سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 191

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار علیرضا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

ــــــ به نام خداوند هستی بخشِ زیبایی‌ها ــــــ

سلام به استاد جان و مریم عزیزم،

الان با یک بُغضِ عاشقانه دارم این کامنت رو می‌نویسم.

چقدر «احساسِ تحول و شکوفایی» زیبا و قشنگه که وقتی دستات رو میزاری تو دست خدا و میخوای «خودت و جهان اطرافت» رو متحول کنی حتی اگه در «بهشت» باشی، چنااااان «پیشرفتــــــی» ایجاد میکنی که «سودِش» برای میلیاردها میلیاااارد نفر در تاریخ میرسه.
قطعا در تاریخ از افرادی یاد میکنن که تحولات بزرگی ایجاد کردن،

شما فقط فرض کن، تحولاتی که استاد در زمینه {آموزشِ : توحید عملی و خلق آگاهانه 100٪ زندگی دلخواه} ایجاد کردن و دارن همچنان این مسیر رو ادامه میدن»، داره چه نتایج بزرگی رو برای هممون رقم میزنه و این تازه اولِ مسیره.

امشبم مثل هر 2 شب یکبار ساعت‌های 4-5-6 صبح منتظره فایل جدید بودم و این فایل هم ادامه {معجزات} امروز من در {دریافت آگاهی‌ها} بود. دوست دارم این «کامنت زیبا» رو با یک «آیه زیبا» که اتفاقا همین چند ساعت پیش باهاش «برخورد کردم»، شروع کنم ؛

⁦⁦⁠⁠⁠⁠⁠⁠{نمل:84}

ـ«حَتَّى إِذَا جَاءُوا قَالَ أَکَذَّبْتُم بِآیَاتِی وَلَمْ تُحِیطُوا بِهَا عِلْمًا أَمَّاذَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ :

.تا چون [همه منکران] بیایند، [خدا] گوید: آیا نشانه‌های مرا [به تمامه] دروغ شمردید و احاطه [=شناخت] علمی به آنها پیدا نکردید؟ پس [در مدت زندگی دنیا] چه می‌کردید؟»ـ

⁠⁠⁠⁦⁠⁠⁦⁠⁠⁠این آیه به وضوح میگه که {یگانه خالقِ ما که ربِ جهانیانِ}، کیهان رو آفرید و بعد از زمان طولانی چند میلیارد ساله، حیاتِ روی زمین شکل داد

تا در این «روندِ تکاملیِ خلقت حیات»» به ما {فرصت یکباره‌ی تولد و زندگی مادی} رو بده و

ما با اومدنمون در این «جهان 2 قطبی» با داشتن قدرت {خودآگاهی و اختیار} در کمااااالِ {آزادی} بتونیم بر اثرِ «برخورد با تضادها و ناخواسته‌ها» از کودکی تا امروزمون در مسیر {خلاقیت و شناخت و ساختِ خواسته‌های دلخواه} قرار بگیریم

و برای [ هدف و برنامه‌ای ] که براش اومدیم که {احساس و تجربه خودمون به صورت دلخواه + تکامل و تکامل و تکاملِ} آماده و «ساخته شدن» بشیم تا [ ادامه بهشت این دنیا رو در فرکانسی بالاتر] در جهانِ پس از مرگ تجربه کنیم و مایــــــــی که از {{مخلصین}} بودیم و دستان اصلی خداوند روی زمین برای پیشرفتش، در جهان بعد هم دستانی قدرتمند برای انجام اهداف بعدی هستیم.

پس هرچقدر «علم و آگاهی» کسب کنیم بازم {مدارهایی بالاتر} هستن که «درکی بزرگتر و بهتر» برای ما دارن تا بتونیم قدرتمندتر {خلاقیتمون} رو به {واقعیت} تبدیل کنیم.⁠⁠⁠

استاد عزیزم میخوام چندتا {باور سازنده و قدرتمند} که در این فایل دیدم رو بنویسم تا هممون استفاده کنیم ؛

( باور اول ): پیشرفت بیشتر امکان پیشرفت بیشتر رو فراهم می‌کنه:

{{ هرچی بیشتر ما با خلاقیتمون مسائل ریز و درشت بیشتری رو حل میکنیم,

هرچی بیشتر با هنرمون روحیه و شادی بیشتری رو در جهان پخش میکنیم,

هرچی بیشتر کارها و استفاده از ابزار رو راحت‌تر میکنیم,

هرچی دسترسی رو به چیزهای (مکان+افراد+اشیاء) سخت آسون تر میکنیم,

خب نتیجه همه اینا اینه که میلیاردها دلار پول ساخته میشه و چنااان فضا و امکاناتی فراهم میشه که در وسعت خیلـــی بزرگتری فرصت برای اجرای ایده‌ها و زندگی لذت بخش تر به وجود میاد. }}

( باور دوم ): زندگی یه سفره کوتاه مدتِ (50-100-400 سال که در برابر ابدیت باهم فرقی ندارن) و این مسیر با اهداف پیاپی معنا پیدا میکنه و انگیزه مارو همیشه زنده نگه میداره و در این سفر خداوند تمام امکانات رو برای ما آماده کرده که شامل ؛

{{{ جاده زیبا، هموار، مستقیم + نشانه‌ها،علائم، تابلو‌ها (برای ماندن و ادامه دادن در مسیر) + یک خودروی آخرین مدل با قابلیت آپگرید سخت افزاری و نرم‌افزاری (مثل؛ بنز، تسلا، فورد، آئودی، بوگاتی و…)

و وقتی همه این امکانات و شرایط محیاست تنها این میمونه که این همه نعمت هارو «ببینیم اعتماد کنیم» و «حرکت» کنیم تا خداوند و جهان هستی «هدایتمون» کنه که توانایی های نامحدود ما از حالت «بالقوه» به «بالفعل» در بیاد. }}}

( باور سوم ): اگر هدف و خواسته ای در «ذهنمون» داریم :

{{ «اول»؛ باور کنیم که می‌شود،

چون ما در «جهانِ احتمالات» زندگی میکنیم که با مجموعه‌ای از بینهایت «واقعیت» تعریف میشه و زمانی «خواسته‌ای قلبی» در وجود ما شکل میگیره که ما میتونیم اونو «خلق» کنیم حتی اگه قبلا در دنیا انجام نشده باشه.

«دوم»؛ صادقانه با خودمون بگیم که حاضریم چه بهاهایی برای رسیدن به این خواسته بپردازیم و در عمل اون هارو عاشقانه انجام بدیم چون پاداش های بزرگ برای این میزان از «ایمان به غیب و توکل و تعهد و پرداخت بهاست».

«سوم»؛ از اونجایی که یه «فاصله فرکانسی» با این خواسته داریم، فقط «حرکت» کنیم و «صبور» باشیم و از طرف خودمون «آمادگیمون» رو نشون بدیم و «اجازه» بدیم که «خداوند و جهان» کارشون رو انجام بدن و مارو در «زمان و مکان مناسب» به خواستمون برسونن. }}

⁠⁠⁠به طوره کلی میخوام این { 3 باور مهم} رو روی خودم مثال بزنم ؛

منی که عاشق {موزیک} هستم وقتی «میبــینم» که روزانه «تکنولوژی» داره پیشرفت می‌کنه و زندگی هارو راحت‌تر و لذت بخش تر می‌کنه،

خب به خودم میگم یکی از «لایف استایل های» که میتونم طولانی مدت داشته باشم اینه که یه [ تراک کمپر کوچیک ] دقیق همین مدلی داشته باشم و و تبدیلش کنم به {استودیو ضبط} و در بین تجربیات سفر و زیبایی‌هایی که میبینم و «ایده های الهامی» رو که اگر در سفر نبودم امکان دریافتشون نبود رو راحت میتونم تبدیل به یه {پروژه ای به صورت یک تِرَک یا آلبوم} کنم که 10ها و 100ها میــلیون بازدید داشته باشه و میلیــون ها دلار هم پول بسازه،

الله و اکبر که هرچی جلوتر میریم {فراوانی و معجزات} رو بیشتر تو زندگیمون میبینیم،⁠⁠

نمی‌دونم چند نفر این «احساس» رو پیدا کردن وقتی استاد گفتن که می‌خوان برای چند ماه و مدت طولانی برای هدفی خاص به تنهایی سفر برن و خانم شایسته هم روی آپدیت دوره ها کار کنن،

همون موقع گفتم دوبااااااااااره یه {انقلاب بزرگ} در راهه.

اما وقتی استاد صحبت هاشو ادامه داد این «احساسِ» اومد و بهم گفت؛ *استاد داره می‌ره برای تمرکز روی کار کردن ∆{فضای آموزش زبان انگلیسی}∆

و الان تقریبا بالای 90٪ به این مطمئنم نمی‌دونم چراا !!!

استاد میتونم لبخندت رو موقع خوندن این کامنت ببینم، چه بااااحال. انشالله که تو این مسیر هممون هر روز و هر روز بهتر و عمیق‌تر {آگاهی‌ها و قوانین} رو در {عمل} اجرا کنیم و {نتایجمون} الهام بخش میلیون ها نفر دیگه میشه و به خودمون اثبات میکنیم که دقیقا از وقتی که خواستیم «تغیــر کنیم و قدم برداشتیم» خداوند برای ما هزاران باااار بیشتر قدم برداشت و مارو حُل داد به سمت خواسته‌هامون.

خدایاااشکرت.

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    738MB
    46 دقیقه
  • فایل صوتی سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 191
    20MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

437 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مصطفی شاه محمدی» در این صفحه: 3
  1. -
    مصطفی شاه محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1180 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بنام الله یکتا

    با امید خداوند رزاق و وهاب

    دوستان جان سلام

    دخترم از قبل از من قول گرفته بود که برای تولدش بریم شمال و کیک بگیره برای نهار بریم شکم المولوک رشت رستوان فوق العاده ای

    قرار بود جمعه1401/11/14 بریم . شب قبلش کولاک برف شد ظرف نیم ساعت همهجا پوشیده از برف و کولاک شد .

    منهم گفتم درخترم گفتی که هواشناسی گفته که هوا خوبه . گفت آره بابا الان دوبارهه سرچ میکنم

    خلاصه قرارشد صبح ببینم وضعیت چطوره . دخترا رفتن بیرون برف بازی تا احساسشون بد نشه و از نعمت بارش برف لذت بردن . درخترم حالش یکم بد شده بود ولی با اطمنان میگفت نه بابا دوستم که شماله میگه هوا خوبه و مسئله ای نیست.

    صبح جمعه 14 بهمن شیش صبح پاشدم یه نگاه از پنجره انداختم بیرون که ببینم هوا چطوره ، حرکت ماشین همسایه تو کوچه نشان از یخ زدگی برفها میداد ، دوباره نگاه کردم دیدم بله زمین کوچه یتیکه یخ زده و سره

    دوباره رفتم تو رخت خواب . دخترم ساعت هشت پاشد چای رو روبراه کرد یعنی که شماهم پاشید میخوایم بریم شمال

    گفتم درخترم من تا دوش میگیرم زنگ بزن راه و ترابری استعلام بگیر. گفت گرفتم جواب دادن هواب خوبه ومسئله ای نیست

    گفتم بیرون رو نگاه کردی ، گفت آره ولی جاده خوبه بریم

    من هم گفتم خدایا به امید تو دستد بازه میخوام امروز بهمون خیلی کنار خانواده خوش بگذره مارو هدایت کن

    و از خدا در تمرین ستاره قطبی خواستم که من امروز روی خوب و خوش و وجه خوب و زیبای انسانهای نازنینی که با اونها روبررومیشم رو ببینم و میخوام خیلی خوش بگذرونیم و لذت ببریم و یه روز پر از شادی و خوشحالی و احساس خوب داشته باشیم و لذت ببریم

    جاتون خالی بعد از یه صبحانه عالی و مفصل ( چون میدونستیم که نهار دیر میشه ) راه افتادیم

    تو اتوبان ماشینها برفهای آب شده رو پخش میکردن و شیشه ماشین کثیف میشد ، کنار مجتمع آفتاب درخشان وایستادم که کمی خوراکی برخرم و آب که اگه شیشه شور خالی شد آب داشته باشیم ، بدلم افتاد که برف پاک کنهارو چک کنم ، دیدم یکیش خرابه و خارش افتاده ، تصمیم گرفتیم برگردیم داخل شهر برف پاک کن رو درست کنیم و دروباه حرکت کنیم .

    برعکس همیشه که تو چنین مواقعی اعصاب همه خورد میشد و اعتراض که این چه وضعشو و …… حال همه از جمله خودم خوب بود

    برگشتم داخل شهر و احساسم اصلا بد نشد و خوب و خوب بودیم .

    خانمم و دخترا گفتن بابا رو جمعس مگه لوازم فروشی بازه ، گفتم آره پبدا میشه

    رسیدم به لوازم فروشی رفتم جلو سوال کردم برف پاک کن و متعلقاتش رو میخوام ، یه آقای خوش رو اومد از اینکه سیگار دستش بود عذر خواهی کرد . فهمید که خار افتاده گفت باشه ، گشت پیدا نکرد . به شاگردش گفت از تو برف پاک کن سالم یه خار دربیا بده آقا . گفتم نه برف پاک کن سالم بده اینارو عوض کن برام .

    برف پاک کن ژله ای برام آورد خودش برام عوض کرد و همش خنده روی رولبش بود آب برف پاک کن رو چک کرد آب نداشت برام آب مخصوص و ضدیخ پرکرد و گفت حالا بفرمائید برید خوش بگذرونید .

    وقتی میخواستم راه بیافتم همسرم و دخترای گلم گفتن چقدر این آقا باشخصیت بود و چقدر انسان نازنینی بود و چه انرژی خوبی داشت و منهم تائید کردم و ایشون رو تحسین کردم ( قبلش فکر میکردم فقط به نظر من ایشون خوب میان )

    راه افتادیم برف شروع به باریدن کرد و رقصان رقصان با ناز به زمین میومد و ما آهنگ شاد گزاشتیم و احساس خوبی داشتیم

    وقتی شیشه ماشین رو با برف پاک کن جدید تمیزکردیم همگی گفتم چقدر عالی شد چقدر خوب تمیز میکنه و سپاسگزاری و…

    جاده عالی بود کناره اتوبان برف شب گذشته نشسته بود . آفتاب شروع به تابیدن کرده بود و ما لذت میبردیم از دیدن طبیعت و زیبائیهای اون . خدایاشکرت

    خیلی زود رسیدم پلیس راه رشت ، رفتیم از روی پل برگشتیم بسمت فومن و از صبیعت زیبا لذت بردیم تا روستای تاریخی توریستی قلعه رود خان ، هوای عالی و بینظیر بود .

    رفتیم یه سر به زمینی که برای فرش گذاشتم زدیم . رفتیم بنگاه که دیدم آقائی که تو بنگاه هست از راکت بودن خرید و فروش حرف میزنه و نمیشه و باید ارزون بدید و فلان … به همسرم اشاره کردیم بریم تا احساس خوبمون رو حفظ کنیم

    رفتیم تا نزدیک قلعه به بنگاه های دیگه هم مراجعه کردیم برای دخترای گلم بستنی سرخ کرده خریدم و با احساس خوب برگشتیم رشت ، دخترم برای تولدش یه کیک خرید که بریم رستوران

    رسیدم به شک الموالوک رشت . گفتم من تا پارک میکنم شما رزو کنید ( چون معمولا یکی دوساعت گاها زمان میبره تا جا خالی بشه ) ماشین رو پارک کردم برگشتم که دیدم دخترم و همسرم میگن غذا ندارن و گفتن چون شب سالن رزو شده و جشن داریم دیگه غذا سرو نمیشه باید سالن ور آماده کنیم . حال دخترم و همسرم کمی گرفته شد.

    گفتم اشکالی نداره خوب میریم جای دیگه . دخترم گفت بابا همینجارو میخوام. گفتم باشه دوباره میرم ببینیم چی میشه

    تو همین فاصله همه مراجعه کنندگان برای سرو غذا همه دست خالی برگشتن و ناراحت . ساعت پنج بعدازظهر جمعه 14 بهمن

    همسرم برگشت داخل رستوران منهم پشت سرش با احساس خوب و تودلم داشتم درخواست صبح خودم رو از خدا در ستاره قطبی مرورمیکردم و واقعا احساسم خوب بود . مراجعه کردیم به خانمی که مدیر داخلی رستوان بودن (که بسیار خانم زیبا و با وقار و خوب و شیک پوش و مرتب و نازنین بودن ) و هماهنگ میکرد .

    اول گفتن نمیشه و لی بلافصله وقتی همسرم گفتن ما کلی راه اومدیم که اینجا تولد دخترم رو جشن بگیریم ، گفتن صبر کنید

    یه نگاه به داخل رستوارن انداختن و گفتن که باشه به میز ی که داشت خالی میشد اشاره کردن و گفتن بفرمائید اونجا بشینید

    و ما شاد و خوشحال و من خیلی هم شگفت زده نشدم و انگار میدونستم که میشود ، با لبخندی از صمیم قلبم از خدا تشکر کردم . خدایاشکرت خدایاسپاسگزارم

    تا غذا آماه بشه دختر نازنینم عکسهای مختلفی تکی و با من و همسرم و دختر کوچیکترم گرفت و از دیدن عکسهائی که میگرفت لذت برد و شادی کرد و دیگران هم که برای سرو غذا داخل رستوران بودن با نگاههاشون دخترم رو تشویق کردن و خانمی بعد از سرو غذا اومد سر میز ما و به ما و تولد دخترم رو تبریک گفت و کارت خودش به به دخترم داد و گفت که من کیکهای خونگی تهیه میکنم لطفا منو فالو کنید و با لبخندش چه حس خوبی رو انتقال داد بما . خدایاشکرت

    چقدر ستوران خوب و عالی بود و انسانهای نازنینی که سرویس میدادن و پذیرای میکردن چقدر خوش رو و با لخند زیبا نزدیک میشدن و سفارش گرفتن و با همون حس خوب غذارو آوردن و پرسیدن چیزی لازمه ، کم و کسری ندارین .

    ظرف نی های سر مبز رو که داشت پرکردن و ظرف دستمال کاغذی با اینکه پر بود عوض کردن و آوردن .

    (ومن درتمرین ستاره قطبی اونروز یکی دیگه از خواسته هام این بود که با وجه زیبا و روی خوش و خوب انسانهایی که میبینم روبروبشم و ببینم ) و قانون همیشه جواب میده و همه اونروز عالی بودن . خدایاشکرت خدایاسپاسگزارم

    بعد از صرف غذا رفتیم قسمت کافی شاپ

    اکثر میزها برای مهمانهای هتل کادوس رزو بود

    آقای خوشتیپ و با شخصیت با لباس فرم مرتب که مخصوص کارکنان کافی شاپ بود با خوش روئی جلو اومد بعد از سلام و احوالپرسی و خوش اومد گوئی مارو دعوت کرد بروی یه میز

    و بلافاصله همکارای خانم ایشون و قتی کیک رو دست مادیدن (با اینکه خود کافی شاپ کیک تولد داشت و میدونستن که ما کیک رو از بیرون تهیه کردیم )پیش دستی و کاردو چنگال سرمیز گذاشتن و منو آوردن و با خوش رو ئی سفارش گرفتن

    و قتی دیدن که ما داریم از خودمون عکس میگیرم ، گفتن اگه بخواید چهارنفری تو عکس باشید ما براتون میگیریم و چقدر با لبخند زیبا و با ذوق از ما عکس گرفتن . خدایاشکرت خدایاسپاسگزارم

    که منهم موقع خروج بابت پذیرائی عالیشون ، از ایشون تشکر کردم و رفتیم که به درخواست دخترم بریم خیابان شهرداری رشت که بسیار زیباست و حس و حال خیلی خوبی همیشه برامون داره

    ماشین رو که روشن کردم ، دیدم ماشین بد کارمیکنه

    خاموش کردم دروباره روشن کردم دیدم که همونجوره و دراه بقول مکانیکا ریپ میزنه ، راه افتادیم دخترم گفت منکه خیلی بهم خوش گذشت و از همه ما بخاطر اینکه براش جشن خوبی گرفیتم و خاطره خوبی ساختیم تشکر کرد و گفت که اگه نمیشه و ممکنه که تو راه بمونبم خیابان شهر داری نریم دفعه بعد که اومدیم میریم میتونیم برگردیم یا که اول بریم مکانیکی و با اطمینان برگردیم .

    و قرارشد برگردیم و همگی حس حال خوبی داشتیم و چون روز تعطیل بود منهم دنبال مکانیکی نگشتم و با توکل به خدا راه افتادیم و من احساسم عالی بود و مدام از صمیم از خداوند بخاطر اینکه یک روز عالی و خوبی و داشتم و در کنار خانواده خیلی خوش گذشته بود سپاسگزاری میکردم و لذت میبردم و همه چیز و همه کس برام زیبا بود . خدایاشکرت خدایاسپاسگزارم

    اول مسیر بعد از خروج از رشت یکمی تردید و نگرانی و نجواها شروع شد ، اما لحضه ای رو که با خوشحالی و سلامتی و شادی ماشین رو تو پارگینگ خونه پارک میکنم و همه با شادی و با احساس خوب از ماشین میایم پائین و شاد و خوشحال که خداروشکر چقدر امروز خوش گذشت رو تجسم کردم ، حس و حالم عالی شد. عالی عالی . خدایاشکرت خدایاسپاسگزارم

    اولش آروم با 70 ، 80 تا امام زاده هاشم اومدم و اعتماد بنفسم کم کم رفت بالا دیگه میرفتم تو خط سبقت و با حس حالی عالی رانندگی کردم و به شادی و لذت خودمون ادامه دادیم و بگو و بخند و آهنگ شاد و نور و عشق و انرژی . خدایاشکرت خدایا سپاسگزارم

    وقتی رسیدیم دختر کوچیکم گفت ، میشه الان نریم خونه یه دوری تو شهر بزنیم

    امروز خلی خوش گذشت زوده الان بریم خونه من هنوز میخوام خوش بگذرونم

    ماهم همه پایه ادامه دادیم خدایاشکرت خدایاسپاسگزارم چه روز خوب و شادی برامون ساخته شد و چقدر لذت بردیم

    و دیروز ما آگاهانه وقتی که به مسئله ای خوردیم ازش به راحتی عبور کردیم و با احساس خوب و انرژی یه روز پراز شادی و لذت و خوشحالی و حال خوب برای خودمون ساختیم . خدایاشکرت خدایاسپاسگزارم

    و چه حس و حال خوبیه که آگاهانه خلق کنی اون چیزی رو که میخوای و وقتی که ایمان و باور داری و با توکل به الله یکتا حرکت میکنی ، من میگوم بشو و میشود و میشود هر آنچه که من میخواهم . الله اکبر . الله اکبر. الله اکبر

    خدایا شکرت بخاطر این قوانین خوب و عالی و بدون تغییر جهان هستی

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت . خدایاسپاسگزارم خدایاسپاسگزارم خدایاسپاسگزارم

    الهی صد هزار مرتبه شکرت که من خالق زندگی خودم هستم

    در پناه الله یکتا

    فقط با یاد خداست که دلها آرامش میگیرد

    خدایا عاشقتم که عاشقمی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    مصطفی شاه محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1180 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بنام الله یکتا

    بامید خدادوند رزاق و وهاب

    یگانه عزیز سلام

    چقدر کامنت فوق العاده عالی و خوب از نتیجه باروهات نوشتی و چه خوب و عالی که از کودکی متصل بودی به آیات قران

    و یاد حرفهای استاد عزیز افتادم که میگه ما همیشه وصلیم به آگاهی خداوند ما اگر بخوایم هم نمیتونیم از خداوند جدابشیم و خداوند همیشه با ما و دروجود ماست. خدایاشکرت

    شمارو تحسین میکنم و سپاسگزارخداوندم که در شرایط عالی و بسیار خوبی هستین و با توکل به خدای یکتا

    این مسیر بهتر و زیباتر و دلنشینتر هم میشه

    بعضی مواقع میگم ای کاش زودتر تواین مسیر قرارمیگرفتم ، اما باز یاد حرفهای استاد میفتم که میگه هیچ وقت دیر نیست و با مثالهائی که میزنه مثل سرهنگ ساندرز و …. برای من اطمینان حاصل شده که هیچ وقت دیر نیست و این مسیر بینهایت زیباست و من میتونم لذتهای بیشتر و بهتر از این مسیر با توکل به خداوند یکتا ببرم

    از بینهایت نعمتها و ثروتها و سلامتی و خوشبختی و نور و عشق و انرژی برخوردارباشتم و تا آخر عمر در نهایت سلامتی از وجود این همه نعمت و زیبائی لذت ببرم . خدایاشکرت . خدایاسپاسگزارم

    آرزوی بهترینها براتون دارم

    درپناه الله یکتا

    درپناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مصطفی شاه محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1180 روز

    سلام

    سپاس بیکران از شما دوست عزیزو نازنین و بزرگوار

    کامنت پراز انرژی شما رو خوندم لذت بردم از این همه انرژی و شورو شوق

    وخاطرات اون روز زیبا در شهر رشت بینهایت زیبا و پراز انرژی مثبت و خوبی برام تدایی شد

    بینهایت از شما دوست خوبم بخاطر نوشتن این کامنت باارزش سپاسگزارم و با تمام وجودم تحسین میکنم شما دوست عزیزم رو

    همیشه در پناه الله یکتا بهترینها نصیبتون بشه

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: