https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-12 02:36:352023-08-14 05:35:05سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 194
596نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با عرض سلام خدمت استاد ارجمند و خانم شایسته گرامی.ممنون از شما بابت مطالب عالی که گفتید.استاد من هم مثل شما عاشق سفر هستم و همسرم هم مثل خودم پایه سفر هست.ما هم سفر 2 نفره رو تا حد امکان به سفرهای دسته جمعی ترجیح می دهیم.ممنون که درسفر به دور امریکا ما رو هم همسفر زیبایی هاتون کردید.فقط استاد کمربند خانم شایسته یک مقدار پایین قرار گرفته و باید از کلیپس روی بدنه ماشین بالاتر کشیده بشه تا بتونند از روی پشت گردنی ردش کنند.چون این جوری از روی شانه شون رد نمیشه و در موقع ترمز ناگهانی به جای رد شدن از روی شونه از روی کتف رد میشه و کامل عمل نمی کنه.ممنون مثل همیشه عالی.
یک سریال عالی دیگر برای جهت دهی آگاهانه به ذهن شروع شد
همه اینها بخش کوچکی از این سریال است که واقعا می توان از آن ساعت ها استفاده کرد و برای ذهن منطقی هم الگوهایی عالی باشد تا ذهن بتواند براحتی و آسانی در این مسیر قدم بردارد و نشدن ها را از جلوی روی خود بردارد و به شدن ها فکر کند که می شود و باید بشود
دیدن این تصاویر و این مناظر
خیابان های تمیز
ویزیتور سنتر های عالی و تمیز که در ابتدای ورودی هر شهر وجود دارد
همه اینها نشان از فراوانی است
در جای جای این تصاویر باید شکرگزاری کرد و توجه و نگاه خود را به زیبایی ها معطوف داشت چرا که هر چه بیشتر به این زیبایی ها نگاه کرد بیشتر از آن جنس در زندگی ما نمودار خواهد شد
نکته زیبایی که در این فایل یاد گرفتم
احساس لیاقت بود
و چقدر این احساس مهم و اساسی است
هر چه بیشتر من در این احساس بمانم بهتر می توانم حال خودم را خوب نگه دارم
بهتر می توانم براحتی و آسانی در همه کارهای خودم موفق بشوم
ساده زیستن و به آسانی از نعمت های موجود اطراف خودم کمک بگیرم همه اینها کمک می کند به داشتن آرامش بیشتر برای من
صحبت های استاد در مورد سفر واقعا عالی بود و این نکته را برای من داشت که می توان از همه نکات زندگی خود درس گرفت و توانایی ذهن خود را کنترل کردن و یاد گرفتن در این مورد که از هر موضوعی چگونه درس یاد گرفت
ارزشهای درونی خودم را تقویت کنم و خودم را تقویت کنم
همه اینها بخش مهمی از درس هایی بود که من از این فایل عالی یاد گرفتم
نکته زیبایی دیگری که دراین فایل یاد گرفتم این بود که استاد و خانم شایسته چقدر راحت ویژگی ها و نکات مثبت یکدیگر را تعریف می کردند و در مورد هم صحبت می کردند
این یعنی همان دیدن نکات مثبت زندگی
توجه به زیبایی ها
توجه به حال خوبی ها
چقدر این سریال برای من عالی بود و چه درس ها و چه نکته های عالی من از این فایل یاد گرفتم
درسته استاد « هیچ جا خونه آدم نمیشه», الان وبسایت عباسمنش خونه منه و «هیچ جا وبسایت عباسمنش نمیشه»…
من یک روز هم نمی تونم این خونه رو ترک کنم.
یادمه یکسال پیش دنبال خونه ی دلم می گشتم جاییکه بتونم بدون هیچ ترسی با خدای خودم راحت باشم و یه مدتی با هم خلوت کنیم، و بالاخره هدایت شدم به خونه شما استاد و چقدر زیبا ازمن استقبال کردی.
یادمه روزی که به sweet home عباسمنش وارد شدم، کتاب « چگونه فکر خدا را بخوانیم» رو از توی قفسه برداشتم و منی که می خواستم از اینجا رد بشم، همینجا موندم و گفتم می خوام کلا اینجا زندگی کنم و شما سخاوتمندانه و بدون هیچ هزینه ای و فقط با یک ایمیل کلید خونه امو بهم دادی. جایی برای شنیدن، جایی برای دیدن و جایی برای نوشتن بهم دادی...
این خونه اینقدر بزرگه که تا آخر عمرم نمی تونم همه ی گوشه کنارش رو بگردم و این از فضل خدای منه…
خدایا شکرت که تو وهاب ترین رزاقی…
بانو شایسته عزیز، شما برای من هم که یک مرد هستم الگوی بزرگی هستید شما شایسته ترین مکمل استادید.
همین عزت نفس و رها بودن شما، باعث شد سریالهای زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا تهیه و تولید بشه و هزاران نفر در سراسر دنیا با دیدن این سریالها زندگی شون از فرش به عرش برسه. در واقع ترک فعل شما باعث شد که در عین سادگی زیباترشدید، و زندگی خیلی ها رو هم زیباتر کردید.
نَبُوَد سیرَتِ شایسته خودآرایان را
که بُرون ساز محال است درون ساز شود
یقین داشته باشید اگر هنوز ماسک های قبلی روی صورت تون بود، نمی تونستید زندگی در بهشت و سفرنامه رو همونجوری که اتفاق افتادن بما نمایش بدید. اون صداقت باطنی شما و استاد که همیشه خودِ خودتون هستید، باعث شده این حجم عظیم از محتوای الهی روی سایت بشینه و بر جان و دل همه ما رسوب کنه.
این آرامشی که در چهره نازنین شما و استاد موج میزنه، ناشی از ساده زیستی شماست.
ساده زیستی و دوری از تجملات باعث میشه شادتر و وارسته تر باشیم.
الگوهایی که از شما دو عزیز دل گرفتم:
حدود یکساله که تلویزیون رو حذف کردم.
غذاهای ناسالم رو از زندگیم حذف کردم.
تفریحی خرید نمی کنم، فقط چیزی رو که لازم داشته باشم می خرم.
تمام شبکه های اجتماعی رو دارم اما فقط برای ارسال و دریافت مدارک بخاطر کارم.
اینستاگرام رو حذف کردم.
هیچ اخباری رو دنبال نمی کنم.
گاهی اوقات مراجعه می کنم به یک سازمانی و عکس رئیس جمهور رو می بینم تازه یادم میفته،… اِه…راستی ما رئیس جمهور داریم. عین آدمهایی که بهشون میگن انگار تو باغ نیست. اونجوری شدم…بس که تمام هوش و حواسم شده گوش دادن به فایلها، کامنت نوشتن و پرداختن به شخصیتم و بدون اینکه من کاری انجام بدم، دنیای بیرون هم از من بریده شده که بابتش خیلی هم خوشحالم، و چقدر احساس سبکی می کنم.
هرچی می خوام بدون واسطه از خدا می خوام، چون خیلی ساده همه چیو بهت میده. اصلا خود خدا هم همه چی رو در سادگی خلق کرده، خونه خودشو ببینید چقدر ساده است!!! هیچ سبک معماری در ساختش به کار نرفته…یعنی اگه خدا می خواست نمی تونست به ابراهیم دستور بده یک قصر باشکوه با متریال طلای 24 عیار کنار دریای مدیترانه واسش بنا کنه؟…
اما نکرد اینکارو، تا ما این نمادها رو ببینیم و پیام ساده زیستی و وارستگی رو بگیریم.
خدایا در مسیری هدایتم کن تا به موازات تولید ثروت نماد ساده زیستی باشم.
تحسین میکنم شمارو به خاطر تعهد تون توی کنترل ورودی ها و با اینکه ظاهرا سن شما هم بالا هستش ولی درگیر مسائل سیاسی و اخبار کشور نمیشید
جایی که گفتید حتی خونه خدا هم ساله هستش و هیچ زرق برقی نداره
تا حالا بهش فکر نکرده بودم
دیروز یه نیم ساعت بود جلوی تلویزیون نشسته بودم و داشتم با خودم حرف میزدم توی دلم
بعدش به خودم گفتم چطور توی این نیم ساعت حتی فکر من هم به اینکه تلویزیون رو روشن کنم نرفت با اینکه قبلن تا میرسیدم خونه درجا تی وی رو روشن میکردم تا وقتم بگذره ولی الان اگه یه روز کامنت دوستان عزیزم رو توی سایت نخونم روزم شب نمیشه و خدا رو شاکرم که منو به این مسیر هدایت کرد و از شما هم سپاسگذارم که این کامنت عالی رو نوشتین
استاد عزیزم و خانم شایسته سلام و عرض ادب فراوان خدمت شما سفیران توحید و زیبایی و عشق
بهترین کسانی که می تونند به بهترین شکل ممکن ، به زیبایی ها توجه کنند و اونها رو برای میلیون ها نفر منعکس کنند ، شما بزرگواران هستید
از همون لحظه شروع فایل و دیدن تابلو آلاباما ، به خدا قسم خودم رو تو همون محیط و اون محل حس کردم و فرکانس های عالیِ من ناخودآگاه ارسال شد و خدا رو شکر کردم برای این حس بسیار واقعی که در وجودم شکل گرفت.
از اول فایل فقط 142 گذشت و من فقط 142 ثانیه خودم رو در همون محیط حس کردم و حالم خوب شد
و خداوند نشانه های خودش رو برای من فرستاد
بلافاصله بعد از بیرون آمدن خانم شایسته عزیز از ویزیتور سنتر ،یکی از کدهای بسیار مهم خودم رو دیدم .
باور نمی شد
الله اکبر
خدای بزرگ شکرت
الله اکبر به دقیق بودن قوانین
الله اکبر به این همه نشانه ها و زیبایی ها
فقط 142 ثانیه تجسم آگاهانه و دیدن خودم در اون محیط بی نهایت زیبا و تمیز و عالی …
چشم هام خیره شد به ماشینی که در دریم ورد خودم وجود داره
واووووو
مگه داریم
خدایا شکرت
تویوتا کمری سفید صدفی ):):):)
من فقط چند دقیقه کاملا بدون هیچ ترمزی ، خودم رو کنار استاد و خانم شایسته تجسم کردم
و بعدش تجسم های من برام خلق شد.
تویوتا کمری سفید صدفی ):):):) ماشینی که تو تخیلات و تجسم هام بارها و بارها خلق اش کردم زیر پرچم کشوری که خواسته مهاجرت به اونجا در وجودم به قوی ترین شکل ممکن شکل گرفته
خدایا شکرت برای این آسمان بی نظیر زیبا و ابرهای بی نهایت قشنگ
الله اکبر
خدای شکرت برای این نشانه بی نهایت دلچسب در شروع اولین روز هفته
چه روزی بشه امروز و چه هفته ای بشه این هفته برای من…
خدایا شکرت برای قدرت خلق شرایط و اتفاقات زندگی که به همه بندگانت عطا کردی
خدایا شکرت برای چنین استاد بی نظیری که این آگاهی های ناب رو برای ما به ارمغان آورد
چقدر حالم عالی تر شد…
روزم عالی شروع شد و چه اتفاقات عالی تر رو تا آخر روز تجربه خواهم کرد
استاد نازنین و خانم شایسته عزیز ، بی نهایت سپاسگزارم از شما برای این سفرنامه بی نهایت عالیییییی
به قدری این فایل برای من زیبا هست که برای هر لحظه که نشانه ای میاد ، پاز می کنم و کامنت رو ادامه می دم و مجددا
یعنی نمی خوام یک لحظه از فایل و یک کلمه از آگاهی هایی که به من الهام میشه رو از دست بدم.
خانم شایسته عزیز
ما هم مثل شما نسبت به قبل کلی بهبود پیدا کردیم
بهبود که چه عرض کنم متحول شدیم
از روزی که از در برابر خدا عاجز و ناتوان شدم ،هدایت شدم به استاد عباسمنش عزیز
من هم مثل شما به فیزیک و جسم عالی و انرژی عالی دست پیدا کردم به لطف خدا
من هم مثل شما به صلح و آرامش دورنی بی نظیر دست پیدا کردم
من هم به اعتماد به نفس و عزت نفس و خودباوری بی نظیر دست پیدا کردم
سفرهای من هم مثل شما مملو از آرامش و هدایت و لذت شده
من تونستم از یک رابطه زناشویی که بدترین نوع خودش در جهان بود ، با تغییر و بهبود خودم رابطه زناشویی با همسرم رو به بهترین شکل ممکن تغییر بدم
من هم تونستم به لطف الله با عمل کردن متعهدانه به آموزش های استاد ،رسالت و مسیر و علاقه خودم برای خلق ارزش و خلق ثروت رو پیدا کنم
سپاسگزارم خداوند مهربان هستم برای وجود نازنین استادعباسمنش عزیز و شما
واقعا این کشور یه نمونه بی نظیر و شاهکار از فرواوانی نعمته از طبیعت بی نهایت زیبا گرفته تا تمام انچه که تا به امروز بشر تونسته بسازه اینجا یه جا هست
یعنی عاشق این سنترهای اول ایالتهام فقط میگم خدایا شکرت واسه این همه ارامش و فراوانی که تو این کشور موج میزنه این حس رو بهت میده که خوش اومدی حالا که اومدی بیا از این جا و اینجا دیدن کن و این لذتها و این زیبایی و این نعمت و اپشنهارو ایالت ما داره !
اصن من تصوری از این جور کشوری رو تو رویا هم نمیتونم داشته باشم استاد شاید خودتون ندونید یا براتون عادی شده این همه فراوانی نعمت این همه ثروت این همه ارامش
استاد اسم امریکا که تو ذهنم می اومد برای من فقط جنگ بود و اصلحه و بزن بکش و زورگویی از بس که تو کله من کرده بودن که دشمن دشمن
اقا این کشور نمونه بارز به صلح بودن انسان با خودشه
انسانی که وقتی با خودش به صلح میرسه میتونه قدرت خالق بودن خودش رو پیدا کنه و این چنین کشوری رو بسازه کم نیستن کشورهای که منابع طبیعی دارن و هیچ غلطی نمیکنن و تو فقر و باور کمبود دارن دست و پا میزنن که البته هزاران خطا و جنایت در حق خودشون و بقیه رو رقم میزنن
خدایا شکرت واسه این همه صلح و ارامش
این پل اول ایالت خیلی جذابه لعنتی عشق کردم باهاش
پلهای کابلی امریکا یه ابوهت خاص به شهرهاش میدن یعنی اینطور حس میکنم که وارد یه دنیای جدید میشی
انگار این ملت هر روز به این فکر میکنن چطور از این بهتر چطور زیباتر و بزرگتر چطور راحت تر
وقتی به این جادها نگاه میکنی و این نظم درختها و جاده ها و کیفیت ماشین و اسفالت و رانندگی و همه و همه رو با هم میبینی قشنگ تکامل رو میشه دید که چطور هر روز بهتر و بهتر شدن رو سرلوحه کارشون قرار دادن و اینطور کشوری خلق شده در عین پیشرفت داشتن طبیعت بکر کنار دستت هست چیزی که عکسش تو ذهن من و ما هست که بشر با پیشرفت کردن و گسترش جهان باعث ویرانی طبیعت و مصنوعی شدن همه چیز میشه و این کشور ثابت کرده که اینطور نیست جوری دیگه هم میشه زندگی کرد
خداروصدهزار مرتبه شکر که هدایت میشیم
سلام مجدد به بانو شایسته عزیز
واقعا هیچ چیز از نگاه ریزبینانه شما در امان نیست
یه فرد عملگرا درجه یک یه شاگرد ارشد کلاس
چقدر تو این صحبتهای شیرین شما برا من درس داشت
چقدر استاد و شما رابطه عالی داشتین و صدالبته دارین که حتی از شما نپرسیدن اقا چه خبره این همه وسیله برداشتی یا برعکس شما نپرسیدین چرا هیچی نیاوردی !؟
اصن مگه میشه اینقدر راحت زندگی کرد باور کنید من شونصد بار چک میکنم و شونصد بار چک میشم که چی هست وچی نیست و این چرا باشه و اون نباشه از شخصی تا همگانی و کلی انرژی ازم هدر میره !
که البته نسبت به قبل از اشنایی با شما و قوانین خیلی خیلی بهتر شدم و سعی میکنم سمت خودم رو درست انجام بدم همونطور که استاد سمت خودشون رو درست انجام دادن و شما خانوم شایسته عزیز هم با هدایت خداوند و صدالبته با خواسته خودتون که میخواستین تغییر کنین تکاملتون رو به خوبی طی کردین تو این سالها و نتیجش رو تو سفر با آروی دیدیم و الان هم ادامه سفر که راحت تر سبک تر و لذت بخش تر باشه براتون انشالا.
خداروشاکرم که تو زمانی زندگی میکنم که شما هستین و افتخار شاگردی شمارو دارم و انشالا که عملگرا باشم
سلام به روی ماه دو استاد عزیز نازنین و به همه ی همسفرای دوست داشتنی.
خدا رو سپاس می گم که در مدار این سفر زیبا هستم با همسفران نابی مثل استاد و مریم بانو و دوستان جان سایت. چه اتفاقات زیبا و بی نظیری در انتظارمونه… خدایا شکرت.
مریم بانو چقدر چهره ت زیباتر شده چقدر ناز بودی نازتر شدی، مدل موهات رو هم خیلی دوست دارم (قلب فراوان). چقدددر الگوی خوبی هستی شما مریم عزیز شایسته. الحق که شایسته همراهی و همدلی استاد هستی. چقدر از این جمله ی آخر استاد کیف کردم که گفتن شما پاداش خداوند به من هستی و قطعا استاد هم پاداش خداوند به شما هستن چه زوج دوست داشتنیی هستین بخدا… آدم کیف می کنه از این هم مداری و عشق و صفا… بی نظیرین بی نظیر (یه عالمه چشمای قلبی). از این فضا قشنگتر و دلنشین تر بحث جالبی بود که مریم جان شیر کردن… رشد تدریجی و بخصوص ارتقاء مدار با هر سفر… خیلی عالی بود. اینکه آدم بتدریج بتونه انعطاف نشون بده و با دیدن الگوهایی فوق العاده از سادگی و آسان گیری بخواد که تغییر کنه و آسان بشه برای آسانی ها… و صد البته که چه الگویی بهتر از استاد…
منم کم و بیش همچین تجربه ای داشتم. یادمه قبل از ازدواج مسافرت زیاد رفته بودم ولی هیچ وقت تو کوه و دشت و بیابون شب نخوابیده بودم اگر هم دفعات خیلی کم تو چادر خوابیده بودیم جاهای مخصوص کمپ بود که کلیییی چادر دیگه هم بود… خیلی دختر لوس یا تیتیش مامانی نبودم ولی خب پیش نیومده بود. وقتی با همسرم آشنا شدم سام خیلی اهل طبیعت، کوه و پارک و جنگل و بیابون بود و کلی از تجربیاتش با دوستاش از شب تو جنگل خوابیدن و آتش و شعر و موسیقی و اینا تعریف می کرد. تو همون سال اول بود گفت با یه زوج دیگه از دوستانش بریم سد لتیان و چادر ببریم و شب آتش روشن کنیم و نی بزنیم و شعر بخونیم و از این داستانا… منم تاحالا همچون تجربه ای نداشتم ولی انقدر از تعریف سفرهاش هیجان داشتم که دوست داشتم اینو تجربه کنم. بیشتر از اینکه نگران دسشویی باشم راستش نگران حشره مشره بودم خخخخ ولی گفتم همسر دوستشم هست دیگه اون چیکار میکنه، بلاخره لابد شدنیه دیگه منم همونکارو می کنم. خلاصه گفتم بریم. رفتیم و یه جای بکر تو دل جنگل چادر زدیم و کلی صفا کردیم، آتش و چای آتیشی و کباب و شعر و آواز و نی و …خلاصه انقدر باصفا بود که من به تنها چیزی که فکر نکردم حشره بود. انقدر تجربه ی متفاوتی بود که عه یه همچین زیباییی رو هم میشه تجربه کرد، میشه سخت نگرفت و بقول استاد یه دسشویی موقت با بیل درست کرد ولی در عوض اینقدر ساعتهای خوش و روحانی رو داشت… خلاصه اون شد سرآغاز این مدل سفرهای ما در ایران. دیگه دره ی خرسون و جنگل ابر و کلی جاهای بی نظیر رو هم تو اون 3 سال اول ازدواج که ایران بودیم رفتیم. و همسفرامون هم همیشه مثل خودمون آسانگیر و در صلح با طبیعت بودن… واقعا یادش بخیر.
این نکنه ای که مریم جان اشاره کردن خیلی مهمه که خودشون خواستن که تغییر کنن. فرکانس رو ارسال کردن و خب جواب داده میشه… این که از قدیم می گفتن خواستن توانستن است هم همینه دیگه فرکانس رو که ارسال کنی تمومه، اگر باور ترمزی نداشته باشی.
مثلا داشتم فکر می کردم تو این 8 سالی که امریکا هستیم فقط یکبار رفتیم کمپ و تو چادر خوابیدیم اونم پارسال تابستون بود. و خب دلیلش هم خودم می دونم ترمزی بنام بچه خخخ. این باور که با بچه سخته، بچه اذیت میشه، سردش میشه، گرمش میشه… درحالی که دخترم تینا پارسال کلییی کیف کرد از اون تجربه. البته که از حق نگذریم اون یکی دو سال اول که بچه زیر دوساله شاید واقعا راحت نباشه هرچند که نشدنی نیست. اما بعدش می شد و بازهم البته که ما یکم تو سال سوم و چهارم تو در و دیوار بودیم بخاطر شرک هایی که داشتیم و آگاه نبودن از قوانین. همین امریکایی ها از این نظر بهترین الگو هستن. تو کمپینگ ها می بینی بچه ی دو سه ساله هم دارن و خیلی هم راحت می ذارن بچه رو… کلا این یه الگو هست تو کالچر اینجا که انقدر مثل ما دست نزن، اَخّه، نشین رو زمین نشین نرو نکن … انقدر بکن نکن به بچه ندارن. تو فروشگاه می بینی بچه کلافه شده و نمی خواد تو کالسگه باشه و دو دقیقه رو زمین چهار دست و پا هم می ره، نه حرص می خورن نه به بچه غر می زنن که زمین کثیفه دست نزن… کلا خیییلی خیییلی آسانگیرتر از ماها هستن. همین قضیه تو سفر رفتنشون هم مشهوده. لباس راحت تو سفر بپوشن، بذارن بچه اخت بگیره با طبیعت. حتی اگه به چیز کثیفی هم داره دست می زنه بدارن تجربه کنه و بعد دستشوبشورن… از این مثالها تا فردا صبح هست که بنویسم. من بشخصه خیلی سعی کردم یاد بگیرم ازشون بخصوص در برخورد با بچم هرچند که شکستن اون عادتها و سیمان های دور ذهن کار راحتی نیست.
برگردیم به موضوع سفر. چقدر این نکته مهمه که از با هم بودنمون لذت ببریم. از سفرهایی که خودمون می ریم. یادمه تا همین چندسال پیش که هنوز با استاد و آموزشهاشون آشنا نشده بودیم فکر می کردیم حتما باید با چهارتا دوست دیگه برنامه ی سفر بذاریم تا خوش بگذره اصلا به تنهایی سفر رفتن فکر نمی کردیم. همیشه هم یکی با یه چیزی مخالف بود یا از چیزی ناراضی. ولی فکر می کردیم سفر اینجوریش خوبه دیگه. اما الان چقدر پیش میاد خودمون می ریم پیک نیک و کلی خوش می گذره. سفر هامون بیشتر به سمت کاناداس برای دیدن خواهرام خخخ ولی همین امروز داشتم به همسرم می گفتم یه کمپی چیزی بریم تا هوا سرد نشده… یا پارسال که سه نفری رفتیم هاوایی ( دقیقا بعد از سفر استاد به هاوایی و چه تجربه ی بی نظیری بود) و چقدر خوش گذشت بهمون… بهرحال الان واقعا از خودمون باهم بودن سه نفره مون لذت می بریم. و این یعنی با خودمون در صلحیم. دارم سعی می کنم به تینا هم این رو یاد بدم. شکرگزاری قبل خواب رو چند وقتی هست بهش یاد دادم و وقتی می شنوم که خودش یهو شروع می کنه که «خدایا شکرت که مامان و بابای خوبی دارم…خدایا شکرت که پرنده ی خوبی دارم…» چقدر خوشحال میشم از اینکه این حس خوب تشکر برای نعمتهایی که داره رو داره از حالا تجربه می کنه. اونروز باهم پیاده روی می کردیم و هر از گاهی باگی حشره ای تو هوا می دید… کلا هرچقدر حیوونا رو دوست داره از حشرات فراریه و مثلا از زنبور می ترسه… بعد تو مسیر یه حشره دید اول مثل همیشه گفت چرا حشره ها نمی ذارن من رد شدم، گفتم حشرهه هم همینو الان داره میگه که چرا این آدما همش راه منو می بندن… بعد دیدم تمرکزش داره می ره رو اینکه حشره دوست نداره و اینا گفتم بیا در مورد چیزای خوب حرف بزنیم… گفت می خوام بگم که « خدایا شکرت که حشره ها هستن چون اگه نبودن پرنده ها گشنه می موندن!!» « پس خوبه که هستن» (تو پرانتز بگم که عاشق پرنده هاست) انقدر حس خوبی داشتم از اینکه انقدر سریع تونست یه جنبه ی مثبت پیدا کنه و بیانش کنه که فقط تو دلم خدا رو شکر کردم و با خودم گفتم چه سرنوشت زیبا و پر از اتفاقات خوب در انتظارشه وقتی از سن تقریبا 9 سالگی تمرکز بر نکات مثبت رو داره تمرین می کنه.
از سفر و انعطاف پذیری رسیدم به تمرکز بر زیبایی های دخترم و آینده ی روشنش خخخ حرفایی بود که اومد و من نوشتم…
خداجونم مهربونم مرسی برای این سفر شگفت انگیز و بازم هزاران بار شکرت برای نعمت همسفری با استاد و مریم بانو و دوستای خوبم در سایت. خدایا ما رو در بهترین زمان ممکن در بهترین مکان ممکن قرار بده…
اولن که تحسینتون میکنم به خاطر اینکه توی آمریکا دارین زندگی میکنید و به استاد هم نزدیکید انشالله در زمان مناسب در مکان مناسب ایشون رو ملاقات کنید که یکی از خواسته های شما هم هستش
از اول کامنت تا آخر کامنت شما لبخند روی لبم بود و یه ارتباط خوبی با نوشته های شما برقرار کردم
از شما سپاسگزارم به خاطر نوشتن این کامنت و منی که هزاران کیلومتر از شما فاصله دارم رو خوشحال کردین
سلام به دوست عزیزم مرتضی. سپاسگزارم از کامنت شما و بسیار خوشحالم از اینکه کامنتم لبخند بر لبان شما آورد و باش ارتباط برقرار کردی. تحسین می کنم شما رو که در این مدت کوتاه عضویت در سایت انقدر خوب داری رو خودت کار می کنی و فعال هستی در سایت. آفرین به شما. خدا رو شکر می کنم برای زندگی در امریکا ولی زمان مهاجرت با قوانین آشنا نبودیم و قاعدتا سالهای اول مهاجرت سختی زیاد بود ولی دوستانی که الان تو این فضا هستن و قصد مهاجرت دارن قطعا تجربه ی شیرین تری خواهند داشت.
از خدای مهربون برای شما سلامتی و ثروت و آرامش و استمرار در این مسیر خواستارم.
سلام به دوست توحیدی محمدرضا عزیز. خیلی ممنونم از اینکه وقت گذاشتی و برام پاسخ نوشتی. خیلی حس خوبی دریافت کردم و امیدوارم حال دل شما هم عالی عالی باشه. تحسینت می کنم برای این فعالیت قابل ملاحظه که در سایت و کامنت نوشتن داری. آفرین به این تعهد. قطعا که نتایجش بیشتر و بیشتر در زندگیت نمایان خواهد شد. چه جالب که شما هم شکرگزاری رو به دخترت داری یاد می دی. بچه ها واقعا مثل تخته ی سفید هستن و ذهنشون آماده س برای کاشت هر نوع آگاهیی. و چه خوشبخت و خوشحال خواهند بود بچه هایی که این نوع آگاهی رو از این سن دریافت کنن… یاد بگیرن رو چیزای خوب تمرکز کنن… از داشته هاشون خوشحال باشن و کلی چیز دیگه که الان بچه های ما دارن یاد می گیرن. قطعا آینده ی بسیار روشن هر و لذت بخش تری از مایی که در این سن با قوانین آشنا شدیم خواهند داشت.
امیدوارم بهترین ها رو در کنار خانواده ی گلتون تجربه کنی و شاد و سلامت و ثروتمند باشی.
چقد تحسینت کردم دختر عالی بود کامتت عالی بود و چقدر با خودت در صلحی و جقدر هم پایه خوبی داری همسرت و تینای عزیز
و خداراشکر میکنم به خانواده سه نفری سمیه جان که انقد با خودشون در صلحند
چقدر کامنتت زیبا بود و از زیبایها و فرهنگ و ساده گرفتن مردم امریکا کفتیدو درسهایی که ازشون میگیری کلی کیف کردم واقعا
(اتفاقا الان من تو سکوی دم پذیرایمون تو حیاط دراز کشیدم زیر اسمون خدا و یه باد خنکی میوزه و کلی لذت بخشه این سکویی ک من روش دراز کشیدم یه فرشی پهن شده روش و بارها به بابام گفتم با کفش نیا رو فرش چون پاهامونو میزاریم رو فرش و وارد خونه میشیم اما ایشون گوش نمیداد و کار خودشو انجام میداد دیگه عادت بقیه شده بود که کار بابامو تکرار کنن اما من با وجود اینکه گفتن کفش رو فرش نیار ولی دیدم نمیشه کسی تغیبر داد منم برام عادی شده و راحت بعضی روزها و شبها میام میشینم رو همین فرش رو سکو و برامم مهم نیست ک کثیف باشه هرچند همیشه جاروش میکشم و تمیزش میکنم اما در کل گفتم
خب بریم سراغ ادامه کامنت
سمیه جان چقد خوشحال شدم از همسر و همسفر خوبی که داری که انقد عاشق طبیعته و تو جنگل خوابیدن و لذت بردن و کمپ زدن منم دوست دارم همچین شخیصتی رو واقعا چون خودم عاشق تفریح و سفر هستم همیشه دوست دارم همسری داشته باشم که مثل خودم باشه البته من خوابیدن تو جتگل و طبیعت درشب نداشتم اما اونم تجربه میکنم انشالله
بازم سپاسگزارم بخاطر کامنت زیبات که با ما اشتراک گذاشتی
سلام آزاده ی مهربونم. چقدر چهره دلنشینی داری. ممنون دوست عزیزم از کامنتی که گذاشتی و اینهمه حس خوب بهم دادی. مطمئنا دل صاف و مهربونی داری و این زیبا بینی به خودت برخواهد گشت. آره خدا رو شکر همسرم خیلی اهل طبیعت و آتیشه و باید یکم دوباره این برنامه ها رو تو زندگیمون بیشتر کنیم. از خدا می خوام و مطمئنم که خودت این اتفاق رو بزودی خلق می کنی با فرکانسی که داری که همسری با همون مشخصاتی که می خوای قسمتت بشه، یعنی در مداری قرار بگیری که دقیقا فردی با همون مشخصات و چه بسا بهتر رو جذب کنی. و حتما حتما تجربه ی در دل طبیعت شب گذروندن رو داشته باشی که بی نظیره در نوع خودش.
بازم ممنونم ازت که محبت داشتی به من و پاسخ نوشتی برام و خوشحالم کردی. در پناه خدای مهربون شاد و سلامت و ثروتمند باشی.
اینبار روی صحبتم با شماست که چقدر ساده و راحت زندگی میکنید ، که من این چند سالی که تو سایت هستم ،چه وقتی شما پشت صحنه بودید چه حالا که جلوی دوربین هستید، ناخودآگاه یک سری چیز ها بابت حرفایی که زدید و کارهایی که به صورت عملی انجام دادید رفته تو ذهنم و فهمیدم ااا انگار منم یک کوچولو تغییر کردم ،من تقریبا 2 سال هست که سفر خیلی میرم،
منظورم به نسبت سال های قبل هست، اونم به واسطه یک انسان شریفیه که تو زندگیم هست، ایشون خیلی راحت تصمیم به سفر میگیره مختصر وسایلی جمع میکنه و میزنه به جاده…
سفر های اولمون ،منم مثل شما کلی وسیله بر میداشتم یک چمدانِ خیلی بزرگ برای لباس ، 2 تا چمدان کوچک برای لوازم آرایشی و بهداشتی و اضافه لباس ها و یک سری لباس های رسمی که تو کاور باید حمل میشد…
بقدری وسیله داشتم که صندوق و صندلی عقب فقط مخصوص وسایل من بود ، که اگه کَسی احیانا با ما میخواست بیاد یا نمیتونست ، یا باید انقدر کم لباس میاورد که عملا یک ساک کوچیک هم نمیشد.
خلاصه امسال که شروع شد ،ازهمون عید که رفتیم مسافرت ( خب ما این حرفا رو امروز شنیدیم از شما اما انگار سبک زندگیتیون و آموزه ها تاثیر خودش رو گذاشته بود) (من همیشه موقع سفر جای خوشحالی ،ناراحت بود از این همه وسیله ای که باید جمع کنم) اما همونطور که گفتم وقتی برای عید میرفتیم مسافرت وسایلم خیلی سریعتر از همیشه جمع شد و خیلی ازاون حجم لباس همیشگی کم شده بود، انگار ناخودآگاه تغییر کرده بودم، و وقتی آماده شدم گفتم ااا چرا من انقدر کم لباس برداشتم!؟ چرا وسیله هام کمه ! گفتم ولش کن بابا حوصله ندارم بیشتر از این بردارم، حالا ته ذهنم نگران بودم نکنه تو سفر پشیمون شم!! ولی خب رفتم ، جوری که دوستم منو دید گفت ااا چقدر وسیله هات کمه، تعجب کرد.
خلاصه این سفر ها ادامه داشت تا هر دفعه که ما میرفتیم سفر چمدون کوچیکتر و وسیله ها کمتر میشد، همین 20 روز پیش که رفتیم سفر انقدر وسایلم کم بود که دیگه با لذت جمع شد، با لذت رفتیم سفر ، و وقتی برگشتم چون وسایلم کم بود به راحتی همون لحظه ک رسیدم جابه جا کردم و تمام !!!در صورتی که همیشه به خاطر حجمِ زیاد وسایل تنبلی میکردم و 4 ،5 روز چمدون ها تو اتاق میموند تا شاید تیکه تیکه تو چند روز بتونم جمعشون کنم…
نمیدونم چه زمانی مثل شما انقدر سبک میتونم سفر کنم اما تا همین جاش هم میگم کاملا نا آگاهانه به این حد رسیدم و ازتون ممنونم که درس های بزرگی به ما میدید.
و در مورد اینکه گفتید آرایش کردنمون زمان میبره 1 ساعت قبل باید دست بکار شیم تا بتونیم به بقیه برسیم واقعا درسته، من هنوزم آرایش میکنم اما خیلییی کم و کلا سریع آماده میشم، چون سعی کردم برای وقت خودم و بقیه ارزش قائل باشم.(البته اینایی که میگم به نسبت قبل هست، هنوزم زمان زیادی میگیره این پروسه ی آماده شدن برای بیرون رفتن از خانه!!)
اما دوست دارم همون وقتی که میذارم فکر کنم چی بپوشم!!موهام چطوری باشه !!و چی رو با چی ست کنم هم کم شه…
واقعا دوست دارم روزی به جایی برسم که ارزشمندیم رو به لباسام و ظاهرم گره نزنم.
امیدوارم که محصولِ جدیدی که گفتید داره آماده میشه رو بخرم و عمل کنم و اون تحول اساسی تو من بوجود بیاد کم کم.
ازتون بازهم تشکر میکنم خانم شایسته من واژه کم میارم برای بیان حسم به شما، برای همین همیشه تو ذهنم تحسینتون میکنم برای جایی که هستید ، موفقیتاتون و کارهایی که میکنید و به ما هم عاشقانه یاد میدید .درسته اولا اصلا نمیفهمیدمتون ،صادقانه حتی ارتباط هم نمیگرفتم باهاتون ، ولی از وقتی حل مسائل رو شروع کردم و بعد هم کشف قوانین که چقدر تمرین و توضیحات شما بهم داره کمک میکنه، دیدم شروع شد به عوض شدن و به جز تحسین چیز دیگه ای ندارم.
واقعا این محصولات بدونِ حضور شما تمرین هایی که میدید درکش برای من خیلی سخت میشد.
سلام به استاد عزیزم، استاد عباس منش، خانم شایسته مهربان و تمام دوستان قدرتمندم در سایت عباس منش.
خداوند رو بی نهایت سپاسگزارم بابت آگاهی های این جلسه.
به قول استاد وقتی می خواهی، واقعا می خواهی تغییر کنی، جهان کرنش می کنه در مقابل شما
خانم شایسته چقدر شما تغییر کردید، واقعا نمیشه باور کرد از اون چمدان پر لوازم آرایشی، یا به قول استاد حتی بدون ارایش از اتاق بیرون نمی اومدید.
تبدیل شدید به این ورژن قدرتمند از خودتون که علاوه بر این که کارها و چالش هایی که تو سفر هست رو مدیریت می کنید. دورببن هم، همبشه دستتونه و این همه زیبایی رو تا به حال با ما به اشتراک گذاشتید.
استاد واقعا همینجوره، انسان ها تو سفر خود واقعی شونو نشون می دند، چون بالاخره خونه خود ادم نیست که باید بتونی شرایط و چالش هاش مدبریت کنی و فقط لذت ببری.
خدایا شکرت که دور جدید سفرنامه هم شروع شد و به قول خانم شابسته هر بار با این سفر یک پله مدارمون میبره بالاتر.
اول همه از کاور ویدئو میخواستم بگم مریم خانم عزیزم چقدر موهات خوب شده و بهتون میاد، چه لبخند زیبایی دارید. خدا رو شکر.
استاد عزیزم چقدر این عینک و کلاهتون زیباست.
چه کابین بزرگی داره ماشینتون خیلی قشنگه.
چقدر جالب که من الان چند وقته استاد میخوام سفر کنم و شما هم شروع کردید. این نشون میده که منم باید شروع کنم. و هدایت رب العالمین برای من این هست که به راحتی شروع کنم، مثل شما.
مریم خانم چقدر الان که ویدئو را دیدم موهاتون زیبا شده. خداروشکر.
چقدر این حرف های مریم خانم به دلم نشست. دقیقا انگار دارند در مورد من صحبت میکنند. منی که وقتی میخوام یه کاری انجام بدهم و یا یه سفر میخواستم برم کلی وسیله باید جمع میکردم.
راستش من قبلا سفر های طبیعت گردی زیادی میرفتم. خیلی لذت بخش بود و خیلی عالی.
اما از وقتی ازدواج کردم، به خاطر اینکه توی این چند سال عزت نفسم خیلی خورد شد و خیلی با قلبم فاصله پیدا کرده بودم، سفر هایی از اون جنس را نمی رفتم.
امام الان مدتیه دارم بهش فکر میکنم منم باید این آزادی را داشته باشم، که هر وقت هرکجا دلم میخواهد برم.
خداروشکر توی اینمسیر قرار گرفتم استاد که با شما آشنا شدم و بهترین الگو شدید واسم. توی مسافرت، توی زندگی. توی همه چیز.
استاد دیروز داشتم به یه موضوعی فکر کردم، گفتم ببین من انگار این رو میدونستم، این موضوعات را ولی بخاطر باور هایی که بیشتر توی 10 سال اخیر توی جامعه پیدا کرده بودم، این مسائل تغییر کرده بود. یاد قانون آفرینش افتادم که شما میفرمودید شما از قبل این آگاهی ها را میدونید؛ من دارم بیادتون میارم. اینا را گفتم اما اینم باید بگم که ندیدم کسی به دقت شما اینجوری خودشو بشناسه و بتونه اون مسیری که رفته رو به افراد دیگه آموزش بده.
کسی رو ندیده بودم در این حد بگه اگه ببینم یه کاری درست نیستیا هست، به قول خودتون that’s it دیگه مسیر رو درستش میکنم. من خیلی توی یک ماه اخیر دارم سعی میکنم توی تمام جنبه های زندگیم این رفتار شما را در شخصیتم خودم ایجاد کنم. چیزی که من خیلی توش مشکل داشتم. پاشنه آشیل من بود.
استاد چقدر خوبواقعا توضیح میدهید. الان من توی ایران کامل فهمیدم ماشینتون چه مسئله ای واسش اتفاق افتاده.
خیلی عالیه. خداروشکر بینهایت. ان شاءالله در مدارش قراردادی بگیرم و بتونم برم و از زیبایی های رب العالمین لذت ببرم.
عاشقتونم استاد عزیزم. خداروشکر توی سفر هستید، خداروشکر که توی همین فایل بهم نشون دادید چیزی را تحمل نکنم، چقدر ساده نشون دادید با همون مثال کولر ماشینتون که باور دارید راه حل مسئله درون خودشه. دیگه از این ساده تر نمی شد نشونش داد.
عاشقتونم استاد عزیزم. عاشقتونم مریم خانم عزیزم.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به استاد عزیز و مریم جون مهربان امیدوارم حالتون عالی باشه و سفر خوش بگذره
چقدر جاده زیباست همه جا سرسبز و فوقالعاده زیبا ابرهای خوشگل توی آسمون که صحنه رو رویایی کرده ازتون ممنونم که آنقدر زیبایی هارو به ما نشون میدید
یه نکته خیلی جالب توضیح در مورد ویزیتور سنتر هر ایالت که با اون کاتالوگ ها و دفترچه ها همهی زیبایی های ایالت ها و مناطق گردشگری رو معرفی میکنه و چقدر این کار توی صنعت گردشگری موثری و خوب هست
چقدر جاده پر از ماشین های مسافرتی هست که نشون میده چقدر مردم آمریکا سفر میرن و لذت میبرن
و اون پل بزرگ و زیبا که چقدر شگفت انگیز بود
و صحبت های مریم جون و استاد که همیشه پر از نکات آموزنده هست چقدر نکته در مورد احساس لیاقت که باید درونی باشه و به چیزی وابسته نباشه چقدر نکات عالی در مورد سفر مطرح کردید که واقعا درسته و سفرهای اینجوری هست که لذت بخش هست
و میخواستم بگم مریم جون شما چقدر زیبا هستید چقدر پوست زیبا و شفاف و عالی دارید موهای زیبا که زیبایی تون رو چند برابر کرده انشالله که خدا حفظتون کنه خیلی دوستون دارم و هر روز بی صبرانه منتظر فایلهای سفر به دور آمریکا هستم تا هم کلی زیبایی ببینم و هم کلی نکات عالی یاد بگیرم
با عرض سلام خدمت استاد ارجمند و خانم شایسته گرامی.ممنون از شما بابت مطالب عالی که گفتید.استاد من هم مثل شما عاشق سفر هستم و همسرم هم مثل خودم پایه سفر هست.ما هم سفر 2 نفره رو تا حد امکان به سفرهای دسته جمعی ترجیح می دهیم.ممنون که درسفر به دور امریکا ما رو هم همسفر زیبایی هاتون کردید.فقط استاد کمربند خانم شایسته یک مقدار پایین قرار گرفته و باید از کلیپس روی بدنه ماشین بالاتر کشیده بشه تا بتونند از روی پشت گردنی ردش کنند.چون این جوری از روی شانه شون رد نمیشه و در موقع ترمز ناگهانی به جای رد شدن از روی شونه از روی کتف رد میشه و کامل عمل نمی کنه.ممنون مثل همیشه عالی.
سلام به استاد مهربان
سلام به خانم شایسته خوش ذوق
یک سفرنامه دیگر شروع شد
در واقع یک سریال توجه به نکات مثبت دیگر
یک سریال حال خوبی های دیگر
یک سریال زندگی ساز دیگر
یک سریال عالی دیگر برای جهت دهی آگاهانه به ذهن شروع شد
همه اینها بخش کوچکی از این سریال است که واقعا می توان از آن ساعت ها استفاده کرد و برای ذهن منطقی هم الگوهایی عالی باشد تا ذهن بتواند براحتی و آسانی در این مسیر قدم بردارد و نشدن ها را از جلوی روی خود بردارد و به شدن ها فکر کند که می شود و باید بشود
دیدن این تصاویر و این مناظر
خیابان های تمیز
ویزیتور سنتر های عالی و تمیز که در ابتدای ورودی هر شهر وجود دارد
همه اینها نشان از فراوانی است
در جای جای این تصاویر باید شکرگزاری کرد و توجه و نگاه خود را به زیبایی ها معطوف داشت چرا که هر چه بیشتر به این زیبایی ها نگاه کرد بیشتر از آن جنس در زندگی ما نمودار خواهد شد
نکته زیبایی که در این فایل یاد گرفتم
احساس لیاقت بود
و چقدر این احساس مهم و اساسی است
هر چه بیشتر من در این احساس بمانم بهتر می توانم حال خودم را خوب نگه دارم
بهتر می توانم براحتی و آسانی در همه کارهای خودم موفق بشوم
ساده زیستن و به آسانی از نعمت های موجود اطراف خودم کمک بگیرم همه اینها کمک می کند به داشتن آرامش بیشتر برای من
صحبت های استاد در مورد سفر واقعا عالی بود و این نکته را برای من داشت که می توان از همه نکات زندگی خود درس گرفت و توانایی ذهن خود را کنترل کردن و یاد گرفتن در این مورد که از هر موضوعی چگونه درس یاد گرفت
ارزشهای درونی خودم را تقویت کنم و خودم را تقویت کنم
همه اینها بخش مهمی از درس هایی بود که من از این فایل عالی یاد گرفتم
نکته زیبایی دیگری که دراین فایل یاد گرفتم این بود که استاد و خانم شایسته چقدر راحت ویژگی ها و نکات مثبت یکدیگر را تعریف می کردند و در مورد هم صحبت می کردند
این یعنی همان دیدن نکات مثبت زندگی
توجه به زیبایی ها
توجه به حال خوبی ها
چقدر این سریال برای من عالی بود و چه درس ها و چه نکته های عالی من از این فایل یاد گرفتم
ممنونم استاد عزیز
ممنونم از خانم شایسته خوش ذوق
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام استاد نازنینم و بانو شایسته
سلام به رفقای صمیمی و همقدمی
اصطلاح « sweet home »
یعنی « هیچ جا خونه آدم نمیشه»
درسته استاد « هیچ جا خونه آدم نمیشه», الان وبسایت عباسمنش خونه منه و «هیچ جا وبسایت عباسمنش نمیشه»…
من یک روز هم نمی تونم این خونه رو ترک کنم.
یادمه یکسال پیش دنبال خونه ی دلم می گشتم جاییکه بتونم بدون هیچ ترسی با خدای خودم راحت باشم و یه مدتی با هم خلوت کنیم، و بالاخره هدایت شدم به خونه شما استاد و چقدر زیبا ازمن استقبال کردی.
یادمه روزی که به sweet home عباسمنش وارد شدم، کتاب « چگونه فکر خدا را بخوانیم» رو از توی قفسه برداشتم و منی که می خواستم از اینجا رد بشم، همینجا موندم و گفتم می خوام کلا اینجا زندگی کنم و شما سخاوتمندانه و بدون هیچ هزینه ای و فقط با یک ایمیل کلید خونه امو بهم دادی. جایی برای شنیدن، جایی برای دیدن و جایی برای نوشتن بهم دادی...
این خونه اینقدر بزرگه که تا آخر عمرم نمی تونم همه ی گوشه کنارش رو بگردم و این از فضل خدای منه…
خدایا شکرت که تو وهاب ترین رزاقی…
بانو شایسته عزیز، شما برای من هم که یک مرد هستم الگوی بزرگی هستید شما شایسته ترین مکمل استادید.
همین عزت نفس و رها بودن شما، باعث شد سریالهای زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا تهیه و تولید بشه و هزاران نفر در سراسر دنیا با دیدن این سریالها زندگی شون از فرش به عرش برسه. در واقع ترک فعل شما باعث شد که در عین سادگی زیباترشدید، و زندگی خیلی ها رو هم زیباتر کردید.
نَبُوَد سیرَتِ شایسته خودآرایان را
که بُرون ساز محال است درون ساز شود
یقین داشته باشید اگر هنوز ماسک های قبلی روی صورت تون بود، نمی تونستید زندگی در بهشت و سفرنامه رو همونجوری که اتفاق افتادن بما نمایش بدید. اون صداقت باطنی شما و استاد که همیشه خودِ خودتون هستید، باعث شده این حجم عظیم از محتوای الهی روی سایت بشینه و بر جان و دل همه ما رسوب کنه.
این آرامشی که در چهره نازنین شما و استاد موج میزنه، ناشی از ساده زیستی شماست.
ساده زیستی و دوری از تجملات باعث میشه شادتر و وارسته تر باشیم.
الگوهایی که از شما دو عزیز دل گرفتم:
حدود یکساله که تلویزیون رو حذف کردم.
غذاهای ناسالم رو از زندگیم حذف کردم.
تفریحی خرید نمی کنم، فقط چیزی رو که لازم داشته باشم می خرم.
تمام شبکه های اجتماعی رو دارم اما فقط برای ارسال و دریافت مدارک بخاطر کارم.
اینستاگرام رو حذف کردم.
هیچ اخباری رو دنبال نمی کنم.
گاهی اوقات مراجعه می کنم به یک سازمانی و عکس رئیس جمهور رو می بینم تازه یادم میفته،… اِه…راستی ما رئیس جمهور داریم. عین آدمهایی که بهشون میگن انگار تو باغ نیست. اونجوری شدم…بس که تمام هوش و حواسم شده گوش دادن به فایلها، کامنت نوشتن و پرداختن به شخصیتم و بدون اینکه من کاری انجام بدم، دنیای بیرون هم از من بریده شده که بابتش خیلی هم خوشحالم، و چقدر احساس سبکی می کنم.
هرچی می خوام بدون واسطه از خدا می خوام، چون خیلی ساده همه چیو بهت میده. اصلا خود خدا هم همه چی رو در سادگی خلق کرده، خونه خودشو ببینید چقدر ساده است!!! هیچ سبک معماری در ساختش به کار نرفته…یعنی اگه خدا می خواست نمی تونست به ابراهیم دستور بده یک قصر باشکوه با متریال طلای 24 عیار کنار دریای مدیترانه واسش بنا کنه؟…
اما نکرد اینکارو، تا ما این نمادها رو ببینیم و پیام ساده زیستی و وارستگی رو بگیریم.
خدایا در مسیری هدایتم کن تا به موازات تولید ثروت نماد ساده زیستی باشم.
سفرت سلامت استاد عزیزم و بانو شایسته…
مهرتان افزون رفقا…
سلام خدمت دوست عزیز هم فرکانسی
تحسین میکنم شمارو به خاطر تعهد تون توی کنترل ورودی ها و با اینکه ظاهرا سن شما هم بالا هستش ولی درگیر مسائل سیاسی و اخبار کشور نمیشید
جایی که گفتید حتی خونه خدا هم ساله هستش و هیچ زرق برقی نداره
تا حالا بهش فکر نکرده بودم
دیروز یه نیم ساعت بود جلوی تلویزیون نشسته بودم و داشتم با خودم حرف میزدم توی دلم
بعدش به خودم گفتم چطور توی این نیم ساعت حتی فکر من هم به اینکه تلویزیون رو روشن کنم نرفت با اینکه قبلن تا میرسیدم خونه درجا تی وی رو روشن میکردم تا وقتم بگذره ولی الان اگه یه روز کامنت دوستان عزیزم رو توی سایت نخونم روزم شب نمیشه و خدا رو شاکرم که منو به این مسیر هدایت کرد و از شما هم سپاسگذارم که این کامنت عالی رو نوشتین
به نام الله مهربان
استاد عزیزم و خانم شایسته سلام و عرض ادب فراوان خدمت شما سفیران توحید و زیبایی و عشق
بهترین کسانی که می تونند به بهترین شکل ممکن ، به زیبایی ها توجه کنند و اونها رو برای میلیون ها نفر منعکس کنند ، شما بزرگواران هستید
از همون لحظه شروع فایل و دیدن تابلو آلاباما ، به خدا قسم خودم رو تو همون محیط و اون محل حس کردم و فرکانس های عالیِ من ناخودآگاه ارسال شد و خدا رو شکر کردم برای این حس بسیار واقعی که در وجودم شکل گرفت.
از اول فایل فقط 142 گذشت و من فقط 142 ثانیه خودم رو در همون محیط حس کردم و حالم خوب شد
و خداوند نشانه های خودش رو برای من فرستاد
بلافاصله بعد از بیرون آمدن خانم شایسته عزیز از ویزیتور سنتر ،یکی از کدهای بسیار مهم خودم رو دیدم .
باور نمی شد
الله اکبر
خدای بزرگ شکرت
الله اکبر به دقیق بودن قوانین
الله اکبر به این همه نشانه ها و زیبایی ها
فقط 142 ثانیه تجسم آگاهانه و دیدن خودم در اون محیط بی نهایت زیبا و تمیز و عالی …
چشم هام خیره شد به ماشینی که در دریم ورد خودم وجود داره
واووووو
مگه داریم
خدایا شکرت
تویوتا کمری سفید صدفی ):):):)
من فقط چند دقیقه کاملا بدون هیچ ترمزی ، خودم رو کنار استاد و خانم شایسته تجسم کردم
و بعدش تجسم های من برام خلق شد.
تویوتا کمری سفید صدفی ):):):) ماشینی که تو تخیلات و تجسم هام بارها و بارها خلق اش کردم زیر پرچم کشوری که خواسته مهاجرت به اونجا در وجودم به قوی ترین شکل ممکن شکل گرفته
خدایا شکرت برای این آسمان بی نظیر زیبا و ابرهای بی نهایت قشنگ
الله اکبر
خدای شکرت برای این نشانه بی نهایت دلچسب در شروع اولین روز هفته
چه روزی بشه امروز و چه هفته ای بشه این هفته برای من…
خدایا شکرت برای قدرت خلق شرایط و اتفاقات زندگی که به همه بندگانت عطا کردی
خدایا شکرت برای چنین استاد بی نظیری که این آگاهی های ناب رو برای ما به ارمغان آورد
چقدر حالم عالی تر شد…
روزم عالی شروع شد و چه اتفاقات عالی تر رو تا آخر روز تجربه خواهم کرد
استاد نازنین و خانم شایسته عزیز ، بی نهایت سپاسگزارم از شما برای این سفرنامه بی نهایت عالیییییی
به قدری این فایل برای من زیبا هست که برای هر لحظه که نشانه ای میاد ، پاز می کنم و کامنت رو ادامه می دم و مجددا
یعنی نمی خوام یک لحظه از فایل و یک کلمه از آگاهی هایی که به من الهام میشه رو از دست بدم.
خانم شایسته عزیز
ما هم مثل شما نسبت به قبل کلی بهبود پیدا کردیم
بهبود که چه عرض کنم متحول شدیم
از روزی که از در برابر خدا عاجز و ناتوان شدم ،هدایت شدم به استاد عباسمنش عزیز
من هم مثل شما به فیزیک و جسم عالی و انرژی عالی دست پیدا کردم به لطف خدا
من هم مثل شما به صلح و آرامش دورنی بی نظیر دست پیدا کردم
من هم به اعتماد به نفس و عزت نفس و خودباوری بی نظیر دست پیدا کردم
سفرهای من هم مثل شما مملو از آرامش و هدایت و لذت شده
من تونستم از یک رابطه زناشویی که بدترین نوع خودش در جهان بود ، با تغییر و بهبود خودم رابطه زناشویی با همسرم رو به بهترین شکل ممکن تغییر بدم
من هم تونستم به لطف الله با عمل کردن متعهدانه به آموزش های استاد ،رسالت و مسیر و علاقه خودم برای خلق ارزش و خلق ثروت رو پیدا کنم
سپاسگزارم خداوند مهربان هستم برای وجود نازنین استادعباسمنش عزیز و شما
در پناه الله مهربان موفق و تندرست و ثروتمند باشید
واقعا الله اکبر این همه جلال
خدارو شکر که دوباره سفر شروع شد
خدایا شکرت واسه امریکا واسه تجلی توانایی بشر امروز
واقعا این کشور یه نمونه بی نظیر و شاهکار از فرواوانی نعمته از طبیعت بی نهایت زیبا گرفته تا تمام انچه که تا به امروز بشر تونسته بسازه اینجا یه جا هست
یعنی عاشق این سنترهای اول ایالتهام فقط میگم خدایا شکرت واسه این همه ارامش و فراوانی که تو این کشور موج میزنه این حس رو بهت میده که خوش اومدی حالا که اومدی بیا از این جا و اینجا دیدن کن و این لذتها و این زیبایی و این نعمت و اپشنهارو ایالت ما داره !
اصن من تصوری از این جور کشوری رو تو رویا هم نمیتونم داشته باشم استاد شاید خودتون ندونید یا براتون عادی شده این همه فراوانی نعمت این همه ثروت این همه ارامش
استاد اسم امریکا که تو ذهنم می اومد برای من فقط جنگ بود و اصلحه و بزن بکش و زورگویی از بس که تو کله من کرده بودن که دشمن دشمن
اقا این کشور نمونه بارز به صلح بودن انسان با خودشه
انسانی که وقتی با خودش به صلح میرسه میتونه قدرت خالق بودن خودش رو پیدا کنه و این چنین کشوری رو بسازه کم نیستن کشورهای که منابع طبیعی دارن و هیچ غلطی نمیکنن و تو فقر و باور کمبود دارن دست و پا میزنن که البته هزاران خطا و جنایت در حق خودشون و بقیه رو رقم میزنن
خدایا شکرت واسه این همه صلح و ارامش
این پل اول ایالت خیلی جذابه لعنتی عشق کردم باهاش
پلهای کابلی امریکا یه ابوهت خاص به شهرهاش میدن یعنی اینطور حس میکنم که وارد یه دنیای جدید میشی
انگار این ملت هر روز به این فکر میکنن چطور از این بهتر چطور زیباتر و بزرگتر چطور راحت تر
وقتی به این جادها نگاه میکنی و این نظم درختها و جاده ها و کیفیت ماشین و اسفالت و رانندگی و همه و همه رو با هم میبینی قشنگ تکامل رو میشه دید که چطور هر روز بهتر و بهتر شدن رو سرلوحه کارشون قرار دادن و اینطور کشوری خلق شده در عین پیشرفت داشتن طبیعت بکر کنار دستت هست چیزی که عکسش تو ذهن من و ما هست که بشر با پیشرفت کردن و گسترش جهان باعث ویرانی طبیعت و مصنوعی شدن همه چیز میشه و این کشور ثابت کرده که اینطور نیست جوری دیگه هم میشه زندگی کرد
خداروصدهزار مرتبه شکر که هدایت میشیم
سلام مجدد به بانو شایسته عزیز
واقعا هیچ چیز از نگاه ریزبینانه شما در امان نیست
یه فرد عملگرا درجه یک یه شاگرد ارشد کلاس
چقدر تو این صحبتهای شیرین شما برا من درس داشت
چقدر استاد و شما رابطه عالی داشتین و صدالبته دارین که حتی از شما نپرسیدن اقا چه خبره این همه وسیله برداشتی یا برعکس شما نپرسیدین چرا هیچی نیاوردی !؟
اصن مگه میشه اینقدر راحت زندگی کرد باور کنید من شونصد بار چک میکنم و شونصد بار چک میشم که چی هست وچی نیست و این چرا باشه و اون نباشه از شخصی تا همگانی و کلی انرژی ازم هدر میره !
که البته نسبت به قبل از اشنایی با شما و قوانین خیلی خیلی بهتر شدم و سعی میکنم سمت خودم رو درست انجام بدم همونطور که استاد سمت خودشون رو درست انجام دادن و شما خانوم شایسته عزیز هم با هدایت خداوند و صدالبته با خواسته خودتون که میخواستین تغییر کنین تکاملتون رو به خوبی طی کردین تو این سالها و نتیجش رو تو سفر با آروی دیدیم و الان هم ادامه سفر که راحت تر سبک تر و لذت بخش تر باشه براتون انشالا.
خداروشاکرم که تو زمانی زندگی میکنم که شما هستین و افتخار شاگردی شمارو دارم و انشالا که عملگرا باشم
خداروصدهزار مرتبه شکر .
سلام به روی ماه دو استاد عزیز نازنین و به همه ی همسفرای دوست داشتنی.
خدا رو سپاس می گم که در مدار این سفر زیبا هستم با همسفران نابی مثل استاد و مریم بانو و دوستان جان سایت. چه اتفاقات زیبا و بی نظیری در انتظارمونه… خدایا شکرت.
مریم بانو چقدر چهره ت زیباتر شده چقدر ناز بودی نازتر شدی، مدل موهات رو هم خیلی دوست دارم (قلب فراوان). چقدددر الگوی خوبی هستی شما مریم عزیز شایسته. الحق که شایسته همراهی و همدلی استاد هستی. چقدر از این جمله ی آخر استاد کیف کردم که گفتن شما پاداش خداوند به من هستی و قطعا استاد هم پاداش خداوند به شما هستن چه زوج دوست داشتنیی هستین بخدا… آدم کیف می کنه از این هم مداری و عشق و صفا… بی نظیرین بی نظیر (یه عالمه چشمای قلبی). از این فضا قشنگتر و دلنشین تر بحث جالبی بود که مریم جان شیر کردن… رشد تدریجی و بخصوص ارتقاء مدار با هر سفر… خیلی عالی بود. اینکه آدم بتدریج بتونه انعطاف نشون بده و با دیدن الگوهایی فوق العاده از سادگی و آسان گیری بخواد که تغییر کنه و آسان بشه برای آسانی ها… و صد البته که چه الگویی بهتر از استاد…
منم کم و بیش همچین تجربه ای داشتم. یادمه قبل از ازدواج مسافرت زیاد رفته بودم ولی هیچ وقت تو کوه و دشت و بیابون شب نخوابیده بودم اگر هم دفعات خیلی کم تو چادر خوابیده بودیم جاهای مخصوص کمپ بود که کلیییی چادر دیگه هم بود… خیلی دختر لوس یا تیتیش مامانی نبودم ولی خب پیش نیومده بود. وقتی با همسرم آشنا شدم سام خیلی اهل طبیعت، کوه و پارک و جنگل و بیابون بود و کلی از تجربیاتش با دوستاش از شب تو جنگل خوابیدن و آتش و شعر و موسیقی و اینا تعریف می کرد. تو همون سال اول بود گفت با یه زوج دیگه از دوستانش بریم سد لتیان و چادر ببریم و شب آتش روشن کنیم و نی بزنیم و شعر بخونیم و از این داستانا… منم تاحالا همچون تجربه ای نداشتم ولی انقدر از تعریف سفرهاش هیجان داشتم که دوست داشتم اینو تجربه کنم. بیشتر از اینکه نگران دسشویی باشم راستش نگران حشره مشره بودم خخخخ ولی گفتم همسر دوستشم هست دیگه اون چیکار میکنه، بلاخره لابد شدنیه دیگه منم همونکارو می کنم. خلاصه گفتم بریم. رفتیم و یه جای بکر تو دل جنگل چادر زدیم و کلی صفا کردیم، آتش و چای آتیشی و کباب و شعر و آواز و نی و …خلاصه انقدر باصفا بود که من به تنها چیزی که فکر نکردم حشره بود. انقدر تجربه ی متفاوتی بود که عه یه همچین زیباییی رو هم میشه تجربه کرد، میشه سخت نگرفت و بقول استاد یه دسشویی موقت با بیل درست کرد ولی در عوض اینقدر ساعتهای خوش و روحانی رو داشت… خلاصه اون شد سرآغاز این مدل سفرهای ما در ایران. دیگه دره ی خرسون و جنگل ابر و کلی جاهای بی نظیر رو هم تو اون 3 سال اول ازدواج که ایران بودیم رفتیم. و همسفرامون هم همیشه مثل خودمون آسانگیر و در صلح با طبیعت بودن… واقعا یادش بخیر.
این نکنه ای که مریم جان اشاره کردن خیلی مهمه که خودشون خواستن که تغییر کنن. فرکانس رو ارسال کردن و خب جواب داده میشه… این که از قدیم می گفتن خواستن توانستن است هم همینه دیگه فرکانس رو که ارسال کنی تمومه، اگر باور ترمزی نداشته باشی.
مثلا داشتم فکر می کردم تو این 8 سالی که امریکا هستیم فقط یکبار رفتیم کمپ و تو چادر خوابیدیم اونم پارسال تابستون بود. و خب دلیلش هم خودم می دونم ترمزی بنام بچه خخخ. این باور که با بچه سخته، بچه اذیت میشه، سردش میشه، گرمش میشه… درحالی که دخترم تینا پارسال کلییی کیف کرد از اون تجربه. البته که از حق نگذریم اون یکی دو سال اول که بچه زیر دوساله شاید واقعا راحت نباشه هرچند که نشدنی نیست. اما بعدش می شد و بازهم البته که ما یکم تو سال سوم و چهارم تو در و دیوار بودیم بخاطر شرک هایی که داشتیم و آگاه نبودن از قوانین. همین امریکایی ها از این نظر بهترین الگو هستن. تو کمپینگ ها می بینی بچه ی دو سه ساله هم دارن و خیلی هم راحت می ذارن بچه رو… کلا این یه الگو هست تو کالچر اینجا که انقدر مثل ما دست نزن، اَخّه، نشین رو زمین نشین نرو نکن … انقدر بکن نکن به بچه ندارن. تو فروشگاه می بینی بچه کلافه شده و نمی خواد تو کالسگه باشه و دو دقیقه رو زمین چهار دست و پا هم می ره، نه حرص می خورن نه به بچه غر می زنن که زمین کثیفه دست نزن… کلا خیییلی خیییلی آسانگیرتر از ماها هستن. همین قضیه تو سفر رفتنشون هم مشهوده. لباس راحت تو سفر بپوشن، بذارن بچه اخت بگیره با طبیعت. حتی اگه به چیز کثیفی هم داره دست می زنه بدارن تجربه کنه و بعد دستشوبشورن… از این مثالها تا فردا صبح هست که بنویسم. من بشخصه خیلی سعی کردم یاد بگیرم ازشون بخصوص در برخورد با بچم هرچند که شکستن اون عادتها و سیمان های دور ذهن کار راحتی نیست.
برگردیم به موضوع سفر. چقدر این نکته مهمه که از با هم بودنمون لذت ببریم. از سفرهایی که خودمون می ریم. یادمه تا همین چندسال پیش که هنوز با استاد و آموزشهاشون آشنا نشده بودیم فکر می کردیم حتما باید با چهارتا دوست دیگه برنامه ی سفر بذاریم تا خوش بگذره اصلا به تنهایی سفر رفتن فکر نمی کردیم. همیشه هم یکی با یه چیزی مخالف بود یا از چیزی ناراضی. ولی فکر می کردیم سفر اینجوریش خوبه دیگه. اما الان چقدر پیش میاد خودمون می ریم پیک نیک و کلی خوش می گذره. سفر هامون بیشتر به سمت کاناداس برای دیدن خواهرام خخخ ولی همین امروز داشتم به همسرم می گفتم یه کمپی چیزی بریم تا هوا سرد نشده… یا پارسال که سه نفری رفتیم هاوایی ( دقیقا بعد از سفر استاد به هاوایی و چه تجربه ی بی نظیری بود) و چقدر خوش گذشت بهمون… بهرحال الان واقعا از خودمون باهم بودن سه نفره مون لذت می بریم. و این یعنی با خودمون در صلحیم. دارم سعی می کنم به تینا هم این رو یاد بدم. شکرگزاری قبل خواب رو چند وقتی هست بهش یاد دادم و وقتی می شنوم که خودش یهو شروع می کنه که «خدایا شکرت که مامان و بابای خوبی دارم…خدایا شکرت که پرنده ی خوبی دارم…» چقدر خوشحال میشم از اینکه این حس خوب تشکر برای نعمتهایی که داره رو داره از حالا تجربه می کنه. اونروز باهم پیاده روی می کردیم و هر از گاهی باگی حشره ای تو هوا می دید… کلا هرچقدر حیوونا رو دوست داره از حشرات فراریه و مثلا از زنبور می ترسه… بعد تو مسیر یه حشره دید اول مثل همیشه گفت چرا حشره ها نمی ذارن من رد شدم، گفتم حشرهه هم همینو الان داره میگه که چرا این آدما همش راه منو می بندن… بعد دیدم تمرکزش داره می ره رو اینکه حشره دوست نداره و اینا گفتم بیا در مورد چیزای خوب حرف بزنیم… گفت می خوام بگم که « خدایا شکرت که حشره ها هستن چون اگه نبودن پرنده ها گشنه می موندن!!» « پس خوبه که هستن» (تو پرانتز بگم که عاشق پرنده هاست) انقدر حس خوبی داشتم از اینکه انقدر سریع تونست یه جنبه ی مثبت پیدا کنه و بیانش کنه که فقط تو دلم خدا رو شکر کردم و با خودم گفتم چه سرنوشت زیبا و پر از اتفاقات خوب در انتظارشه وقتی از سن تقریبا 9 سالگی تمرکز بر نکات مثبت رو داره تمرین می کنه.
از سفر و انعطاف پذیری رسیدم به تمرکز بر زیبایی های دخترم و آینده ی روشنش خخخ حرفایی بود که اومد و من نوشتم…
خداجونم مهربونم مرسی برای این سفر شگفت انگیز و بازم هزاران بار شکرت برای نعمت همسفری با استاد و مریم بانو و دوستای خوبم در سایت. خدایا ما رو در بهترین زمان ممکن در بهترین مکان ممکن قرار بده…
بقول خواهرم یاسمن «با صبرانه» منتظر قسمتای بعدی هستم.
سلام خدمت دوست عزیز
اولن که تحسینتون میکنم به خاطر اینکه توی آمریکا دارین زندگی میکنید و به استاد هم نزدیکید انشالله در زمان مناسب در مکان مناسب ایشون رو ملاقات کنید که یکی از خواسته های شما هم هستش
از اول کامنت تا آخر کامنت شما لبخند روی لبم بود و یه ارتباط خوبی با نوشته های شما برقرار کردم
از شما سپاسگزارم به خاطر نوشتن این کامنت و منی که هزاران کیلومتر از شما فاصله دارم رو خوشحال کردین
یا حق
سلام به دوست عزیزم مرتضی. سپاسگزارم از کامنت شما و بسیار خوشحالم از اینکه کامنتم لبخند بر لبان شما آورد و باش ارتباط برقرار کردی. تحسین می کنم شما رو که در این مدت کوتاه عضویت در سایت انقدر خوب داری رو خودت کار می کنی و فعال هستی در سایت. آفرین به شما. خدا رو شکر می کنم برای زندگی در امریکا ولی زمان مهاجرت با قوانین آشنا نبودیم و قاعدتا سالهای اول مهاجرت سختی زیاد بود ولی دوستانی که الان تو این فضا هستن و قصد مهاجرت دارن قطعا تجربه ی شیرین تری خواهند داشت.
از خدای مهربون برای شما سلامتی و ثروت و آرامش و استمرار در این مسیر خواستارم.
به نام هدایت الله
سلام سمیه خواهردوست داشتنی
چقدر خوبی شما راحت وباحس کامنت میزاری وچقدر کیف کردم
ازاین در صلح بودن باخودت
واین شکر گزاری یاد دادن به دخترت نازت یاد میدی در نوع خودت بی نظیری
من هم از وقتی به دخترم شکر گزاری دارم یاد میدم خودش کلی کیف میکنه وقطعا نتایج خوبی هم بعدها در آینده نه چندان دور میبینیم
سپاس گزارم ازشما بابت کامنتهای خوبی که رد پای خوبی به جا گذاشتید
خداوند همیشه نگهدارتان باشد انشالله
سلام به دوست توحیدی محمدرضا عزیز. خیلی ممنونم از اینکه وقت گذاشتی و برام پاسخ نوشتی. خیلی حس خوبی دریافت کردم و امیدوارم حال دل شما هم عالی عالی باشه. تحسینت می کنم برای این فعالیت قابل ملاحظه که در سایت و کامنت نوشتن داری. آفرین به این تعهد. قطعا که نتایجش بیشتر و بیشتر در زندگیت نمایان خواهد شد. چه جالب که شما هم شکرگزاری رو به دخترت داری یاد می دی. بچه ها واقعا مثل تخته ی سفید هستن و ذهنشون آماده س برای کاشت هر نوع آگاهیی. و چه خوشبخت و خوشحال خواهند بود بچه هایی که این نوع آگاهی رو از این سن دریافت کنن… یاد بگیرن رو چیزای خوب تمرکز کنن… از داشته هاشون خوشحال باشن و کلی چیز دیگه که الان بچه های ما دارن یاد می گیرن. قطعا آینده ی بسیار روشن هر و لذت بخش تری از مایی که در این سن با قوانین آشنا شدیم خواهند داشت.
امیدوارم بهترین ها رو در کنار خانواده ی گلتون تجربه کنی و شاد و سلامت و ثروتمند باشی.
سلام به سمیه عزیزو خانواده زمانی گرامی
چقد تحسینت کردم دختر عالی بود کامتت عالی بود و چقدر با خودت در صلحی و جقدر هم پایه خوبی داری همسرت و تینای عزیز
و خداراشکر میکنم به خانواده سه نفری سمیه جان که انقد با خودشون در صلحند
چقدر کامنتت زیبا بود و از زیبایها و فرهنگ و ساده گرفتن مردم امریکا کفتیدو درسهایی که ازشون میگیری کلی کیف کردم واقعا
(اتفاقا الان من تو سکوی دم پذیرایمون تو حیاط دراز کشیدم زیر اسمون خدا و یه باد خنکی میوزه و کلی لذت بخشه این سکویی ک من روش دراز کشیدم یه فرشی پهن شده روش و بارها به بابام گفتم با کفش نیا رو فرش چون پاهامونو میزاریم رو فرش و وارد خونه میشیم اما ایشون گوش نمیداد و کار خودشو انجام میداد دیگه عادت بقیه شده بود که کار بابامو تکرار کنن اما من با وجود اینکه گفتن کفش رو فرش نیار ولی دیدم نمیشه کسی تغیبر داد منم برام عادی شده و راحت بعضی روزها و شبها میام میشینم رو همین فرش رو سکو و برامم مهم نیست ک کثیف باشه هرچند همیشه جاروش میکشم و تمیزش میکنم اما در کل گفتم
خب بریم سراغ ادامه کامنت
سمیه جان چقد خوشحال شدم از همسر و همسفر خوبی که داری که انقد عاشق طبیعته و تو جنگل خوابیدن و لذت بردن و کمپ زدن منم دوست دارم همچین شخیصتی رو واقعا چون خودم عاشق تفریح و سفر هستم همیشه دوست دارم همسری داشته باشم که مثل خودم باشه البته من خوابیدن تو جتگل و طبیعت درشب نداشتم اما اونم تجربه میکنم انشالله
بازم سپاسگزارم بخاطر کامنت زیبات که با ما اشتراک گذاشتی
سلام آزاده ی مهربونم. چقدر چهره دلنشینی داری. ممنون دوست عزیزم از کامنتی که گذاشتی و اینهمه حس خوب بهم دادی. مطمئنا دل صاف و مهربونی داری و این زیبا بینی به خودت برخواهد گشت. آره خدا رو شکر همسرم خیلی اهل طبیعت و آتیشه و باید یکم دوباره این برنامه ها رو تو زندگیمون بیشتر کنیم. از خدا می خوام و مطمئنم که خودت این اتفاق رو بزودی خلق می کنی با فرکانسی که داری که همسری با همون مشخصاتی که می خوای قسمتت بشه، یعنی در مداری قرار بگیری که دقیقا فردی با همون مشخصات و چه بسا بهتر رو جذب کنی. و حتما حتما تجربه ی در دل طبیعت شب گذروندن رو داشته باشی که بی نظیره در نوع خودش.
بازم ممنونم ازت که محبت داشتی به من و پاسخ نوشتی برام و خوشحالم کردی. در پناه خدای مهربون شاد و سلامت و ثروتمند باشی.
خانم شایسته ی عزیز استاد قشنگم سلام
اینبار روی صحبتم با شماست که چقدر ساده و راحت زندگی میکنید ، که من این چند سالی که تو سایت هستم ،چه وقتی شما پشت صحنه بودید چه حالا که جلوی دوربین هستید، ناخودآگاه یک سری چیز ها بابت حرفایی که زدید و کارهایی که به صورت عملی انجام دادید رفته تو ذهنم و فهمیدم ااا انگار منم یک کوچولو تغییر کردم ،من تقریبا 2 سال هست که سفر خیلی میرم،
منظورم به نسبت سال های قبل هست، اونم به واسطه یک انسان شریفیه که تو زندگیم هست، ایشون خیلی راحت تصمیم به سفر میگیره مختصر وسایلی جمع میکنه و میزنه به جاده…
سفر های اولمون ،منم مثل شما کلی وسیله بر میداشتم یک چمدانِ خیلی بزرگ برای لباس ، 2 تا چمدان کوچک برای لوازم آرایشی و بهداشتی و اضافه لباس ها و یک سری لباس های رسمی که تو کاور باید حمل میشد…
بقدری وسیله داشتم که صندوق و صندلی عقب فقط مخصوص وسایل من بود ، که اگه کَسی احیانا با ما میخواست بیاد یا نمیتونست ، یا باید انقدر کم لباس میاورد که عملا یک ساک کوچیک هم نمیشد.
خلاصه امسال که شروع شد ،ازهمون عید که رفتیم مسافرت ( خب ما این حرفا رو امروز شنیدیم از شما اما انگار سبک زندگیتیون و آموزه ها تاثیر خودش رو گذاشته بود) (من همیشه موقع سفر جای خوشحالی ،ناراحت بود از این همه وسیله ای که باید جمع کنم) اما همونطور که گفتم وقتی برای عید میرفتیم مسافرت وسایلم خیلی سریعتر از همیشه جمع شد و خیلی ازاون حجم لباس همیشگی کم شده بود، انگار ناخودآگاه تغییر کرده بودم، و وقتی آماده شدم گفتم ااا چرا من انقدر کم لباس برداشتم!؟ چرا وسیله هام کمه ! گفتم ولش کن بابا حوصله ندارم بیشتر از این بردارم، حالا ته ذهنم نگران بودم نکنه تو سفر پشیمون شم!! ولی خب رفتم ، جوری که دوستم منو دید گفت ااا چقدر وسیله هات کمه، تعجب کرد.
خلاصه این سفر ها ادامه داشت تا هر دفعه که ما میرفتیم سفر چمدون کوچیکتر و وسیله ها کمتر میشد، همین 20 روز پیش که رفتیم سفر انقدر وسایلم کم بود که دیگه با لذت جمع شد، با لذت رفتیم سفر ، و وقتی برگشتم چون وسایلم کم بود به راحتی همون لحظه ک رسیدم جابه جا کردم و تمام !!!در صورتی که همیشه به خاطر حجمِ زیاد وسایل تنبلی میکردم و 4 ،5 روز چمدون ها تو اتاق میموند تا شاید تیکه تیکه تو چند روز بتونم جمعشون کنم…
نمیدونم چه زمانی مثل شما انقدر سبک میتونم سفر کنم اما تا همین جاش هم میگم کاملا نا آگاهانه به این حد رسیدم و ازتون ممنونم که درس های بزرگی به ما میدید.
و در مورد اینکه گفتید آرایش کردنمون زمان میبره 1 ساعت قبل باید دست بکار شیم تا بتونیم به بقیه برسیم واقعا درسته، من هنوزم آرایش میکنم اما خیلییی کم و کلا سریع آماده میشم، چون سعی کردم برای وقت خودم و بقیه ارزش قائل باشم.(البته اینایی که میگم به نسبت قبل هست، هنوزم زمان زیادی میگیره این پروسه ی آماده شدن برای بیرون رفتن از خانه!!)
اما دوست دارم همون وقتی که میذارم فکر کنم چی بپوشم!!موهام چطوری باشه !!و چی رو با چی ست کنم هم کم شه…
واقعا دوست دارم روزی به جایی برسم که ارزشمندیم رو به لباسام و ظاهرم گره نزنم.
امیدوارم که محصولِ جدیدی که گفتید داره آماده میشه رو بخرم و عمل کنم و اون تحول اساسی تو من بوجود بیاد کم کم.
ازتون بازهم تشکر میکنم خانم شایسته من واژه کم میارم برای بیان حسم به شما، برای همین همیشه تو ذهنم تحسینتون میکنم برای جایی که هستید ، موفقیتاتون و کارهایی که میکنید و به ما هم عاشقانه یاد میدید .درسته اولا اصلا نمیفهمیدمتون ،صادقانه حتی ارتباط هم نمیگرفتم باهاتون ، ولی از وقتی حل مسائل رو شروع کردم و بعد هم کشف قوانین که چقدر تمرین و توضیحات شما بهم داره کمک میکنه، دیدم شروع شد به عوض شدن و به جز تحسین چیز دیگه ای ندارم.
واقعا این محصولات بدونِ حضور شما تمرین هایی که میدید درکش برای من خیلی سخت میشد.
بازم سپاسگزارم ازتون
به نام خالق زیبایی ها
سلام به استاد عزیزم، استاد عباس منش، خانم شایسته مهربان و تمام دوستان قدرتمندم در سایت عباس منش.
خداوند رو بی نهایت سپاسگزارم بابت آگاهی های این جلسه.
به قول استاد وقتی می خواهی، واقعا می خواهی تغییر کنی، جهان کرنش می کنه در مقابل شما
خانم شایسته چقدر شما تغییر کردید، واقعا نمیشه باور کرد از اون چمدان پر لوازم آرایشی، یا به قول استاد حتی بدون ارایش از اتاق بیرون نمی اومدید.
تبدیل شدید به این ورژن قدرتمند از خودتون که علاوه بر این که کارها و چالش هایی که تو سفر هست رو مدیریت می کنید. دورببن هم، همبشه دستتونه و این همه زیبایی رو تا به حال با ما به اشتراک گذاشتید.
استاد واقعا همینجوره، انسان ها تو سفر خود واقعی شونو نشون می دند، چون بالاخره خونه خود ادم نیست که باید بتونی شرایط و چالش هاش مدبریت کنی و فقط لذت ببری.
خدایا شکرت که دور جدید سفرنامه هم شروع شد و به قول خانم شابسته هر بار با این سفر یک پله مدارمون میبره بالاتر.
خدایا بابت تک تک نعمت هایت عاشقانه ازت سپاسگزارم.
خدایا شکرت
سلام استادان عزیزم.
اول همه از کاور ویدئو میخواستم بگم مریم خانم عزیزم چقدر موهات خوب شده و بهتون میاد، چه لبخند زیبایی دارید. خدا رو شکر.
استاد عزیزم چقدر این عینک و کلاهتون زیباست.
چه کابین بزرگی داره ماشینتون خیلی قشنگه.
چقدر جالب که من الان چند وقته استاد میخوام سفر کنم و شما هم شروع کردید. این نشون میده که منم باید شروع کنم. و هدایت رب العالمین برای من این هست که به راحتی شروع کنم، مثل شما.
مریم خانم چقدر الان که ویدئو را دیدم موهاتون زیبا شده. خداروشکر.
چقدر این حرف های مریم خانم به دلم نشست. دقیقا انگار دارند در مورد من صحبت میکنند. منی که وقتی میخوام یه کاری انجام بدهم و یا یه سفر میخواستم برم کلی وسیله باید جمع میکردم.
راستش من قبلا سفر های طبیعت گردی زیادی میرفتم. خیلی لذت بخش بود و خیلی عالی.
اما از وقتی ازدواج کردم، به خاطر اینکه توی این چند سال عزت نفسم خیلی خورد شد و خیلی با قلبم فاصله پیدا کرده بودم، سفر هایی از اون جنس را نمی رفتم.
امام الان مدتیه دارم بهش فکر میکنم منم باید این آزادی را داشته باشم، که هر وقت هرکجا دلم میخواهد برم.
خداروشکر توی اینمسیر قرار گرفتم استاد که با شما آشنا شدم و بهترین الگو شدید واسم. توی مسافرت، توی زندگی. توی همه چیز.
استاد دیروز داشتم به یه موضوعی فکر کردم، گفتم ببین من انگار این رو میدونستم، این موضوعات را ولی بخاطر باور هایی که بیشتر توی 10 سال اخیر توی جامعه پیدا کرده بودم، این مسائل تغییر کرده بود. یاد قانون آفرینش افتادم که شما میفرمودید شما از قبل این آگاهی ها را میدونید؛ من دارم بیادتون میارم. اینا را گفتم اما اینم باید بگم که ندیدم کسی به دقت شما اینجوری خودشو بشناسه و بتونه اون مسیری که رفته رو به افراد دیگه آموزش بده.
کسی رو ندیده بودم در این حد بگه اگه ببینم یه کاری درست نیستیا هست، به قول خودتون that’s it دیگه مسیر رو درستش میکنم. من خیلی توی یک ماه اخیر دارم سعی میکنم توی تمام جنبه های زندگیم این رفتار شما را در شخصیتم خودم ایجاد کنم. چیزی که من خیلی توش مشکل داشتم. پاشنه آشیل من بود.
استاد چقدر خوبواقعا توضیح میدهید. الان من توی ایران کامل فهمیدم ماشینتون چه مسئله ای واسش اتفاق افتاده.
خیلی عالیه. خداروشکر بینهایت. ان شاءالله در مدارش قراردادی بگیرم و بتونم برم و از زیبایی های رب العالمین لذت ببرم.
عاشقتونم استاد عزیزم. خداروشکر توی سفر هستید، خداروشکر که توی همین فایل بهم نشون دادید چیزی را تحمل نکنم، چقدر ساده نشون دادید با همون مثال کولر ماشینتون که باور دارید راه حل مسئله درون خودشه. دیگه از این ساده تر نمی شد نشونش داد.
عاشقتونم استاد عزیزم. عاشقتونم مریم خانم عزیزم.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به استاد عزیز و مریم جون مهربان امیدوارم حالتون عالی باشه و سفر خوش بگذره
چقدر جاده زیباست همه جا سرسبز و فوقالعاده زیبا ابرهای خوشگل توی آسمون که صحنه رو رویایی کرده ازتون ممنونم که آنقدر زیبایی هارو به ما نشون میدید
یه نکته خیلی جالب توضیح در مورد ویزیتور سنتر هر ایالت که با اون کاتالوگ ها و دفترچه ها همهی زیبایی های ایالت ها و مناطق گردشگری رو معرفی میکنه و چقدر این کار توی صنعت گردشگری موثری و خوب هست
چقدر جاده پر از ماشین های مسافرتی هست که نشون میده چقدر مردم آمریکا سفر میرن و لذت میبرن
و اون پل بزرگ و زیبا که چقدر شگفت انگیز بود
و صحبت های مریم جون و استاد که همیشه پر از نکات آموزنده هست چقدر نکته در مورد احساس لیاقت که باید درونی باشه و به چیزی وابسته نباشه چقدر نکات عالی در مورد سفر مطرح کردید که واقعا درسته و سفرهای اینجوری هست که لذت بخش هست
و میخواستم بگم مریم جون شما چقدر زیبا هستید چقدر پوست زیبا و شفاف و عالی دارید موهای زیبا که زیبایی تون رو چند برابر کرده انشالله که خدا حفظتون کنه خیلی دوستون دارم و هر روز بی صبرانه منتظر فایلهای سفر به دور آمریکا هستم تا هم کلی زیبایی ببینم و هم کلی نکات عالی یاد بگیرم
در پناه خدای مهربونم باشید