از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD387MB31 دقیقه
به نام خدای وهاب
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و مریم جانم و همه دوستان خوبم.
اول از همه میخوام سپاسگزاری کنم از مریم جون دلم به خاطر اون «خدایا شکرت» که بر بزرگترین صحرای گچی جهان نقش کردند. و همین طور سپاسگزارم از استاد عزیزم که برامون فیلم گرفتند.
خدایا واقعاً شکرت. چقدر خیالانگیز و زیباست این صحرا. چه انرژی عجیبی داره. انقدر شگفتزده و مسحور زیبایی و اُلوهیت این صحرا شدم که گویی در صحرای عدم میگشتم، سرگشته و حیران، لال و مبهوت.
اینجا بیشتر میشه خدا رو حس کرد. انگار اینجا خدا بیشتر «انی قریب»ه. انگار بیشتر از رگ گردن بهمون نزدیکتره. چقدر زیباست این صحرا خدای من. دلم میخواد تجربهش کنم. مریم جون چطور میشه عاشقتون نشد وقتی این همه با خودتون و جهان در صلحید، وقتی مثل آبِ روانْ زلالید، وقتی با نهایت عشق میگید که بچهها اینجا خیلی خاصه، «باید خودتون بیایید اینجا تجربه بکنید»؟ من عاشقتونم. آره، باید خودمون بیاییم تجربهش کنیم. ازتون بینهایت سپاسگزارم که در این جاهای رویایی و بهشتی ما رو یاد میکنید.
استاد مرسی که از بالای تپه روی شنها غلت زدید. مریم جون ممنونم که از بالای تپه خودتون رو سُر دادید پایین و بعد اونقدر خوب اومدید بالا. تحسینتون میکنم. شما به خاطر معجزات از خداوند شکرگزاری کردید و خدا یه معجزه دیگه نشون داد بهتون: وااای خدا… یه کفشدوزک خوشگل وسط اون صحرا، لای اون شنها. که بعدشم یهو بیاد روی انگشت شما بشینه. خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی و معجزه.
و چه خوب شد که اثر خودتون رو روی اون شنهای روان خلق کردید. یک «خدایا شکرت» و دو اثر از دو انسان عاشق و موحد. راستی هفته پیش که تهران برف خیلی زیادی اومد، دم غروب، من و دخترم رفتیم پارک. هنوز داشت تند برف میبارید. عکس گرفتیم و کلی راه رفتیم و بعد وسط پارک، لابهلای درختها، روی برفها کنار هم دراز کشیدیم. نمیدونید همین یک تجربه ساده چقدر بینظیر بود. احساس برف نرم زیر تنمون و دیدن شاخههای چند درخت که به هم رسیده بودند و از وسطشون آسمون بنفش و طوسی پر از برف دیده میشد و یک دسته کلاغ که همهشون روی شاخههای یک درخت نشسته بودند، انقدر من رو به وجد آورده بود که داشتم دیوونه میشدم. حالا فکرش رو بکنید بیام وایت سندز… خدا میدونه چه تجربهای بشه و چه احساسی پیدا کنم.
وقتی گفتید در پارک ملی وایت سندز هستید، رفتم سرچ کردم و دیدم که این نشنال پارک بزرگترین صحرای گچی جهانه که شکلگیریش به چندین میلیون سال پیش برمیگرده. یعنی در چندین میلیون سال پیش به جای منطقهای که امروزه به عنوان White Sands (شنهای سفید) شناخته میشه، حجم قابل توجهی آب به نام دریای پرمین بوده. یه دریای کمعمق. به تدریج با خشک شدن آب این دریا و تحولات دیگه، گچ موجود در بستر دریا به ذرات کوچکتر تجزیه شده و این صحرا شکل گرفته… الله اکبر…
و بعد با خوندن این توضیحات یهو معنی آیهای از قران به ذهنم اومد که رفتم عربیش رو درآوردم:
قُل سِیرُوا فی الْأَرْضِ فَانظُروا کَیفَ بَدَأَ الخَلقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشأَهَ الْآخِرَه إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدیر.
بگو در زمین بگردید و بنگرید که چگونه خدا موجودات را آفریده. سپس، آفرینشِ بازپسین را پدید مىآورد. زیرا خداوند بر هر چیزى تواناست.
استاد اون درخت کاکتوس غولپیکر چه قدر زیبا بود. وسط اون برهوت واسه خودش همینجوری بیوقفه رشد کرده بود. یاد اون یکی دو درصدی افتادم که استاد همهش ازشون حرف میزنه. اون یکی دو درصد افرادی که علیرغم شرایط بیرونی، فقط به خودشون توجه دارند و روی باورهاشون کار میکنند و رشد میکنند. یاد اون خاطره/خوابی افتادم که استاد تعریف میکردند: میدیدند که در حال مسابقه دو هستند. وقتی برمیگردند که ببینند چقدر با بقیه فاصله دارند، میبینند بقیه همه معلول هستند و به سختی دارند مسیر رو طی میکنند و هنوز نزدیک خط شروع هستند. و به استاد گفته میشه که تو با یک عده معلول داری مسابقه میدی. حالا این کاکتوس قشنگ ما هم در این دشت بیانتها واسه خودش تک و تنها اینقدر خوب رشد کرده.
و در آخر، باز هم درونبچه گل کاشت… تصاویر ابتدای فایل با اون موزیک زیبا واقعاً خیالانگیز بود. سپاسگزارم. استاد گویی مأمور شدید که همه خاطرات ناخوبِ گذشته من رو از تمام موزیکها پاک کنید و به جاشون احساسهای ناب و خدایی و زیبا بنشونید. این هم یه اتفاق خوب دیگه. دمتون گرم. هزاران بار ازتون سپاسگزارم. برای شما و همه دوستان عزیزم بهترین نعمتها رو از خداوند یکتا میخوام.
سلام به محمد عزیز
آقا فقط اومدم تحسینت کنم و بهت تبریک بگم و برم. واسه چی؟ واسه اینکه بازم نکات رو خیلی موجز و مفید و ساده و جذاب مطرح کردی و کامنتت هم محبوب شده. سپاسگزارم ازت که مینویسی و اینطور متعهدانه روی خودت کار میکنی.
محمد اون اشکهایی که ریختی خیلی شیرینه ها. گاهی تجربهش کردم. الهی که همیشه اشکهات از سر شوق و شادی و آگاهی باشه برادر خوبم.
برات بهترین حالها و احساسها و بهترین نعمتها رو از خدای رزاق میخوام. در پناه خودش همواره سلامت و ثروتمند باشی محمد جان.