از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD387MB31 دقیقه
کسی آمد که حرف عشق را با ما زد
دلِ ترسوی ما هم دل به دریا زد
به یک دریای طوفانی دلِ ما رفته مهمانی
چه دورِ ساحلش،از دور پیدا نیست
یه عمری راه و در قدرت ما نیست
باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هر جا دلش خواست
به هر جا برد بدون ساحل همونجاست
به امیدی که ساحل داره این دریا
به امیدی که آروم میشه تا فردا
به امیدی که این دریا فقط شاه ماهی داره
به عشقی که نمیبینی شبهاشو بی ستاره
دل ما رفته مهمانی به یک دریای طوفانی
باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هر جا دلش خواست به هرجا برد بدون ساحل همونجاست…
هدف از دیدن فایلهای سفر به دور آمریکا تمرکز بر روی نکات مثبتِ ولی من اینبار از وصف طبیعت زیبا خیابونهای تمیز و منظم و فضایی که گویا مستندی جهت آشنایی با اقلیم منطقه بود و کاکتوسی که به تنهایی ایستاده بود تا درس استقامت و پایداری را بدهد و اون شنهای سفید که پاکی را بی آلایشی را به من تلنگر زد و آسمان آبی که روزگاری آرزوی دیدنش را داشتم و فقط از روزنه کوچکی آرزوی بیشتر دیدنش را میکردم و حال که به هر طریقی میبینمش یاد روزهای پشت سر گذاشته ام میافتم و آرزویی که تحقق یافته و سکوت حاکم که سخن فرمانروای من است ،و حتی از تصور اینکه شب زیر سقف آسمان با نورپردازی ماه و ستارگان به خواب رفتید من لذت بردم و خدا را شکر کردم به دوستان میسپارم
دلم میخواهد راجع به دکلمه ابتدای فایل بنویسم
وقتی به خودم اومدم و از کلام گوهر بار استادِ جان استاد عباسمنش عزیزم متوجه شدم که من باید تغییر کنم دنیام دگرگون شد دیگه بیخیالِ مادر و پدر و همسر و دولت و هزار تا عامل بیرونی دیگه شدم و فقط تمرکزم رو گذاشتم رو خودم و تغییر خودم افکارم باورهام و طرز نگرشم، طوری به هر تضادی نگاه کردم که حالم فقط کمی بهتر بشه و پیش اومدم و اومدم و اومدم…یهو که به خودم اومدم دیدم منی وجود نداره همه چی اوست همه این مسیر رو اون بوده همش هدایت اون بوده اصلا از اولش خودش بوده خدایا من هیچ نیستم همه تویی دست از تلاشهای بیهوده از عجله برداشتم یه نگاهی به کل زندگیم انداختم دیدم من واقعا یه جاهایی نبودم تو بودی یه اقداماتی انجام شد که تو شجاعتش رو به من دادی گفتم من تسلیم تو بگو من برم من فقط خودمو پاک کردم و بخشیدم و لایق دونستم تا تو هدایت کنی و بستر رو مهیا کردم تا صداتو بشنوم تو بگو من برم انگار آرام گرفتم و با دلی لبریز از ایمان دیگه میدونم هر چی بشه خیرِ
باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هرجا دلش خواست
به هر جا برد بدون ساحل همونجاست
ای ساحلِ امن آرامشم ای آغوشِ تو امنترین جای جهانم شکرت که به تو بازگشتم
آمده ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ور تو بگوییم که نی،نی شکنم شکر برم
آمدهام چو عقل و جان از همه دیده ها نهان
تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم
آمده ام که ره زنم بر سر گنج شه زنم
آمده ام که زر برم زر نبرم خبر برم
گر شکند دلِ مرا جان بدهم به دل شکن
گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم
سلام رضوان خانم عزیز من خیلی خوشحال شدم که شما و همسر محترم با همدیگه انقدر مکالمات روحانی دارید چه سعادتِ بزرگی نصیب شما دو بزرگوار شده که در این مسیر هم فرکانس هستید و حقیقتا چند روزی میشه که نمیدونم چرا انقدر راحت اشکهام سرازیر میشه به خداوند میگم معبودم تو با من چه کردی تو حاضرِ از نظرم غائب بودی سالها به دنبالت میگشتم هر بار میگفتم پس تو کجایی که به فریادم نمیرسی و حال تازه فهمیدم او همیشه بوده من بودم که نبودم اون تدارک همه چیو واسم دیده بود تا پرده ها کنار رفت من فقط محو تماشای معجزاتش شدم
سلام بزرگوار سپاس فراوان از محبتتون
حقیقتش بیشتر از ده بار خوندمش و هر بار خودم اشک ریختم و باز هم زندگیم رو مرور کردم به هر گوشه که نگاه انداختم دیدم واقعا من با این ذهن نمیتونستم این همه خرابی رو آباد کنم واقعا پروردگارم بود که نجاتم داد من نبودم
پس چه چاره جز پناه چاره گر
نا امیدی مس و اکسیرش نظر
نا امیدی ها به پیش او نهید
تا ز درد بی دوا بیرون جهید
سلام و تشکر فراوان برای آرزوی زیباتون، الهی برای همگان باشد
تمام هستی در حال حرف زدن است قوانین را فریاد میزنند فقط کافیه به قول شاعر چشم دل باز کنیم
چشم دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنی است آن بینی
گر به اقلیم عشق روی آری
همه آفاق گلستان بینی