استاد من همیشه ماشینمو میبردم کارواش، هیچ وقت خودم نشستم ماشینمو؛ یه جورایی فکر میکردم وقتمو باید بذارم رو کاره مهم تر: اما از وقتی از این زاویه سپاسگزاری رو درک کردم؛ ماشینمو با جان و دل خودم میشورم و الانا کمتر از قبل میذارم خاکی روش بمونه؛ چون قبلا هفته ایی یه بار میبردمش کارواش: اما الان همیشه تمیز نگهش میدارم تا از ماشینم به صورت واقعی سپاسگزاری کنم و جای اهرم رنج و لذت تو ذهنم بابت تمیز نگه داشتن ماشین تغییر کرده و با لذت این کارو انجام میدم، و این اتفاق تو خونمم داره میوفته، و خونمو برای اینکه ازش بابت آرامشی که بهم داده تشکر کنم، تمیز نگهش میدارم با لذت:
من شخصیتی بودم که با خانوادم زندگی میکردم تشنم میشد نمی رفتم آب بخورم، زیر گاز و اصلا روشن نکردم؛ روتین زندگی به این صورت بود از خواب بیدار میشدم، دوش میگرفتم، صبحانه میخوردم، میرفتم سرکار، غروب برمیگشتم خونه شام میخوردم میخوابیدم؛ اما الان صبح رخت خوابمو جمع میکنم، خونه رومرتب میکنم، ظرفامو میشورم، لباسامو میشورم و الان که سپاسگزاری رو از این زاویه درک کردم کارارو با لذت و با عشق انجام میدم؛ خدایا شکرت
استاد عزیزم واقعا ماشینتون زیباست، واقعا ماشینتون خفنه و بنده تحسینتون میکنم که آخرین و بهترین مدل تراک فورد رو خریداری کردین؛ انصافا خیلی خوشگله و بهتون میاد
واقعا جالبه که ابتدای ورودی هر ایالتی؛ یه ساختمونی درست کردن و میان اون ایالت رو بهزیبایی پرزنت میکنن؛ این کشور، کشور خلاقیت و ثروته؛ استاد تحسینت میکنم که به زیباترین و ثروتمند ترین کشور دنیا هدایت شدین، شما لایق زندگی کردن در بهترین لوکیشن هستین؛ البته که شما هر جا که باشین اونجارو خودتون تبدیل می کنید به بهترین مکان برای زندگی کردن؛
استاد من واقعا ازتون تشکر میکنم، وقتی صبح از خواب بیدار میشم و به زندگیم نگاه میکنم، با تموم وجودم از خدا تشکر میکنم از وقتی وارد این سایت شدم معجزه و شگفتی برام رقم خورد، همین الان آرامش تموم وجودمو گرفته، واقعا ازتون سپاسگذارم، تک به تک محتواهای این سایت میلیارد میلیارد می ارزه؛ تو همین ویدیو شما کلی درس به ما دادین؛ سپاسگزار بودن هر لحظه تون، احترام و عشق ورزیدن به خانم شایسته، سپاسگزاری کردن عملی از ماشینتون، و اینکه هر جور خودتون راحتیت زندگی میکنین: خدایی تو آمریکا با دمپایی شصتی دیگه فکر کنم مرحله آخره عزت نفسه. خدایی دمت گرم استاد هرطور خودتون دوست دارین زندگی میکنین واز سبک شخصیتون کوتاه نمیاین؛ حتی اونجایی که خانم شایسته مقاومت کردن گفتن نه پابرهنه نشیم هیشکی پابرهنه نیست. قطعا من در اینجور مواقع کوتاه میام ولی شما گفتین میخواین اولین نفر باشین؛ فقط اینجاست که من میتونم این رو آموزش ببینم وچقدر خوشحالم که من اینجام هر روز دارم بزرگ و بزرگ تر میشم، هر روز آرامش بیشتر، هر روز سپاسگزار تر؛ هر روز نتایج شگفت انگیز و معجزه آسا؛ خدایا شکرت
کویر واقعا زیباست. من یک بار اصفهان رفتم کویر؛ کویر ورزنه. لذت بردم از اون سفرم و از اون تجربیاتی که کسب کردم.
استاد واقعا تحسینتون میکنم این آزادی و استقلالی که دارین وهر وقت دلتون بخواد میرین مسافرت، استاد این خواسته در من هم شکل گرفت منم دوست دارم مثل شما هر زمان دلم خواست برم مسافرت.
استاد عزیزم بازم از شما و از خانم شایسته تشکر میکنم بابت سریال فوق العاده سفر به دور آمریکا و سپاسگزار خداوند متعالم که امروز هم به من فرصت زیستن داد و سپاسگزارم بابت چشمام که این زیبایی ها رو میبینم. بخاطر دستانم و انگشتانم که این کامنتو دارم مینویسم و به خاطر قلبم که اونجایی خداجونم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 196224MB15 دقیقه
سلام استاد عزیز و عشق استادم .
سلامی گرم از قلب مهربانم خدمت دوستانی که آگاهانه در مسیر زیبا دیدن هستند .
دیروز یعنی 24 مرداد در هاردی که عکسها و فیلمها رو ذخیره میکنم ، کوه ریگ مهریز در بیست کیلومتری جاده یزد _ شهربابک رو دیدم ، جایی که چند بار در سال 82 و یکبار در سال 88 عاشقانه به دیدنش رفته بودم ، فورا سه قلوها رو صدا زدم و گفتم بچه ها بیایید و این زیبایی از کشورمون رو نگاه کنید ، عالی بود استاد عالی ، یاد خاطرات برام شور خاصی داشت و زمانی این احساسم اوج گرفت که فایل جدید رو دیدم ،
خدای من چقدر شباهت ، چقدر هماهنگی ، الله اکبر ،
کوه ریگ مهریز در وسعتی کوچکتر ولی با همین مشخصات است و روزانه مسافران زیادی رو به سمت خودش میکشه ، روز ها باید کفش داشته باشیم چون به قول مریم جان مثل سنگ مذابه و شبها بی اندازه سرد .
توی این ریگهایی که مثل آرد نرم هستند میخوابیدیم و اطرافیان تا گردن چالمون میکردند ولی وقتی از زیر شنها خارج میشی هرگز لباست خاکی نشده ،
واقعا جای تعجبه که در میان عظمت کوههای سر به فلک کشیده این شن نرم چطوری پدید اومده ؟؟
خدایا شکرت .
چقدر مثل مریم جان از اون بالا به زور سر خوردیم ولی سر نخوردیم و صدای خندمون رفت به عرش .
پایین کوه هم یک شیر آب خنک گذاشته بودند برای شستن احتمالی کفش و دست و پا که همیشه جلوتر از ما کلی زنبور و کلاغ از آب جاری روی زمین تشنگیشون و برطرف میکردند .
((( دوستان با همین عنوان کوه ریگ مهریز میتونید سرچ کنید و عکسها و شباهتهاش رو با فایل امروز استاد ببینید و شگفت زده شوید !)))
مورد بعد زمانی که استاد ، رخش زیبا رو می شستند و ازش تشکر میکردند یاد خودم افتادم ، اسم ماشین من مهربون هر وقت باهاش میرم سفر در اولین فرصت میشورمش ، دستمال نه هاااا ، فقط آب ، طوری که خستگیش در بیاد و عاشقانه ازش تشکر میکنم و میبوسمش .
همیشه و هر روز ، کلی باهاش حرف میزنم و ازش تشکر میکنم وقتی میگم خدایااا ممنونم ازت برای پیچ و مهره ی مهربون ، برای سلولهایی که در کنار هم قرار دادی و به شکل این ماشین بی نظیر درست کردی و برام فرستادی تا در زندگی کمکم باشه احساس میکنم میشنوه و واقعا درک میکنه ، خودم خوب میشناسمش ، کلی حالمون عالی میشه !
یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ
روزهایی که برف میباره چون پارکینگ سر پوشیده ندارم حتما ازش دلجویی و تشکر میکنم .
سه قلوها هم یاد گرفتن و همیشه احوالش و میپرسن .
استاد جان ممنونم از خدای قشنگی که شما رو آفرید و من و هدایت کرد به سمت این دانشگاه توحیدی .