سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 189 - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

375 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1939 روز

    سلاااااااممم

    سلااااااااااممممم

    سلااااااااااااامممممممم به همه

    خیلیییییی احساسم عالیییه به خاطر اینکه لحظه به لحظه بیشتر میتونم قوانین رو درک کنم حالا براتون پایینتر تعریف میکنم داستان رو

    چقدر خوبه این رها بودن . چقدر خوبه جریان داشتن در مسیر هدایت الهی . چقدر خووبه که آویزون برنامه و ذهن و چیدمان ذهنی خودمون نباشیم

    دقیقااا هممون این تجربه رو داشتیم که قبل از اینکه قانون هدایت و نشانه ها رو درک کنیم خیلی به خودمون و برنامه هامون چسبیده بودیم و باید کاری که برنامشو ریخته بودیم انجام میدادیم حتی به زور و به هر قیمتی که شده که نتیجش یا بد بوده یا اونجوری که میخواستیم نشده یا اینکه شده ولی ته ذهنمون این سوال بوده که آیا ارزش اون همه حرص و جوش و سخت گرفتن رو داشت ؟

    حالا داستان ….

    دقیقااا همین الان که دارم این کامنت رو مینویسم قرار بود همسرم امروز قبل ظهر بیاد دنبالم بریم یه سری کارای بانکی رو انجام بدیم که تماس گرفت کار براش پیش اومده امروز نمیشه منم که تمام کارامو ردیف کرده بودم و آماده بودم واسه رفتن . یه لحظه سکوت کردم و گفتم این یه نشانه است و دلیلی داره و به سمت چیز دیگه ای که به نفعمه میخواد منو هدایت کنه که البته اگه آدم قبل بودم قطعا یه برخورد لفظی پیش میومد و کدورت و مابقی داستانی که خیلی ها الکی درگیرش میشن خلاصه اومدم سراغ سایت و دیدم به به چه همزمانی فوق العاده ای پس این بود هدایت که بهم یادآوری کنه رها باشم و جریان داشته باشم خواست بهم بگه که قانون و درست اجرا کردی

    حس فوق العاده ایه که بسپاریم و تسلیم خداوند باشیم خداوند با همین نشانه ها ما رو هدایت میکنه به سمت زیبایی ها و قشنگی ها و نتایج فوق العاده

    الهی شکرررت

    خدا میدونه که چه چیزای قشنگی با همین جریان داشتن و رهایی در انتظارمونه

    فردا خدا بخواد میرم دنبال کارای بانکیم که مطمئنم اتفاقات فوق العاده ای برام میفته

    عجب کوبیده ای عجب چای فوق العاده ای اونم توی این لیوان ها که ایران اکثرا عاشقشن اوووف طعم جفتشو حس کردم

    واااااای استاد عجب پیش بینی ای کردینااااا

    آرژانتین قهرمان شد

    حاضرم شرط ببندم قبل این پیش بینی از طریق قانون یه سرانگشتی بررسی کردی نگو نه که باورم نمیشه

    دریااااا ساحللل شننن همش فوق العاده صداش حس مراقبه رو برام تداعی کرد الهی شکرررر به خاطر اینهمه نعمت فوق العاده

    باشگاه هم که نگوووو بدن استاد رو ببین تورو خدااا هیچ ربطی به گذشته نداره هر لحظه اشتیاقم واسه دوره سلامتی بیشتر میشه بخدااا خیلی زود به خودم هدیه میدم

    خدایااااا سپاسگزارمم بابت همه چی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    سمیه نظری گفته:
    مدت عضویت: 1518 روز

    به نام خداوند رحمان و رحیم

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم عزیزم وبچه های دوست داشتنی سایت

    من اومدم کامنت بزارم نمیدونم چی بنویسم ولی خداوند کمکم می‌کنه که بنویسم امروز بدجور گوش به زنگ نشانه ها بودم دلم میخواست واضح ببینم نشونه هاشو و یه نشونه بزرگ اتفاق افتاد داشتم سوار آسانسور میشدم به محض اینکه آسانسور اومد پایین منم میخواستم سوار شم همون لحظه برق رفت خدای من تو چقدر نزدیکی تو چقدر زود اجابت می‌کنی یعنی من اگه من داخل آسانسور بودم و برق می‌رفت یعنی سکته میکردم اونجا چون از جای تنگ و تاریک میترسم صبح از خدا خواستم که نشونم بده دوستم داره و خداوند واضح اینو به من نشون داد با این اتفاق

    خدای من تو چقدر واضح حرف میزنی با من

    چند روز پیش ماشینمو می‌بردم مکانیکی نمی‌دونستم کجا ببرم وقتی از خونه خارج شدم بهش گفتم خدایا من میرم و تو بگو کجا برم یه مکانیکی بود که میخاستم برم اونجا ولی خداوند با یه تابلوی قرمز با من حرف زد که اونجا نه و من به حرفش گوش دادم جلوتر که رفتم یه تابلو آبی نشونم داد گفت اینجا برو و رفتم در عرض ده دیقه مشکل منو حل کرد مکانیک در حالی که چند تا مشتری هم داشت اول از همه ماشین منو درست کرد خیلی راحت و سریع و آسان حل شد خدایا چی بگم چندین بار با نشانه واضح باهام حرف زده ولی من گوش نکردم ‌وچوبشم بدجور خوردمو و درجا زدم من ترسیدم و توکل نکردم بهش ولی اون هر جا بهش سپردم به بهترین شکل هدایتم کرده جوری مسله رو حل کرده که اگه من هزاران سال بهش فکر میکردم نمی‌توستم حتی یک صدمشو حل کنم یکیش همین دوره قانون سلامتی ازش خاسته بودم منو هدایت کنه به مسیری آسونی که همیشه سالم و سلامت باشم اندامم عالی باشه بیماری هام درمان بشه و چقدر شگفت انگیز هدایت کرد هدایتم به این سایت همه یه معجزه بی نظیر بود خدایا سپاسگزارم ازت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    فاطمه ابراهيمي گفته:
    مدت عضویت: 1957 روز

    سلام به همه دوستان هم فکرم

    امیدوارم عالی باشید

    استاد لطفا برای ما انرژی بفرستید تا ماهم تو اون لحظاتی که باید تسلیم باشیم تسلیم بشیم با دین نشونه و حساس و نگران نشیم،

    مثلا اونجا که بارندگی بود شما فهمیدین که این یه نشونه اس برای ترفتن،

    البته باید عرض کنم ک به به عجب بارون رحمتی بود ، داشت تمام خیابونا و جاده ها دشت ها کوه ها هر چی که اون اطراف بود رو میشست ‌و سیراب میکرد .. ‌هوای پاک و دلچسب بعدش …

    (( با دیدن اون صحنه از بارون یاد اون حرفتون افتادم که میگفتید : مگه ما میشینیم به چگونگی اومدن باران فکر میکنیم ؟ ثروت هم همینه ما تو اون مدار قرار میگیریم و بقیه اش به ما ربطی نداره ))

    بله عرض میکردم که استاد حالا این یک گشت و‌گذار بود شاید نرفتن بهش خیلی به آدم احساس بدی نده ولی بعضی مواقع ما باید جاهایی تسلیم باشیم و به نشانه توجه کنیم که شاید لب تیغ زندگیمون بنظر بیاد .. واقعا اونجا فقط خداوند جهان باید به قلبت یه نیرویی یه قوتی بده تا خود درونت رو رام کنه و آرام بشی ….

    به به چقدر یه ایرانی لذت میبره وقتی میبینه تو قلب آمریکا نوشته فارسی نه تنها هست بلکه سری به تاریخش زده مثل اشعار مولانا یا هر چیزی ،

    به به عجب کبابی استاد .،. خدایا توفیقی بده تا در مقام یک انسان زندگی کنیم ، هر وقت هر نیازی داشتیم هرچی دلمون خواست راحت تهیه کنیم نه این وه هی بگیم حالا اینو ولش کن حالا اونو ولش کن انگار که اون از ما بالاتره ما نمیتونیم داشته باشیمش…

    شما انسان رو دارید در مقام انسان شریف واقعا زندگی میکنید ،

    آزادی مکان آزادی زمان آزادی مالی

    آزادی مالی مثل همین که برای دوستامم کباب بخرم

    و و و

    چه ورزشگاه بزرگ و تمیزی چه افرادی که به سلامت روح و جسمشون اهمیت میدن ..

    راستی استاد شما یک جا داشتید مصاحبه رونالدو رو‌ گوش میدادین

    کاش راجعبش برامون صحبت کنید

    که بنظرتون چرا ایشون این تصمیمو گرفت و…

    راستی عجب دریایی بود .. شن های سفید رنگ تمیز

    و باز هم مردم باشعور تمیزی محیط به چشم میخورد .. ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  4. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1333 روز

    به‌نام خداوند جان

    سلام خدمت استاد وخانم شایسته عزیز

    خیلی خوشحال وخرسند شدم از این فایل چقدر خوب وزیبا لذت بردم از این همه زیبایی که‌ صبح امروز با نگاه کردن به این فایل روزم رو شروع کردم

    استاد باران وقی آمد وشما گفتید که یه نشونه هست وبا خدا صحبت کردید آیا برم خونه یانه وخدا هم

    نشونه ها رو داد به شما که به سمت خونه بروید

    این برای من یه حسی رو ایجاد کرد ویه چیزی رو به من یاد دادید که با خدا حتی در مورد خونه رفتن

    هم حرف می‌زنید در حین مسافرت که خدایا توبه من بگو من‌ تسلیم امر توام

    خیلی جالب بود چقدر خدا رو شکر میکنم درک وآگاهی من نسبت به خداشناسی در من هر روز بالا تر میره ویاد گرفتم لحظه لحظه خدارو احساس کنم

    درتمام زندگی

    استاد چه رستوران ساده ولی پر انرژی بود با اون کباب خوش رنگ وخوشمزه خودم آنجا رو حس کردم نوش جانتون باشه ودر آخر واقعا به همچین بدن رو فرمی افتخار کردم مرسی که اینقدر شما وخانم شایسته

    خوب هستید دست شما درد نکنه بابت همه زحمتهایی که برای درست کردن ونشان دادن فایل برای ما انجام می‌دهید

    از تمام دوستان هم فرکانسی وشما استاد مهربان سپاسگزارم وخدارو شکر میکنم که با همه شما خوبان این مسیر را ادامه‌ میدهم

    همه شما را به خدای بزرگ ومهربانی می‌سپارم

    خدا نگهدارتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    سجاد غلامی گفته:
    مدت عضویت: 2091 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم عزیز

    سجاد غلامی هستم

    یکی از اعضای سایت شما

    بعد از این که این فایل رو مشاهده کردم انقدر نکات ناب به ذهنم رسید که فکر کنم اگر بخوام بنویسمشون خودشون یه عالمه میشه

    ا_استاد توی بزرگراه بودن و داشتند توضیح میدادند که برنامشون چی بوده و میخواستند به کجا برن اما خب نظرشون رو عوض کردند وقتی نشانه ها رو دیدند

    همیشه فکر میکردم نشاه هایی که خداوند میفرسته خیلی پیچیده است و خیلی بزرگه

    همیشه دنبال یه سری نشانه ها بودم که خیلی بزرگ باشند چون فکر میکردم خدا نشانه های خیلی بزرگ رو میفرسته و به جزییات کار نداره چون اصولا با ما انسان ها خیلی کم حرف میزنه

    اما استاد به من فهموند که خداوند دایما در حال هدایت ماست به سمتی که درخواستش رو داریم

    چقدر جالبه که چند روز قبل از این اتفاق استاد و مریم جان داشتند این درخواست رو میفرستادند که میخوایم برگردیم اما نمیدونیم کی برگردیم

    خدا هم همون موقع پاسخ داده اما استاد و مریم جان امروز اون رو دریافت کردند

    چطوری؟

    میخواستند توی راه برن یه شهری که زیبایی هاشو از دوستشون شنیده بودن اما بارون خیلی شدیدی باریده و دوست دیگرشون هم در یک شهر دیگه تماس میگیره و میگه دلمون براتون تنگ شده و میخوایم ببینیمتون

    استاد هم این دو تا همزمانی رو درک میکنند و به سمت دوستاشون حرکت میکنن علاوه بر این که نشانه کامل کننده این بوده که سمت دوستاشون که میرفتن یه کبابی فوق العاده هم بوده یعنی خدا داستان غذای اونروزشون رو هم چیده بوده الله اکبر

    من هم چند مدتیه که راننده اسنپم و به خاطر بدهی هایی که دارم تمام وقت کار میکردم و چند مدت بود که میگفتم من باید روزی چند ساعتم رو خالی کنم تا بنویسم و روی فایل های استاد و شغل مورد علاقم زوم کنم

    یعنی توی فکرم بود که باید کمتر اسنپ کار کنم چون اصلا به عنوان شغل مورد علاقم بهش علاقه ندارم و روزی چند ساعت بزارم روی نوشتن فایل ها و اگاهی کسب کردن در مورد شغل علاقم با این که من موقع رانندگی مدام فایل های شما رو گوش میدم

    چندین بار ایده به ذهنم زد که تایم نه صبح تا یازده و تایم هشت شب تا ده شب که میخوابم مسافر کمه و کرایه ها پایین میتونم صبح این تایم بیام کتابخونه و شب توی خونه روی کارم متمرکز بشم

    اما به خاطر این که پیش خودم میگفتم بدهی داری و بیشتر کار کن تا سریع تر خلاص بشی (باور به این که کار فیزیکی بیشتر برابر است با درآمد بیشتر) و عدم تعهد محکم تر روی گفته عای شما این کار رو انجام نمیدادم

    تا رسید به سه روز پیش که ظهر نگاه کردم که پروفایل کاربریم رو مسدود کردن

    تماس گرفتم گفتند سواستفاده مالی داشتی!

    من هم گفتم یعنی چی گفتن شما چندین بار تیکت ثبت کردی که مسافر پول رو پرداخت نکرده و از کیف پولش برای شما واریز شده اما طی تماس ما با تک تک مسافر هاتون این مطلب صحت نداره در صورتی که من حتی یک مورد هم همچین کاری نکرده بودم که بخوام دوبار پول بگیرم

    من هم اولش گفتم خانوم اشتباه میکنین و اونا گفتن به هر حال سیستم بلاکتون کرده و چند روز دیگه مجدد تماس بگیرین

    رفتم توی فکر ذهنم بهم میگفت حالا چیکار میکنی چجوری پول بدهی هاتو میدی و کلی احساسات بد

    سریع به خودم گفتم طبق گفته استاد تمام اتفاقات زندگیمون رو خودمون رقم میزنیم اما نمیدونم چه باوری یا چه فرکانسی پشت رقم خوردن این اتفاق بوده اما خپب میدونم من درخواستم به جهان این بود که باید بیشتر روی فایل ها و کار مورد علاقم متمرکز باشم و اون چند بار بهم ایده داد من گوش نکردم و جهان گوشم رو پیچوند که نتیجه باور کمبود و کار فیزیکی بیشتر برابر است با پول بیشتر این میشه

    من گفتم سجاد مطمینا خداوند پشت این اتفاق میخواد نکته ای رو بهت بفهمونه و تو باید به قول آقای شعبانعلی( که فایل مصاحبشون با استاد توی سایت هست) میوه این تضاد رو به دست بیاری

    گفتم میام کتابخونه از هشت صبح تا ظهر میشینم روی فایل های استاد و شغل مورد علاقم متمرکز میشم

    و خدای من نمیدونین استاد

    بزرگ ترین تغییر یعنی این که منی که توی گذشتم همیشه نسبت به اتفاقات به ظاهر بد زندگیم واکنش و پرخاشگری نشون میدادم الان نسبت به این اتفاق نه تنها نگذاشتم احساستم مدام به هم بریزه بلکه از فرصتی که این اتفاق به وجود آورده بود به نفع خودم و شرایطم استفاده کردم و کاری که به ذهنم رسید رو شروع کردم به انجام دادن

    از شما آموختم که مدام باید به نشانه ها توجه کرد اصلا معنی توکل واقعی همینه

    2_باران زیبایی که میخورد به شیشه منو به فکر فرو برد

    خدای من چقدر نعمت و چقدر فراوانی در کشوری هست که همیشه توی گوش ما بهش گفتن دشمن و کافر

    همیشه ما بر حق بودین و اونا نا حق

    اگر بر اثر این همه نعمت و فراوانی سیل میومد یا بلایی طبیعی میومد سریع بزرگش میکردن و میگفتن ببینین اونجا از بس کارای بد میکنن خدا عذاب میفرسته اما همون بارون و همون سیل در ایران نعمت بود

    چون من قم بزرگ شدم زیاد از این قبیل حرف ها شنیدم که اگه زلزله هم میومد حتی توی ایران به خاطر گناه گناهکاران بود

    این باور ها با چیز هایی که من توی این فایل دیدم کاملا در تضاده

    شکر گزاری این مردم و آزادی که در کشورشون دارن مثل این که داریم میبینیم با حجاب باشی یا بی حجاب فرقی نمیکنه هر جور راحتی بپوش حتی نوشته های فارسی سر در مغازه ها به عنوان معرفی مغازه توی کشوری لاتین که توی لس آنجلس زیاد دیدیم اما اینجا ممنوعه لاتین بنویسی روی تابلو

    انقدر مواظب زیبایی و تمیزی بودن و دولتی که با جرثقیل هزینه و زمان میزاره تا یه خیابون رو بادکنک آرایی کنه و همه این ها و باور و حس خوب جمعی نسبت به زیبایی شهر و کشور باعث میشه زیبایی های بیشتری ببینن

    3_وقتی با دوستتون رفتین باشگاه و حرکت رو انجام دادین باور من نسبت به قانون سلامتی بیشتر شد

    استاد چه بدن زیبایی خلق کردین خط عضلاتتون پیداست و با این شلوارک و با این کلاه و با این بدن اگه من شما رو از قبل نمیشناختم به خودم میگفتم طرف خیلی وقته بدنسازه

    من هم چند وقته که دوره قانون سلامتی رو استارت زدم و الان که صبح تا ظهر میام کتابخونه اصلا گرسنم نمیشه ظهر یه وعده گوشت میخورم و میرم باشگاه و شب اصلا گشنم نمیشه مثل دیشب که سیر سیر بودم و خیلی راحت میخوابم

    خیلی احساس سبکی میکنم

    4_وقتی رفته بودین ساحل من دیوانه شدم

    من خیلی طبیعت های مختلف رو دوست دارم و به رنگ ها مخصوصا توجه میکنم

    دریا هزاران طیف رنگ داشت و اصلا دوست داشتی ساعت ها نگاهش کنی

    سبز توش بود از کم رنگ تا پررنگ

    آبی که دیده میشد از پررنگ بود تا کمرنگ

    کف های روی آب هم سفید بود

    آب که روی ماسه ها نیومد خاکستری میشد

    و الله اکبر که آب که بیرنگه در اثر طیف رنگ نور خورشید و انعکاسش به چشم ما هزاران رنگ میشه

    5_وقتی رفتین شهر بازی کودکان اولا دیدم که چقدر بزرگه و چقدر تحسین کردم که چقدر اهمیت میدن به بازی بچه ها و چقدر بازی های متفاوت که من خودم دوست داشتم کلی توشون بازی کنم

    این که بچه ها از بین اون طناب های زیگزاگی برن بالا یا این‌ که با اون خونه چین ها خونه بسازن یا این که توی استخر توپ باشن یا این که توی اتاقی که شکل سیارات رو کشیده بود باشن همشون به طور فانتزی بچه ها رو آماده میکنه برای لذت بردن و علاقه مند شدن به این جهان

    جالبه فارغ از این که چه رنگ پوستی داشته باشی همه اونجا یکسانند و نسبت به این امکانات حق برابر دارند

    استاد خیلی خیلی ممنونم که شما و مریم جان دست خداوند شدین برای این که ما رو با زیبایی ها و قوانین جهان آشنا کنیم

    خدا رو شاکرم بابت این همه آگاهی که به من موقع دیدن این فایل الهام کرد

    خدا پشت و پناهاتون

    دوستدارتون سجاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1300 روز

    سلام میکنم خدمت استاد، مریم جان و همه دوستان عزیزم

    بینهایت سپاسگذار خدا‌وندم که منوبه این مسیر به این زیبایی ها به این آگاهی ها و به این سایت هدایت کرده

    خیلی خوشحالم که وقتمو با دیدن این ویدیوها و این فایل ها صرف میکنم و استاد عزیزم هر روز و هر روز با فایل ها و محتوا های گوناگون هم قانون رو به ما آموزش میده هم توجه مارو میبره به سمت زیبایی ها و نکات مثبت و هم اینکه یه همچین خواسته هایی برای ما به وجود میاد که منم میتونم از استاد که بهترین الگو هست در تموم زمینه ها پیروی کنم و چون ایشون تونستن پس من هم میتونم به استقلال مالی، زمانی و مکانی برسم و هر وقت هر جایی که خواستم برم، منم برم به مسافرت ها 2 ماهه و از تک تک لحظات زندگیم با تک تک سلول های بدنم لذت ببرم، منم این خواسته در من به وجود اومد که کارو زندگی و تفریح میتونه همزمان باشه؛ من تو این یکسال با توجه به تکاملم تقریبا به چیزهایی که خواستم رسیدم و الان بزرگترین خواسته من رسیدن به استقلال مالی، زمانی و مکانیه، استاد شما فایل هاتون پر از آگاهیه ولی من فقط میخوام ذهنمو معطوف کنم به این قضیه که تحسین کنم ثروت مند شدن شمارو، تحسین کنم که با ما به اشتراک میذارین و منم این خواسته در من به وجود اومد

    استاد عزیزم، مریم جان، و همه دوستان بزرگوارم که در این سایت حضور دارن از ته قلبم عاشقتونم️️️️️️️️️️️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    رضا گل محمدی گفته:
    مدت عضویت: 913 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بنام خداوند هدایتگر وبرای انسانهای جستجو گر خداوند فراوانی

    سلام خدمت استاد عزیزم وسرکار خانم شایسته که واقعا در زمینهای مختلف که استاد عزیزم اموزش وراهنمایی مینمایند ما دانشجویان استاد را همیشه با خدمات شایست ای که ارارائه میدهند کمال تشکر وقدردانی را بجا می اورم .استاد عزیزم از تمام فایلهای شما بوی عشق وصداقت وراهنمائی های مختلف برای من بر می خیزد ومن از صمیم قلبم از شما سپاسگزارم . اما در رابطه با این فایل هنگامی که داشتم فایل زیبای شماره 189 سفر به دور کشور زیبای امریکا را میدیدم این الهامات به من شد که تصمیم داشتم ودارم که یکی از بهترین وزیبا ترین وکاملترین دورهای فروش را به مرحله اجراع برسانم اما در هنگام دیدن این فایل از خداوند همانند گذشته که برای تمام کارهایی که میخواهم انجام دهم از فرمانروای جهان هستی درخواست راهنمایی و هدایت را طلب میکنم .در هنگام دیدن این فایل از خداوند مجدادا در خواست هدایت کردم و خداوند یکی از استادان عزیزی که در دست راس ما در ایران هستند راهنمایی کرد ومن هم برای برنامه فردایم که شب قبل برنامه ریزی میکنم کارهای فردایم را تنظیم کردم که خداوند مرا در زمان مناسب ومکان مناسب قرار بدهد تا بتوانم از استاد عزیزی که اسمشان را فعلا نمی اورم چون اجازه ندارم فردا با ایشان مشورت کنم که چگونه میتوان با کمترین هزینه بهترین وبا کیفیت ترین دورهای اموزش فروش ملک ومستقلات را برگذار کنم که بهترین خروجی را داشته باشیم این الهامات من از این فایل بسیار زیبا بود که شما وسرکارخانم شایسته برایمان مهیا نمودید از شما وخداوند هدایتگر ومسبب السباب کمال تشکر وقدردانی وسپاسگزاری را به عمل می اورم به امید دیدار مجداد در ایران عزیزمان برای تمام دوستانم که این متن واین فایل را میبینند ولذت میبرند از خداوند رزاق درخواست هدایت به سمت سلامتی ثروت عشق ومعنویت با روابط عالی از خداوندرزاق خواهانم .ارادتمند شما رضا گل محمدی دانشجوی تکنولوژی فکر که در حال حاضر از دانشجویان استاد عباس منش هستم با افتخار .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 2329 روز

    ⁦(⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠)⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠)⁩

    استاد جان،

    چقدر زیبا و دقیق {نشانه‌ها} رو میشناسید و باهاشون ارتباط برقرار میکنید.

    اینو وقتی تو قسمت قبل مریم عزیز یه «کفشدوزک» تو اون بیابون زیبا پیدا کرد و شما گفتید که این «یه نشونس» من بیشتر متوجه شدم.

    چقدر راحت، {تسلیمِ} تصمیمِ خدا هستید.

    چقدر «بدون مقاومت» در لحظه تصمیم های جدیدی که از «هدایت خداوند» میاد رو میگیرید.

    به ظاهر

    فقط

    تماس یک دوست

    و

    بارش بارونِ،

    که خیلیامون ممکنه تو این «موقعیت» ادامه مسیر میدادیم و راه خودمون رو می‌رفتیم به سمتِ مقصده مورد نظر و هیچ توجه ای هم به این «همزمانیِ تماس دوست و بارش بارون» نمی‌کردیم.

    آره استاد جونم «درسِ» این قسمت برای من،

    «توجه منحصر به فردتون به نشونه ها» بود.

    شما از اولشم تعریفتون از «سفر و مسافرت»؛

    «آزادی + تجربه زیبایی ها + لذت بردن از مسیر» بوده و هست.

    همینه که شما «آگاهانه» در هر لحظه کاملا «اجازه میدید» خداوند «هدایتتون کنه به زیبایی های بیشتر».

    به تعویق ننداختنِ خوشی ها یعنی زندگی

    و خب وقتی اینجوری لحظه‌هامون رو سپری کنیم

    قانون اینو میگه که

    خداوند مارو هدایت میکنه به خوشی ها و لذت ها و زیبایی های بیشتر.

    چه زیباست این آیه؛

    {لیل:7}

    «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى :

    پس او را برای آسانی به زودی آسان می‌کنیم.»

    نهایتِ «حقیقت و حقانیت» خداوند اینه که وقتی باهاش هماهنگ باشیم و طبق قوانینش عمل میکنیم،

    «لاااااااااجرم، طبیعی و از راه های منطقی» نعمت های خداوند وارد زندگی ما میشه.

    خدایاااشکرت.

    ⁦(⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠)⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠)⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    مجید مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3468 روز

    سوره فصلت آیه های 49 و 50

    سلام به دوستان عزیزم

    امیدوارم حال دلتون خوب باشه

    امشبم در جهت عمل به ایدم یه آیه دیگه

    از قرآن رو آنالیز میکنم

    اینا فقط برداشت های الان من از متن قرآن

    لَا یَسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَیْرِ وَإِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَیَئُوسٌ قَنُوطٌ ‎﴿۴٩﴾‏ انسان از دعای خیر خسته نمی‌شود، و چون آسیبی به او رسد مأیوس [و] نومید می‌گردد. (49)

    میخام یکی یکی آیات رو امشب برم جلو

    اول میخاسم یکیشو بیارم بعد دیدم حیف

    خیلی آیات خوشگلی هستن و خیلی مفاهیم جالب داره که مصداق حال و روز خیلی هامون هست

    اول بگم این آیه و آیه های بعدش داره در مورد انسان حرف میزنه

    اولش میگه لایسام

    ریشه س ئ م

    خسته نمیشوند

    کلا این ریشه سه بار اومده توی قرآن

    بعدش مسس رو مطرح میکنه که به معنی لمس کردن تماس پیدا کردن رسیدن

    معنی میشه

    بعدش میاد دو تا فعل مشابه رو کنار هم دیگه میاره یعنی قنط و یئس

    قنط یعنی نا امیدی موقت یه جورایی نا امیدی که هنوز خیلی عمیق نشده

    دیدی یه وقتاایی یه چیزی رو میخای کلی براش زور میزنی میبینی فایده نداره ولش میکنی؟ این ول کردنت میشه قنط

    ولی یه زمانی هست یه چیزی رو از رسیدن بهش کلا نا امیدی میشی میبازی خودتو اینجور موقع ها میشه ی ئ س

    هرجا خدا از لفظ انسان استفاده میکنه یعنی زات انسان

    یعنی پیشفرض انسان

    دیدی مثلا یه دستگاهی از یه کارخونه میخری بعد یه تنظیمات پیش فرضی داره

    تو میتونی با همون تنظیمات ادامه بدی میتونی هم این تنظیمات رو تغیر بدی

    حالا اینجا وقتی از لفظ انسان استفاده کرده یعنی همون تنظیمات کارخانه

    یعنی کسی که روی خودش کار نکرده

    حالا در کل اومده توی این آیه یه ویژگی انسانو بیان کرده که همون یه جورایی میره میرسه به ناسپاس بودنش

    میگه انسان کلا دنبال چیزهای خوبه

    مثل مال مثل نعمت و از درخواست کردنش خسته نمیشه

    اینم منظورش این نیست که حتما دو دستامونو بگیریم بالا بگیم خدا اینو بده خدایا اونو بده

    نه منظورش یه جورایی اینکه هرچی میبینه رو دلش میخاد این توی زات انسانه

    ولی اگه بهش یه شری برسه خیلییی شدید نا امید میشه

    هم از قنط استفاده کرده هم از یئس

    یعنی هر دوتاش باهم

    یه جورایی موقع اتفاق بد خودشو میبازه دیگه کامل

    وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَهً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ هَـٰذَا لِی وَمَا أَظُنُّ السَّاعَهَ قَائِمَهً وَلَئِنْ رُجِعْتُ إِلَىٰ رَبِّی إِنَّ لِی عِنْدَهُ لَلْحُسْنَىٰ ۚ فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِیقَنَّهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِیظٍ ‎﴿۵٠﴾‏ و اگر از جانب خود رحمتی -پس از زیانی که به او رسیده است- بچشانیم، قطعاً خواهد گفت: «من سزاوار آنم و گمان ندارم که رستاخیز برپا شود، و اگر هم به سوی پروردگارم بازگردانیده شوم، قطعاً نزد او برایم خوبی خواهد بود. « پس بدون شکّ، کسانی را که کفران کرده‌اند، به آنچه انجام داده‌اند آگاه خواهیم کرد، و مسلماً از عذابی سخت به آنان خواهیم چشانید. (50)

    اول معنی یه سری لغاتو بگم

    ضرا از ریشه ضرر میاد به معنی همون ضرر خودمونه زیان

    ریشه خاص دیگه ام نداره

    این آیه ام بازم داره در مورد زات انسان صحبت میکنه

    که اگه بهش بعد از ضرر بعد از کلی این در و این در زدنه فک کن یه پولی به یه نفر میرسه

    اگه اون آدم مثل نود درصد آدما روی خودش کار نکرده باشه

    چون ظرفش کوچیکه

    چون احساس لیاقتش پایین به همون چندرغاز مغرور میشه

    احساس میکنه دنیا رو بهش دادن

    احساس میکنه سوار دنیا شده دیگه

    به هرچی خواسته دیگه رسیده

    چون اندازه اش کوچولو ا

    چون مال این حرفا نیست که بیشتر از این بهش داده بشه

    چون مدارش پایین و سیکلش معیوبه و داره میره به سمت مدار پایین تر

    اصن تفاوت آدمهای موفق و غیر موفق با همین یه دونه آیه مشخص میشه

    همه ی ما زمانی که میخایم از فقر به ثروت برسیم

    باید مدارهامون رو آروم آروم طی کنیم

    اول از یه میلیون بعد پنج میلیون بعد ده میلیون همینجوری تا میلیون دلاری

    اینجا این احساس لیاقت خودشو نشون میده

    اگه کسی روی خودش کار کرده باشه قطعا این مدارا رو یکی یکی میره بالا بدون اینکه بخاد سر مست بشه با اون یک میلیونی که توی مدار اول بهش داده شده همیجوری ادامه میده یه باره به خودش میاد میبینه چن میلیون دلار ثروت داره

    یه نفری ام ک روی خودش کار نکرده و ادای کار کردن روی خودشو در آورده توی همون مدارهای اولیه میمونه و زندگیش میشه مثل یویو یکم بالا یکم پایین یکم بالا یکم پایین

    هیچ وقتم روی خوشبختی رو نمیبینه چون نتونسته افسار ذهنشو توی دست خودش بگیره

    یاد اون آیه میوفتم که خدا توش میگه هرکس معبودش هوای نفسش شد خدا اونو گمراه میکنه بر دلش مهر میزنه و بر چشمانش پرده

    که اصن نبینه که چه خبره

    آدمی که هنوز روی خودش کار نکرده و درگیر کنترل هوای نفسشه

    نمیتونه اصن چیزی جز این براش اتفاق بیوفته باید نتایجش الاکلنگی باشه اصن نمیتونه تمرکز روی یه نتیجه

    چون اصن این آدمو خدا گمراهش کرده

    خدا اگه از ما چیزی رو انتظار داره حتما کار شاقی برای ما نیست

    وگرنه خدا اینقدرم سخت گیر نیست

    پس این کنترل ذهن هم سخت هست ولی کوه کندن نیس

    و از اون طرف می ارزه

    آخر همین آیه میگه که این نتایج الاکلنگی آخرش هم عذابه

    و اون کسی که اینجوری با چندرغاز سرمست میشه و احساس لیاقت نداره ببین داره میگه آخر عاقبتش به غیر از اینک این دنیا هیچی نمیشه به هیچ جایی نمیرسه آخر و عاقبتش توی اون دنیا هم بدتر از اینه

    این باز مصداق بارز این دنیا اگه جهنم باشه اون دنیاهم جهنمه

    این دنیا اگه بهشت باشه اون دنیا هم بهشته

    مشخصا آدمی که خدا به خاطر اینکه یه ذهنی بهش داده شده و خدا خلیفه اش کرده به خاطر این قدرتش

    وقتی که داره بی راهه میره وقتی نمیتونهه به خواسته های حتی کوچیکش برسه مشخص پس کلا سیکلش معیوبه

    و اگه با همین فرمون بره جلو قطعا هم این دنیاشو باخته هم اون دنیاشو

    ولی اونی که سوار ذهشه در واقع سوار زندگیشه

    مرتب به سمت پیشرفت حرکت میکنه و حال بهتر

    ثروت بیشتر رو تجربه میکنه

    و آخرش زندگی مثل بهشت رو واسه خودش مسازه

    زمانی هم که موقع مرگش رسید آسوده خاطر دست میذاره توی دست ازرائیلو میره چون میدونه تونسته اون کاری که خدا ازش خواسته رو انجام بده

    همه ی این که ما اصن توی باغیم یا نیستیم همش با ثروت مشخص میشه که کجای کاریم برای اکثریت ما

    چون اگه به این یه دونه یه نفر برسه خیلی از چیزهای دیگه هم خود به خود بهشتی میشه

    تو اگه جیبت بهشتی بشه زندگیت بهشتی میشه آخرتتم حتی بهشتی میشه

    در کل از این آیه ها من این حس رو گرفتم که اگه ما یاد بگیریم روی خودمون کار کنیم میتونیم خیلی ساده بفهمیم که چه زمانی توی چه شرایطی هستیم اگه وقتی یه مدار میریم بالاتر سرمست میشیم مشخص هنوز کاری نکردیم مشخص هنوز همون دیفالت کارخونه هستیم همون پیش فرض های انسان کماکان دست نخوره موندن

    ولی اگه توی مسیر رشد و پیشرفت میریم جلو و درگیر حاشیه نمیشیم از پولی که میاد یه جورایی برامون پیشرفت طبیعیه یا اگه هم غیر طبیعیه بهش بها نمیدیم احساس لیاقت رو از درونمون احساس میکنیم پس میتونیم توی این مسیر هم رشد و پیشرفت داشته باشیم

    خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی

    خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله این بین حرف و عملشون نیست و به همه ی اون چیزهایی که میگن عمل میکنن

    دوستون دارم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    Yalda Amiri گفته:
    مدت عضویت: 1913 روز

    دیدن این قسمت از سفر به دور آمریکا چقدر برام هیجان انگیز بود

    دیدن این حجم از لذت و شادی تو زندگی استاد یادم میاره که صفر صد نباشم و یادم نره که گاهی بایستم ،به اطراف نگاه کنم به زندگی ام به چیزهائی که میتونم ازشون لذت ببرم و چرخه احساس خوب رو بیشتر توی خودم به وجود بیارم .

    استاد نشونه ها دقیقا نشونه ها چقدررررررر با ما حرف میزنه اگه گوش شنیدن شون رو داشته باشیم.

    گاهی وقت ها شده که من یه چیزی رو خواستم و نشونه ها اومده و مسیر تغییر کرده و بعدا من فهمیدم که خواسته قلبی خودمم هم همین بوده اصلا.

    نشونه ها کمک میکنه که حتی خواسته های قلبی ما برامون واضح تر بشه حتی اگه اون لحضه متوجه اش نیستیم.

    اعتماد کردن به نشونه و سرسپردگی در مقابل هدایت خداوند همیشه نتایجی بزرگ تر از چیزی که میخواستیم و با دید محدود خودمون فکر میکردم که درسته رو به ما داده .

    ولی قبلا هم خودتون گفتید که داستان هم گاهی وقت ها اینکه که ما یه جاهایی نمیخوایم که قبول کنیم نشونه ها رو چون میخوایم نشونه ها اون چیزی که خودمون میخوایم رو تایید کنند .

    هدایت شدن یه قلب باز میخواد که پذیرای نشونه ها باشه و سرسپردگی ایی برای عمل کردن بهشون که از ایمان به اینکه جهان من رو هدایت میکنه و درسته میاد.لجبازی نکردن و خودمون رو گول نزدن و در واقع اصرار نکردن روی چیزی که میخوایم وقتی هدایت چیز دیگه ایی هست.

    اعتماد کردن به شهود و تقویت کردن این عضله که باعث میشه تو دیگه تقلای الکی نکنی ،زور نزنی ،دست و پا نزنی. با متانت بایستی و با ایمان توکل کنی و اجازه بدی هدایت بشی

    استاد میگه هدایت شدن اجازه دادنیه،کسی به زور هدایت نمیشه باید بخوابم که هدایت بشیم ایمان داشته باشیم که هدایت میشم

    هدایت میشیم به تصمیم درست هدایت میشیم به زمان درست مکان درست و همه اینا نتیجه اش میشه آرامشی که نگران هیچ چیزی نیست چون میدونه که هدایت میشه.

    سرسپردگی و این اطمینان به هدایت شدن آدم ها رو شجاع تر میکنه

    شجاع تر برای راه انداختن بیزینس شون یا اجرا کردن ایده هاشون

    شجاع تر برای شروع کردن یا تموم کردن یه رابطه

    مخصوصا شجاع تر برای تجربه ناشناخته ها و گسترش دادن خودشون

    یه شجاعت تزلزل ناپذیر چون از یه ایمان محکم نسبت به اینکه هدایت میشیم میاد

    همون جور که توی جلسه اول عزت نفس هم استاد میگه و من میخوام اینجا درمورد یکی از ارتباط های این موارد بنویسم :بالا ترین حد از عزت نفس باور به اینکه خدا کنار ما هست دوست مون داره تحت هر شرایطی و هدایت مون میکنه و حواسش به ما هست…

    کسی به این موضوع باور داره به یه عزت نفس محکم دست پیدا میکنه که مطمئنه همیشه این نیرو هدایت اش میکنه پس باور میکنه که از پس هر کاری بر میاد پس اقدام میکنه .حرکت میکنه و قدم برمیداره و قلبش آروم چون میدونه خداوند مسیرشو پر کرده از نشونه هایی که اونو به سمت چیز هایی حتی هزاران برابر بهتر از چیز هایی که گاهی خودش میخواد هدایت میکنه.

    همیشه هدایت میشیم،همه ی ما . اگه به زندگی مون نگاه کنیم با دید قوانین میفهمیم همیشه هدایت شدیم به سمت چیزی که خواستیم چه خوب چه بد اما زمانی که آگاهانه هدایت میخوایم

    شجاع میشیم چون ایمان داریم به نیرویی که همراه مونه

    نگران نیستیم چون میدونیم هر مسئله ایی پیش بیاد جوابش هم همراهشه و ما همیشه به سمتش هدایت میشیم

    بیشتر لذت میبریم جون به جای دست و پا زدن و برنامه ریزی های دقیق از زندگی لذت میبریم و میدونم خدا خودش همه چیز رو بهتر از ما برامون برنامه ریزی میکنه

    و دقیقا اینجا من به پاشنه آشیل دارم که دارم سعی میکنم توش بهتر بشم.

    یه خصوصیت شخصیتی که خیلی توی من مشهود بوده همیشه این بوده که من خیلی ایده آلیست و کمال گرا هستم برای همین واسه همه چیز برنامه ریزی میکنم و یکی از بزرگ ترین مسئله برای این جور آدم ها اینکه همه چیز باید طبق برنامه شون پیش بره و وای به حال اون کسی بود که برنامه منو بهم میریخت،اگه قراربود جایی برم باید میرفتم وگرنه روز من شب نمیشد،صد مورد لیست رو باید انجام میدادم تا از روند راضی بودم، لذت بردن رو از خودم میگرفتم چون میخواستم حتما اون چیزی بشه که من بخوام حتی با اینکه نشونهها رو میدیدم، این قضیه اوایل باعث میشد خیلی مقاومت داشته باشم به نشونه.

