهی و جانوری در ویزیتور سنتر، می‌بینیم که چطور تونستن خودشون رو با شرایط محیطی سازگار کنن و به تکامل برسن.

چه در مورد رنگ گونه های جانوری باشه که به سمت سفیدی رفته تا استتار بهتر اتفاق بیفته و چه در مورد بوته ها که یه شبکه خاصی از ریشه ها رو به سرعت بوجود میارن که بتونن استقامت ثابت بودن توی اون شن های روان رو پیدا کنند.

این یه جورایی به من انسان میگه با صبر و تکامل راه حل هر چیزی پیدا میشه. اگه حیوانات و گیاهان میتونن با تغییرات طبیعت سازگاری پیدا کنند، انسان یک گام جلوتره و علاوه بر سازگاری میتونه دست به تغییر جهان اطرافش هم بزنه و شرایط رو به نفع خودش دگرگون کنه.

فصل بارندگی white sand هم خیلی باحال بود برخورد اون قطره های بارون با شن های نرم که اونها رو سوراخ سوراخ می‌کرد. و رعد و برقی که قدرتش

در اون فضا بیشتر هم حس میشد. آدم وقتی چنین مکان های خشکی رو میبینه تصور این شدت بارندگی براش سخته.

و خانم خوشحال دم ورودی نشنال پارک که انقدر پر انرژی و شاده.

اعتراف میکنم فایلی که مربوط به هدایت بود و استاد اینجا راجع بهش صحبت می‌کرد رو ندیده بودم .

اصلا اول فایل که عکس رو دیدم فکر کردم دریاست و با این تصور فایل رو نگاه میکردم

مامانم هی میگفت عععع اینجا همون جایی که استاد فایل هدایت رو ضبط کرده بود و من صورتم علامت سوالی شده بود.

اما زمانی که واقعیت معلوم شد اصلا چنان حیرت زده بودم که حد نداره.

کنتراست اون هیوندای مشکی و شیشه های دودیش با سفیدی شن های کنار جاده مورد علاقه منه. کلا ماشینای مشکی تو این فضا یه جور دیگه خوشگل بودن.

بعدش می‌رسیم به کویر و برمیگردیم به اول کامنتم ،

من میخوام بیام اونجا یه عکس قبل و بعد از خودم بگیرم.

عکس زیبای این فایل به عنوان زمانی که این خواسته در وجودم شکل گرفت vs زمانی که خودم اومدم تجربش کردم .

من همین شهر خودمون که برف میبینم دیوانه میشم، تو پیست اسکی که دیگه نگم براتون. چه برسه جایی باشه با همون زیبایی و درخشندگی برف و بدون مزاحمت لباسای سنگین زمستونی و یخ زدن دستات.

بعد دیدن این فایل آرزوی دیدن کلی زیبایی های بیشتر رو‌ دارم.

و باید بگم مستند سفر به دور آمریکای شما بسیار بسیار ارزشمند و‌گرانبهاست متشکرم که اونها رو رایگان در دسترسمون قرار میدین.