https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-24 03:49:512023-03-18 20:18:34سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 189
375نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خدای بخشنده مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدای شکرت که دوباره چشمهایم زیبایی های این جهان پهناور را دید امیدوارم که من هم از این همه نعمت وثروت وزیبایی های جهان بهرمند شوم چقدر باران زیبایی در حال باریدن است و چه حرف های قشنگی باز هم استاد میزنند صحبت از نشانه های خدا وگوش به فرمان او شدند اگر ما به این باور برسیم که خداوند همراه من است وهمواره من را هدایت و حمایت میکند و همه چیز را به خودش بسپاریم ورها وآزاد زندگی کنیم وهمیشه آرام باشیم واجازه بدهیم که خودش کارها را ردیف
کند مثل استاد عزیز و مریم جون که از خداوند نشانه خواسته بودند خداوند هم دو تا نشانه خوب به آنها میگوید یکی همین باران زیبا ویکی تلفن دوستان خوبشان بود که استاد هم به نشانه ها گوش میکنند و سفر را به یک روز دیگه موکول میکنند در این جاده زیبا و بارانی باز هم ثروت ونعمت وفراوانی به چشم میخورد چه اروی های قشنگی با اون موتور های هیولا چقدر این کشور
زیبا و ثروتمند است همه مردم دنبال شادی و نشاط هستند چقدر زیبا بود داخل رستوران که یه جایی برای بازی بچه ها درست کرده بودند هرکسی هر جور دوست داره از زندگیش لذت میبرد مثل اون خانم با حجاب با اون یکی خانم قدم میزنند ولذت میبرند چه اسباب بازی های زیبا وقشنگ با طراحی ساده همه چیز را برای شادی بچه ها فراهم کردن چه خانم زیبا وقشنگی
داشت با بچه ها بازی میکرد چه وسایل شیک و قشنگی همه در حال لذت بردن وشادی کاشکی که من هم بتوانم مثل این بچه ها رها وآزاد باشم
چقدر این استاد عزیز با خودشون در صلح هستند
که هر کجا میروند دوستان خوبی دارند در کنار هم لذت میبرند وراحت و صمیمی با هم بازی میکنند چه پیشبینی جالبی استاد از بازی های جام جهانی داشتن درست حدس زدن واقعا عجب
ذهن برتری داری استاد عزیز تبریک می گویم این همه خلاقیت و استعداد که شما هم با اون همه بازی کردن ولذت بردن تکامل خودتان را طی کردید چقدر زیبا اون خیابان را بااون بادکنک های رنگی تزئین کرده بودند هر کجا شما پا میگذارید پر از تمیزی وزیبایی وقشنگی که این نعمت ها با ما هم به اشتراک میگذارید ممنون از شما عزیزان
چه باشگاه قشنگی چه دستگاه های جالبی که با آب طراحی شده که فشار بیشتری وارد کند آفرین به این همه خلاقیت و نوآوری تحسین میکنم مریم جون واستاد عزیز و دوستان خوبشان را که همیشه دنبال شادی ولذت بردن هستند
یاد رفت از دریا زیبا با اون شن های سفید ونرمش بگم واقعا چقدر این خدای ما بزرگ و عظیم است هر کجا قدم میزنیم نشان از زیبا یی و آرامش و امنیت و آسایش است که همه در حال لذت بردن وشادی و نشاط هستند
خدای را شکر که این همه زیبایی را با چشمان زیبا بینم دیدم انشالله به زودی زود آنها را هم لمس میکنم
باز هم کمک و هدایت خواستن از خداوند و فرستادن نشانه به روش باریدن باران و درک کردم و فهمیدن که این نشانه اس و گوش کردن به هدایت خداوند برای لذت بردن از سفر و زندگی
استاد مطمینم خداوند زمان بهتر برای شما در نظر گرفته برای نشون دادن زیبایی بیشتر و لذت بردن بیشتر از سفر به san antonio
چقدر زندگی روونتر و زیباتر و لذتبخشتر میشه وقتی که بشنوی حرفهای خداوند رو و درک کنی نشونه ها رو و گوش به فرمانش باشی.
به امید خداوند و توکل به خودش در این مسیرم تا روز به روز عالیتر و عالیتر بشم و درکم بهتر شه و به قولی گوشهام تیزتر و شاخکهام قویتربشه تا بگیرم هر آنچه خداوند برای بهتر شدن و لذتبخشتر شدن زندگیم داره
چقدر مکان زیبا و عالی برای بچه ها تا لذت ببرن و بازی کنن چه خانم زیبایی با لباس پفدار و زیبا و موهای خوشرنگ وزیبا یک پرنسس برای بچه ها . خانمها با پوششهای متفاوت به طور کاملا آزاد و راحت و با لذت خدایا شکرت
به به چه کبابی چه بررو رویی ، چهره زیبای این کباب مشخصه که فوق العاده است ،استاد باز هم مثل همیشه شما بهترینها و با کیفیت ترینها رو برای بقیه هم میخوان و چون از این کباب لذت بردین برای دوستانتون هم گرفتین من از شما بابت این سخاوت دنیا دنیا تشکر میکنم که در هر چیزی بهترین رو برای بقیه در نظر میگیرید و انتخاب میکنید. با آرزوی بهترینها از ته دلم از اعماق وجودم برای شما انسان شریف و خدایی و سخاوتمند
و باز هم کودک درونی که زنده است با بازی کردنها و لذت بردنها در هر لحظه از هر امکاناتی، ومشخصه که استاد همبازی خوب هستن که اگر استاد نمیومد دوستمون دستگاه رو همراه خودشون میبردن تا با استاد بازی کنن.
و باز هم زیبایی جهان هستی ساحل و ماسه های سفید برفی و آبی که انگار مرواریدها درونش میغلطند و چقدر زیباست اسمون ابی و تمیز و پاک و پر از زیبایی که فقط آدم دلش میخواد نقس بکشه و ششهاشو پر کنه از هوای پاک و تمیز خدایا شکرت
اون بادکنهای رنگی زیبا منو برد به دوران کودکی وقتی میرفتم مهد در جشنها مهدمون رو تزیین میکردن و چقدر احسا متفاوتی پیدا میکردم در اون دوران خیلی زیبا و عالی و دیدنی بود ممنونم مریم جان بابت نشون دادن این زیبایی خاطره انگیز
تحسین میکنم چهره ی زیبا و پوست عالی و اندام زیبای مریم جان رو سفت بودن و پر بودن اندامشون رو پوست روشن و زیبا و صاف و براقشون رو مریم جانم تمام این زیباییها گوارای وجود نازنینت عزیزترینم
و در اخر باز هم تشکر از هر دو شما عزیزانم به خاطر نشان دادن این زیباییها و لذت بردنها که یاد بگیرم چطور زیبا زندگی کنم و زندگیمو زیبا بسازم
خدایا بینهایت شکرت به خاطر چشمانم که میبینم گوشی که دارم و اینترنتی که دارم و تمام نعمتهای ریز و درشت زندگیم که همه رو سخاوتمندانه به من دادی برای لذت بردن بیشتر از زندگی مادی
خدایا ما را هدایت کن به راه راست، راه کسانی که به آنان نعمت داده ای نه انان که غضب کرده ای و نه گمراهان آمین یا رب العالمین
خداروشکر که یکی مثل شما هست که اینطوری به زبان ساده به انسان درسهای بزرگ رو یاد میده.
شاید توی همه دوره ها توکل و ایمان به خدا گفته بشه اما توی هیچ دوره ای انقدر واضح این مسئله آشکار نمیشه.
حقیقتا یکی از بزرگترین مواردی که با دیدن سفرنامه و سریال زندگی در بهشت یاد گرفتم؛ لمس همین مسئله است که چه جوری کاربردی و راحت موضوع ایمان به غیب رو در زندگیم اجرا کنم.
استاد عزیزم شما به ما یاد دادین که منظور از نشانه چیه؛ یاد دادین که اعتماد به خدا یعنی چی؛ به ما نشون دادین و نشون میدین که چه جوری باید عقل و احساس رو همزمان کنار هم قرار بدیم و من از این بابت از شما خیلی خیلی سپاسگزارم.
هر وقت توی زندگیم به شهود و نشونه ها اعتماد کردم در نهایت به چیزی رسیدم که قطعا برام بهتر بود البته اعتماد به شهودی که در اون لحظه قلبم آرومه نه زمانی که درگیر تنش و استرس هستم. به عبارتی هر وقت قلبم آرومه حرفها و راهها به من گفته میشه و کافیه من به نشونه ها توجه و اجراشون کنم، به همین راحتی و من اینو در رفتار شما، لابلای زندگی روزمره تون دیدم و میبینم.
این صفت گوش به فرمان بودن تون در برابر خداوند رو خیلی خیلی تحسین میکنم و امیدوارم روز به روز همه مون این رفتار پسندیده رو در خودمون بیشتر تقویت کنیم.
در مورد مهمونی هم همیشه این احساس راحت بودن تون رو تحسین میکنم که شما چه در مقام میزبان و چه در مقام مهمان همیشه راحت و خودمونی برخورد میکنید. به دور از هرگونه نقش بازی کردن و الکی دل به دست آوردن؛ درود بر شما.
یکی دیگه از مواردی که اغلب در مهمونی ها تون دیدم، وجود یه سرگرمی و بازی هست به جای بحث و صحبت های تکراری و بی نتیجه از سیاست و اقتصاد.
خداروشکر الان اینجا هم داره جا میفته و به جای بحثهایی که تهش همیشه به جمع بندی های تکراری و بی فایده میرسه، خیلی از خونواده ها با بازی کردن ساعتهای مهمونی رو میگذرونن تا از بودن در کنار هم بیشتر لذت ببرند.
از خدا براتون بهترینها رو میخوام و امیدوارم فرهنگ و تفکری که بر آرامش و آگاهی ما اضافه میکنه روز به روز در جهان گسترش پیدا کنه.
ممنونم بابت این فایل آموزنده و ارزشمند، در پناه دادار بی همتا شاد باشید.
نمیدونی چه لذتی داره صبح که چشماتو باز میکنی میای تو سایت فایل جدید میبینی
سلام استاد عزیزم سلام مریم جان
سلام به اون باران زیبا
سلام به اون ماشینی که انقدر نرم و بی صدا
سلام به اون پارک کودک فوق العاده زیبا
سلام به اون کباب های خوشمزه
استاد شما که منو دیوانه کردین با این کباب ها اونم اول صبح…
خب اوله اول از عکسی روی فایلتون گذاشتین بگم فوق العاده زیباس اون رنگ زرد وای خدا من عاشق رنگ زردم تا عکس دیدم گفتم اخ جون مثل اینکه قراره یه بازی فوقالعاده هیجانی بین استاد و مریم جان ببینم…
چی بگم از بارون خدایا من دیوانه وار عاشق بارونم عاشق هوای ابری عاشق اون خنکی هوایی که با اومدن بارون اونم با خودش میاره قشنگ میتونستم حسش کنم انگار منم تو اون ماشین بودم وااای استاد من میمیرم واسه رانندگی تو جاده مخصوصا هوای بارونی… وای خدا اول صبح من دیوانه شدم با این صحنه..
چه ماشینی الله اکبر چقدر کیف میکنم نه صدایی داره نه صدایی میاد فرمون نرم صندلی ها راحت ترمز و گازش نرم فقط داره میگه به من اشاره کن تو… مانیتورش وای من خیلی مانیتور دوست دارم کلید استارتش کاملا میتونم تو ذهنم لمسش کنم..
یه چیزی که توی ماشین های خارجی خیلی دوست دارم آینه بغل ها که یه چراغ کوچیک داره روش برای ماشین هایی که از کنارت رد میشن.هرچقد نزدیکتر از کنار ماشین رد میشدن چراغش قرمز تر میشد و این یعنی مواظب آینه هاتون باشید استاد..
چه فضای قشنگی برای بچه ها درست کردن من همیشه این مینی پارک هارو دوست دارم چون بچه ها خود واقعیشون هستن هیجانشون واقعی هست و چقدر تو ارتباطشون تأثیر داره من واقعا هنوزم دوست دارم خودمم برم بازی کنم تو این مکان ها…
حالا یه چیز بگم بخندین من دخترم هنوز 5 ماهشه و خیلی ذوق دارم بزرگتر بشه تا ببرشم مینی پارک تا هم اون بازی کنه هم من ذوق کنم اونجا حالا به بهونه دخترمم شده یکمم منم بازی کنم چه اشکالی داره
استاد من کاملا به حرفاتون گوش دادم تلویزیون تو خونه ما روشن نمیشه ما برنامه کودک نداریم تو گوشیم انیمیشن و بازی وجود نداره و از همون اول گفتم بچه من به هیچ وجه مثل بقیه نمیشه میخوام متفاوت بزرگش کنم به دور از بازی گوشی و انیمیشن
آقا از هرچی بگذریم سخن غذا و شکم فوقالعادس..
استاد من عاشق اون فایلتون شدم که رفتین کباب خریدین از اون خانم ارمنی ایرانی بامزه
کوبیده زدن اون دوست عزیز با دقت عالی
رنگ اون کباب های درحال پخت
خلاصه که استاد جان انقدر من اون فایل دیدم و خودمو تجسم کردم که همین چند روز پیش جاتون خالی رفتیم شمال رفتم گوشت آماده گرفتم و خودمم سیخ زدم و به شدت میتونم بگم خوشمزه ترین کبابی بود که خوردم میخوام بگم چقدر قدرت ذهن بالاس..
استاد ماشالا ماشالا بزنم به تخته چه اندامی ساختین خدارو هزار مرتبه شکر چقدر قانون سلامتی به شما و مریم جون ساخته اصلا کجای دنیا میتونی یکی پیدا کنی با رژیم چنین اندامی داشته باشه قطعا باید کنارش یه پوردی یه چیزی مصرف کرد…
خلاصه استاد جان خیلی حال کردم اول صبح با این فایل فقط من خیلی منتظر بازیتون بودم دیدم فایل تموم شد و موندم تو خماری…
استاد از این به بعد فایل هایی که توش کباب و خوردن این چیزا هست صبح بزارید تا من دیوانه نشم اگه شب باشه من دستم به جایی بند نیست
بعد از این که این فایل رو مشاهده کردم انقدر نکات ناب به ذهنم رسید که فکر کنم اگر بخوام بنویسمشون خودشون یه عالمه میشه
ا_استاد توی بزرگراه بودن و داشتند توضیح میدادند که برنامشون چی بوده و میخواستند به کجا برن اما خب نظرشون رو عوض کردند وقتی نشانه ها رو دیدند
همیشه فکر میکردم نشاه هایی که خداوند میفرسته خیلی پیچیده است و خیلی بزرگه
همیشه دنبال یه سری نشانه ها بودم که خیلی بزرگ باشند چون فکر میکردم خدا نشانه های خیلی بزرگ رو میفرسته و به جزییات کار نداره چون اصولا با ما انسان ها خیلی کم حرف میزنه
اما استاد به من فهموند که خداوند دایما در حال هدایت ماست به سمتی که درخواستش رو داریم
چقدر جالبه که چند روز قبل از این اتفاق استاد و مریم جان داشتند این درخواست رو میفرستادند که میخوایم برگردیم اما نمیدونیم کی برگردیم
خدا هم همون موقع پاسخ داده اما استاد و مریم جان امروز اون رو دریافت کردند
چطوری؟
میخواستند توی راه برن یه شهری که زیبایی هاشو از دوستشون شنیده بودن اما بارون خیلی شدیدی باریده و دوست دیگرشون هم در یک شهر دیگه تماس میگیره و میگه دلمون براتون تنگ شده و میخوایم ببینیمتون
استاد هم این دو تا همزمانی رو درک میکنند و به سمت دوستاشون حرکت میکنن علاوه بر این که نشانه کامل کننده این بوده که سمت دوستاشون که میرفتن یه کبابی فوق العاده هم بوده یعنی خدا داستان غذای اونروزشون رو هم چیده بوده الله اکبر
من هم چند مدتیه که راننده اسنپم و به خاطر بدهی هایی که دارم تمام وقت کار میکردم و چند مدت بود که میگفتم من باید روزی چند ساعتم رو خالی کنم تا بنویسم و روی فایل های استاد و شغل مورد علاقم زوم کنم
یعنی توی فکرم بود که باید کمتر اسنپ کار کنم چون اصلا به عنوان شغل مورد علاقم بهش علاقه ندارم و روزی چند ساعت بزارم روی نوشتن فایل ها و اگاهی کسب کردن در مورد شغل علاقم با این که من موقع رانندگی مدام فایل های شما رو گوش میدم
چندین بار ایده به ذهنم زد که تایم نه صبح تا یازده و تایم هشت شب تا ده شب که میخوابم مسافر کمه و کرایه ها پایین میتونم صبح این تایم بیام کتابخونه و شب توی خونه روی کارم متمرکز بشم
اما به خاطر این که پیش خودم میگفتم بدهی داری و بیشتر کار کن تا سریع تر خلاص بشی (باور به این که کار فیزیکی بیشتر برابر است با درآمد بیشتر) و عدم تعهد محکم تر روی گفته عای شما این کار رو انجام نمیدادم
تا رسید به سه روز پیش که ظهر نگاه کردم که پروفایل کاربریم رو مسدود کردن
تماس گرفتم گفتند سواستفاده مالی داشتی!
من هم گفتم یعنی چی گفتن شما چندین بار تیکت ثبت کردی که مسافر پول رو پرداخت نکرده و از کیف پولش برای شما واریز شده اما طی تماس ما با تک تک مسافر هاتون این مطلب صحت نداره در صورتی که من حتی یک مورد هم همچین کاری نکرده بودم که بخوام دوبار پول بگیرم
من هم اولش گفتم خانوم اشتباه میکنین و اونا گفتن به هر حال سیستم بلاکتون کرده و چند روز دیگه مجدد تماس بگیرین
رفتم توی فکر ذهنم بهم میگفت حالا چیکار میکنی چجوری پول بدهی هاتو میدی و کلی احساسات بد
سریع به خودم گفتم طبق گفته استاد تمام اتفاقات زندگیمون رو خودمون رقم میزنیم اما نمیدونم چه باوری یا چه فرکانسی پشت رقم خوردن این اتفاق بوده اما خپب میدونم من درخواستم به جهان این بود که باید بیشتر روی فایل ها و کار مورد علاقم متمرکز باشم و اون چند بار بهم ایده داد من گوش نکردم و جهان گوشم رو پیچوند که نتیجه باور کمبود و کار فیزیکی بیشتر برابر است با پول بیشتر این میشه
من گفتم سجاد مطمینا خداوند پشت این اتفاق میخواد نکته ای رو بهت بفهمونه و تو باید به قول آقای شعبانعلی( که فایل مصاحبشون با استاد توی سایت هست) میوه این تضاد رو به دست بیاری
گفتم میام کتابخونه از هشت صبح تا ظهر میشینم روی فایل های استاد و شغل مورد علاقم متمرکز میشم
و خدای من نمیدونین استاد
بزرگ ترین تغییر یعنی این که منی که توی گذشتم همیشه نسبت به اتفاقات به ظاهر بد زندگیم واکنش و پرخاشگری نشون میدادم الان نسبت به این اتفاق نه تنها نگذاشتم احساستم مدام به هم بریزه بلکه از فرصتی که این اتفاق به وجود آورده بود به نفع خودم و شرایطم استفاده کردم و کاری که به ذهنم رسید رو شروع کردم به انجام دادن
از شما آموختم که مدام باید به نشانه ها توجه کرد اصلا معنی توکل واقعی همینه
2_باران زیبایی که میخورد به شیشه منو به فکر فرو برد
خدای من چقدر نعمت و چقدر فراوانی در کشوری هست که همیشه توی گوش ما بهش گفتن دشمن و کافر
همیشه ما بر حق بودین و اونا نا حق
اگر بر اثر این همه نعمت و فراوانی سیل میومد یا بلایی طبیعی میومد سریع بزرگش میکردن و میگفتن ببینین اونجا از بس کارای بد میکنن خدا عذاب میفرسته اما همون بارون و همون سیل در ایران نعمت بود
چون من قم بزرگ شدم زیاد از این قبیل حرف ها شنیدم که اگه زلزله هم میومد حتی توی ایران به خاطر گناه گناهکاران بود
این باور ها با چیز هایی که من توی این فایل دیدم کاملا در تضاده
شکر گزاری این مردم و آزادی که در کشورشون دارن مثل این که داریم میبینیم با حجاب باشی یا بی حجاب فرقی نمیکنه هر جور راحتی بپوش حتی نوشته های فارسی سر در مغازه ها به عنوان معرفی مغازه توی کشوری لاتین که توی لس آنجلس زیاد دیدیم اما اینجا ممنوعه لاتین بنویسی روی تابلو
انقدر مواظب زیبایی و تمیزی بودن و دولتی که با جرثقیل هزینه و زمان میزاره تا یه خیابون رو بادکنک آرایی کنه و همه این ها و باور و حس خوب جمعی نسبت به زیبایی شهر و کشور باعث میشه زیبایی های بیشتری ببینن
3_وقتی با دوستتون رفتین باشگاه و حرکت رو انجام دادین باور من نسبت به قانون سلامتی بیشتر شد
استاد چه بدن زیبایی خلق کردین خط عضلاتتون پیداست و با این شلوارک و با این کلاه و با این بدن اگه من شما رو از قبل نمیشناختم به خودم میگفتم طرف خیلی وقته بدنسازه
من هم چند وقته که دوره قانون سلامتی رو استارت زدم و الان که صبح تا ظهر میام کتابخونه اصلا گرسنم نمیشه ظهر یه وعده گوشت میخورم و میرم باشگاه و شب اصلا گشنم نمیشه مثل دیشب که سیر سیر بودم و خیلی راحت میخوابم
خیلی احساس سبکی میکنم
4_وقتی رفته بودین ساحل من دیوانه شدم
من خیلی طبیعت های مختلف رو دوست دارم و به رنگ ها مخصوصا توجه میکنم
دریا هزاران طیف رنگ داشت و اصلا دوست داشتی ساعت ها نگاهش کنی
سبز توش بود از کم رنگ تا پررنگ
آبی که دیده میشد از پررنگ بود تا کمرنگ
کف های روی آب هم سفید بود
آب که روی ماسه ها نیومد خاکستری میشد
و الله اکبر که آب که بیرنگه در اثر طیف رنگ نور خورشید و انعکاسش به چشم ما هزاران رنگ میشه
5_وقتی رفتین شهر بازی کودکان اولا دیدم که چقدر بزرگه و چقدر تحسین کردم که چقدر اهمیت میدن به بازی بچه ها و چقدر بازی های متفاوت که من خودم دوست داشتم کلی توشون بازی کنم
این که بچه ها از بین اون طناب های زیگزاگی برن بالا یا این که با اون خونه چین ها خونه بسازن یا این که توی استخر توپ باشن یا این که توی اتاقی که شکل سیارات رو کشیده بود باشن همشون به طور فانتزی بچه ها رو آماده میکنه برای لذت بردن و علاقه مند شدن به این جهان
جالبه فارغ از این که چه رنگ پوستی داشته باشی همه اونجا یکسانند و نسبت به این امکانات حق برابر دارند
استاد خیلی خیلی ممنونم که شما و مریم جان دست خداوند شدین برای این که ما رو با زیبایی ها و قوانین جهان آشنا کنیم
خدا رو شاکرم بابت این همه آگاهی که به من موقع دیدن این فایل الهام کرد
وقتی با دیدگاه اینکه: خداوند هر لحظه در حال هدایت منه ، من لایق دریافت هدایت های خداوند در همه موارد زندگیم هستم و همه چیز میشه راحت تر و لذت بخش تر باشه به جهان نگاه کنیم، (وقتی در مسیر باشیم)، اون موقع است که حتی بارون هم معنای جدیدی به خودش میگیره.
و یه جورایی همه چیز رنگ و بوی خدایی پیدا میکنه.
خود این فایل نشانه ای بود برای من.
از وقتی جدی تر روی خودم کار میکنم نشانه های خدا رو بیشتر دریافت میکنم و حتی اگه متوجهش نشماون نشانه اونقدر تکرار میشه که توجهم بهش جلب بشه و این از رحمت خداست که حتی وقتی ابتدای مسیر هدایتی برای فهم بهترت نشانش رو بارها به شکل های مختلف تکرار میکنه تا دیگه شک و شبهه ای نباشه اما استاد که در این مسیر لذت بخش تسلیم بودن حرفه ای شدن به سرعت متوجه میشن و عمل میکنند.
و اینکه به سمت خواسته حرکت میکنند اما بهش نمی چسبند و میدانند که خدا راه های بهتر رو بلده و اونها رو به سمتش هدایت میکنه.
شیشه های بارون زده ماشین حال و هوای صبحم رو لطیف تر کرد و صحبت های استاد راجع به ایالت تگزاس من رو تشویق کرد یکم راجع بهش تحقیق کنم.
_تگزاس با مساحت 662’695 کیلومتر مربع تقریبا نصف بیشتر ایران با مساحت 000’648’1 هست.
_اگر تگزاس کشور مستقلی بود، به هفتمین کشور تولیدکنندهی نفت در جهان تبدیل میشد. (غنی و ثروتمند) و در سال 1972 تگزاس به طور متوسط با استخراج 3 میلیون بشکه در روز، بیشترین میزان نفت را در طول تاریخ تولید نفت این ایالت استخراج میکرد.
(البته تگزاس یه زمانی مستقل بوده یعنی در سال 1836 از مکزیک اعلام استقلال میکنه ولی در سال 1845 با این همه ثروت و منابع طبیعی به آمریکا ملحق میشه.)
_ در تگزاس منطقهای وجود دارد که نام آن «زمین» (Earth) است. اینجا تنها نقطهای در جهان است که این نام را دارد.
_ تگزاس 730 فرودگاه دارد و با این آمار رتبهی دوم را میان دیگر ایالتهای آمریکا را دارد.(فراوانی امکانات رفاهی)
_ غار «بریکن» (Bracken Cave) با داشتن 20 میلیون خفاش، بزرگترین مستعمرهی خفاشها در جهان است.
_ مردم هزاران دلار پرداخت میکنند تا بتوانند در مزارع بزرگ تگزاس گورخر و دیگر حیوانات آفریقایی را شکار کنند.(ثروت و فراوانی)
_ «سام هوستون» ژنرالی بود که توانست استقلال تگزاس را از مکزیک به دست آورد (واحتمالا وجه تسمیه شهر هوستون هم همین باشه.)
_ در تگزاس اگر کسی هرجا پاگنده پیدا کرد، از لحاظ قانونی اجازه دارد که آن را بکشد. (قدرت تخیلشون واقعا جالبه lol)
_ یک شهر در تگزاس نام خود را به «بشقاب، تگزاس» تغییر داد تا به مدت 10 سال از خدمات رایگان بشقابهای ماهوارهای تگزاس بهرهمند شود.
چه قدر تو جاده های آمریکا RV زیاده و بارها و توفایلهای مختلف استاد دیدیم و تو همین فایل میشه دو تا شو دید که نشون میده خریدنش خیلی راحت هست چون ثروت ساختن خیلی راحته.(باید باشه)
استاد شما رو که دیدم دارید مصاحبه یه فوتبالیستی رو گوش میدید(اصلا فوتبالی نیستم و بازیکن ها رو نمیشناسم) به ذهنم اومد چرا من نرم مصاحبه ورزشکاران قدرتمند رو گوش ندم برای تقویت زبانم؟
چون من قبلا به این منظور فیلم میدیدم اما از وقتی جدی ورودی ها رو کنترل کردم بی منبع مونده بودم.
چه قدر رنگ های شاد انرژی خوبی دارن. به خاطر همین هر چی که برای بچه ها ساخته میشه اینقدر حس خوبی به آدم میده بانمک و شاد.
واقعا وسایل بازی خلاقانه بودن مخصوصا اونی که به صورت برج بود و طبقه طبقه باید ازش بالا میرفتی.
کباب تگزاسی و کاهو! و دوستانی که بدون اینکه بیان تگزاس از این غذای عالی بهره مند میشن.
استاد این پیش بینی های شما چه قدر دقیق و درستن آخه واونقدر به نشانه ها توجه کردین که راجع به هر چیزی نشانه دریافت میکنید و به قول خودتون همیشه چشم و گوشتون برای دریافت نشانه ها کاملا بازه.
امسال جام جهانی چه فینال هیجان انگیزی بود حتی من که علاقه ای به فوتبال ندارم حسابی غرق بازی شده بودم مخصوصا که مهمون هم داشتیم و جو یه جوری بود که اصلا هیچ کس شام و گرسنگی یادش نبود همه زل زده بودیم به تلویزیون ببینیم چی میشه. اما استاد از همون اول نتیجه رو پیش بینی کرده بودن.
دوستان استاد و خانم شایسته یکی از یکی بهتر، چه آدمای پر انرژی و اهل ورزشی هستن. شما قطعا در مسیر هدایت به بهترین اتفاقات و انسانها و زیبایی ها هستید دوباره شن های سفید که همه مون دوست داریم!
و آبی خوشرنگ اقیانوس که نزدیکای ساحل مثل ژله شفاف و درخشانه . کفشات رو دربیاری پا برهنه بری تو آب و رفت و آمد موج ها رو با سر خوردن شن های سست زیر پاهات احساس کنی مخصوصا که هوا خنک باشه ولی آب ولرم و دلچسب.
بادکنک های زیبا مقدم ورزشکاران عزیز را گرامی میدارند.
این بادکنک آرایی هایی که در سطح شهر انجام میشن خیلی فضاهای رویایی رو ایجاد میکنند و چه قدر مردم راحت و بااعتماد به نفس نشستن کف خیابون فقط برای اینکه عکس بگیرن واقعا جای تحسین داره.
در هر شهر این کشور دسترسی به باشگاه های ورزشی بسیار باکیفیت و با تجهیزات پیشرفته وجود داره که واقعا نعمت بزرگیه. و استمرار استاد و خانم شایسته رو میبینم که ثابت قدم ورزش میکنند در طول مسافرت هم ادامش دادن تا الان که دیگه در مسیر بازگشت به خونه هستن و نتایج دوره قانون سلامتی به وضوح در اندام هر دوشون مشهوده.
سپاسگزارم بابت یه فایل زیبای دیگه در سریال سفر به دور آمریکا.
استاد کاش شما جهانگرد بودین همین جور که دنیا رو میگشتین برامون فایل میگذاشتین.
این مسافرتی که با شما اومدیم از قشنگ ترین مسافرتای زندگیم بود به امید تجربه این زیبایی ها از نزدیک.
سلام خدمت استاد عزیز آقای عباس منش و مریم بانوی عزیزم
من فریبا هستم همسر علی روحی عزیز که به تازگی شروع کردم به گوش دادن فایل ها
خداروشکر میکنم بابت اینکه تونستم بیام تو این سایت و فایلهارو گوش کنم تغییر کنم
استاد عزیز خیلی ازتون سپاسگزارم
میخاستم بگم من تو این 2.3 سالی که همسرم مریض بود و افسردگی داشت همیشه همراهش بودم و از وقتی که با سایت شما آشنا شد تغییراتشو دیدم خداروشکر که این چند وقته انقد حالش خوب شده و تغییر کرده همه اینارو مدیون خدای بزرگ هستم که من رو تو این مسیر زیبا قرار داده وباعث شد به توسط همسرم با شما واین سایت توحیدی و آموزش های بی نظیر شما آشنا بشم
استاد یه چیزی بگم من تموم این مدتی که همسرم فایلهای شمارو گوش میداد من هم گوش میکردم که خیلی برام مهم نبود فقط همینجوری گوش میکردم
تا چند وقت پیش یروز وقتی گوشیم دستم بود میخاستم با گوشیم بازی کنم با خودم گفتم فریبا تا کی میخای همینجوری بچرخی به خودت بیا بچه سومت هم تو راه یکم هواست جم کن
از اون موقع بود که شروع کردم به گوش دادن فایلهای شما
خداروسپاسگزارم که هرچند دیر ولی بالاخره به خودم اومدم خاستم یه تغییری بکنم
از شما مریم عزیزم هم ممنونم که انقد خوب و مهربون هستید در پناه خدای مهربان
منتظر خبرهای خوب و موفقیت های خانواده ی (110) باشید به لطف پروردگار
امیدوارم به زودی زود، یعنی هر موقع که پروردگار صلاح بدونه ، بچه هامون هم تکامل خودشون رو طی کنند و وارد سایت بشن،،
الحمدالله رب العالمین
استاد خیلی خوشحالم که همسرم هم اومد توی این مسیر
الهی شکر
استاد جان،یادتونه یه مثالی براتون زدم در مورد ماشین زندگی من که به اصطلاح،با تصادف شدید،پرت شده بود ته دره؟حالا با آمدن همسرم به سایت ، اون ماشین رو که من یکسال و نیمه که با آموزشهای شما،آوردمش لب جاده و صافکاریش کردم و لاستیک نو انداختم و روشنش کردم و زدم دنده یک،، حالا رفت توی دنده 2
قطعا سرعت پیشرفت های ما از 20کیلومتر، میره روی 40،50کیلومتر
و به مرور زمان با آمدن بچه هامون(زهرا و امیرعلی) سرعت میره روی 200کیلومتر
شاید هم مثل اون جاده ای بشه که توی آلمان ،سرعت آزاده
یعنی سرعتمون بره روی 300،400 کیلومتر
الهی شکرت
الحمدالله رب العالمین
همسر عزیزم
بازم بهت خوش آمد میگم
انشاءالله در این مسیر، به لطف رب العالمین ، ثابت قدم و استوار باشی
به جمع خاص خانواده عباسمنش خوش آمدید، واقعا همراه بودن با این خانواده یه سعادت میخواد، که خداوند شامل حال ما کرده، من چقدر سعی کردم که عزیزانم رو همراه خودم کنم، ولی نشد که نشد، چون طبق دستور استاد عمل نکردم، استاد گفته بود، با کسی در مورد این آگاهی ها صحبت نکنید و بذارید نتایج شما صحبت کنند. و اون وقت که نتیجه گرفتید و از شما خواهش و اصرار کردند آنوقت بگید که همچین سایتی هست، دوس داری برو عضو شو و استفاده کن.
