دیدگاه زیبا و تأثیرگذار جواد عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
سلام به استادان عزیزم و همه دوستان خوبم
این سفر هم با تمام زیبایی های و شگفتی هاش تموم شد اما روند آموزش ما هنوز تموم نشده
ما خیلی چیز ها یاد گرفتیم از این سفر
یاد گرفتیم که به خدا بیشتر اعتماد کنیم و خودمون رو در مسیر هدایت قرار بدیم
یاد گرفتیم که فقط رو ی خدا حساب کنیم
یاد گرفتیم که چطور و چجوری تحسین کنیم زیبایی های جهان رو
یاد گرفتیم که از زوایای دیگه هم به موضوعات زندگیمون نگاه کنیم
یاد گرفتیم که عجله نکنیم برای رسیدن به خواسته هامون و از مسیر زندگی لذت ببریم
یاد گرفتیم که چطور با افراد غریبه ارتباط خوب و عالی برقرار کنیم
یاد گرفتیم که از کوچکترین امکانات استفاده کنیم و لذتش رو ببریم و الان که بعد از 52 روز برگشتیم این فضای بزرگ و زیبا رو بهتر درک میکنیم و بیشتر شاکر میشیم
یاد گرفتیم که میشود ساده تر هم سفر کرد و لذت برد
یاد گرفتیم که روی دوش خداوند سوار شیم و اون ببره مارو به جاهای خوب
یاد گرفتیم که باید یک روزهایی رو خلوت کنیم برای خودمون تا بیشتر و بهتر به خدا وصل بشیم
و کلی یاد گرفتن های دیگ
این سفر به ظاهر تموم شده اما تازه شروع ماجراست تازه شروع یادگیری هست
چه جالب استاد من و همه میتونن این حرف من رو تایید کنند که ما وقتی سریالی رو قبلاً میدیدم وقتی که فیلم تموم میشد چقدر ناراحت میشدیم کم ای بابا چقدر حیف شد که تموم شد. اما این سریال سفر که تموم شد گفتم خدایا شکرت چقدر من یاد گرفتم از این سفر و چقدر بزرگتر شدیم و چقدر آگاه تر شدیم و چقدر زیبا بین تر شدیم هممون و چقدر شاکرتر شدیم
این سفر کلی اشک داشت برای هممون البته اشکی از شوق و حال خوب سپاسگذاری پروردگار و چقدر هممون به خداوند نزدیک تر شدیم و چقدر یک وقتایی با خدای خودمون یکی شدیم و بهش پیوستیم
اره استاد این سفر هنوز ادامه داره. خدایا شکرت برای این سفر عالی
این قسمت هم زیبایی و نکته های مثبت کم نداشت. از باشگاه تمیز و بزرگ و زیبا و بدن های خوشگل. از مربی های خوشتیپ و مهربان که عشق رو بهم میدادند و از تحسین کردن های فرزین عزیز. استاد این باشگاه مدینه فاضله منه. بعد از یک تمرین فوق العاده و خوب بری بپری توی استخر چه حالی میده
استاد توی همه چیز حرفه ای هستی حتی توی شنا کردن دمت گرم. راستی میخواستم بگم دلتویید های سر شونت خیلی خوب داره شکل میگیره استاد. رسونه هات دارن گرد تر میشن و کول هات درشت تر. این حرکتی که فرزین عزیز میزد با دستگاه سیم کش قشنگ بازو رو شکل میده و بقول ما اون قله بازو رو در میاره
خدایا شکرت بعد از 52 روز اومدین پرادایس. چقدر دل هممون تنگ شده بود واسه این بهشت خدایا شکرت. برای این مرغ و خروس های زیبا و با نمک استاد دیگ یادشون رفته بود که شما هستید خخخخ ازتون فرار میکردند
ولی باز دو وعده غذا ازتون بیگیرند دوست میشن دوباره هههه
استاد خیلی ممنونم که هستید و خیلی ممنونم که از خودم که هستم توی این سایت و این مسیر خداروشکر میکنم بابت این نعمت های بیشماری که به من داده و این دوستان عالی
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD280MB19 دقیقه
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
خداروشکر میکنم
نه یک بار بلکه 100.000 بار
هر روز نه هر دقیقه در حال هدایت منه
زمانی که تسلیم میشم
زمانی که میگم خدایا من عاجز من ناتوان در برابر عظمت تو
تو میدونی تو عالمی تو قدرت داری
و ایمان دارمکه با تمام وجودم به راه راست هدایتمخواهی کرد
و میام و تسلیم بودن رو تمرین میکنم نه که فقط حرف بزنم هرلحظه با ارامش میگم خدایا من تو این مسئله ضعف دارم تو هدایتم کن به باور های درست
تو هدایتم کن به مسیری که شرک هام شسته بشه از دلم
و خدای مهربان من با تمام وجود برای من انجام میده
الله اکبر از این معجزات
میخوام از داستانی بگم که از گفتنش پیش خودم خجالت زدم و قلبم از خودم شکسته که با خدا نارفیقی کردمو اون باز نجاتم داد….
دقیقا چند ماه پیش متوجه احساسم به یک شخص خاص تو زندگیم شدم
اما وجودم و تمام حسم به من میگفت این ادم مناسب تو نیست
و از طرفی کلافه بودم
که منی اینهمه رو خودمکار کردم حالم خوب بود
هدف دارم شکرگزارم پس چرا این اتفاق افتاد و من وابسته این ادم شدم
ادمیکه میدونم هیچ ربطی به ایده ال های من نداره از نظر اخلاقی
من از شکستگی وجودم گریه ها کردم
و بین گریه هام به خودم گفت
خدایا من 6 ماه بود این ادم رو ندیده بودم
به وسیله یکی از دوستامکه تو هدایتمکردی و تو یه خواب به منگفتی برو ببینش من دوباره این ادم رو دیدم
چرا؟؟؟
وسط گریه هاممیگفتم خدایا تو به من بگی با سر برمتو دیوار میرم واسه همینم رفتم و اون ادم هارو ملاقات کردم پس بگو که میخواستی به چی برسم
و همش به خودم میگفتم ته این دلشکستگی ها یک اتفاق خوبه یک اتفاق بی نظیره
بله درسته من بعد از مدتی فهمیدم دلیل اینوابستگی و دلبستگی به خاطر اون موفقیت های نسبی بود که اون ادم داشت و مننداشتم
منفکرمیکردم ادممناسبی نیستم واسه هیچکس
من فهمیدم که خودم رو همینطور که هستم نپذیرفتم و فکر میکردمفیزیک من وضعیف مالی و شغلی من
باید تغییری کنه تا من ارزشمند باشم
و خدا به وسیله این هدایت ضعف هامرو نشونم داد
وخودش کمکم کرد تا بهبود بدمش :)
غزت نفس کاذب رفت کنار
به صفر رسیدم تو عزت نفس و بعدش
جاش رو داد به یک عزت نفس واقعی
واین عزت نفس واقعی چندین و چند پله رفت بالاتر البته قدم به قدم
انقدر به خودم گفتم ارزش های واقعی ایت با شرایط حال حاضر رو ببین و همین که هستی رو بپذیر و فقط برای خودت ، خودت رو بهبود بده
تمرین کردم
رو خودم کار کردم
بهتر و بهتر شدم
تو اهدافم جدی تر شدم
دیگه چیزایی که قبلا مقاومت ذهنیم بود حالا نبود
و رو اون ادم دیگه حس خاصی نداشتم
که اره من حتما این رابطه رو میخوام
و اما گذشت و من اون ادم رو هر از چند گاهی میدیدم البته تو جایگاه یک دوست معمولی
و برای من هم دیگه یه ادم معمولی بود
تا اینکه دو روز پیش متوجه رابطه اش با شخص دیگری شدم
و هی نجواهای شیطانی اومد سمتم که اره تو ارزشمند نبودی و رفته سراغ کسی که از تو ارزشمند تر بوده…. (البته که این صداقتی که با خودم دارم خودش برای من یه پیشرفت بزرگه )
خیلی ذهنم رو کنترل کردم
تا اینکه باز امروز صبح به خدا گفتم
خدایا هدایتم کن تا به این موضوع از زاویه ای نگاه کنم که به احساس خوب برسم
خدا ام که قربونش برم نذاشت به شب برسه :)
من قسمت های 189و 190که میشه همین قسمت رو باهم دیدم
تو قسمت قبلی استاد داشت از هدایت ها میگفت
که مقاومت نمیکنم در برابر چیزی که خدا میگه چون اون بهتر از من میدونه چه زیبایی هایی رو میتونه به من نشون بده
و من همون جا گفتم اره دقیقااااااا
خدا به چندین طریق به منگفت این ادم
مناسب تو نیست پس باید صبر کنم چون میخواد بهترین ادم رو بیاره تو زندگی من
کسی که واقعا مناسبه منه
چون خدا خیر خواه ترینه برای من
و وقتی اون چیزی رو برای من نخواسته من فقط میگمچشم
چونحوصله چک و لقد خوردن ندارم
و خب چون از طرفی این ادم دوست من هم به حساب میومد اینم بخشی از خلع هام بود که دوستان زیادی ندارم البته از زمان های تنهاییم خیلی لذت میبرم اما گاهی این خلع ناراحتم میکنه
و باز به این طریق گفت
تو صبر کن تا من بهترین ادم هارو واست بیارم
چون تو این فایل و فایل قبلی روابط دوستانه استاد و مریم جون رو میدیدم و چقدر تحسین کردم
و چقدر مثال واضحی بود برای اینکه به خودم بگم ببین چقدر بدیهی هستش ببین چقدر قراره طبیعی به دوستان خوب برسی
پس فقط رو خودت کار کن
فقط ….
از خیلی جنبه ها تو زندگیم دارم خوب عمل میکنم
روابطمبا خانوادم
همین ارامش و شکرگزاری
اهدافی که برام خیلی جدی هستن
کارم
زندگیم
علایقم
خیلی چیزهارو تو محیط اطرافم عاشقانه دوست دارم
حتی همین دوتا دوست ارزشمندی که دارم
ولی اعتراف میکنم این احساس بی ارزشی پاشنه آشیل منه و لازمه همیشه روش کار کنم
و اعتراف میکنم که هنوز ناراحتی هایی ته وجودم هست اما
انقدر هر روز رو باور هام کارمیکنم
هر روز قدم به قدم به قوی تر شدن باور هام نسبت به خدا نزدیک تر میشم
تا این ناراحتی هایی که نشانه ی شرک هست
از وجودم شسته بشه
و اگه گریه ای هم کردم تو بغل خدا باشه و تو بغل خدا یعنی گریه ای که به خاطر عظمت خداست و لطفی که به ما داره
حتی اگه عاجز شدم تسلیمش باشم و از خودش کمک بخوام
به قول استاد
خدا به ما رحم میکنه….
واقعا که ایمان دارم به رحمانیت خدا
شکرت خدایا
و سپاس بی کران از استاد عزیزم که وقتی به تضاد میخورم اگاهی هایی که تو این سایت هست تنها نقطه امید من بعد از خداست