سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 188

سلام به استاد عزیز و مریم جون

این قسمت منو یاد هفته ی گذشتمون انداخت که برف اومده بود و من و همسرم و پسرم رفته بودیم برف بازی و من فقط جلوی چشمام زیبایی بود و زیبایی ، متوجه شدم پسرم با اینکه 5 سالشه همه ی توجه اش رفته روی زیبایی ها همش میگفت مامان اینو ببین اونجا رو نگاه چقدر قشنگه دنیای ما خیلی زیباس و میدوید و بازی میکرد و همش میخواست زیبایی هارو نشون ما بده ، میگفت مامان برف ها رو ببین مثل اکلیل برق میزنن انگاری اکلیل باریده و من دیدم راست میگه انگاری خدا روی زمین اکلیل پاشیده و همه جا سفیده و برق میزنه ، ما یک پیاده روی باحال رفتیم زیر افتاب زیبایی که میتابید خیلی خوش گذشت من انقدر خوشحال و سپاسگزار خدا بودم که دلم میخواست روی برف ها همش بنویسم خدایا شکرت و چندبارم اینکارو کردم و کلی کیف داد حتی پسرم بازیش گرفته بود و میومد نوشته های منو خراب میکرد و من دوباره مینوشتم ، بزرگ روی زمین مینوشتم خدایا شکرت و تا کامل میشد میومد روش راه میرفت که خرابش کنه تا من دوباره بنویسم .

خیلی خوش گذشت سه تایی مثل کاراگاه ها رد پاهای خرگوش ها رو دنبال کردیم که خونه شونو پیدا کنیم کلی رد پا بود و ما ذوق زده رد پا هارو دنبال کردیم تا خونه هاشونو دیدیم و کلی برف بازی کردیم ، یکی یکی روی برف ها دراز میکشیدم و مثل شما شکل فرشته ها رو میساختیم و بعدش کلی کیف میکردیم ، خیلی خوش گذشت و روز فوق العاده ای بود .

خدایا شکرت

خدایا شکرت

خدایا شکرت

وحالا دیدم مریم جونم مثل من ذوق زده شده و داره روی شن های سفید که مثل برفه شکل فرشته رو درست میکنه و از دیدنش کیف میکنه و روی شن ها شکرگزاری میکنه و خوشحاله .

خدایا شکرت به خاطر این مسیر زیبا این زندگی زیبا و این خانواده ی زیبای عباس منشی .

حتی پسرمم انقدر جذب فایل ها شده که ازم خواسته توی گوشیش نرم افزار سایت رو نصب کنم که اونم خودش با گوشی خودش فایل ها رو ببینه میگه دوست دارم موقعی که کاراشونو انجام میدن و مهمون براشون میاد رو ببینم منظورش سریال زندگی در بهشته چون من و پدرش دوباره از اول داریم نگاه میکنیم اونم جذبش شده و خودش فایل هارو توی گوشی خودش نگاه میکنه و همه رو به خاطر میسپره عاشق اون تخت بادی ابی بزرگ شده که موقعی که خانواده رایان اومده بودن بادش کردین ولی از سوار شدنش فیلمی نزاشته بودین همه ی قسمت هارو نگاه کرد که از سوار شدنش هم ببینه ولی فیلمی نبود متاسفانه ، عاشق زندگی دربهشت شده ، بیشتر مواقع که جایی میره یا کسی کاری رو انجام میده میگه این کارا مثل کارای عباس منشه حتی دوست داره مثل تراک کمپر شما باباش بخره میگه من دوست دارم مثل ماشین عباس منش بخریم بریم مسافرت ،

و من کیف میکنم میبینم که من و همسرم که داریم روی خودمون کار میکنیم و وقت میزاریم روی پسرمونم تاثیر داشته اونم توجه اش رفته روی زیبایی ها منم بهش یاد دادم که موقعی که حالت بد باشه اتفاقات بدتری پیش میاد و اونم یاد گرفته و حتی موقعی که من یکم بهم میریزم میاد پیشم میگه مامان حالت بده چیزای بدتری هم باز برات پیش میاد ولش کن بیا با من بازی کن و میبینم سعی میکنه با بازی هاش و حرفاش بهم کمک کنه .

خدایا شکرت الهی شکرت بابت همه ی اینا که حتی میشه از بچه ها هم چیزای زیادی یاد گرفت .

از شما و مریم جون سپاسگزارم و تحسینتون میکنیم که اینقدر فوق العاده این و باعث شدین دنیا برای ما جایی بهتر و زیباتر بشه .