بهر حال این ها رو گفتم که بگم همراه شدن با سایت سعادت میخواد و باید مراحل اولیه رو طی کرده باشی، که شما هم با گوش دادن، حالا گرچند با بی تفاوت بوده، ولی تاثیرش رو گذاشته، و مراحل رو طی کردید و همراه شدید.
قدر خودتون رو بدونید . مراقب حال دلتون باشید.
واقعا بهتون تبریک میگم، مخصوصا وقتی همسرت همراه ات باشه، سریع تر مدارها رو طی میکنید،
مراقب نی نی کوچولومون هم باش.
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیزم، مادر مهربان و الهی
راجع به نشونه ها ، بگم که من چند مدت بود که بعد شرکت در دوره 12قدم ،همون قدم اول که دریافتم آنچه را که الهام میشه رو باید انجام داد و وارد مرحله عمل شد ،تصمیم گرفتم خرید پارچه را که برای تولید شومیز و شلوار بصورت تلفنی سفارش میدادم و برام میفرستادند رو ،حضوری برم بازار بزرگ تهران و بعد اینکه جنس رو لمس کردم بخرم . بر پایه این تصمیم که یک قسمت اصلی آن انجام تمرین طبق آموزه های استاد بود ،که می بایست انجام میدادم .اگه که مقدمه چینی میخواستم بکنم امکان اینکه بچه هام دل به این کار من ندهند برای اینکه حالا یکی دو شب رو جدا از من باید می بودند از اینرو یک روز بعد از ظهر اقدام کردم و با ماشین خودم راه افتادم و بازهم طبق آن پیش ضمینه های ذهنی قبلی میبایست محلی را که شب میموندم رو فکرش رو میکردم ،همش خونه دختر عموم به ذهنم میومد و رفتن به خونه آنها که کرج بودند یه راحتی رو بهم میداد که اینبار دوست نداشتم تکراری همون تجربه رو تجربه کنم و تا آنجا فکرش رو کردم که اگه شده شب رو توی ماشین میخوابم تا تجربه جدیدی رو بکنم. را افتادم همون از شهر خارج نشده بودم که همسرم زنک زد و راجع مسئله عاطفی بینمون صحبت کرد که دقیقا اصلش یادم نیست بعد اینکه یه نیم ساعتی باهاش صحبت کردم یه کمی آروم شد و بهش گفتم که دارم میرم تهران که زیاد مقاومتی نسان نداد که بگم میخواد دل سردم کنه ولی اینبار رفتن به تهران مثل دفعات قبل نبود که برای خرید جنس آماده میرفتم و همش با هواپیما رفته بودم . راه رو ادامه دادم توی جاده که میرفتم فایل فقط روی خدا حساب کن استاد رو گذاشته بودم و گوش میدادم و سمت چپ جاده تصویر ماه کم کم نمایان میشد و سمت راست من و جاده خورشید داشت یواش یواش غروب میکرد و من اقدام کرده بودم برای انجام کاری که امید داشتم رو به روشنایی است چون قبلا هم با انجام این سفرها ایده هایی رو دریافت میکردم از چیدمان مغازه ام تا ایده مدل ویترین مغازه و تقسیم محیط دفتر پخش ام و اینبار هم همین که راه افتاده بودم به خودم افتخار میکردم . حدود 150کیلومتر و طی کرده بودم و همش به اینکه اختیار خودم رو سپردم دست پروردگارم چه اینکه به نظر من اینکار در ظاهر به نفع من باشه و یا نباشه احساس غریبی داشتم و ممانعت بچه هام از دوری با من رو هم رد کرده بودم و میدونستم که از نظر اقتصادی هم این روش کار که مستقیم خرید کنم، انرژی بیشتری بهم میده . همینطور که که توی اتوبان حرکت میکردم دستم رفت طرف جیب شلوارم و که لمس کردم متوجه شدم ریموت کرکره فروشگاه توی جیبم مونده با خودم گفتم وای این دیگه چرا؟ هر صبح ریموت را بعد اینکه فروشگاه رو باز میکردم میزاشتم کشوی میز ولی اینبار توی جیبم مونده بود .زدم توی یه راه فرعی توی اتوبان و با خودم فکر کردم نمیتونستم بفهمم که این چه معنی می تونسته بده .امکان اینکه کرکره مغازه اونهم حداقل دو شب باز بمونه نبود چون از نظر امنیتی گذشته از نظر وجهه نظم هم درست نبود . از همانجا دور زدم و بعد دو ساعت و نیم با اینکه جمعا 5ساعت رانندگی کرده بودم همون جای اولم برگشته بودم و زیاد درکش نکرده بودم که اینهم نشونه میتونه باشه و یکم هم ناراحت بودم . ولی همین دیروز با گذشت یکماه از اون ماجرا من رفته بودم تهران و با اتوبوس هم رفتم و شب رو خوب و راحت داخل اتوبوس استراحت کردم و بصورت موفقیت آمیز هم پارچه خرید کردم و امشب هم رسیدم پیش بچه هام و صبح هم این فایل استاد رو توی ماشین داشتم نگاه میکردم که بخاطر بارش باران استاد مسیر خود رو عوض کردند و یک نشونه از طرف خدا دیدند دلم آروم گرفت و بسیار به هدایت ربم ایمان آوردم و به اینکه چطور بهش اطمینان کنیم آگاه شدم
چه جالب که حتی باران هم نشانه ای از سمت خداوند میدونید و جالب تر اینکه چقدر شما تسلیم هستید و چقدر راحت قبول کردید!!!
امیدوارم بتونم اینقدر مثل شما تسلیم نشانه ها و الهامات الهی بشم ان شاء الله.
استاد جان چقدر جالب که حستون همیشه عالیه اینکه قبول کردید و به راحتی هدایت شدید به این شهرزیبا و این ساحل بسیار زیبا.
خداروشکر که امروز صبح تونستم این زیبایی را ببینم. خدارا میلیاردها بار شکر و سپاس.
استاد جانم چقدر جالب توی اون خیابانی بادکنک های رنگی بسیار بسیار زیبا رو آویزان کرده بودند، مریم خانم چه حرف باحالی زد، همه ی آدمها دارند تجربه میکنند به شیوه خودشون این فاضا را !!! زنگی در وجود من به صدا در اومد. برای تجربه کردن و لذت بردن از هرجا و هر چیزی
خیلی زیبا بود. خیلی
چه باشگاه زیبایی، چه دستگاه های تمیز و چه فضای بزرگی
چقدر دوستتون و همسرشون چهره، بدن و اخلاق زیبا و خوبی دارند. چقدر معلومه حالشون خوبه.
چه روحیه خوبی دارید. چقدر حال دلتون خوبه. چه احساس آرامشی خوبی.
موفقیت چیه؟ همین احساس آرامش و احساس خوب، همین لدت بردن از زندگی. همین لذت بردن از لحظه. همین ایمان داشتن به قوانین خداوند. ایمانی راسخ که آرامش به همراه داره. چون زیر پات محکم میشه، نگران نیستی چه اتفاقی میافته و یا چی میشه.
نگران آینده نیستی و از لحظه لذت میبری. چه درس زیبایی داشت واسه ی من این قسمت. ️
اینکه به راحتی بشینی و pes یا fifa بازی کنی خیلی لذت بخشه
عالی بود. عالی.
استاد عشقم و عزیز دلم ازتون میلیارد ها بار سپاسگزارم که این فایل ها را آماده میکنید و روی سایت قرار میدهید.
خدارو میلیارد ها بار بیشتر سپاسگزارم که این آگاهی ها را به من میفهماند، که حالتو خوب کن، تسلیم باش، ایمان داشته باش و من هرچی بخواهی اجابت میکنم و تو بهترین زندگی را داشته باش. ️
خدارو میلیارد ها بار شکر که با شما، سایتتون و این مسیر زیبا آشنا شدم. خدارو میلیارد ها بار شکر که وقت داشتم بیام و این کامنت را بنویسم و خدارو میلیارد ها میلیارد بار شکر و سپاس که منو هدایت کردند و این کامنت را نوشتم. قطعا که ایشان گفتند و من نوشتم. ️
عاشقتونم استاد عزیزم و دوست داشتنی من. ️
بی نهایت ازتون سپاسگزارم و از مریم خانم عزیز️
امیدوارم هرکجا هستید همیشه شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید. ️
هر چه در مورد هدایت شدن گوش دادن به هدایتهای الله و دیدن نشانه ها میگین من بیشتر متوجه اصل میشم و اینکه شما خیلی راحت خودتونو راحت به جریان آب سپردین و اون جریان هر جا شما رو ببره مقصد همونجاست.نمونه های ریزی با توجه به ایمانم تو مسیر من هم داره اتفاق می افته،این روزها با توجه به اینکه مشکل مالی من پابرجاست ولی یک نوع اطمینان و آرامشی دارم ،مثل اون شبی که طوفان بود و شما در حال ضبط دوره بودید ،هستم
نمیدونم در 500 روزی که با شما بودم کلا آرامشم بیشتر شده و جدیدا هم باور توحیدیم بهتر شده مثل اولها که شروع کرده بودم و فایلهای باور توحیدی رو میدیدم یه جورایی این باور برام بُلد شده.خدایا شکرت
از شما بسیار سپاسگزارم که این فایل رو تهیه و تولید کردید صمیمانه سپاسگزارم
به نام خدای بخشنده مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدای شکرت که دوباره چشمهایم زیبایی های این جهان پهناور را دید امیدوارم که من هم از این همه نعمت وثروت وزیبایی های جهان بهرمند شوم چقدر باران زیبایی در حال باریدن است و چه حرف های قشنگی باز هم استاد میزنند صحبت از نشانه های خدا وگوش به فرمان او شدند اگر ما به این باور برسیم که خداوند همراه من است وهمواره من را هدایت و حمایت میکند و همه چیز را به خودش بسپاریم ورها وآزاد زندگی کنیم وهمیشه آرام باشیم واجازه بدهیم که خودش کارها را ردیف
کند مثل استاد عزیز و مریم جون که از خداوند نشانه خواسته بودند خداوند هم دو تا نشانه خوب به آنها میگوید یکی همین باران زیبا ویکی تلفن دوستان خوبشان بود که استاد هم به نشانه ها گوش میکنند و سفر را به یک روز دیگه موکول میکنند در این جاده زیبا و بارانی باز هم ثروت ونعمت وفراوانی به چشم میخورد چه اروی های قشنگی با اون موتور های هیولا چقدر این کشور
زیبا و ثروتمند است همه مردم دنبال شادی و نشاط هستند چقدر زیبا بود داخل رستوران که یه جایی برای بازی بچه ها درست کرده بودند هرکسی هر جور دوست داره از زندگیش لذت میبرد مثل اون خانم با حجاب با اون یکی خانم قدم میزنند ولذت میبرند چه اسباب بازی های زیبا وقشنگ با طراحی ساده همه چیز را برای شادی بچه ها فراهم کردن چه خانم زیبا وقشنگی
داشت با بچه ها بازی میکرد چه وسایل شیک و قشنگی همه در حال لذت بردن وشادی کاشکی که من هم بتوانم مثل این بچه ها رها وآزاد باشم
چقدر این استاد عزیز با خودشون در صلح هستند
که هر کجا میروند دوستان خوبی دارند در کنار هم لذت میبرند وراحت و صمیمی با هم بازی میکنند چه پیشبینی جالبی استاد از بازی های جام جهانی داشتن درست حدس زدن واقعا عجب
ذهن برتری داری استاد عزیز تبریک می گویم این همه خلاقیت و استعداد که شما هم با اون همه بازی کردن ولذت بردن تکامل خودتان را طی کردید چقدر زیبا اون خیابان را بااون بادکنک های رنگی تزئین کرده بودند هر کجا شما پا میگذارید پر از تمیزی وزیبایی وقشنگی که این نعمت ها با ما هم به اشتراک میگذارید ممنون از شما عزیزان
چه باشگاه قشنگی چه دستگاه های جالبی که با آب طراحی شده که فشار بیشتری وارد کند آفرین به این همه خلاقیت و نوآوری تحسین میکنم مریم جون واستاد عزیز و دوستان خوبشان را که همیشه دنبال شادی ولذت بردن هستند
یاد رفت از دریا زیبا با اون شن های سفید ونرمش بگم واقعا چقدر این خدای ما بزرگ و عظیم است هر کجا قدم میزنیم نشان از زیبا یی و آرامش و امنیت و آسایش است که همه در حال لذت بردن وشادی و نشاط هستند
خدای را شکر که این همه زیبایی را با چشمان زیبا بینم دیدم انشالله به زودی زود آنها را هم لمس میکنم
به نام خدای هدایتگر و مهربان و عاشق و بخشنده
سلام به همه عزیزانم
باز هم کمک و هدایت خواستن از خداوند و فرستادن نشانه به روش باریدن باران و درک کردم و فهمیدن که این نشانه اس و گوش کردن به هدایت خداوند برای لذت بردن از سفر و زندگی
استاد مطمینم خداوند زمان بهتر برای شما در نظر گرفته برای نشون دادن زیبایی بیشتر و لذت بردن بیشتر از سفر به san antonio
چقدر زندگی روونتر و زیباتر و لذتبخشتر میشه وقتی که بشنوی حرفهای خداوند رو و درک کنی نشونه ها رو و گوش به فرمانش باشی.
به امید خداوند و توکل به خودش در این مسیرم تا روز به روز عالیتر و عالیتر بشم و درکم بهتر شه و به قولی گوشهام تیزتر و شاخکهام قویتربشه تا بگیرم هر آنچه خداوند برای بهتر شدن و لذتبخشتر شدن زندگیم داره
چقدر مکان زیبا و عالی برای بچه ها تا لذت ببرن و بازی کنن چه خانم زیبایی با لباس پفدار و زیبا و موهای خوشرنگ وزیبا یک پرنسس برای بچه ها . خانمها با پوششهای متفاوت به طور کاملا آزاد و راحت و با لذت خدایا شکرت
به به چه کبابی چه بررو رویی ، چهره زیبای این کباب مشخصه که فوق العاده است ،استاد باز هم مثل همیشه شما بهترینها و با کیفیت ترینها رو برای بقیه هم میخوان و چون از این کباب لذت بردین برای دوستانتون هم گرفتین من از شما بابت این سخاوت دنیا دنیا تشکر میکنم که در هر چیزی بهترین رو برای بقیه در نظر میگیرید و انتخاب میکنید. با آرزوی بهترینها از ته دلم از اعماق وجودم برای شما انسان شریف و خدایی و سخاوتمند
و باز هم کودک درونی که زنده است با بازی کردنها و لذت بردنها در هر لحظه از هر امکاناتی، ومشخصه که استاد همبازی خوب هستن که اگر استاد نمیومد دوستمون دستگاه رو همراه خودشون میبردن تا با استاد بازی کنن.
و باز هم زیبایی جهان هستی ساحل و ماسه های سفید برفی و آبی که انگار مرواریدها درونش میغلطند و چقدر زیباست اسمون ابی و تمیز و پاک و پر از زیبایی که فقط آدم دلش میخواد نقس بکشه و ششهاشو پر کنه از هوای پاک و تمیز خدایا شکرت
اون بادکنهای رنگی زیبا منو برد به دوران کودکی وقتی میرفتم مهد در جشنها مهدمون رو تزیین میکردن و چقدر احسا متفاوتی پیدا میکردم در اون دوران خیلی زیبا و عالی و دیدنی بود ممنونم مریم جان بابت نشون دادن این زیبایی خاطره انگیز
تحسین میکنم چهره ی زیبا و پوست عالی و اندام زیبای مریم جان رو سفت بودن و پر بودن اندامشون رو پوست روشن و زیبا و صاف و براقشون رو مریم جانم تمام این زیباییها گوارای وجود نازنینت عزیزترینم
و در اخر باز هم تشکر از هر دو شما عزیزانم به خاطر نشان دادن این زیباییها و لذت بردنها که یاد بگیرم چطور زیبا زندگی کنم و زندگیمو زیبا بسازم
خدایا بینهایت شکرت به خاطر چشمانم که میبینم گوشی که دارم و اینترنتی که دارم و تمام نعمتهای ریز و درشت زندگیم که همه رو سخاوتمندانه به من دادی برای لذت بردن بیشتر از زندگی مادی
خدایا ما را هدایت کن به راه راست، راه کسانی که به آنان نعمت داده ای نه انان که غضب کرده ای و نه گمراهان آمین یا رب العالمین
در پناه خدای مهربانم باشید.
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز، مریم جان و همراهان گرامی
خداروشکر که یکی مثل شما هست که اینطوری به زبان ساده به انسان درسهای بزرگ رو یاد میده.
شاید توی همه دوره ها توکل و ایمان به خدا گفته بشه اما توی هیچ دوره ای انقدر واضح این مسئله آشکار نمیشه.
حقیقتا یکی از بزرگترین مواردی که با دیدن سفرنامه و سریال زندگی در بهشت یاد گرفتم؛ لمس همین مسئله است که چه جوری کاربردی و راحت موضوع ایمان به غیب رو در زندگیم اجرا کنم.
استاد عزیزم شما به ما یاد دادین که منظور از نشانه چیه؛ یاد دادین که اعتماد به خدا یعنی چی؛ به ما نشون دادین و نشون میدین که چه جوری باید عقل و احساس رو همزمان کنار هم قرار بدیم و من از این بابت از شما خیلی خیلی سپاسگزارم.
هر وقت توی زندگیم به شهود و نشونه ها اعتماد کردم در نهایت به چیزی رسیدم که قطعا برام بهتر بود البته اعتماد به شهودی که در اون لحظه قلبم آرومه نه زمانی که درگیر تنش و استرس هستم. به عبارتی هر وقت قلبم آرومه حرفها و راهها به من گفته میشه و کافیه من به نشونه ها توجه و اجراشون کنم، به همین راحتی و من اینو در رفتار شما، لابلای زندگی روزمره تون دیدم و میبینم.
این صفت گوش به فرمان بودن تون در برابر خداوند رو خیلی خیلی تحسین میکنم و امیدوارم روز به روز همه مون این رفتار پسندیده رو در خودمون بیشتر تقویت کنیم.
در مورد مهمونی هم همیشه این احساس راحت بودن تون رو تحسین میکنم که شما چه در مقام میزبان و چه در مقام مهمان همیشه راحت و خودمونی برخورد میکنید. به دور از هرگونه نقش بازی کردن و الکی دل به دست آوردن؛ درود بر شما.
یکی دیگه از مواردی که اغلب در مهمونی ها تون دیدم، وجود یه سرگرمی و بازی هست به جای بحث و صحبت های تکراری و بی نتیجه از سیاست و اقتصاد.
خداروشکر الان اینجا هم داره جا میفته و به جای بحثهایی که تهش همیشه به جمع بندی های تکراری و بی فایده میرسه، خیلی از خونواده ها با بازی کردن ساعتهای مهمونی رو میگذرونن تا از بودن در کنار هم بیشتر لذت ببرند.
از خدا براتون بهترینها رو میخوام و امیدوارم فرهنگ و تفکری که بر آرامش و آگاهی ما اضافه میکنه روز به روز در جهان گسترش پیدا کنه.
ممنونم بابت این فایل آموزنده و ارزشمند، در پناه دادار بی همتا شاد باشید.
نمیدونی چه لذتی داره صبح که چشماتو باز میکنی میای تو سایت فایل جدید میبینی
سلام استاد عزیزم سلام مریم جان
سلام به اون باران زیبا
سلام به اون ماشینی که انقدر نرم و بی صدا
سلام به اون پارک کودک فوق العاده زیبا
سلام به اون کباب های خوشمزه
استاد شما که منو دیوانه کردین با این کباب ها اونم اول صبح…
خب اوله اول از عکسی روی فایلتون گذاشتین بگم فوق العاده زیباس اون رنگ زرد وای خدا من عاشق رنگ زردم تا عکس دیدم گفتم اخ جون مثل اینکه قراره یه بازی فوقالعاده هیجانی بین استاد و مریم جان ببینم…
چی بگم از بارون خدایا من دیوانه وار عاشق بارونم عاشق هوای ابری عاشق اون خنکی هوایی که با اومدن بارون اونم با خودش میاره قشنگ میتونستم حسش کنم انگار منم تو اون ماشین بودم وااای استاد من میمیرم واسه رانندگی تو جاده مخصوصا هوای بارونی… وای خدا اول صبح من دیوانه شدم با این صحنه..
چه ماشینی الله اکبر چقدر کیف میکنم نه صدایی داره نه صدایی میاد فرمون نرم صندلی ها راحت ترمز و گازش نرم فقط داره میگه به من اشاره کن تو… مانیتورش وای من خیلی مانیتور دوست دارم کلید استارتش کاملا میتونم تو ذهنم لمسش کنم..
یه چیزی که توی ماشین های خارجی خیلی دوست دارم آینه بغل ها که یه چراغ کوچیک داره روش برای ماشین هایی که از کنارت رد میشن.هرچقد نزدیکتر از کنار ماشین رد میشدن چراغش قرمز تر میشد و این یعنی مواظب آینه هاتون باشید استاد..
چه فضای قشنگی برای بچه ها درست کردن من همیشه این مینی پارک هارو دوست دارم چون بچه ها خود واقعیشون هستن هیجانشون واقعی هست و چقدر تو ارتباطشون تأثیر داره من واقعا هنوزم دوست دارم خودمم برم بازی کنم تو این مکان ها…
حالا یه چیز بگم بخندین من دخترم هنوز 5 ماهشه و خیلی ذوق دارم بزرگتر بشه تا ببرشم مینی پارک تا هم اون بازی کنه هم من ذوق کنم اونجا حالا به بهونه دخترمم شده یکمم منم بازی کنم چه اشکالی داره
استاد من کاملا به حرفاتون گوش دادم تلویزیون تو خونه ما روشن نمیشه ما برنامه کودک نداریم تو گوشیم انیمیشن و بازی وجود نداره و از همون اول گفتم بچه من به هیچ وجه مثل بقیه نمیشه میخوام متفاوت بزرگش کنم به دور از بازی گوشی و انیمیشن
آقا از هرچی بگذریم سخن غذا و شکم فوقالعادس..
استاد من عاشق اون فایلتون شدم که رفتین کباب خریدین از اون خانم ارمنی ایرانی بامزه
کوبیده زدن اون دوست عزیز با دقت عالی
رنگ اون کباب های درحال پخت
خلاصه که استاد جان انقدر من اون فایل دیدم و خودمو تجسم کردم که همین چند روز پیش جاتون خالی رفتیم شمال رفتم گوشت آماده گرفتم و خودمم سیخ زدم و به شدت میتونم بگم خوشمزه ترین کبابی بود که خوردم میخوام بگم چقدر قدرت ذهن بالاس..
استاد ماشالا ماشالا بزنم به تخته چه اندامی ساختین خدارو هزار مرتبه شکر چقدر قانون سلامتی به شما و مریم جون ساخته اصلا کجای دنیا میتونی یکی پیدا کنی با رژیم چنین اندامی داشته باشه قطعا باید کنارش یه پوردی یه چیزی مصرف کرد…
خلاصه استاد جان خیلی حال کردم اول صبح با این فایل فقط من خیلی منتظر بازیتون بودم دیدم فایل تموم شد و موندم تو خماری…
استاد از این به بعد فایل هایی که توش کباب و خوردن این چیزا هست صبح بزارید تا من دیوانه نشم اگه شب باشه من دستم به جایی بند نیست
عاشقتونم
سلام به استاد عزیزم و مریم عزیز
سجاد غلامی هستم
یکی از اعضای سایت شما
بعد از این که این فایل رو مشاهده کردم انقدر نکات ناب به ذهنم رسید که فکر کنم اگر بخوام بنویسمشون خودشون یه عالمه میشه
ا_استاد توی بزرگراه بودن و داشتند توضیح میدادند که برنامشون چی بوده و میخواستند به کجا برن اما خب نظرشون رو عوض کردند وقتی نشانه ها رو دیدند
همیشه فکر میکردم نشاه هایی که خداوند میفرسته خیلی پیچیده است و خیلی بزرگه
همیشه دنبال یه سری نشانه ها بودم که خیلی بزرگ باشند چون فکر میکردم خدا نشانه های خیلی بزرگ رو میفرسته و به جزییات کار نداره چون اصولا با ما انسان ها خیلی کم حرف میزنه
اما استاد به من فهموند که خداوند دایما در حال هدایت ماست به سمتی که درخواستش رو داریم
چقدر جالبه که چند روز قبل از این اتفاق استاد و مریم جان داشتند این درخواست رو میفرستادند که میخوایم برگردیم اما نمیدونیم کی برگردیم
خدا هم همون موقع پاسخ داده اما استاد و مریم جان امروز اون رو دریافت کردند
چطوری؟
میخواستند توی راه برن یه شهری که زیبایی هاشو از دوستشون شنیده بودن اما بارون خیلی شدیدی باریده و دوست دیگرشون هم در یک شهر دیگه تماس میگیره و میگه دلمون براتون تنگ شده و میخوایم ببینیمتون
استاد هم این دو تا همزمانی رو درک میکنند و به سمت دوستاشون حرکت میکنن علاوه بر این که نشانه کامل کننده این بوده که سمت دوستاشون که میرفتن یه کبابی فوق العاده هم بوده یعنی خدا داستان غذای اونروزشون رو هم چیده بوده الله اکبر
من هم چند مدتیه که راننده اسنپم و به خاطر بدهی هایی که دارم تمام وقت کار میکردم و چند مدت بود که میگفتم من باید روزی چند ساعتم رو خالی کنم تا بنویسم و روی فایل های استاد و شغل مورد علاقم زوم کنم
یعنی توی فکرم بود که باید کمتر اسنپ کار کنم چون اصلا به عنوان شغل مورد علاقم بهش علاقه ندارم و روزی چند ساعت بزارم روی نوشتن فایل ها و اگاهی کسب کردن در مورد شغل علاقم با این که من موقع رانندگی مدام فایل های شما رو گوش میدم
چندین بار ایده به ذهنم زد که تایم نه صبح تا یازده و تایم هشت شب تا ده شب که میخوابم مسافر کمه و کرایه ها پایین میتونم صبح این تایم بیام کتابخونه و شب توی خونه روی کارم متمرکز بشم
اما به خاطر این که پیش خودم میگفتم بدهی داری و بیشتر کار کن تا سریع تر خلاص بشی (باور به این که کار فیزیکی بیشتر برابر است با درآمد بیشتر) و عدم تعهد محکم تر روی گفته عای شما این کار رو انجام نمیدادم
تا رسید به سه روز پیش که ظهر نگاه کردم که پروفایل کاربریم رو مسدود کردن
تماس گرفتم گفتند سواستفاده مالی داشتی!
من هم گفتم یعنی چی گفتن شما چندین بار تیکت ثبت کردی که مسافر پول رو پرداخت نکرده و از کیف پولش برای شما واریز شده اما طی تماس ما با تک تک مسافر هاتون این مطلب صحت نداره در صورتی که من حتی یک مورد هم همچین کاری نکرده بودم که بخوام دوبار پول بگیرم
من هم اولش گفتم خانوم اشتباه میکنین و اونا گفتن به هر حال سیستم بلاکتون کرده و چند روز دیگه مجدد تماس بگیرین
رفتم توی فکر ذهنم بهم میگفت حالا چیکار میکنی چجوری پول بدهی هاتو میدی و کلی احساسات بد
سریع به خودم گفتم طبق گفته استاد تمام اتفاقات زندگیمون رو خودمون رقم میزنیم اما نمیدونم چه باوری یا چه فرکانسی پشت رقم خوردن این اتفاق بوده اما خپب میدونم من درخواستم به جهان این بود که باید بیشتر روی فایل ها و کار مورد علاقم متمرکز باشم و اون چند بار بهم ایده داد من گوش نکردم و جهان گوشم رو پیچوند که نتیجه باور کمبود و کار فیزیکی بیشتر برابر است با پول بیشتر این میشه
من گفتم سجاد مطمینا خداوند پشت این اتفاق میخواد نکته ای رو بهت بفهمونه و تو باید به قول آقای شعبانعلی( که فایل مصاحبشون با استاد توی سایت هست) میوه این تضاد رو به دست بیاری
گفتم میام کتابخونه از هشت صبح تا ظهر میشینم روی فایل های استاد و شغل مورد علاقم متمرکز میشم
و خدای من نمیدونین استاد
بزرگ ترین تغییر یعنی این که منی که توی گذشتم همیشه نسبت به اتفاقات به ظاهر بد زندگیم واکنش و پرخاشگری نشون میدادم الان نسبت به این اتفاق نه تنها نگذاشتم احساستم مدام به هم بریزه بلکه از فرصتی که این اتفاق به وجود آورده بود به نفع خودم و شرایطم استفاده کردم و کاری که به ذهنم رسید رو شروع کردم به انجام دادن
از شما آموختم که مدام باید به نشانه ها توجه کرد اصلا معنی توکل واقعی همینه
2_باران زیبایی که میخورد به شیشه منو به فکر فرو برد
خدای من چقدر نعمت و چقدر فراوانی در کشوری هست که همیشه توی گوش ما بهش گفتن دشمن و کافر
همیشه ما بر حق بودین و اونا نا حق
اگر بر اثر این همه نعمت و فراوانی سیل میومد یا بلایی طبیعی میومد سریع بزرگش میکردن و میگفتن ببینین اونجا از بس کارای بد میکنن خدا عذاب میفرسته اما همون بارون و همون سیل در ایران نعمت بود
چون من قم بزرگ شدم زیاد از این قبیل حرف ها شنیدم که اگه زلزله هم میومد حتی توی ایران به خاطر گناه گناهکاران بود
این باور ها با چیز هایی که من توی این فایل دیدم کاملا در تضاده
شکر گزاری این مردم و آزادی که در کشورشون دارن مثل این که داریم میبینیم با حجاب باشی یا بی حجاب فرقی نمیکنه هر جور راحتی بپوش حتی نوشته های فارسی سر در مغازه ها به عنوان معرفی مغازه توی کشوری لاتین که توی لس آنجلس زیاد دیدیم اما اینجا ممنوعه لاتین بنویسی روی تابلو
انقدر مواظب زیبایی و تمیزی بودن و دولتی که با جرثقیل هزینه و زمان میزاره تا یه خیابون رو بادکنک آرایی کنه و همه این ها و باور و حس خوب جمعی نسبت به زیبایی شهر و کشور باعث میشه زیبایی های بیشتری ببینن
3_وقتی با دوستتون رفتین باشگاه و حرکت رو انجام دادین باور من نسبت به قانون سلامتی بیشتر شد
استاد چه بدن زیبایی خلق کردین خط عضلاتتون پیداست و با این شلوارک و با این کلاه و با این بدن اگه من شما رو از قبل نمیشناختم به خودم میگفتم طرف خیلی وقته بدنسازه
من هم چند وقته که دوره قانون سلامتی رو استارت زدم و الان که صبح تا ظهر میام کتابخونه اصلا گرسنم نمیشه ظهر یه وعده گوشت میخورم و میرم باشگاه و شب اصلا گشنم نمیشه مثل دیشب که سیر سیر بودم و خیلی راحت میخوابم
خیلی احساس سبکی میکنم
4_وقتی رفته بودین ساحل من دیوانه شدم
من خیلی طبیعت های مختلف رو دوست دارم و به رنگ ها مخصوصا توجه میکنم
دریا هزاران طیف رنگ داشت و اصلا دوست داشتی ساعت ها نگاهش کنی
سبز توش بود از کم رنگ تا پررنگ
آبی که دیده میشد از پررنگ بود تا کمرنگ
کف های روی آب هم سفید بود
آب که روی ماسه ها نیومد خاکستری میشد
و الله اکبر که آب که بیرنگه در اثر طیف رنگ نور خورشید و انعکاسش به چشم ما هزاران رنگ میشه
5_وقتی رفتین شهر بازی کودکان اولا دیدم که چقدر بزرگه و چقدر تحسین کردم که چقدر اهمیت میدن به بازی بچه ها و چقدر بازی های متفاوت که من خودم دوست داشتم کلی توشون بازی کنم
این که بچه ها از بین اون طناب های زیگزاگی برن بالا یا این که با اون خونه چین ها خونه بسازن یا این که توی استخر توپ باشن یا این که توی اتاقی که شکل سیارات رو کشیده بود باشن همشون به طور فانتزی بچه ها رو آماده میکنه برای لذت بردن و علاقه مند شدن به این جهان
جالبه فارغ از این که چه رنگ پوستی داشته باشی همه اونجا یکسانند و نسبت به این امکانات حق برابر دارند
استاد خیلی خیلی ممنونم که شما و مریم جان دست خداوند شدین برای این که ما رو با زیبایی ها و قوانین جهان آشنا کنیم
خدا رو شاکرم بابت این همه آگاهی که به من موقع دیدن این فایل الهام کرد
خدا پشت و پناهاتون
دوستدارتون سجاد
به نام خدا
سلام
وقتی با دیدگاه اینکه: خداوند هر لحظه در حال هدایت منه ، من لایق دریافت هدایت های خداوند در همه موارد زندگیم هستم و همه چیز میشه راحت تر و لذت بخش تر باشه به جهان نگاه کنیم، (وقتی در مسیر باشیم)، اون موقع است که حتی بارون هم معنای جدیدی به خودش میگیره.
و یه جورایی همه چیز رنگ و بوی خدایی پیدا میکنه.
خود این فایل نشانه ای بود برای من.
از وقتی جدی تر روی خودم کار میکنم نشانه های خدا رو بیشتر دریافت میکنم و حتی اگه متوجهش نشماون نشانه اونقدر تکرار میشه که توجهم بهش جلب بشه و این از رحمت خداست که حتی وقتی ابتدای مسیر هدایتی برای فهم بهترت نشانش رو بارها به شکل های مختلف تکرار میکنه تا دیگه شک و شبهه ای نباشه اما استاد که در این مسیر لذت بخش تسلیم بودن حرفه ای شدن به سرعت متوجه میشن و عمل میکنند.
و اینکه به سمت خواسته حرکت میکنند اما بهش نمی چسبند و میدانند که خدا راه های بهتر رو بلده و اونها رو به سمتش هدایت میکنه.
شیشه های بارون زده ماشین حال و هوای صبحم رو لطیف تر کرد و صحبت های استاد راجع به ایالت تگزاس من رو تشویق کرد یکم راجع بهش تحقیق کنم.
_تگزاس با مساحت 662’695 کیلومتر مربع تقریبا نصف بیشتر ایران با مساحت 000’648’1 هست.
_اگر تگزاس کشور مستقلی بود، به هفتمین کشور تولیدکنندهی نفت در جهان تبدیل میشد. (غنی و ثروتمند) و در سال 1972 تگزاس به طور متوسط با استخراج 3 میلیون بشکه در روز، بیشترین میزان نفت را در طول تاریخ تولید نفت این ایالت استخراج میکرد.
(البته تگزاس یه زمانی مستقل بوده یعنی در سال 1836 از مکزیک اعلام استقلال میکنه ولی در سال 1845 با این همه ثروت و منابع طبیعی به آمریکا ملحق میشه.)
_ در تگزاس منطقهای وجود دارد که نام آن «زمین» (Earth) است. اینجا تنها نقطهای در جهان است که این نام را دارد.
_ تگزاس 730 فرودگاه دارد و با این آمار رتبهی دوم را میان دیگر ایالتهای آمریکا را دارد.(فراوانی امکانات رفاهی)
_ غار «بریکن» (Bracken Cave) با داشتن 20 میلیون خفاش، بزرگترین مستعمرهی خفاشها در جهان است.
_ مردم هزاران دلار پرداخت میکنند تا بتوانند در مزارع بزرگ تگزاس گورخر و دیگر حیوانات آفریقایی را شکار کنند.(ثروت و فراوانی)
_ «سام هوستون» ژنرالی بود که توانست استقلال تگزاس را از مکزیک به دست آورد (واحتمالا وجه تسمیه شهر هوستون هم همین باشه.)
_ در تگزاس اگر کسی هرجا پاگنده پیدا کرد، از لحاظ قانونی اجازه دارد که آن را بکشد. (قدرت تخیلشون واقعا جالبه lol)
_ یک شهر در تگزاس نام خود را به «بشقاب، تگزاس» تغییر داد تا به مدت 10 سال از خدمات رایگان بشقابهای ماهوارهای تگزاس بهرهمند شود.
چه قدر تو جاده های آمریکا RV زیاده و بارها و توفایلهای مختلف استاد دیدیم و تو همین فایل میشه دو تا شو دید که نشون میده خریدنش خیلی راحت هست چون ثروت ساختن خیلی راحته.(باید باشه)
استاد شما رو که دیدم دارید مصاحبه یه فوتبالیستی رو گوش میدید(اصلا فوتبالی نیستم و بازیکن ها رو نمیشناسم) به ذهنم اومد چرا من نرم مصاحبه ورزشکاران قدرتمند رو گوش ندم برای تقویت زبانم؟
چون من قبلا به این منظور فیلم میدیدم اما از وقتی جدی ورودی ها رو کنترل کردم بی منبع مونده بودم.
چه قدر رنگ های شاد انرژی خوبی دارن. به خاطر همین هر چی که برای بچه ها ساخته میشه اینقدر حس خوبی به آدم میده بانمک و شاد.
توی این فایل کلی موتور های سنگین دیدیم: واقعی ، اسباب بازی.
واقعا وسایل بازی خلاقانه بودن مخصوصا اونی که به صورت برج بود و طبقه طبقه باید ازش بالا میرفتی.
کباب تگزاسی و کاهو! و دوستانی که بدون اینکه بیان تگزاس از این غذای عالی بهره مند میشن.
استاد این پیش بینی های شما چه قدر دقیق و درستن آخه واونقدر به نشانه ها توجه کردین که راجع به هر چیزی نشانه دریافت میکنید و به قول خودتون همیشه چشم و گوشتون برای دریافت نشانه ها کاملا بازه.
امسال جام جهانی چه فینال هیجان انگیزی بود حتی من که علاقه ای به فوتبال ندارم حسابی غرق بازی شده بودم مخصوصا که مهمون هم داشتیم و جو یه جوری بود که اصلا هیچ کس شام و گرسنگی یادش نبود همه زل زده بودیم به تلویزیون ببینیم چی میشه. اما استاد از همون اول نتیجه رو پیش بینی کرده بودن.
دوستان استاد و خانم شایسته یکی از یکی بهتر، چه آدمای پر انرژی و اهل ورزشی هستن. شما قطعا در مسیر هدایت به بهترین اتفاقات و انسانها و زیبایی ها هستید دوباره شن های سفید که همه مون دوست داریم!
و آبی خوشرنگ اقیانوس که نزدیکای ساحل مثل ژله شفاف و درخشانه . کفشات رو دربیاری پا برهنه بری تو آب و رفت و آمد موج ها رو با سر خوردن شن های سست زیر پاهات احساس کنی مخصوصا که هوا خنک باشه ولی آب ولرم و دلچسب.
بادکنک های زیبا مقدم ورزشکاران عزیز را گرامی میدارند.
این بادکنک آرایی هایی که در سطح شهر انجام میشن خیلی فضاهای رویایی رو ایجاد میکنند و چه قدر مردم راحت و بااعتماد به نفس نشستن کف خیابون فقط برای اینکه عکس بگیرن واقعا جای تحسین داره.
در هر شهر این کشور دسترسی به باشگاه های ورزشی بسیار باکیفیت و با تجهیزات پیشرفته وجود داره که واقعا نعمت بزرگیه. و استمرار استاد و خانم شایسته رو میبینم که ثابت قدم ورزش میکنند در طول مسافرت هم ادامش دادن تا الان که دیگه در مسیر بازگشت به خونه هستن و نتایج دوره قانون سلامتی به وضوح در اندام هر دوشون مشهوده.
سپاسگزارم بابت یه فایل زیبای دیگه در سریال سفر به دور آمریکا.
استاد کاش شما جهانگرد بودین همین جور که دنیا رو میگشتین برامون فایل میگذاشتین.
این مسافرتی که با شما اومدیم از قشنگ ترین مسافرتای زندگیم بود به امید تجربه این زیبایی ها از نزدیک.
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز آقای عباس منش و مریم بانوی عزیزم
من فریبا هستم همسر علی روحی عزیز که به تازگی شروع کردم به گوش دادن فایل ها
خداروشکر میکنم بابت اینکه تونستم بیام تو این سایت و فایلهارو گوش کنم تغییر کنم
استاد عزیز خیلی ازتون سپاسگزارم
میخاستم بگم من تو این 2.3 سالی که همسرم مریض بود و افسردگی داشت همیشه همراهش بودم و از وقتی که با سایت شما آشنا شد تغییراتشو دیدم خداروشکر که این چند وقته انقد حالش خوب شده و تغییر کرده همه اینارو مدیون خدای بزرگ هستم که من رو تو این مسیر زیبا قرار داده وباعث شد به توسط همسرم با شما واین سایت توحیدی و آموزش های بی نظیر شما آشنا بشم
استاد یه چیزی بگم من تموم این مدتی که همسرم فایلهای شمارو گوش میداد من هم گوش میکردم که خیلی برام مهم نبود فقط همینجوری گوش میکردم
تا چند وقت پیش یروز وقتی گوشیم دستم بود میخاستم با گوشیم بازی کنم با خودم گفتم فریبا تا کی میخای همینجوری بچرخی به خودت بیا بچه سومت هم تو راه یکم هواست جم کن
از اون موقع بود که شروع کردم به گوش دادن فایلهای شما
خداروسپاسگزارم که هرچند دیر ولی بالاخره به خودم اومدم خاستم یه تغییری بکنم
از شما مریم عزیزم هم ممنونم که انقد خوب و مهربون هستید در پناه خدای مهربان
،،،،،،هو،،،،
سلام بر همسر عزیزم
نور چشمم
عزیز دلم
خدایا شکرت
الحمدالله رب العالمین
خیلی خیلی خوش آمدی به این سایت و این مسیر زیبا
چشمم روشن
چشم همه مون روشن
الهی شکرت
از استاد قلبها و خانم شایسته تشکر ویژه دارم
منتظر خبرهای خوب و موفقیت های خانواده ی (110) باشید به لطف پروردگار
امیدوارم به زودی زود، یعنی هر موقع که پروردگار صلاح بدونه ، بچه هامون هم تکامل خودشون رو طی کنند و وارد سایت بشن،،
الحمدالله رب العالمین
استاد خیلی خوشحالم که همسرم هم اومد توی این مسیر
الهی شکر
استاد جان،یادتونه یه مثالی براتون زدم در مورد ماشین زندگی من که به اصطلاح،با تصادف شدید،پرت شده بود ته دره؟حالا با آمدن همسرم به سایت ، اون ماشین رو که من یکسال و نیمه که با آموزشهای شما،آوردمش لب جاده و صافکاریش کردم و لاستیک نو انداختم و روشنش کردم و زدم دنده یک،، حالا رفت توی دنده 2
قطعا سرعت پیشرفت های ما از 20کیلومتر، میره روی 40،50کیلومتر
و به مرور زمان با آمدن بچه هامون(زهرا و امیرعلی) سرعت میره روی 200کیلومتر
شاید هم مثل اون جاده ای بشه که توی آلمان ،سرعت آزاده
یعنی سرعتمون بره روی 300،400 کیلومتر
الهی شکرت
الحمدالله رب العالمین
همسر عزیزم
بازم بهت خوش آمد میگم
انشاءالله در این مسیر، به لطف رب العالمین ، ثابت قدم و استوار باشی
یاحق
الهی صد هزار میلیارد مرتبه شکرت
به نام خدای مهربان
سلام فریبا جان
به جمع خاص خانواده عباسمنش خوش آمدید، واقعا همراه بودن با این خانواده یه سعادت میخواد، که خداوند شامل حال ما کرده، من چقدر سعی کردم که عزیزانم رو همراه خودم کنم، ولی نشد که نشد، چون طبق دستور استاد عمل نکردم، استاد گفته بود، با کسی در مورد این آگاهی ها صحبت نکنید و بذارید نتایج شما صحبت کنند. و اون وقت که نتیجه گرفتید و از شما خواهش و اصرار کردند آنوقت بگید که همچین سایتی هست، دوس داری برو عضو شو و استفاده کن.
بهر حال این ها رو گفتم که بگم همراه شدن با سایت سعادت میخواد و باید مراحل اولیه رو طی کرده باشی، که شما هم با گوش دادن، حالا گرچند با بی تفاوت بوده، ولی تاثیرش رو گذاشته، و مراحل رو طی کردید و همراه شدید.
قدر خودتون رو بدونید . مراقب حال دلتون باشید.
واقعا بهتون تبریک میگم، مخصوصا وقتی همسرت همراه ات باشه، سریع تر مدارها رو طی میکنید،
مراقب نی نی کوچولومون هم باش.
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیزم، مادر مهربان و الهی
سپاس فرمانروا را
سلام خدمت استاد عباس منش
راجع به نشونه ها ، بگم که من چند مدت بود که بعد شرکت در دوره 12قدم ،همون قدم اول که دریافتم آنچه را که الهام میشه رو باید انجام داد و وارد مرحله عمل شد ،تصمیم گرفتم خرید پارچه را که برای تولید شومیز و شلوار بصورت تلفنی سفارش میدادم و برام میفرستادند رو ،حضوری برم بازار بزرگ تهران و بعد اینکه جنس رو لمس کردم بخرم . بر پایه این تصمیم که یک قسمت اصلی آن انجام تمرین طبق آموزه های استاد بود ،که می بایست انجام میدادم .اگه که مقدمه چینی میخواستم بکنم امکان اینکه بچه هام دل به این کار من ندهند برای اینکه حالا یکی دو شب رو جدا از من باید می بودند از اینرو یک روز بعد از ظهر اقدام کردم و با ماشین خودم راه افتادم و بازهم طبق آن پیش ضمینه های ذهنی قبلی میبایست محلی را که شب میموندم رو فکرش رو میکردم ،همش خونه دختر عموم به ذهنم میومد و رفتن به خونه آنها که کرج بودند یه راحتی رو بهم میداد که اینبار دوست نداشتم تکراری همون تجربه رو تجربه کنم و تا آنجا فکرش رو کردم که اگه شده شب رو توی ماشین میخوابم تا تجربه جدیدی رو بکنم. را افتادم همون از شهر خارج نشده بودم که همسرم زنک زد و راجع مسئله عاطفی بینمون صحبت کرد که دقیقا اصلش یادم نیست بعد اینکه یه نیم ساعتی باهاش صحبت کردم یه کمی آروم شد و بهش گفتم که دارم میرم تهران که زیاد مقاومتی نسان نداد که بگم میخواد دل سردم کنه ولی اینبار رفتن به تهران مثل دفعات قبل نبود که برای خرید جنس آماده میرفتم و همش با هواپیما رفته بودم . راه رو ادامه دادم توی جاده که میرفتم فایل فقط روی خدا حساب کن استاد رو گذاشته بودم و گوش میدادم و سمت چپ جاده تصویر ماه کم کم نمایان میشد و سمت راست من و جاده خورشید داشت یواش یواش غروب میکرد و من اقدام کرده بودم برای انجام کاری که امید داشتم رو به روشنایی است چون قبلا هم با انجام این سفرها ایده هایی رو دریافت میکردم از چیدمان مغازه ام تا ایده مدل ویترین مغازه و تقسیم محیط دفتر پخش ام و اینبار هم همین که راه افتاده بودم به خودم افتخار میکردم . حدود 150کیلومتر و طی کرده بودم و همش به اینکه اختیار خودم رو سپردم دست پروردگارم چه اینکه به نظر من اینکار در ظاهر به نفع من باشه و یا نباشه احساس غریبی داشتم و ممانعت بچه هام از دوری با من رو هم رد کرده بودم و میدونستم که از نظر اقتصادی هم این روش کار که مستقیم خرید کنم، انرژی بیشتری بهم میده . همینطور که که توی اتوبان حرکت میکردم دستم رفت طرف جیب شلوارم و که لمس کردم متوجه شدم ریموت کرکره فروشگاه توی جیبم مونده با خودم گفتم وای این دیگه چرا؟ هر صبح ریموت را بعد اینکه فروشگاه رو باز میکردم میزاشتم کشوی میز ولی اینبار توی جیبم مونده بود .زدم توی یه راه فرعی توی اتوبان و با خودم فکر کردم نمیتونستم بفهمم که این چه معنی می تونسته بده .امکان اینکه کرکره مغازه اونهم حداقل دو شب باز بمونه نبود چون از نظر امنیتی گذشته از نظر وجهه نظم هم درست نبود . از همانجا دور زدم و بعد دو ساعت و نیم با اینکه جمعا 5ساعت رانندگی کرده بودم همون جای اولم برگشته بودم و زیاد درکش نکرده بودم که اینهم نشونه میتونه باشه و یکم هم ناراحت بودم . ولی همین دیروز با گذشت یکماه از اون ماجرا من رفته بودم تهران و با اتوبوس هم رفتم و شب رو خوب و راحت داخل اتوبوس استراحت کردم و بصورت موفقیت آمیز هم پارچه خرید کردم و امشب هم رسیدم پیش بچه هام و صبح هم این فایل استاد رو توی ماشین داشتم نگاه میکردم که بخاطر بارش باران استاد مسیر خود رو عوض کردند و یک نشونه از طرف خدا دیدند دلم آروم گرفت و بسیار به هدایت ربم ایمان آوردم و به اینکه چطور بهش اطمینان کنیم آگاه شدم
سلام استاد جانم و مریم خانم شایسته عزیزم
روزتون بخیر.
چه جالب که حتی باران هم نشانه ای از سمت خداوند میدونید و جالب تر اینکه چقدر شما تسلیم هستید و چقدر راحت قبول کردید!!!
امیدوارم بتونم اینقدر مثل شما تسلیم نشانه ها و الهامات الهی بشم ان شاء الله.
استاد جان چقدر جالب که حستون همیشه عالیه اینکه قبول کردید و به راحتی هدایت شدید به این شهرزیبا و این ساحل بسیار زیبا.
خداروشکر که امروز صبح تونستم این زیبایی را ببینم. خدارا میلیاردها بار شکر و سپاس.
استاد جانم چقدر جالب توی اون خیابانی بادکنک های رنگی بسیار بسیار زیبا رو آویزان کرده بودند، مریم خانم چه حرف باحالی زد، همه ی آدمها دارند تجربه میکنند به شیوه خودشون این فاضا را !!! زنگی در وجود من به صدا در اومد. برای تجربه کردن و لذت بردن از هرجا و هر چیزی
خیلی زیبا بود. خیلی
چه باشگاه زیبایی، چه دستگاه های تمیز و چه فضای بزرگی
چقدر دوستتون و همسرشون چهره، بدن و اخلاق زیبا و خوبی دارند. چقدر معلومه حالشون خوبه.
چه روحیه خوبی دارید. چقدر حال دلتون خوبه. چه احساس آرامشی خوبی.
موفقیت چیه؟ همین احساس آرامش و احساس خوب، همین لدت بردن از زندگی. همین لذت بردن از لحظه. همین ایمان داشتن به قوانین خداوند. ایمانی راسخ که آرامش به همراه داره. چون زیر پات محکم میشه، نگران نیستی چه اتفاقی میافته و یا چی میشه.
نگران آینده نیستی و از لحظه لذت میبری. چه درس زیبایی داشت واسه ی من این قسمت. ️
اینکه به راحتی بشینی و pes یا fifa بازی کنی خیلی لذت بخشه
عالی بود. عالی.
استاد عشقم و عزیز دلم ازتون میلیارد ها بار سپاسگزارم که این فایل ها را آماده میکنید و روی سایت قرار میدهید.
خدارو میلیارد ها بار بیشتر سپاسگزارم که این آگاهی ها را به من میفهماند، که حالتو خوب کن، تسلیم باش، ایمان داشته باش و من هرچی بخواهی اجابت میکنم و تو بهترین زندگی را داشته باش. ️
خدارو میلیارد ها بار شکر که با شما، سایتتون و این مسیر زیبا آشنا شدم. خدارو میلیارد ها بار شکر که وقت داشتم بیام و این کامنت را بنویسم و خدارو میلیارد ها میلیارد بار شکر و سپاس که منو هدایت کردند و این کامنت را نوشتم. قطعا که ایشان گفتند و من نوشتم. ️
عاشقتونم استاد عزیزم و دوست داشتنی من. ️
بی نهایت ازتون سپاسگزارم و از مریم خانم عزیز️
امیدوارم هرکجا هستید همیشه شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید. ️
وقت همگی بخیر وشادی
استاد و مریم عزیزم
هر چه در مورد هدایت شدن گوش دادن به هدایتهای الله و دیدن نشانه ها میگین من بیشتر متوجه اصل میشم و اینکه شما خیلی راحت خودتونو راحت به جریان آب سپردین و اون جریان هر جا شما رو ببره مقصد همونجاست.نمونه های ریزی با توجه به ایمانم تو مسیر من هم داره اتفاق می افته،این روزها با توجه به اینکه مشکل مالی من پابرجاست ولی یک نوع اطمینان و آرامشی دارم ،مثل اون شبی که طوفان بود و شما در حال ضبط دوره بودید ،هستم
نمیدونم در 500 روزی که با شما بودم کلا آرامشم بیشتر شده و جدیدا هم باور توحیدیم بهتر شده مثل اولها که شروع کرده بودم و فایلهای باور توحیدی رو میدیدم یه جورایی این باور برام بُلد شده.خدایا شکرت
از شما بسیار سپاسگزارم که این فایل رو تهیه و تولید کردید صمیمانه سپاسگزارم