سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 194

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سِودا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سفری رویایی پر از درس و آگاهی و رشد و تجربه کردن و لذت بردن و دیدن عظمت و شکوه و زیبایی بی نهایت خداوند درک قدرت و توانایی و ثروت جاری خداوند

آلاباما با شعار هیچ جا خونه خود آدم نمیشه و پرچم برافراشته این ایالت کنار پرچم آمریکا نمادی از عشق مردم به شکوه و قدرت این کشور جاده ای مثل همیشه تمیز و زیبا و پر از درختهای سرسبز کنار جاده ویزیتور سنتر که در ابتدای ورود به هر ایالتی هست و بروشور و اطلاعات عالی از زیبایی‌های هر ایالت آماده شده و در اختیار مردم قرار گرفته محیطی تمیز و آروم و زیبا که دختری زیبا در آرامش روی نیمکت دراز کشیده بود پلی باشکوه و زیبا با طراحی بی‌نظیر اسمون آبی و صاف و زیبا خدایا شکرت چشمم لایق دیدن زیبایی ها شد

مریم جانم تحسین برانگیز هستید چه زیبا و با عزت نفس بدون هیچ گونه نگرانی صادقانه از اینهمه تغییرات عالی و مثبتی که داشتید گفتید چقدررررر مهمه که این تغییرات مثبت رو ببینی تحسین کنی خودتو و به این رشد ادامه بدی تغییرات مثبتی که رشد به همراه داره رفتن به مدار بالاتری از آزادی و خوشبختی رو به همراه داره

واقعا چرا باید زندگی پیچیده باشه ؟چطور میشه راحت تر و آزادتر و رهاتر زندگی کرد ؟

باید با تمام وجود خواهان تغییر و رشد باشی تا هدایت بشی اون هم قدم به قدم آروم و آهسته اما پیوسته و متوالی

استاد جان سپاسگزارم که دوره ارزشمند احساس لیاقت رو آماده کردید و چه پاشنه آشیل اساسی هست برای دریافتن نکردن نعمت‌ها و موهبتهای جاری خداوند از خداوند میخوام که منو لایق کنه تا در مدار خرید و دریافت این آگاهی‌های خالص و ناب شما از این باور مهم دریافت و در وجودم نهادینه بشه الهی آمین خدایا خودت برام این دوره رو بخر

نکته مهم دیگه تو این فایل استاد جان تعهد صددرصد شما استاد جان برای عمل به قوانین هست اینکه تو سفری که به کویر مرنجاب با مریم جان داشتید با تمام سوالاتی که تو ذهنت بود که چرا مریم جان انقدر لوازم آرایش با خودشون آوردند ولی شما سکوت کردید نخواستید که عزیز دلتون رو قانع کنید جور دیگه ای باشه اجازه دادید در مدار بالاتر با تغییر خود خواسته مریم جان تغییر کنند و این رهایی شما باعث شد مریم جانم تو همون سفر تغییرات رو شروع کنه و ادامه بده تا به این حد از رشد و راحتی و آزادی و و انعطاف پذیری برسند چقدر این واکنش شما استاد جان درس داره

سفر باید یه سری ویژگی ها داشته باشه نه فقط رفتن به یه هتل و رستوران از قبل مشخص شده باید آزاد و رها سفری رو با هدایت خدا داشته باشی ویژگی این سفر باید راحتی و آزادی بیشتر کنجکاوی و یادگیری بیشتر ،حل چالش‌های سفر ،تجربه کردن لذت بردن رشد کردن و رفتن به مدار بالاتری از رشد باشه ،به صلح رسیدن و عاشق خودت و جهان اطرافت بودن باشه،زمان گذاشتن برای تجربه کردن خودت و خودشناسی خودت باشه این سفر اون سفری هست که من رو رشد میده شخصیت من رشد میکنه تو چالش‌های سفر تو میتونی به ظرفیت خودت پی ببری و فرد همراه خودت رو هم میتونی بهتر و بیشتر بشناسی و درک کنی

مریم جانم این تغییرات شما همه تغییرات مثبتی هستی که مدتهاست در من هم ایجاد شده نرم و مخملی و آروم با جریان الهی رها و تسلیم پیش میرم فارغ از نظر و قضاوت دیگران راحت گیر و منعطف تر شدم احساس لیاقتم درونی تر شده اولویت خودم راحتی و آزادی خودم شده و به همون نسبت زندگیم زیباتر شده ولی لازمه که این تغییرات مثبت رو ببینم هر روز تایید و تحسین کنم ازش به سادگی نگذرم و سپاسگزار خداوندم باشم تا توجه من به این ویژگی‌های مثبت منو به مدار بالاتری از رشد ببره

استاد جان چه ثروتی رو خدا به شما داده مریم جانم پاداش خداوند به خاطر این همه رشد و گسترشی هست که در مسیر توحید در این جهان خلق کردید

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 194
    534MB
    35 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

596 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نسرین سلطانی» در این صفحه: 3
  1. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2538 روز

    سریال سفر به دور آمریکا

    به نام خدای خاق سفر

    با سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته ی عزیز و همه ی دوستان همسفرم

    امب که داشتم قسمت 30 سریال سفر به دور آمریکا رو گوش میکردم که بقول خانم شایسته ی گفتگوی خودمانی بین ایشون و استاده ی حسی بهم گفت بیا این صحبت ها رو اینجا بنویس حتی خود استاد و خانم شایسته هم با مرور و یادآوریشون احساس خیلی خوبی رو دوباره تجربه میکنن :

    ساعت 2 و 12 دقیقه بعد از نیمه شبه که این صحبت ها داره رد و بدل میشه بین استاد و خانم شایسته :

    خانم شایسته :

    من کلا نگاهم اینه که این دوربینی که دست منه نماینده ی نگاه ی خانواده اس نه فقط من چون وقتی نظرها رو میخونم ی چیزهایی میبینم تو نظرات که ی چراغ هایی رو توی ذهنم روشن میکنه توی ناخودآگاه و بهد ناخودآگاه من من رو هدایت میکنه به سمت ی سری تصاویر

    این اتفاق خیلی بوضوح می افته و به خاطر همین من این دوربین رو دوربین خودم نمیدونم دوربینیه که نگاه ی خانواده رو داره ثبت میکنه

    و تازه نکته چالبش اینه که من بهتره بگم دوربین این تصاویر رو میگیره ضبط میکنه و بعد با هدایت خداوند تدوین هاش انجام میشه و میره روی سایت و وقتی میره روی سایت اون شب ما خودمون نممیدونیم چه قسمتیه و خیلی مشتاق هستیم ببینیمش و بعد که میبینیمش و میره روی سایت و نظرات بچه ها میاد روش اصلا انگارجون میگیره زندگی شروع میشه اون تصاویر به اون چیزی که توی دوربین ضبط شده محدود نیستن زندگی جریان پیدا میکنه با نگاه همه ی اعضای سایت و این جریان همین جوری ادامه پیدا میکنه مثل آبشار نیاگارا

    استاد: دقیقا دقیقا موافقم .شما توی این کار فوق العاده ای و خدا میدونه این مسیر چه نتایج فوق العاده ای رو میخواد رقم بزنه که ما الان هیچ ایده ای در موردش نداریم فقط ی چیزیه که دوس داریم انجامش بدیم مخصوصا شما و بسترش هم فراهم شده .خدا میدونه که این مسیری که داریم بهش هدایت میشیم نتایجش سالها بعد بزرگتر از اون چیزی باشه که اصلا بتونیم تصورش کنیم

    چقدر افراد باورهاشون قوی میشه چه ایده هایی و چه خواسته هایی در دلشون بوجود میاد چقدر بزرگتر فکر میکنن چقدر ایمانشون قیتر میشه چقدر دنیا رو بزرگتر از اون محدوده ی خودشون میبینن

    خانم شایسته :

    من همیشه این رو دوس داشتم .همیشه به این فکر میکردم که چیزهایی که من الان دارم مبینم آدم های دیگه ی جهان دارن چه چیزهایی رو میبینن .دوست دارم دونیا رو از نگاه اونا هم ببینم .همیشه به این فکر میکردم

    استاد:

    الان خدا میدونه فایل های سفرنامه توی وجود بچه هایی که توی این مدار هستن چقدر داره باور میسازه و چقدر نتیجه میده چند سال بعد مشخص میشه .تازه ی جریانی رو شروع میکنه از اینکه بخوایم از اینکه چه چیزهایی رو میتونیم داشته باشیم .چه چیهایی میتونه وجود داشته باشه . من قبلا هم گفتم خیلی از چیزها رو وقتی آدم ندیده اصلا نمیتونه بهشون فکر کنه نمیتونه بخوادشون چون اصلا فکر نمیکنه که وجود داشته باشن بعد توی این فایل ها ناخودآگاه داره اتفاق می افته یعنی چیزهایی داره ضبط میشه در مورد همه چی روابطمون جاهای زیبا تکنولوژی مردم آب و هوا طبیعت ماشین آروی رابطه با فرزند غذا پختن کارها رو به ی شکل متفاوت انجام دادن نتایج متفاوت گرفتن جور دیکه ای فکر کردن

    خانم شایسته :

    هدایت شدن رها بودن چجوری به خواستمون نچسبیم و چطوری متوجه باشیم که دتسای خدا هم کنارمون هستن اگر مقاومت نکنیم واقعا میاد

    توی اون داستان داستان آقای جیمز که امد کمکمون همین اتفاق افتاد . خیلی زیادن و بعد ی اتفاق دیگه ای افتاد و که اسمش یادم رفته و مکانیک بود و اومد کمکمون برای پله آروی اصل خودش اومد

    استاد: آره هر روز هر روز داره این اتفاق می افته حالا ی سری ها جلوش رو میگرن ی سری ها دقت نمیکنن نمیبینن حالا این کاری که شما داری انجام میدی با این دوربین با این موبایل

    خانم شایسته :

    این جملاتی که شما دارین میگین این اتفاقات داره حول و حوش فرکانس های شما رقم میخوره

    استاد:

    عاشقتم فرکانس جفتمون دقیقا فرکانس 3 تاییمون چون جهان نمتونه دو یا 3 تا آدم غیر فرکانس رو به مدت طولانی کنار هم نگه داره و یک اتفاق یکسانی رو تجربه کنن حتما خواسته ی سه تاییمون بود و درخواست خودمون بوده .در واقه این کانون توجه ما بوده که این فضا رو تجربه کنیم ههمون با هم و حتما .حتما هم اونایی که دارن میبینن هم توی همین فرکانس بودن

    یعنی همه که این فایل ها رو نمیبینن و همه توی یک زمان هم نمیبینن و حتی اونایی هم که کیبینن ممکنه ی سری توی ی فرکانسی باشن که ببینن و دوست داشته باشن و آماده باشن ممکنه ی سری ها ی قسمت هایی رو ببینن نه کل سفرنامه رو

    ممکنه ی سری ها ی قسمت هایی رو ببینن و آمادگی نداشته باشن بقیه قسمت ها رو ی سال بعد ببینن یا دو ماه بعد یا 5 سال بعد

    یعنی ما که داریم تجربه میکنیم و اونایی که دارن میبینن توی ی فرکانس یکسانی هستیم و تا وقتی که توی ی فرکانس باشیم برای ما و برای بچه ها حتی اتفاقاتی از این دست رو بیشتر تجربه میکنیم و وقتی از این فرکانس خارج میشیم و نمیتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم و واکنشی عمل میکنیم و احساسمون بد میشه اونوقت از این جنس اتفاقات رو کمتر تجربه میکنیم

    این هم فرکانسی که الن هست هست بین ما و بین اتفاقات و بین بچه ها نشونه قانونه اونایی که قانون رو خوب درک میکنن

    یعنی آدم ها میفهمن وقتی دارن روی خودشون کار میکنن موقعی که دارن ی جور دیگه ای نگاه میکنن هدایت میشین به ی همچین مواردی و همچین فایل هایی و دوباره که رها میکنن دور میشن و دوباره که یادآوری میکنن دوباره برمیگردن توی این فضا

    خلاصه این اتفاق می افته و خدا رو شکر ویژگی که ما در خودمون ایجاد کردیم بیشتر سعی کردیم توی این فضا باشیم یعنی بیشتر سعی کردیم توجهممون رو بزاریم روی این آگاها باورهامون رو کنترل کنیم و توجهمون رو بزاریم روی چیزهای خوب فرکانس خوب ارسال کنیم توجهمون رو بزاریم روی چیزهایی که میخوایم به همون نسبت حجم اتفاقات هی بیشتر و بیشتر میشه .اینکه شما الان این تصاویر رو میگیرین این هم حتما خواسته بچه ها بوده خواسته ی جهان بوده و الا من هیچ وقت حوصله این داستانن ها رو نداشتم و الان هم شما اری این کار رو میکنی چون من نه بهش فکر می کردم نه واقعیتش حس و حالش رو دارم ولی شما داری یعنی علاقش رو داشتی از سالها قبل ولی هیچ وقت فایل هایی که گرفتی رو ما استفاده نکردیم ولی خودت رفتی تدوین رو یادگرفتی و الان داری استفاده میکنی

    خانم شایسته:

    شما بهم یاد دادین

    استاد: عاشقتم

    خانم شایسته : آره و میدونی خبر امیدوارانه و خوبش اینه که بعضی وقتها من تصاویری رو توی این سفر میبینم یعنی با لحظه هایی مواجهه میشیم که قبلا توی فیلم و توی عکس دیدم و میگم خدای من حالا نه دقیقا مثل اون رو خود اون عکس رو که سالها پیش دیدم رو میبینمش و خدا رو شکر میکنم اینکه قانون چقدر دقیق داره کار میکنه و چقدر چیزهایی رو که داریم تحسین میکنیم وارد تجربه زندگیمون میشه

    استاد: واقعا خدا رو شکر که جهانی خلق کرده سرشار از قانونمندی و ثبات اصلا کار نداریم جهان چجوریه اون چیزی که خودمون میخوایم رو خلق میکنیم خیلی خوبه خیلی خوبه خدایا شکرت واقعا .شب توی این سکوت این استیت پارک صدای جیرجیرکها داره میاد نسیم خنکی از این پنجره میاد و از اون پنجره میره ی سیرکوله شده هوا اینجا میاد میره خدا رو شکر

    خدای من اصلا همزمانی این قسمت 30 با این قسمت 194 فوق العاده بود دوستان حتما برین قسمت 30 رو ببینین و دقت پیش بینی های استاد که بر اساس قوانین ثابت جهانه

    خدا رو شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2538 روز

    سریال سفر به دور آمریکا قسمت 194

    به نام رب سفر و تغییر و تحول درونی

    با سلام خدمت استاد عزیزم مریم خانم و همه ی دوستان همسفرم

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و هر بار یکم هوشیاتر و بیدارتر

    استاد عزیزم و مریم خانم با تمام وجود پذیرای اون لبخندهای روی لبتون و اون گشادگی چهرتون هستم چون قلبم اصل بودنش رو داره تایید میکنه

    با دیدن عکس زیباتون ی چیزی یادم اومد و اون این بود که من قبل از اودن به این مسیر خیلی از عکس گرفتن فراری بودم به خاطر عزت نفس پایینی که داشتم که فکر میکردم زیبا نیستم و احساس لیاقت و ارزشمندی نمیکردم و بنابراین از دوربین و موبایل و امثالهم گریزان بودم .الان خیلی بهتر شدم ولی هنوز هم یکم مقاومت هست

    الان که خوب فکر کردم ی دلیل دیگه هم داشت و اونم این بود که آدم ها وقتی عکس میگرفتن خودشون نبودن ی لبخند فیک که نبود رو ایجادش میکردن و من نمیتونستم این کار رو بکنم و همیشه هم از این موضوع ناراحت بودم که چرا من این مهارت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! رو ندارم و از این جور حرفها

    اما از وقتی که اودم توی این مسیر فهمیدم که اتفاقا این یک نشانه اس که من دوست دارم خودم باشم دوست ندارم نقابی داشته باشم برای اینکه خندان دیده بشم در حالی که واقعا نبودم

    الان که دارم مجدد عکس شما رو نگاه میکنم دقیقا متوجه میشم تفاوت بین لبخند واقعی که نشان از رضایت درونی داره با ی لبخند جعلی که صرفا برای تایید گرفتن از دیگرانه اولی پایدار و با ثباته و همیشه رد و اثرش هست دومی گذرا و لحظه ایه و چند لحظه بعد وجود نداره !!!!

    همین الان که دارم کامنت این فایل رو مینویسم برق یهو قطع شد و لپ تاپم هم که امروز صبح فراموش کرده بودم شارژش کنم داره چشمک نمام شدن شارژش رو میزنه و باید خاموش بشه و همین ی تمرینیه برای کنترل ذهن من

    بنابراین لپ تاپ رو خاموش میکنم و خودکار و برگم رو برمیدارم و میرم بیرون توی حیاط تا نوشتنم رو ادامه بدم تا زمانی که برق بیاد آخه من با گوشی راحت نیستم تایپ کنم .جالبه توی همین فایل هم استاد راجع به تضاد کولر صحبت کردن و من هم الان با تضاد برق روبرو شدم و میخوام بررسی بکنم رفتار خودم رو در باره این تضاد .

    خوشحالم که اینقدر تغییر کردم که با این اتفاقه مثل اکثریت مردم اینجا نیستم که توی همچین مواقعی داد و بیداد راه بندازم و بد وبیراه که این چه وضعیه .تازه خیلی ها هم این ساعت صبح که ساعت 8 صیحه و برای ما بچه های سایت خیلی از بیدارشدنمون گذشته خواب بودن احتمالا و با این اتفاق الان با ی حس خیلی بدی از خواب بیدار شدن و دارن گله میکنن که خوابشون بهم خورده و ……

    اما ما یاد گرفتیم ذهنمون رو کنترل کنیم و جور دیگه ای به این قضیه نگاه کنیم که حسمون بد نشه و بنابراین من الان توی حیاط کارم رو ادامه میدم هرچند هوای بیرون هم گرمه اما خدا رو شکر سکوت و آرامش حیاط و محیط کار نوشتن رو خیلی راحت تر میکنه

    داشتم میگفتم تغییر زاویه دید این روزها سرگرم دوره عشق و مودت استاد هستم ی دوره ی بی نظیری که فکر میکنم هرکی میخواد شروع کنه به خریدن دوره های استاد اول باید از این دوره شروع کنه چون واقعا کلید رسیدن به همه چیز رو توی همون جلسه اول توی دستت میزاره حالا بماند چه چیزهایی در جلسه های بعدش گفته میشه که من هنوز ازش خبر ندارم

    خلاصه توی جلسه اول این دوره بحث اصلی استاد در مورد به صلح رسیدن با خودمون با روح الهیمونه برای رسیدن به همه ی خواسته ها و این جلسه برای من همزمان شد با این فایل که باز هم مریم جان در مورد خودشون که صحبت میکردن باز موضوع حول و حوش خود ارزشی و به صلح رسیدن با خودمون

    مریم جان صحبت های شما من رو برد به دوره ی دوازده قدم و اون جلسه ی عزت نفسی که شما به عنوان ی الگوی خیلی خوب برای اولین بار شروع کردین به صحبت کردن در مورد خودتون و موضوع آرایش کردنتون و چقدر این صحبت ها برای من شیرین و دلچسبه چون بیاد آوردم که حتی قبل از امدن به این مسیر هم درگیر این حواشی نبودم خلی نمیخوام بگم آرایش کردن ی چیز بده نه هر کسی که دوست داره و این کار حس خوبی بهش میده و این کار رو برای دل خودش انجام میده نه برای تایید گرفتن از دیگران میتونه این کار رو انجام بده اما امان از وقتی که بشه اولویت برای پر کردن خلاها و جلب توجه

    یادمه قبل از امدن به این مسیر کیف آرایش من ی کیف خیلی خیلی کوچولو بود با ی رز لب و ی ضد آفتاب چون روزی چند بار می رفتم بیرون برای کارم که همون هم چقدر برام سخت بود زدن ضد آفتاب و شستنش

    ولی الان دیگه همون هم نیست فقط ی رژ لبه چون اصلا بیرون نمیرم و کارم داخل خونه اس و تنها آرایش من محدود میشه به زمانی که میخوام عروسی چیزی برم

    یادمه همون قبل از آشنایی با استاد وقتی مسافرتی میرفتم و میرفتم توی سرویس های بهداشتی مخصوصا اول صبح 99 درصد خانم ها و دخترها ی کیف آرایش دستشون بود و نیم ساعت فقط پقت میذاشتن برای ٰایش کردن از این بزن و از اون بزن و من واقعا برام جای سوال بود چرا اینهمه سختی

    اتفاقا همین دیروز که رفته بودم موهام رو کوتا کنم توی آرایشگاه و پوست یک دختر خانم رو که اونجا بود دیدم که پر از لک بود ی نگاهی به آینه انداختم و همون جا شکر گزاری کردم از خدای خودم به خاطر نعمت پوست صاف و یکدستی که بهم داده که بدون هیچ ماده ی بیرونی میدرخشه که البته با دوره قانون سلامتی این درخشش و شفافیت به اوج خودش رسیده بود

    الان که دارم فکر میکنم من توی این زمنیه خیلی خیلی با خودم در صلح قرار گرفتم و بقول استاد میتونم ادعا کنم توی این جنبه خیلی خوبم چون همیشه قلبم دنیال اصل این موضوع بوده و هست ی اصل بی نقاب و بیریا که بقول استاد از قبل از تولدمون هممون این آگاهی رو داشتیم و حتی تا چند سال بعد از تولد هم خوب اجراش میکردیم اکا کم کم باورهامون شکل گرفت و این اصله کمرنگ شد البته توی جامعه ی ما خیلی بیشتر چون من هرچی توی این سریاله مرد و زن بچه ی آمریکایی دیدم همه نشان از هماهنگ بودن با این اصل داره چیزی که توی جامعه ی ما به سمت دور شدن از این اصل داره ویش میره و چقدر خانواده ها بجای سرمایه گزاری کردن روی خودشون دارن برای نقاب بیشتر داشتن خرج میکنن جوری که الان دختر کوچولوهای ابتدایی هم همشون ی کیف ٰآرایش دارن پر از رژ لب و برق لب و …… و کم کم داره این باور در اونا شکل میگیره که همین جور ی زیبا نیستن و حتما باید ٰآرایش کنن تا زیبا دیده بشن هرچند من دارم سعی میکنم به خواهرزادم بگم که اون بدون ٰآرایش هم زیباست و نیازی به این چیزها نداره و خداییش هم همین جوریه که وابسته نشه به این عوامل بیرونی اما باز هم این قضیه هست .

    خدا رو شکر برق هم اومد و من اومدم داخل و بقیه ی کامنت از لپ تاپم

    ی موضوع دیگه که مریم جان در موردش صحبت کردن در مورد ساده گرفتنه :

    چیزی که من واقعا قبل از اومدن به این مسیر توش مشکل داشتم که البته تمام اعضای خانواده همین طوری بودن که هر موضوعی رو آنچنان پیچیده میکردن که جز سختی و رنج چیزی براشون نداشت .اما خدا رو شکر از وقتی که سریالهای مستند این سایت شروع شد و من دیدم واقعیت زندگی استاد و مریم جان رو سعی کردم که خودم رو بهبود بدم در این زمینه و خدا رو شکر خیلی بهتر شدم مخصوصا در مورد کنار اومدن با قضیه نبود دسشویی توی طیبعیت که واقعا برام زجر آور بود قبلا ولی الان خیلی بهتر شدم در موردش و البته در تمام ابعاد زندگیم سعی کردم اون سختی گیرهای گذشته رو نداشته باشم و ساده بگیرم و بیشتر لذت ببرم

    استاد جان شما توی فایل مصاحبه با من قسمت 6 وقتی دارین در مورد سبک شخصی خودتون توضیح میدین و رابطه ای که دارین میگین آقا خیلی ها اصلا توی مدار دیدن و درک این رابطه ای که من میگم و بر اساس توحید شکل گرفته نیستن و مثال اون خونه ای رو میزنین که میگین اگر این خونه رو بدین به ی نفر که توی مدار ثروت نیست و بهش بگین این خونه فقط مالیاات سالانش 5 میلیارده ( البته اون موقع دلاری ده تومن ) اون نمیتونه بپذیره این رو و درکش کنه و پس میزنه اونجا شما میگین چند سال به خودتون فرصت بدین اونوقت تازه درک میکنین من چی میگم

    و من خودمم هم سال اولی که با شما آشنا شده بودم میشنیدم اما درک نمیکردم که رابطه ی عاشقانه و بدون وابستگی یعنی چی. اما الان بعد 5 سال دارم درک میکنم که اونموقع چی میگفتین چون 5 سال با شما و مریم جان بودم و دیدم زندگی شما و رابطه ی شما رو و تایید شد برام

    الان که مریم جان داشتن صحبت میکردن من خدا رو شکر کردم که میفهمم چی داره میگه چون خودم هم تجربه کردم و دیدم نتیجه زندگی بدون آرایش کردن رو و بنابراین درک میکنم با تمام وجودم چی میگه

    الان درک میکنم وقتی شما میگین میشه ی نفر رو خیلی دوست داشت اما بدون وابستگی یعنی چی چون خودم هم تجربش کردم و ازش گذر کردم

    آقا من عاشق این گستردگی این آمریکا شدم که تا چشم کار میکنه شما وسعت میبینی اصلا مگه میشه زاویه دید آدم محدود بشه با اینهمه گستردگی با این سفره سبز رنگی که جلوی چشمش گسترده شده و هرجایی که میری هست و بی نهایته و فراوانه

    چقدر این ویزیتور سنترها کار لذت بردن و سفر کردن رو راحت کردن که منو رو میزارن جلوت و میگن بفرما و لذت ببر انتخاب کن و تجربه کن

    چقدر لباس اون خانمه رنگارنگ و خوشگل بود چشمام رنگی رنگی شدن چقدر خوبه آزادی در پوشش هر لباسی که دوست داری رنگارنگ بی رنگ کوتاه بلند نیم تنه و ….. بدون قضاوت شدن و برچسب خوردن

    چقدر دیدن اون راحتی و ریلکسی اون دختر بچه روی اون نیمکت چوبی داخل ویزیتور سنتر لذت بخش بود که رها و آزاد کاری که دوست داشته توی اون لحظه انجام بده رو داره تجربه میکنه و چقدر من هم دوست دارم تجربش کنم که وقتی میرم جایی و دوست دارم کاری انجام بدم کاری که به من لذت میده و به دیگران هم آسیبی نمیرسونه بتونم انجامش بدم و نگران قضاوت شدن نباشم درست مثل این بچه .ان شالله اگر زمانی خودم بچه داشتم با این آگاهی ها ی جوری تربیتش میکنم که در تجربه کردن خواسته هاش رها و آزاد باشه

    خواستم بگم اون درخته چقدر زیباست و اون بطری ها و ….. بعد ی لحظه به خودم اومدم و گفتم اینجا همه چیز زیباست پس اصلا نمیشه برچسب زد به چیز خاصی فقط باید گفت شگفت انگیزه همه چی تمیز زیبا مرتب

    اوه اونجایی که مریم جان گفتین من الان دارم زندگیم میکنم :

    و دقیقا زندگی من هم همینه من تازه توی سن 40 سالگی با آگاهی های استاد آشنا که شدم تازه فهمیدم که اونهمه مدرسه رفتن و درس خوندن و شاگرد زرنگ و نمونه بودن هیچ کمکی به من نکرده و باید تازه بشینم سر کلاس اول و از اول همه چیز رو یاد بگیرم از کسی که خودش ی الگوی خوبیه چون اونهمه الگو که توی مدرسه و اجتماع من داشتم و پذیرفته بودم خودشون چیزی نداشتن که به من نشون بدن و برا همین هم من چیزی یاد نگرفته بودم .خدا رو شکر این 5 سال به اندازه تمام اون 40 ساله آگاهی کسب کردم و زندگی رو زندگی کردم واقعا .پتانسیل وجودم فعال شد

    ی نکته ای مریم جان گفتن که :

    استاد آدم رو آگاه میکنن که کانسپت سفره چیه

    و هین ویژگی خوب استاد باعث میشه که فرد از قبل بدونه توی چه محیطی قراره بره و چقدر نداشتن همین ویژگی باعث اختلاف میشه توی سفرها وقتی از قبل شرایط کلی گفته نمیشه .شده خود من و خواهرم با دامادمون میخواستیم بریم بیرون و ایشون به ما نگفتن اون جایی که میخوایم بریم چجوریه و وقتی رفتیم دیدیم خیلی سخته بود برای ما خانم ها حتی عبور از اون منطقه و همین باعث ناراحتی و دلخوری میشد

    خدا رو شکر برای این آگاهی ها سپاسگزارم استاد و مریم جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  3. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2538 روز

    سلام به رضوان جان شاد و فعال. بقول یکی از بچه های عباس منشی ام الله اکبر .همین دیشب که داشتم اون دیالوگ رو گوش میدادم دقیقا همین جمله شما رو داشتم به خودم میگفتم که این ی فایل خودش ی دوره آس و امروز صبح هم همین رو از شما دریافت کردم پس معلومه دقیقا فرکانس های اون فایل توی ذهن بچه ها همین تاثیر رو داره

    بله عزیزم بهت تبریک میگم که توی این فرکانس زیبا هستی و جز پیشگامان این مسیر

    شادتر و ثروتمندتر بشی هر روز عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: