https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-28 04:44:412023-03-18 20:34:20سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 190
383نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلاااام به روی ماهتون استاد و مریم جان و همه برو بچههای پارادایس.
این عکس رو دیدم گفتم ععععع؟ مریم جان پشت فرمون؟ چطور بود تا حالا ندیده بودیم…خدایا شکرت بخاطر این صحنه. همین زیبایی هایی که اینهمه بودن ولی چقدر خوبه از یه زاویه دیگه و یه صحنه دیگه بهشون نگاه میکنیم و چقددددر لذت بردم واقعا از اینکه ایشون رانندگی میکنند و اینبار استاد فیلم گرفت و هییییییچ فرقی نیست بین ماها و میتونیم کارهای متفاوت رو هم انجام بدیم و محدود به خانم بودن یا آقا بودن نباشیم.
اولین چیز که من توجهام جلب شد این لباسهای سفید و پاکی هست که تنتون هست و چقدددددر من عاشق رنگ سفید و در کل رنگ روشنام.
دومین چیز این عضلات پر دست و بازو تون هست که توی عکس دیدم و کلی ذوق کردم.
سوم هم این سوییچ سانتافه زیبا با اون درخت کاج قشنگش..این ماشینم سفیده رنگش آخه…ععععععع
خدااااااااایا شکرت.
استاد راجع به سپاسگذار بودن میخوام بنویسم پس از خودش هدایت میخوام:
استاد من خب یه مقداری فنی هستم و دوست دارم با تجربیاتم این بحث سپاسگذاری رو بازش کنم.
ما آدمها زمانی متوجه میشیم یه چیزی ارزشمنده که پایینتر اون رو تجربه کنیم.
یعنی زمانی قدر نعمتهامون رو میدونیم که کمترش رو ببینیم یا تجربه کنیم.
من یه مثالی دارم اینجا بزنم خوبه:
این اسپلیت خونگیها خیلی برام جالب بود چطور کار میکنند رفتم کلا کلاسش تا درک کنم بعد استادمون میگفت این سیستم کارش اینه که گرما رو از محیط بگیره ببره بیرون از خونه و هیییی این روند ادامه داره تا محیط خونه سرد بشه تو تابستون. بعد تو زمستون این سیستم برعکس میشه. یعنی کارش اینه که سرمای خونه رو ببره بیرون و گرما رو از بیرون بیاره داخل خونه…
این جمله آخریش منو متعجبم کرد…گرما رو از بیرون بیاره داخل خونه! گرما؟ تو زمستون؟ از بیرون؟
گفتم استاد زمستونهها….گرما بیرون کجا بود که بخواد گرما بیاره…
استاد نگاهی افکند گفت فرزند مگه فکر کردی سرما چیست؟ فکر کردی صفر درجه آخرین حد سرماست؟ منفی 4 یا منفی 10 نداریم؟ گفتم چرا
گفت این کار تو این سیستم بدیهی و طبیعیه حتی اگر سردترین روز سال هم بشه این سیستم بلده گرما رو از دل همون سرما پیدا کنه و کار کنه….
خیلی عمیق بود…. برام جالب بود که فرض ما اینه سرد مثلا صفر درجه در صورتی که سردتر هم هست و میشه باز سرما رو با سرما سنجید. اونجایی که شما پریدی تو رودخونه گفتین جالبه الان هوا سرد نیست و آب سردتره…. اینجا ذهن درک میکنه که چی سرد تره یا بالاتره یا بزرگتره
یعنی ذهن زمانی تمایز قائل میشه که یچیزی بهتر و بالاتر از اون چیز دیگه رو تجربه کنه.
نظر من وقتی میام مرور میکنیم نعمتهایی که داریم رو (حالا یا بنویسیم یا بگیم یا حتی بهشون فکر کنیم) میتونیم اون درجه مغزی رو تنطیمش کنیم روی فرافکنی نکردن و آرام ماندن یا به عبارتی سپاسگذار بودن که آقا من اینهمه نعمت دارم و تجربه کردم حالا این یدونه اتفاقم رد میشه میره و من روش تمرکز نمیکنم و واینمیستم نقش قربانی بودن یا بیچاره بودن رو بازی کنم یا حتی بترسم مثلا که فردا قراره چی بشه. ( در کل این تمرینات خودمه و برای بیادآوری مجدد به خودم هست)
حالا تو بحث سپاسگذاری چقدر خوبه این سفری که شما رفتین و بنظر من تمرینی آگاهانه بود بیشتر.
چقدر قدر خونه رو بیشتر دونستید…چقدر قدر تختخواب رو دونستید…چقدر قدر سینک بزرگ و یخچال بزرگ رو دونستید…چقددددددر قدر حموم و سرویس بهداشتی رو آدم میدونه حتی…
یعنی انسان خیلی وقتها قدر داشتههاش رو واقعا نمیدونه و امیدوارم که خوب بتونم این رو بهتر و بهتر و بهتر تو هر موضوعی بفههممش و عین اون کولرگازیه بگم تو صفر درجه هم گرما هست…من برم روی خودم کار کنم…
این تمرینایی که انجام میدید خیلی برام درس داره… که چه خوبه آدم یه مدتی تو یه شرایط دیگه و یه محیط دیگه باشه تا بفهمه چه چیزایی تو زندگیش هست…منم زمانی قدر خونه و اتاقم رو دونستم که 2 ماه رفتم یه شهر دیگه و وقتی برگشتم انگار میخواستم خونه رو ماچش کنم…
یاد اون صحنه خداحافظی تون تو کروت قرمز خوشرنگ افتادم قبل دوره سلامتی که بعد 40 روز مریم جان رو دیدین و باز بیشتر قدر هم دیگه رو دونستید که بعدش اون گشت و گذار هدایتی به رژه دانشآموزا و اون گردنبندی که پیرمرد با صفا قصه انداخت گردنتون….
این حد از اتصال به منبع خدایا شکرت که بیای درخواست کنی استارلینک بهتر خداجون ….و بعدش هدایت به این سیستم جدیدی که پست میشه و در امنیت کامل میرسه جلو در خونه و همونجا میمونه و هیچکس دست بهش نمیزنه…واقعا خدایا شکرت.
این خروس خوشرنگ و گلمنگولی رو ببین توروخدا چقددددر با شجاعت میاد بقل استاد …
چقددددر این رابطه فرزاد و نیلوفر قشنگ بود برام
و چقدر تحسین کردم این عملیات نجات سرباز راین (سرباز بنز) رو که فورد قوی تونست درش بیاره…خداییش چقدر راحت تونست بکشدش بیرون بدون تقلا. آفرین به این قدرت. عجب برازنده این مردم هست این نوع کیفیت و این نوع خدمت رسانی.
و عاشق صحبتای مریم جان تو آخر فایلم هستم مخصوصا سپاسگذاریش و همینطور صحبتهای استاد تو بحث روشنتر شدن خواستهها و جهت دهی افکار به سمت هدف و روشنتر کردن قدمها.
آهاااا این رقابت ”سالم” و دوستانهتون رو چقدر دوست دارم استاد مخصوصا اونجایی که این دوست عزیزمون استفاده از وسایل رو بهتون آموزش میداد و شما اینقدر با صفایی که میزاری اینم تجربه کنی بدون هیچ ادعایی یا اینکه بگی من خودم ….واقعا دمت گرم استاد.
آهااا یه شوخی هم کرده باشیم استاد میگی 1000 مایل رانندگی کردم بابااااا این که دیگه هندزفری درایوینگه اینقدر تعریف نداشت….
البته شوخی میکنم استاد چون میدونم ذهنی که سپاسگذار نباشه هندزفری درایوینگ که هیچی راننده شخصی هم داشته باشه میگه این به هیچ درد نمیخوره…
در کل انصافا 8 هزار مایل رانندگی واقعا وقعا خداقوت داررررررد.
چقدر کامنتتون رو دوس داشتم ولذت بردم …واقعا برام یه هدایت فوق العاده بود ..باورتون نمیشه بعداز کلی حس خوب وشکرگزاری اومدم بشینم که یکی از اعضای خانوادم شروع کرد به حرفای ناراحت کننده درمورد یه موضوعی،،من این فکر از سرم گذشت که اخ ببین هرچی انرژی مثبت جمع کردم پرید و به هدر رفت و کلی فکر دیگه که پشتش اومد وهمش درعرض چندثانیه …ودرحالیکه همزمان داشتم کامنت شمارو میخوندم و وووای ورسیدم به اون قسمتی که درمورد اسپیلت و مقایسه ش با شرایط گفتی یعنی یه لحظه هنگ کردم ..گغتم وواای چی شد خدای من این چطوری اخه دقیقا انگار داشت شرایط همون لحظه منو توصیف میکردین وکشف ترمز مخفی و موذی من که تو پیام شما خیلی واضح بهش اشاره شد(حس قربانی بودن )مثل پتک خورد توسرم ،اینبار دیگه یادم میمونه وهواسم بهش هست ،چندبار این قسمت کامنتتون رو خوندم وکپی کردم که یادم بمونه وبراش جمله تاکیدی مو ساختم اصلا دیونه شدم بخدا خیلی ذوق زده شدم عالی بود عااالی بود …واقعا ازتون ممنونم که برامون نوشتی …
مچکرم دوست عزیز بخاطر نگاهت به زندگی و نوشتن پاسخ برای من.
منم از خوندن کامنت شما خوشحال میشم و بهم کمک میرسونه و ازت بینهایت سپاسگذارم.
ذهن کارش همینه دوست خوبم. از همونجایی که ضعیفتر نشون بدی سعی میکنه نجوا کردن و جهنم ساختن.
خدا ایشالا بده این قدرت رو که جلو ذهن بایستیم و نزاریم کارش رو انجام بده. استاد تو قدم 2 جلسه 1 میگه باورای خوب عین غذاست نباید بزاریش بیرون یخچال( همون اسپلیته، خخخ)
من نمیدونم مسئله خونوادت چی بود و ازت سپاسگذارم که ننوشتی در موردش…ولی همه ماها داریم از اینجور بازیها…من اوایل خشم میگرفتم میگفتم چرا کورید نمیبینید ولی الان خیلی راحت تر برخورد میکنم میگم بابا اینا مقصر نیستن که…قانون رو نمیدونن وگرنه انجام نمیدادن و میگذرم و توجهام رو میزارم رو زندگی و اهداف خودم. یعنی همون ذهن میاد گیر بهت میده پاشو بجنگ با اینا چون دارند باورهای خوب تو رو خراب میکنن ولی اینجا شما /من کارم اینه بگم نه آقا جان…کسی تو ذهن من نیست که بخواد باورای منو خراب کنه، همه چیز سرجاشه و همه چیز خوبه…خدا شکرت بخاطر زندگیم.
یادمون باشه ذهن ناسپاس جهنم میسازه حتی برای کسی که داره قانون میخونه.
در پایان الهام عزیز این پیام برای یادگیری خودم هست و امیدوارم مطالبش برای شمام خوب بوده باشه.
سلام خدمت استاد و خانم شایسته و دوستان .اول بگم که چقدر عالیه این باشگاه و چقدر شنا بعد از ورزش حال میده .در قسمت قبل عکس خانم شایسته تو زمین بسکتبال روی اون فایل بود به خدا گفته بودم کاش زمین بسکتبالم نشونمون میدادن و امروز خدا پاسخ داد باز تحسین کردم این روابط فوقالعاده دوستانتون و شمارو که در نهایت احترام با هم شوخی میکنید .صحنه ای که آقا فرزاد همسرشون رو بوسیدن هم دوست داشتم و ایشالله که بهترین روز هارو باهم داشته باشن و ی خدا قوت به ماشین فرد قرمز که با خستگی راهی که داشت تونست بنزو بکشه بیرون.مبارک مبلای جدیدتون باشه و خدارو شکر که خدا پاسخ داد خواسته استاد و و اینترنت بهتر بهتون داد.تبریک میگم به استاد و خانم شایسته به خاطر اندام زیبا و ست سفیدی که آخر فایل با هم داشتید و خدارو شکر رانندگی خانوم شایسته رو هم دیدیماون شلوار صورتی خانم شایسته چه رنگ زیبایی داره و اون خوروسی که اومد بغل استاد چقدر رنگ براقی داره اصلا یادم رفته بود که شما طوری کشیدید دور مرغا .خوش بگذره ممنون بابت این سریالا واقعا خدا قوتتون بده و همچنین انگیزه فراوان.چقدر ثروتمند بودن خوبه که استاد به محض این که اون اینترنت جدید اومد تونست بخرتش چقدر ثروت خوبه که استاد اگه ثروت نداشتن نمیتونستن اون همه پول بنزین بدن و نعمتهای خدارو ببینند.ایشالله هر روزتون زیبا تر از امروزتون باشه.
وای خدای من چقدر این قسمت زیبا و دلنشین بود چقدر در این قسمت رابطه های زیبا وعاشقانه رو دیدم وتحسین کردم ولذت بردم واقعا خداوند رو بسیار سپاس گزارم بابت اینکه در مدار دیدن این زیبایی ها هستم
عاشق لحظه هایی هستم استاد جان که شما و مریم جان به هم عشق ورزی میکنید واقعا نوش جونتون باشه این رابطه ی پراز آرامش
چقدر اندام شما ومریم جان عالی شده واقعا تحسین برانگیزه
فضای باشگاه چقدر تمیز وعالی بود و امکانات خیلی خوبی داشت
منم دلم واسه پرادایس تنگ شده بود واقعا زیباست و مرغ وخروس ها خیلی خوشگل بودن
چقدر ثروتمندشدن لذت بخشه و بهترین چیزها رو دارین .ایشالله به دل خوش از همشون استفاده کنید
لباس سفید شما ومریم جان رو دوست داشتم وبهتون میومد وتحسین میکنم مریم عزیز رو که اینقدر مستقل و متکی به خودشون هستن و مهارت های بسیاری دارند مثل رانندگی
بسیار بسیار لذت بردم از سری جدید سریال سفر به دور آمریکا
واقعا ازتون سپاس گزارم بابت به نمایش گذاشتن این همه زیبایی
واقعا نمیشه نوشت تو یک کامنت من نیاز دارم به جای همتون بنویسم. بنویسم بنویسم شاید از دیوانگی ام قدری بکاهم.پس برای همین دلم خواست دوباره کامنتی دیگری بنویسم تا بگم درسته این سفر به پایان رسید البته ظاهرا. اما حکایت ها همچنان باقی است.
چقدر ترکیب شد سفر به دور آمریکا با زندگی در بهشت. از تو سفر پریدیم توی پرادایس.خدایا شکرت که تمومی نداره زیبایی ها. اصلا چیی به اسم خداحافظی و تموم شدن بی معنی است وقتی اینطور نگاه کنیم فصل ها جای خودش رو به فصل زیبای دیگری میدهند.
مثلا فصل زیبای پاییز تموم میشه نه تموم نمیشه جای خودشو به فصل زیبای زمستان میده. و دوباره شاید از نو سال جدید و فصل تکراری بهار میاد جایی در انتهای زمستان به خودش اختصاص میده اما این بهار کجا و بهار قبل کجا. اینا باهم فرق دارند.
مثل اینکه این خونه قبل سفر کجا این خونه بعد سفر کجا. شاید تکراری باشه اما فرق دارند. رشد رو در خونه هم میتونیم احساس کنیم که در حقیقت ما رشد کردیم نه خونه. بهار فرق نکرده ما فرق میکنیم و اون درخت تو بهار سال جدید رشد کرده پس بهاری دیگرست و این تکرارها رشد دیگرست.
مثلا همین که زمین 24 ساعت یکبار دور خودش دور میزنه با هم فرق داره. زمین هم در مسیر تکامل خودش هست به مدل خودش.
چقدر قشنگه وقتی قوانین رو در همه چی و با یک نگاه بزرگتر و عمیق تری میبینیم. خدایا شکرت…
استاد کن فیکون کردی. خواسته ایی متولد کردی و جهان هم هدایتت کرد پیامی بهت داد و اینترنت با امکانات موردنیاز و خواسته شما رو فراهم کرد.چقدر خالق زندگی خودت هستی استاد جان، چقدر تحسین تون میکنم. چقدر قشنگ میخواهی و به شما داد میشود. به همین راحتی و اسونی….استارلینک هم میاد اینترنت صفحه ایی بدون پایه و اونم در حال حرکت کار میکنه رو تقدیم شما میکنه.
استاد دیگه میای ایران محدودیت اینترنت برای شما معنا نداره. کوله بار سفر و چمدان ها و سوغات سفر رو هم آماده کردین اینترنت جدید رو هم تست کنیم ببینم داستانش چیه بعد ببینیم هدایت بعدی چیه.خدایا تصور دیدن تون منو به وجد میاره و مطمئنم در بهترین زمان و بهترین مکان شما رو خواهم دید. هیچ ایده ایی ندارم کجا و چطوری اما میدونم به خدا سپردم خدا کارشو خوب بلده.
خدایا اومدیم پرادایس زیبا چقدر تغییر کرده
درخت های پاییزی…چه تجربه هایی قراره داشته باشیم خدایا شکرت.
به به بریم ببینیم چه مسیری رو رانندگی کردیم.
تیکه آخر سفر هم که استاد کولاک کردین بدون توقف از سن آنتنیو تا خونه بالای 1500 کیلومتر رانندگی کردین. صبح راه افتاین نصف شب حدود 3، 4 صبح خونه رسیدین.
در این سفر بصورت کلی 8061.4 مایل رانندگی کردیم.
چه اطلاعات جالبی رو نشون میداد تایمر،مصرف بنزین، مصرف موتور الکتریکی و کل مسافت طی شده…
چقدر قشنگ فایل رو متوقف کردین موقع تدوین توضیحاتی رو برامون اضافه کردین. حدود 3000 دلار هزینه بنزین این سفر بود یعنی به دلار الان…….واووووو رفتم دلار رو بعد قرن و سالی نگاه کردم. چقدر نوسان داشت چقدر عدد بزرگ بود. یک دلار حدود 43 هزار و 500 تومن هست اگر درست خونده باشم.حالا گردش کنیم یک دلار=44 هزار تومن
یعنی فقط حدود 132 میلیون تومان استاد جان هزینه بنزین این سفر شده. البته این مقیاس درست نیست میخواستم یکم با این عددها بازی کنم و بگم میشود همچین سفر راحتی رفت و براحتی هم همچین هزینه هایی برای سفر پرداخت کنی. به شرط ایمان و به شرط رعایت قانون تکامل. تازه این یک قسمت کوچیک از هزینه های سفر هست. من بهتره به این چیزها فکر نکنم خیلی اعداد خفنی میشه ولی فقط میخوام اینو بگم که میشود میشود میشود اونم براحتی. اینم با این امکانات سفر بری و 52 روز در سفر باشی و نگران نه هزینه باشی نه نگران کسب و کار و بدیست آوردن ثروت. خودش بصورت ساده و بدیهی و طبیعی میاد فقط کافیه قانون رو درک کنی اجرا کنی و تکاملت رو طی کنی و باهاش همیشه هماهنگ باشی و همیشه تسلیم هدایت باشی و توکل کنی بعدش چرا که نــه….اما اول از همه لذت بردن از مسیره. چقدر این مسیر لذت بخشه.
چقدر این تراک کمپر رو به زیبایی از دوش ماشین برداشتیم. چه سیستم جالبی داشت. چه جک های جالبی. با کنترل و برق کار میکرد.واقعا جالب بود.
_خدایا مرغ و خروس ها رو ببین.همگی شاد و سرحال.همگی چاق و عضلانی.خدایا شکرت…
_میریم برای عملیات امداد ونجات با ماشین فوردF150
خدایا ببینید این فــورد که داره این بنز رو میکشه. مثل یک عروسک که یک گوشه ازشو گرفته کشیدش آوردش اینطرف براحتی…خدایا شکرت
واقعا بچه ها رو تحسین میکنم برای بودن با استاد و پیدا کردن استاد و مریم عزیز و اینکه کنار هم اونجا هستند. خیلی خوشحال شدم. دوستانی که در زندگی در بهشت دیدیم رو دوباره اینجا هم دیدم. خدایا چه سایتی شده. استاد داره تکثیرهاشو نشون میده و چقدر باورهای ما تقویت میشه که میشه کنار استاد بود، با استاد بود، اونجا بود و دوستان اینقدر عالی و هم مسیر رو داشت.
_ به به دیدن رانندگی مریم جان رو میبینم.
اصلا عکس این قسمت رو دیدم گل از گلم شکفت رانندگی مریم جان . جای استاد و مریم عوض شده و اونم چه خوش تیپ ها و خوش پوش های سفید پوشی. تحسینت کردم مریم جان.
_فقط عضلات بازوهای مریم جان ورزشکار رو خدایا شکرت. واقعا تحسین برانگیزه.
_هیجان تعریف کردن این حس بزرگ بودن خونه بعد از مدت ها زندگی کردن در فضای تراک کمپر رو خیلی دوست داشتم، منم داشتم میخندیدم ومنم مثل شما فریز شدم. واقعا یک لحظه حس کردم خودم اونجا بودم. همه چی رو اینقدر متفاوت دیدیم مثل اتاق خواب و تخت و سینک و یخچال و …
_ ممنون استاد جان که فایل 165(یلو استون) رو با عشق خوندی و حست رو بهمون گفتی.
خدا رو صدهزار مرتبه شکر برای اینکه این سفر اینقدر عالی پیش رفت، اینقدر بخشی از خانواده خودتون رو در سفر ملاقات کردین.
خدارو صد هزار مرتبه شکر برای اینکه بسلامتی رفتین و بسلامتی بیشتر برگشتین با قلب هایی گشاده تر و اهدافی مشخص شده تر.
خدا رو صدهزار مرتبه شکر واقعا استاد جان که داریمت و با شما همسفر بودیم.
(تقریبا از 11 مهر که قسمت 145 سفر به دور آمریکا رو شروع کردین و ما با شما همسفر شدیم تا اکنون که قسمت 190 اومده روی سایت و براش ردپا گذاشتم اونم تا الان دوتا_45 قسمت رو باهاتون بودم بی وقفه اونم به مدت 117 روز شده تا الان که 8 بهمن 1401 هست.)
اینو خواستم اضافه کنم این 52 روز سفر شما تا الان به وسعت 117 روز برای ما سفر و رشد درونی بوده.
امیدوارم همین الان که کامنت من رو میخونید خیلی خیلی زیاد حال دلتون عالی باشه و لب هاتون خندون
چون من هم حالم عالی شد و هم یه لبخند عمیقی این آخرای کامنت زدم
و عاشقانه تحسینتون کردم که اینقدر عای و متعهدانه تمام قسمت های این سفرنامه جدید رو دیدید و لذت بردید و رصد کردید و ده ها کامنت گذاشتید
من اومدم پروفایل شما رو دیدم کامنت های ارسالی شما رو دیدم
هزار و پونصد و خورده ای…… حززززززز کردم ، شما فوق العاده ای خیلی خیلی زیاد بهت تبریک میگم که اینجوری روی خودت سرمایه گذاری می کنی و وقت میگذاری برای بودن توی سایت و بودن با دوستان ، خیلی کارت درسته دختر (ایموجی دست زدن ، خنده)
متن داستان هدایت شما رو هم خوندم البته قبلاً هم خوندن بودم از خیلی وقت پیش پروفایل شما جز مورد علاقه های من بود و ذخیره داشتمتش
ولی ولی ولی …. لذت بردم از این تکامل از این هدایت بی نظیر الله و چقدر بهتون تبریک میگم که با همسرتون هم مسیر هستید و قطعاً همراهی ایشون در این مسیر (هم مدار بودنتون با هم) زندگی رو برای شما خیلی لذت بخش تر کرده
الهی صد هزار مرتبه شکر ، عشقتون پایدار ، ان شاالله سال های سال در کنار هم عاشقانه خوشبخت زندگی کنید
راستی راجع به زیگوارت هم سری قبلی که از زبان شما (بهتره بگم دلنوشته های شما) شنیدم مطالعه کرده بودم ولی یادم نبود و دوباره رفتم مطالعه کردم عکس هاشو دیدم خیلی لذت بردم، مرسی (لبخند رضایت)
راستی اون شعری که اول کامنتون نوشتید که ترکیبی از عربی و فارسی بود خیلییییی باحال بود من کلی وقت گذاشتم تا بتوانم با تلفظ درست بخونمش که البته تا حدودی هم موفق بودم ولی کامل نه (خندهی از ته دل)
هر کجا هستید شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام به شما محمد حسین تجلی عزیز و چقدر تجلی زیبایی از دوستی و سخاوت هستی. تجلی خوبی و عشق بی چشمداشت. واقعا سپاسگزارتم برای این کامنتی که برام گذاشتی. انگار لازم داشتم اینا رو بشنوم و خودمو کوتاه مرور کنم.
بله یک حال ورزشکاری و پر انرژی و با شادی و رقص داشتم که چشمم به کامنت و نقطه آبی رنگ افتاد. واقعا سپاس از این همه دقت و توجه های خوبت.من درسته بچه مشهدم و الان دوسه سالی میشه ساکن تهرانم اما من متعلق به هیچ مکان خاصی نیستم و خودمو زمینی میدونم همین.
هزار و پونصد و خورده ای…… حززززززز کردم ، شما فوق العاده ای خیلی خیلی زیاد بهت تبریک میگم که اینجوری روی خودت سرمایه گذاری می کنی و وقت میگذاری برای بودن توی سایت و بودن با دوستان ، خیلی کارت درسته دختر (ایموجی دست زدن ، خنده)
اینا یک لبخند خوشایندی برام آورده که وقتی اینا رو خوندم که درباره من نوشتی اصلا خودمم کیف کردم توام فوق العاده ایی پسر. خیلی خوبی خیلی. یعنی وجودت رو برای خودم رزق بی حسابی از طرف خدا میدونم که اینطور خدا با ویژگی و مهر شما به من رسوند.
الهی که یک روز بشه و از من به عنوان اسطوره ایی از زیگورات یاد بشه کسی که خوب زندگی کرد رشد کرد، تکامل رو درک کرد پله پله رفت بالا تا رسید به منتهی الیه به اونجا که فقط همه خدا میبینیم و بس…چه حس عجیب و خوبی داشت این فکری که یهو به ذهنم اومد.ممنونم که باعث شدی این افکار و احساس ها در من جاری بشه.
این قسمت رو متوجه نشدم کجای داستان هدایتم رو میگید:
راستی اون شعری که اول کامنتون نوشتید که ترکیبی از عربی و فارسی بود خیلییییی باحال بود(اگر همون شعر رو سرچ کنی شاید آهنگ باحالی که اون روز تو ذهنم بارها پلی شد رو بتونی واقعی بشنوی اگر دوست داشتی….) در ضمن اینم بگم باحالی از خودته از وجودته پسر باحال و دوست داشتنی که از خوندن جملاتی که برام نوشتی کلی لذت بردم بعد یک ورزش حسابی چسبید.
برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.
منم عاشق شما هستم دوست قشنگم که این روزا در لابلای نشانه ی من ردپاهاتو میبینم و میگم آفرین ببین رضوان چقدر متعهد بوده مثلا سال 99 و 98 هم ردپا داره اونم چقدر قشنگ.واقعا تحسینت میکنم هربار اسمت رو هرجای سایت میبنم دوست قشنگم. هربار منم دارم بیشتر باهات آشنا میشم و خودمو بهت نزدیکتر میبینم.
سپاسگزارم از اینکه برام نوشتی و حالمو با داشتن نقطه های ابی رنگ زیباتر کردی.توام حال منو جا آوردی اونم بعد از ورزش چسبید….منم دوستت دارم رضوان قشنگم
منتظر شگفتی های بعدی و ردپاهای بعدیت (یا قبلی که یهو میبینم) در این مسیر زیبا هستم…
امیدوارم که زندگی سر شار از سلامتی و ثروت و آرامشی رو داشته باشید.
دوستون دارم زیاد خیلی خیلی
توجه:
من برای این که راجب این داستان زیبا آگاهی هایی که از صحبت ها و آموزش های استاد قشنگ رو فهمیدم باهاتون به اشتراک بزارم از گزینه (هدایت من) بر روی سایت استفاده کردم تا خداوند هدایت کنه من رو به اون مسیری که درسته تا به لطف الله استفاده های خوبی از این صحبت ها توی زندگیمون داشته باشیم برای کسایی که توی فرکانسش هستن.
منمطمعنم که اگر داری این صحبت های من رو میخونی اتفاقی نیست و حتما توی زندگیت یه جایی یه فرکانسی رو ارسال کردی که به این متن هدایت شدی به لطف الله.
حیقیتا من چند وقتی هست که تصمیم گرفتم خیلی تمرکزی روی مهارت های خودم توی رشته ورزشیم و توی شخصیتم و کلا از همه نظر کار کنم و خودم رو ارتقا بدم
توی این مدت از همه اتفاق های اطرافم هم به صورت خود آگاه و هم نا خود آگاه درس های زیادی رو گرفتم و امشب میخام راجب یکیشون که به نظرم داره این قانون رو توضیح میده که هرچقدر تمرکزمون روی خودمون باشه و اون چیزی که میخایم و فقط به نکات مثبت توجه کنیم و نکات منفی رو ایگنور کنیم زندگی همون جوری پیش میره که دلخواه ماست و خداوند همانطوری هدایت میکنه که به نفع ماست.
الان ما توی سال 2023 هستیم و توی ماه فبریه
و چندوقتی هست که بازی های جام ملت های آسیا شروع شده که ایرانم در اون حضور داره و فردا در تاریخ 14 بهمن ماه 1402 مقابل ژاپن ساعت 15 بازی داره مرحله حذفی.
خلاصه بگم من آدم فوتبالی نیستم ولی ذهنم رو آموزش دادم تا از آدم های بزرگ
در شرایط حساس،بزرگ وسرنوشت ساز و تصمیماتی که میگیرن و رفتاری که از خودشون نشون میدن نکات مثبت رو یاد بگیرم.
چند روز پیش بازیه عربستان بود با کُره
تیم ملی عربستان یه بازیکنی داره که اسمش رو نمیدونم ولی این شخصیت دوست داره با اذیت کردن و تحقیر کردن بازیکنان بزرگی مثل رونالدو و مسی خودش رو بزرگ و ارزشمند نشون بده و توجه بقیه رو به خودش جلب کنه یعنی بهشون ضربه میزنه حلشون میده یا به نحوی تحقیر آمیز با اونها برخورد کرده
این شخص در مقابل تیم ملی کره هم همین رفتار رو با بازیکن این تیم به اسم (سون) انجام داد، اونو حل داد و موهاشو کشید که روی مخش بره و اذیتش کنه
ولی سون به قدری حرفه ای با این رفتار زشت برخورد کرد که من هنگ کردم
سون بهش لبخند زد و با روی خوش باهاش صحبت کرد و اصلا به رفتار بدش اهمیت نداد و منفی نشد و قسمت منفی ماجرا رو برای خودش ایگنور کرد
تونست ذهنش رو کنترل کنه و با حال خوب بقیه بازی رو ادامه بده
من اینجا فهمیدم که سون اصلا این حاشیه ها واسش اهمیتی نداره
اصلا واسش اهمیت نداره که طرف داره چی میگه
به قول استاد اون فقط نتیجه کارش واسش مهمه
اون تمرکزش رو برای برد تیمش گذاشته
و همین طور هم شد تیم ملی کره در اون بازی تیم ملی عربستان رو شکست داد و به مرحله بعد رفت
اون کسی که تمرکزش روی اصل بود نتیجه ارزشمندی گرفت و تونست این طعم شیرین برد رو تجربه که و توی رقابت ها بمونه و به بازی بعد بره
اون کسی که روی اصل تمرکز نداشت، به دنبال رشد خودش نبود، به دنبال تقویت کردن مهارت های خودش نبود و برعکس میخاست از راه نا درست
یعنی راه تحقیر کردن بقیه به موفقیت برسه شکست خورد و طعم تلخ باخت رو تجربه کرد و اون شخص شاید هیچ وقت هم نفهمه که چرا همش داره شکست میخوره و جایگاه بزرگی به دست نمیاره
چون به دنبال تعغیر و رشد از درون نیست.
و جالبیش اینجا بود واسم که سون آخر بازی بعد از برد به سمت همون بازیکن رفت و بقلش کرد و به نحوی دلداریش داد و از عشق پاک خودش به اون داد.
این بازی و این ماجرا کلی نکات مثبت دیگه داشت واسم که شاید الان نتونم به درستی بیانشان کنم.
از داستان شیرینه بازی کره و عربستان که بیایم بیرون
امشب هم تیم ملی کره با تیم ملی استرالیا بازی داشت
من دقایق پایانی بازی موتجه شدم که این بازی در جریانه
اما خلاصه بازی اینجوری بود که استرالیا یه گل میزنه و یک هیچ جلو میفته
و توی دقایق وقت اضافه نیمه دوم مثلا دقیقه 97 اینا تیم کره با درخشش همون بازیکن معروفمون یعنی سون گل مساوی رو میزنه و توی بازی میمونه
و توی نیمه های اضافه اول دقیقا 105 اینا، بازیکن مورد علاقمون
یعنی سون با یه ایستگاهی بسیار زیبا و استادانه توپ رو گل میکنه و باعث میشه که تیم ملی کره این بازی رو هم ببره و به مرحله بعدی بره و خودشون رو برای بازی بعدی آماده کنن.
به قول استاد این داستان که من تعریف کردم یک الگو تکرار شونده هست
واسه کسایی که روی خودشون وقت میزارن، تمرکزشون روی بهبود خودشونه، توی تله ها نمی افتن، مسیر درست رو میرن و به نکات مثبت توجه میکنن
و کسایی که از این قانون پی روی نمیکنن نتایج جالبی ندارن.
امیدوارم که توی زندگیمون مثل سون و امثال اون باشیم
امیدوارم که خدا هدایتمون کنه به مسیرشون
مسیر افرادی که به آنها برکت داده در دنیا آخرت.
هروز که میگذره من ایمانم به این قضیه که خداوند به صورت سیستمی عمل میکنه و صد در صد نتایج هر شخص رو به صورت خیلی عالی دقیق نسبت به فرکانسی که دارن چه خوب و چه بد دقیقا همون رو بهشون میده، نه کمتر نه بیشتر.
راستی اینم بگم که این هم زمانی هم رخ داد و من این مطالب رو زمانی دارم بهتر میبینم و درک میکنم که کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم از استاد عباس منش تهیه کردم و در واقع این اولین محصولی هست که گرفتم
و واقعا فوق العادس
بهتون پیشنهاد میکنم اگر میخواهید خدا و دلیل رخ دادن اتفاق های روز مره زندگی خودتون و اطرافیانتون و دلیل نتایجی که دارین رو راحت تر درک کنید این کتاب رو مطالعه کنید.
و اما تو
تویی که این متنو خوندی و من ازت ممنونم که به فکر رشد خودت هستی و به دنبال راهیی هستی که خودت رو ارتقاع بدی و هروز بهتر بشی
تو یک انسان بسیار بزرگ و ارزشمندی و مطمعن باش لیاقت تمام اتفاق های بزرگ رو داری
چون هر انسانی به خودش زحمت نمیده که همچین متن های بلندی رو برای بهبود شخصیت خودش بخونه.
استاد عباس منش عزیزم ازت خیلی ممنونم که انقدر توی زندگیت داری حرفه ای عمل میکنی
واقا ازت تشکر میکنم که انقدر دقیق و تمرکزی روی خودت کار کردی و از همه نظر خودت رو ارتقا دادی
و این سایت زیبا رو واسه ما درست کردی
صمیمانه ازتون سپاسگذارم.
این مجرا ها و صحبت ها رو فقط بخشیش رو میشه با کلمات گفت اصلش رو با احساساتمون درک میکنیم.
سلام عزیزم ممممنونم از عشق و احترام و محبتی که از طریق نوشته ات بمن هدیه دادی ممممنونتم و بهترینها را برایت آرزو دارم و امیدوارم منم به زودی به آرزوهام برسم و بیام منم اینجا بنویسم تا امیدی باشه برای بقیه عزیزان ، بازم مممنونم ازتون
درود براستاد عزیز،خانم شایسته و دوستان هم فرکانسم…
درود برشما دوست عزیز…
چندسالی همه جا صحبت های استاد برام پلی میشد و گوش میدادم …یک بار از اینستا کل دوره های استاد رو به قیمت خیلی ارزون یعنی حدود فکر کنم 70هزارتومان خریدم که خب هیچوقت گوش ندادم و تقریبا همون 70تومن هم سوخت…یکی ازدوستام هرفایلی و دوره ای دستش میرسید برام میفرستاد منم گوش میدادم ولی واقعا بگم درکی نداشتم از حرف های استاد…اصلا نمیدونستم روند آموزشهای استاد چجوریه…
فکر میکردم فقط حرف میزنن و نمیدونستم دوره ها تفکیک شده هستن و هرکدوم راجع به موضوعی خاص هستن و تمرین دارن…
تازمانی که دوره قانون سلامتی استاد اومد و اون دوره بازهم بدستم رسید و من حتی انجامش دادم و انجامش میدم الانم ولی از لپ تاپ و گوشیم حذفش کردم و حتما دوره رو تهیه میکنم…
من طبق پیش فرضهای ذهنی که از کودکی باهاشون بزرگ شدم رفتار کردم اصلا خودمو سرزنش نمیکنم دیگه چون واقعا بلدش نبودم که راه درست رو برم و نتایج بهتری بگیرم و حتی زمانمم سیو کنم…
من دنبال میانبر و رها صد ساله رو یک شبه پیمودن بودم که بعدها متوجه شدم همیچین چیزی وجود نداره و برای پیشرفت باید بهاشو بدم و تکاملم رو طی کنم…
باهمه ی حرفهایی که زدم میخوام بگم من به یقین در این فرکانس بودم ولی درکش نمیکردم…
من واقعا خواهان تغییرم و خیلی هم پیگیرم واگر تاالان نتایجم خیلی بزرگ نبوده خداوند و هدابت خداوند رو درکش نکردم…
بی نهایت استاد و خانم شایسته رو تحسین میکنم …داشتم فکر میکردم که همچین مدل زندگی و کسب وکار برازنده استاد وخانم شایسته هست که اونو زندگیش میکنن…
منک به تازگی وارد سایت شدم و دوره هم خریدم الان متوجه میشم کنترل ذهن خیلی سخته…
تمرکز برزیبایی ها برای کسیک یک عمر تمام توجه برروی موانع بوده چقد سخته و چقد کنترل کردنش سخته…
چقدامکانات و ثروت و فراوانی توی جهان هست …چقد زیبایی هست…چقد رابطه های خوب و عالی هست ولی کسی میتونه اینا رو ببینه که بقول استاد توی مدارش هست…
منک توی این مدار نبودم چون اولا که دوره ها رو بدون پراخت بها استفاده میکردم وبعدهم درکی نداشتم ازش…
الان خوشحالم که براحتی دوره خریدم و هیچ مانعی هم ندارم که کل دوره ها روبخرم فقط میگم تو زمانش خداوند منو هدایت میکنه به سمت خرید اون دوره ای که نیازمه چون الان دوره احساس لیاقت رو کارمبکنم…و عجله ندارم دوست دارم تکاملم رو طی کنم ولی میخوام اینقد متمرکز کارکنم که تکاملم رو نهایت طی یکسال طی کنم…
اصلا کامنت گذاشتن من اینجا به یک منظور دیگه بود…
اینجا ایرانه و اکثریت میگن توی بد دوره ای بدنیا اومدیم و موارد دیگر …..
من میلیونها بار خدارو باتمام وجودم شکر میکنم که توی زمانی دارم زندگی میکنم که استادعباسمنش وخانم شایسته و شما دوستان هم فرکانسم دارید زندگی میکنید…
میلبونهابار خداروشکر میکنم که زمانی که وقتش بود خداوند منو به سایت هدایت کرد و به دوره ها…
یادمه 18 سال پیش هم خدارو بابت اینکه من معتاد شدم میلیونها بار شکر کردم چون اگر معتاد نمیشدم با NAآشنا نمیشدم…معتاد شدن من باعث آشنایی باNAوقرار گرفتن درمدار رشد وآموزش و نهایت به بهترین جای ممکن سایت استاد عباسمنش هدایت شدم…بازهم میلیون ها بارشکر که با شماها هستم این پدیده همزمانی زندگی من باشماها خیلی عالیه برام..ازتون سپاسگزارم
«هر که شد محرمِ دل در حرمِ یار بِمانْد؛ وان که این کار ندانست در انکار بِمانْد»
«اگر از پرده برون شد دلِ من عیب مکن ؛ شُکر ایزد که نه در پردهٔ پندار بِمانْد»
«صوفیان واسِتَدَنْد از گروِ مِی همه رَخْت ؛ دلقِ ما بود که در خانهٔ خَمّار بِمانْد»
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته بزرگوار و همه تک تک دوستان عزیزم در این سایت. چقدر از دلتنگی اشک ریختم با این فایل و دلتنگ روزهای سفر به دور آمریکا و دوستان نازنینم شدم. این فایل نشانه امروزم بود. امروز یکشنبه 28 اسفند 1401 حوالی 4:25 عصر و من توی ایستگاه آتشنشانی توی تراکFF7 نشستم براتون کامنت مینویسم. یه وقتایی بهتون میگفتم 14 روز کار 14 روز استراحت جای شکر داشت که اینقدر آزادی زمانی دارم ولی خب هر سال 1 روز شیفت ها جابجا میشه(سالهای کبیسه دو روز) و این یعنی سال 1413 به بعد این شیفت میتونه تعطیلات نوروز رو خونه باشه. امیدوارم دلشون برام تنگ بشه چون خیلی زودتر از اینها من از پیششون خواهم رفت و به آزادی مالی، زمانی، مکانی خواهم رسید به لطف هدایت و حمایت رب العالمین جان. به شخصه شور و شوق و حال و هوای آخر اسفند رو بیشتر از اول فروردین دوست دارم.
تو این لحظه ای که دارم کامنت مینویسم یک روز و هشت ساعت و بیست و چهار دقیقه دیگه مونده تا تحویل سال 1402 و اعتراف میکنم بشدت دلم برای شما بچه های سایت تنگ شده و اشکم سرازیره. و بعد از دیدن این فایل گفتم خداییش کجایین بچه ها. دلتنگ صحبتهای توحیدی تون هستم ، بازم برای همدیگه از تجربیات مون بگیم و از دستان گره گشای خداوند که چطوری زندگی مون رو چیدمان میکنه.
«هر مِیِ لعل کز آن دستِ بلورین سِتَدیم ؛ آبِ حسرت شد و در چشمِ گهربار بِمانْد»
«جز دلِ من کز ازل تا به ابد عاشق رفت ؛ جاودان کس نشنیدیم که در کار بِمانْد»
«از صدایِ سخنِ عشق ندیدم خوشتر ؛ یادگاری که در این گنبدِ دَوّار بِمانْد»
امروز میخواستم از خوابگاه شرکت بیام تا پالایشگاه. هوا کمی گرم و آفتابی بود. و مسیر هم بشدت پرت و دور افتاده. از خوابگاه زدم بیرون و گفتم حمید نکنه یادت رفته مسبب الاسباب کیه؟ از خودش درخواست کن تا برسونتت به پالایشگاه. اومدم سر خیابون کمتر از یک دقیقه یه ماشین زد ترمز. کجا میری، فلانجا، گفت مسیر من یه جای دیگه اس ولی بیا تا یه جایی برسونمت حداقل ماشین گیرت بیاد. خلاصه سوار شدم. تو عسلویه وقتی با یکی سلام کنی بجای احوال پرسی بهت میگه کدوم شرکتی؟ کارت چیه؟ پالایشگاه دوم کار میکنم، آتشنشانم. عه داداش منم قبلاً آتشنشان بود توی پالایشگاه دوم ولی چند ساله رفته فلانجا. کیه؟ فلانی… عه جدی میگی ، خب فلانی مسئول شیفت مون بود. دیدیش بگو حمید امیری سلام رسوند. کلی راه مسیرش رو عوض کرد منو رسوند تا یه جایی که مسیرم سر راست باشه، هر چی بهش اصرار کردم مسیرت دور میشه میگفت من الان وقتم آزاده هیچ مسئله ای نیست. هر چی هم اصرار کردم کرایه نگرفت. خداحافظی کردم و حدود دو دقیقه بعد یکی دیگه وایساد برام. این یکی هم کلی راه منو رسوند تا جلوی پالایشگاه ، و فقط پنج تومن کرایه گرفت، گفت هیچی هم ندادی ندادی. همین مسیر رو آژانس 100 تومن میبره. و دستان خداوند منو رسوند تا پالایشگاه، توی زمان و مسیری که ماشین گیر نمیاد، که حتی از این ساده تر هم میتونست منو ببره و برگردونه به فراخور باورهای خودم .
آخییییییشششش خدا میدونه چقدر حرف تو دلم مونده بود.
«بر جمالِ تو چنان صورتِ چین حیران شد ؛ که حدیثش همه جا در در و دیوار بِمانْد»
«به تماشاگَهِ زلفش دلِ حافظ روزی ؛ شد که بازآید و جاوید گرفتار بِمانْد»
دوستان پیشاپیش سال نو بر شما مبارک.
از درگاه خداوند برای همه تون بهترین ها رو درخواست میکنم. الهی توی این سال دستاوردهای طلایی خلق کنید. دستان خداوند برنامه هاتون رو چیدمان کنه و توی آغوش خداوند به خواسته هاتون برسید. درهایی از فراوانی و ثروت بینهایت به زندگی تون باز بشه و هزاران چراغ سر راهتون روشن بشه، هزاران در براتون باز بشه، هزاران مسیر براتون هموار بشه. به سادگی و به راحتی و به آرامش و به لذت، بینهایت نعمت و ثروت و آرامش به زندگی تون بیاد. آزادی مالی، زمانی، مکانی رو برای خودتون خلق کنید. خیلی دوستتون دارم و دلتنگتون هستم.(اول خواستم تک به تک اسماتون رو بنویسم و بگم چقدر دوستتون دارم ولی گفتم شاید بعضی از اسمها از قلم بیافته، پس میگم همه شما اعضای خانواده ام)
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
قُلْ إِنَّ رَبِّی یَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُیُوبِ بگو: همانا پروردگارم که دانای غیب است، حق را القا می کند.
الان که این کامنت را می نویسم روزدوم سال جدید أست ، سال نو بر شما و تمام اعضاء این سایت الهی مبارک ، نمی دونید کامنت شما چه حس خوبی بهم داد حس ارامش حس اینکه خدا همین جاست ، خدا به راحتی می بخشه و هدایت می کنه بدون اینکه چیزی بخواد ،چقدر ما با این خدا بد تا کردیم . الان پیش هر مشاور و کار بلدی بری برای اینکه یک راهنمایی کوچولو بکنه کلی پول ازت میگیره ، مثل اتفاقی که برای ما افتاد چند سال پیش ، برای مشورت و راهنمایی پیش یک حسابدار رفتیم و هیچی اطلاعات خاص و جدیدی هم نگفت و کلی هم پول گرفت. خدا میگه فقط من را باور کنید اجابت کنید چرا را گلوت شیطان را می خوریم و به غیب باور نداریم به قدرت خدایی که یک مورچه و کفش دوزک را هم هدایت می کنه اخه جهان به این منظمی مگه میشه قانون نداشته باشه . هفته پیش مشکل چشم داشتم رفتم اسکن کردم عکس اسکن را که نشان داد گفتم خدایا تو این همه رگ و مویرگ را چطور اینقدر دقیق چیدی ، به قول استاد درمان هر دردی درون خود ماست ، کسی که چشمان به این دقیقی خلق کرده ، درمان هم می کنه ، عکس چشم را که دیدم یاد yellow stone افتادم که استاد درون را فرستاد بابًا و اون مناظر بی نظیر را دیدیم . خود وجود انسان که از یک تک سلولی چنین دقیق و منظم خلق شده برای اثبات نظم و قانون و هدایت و سیستم دقیق کافی أست حالا دیگه چه برسه به این همه کهکشان و سیاره و ….
الان از این حس خوب و خدای خوب فقط اشکم داره میاد ، نمی دونم ، متن شما در این اول صبحی خیلی حس خوبی داد . نمی دونم چرا ولی حسم گفت اینجا بنویسم شاید خیلی مرتبط به کامنت شما نباشه ولی سر منشاء حس خوبم کامنت شما بود .
الهی در این سال جدید همه ما قوانین را بهتر و بیشتر درک و عمل کنیم .
سلام و درود فراوان به شما خانم خالقی گرانقدر. سپاسگزارم از لطف و محبت شما. سال نو بر شما و خانواده محترم مبارک. الهی که سالی پر از نعمت و ثروت و فراوانی و برکت برای خودتون خلق کنید و رب العالمین همواره هدایتگر و حمایتگر شما باشه به سوی خواسته هاتون. خیلی ممنونم که برام کامنت نوشتین و خدا رو شاکرم که کامنت من براتون احساس خوب و مثبت ایجاد کرده. و این احساس مثبت و خوب یعنی اتفاقات مثبت و خوب در راهند.
یه کلمه ای هست توی قرآن «مبین» به معنی واضح و آشکار. فکر میکنم بالای صد و خورده ای بار تکرار شده. پیامبران خودشون رو نذیر مبین معرفی میکردن. یعنی انذار دهنده آشکار ، کسی که هیچ جای شکی تو کارش نبوده، یا در مورد قرآن میگه کتاب مبین، یا به پیامبر اسلام از فتح مبین میگه، یا بعضیها که دلایلی ارائه میدادن آشکار و واضح «سلطان مبین» یا فرعون موسی رو متهم میکنه به سحر مبین ، یکی از این مبین ها در مورد شیطان گفته شده.
دقیقاً همین جمله در انتهای 3 آیه اومده. و توی یه آیه دیگه بجای دشمن آشکار گفته به فحشا امر میکنه.
صد البته همیشه و فقط حق و اولویت با هدایت الهیه. این شیطون فلان فلان شده به عزت خداوند قسم خورده که فقط گمراهمون کنه. چه خیری از این موجود ممکنه بهمون برسه ؟ و اون حدیث پیامبر که استاد عباس منش هزار بار برامون گفته، شرک در دل مومن مثل مورچه سیاه روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب راه پیدا میکنه.
امیدوارم همیشه سلامت باشید و همیشه چشمانتون منور به نور الهی باشه، و بقول حافظ «تنت به ناز طبیبان نیاز مباد»
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
امیدوارم همین الان که داری کامنت منو می خوانی حال دلت عالی باشه
چقدر زیبا و دلنشین نوشتی که…
امیدوارم دلشون برام تنگ بشه چون…
چقدر احساس لیاقت و ارزشمندی تو این صحبت هایت بود…
چقدر ابن کامنت شما حس و حالم رو خوب کرد و بهم انگیزه و امید داد
اونجایی که گفتی خداوند دستای مهربانش رو برای شما فرستاده و شما رو رسوندن تا پالایشگاه
دقیقاً تایید می کنم برای خودم هم این چند روزه به طرز معجزه آسایی چند بار این اتفاق افتاد
من دیرم شده بود داشتم از خونه میزدم بیرون با احساس خوب و امید به خدایی که کل این جهان رو هدایت می کنه درخواست می کردم که خدایا من دیرم شده نمی خواهم اسنپ بگیرم وقت ندارم با اتوبوس و تاکسی هم برم خودت دست مهربانت رو بفرست من رو تا مقصد ببره و شاید باورت نشه
چند بار موقعیت پیش اومد یکی دو دقیقه تو خیابون ایستادم و دیدم کسی نیومد گفتم خدایا شکرت که موجودی دارم و اسنپ هم فراوانه و موبایلم هم بسیار پیشرفته است و نت دارم و… خدایا شکرت برای تکنولوژی که اینقدرررر کارو برای من آسون کرده…
آقا من این ها رو می گفتم و میرفتم تو برنامه اسنپ قبل از درخواست ماشین یه موتور یا ماشین یه آشنا منو میدید صدام می کرد می گفت بپر بالا بریم :)
منو میگی ذوق و شوق بود که کل وجودم رو پر می کرد
دیگه می خواهم ذهنم رو شرطی کنم با همین مثال ها بگم خدا همیشه هوای منو داره خدا راننده و دست مهربونش رو برای من می فرسته حتی اگه وسط بیابون یا جنگل باشم
آقا حمید سپاسگزار خداوندم به خاطر وجود ارزشمندت
سپاسگزارم که باعث شدی این حرفای قشنگ گفته بشه و من بنویسم
خیلی دوستت دارم مرد موحد در پناه الله مهربانی ها باشی
سلام و درود به محمدحسین عزیز. سال نوت مبارک. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه و احساست خوب و مثبت ، که احساس خوب اتفاقات خوب رو بهمراه میاره. امیدوارم از ماه رمضان هم حسابی بهره ببری. من خودم حقیقتش توی این ماه خیلی احساسم خوبه، و همیشه درهایی از نعمت و رحمت الهی در این ماه به زندگیم باز شده. ممنونم از دعای خیرت و ممنونم بخاطر کامنتت.
خدا همیشه با تمام وجود داره نعمتهاش رو برامون میفرسته، منتها ما تو مدارش نیستیم که دریافت کنیم.
امروز توی تمرین ستاره قطبیم از خداوند درخواست آگاهی بیشتر از قبل کردم. درخواست بهره ای از آگاهی های قرآنی کردم. امروز وقتی داشتم قرآن میخوندم رسیدم به این آیه.
یه عده به پیامبر میگفتن خب خدا چرا با ما حرف نمیزنه. گذشتگان شون هم همینو میگفتن ، خدا چرا با ما حرف نمیزنه.
خدا در پاسخ به این افراد چی میگه ؟ تشابهت قلوبهم. حالا نمیخوام برداشت شخصیم رو از کلمه تشابهت رو بنویسم ممکنه من اشتباه کنم ولی معنی قلب که واضحه. چرا خدا در پاسخ به این افراد به چشم و گوش و ذهن اشاره نکرد، رفت سراغ قلب ؟؟ نگفت تو چشمت خدا رو نمیبینه ، گوشت صدای خدا رو نمیشنوه، افکارت سمت خدا نمیره … نه میگه قلب هاتون مسئله داره. قبول داری همه آدم ها این قلبه رو دارن ،شاید یکی کر و لال باشه یکی نابینا ولی همه این قلب رو دارن. همه شرایطش رو دارن با خدا ارتباط قلبی بگیرن. اگه نمیگیرن بخاطر اینه که «فی قُلوبِهِم مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللهُ مَرَضا» کسی که قلبش بیمار باشه خدا به بیماریش اضافه میکنه.
نامبرده بازم رفت رو منبر. یکی اینو بیاره پایین …
الهی 1402 برات پر از دستاوردهای طلایی باشه که بتونی زندگیت رو در همه جوانب عالی خلق کنی. در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی محمدحسین عزیز.
بقول خانم شهریاری یه کلمه از کامنتتو نباید از دست داد.
چقدر من هم دلم تنگ شده بود برای ترکیب جادویی حافظ و سفر نامه و توحید و قرآن و همینکه ایمیل رو چک کردم گفتم ایول حمید دوباره کامنت زد و دلم تازه شد
نمیدونم فال میگیری یا آگاهانه ترکیب میکنی هر دوم هست مهم اینه که عالی در میاد ترکیب حافظ و حافظه و توحیدت
من امروز صبح بندر دیلم بوشهر رو بدرود گفتم و این پیام رو از بام ایران یاسوج زیبا برات مینویسم در کنار بخاری
در حالی که افسون زیبایی جاده های بینظیر زاگرس مسیر دیلم گچساران یاسوج شدم که انگار خدا یه تیکه از پازل بهشت رو انداخته اینجا
اصلا یه چیزی میگم یه چیزی میشنوی
یادمه استاد توی فایلی میگن برای ایام عید وردارین برین جنوب کشور بینظیره
و راست هم میگن
خلاصه خیلی باحالی آقا حمید
جالب بود قبل از اینکه برم توی مسیر با خودم میگفتم کاش این مرد یه راه ارتباطی داشت که بهش میگفتم بیا تا ببینمت ببینم چه میکنی و بشینیم ساعتها گپ بزنیم یه دفعه ببینیم دارن اذان صبح میگن و نصف حرفهامون هم مونده
ای که چقدر دلم برای اونجور شبها تنگ شده
انشالله که سال عالی براتون باشه و هر سال از امسال بهتر
سلام و درود مجدد به شما آقا جواد. آره واقعا حق با شماست ،در همه موارد ، هم اون تحسین زیبایی ها و هم اینکه ای کاش شرایط ارتباطی و گفتگو فراهم بود. این روزها من عسلویه هستم از 28 اسفند شیفتم شروع شد و تا صبح سیزدهم اینجام . هر چند من خیلی وابستگی به تاریخ تقویم ندارم، هر وقت حالم خوش باشه اون لحظه عیده برام و میزنم به دل کوه و دشت و جاده و از نیایش طبیعت لذت میبرم. جاتون خالی عسلویه هم کلی مسافر اومدن. خلیج نایبند و جنگلهای حرّا و سواحل هاله کنار عسلویه واقعاً زیبا و چشم نوازه، هر موقع اومدین این سمت حتماً ببینید.
در مورد حافظ، یه وقتایی به صورت رندوم میرم سراغ حافظ یه وقتایی به محض اینکه از خواب بیدار میشم یه مصرع حافظ میاد به ذهنم و دائما تکرار و تکرار میشه. امروز صبح که بیدار شدم این بیت ها دائم تکرار میشد توی ذهنم «زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد؛ از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد» «صوفی مجلس که دی جام و قدح میشکست ؛ باز به یک جرعه مِی عاقل و فرزانه شد» و همینطور در مورد آیات قرآن. در کل هر آنچه که هست رو من از خداوند میبینم. اون به دلمون میندازه. اونه که بر قلبمون جاری میشه. و بازم بقول حافظ «آنچه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم»
امیدوارم حسابی از سفر لذت ببری. روی دستان خداوند، توی آغوش خداوند سفر کنی. و هر جا میری دستان خداوند بهت خدمت کنه. هدایتگرت باشه، دستان خداوند بینهایت نعمت و ثروت بهت بده. هر جا قدم میذاری خداوند ازت پذیرایی کنه. هر چند میدونم با مداری که توش هستی قطعاً همینطور خواهد بود و انسانهای ارزشمند مثل خودت سر راهت قرار خواهند گرفت.
در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی،در امنیت کامل ، در بهترین زمان و مکان و شرایط.
سلام و درود به شما خانم محسنی گرانقدر. از لطف و محبت شما ممنون و سپاسگزارم.
سال نو بر شما مبارک ، برای شما و خانواده تون سالی پر از خیر و برکت و فراوانی نعمات و ثروتها رو از خداوند درخواست میکنم. الهی حال دلتون خوب خوب خوب باشه و احساستون مثبت و عالی. که حال خوب ، اتفاقات خوب رو برامون به همراه میاره و نتایج خوب رو میتونیم خلق کنیم.
از شما بخاطر کامنت تون سپاسگزارم.
در پناه جان جانان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیزم
خدایا صدهزار مرتبه شکرت برای اینهمه امکانات عالی این باشگاه و این حرکات عالی ورزشی مریم جان و استاد جان کنار این دوستان ورزشکار و زیبا و خوش اندام نیلوفر عزیز و فرزین عزیز تحسین میکنم این اندام رویایی و زیبا شما عزیزان که چقدر باعث افتخار من هست که بگم منم. بدنم عضله ای و فوق العاده شده و همچنان هم داره زیباتر و رویایی تر میشه و خدا میدونه چقدر خوشحالم و شکرگزاری میکنم که انقدر اندامم تغییر کرده و زیباتر شده و همچنان این نتایج با تعهد من ادامه دار هست
چقدر راهروی که به استخر منتهی میشد دیوارهاش زیبا نقاشی شده بود و دو تا استخر زیبا و تمیز سونا بخار و اینهمه بهداشت و تمیزی و دوش بعد از شنا و خوردن غذای عالی کباب که بعد از این ورزش خوردنش بی اندازه لذت بخشه هم صحبتی این دوستان عزیز با شما از زیباییها گفتن و شنیدن چقدر لحظات خوبی رو گذروندید ابراز عشق فرزین و نیلوفر عزیز و استاد و مریم جانم چقدر خواسته داشتن و تجربه کردن چنین عشق بدون وابستگی و زیبایی رو در من ایجاد میکنه که ایمان دارم بهش هدایت میشم
و اولین تصویر از پارادایس زیبا و دوست داشتنی به خدا که هیچ خونه خودم آدم نمیشه اونم این بهشت رویایی و چقدر چمدونهای زیبا و خوشرنگ و پری از سوغاتی آماده کرده بودید برای سفر به ایران و با نشونه ها کاملا تسلیم و رها این سفر رو کنسل کردید و با هدایت الهی راهی سفر رویایی به دور آمریکا شدید و چه تحول و زیبایی و رشد و گسترشی رو ایجاد کردید با این فایلهای زیبا و بینظیر چقدر ما رو بزرگتر و رشد یافته تر و با اینترنت و تکامل یافته تر و پر از خواسته های زیبا کردید
تحسین برانگیز هست مریم عزیزم که انقدر خونه رو تمیز و زیبا دیزاین کرده و مرتب و تمیز کرده و به سفر رفته و وقتی برگشتید این زیبایی و تمیزی خونه این بزرگی و نور زیبا خونه طبیعت بکر پارادایس چشمه جار زیر خونه دیوانه میکنه آدم رو و این چمدونهای دست نخورده که انشاالله در زمان مناسب در ایران باز میشه و قلب خانواده عزیزتان و ما رو شاد میکنه حضور پر از خیر و برکت شما که انشاالله لایق باشم با نتایج عالی در کنارتون باشم
اینترنت استارلینگ که با درخواست شما برای یه اینترنت راحت که بشه رو سقف ماشین نصب بشه جهان به سرعت پاسخ داده و شما با آزادی مالی به راحتی این اینترنت تخت رو که راحت و سبک روی سقف ماشین نصب میشه و در حال حرکت و در هر جایی که زیر این آسمان عظیم باشید اینترنت هم هست و کارها رو بازم راحتتر و سریع تر و لذت بخش تر میکنه واقعا چه میکنه این ایلان ماسک عزیز که با این تحول عظیم لایق ثروت و بهترین نعمات خداوند هست
درختان زیبای پارادایس که آروم آروم رنگ پاییزی گرفتند برگ ریزان کردید و بعضی از برگهاشون هم زرد شده چمنها زرد شدند و تراک فورد که با رنگ قرمزش وسط این زیباییها جلوه گری میکنه و تمیز کردن سرویس بهداشتی تراک و برداشتن تراک کمپر از پشت ماشین خیلی راحت و آسون با فشردن یه دکمه خیلی راحت پایه هاش رو زمین قرار میگیره و 12972 کیلومتر رانندگی در این سفر که 1000 کیلومتر رو با نیروی الکترونیکی رانندگی کردید و بقیه رو با سوخت بنزین و سه هزار دلار هزینه بنزین شده چقدررررررر این فورد سفر رو راحت و زیبا و پر خیر و برکت کرد چقدر آسون شدید برای اسونی ها
ااااااااااای جانم به این مرغ و خروسها که چقدر خداوند زیبا مدیریتشون کرده چقدر زیبا و سالم و سرحال بودند و آقا خروسه هم آمدند روی دست شما نشستند و چه زیبا بود اون مرغی که پرید تو سطل غذا و از منبع اصلی غذا خوردن رو شروع کرد چقدر غذا دادن به این موجودات باشکوه و زیباست چقدر دیدن خوردن این موجودات که انقدر زیبا خدا بهشون روزی میده لذت بخشه ،این خدای روز دهنده شکرررت
بازم هنرنمایی فورد و عملیات نجات ماشین فرو رفته در گودال گل دم سازندش گرم چی ساخته واقعا ارزش عظیمی خلق کردند
تحسین دوستان عزیزم سمیه جان و همسرشون آقا فرزین و نیلوفر عزیز استاد جان و مریم عزیزم سه زوج موفق و خوشبخت و همگی ورزشکار و خوش اندام که من این الگوها رو بارها تحسین میکنم و نشونه میبینم که در مدار رابطه عاطفی دل خواهم لاجرم هدایت میشم چون هست میشود و خداوند قادر و غنی و نامحدود میتونه منو به فرد هم فرکانس خودم به راحتی هدایت کنه خدایا سپاسگزارم
مریم عزیزم که از زمانی که تودرتو پنجاه دو روز زندگی کردید تو اون محیط کوچیک الان از بزرگی خونه پارادایس از ظرفشویی بزرگش از اتاق خواب و تخت پایین بیشتر لذت میبرید و چقدر براتون لذت بخشه داشتن این فضای رویایی این بهشت زیبا و شما هم همیشه شکرگزار خداوند هستید و تجربیات عالی این سفر که شما رو به انسان بزرگتر و قویتر و تکامل یافته تر و رشد یافته تری تبدیل کردبه که واقعا برای من هم به عنوان یه همسفر با این فایلهای زیبایی که توسط شما دو عزیز دل گرفته شده همینطور تاثیر گزار بوده و من با تمام قلبم از شما سپاسگزارم و مثل همیشه با تمام قلبم و وجودم میگم من عاااااااشقتونم خداروشکر که این سفر پر از زیبایی و عشق و شادی و لذت و سلامتی و دوستان عالی و فوقالعاده بود و به راحتی و زیبایی و با هدایت الهی رفتید و به سلامتی برگشتید به خونه و استاد جان عاشقتم که در طول سفر با خوندن دیدگاه های ما لحظات خوبی رو تجربه کردید خداروشکر که منم با دیدگاهم در این سفر رویایی همراه شما بودم خدایا عاشقتم که عاشقمی
چقدر این باشگاه ورزشی مجهزه،مجهز که جه عرض کنمندیدم جایی که هماستخر بزرگ،هم وگباشگاه ورزشی انقدر بزرگ و هم زمین بسکتبال ارائه کنه و قطعا عالی هست.
جقدر عشق بین این دوستاتون در جیم مشخص بود،به امید روزای بهترباهم.
شرط میبندم حموم پردایس دیگه براتون 10برابر قبل زیبا بتظر برسه و 100برابر قبل سماسگذاری کنید،چه خوبه که دستان خدا بودن که در سفر شما مرغ و خروس ها رو مراقبت کنن و همه چی به خوب یمیش بره تا بیان و این لذت هار بعد سفر ببرید.چون خیلی خوبه که از سفر برگردی و ببینی که درخت های مردایس سرجاشونن،استوار و سبز و بعصیاشونم پاییزی،مرغ و خروسا سالمن و بی صبرانه استاد میره بهشون غذا میده.
البته احساس کردم خروسه اولش که استاد میگفت بیان بقل عمو داشت میگفت: باز منو کاشتی رفتی،تنها گذاشتی 50روز رفتی!
ولی بعدش یکم نگاه کرد دیدش دلتنگه یه رویی به سمت استاد کرد که آشتی کنه.
بسیار خوشحالمکه رمیم خانم رانندگی رو از سرگرفتن اونم با سانتافه که ماشین خیلی مناسبیه و دارن لذت میبرن با همین مدل.
چقدر بنز این دسوتون خوب بود،من تازگیا تو استانبول این مدلارو میبینم فقط میخوام در مدح این مشاین از زیبایی ها و خوبی هاش بگم،تیلی مدلشو دوست دارم.
این فایل نمود فراووانی ثروت،نعمت، روابط،،بیعت،شهر،آشپزی معرفی مکان و گردشگری بود.
خیلی عاشق کارتونم و ممنوتونم که ایت نعمت هایی که برای همه هست رو نشون دایدن این فراووانی رو تا ماهم بتونیم در این دنیا لذت ببریم.
زمانی که میگم خدایا من عاجز من ناتوان در برابر عظمت تو
تو میدونی تو عالمی تو قدرت داری
و ایمان دارمکه با تمام وجودم به راه راست هدایتمخواهی کرد
و میام و تسلیم بودن رو تمرین میکنم نه که فقط حرف بزنم هرلحظه با ارامش میگم خدایا من تو این مسئله ضعف دارم تو هدایتم کن به باور های درست
تو هدایتم کن به مسیری که شرک هام شسته بشه از دلم
و خدای مهربان من با تمام وجود برای من انجام میده
الله اکبر از این معجزات
میخوام از داستانی بگم که از گفتنش پیش خودم خجالت زدم و قلبم از خودم شکسته که با خدا نارفیقی کردمو اون باز نجاتم داد….
دقیقا چند ماه پیش متوجه احساسم به یک شخص خاص تو زندگیم شدم
اما وجودم و تمام حسم به من میگفت این ادم مناسب تو نیست
و از طرفی کلافه بودم
که منی اینهمه رو خودمکار کردم حالم خوب بود
هدف دارم شکرگزارم پس چرا این اتفاق افتاد و من وابسته این ادم شدم
ادمیکه میدونم هیچ ربطی به ایده ال های من نداره از نظر اخلاقی
من از شکستگی وجودم گریه ها کردم
و بین گریه هام به خودم گفت
خدایا من 6 ماه بود این ادم رو ندیده بودم
به وسیله یکی از دوستامکه تو هدایتمکردی و تو یه خواب به منگفتی برو ببینش من دوباره این ادم رو دیدم
چرا؟؟؟
وسط گریه هاممیگفتم خدایا تو به من بگی با سر برمتو دیوار میرم واسه همینم رفتم و اون ادم هارو ملاقات کردم پس بگو که میخواستی به چی برسم
و همش به خودم میگفتم ته این دلشکستگی ها یک اتفاق خوبه یک اتفاق بی نظیره
بله درسته من بعد از مدتی فهمیدم دلیل اینوابستگی و دلبستگی به خاطر اون موفقیت های نسبی بود که اون ادم داشت و مننداشتم
منفکرمیکردم ادممناسبی نیستم واسه هیچکس
من فهمیدم که خودم رو همینطور که هستم نپذیرفتم و فکر میکردمفیزیک من وضعیف مالی و شغلی من
باید تغییری کنه تا من ارزشمند باشم
و خدا به وسیله این هدایت ضعف هامرو نشونم داد
وخودش کمکم کرد تا بهبود بدمش :)
غزت نفس کاذب رفت کنار
به صفر رسیدم تو عزت نفس و بعدش
جاش رو داد به یک عزت نفس واقعی
واین عزت نفس واقعی چندین و چند پله رفت بالاتر البته قدم به قدم
انقدر به خودم گفتم ارزش های واقعی ایت با شرایط حال حاضر رو ببین و همین که هستی رو بپذیر و فقط برای خودت ، خودت رو بهبود بده
تمرین کردم
رو خودم کار کردم
بهتر و بهتر شدم
تو اهدافم جدی تر شدم
دیگه چیزایی که قبلا مقاومت ذهنیم بود حالا نبود
و رو اون ادم دیگه حس خاصی نداشتم
که اره من حتما این رابطه رو میخوام
و اما گذشت و من اون ادم رو هر از چند گاهی میدیدم البته تو جایگاه یک دوست معمولی
و برای من هم دیگه یه ادم معمولی بود
تا اینکه دو روز پیش متوجه رابطه اش با شخص دیگری شدم
و هی نجواهای شیطانی اومد سمتم که اره تو ارزشمند نبودی و رفته سراغ کسی که از تو ارزشمند تر بوده…. (البته که این صداقتی که با خودم دارم خودش برای من یه پیشرفت بزرگه )
خیلی ذهنم رو کنترل کردم
تا اینکه باز امروز صبح به خدا گفتم
خدایا هدایتم کن تا به این موضوع از زاویه ای نگاه کنم که به احساس خوب برسم
خدا ام که قربونش برم نذاشت به شب برسه :)
من قسمت های 189و 190که میشه همین قسمت رو باهم دیدم
تو قسمت قبلی استاد داشت از هدایت ها میگفت
که مقاومت نمیکنم در برابر چیزی که خدا میگه چون اون بهتر از من میدونه چه زیبایی هایی رو میتونه به من نشون بده
و من همون جا گفتم اره دقیقااااااا
خدا به چندین طریق به منگفت این ادم
مناسب تو نیست پس باید صبر کنم چون میخواد بهترین ادم رو بیاره تو زندگی من
کسی که واقعا مناسبه منه
چون خدا خیر خواه ترینه برای من
و وقتی اون چیزی رو برای من نخواسته من فقط میگمچشم
چونحوصله چک و لقد خوردن ندارم
و خب چون از طرفی این ادم دوست من هم به حساب میومد اینم بخشی از خلع هام بود که دوستان زیادی ندارم البته از زمان های تنهاییم خیلی لذت میبرم اما گاهی این خلع ناراحتم میکنه
و باز به این طریق گفت
تو صبر کن تا من بهترین ادم هارو واست بیارم
چون تو این فایل و فایل قبلی روابط دوستانه استاد و مریم جون رو میدیدم و چقدر تحسین کردم
و چقدر مثال واضحی بود برای اینکه به خودم بگم ببین چقدر بدیهی هستش ببین چقدر قراره طبیعی به دوستان خوب برسی
پس فقط رو خودت کار کن
فقط ….
از خیلی جنبه ها تو زندگیم دارم خوب عمل میکنم
روابطمبا خانوادم
همین ارامش و شکرگزاری
اهدافی که برام خیلی جدی هستن
کارم
زندگیم
علایقم
خیلی چیزهارو تو محیط اطرافم عاشقانه دوست دارم
حتی همین دوتا دوست ارزشمندی که دارم
ولی اعتراف میکنم این احساس بی ارزشی پاشنه آشیل منه و لازمه همیشه روش کار کنم
و اعتراف میکنم که هنوز ناراحتی هایی ته وجودم هست اما
انقدر هر روز رو باور هام کارمیکنم
هر روز قدم به قدم به قوی تر شدن باور هام نسبت به خدا نزدیک تر میشم
تا این ناراحتی هایی که نشانه ی شرک هست
از وجودم شسته بشه
و اگه گریه ای هم کردم تو بغل خدا باشه و تو بغل خدا یعنی گریه ای که به خاطر عظمت خداست و لطفی که به ما داره
حتی اگه عاجز شدم تسلیمش باشم و از خودش کمک بخوام
به قول استاد
خدا به ما رحم میکنه….
واقعا که ایمان دارم به رحمانیت خدا
شکرت خدایا
و سپاس بی کران از استاد عزیزم که وقتی به تضاد میخورم اگاهی هایی که تو این سایت هست تنها نقطه امید من بعد از خداست
الان ک کامنتت رو خوندم و یک کم فکر کردم در موردش.دیدم آره این شرک تو وجود منم هست.با اینکه هنوز تجربه چنین دوستانی رو نداشتم.ولی اره منم ته ذهنم ب پسرهای خوش تیپ و ثروتمند غبطه میخورم و یه جورایی ته دلم بزرگ شون میکنم.شاید تحسین هم کنم همون لحظه ولی یه خودکم بینی هم دارم ته فکرم.
آره خدای من
تو وجود منو ارزشمند آفریدی حتی اگه هیچ دستاوردی نداشته باشم
ارتباط من با آدم های موفق و ثروتمند مهم نیست.من بوسیله بودن با اونا آدم مهم تری نمیشم
بلکه
ارتباط من با خودت با خود وجودم ارزشمندترینه
دقیقا همه اینا تو دوره عزت نفس بوده درسته
و انصافا من خیلی رشد کردم ب نسبت قبل.خیلی جاها ک خواستم رفتارم رو عوض کنم و خودم نباشم در مقابل افراد پولدار ب خودم نهیب زدم و سریعا رفتارم رو تغییر دادم.
به خودم یادآوری میکنم ک مقابل افراد موفق و ثروتمند رفتارم رو تغییر ندم.خودم رو کمتر از اونا ندونم.شرک نورزم و اونو تو ذهنم بت نکنم.
به همین خاطر منم رها هستم از داشتن ارتباط با فردی موفق و از خدا خواستم هروقت خودم ب جایگاه موردنظرم رسیدم اون وقت خودت در زمان مناسب برام جورش میکنی.من فعلا روی ارتقای خودم کار میکنم.
کامنتت رو خوندم، درکت می کنم عزیزم، و چیزی که خیلی واضح بود این بود که خداوند میخواست، که با قلبی مطمئن از اون دست بکشی، با چشم خودت ببینی که آدم وفاداری نیست. و خداوند تو را خیلی دوست داره. قدر خودت رو بدون.
و اما واکنش متفاوت در برابر افراد پولدار یا موفق برای افراد غیر عباسمنشی کاملآ طبیعی است، من خودم یکی از اونها بودم که واضح متوجه میشدم که رفتار و گفتارم و احساس ام نسبت به آدم های پولدار فرق داره، و این حس رو دوست نداشتم، و راه حلی براش نداشتم غیر از اینکه خودم به اون جایگاه برسم، ولی به لطف خدا و دوره بینظیر عزت نفس، از این احساس زجرآور راحت شدم.
آلان افراد با هر مقام و مناسبی که باشند رو با یک چشم نگاه می کنم و هیچ احساس خاصی ندارم. و فقط افراد موفق رو در دلم تحسین می کنم.
خدا را شکر
نیلوفر جان، شما خدا را شکر از هر نظر عالی هستید. مخصوصا حرفه ای که بلدید و به آن علاقه مند هستید، واقعا حرفه ی اکتیو و شادی هست. وآدم اصلا پیر نمیشه دیگه.
راستی آموزش آنلاین هم داری؟
من خیلی علاقه دارم به رقص، ولی از بچگی ما را از این ورزش مفرح و شاد ترسوندند.
الان خدا را شکر برای بالا بردن انرژی بدن ام از آن استفاده می کنم.
بنام خداوند وهاب من
سلام خانواده صمیمی عباسمنش
سلاااام به روی ماهتون استاد و مریم جان و همه برو بچههای پارادایس.
این عکس رو دیدم گفتم ععععع؟ مریم جان پشت فرمون؟ چطور بود تا حالا ندیده بودیم…خدایا شکرت بخاطر این صحنه. همین زیبایی هایی که اینهمه بودن ولی چقدر خوبه از یه زاویه دیگه و یه صحنه دیگه بهشون نگاه میکنیم و چقددددر لذت بردم واقعا از اینکه ایشون رانندگی میکنند و اینبار استاد فیلم گرفت و هییییییچ فرقی نیست بین ماها و میتونیم کارهای متفاوت رو هم انجام بدیم و محدود به خانم بودن یا آقا بودن نباشیم.
اولین چیز که من توجهام جلب شد این لباسهای سفید و پاکی هست که تنتون هست و چقدددددر من عاشق رنگ سفید و در کل رنگ روشنام.
دومین چیز این عضلات پر دست و بازو تون هست که توی عکس دیدم و کلی ذوق کردم.
سوم هم این سوییچ سانتافه زیبا با اون درخت کاج قشنگش..این ماشینم سفیده رنگش آخه…ععععععع
خدااااااااایا شکرت.
استاد راجع به سپاسگذار بودن میخوام بنویسم پس از خودش هدایت میخوام:
استاد من خب یه مقداری فنی هستم و دوست دارم با تجربیاتم این بحث سپاسگذاری رو بازش کنم.
ما آدمها زمانی متوجه میشیم یه چیزی ارزشمنده که پایینتر اون رو تجربه کنیم.
یعنی زمانی قدر نعمتهامون رو میدونیم که کمترش رو ببینیم یا تجربه کنیم.
من یه مثالی دارم اینجا بزنم خوبه:
این اسپلیت خونگیها خیلی برام جالب بود چطور کار میکنند رفتم کلا کلاسش تا درک کنم بعد استادمون میگفت این سیستم کارش اینه که گرما رو از محیط بگیره ببره بیرون از خونه و هیییی این روند ادامه داره تا محیط خونه سرد بشه تو تابستون. بعد تو زمستون این سیستم برعکس میشه. یعنی کارش اینه که سرمای خونه رو ببره بیرون و گرما رو از بیرون بیاره داخل خونه…
این جمله آخریش منو متعجبم کرد…گرما رو از بیرون بیاره داخل خونه! گرما؟ تو زمستون؟ از بیرون؟
گفتم استاد زمستونهها….گرما بیرون کجا بود که بخواد گرما بیاره…
استاد نگاهی افکند گفت فرزند مگه فکر کردی سرما چیست؟ فکر کردی صفر درجه آخرین حد سرماست؟ منفی 4 یا منفی 10 نداریم؟ گفتم چرا
گفت این کار تو این سیستم بدیهی و طبیعیه حتی اگر سردترین روز سال هم بشه این سیستم بلده گرما رو از دل همون سرما پیدا کنه و کار کنه….
خیلی عمیق بود…. برام جالب بود که فرض ما اینه سرد مثلا صفر درجه در صورتی که سردتر هم هست و میشه باز سرما رو با سرما سنجید. اونجایی که شما پریدی تو رودخونه گفتین جالبه الان هوا سرد نیست و آب سردتره…. اینجا ذهن درک میکنه که چی سرد تره یا بالاتره یا بزرگتره
یعنی ذهن زمانی تمایز قائل میشه که یچیزی بهتر و بالاتر از اون چیز دیگه رو تجربه کنه.
نظر من وقتی میام مرور میکنیم نعمتهایی که داریم رو (حالا یا بنویسیم یا بگیم یا حتی بهشون فکر کنیم) میتونیم اون درجه مغزی رو تنطیمش کنیم روی فرافکنی نکردن و آرام ماندن یا به عبارتی سپاسگذار بودن که آقا من اینهمه نعمت دارم و تجربه کردم حالا این یدونه اتفاقم رد میشه میره و من روش تمرکز نمیکنم و واینمیستم نقش قربانی بودن یا بیچاره بودن رو بازی کنم یا حتی بترسم مثلا که فردا قراره چی بشه. ( در کل این تمرینات خودمه و برای بیادآوری مجدد به خودم هست)
حالا تو بحث سپاسگذاری چقدر خوبه این سفری که شما رفتین و بنظر من تمرینی آگاهانه بود بیشتر.
چقدر قدر خونه رو بیشتر دونستید…چقدر قدر تختخواب رو دونستید…چقدر قدر سینک بزرگ و یخچال بزرگ رو دونستید…چقددددددر قدر حموم و سرویس بهداشتی رو آدم میدونه حتی…
یعنی انسان خیلی وقتها قدر داشتههاش رو واقعا نمیدونه و امیدوارم که خوب بتونم این رو بهتر و بهتر و بهتر تو هر موضوعی بفههممش و عین اون کولرگازیه بگم تو صفر درجه هم گرما هست…من برم روی خودم کار کنم…
این تمرینایی که انجام میدید خیلی برام درس داره… که چه خوبه آدم یه مدتی تو یه شرایط دیگه و یه محیط دیگه باشه تا بفهمه چه چیزایی تو زندگیش هست…منم زمانی قدر خونه و اتاقم رو دونستم که 2 ماه رفتم یه شهر دیگه و وقتی برگشتم انگار میخواستم خونه رو ماچش کنم…
یاد اون صحنه خداحافظی تون تو کروت قرمز خوشرنگ افتادم قبل دوره سلامتی که بعد 40 روز مریم جان رو دیدین و باز بیشتر قدر هم دیگه رو دونستید که بعدش اون گشت و گذار هدایتی به رژه دانشآموزا و اون گردنبندی که پیرمرد با صفا قصه انداخت گردنتون….
این حد از اتصال به منبع خدایا شکرت که بیای درخواست کنی استارلینک بهتر خداجون ….و بعدش هدایت به این سیستم جدیدی که پست میشه و در امنیت کامل میرسه جلو در خونه و همونجا میمونه و هیچکس دست بهش نمیزنه…واقعا خدایا شکرت.
این خروس خوشرنگ و گلمنگولی رو ببین توروخدا چقددددر با شجاعت میاد بقل استاد …
چقددددر این رابطه فرزاد و نیلوفر قشنگ بود برام
و چقدر تحسین کردم این عملیات نجات سرباز راین (سرباز بنز) رو که فورد قوی تونست درش بیاره…خداییش چقدر راحت تونست بکشدش بیرون بدون تقلا. آفرین به این قدرت. عجب برازنده این مردم هست این نوع کیفیت و این نوع خدمت رسانی.
و عاشق صحبتای مریم جان تو آخر فایلم هستم مخصوصا سپاسگذاریش و همینطور صحبتهای استاد تو بحث روشنتر شدن خواستهها و جهت دهی افکار به سمت هدف و روشنتر کردن قدمها.
آهاااا این رقابت ”سالم” و دوستانهتون رو چقدر دوست دارم استاد مخصوصا اونجایی که این دوست عزیزمون استفاده از وسایل رو بهتون آموزش میداد و شما اینقدر با صفایی که میزاری اینم تجربه کنی بدون هیچ ادعایی یا اینکه بگی من خودم ….واقعا دمت گرم استاد.
آهااا یه شوخی هم کرده باشیم استاد میگی 1000 مایل رانندگی کردم بابااااا این که دیگه هندزفری درایوینگه اینقدر تعریف نداشت….
البته شوخی میکنم استاد چون میدونم ذهنی که سپاسگذار نباشه هندزفری درایوینگ که هیچی راننده شخصی هم داشته باشه میگه این به هیچ درد نمیخوره…
در کل انصافا 8 هزار مایل رانندگی واقعا وقعا خداقوت داررررررد.
خدایا سپاسگذارم.
سلام به اقا مصطفی گل
چقدر کامنتتون رو دوس داشتم ولذت بردم …واقعا برام یه هدایت فوق العاده بود ..باورتون نمیشه بعداز کلی حس خوب وشکرگزاری اومدم بشینم که یکی از اعضای خانوادم شروع کرد به حرفای ناراحت کننده درمورد یه موضوعی،،من این فکر از سرم گذشت که اخ ببین هرچی انرژی مثبت جمع کردم پرید و به هدر رفت و کلی فکر دیگه که پشتش اومد وهمش درعرض چندثانیه …ودرحالیکه همزمان داشتم کامنت شمارو میخوندم و وووای ورسیدم به اون قسمتی که درمورد اسپیلت و مقایسه ش با شرایط گفتی یعنی یه لحظه هنگ کردم ..گغتم وواای چی شد خدای من این چطوری اخه دقیقا انگار داشت شرایط همون لحظه منو توصیف میکردین وکشف ترمز مخفی و موذی من که تو پیام شما خیلی واضح بهش اشاره شد(حس قربانی بودن )مثل پتک خورد توسرم ،اینبار دیگه یادم میمونه وهواسم بهش هست ،چندبار این قسمت کامنتتون رو خوندم وکپی کردم که یادم بمونه وبراش جمله تاکیدی مو ساختم اصلا دیونه شدم بخدا خیلی ذوق زده شدم عالی بود عااالی بود …واقعا ازتون ممنونم که برامون نوشتی …
واقعا ممنونم
بهترینهانصیبتون باشه درپناه الله مهربون
الهام عزیز
مچکرم دوست عزیز بخاطر نگاهت به زندگی و نوشتن پاسخ برای من.
منم از خوندن کامنت شما خوشحال میشم و بهم کمک میرسونه و ازت بینهایت سپاسگذارم.
ذهن کارش همینه دوست خوبم. از همونجایی که ضعیفتر نشون بدی سعی میکنه نجوا کردن و جهنم ساختن.
خدا ایشالا بده این قدرت رو که جلو ذهن بایستیم و نزاریم کارش رو انجام بده. استاد تو قدم 2 جلسه 1 میگه باورای خوب عین غذاست نباید بزاریش بیرون یخچال( همون اسپلیته، خخخ)
من نمیدونم مسئله خونوادت چی بود و ازت سپاسگذارم که ننوشتی در موردش…ولی همه ماها داریم از اینجور بازیها…من اوایل خشم میگرفتم میگفتم چرا کورید نمیبینید ولی الان خیلی راحت تر برخورد میکنم میگم بابا اینا مقصر نیستن که…قانون رو نمیدونن وگرنه انجام نمیدادن و میگذرم و توجهام رو میزارم رو زندگی و اهداف خودم. یعنی همون ذهن میاد گیر بهت میده پاشو بجنگ با اینا چون دارند باورهای خوب تو رو خراب میکنن ولی اینجا شما /من کارم اینه بگم نه آقا جان…کسی تو ذهن من نیست که بخواد باورای منو خراب کنه، همه چیز سرجاشه و همه چیز خوبه…خدا شکرت بخاطر زندگیم.
یادمون باشه ذهن ناسپاس جهنم میسازه حتی برای کسی که داره قانون میخونه.
در پایان الهام عزیز این پیام برای یادگیری خودم هست و امیدوارم مطالبش برای شمام خوب بوده باشه.
در پناه لطف عشق جان باشی دوست خوبم.
به نام خدا
سلام خدمت استاد و خانم شایسته و دوستان .اول بگم که چقدر عالیه این باشگاه و چقدر شنا بعد از ورزش حال میده .در قسمت قبل عکس خانم شایسته تو زمین بسکتبال روی اون فایل بود به خدا گفته بودم کاش زمین بسکتبالم نشونمون میدادن و امروز خدا پاسخ داد باز تحسین کردم این روابط فوقالعاده دوستانتون و شمارو که در نهایت احترام با هم شوخی میکنید .صحنه ای که آقا فرزاد همسرشون رو بوسیدن هم دوست داشتم و ایشالله که بهترین روز هارو باهم داشته باشن و ی خدا قوت به ماشین فرد قرمز که با خستگی راهی که داشت تونست بنزو بکشه بیرون.مبارک مبلای جدیدتون باشه و خدارو شکر که خدا پاسخ داد خواسته استاد و و اینترنت بهتر بهتون داد.تبریک میگم به استاد و خانم شایسته به خاطر اندام زیبا و ست سفیدی که آخر فایل با هم داشتید و خدارو شکر رانندگی خانوم شایسته رو هم دیدیماون شلوار صورتی خانم شایسته چه رنگ زیبایی داره و اون خوروسی که اومد بغل استاد چقدر رنگ براقی داره اصلا یادم رفته بود که شما طوری کشیدید دور مرغا .خوش بگذره ممنون بابت این سریالا واقعا خدا قوتتون بده و همچنین انگیزه فراوان.چقدر ثروتمند بودن خوبه که استاد به محض این که اون اینترنت جدید اومد تونست بخرتش چقدر ثروت خوبه که استاد اگه ثروت نداشتن نمیتونستن اون همه پول بنزین بدن و نعمتهای خدارو ببینند.ایشالله هر روزتون زیبا تر از امروزتون باشه.
سلام استاد عزیزم و مریم جان مهربون و زیبا
وای خدای من چقدر این قسمت زیبا و دلنشین بود چقدر در این قسمت رابطه های زیبا وعاشقانه رو دیدم وتحسین کردم ولذت بردم واقعا خداوند رو بسیار سپاس گزارم بابت اینکه در مدار دیدن این زیبایی ها هستم
عاشق لحظه هایی هستم استاد جان که شما و مریم جان به هم عشق ورزی میکنید واقعا نوش جونتون باشه این رابطه ی پراز آرامش
چقدر اندام شما ومریم جان عالی شده واقعا تحسین برانگیزه
فضای باشگاه چقدر تمیز وعالی بود و امکانات خیلی خوبی داشت
منم دلم واسه پرادایس تنگ شده بود واقعا زیباست و مرغ وخروس ها خیلی خوشگل بودن
چقدر ثروتمندشدن لذت بخشه و بهترین چیزها رو دارین .ایشالله به دل خوش از همشون استفاده کنید
لباس سفید شما ومریم جان رو دوست داشتم وبهتون میومد وتحسین میکنم مریم عزیز رو که اینقدر مستقل و متکی به خودشون هستن و مهارت های بسیاری دارند مثل رانندگی
بسیار بسیار لذت بردم از سری جدید سریال سفر به دور آمریکا
واقعا ازتون سپاس گزارم بابت به نمایش گذاشتن این همه زیبایی
انشالله همیشه شاد وخوش حال وسلامت باشید
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی
به صد دفتر نشاید گفت حسب الحال مشتاقی
کتاب بالغ منی حبیبا معرضا عنی
ان افعل ما تری انی علی عهدی و میثاقی
نگویم نسبتی دارم به نزدیکان درگاهت
که خود را بر تو می بندم به سالوسی و زراقی
اخلایی و احبابی ذروا من حبه مابی
مریض العشق لا یبری و لا یشکو الی الراقی
نشان عاشق آن باشد که شب با روز پیوندد
تو را گر خواب می گیرد نه صاحب درد عشاقی
قم املا و اسقنی کأسا و دع ما فیه مسموما
اما انت الذی تسقی فعین السم تریاقی
قدح چون دور ما باشد به هشیاران مجلس ده
مرا بگذار تا حیران بماند چشم در ساقی
سعی فی هتکی الشانی و لما یدر ماشانی
انا المجنون لا اعبا باحراق و اغراق
مگر شمس فلک باشد بدین فرخنده دیداری
مگر نفس ملک باشد بدین پاکیزه اخلاقی
لقیت الاسد فی الغابات لا تقوی علی صیدی
و هذا الظبی فی شیراز یسبینی باحداق
نه حسنت آخری دارد نه سعدی را سخن پایان
بمیرد تشنه مستسقی و دریا همچنان باقی
……………………………………………………………..
واقعا نمیشه نوشت تو یک کامنت من نیاز دارم به جای همتون بنویسم. بنویسم بنویسم شاید از دیوانگی ام قدری بکاهم.پس برای همین دلم خواست دوباره کامنتی دیگری بنویسم تا بگم درسته این سفر به پایان رسید البته ظاهرا. اما حکایت ها همچنان باقی است.
چقدر ترکیب شد سفر به دور آمریکا با زندگی در بهشت. از تو سفر پریدیم توی پرادایس.خدایا شکرت که تمومی نداره زیبایی ها. اصلا چیی به اسم خداحافظی و تموم شدن بی معنی است وقتی اینطور نگاه کنیم فصل ها جای خودش رو به فصل زیبای دیگری میدهند.
مثلا فصل زیبای پاییز تموم میشه نه تموم نمیشه جای خودشو به فصل زیبای زمستان میده. و دوباره شاید از نو سال جدید و فصل تکراری بهار میاد جایی در انتهای زمستان به خودش اختصاص میده اما این بهار کجا و بهار قبل کجا. اینا باهم فرق دارند.
مثل اینکه این خونه قبل سفر کجا این خونه بعد سفر کجا. شاید تکراری باشه اما فرق دارند. رشد رو در خونه هم میتونیم احساس کنیم که در حقیقت ما رشد کردیم نه خونه. بهار فرق نکرده ما فرق میکنیم و اون درخت تو بهار سال جدید رشد کرده پس بهاری دیگرست و این تکرارها رشد دیگرست.
مثلا همین که زمین 24 ساعت یکبار دور خودش دور میزنه با هم فرق داره. زمین هم در مسیر تکامل خودش هست به مدل خودش.
چقدر قشنگه وقتی قوانین رو در همه چی و با یک نگاه بزرگتر و عمیق تری میبینیم. خدایا شکرت…
استاد کن فیکون کردی. خواسته ایی متولد کردی و جهان هم هدایتت کرد پیامی بهت داد و اینترنت با امکانات موردنیاز و خواسته شما رو فراهم کرد.چقدر خالق زندگی خودت هستی استاد جان، چقدر تحسین تون میکنم. چقدر قشنگ میخواهی و به شما داد میشود. به همین راحتی و اسونی….استارلینک هم میاد اینترنت صفحه ایی بدون پایه و اونم در حال حرکت کار میکنه رو تقدیم شما میکنه.
استاد دیگه میای ایران محدودیت اینترنت برای شما معنا نداره. کوله بار سفر و چمدان ها و سوغات سفر رو هم آماده کردین اینترنت جدید رو هم تست کنیم ببینم داستانش چیه بعد ببینیم هدایت بعدی چیه.خدایا تصور دیدن تون منو به وجد میاره و مطمئنم در بهترین زمان و بهترین مکان شما رو خواهم دید. هیچ ایده ایی ندارم کجا و چطوری اما میدونم به خدا سپردم خدا کارشو خوب بلده.
خدایا اومدیم پرادایس زیبا چقدر تغییر کرده
درخت های پاییزی…چه تجربه هایی قراره داشته باشیم خدایا شکرت.
به به بریم ببینیم چه مسیری رو رانندگی کردیم.
تیکه آخر سفر هم که استاد کولاک کردین بدون توقف از سن آنتنیو تا خونه بالای 1500 کیلومتر رانندگی کردین. صبح راه افتاین نصف شب حدود 3، 4 صبح خونه رسیدین.
در این سفر بصورت کلی 8061.4 مایل رانندگی کردیم.
چه اطلاعات جالبی رو نشون میداد تایمر،مصرف بنزین، مصرف موتور الکتریکی و کل مسافت طی شده…
چقدر قشنگ فایل رو متوقف کردین موقع تدوین توضیحاتی رو برامون اضافه کردین. حدود 3000 دلار هزینه بنزین این سفر بود یعنی به دلار الان…….واووووو رفتم دلار رو بعد قرن و سالی نگاه کردم. چقدر نوسان داشت چقدر عدد بزرگ بود. یک دلار حدود 43 هزار و 500 تومن هست اگر درست خونده باشم.حالا گردش کنیم یک دلار=44 هزار تومن
یعنی فقط حدود 132 میلیون تومان استاد جان هزینه بنزین این سفر شده. البته این مقیاس درست نیست میخواستم یکم با این عددها بازی کنم و بگم میشود همچین سفر راحتی رفت و براحتی هم همچین هزینه هایی برای سفر پرداخت کنی. به شرط ایمان و به شرط رعایت قانون تکامل. تازه این یک قسمت کوچیک از هزینه های سفر هست. من بهتره به این چیزها فکر نکنم خیلی اعداد خفنی میشه ولی فقط میخوام اینو بگم که میشود میشود میشود اونم براحتی. اینم با این امکانات سفر بری و 52 روز در سفر باشی و نگران نه هزینه باشی نه نگران کسب و کار و بدیست آوردن ثروت. خودش بصورت ساده و بدیهی و طبیعی میاد فقط کافیه قانون رو درک کنی اجرا کنی و تکاملت رو طی کنی و باهاش همیشه هماهنگ باشی و همیشه تسلیم هدایت باشی و توکل کنی بعدش چرا که نــه….اما اول از همه لذت بردن از مسیره. چقدر این مسیر لذت بخشه.
چقدر این تراک کمپر رو به زیبایی از دوش ماشین برداشتیم. چه سیستم جالبی داشت. چه جک های جالبی. با کنترل و برق کار میکرد.واقعا جالب بود.
_خدایا مرغ و خروس ها رو ببین.همگی شاد و سرحال.همگی چاق و عضلانی.خدایا شکرت…
_میریم برای عملیات امداد ونجات با ماشین فوردF150
خدایا ببینید این فــورد که داره این بنز رو میکشه. مثل یک عروسک که یک گوشه ازشو گرفته کشیدش آوردش اینطرف براحتی…خدایا شکرت
واقعا بچه ها رو تحسین میکنم برای بودن با استاد و پیدا کردن استاد و مریم عزیز و اینکه کنار هم اونجا هستند. خیلی خوشحال شدم. دوستانی که در زندگی در بهشت دیدیم رو دوباره اینجا هم دیدم. خدایا چه سایتی شده. استاد داره تکثیرهاشو نشون میده و چقدر باورهای ما تقویت میشه که میشه کنار استاد بود، با استاد بود، اونجا بود و دوستان اینقدر عالی و هم مسیر رو داشت.
_ به به دیدن رانندگی مریم جان رو میبینم.
اصلا عکس این قسمت رو دیدم گل از گلم شکفت رانندگی مریم جان . جای استاد و مریم عوض شده و اونم چه خوش تیپ ها و خوش پوش های سفید پوشی. تحسینت کردم مریم جان.
_فقط عضلات بازوهای مریم جان ورزشکار رو خدایا شکرت. واقعا تحسین برانگیزه.
_هیجان تعریف کردن این حس بزرگ بودن خونه بعد از مدت ها زندگی کردن در فضای تراک کمپر رو خیلی دوست داشتم، منم داشتم میخندیدم ومنم مثل شما فریز شدم. واقعا یک لحظه حس کردم خودم اونجا بودم. همه چی رو اینقدر متفاوت دیدیم مثل اتاق خواب و تخت و سینک و یخچال و …
_ ممنون استاد جان که فایل 165(یلو استون) رو با عشق خوندی و حست رو بهمون گفتی.
خدا رو صدهزار مرتبه شکر برای اینکه این سفر اینقدر عالی پیش رفت، اینقدر بخشی از خانواده خودتون رو در سفر ملاقات کردین.
خدارو صد هزار مرتبه شکر برای اینکه بسلامتی رفتین و بسلامتی بیشتر برگشتین با قلب هایی گشاده تر و اهدافی مشخص شده تر.
خدا رو صدهزار مرتبه شکر واقعا استاد جان که داریمت و با شما همسفر بودیم.
……………………………………………………………………………………………………………………………………….
(تقریبا از 11 مهر که قسمت 145 سفر به دور آمریکا رو شروع کردین و ما با شما همسفر شدیم تا اکنون که قسمت 190 اومده روی سایت و براش ردپا گذاشتم اونم تا الان دوتا_45 قسمت رو باهاتون بودم بی وقفه اونم به مدت 117 روز شده تا الان که 8 بهمن 1401 هست.)
اینو خواستم اضافه کنم این 52 روز سفر شما تا الان به وسعت 117 روز برای ما سفر و رشد درونی بوده.
بسیار سپاســـگزارم ازتون.
سلام و درود خدمت خواهر مشهدی خودم فهیمه خانم
امیدوارم همین الان که کامنت من رو میخونید خیلی خیلی زیاد حال دلتون عالی باشه و لب هاتون خندون
چون من هم حالم عالی شد و هم یه لبخند عمیقی این آخرای کامنت زدم
و عاشقانه تحسینتون کردم که اینقدر عای و متعهدانه تمام قسمت های این سفرنامه جدید رو دیدید و لذت بردید و رصد کردید و ده ها کامنت گذاشتید
من اومدم پروفایل شما رو دیدم کامنت های ارسالی شما رو دیدم
هزار و پونصد و خورده ای…… حززززززز کردم ، شما فوق العاده ای خیلی خیلی زیاد بهت تبریک میگم که اینجوری روی خودت سرمایه گذاری می کنی و وقت میگذاری برای بودن توی سایت و بودن با دوستان ، خیلی کارت درسته دختر (ایموجی دست زدن ، خنده)
متن داستان هدایت شما رو هم خوندم البته قبلاً هم خوندن بودم از خیلی وقت پیش پروفایل شما جز مورد علاقه های من بود و ذخیره داشتمتش
ولی ولی ولی …. لذت بردم از این تکامل از این هدایت بی نظیر الله و چقدر بهتون تبریک میگم که با همسرتون هم مسیر هستید و قطعاً همراهی ایشون در این مسیر (هم مدار بودنتون با هم) زندگی رو برای شما خیلی لذت بخش تر کرده
الهی صد هزار مرتبه شکر ، عشقتون پایدار ، ان شاالله سال های سال در کنار هم عاشقانه خوشبخت زندگی کنید
راستی راجع به زیگوارت هم سری قبلی که از زبان شما (بهتره بگم دلنوشته های شما) شنیدم مطالعه کرده بودم ولی یادم نبود و دوباره رفتم مطالعه کردم عکس هاشو دیدم خیلی لذت بردم، مرسی (لبخند رضایت)
راستی اون شعری که اول کامنتون نوشتید که ترکیبی از عربی و فارسی بود خیلییییی باحال بود من کلی وقت گذاشتم تا بتوانم با تلفظ درست بخونمش که البته تا حدودی هم موفق بودم ولی کامل نه (خندهی از ته دل)
هر کجا هستید شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام به شما دوست عزیز و ارزشمندم
سلام به شما محمد حسین تجلی عزیز و چقدر تجلی زیبایی از دوستی و سخاوت هستی. تجلی خوبی و عشق بی چشمداشت. واقعا سپاسگزارتم برای این کامنتی که برام گذاشتی. انگار لازم داشتم اینا رو بشنوم و خودمو کوتاه مرور کنم.
بله یک حال ورزشکاری و پر انرژی و با شادی و رقص داشتم که چشمم به کامنت و نقطه آبی رنگ افتاد. واقعا سپاس از این همه دقت و توجه های خوبت.من درسته بچه مشهدم و الان دوسه سالی میشه ساکن تهرانم اما من متعلق به هیچ مکان خاصی نیستم و خودمو زمینی میدونم همین.
هزار و پونصد و خورده ای…… حززززززز کردم ، شما فوق العاده ای خیلی خیلی زیاد بهت تبریک میگم که اینجوری روی خودت سرمایه گذاری می کنی و وقت میگذاری برای بودن توی سایت و بودن با دوستان ، خیلی کارت درسته دختر (ایموجی دست زدن ، خنده)
اینا یک لبخند خوشایندی برام آورده که وقتی اینا رو خوندم که درباره من نوشتی اصلا خودمم کیف کردم توام فوق العاده ایی پسر. خیلی خوبی خیلی. یعنی وجودت رو برای خودم رزق بی حسابی از طرف خدا میدونم که اینطور خدا با ویژگی و مهر شما به من رسوند.
الهی که یک روز بشه و از من به عنوان اسطوره ایی از زیگورات یاد بشه کسی که خوب زندگی کرد رشد کرد، تکامل رو درک کرد پله پله رفت بالا تا رسید به منتهی الیه به اونجا که فقط همه خدا میبینیم و بس…چه حس عجیب و خوبی داشت این فکری که یهو به ذهنم اومد.ممنونم که باعث شدی این افکار و احساس ها در من جاری بشه.
این قسمت رو متوجه نشدم کجای داستان هدایتم رو میگید:
راستی اون شعری که اول کامنتون نوشتید که ترکیبی از عربی و فارسی بود خیلییییی باحال بود(اگر همون شعر رو سرچ کنی شاید آهنگ باحالی که اون روز تو ذهنم بارها پلی شد رو بتونی واقعی بشنوی اگر دوست داشتی….) در ضمن اینم بگم باحالی از خودته از وجودته پسر باحال و دوست داشتنی که از خوندن جملاتی که برام نوشتی کلی لذت بردم بعد یک ورزش حسابی چسبید.
برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.
ارادتمند شما فهیمه
به نام خدای مهربان
سلام فهیمه جان، سلام عشقم
هر روز که میگذرد، بیشتر و بیشتر مشتاق خواندن کامنت هایت جذابت میشود.
خیلی عالی بود، حالم جا آومد، مررررسی عزیزم
دوست دارم، مراقب حال دلت باش.
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی مهربان ام.
سلام رضوان جونم
منم عاشق شما هستم دوست قشنگم که این روزا در لابلای نشانه ی من ردپاهاتو میبینم و میگم آفرین ببین رضوان چقدر متعهد بوده مثلا سال 99 و 98 هم ردپا داره اونم چقدر قشنگ.واقعا تحسینت میکنم هربار اسمت رو هرجای سایت میبنم دوست قشنگم. هربار منم دارم بیشتر باهات آشنا میشم و خودمو بهت نزدیکتر میبینم.
سپاسگزارم از اینکه برام نوشتی و حالمو با داشتن نقطه های ابی رنگ زیباتر کردی.توام حال منو جا آوردی اونم بعد از ورزش چسبید….منم دوستت دارم رضوان قشنگم
منتظر شگفتی های بعدی و ردپاهای بعدیت (یا قبلی که یهو میبینم) در این مسیر زیبا هستم…
با عشق برات بوس میفرستم دوست با نگرش و پر عشق من
سلام بر استاد عباس منش بزرگ
امیدوارم که زندگی سر شار از سلامتی و ثروت و آرامشی رو داشته باشید.
دوستون دارم زیاد خیلی خیلی
توجه:
من برای این که راجب این داستان زیبا آگاهی هایی که از صحبت ها و آموزش های استاد قشنگ رو فهمیدم باهاتون به اشتراک بزارم از گزینه (هدایت من) بر روی سایت استفاده کردم تا خداوند هدایت کنه من رو به اون مسیری که درسته تا به لطف الله استفاده های خوبی از این صحبت ها توی زندگیمون داشته باشیم برای کسایی که توی فرکانسش هستن.
منمطمعنم که اگر داری این صحبت های من رو میخونی اتفاقی نیست و حتما توی زندگیت یه جایی یه فرکانسی رو ارسال کردی که به این متن هدایت شدی به لطف الله.
حیقیتا من چند وقتی هست که تصمیم گرفتم خیلی تمرکزی روی مهارت های خودم توی رشته ورزشیم و توی شخصیتم و کلا از همه نظر کار کنم و خودم رو ارتقا بدم
توی این مدت از همه اتفاق های اطرافم هم به صورت خود آگاه و هم نا خود آگاه درس های زیادی رو گرفتم و امشب میخام راجب یکیشون که به نظرم داره این قانون رو توضیح میده که هرچقدر تمرکزمون روی خودمون باشه و اون چیزی که میخایم و فقط به نکات مثبت توجه کنیم و نکات منفی رو ایگنور کنیم زندگی همون جوری پیش میره که دلخواه ماست و خداوند همانطوری هدایت میکنه که به نفع ماست.
الان ما توی سال 2023 هستیم و توی ماه فبریه
و چندوقتی هست که بازی های جام ملت های آسیا شروع شده که ایرانم در اون حضور داره و فردا در تاریخ 14 بهمن ماه 1402 مقابل ژاپن ساعت 15 بازی داره مرحله حذفی.
خلاصه بگم من آدم فوتبالی نیستم ولی ذهنم رو آموزش دادم تا از آدم های بزرگ
در شرایط حساس،بزرگ وسرنوشت ساز و تصمیماتی که میگیرن و رفتاری که از خودشون نشون میدن نکات مثبت رو یاد بگیرم.
چند روز پیش بازیه عربستان بود با کُره
تیم ملی عربستان یه بازیکنی داره که اسمش رو نمیدونم ولی این شخصیت دوست داره با اذیت کردن و تحقیر کردن بازیکنان بزرگی مثل رونالدو و مسی خودش رو بزرگ و ارزشمند نشون بده و توجه بقیه رو به خودش جلب کنه یعنی بهشون ضربه میزنه حلشون میده یا به نحوی تحقیر آمیز با اونها برخورد کرده
این شخص در مقابل تیم ملی کره هم همین رفتار رو با بازیکن این تیم به اسم (سون) انجام داد، اونو حل داد و موهاشو کشید که روی مخش بره و اذیتش کنه
ولی سون به قدری حرفه ای با این رفتار زشت برخورد کرد که من هنگ کردم
سون بهش لبخند زد و با روی خوش باهاش صحبت کرد و اصلا به رفتار بدش اهمیت نداد و منفی نشد و قسمت منفی ماجرا رو برای خودش ایگنور کرد
تونست ذهنش رو کنترل کنه و با حال خوب بقیه بازی رو ادامه بده
من اینجا فهمیدم که سون اصلا این حاشیه ها واسش اهمیتی نداره
اصلا واسش اهمیت نداره که طرف داره چی میگه
به قول استاد اون فقط نتیجه کارش واسش مهمه
اون تمرکزش رو برای برد تیمش گذاشته
و همین طور هم شد تیم ملی کره در اون بازی تیم ملی عربستان رو شکست داد و به مرحله بعد رفت
اون کسی که تمرکزش روی اصل بود نتیجه ارزشمندی گرفت و تونست این طعم شیرین برد رو تجربه که و توی رقابت ها بمونه و به بازی بعد بره
اون کسی که روی اصل تمرکز نداشت، به دنبال رشد خودش نبود، به دنبال تقویت کردن مهارت های خودش نبود و برعکس میخاست از راه نا درست
یعنی راه تحقیر کردن بقیه به موفقیت برسه شکست خورد و طعم تلخ باخت رو تجربه کرد و اون شخص شاید هیچ وقت هم نفهمه که چرا همش داره شکست میخوره و جایگاه بزرگی به دست نمیاره
چون به دنبال تعغیر و رشد از درون نیست.
و جالبیش اینجا بود واسم که سون آخر بازی بعد از برد به سمت همون بازیکن رفت و بقلش کرد و به نحوی دلداریش داد و از عشق پاک خودش به اون داد.
این بازی و این ماجرا کلی نکات مثبت دیگه داشت واسم که شاید الان نتونم به درستی بیانشان کنم.
از داستان شیرینه بازی کره و عربستان که بیایم بیرون
امشب هم تیم ملی کره با تیم ملی استرالیا بازی داشت
من دقایق پایانی بازی موتجه شدم که این بازی در جریانه
اما خلاصه بازی اینجوری بود که استرالیا یه گل میزنه و یک هیچ جلو میفته
و توی دقایق وقت اضافه نیمه دوم مثلا دقیقه 97 اینا تیم کره با درخشش همون بازیکن معروفمون یعنی سون گل مساوی رو میزنه و توی بازی میمونه
و توی نیمه های اضافه اول دقیقا 105 اینا، بازیکن مورد علاقمون
یعنی سون با یه ایستگاهی بسیار زیبا و استادانه توپ رو گل میکنه و باعث میشه که تیم ملی کره این بازی رو هم ببره و به مرحله بعدی بره و خودشون رو برای بازی بعدی آماده کنن.
به قول استاد این داستان که من تعریف کردم یک الگو تکرار شونده هست
واسه کسایی که روی خودشون وقت میزارن، تمرکزشون روی بهبود خودشونه، توی تله ها نمی افتن، مسیر درست رو میرن و به نکات مثبت توجه میکنن
و کسایی که از این قانون پی روی نمیکنن نتایج جالبی ندارن.
امیدوارم که توی زندگیمون مثل سون و امثال اون باشیم
امیدوارم که خدا هدایتمون کنه به مسیرشون
مسیر افرادی که به آنها برکت داده در دنیا آخرت.
هروز که میگذره من ایمانم به این قضیه که خداوند به صورت سیستمی عمل میکنه و صد در صد نتایج هر شخص رو به صورت خیلی عالی دقیق نسبت به فرکانسی که دارن چه خوب و چه بد دقیقا همون رو بهشون میده، نه کمتر نه بیشتر.
راستی اینم بگم که این هم زمانی هم رخ داد و من این مطالب رو زمانی دارم بهتر میبینم و درک میکنم که کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم از استاد عباس منش تهیه کردم و در واقع این اولین محصولی هست که گرفتم
و واقعا فوق العادس
بهتون پیشنهاد میکنم اگر میخواهید خدا و دلیل رخ دادن اتفاق های روز مره زندگی خودتون و اطرافیانتون و دلیل نتایجی که دارین رو راحت تر درک کنید این کتاب رو مطالعه کنید.
و اما تو
تویی که این متنو خوندی و من ازت ممنونم که به فکر رشد خودت هستی و به دنبال راهیی هستی که خودت رو ارتقاع بدی و هروز بهتر بشی
تو یک انسان بسیار بزرگ و ارزشمندی و مطمعن باش لیاقت تمام اتفاق های بزرگ رو داری
چون هر انسانی به خودش زحمت نمیده که همچین متن های بلندی رو برای بهبود شخصیت خودش بخونه.
استاد عباس منش عزیزم ازت خیلی ممنونم که انقدر توی زندگیت داری حرفه ای عمل میکنی
واقا ازت تشکر میکنم که انقدر دقیق و تمرکزی روی خودت کار کردی و از همه نظر خودت رو ارتقا دادی
و این سایت زیبا رو واسه ما درست کردی
صمیمانه ازتون سپاسگذارم.
این مجرا ها و صحبت ها رو فقط بخشیش رو میشه با کلمات گفت اصلش رو با احساساتمون درک میکنیم.
سلام عزیزم ممممنونم از عشق و احترام و محبتی که از طریق نوشته ات بمن هدیه دادی ممممنونتم و بهترینها را برایت آرزو دارم و امیدوارم منم به زودی به آرزوهام برسم و بیام منم اینجا بنویسم تا امیدی باشه برای بقیه عزیزان ، بازم مممنونم ازتون
درود براستاد عزیز،خانم شایسته و دوستان هم فرکانسم…
درود برشما دوست عزیز…
چندسالی همه جا صحبت های استاد برام پلی میشد و گوش میدادم …یک بار از اینستا کل دوره های استاد رو به قیمت خیلی ارزون یعنی حدود فکر کنم 70هزارتومان خریدم که خب هیچوقت گوش ندادم و تقریبا همون 70تومن هم سوخت…یکی ازدوستام هرفایلی و دوره ای دستش میرسید برام میفرستاد منم گوش میدادم ولی واقعا بگم درکی نداشتم از حرف های استاد…اصلا نمیدونستم روند آموزشهای استاد چجوریه…
فکر میکردم فقط حرف میزنن و نمیدونستم دوره ها تفکیک شده هستن و هرکدوم راجع به موضوعی خاص هستن و تمرین دارن…
تازمانی که دوره قانون سلامتی استاد اومد و اون دوره بازهم بدستم رسید و من حتی انجامش دادم و انجامش میدم الانم ولی از لپ تاپ و گوشیم حذفش کردم و حتما دوره رو تهیه میکنم…
من طبق پیش فرضهای ذهنی که از کودکی باهاشون بزرگ شدم رفتار کردم اصلا خودمو سرزنش نمیکنم دیگه چون واقعا بلدش نبودم که راه درست رو برم و نتایج بهتری بگیرم و حتی زمانمم سیو کنم…
من دنبال میانبر و رها صد ساله رو یک شبه پیمودن بودم که بعدها متوجه شدم همیچین چیزی وجود نداره و برای پیشرفت باید بهاشو بدم و تکاملم رو طی کنم…
باهمه ی حرفهایی که زدم میخوام بگم من به یقین در این فرکانس بودم ولی درکش نمیکردم…
من واقعا خواهان تغییرم و خیلی هم پیگیرم واگر تاالان نتایجم خیلی بزرگ نبوده خداوند و هدابت خداوند رو درکش نکردم…
بی نهایت استاد و خانم شایسته رو تحسین میکنم …داشتم فکر میکردم که همچین مدل زندگی و کسب وکار برازنده استاد وخانم شایسته هست که اونو زندگیش میکنن…
منک به تازگی وارد سایت شدم و دوره هم خریدم الان متوجه میشم کنترل ذهن خیلی سخته…
تمرکز برزیبایی ها برای کسیک یک عمر تمام توجه برروی موانع بوده چقد سخته و چقد کنترل کردنش سخته…
چقدامکانات و ثروت و فراوانی توی جهان هست …چقد زیبایی هست…چقد رابطه های خوب و عالی هست ولی کسی میتونه اینا رو ببینه که بقول استاد توی مدارش هست…
منک توی این مدار نبودم چون اولا که دوره ها رو بدون پراخت بها استفاده میکردم وبعدهم درکی نداشتم ازش…
الان خوشحالم که براحتی دوره خریدم و هیچ مانعی هم ندارم که کل دوره ها روبخرم فقط میگم تو زمانش خداوند منو هدایت میکنه به سمت خرید اون دوره ای که نیازمه چون الان دوره احساس لیاقت رو کارمبکنم…و عجله ندارم دوست دارم تکاملم رو طی کنم ولی میخوام اینقد متمرکز کارکنم که تکاملم رو نهایت طی یکسال طی کنم…
اصلا کامنت گذاشتن من اینجا به یک منظور دیگه بود…
اینجا ایرانه و اکثریت میگن توی بد دوره ای بدنیا اومدیم و موارد دیگر …..
من میلیونها بار خدارو باتمام وجودم شکر میکنم که توی زمانی دارم زندگی میکنم که استادعباسمنش وخانم شایسته و شما دوستان هم فرکانسم دارید زندگی میکنید…
میلبونهابار خداروشکر میکنم که زمانی که وقتش بود خداوند منو به سایت هدایت کرد و به دوره ها…
یادمه 18 سال پیش هم خدارو بابت اینکه من معتاد شدم میلیونها بار شکر کردم چون اگر معتاد نمیشدم با NAآشنا نمیشدم…معتاد شدن من باعث آشنایی باNAوقرار گرفتن درمدار رشد وآموزش و نهایت به بهترین جای ممکن سایت استاد عباسمنش هدایت شدم…بازهم میلیون ها بارشکر که با شماها هستم این پدیده همزمانی زندگی من باشماها خیلی عالیه برام..ازتون سپاسگزارم
عاشفتونم
سلام و وقت به خیر
امیدوارم هر جا که باشی حال دلت عالی باشه
خیلی شگفت انگیز و تاثیر گذار نوشتی
به نظر من قابل تامل و من به فکر فرو برد و جالب بود
سپاسگزارم بابت این که چه نگرش عالی داری و یه دید دیگر به این موضوع نگاه کردم
متشکرم
درود بر اساتید آگاهی بخش
بنام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هام
.
این سفر بینظیر
این سفر رویایی
با یک ورزش حرفه ای در یک باشگاه حرفه ای کنار دوستانی هم فرکانس
داره پایان پیدا میکنه
.
چقدر تحسین برانگیزید
این همت شما در ساخت اندام رویایی و سالم
هررلحظه هزاران افرین میگم به همت شما
به توانمندی شما
خدایاشکرت
.
زیبایی، اراده، ایمان، ثروت، سلامت، رابطه زیبا، همه اینها در قاب دوربین شما.
.
پارادایس بزرگ و جادار که نه تنها فضای بزرگ خونه که طبیعت اطرافش انرژی ادم رو بازیابی میکنه.
.
و هرروز امکانات بیشتر برای رفاه بیشتر
استارلینک، معجزه دنیای اینترنت
همهچیز همیشه درحال اسان تر شدن و راحتتررشدنه
خدایاشکرت
خدایاشکرت
.
صحنه رقابت فورد و بنز
دوتا غول اتومبیل سازی جهان
خیره کننده و زیبااااا
.
مریم جان ممنون که یادمون آوردی اهدافمون رو واضح کنیم
دقیق کنیم
و براش پلن بزاریم
.
عاشقتونم
دوانسان فوقالعاده رها، آزاد، الهام بخش
.
سپاسگزارم
«هر که شد محرمِ دل در حرمِ یار بِمانْد؛ وان که این کار ندانست در انکار بِمانْد»
«اگر از پرده برون شد دلِ من عیب مکن ؛ شُکر ایزد که نه در پردهٔ پندار بِمانْد»
«صوفیان واسِتَدَنْد از گروِ مِی همه رَخْت ؛ دلقِ ما بود که در خانهٔ خَمّار بِمانْد»
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته بزرگوار و همه تک تک دوستان عزیزم در این سایت. چقدر از دلتنگی اشک ریختم با این فایل و دلتنگ روزهای سفر به دور آمریکا و دوستان نازنینم شدم. این فایل نشانه امروزم بود. امروز یکشنبه 28 اسفند 1401 حوالی 4:25 عصر و من توی ایستگاه آتشنشانی توی تراکFF7 نشستم براتون کامنت مینویسم. یه وقتایی بهتون میگفتم 14 روز کار 14 روز استراحت جای شکر داشت که اینقدر آزادی زمانی دارم ولی خب هر سال 1 روز شیفت ها جابجا میشه(سالهای کبیسه دو روز) و این یعنی سال 1413 به بعد این شیفت میتونه تعطیلات نوروز رو خونه باشه. امیدوارم دلشون برام تنگ بشه چون خیلی زودتر از اینها من از پیششون خواهم رفت و به آزادی مالی، زمانی، مکانی خواهم رسید به لطف هدایت و حمایت رب العالمین جان. به شخصه شور و شوق و حال و هوای آخر اسفند رو بیشتر از اول فروردین دوست دارم.
تو این لحظه ای که دارم کامنت مینویسم یک روز و هشت ساعت و بیست و چهار دقیقه دیگه مونده تا تحویل سال 1402 و اعتراف میکنم بشدت دلم برای شما بچه های سایت تنگ شده و اشکم سرازیره. و بعد از دیدن این فایل گفتم خداییش کجایین بچه ها. دلتنگ صحبتهای توحیدی تون هستم ، بازم برای همدیگه از تجربیات مون بگیم و از دستان گره گشای خداوند که چطوری زندگی مون رو چیدمان میکنه.
«هر مِیِ لعل کز آن دستِ بلورین سِتَدیم ؛ آبِ حسرت شد و در چشمِ گهربار بِمانْد»
«جز دلِ من کز ازل تا به ابد عاشق رفت ؛ جاودان کس نشنیدیم که در کار بِمانْد»
«از صدایِ سخنِ عشق ندیدم خوشتر ؛ یادگاری که در این گنبدِ دَوّار بِمانْد»
امروز میخواستم از خوابگاه شرکت بیام تا پالایشگاه. هوا کمی گرم و آفتابی بود. و مسیر هم بشدت پرت و دور افتاده. از خوابگاه زدم بیرون و گفتم حمید نکنه یادت رفته مسبب الاسباب کیه؟ از خودش درخواست کن تا برسونتت به پالایشگاه. اومدم سر خیابون کمتر از یک دقیقه یه ماشین زد ترمز. کجا میری، فلانجا، گفت مسیر من یه جای دیگه اس ولی بیا تا یه جایی برسونمت حداقل ماشین گیرت بیاد. خلاصه سوار شدم. تو عسلویه وقتی با یکی سلام کنی بجای احوال پرسی بهت میگه کدوم شرکتی؟ کارت چیه؟ پالایشگاه دوم کار میکنم، آتشنشانم. عه داداش منم قبلاً آتشنشان بود توی پالایشگاه دوم ولی چند ساله رفته فلانجا. کیه؟ فلانی… عه جدی میگی ، خب فلانی مسئول شیفت مون بود. دیدیش بگو حمید امیری سلام رسوند. کلی راه مسیرش رو عوض کرد منو رسوند تا یه جایی که مسیرم سر راست باشه، هر چی بهش اصرار کردم مسیرت دور میشه میگفت من الان وقتم آزاده هیچ مسئله ای نیست. هر چی هم اصرار کردم کرایه نگرفت. خداحافظی کردم و حدود دو دقیقه بعد یکی دیگه وایساد برام. این یکی هم کلی راه منو رسوند تا جلوی پالایشگاه ، و فقط پنج تومن کرایه گرفت، گفت هیچی هم ندادی ندادی. همین مسیر رو آژانس 100 تومن میبره. و دستان خداوند منو رسوند تا پالایشگاه، توی زمان و مسیری که ماشین گیر نمیاد، که حتی از این ساده تر هم میتونست منو ببره و برگردونه به فراخور باورهای خودم .
آخییییییشششش خدا میدونه چقدر حرف تو دلم مونده بود.
«بر جمالِ تو چنان صورتِ چین حیران شد ؛ که حدیثش همه جا در در و دیوار بِمانْد»
«به تماشاگَهِ زلفش دلِ حافظ روزی ؛ شد که بازآید و جاوید گرفتار بِمانْد»
دوستان پیشاپیش سال نو بر شما مبارک.
از درگاه خداوند برای همه تون بهترین ها رو درخواست میکنم. الهی توی این سال دستاوردهای طلایی خلق کنید. دستان خداوند برنامه هاتون رو چیدمان کنه و توی آغوش خداوند به خواسته هاتون برسید. درهایی از فراوانی و ثروت بینهایت به زندگی تون باز بشه و هزاران چراغ سر راهتون روشن بشه، هزاران در براتون باز بشه، هزاران مسیر براتون هموار بشه. به سادگی و به راحتی و به آرامش و به لذت، بینهایت نعمت و ثروت و آرامش به زندگی تون بیاد. آزادی مالی، زمانی، مکانی رو برای خودتون خلق کنید. خیلی دوستتون دارم و دلتنگتون هستم.(اول خواستم تک به تک اسماتون رو بنویسم و بگم چقدر دوستتون دارم ولی گفتم شاید بعضی از اسمها از قلم بیافته، پس میگم همه شما اعضای خانواده ام)
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
قُلْ إِنَّ رَبِّی یَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُیُوبِ بگو: همانا پروردگارم که دانای غیب است، حق را القا می کند.
اقا حمید گل و موحد سلام ،
الان که این کامنت را می نویسم روزدوم سال جدید أست ، سال نو بر شما و تمام اعضاء این سایت الهی مبارک ، نمی دونید کامنت شما چه حس خوبی بهم داد حس ارامش حس اینکه خدا همین جاست ، خدا به راحتی می بخشه و هدایت می کنه بدون اینکه چیزی بخواد ،چقدر ما با این خدا بد تا کردیم . الان پیش هر مشاور و کار بلدی بری برای اینکه یک راهنمایی کوچولو بکنه کلی پول ازت میگیره ، مثل اتفاقی که برای ما افتاد چند سال پیش ، برای مشورت و راهنمایی پیش یک حسابدار رفتیم و هیچی اطلاعات خاص و جدیدی هم نگفت و کلی هم پول گرفت. خدا میگه فقط من را باور کنید اجابت کنید چرا را گلوت شیطان را می خوریم و به غیب باور نداریم به قدرت خدایی که یک مورچه و کفش دوزک را هم هدایت می کنه اخه جهان به این منظمی مگه میشه قانون نداشته باشه . هفته پیش مشکل چشم داشتم رفتم اسکن کردم عکس اسکن را که نشان داد گفتم خدایا تو این همه رگ و مویرگ را چطور اینقدر دقیق چیدی ، به قول استاد درمان هر دردی درون خود ماست ، کسی که چشمان به این دقیقی خلق کرده ، درمان هم می کنه ، عکس چشم را که دیدم یاد yellow stone افتادم که استاد درون را فرستاد بابًا و اون مناظر بی نظیر را دیدیم . خود وجود انسان که از یک تک سلولی چنین دقیق و منظم خلق شده برای اثبات نظم و قانون و هدایت و سیستم دقیق کافی أست حالا دیگه چه برسه به این همه کهکشان و سیاره و ….
الان از این حس خوب و خدای خوب فقط اشکم داره میاد ، نمی دونم ، متن شما در این اول صبحی خیلی حس خوبی داد . نمی دونم چرا ولی حسم گفت اینجا بنویسم شاید خیلی مرتبط به کامنت شما نباشه ولی سر منشاء حس خوبم کامنت شما بود .
الهی در این سال جدید همه ما قوانین را بهتر و بیشتر درک و عمل کنیم .
پاینده باشید
سلام و درود فراوان به شما خانم خالقی گرانقدر. سپاسگزارم از لطف و محبت شما. سال نو بر شما و خانواده محترم مبارک. الهی که سالی پر از نعمت و ثروت و فراوانی و برکت برای خودتون خلق کنید و رب العالمین همواره هدایتگر و حمایتگر شما باشه به سوی خواسته هاتون. خیلی ممنونم که برام کامنت نوشتین و خدا رو شاکرم که کامنت من براتون احساس خوب و مثبت ایجاد کرده. و این احساس مثبت و خوب یعنی اتفاقات مثبت و خوب در راهند.
یه کلمه ای هست توی قرآن «مبین» به معنی واضح و آشکار. فکر میکنم بالای صد و خورده ای بار تکرار شده. پیامبران خودشون رو نذیر مبین معرفی میکردن. یعنی انذار دهنده آشکار ، کسی که هیچ جای شکی تو کارش نبوده، یا در مورد قرآن میگه کتاب مبین، یا به پیامبر اسلام از فتح مبین میگه، یا بعضیها که دلایلی ارائه میدادن آشکار و واضح «سلطان مبین» یا فرعون موسی رو متهم میکنه به سحر مبین ، یکی از این مبین ها در مورد شیطان گفته شده.
وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ
ﻭ ﺍﺯ ﮔﺎم ﻫﺎﻱ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻧﻜﻨﻴﺪ ، ﻛﻪ ﺍﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺷﻤﻨﻲ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺍﺳﺖ
دقیقاً همین جمله در انتهای 3 آیه اومده. و توی یه آیه دیگه بجای دشمن آشکار گفته به فحشا امر میکنه.
صد البته همیشه و فقط حق و اولویت با هدایت الهیه. این شیطون فلان فلان شده به عزت خداوند قسم خورده که فقط گمراهمون کنه. چه خیری از این موجود ممکنه بهمون برسه ؟ و اون حدیث پیامبر که استاد عباس منش هزار بار برامون گفته، شرک در دل مومن مثل مورچه سیاه روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب راه پیدا میکنه.
امیدوارم همیشه سلامت باشید و همیشه چشمانتون منور به نور الهی باشه، و بقول حافظ «تنت به ناز طبیبان نیاز مباد»
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام نسرین خانم عزیز
ظهر قشنگ بهاریتون به خیر و شادی
سپاسگزارم به خاطر کامنت توحیدی و زیبایی که نوشتید
اونجاهایی که راجع به قدرت خداوند و نظم جهان هستی
خلق انسان از یک تک سلولی و … گفتید خیلی برای من احساس امید و سرزندگی داد
اینکه بدونم من به یک نیروی ابر قدرت که کل کیهان رو داره مدیریت می کنه وصل هستم
و دست خداوند رو باز بگذارم و بهش اعتماد کنم و ازش بخواهم که اون مدیر برنامه های من باشه
اون دستور بده و من بگم چشم و عمل کنم
این همون چیزی که زندگی من رو تبدیل به بهشت می کنه :)
همون اتفاقی که برای استاد و خانم شایسته افتاده
امیدوارم همیشه یادم بمونه که من هیچی نمیدونم و اون همه چیز رو میدونه و همیشه ازش درخواست کنم :)
خیلی کامنت شما احساس خوبی بهم داد
سپاسگزارم به خاطر وجود ارزشمندتون
سلام حمید جان
امیدوارم همین الان که داری کامنت منو می خوانی حال دلت عالی باشه
چقدر زیبا و دلنشین نوشتی که…
امیدوارم دلشون برام تنگ بشه چون…
چقدر احساس لیاقت و ارزشمندی تو این صحبت هایت بود…
چقدر ابن کامنت شما حس و حالم رو خوب کرد و بهم انگیزه و امید داد
اونجایی که گفتی خداوند دستای مهربانش رو برای شما فرستاده و شما رو رسوندن تا پالایشگاه
دقیقاً تایید می کنم برای خودم هم این چند روزه به طرز معجزه آسایی چند بار این اتفاق افتاد
من دیرم شده بود داشتم از خونه میزدم بیرون با احساس خوب و امید به خدایی که کل این جهان رو هدایت می کنه درخواست می کردم که خدایا من دیرم شده نمی خواهم اسنپ بگیرم وقت ندارم با اتوبوس و تاکسی هم برم خودت دست مهربانت رو بفرست من رو تا مقصد ببره و شاید باورت نشه
چند بار موقعیت پیش اومد یکی دو دقیقه تو خیابون ایستادم و دیدم کسی نیومد گفتم خدایا شکرت که موجودی دارم و اسنپ هم فراوانه و موبایلم هم بسیار پیشرفته است و نت دارم و… خدایا شکرت برای تکنولوژی که اینقدرررر کارو برای من آسون کرده…
آقا من این ها رو می گفتم و میرفتم تو برنامه اسنپ قبل از درخواست ماشین یه موتور یا ماشین یه آشنا منو میدید صدام می کرد می گفت بپر بالا بریم :)
منو میگی ذوق و شوق بود که کل وجودم رو پر می کرد
دیگه می خواهم ذهنم رو شرطی کنم با همین مثال ها بگم خدا همیشه هوای منو داره خدا راننده و دست مهربونش رو برای من می فرسته حتی اگه وسط بیابون یا جنگل باشم
آقا حمید سپاسگزار خداوندم به خاطر وجود ارزشمندت
سپاسگزارم که باعث شدی این حرفای قشنگ گفته بشه و من بنویسم
خیلی دوستت دارم مرد موحد در پناه الله مهربانی ها باشی
سلام و درود به محمدحسین عزیز. سال نوت مبارک. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه و احساست خوب و مثبت ، که احساس خوب اتفاقات خوب رو بهمراه میاره. امیدوارم از ماه رمضان هم حسابی بهره ببری. من خودم حقیقتش توی این ماه خیلی احساسم خوبه، و همیشه درهایی از نعمت و رحمت الهی در این ماه به زندگیم باز شده. ممنونم از دعای خیرت و ممنونم بخاطر کامنتت.
خدا همیشه با تمام وجود داره نعمتهاش رو برامون میفرسته، منتها ما تو مدارش نیستیم که دریافت کنیم.
امروز توی تمرین ستاره قطبیم از خداوند درخواست آگاهی بیشتر از قبل کردم. درخواست بهره ای از آگاهی های قرآنی کردم. امروز وقتی داشتم قرآن میخوندم رسیدم به این آیه.
«وَقَالَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ لَوْلَا یُکَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِینَا آیَهٌ کَذَٰلِکَ قَالَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَیَّنَّا الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ»
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﺩﺍﻥ ﻭ ﻧﺎﺁﮔﺎﻫﻨﺪ ، ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺳﺨﻦ ﻧﻤﻰ ﮔﻮﻳﺪ ﻳﺎ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﻧﻤﻰ ﺁﻳﺪ ؟ ﮔﺬﺷﺘﮕﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻴﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ ; قلب ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺷﺒﻴﻪ ﺍﺳﺖ . ﺗﺤﻘﻴﻘﺎً ﻣﺎ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺑﺎﻭﺭ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ. (١١٨ بقره)
یه عده به پیامبر میگفتن خب خدا چرا با ما حرف نمیزنه. گذشتگان شون هم همینو میگفتن ، خدا چرا با ما حرف نمیزنه.
خدا در پاسخ به این افراد چی میگه ؟ تشابهت قلوبهم. حالا نمیخوام برداشت شخصیم رو از کلمه تشابهت رو بنویسم ممکنه من اشتباه کنم ولی معنی قلب که واضحه. چرا خدا در پاسخ به این افراد به چشم و گوش و ذهن اشاره نکرد، رفت سراغ قلب ؟؟ نگفت تو چشمت خدا رو نمیبینه ، گوشت صدای خدا رو نمیشنوه، افکارت سمت خدا نمیره … نه میگه قلب هاتون مسئله داره. قبول داری همه آدم ها این قلبه رو دارن ،شاید یکی کر و لال باشه یکی نابینا ولی همه این قلب رو دارن. همه شرایطش رو دارن با خدا ارتباط قلبی بگیرن. اگه نمیگیرن بخاطر اینه که «فی قُلوبِهِم مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللهُ مَرَضا» کسی که قلبش بیمار باشه خدا به بیماریش اضافه میکنه.
نامبرده بازم رفت رو منبر. یکی اینو بیاره پایین …
الهی 1402 برات پر از دستاوردهای طلایی باشه که بتونی زندگیت رو در همه جوانب عالی خلق کنی. در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی محمدحسین عزیز.
حمید جان سلام
بقول خانم شهریاری یه کلمه از کامنتتو نباید از دست داد.
چقدر من هم دلم تنگ شده بود برای ترکیب جادویی حافظ و سفر نامه و توحید و قرآن و همینکه ایمیل رو چک کردم گفتم ایول حمید دوباره کامنت زد و دلم تازه شد
نمیدونم فال میگیری یا آگاهانه ترکیب میکنی هر دوم هست مهم اینه که عالی در میاد ترکیب حافظ و حافظه و توحیدت
من امروز صبح بندر دیلم بوشهر رو بدرود گفتم و این پیام رو از بام ایران یاسوج زیبا برات مینویسم در کنار بخاری
در حالی که افسون زیبایی جاده های بینظیر زاگرس مسیر دیلم گچساران یاسوج شدم که انگار خدا یه تیکه از پازل بهشت رو انداخته اینجا
اصلا یه چیزی میگم یه چیزی میشنوی
یادمه استاد توی فایلی میگن برای ایام عید وردارین برین جنوب کشور بینظیره
و راست هم میگن
خلاصه خیلی باحالی آقا حمید
جالب بود قبل از اینکه برم توی مسیر با خودم میگفتم کاش این مرد یه راه ارتباطی داشت که بهش میگفتم بیا تا ببینمت ببینم چه میکنی و بشینیم ساعتها گپ بزنیم یه دفعه ببینیم دارن اذان صبح میگن و نصف حرفهامون هم مونده
ای که چقدر دلم برای اونجور شبها تنگ شده
انشالله که سال عالی براتون باشه و هر سال از امسال بهتر
یا حق
سلام و درود مجدد به شما آقا جواد. آره واقعا حق با شماست ،در همه موارد ، هم اون تحسین زیبایی ها و هم اینکه ای کاش شرایط ارتباطی و گفتگو فراهم بود. این روزها من عسلویه هستم از 28 اسفند شیفتم شروع شد و تا صبح سیزدهم اینجام . هر چند من خیلی وابستگی به تاریخ تقویم ندارم، هر وقت حالم خوش باشه اون لحظه عیده برام و میزنم به دل کوه و دشت و جاده و از نیایش طبیعت لذت میبرم. جاتون خالی عسلویه هم کلی مسافر اومدن. خلیج نایبند و جنگلهای حرّا و سواحل هاله کنار عسلویه واقعاً زیبا و چشم نوازه، هر موقع اومدین این سمت حتماً ببینید.
در مورد حافظ، یه وقتایی به صورت رندوم میرم سراغ حافظ یه وقتایی به محض اینکه از خواب بیدار میشم یه مصرع حافظ میاد به ذهنم و دائما تکرار و تکرار میشه. امروز صبح که بیدار شدم این بیت ها دائم تکرار میشد توی ذهنم «زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد؛ از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد» «صوفی مجلس که دی جام و قدح میشکست ؛ باز به یک جرعه مِی عاقل و فرزانه شد» و همینطور در مورد آیات قرآن. در کل هر آنچه که هست رو من از خداوند میبینم. اون به دلمون میندازه. اونه که بر قلبمون جاری میشه. و بازم بقول حافظ «آنچه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم»
امیدوارم حسابی از سفر لذت ببری. روی دستان خداوند، توی آغوش خداوند سفر کنی. و هر جا میری دستان خداوند بهت خدمت کنه. هدایتگرت باشه، دستان خداوند بینهایت نعمت و ثروت بهت بده. هر جا قدم میذاری خداوند ازت پذیرایی کنه. هر چند میدونم با مداری که توش هستی قطعاً همینطور خواهد بود و انسانهای ارزشمند مثل خودت سر راهت قرار خواهند گرفت.
در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی،در امنیت کامل ، در بهترین زمان و مکان و شرایط.
آقا حمید عزیز سلام. استاد گرامی و دوستان سلام. سال نو همگی مبارک. با ارزوی خلق بهترین اتفاق ها در سال جدید.
ممنون از کامنت های همیشه عااالیتان. همیشه از کامنت های شما و یکسری دیگر از دوستان، درس ها میگیرم و لذت می برم.
در پناه خدای خوبی ها، خدای مهربونی ها
شیما
سلام و درود به شما خانم محسنی گرانقدر. از لطف و محبت شما ممنون و سپاسگزارم.
سال نو بر شما مبارک ، برای شما و خانواده تون سالی پر از خیر و برکت و فراوانی نعمات و ثروتها رو از خداوند درخواست میکنم. الهی حال دلتون خوب خوب خوب باشه و احساستون مثبت و عالی. که حال خوب ، اتفاقات خوب رو برامون به همراه میاره و نتایج خوب رو میتونیم خلق کنیم.
از شما بخاطر کامنت تون سپاسگزارم.
در پناه جان جانان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیزم
خدایا صدهزار مرتبه شکرت برای اینهمه امکانات عالی این باشگاه و این حرکات عالی ورزشی مریم جان و استاد جان کنار این دوستان ورزشکار و زیبا و خوش اندام نیلوفر عزیز و فرزین عزیز تحسین میکنم این اندام رویایی و زیبا شما عزیزان که چقدر باعث افتخار من هست که بگم منم. بدنم عضله ای و فوق العاده شده و همچنان هم داره زیباتر و رویایی تر میشه و خدا میدونه چقدر خوشحالم و شکرگزاری میکنم که انقدر اندامم تغییر کرده و زیباتر شده و همچنان این نتایج با تعهد من ادامه دار هست
چقدر راهروی که به استخر منتهی میشد دیوارهاش زیبا نقاشی شده بود و دو تا استخر زیبا و تمیز سونا بخار و اینهمه بهداشت و تمیزی و دوش بعد از شنا و خوردن غذای عالی کباب که بعد از این ورزش خوردنش بی اندازه لذت بخشه هم صحبتی این دوستان عزیز با شما از زیباییها گفتن و شنیدن چقدر لحظات خوبی رو گذروندید ابراز عشق فرزین و نیلوفر عزیز و استاد و مریم جانم چقدر خواسته داشتن و تجربه کردن چنین عشق بدون وابستگی و زیبایی رو در من ایجاد میکنه که ایمان دارم بهش هدایت میشم
و اولین تصویر از پارادایس زیبا و دوست داشتنی به خدا که هیچ خونه خودم آدم نمیشه اونم این بهشت رویایی و چقدر چمدونهای زیبا و خوشرنگ و پری از سوغاتی آماده کرده بودید برای سفر به ایران و با نشونه ها کاملا تسلیم و رها این سفر رو کنسل کردید و با هدایت الهی راهی سفر رویایی به دور آمریکا شدید و چه تحول و زیبایی و رشد و گسترشی رو ایجاد کردید با این فایلهای زیبا و بینظیر چقدر ما رو بزرگتر و رشد یافته تر و با اینترنت و تکامل یافته تر و پر از خواسته های زیبا کردید
تحسین برانگیز هست مریم عزیزم که انقدر خونه رو تمیز و زیبا دیزاین کرده و مرتب و تمیز کرده و به سفر رفته و وقتی برگشتید این زیبایی و تمیزی خونه این بزرگی و نور زیبا خونه طبیعت بکر پارادایس چشمه جار زیر خونه دیوانه میکنه آدم رو و این چمدونهای دست نخورده که انشاالله در زمان مناسب در ایران باز میشه و قلب خانواده عزیزتان و ما رو شاد میکنه حضور پر از خیر و برکت شما که انشاالله لایق باشم با نتایج عالی در کنارتون باشم
اینترنت استارلینگ که با درخواست شما برای یه اینترنت راحت که بشه رو سقف ماشین نصب بشه جهان به سرعت پاسخ داده و شما با آزادی مالی به راحتی این اینترنت تخت رو که راحت و سبک روی سقف ماشین نصب میشه و در حال حرکت و در هر جایی که زیر این آسمان عظیم باشید اینترنت هم هست و کارها رو بازم راحتتر و سریع تر و لذت بخش تر میکنه واقعا چه میکنه این ایلان ماسک عزیز که با این تحول عظیم لایق ثروت و بهترین نعمات خداوند هست
درختان زیبای پارادایس که آروم آروم رنگ پاییزی گرفتند برگ ریزان کردید و بعضی از برگهاشون هم زرد شده چمنها زرد شدند و تراک فورد که با رنگ قرمزش وسط این زیباییها جلوه گری میکنه و تمیز کردن سرویس بهداشتی تراک و برداشتن تراک کمپر از پشت ماشین خیلی راحت و آسون با فشردن یه دکمه خیلی راحت پایه هاش رو زمین قرار میگیره و 12972 کیلومتر رانندگی در این سفر که 1000 کیلومتر رو با نیروی الکترونیکی رانندگی کردید و بقیه رو با سوخت بنزین و سه هزار دلار هزینه بنزین شده چقدررررررر این فورد سفر رو راحت و زیبا و پر خیر و برکت کرد چقدر آسون شدید برای اسونی ها
ااااااااااای جانم به این مرغ و خروسها که چقدر خداوند زیبا مدیریتشون کرده چقدر زیبا و سالم و سرحال بودند و آقا خروسه هم آمدند روی دست شما نشستند و چه زیبا بود اون مرغی که پرید تو سطل غذا و از منبع اصلی غذا خوردن رو شروع کرد چقدر غذا دادن به این موجودات باشکوه و زیباست چقدر دیدن خوردن این موجودات که انقدر زیبا خدا بهشون روزی میده لذت بخشه ،این خدای روز دهنده شکرررت
بازم هنرنمایی فورد و عملیات نجات ماشین فرو رفته در گودال گل دم سازندش گرم چی ساخته واقعا ارزش عظیمی خلق کردند
تحسین دوستان عزیزم سمیه جان و همسرشون آقا فرزین و نیلوفر عزیز استاد جان و مریم عزیزم سه زوج موفق و خوشبخت و همگی ورزشکار و خوش اندام که من این الگوها رو بارها تحسین میکنم و نشونه میبینم که در مدار رابطه عاطفی دل خواهم لاجرم هدایت میشم چون هست میشود و خداوند قادر و غنی و نامحدود میتونه منو به فرد هم فرکانس خودم به راحتی هدایت کنه خدایا سپاسگزارم
مریم عزیزم که از زمانی که تودرتو پنجاه دو روز زندگی کردید تو اون محیط کوچیک الان از بزرگی خونه پارادایس از ظرفشویی بزرگش از اتاق خواب و تخت پایین بیشتر لذت میبرید و چقدر براتون لذت بخشه داشتن این فضای رویایی این بهشت زیبا و شما هم همیشه شکرگزار خداوند هستید و تجربیات عالی این سفر که شما رو به انسان بزرگتر و قویتر و تکامل یافته تر و رشد یافته تری تبدیل کردبه که واقعا برای من هم به عنوان یه همسفر با این فایلهای زیبایی که توسط شما دو عزیز دل گرفته شده همینطور تاثیر گزار بوده و من با تمام قلبم از شما سپاسگزارم و مثل همیشه با تمام قلبم و وجودم میگم من عاااااااشقتونم خداروشکر که این سفر پر از زیبایی و عشق و شادی و لذت و سلامتی و دوستان عالی و فوقالعاده بود و به راحتی و زیبایی و با هدایت الهی رفتید و به سلامتی برگشتید به خونه و استاد جان عاشقتم که در طول سفر با خوندن دیدگاه های ما لحظات خوبی رو تجربه کردید خداروشکر که منم با دیدگاهم در این سفر رویایی همراه شما بودم خدایا عاشقتم که عاشقمی
به نام خدای مهربان.
سلام استاد عزیزم و مریم خانم دوست داشتنی ،اول اینکه چه دوستان خوبی هستن که باهم رفتین ورزش،استخر و ناهار.چقدر خوب بود این قسمت،پر حس خوب.
لین وسایل ورزشی واقعا خوب هستن،جقدر قدرتمند میکنه عضلات رو،چه خوب فرن میده،چه اندام مناسبی میسازه.
چقدر این باشگاه ورزشی مجهزه،مجهز که جه عرض کنمندیدم جایی که هماستخر بزرگ،هم وگباشگاه ورزشی انقدر بزرگ و هم زمین بسکتبال ارائه کنه و قطعا عالی هست.
جقدر عشق بین این دوستاتون در جیم مشخص بود،به امید روزای بهترباهم.
شرط میبندم حموم پردایس دیگه براتون 10برابر قبل زیبا بتظر برسه و 100برابر قبل سماسگذاری کنید،چه خوبه که دستان خدا بودن که در سفر شما مرغ و خروس ها رو مراقبت کنن و همه چی به خوب یمیش بره تا بیان و این لذت هار بعد سفر ببرید.چون خیلی خوبه که از سفر برگردی و ببینی که درخت های مردایس سرجاشونن،استوار و سبز و بعصیاشونم پاییزی،مرغ و خروسا سالمن و بی صبرانه استاد میره بهشون غذا میده.
البته احساس کردم خروسه اولش که استاد میگفت بیان بقل عمو داشت میگفت: باز منو کاشتی رفتی،تنها گذاشتی 50روز رفتی!
ولی بعدش یکم نگاه کرد دیدش دلتنگه یه رویی به سمت استاد کرد که آشتی کنه.
بسیار خوشحالمکه رمیم خانم رانندگی رو از سرگرفتن اونم با سانتافه که ماشین خیلی مناسبیه و دارن لذت میبرن با همین مدل.
چقدر بنز این دسوتون خوب بود،من تازگیا تو استانبول این مدلارو میبینم فقط میخوام در مدح این مشاین از زیبایی ها و خوبی هاش بگم،تیلی مدلشو دوست دارم.
این فایل نمود فراووانی ثروت،نعمت، روابط،،بیعت،شهر،آشپزی معرفی مکان و گردشگری بود.
خیلی عاشق کارتونم و ممنوتونم که ایت نعمت هایی که برای همه هست رو نشون دایدن این فراووانی رو تا ماهم بتونیم در این دنیا لذت ببریم.
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
خداروشکر میکنم
نه یک بار بلکه 100.000 بار
هر روز نه هر دقیقه در حال هدایت منه
زمانی که تسلیم میشم
زمانی که میگم خدایا من عاجز من ناتوان در برابر عظمت تو
تو میدونی تو عالمی تو قدرت داری
و ایمان دارمکه با تمام وجودم به راه راست هدایتمخواهی کرد
و میام و تسلیم بودن رو تمرین میکنم نه که فقط حرف بزنم هرلحظه با ارامش میگم خدایا من تو این مسئله ضعف دارم تو هدایتم کن به باور های درست
تو هدایتم کن به مسیری که شرک هام شسته بشه از دلم
و خدای مهربان من با تمام وجود برای من انجام میده
الله اکبر از این معجزات
میخوام از داستانی بگم که از گفتنش پیش خودم خجالت زدم و قلبم از خودم شکسته که با خدا نارفیقی کردمو اون باز نجاتم داد….
دقیقا چند ماه پیش متوجه احساسم به یک شخص خاص تو زندگیم شدم
اما وجودم و تمام حسم به من میگفت این ادم مناسب تو نیست
و از طرفی کلافه بودم
که منی اینهمه رو خودمکار کردم حالم خوب بود
هدف دارم شکرگزارم پس چرا این اتفاق افتاد و من وابسته این ادم شدم
ادمیکه میدونم هیچ ربطی به ایده ال های من نداره از نظر اخلاقی
من از شکستگی وجودم گریه ها کردم
و بین گریه هام به خودم گفت
خدایا من 6 ماه بود این ادم رو ندیده بودم
به وسیله یکی از دوستامکه تو هدایتمکردی و تو یه خواب به منگفتی برو ببینش من دوباره این ادم رو دیدم
چرا؟؟؟
وسط گریه هاممیگفتم خدایا تو به من بگی با سر برمتو دیوار میرم واسه همینم رفتم و اون ادم هارو ملاقات کردم پس بگو که میخواستی به چی برسم
و همش به خودم میگفتم ته این دلشکستگی ها یک اتفاق خوبه یک اتفاق بی نظیره
بله درسته من بعد از مدتی فهمیدم دلیل اینوابستگی و دلبستگی به خاطر اون موفقیت های نسبی بود که اون ادم داشت و مننداشتم
منفکرمیکردم ادممناسبی نیستم واسه هیچکس
من فهمیدم که خودم رو همینطور که هستم نپذیرفتم و فکر میکردمفیزیک من وضعیف مالی و شغلی من
باید تغییری کنه تا من ارزشمند باشم
و خدا به وسیله این هدایت ضعف هامرو نشونم داد
وخودش کمکم کرد تا بهبود بدمش :)
غزت نفس کاذب رفت کنار
به صفر رسیدم تو عزت نفس و بعدش
جاش رو داد به یک عزت نفس واقعی
واین عزت نفس واقعی چندین و چند پله رفت بالاتر البته قدم به قدم
انقدر به خودم گفتم ارزش های واقعی ایت با شرایط حال حاضر رو ببین و همین که هستی رو بپذیر و فقط برای خودت ، خودت رو بهبود بده
تمرین کردم
رو خودم کار کردم
بهتر و بهتر شدم
تو اهدافم جدی تر شدم
دیگه چیزایی که قبلا مقاومت ذهنیم بود حالا نبود
و رو اون ادم دیگه حس خاصی نداشتم
که اره من حتما این رابطه رو میخوام
و اما گذشت و من اون ادم رو هر از چند گاهی میدیدم البته تو جایگاه یک دوست معمولی
و برای من هم دیگه یه ادم معمولی بود
تا اینکه دو روز پیش متوجه رابطه اش با شخص دیگری شدم
و هی نجواهای شیطانی اومد سمتم که اره تو ارزشمند نبودی و رفته سراغ کسی که از تو ارزشمند تر بوده…. (البته که این صداقتی که با خودم دارم خودش برای من یه پیشرفت بزرگه )
خیلی ذهنم رو کنترل کردم
تا اینکه باز امروز صبح به خدا گفتم
خدایا هدایتم کن تا به این موضوع از زاویه ای نگاه کنم که به احساس خوب برسم
خدا ام که قربونش برم نذاشت به شب برسه :)
من قسمت های 189و 190که میشه همین قسمت رو باهم دیدم
تو قسمت قبلی استاد داشت از هدایت ها میگفت
که مقاومت نمیکنم در برابر چیزی که خدا میگه چون اون بهتر از من میدونه چه زیبایی هایی رو میتونه به من نشون بده
و من همون جا گفتم اره دقیقااااااا
خدا به چندین طریق به منگفت این ادم
مناسب تو نیست پس باید صبر کنم چون میخواد بهترین ادم رو بیاره تو زندگی من
کسی که واقعا مناسبه منه
چون خدا خیر خواه ترینه برای من
و وقتی اون چیزی رو برای من نخواسته من فقط میگمچشم
چونحوصله چک و لقد خوردن ندارم
و خب چون از طرفی این ادم دوست من هم به حساب میومد اینم بخشی از خلع هام بود که دوستان زیادی ندارم البته از زمان های تنهاییم خیلی لذت میبرم اما گاهی این خلع ناراحتم میکنه
و باز به این طریق گفت
تو صبر کن تا من بهترین ادم هارو واست بیارم
چون تو این فایل و فایل قبلی روابط دوستانه استاد و مریم جون رو میدیدم و چقدر تحسین کردم
و چقدر مثال واضحی بود برای اینکه به خودم بگم ببین چقدر بدیهی هستش ببین چقدر قراره طبیعی به دوستان خوب برسی
پس فقط رو خودت کار کن
فقط ….
از خیلی جنبه ها تو زندگیم دارم خوب عمل میکنم
روابطمبا خانوادم
همین ارامش و شکرگزاری
اهدافی که برام خیلی جدی هستن
کارم
زندگیم
علایقم
خیلی چیزهارو تو محیط اطرافم عاشقانه دوست دارم
حتی همین دوتا دوست ارزشمندی که دارم
ولی اعتراف میکنم این احساس بی ارزشی پاشنه آشیل منه و لازمه همیشه روش کار کنم
و اعتراف میکنم که هنوز ناراحتی هایی ته وجودم هست اما
انقدر هر روز رو باور هام کارمیکنم
هر روز قدم به قدم به قوی تر شدن باور هام نسبت به خدا نزدیک تر میشم
تا این ناراحتی هایی که نشانه ی شرک هست
از وجودم شسته بشه
و اگه گریه ای هم کردم تو بغل خدا باشه و تو بغل خدا یعنی گریه ای که به خاطر عظمت خداست و لطفی که به ما داره
حتی اگه عاجز شدم تسلیمش باشم و از خودش کمک بخوام
به قول استاد
خدا به ما رحم میکنه….
واقعا که ایمان دارم به رحمانیت خدا
شکرت خدایا
و سپاس بی کران از استاد عزیزم که وقتی به تضاد میخورم اگاهی هایی که تو این سایت هست تنها نقطه امید من بعد از خداست
سلام نیلوفر عزیز
به نام خدای هدایتگرم
الان ک کامنتت رو خوندم و یک کم فکر کردم در موردش.دیدم آره این شرک تو وجود منم هست.با اینکه هنوز تجربه چنین دوستانی رو نداشتم.ولی اره منم ته ذهنم ب پسرهای خوش تیپ و ثروتمند غبطه میخورم و یه جورایی ته دلم بزرگ شون میکنم.شاید تحسین هم کنم همون لحظه ولی یه خودکم بینی هم دارم ته فکرم.
آره خدای من
تو وجود منو ارزشمند آفریدی حتی اگه هیچ دستاوردی نداشته باشم
ارتباط من با آدم های موفق و ثروتمند مهم نیست.من بوسیله بودن با اونا آدم مهم تری نمیشم
بلکه
ارتباط من با خودت با خود وجودم ارزشمندترینه
دقیقا همه اینا تو دوره عزت نفس بوده درسته
و انصافا من خیلی رشد کردم ب نسبت قبل.خیلی جاها ک خواستم رفتارم رو عوض کنم و خودم نباشم در مقابل افراد پولدار ب خودم نهیب زدم و سریعا رفتارم رو تغییر دادم.
به خودم یادآوری میکنم ک مقابل افراد موفق و ثروتمند رفتارم رو تغییر ندم.خودم رو کمتر از اونا ندونم.شرک نورزم و اونو تو ذهنم بت نکنم.
به همین خاطر منم رها هستم از داشتن ارتباط با فردی موفق و از خدا خواستم هروقت خودم ب جایگاه موردنظرم رسیدم اون وقت خودت در زمان مناسب برام جورش میکنی.من فعلا روی ارتقای خودم کار میکنم.
به نام خدای مهربان
سلام نیلوفر جان
کامنتت رو خوندم، درکت می کنم عزیزم، و چیزی که خیلی واضح بود این بود که خداوند میخواست، که با قلبی مطمئن از اون دست بکشی، با چشم خودت ببینی که آدم وفاداری نیست. و خداوند تو را خیلی دوست داره. قدر خودت رو بدون.
و اما واکنش متفاوت در برابر افراد پولدار یا موفق برای افراد غیر عباسمنشی کاملآ طبیعی است، من خودم یکی از اونها بودم که واضح متوجه میشدم که رفتار و گفتارم و احساس ام نسبت به آدم های پولدار فرق داره، و این حس رو دوست نداشتم، و راه حلی براش نداشتم غیر از اینکه خودم به اون جایگاه برسم، ولی به لطف خدا و دوره بینظیر عزت نفس، از این احساس زجرآور راحت شدم.
آلان افراد با هر مقام و مناسبی که باشند رو با یک چشم نگاه می کنم و هیچ احساس خاصی ندارم. و فقط افراد موفق رو در دلم تحسین می کنم.
خدا را شکر
نیلوفر جان، شما خدا را شکر از هر نظر عالی هستید. مخصوصا حرفه ای که بلدید و به آن علاقه مند هستید، واقعا حرفه ی اکتیو و شادی هست. وآدم اصلا پیر نمیشه دیگه.
راستی آموزش آنلاین هم داری؟
من خیلی علاقه دارم به رقص، ولی از بچگی ما را از این ورزش مفرح و شاد ترسوندند.
الان خدا را شکر برای بالا بردن انرژی بدن ام از آن استفاده می کنم.
نیلوفر جان مراقب حال دل نازنین ات باش.
از دور روی نازنین ات را میبوسم.