سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 194 - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)

596 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا خنجری گفته:
    مدت عضویت: 1980 روز

    سلام سلام

    امیدوارم حالتون خوب خوب باشه

    سفر چقدر حال میده

    اونم سفر هدایتی

    دوره جدید هم داریم

    اونم چه دوره ای استاد

    استاد بابا اینا همین امروز بزار رو سایت

    من

    ادمی هستم ک احترام زیادی برای همه قائلم

    ولی احترامم از درونم نمیاد

    مثل عطری نیست ک خود ب خود خوش بو کنه

    از خودم میکنم

    احترام میزارم ک بقیه بگن عجب ادم خوبی هستی

    احترام میزارم تایید بقیه را بگیرم

    احترام گذاشتن کاری خیلی خوبی و درستیه

    ولی نیت کارم اشتباهه

    به قول پیامبر ثواب کاری به نیتش ن ب عملش

    منم میخوام احترام گذاشتن به بقیه را بیشتر کنم

    ولی احترامی ک خود ب خود باشه

    ن از خودم بکنم

    همگی در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    مریم طهمورسی گفته:
    مدت عضویت: 3637 روز

    سلام وقت بخیر به تمام کسانی که این کامنتو میخوانن.

    این که بنویسم خیلی برام سخت شده اما می‌خوام مقاومت ذهنیم و بشکنم .

    مریم جان از راحتی و سبک بار بودن توی سفر گفتن منو یاد هفته پیش انداخت که اسباب کشی داشتیم

    کل وسایل من دو تا کارتن کتاب بود و یه پلاستیک زباله لباس ولی مامانم و خواهر کلی لباس و وسایل خونه استفاده نشده داشتن پیش خودم فکر کردم ببین من همیشه به مهاجرت و رفتن فکر میکنم و همیشه سبک بالم وسایل اضافه ندارم.

    و از جهت دیگه این تضاد برام پیش اومد که برای راحت اسباب کشی کردن در آینده که خودم مستقل شدم مثل اونا رفتار نکنم که عصبانیم کنه این شلوغی.

    من واقعا توی این اسباب کشی نگران وسایلم نبودم و خیالم راحت بود این خیلی حس خوبی داشت.

    در مورد آرایش کردن گفتید: من دوسال شروع به آرایش کردم واقعا الان میفهمم اون موقعی که آرایش نمی کردم چه قدر سریع تر بودم اما همین الآنم زیاد آرایش نمیکنم در حد یک ضد آفتاب و ریمل و رژ اما وقتی دلم بکشه آرایش کامل میکنم کاملا سلیقه ای باهاش برخورد میکنم و نزاشتم باور منفی بهم بده که فقط با آرایش زیبا هستم گاهی بعد از دوش گرفتن با همون صورت می‌ره جاهایی که کار مهم دارم همه از این همه تغییر من تعجب میکنن و من فقط یه جمله بهشون میگم .من هم بدون آرایش و هم با آرایش زیبا هستم و قتی دوست داشته باشم آرایش میکنم

    دارم به فکر میکنم من خیلی نسبت به طبیعت رفتن و دستشویی رفتن توی طبیعت مقاومت دارم با باور اینکه من یکی از کلیه هام کوچیکه تر از اون یکی هست زود دسشتویی میگیره و با دستشویی صحرایی یه حس بدی بهم میده .باید یه برنامه بزارم و این باور محدود کننده هم از بین ببرم .

    و در آخر ممنون که به خواسته من جواب مثبت دادید و دوره ای که به شدت دنبالش بودم و ساختید بی صبرانه منتظرش هستم تا تهیه اش کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    شادمهر محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1543 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد و خانوم شایسته و همه عزیزان این سایت

    خدا رو شکر میکنم که امروز صبح که بیدار شدم این فایل زیبا و پر از نکات اموزنده رو دانلود کردم و دیدم

    یک خبر خیلی خیلی خوب رو شنیدم از زبان خانوم شایسته که واقعا خوشحال شدم از شنیدنش و اون آماده شدن دوره احساس لیاقت هست و به محض بارگزاری روی سایت به امید خدا میخرمش

    در مورد سفر خدا رو شکر من همیشه فوق العاده انعطاف پذیر و راحت برخورد کردم با مسائل سفر و کلا برای هر سفری توی مدت خیلی کمی اماده میشم و این مورد خیلی میتونه سفرو لذت بخش کنه توی کل زندگیم یه کرم ضد افتاب خریدم اون هم فکر کنم داره تاریخ انقضا ش میره و هر چه بیشتر بری سمت این موارد یا بخوای برای مشکل به وجود امده توی سفر اعتراض کنی قطعا سفر بیشتر ضد حال میده

    یه نکته خیلی مهم توی سفر همسرفرهات هستن اونا هم اگه راحت نباشن با شرایط سفر اصلا خوش نمی گذره و من سفر با هر دو گروه رو تجربه کردم هم ادمهای راحت و انعطاف پذر و برعکس

    برای همه دلی شاد رو آرزومندم

    خدا نگه دار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    حمید رجایی گفته:
    مدت عضویت: 2776 روز

    به نام هدایتگر هستی

    سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته مهربان

    سفر وراحتی سفر استااااد عزیزم یادم از کودکی توی خانواده ای بزرگ شدم که درسته شرایط مالی خوبی نبود و سادگی در سفر خیلی برایم باور سازی شد و اینقدر پدرم انسان خوش سفری بود و اهل شوخی که همه اقوام و دوستان وقتی قصد سفر میکردند اول سراغ پدر م رو میگرفتند که آیا با ما سفر میایی یه نه ولی خوب پدرم مسئله مالی همیشه ترمزش بود ولی با این حال همیشه به سفر نه نمیگفت و سریع آمادش میشد

    و یدونه پیکان استیشن داشت که یه باربند بلند داشت که همه وسایل رو روش میگذاشت و ما بچه ها که هشت نفر بودیم رو سوار میکرد حتی توی قسمت بارش ولی خوب چون جامون نمیشد مارو نوبتی میبرد ولی وسایلی که داشتیم یکسری وسایل پخت و پز و مقداری نون و کمی هم ماست و به این دلیل که نمیشد جایی خرید کنیم و معمولا گران تر از محل خودمون بود سعی میکردیم هر آنچه را نیاز داریم رو برداریم .

    و همیشه توی مسافرت سعی بر شوخی وخنده و بازی بود و همیشه خوش میگذشت با این که اون پیکان خیلی وقت ها هم خراب میشد و ما توی قسمت بار همیشه سرمون درد میگرفت از گرد و خاک و دود و صدای اگزوز ولی همون 2 متر جا میشد اتاق بازی ما بچه ها و دور هم مینشستیم وکلی تفریح و بازی میکردیم و وقتی هم جایی میرسیدیم منتظر میموندیم که یکی بیاد درو باز کنه برامون

    بابام دوستان زیاد ی داشت و به همین دلیل هم هر بار ما توی مسافرت به پیشنهاد دوستان جاهای مختلفی رو تجربه میکردیم

    و لذت میبردیم از مسافرت شب توی بیابون آنطرف رفتن و خلاصه به هر طریقی مسافرت رو میریم با هر شرایطی حتی شده مسافرت ها ی یکروزه درون شهری و یا اطراف شهر .

    و واقعا چیزی که از سفر برام همیشه به ارمغان داره این هست که همیشه بعد از سفر یه اتفاق و یا یکسری اتفاقات که که جز خواسته های من بوده بعد سفر و یا حتی در خود سفر اتفاق می افتد و اصلا انگار جایزه خدا به ماست .

    و از زمانی که با برنامه ها ی شما آشنا شدم به لطف اون یک خودرو خرید م و نمیدونم چقدر با این ماشین ما من و همسرم به مسافرت های مختلف از شرق و غرب و شمال و جنوب رفتیم .

    خدا رو شکر میکنم به خاطر شما و سبک زندگی آسانیتون

    همیشه همه چیز سادست و به راحتی و شیرینی اتفاق می افتد

    و خدا رو شکر من این باور رو از پدرم دارم که به راحتی و کمترین وسایل میشه مسافرت کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2210 روز

      سلام به شما دوست ارزشمندم

      سلام به شما حمید رجایی عزیز

      چقدر خوشحالم به خوندن کامنت شما هدایت شدم، واقعا لذت بردم و ممنون و سپاسگزارم از شما که از خودتون این ردپای زیبا رو ثبت کردین. یکم رفتم بقیه کامنت ها رو خوندم بعد یکهو یک حس غریبی اینکه شما هم فامیل مامانمم هستید باعث شد کنجگاوتر بشم بیشتر باهاتون آشنا بشم.زدم رو پروفایل تون دیدم بــه بــه شما داستان هدایت تون رو چقدر قشنگ و با حوصله و باعشق نوشتید. یاده خودم افتادم وقتی نمیدونم از اول شروع کنم یا آخر یا وسط یا اصلا چی بنویسم چنان موتور نوشتنم روشن میشه که فقط مگه انگشت هام انصراف بدن وگرنه کلمه و جمله کم نمیارم. خوندم و خوندم و لذت بردم. چقدر زیبا از روند رشد و شرایط و شخصیتی که داشتید نوشته بودین و بعدش اینکه چه جالب با استاد آشنا شدین واقعا بقول استاد جان داستان هدایت هرکسی یونیکه واحد و منحصر به فرده و خوندن داستان هدایت بچه ها بهمون بیشتر کمک میکنه تا باور کنیم که خدا هزاران راه بلده و هزاران دست خدا روی زمین هست برای هدایت کردن و رسوندن ما به خواسته هامون…

      واقعا آقا حمید عزیز بهت افتخار کردم برای تمام تلاش هات، تغییراتت و برام خیلی جالب شد که شما هم مهاجرت کردین.(مثل منو همسرم از مشهد به تهران) واقعا تحسین کردم این شجاعت و این جسارت و این حد از ایمانی که ساختین و منجر به اقدام مهمی شد. واقعا به افتخارتون می ایستم و دست میزنم حمیدجان…

      سپاسگزارم برای وجودت و اینکه از خودت نوشتی و باعث شدی ازت درس بگیرم.

      چقدر اون تجسم خواسته ات رو دوست داشتم و آرزو میکنم و از خدا میخوام تو رو هربار به سمت خواسته ات نزدیکترو نزدیکتر کنه…

      براتون از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.

      ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        حمید رجایی گفته:
        مدت عضویت: 2776 روز

        سلام به دوست و خواهر همفرکانسی گلم و عزیزم

        ممنونم که برام نوشتید.

        چقدر لذت بردم شاید سه یا چهار بار کامنتتون رو خوندم و غرق لذت شدم.ممنون از شما و توجهتون باور کنید یه نشانه از خدا برای دوستی می‌خواستم که این پیام زیباتون رو دیدم و وقتی اشاره کردید به داستان هدایت من کمی فکر کردم

        و روندم رو مرور کردم.ودوباره باطری هام برای کار کردن روی خودم قوی شد که اون داستان هدایت با مهاجرت با هم بود و من اون قدم رو برای تکاملم و محاجرت به خارج کشور برداشتم که به امید خدا وقتی که این‌جا هم نتیجه ها رو گرفتم اون قدم بعدی رو هم برمیدارم.

        خدا رو شکر به خاطر شما به خاطر استاد و این خانواده عزیز همفرکانسی و دوست داشتنی.

        امیدوارم خدا شادتون کنه و با لذت قدم بردارید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          فهیمه پژوهنده گفته:
          مدت عضویت: 2210 روز

          سلام دوست ارزشمندم

          سلام آقا حمیدگل

          چقدر از دیدن پیام تون حس خوب گرفتم، چقدر خوشحالم باهاتون اشنا شدم و بیشتر و بیشتر ذوق زده ام کردین با فکر و خبرمهاجرتی که قراره تکاملی اتفاق بیفته براتون.

          چقدر خوبه آدم وقتی هدایت میشه و کاری رو انجام میده و از خودش اثری میذاره میبینی دست خدا شدی برای یکی دیگه… این چرخه بی پایانه و پیام شما هم خبری بود که انگار خودم دارم میرم.

          اخه تو ستاره قطبی ام اکثرا از خدا میخوام تا مقدمات مهاجرت مون رو به امریکا فراهم کنه و چنان این روزا داره منو نشونه باران و در مدار تغییر قرار میده که منم دلم میخواد شما هم یک روز خبر مهاجرت از کشور ما رو بشنوید.

          واقعا سپاسگزارم که هستی

          واقعا سپاسگزارم که نوشتی

          واقعا سپاسگزارم که محکم و پرقدرت تر ازقبل هربار روی بهبود خودت کار میکنی و خوب زندگی میکنی و جهان رو جای بهتری برای زندگی میکنی.

          یادمون باشه خدا همه چیز میشود همه کس را… به شرط ایمان، به شرط پاکی دل، به شرط طهارت روح و پرهیز از معامله با ابلیس

          حمید جان مشتاقانه منتظر شنیدن داستان ها و نتایج و خبرای خوبتون هستم.

          ارلدتمند شما فهیمه

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
          • -
            حمید رجایی گفته:
            مدت عضویت: 2776 روز

            دمت گرم دوست عزیزم

            سلام به روی ماهت دوست عزیز

            چقدر دوباره انرژی گرفتم از پیام پر مهرتون امیدوارم همواره شاد و شاد تر و مهربان و مهربانتر و عالی وعالیتر از قبل بشاید

            چقدر خوب که قصد محاجرت دارید به امید خدا به زودی براتون اتفاق میوفته و چقدر من خوشحال میشم از این خبر خوب که با نوشته شما بیاد که منم بالاخره محاجرت کردم به راحتی و لذت و شیرینی و یک الگوی خوب دیگه بشید برای من و هزاران نفر دیگه در این خانواده و دیگر آشنایانتون

            دوست عزیزم به نظر من دست خدا رو باز بگذارید البته این رو از یکی از بچه های همین سایت شنیدم که میگفت دست خدا رو باز بگذارید و بیشتر خصوصیات جایی رو که دوست دارید برید نه صرفا آمریکا

            البته که اون هم خیلی خوبه با فایل های زیبایی که استاد از آمریکا گذاشت دیگه همه ما دوست داریم به اونجا سفر کنیم .

            خدا پشت و پناهتون به راستی که به قول ملا صدرا خدا همه چیز میشه همه کس را به شرط ایمان و پاکی دل و به شرط اجابت از سمت ما

            به زودی خدا میشود مهر پاسپورت شما برای رفتن به آمریکا براتون آرزوی شادی و خوشبختی و ثروت روز افزون دارم .

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    رویا طالبی گفته:
    مدت عضویت: 1744 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان زیبا، چقدر این مدل مو به شما میاد

    البته شما از درون زیبا هستید هم شما و هم استاد عزیز

    و تمامی افراد با درک سرمایه وجود خویش زیبا و با عظمت هستند

    وقتی سفر رو با شما آغاز کردم از همون روز اول به طور معجزه آسا من هرروز با دعوت خانواده و خواهر میریم زیبایی های اطراف روستای خودمون رو میبینم و لذت دوچندان میبرم

    منی که از بدو تولد تو همین روستا بودم ولی با نگرشی که الان به لطف خدا دارم انگار اولین بار این زیبایی ها اطرافم رو میبینم خدارو هزاران مرتبه شکر

    و هی تو ذهنم مرور میکنم قراره با این سفر هم سفر همراه با دو استاد عزیز هم سفرهای خودم چقدر میتونم زیبا بین باشم و خودم رو تجربه کنم و بتونم روز به روز بهتر و بهتر بشم و زندگی رو ساده و ساده تر کنم و خدمت خودم باشم نه در خدمت اشیا و لوازم

    و اگر عمیق نگاه کنیم این اشیا و لوازم رو بعضی وقتا بخاطر این دور و بر خودم نگه میداریم که به ما ارزش و اعتبار بدهد فارغ از اینکه ارزش و اعتبار یک چیز دیگه هست ارزش و اعتبار باید درونی باشه نه بیرونی

    چقدر عاشق این فایلم

    چون منم تو گذشته به شدت آرایش میکردم و در بند اشیا و لوازم بودم

    ولی رفته رفته دیدم وقتی آدم بدون این قید و بند ها زندگی میکنه چقدر میتونه راحت و ساده و لذت بخش زندگی کنه

    و هی کم کردم هی کم کردم و رسیدم فقط به یک ضد آفتاب

    حتی به مرحله ای رسیدم که بالم لب رو برای خودم ممنوع کردم

    به خودم گفتم چرا من فقط باید بالم لب بزنم بقیه چرا نمیزنن

    روز اول که نزدم کمی اذیت شدم و رفته رفته خشکی لبم برطرف شد و خداروشکر دیگه استفاده نمیکنم یعنی واقعا بدن ما طوری تنظیم شده که میتونه به صورت خودکفا تمام احتیاجات خودش رو تامین کنه با این باور بالم لب رو کنار گذاشتم

    این فایل گرانبها چقدر لذت بخش و آموزنده هست خدایا شکرت

    واقعا سفر کردن هر چی اضافه هست رو حذف میکنه و آدم به عینه میبینه که میشه ساده زندگی کرد و لذت برد

    این جمله استاد که فرمودن

    سفر باعث میشه آدم همسفر خودش رو بشناسه یعنی آستانه تحمل و صبر طرف مقابل تو سفر به نمایش گذاشته میشه خود واقعی طرف به نمایش گذاشته میشه

    حتی خود فرد میتونه خودش رو بهتر بشناسه تو سفر احتمالا اتفاق های میفته که آدم به خود واقعی و بخش پنهانی خودش پی میبره واقعا سفر کردن یک چیز دیگه هست از الله مهربانم میخواهم سازوبرگ سفر رو برام مهیا کنه منم بتونم یک سفر عالی رو تجربه کنم و خودم رو بهتر بشناسم و زندگی رو ساده و ساده تر کنم برای خودم

    من چقدر عاشق این دوره شدم که قرار بیاد روی سایت و از رَبِّ مهربانم میخوام این دوره فوق العاده رو روزی من کند تا بتونم این آیه رو جز به جز تو زندگیم پیاده کنم

    وَلَقَدۡ خَلَقۡنَٰکُمۡ ثُمَّ صَوَّرۡنَٰکُمۡ ثُمَّ قُلۡنَا لِلۡمَلَـٰٓئِکَهِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِیسَ لَمۡ یَکُن مِّنَ ٱلسَّـٰجِدِینَ آیه 11سوره اعراف

    ما شما را آفریدیم ؛ سپس صورت بندى کردیم؛ بعد به فرشتگان گفتیم: «براى آدم سجده کنید» آنها همه سجده کردند؛ جز ابلیس که از سجده کنندگان نبود

    یعنی انسان در نگاه خداوند چقدر عزیز و دوست داشتنیی و با عظمت هست که به فرشتگان گفته که بهش سجده کنید و فرشتگان با اون همه زیبایی و عصمت برای ما سجده کردند

    ما انسان ها باید عظمت خود را دریابیم و ارزش خود را به مدرک، ماشین، و هر برجسب بیرونی ندهیم

    خدارو شکر که فرصت و زمان مناسبی برام مهیا شد تا بتونم کامنت بنویسم با یاری یار همیشگیم الله مهربانم

    خدایا شکرت

    در پناه یکتا بی همتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    امیر علایی گفته:
    مدت عضویت: 2856 روز

    سلام استاد عزیزم و سلام خانم شایسته

    سلام به همه ی دوستان عزیزم

    چقدر تجربه کردیم هممون این مطالبی رو که گفتید

    اینکه گاهی اوقات میخوایم همه چی از قبل درست شده باشه

    اینکه حتی میریم مسافرت که بکنیم تو چشم دیگران که ببین من کجاها میرم

    اینکه اگه یه چیزی جا به جا بشه چقدر غرغر میکنیم

    اینکه چقدر زنجیر داریم به دست و پامون و چقدر لذت نمیبریم از زیبایی ها

    چقدر درگیر این هستیم که دیگران الان چی در مورد من فکر میکنن

    اگه این لباسی که توش راحت هستم رو بپوشم رو نکنه زشت باشه و بقیه دوستش نداشته باشن

    میدونین استاد چه خودمون این کارها رو کردیم چه بارها با دیگران تجربش کردیم که اون رو هم خودمون خواستیم

    خیلی از ماها فکر کردیم دوست داشتن یعنی به هر نحوی ناز طرف مقابل و کشیدن

    بارها رفتیم مسافرت و زمانی که چیزی مثلا بر وقف مراد نبوده غرغرها شروع شده

    چقدر گرمه

    چقدر سرده

    دستشوییش کثیفه

    اینجا غذا نخوریم

    نریم جنگل من کفشام خراب میشه

    بارون میاد نریم بیرون من موهام خراب میشه و….

    و ما چقدر فکر کردیم که خوب اصلش همینه دیگه

    باید حواسمون به پارتنرمون باشه دیگه

    باید اینجوری دوست داشتنم و نشون بدم

    من خودم و میگم استاد

    چرا یه بار از طرفم نخواستم اون دوست داشتنش رو به من نشون بده

    آرایشت خراب میشه خب بشه بیا بریم

    بریم زیر بارون

    بریم تو آب بازی کنیم

    بریم جنگل لذت ببریم و…

    اینهایی که گفتم استاد برای قبل بود

    الان خیلی وقته تا جایی که تونستم رها هستم

    تا جایی که تونستم دارم همچنان روش کار میکنم تا

    الخیر و فی ماوقع رو زندگی میکنم

    خانم شایسته چه جمله ای گفتی

    وقتی شنیدمش ازتون همونجا فیلم و نگه داشتم شروع کردم تو دفترم نوشتن

    توی صحبت هاتون گفتید احساس لیاقت من وابسته شده به چی؟

    یه چیزی تو ذهنم صدا کرد

    به خودم گفتم امیر احساس لیاقتت وابسته شده به چی؟

    به ماشینی که سوار میشی؟ اگه نباشه سر جلسات کاری نمیری؟؟؟

    به لباسی که میپوشی؟

    به اندامی که داری؟

    به میزان درآمدت و حساب بانکیت؟

    به لول کاری که داری؟

    به ارتباطات و کسایی که میشناسی؟

    حتی به اینکه اگه کامنتی توی سایت میزاری کی امتیاز میده و نظر بقیه چیه اگه کسی امتیازی نده پس خوب نیستی؟

    به اینکه موفق شم تا دیگران در موردم درست فکر کنن؟

    به اینکه دیگران چه تعریفی از من تو ذهنشون هست؟

    حتی در مورد کسب درآمد لیاقتم بسته شده به اینکه چقدر کار میکنم؟

    اگه یه روزی با کار کمتری پول بیشتری دربیارم باور پذیریش هنوز سخته برام؟

    و اینکه هویت من چیه؟

    چه چیزی هویت من رو تعریف میکنه؟

    جایگاه اجتماعیم؟

    میزان درآمدم؟

    نگاهی که دیگران به من دارن؟؟؟…

    چقدر مشرک هستیم یه جاهایی استاد

    چقدر قدرت از خدامون میگیریم میدیم به چیزهای دیگه

    و چقدر این خدا باهامون راه میاد تا آدم بشیم و تو همه ی جنبه ها اعتماد به نفسموم این باشه که خدایا تورو دارم با بقیه کاری ندارم.

    مرسی بایت این ویدئو

    برای من درسی بود تا خودم رو بهتر بشناسم و ببینم که شرک چجوری مثل مورچه سیاه بر روی سنگ سیاه در دل تاریک شب پنهانه.

    این ویدئو باعث شد حواسم خیلی بیشتر به رفتارم باشه و اگر جایی دارم قدرت رو به چیز دیگه ای به جز خدا میدم رهاش کنم و برم تو دل ترسم تا بزرگ بشم.

    عاشقتونم استاد عزیز و خانم شایسته

    استاد چقدر خوبی که گفتی به خانم شایسته شما پاداش من از طرف خداوندی

    چقدر با خودتون در صلح هستید هم شما استاد عزیز هم خانم شایسته

    میدونم تو مسیر درستی هستم مثل خیلی از دوستان و لایق این هستم تجربیات عالی رو بدست بیارم چون تمام تلاشم رو میکنم فقط روی خدای خودم حساب کنم.

    دوستووون دارم

    شاد باشید

    سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 3010 روز

    سلام به همه همسفرای عزیز

    چقدر تو این کشور همه چیز سر جاش هست همه چیز منظم و مرتب هست به همه چیز فکر میشه شلوغ کاری و رو دست هم نگاه کردن نیست یه فضایی در نظر گرفته میشه برای خوش آمد گویی و معرفی اون ایالت و آگاهی دادن و به استراحت کوتاه مدت و یه فضای بشدت تمیز و آراسته هست نه هزار تا مکان قربون یه به درد بخورش.فکر کنم اصلا از این استراحتگاه های بین راهی که ایران داره نیست اونجا فقط همین ویزیتور سنترها و جایگاه های پمپ بنزین و یه سری رستوران که اونم تو شهرها هستند نه بین راهی و این قدر تو هم تو هم و زیاد و بی کیفیت.

    مورد بعدی سفر و همسفر هست واقعا استاد درست میگند که توی سفر خیلی مهمه با کی همسفر میشی هرچقدرم جاهای قشنگ بری هرچقدرم زیبا باشه اما همسفرت رو مخ باشه زهر مارت میشه و من اینو قشنگ درک کردم خداییش خودم خیلی آدم راحت گیری هستم فقط سعی میکنم خوش بگذرونم از کمترین امکانات بیشترین استفاده و لذت رو ببرم برای همینم بعد از چندین سفر دیگه واقعا ترجیه میدم نهایتا دو نفره باشه یا یه شناخت کلی نسبت به اون افراد داشته باشم بدونم انعطاف پذیرند تاب و تحمل پیش آمدها و غیر منتظره ها رو داشته باشند چون بقول استاد واقعا سفر هیچی معلوم نمیکنه هر آن ممکنه چیزی پیش بیاد اگه یه نفر این وسط بخواد گیر بده و شروع به ناسازگاری و غر زدن بکنه چنان فشاری روی بقیه میوفته که واقعا همه چیز پیچیده و سخت میشه.ادم سفر می‌ره که خوش بگذرونم دلش باز بشه حالش خوب بشه رفاه و راحتی که تو آدم هست چه لزومی داره تویی که دنبال راحتی و رفاهی بری سفر خوب تو خونت بمون خوش و خرم.سفر باید تجربه های آدم رو بیشتر کنه دید آدم رو وسیعتر کنه ظرف وجود آدم رو بزرگتر کنه و همه اینا مستلزم اینه که خودت رو به چالش بکشی و یه تقابلی با خودت داشته باشی دیگه.

    و واقعا دلم میخواد منم یه همچین همسفر پایه ای داشته باشم مثل استاد و مریم جون که اینقدر آماده و مهیا از نظر شخصیتی و روحی هستند برای هر چیزی برای هر لذتی برای به چالش کشیدن خودشون و تواناییهاشون و فراتر رفتن از از اون محدوده امنشون.اینجوریه که آدم رشد می‌کنه بزرگتر میشه دیگه وگرنه همیشه ترسها جلوتر از تو حرکت میکنند و چنان غل و زنجیر میشند به دست و پات که حتی قدمی برنداری و به طبع همون جور کوچولو و ضعیف باقی خواهد موند آدم اینکه فایده نداره خوب نیست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1631 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربان

    وسلام به تک تک دوستانم

    چقدر خوشحالم که به لطف الله سریال سفره به دور امریکا مجدد شروع شده، چقدر خوشحالم که باز هم قراره کلی اگاهی تبدیل شده به عملکرد رو از شما دو الگوی بی نظیر دریافت کنم که بی شک منو به قول مریم جان به فرکانس ومدار بالاتری قطعا خواهد برد…

    کاش بدونید که این سریال زندگی در بهشت وسریال سفر به دور امریکای شما دو عزیز دل، این سبک وراه وروش زندگی توحیدی زندگی شخصی شما چقدر رو تغییر شخصیت من به طور کلی تاثیر گذاره بوده…

    ما همیشه فقط نصیحت شنیده بودیم، فقط توکتابها خونده بودیم و فقط تو فیلمهای عاشقانه دیده بودیم و اونا که میگفتن اینطوری وانطوری باید زندگی کرد تا خوشبخت وسلامت وثروتمند بود فقط حرف میزدند بدون عملکرد، فقط حرف وفقط حرف !! که میشه رویایی زندگی کرد، میشه عاشقانه زندگی کرد میشه در ثروت وشادی زندگی کرد میشه در نهایت سلامتی زندگی کرد اما هیچوقت در واقعییت ندیده بودیم تا در ما اثر کنه، تا بتونیم ازش به عنوان یه الگوی کامل وبی نقص استفاده کنیم توی زندگیمون…

    حتی توی کتابها وفیلمها و داستانها هم نمیشد ونمیشه زندگی دو نفر انقدر در نهایت ارامش وعشق وصلح و یکتاپرستی باشه ..لااقل من که ندیده بودم هیچوقت….

    دو نفر که در نهایت عشق وهمدلی پای تعهداتشون موندن پای اصل وپای قانونی که میدونند بدون شک ابدی وغیر قابل تغییر والبته همیشگی وثابت هست موندن، پای اینکه تمام تلاششون رو میکنند تا طبق قوانین جهان هستی فکر کنند حرف بزنند و عمل کنند..

    انقدر حس خوب گرفتم وقتی اومدم سایت دیدم سفر رو شروع کردید واونم با این اگاهیهای ناب…

    وقتی مریم جان داشتند از تغییر خودشون میگفتند که چطور در طی این سالها تغییر کردند داشتم به این فکر میکردم که چقدر این بانو الگوی بی نقصی برای من بوده طی این سالها که میشناسمش، چقدر سعی کردم شخصیتم رو به شخصیتش نزدیک کنم و شکر خدا چقدر هم موفق بودم، میدونید مریم جان شخصیتش طوریه برای من از هر جنبه که تو تصوراتم همیشه خواستم این متانت، این فروتنی وتواضع واین در صلح بودن باخودش واین ارامش ولبخندش رو داشته باشم، همونطور که همیشه از خداوند خواستم از جنس ایمان سید حسین عباسمنش به من عطاء کنه همیشه از خداوند خواستم از تواضع وفروتنی و متانت و صلح درونی مریم جان وتا این حد یکتاپرست پودن وتوحیدی بودنش به من هم عطاء کنه…

    از گوشه وکنار چه در خانواده چه از اطرافیان می شنوم همیشه که منو به عنوان یه شخص صبور، مهربان، در صلح با خود، با ایمان و خودساخته وقوی یاد میکنند اما،واقعا خودم هنوز خودم رو با این ویژگیهایی که میگن نمی بینم صد درصد وکامل…

    شاید به خاطر اینه که خودم رو با مریم جان مقایسه می کنم وچون خودم رو در اون حد نمی بینم نقاط مثبت شخصییتم زیاد به چشمم نمیاد

    اما نمی خوام ناشکری کنم ، نباید از یاد ببرم که تا همین دوسه سال قبل چه شخصیتی داشتم و چطور آدمی بودم..

    آدمیکه سر سوزن هم توحیدی عمل نمی کرد واگر چه همیشه شرایط وموقعییتهایی خوبی رو جذب میکرد و همیشه نعمت وبرکت و فراوانی در زندگیش جاری بود، اما همه اش لطف خدا بود نه به خاطر اینکه منه مینا آدم با ایمان وتوحیدی ومتواضع و فروتنی بودم در برابر خداوند نه همه اش لطف خدا بود.

    خدارو صدهزار مرتبه شکر امروز هم نقصهامو می بینم ومی پذیرمشون ودر سدد برطرف کردنشون هستم و هم حسنها وخوبیهامو می بینم ودر سدد بیشتر کردنشون هستم….

    کاریکه در گذشته نه تنها برام الوییت نداشت بلکه اصلا چیزی به اسم تغییر شخصیت درونی برای من نااشنا بود انقدر که تمرکزم روی همه کس وهمه چیز بود جز خودم…

    یه فرق اساسی ویه تغییر اساسی که در من به وجود اومده اینه که من تمام برکات ونعمت ها وهر انچه که در زندگیم وجود داره تمام شرایط و حتی نفس کشیدنم رو از روی لطف ورحمت خداوند می بینم وبابتش سپاسگزارم و نگاهم بیشتر روی مثبتهای زندگیم وجهان اطرافم هست بر عکس گذشته که نه تنها شاکی وگلمند بودم بلکه پرتوقع و ناسپاس هم بودم…

    دیدگاه من این روزها، یعنی مدتها اینه که جهان وهرچه در اون هست در تسخیر من قرار داده شده تا بتونم ازش لذت ببرم…

    در صورتیکه در گذشته خدا وهرچه که آفریده بود حتی خودم رو مایه ذلت و بدبختی و جبری سخت و وحشتناک می دیدم…

    چقدر فرقه بین کسیکه میگه خدایا به خاطر همه ی انچه که دارم شکر به خاطر همه انچه که از روی عشق ورحمتت بهم عطاء کرده ای تا بتونم در نهایت ارامش وعشق وسلامتی وشادی و ثروت ومعنوییت زندگی کنم….

    با کسیکه میگه این دنیا این زندگی چه چیز قشنگی داره که باعث بشه آدم دلش خوش باشه، فقط بدبختی وفقر وبیماری وجنگ و گرونی و سختی داره این زندگی وخدا کجاست چرا نمی بینه چرا نمی شنوه چرا نجاتمون نمیده!!!!

    دقیقا بین بهشتی زندگی کردن وجهنمی زندگی کردن یه دیوار هست به بلندای باورهامون…

    هرکسی با باورهای خودش، با توجهاتش با حرفهاش وبا عملکردش می تونه زندگی بهشتی یا زندگی جهنمی رو انتخاب کنه….

    در دنیایی که 98 درصد مردم عوامل بیرونی رو مسبب بدبختی یا خوشبختی خودشون میدونند، شکر الله ما اینجا میدونیم ویقین داریم که خودمون هستیم که مسئول صد درصد اتفاقات زندگیمون هستیم و جهان همواره داره بر پایه عدل ودرستی اداره میشه وهرکسی به اندازه ایمان وباور قلبی خودش هست که نسیب میبره از سعادت وخوشبختی جاری وساری ودر دسترس…

    استادقشنگم، مریم جانم، در پناه امن خدا باشید هرجا که هستید، انشالله همیشه لبتون خندون، دلتون شاد و در ثروت و فراوانی وسلامتی وسعادت و آرامش همیشگی باشید و در این مسیر نورانی وپر خیر وبرکت مارو هم از آموزه های نابتون مثل همیشه بهرمند کنید.

    دوستتون دارم ومی بوسمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    نرگس و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 3536 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    سلام خدمت دوستان عزیزم

    خدایا شکرت چقدر این فایل عالیه

    آغاز سفر و تجربیات بینظیر با فورد قدرتمند واقعا عالیه

    خدایا شکرت

    ثروتمند بودن چقدر عالیه

    ثروتمند بودن آدم رو به خداوند نزدیک میکنه

    ثروتمند بودن زندگی رو راحتتر میکنه

    استاد نوش جونتون گوارای وحودتون این ثروت ارزشمندی که خلق کردین در تمام جنبه های زندگی

    خانم شایسته ی عزیز چه تغییر عظیمی در ویژگی هاتون دادین دمت تون گرم

    میخوام تجربه ی خودم رو از سادگی و زیبایی بگم

    من از همون بچگی اصلا علاقه ای به لوازم آرایش و آرایش کردن نداشتم همیشه دنبال چیزهایی بودم که بفهمم وسایل جچوری کار میکنه از همون بچگی دنبال حقایق بودم راستش یه وسیله ای اگر خراب میشد من خیلی خوشحال میشدم چون اون موقع با پیچ گوشتی میتونستم باز کنم و دل و روده ی اون وسیله رو بریزم بیرون بدونم که داخلش چخبره

    و اما در مورد آرایش کردن من هیچ موقع چنان آرایشی نکردم قبلا یعنی قبل از آشنایی با شما و قوانین فقط از رژلب استفاده میکردم که اونم مثل خانم شایسته بخاطر خشکی لبام بود در کل خودم رو ساده دوست داشتم و دارم این دیدگاه خودم به خودمه

    حالا آرایش نکردن من از دید بقیه

    برای اکثریت مردم سادگی یعنی عقب موندگی

    چندین بار از افراد شنیدم به عنوان تمسخر کردن که گفتن نرگس عقب مونده است حالا چرا؟

    چون آرایش نمیکردم و لباسهای عجق وجق نمیپوشیدم بخاطر همین آشناها و اقوام بخاطر این سادگی ازم فاصله میگرفتن ولی برای من اصلا مهم نبود با اینکه قبلا قوانین رو نمیدونستم

    بهم میگفتن الان دوران قدیم نیست مردم عقلشون به چشمشون هست اگر آرایش نکنی هیچ پسری بهت توجه نمیکنه، هیچکس ازت خوشش نمیاد وقتی اینو میگفتن من خنده ام میگرفت کلی میخندیدم بهشون میگفتم من نمیخوام کسی بخاطر آرایشم دوستم داشته باشه کسی که منو همین جوری که هستم دوستم داشته باشه خودش سر راهم قرار میگیره اصلا نیازی ندارم که خودم رو برای کسی رنگ آمیزی کنم اکر کسی هم میخواد همین جور باهام باشه باشه دوست نداره اجباری نیست به موندنش

    اون موقعها در مورد عزت نفس و قوانین خودشناسی و احساس لیاقت هیچی نمیدونستم الان اون آدما رو که میبینم با خودم میگم چقدر عزت نفسشون داغونه

    تحسین میکنم خانم شایسته ی عزیز رو که تونستن خودشون رو تغییر بدن و سادگی خودشون رو پذیرفتن

    خیلی عالیه

    این تجربه ی من از آرایش نکردن

    خداوند یه آدمی رو سر راهم قرار داده که دقیقا اونم عاشق سادگیه و همین جوری که هستم منو پذیرفته

    خداوند رو سپاسگزارم بخاطر وجود مهدی در زندگیم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1337 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت اساتید بزرگ و عزیزم

    خدایا میلیاردها بار شکرت برای این فایل سفر بهشتی

    چقد همه چی خوشگله چقد همه چی رنگ داره چقد همه چی زیبایی داره خدارو بی نهایت شکرت

    مریم جون خوش اخلاق زیبارو مهربون و واقعا شایسته تو تموم زمینه ها و استاد خوش تیپ و خوش اخلاق و مهربونمون خدارو بی نهایت بارشکر

    برای این سفر عاشقونه رمانتیک و رویایی و بینظیر استاد و مریم جون خدارو شکر

    مریم جون مدل موی جدیدتون خیلی زیباس و خیلی بهتون میاد خدایاشکرت واقعا درست میگین مریم جون اینکه ادم خودشو همونجوری که هست قبول داشته باشه با تموم وجود هر ادمی رو زیبا میکنه خدارو شکر

    چقد سادگی خوبه زیباس و من شما رو تمومه رفتاراتون رو الگو برای خودم قرار دادم تا مثل شما بی نهایت در صلح و ارامش باشم و دقیقا تموم این صحبتها رو استاد و شما تو قدم دوم دوره ی دوازده قدم فک میکنم بهمون گفتین اینکه چقد موتاسیون و جهش در شما اتفاق افتاد همه چی ساده س خیلی ساده س بخدا ما پیچیده ش کردیم علکی منم مثل شما هستم مریم جون و با تموم حرفای شما و استاد بزرگوارم به شدت تمام موافقم عاشقتونم با تموم وجودم تحسینتون میکنم و مطمئنم به زودیه زود یه رابطه ی عاشقونه ی سرشار از احترام ازادی و عشق الهی و سالم رو مثل شما دونفر شروع میکنم و واقعا هر چی بیشتر میگذره میبینم من چقد مثل شما و استاد شدم طرز فکرامون حتی اتفاقاتی که میفته به شدت شبیه شماس

    مثلا من با خونواده که سفر رفتیم با ماشینم کولرش آف شد و منم با گرما اتفاقا خیلی اوکی بودم و کلی خوش گذروندم حال خودمو خوب نگه داشتم با توجه کردن به زیبایی های جاده و در لحظه ی حال بودن با اینکه رانندگی میکردم ولی خوب خونوادم اینجوری نبودن و بخاطر کولر ماشینم که داستر هست که البته من اصلا و به هیچ عنوان تمرکزم رو این موضوع نیست و تازه دارم کلی لذت میبرم از قبل هم بیشتر با ماشینم و خداروبی نهایت شکر میکنم برای بودنش تازه الانم هم خداروشکر همه چیش حتی کولرش عالی و بینظیر شده ولی قراره ماشین دیگه بگیرم یا اسپورتیج جدید یا سانتافه جدیدحالا هرکدوم که با توجه به قانون تکامل و هدایت خداوند بهم بخوره ماشینمو عوض کنم البته که چیزی رو نمیدم چیز دیگه ای بخرم اینکه عوض میکنمش مسئله ایجاد کرده برام و نیاز به تمرکز داره و باید تمرکز رو ازش بردارم تا به هدف اصلیم برسم ومجبورم که ماشین جدید بگیرم وخیلی برام جالب بود و حالا بازهم بیشتر و بیشتر درک میکنم هم فرکانسی و هم فکری ادمها باهم رو

    اینکه جهان کبوتر با کبوتر باز با باز قانونشه اینکه جهان الطیبات الطیبین قانونشه اینکه جهان مردان پاک برای زنان پاک قانونشه بیشتر و بیشتر خیالمو راحت میکنه که در بهترین زمان و بهترین مکان مناسب با ادم مناسب رابطه ی عاطفی عاشقانه سالم رو تجربه خواهم کرد الهی بی نهایت بار شکرت برای وجود الگوهای بینظیرم استاد بزرگوارم و مریم جون خوشگل و زیبا که هر لحظه زیباتر جذابتر کاریزماتیک تر جفتتون میشین

    عاشقتونم

    در پناه الله یکتا باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: