دیدگاه زیبا و تأثیرگذار خدیجه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
استاد جان نمیدونم به چه زبان و بیانی ازتون تشکر کنم برای این فایل ارزشمند. نمیدونین چقدررر به وجد اومدم وقتی دیدم شما نماینده کشور ایران هستین. راستش فکر نمیکردم شما یه هنچین کاری بکنین. اما حالا میبینم که هر جایی که صلح و دوستی و عشق باشه استاد منم اونجا هست.
بینهایت تحسینتون می کنم بخاطر این حس وطن دوستی زیبا و بدور از تعصبات غلط و کورکورانه. بینهایت سپاسگزارم که امروز با این فایل دوباره درس وطن پرستی توحیدی رو بهمون یاد دادین. اصلا مگه میشه شما کاری انجام بدین و نشه از توش هزار تا درس گرفت.
استاد جان اون موقع که پرچم کشورها معرفی میشد اشک تو چشام جمع شد بخاطر اینهمه زیبایی و اینهمه صلح، و احترامی که برای کشورها قائل بودن و با چه شکوهی هر کشوری پرچمشو ارایه میداد.
قشنگترین لحظه ش اون وقتی بود که شما پرچم ایران رو در کنار پرچم آمریکا و عربستان به اهتزاز درآوردین. خیلی حس نابی بود اون لحظه. و من اون شادی و عشق درونی شما رو که تو تمام مدت جشن داشت خودنمایی میکرد تحسین می کنم. اون لبخندها، اون حس خوب دادنها، اون تعریف کردنها و با عشق شنیدنها،اون رقصیدن و شادی کردن، اون عاشقتم گفتن هاتون به مریم جان که همه و همه از عزت نفس و صلح درونی شما برخاسته بود رو بینهایت دوست داشتم.
استاد جان چقدر حس خوبی دارم وقتی میبینم تمام چیزهایی که در مورد کشور آمریکا شنیده بودم و باور کرده بودم واقعیت نداشته و حالا میبینم با چه احترامی و به چه زیبایی جشن صلح و دوستی جهانی رو برپا می کنن و فقط و فقط فرکانس مثبته که تمام فضا رو پر کرده بود اونقدری که این فرکانس مثبت تمام وجود منو غرق در شادی و عشق میکرد.
چقدر واضح میشه قانون جهان رو دید که هر کی نتیجه ی فرکانس های خودش رو تجربه می کنه. نتیجه لعن و نفرین کردنها یا عشق ورزیدن و صلح رو طبق قانون میشه توی هر کشور دید.
انگاری خدا هر چی نعمت و خوشگلی و زیبایی و خوشی و ثروته ریخته تو این کشور چون فرکانس توحید و خداباوری رو خیلی واضح میشه تواین مردم دید.
خدارو شکر می کنم که از اون جهل و دشمنی با جهان و جهانیان، به صراط المستقیمی هدایت شدم که پر از نور و عشق و نعمت و ثروته و هر روز داره ایمانم به درستی این مسیر بیشتر و بیشتر میشه. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
مریم جانم، عزیز دلم نمیدونی چقدرررر لذت بردم از رقص آروم و قشنگت با پرچم قشنگمون. بنظرم لایقتر و شایسته تر از شما کسی نبود برای معرفی کشور ایران. واقعا که چیدمان خداوند چقدر قشنگه. یاد اون داستانی افتادم که تو کتابهای دینی مون نوشته بودن که یه نفر بعد از دیدن رفتار درست امام حسن، البته درست یادم نیست، بهشون میگه خداوند بهتر میدونه که چه کسی رو امام و رهبر مردم کنه.
بنظر من واقعا برازنده تر از شما کسی نبود که تو این جشن شرکت کنه و به این زیبایی پیام صلح و دوستی کشورمون رو به جهان و جهانیان برسونه.
سپاسگزارم استاد جانم که اینقدر خوبین……
چقدر اون سه تا دختر برام قابل تحسین بودن. مخصوصا اون دختر سفید و تپل و دوست داشتنی که تمام اون قر و فر ها رو با همون بدن تپلش خیلی زیباتر از اون دو نفر دیگه اجرا میکرد و چقدر من محو حرکاتش بودم با اون پوست سفید و موهای قشنگش و لباس فوق العاده ساده و زیبایی که پوشیده بود. واقعا زیبا و قابل تحسین بود. و اون یکیشون که لاغر و قد بلند بود و حتی عینک هم داشت، اونم به زیبایی تمام حرکات رو انجام میداد و هیچکدوم از این موارد باعث نشده بود که نخوان بیان روی سن و برقصن، و چه هماهنگی بینظیری داشتن. البته بدن زیبا و عضلانی اون سومی شونم خیلی خیلی دوست داشتم.
و حتی رقص اون آقا و خانمهای مسن که با هماهنگی کامل میرقصیدن.
انگاری تو این کشور چیزی به نام سن بالا و پایین، چاق و لاغر، سفید و سیاه، با حجاب و بی حجاب، زشت و زیبا، کلا مفهومی نداره و همه و همه فقط به فکر اینن که چجوری از لحظه لحظه عمرشون نهایت لذت رو ببرن. انگاری اونجا خود بهشته، یهشتی که خداوند به صالحانش وعده داده…
استاد جانم خیلی خیلی خیلی ممنونم که با خوب زندگی کردنتون رسیدین به مدار این آدمهای خوب و با اشتراک این زیباییها، زاویه دید میلیونها نفر از شاگردانتون رو مثل من باز کردین به روی زیباییها و آسانیها. خدایا شکرت خدایا شکرت
استاد جان اینروزا دارم به وضوح دستان خداوند رو میبینم و حس می کنم وارد مدار تازه ای از درک و اگاهی شدم و میبنم که خداوند چقدر قشنگ داره پازل بهم ریخته زندگی مو برام میچینه، و من هر بار فقط از خدا سپاسگزاری می کنم بخاطر درسهایی که از شما گرفتم و بخاطر وجود ارزشمندتون تو زندگیم.
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD822MB52 دقیقه
سلام به استاد عزیز و مریم جانم
این فایل منو به هیجان آورد تا از تجربیاتم و رسیدن به خواسته هام که توسط محصولات استاد بدست بیارمشون بگم
من در سال 96 در زندگی ای پر از حال بد زندگی میکردم نمیخوام بیشتر بگم ازش چون واقعا بد بود و به همین اکتفا میکنم تا حالم با یاد آوری اون زمان بد نشه
از سال 97 من استاد و وویسهاشونو توی اینستا پیدا کردم ،اولش خوشم میومد گوش بدم اما وقتی دقیقتر شدم یادم اومد که توسط قانون جذب درسال 88 همسرم و حتی ریزه کاری هایی که از او و خوانوادش و مراسمم توی ذهنم ساخته بودم بدست آورده بودم آن زمان من کتاب آنتونی رابینز میخوندم
اما به مرور زمان همه چیز فراموش شده بود و البته که یک فایل استاد از تمام دانسته های تونی رابینز پر بارتره ،البته این نظر شخصی منه
وقتی توی اینستا توی پیج های مختلف وویس های استاد رو شنیدم سریع رفتم سرچ کردم و سایت عباسمنشو پیدا کردم برای ثبت نام چقدر هیجان داشتم و زمانی که ثبت نام کردم و اون پیام خوش آمد گویی برام اومد از شوق به پهنای صورت اشک ریختم ،خودمو تو مسیر انداخته بودم و خیلی خوشحال بودم
از فایل های دانلودی شروع کردم چون اصلا پولی برای خرید محصولات نداشتم
چندین ماه روی خودم کار کردم آرام و بی سرو صدا شبها که همه خواب بودند با وویسهای استاد تو خونه قدم می زدم
بعد از مدتی تونستم دوره عزت نفسو بخرم باهاش کلی شخصیتم رشد کرد آن مشکل که زندگیمو داغون کرده بود از بین رفت و همش میگفتم که خودم مسئول بودم و مسئولیتشو پذیرفتم
با همون دوره عزت نفس به درآمد رسیدم با کاری که خودم توی خونه میتونستم انجام بدم که کار خیاطی بود به مرور روانشناسی ثروتو گرفتم ،کارم بیشتر شد و مزونهای مختلف کار منو میخواستند و گاهی واقعا وقت نداشتم یکسال زمستان فقط از خونه ی من پالتوهای زمستونی بیرون میرفت از بس کار پالتوم خوب بود
البته که هنوز عالی نشده بودم و من چیز دیگری رو میخواستم
از زمانی که فیلمهای سفر به دور امریکا شروع کردم به دیدن منم اون قشنگیا رو میخواستم منم مهاجرت میخواستم منم میخواستم از همه دور بشم و با خودم عشق کنم رشد کنم بزرگ بشم
بعد از چندین ماه همسرم راضی شد برای اپلای به کانادا میدونستیم کار خیلی بزرگیه و به هم قول دادیم تا اخرش پا پس نکشیم البته من سه فرزند دارم و واقعا شرایط برای خانواده ی 5 نفره سخت تره
در طول دو سال که درگیر این موضوع بودیم هزاران بار نجواهای شیطان اومد و دل منو خالی کرد ولی انقدر با خودم کار کردم که با این جمله به شیطان که از کجا میدونی که این اتفاق بد میافته و این که بر ای من با همه فرق داره و من مثل بقیه نیستم کمی کمرنگتر شد
و شکر گزاری برای توی مسیر بودن و توکل به خدا
دیگه شبها وقتی همه خواب بودند شکر گذاری میکردم و در خانه راه میرفتم و جملات استاد هی به خودم میگفتم و میگفتم این یک قانون است
و به خودم نهیب میزدم که اینجا توکلت معلوم میشه
بعد از دوسال همسرم ویزا شد و من و بچها که دیر تر اقدام کرده بودیم جوابمون نیومد همسرم 6 ماه صبر کرد تا ماهم ویزا بشیم که با هم پرواز کنیم چون بچهام کوچیک بودند اما نشد مجبور شد بلیط بگیره و بره و این زمانی اتفاق افتاد که ایران تازه آشوبهاش شروع شده بود 4 روز قبل از پرواز همسرم اون اتفاق مهسا امینی رخ داد و هر دومون گفتیم خدا چجوری دقیق برنامه ریزی کرده بود البته بگم از زمانی که اقدام به مهاجرت کردیم تلویزیون از زندگی ما حذف شد
گاهی بچهام میگفتند ایران بده که داریم میریم کانادا من میگفتم نه اینجا عالیه ولی ما میخوایم جاهای دیگه هم تجربه کنیم دنبال بهترینها هستیم
(اینو گفتم برای اینکه بدونید ما برای بدی کشور یا دولت یا گرونی مهاجرت نکردیم ما برای رشد شخصیت و سنجش توکلمون مهاجرتو میخواستیم)
همسرم 5 ماه بود که رفته بود کانادا و من و سه پسرم ایران بودیم همه اطرافیان احساس ناراحتی میکردند اما من به همسرم گفتم هر چقدر طول بکشه صبر میکنم
وقتی همسرم رفت باز به خودم گفتم مقصر خودتی که ویزات نیومده بگرد ببین پاشنه ی آشیلت چیه ،حالا شبا که بچها خواب بودند بعد از قدم زدن و شکر گذاری توی یه دفتر خواسته هامم مینوشتم چیزهایی که مربوط به مهاجرت بود و شبها برای خودم نقش بازی میکردم که منم توی کانادا هستم
خلاصه یک شب رویایی در کمال ناباوری ویزای من اومد،روز قبل از ویزا به یه خانمی کمک کردم درمورد قانون خواسته ها و شکر گذاری و در حدی که در توانم بود براش با تمام وجودم توضیح دادم و اونروز انقدر حال من خوب بود که از ذوق خدا چندین بار گریه کردم و حالا ویزامو مدیون اون حال خوب و ارتعاش قوی میدونم
بله منم الان توی کانادا هستم سفری راحت طی کردم با سه تا پسر بچه اصلا تو هواپیما اذیت نشدم
من مهاجرت کردم
من توکل کردم
من به خدا اعتماد کردم
استاد عزیزم
شما گفتید برای کسانی که مهاجرت میکنن ارزش خواصی قائلید گفتید اونا خیلی قوی هستند ،منم میخواستم جزو اونا باشم و الان هستم
سپاسگزار خداوندی هستم که شما رو به من معرفی کرد
سپاسگزار خداوندی هستم که جسارت و شجاعتو به من داد
سپاسگزار خداوندی هستم که قلب پدر و مادرمو نرم کرد تا با من مخالفت نکنن
سپاسگزار خداوندی هستم که توی مسیر پشتیبان من و فرزندانم بود و هست
سپاسگزار خداوندی هستم که منو زنده نگه داشت تا از این هوا تنفس کنم ،تا چشمانم این زیبایی ها را ببینند
از خداوند میخوام همه ی ما رو به راه راست ،راه کسانی که به آنها نعمت داده و نه گمراهان هدایت کنه
سلام دوست همفرکانسی ام
بسیار بسیار سپاسگزارم از پیامتون که اول صبح باهاش مواجه شدم و روزمو ساخت خدا رو شاکرم که در کنار شما هستم پیام شما منو قوی تر و مصمم تر کرد و اشک از چشمانم جاری کرد امیدوارم مسلسل وار و بدون توقف به خواسته هاتون برسید
خالق تمام جهان و جهانیان محافظ و هدایتگرتون باشه
سلام به زینب نازنینم
چیزی که برای من به صورت عملی واضح شده این که برای رسیدن به هر خواسته ای فقط دست و پا نزنید که غرق میشید کافیه در آرامش خواستتونو به خدای مهربون هدیه کنید اولش فکر میکنید چرا نمیشه یا دیر شد ولی درپایان که بهش میرسید میفهمید که نه خیلی هم سریع بهش رسیدید و زیباترش این که چقدر دقیق روند رسیدن به خواسته کنار هم چیده شده بود و چه چیدمان نابی رو پروردگار عالم رقم زده
زینب جان خیلی خوشحالم براتون حتما به تمام هدف ها تون میرسید آفرین که عزت نفسو اولویت قرار دادید،با عزت نفس همه چیز آسانتر و سریعتر اتفاق میافته من با دوره عزت نفس نه تنها یه شخصیت دیگه شدم بلکه به استقلال مالی رسیم
دوره ی عزت نفس بینظیره اون پاشنه های آشیل شخصیتی رو از ریشه در میاره
از استاد عزیزم ممنونم برای دوره ی عزت نفس که بعد از 3 سال هنوزم که گوش میدم یه چیز جدید ازش درمیاد ،خیلی به رشد شخصیت کمک میکنه
خدایا شکرت