سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 188

سلااااااام به استااااد عزیز و مریم جان و همه ی عزیزان عضو سایت :)

واااااااای

وااااااای

وااااااای

من چی بگم ،چی بگم واقعا از این همه زیبایی از این همه نعمت از این همه جاهای خارق العاده

فقد میتونم بگم خدایا شکرت

ینی به قول جناب سعدی

” از دست و زبان که برآید

کز عهده ی شکرش به در آید ”

واقعا استاد انقدرررررر از دیدن این فایل و این همه زیبایی لذت بردم و انقدرررر این فایل درمن خواسته ایجاد کرد، که من واقعا نمیتونم

چه جوووری تشکر کنم

•یکی از زیبایی هایی که دیدم اینکه استاد بدون اینکه نگران باشن از نبودن دمپایی هاشون اونا رو همونجا گذاشتن کنار ماشین و رفتن، واین خیلی برام لذتبخش بود این اعتماد این اطمینان، این توکل واقعا لذتبخشه.

واینکه اون کمپری هم که با چوب ساخته شده بود هم چهاپایه اش رو همونجا کنار ماشین گذاشته بود

البته درسته که این نشونه ی امنیت بالای این کشور هستش،اما به نظرم قسمت زیادیش به اعتماد و اطمینان و توکل ما به خداوند برمیگرده.اینکه همه چیز رو به خداوند بسپاری و بری بی نهایت هم لذت بخشه هم ارامش بخش هم کلی به ادم حسس رهایی میده.

بابت همه ی این احساسات خداروشکر :)

• و این احساس رهایی که خیلی راحت باعث میشه روی شن ها غلت خورد،خوابید، نشست،بازی کرد،نوشت، بی هیچ ترسی،مثلا ترسی که توو ذهن من بودش کثیف شدن لباس هابود، که واقعا درخیلی جاها بی معنیه.

استاد واقعا ممنون ومچکرم ازتون :)

و در پناه خداوند.