    برای خواسته هام بحث میکردم دعوا میکردم مقاومت میکردم اما استاد هیج جور نمیتونم اینو توضیح بدم که زمانی که مقاومتم رو شکوندم و رها شدم و توکل کردم که هدایت میشم چقدر زندگی من تغییر کرد.

    وقتی هدایت میخواستم اوایل گوشه ذهنم نگرانی داشتم اما میخواستم با همه وجود به نشونه ها اعتماد کنم، توی مسیر موندم و ادامه دادم و شهودم رو قوی تر کردم

    باور کردم که همیشه به سمت بهترین ها هدایت میشم

    دیگه تقلا نکردم پول خودش اومد تو حسابم

    دیگه دعوا نکردم که چرا اینکارو انجام ندادی همه کار هام به راحتی برام انجام شده

    روابط ام بهتر شد ، هدایت شدم به همه چیز هایی که نیاز داشتم

    استاد من از اون آدم برنامه ریز و که نسبت به برنامه هاش به شدت خشک بود تبدیل شدم به یه ادم رها که توکل میکنه و هدایت میشه

    حتی درمورد پیدا کردن علاقه ام استاد چندسال درگیرش بودم ولی از زمانی که مقاومت نکردم و به نشونه ها اعتماد کردم هدایت شدم با سمت علاقه ام و چقدر جواب ساده بود

    استاد وقتی به هدایت ها و نشونه ها عمل میکنی حتی سبک زندگیت شخصی تر میشه

    هدایت میشی به سبک خودت به علایق بیشتری

    اگه خودمون رو مقایسه نکنیم و با زمانبندی خودمون پیش بریم هدایت میشیم هر لحظه وقتی که گوش شنوایی برای شنیدن نشونه ها داشته باشیم.

    من حتی هدایت میشم به خوندن چند صفحه از وسط یه کتاب غیر درسی و بعد میفهمم درمورد مبحث ایی که امروز تو درس میخوندم چقدر اطلاعت مهمی رو بهم میده و میگم خدای من سپاس گزارم این همه مدت چقدر زور زدم درحالی که فقط باید هدایت میخواستم

    احساس مون بهمون میگه چون هدایت به شدت شخصی هست فقط باید این عضله رو با عمل کردن بهش قوی تر کنیم

    استاد با همه وجود سپاس گزارررررم

    نشونه ها منو به زیبایی بیشتر هدایت کرد ، هدایت شدم به اینکه چطور زندگیم رو از همینجایی که هستم بهتر کنم . چطور بهتر و راحت تر عمل کنم و بازدهی بهتری بگیرم.

    خدایا شدم به دیدن زیبایی های بیشتری که اطراف ام بود ولی نمی دیدمشون

    شما حتی واسه تموم کردن سفرتون هم نشونه میخواین(این حد از ایمان به هدایت) در حالی که اگه یلدای قبلی بود توی کولاک هم تا نمی رفت به اون شهر کوتاه نمی اومد و چقدر همیشه لذت بردن از مسیر رو از خودش دریغ میکرد

    تقلا نکنید ،درخواست کنید و هدایت بخواید،نشونه ها رو با قلبی باز بپذیرید و هدایت بشید به سمت ماورای چیز هایی که میخواستید

    بیشتر از هر وقت اینو با قلبم میفهمم چون میبینم توی یک ماه فقط به خیلی از خواسته های که توی کل این دوسال داشتم رسیدم (بدون مقاومت)

    درخواست کردم

    هدایت شدم

    و از مسیر زندگی لذت بردم

    خدایا سپاس گزارم برای این قدرت،برای این راهنمای درونی که همیشه هدایتم میکنه

    چقدر این خواسته توی من به وجود اومد که میخوام این ساحل رو تجربه کنم این باشگاه رو حتی بودن توی اتوبان ایتن رو

    من حتی درمورد مهاجرت تقلا میکردم ، ولی الان میدونم که هدایت میشم به سمتش به راحتی .

    اینکه استاد میگه من سختی نکشیدم چون هدایت خواست و و با عمل کردن به نشونه ها به راحتی به خواسته هاش رسید وهمزمان از مسیرش لذت برد.

    مثل وقتی که درمورد مهاجرت اش هدایت خواست و نشونه ها اومدکه کار و پروژه های ایران رو جمع کن

    مثل وقت هایی که توی سفر هدایت خواست و نشونه ها هدایت شون کرد به چشمه آبگرم ،به دوست های خفنی که پنجره ماشین رو درست کردن ، سواحل قشنگ اقیانوس.

    مثل هزاران باری که دیدیم توی پارادایس درمورد مسائل شون هدایت خواستن و نشونه ها اومده .

    مثل وقتی که هدایت شدن دوره تند خوانی رو برگزار کنن چون اون موقع به خاطر باور ها شون درمورد ثروت نسبت به پول درآوردن از این دوره مقاومت نداشتن و چه نتایج مالی ایی گرفتن :مخصوصا اینجا میبیند هدایت چقدر شخصیه و برای هر آدمی معنی خودش رو داره

    و هر دفعه که هدایت میخوایم یه لول میریم بالاتر هدایت ها واضح تر میشه ، عمل میکنیم نتیجه میگیریم بعد باور پذیر تر میشه درمورد چیزهای بزرگ تری هدایت میخوایم

    هی شجاع تر میشیم عزت نفسه از اینکه هدایت میشیم و بهمون‌گفته میشه بیشتر میشه پس اقدام میکنیم و نتایج بزرگ تر میشه و موفقیت ها پشت سرهم و احساس آرامش و اطمینان و حس خوشبختی وصف ناپذیرش و این داستان تا ابد ادامه داره …

    سپاسگزارم خدای خوبم برای اینکه هدایت شدم به این بخش جذاب از سفر به دور آمریکا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: