https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-16 02:00:142023-08-18 06:23:30سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 196
486نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خداوند بخشنده و هدایتگرم به زیبایی به آسانی و راحتی و به طبیعی ترین حالت ممکن به سمت خواسته هام….
سپاس گذار خداوندی هستم که این زمین پهناور و پر از نعمت و برکت و پر از شگفتی رو آفرید که من الان تپه های شن های روان رو دیدم در بین کوه های سنگی و سخره های سخت!!! …. پروردگارا سپاس گذارتم که چشم من لایق دیدن این زیبایی ها شد برای امروزم….
استاد عزیزم و مریم جان شایسته من سپاس گذار خداوندی ام که هدایتم کرد به سمت شما سپاس گذار خداوندی ام که درست ترین و راحت ترین و لذت بخش ترین راه رو برای رسیدن به سعادت در دنیا و آخرت به من نشان داد… من سعی میکنم توجه کنم به نگرش شما به اتفاقات زندگی و سعی کنم تا جایی که میتونم مثل شما رفتار کنم حتی شده از کارهای کوچک روزمره و از خداوند میخام هدایتم کنه تا بهتر و بیشتر در مسیر تسلیم و رهایی قدم بگذارم… یک مثال من تخم مرغ که داره تو یخچال تموم میشه میسپارم به خدا و میگم خدایا من نمیدونم چجوری ولی میدونم میرسه و شب همسرم با یه سبد تخم مرغ های محلی ای که دوستش بهش هدیه داده از راه میرسه…. اون لحظه دلم میخاد خدارو بلنددد صدا بزنم و گریه کنم…
پروردگارا هدایتم کن که تنها و تنها تورا بپرستم
و تنها و تنها از تو یاری بجویم
پروردگارا هدایتم کن تا وابسته به غیر از تو نباشم
پروردگارا هدایتم کن تا معشوق تو باشی و عاشق من
پروردگارا هدایتم کن تا هر لحظه بیشتر و بهتر قدرت و عظمت و بخشندگی و زیبایی تو رو درک کنم
پروردگارا هدایتم کن تا احساس لیاقتم به هیچ چیزی وابسته نباشه نه به میزان ثروت نه به موقعیت اجتماعی نه زیبایی ظاهری نه ماشین زیر پام نه به جواهرات اویزان تو گوشم نه به لباس تنم…. پروردگارا هدایتم کن به سمت دوره احساس لیاقت پروردگارا من رو لایق کن ️….
قطره ای کز جویباری می رود
از پی انجام کاری می رود
مابسی گم گشته باز آورده ایم
مابسی بی توشه را پرورده ایم
مهمان ماست هرکس بی نواست
آشنا با ماست چون بی آشناست
پروردگارا سپاس گذارتم تو برام کافی ای.. مگه حس رسیدن به خواسته هامون همین حال خوبی نیست که الان دارم مگه همین اشک سپاس گذاری ای نیست که وقتی به قدرتت و قوانین زیبات و جهان زیبات فکر میکنم دارم؟… مگه همین جنگل و دریا و اسمون آبی و درختان بلندو صدای پرنده ها و پرواز دسته جمعی و غنچه ی گل رز و خورشید زیبا و ماه و ستاره ها و بارون و برف و رنگین کمان و ابر ها رو من ندارم؟ مگه مسخر من نکردی؟….
چشمم داره تمام این زیبایی هارو میبینه و تحسین میکنه و به افرینندش سپاس گذار و سجده کنندس… خداوندا سپاس گذارتم و دوستت دارم و عاشقتم..
بارها کامنت زیبا و پر از توحید و درست رو خوندم و چشمام پر از اشک شد،واقعا مگه جز لذت این لحظه ها و سپاسگزاری و باز شدن قلبهامون چیز دیگه ای اصل هست؟همین لحظه ها،همین تپش قلبها،نفس کشیدنها،فرصت ها خواندن کامنت دوستانت و لذت بردن،دیدن فایلهای توحیدی استاد شوق و انگیزه در وجودت رشد کردن ایجاد شدن مگه بهتر از اینم هست،خدایا شکرت
سپاسگزارم برای نوشتن کامنت پر از توحیدت که حال خوب داشتن رو بدون هیچ هیچ واسطه ای بهم گوشزد کرد،لذت بردن از این لحظات رو بهم گوشزد کرد،خوشبخت بودنم فقط به یک دلیل که در این مسیر هستم گوشزد کرد،سپاسگزار وجودت و وجودم هستم دوست من…
سپاس گذار خداوندم هستم که با کامنت شما بهم حس خوب بخشید… سمیه جان سپاس گذارم برای کامنت زیبات و از خداوند میخام هر لحظه ما رو هدایتمون کنه به سمتی که بیشتر و بیشتر آگاهی ها رو دریافت کنیم و با تعهدی آهنین در همین لحظه ی زندگیمون عملیش کنیم تا بتونیم از زندگیمون لذت ببریم و همه چیز برامون آسون و لذت بخش پیش بره….
مثلا من یک هدایتی که از همین فایل دریافت کردم و دوست دارم با شماهم در میان بگذارم تا اگر در مدارش بودی عملیش کنی، اینه که بیام از خونم و تک تک وسایل به صورت جداگانه همیشه سپاس گذاری کنم (چون مدت کمی هست که متاسفانه این حس که وسایل و خود خونه دلمو زده یا قدیمی شده اون ته ذهنم اذیتم میکرد) مثلا از دیروز که فایلو دیدم یخچالمو تمیز کردم و گفتم برای تشکر از اینکه اینقدر قشنگ برام کار میکنی یا لباسشوییم و میگم آقای لباسشویی ممنون که لباسامو اینقدر تمیز میشوری ازت سپاس گذارم … یا خونمو تمیز کردم و گفتم ممنون که اینقدر زیبایی اینقدر با صفایی…
اینجوری تو همیشه حس خوب بیشتری دریافت میکنی و خداوند اسونمون میکنه برای آسونی ها و مسیر زندگیمون لذت بخش میشه…
امیدوارم همه چی برات اسون و لذت بخش پیش بره سمیه جان ️
واقعا من هر چی جلو میرم کنترل ذهن سخت‌تر میشه،الگوها در حال تغییر هستن و مقاومت‌ها زیاد…همین سپاسگزاری کردن از تک تک وسایل زندگی،واقعا اگر نبودن و همین اینارو هم نداشتیم چقدر سخت میشد و اون موقع می‌گفتیم اشکال نداره کاش همون اونارو داشتم،بعد شاید فکر میکردیم سپاسگزار باشیم،همین وسایلی که برامون عادی شده و بدیهی چقدر کارهارو راحت کرده
مشکل من این هست برای خوشحالی و لذت بردن به دنبال دلیل و شرایط هستم،ماشین خوب،به قول شما وسایل نو و جدید،خونه عالی،همه چی پر فکت،روابط عالی،دقیقا مثل اینه یه گونی پول بیفته پایین،بدون تلاش،بدون تغییر واقعی خودم،انتظار دارم همه چی عالی پیش بره،خوب این با قانون نا هماهنگه،این ینی مسئولیت زندگیم رو نپدیرفتم،و عوامل بیرونی مآثر هستن،خونه ماشین پول در آمد،در صلح نبودن با خودم،بعد میگم وقتی اینا آومد،میشه احساس عدم لیاقت من…بی ارزشی خودم و گره زدن حال خوبم به شرایطی و دلیلی…قانون رو فراموش کردم،دوست داشتن خودم بی قید و شرط که این تعهد جهاد اکبر میخواد،کنترل ذهن میخواد که گفتم این روزها برام خیلی مهم شده،چون عوامل بیرونی برای من اینقدر زیادن،ترمزها اینقدر زیاده و ریشه ای که شب روز باید بنویسم فکر کنم و کم نذارم بازم کمه…ولی در فرکانس سپاسگزاری همه چی راحت‌تر میشه،در سپاسگزاری این اصل برام منطقی میشه که کارها راحت باید پیش بره،احساس خوب داشتن واقعا راحت میشه،تجسم بهتره،در احساس سپاسگزاری آرامشی داری که وصف نا پذیره،اصله…
ممنون از تو دوست من که باعث شدی بنویسم فکر کنم کلماتی رو بنویسم که الان به ذهنم رسید و نوشتم،اینه که استاد اینقدر تاکید داره کامنت بخونید بنویسید و پاسخ بدید استاد اینارو تجربه کرده و میدونه چقدر مهمه…
انشالله در پناه خداوند لحظاتت توحیدی و باشکوه باشه…
سمیه جان پیشنهاد من به تو اینه که اگر اینستاگرام یا تو هر کانال یا گروهی فعالیت داری که باعث میشه نعمت های زندگی خودت رو نبینی و حسرت اون زندگی ها و شرایط و امکانات رو بخوری حتما حذف کن و خارج شو از اون مدار… من نزدیک دوساله اینستاگرامم رو حذف کردم و واقعا ارامش دارم… دست برداشتم از فالو کردن ادم ها و دغدغه ها و مشکلاتشون…. خیییلی حالم بهتره تمرکزم و وقتم رو گذاشتم روی پیدا کردن ترمز های خودم و بهبود شخصیتم که استاد تو قسمت 197 بهش اشاره کردند واقعا شخصیت ما از هر چیزی مهم تره…امیدوارم شخصیتت روز به روز توحیدی تر بشه و آسون بشی برای آسونی ها
همه رو حذف کردم،نه اخبار،دوستانم فعلن فقط یکی اونم در محیط کارم هست،روابطم رو محدود کردم و خیلی راضی هستم،اینستا فقط فیلمهای مربوط به کارم و مربی که توی دوره هاش هستم دنبال میکنم،حواسم به حواس پرتی ها هست…
ولی در دوره کشف قوانین و تمریناتش که جدی تر شدم،کنترل ذهن،در صلح بودن و لذت بردن از هر لحظه اصلی هست که زود فراموش میشه،چون هنوز به نا خود آگاهم نرفته،و اینم فقط با تکرار و تمرین و متعهد بودن رخ میده
ممنون از راهنمایی وقتی که گذاشتی و بهم گوشزد کردی،سپاسگزارم از مهربانی و لطفت،حتما برای بهبودم تمام سعی ام رو میکنم…
سلام و عشق و دورد خدمت اساتید خودم و دوستان مکتب الهی
استاد چه حال اساسی به فورد دادید واقعا تَر و تمیز شده،مثل اینکه تازه از کمپانی اومده بیرون
این حس قدردانی از هر شخص یا هر چیزی حس و حال خودمون هزاران برابر بهتر میکنه تا اون شخص،ما مخلوقاتی هستیم که با شادی دیگران شادتر میشیم پس اگه قدردان هر شخصی هستیم و سپاس گذاریم در واقع داریم به خودمون لطف میکنیم و قدردان خودمون هستیم و همین کار ساده ما چه زبانی،چه فیزیکی باشه باعث گسترش حس سپاسگزاری و قدردانی در جهان و کائنات میشه،به قول استاد این کار حس خودخواهانه هست.
یه دشت طلایی رنگ با بکگراند کوه سر به فلک کشیده همراه با ابرهای پراکنده زیبا
واقعا چه جاده سرسبزی هست (البته کیفیت گوشی اپل و مهارت فیلمبردار را باید در نظر گرفت) آدم فکر میکنه نقاشی هست اصلا آدم باورش نمیشه که واقعی باشه این حد از سرسبزی
آب های یخ زده ویزیتور چقدر زیبا طراحی و اجرا شده بودن مثل یخ واقعی،ماهی هایی که زیر دریاچه یخ زده در حال زندگی بودن و اون آقایی که دَر را برای شما نگه داشت،اون توضیحات مربوط به این مکان که در تلوزیون پخش میشد
خانم شایسته هم مثل همیشه مهر خدایا شکرت را از طرف دوستان بر دل کویر حک کردن و پرچم عباسمنشی ها را اونجا زدن
امکانات رفاهی که برای بازدیدکنندگان و گردشگران فراهم شده بود واقعا قابل ستایش هست این امکانات در دل کویر
سلام. سلامی از یک دوست با تمام احترام و ارادتش به دو استاد قشنگ و نازنین. خدا شما رو حفظ کنه و بهتون عمر باعزت و برکت و نعمت بی حساب عطا کنه.
قبلا زیاد شنیده بودم که شکر نعمت نعمتت افزون کند. ولی شنیدن کی بود مانند دیدن؟
مثلا همین شستن ماشین رو یک سپاسگزاری از خدایی بدونی که این وسیله نقلیه رو بهت ارزانی کرده تا باهاش دنیا رو بگردی و به مقصد موردنظرت برسی. این چیزهاست که یک استاد رو اینچنین الگوی عملی دستیابی به رویاها میکنه و وجه تمایزش با کسانیه که پشت یه میز می شینن و یک سری حرف قشنگ میزنن.
چقدر محیط بومی شهرهای کلرادو رو دوست داشتم. منو یاد فیلمهای وسترن میندازه با اون حس شدیدا امریکایی. بخصوص با دیدن نقاشی اون سرخپوست روی دیوار که به حالت دعا نشسته بود و چه حس خوبی بهم داد.
الهی شکرت همه جا ویزیتور سنترها آماده به خدمت هستن و اینجا که جغرافیای طبیعیش حالت کویری داره ساختمون ویزیتور سنترش هم متناسب با اون سبک خاص معماری شده و کاملا حس کویر و صحرا رو بهت منتقل میکنه.
چقدر زیبا بود که اون آقا در رو باز نگه داشت تا استاد و عشقشون وارد شن. مهربونی و احترام اینجا موج میزنه.
چقدر جذاب بود ماکت صحرا و دریاچه. اون ماهیها و خرگوش صحرایی و سنجاب واقعی به نظر می رسیدن و ناخودآگاه چشمها قفل میشد روی آفتاب پرستهاش.
وااااای چقدر لذت بردم از اینکه افراد مسن نشسته بودن و با دقت توی مانیتور جزییات اطلاعات در مورد منطقه سفرشون رو پیگیری می کردن. و البته که چقدر هوشمندانه برای مسافران که ممکنه زیاد به انگلیسی مسلط نباشن زیرنویس انگلیسی هم داشت.
و شکار لحظه ها که خدا با ظرافت خاص خودش برای مریم جان رقم زد. لحظه بوسیدن یک آقا و خانم که یهو افتاد تو فیلم و حس عشق و آرامش رو منتشر کرد….
الهی شکر که استاد نازنینمون همیشه در زمان مناسب در مکان مناسب قرار می گیره و این قانون بدون تغییر جهان برای کسیه که اعتماد و توکل میکنه به هدایت الهی.
شنهای نرم اجازه پیدا کردن بوسه بزنن به پای عابر سپاسگزار، چون اون عابر اجازه داد که اولین نفری باشه که طبیعت رو با تمام حواس پنجگانه اش لمس میکنه. این نهایت عشق به جهان پیرامونه و نتیجه اش قطعا هم فرکانس شدن با انرژی خالص جهانه.
مریم جان عزتمندم رو تحسین می کنم که پیشاپیش حس کرد ممکنه چند دقیقه بعد داغ شدن شنها اذیتش کنه و به راحتی خودش اهمیت داد و کفش پوشید. هرکسی در رای خودش ثابت و هردو در کنار هم راضی!
الهی شکر برای بازی بچه ها و پدر و مادرهایی که اینقدر رها و شجاع از هر مکانی برای شادی و تفریح استفاده می کنن.
الهی شکرت برای اینهمه فراوانی و صلح و آرامش
اسکی رو شن…. چقققدرررر جذاب و هیجان انگیز!
و در نهایت ویوی بی نظیر کوه و دشت و صحرا که دستهاشون رو در هم قفل کردن و گهواره امن و آرامی ساختن برای هر روحی که بخواد تو این سکوت کویری به پرواز دربیاد.
بی نهایت سپاسگزارم ازتون استاد جانم که با هلی شات اون صحنه های چشم نواز رو از جهان زیبای اطرافتون با مهارت فیلمبرداری کردید. انگار که همه ما رو بالا بردید تا از اون بالا به گوشه ای و ذره ای از نعمتهایی که خداوند برای راحتی ما مسخرمون کرده نگاه کنیم تا شاید سپاسگزارتر بشیم.
با دیدن زمین از اون ارتفاع به یاد خوابهای تکراریم که پرواز می کردم افتادم و اون حس سبکبالی و رهایی برام تداعی شد. چقدر شیرین و دلچسب بود. متشکرم.
توی این روزهایی که هیچ چیز برام به اندازه بهبود شخصیتم و تمرکز بر زیباییها اهمیت نداره، این فایلهای سفرنامه برام مثل گنج میمونه. به روی چشمم میگذارم و از خدای هدایتگرم سپاسگزارم که داره روز به روز از هر طرف بیشتر بهره مندم میکنه از نعمتها و آسانیها و لذتها.
هزاران هزار مرتبه شکر که بازم فرصتی بهم داده شد و بیام کامنت زیبای شما را بخونم و لذت ببرم و درس بگیرم ازش خیلی دلنشین مینویسند
توی این روزهایی که هیچ چیز برام به اندازه بهبود شخصیتم و تمرکز بر زیباییها اهمیت نداره، این فایلهای سفرنامه برام مثل گنج میمونه. به روی چشمم میگذارم و از خدای هدایتگرم سپاسگزارم که داره روز به روز از هر طرف بیشتر بهره مندم میکنه از نعمتها و آسانیها و لذتها.
سلام به روی ماهت دختر گل زیبا. چقدر شما نازنین و شیرینی عزیزدلم.
ازت خیلی خیلی ممنونم که واسم نوشتی و مهر درون قلبت رو ابراز کردی. خیلی بهم روحیه دادی.
برات نور و عشق از خدای بزرگ آرزو می کنم.
در مسیری که در پیش گرفتی با قدرت برو جلو و مطمئن باش وجودت مایه برکت جهانه. خوشحالم که با سن کمت به درک عمیقی از خودت رسیدی و داری آینده بسیار روشن و پربرکتی برای خودت پایه ریزی می کنی.
ای جاااان دلم باز هم پاکیزه پاک سرشت نازنین با کلام شیرین و انرژی گیراش! الهی شکر که امروز هم نصیبی از عشق و معنویت روزیم کردی. اون هم از طریق بنده مخلصت پاکیزه جان.
این جمله های توحیدیت رو باید رو سردر ذهنم حک کنم تا همیشه یادم بمونه و بره به خورد روحم…
میخواهیم غلام درگاهت شویم تا سرور عالم شویم
انکه خاک کوی تو شود طلاگین شود وجودش
این اصل اصل اصل توحیده و بهت تبریک میگم بخاطر قلب نازنینت که به این مدار هدایت شده. متشکرم از محبتت عزیزم
سلام ودرود بر شما واستاد عزیز وسرکار خانم شایسته و دیگر دوستان همفرکانسی برای اولین بار در این سایت نظر میدهم مشق عشق ونوع دوستی را با شما آغاز کردم دستم میلرزه وخدا را در خودم حس میکنم دستم را گرفته وبی اختیار مینویسم مثل اینکه تمام حرف های دل مرا شما تایپ کرده اید ما شاالله که به من کمک کردی شهامت پیدا کنم ومن هم برای شما بنویسم لذت بردم و ادامه خواهم داد سپاسگذارم سرکار خانم رضایی
مایه افتخار منه که افتتاحیه کامنت هاتون در خونه ما برگزار شد. خدا بهتون خیر فراوان عطا کنه که دل رو به دریا زدید و شروع کردید. حتما و بدون شک این حرکتتون با خودش کلی خیر و برکت میاره همونطور که همین الان آورده. این لرزش دست و تپش قلب خودش یه شور و انگیزه برای حرکته به سمت خواسته ها.
خیلی خوشحال شدم که نور خدا از طریق من به شما رسید و ایمانتون به عمل منجر شد.
دختر عجب قلم گیرایی داری مگه میشه کامنتت خوند تحسینت نکرد اصلا کلمه کم میارم که تک‌تک شما عزیزان را تحسین کنم اصلا مگه این زیبایی متن این شیوایی واین قلم گیرا را می توان در قالب کلمات گنجاند
سپاسگزار وجود ارزشمندتم عزیزم خداروشاکرم که امروز مرتب هدایت شدم به کامنتهای بی نظیر
هر روزی که قلبم رو به دست خدا می سپارم و از صبح به خدا میگم خدایا می خوام امروز بهم خوش بگذره، اصلا متوجه نمیشم صبح کی به شب میرسه.
بقول مولانا هر که بی روزیست روزش دیر شد.
هرکسی بی بهره و بی روزی باشه روز واسش دیر میگذره. پس میتونم امیدوار باشم که دارم روزی دریافت می کنم. چون دقیقا روزهایی که حس و حال سبک و بانشاطی دارم متوجه گذر زمان نمیشم.
الهی شکر دارم توی این جنگل سرسبز که خدای مهربون داره ما رو با تورلیدرمون استاد عباسمنش راهنمایی میکنه، قدم میزنم و سعی می کنم شجاعت و جسارت قدم گذاشتن به دل ترسهام و ناشناخته ها رو پیدا می کنم. کارهایی می کنم که حتی تا یک دقیقه قبلش بهشون فکر نمی کردم ولی درجا به حرف قلبم اعتماد می کنم و براش قدم برمی دارم. خوب از اونجایی که هنوز خیلی جا دارم تا مثل استاد و شاگرد زرنگای کلاس کنترل ذهن کنم ذهن نجواگر هم گاهی شروع به خودنمایی میکنه ولی فرق من با قبل اینه که حقه هاش رو بلدم. می دونم کی و چطور داره تلاش میکنه منو سرد کنه. مایوس کنه. تخریب و تحقیر کنه.
ولی من حالا دیگه خدایی دارم که خودش شخصا سکان این کشتی رو به عهده گرفته چون من قبول کردم که سکان رو بهش بسپرم.
چه کوته فکر بودم اون زمانهایی که عقل خودم رو سکاندار کرده بودم. چه سهل انگار بودم و چه ظلمی در حق خودم کردم.
اوست فرمانروای مطلق. صاحب قدرت. نور هدایت و گذرنده از خطای بنده ای که برمیگرده و به اشتباه خودش اعتراف میکنه.
ای توبه پذیر کریم الصفح، هیچگاه دست از طمع بخششت برنمی دارم. کمکم کن قدم بسوی تو بردارم و نترسم.
سلام و درود بر استاد عباسمنش گرانقدر؛ مریم بانو و همه عزیزانم
سفر به دور آمریکا- قسمت 4
میخواهیم روزمونو با دیدن و تمرکز بر زیبائی های کلرادو آغاز کنیم و آماده یه روز عالی دیگه بشیم. به همین دلیل تصمیم گرفتم قبل از رفتن سر کار کامنتم رو بنویسم.
از کاور فایل شروع می کنم که استاد رو در دشت کویری نشون میده با ژستی جذاب مثل همیشه. میریم بعد از یک رانندگی طولانی هم غذا بدیم به این هیولای زیبا و هم دستی به سرو گوشش بکشیم و با یه دوش قشنگ صفا بدیم بهش تا سرحال به مسیرمان ادامه بدیم.
چقدر برایم این پمپ بنزین ها تحسین برانگیزه در آمریکا که وسایل شستشوی ماشین هم در اختیارت قرار میدن که یک نیاز واقعیه برای یک خودرو بعد از طی یک مسافت طولانی.اینکه نیازهات دیده بشه و برات برآورده بشه چقدر قشنگه! هر چیزی که اراده کنی فراهمه. خدایا شکرت بابت اینهمه نعمت و ثروت.
استاد که داشت فورد و تمیز میکرد یاد خودم افتادم که توی مسیر هر جا برای استراحت یا بنزین زدن می ایستادم با لنگ و کمی آب ماشینو تمیز می کردم. اصلا رانندگی با ماشین تمیز یه حال دیگه ای داره بخدا!
2500-2600 کیلومتر اومدیم خدای من یعنی انگار 4 بار برم تا تهران! خدا قوت استاد؛ خدا قوت مریم جان و حدا قوت فورد زیبا.
به اولین نشنال پارک کلرادو وارد میشیم و باز همه چیز سر جاشه طبق معمول و زندگی در جریانه حتی اگر یک مکان در وسط یک بیابان باشد!
و باز هم قانون فرکانس! وقتی از کویر مرنجاب حرف میزنی و هدایت میشی به کویر کلرادو؛ وقتی که پا برهنه میشی در حالی که هیچ کسی پا برهنه نیست، آنوقت افرادی رو جذب خودت میکنی و میبینی که مثل تو پا برهنه اند! چقدر این فرکانسها دقیق زندگی ما را خلق می کنند خدایا شکرت!
تا حالا فکر میکردم کویر فقط در دشت ها و در ارتفاعات پست هم سطح دریا شکل می گیرد ولی دیدن این قسمت این حُسن رو داشت که دیدم نه کویر میتونه در ارتفاع هم شکل بگیره! کویر هم میتونه در کوه ها بوجود بیاد! و این از زیبائی های سفره! این از زیبائی های خداونده! خدایا شکرت بابت اینهمه نعمتت! خدایا شکرت که قادر به انجام هر کاری هستی! خدایا شکرت.
این خدایا شکرت منو برد سفرنامه قبلی و شن های سفید آرد مانند که با برف مو نمی زد و یکی دیگه از معجزات خداوند رو بیادم آورد واقعا این کشور پهناور و سرشار از نعمت و شگفتی است! خدایا شکرت! ممنون از مریم جان که جای ما رو هم خالی کردن.
و باز شستن بدن با آب سرد در گرمای کویر! این است احترام به گردشگر، اینست احترام به توریست، اینست احترام به انسان! و چقدر تحسین برانگیز است این حرکت و این اجابت نیاز و خواسته!
باز هم تصاویر زیبای درون با موزیکی خفن و خیال انگیز از زیبائی های مسیر و این کویر زیبا با پارکینگ بزرگی که تعبیه شده و پیش بینی همه چیز شده تا آسان شویم برای آسانی ها. خدایا شکرت.ممنونم بابت همه چیز بریم که به امید خدا کارمون و شروع کنیم.یا حق
بدین گونه تو را در میان امتى که پیش از آن، امتهایى روزگار به سر بردند، فرستادیم تا آنچه را به تو وحى کردیم بر آنان بخوانى، در حالى که آنان به [خداى] رحمان کفر مى‌ورزند. بگو: «اوست پروردگار من. معبودى بجز او نیست. بر او توکل کرده‌ام و بازگشت من به سوى اوست.»
آقا اسداله …همینطور که دارم براتون مینویسم …از اسپیکر خونه این آهنگ داره پخش میشه و من غرق عشق خدام و پر از احساس خوشبختی … :)
زل زده م به آسمون آبی لاجوردی و دریای بیکرانی که در انتها بهش وصل شده …
سعیده جان احساسم اینست که هر بار که کامنتت نیست انگار یه چیز این سایت کم است! و میدانم اکثر فرشته های سایت هم همین احساس و به شما دارند.زیرا همواره با کلام حق با ما سخن می گوئی و احساس نابت خدائیست. به منبع و سرچشمه هستی متصل است. برای همینست که لاجرم بدل می شیند.برای رضوان نوشتم که کامنت سعیده بزودی می آید زیرا بغیر از این از این بنده برگزیده و نورانیش نمیشه انتظار داشت. همواره این انس و الفت و دوستی و رابطه زیبایی که با قرآن و خداوند داری برایم ستودنیست و آرزو میکنم خداوند مرا هم همینقدر مانوس کلام و سخن نورانیش کند.
چقدر شعرتم زیبا و توحیدی بود حال کردم خدایی.چقدم با سلیقه تزئینش کردی یاد کارهای ادیتت افتادم و از همین تریبون اعلام میکنم کار ادیت فیلم دیدار استاد با بچه های سایت دست خودتو میبوسه! گفته باشم خخخ
میدونی چه حسی داشتم بزار بگم یکم بخندی یادته مدرسه که بودیم هر کی تکالیفشو تمیزتر و قشنگتر انجام میداد معلم نمره بیشتری بهش میداد و تشویقش می کرد.(اگه یادتم نبود بیادت آوردم حیف استیکر نیست خخخ) داشتم تصور می کردم سر کلاسیم و استاد عباسمنش میگه تکالیفتون رو بیارید نگاه کنم ببینم کی انجام داده؟
همه بصورت نامنظم به صف شدیم و هر کی دفترشو ورق میزنه و استاد میبینه و میره سر جاش میشینه. من تو خیالم تمیز نوشتم و عجله ای ندارم زور بزنم برم جلو صف. میبینم تو جلو تر از منی داشتی دفترتو ورق میزدی تا پیدا کنی صفحاتی که باید نشون بدی .من یه لحظه همینجور کنجکاو شدم گردنمو تا بالای شونت نامحسوس بالا آوردم که ببینم چی نوشتی؟
آقا دهنم همینجور باز مونده بود! این طرح و نقش و دیزاین تو رو که دیدم اصلا دفترم میخواست از دستم بیفته! استیکر یاسمن و قرض بگیرم لااقل یکم احساسمو منتقل کنم ( استیکر دست رویِ صورت) خلاصه نوبت اینجوره که استاد داره دفتر یه آقایی رو الان میبینه و بعدش شمایی و بعدش من.
تا این لحظه هی دارم با خودم یکی به دو میکنم آیا یواشکی از صف خارج بشم برم بشینم سر جام یا نه؟؟؟
سایتو زیر و رو کردم تا پیداش کردم! مگه دستم بهت نرررررسه!
ولی حقمه! تا من باشم همیشه نه تنها کامنت های اصلیتو بخونم بلکه کامنت های زیر کامنتتم بخونم!!!
هر چی فایل شماره 9 بود گشتم. کلی کامنت خوندم و لایک کردم رفتم توحید عملی 9 اصلا یه گیجی زدم نگو و نپرس! دیدی دنبال عینکت می گردی یساعت بعد میبینی رو سرته یا دنبال موبایلت میگردی در حالیکه داری باهاش حرف میزنی، خلاصه با رسم شکل شیطنتتو بهم ثابت کردی! آقا ما تسلیم! ما شاگرد تیتیشم پیش شما والا! هی میگفتم این کامنت کجاست من ندیدم! کلی پاسخ به کامنت هامو گشتم، نبود که نبود! آخه برام پیش اومده کامنتی برام اومده ولی ندیدم یا نقطه آبیش وقتی صفحه پاسخ به کامنت ها رو باز کردم خاموش شده و بعدا دیدمش تمام کامنت های رضوانو نگاه کردم، دو سه بار تمام کامنت های الگوهای تکرار شونده امام بچه ها رو نگاه کردم هااااا تا یافتم. حالا دیگه شانس آوردی دم دستم نیستی خخخ
حالا جدا ازین حرفها خدایی آزار داشتی؟!خخخ برگشتم سر خان اول خخخ یکم ازم فاصله بگیر خخخ
دیگه آروم شدم بی خطرم خخخ خدایی لینکشو چرا نذاشتی؟؟؟ بگذریم اینم حتما خیریتی توش بوده! هرچند کلی کامنت خوندم و کامنت لایک کردم هاااا همچی بی برکتم نبود. یه کامنت قرآنیم دیدم ازت چند بار خوندم. حالا که نگاهمو عوض کردم چیزای بهتر رو میبینم. نه دمت گرررم همینجوریم راضیم ازت!!!
اگه فکر کردی بعد از اون اتفاق که بالا برات تعریف کردم ( لینکشپائینه، یاد بگیر خخخ) هنوز ردیف اول اون سمت می شینم سخت در اشتباهی خخخ
abasmanesh.com
من دیگه چشم ازت برنمی دارم و دقیقا نیمکت پشت سر تو و رضوان میشینم.بزودی سایمو رو شونه هات حس خواهی کرد خخخ و همه تحرکات و کارهاتو دارم رصد میکنم!!! دیگه منتظر نمی مونم نارنگی برام پرت کنی! وسط زنگ تفریح ها میرم سر کیفت!!! همینقدر بدون انگار کیف خودمه!! خدا برکت بده والا خخخ ولی قول بده تحریمم نکنی هاااا. قول میدم به اندازه بردارم.قوله هاااا قوووول.
سلام به سعیده ی عزیزم برای بار سوم تو یه روز خخخ. این کامنتم دیگه از ایمیل پیگیری کامنتات پیدا کردم…
وااای خدا چقدر خندیدم از ین ذهن خلاق تو و اسدالله عزیز… یاسی بیا بگو ببینیم ایموجی ولو شدن از خنده رو کف زمین کدومه خخخخ
خیلی خوب بود… سعیده معلمات چی کشیدن از دست شیطنتات دختر :)))) ولی خیلی خوبه بچه باید شیطون باشه دیگه شاداب و سرزنده.
مرسی که علاوه بر اونننهمه کامنت پربار و پر از عشق خدا گاهی هم با این کامنتای باحالت کلی خنده مهمونمون می کنی. دمت گرم. انشالا همین امروز و هرروز از خوشی و حس خوب قهقهه بزنی عزیزم…
چقدر خوبه که من هم به پی وی شما ها دسترسی دارم (وای از این حرف خودم اینقدر خندیدم اشک توی چشمام جمع شده) خلاصه راضی باشید من هم دل نوشته های شما و سعیده جان رو خواندم کلی لذت بردم و حال دلم عالی شد (خنده)
یعنی باورت نمیشه آقا اسدالله عزیز
من در حال حاضر توی این روزها و شب های مرداد 1402 (با سند و مدرک ثبتش می کنم) لذت بخش ترین و شیرین ترین کاری که می توانم انجام بدهم که همیشه هم برایش ذوق دارم مطالعه‌ی گپ و گفت های شما شاگرد اول های کلاسه استاد
آخه خیلی خوبه
هم می خندم
هم حال دلم خوب میشه
هم کلی درس های زندگی ساز یاد میگیرم
هم توی این گپ و گفت شعر های رویایی می خوانم
هم گوهر و جواهر به چشم و گوشم میرسه منظورم آیه های قران هستش
انصافاً شما بگو؟! کجای دنیا یه همچین پکیج بی نظیری پیدا میشه به غیر از اینجا
چقدر دوستتون دارم و باهاتون احساس صمیمیت می کنم
امیدوارم به زودی در بهترین مکان و بهترین زمان با کوله باری از نتایج مخصوصاً در زمینه‌ی ثروت و روابط با عزیز دلم در کنار شما دوستان باشم و ساعت ها گپ بزنیم و لذت ببریم
خوشحالم رفیق که لذت بخش ترین و شیرین ترین لحظات زندگیت را اینجا سپری می کنی رفیق.
آخه از بهشت و فرشته هایش بغیر اینم مگه میشه انتظار دیگه ای داشت. به قول شما هیچ جای دنیا یه همچین پکیج بی نظیری پیدا نمیشه. قدردان این نعمت هستیم و سپاسگزار خداوند که ما را هدایت کرد به این سایت الهی و ممنونیم از استاد که این فضا را برای رشد و تعالی ما ایجاد کردن. به اینجا نامحرم راه نداره رفیق، خیالتون راحت و حال دلتون خوب.یا حق
آقا این ذهن خلاق رو از کجا آوردین شما؟! چه تجسم های باحالی می کنین :))))
دقیقاً با شما هم عقیده هستم در مورد سعیده ی نورانی که چراغِ این سایته و نوشته هاش روح آدم رو جلا میده (ایموجی ذوق)
راستی اون استیکر “زدن روی پیشانی با دست” متعلق به خودتونه و you are more than welcome که هرجا خواستین به فراخورِ نیاز ازش استفاده کنین. من که خیلی استفاده کردم و راضی بودم :)))))))))))
خدا رو شکر دارم با لبخند تصورتون میکنم و چقد حس خوبیه! ایموجی ذوق! آقا اصلا شما تو انتخاب ایموجی استادین خدایی ولی جان من ایموجی ذوق کدومه تا حالا نشنیدم ایموجی دست زیر چانه(تفکر!).
چیزی که به فکرم اومد احتمالا خمان ایموجی چشم ستاره ای باشه هاااااااا؟؟؟؟
خلاصه برند این ایموجی ها با اسم شما معتبره و ما کپی میزنیم چونکه بعلت تحریمها به اصل جنس دسترسی نداریم! ولی همین کپی هم با زبان بی زبانی کلی حرف و مفهوم منتقل میکنه. ممنونم که ما رو تحت لیسانس خودتون پذیرفتین. امیدوارم نماینده خوبی برای برندتون باشیم کلی استیکر ذوق و خنده.یا حق
صبح توی ستاره قطبی نوشته بودم یه جوری بشه که کلی بخندم از ته دل، و با خوندن این کامنت شما به این خواسته رسیدم و کلی خندیدم :))))
عرضم به خدمتتون که ایموجی ذوق چند تا مورد میتونه باشه و احسنت به شما که یکیش رو درست حدس زدین، همون که چشماش ستاره ایه…از مواردِ دیگه می توان به اون که چشماش قلبیه و اون که با چشمای باز داره میخنده و دندوناش پیداس اشاره کرد…یک ذوقِ خاصی در چهره ی این موردِ آخر مشهوده…
.
.
.
استغفرالله
الان استاد منو از سایت میندازه بیرون انقدر شِر و وِر گفتم (ایموجی بچه ای که از کلاس انداختنش بیرون) …نه انصافاً شوخی کردم اینو دیگه نداریم!
خدایا شکرت به خاطر این سایت الهی، که هم فضای رشده، هم فضای حال خوب، هم فضای خنده، هم همه چی…
سلام به اسدالله زرگوشی عزیز، بهترین پدر دنیا ، بهترین شاگرد توحیدی دنیا و بهترین همسفر دنیا…میدونید چرا بهترین همسفر دنیا؟؟؟؟؟ چون توی این سفری که ما باهم هستیم …من هر کامنتی میبینم ردپای تحسین و تمجید شما هست!!!!!!!
تحسین میکنم شمارو آقای زرگوشی عزیز ،دوست خوبم…
چقدر عکسی که با دختر خوشگلتون رو پروفایل شماست..نشون میده که چقدر پدر خوبی هستین.
به عنوان یه دختر ، به دخترتون تبریک میگم بخاطر داشتن همچین پدری.. شینای زیبا خیلی خوشبختم بخاظر داشتن شما!!
الهی شکرت خدای خوبم
آقای اسدالله عزیز…چقدر زیبا توصیف کردین دادن احساس لیاقت و ارزشمندی دولت آمریکا به شهروندانش ..چه توی پمپ بنزین چه بخاطر دوش آب سرد در کویر و چه پارکینگ…
واقعا الهی شکرت خدای خوبم بخاطر اینهمه نظم و هماهنگی و زیبایی و عظمت این کشور زیبا ،
الهی شکرت که کشور آمریکا همیشه آسون میکنه همه چیزو و چقدر احترام و ارزش برای انسان قایله…
احساس میکنم توی اون کشور میشه این همه بزرگی دید و ایمان نداشت و در صلح نبود ؟؟؟؟؟؟
دوست عزیزم آقای اسدالله ، از کامنت تون لذت بردم و ازتون بی نهایت سپاسگزارم بخاطر دید متفاوت و زیبایی که از این قسمت سریال سفر به آمریکا ارائه دادین…
خدای مهربونم به کارو کاشانه شما عشق و برکت بده دوست خوبم
چقد اسم و فامیلتون زیباست! چقد بهم میان! چقدم توحیدیه! و چقد احساس خوبی توشه بهتون تبریک میگم ازین بابت.به نظرم اگه فقط روزی چند بار اسم و فامیلتونو با خودتون تکرار کنید نصف مسیر موفقیتُ رفتین!
قبل از اینکه کامنتتون رو جواب بدم رفتم و کامنتتون در این قسمت سفرنامه خوندم. هم لذت بردم از کامنتت و هم تعجب کردم! از چی؟ از اینکه هنوز 41 روزه عضو سایت هستید و اینقد خوب مینویسین! اینقد خوب به قانون توجه دارید! اصلا همینکه میتونید بنویسید در این مدت کوتاه خودش موفقیت بزرگیه و از این بابت واقعآ تحسینت میکنم و یک کف مرتب به افتخارت میزنم.
دعاها و خواسته هاتو از خداوند خوندم. از اینکه اینقدر راحت با خداوند گفتگو دارید و مهمتر از این اینکه خواسته هاتو از خدا می خوای نشون میده خیلی خوب روی خودت کار کردی و آماده ای برای جهش شخصیتی و رشد در همه جنبه های زندگی.
از جانب خدا بعنوان بنده ای که این راه رو رفته بهتون بشارت می دهم که همه دعاها و خواسته هات اجابت شده و بزودی دریافتشان خواهی کرد.در مسیر درستی قرار دارید و همینطور به راهت ادامه بده و حضورت رو در سایت پررنگ تر کن.مطمئنم خداوند درهای نعمت و ثروتش را یکی پس از دیگری برویتان خواهد گشود. نگاهتون به مسیر و توصیف درختان بلوط برام جالب بود.ذوق و تخیل و قدرت تجسم خوبی دارید. قدر خودتونو بیشتر بدونید و در این مسیر به راهتان ادامه بدید. بزودی نتایج خوبتو در سایت برامون تعریف خواهی کرد و ما لذتشو میبریم. بهترینها رو برات در این مسیر زیبا و الهی آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق
بایدسجده ی شکر کنم که خداوند چنین دوستانی را در مسیر رشد و تکامل و سیر و سلوک معنوی همراه من قرار داد ،
تا دوطرفه سود کنم اول اینکه خودم بادیدن فایل وزیبایی های آن غرق لذت وشادی بشم ومجددا بواسطه بندگان توحیدیش که دلهایی از جنس نور دارند ووجودشان سرشار از عشق خداوند است این زیبایی ها برایم تکرار وتکرار شود الله اکبر که چه معجزاتی در راه است اسداله عزیز سپاسگزار وجودت با خواندن هر کامنت، نیرویی دوباره میگیرم برای حرکت
نووووش جاااااانت باااااد. گواراااای وجودت باااد این بزم و عشق و شادی!
این حال خووووب ؛ این احساااااس قشنگ؛ این صفاااای درون ؛ این همه زیبایی کمترین پاداش جهان به شماست وقتی که آگاهانه تصمیم گرفتی در مسیر توحید گام برداری، وقتی که آگاهانه به ارزش وجودیت پی بردی، وقتی خودت را تسلیم شرایط و جامعه و دولت و حکومت ندیدی ، وقتی به ندای درونت لبیک گفتی، وقتی برای ارتقای خودت جهاد کردی، وقتی راهت را از عامه مردم جدا کردی، وقتی که در این سایت بهشتی زندگی میکنی وقتی که …باید هم اینگونه باشد و غیر از این باشد باید به خود شک کرد!
امیدوارم دمادم لحظه ها و زندگیتان توحید باشد و نور خدا همسفر عزیز.یا حق
چقد اسمتون قشنگ و توحیدیه و احساس خوبی رو به آدم منتقل می کنه.تحسینتون میکنم که درونتون هم مثل صورتتان زیباست و آرامش و زیبایی خاصی در وجودتان نهفته است.خوش آمدی به بزم ما رفیق! بهتون تبریک میگم بابت هدایتتون به این مکان و سایت بهشتی و تحسینتون میکنم بابت اینکه مقاومت درونی تان کم است و راحت کامنت می نویسید. چند تا از کامنت هاتو قبلا خوندم و اینکه دارید کامنت مینویسید با این مدت حضور کم خودش پیشرفت بزرگیه. مطمئنم با ادامه این مسیر و بخصوص همین فایلهای سفرنامه و فایلهای رایگان تکاملتان را سریعتر طی می کنید و خداوند درهای نعمت و ثروت را برویتان خواهد گشود.برایتان در این مسیر زیبا عشق و شادی و سلامت و نعمتُ و ثروت آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق
امروز کمنت تان دیدم و خواستم سپاسگذاری کنم از حس خوب که از کمنت ها و گفته های شما میگیرم
تشکر میکنم از خوش آمد گویی تان برادر عزیزم پاره یی از خدایی مهربانم
واقعا جایی که خدا باشد همه جا رنگ و حس خدایی می‌گیرد مثل شما ها
هزارن بار سپاسگذار خداوند هستم که من را به این مسیر زیبا هدایت کرد اگر برای تان بگویم که خداوند چگونه به آسانی هدایتم کرد شاید تعجب کنید باور کنید خود خداوند با زبان زیبا و رسایش گفت برو دنبال همین آدم ( استاد عباس منش ) تنها با همین باش تغییر میکنی
زمانی بود که من سردرگم بودم و میخواستم تغییر کنم یک راه پیدا کنم ولی خدا را به معنایی واقعی نمیشناختم
ولی قسم به بزرگی اش به همین شفافیت برایم گفت
زیاد این خدا مهربان و عاشق هست بعضا وقتی حالم بد میشود میگویم پاکیزه این همان خدایی هست که حتی درست نمیشناختیش با تو واضح سخن گفت به این بهشت زیبا هدایتت کرد همیشه همرایت بود از چی میترسی برای چی ناراحت هستی
من تسلیم درگاه زیبایش هستم
آخر من غیر درگاه خدا جایی ندارم
برادر خوش قلب مهربانم برایت از خداوند بزرگ جهان بهترین های عالم میخواهم از همه مهم آغوش زیبایش را میخواهم که امن ترین مکان هست با وجودش جای هیچ ترس و نگرانی نیست
من قسمت اول درخواستم این بود خدایا تو این سفر بیشتر زیبایی روابط انسانها رو بهم نشون بده و چقدر سریع اجابت کردی
خدا با این سفر داره باهام حرف میزنه
خدا هر روز با آیاتِ قرآن باهام حرف میزنه
خدا هر روز از زبانِ خواهرم ، دخترم ، آدم هایی که ملاقات میکنم باهام حرف میزنه
خدایا سپاسگزارتم که گوش دل و چشمِ دلم و باز کردی که ببینمت ، بشنومت
خدایا سپاسگزارم که آگاهم کردی به قوانینت
خدایا سپاسگزارتم که میتونم حضورت و در تمامِ لحظه هام حس کنم ، لمس کنم
خداروشکر که بسلامتی و آسانی وارد کلرادو شدیم
والا این ماشین ِ بینظیر و باید هم برق انداخت ، میدونی چند تا مسافر و داره با عشق شهر به شهر ، روستا به روستا ، جنگل به بیابان ،کوه به دریا با خودش میبره ؟؟؟؟؟؟
تمام ساکنینِ ایالتِ عباسمنش سوار ِ این فورد ِ ناز و با معرفت هستن !!!
چه کامنت زیبایی نوشتی انصافا لذت بردم. جوری نوشته بودی که تک تک صحنه هایی که دیدم برام مرور شد و از زاویه خودت هم لابلاش حرف زدی. عاشق این مدل کامنت نوشتنم “نوشته ایی ترکیبی از دیده ها و شنیدها و درک ها و درس هاش”
دلم میخواد برم بالا دوباره بخونم کامنتت رو عالی بود و لذت بردم.
من کامنتم رو وقتی دیدم به وقت تهران که نصفه شب بود نوشتم اونم با گوشی دیدم و با گوشی تایپ کردم(اگر فهیمه قدیم بود مگر اون حد از کمال گرایی ام میذاشت اینجوری کامنتم رو بفرستم. اینقدر تعلل میکردم که فکر کنم تا الانم هنوز نفرستاده بودم، چون امروز اکثرا بیرون بودم و بعد کلی درگیر کارای خونه) سخت بود برام هم بخاطر با گوشی تایپ کردن،هم دراز کشیده در حالتی که اصلا تو مرام کامنت نوشتنم نیست.و البته زور کمال گرایی هم بود که خداروشکر انجامش دادم.
چقدر این جمله ات دوست داشتم و تحسینت میکنم برای کلمه های زیبا و قشنگی که استفاده کردی و همچین جمله دلنشینی رو ساختی: “تمام ساکنینِ ایالتِ عباسمنش سوار ِ این فورد ِ ناز و با معرفت هستن !!!”
از فایل های زندگی در بهشت من همش تو ذهنم هست، همینطوری پیش بریم و این فرکانس های این خانواده بزرگ و صمیمی عباسمنش همینطور پیش بره یک ایالت بنام عباسمنش تو آمریکا ثبت کردیم و ما بچه های سایت هم جز اهالی اولیه اون محسوب میشیم.
تحسینت کردم برای دیدن سفارشی که داشتی و منم لذت بردم و اصلا فایل رو چاشنی عشق بهش داد اصلا صحنه شکاری بود اونجا که نوشتی: “زیباترین و جذاب ترین لحظه ی این فایل بوسیدن عاشقانه خانوم و آقا بود”واقعا تحسین کردم دقتت رو اینکه برای اون صحنه شکار یک جمله زیبا نوشتی بوسه عاشقانه یک زوج رو شاهد بودیم.واقعا خداروشکر برای دیدن این زیبایی ها و خوبی ها
خدایا ما نمی دونیم ، خودت هدایتمون کن
خدایا آسونمون کن برای آسونی ها
سپاسگزارم برای این ردپای زیبات همسفر معنوی و ارزشمندم.
یکی ازکارهای من شده تحسین کردن دوستان وقتی نگاه میکنم ومیبینم به مدت زمانی که عضوسایت هستن واکثرا ستاره هاشون طلایی شده تبریک میگم بهشون و یدفعه رسیدم به متن شما ومدت عضویت وطلایی شدن ستارتون که یجورای خدابهم گفت اینو چی میگی بقدری تحسینتون کردم که حد نداره موفق باشید
به نام خداوندی که فقط منتظر هست ما سوی اش عاشقانه برگردیم
و میدانی برادرم خداوند آنقدر مهربان هست که آغوشش باز هست و منتظر هست که ما سویش برویم انقدررر حلیم هست بردبار هست که فقط منتظر هست خم به ابرو نمی آورد
من فدایی چنین عشقی شوم
بردارم من کمنت شما را چند روز پیش دیده بودم ولی امروز حسم گفت بیام برایت بنویسم
و میدانی گفت چی بنویسم اینکه ادامه بتی همین مسیر را برو روی خودت به زیبایی کار کن با عشق کار کن خدا منتظرت هست برایت یک عالم نعمت و ثروت پشت در گذاشته هست تو ادامه بتی که صاحب خزانه های جهان شوی
خداوند همیشه همرای ما هست عاشقانه عاشق ما هست عاشقانه از ما حمایت میکند
اینقدر وقتی کامنتهای شما رومیخونم باهاشون ارتباط برقرار میکنم باهمون لحجه ای که صحبت میکنید مینویسیدوچقدرمتنهاتون خودمونی هست این نشان از مدار زیبایی هست که داخلش هستیم
چقدر لذت بردم وقتی پاسخهای شما درعقل کل رامطالعه کردم وتحسین کردم احسن به این همه آگاهی واشتیاقی که درشما هست
قبل ازهرچیزتحسین میکنم این روند روی خودتون کارکردن
واین که تونستید تواین مدت تمام ستاره هاتون روطلایی کنید
واقعیت میخواستم براتون بنویسم ولی یجورایی دو دل بودم ولی همین که کامنتتون رو خوندم ودیدم خواستتون دیدن روابط زیبا بوده واجابت شده نشانه دونستم واقدام به نوشتن کردم
خدایا، ای خدای هدایتگر من، ای پناه بندگان اهل ایمان و اجابت کننده درخواست درخواست کنندگان از جریان بینهایت آگاهی خودت بر من عنایت کن تا کلامی را مکتوب کنم که موجب رضایت تو و رشد و تکاملم در مسیر توحید باشد، خدایا همه تویی و من هیچتر از هیچ ، بر این بنده ات آگاهی و نور هدایت ببخش که برای هر چیزی محتاج و نیازمند به هدایت توست چنانکه خودت فرمودی:«إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ»
سلام استاد عباس منش ، سلام استاد شایسته و سلام دوستان نازنینم. عرض سلام و درود و ادب فراوان من رو پذیرا باشید از عسلویه و یه شیفت شبکاری در ایستگاه آتش نشانی. این موقع شب بیدار بودن بی اختیار آدم رو دعوت به تفکر میکنه، بی اختیار آدم به یاد خدا میافته. فکر میکنم این جریان هدایته که ما رو به سمت خداوند فرا میخونه. همون برنامه و لاجیک طبیعی روحمون (همون ماجرای الست بربکم) روح انسان تمایل و گرایش به سمت خداوند داره.
خدا رو شکر کولورادو زیبا رو دیدیم. هر وقت اسم کولورادو میاد بی اختیار ذهن من میره به 22 سال پیش کلاس زبان انگلیسی (سال 2001). درسی توی کتاب East West Basic بود که یه خانمی با برادرش که بتازگی برای کار به کولورادو رفته بود تماس می‌گرفت و ازش میپرسید :
So, How’s life in Colorado
و اون در پاسخ میگفت
Pretty good و اونجا برای اولین بار اسم کولورادو رو شنیدم و یاد گرفتم Pretty good همون معنی very good رو میده.
با دیدن این مناظر شگفت انگیز و زیبا و دشتهای پهناور و اون کوه بلند و درخت‌ها و اون تپه های شنی، بی‌اختیار این عبارت أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهٌ توی ذهنم تداعی شد و با یه سرچ هدایت شدم به آیه 10 سوره زمر. و دیدم خداوند به چه زیبایی به اهل ایمان رو هدایت میکنه و تشویق میکنه به مهاجرت و اجر و پاداش که در انتظار اهل ایمانه، همانهایی که شجاعت حرکت کردن رو به خودشون دادن.
یه خاطره جالب هم دارم از این آیه 10 سوره زمر. یبار چنادین سال پیش یه بچه خردسالی رو از قم آورده بودن شهرمون میگفتن حافظ کل قرآنه طوری که هر آیه ای رو شما بگی سوره فلان آیه فلان میتونه بخونه. چندتا آیه رو پرسیدن همه رو گفت، یه همکلاسی داشتیم بنام سیدعلی، از توی جمعیت صدا زد، سوره زمر آیه 10 ، بنده خدا حافظ قرآن هر چقدر فکر کرد یادش نیومد. هر چی جمعیت صلوات فرستادن ولی هیچی یادش نیومد. هیچی دیگه بیخیال آیه 10 زمر شدن.
زیبایی و تمیزی طبیعت واقعاً قابل توجه بود و البته خدماتی که توی ویزیتور سنتر ها ارائه میشه از آشنایی افراد با محیطی که قراره واردش بشن. خیلی کار قشنگیه. مردمی که برای اولین بار وارد این فضا و این طبیعت میشن با موجودات مختلف آشنا میشن و خطرات احتمالی محیط رو میشناسن، و باید ها و نباید ها رو میدونن. این از احساس ارزشمندی میاد.و این چیزی نیست که از بیرون به مردم داده باشن. این برآمده از خود مردم برای مردمه. و بسیار بسیار جای تحسین داره. راستی یه سوال برام پیش اومد چرا پمپ بنزین های بلاد توحید اینجوریه؟ شما ایستادین بنزین زدین همونجا هم دارید ماشین رو تمیز میکنید ، هیچ عجله ای نیست که سریعاً جایگاه رو تخلیه کنید. بماند که وسط پمپ ها اونقدر جا هست که با هلیکوپتر میشه فرود اومد و بنزین زد و رفت. چقدر همه چی توی آمریکا راحت و دل بازه. و این احساس قدردانی و شکرگزاری شما بخاطر این تراک بینظیر که قطعا انرژی شما روی اشیا و محیط پیرامون تون اثر میذاره. شاید آدمهای عادی اینو خنده دار ببینن، حتی اگه اون آیات قرآن که خداوند اشاره میکنه به شکرگزاری رو هم نخوایم بیان کنیم، به لحاظ فیزیکی قابل اثبات هست که افکار از جنس انرژی هستن که به جهان صاتع میشن و اجسام هم توده ای متراکم از مولکولها و اتم ها و در مقیاس های ریزتر از اتم از انرژی هستند. پس انرژی افکار با انرژی اجسام به راحتی همراستا میشه. دوست دارم این ویژگی زیبا رو از استاد عباس منش و استاد شایسته در زندگی شخصی خودم پیاده سازی کنم. ازتون سپاسگزارم استادان عزیزم که اینو به من هم یاد دادین. و برای اینکه این موضوع رو تمرین کنم، میخوام از شغلی که دارم شروع کنم. من بابت بیدار بودن این موقع شبم نه تنها هیچ منتی سر کشور و مردم و شرکت گاز و اداره آتش نشانی ندارم، بلکه خداوند رو شاکرم که من رو انسان مفید و لایقی قرار داد که بتونم توی این شغل انجام وظیفه کنم. و ایمنی صنعت و سرمایه های ملی کشور رو تامین کنم. خدا رو صد هزار مرتبه شکر، خدا رو صد هزار مرتبه شکر. همین الان هزاران نفر هستن که آروزی همین شغل رو دارن. من اگر شکرگزاری رو یاد نگیرم چطوری میتونم رشد کنم؟؟ الهی صد هزار مرتبه شکر.
یه نکته ای که برام خیلی جالب بود بازیگوشی کودک درون خانم شایسته بود و سر خوردنش روی ماسه ها. خیلی تحسین برانگیز بود چون ما از یه سنی به بعد میریم پشت نقاب آدم بالغ و احساسات کودک درون مون رو نادیده میگیرم. و کمتر کسانی هستن که این احساسات رو زنده نگه میدارن. و در مورد شما این خیلی عالی و تحسین برانگیزه.
از اونجایی که نامبرده الان با کمتر از 30% ذخیره انرژی بیداره در این لحظه ختم کامنت رو اعلام میکنم و دیگه پر حرفی نمیکنم.
سلام و درود و رحمت بینهایت رب العالمین به نورانی ترین سعیده پروردگارم. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه و در بهترین زمان و مکان و شرایط نقطه آبی رو دریافت کنی. بقول همون زاهد عالی مقام چه خبرتونه؟! چههه خببببرتوووونهههه الان دلیلشو بهت میگم. ببین شما کل عمرت رو سعیده شهریاری بودی، بهش عادت کردی ولی باور کن سعیده شهریاری توی سایت خیلی جایگاه ویژه و ارزشمندی داره. بعد توی یه روز دو تا کامنت از شما دریافت کردم. نمیدونم، اگه تا غروب بازم کامنت دیگه ای در راه نباشه… اول اینکه خدا رو شکر میکنم. بخاطر دریافت کامنت های نورانی شما، و اینکه اینجا اینوور خط یه نفر به شدت ذوق زده میشه از دریافت کامنت شما. نمیگی یه وقت حمید امیری تسمه تایم پاره میکنه. شما مدارت بالاست، هدایت شده به نور هستی، در مدار نورِ الله ، وقتی برام کامنت مینویسید من اینجا کلی ذوق زده میشم. هنوز کامنت دوم تون رو نتونستم بخونم. حکایت گرفتن سطل پلاستیکی منه زیر آبشار جریان توحیدی. ته سطل کنده میشه.
راستی یه چه خبرتونه دیگه هم اضافه کن. یه نگاهی به تاریخ و ساعت کامنت ها بندازید چه فرقیه بین ساعت 4:27 و ساعت 5:07 … همش 40 دقیقه تفاوت زمان داشته. شما و من تقریبا همزمان داشتیم فایل میدیدیم و کامنت مینوشیم، و چه جالب هر دوی ما همزمان شبکار بودیم. یکی آتش‌نشانی پالایشگاه گاز جنوب ،و یکی پرستار ICU توی شمال. یه لحظه برای اینکه مطمئن بشم ICU رو درست گفتم دست به سرچ شدم. کنجکاو بودم ICU و CCU فرقشون چیه و یه کمی در موردش مطالعه کردم. اینها رو که خوندم از تعجب دهانم باز موند. (ICU مخفف Intensive Care Unit بود و کلمه Intensive معنیش میشه خیلی شدید. ولی به مردم میگن ویژه تا کسی نگران نشه. پرسنل ICU از بهترین و خبره ترین پرسنل هستند)… سعیده جان من قبلاً تحسینت کرده بودم چون شگفت زده شدم که بارها تجربه CPR موفق داشتی چون من درک میکنم یه CPR موفق به اندازه یه طلای المپیک احساس خوب به آدم میده (اینکه یه نفر رو به زندگی برگردونی) ولی الان که این مطلب رو خوندم بیشتر و بیشتر تحسینت کردم. و کلی ذوق زده شدم که من با چه انسان فرهیخته و متخصصی دارم گفتگو میکنم. چقدر تو تحسین برانگیز هستی. روزهایی که توی کامنت برات مینوشتم فرشته نجات انسانها ، نمیدونستم دقیقا کارت چیه و چقدر انسانها رو نجات دادی ولی یه چیزی رو مطمئن بودم که این جمله از قلبم میومد. سعیده جان باور کن همین دریافت کامنت از شما خودش جایزه محسوب میشه برای من، تا چه برسه اون آگاهی های نابی که از قرآن دریافت میکنی و بهمون هدیه میدی. الهی الهی که توی مدارهای بالاتر ببینمت. بینهایت تحسین برانگیز هستی. الهی که در پناه هدایت‌های سراسر نور رب العالمین همواره بر مدار نور و بر مدار توحید و بر مدار حمد و شکر و ستایش خداوند باشی و بینهایت نعمت و ثروت و موفقیت و شادکامی و خوشبختی رو تجربه کنی.
همواره در پناه امنیت و آرامش رب العالمین باشی فرشته نجات انسانها «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سپاسگزاری از خداوند بابت داشتن چنین دوستان خوبی واقعا غیر ممکن هست و همه این محبت ها از لطف خداست که من در این جمع هستم و چنین دوستان و استادان خوب و موحدی دارم
خدایا من و دوستانم رو در این مسیر الهیی محافظ کن و از لطف و کرم و شادی خودت به همچون ببخش که تو بسیار بخشنده‌ای
همه خوابیدن من بی خوابی زده به سرم .تکونهای قطار نمیزاره بخوابم.
گفتم بهترین جا سایت استاد عزیز هست که اونجا به دوستان دانشمند و موحدی مثل داش حمید و سعیده جان شهریاری و دیگر عزیزان ملحق بشم.
قطار با سرعت 50 60 تا حرکت میکنه. یاد تو افتادم حمید جان که در این مسیر الهی با شاگرد اولای کلاس سوار بر قطار برقی سریع السیر هستین که با 400 500 کیلومتر در ساعت حرکت میکنه . که اگه ما کلاس اولی ها بخوایم با این سرعت به شما برسیم قرن ها طول میکشه.
ولی میدونم برای استراحت میزنین بغل آبی چایی نوش جان میکنین و ما هم میتونیم به شما نزدیک بشیم.
سرتو درد نیارم فقط خواستم ازت تشکر کنم به خاطر کامنت های زیبایی که مینویسی و درک و آگاهی هایی که از خدا و قرآن و این جهان هستی تو قلبت هست و به ما انتقال میدی.
من زبان نوشتاریم زیاد قوی نیست ولی بر خودم واجب دونستم که از شما حمید جان و ایضا” سعیده جان تشکر کنم که نوشته هاتون پر از آگاهی و نورانیت هست و خودم برنامه دارم که تمام کامنتهای شما دو عزیز رو از اولین تا آخرین صفحه به صفحه مطالعه کنم.
گفتند: ما تو را به حق و حقیقت بشارت دادیم و تو هرگز نومید مباش.
بسسسم رب شهداااا الصدقییییین
بسم رب قااااااسم الجباااارینگ
سلااااام از دلِ شیفت شب
از وسط آهنگ ونتیلاتور ها …
سلااااام از سعیده ی کمی خواب آلود ولی با انرژی
سلام من از مدار آسووونی هااا…
از یک شیفت با تعداد مریض های کم،با تعداد پرسنل زیاد:)
از مریض های تقسیم شده ی استیبل و بدون کااااار
از شیفت بدون پذیرش و بی CPR
نامبرده ساعت ٣ صبح ،وسط بخش icu داره شعر میگه :)
ای دورت بگردم خداااا ،این همون سعیده ست که کل شیفتاش رو داشت میدوئیداااا،همش اعزاااام بوداااا،همش پذیرش مریض جدید بهش میخورداااا
این همون سعیده ست که راحت پاهاشو دراز کرده:)
دوبار سریال رو دیده و لذذذذت بررررده !
و طبق عادت ،پاشده رفته وضو گرفته ،از قرآن هدایت خواسته تا بتونه کامنت بنویسه …
به وقت صلاااتِ شب در غار حرا (چشمان قلبی بسیار)
استاد جانم،یار بهشتی استادم
ازتون سپاسگزارممممم بینهایت برای وقت و انرژی که صرف میکنید تا مارو با خودتون هم سفر کنید.
این توجه به زیبایی ها، این لذت هم سفر شدن با شما خدا میدونه چه اتفاقات شگفت انگیزی رو قررراره در آینده ی نزدیک رقم بزززنه !
آینده ی نزدیک چیه اصلا؟
آلرِددددی من الان حااااللم عاااالیه
احساس خووووشبختی عمیقی دارم که با هیچ ثروتی خریدنی نیست!
آینده ی نزدیک و بهشتِ مدار های بالا،پاداش اکستراست برای من :)))
اینو بگم و برم :)
کلی این قسمت پر از انرژی مثبت،لذت و احساس خوشایند بودددبرام
ولی ازین یک ربع تمرکز بر نکات مثبت:)
من عاشق اون تیکه شدم که اون بنده ی خدای سبزپوش با نشیمنگاه پخش شد وسط شن ها :)))
من کلا آدم مناسبی نیستم کسی جلوم سوتی بده :)
خدا شاهده بارها و بارها تلاش کردم جلوی خنده م رو بگیرم ولی نمیشه چیکارش کنم ؟
هر بار این تیکه رودیدم پخ زدم زیر خنده،اگر اونجا بودم که هیچی:)
کلا جلوی یک آدم نزده به رقص نخورده مست ،بهتره سوتی ندید از من گفتن
یادمه بیست ساله م بود ،دانشجو بودم ،یکی از نزدیکان یک مرگ دلخراشی داشت جلوی چشام که من انقدر بهم ریخته بودم ،میبردنم پیش روانپزشک ،کلا اوضاع روحی روانی بهم ریخته بود.
بعد ما تو بیمارستان ،کارآموزی بودیم
یادمه بارون نم نم هم میومد !
یک عده ای توی حیاط بیمارستان،بندگان خدا انگار مریضشون فوت شده بود ،در حال گریه و زاری و جیغ و … بودند
منم ماتم برده بود همینطوری نگاه میکردم ،رفته بودم توی اون فاز خودم که حالم بد میشد
بعد یکی از دوستان بدو بدو اومد،منو ازون محیط دور کنه ،همینجوری که دوئید سمت من،دستشو گذاشت روی شونه م که بگه سعیده بیا بریم
برگشتم دیدم نیست :)
نگو از سرعت زیاد و خیسی زمین بخاطر بارون
مثل اسکی روی یخ لییز خورد با نشیمنگاه و مخ خورد زمین …
هیچی دیگه خدا ازش راضی باشه من انقدر به این صحنه خندیدم که اصلا یادم رفت برای چی اونجا وایساده بودم :))))
فقط این رفیق بنده ی خدا یک هفته باهام قهر بود :))))
حقم داشت بیچاره :)
ولی منم حق داشتم:)
نمیتونم جلوی خنده م رو بگیرم چیکار کنم؟
خلاصه خواستم بگم پشت این شخصیت توحیدی که تلاش میکنه خیلی موجه جلوه بده خودش رو ،یک سعیده ی کنترل نشده هست که هرجا هست صدای خنده ش هم هست :)
همکارام تعریف میکردند، یکروز که من کشیک نبودم، پزشک مقیممون از هدنرسمون پرسیده امروز شهریاری نیست ؟؟؟
بعد هدنرسمون با همین لحن بهش جواب داده که
نهههه نیسسسسست
شهریااااریییییی نیستتتت ،هی راااااه به راااااه ااااینجا بخندیننننن،ااااااونجا بخندینننن
:)))))))))
خلاصه که دیگه
رسوای زمانه منمممم:))))دیوانه منممممممم:)))))
من برم برای شیفت استراحت که سلول های خاکستری مغزم دیگه No Response to Paging
در پناه الله یکتا،فرمانروای مطلق،جریان خیرو برکت و ثروت
سلام و نهایت ادب و احترام به شما سعیده خانم عزیز و توحیدی
چقدر این کامنتها و پاسخهایی که در رابطه با این موضوع سفرنامه گذاشته بودید زیبا و قابل تامل بود
همینجا خدا را شکر میکنم که هدایت شدیم به این سایت ارزشمند و توحیدی با حضور استاد عباس منش عزیز تر از جانم و استاد شایسته ممتاز و همه دوستانی که وجودشون منشا خیر و برکته
انصافا کامنتهای شما خیلی به دل میشینه ، هر آنچه بیان میکنین حاصل هدایتِ خدا هست که میتوان به تعبیری ” قول سَدید” نامید … خوشبحال شما که دقایق و ثانیه ها و لحظه لحظه زندگیتون مملو از عطر و نور خداست
و چراغی است برای روشن کردن مسیر ما …
صمیمانه ورود شما به عرصه جدیدکاریتون را تبریک عرض میکنم و چقدر این سیر تکاملی که همراه با نور خداوند بود درس آموز بود . خود این مسیر شما یک دوره عملی و آموزشی بوده و هست برای ما ، تا هم نتیجه صبر شما که اوج احترام به حکمت خداوند هست را ببینیم هم نتیجه حفظ حال خوب و لذت بردن از شرایطتون را ببینیم هم نتیجه ایمان به خدا را ببینیم هم قدرت نمایی و سرعت خدا در اجابت خواسته های شما را …
اینکه در سخت ترین شرایط کاری با اون حجم از انواع بیماران بد حال و در شیفت شبکاری بتونین حال خوبتون را حفظ کنین و بگین :
سلااااام از دلِ شیفت شب
از وسط آهنگ ونتیلاتورها …
سلااااام از سعیده ی کمی خواب آلود ولی با انرژی
سلام من از مدار آسووونی هااا…
از یک شیفت با تعداد مریض های کم،با تعداد پرسنل زیاد:)
از مریض های تقسیم شده ی استیبل و بدون کااااار
از شیفت بدون پذیرش و بی CPR
نامبرده ساعت ٣ صبح ،وسط بخش icu داره شعر میگه
ای دورت بگردم خداااا ،این همون سعیده ست که کل شیفتاش رو داشت میدوئیداااا،همش اعزاااام بوداااا،همش پذیرش مریض جدید بهش میخورداااا
این همون سعیده ست که راحت پاهاشو دراز کرده:)
دوبار سریال رو دیده و لذذذذت بررررده !
و طبق عادت ،پاشده رفته وضو گرفته ،از قرآن هدایت خواسته تا بتونه کامنت بنویسه …
به وقت صلاااتِ شب در غار حرا (چشمان قلبی بسیار)
استاد جانم،یار بهشتی استادم
ازتون سپاسگزارممممم بینهایت برای وقت و انرژی که صرف میکنید تا مارو با خودتون هم سفر کنید.
این توجه به زیبایی ها، این لذت هم سفر شدن با شما خدا میدونه چه اتفاقات شگفت انگیزی رو قررراره در آینده ی نزدیک رقم بزززنه !
آینده ی نزدیک چیه اصلا؟
آلرِددددی من الان حااااللم عاااالیه
احساس خووووشبختی عمیقی دارم که با هیچ ثروتی خریدنی نیست!
آینده ی نزدیک و بهشتِ مدار های بالا،پاداش اکستراست برای من…
واقعا چه کسی میتونه در این شرایط کاری، اینطور جسورانه ، اینطور امیدوارانه ، اینطور با ایمان حال خوبش را حفظ کنه ؟
انصافا چقدر سخته که تو اون شرایط اینطور ایمان از خودت نشون بدی …. آیا اینا آموزش عملی توحید نیست؟ اینا آموزش ایمان نیست؟ آیا اینا…
الگوی نمونه توحیدی من:
شما مصداق آیه ” وَ مَن اَحیَاهَا فَکَاَنما اَحیَا الناسَ جمیعا” هستید . شمایی که سالها در احیای جان مردم کوشیدید الان وقتشه که خدا هم در احیای زندگی و حال خوب شما کوششتون را پاسخ بده فقط کسی که از قوانین خداوند مطلع باشه و غرق در آموزه های توحیدی باشه میتونه با امید در پاسخ به محمد حسین بگه :
“محمدحسین جانم
من اگر تونستم تو همچین محیطی حال دلم رو عالی نگه دارم به لطف الله و آموزش های استاد …دیگه غم وترسی از آینده هست …؟
جهان خیر مطلقه …و همیشه اوضاع بهتر و بهتر میشه …
ببین پسر
همینجا بهت قول میدم
به امید الله
یکی دوتا مدار بالاتر
از جایی بهتری برات سلام بفرستم …باشه…
.
.
.
آیا جایگاه شغلیش توی ICU موندگاررره؟
این قانون بدون تغییر خداونده…وقتی از جایی که هستی تونستی لذت ببری،از زاویه ای بهش نگاه کنی که بهت احساس بهتری بده و شکرگزارش باشی …
ظرف نعمتت بزرگتر میشه برای شغل های بهتر و راحت تر
مگه نه …؟
…
(این کامنت شما مربوط به 26 مرداد1402 بود و فقط در عرض 8 ماه بعد از این کامنت، با قلبی روشن تر در تاریخ 17 اردیبهشت 1403 برای محمد حسین پاسخ گذاشتید که) :
” میخکوب هدایت الله شدم محمد حسین
محمدحسین جان …وعده ی خداوند و پیامبر من استاد عباسمنش به حق بود …
به امید الله ،بزودی از جایی بهت سلام میکنم که مردادماه پارسال در رویایِ رویامم نمی‌گنجید…”
اینا حرفهاییه که فقط اونایی که توحیدی باشن میتونن بگن…
خیلی خوشحال شدم که تونستم برای شما کامنت بذارم و امیدوارم که تونسته باشم احساسم را بیان کرده باشم
بقول حمید امیری عزیز که فوق العاده کامنتهای ایشونم دوست دارم :
” کلی ذوق زده شدم که من با چه انسان فرهیخته و متخصصی دارم گفتگو میکنم. چقدر تو تحسین برانگیز هستی.سعیده جان باور کن همین دریافت کامنت از شما خودش جایزه محسوب میشه برای من، تا چه برسه اون آگاهی های نابی که از قرآن دریافت میکنی و بهمون هدیه میدی…”
سعیده خانم، خواهر توحیدی من:
امیدوارم اخبار موفقیتهای شما را بیشتر و بیشتر بشنویم …
در پایان از خداوند خواستم کلامم را به نور خودش پایان بده … قرآن را باز کردم این آیات اومد …
اِنَ الذینَ قالوا ربُنا اللهُ ثُم استَقاموا فلا خَوفٌ علیهِم و لا هُم یَحزنون
همانا کسانی که گفتند پروردگار ما خداست و استقامت ورزیدند پس نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند
اُولئکَ اَصحابُ الجَنهِ خالِدینَ فیها جزاءً بما کانوا یعملون
آنان اهل بهشتند و همیشه در آن جاودانه خواهند بود …این پاداشی است بخاطر آنچه انجام میدادند
سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت و ثروت الله به جسم و جان و روح توحیدی عزیزتون و قلب روشن سلیمتون
بینهایت ازتون ممنونم ،بی نهایت به معنی بی نهایت،کامنتتون انقدر پربار بود که هرچقدر میخونم سیر نمیشم،یک جایی از استاد شنیدم خودش با ذوق میشینه سریال های زندگی در بهشت رو نگاه میکنه و با عشق کامنت های بچه هارو میخونه …
الان احساس میکنم یک گوشه ای ازون احساس رو درک کردم ،سریال زندگی بهشتی من که کارگردانیش با خداست،قدم به قدم درحال ساختنه،و من چقدر ازین ردپاهایی که گذاشتم از خودم راضیم و چقدر شما رفیق های نازنین غار حرای من با هر کامنت تون به قلب من نور می‌بارید و ایمان من رو بیشتر و بیشتر میکنید برای ادامه دادن مسیر ….
واقعا کامنت شما به تعبیر خودتون
مصداق آیه ” وَ مَن اَحیَاهَا فَکَاَنما اَحیَا الناسَ جمیعا” بود،یک 5تا جون اضافه گرفتم برای ادامه دادن مسیر توحیدی …
بینهایت ازتون ممنونم که دست خدا شدید و پیغام الله رو برام رسوندید،انشالله بزودی با آپدیت سریال ،میام و مینویسم که خداوند چطور قدم به قدم من رو هدایت کرد به مسیر جاده آسفالت دوازده قدم …
از نور آسمون ها وزمین میخوام به تمام ابعاد زندگیتون نور بیاره…
به امید دریافت یک نقطه‌ی آبی پربرکت دیگه ای از شما برادر عزیزم …
سلام و سپاسگزاری خالصانه خودم به استاد عباس منش عزیز تر ازجان که
موسی گونه مسیر توحیدی را گام بر می‌دارند و به نور هدایت خودشون تاریکی مسیر را برای ما تبدیل به نور میکنند
سلام و سپاسگزاری به استاد شایسته نورانی شاگرد ممتاز مکتب توحید که با همتشون مسیر توحیدی ما را سهل الوصول تر میکنن
سلام به همه شاگردان ممتاز این مکتب
سلام به خواهر توحیدی ام سعیده خانم، که این روزها فقط میتونم بگم در حال تبدیل شدن به وَاصْطَنَعتُکَ لِنَفسی هستید
یه استاد داشتیم تو دوره دکتری، خدا حفظش کنه، همه ش میگفت موسی پیامبر بی سیم به دست خداست میگفت شروع فیلمنامه موسی در قرآن به کارگردانی خدا از سوره طه هست میگفت ببینید چقد خدا و موسی رابطه شون قشنگه و کلی برامون از زیباییهای این داستان موسی میگفت و ما همینطور میخکوب میشدیم
حالا بعد از گذشت سه سال از دوره مقدس دکتریم که اونم هدایتی از طرف خدا بود الان وارد کلاسهای آموزشی مقدس استادِ جان، استاد عباس منش شدم
به عینه دارم مصداق آیه واصطنعتک لنفسی را برای استاد و خانم شایسته و شما و دیگر شاگردان ممتاز این مکتب میبینم… چه خوش سعادتی نصیبتان شده
همانا من، فقط من پروردگار تو هستم پس کفش‌هایت را در بیاور تو در سرزمین مقدس طوی هستی
وَاَنَا اخْتُرتَکَ فَاستَمَع لِمَا یُوحی(طه13)
و من تو را انتخاب کردم پس گوش بده به آنچه به تو وحی میشود
از خودم میپرسم:
آیا ارتباطی بین آیات و مسیر ما وجود نداره؟
آیا در سرزمین و مسیر مقدس توحید گام بر نمی داریم؟
آیا قبل از این مسیر، در تاریکی محض نبودیم و خدا هدایتمان نکرد به سرزمین مقدس طُوی؟ (وَوَجَدَکَ ضالًّا فَهَدی)
آیا نباید کفش‌ها و پلیدیها و نا زیباییها را از خود دور کنیم و فقط به او توجه کنیم تا مثل موسی شویم و برسیم به جایی که( و اَنَا اختَرْتُکَ فَاسْتَمِع لِمَا یٌوحی)
خواهر توحیدی من
خدا را هزاران بار شکر که از هدایت‌های شما انرژی میگیرم و حضور خدا را بیشتر لمس میکنم
امیدوارم بتونم این روشنایی مسیر را بیشتر و بیشتر ببینم
چقدر از پاسختون به کامنتم انرژی گرفتم، از شمایی که چقدر زیبا حضور خدا را در زندگیتون لمس میکنید و چقدر این زندگی خدایی دلچسبه
در مکتبی که خداوند مشعل توحید را به دست استاد عباس منش می‌دهد باید تربیت یافتگانی چون خانم شایسته و شما و سید علی ها و اسد الله ها و نفیسه ها وحمیدها و.. شاگرد اول باشند
سلام و درود و رحمت و برکت وتوحید بینهایت به دوستان عزیزم آقا مجید گرانقدر و سعیده جان عزیزم که این روزها تمرکزی تر و پر قدرت تر کامنتها و آگاهی ها زیبای قرآنی از کلام زیبا و بینظیر شما هست رو دنبال میکنم و کمک میخواهم از صبر و صلات در این آزمون الهی و این چالش الهی که میدانم خیر مطلق هست و من تسلیمم تسلیمم تسلیمم
چقدر این کامنت و کامنتهای شما برای من نشانه بود و چقدر زیبا پروردگارم هدایتم کرد و آسان و من چقدر نشانه ها میبینم
بینهایت سپاسگزارم
بینهایت قدر دانم
بینهایت تحسین میکنم
بینهایت سپاسگزار الله درخشان عزیزم هستم برای بودن در این مدار در این مسیر در این فرکانس و برای درک چنین لحظه ای…
الهی صد هزاران بار سپاس پروردگارم…
همه از قدرت و لطف و عنایت شماست برای این همه درک و رشد و آگاهی و کامنتهای زیبای درخشان دوستانم
((خود این مسیر شما یک دوره عملی و آموزشی بوده و هست برای ما ، تا هم نتیجه صبر شما که اوج احترام به حکمت خداوند هست را ببینیم هم نتیجه حفظ حال خوب و لذت بردن از شرایطتون را ببینیم هم نتیجه ایمان به خدا را ببینیم هم قدرت نمایی و سرعت خدا در اجابت خواسته های شما را …))
چقدر این قسمت از کامنت مخصوص حال الان من بود من با تمام وجودم سپاسگزارم و هرلحظه بیشتر قدر دان تر هستم و خواهم بود برای این مسیر و این آگاهی ها و این کلام های مقدس زیبای توحیدی نورانی شما…
صبر اوج احترام به حکمت خداست
پس به حکم پروردگارت صبر کن
خداوند با صابرین است
از صبر و صلات کمک بگیرید
صبر قدرت است
صبر احترام است
صبر حکمت است
صبر یعنی بزرگی ظرفیت
صبر یعنی اتصالی داعمی داشتن با پروردگار و اطمینان قلبی…
اول خدا را سپاسگزارم که نشانه های شما را در کامنت من قرار داد دوم از حسن التفات شما به اینجانب سپاسگزارم
امیدوارم همیشه دلتون شاد باشه و قلبتون پر از نور هدایت الهی باشه
اگر اشتباه نکنم واژه صبر 69 بار در قرآن تکرار شده و بی شک یکی از کلیدی ترین واژه ها و ابزارهای قرآنی است
اما…
واقعا چه چیزی در درون این صبر نهفته هست که:
از آن باید کمک گرفت
مدد الهی را در پی دارد
گزندی از دشمن نمیرسد
رستگاری الهی را دارد
زمین میراث صابران خواهد بود
خداوند همراه با صابران است
پاداش و اجر بزرگ همراه دارد
صبر کنندگان، دو برابر نسبت به دیگران از خدا پاداش دریافت میکنند
موجب جلوگیری از زیان است
و بسیار موارد دیگری که مجال گفتنش نیست
اما آن صبری اوج احترام به حکمت خداوند هست و موجب رسیدن به این درجات میشود که جمیل باشد ( فصبر جمیل/ فاصبر صبرا جمیلا) و توام با توجه همراه باشد (استعینوا بالصبر و الصلوه)
امیدوارم خداوند لذت و قدرت رسیدن به صبر را به ما عطا کنه
یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقواالله لعلکم تفلحون
درود بینهایت الله و رحمت و برکت بینهایت الله به شما آقا مجید گرانقدر و ارزشمند
امیدوارم هرکجا این جهان زیبا ک هستید پر از برکت توحید حال خوب سلامتی و روزی بینهایت باشید رزق بغیررر الحساب…
الهی صد هزاران بار سپاس.
بینهایت سپاسگزارم بابت این کامنت زیبا و اگاهی های زیبا و بینظیر و جملات زیبا و بینظیر راجب صبر…
قبل از اینکه نقطه ی آبی زیبا رو ببینم و این کامنت رو مطالعه کنم در کنار مادر عزیزم بودم و داشتم در ذهنم مرور میکردم که عاطفه از صبر و صلات کمک بگیر و پر قدرت تر از روزهای اولی ک وارد سایت شدی جهاد کن و متمرکز باش بلکه پروردگار بر تو بیشتر بیفزاید و به اتصال قوی تر و حال خوب بهتری برسی…
درست است ک شرایطم سخت است و در کنار عزیزدلم مادرم فرشته ی نازنینم روزهای بیماری اش را سپری میکنیم اما من متعهدم به این مسیر به توحید متعهدم به خودم به خدا و رسالت مقدسم
من متعهدم ک تلاش کنم تسلیم باشیم و ابراهیم باشم…
پس به حکم پروردگارت صبر کن
صبر اوج احترام به حکمت الله هست
خداوند با صابرین است
خداوند عاشق صابرین است…
الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا…
پس بشارت بده به صابرین ک صلات و توجه و رحمت الله به آنان خواهد بود…
صبر صبر صبر کلید واژه ی این روزهای زندگی من…
صبری جمیل برای درک بهتر زیباتر توحید و حکمت اتفاقات و تضادها و رشد کردن ها…
سعیده جان.الله اکبر از این قانون بدون تغییر الهی!که چقدر دقیق داره همچی رو سر جای درستش قرار میده.
سعیده جان..بعد یه یه هفته پر فشار کنترل ذهنی و غلبه بر ترسی که سالها در درون من بود…و هفته جدیدمو با تمرینی سفت سخت برای شکستن..سالها احساس بد در شرایط ناحالب…
که احساس کردم هنوز خرده هایی از اون تو درونم داره عجله میکنه برای هدفهاییم.
و امروز اولین روزمه که بازم با مدار بالاتر دارم میتازم بهش..تا بتونم همه چی رو سر جای درستش قرار بدم.
سعیده جان.این کامت زیباتون و اون لحظه ایی که تو شرایط سختی توی icu داشتین رو…ولی تونستیم ارامشتونو حفظ کنید…
و تونستین با این تضادها راه بیایین و اتفاقات خوب رو تو دلش بیاریید بیرون.
همه اینها رو خدادند داره مدام امروز پشت سر هم میفرسته…
که فکر نکن الان تو چه وضعیتی هستی..شاید از نظر ظاهری هیچی معلوم نیست..ولی از درون قوی شدی..کاری به کار دیگران نداشته باش.ادامه بده!
نباید کم بیاری.کاری کن تا احساست تو همین وضعیت خوب باشه.
خداوند میگه مدام سپاسگزار من باش و مدام روی خودت کار کن..
و ناگفتنه نمونه امروز سوره ضحی ‘،مهر محکمی بر قلبم زد…که در بیین تضادهایم قوی باشم استقامت داشته باشم.زندگی دنیا فریبم ندهد…زندگی آخرت برام بهتر پایدارتر هست..ادامه بدم..
انشالله منم تو مداری قرار بگیریم که اینروزایی که دارم کنترلذهن میکنمو،تحسین کنم .و سپاسگزار خداوند باشم که به من این درس بزرگ رو داد…
و قدردان اون اتفاقات بعد از تضادهایم باشم.!مثل شما سعیده عزیز زیبا!
پس بیام این صحبت زیبای شما رو کهبیام حال دلمو تو این شرایط عالی نگه دارم و به لطف اللهی و اموزشهای این بهشت عالی…
که ایا غمی و ترسی وجود داره؟خیر
چرا خداوند امروز بهم وعده داد..که تو را خوشنود میکنیم.
و از طریق سعیده عزیز بهم گفت….
من جهان خیر مطلقه ..هر روز داره بهتر بهتر میشه..
پس این سیکل رو داشته باشم تا خداوند کاراشو انجام بده..
من تو یکی از پیامدام تو یکی از فایلها نوشتم و اسم شما رو منشن کردم..دوست عزیزی بهش هدایت شده بود.و برام کامنت نوشت..و باز هم با پیامد ایشون دقیق در زمان و مکان مناسب باعث شد تا به من بازم یادآوری بشه!
یک موضوع جالبی که بعد از دوسال اجرای قانون در عمل بهش رسیدم اینکه،شما وقتی از نظر فیزیکی یک سری کارها رو پیگیری میکنی،ذهنت آرومتره !
سالها عادت کرده به این ندل زندگی کردن،به تقلا به دست و پا زدن..
اما وقتی میخای..با خدا تقسیم کار کنی و منتظر بمونی یه سری کارها!خدا برات انجام بده..
کنترل ذهن سخت تره!چون ذهن نمیتونه به جریانی که نمیبینه اعتماد کنه و هی ازت کار عملی میخاد…..
حالا هر چقدرم قلبت فریاد بزنه آروم باش دست و پا نزن،تقلا نکن تا کمک خدا برسه ….
به نام خدای مهربان سلام خدمت شما سرکار خانم شهریاری چند وقتی هست که پیگیر کامنت های شما هستم یعنی از اون وقتی که درگیر انتقالی بودین تا هدایت شدنتون به بخش کودکان تا اعزام ها و شیفت های سخت و آسون تا …..اخیرا که به جزیره ی زیبای کیش مهاجرت کردین و امیدوارم و مطمئنم که این مهاجرت قطعا درهایی از نعمت و ثروت و برکت رو به روی شما باز خواهد کرد انشالله و من همچنان پیگیر کامنت ها و منتظر نتایج درخشان شما هستم و خواهم بود…
و اما بعد
من کمک پرستار هستم و در یکی از بیمارستان های تهران مشغول به کار در بخش آی سی یو و تمام کامنت هایی که می‌نوشتید و از مریض ها و سی پی آر و هدنرس و …می‌گفتید رو من هم لمس کردم و برام قابل فهم بود اصلا اجازه بده کاملا برات توضیح بدم که چرا دارم اینجا و در این صفحه برات کامنت میزارم:
ببخشید یکم وقتت رو میگیرم و احتمالا کامنتم بسیار طولانی میشه و نمیدونم چرا ولی یه حسی داره بهم میگه من میگم و تو بنویس و منم میگم چشم…
خرداد ماه پارسال بود که صاحب خونه ام با لحن بدی به من گفت که من خونه ام رو بهت اجازه نمیدم و یک ماه وقت داری خونه رو تخلیه کنی اون روز و اون لحن خیلی بهم برخورد و اونجا به خودم گفتم تو چرا باید جوری زندگی کنی که اونقدر بدبخت باشی که یه آدم بیاد و به خودش اجازه بده و اینطور باهات صحبت کنه خلاصه تصمیم جدی گرفتم که زندگیم رو هرطور شده تغییر بدم زدم به کوه و بیابون و گفتم خدایا یا هدایتم میکنی یا من دیگه نمی‌خوام زندگی کنم با توجه به اجیب الدعوه الداع اذا دعان بودن الله همون لحظه به دلم انداخت که برم تو سایت و بزنم رو دکمه نشانه و این کار رو کردم و هدایت شدم به فایل معرفی دوره دوازده قدم و اونجا فهمیدم که باید این دوره رو شروع کنم و شروع کردم و در کمتر از سه ماه زندیگم کن فیکون شد…الان هم قدم نهم هستم.
شما خودت میدونی در چارت سازمانی کمک پرستار از پرستار پایین تر هست و بالطبع حقوقش هم پایین تر اما من به جایی رسیدم که هنوزم هیچکی باورش نمیشه من تونستم یه شرکت هوم کر بزنم(البته مجازی) و کلی مریض گرفتم و کلی پرسنل داشتم و منی که کرایه خونه ام رو به زور میدادم رسیدم به جایی که کرایه خونه یک ماهم رو در یک هفته می‌ساختم درآمدم از ماهی دوازده تومن حقوق بیمارستان در خرداد چهارصد و دو رسید به ماهی صد میلیون…به هرحال اتفاقاتی افتاد در مسیر کارم که فهمیدم کار هوم کر(مراقبت از بیمار در منزل)مورد علاقه من نیست و علیرغم درآمد بالایی که داشتم بیخیال شدم و کشیدم کنار و الان یکی دو ماه میشه که فقط شیفت های بیمارستانم رو میام و هرروز از خدا میخوام که هدایتم کنه به کاری که هم خودم لذت ببرم هم پول خوب بسازم و هم به جهان خدمت کنم…اما این کار یعنی پرستاری از بیمار کاریه که مورد علاقه من هست ولی اون شیوه پول ساختن رو دوست نداشتم(هوم کر) با اینکه به درآمد بالایی رسیدم به لطف خدا و به لطف آموزش های استاد ولی تصمیم گرفتم طبق آموزش ها عمل کنم و در مسیر مورد علاقه ام حرکت کنم با همه ی این تفاسیر
دیشب با این سوال که خدایا در کار من یعنی کمک پرستاری چه کاری هست یا حوزه پرستاری چکاری میتونم انجام بدم که به اون هدفم برسم و زدم روی دکمه و هدایت شدم به فایل سریال تمرکز بر نکات مثبت قسمت 5 و الله اکبر از این هدایت عالی که کاملا منطبق بر درخواستم بود و موضوع فایل این بود که درباره شرکت آی فلای بود که یه کار جدید در حوزه ی پرواز انجام داده بودند و کلا فایل درباره این بود که در کارتون یه چیزی پیدا کنید که هم برای خودتون لذت بخش باشه هم برای بقیه و هم بتونید پول خوب بسازید و هم در مسیر مورد علاقه تون حرکت کنید
خلاصه اینکه رفتم سراغ کامنت ها و اونجا یکی از دوستان از شما اسم برده بودند و منم یهو با خودم گفتم راستی چند وقته از خانم شهریاری خبر ندارم و اومدم توی پروفایل شما و شروع کردم به خواندن جدیدترین کامنت هاتون و فهمیدم که در جزیره زیبای کیش هستید و در حال طی کردن آزمون توحید…
همه ی کامنت هاتون رو خوندم و به واسطه شما دوباره وصل شدم به کامنت های سایر دوستان که در جواب شما کامنت گذاشته بودند یا شما به اون ها جواب داده بودید که در تک تک کامنت ها درس های عالی برام بود تا رسیدم به این کامنت و دلم گفت شروع به نوشتن کنم و منم انجام دادم چون اونجا که گفتید وقتی توی این محیط تونستم حس و حالم رو خوب نگه دارم دیگه ترسی از آینده هست ؟ باعث شد شاخک هام تیز بشن و آماده رهگیری نشانه ها شدم و کلی لذت بردم از اینکه شما با اون همه مسائلی که در کارمون هست تونستید حالتون رو خوب نگه دارید و منم خبر دارم از کجا به کجا رسیدید باعث شد منم به یاد بیارم اون موفقیت مالی که به دست آوردم که باعث تعجب همگان شده بود دلیلش این بود که منم داشتم از کارم لذت می‌بردم وقتی به مریض ها غذا میدادم اونقدر با لذت غذا میدادم که همه ی همکاران مسخره میکردن و یا وقتی مریض هایی که زیر دستگاه ونتیلاتور بودند و من اونا رو حموم در تخت میدادم اونقدر خوب و با عشق این کا رو انجام میدادم که هرکس به مریض نگاه میکرد لذت میبرد و باز هم عده ای بودند که میگفتن ول کن بابا مگه چقدر حقوق میگیری بدبخت و از این چرندیات و خبر نداشتند که من داشتم لذت می‌بردم و اصلا متوجه گذرزمان و… نبودم و همون حال خوب باعث شد من کلی رشد کنم در کارم و با اینکه دانشگاه نرفتم اما به جرات میگم با یک پرستار از نظر علمی و کاری برابری میکنم و گاها از بعضی ها بهتر هم هستم.
همه ی اینا رو گفتم که بگم با این کامنت شما و با اون هدایت بینظیر الله تصمیم گرفتم با قدرت و با همین حال خوب همین کار رو ادامه بدم و منتظر باشم تا خدا قدم بعدی رو بهم الهام کنه و بهم بگه که چیکار کنم ؟
باز هم از شما ممنونم که تا انتهای کامنت رو خوندی و صبوری کردی امیدوارم در سفر توحیدی ات ابراهیم وار پیش بری و سربلند بیرون بیای .
سلام به عزیزان دلم،استادان قشنگم وهمه دوستان عزیزم در این سایت توحیدی،سلام به روی ماه سعیده ی قشنگم،دوست توحیدی وباانرژیم،همیشه وقتی کامنت هاتو میخونم ذوق میکنم از قلم رسا وشیوات،خیلی توبینظیری دختر،خیلی تحسینت میکنم که به این درجه از توحیدرسیدی،تک تک کلماتی که مینویسی به قلبم نفوذمیکنه،حالم رودگرگون میکنه،دقیقا اخلاق ورفتار منم همینطوره معمولا همه بهم میگن علی بی غم،زمانهایی هم که خیلی حالم بده بوده ولی جوری خندیدم که همه گیج میشن که آیا من از لحاظ روحی سالم هستم خخخخ،چه کنم خواهر از بچگی همینطور بودم تومدرسه نمره انظباطم همیشه زیرپونزده بود،ولی اکثرمشکلاتم روباهمین خندیدن به راحتی حل کردم وپشت سرگذاشتم،واقعا دمش گرم کسی که گفت خنده برهر درد بی درمانی دواست،این رو باتمام وجودحس کردم،وقتایی که اکی نیستم به بچه هام میگم بیاین مسابقه خنده بزاریم هرکی ازته دل وقشنگتر بخنده جایزه مال اونه،باورت نمیشه سعیده جان از خنده اون ها که اینطوری رقابت میکنن چقدرمیخندم خخخخخ وحالم همون لحظه اکی میشم،الهی که همیشه حال دلت همینطور عالی باشه و همیشه لبت خندون
سعیده جونم خیلی ماهی چقدرخوشحال شدم از پاسخت،شاید باورت نشه ولی مطمئنم که میشه، لحظه ای که میخواستم برات بنویسم بهم گفته شد که امروز باسعیده عزیزم هم صحبت خواهم شد،وقتی پاسخت رو دیدم گفتم خدای من چقدرهمیشه خیلی چیزها و راحت بهمون میگی ومامتوجه نمیشیم یعنی باورنداریم که خودتی که داری باهامون حرف میزنی همیشه دوست داشتم و دارم برای همه عزیزانم در این سایت الهی بنویسم ولی مشغله های کاریم این فرصت وبهم نمیده پنج ستاره ای رو که به سعیده جانم ودوستان عزیزم میدم یعنی پنج میلیون بارتحسینشون میکنم،تصورهم کلاسی بودن هم برام خیلی شیرین بودعزیزم،بهت افتخار میکنم دخترقوی وتوحیدی،بهترین هانصیب قلب مهربونت،راستی سعیده جانم من کمدین هم هستم احساس میکنم برای خندیدن وخندوندن بدنیااومدم،ازت سپاسگزارم هزاران باررررررر
با دیدن آیات اول کامنتتون شوک شدم و دیگه نتونستم بقیه کامنت رو بخونم ، خدای من ، همین 3ساعت قبل بود که قران رو باز کردم و دقیقا این آیات از سوره حجر آمد و کلی گریه کردم ، خدایا شکرت .
یعنی از اولش که این کامنتو میخوندم، نیشم باز بود تا آخرش!
تو میدون مین احساس بد، داری خودتو خوش اخلاق و خندون نگه میداری، انشالله خدا برات خنده و شادی بیشتری بسازه!
یه فامیلی داشتیم، پرستار بود.
یه بار سر تولد پسرم مزاحمش شدیم، گفتم: نجمه، تو مادر خونده ی پسرمی! دمت گرم بخاطر زحمتات!
یه بار هم دوسال بعد، سر تولد دخترم مزاحمش شدیم، گفتم: نجمه، تو مادر خونده ی دخترمی! دمت گرم، به خاطر زحمتات!
خلاصه آنقدر بچه آوردم و دعاش کردم، که بعد بازنشستگی 20 ساله ش، ازدواج کرد و رفت کانادا! تو یه جزیره ی گرمسیری عجیبی تو اقیانوس آرام، که اصلاً بهش نمیخوره کانادا باشه! بیشتر شبیه بهشته!«
اونم همه ش می‌خندید و ریلکس بود، انگار نه انگار که وسط میدون مین بد احساسی خدمت میکنه!
البته هر سال هم هرچی داشت، تو تعطیلاتش خرج سفر میکرد: باکو، آفریقا، پاریس….
این آدم برای من نمونه بارز تجسم خلاق و اقدام برای رسیدن به خوشبختی بود…که آخرش هم اون رو محقق کرد.
امیدوارم تو هم تو بهترین بهشتای زمینی زندگی کنی، آخه توهم:
چند روز پیش داشتم تلوزیون میدیدم و بخاطر بچها زده بودم شبکه ی کودک و یه کارتون میداد که اسمش یادم نیست تو اون شخصیت اصلی یه جمله گفت که منو چند روز برد تو فکر «امید ادمو شکست ناپذیر میکنه» دیدم چقد واقعیت داره ادمی که امید داره هرگز شکست نمیخوره و امید مهم ترین چیز تو زندگی انسانه و الانم ایه ای که گذاشتی برام خیلی حرف داشت و یه نشونه بود چون قبلن چنبار این ایه رو خونده بودم و اصلا به بخش نا امید نباش دقت نکرده بودم یعنی اگر امید که همون ایمان هست داشته باشی تو سن پیری هم میتونی بچه دار بشی!
و خنده هات همیشه پابرجا باشن شخصیت و روحیت رو خیلی دوست دارم و منم لبخند اومد رو لبام بخاطر انرژی قشنگت
من هم کامنت سعیده جون رو آخر شب دیشب خونده بودم و قبل اون رفتم به یه مکانی که سر در اون مکان این جمله نوشته شده بود
روزگارت وصلِ امید باشد و بَس.
بعد چند ساعت هدایت شدم که کامنت سعیده جون و آیه ای رو که از قرآن آورده بودند رو بخونم ولی هنوز متوجه نشدم هماهنگی بین اتفاقات رو
تا اینکه هدایت شدم به کامنت پاسخ شما به سعیده جان و دیدم شما هم همچین اتفاقی رو تجربه کردی و نشانه هارو باهم مرتبط دونستی.
چقدر خوبه که ما بتونیم نشانه هارو درک کنیم به قول سمانه صوفی زبان خداوند زبان نشانه هاست
چند وقته که من در ستاره قطبی از خداوند خواستم که توانایی درک الهامات و نشانه هاش رو بهم بده و دارم تکاملی جلو میرم ولی هنوزم جا دارم که کار کنم روی خودم
همه اینها از فضل خداوند هست و کامنت تو و سعیده جان برای من یک نشانه بود خدایا شکرت
سپاسگزارم ازت عزیزم که کامنتت رو به اشتراک گذاشتی
و سپاسگزار سعیده جان هستم که همچین کامنت زیبایی رو به اشتراک گذاشت و باعث شد شما پاسخ بزاری و نشانه و درسی برای من باشه
کامنتت خوندم و لذت بردم چقدر خوب که همیشه به خودت یادآوری می کنی تو کارت از کجا به کجا رسیدی آفرین دختر تحسینت می کنم من هم تو آزمایشگاه کار می کنم از کار زیاد با عمل به قوانین خدای مهربانم من هدایت کرد به کار کم با وقت زیاد ,باید همیشه به خودم یاد آوری کنم
سعیده جان خندهات هم قابل تحسین است موفق باشی دوست خوبم
چه کامنت باحال و انرژی بخشی. اینکه توی بیمارستان کار کنی و با اون حجم از شیفت و جو بیمارستان اینطوری شاد باشی و ذهنتو کنترل کنی (به جای گله و شکایت از سخت بودن کار و شیفت های شب و…) خیلی تحسین بر انگیزه….
من واااقعا سپاسگزار تک تک پرسنل کادر درمان هستم. دمتون گرم و سپاسگزارم.
خلاصه که با کامنت زیبات لبخند بر لبم نشست و بهم انرژی دادی.
کسی که دل‌های همه را نه تنها در سایت بلکه در هر جایی که باشد و یا حتی نباشد برده است و داستان صلاتش بر سر زبانهاست وچه همزمانی زیبایی که اکنون که در حال ویرایش این متن هستم اذان ظهر به افق شهر جهانی یزد است.
دل بردی به یغما ای ترک غارتگر من
بسیار خوب عالی، نمیشود از متنی که
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
به سادگی گذشت و پانویسی به آن اضافه نکرد
سعیده و خوشبختی که با خودش و روحش نه تنها در صلح است بلکه لبیک گویان «یک دله صد دله دل یکدله کن» دلی یکی واحد احد یکتا و توحیدی دارد
پر از احساس خوب
سرشار از پیغام سروش
شادمانی و عشق و شکرگزاری وافری که چون مشک آهوی خطن، شمیم عطر دلنوازش را به آسمان دلها می پراکند و چون آهویی طناز در جنگل هزار دستان یک به یک کوه‌ها و جنگلها و دشت ها و دره ها را درمی‌نوردد و بذر مهر و عشق و دوستی و دلداری و دلدادگی را در ورای انبوه زمان و مکان می پاشد چنان که در داستان های هزار و یک شب وصفی چنین پرنده بی پروا و جاه طلبی اش را نمی‌توان یافت.
شهریاری آسمانی حورالعینی واقعی
سعیده ای که نمی تواند خودش نباشد لبخند ملیحی که ژوکوند او را ستایش می کند چنان با طراوت و روح انگیز است که نمی توان با باز شدن هیچ غنچه گلی مقایسه کرد.
راستی این انسان ،یک بشر است یا پری دریایی و یا فرشته مهربانی در شکل انسان؟!!!
مگر می شود اینهمه آگاهی عشق زیبایی شادی تناسب تقارن نظم هماهنگی احساس عالی را همه با هم یکجا و در همه جا با خود به همراه داشت؟!!!
آفرین به این نگرش فراوانی و کثرت که دایم چون مرواریدی در صدف خویشتن خویش در حال تکثیر و تکامل است.
مرحبا آفرین احسنت ماشاءالله و هزاران هزار تحسین تمجید از اینهمه توان انرژی ژرف که ناشی از تفکری ژرف و عمیق که چون غواصی در اقیانوس بی‌کران هستی و کائنات خداوند در جستجوی شکار شاه ماهی و فلس‌های براق است و به خوبی بوی زیبایی و احساس خوب و شادی را حس می کند.
بهروزی،موفقیت شادکامی و شاد باش اینجانب را پذیراباشید باشد تا بماند به یادگار
ارادتمند محسن فصاحت مهر1403
تقدیم به دوست گرامی سرکار خانم سعیده شهریاری والاگهر با آرزوی سلامتی برای خانواده محترمتان و فرزندان دسته گل شما.
امروز مساله ای ذهنم را درگیر کرده بود هدایت خواستم از قرآن و آیه های که شما در کامنت تون نوشتید برام آورد و من چیزی برداشت نکردم برای حل مساله ام و‌بعد گفتم از سایت کمک بگیرم برای نشانه هدایتی امروزم که این صفحه باز شد . و شوکه شدم وقتی دیدم شما دقیقا تو همین فایل نشانه من همون آیات قرآن را نوشتید که چن لحظه قبل خدا هدایتی برام اورد. نمیدونم چه پیامی در پس این نشانه و‌آیات برای من وجود داره ولی از خدا میخام قلبم باز کنه تا هدایتش را درک کنم وبه آنچه میفهمم عمل کنم.
اولین درسی که از این فایل گرفتم این بود که شما هر لحظه در حال صلات هستید یعنی وقتی می گید من ماشین را تمیز می کنم که ازش سپاسگزاری کنم دارید صلات می کنید چون بیان می کنید و در دلتون به این نیت قشنگ ماشین تون را می شویید.اینکه می گید من این خرید را از این شرکت موفق می کنم که کمکی کرده باشم و … نشان می ده که شما هر لحظه دارید از خداوندی که به ما نعمت می ده از نعمتهایش به روشهای مختلف سپاسگزاری می کنید و چه معنی زیباتر از این که هر لحظه در حال صلات هستید
درس دوم من این بود که شما اول که خواستید به کویر بروید انتخابتون این بود پابرهنه بروید و گفتید چرا ما اولین نفر نباشیم و این را تست کردید ولی وقتی رسیدید به زمانی که نیاز بود کفش پایتان باشد خیلی راحت برگشتید و گفتید گرمای شنها زیاد است و از اینجا به بعد باید کفش پامون باشه حتی مریم جان کفش جلو بسته پاشون کردند و گفتند اینجوری راحت ترند و جالب بود که خیلی راحت از تصمیمتون برگشتید و نگفتید که حالا که گفتم تا ته اش برم
بلکه لذت را انتخاب کردید اولش پابرهنه لذت می بردید و دیدید که اگر ادامه بدهید لذت نمی برید شجاعانه اعلام کردید که باید کفش پاتون کنید
خیلی درس داره برای ماها که همیشه به لذت فکر کنیم که اگر الان لذت نمی برم می تونم راهم را عوض کنم نگم نه این راه را انتخاب کردم جلوی دوربین گفتم همه شنیدند بقیه چی فکر می کنند بلکه به این فکر کنیم الان من از چی لذت می برم و چی برای من کاربردی تر است
و این بیشتر بهم نشون داد که شما سبک شخصی خودتون را دارید و اصلا از قضاوت دیگران نمی ترسید
مثلا الان شما از بودن در تراک کمپر لذت می برید ولی دلیل نمی شود همه شاگردان شما هم از این نوع سفر کردن لذت ببرند و برای اینکه خودشون را شبیه شما کنند و مثل شما فکر کنند راه هایی بروند که لذت نمی برند
مثلا وقتی مریم جون در فایل قبلی گفتند که اهل آرایش بودند و در اولین سفر وقتی شما با این صحنه مواجه شدید نگفتید که ایشان را تغییر می دهید گفتید اگر ایشون این روش را داشته باشند با ایشان به سفر نمی روید و خیلی برام جالب بود که حتی بیان هم نکردید که این نوع کارها را دوست ندارید و اجازه دادید جهان فرکانس شما را بگیرد و فرد همراه شما خودبخود تغییر کند و من این درس را گرفتم که وقتی شما با خودتون هماهنگ هستید لاجرم فردی که در کنار شماست با شما هماهنگ می شود بدون دعوا و درگیری
و اینها کلماتی هستند که شما در دوره ها می گویید و ما در عمل می فهمیم که منظور شما چیست
و اینکه هر دوی شما نظر خودتان را دارید و اصلا اعمال نظر نمی کنید این برایم ستودنی است
و شما خیلی راحت راه رفتنتان را در کویر توضیح می دهید چون ما لر هستیم می توانیم و اصلا به مریم جان اصرار نمی کنید و حتی از ایشون سپاسگزاری کردید که صندل هایتان را برای شما آورده است
ممنون که همیشه خیلی کاربردی نکات را در سفرهایتان به ما آموزش می دهید و خدا را شاکرم که در این سفرها انگار دارم دوره ها را تکرار می کنم هم از بودن در سفر با شما لذت می برم و کلی برام خاطره درست می شه و به تجسم هام اضافه می شه هم کلی درس کاربردی یاد می گیرم و انگار دوره ها را دارم عملی مرور می کنم.
راستش را بخوای موقع نوشتن این کامنت اینقدر با خودم و خداوند هماهنگ بودم که نتیجه اش این شد که شما خواندید
و واقعا با هدایت خداوند این نکات در کامنتم آمد
و همیشه در این مدت رسیدم هر وقت با خودم هماهنگ بودم همه چیز برام زیبا شده
و چون این را در استاد دیدم که برعکس کاری که همیشه ما می کنیم رفتار کردند و این جمله طلایی را گفتند که با این شرایط با ایشون نمی رن سفر
و واقعا وقتی در دوره ها ایشون می گن لازم نیست خودت را با فرد هماهنگ کنی چون اگه هماهنگ کنی اون هماهنگی بیشتر می خواد و هر چی هماهنگ بشی با اون باز هم از تون می خواد هماهنگ تر بشی ولی وقتی با خودت هماهنگی جهان اون فرد را با تو هماهنگ می کنه
و چون من همیشه خودم را با دیگران هماهنگ می کردم و نتیجه اش این بود که آنها از من می خواستند که هماهنگی بیشتر داشته باشم و هیچ وقت از من راضی نبودند ولی از زمانی که این درس را از استاد گرفتم و سعی کردم با خودم هماهنگ باشم بیشتر
نتایجم فرق کرد واقعا به این رسیدم قانون جهان اینه که تو باید با خودت و منبع هماهنگ باشی بقیه کارها را جهان انجام می ده
امیدوارم همیشه هدایت بشیم به هماهنگی بیشتر با خودمون و منبع لایزال الهی
که وقتی هماهنگ می شی می بینی که آسون می شی برای آسونی ها و انگار تمام قانونهای جهان باهات هماهنگ می شن
در حالیکه چیز دیگه تو زندگی به ما یاد دادند که اون چیزی باش که دیگران می خوان دل به دل دیگران بده حتی اگه اذیت بشی دلخواه دیگران رفتار کن تا ازت راضی باشن
ولی من الان به این نتیجه رسیدم وقتی هماهنگی با خودت و خدای خودت انگار محبوب می شی بدون اینکه کاری بکنی
مرضیه جان از اینکه این کامنت را نوشتی سپاس گزارم، کار ارزشمندیه
سلام
چندتا نکته قشنگ گفتی، قشنگ ریززز هاا که از چشم من تو نگاه اول پنهون موندن، همینه ویژگی مثبت کامنت خواندن، تورا با زاویه‌های مختلف یک چیز آشنا میکنه. .
درس دومی که نوشتی دقیقا انعطاف پذیری را رسوندی که استاد پابرهنه اول میخواستند ولی بعد دیدند گرمه و داستان داستان لذت بردن، خب اگر پای حرف قبلیش بایسته زجر میکشه پس اقا چرا که دمپایی باشه استفاده میکنیم.
خیلی وقتا نمیدونم تو رفتار خودمو میبینم البته خیلی کم دیدم از خودم چیزی به نام غرور را ولی خب چقدر اشتباهه اینکه فراموش کنی داستان اصلی را: لذت بردن .
درس بعدی که از چشم من پنهون موند، در مورد آرایش کردن و این حرف که اجازه داد استاد جهان فرکانسش را بگیره تا حرف، فوق العاده بود.
برام ارزشمنده که دوستانی که من همیشه از کامنتاشون درس گرفتم
برام کامنت گذاشتند
ممنون که اینقدر به نکات دقت کردید و تحسین کردید
من این شیوه نگریستن را هم در این سایت یاد گرفتم
که همیشه سعی کنم از زاویه دیگر هم به موضوعات نگاه کنم
و دقیقا همش دنبال نشونه های عمل به دوره ها در رفتار استاد هستم
جاهایی که می بینم همون رفتار را که در دوره هاشون بیان می کنند
را انجام می دهند واقعا خوشحال می شم چون برام منطقی می شه
چون من خودم آدمی بودم که همیشه دوست داشتم با حرف زدنم دیگران را تغییر بدهم
یا خودم را به خاطر دیگران تغییر بدهم بدون اینکه برام منطقی باشه و صرفا برای شادی فرد مقابلم
ولی از استاد یاد گرفتم که همیشه سبک شخصی خودم را داشته باشم
و نخوام دیگران را تغییر بدهم و اینو بسپرم به جهان
و واقعا رسیدم که به اینکه جهان چقدر خوب فرکانست را می گیره و شرایط را دلخواه تو می کنه البته اگر دقیقا مثل استاد بگی با این شرایط من با ایشون سفر نمی رم ایشون انتخاب من هست ولی در سفر نه با این شرایط
ولی من همیشه خودم برای اینکه با اون فرد باشم شرایط نادلخواه را تحمل می کردم و می گفتم خوب نمی شه که همه چی هماهنگ باشه
ولی دیدم که استاد فرکانس می فرستند و در این فرکانس خواسته شون را می گن و دیگه به ناخواسته توجه نمی کنند
و من طبق دوره ها و قانون تضاد دقیقا این مورد را خیلی امتحان کردم و جواب گرفتم و فقط با دیدن تضاد، به ناخواسته توجه نکردم و خواسته ام را گفتم و به خواسته ام توجه کردم و دقیقا همون اتفاق افتاد جهان منو به خواسته ام رسوند بدون دعوا و درگیری و حتی صحبت به همین آسانی و راحتی و قانون جهان همینه
دوست خوبم ممنونم که نکات را اینقدر واضح و دقیق نوشتی، ممنونم که با نگاه زیبات ما رو هم در زیبا بین بودن شریک کردی .
دوماهی میشه که به خاطر کاری که شروع کردم و متمرکز بودم زیاد وقت نداشتم کامنت بخونم و بنویسم ولی روحم پرواز میکرد انگار برای خوندن کامنت ها و با بچه های سایت بودن برای هم فرکانس شدن با این آگاهی ها ، هرچند که وقتی مشغول کارم بودم تمام آموزه های استاد واسم به چالش کشیده شد و خداروشکر تونستم از پس همشون بربیام با ایمان به خدا و با توحیدی عمل کردن م .
خدایا شکرت بابت این مسیر الهی ، این دنیای پر از عدالت و عشق
سپاسگزارم بابت توجه تون به شیوه نگارش و دیدن نکات مثبت در کامنت من
مطمئنا شما هم خودتان فردی ارزشمند و محترم هستید که این نکات را درک می کنید که در شیوه نگارشتان هم مشخص است و نشانه اش این است که در این سایت توحیدی هستید
خدا را شاکرم که چنین افراد ارزشمندی به کامنت من پاسخ دادند
امیدوارم که همیشه سلامت و شاد باشید دوست گرانقدر من
کامنت شما رو خوندم و چقدر زیبا و ریز بینانه همه چیزو توضیح دادن
واقعا دیدن شاگرداتی مثل شما باعث سراسر خوشحالی برای استاد و وقتی من به عنوان کسی که تصمیاتی در روند کاری خودم دارم و افرادی رو میخوام توی کارم داشته باشم که مثل شاگردان استاد عزیز اینقدر باهوش و ریز بینن ،قوت قلبی برای منه و باعث درخواستهای جدیدی از طرف من به این دنیاست که مثل شماها رو به زندگی من دعوت کنه
نکات زیادی رو گفتین که من فقط انگار تماشا کردم و اصلا بهشون دقت نکردم
اینکه استاد عزیز در فاسل قبلی حتی در مورد اینکه خانوم شایسته آرایش میکرد و این برخلاف چیزی بود که استاد مد نظر داشت ،اما هیچ واکنشی به عوامل بیرونی نداشت و فقط فرکانسی که دوسداشت به دنیا داد و خانوم شایشته عزیز هم بخاطر مداری که داشت خودش تغییر کرد و این نکته خیلی برای من جذاب بود .
نکته بعدی که گفتین که استاد برخلاف تصمیمی که گرفت و شروع به پیاده روی کردن کرد بدون کفش و بعدشم بدون هیچ مقاومتی دوباره کفش پوشید و این نشانه عزت نفس استاد هستش و قضاوت اصلا براش مهم نبود از طرف ما که بیننده بودیم ،این نکته هم حک شده توی ذهن من
نکته بعدی که گفتین و من خودم به شخصه یکم درگیرش بودم این بود که ما قرار نیست هر چیزی که استاد خوشش میاد ما هم خوشمون بباد و هر کس سبک شخصی خودشو داره ..من عاشق آر وی هستم و همیشه از خدا میخواستمش تجسمش میکرد ولی از وقتی تراکممر استاد خریدن همش ذهنم درکیر بود یعنی من آر وی نخرم و این نشون میده مقاومت داشتم و باید بیشتر روی سبک شخصی خودم کار کنم
سپاسگزارم دوست عزیزم بابت این همه نکته و این همه دقت
سپاسگزارم از شما استاد عزیز و خانوم شایسته دوسداشتنی و مهربان
خدا را سپاسگزارم که دوستانی دارم که اینگونه توجه به نکات مثبت بالایی دارند و حال خوبشان باعث ایجاد حال خوب بیشتر می شود
سپاسگزارم که من را جزو شاگردان باهوش و تیزبین استاد قرار دادید این برایم ارزشمند است
و مطمئنا شما هم که این نکات مورد توجهتان قرار گرفته در دسته شاگردان تیزبین و باهوش هستید وگرنه می توانستید بگذرید و توجه نکنید
البته ما هم در این سایت آموخته ایم که شیوه نگاهمون را تغییر بدهیم اول از همه ماجراها را از زاویه دید مثبت ببینیم و بعد نگاه کنیم که این مجموعه رفتار چه درسی برای من دارد
نکاتی که من توجه کردم به این علت بود که پاشنه آشیل خودم بود راضی نگه داشتن دیگران و عمل کردن به شیوه دلخواه دیگران
من همیشه دنبال این هستم که دلیل نتایج استاد چیست؟
و هر بار به این می رسم که ایشون با خودشون و منبع هماهنگ هستند و جهان چاره ای ندارد که خواسته های ایشون را اجرا کند به این دلیل که هر تضادی می بینند سریع روی خواسته شان تمرکز می کنند نه ناخواسته
هر چقدر اون فرد عزیز باشد براشون ولی می گن این رفتار ناخواسته است و هیچ نمی خوان فرد را تغییر بدن یا خودشون تغییر کنند بلکه فوری می گن خواسته شون را می گن که با این شرایط من با ایشون سفر نمی رم نمی گن ایشون را دوست ندارند یا انتخابشون نیست بلکه فقط در این قسمت با ایشون هماهنگ نیستند
و به جای اینکه از خواستشون صرف نظر کنند خیلی قاطع فرکانس اینو می فرستند که خواسته شون اینه که همراه ایشون در سفر راحت تر باشند همین اگر ایشون هماهنگ بشن اکی باهاشون می رن سفر اگر ایشون هماهنگ نشن خودشون تنها سفر می روند همین
ولی اگر من بودم حرص می خورردم می خواستم ایشون را راهنمایی کنم یا غر بزنم …
بنابراین نه تنها نتیجه نمی گرفتم باز جهان ناهماهنگی بیشتر به من نشان می داد
و نکته بعدی در مورد تراک کمپر این است که استاد آروی را امتحان کردند و بعد رسیدند به اینکه بیشتر دوست دارند راحت تر سفر کنند و بتونند هر جایی کمپ کنند این براشون مهم تر بود تا فضای راحت و لاکچری آروی
و مهم اینه که ایشون به خواسته شون رسیدند و بعد گفتند نه اینو نمی خوان و چیز دیگری را می خوان
به قول استاد مهم اینه که ما به خواسته مون برسیم و بعد ببینیم اینو می خواهیم یا نه اگر نخواستیم شجاعانه راه دیگری را انتخاب کنیم
مهم اینه که یاد گرفتیم که چطور به خواسته هامون برسیم
باز هم از شما دوست عزیز بسیار سپاسگزارم بابت توجه تان
خدا رو شکر بابت همه نعمت ها و موهبتهای که به جمع ما عنایت کرده،
از شما خیلی سپاسگزارم که آگاهی های که در یافت کردید رو با ما هم به اشتراک گذاشتید.به راستی اجرای درست قوانین خداوند تنها راه رسیدن به سعادت در دو دنیا است، در پناه آلله یکتا شاد، سالم، خوشبخت، ثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشی، آمین
چقدر این کامنت شما خوبه،خیلی منو به فکر فرو برد‌وقتی این همه دقت شما رو در سبک شخصی استاد ،آموزه ها و هماهنگیش با قوانین میبینم،خیلی عالی اشاره کردی که شکرگزاری فقط این نیست که رو به آسمون کنی و بگردی دنبال خدا در بک جا یا چیز خاصی و بگی شکرت!
با خوندن کامنت شما فهمیدم که چقدر عالی میتونه انسان شکرگزار باشه،دویاره به خرکات استاد و رفتارشون با جهان اطرافشون جلوی چشمم اومد،اگه هر چیزی که در زندگیمونه رو انرژی بنام خدا میبینیم پس از هر چیزی که بهمون احساس خوبی میده سپاسگزاری میکنیم و در واقع از خدا تشکر میکنیم ،چقدر مفهوم قشنگی!
نکته بعدی که یاداوری کردین اینه که استاد تا هر وقت لذت میبرن به اون کار ادامه میدن مثال راه رفتن با پای برهنه در صحرا!
اینم خیلی درس داشت که من با کامنت شما و دقت نظرتون فهمیدم!
بیاد آوردم وقتایی که میرم باشگاه و برای اینکه کارو درست انجام داده باشم بعضی حرکات رو سه ست و با تعداد مشخص میزنم درحالیکه واقعا گاهی ست آخرش رو با اذیت و احساس ناخوشایند میزنم که فقط کارو انجام بدم،الان فهمیدم درستی کار در لذتیه که ازون کار میبرم،در احساس خوب و شادی و شعفیه که برام ایجاد میکنه،زورکی هیچ کاری جواب نمیده!
ممنونم از اینکه نگاه قشنگتونو با ما به اشتراک گذاشتین،منتظر کامنتای زیباتون هستم
بله من سعی می کنم ردپای قوانین را در زندگی استاد و کامنت بچه ها پیدا کنم تا ایمانم قوی تر شود و این فایل برای من خیلی درس داشت
چون همیشه می دیدم که استاد بابت سپاسگزاری از تیم شهرشون، یا یک شرکت خرید می کردند یا وسایلشون را خودشون تمیز می کردند و همیشه با وسایلشون با احترام برخورد می کنند
برای همین این نکته برام بولد شد که آنهایی که همیشه در صلات هستند مثل استاد هستند
و منم خیلی دوست دارم که همه کارهام را با عشق انجام بدم چون اینو هم صلات می دونم
در مورد لذت هم من هم مثل شما کلاس شنا که می رفتم همش دنبال یادگیری بودم که این دفعه یک چیز جدید یاد بگیرم و هی بخودم فشار می آوردم بعد از دیدن فایل استاد وقتی رفتم شنا با خودم گفتم می خوام برم لذت ببرم و اونروز شنایی که برام سخت بود را خیلی راحت یاد گرفتم و چند تا مدل شنای دیگر هم کنارش یاد گرفتم و بعد گفتم چه جالب من امروز اومده بودم لذت ببرم ولی جالبه همین لذت بردن بهم کمک که یادگیری ام بالا بره
و تازه فهمیدم هدف از از زندگی در این دنیا لذت بردنه و ما اگه مسیر زندگی را سخت نکنیم همه چی را به هدایت خدا بسپاریم و به قول استاد از سر راه خدا کنار بریم می بینیم همه چی همونقدر آسون و قشنگ برامون اتفاق می افته که قبلا با تقلا اتفاق نمی افتاد
از خوندن کامنتتون لذت بردم ، به نکات کلیدی عالی اشاره کردید.
درس هایی که گرفتید رو خیلی خوب بیان کردید.
واقعا سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت دیدن عملی دوره های استاد هست.
روش سپاسگزاری استاد از هر چیزی و هر فردی واقعا ستودنی است و اینکه بتونیم ما هم مثل استاد عمل کنیم.
(درس داره برای ماها که همیشه به لذت فکر کنیم که اگر الان لذت نمی برم می تونم راهم را عوض کنم نگم نه این راه را انتخاب کردم جلوی دوربین گفتم همه شنیدند بقیه چی فکر می کنند)
این جمله تون عالی بود.
موقع خوندن کامنتتون که یکسری تغییرات خودم هم پی بردم و خیلی حس خوبی داشت.
من که همیشه کمالگرایی دارم و بهبودهای کوچیک رو کم میبینم دیدن این تغییرات عالیه.
برام جالب بود من این کامنت را تقریبا یک سال پیش نوشتم و الان که شما پیام دادید دوباره خواندم و واقعا یاد اون روز افتادم که تو چه فرکانس خوبی بودم و این کامنت را با الهام خدا نوشتم و فقط برای خودم نوشتم که یادم باشه این درسها را و یادمه همون روز از بازخورد دوستان سایت خیلی متعجب شدم و اصلا فکرش را نمی کردم
و این پیام را برام داشت که وقتی کلام خدا را به زبان جاری کنی همه اون را می شنوند
و انگار این پیام برای خودم باز یادآوری نکات و درسهای این فایل را داشت
مرضیه خانم چقدرلذت بردم ازکامنت زیبای شما من هنوزفایل تصویری روندیدم ولی اینقدر کامنت شما جامع وکامل بود که تمام صحنه هاواسم تجسم شد چند موردی که بهش اشاره کردید همش جواب سوالات من بود که یجورایی مربوط به شغلم میشه اینکه اگه یجای کار میبینی باید روشتو یا حرفتو تغیر بدی تغیر بده جالبه جواب دوستان به کامنت شماراهم که خواندم همگی به این موارد اشاره کرده بودن
اینکه وقتی حرفی زدی و رسیدی به اینکه الان شرایط تغییر کرده باید طبق شرایط عمل کنی مثل ایده هایی که خدا بهمون الهام می کنه بستگی که تو فرکانسی هستیم ایده ها تغییر می کنه و باید همیشه بتوانیم طبق شرایط زمان و فرکانسمان پیش برویم
مثل استاد که یک زمانی تبلیغ می کردند ولی وقتی مدارشان بالاتر رفت به این آگاهی رسیدند که نیاز به تبلیغ ندارند.
چه زود روز 75 ام از سفر کردنم با کوله گذشت و چه زود منم شیفته خدا و این مسیر روحانیش شدم…
چند روز پیش که شبکه های اجتماعی و یوتیوب رو شروع کردم راستیتش ته دلم اونقدر محکم نبود که این راهه منه ولی چون یاد گرفته بودم که باید پا در مسیری بزاری خدا باهت صحبت می کنه دیدم چه قدر زیبا همین رفتار برای ضبظ اتفاقات مثبت و زیبایی ها جوری زندگی من رو قشنگ تر کرد که قابل درک برام نبود و نیست!
وقتی یاد میگیری آهسته از زیبایی ها فیلم بگیری و هر روز چند ساعتی حتی 30 دقیقه در طبیعت قدم بزنی که سوژه زیبایی پیدا کنی، هدفت پیدا کردن سوژست ولی چون دلت رو به خدا قبلش وصل کردی بیشتری عاشق خدا میشی و بعضی وقت ها یادت میره فیلم بگیری!
این روزا بیشتر دارم باورهام رو تست می کنم و بررسی می کنم که واقعا فضای مجازی چیه و چه روندی داره و مردم چه شکلی فکر می کنن و ساده شدش این شد که هر ویدئویی که برای دلم میگیرم بیشتر بازخورد میگیره و هر ویدئویی که برای نگاه مردمه اصلا دیده نمیشه!
مثلا امروز که در کوهستان های سوئیس ترکیه قدم میزدم (منطقه Hamsiköy) همینطوری برای خودم راه می رفتم و با خدا خودم صحبت می کردم حسی یه دوبیتی از باباطاهر اومد بر لبم گفتم با همون صدایی که برای خودم می خونم فیلم میگیرم از این مسیر میزارم!
و واقعا انتظاری هم نداشتم که محتوای خفنی بشه ولی همین محتوا تبدیل شد به پر بازدید ترین محتوای من و این درس ساده بهم نشون داد که وقتی کار برای خدا باشه به هیچ وجه ابتر نمی مونه!
وقتی دیروز رفتم تو دل طبیعت و شاید نزدیک 1.5 ساعت تو جنگل روندم هعی رفتیم بالا تر و بالاتر تا رسیدیم به سرسبزی قله جایی که دقیقا مثل آلپ زیبا بود و پایین دستش پر از جنگل!
با خودم گفت خدایا اگر این واقعیه پس اونایی که دیدم چی بودن؟!
انقدر این دنیا زیباست و انقدر زیبایی های عجیبی داره که تصمیم گرفتم فرمون زندگیم رو بچرخونم به سمت بیشتر سفر کردم و همه جارو دیدن!
تا جایی که میشه ثابت نباشم و در حرکت باشم، خدا خودش همه چیز رو حل می کنم و ایمان دارم راه های زیبایی میزاره سر راهم
اگر شاقول خوشبختی زندگیم یعنی حال خوب، خب حال خوب من وقتیه که حرکت بکنم و جاهای جدید رو ببینم چون باعث میشه روحم لطیف بشه و بیشتر خدارو بشناسم!
وقتی توی ابر تنفس کردم….
وقتی تو دل تابستون دمای 10 درجه رو چشیدم
وقتی باد نرم به گونه هام می خوره و چهرم رو بشاش می کنه چرا ازش غافل باشم؟!
تا اینجا من این نقاط رو پیدا کردم یا خدا من رو آورد ؟
واقعا از به انتشار گذاشتن ویدئو لذت بردم و فهمیدم میتونم خیلی در این راه چیزهای جدیدی یاد بگیرم گرچه که حرفه ای بلد نیستم ویدئو ادیت کنم ولی چالش هایی برام ایجاد کرده که حس کنم زنده ام
حس کنم دارم حرکت می کنم و می تونم به خدا نزدیک تر بشم هر قدم
حس کنم میتونم تو این زندگی روحانی بیشتر و بیشتر خدارو درک کنم و روحم رو زیبا کنم
اگر امشب آخرین شب زندگیم باشه حداقل رستگار و شاد از دنیا رفته باشم…
چه قدر دوست دارم استاد این سبک زندگیتون رو که چراغ راهی برای من شد تا بتونم برسم به نقطه ای که آزادانه سفر کنم…
اغراق می کنم که این آزادی رو به امنیت ترجیح میدم و سعی می کنم در این مسیر هر ایده ای خدا میده تا حد توانم اجرا کنم و بازخوردشم میگیرم!
واقعا نمیدونم قرار بلاخره برنامه نویسی یاد بدم یا سبک زندگی یا اصلا هرچیزی فقط میدونم باید ادامه بدم تا ایده ها هعی برام شفاف تر بشه…
الان بزرگ ترین چیزی که میدونم اینه که یاد بگیرم چه جوری بهتر فیلم بگیرم و چه جوری ادیتش کنم اونم به شکلی که من هستم نه شکلی بقیه میگن و اینجاست که سیدعلی خوشدل و هویتش شکل میگیره!
ولی اگر از الان دنبال نگاه فالورام باشم قرار نیست زندگی بکنم که قرار مال اونا باشم.. پس از الان باید بفهمم که زندگی برکت همین لحظه ی خوشیه
با اینکه سایتم روزی نزدیک 25 هزار تا کاربر داره ولی اصلا از اون استفاده نمی کنم برای این مسیرم چون دوست دارم بچشم طعم مخاطب اومدن از سمت خدا…
طعم اینکه چه کاری قشنگ تر پیش میره اگر خدا یاریت کنه…
و به امید حضرت حق این مسیر رو حداقل 1 ماه دیگه ادامه میدم بعدش اونجا باز نگاه میکنم که دوستش دارم یا نه! اگر خوشم نیومد میرم سراغ دلم چون من قرار مثل فامیلیم خوشدل باشم دیگه پس جایی میرم که دلم خوشه :)
سلام به استادهای نازنینم، استاد عباس منش و مریم جانم.
سلام به همه ی عزیزان.
سلام یه سید علی جانِ خوشدل.
بی نهایت لذت بردم از نوشته هات سید جان.
چقدر لذت بخشه تجربه ی پیاده روی و کوهنوردی و طبیعت گردی.
من با خوندنش لذت بردم، شما با تجربه اش بی نهایت لذت بردی.
تمامِ لحظاتِ نابی که خلق کردی و داخلش بودی، نوشِ جونت.
نوشِ جانِ شما و عادله جان.
به قولِ استاد، هر کسی دقیقا جائیه که باید باشه.
شما پاداشِ شاگردی تون در کلاسِ درسِ خدا رو دارین دریافت می کنین.
بی نهایت بار نوشِ جانِ شما و همه مون باشه لحظاتِ ناب و خوشی های زندگی.
امروز هدایت شدم به کنترلِ ذهن…
یعنی تو فایلهایی که اومدن سر راهم، نوشته هام و …
کلامِ شیرین و شفاف و گنجِ استاد:
کنترل ذهن یعنی تغییر دادنِ فکر، یعنی از سمتی به ماجرا نگاه کنیم که بهمون حسِ خوبی بده. اینکه الان در وضعیتِ کنونی، با چیزهایی که دارم و چیزی که هستم چطوری فکر کنم تا حسم بهتر و بهتر شه. به عبارتی کنترلِ ذهن میشه زاویه ی دیدِ من.
زاویه ی دیدِ منه که مشخص میکنه خوشحال باشم یا ناراحت.
متوکل باشم یا بترسم.
زاویه دیدِ زیبا و امیدبخش و کمک کننده، باعث میشه حرکت کنم به سمتِ بهبودِ خودم.
زاویه ی دیدِ نازیبا، مایوسم میکنه، موتورِ بهبودمو خاموش میکنه و میرم میچسبم به کمال گرایی به جای بهبود گرایی.
کنترل ذهن یعنی: به گونه ای فکر کنم در مورد شرایطم، خودم، پیرامونم که نه بترسم نه ناراحت بشم، چقدر نقشِ زاویه ی دید اینجا پر رنگه.
من قبلا دختری بودم که گاهی مثبت بین بودم، گاهی منفی بین.
هر وقت مثبت بین بودم، چرخِ زندگیم خیلی نرم چرخیده و همه چیز گل و بلبل بوده، چون شناختی از قوانین نداشتم، فکر نمیکردم دارم تو چارچوبِ قانونِ جهان زندگی میکنم که نتایج خوب میگیرم.
و وقتی هم کنترل ذهن نداشتم، رفتم تو در و دیوار، یعنی ترس و خشم و کینه و افکار ناجور، رگباری حمله کردن بهم، به طوریکه اتفاقات شونصد سالِ پیش هم حمله کردن بهم، اتفاقاتی که ربطی به اون لحظه نداشتن، اما وقتی در رو باز میکنی به روی حس بد خب دوستانِ دیگه از اقصی نقاطِ ذهنم فرصت رو غنیمت می‌شمرند و حمله میکنن به منِ نازنین…
خب اون موقع اصلا و ابداً با مفهومی به نام کنترل ذهن آشنا نبودم، البته بعد از آشنایی با استاد و فایلهای سایت هم همچنان درک مناسبی نداشتم، تا چند ماه اخیر و به لطف خدا و گوش دادنِ روزانه ی فایلهای شریف و محشرِ استاد جانِ نازنینم، کم کم پرده ها کنار رفت و تونستم چیکه چیکه بهتر درک کنم معجزه ای به نامِ کنترلِ ذهن رو در زندگیم.
سید جان ممنونم این کامنت رو نوشتی و خوشحالم امشب تو مدار مشترک قرار گرفتم با شما و کامنتت، و دسترسیم باز شد به نوشتن…
همیشه لذت میبرم از سبکِ زندگیت.
از سیر و سلوکت.
از کشف و شهودهات.
که سخاوتمندانه به اشتراک میذاری با بقیه…
شاید ما ننویسیم همیشه، اما کامنتهای نابِ بچه ها روی همه، روی ناخوداگاهِ همه، تاثیرِ خودشو میذاره…
بارها و بارها شده تو ذهنم که گفتگو میکنم گفتم به قولِ … که میگه…
فایلها و صحبتهای استاد عباس منشِ نازنینم و مریم جانِ نازنینم، و کامنتهای بچه ها تو لایه های زندگیِ همه مون نفوذ کرده.
امروز هدایت شدم از قسمت اول مرتب، بشینم پایِ تماشای سفر به دور امریکا…
قبلا ناکامل دیده بودم.
آرشیوم ناقص بود، کاملش کردم، و امروز قسمت 1 تا 3 رو دیدم…
بعد از کلی تحسین استاد و ویدیو و زیبایی های تصویر، به همسرم گفتم مریم جون خودش یه پا استاده برای خودش، به عبارتی شاگرد اولِ کلاسِ استاد عباس منشِ نازنین، مریم جانِ شایسته هست، چون خودش خواسته روز به روز بهبود پیدا کنه و کاملا مشخصه این روند عالیشون تو سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا و فایلهای هدیه…
مجذوبِ صحبتهای مریم جون شدم روی تصاویر، دم شما گرم مریم جون.
مامانم دیشب که داشت قسمت 194 و 195 رو میدید کلی قربون صدقه ات رفت مریم جان، مامان من اسمش مریم هست.
دو تا مریمِ نازنین دارم تو زندگیم که خیلی خدارو شکر میکنم بابتش.
خلاصه که هر کسی هر جایی هست، نوشِ جانش.
حاصلِ فرکانس هایِ خودشه.
چیزهایی که خودش فرستاده.
امیدوارم همگی خیر و نیکی و زیبایی بفرستیم، و دریافتش کنیم.
در پناهِ رب العالمینِ قشنگم، باشین شما و همه مون.
تحسینتون میکنم برای توکل، باور و ایمانتون به خدا و قدرتش، که روز به روز داره بهتر و بیشترح میشه.
گوارای وجودتون باشه تمامِ لذت هایی که تجربه میکنین.
گوارای وجودِ همه مون باشه تمامِ لذت هایی که تجربه میکنیم.
هر کدوم داریم به اندازه ی ظرف و ظرفیتمون برداشت میکنیم از خانِ گسترده ی خداوند.
امیدوارم ظرف و ظرفیتمون بزرگتر و بزرگتر بشه هر لحظه.
عاشقِ این قسمت شدم، چون اشاره مستقیم و یادآوری داره به اجرای سبکِ شخصیِ خود در زندگی:
الان بزرگ ترین چیزی که میدونم اینه که یاد بگیرم چه جوری بهتر فیلم بگیرم و چه جوری ادیتش کنم اونم به شکلی که من هستم نه شکلی بقیه میگن و اینجاست که سیدعلی خوشدل و هویتش شکل میگیره!
به به، عجب جمله و باورِ جذابی:
زندگی برکت همین لحظه ی خوشیه
الهی شکر برای کامنتهای حال خوب کنِ سایتِ عزیزِ دلمون.
سلام خانم سمانه صوفی.واقعا مرسی از کامنت پر از درس و آگاهی نابتون.
خیلی لذت بردم از نوشته هاتون خیلی برام درس داشت. خیلی به دلم نشست این بخش… که خودمم تجربشو قشنگ داشتم توی زندگیم.
هر وقت مثبت بین بودم، چرخِ زندگیم خیلی نرم چرخیده و همه چیز گل و بلبل بوده، چون شناختی از قوانین نداشتم، فکر نمیکردم دارم تو چارچوبِ قانونِ جهان زندگی میکنم که نتایج خوب میگیرم.
و وقتی هم کنترل ذهن نداشتم، رفتم تو در و دیوار، یعنی ترس و خشم و کینه و افکار ناجور، رگباری حمله کردن بهم، به طوریکه اتفاقات شونصد سالِ پیش هم حمله کردن بهم، اتفاقاتی که ربطی به اون لحظه نداشتن، اما وقتی در رو باز میکنی به روی حس بد خب دوستانِ دیگه از اقصی نقاطِ ذهنم فرصت رو غنیمت می‌شمرند و حمله میکنن به منِ نازنین…
براتون آرزوی سلامتی و خوشبختی و حال خوب و ثروت فراوان از پروردگارم دارم…
ممنونم که اینقدر واضح و کامل دوباره آگاهی ها را یادآوری کردی هم واسه خودت و هم ما .
دوبار دلنوشته هات را خوندم عزیزه دلم .
کنترل ذهن یعنی تغییر دادنِ فکر، یعنی از سمتی به ماجرا نگاه کنیم که بهمون حسِ خوبی بده. اینکه الان در وضعیتِ کنونی، با چیزهایی که دارم و چیزی که هستم چطوری فکر کنم تا حسم بهتر و بهتر شه. به عبارتی کنترلِ ذهن میشه زاویه ی دیدِ من.
کنترل ذهن یعنی: به گونه ای فکر کنم در مورد شرایطم، خودم، پیرامونم که نه بترسم نه ناراحت بشم، چقدر نقشِ زاویه ی دید اینجا پر رنگه .
این بخش از دلنوشته هات را من اینجا کپی کردم تا هر بار با خوندن ش درهای جدید آگاهی به رویم باز بشه .
ممنونم ازت که اجازه دادی که قلم ت بنویسد عزیزه دلم .
عصر رفتیم بنزین بزنیم، صف شلوغی بود، بلافاصله کنترل ذهن کردم گفتم چه کنیم که بهمون خوش بگذره و متوجه شلوغی نشیم.
تا نوبتمون برسه یه خوراکی تو ماشین داشتیم، با همسرم نوش جان کردیم…
حسِ یه کودکی رو داشتم که اطرافش آدم بزرگ هان که سخت میگیرن، ناراحتن کلافه هستن، و من رفتم دنبالِ بازیِ خودم و شادی و ورجه وورجه :)))))
تا خوراکی مون تموم شد نوبت ما شد.
ما چون برای کارت سوخت جدید درخواست دادیم، فعلا کارت نداریم و از کارت جایگاه استفاده میکنیم، اونم چوم یه دونه دارن و کمه نوبتی میدن…
من تو دلم گفتم اتفاقا ما در بهترین زمان کارت رو میگیریم و بنزین میزنیم به سادگی و آرامش…
تا همسرم پیاده شد از ماشین و درخواست کارت سوخت جایگاه رو کرد، بلافاصله تو دست آقای مسئول جایگاه سوخت ما بود و داد به همسرم…
بدون هیچ معطلی
بدون سختی
بدون اینکه بگه آقا صبر کن از دیگری بگیرم که بهتون تحویل بدم و …
خب من میدونم که خدا آسان مون کرد برای آسانی ها…
بعد دیدم کنترل ذهن اولیه چقدر موثر بود.
انگار ما قدم اول رو برداشتیم، در ادامه اوضاع عالی جلو رفت.
تو راه هم چتر بازی دیدیم روی آسمون و جفتمون توجه کردیم و لذت بردیم.
هوا هم عالی.
مسیر هم کاملا روان.
و سلامت رسیدیم…
تو راه حرف زدیم در مورد آرامش داشتن و اینکه الخیر فی ماوقع معجزه میکنه تو کنترلِ ذهن.
یه چیز جالب بگم:
صبح تو ستاره قطبی نوشتم کنترل ذهن بهتری انجام میدم.
و انگار کاملا کانون توجهم روی این قضیه بود.
صبح رفتم دم خونه مامانم، خواب بود بنده خدا متوجه زنگ و تماس های من نشد، اما اونجا هم کنترل ذهن کردم ساده، که نگران نباش چیزی نیست، خوابه که در رو باز نمیکنه، جای هیچ نگرانی نیست و امن و امانه، مامان در پناهِ خداست…
تو اون فاصله کلی تماس گرفتم بعد با موبایلم بازی کردم، تماس تلفنی رو جواب دادم…
خلاصه مشغول بودم.
بعد از نیم ساعت بیدار شد و بالا رفتم…
اتفاقا با خنده و شوخی بهش گفتم چقدر زنگ زدم…
قبلا هم نگران میشدم شدید، هم عصبی میشدم، هم غُر میزدم…
اینبار ریلکس و آروم.
خدایا شکرت برای تغییراتم، برای آرامشم، برای معجزه ی کنترل ذهن تو زندگیم.
همه اش از خودته، از محبتی که در حقم داشتی و داری همیشه.
رویا جان بهترین هارو برات آرزو میکنم.
ممنونم که با عشق کامنتم رو خوندی و برام نوشتی.
الهی شکر برای گنجینه ی نابِ آگاهی ها در سایتِ tasvirkhani.com
قلبم گفت برای تو بنویس چون کامنت در لحظه ذهنم رو کنترل کرد تحسین میکنم این نگاه زیبا رو دعا میکنم بتونم توی کنترل ذهن و هدایت کانون توجه بتونم موفق عمل کنم خیلی برام سخته توی شرایط سخت قرار میگیرم درد میکشم ولی میدونم از کمال گراییم میاد به مرور بهتر میشم انتظار زیادی از خودم دارم خیلی تو همین مدت بهتر شدم خدایا شکرت که وارد این وادی عشق شدم بابت هم نشینی با شما عاشقان سپاسگزارم خدا هستم
سید جان نصفه شب از خواب بیدار شدم ، اومدم کامنت ها را بهونم ، اول از همه از کامنت شما شروع کردم ، من ایمیل شاگرد ممتاز های سایت را فعال کردم و از خوندنش درس می گیرم ، درس اول امروز را شما به من دادی ، من هم تازه صفحه یوتیوب را شروع کردم از یک ایده الهامی که خدا سر راهم گذاشت برای کاری که علاقه دارم و چه درس خوبی دادید که ویدئو هام برای دل خودم و اون حس خودش باشه نه فالورها ،خدا خودش میدونه من را کجا ببره و یا چه کسانی را برام بباره من فقط لذت حال خوبش را ببرم .
به خدا زندگی همینه با قلبت بری جلو و خودتو بسپاری به جریاناتی که وقتی ازشون گذر می کنی میبینی تفاوت خودت رو با خود قبل از گذر از جریان ها….درود بر شما
الان که داشتم برگه اهرم رنج و لذت رو مرور می کردم تو بیشتر موارد نوشته بودم کلمات جنگل، دریا و طبیعت رو
می چرخم و می چرخم
و بر بوی باران بوسه می زنم…
من دیوانه وار طبیعت رو دوس دارم
به حدی که شش سال دانشجویی اصلا برام مهم نبود کدوم دانشگاه تحصیل کنم چون علاقه‌مند نبودم به تحصیلات با این حال یک راهی دیدم دانشگاه رو که دنبال کنم علایقم رو….علاقه به بودن در کنار دریا و جنگل.
دو سالی رفتم خوزستان و چهار سال شمال…و با تمام قلبم زندگی رو زندگی کردم…
و دقیقا مثل شما دوس دارم خودم رو ببینم در حال قدم زدن در دل زیبایی های طبیعت خدای قدرتمند در تمام فصول در قلب زمین.
خیلی حس خوبی گرفتم از خواندن کامنت اتون.
درود بر شجاعت اتون در قدم گذاشتن به مسیری که دلخواه اتون هست…
سلام به خوشحال خوشکل خوب رو خون ساز خرم خوش حالت خوش چهره خوش تیپ و تمام خوشی های دنیا مال ماست چرا که نه؟
عجیب نیست که استاد در دل کوه به کویر هدایت شدند
و عجیب نیست که شما به کوه آلپ نزدیک شدین و زیبایی ها را با چشمان قانون بین دیدین
کویر شب بسیار زیبایی دارد
و سکوت و آرامش خاصی در ژرفای قلب و دل و روح ما به وجود می آورد
و ترکیب کوه و کویر یک ترکیب جادویی هست
عجیب این است که خالق زیبایی ها چقدر به زیبایی این اکوسیستم و جهان هستی را با هم در آمیخته و اینچنین نظمی داده که در تصور ذهن نمی گنجد
و هرچقدر بیشتر در آن عمیق می‌شویم چیزهای زیباتری ما را محو تماشای خویش می کند و طبیعت با روح ما سازگار است و هماهنگی و هارمونی خاصی دارد و در ژرفای ادراک نمی گنجد
و یک سمفونی و موسیقایی خاصی دارد که شیپور استاش هر گوشی را چنان نوازش می کند که هوش از سر انسان می برد
باعث می شود بیشتر با خودمان در صلح باشیم بیشتر تفکر عمیق داشته باشیم بیشتر شکرگزار و در لحظه حال باشیم بیشتر هدایت شویم بیشتر به الهامها توجه کنیم و بیشتر مراقبه کنیم و بیشتر مراقب ورودی‌ها باشیم احساس خوب بیشتری داشته باشیم و انتظار بیشتری برای اتفاقات خوب و شرایط ایده آل داشته باشیم
بیشتر توجه و تمرکز به زیبایی ها داشته باشیم و پاسخ همه اینها این است که
جهان بیشتر به تمام درخواست ها و آرزوهای ما پاسخ مثبت می دهد
و بالاخره سبک زندگی خویش را دنبال کنیم فارغ از نگاه دیگران
طبیعت بی نهایت درسهای زیادی به ما می دهد این که
بیشتر عشق بورزیم بیشتر تحسین کنیم بیشتر نگرشمان را به هستی تغییر دهیم راحت تر و بیشتر حرکت و عمل کنیم و خلاصه بیشتر عاشق خودمان و هستی و خداوند باشیم و بیشتر خوشبختی را در آغوش بکشیم
بیشتر احساس فراوانی و لیاقت والایی ارزشمندی بزرگی منش شرافت عزت برازندگی شایستگی بهبود گرایی و نهایتا آرامش کنیم
بیشتر با روح خودمان یکی باشیم و بیشتر خداوند را به خودمان نزدیک ببینیم
راحت ترین کار دنیا شاد زیستن است
راحت ترین کار دنیا احساس خوب داشتن است
راحت ترین کار دنیا لذت بردن است
راحت ترین کار دنیا ثروتمند بودن و ثروتمند و شاهانه زندگی کردن است
و اینگونه است که طریق و مسیر و راه زیبا و جنگلی و پر از گل و سبزه و درخت و آب و دریاچه و آبشار آواز خوان و مسیر میانبر موفقیت هویدا و آشکار می شود
اینگونه است که آسان می‌شویم برای آسانی ها
انگار خدا با ما قدم می زند
انگار خداوند دوشا دوش ما حرکت می کند
انگار همیشه در قلب ماست با ما سخن می گوید و کلام و گفتار و رفتار و حرکات و فکر و ذهن و پندار ما الهی می شود
و مانند استاد که همه عاشقانه عاشقش می شوند همه دنیا وصل تو می شود
چون تو با منبع در ارتباط هستی و همه دنیا به ساز تو می رقصد و سازت همیشه کوک است
و بهشت را در دو دنیا تجربه میکنی
و اینگونه است که جهان تو را به جاهای زیباتری هدایت می کند
قانون را بیشتر درک می کنی چون خودت را بیشتر شناخته ای
چون اجازه دادی فراوانی را احساس کنی اجازه دادی با خودت و روح الهی خویش دمساز و مشتاق باشی
اجازه دادی به دور دستها نگاه کنی
اجازه دادی انتظار بیشتر و بهتری از سبک زندگی دلخواه خویش داشته باشی
دائم درباره خوشبختی عشق و زیبایی و هر لحظه بهتر از لحظه قبل صحبت کردی
و در پایان خداوند و خالق هستی را به عمق وجود و از صمیم قلب از مغز سر تا نک انگشتان و با تماشای طبیعت زیبا بل نگرش زیبا به جهان هستی ستایش تمجید تحسین کنی و همیشه و دائم شکر و حمد او را به خاطر داشته هایت به جا آوری.
دوست عزیزم از خوندن کامنتتون بسیار لذت بردم ..چقدر زیبا احساستونو بیان کردین ،چقدر حسودیم میشه به شما ،بعضی وقتا به خودم میگم منم تعهد دادم بچسبم به آموزشها و مثل شاگردان ممتاز استاد آگاه تر بشم ولی وقتی میبینم افرادی نثل شما و سید علی خوش دل و لیلا شبخیزها،عطار روشن ها دارن میتازن بدجور حسودیم میشه ..
دوست عزیزم لذت بردم از خوندن این همه احساسی که در قالب کلمات گنجوندین
سلام به سید علی عزیز و دوست داشتنی به تو پسر توحیدی
چقد قشنگ از نگاه خدا صحبت کردی عزیزم لذت بردم و تحسبنت کردم چقد اون‌جمله ات که گفتی من تا یک ماه این روند و ادامه میدم چون میخام بچشم طعم‌مخاطب اوردن از سوی خدا را با وجود اینکه روزی 25هزار کاربر داره اما من مسیری که الان توش قدم گذاشتم میرم خیلی حسو حالت لذت بخش بود کاملا درکش کردم و تحسینت کردم عزیزم
خدایاشکرت میتونی این زیبایها رو ببینی و لذت ببری مطمینم بهتدینها در پیش رو و در این مسیر داری فقط لذت ببر در کنار عادله عزیز
شاد و ثروتمند باشی عزیزم
دوست دارم بخاطر کامنتهای قشنگی ک مینویسی و حس و حال قشنگتو با ما به اشتراک میزاری عزیزم
چه نام خانوادگی با مسمایی وچقدر هماهنگ هست باچهره بشاش شما برای نوشتن کامنت در زیر دیدگاهت خیلی ذهنم مقاومت داشت هی میگفت چی میخوای بنویسی ولی درونم گفت بنویس چقدر تحسین میکنم این آزادی زمانی ومکانی که بدست آوردی و میتونی سبک وراحت سفر کنی و از زیبایی های جهان هستی لذت ببری وباهر احساس خوب یه فرکانس سپاسگزاری را روانه جهان هستی کنی چقدر تحسینت کردم که تصمیم گرفتی مثل نام خانوادگیت خوشدل باشی جایی برید که دلت خوش باشه امیدوارم در کنار عشق زیباتون، هرلحظه از زندگیتون سرشاراز عشق خداوند باشه ولحظه به لحظه زیبایی های بیشتری را تجربه کنیدیاحق
کیف کردم از خوندن کامنتت،تو حرف میزنی من تجسم میکنم میفهمم از چه لذتی حرف میزنی چون عاشق طبیعتم ،عاشق جنگل و کوه آسمون آبی با اون ابرای نبه ای سفید و خاکستری،عاشق دریا و ساحل تمیزش،عاشق بوی نم بارون اونم تو جنگلای سر سبز،همین حس طبیعت دوستی منو کشوند به کسلان،به شهر زیبای رشت!این پاداش توجهم بود به زیباییهای تربت،به همون کوههای بظاهر سنگی و خشک،دوسالی بود که صبحهای زود و گاهی عصر میرفتم کوه تا از تنهایی در طبیعت لذت ببرم،هر روز صبح به عشق دیدن دسته های کبک میرفتم و جالب بود با اینکه هر بار از مسیر جدیدی راه پیمایی میکردم گله های کبک منتظرم بودن،اینقدر این منظره پرواز گروهیشون بمن خال میداد که قابل وصف نیست!همین حسی که نو از دیدن اون جنگل زیبا بر فراز اون ارتفاع داری!خوشحالم که سفر رو برای مسیر زندگیت انتخاب کردی!و در کنارش این همه موهبت بدست میاری ،خوشحالم که اینقدر همزمانی بین گفتار و عملت با استاد عباسمنش میبینم و چقدر دوست دارم این سبک زندگی رو،برات آرزوی سلامتی و احساس خوب دارم
کامنت تون زیباتر از همیشه و پر از رابطه ی عالی باخدا وحس خوب بود .
لحظاتی که ادم با خدا هست ،واقعا شادی عمیقی رو احساس می کنه و هر زمانی که خدا رو باتمام وجود حس کردم ،شاد ترین لحظات عمرم بوده و جواب سوالاتمو همون وقت گرفتم .
با نگاه زیبا بینتون ،خیلی عالی حس کوهستان وزیبایی های بی نظیرشو بیان کردین ،جوری که با خوندن کلمات ،اون مناظر تو ذهنم مجسم می شد .
خیلی دوست دارم اون ویدئو ی زیبا رو تو سایت تون ببینم ،لطفا اسم سایت تون رو به من بگین .
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و هم خانواده های گلم.
استاد من 2 بار این فایل رو نگاه کردم و فققققط تمرکزم رو گذاشتم روی اینکه ببینم چه چیزهایی تو این فایل هست که من میخوام تو زندگیم داشته باشم برای همین هم با نگاه کردن بهشون توجه کردم و هم الان با نوشتن میخوام تمرکزم رو روی خواسته ام بیشتر کنم.
جالبه!
همین الان که دارم این کارو میکنمذهنم داره مسخره ام میکنه و میگه این کارا چیه میکنی اگه بقیه ببینن هرهر بهت میخندن و جوابه من به ذهنه گرانقدرم اینه که اگه الان دراز کشیدم و در نهااایت راحتی و آرامش هستم، و از صدای زنگ گوشیم نمیترسم که نکنه طلب کاری زنگ بزنه، یا اینکه نگران نیستم که فردا اخراج بشم از کارم، یا اینکه دغدغه ی مالی ندارم و منتظرم با لذذذذت بازی پرسپولیس و تراکتورسازی رو ببینم، دلیلش کارهاییه که پارسال انجام دادم و تو همون موقع هم مسخره ام میکردی!
روزایی که تجسم میکردم، روزایی که مینوشتم در مرود خواسته ام، روزایی که خودمو تو یه فضایی قرنتینه کرده بودم برای تمرکز روی هدفم و الان دارمش!!!
اما همونایی که اون روزا بهم میخندیدن الآن بهم زنگ میزنن که از دفترچه بیمه ام استفاده کنن، یا بهم میگن ما حاظریم ماهی 1 گوسفند سر ببریم اما شغل تو رو داشته باشیم.
الان فهمیدم که چرا الهامم بهم میگفت دوباره برم این فایل رو ببینم چون قرار بود این حرفارو به خودم بزنم با اینکه من مقاومت میکردم!
بگذریم.
من کاری که میدونم درسته رو انجام میدم.
استاد گلم چقدر این شخصیت سپاسگزاری در شما مشهود و ریشه ای شده که اینقدر از هرآنچه که به شما خدمت میکنه سپاسگذاری میکنید و ماشینتون رو بخاطر خدمتی که به شما میکنه میشورید.!
یه موضوع دیگه ای که من متوجه اش شدم اینه که شما طبق گفته ی خودتون که در دوره ی عزت نفس فرمودید، کارهاتون رو عقب نمیندازین!
من یادمه مسافرت که میرفتیم، از مبدأ تا مقصد ماشین رو افتضاح کثیف میکردیم و اصصلا تمیزش نمیکردیم اما شما بلافاصله اولین فرصت که پیش اومد به طور اساسی ماشین رو شستید نه اینکه گربه شورش کنین!
واقعا یاد گرفتم این رفتارتون رو امیدوارم بتونم در زندگیم در جنبه های مختلف اجرا کنم.
موضوع بعدی که خیلی چشمم رو گرفت این بود که خانم شایسته خودشون رفتن و کفشهاشون رو آوردن!
این نبود که بگن شما گفتید کفش نپوشیم،الانم میبینی چقدر شن ها داغن!؟ خودت برو کفشامونو بیار!
نه!!!
خودشون مسئولیت رفتارشون و تصمیمشون رو پذیرفتن و رفتن علاوه بر اینکه کفشای خودشون رو آوردن، دمپایی های شمارو هم آوردن و بهتون نگفتن دمپاییاتو بیار!
خودشون براتون بردنشون تا جایی که شما ازش بخواید دمپایاتون رو بپوشین!
واااقعا شاید این چیزا خیلی جزئی باشه اما نشون دهنده ی شخصیت مسئولیت پذیر هستش.
موضوع بعد اصصصلا برای استاد مهم نبود که هممممه با کفش و دمپایی هستن!
فققققط 1 چیز براش مهم بود اونم اینکه
((((من چی دوست دارم!؟))))
((((من دوست دارم چجوری زندگی کنم)))
و نظر هیییچکس واسش مهم نبود و مهم نبود که بقیه چه مسیری رو میرن!!!
من خیلی خیییییلی خیییییییییییلی روی ترس از قضاوت مردم و حرفه مردم مشکل دارم، و خداروشکر دوره ی عزت نفس داره کم کم کاره خودشو میکنه.
استاد مورد بعدی که واقعا چشمم رو گرفت این بود که مردمه کشور آمریکا، برخلاف کشور خودمون از ابتدایی ترین امکانات استفاده لذت بخش میکنن.
بابا مگه کویر چی داره که ملت با خانواده و زن و بچه و اسکی سرازیر شدن و لذت میبرن آخه!!!
غیر از اینه که اینقدر طرف حااااالش خوبه که از همممه چی لذت میبره! ؟
مثله یه بچه که یاعت ها با یه ماشین بازیه کوچیک ور میره و صدا درمیاره از خودش و پروازش میده،باهاش تصادف میکنه، میگه عیییییی ترمز میکنه و….
واااقعا لیاقته هرکس اونجاییه که هست
والله اینو من بارها وهمیشه به خودم میگم!
اما شاهکار این فایل یه صحنه ای بود که من به طور جدددی دنباله اون حاله خوبم!
اونجا که اون پسره با اسکی از بالای شن ها میاد پایین و میوفته و بعد لش میشه روی شن ها و از حسه خوبه لمسه اون شن ها تمون نمیخوره!!!
استاد من 4،3 روز دیگه یه مسافرت در پیش دارم به لطف و رحمت خدای واحد
این سفر متفاوت ترین سفر من تو تمامه عمرم خواهد بود.
یک سفر توحیدی
یک سفر برای ساختن عزت نفسم
یک سفر 10 روزه ی تنهایی
در دل جنگل و دریا و روستا
و سفری که نمیدونم مقصدم کجاست اما توکلم رو به خدای خودم کردم و بهش گفتم منو به مسافرتی ببر که یک سفر توحیدی و معنوی بیییییینظیر باشه، اتفاقات خوبی برام رقم بزن که ایمانم به قدرت حضورت بیشتر بشه و توحیدم و باروهای توحیدیم قوی و قوی تر بشه
دوم اینکه یک سفر لذت بخش باشه که در بهترین زمان در بهترین مکان ممکن باشم و خوشمزه ترین غذاهای عمرم رو بخورم لذت بخش ترین خواب های عمرم رو داشته باشم، زیباترین صحنه های عمرم رو ببینم، بهترین بوهای دنیا رو استشمام کنم، بهترین صداهای طبیعت و حیوانات رو بشنوم، به راحت ترین شکل ممکن سفر کنم و به راحت ترین شکل ممکن لذت ها برام فراهم بشه با کمترین هزینه ها و اینکه در طول سفر دوستانی عباسمنشی پیدا کنم و ساعت ها از هم صحبتی با اونها لذت ببرم.
دوستانی که توی سایت هستند و کم و بیش کامنت های همدیگه رو خوندیم.
استاد این زیاده خواهی از خداوند رو هم من از شما یاد گرفتم.
خیلی دیدگاه قشنگی داشتی و این ایده رو بهم دادی که دوباره فایل رو ببینم و تمرکزم رو بذارم رو اینکه چه چیزهایی تو فایل هست که من هم میخام تجربش کنم ممنونم
واقعا که حال خوبه الان ما نتیجه فرکانس هایی است که قبلا ارسال کردیم و خدا میدونه با فرستادن این فرکانس های خوب و عمل بهشون سال دیگه کجاها باشیم
استادم که واقعا قوانین رو خیلی خوب رعایت میکنه حتی اونجا که داشت از پشه ها حرف میزد با حال خوب گفت ( بعضی جاها ) پشه هست. گله و شکایت نکرد…
انشااله کلی بهت‌خوش بگذره این سفر کلی چیز یادبگیرید و مدارتون بره بالاتر
من هم هرموقع فایل های سفر به دور امریکارو میبینم خدا یجور میچینه که یه سفر خوب میرم و ترکیب این دوتا‌خیلی عالیه
به نکته عالی اشاره داشتی اونم اینکه خانم شایسته رفتن و کفش پوشیدن و دمپایی های استاد را هم آوردن،بدون بحث و این یعنی نمود واقعی پذیرفتن مسئولیت صفر تا صد زندگی و اتفاقات حول محور اون،واقعا به این موضوع از چه زاویه دید جالبی توجه کردی
ابراهیم عزیز کلی لذت بردم و کلی ایده گرفتم .قبلا دقتی به کامنت ها نداشتم .اما مدتی هست تصمیم گرفتم با تمرکز نظر های دوستان رو بخونم و اصلا و ابدا فکرش رو نمیکردم که خوندن دیدگاه دوستان به اندازه خود فایل های استاد میتونه اثر گزار باشه .اونقدرکه من رو به وجد بیاره که دست به نوشتن بشوم .که بابا:
یه فایل و !!!
اینقدر زاویه دید متفاوت یکی از یکی زیباتر .!!!!!!!!
نوع نگاه ها ،عمق نگاه ها،ریزبین شدن ها و تفاوت این ریزبینی ها .
عجب..
چقدر قشنگ سیر تکامل رو میشه دید .یه کم درک کردم چرا استاد تشویق به مطالعه نظر ها و مشارکت دارند.
حتی کلامم هم همین الان
بله همین الانی که دارم مینویسم تغییر کرده .نمیگم درک کردم .
میگم یه کم درک کردم …(چون سیر تکامل رو تو کامنت ها دقیقا حس کردم)
میدونی چی رو عمیق فهمیدم اینکه حتی بچه هایه داخل این اکوسیستم بی نظیر ،عمق ،زاویه، نوع و ریزبینی و برداشت هایی متفاوت و زیبا دارند.در کل کلی ازت ایده گرفتم چطور به فایل های استاد نگاه کنم .ایده برای تمرین کردن ،فایل عزت نفس گرفتم .سفری در غالب ،سفر عزت نفس .که باعث بشه تمرین کنم تنهای سفر کردن رو .تنهای لذت بردن رو.
اینکه برای سفرم چطور کدنویسی کنم .اصلا بنیا میتونی برای سفر عزت نفست هم ،کد نویسی کنی…..(طبق دور کشف قوانین) .
قطعا این سفر رو برنامه ریزی میکنم و این کار لذت بخش یعنی اشتراک گزاشتن این تمرین (سفر عزت نفس با کدنویسی سفرم ،اموزه های دوره کشف قوانین) را از طریق همین کامنت ها به اشتراک میزارم والان متوجه شدم ، قطعا نظر من هم میتونه برای خیلی ها و تمریناتشون الهام بخش باشه .
ابراهیم عزیز سپاس از وجودت .سپاس از ایده ای که ازت گرفتم برای تمریناتم .
سپاس از استاد و ایجاد این اکوسیستم بی نظیر.
️ عاشقانه این خانواده صمیمی رو دوست دارم و تحسین میکنم.
خیلی بهتون تبریک میگم بابت تمرکز و درکی کن از قوانین دارید
بابت اتفاقات فوق العاده ای که تونستید برای خودتون خلق کنید ،رابطه فوق العاده تون ،شغل تون و..
همیشه پاسخ های شما در عقل کل رو میخونم ،گاهی اینقدر طولانی و جذاب مینویسید که دیگه ذهنم هنگ میکنه نمیتونم هم بخونم هم درک کنم ، نصف شو میدم همسرم با صدای بلند بخونه برام ،چقدر پشتکار فوق العاده ای دارید در جواب دادن به پاسخ ها ، واقعا باید ایستاده برای شما دست زد
درک و عمل شما از صحبت های استاد بسیار تحسین برانگیز ه،بخصوص ایده ای که هر روز و هر روز خواسته هاتون رو می نوشتید بدون توجه به وضعیت اکنون ،این ایده خیلی بهم کمک کرد ،میتونم بگم روزی نبوده که وقتی من سراغ اون دفترم میرم تاگفتگوهام رو به خدای عزیزم میبنویسم حالم منقلب و روحانی نشه بلااستثنا هر روز که مینویسم روحم لطیف تر میشه و اشکام از ذوق سرازیر و یه حس فوق العاده و بینظیر رو تجربه میکنم
قطعا هر کس هر کجایی که هست سر جای درستش هست و شما اکنون در جای درستش هستید ،شمایی که کنترل ذهنت ،درک و عمل تون به قوانین فوق‌العاده است،و خودتون رو لایق بهترینها کردید ،حس ارزشمندی و لیاقت رو در خودتون بیدار کردید و العان در جایگاه هی که لایق شماست ایستادید
خیلی عالی،ساده و روان و جامع به نکات مثبت و کلیدی رفتارهای استاد و خانم شایسته در این فایل پرداختید ،با خوندن کامنت شما واقعا ربط رفتارهای استاد به عزت نفس بالای ایشان برایم مشهود تر شد،حس مسولیت پذیری خانم شایسته رو درک کردم
تبریک میگم بابت سفر پیش روی تان ، چقدر من از این سفر ها دوست دارم ، تصورش هم فوق‌العاده است،یه مسافر ت توحیدی بینظیر و «من که باز رفتم تو فاز تجسم»
آقا ابراهیم عزیز امیدوارم همین الان که دیدگاه من رو می خوانید حال دلتون بی نظیر و عالی باشه
چقدر از خواندن دل نوشته‌ی شما لذت بردم چقدر به نکات خوبی توی فایل اشاره کرده بودین
و …
چقدر شما خودتی چقدر بی شیله پیله بی ادا از زندگی خودت مینویسی و مثال میزنی
من قبلاً پاسخ های شما رو توی عقل کل هم خواندم داستان زندگیتون هم خواندم که از چه شرایط کاری به چه شرایط کاری دویت داشتنی و لذت بخشی رسیدی و خلق کردی هر آنچه که می خواستی
نوووووش جونتون باشه این همه حس و حال خوب و نعمتی که تو زندگیتون هست
من هر بار متنی رو از شما می خوانم به شدت انگیزه میگیرم
سپاسگزارم و به خداوند یکتا ، فرمانروای کل کیهان می سپارتمون
امیدوارم باز هم ببینمت و با هم ، گپ بزنیم
راستی پیشاپیش سفر به خیر امیدوارم یه سفر رویییایی رو تجربه کنی و اگه دوست داشتی از تجربیاتش برای ما هم بنویسی
واقعا خییلی لذت بردم از خواندن کامنت شما چقدر عالی توضیح دادید از شما سپاسگزارم بابت این نکات ارزشمند که برای همه ما یادآور شدین خدایا شکرت به قول شما چقدر خوبه که آدم چیزی را خودش دوست داره را انجام بده بدون این که نظر بقیه براش مهم باشه خدایا شکرت خدایا شکرت
یکی از پاشنه های آشیل من همین بحث مهم بودن نظرات دیگران است
و چقدر خوبه که هر چی را خود ما خواستیم انجام بدیم بدون این که نظرات دیگران برای ما مهم باشه خدایا شکرت
از شما دوست عزیزم سپاسگزارم واقعا کامنت شما به من انرژی داد
هر کجای دنیا هستید در پناه الله مهربانم شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ️
سلا م به شما دوست عزیز من پیشاپیش به شما قول میدهم به سفری که میخواهید میروید و چنان غرق لذت و ارامش میشوید که این سفر بی نهایت توحیدی ، شاد و آرام خواهد بود
قطعا شما هم در بهترین زمان و مکان قرار خواهید گرفت و با دوستان هم مدار و هم فرکانس برخورد خواهید داشت ، دلیل اتفاقاتی هم که میافته فقط اینه که شما فرکانس خواسته با شادی و آرامش درونی به جهان هستی ارسال کردید و جهان هستی همه فرکانس ها ارتعاشات با قدرت بیشتر به سمت شما برمیگردونه به همین سادگی، دست جهان هستی بازه و هر لحظه مشتاق و گوش به فرمانه که اجابت کنه ، به نظر من جهان چنان خوشحال میشه که ازش بخواهیم و از خود خودش بخواهیم که با دریافت فرکانس غالب ما از هر چیز بیشترین و بهترینش برای ما ارسال میکنه تا واقعیت اصلی زندگیمون بشه. برای همینه که خداوند میگه بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را
این قسمت که استاد با پای برهنه روی شن ها راه رفتن چون دوست داشتن لذت ببرن و اونقدر عزت نفس داشتن که کاری به کسی نداشته باشن یاد سفر خودم به بندر سیراف افتادم که ساحل بسیار زیبایی داشت هر کس هم میومد با کلی آرایش و لباس هایی که راحت نبودن فقط برای اینکه پست بگیرن و تا عکس بگیرن و اصلا پاهاشون در آب نگذاشتن و من درهمون حین رو به ساحل دراز کشیده بودم و موج های دریا تا گوشم میومد و برمیگشت اونقدر لذت بردم و اونقدر غرق عزت نفس بودم که میگفتم مهم منم که از لحظه هام لذت ببرم و سپاسگزار خداوند باشم که منو به این زیبایی ها و فراوانی ها و شادمانی ها و اب زلال و شفاف هدایت کرده و
خداوند را هر لحظه بی نهایت سپاسگزارم که هست و منو هدایت کرده بسوی زندگی راحت که خودم به آسونی خلقش میکنم و همه چی نرم و لطیف برام اتفاق میافته .
به رسم همیشه خدا رو شکر میکنم بابت همه نعمت ها و موهبتهای که به جمع ما عنایت کرده،
خیلی خوشحالم که اوقات عمر م رو در این خانواده صمیمی می‌گذرانم.
ابراهیم عزیزدلم کامنت زیبای تو را خواندم و ایمانم قوی تر شد ، برای سفر زیبای که در پیش داری بهترینها رو آرزو میکنم، در پناه آلله یکتا شاد، سالم، خوشبخت، ثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشی، آمین
سلام ابراهیم عزیزم زیبا قلبت در تک تک کلماتت مشخص و قابل رویت بود ،پاسخ های بینظیرت در عقل کل رو هرموقع دیدم مطالعه کردم ،افرین بهت به اینکه انقدر زیبا درک کردی و مهم تر در حال اقامه این درک خودت هستی
اقامه کردن یه عمل رکن اصلی اون کار هستش همونطور که خداوند تو قرآن در مورد صلات(توجه و رویکرد به خدا) از اقامه کردن حرف میزن،اقامه کردن یعنی اون مسئله رو انقدر برای خودت با اهمیت بکنی که لاجرم منجر به عملکرد بشه ،مثل کار شما که انقدر عمل به شهودت و عمل به چیزی که فکر میکنی درسته رو برای خودت مهم کردیش که لاجرم منجر به عمل و رد شدن از مقاوتت شده
واقعا این عمل شما برای من یه نشونه بود و عاشق این هم زمانی شدم چون دقیقا من هم امروز این آگاهی بهم داده شد که اگر نتیجه ای تو زندگیت داری بخاطر ایمان و اهمیتی بوده که نسبت به قوانین الله یکتا نشون دادی و اگر نتایج دیگه ای میخوای که هنوز بهش نرسیدی برو ایمانت رو در اون کار تقویت کن،و این کامنت شما شد ادامه رااااااه…
آرومم خدارررررووووووشکر
سبکم خداروووووووشکر
زندگیم در دستان خودمه خدارووووووووشکر
راهی جلوی روم هست که مستقیم تر و سر راست تر ازش نیست خداروووووووشکر
دوستان زیبا کلام و زیبا رو در دسترسم هستن خدارررروووووووشکر
چی دیگه بهتر از این خدایا شکرت فقط مرسی ممنونم ازت
سلام ابراهیم عزیز ،چه کامنت زیبایی نوشتید ،به چه نکته هایی اشاره کردی اینکه اونجایی که اونها بودن واقعا چقدر حالشون خوب بود ،و از کمترین امکانات لذت میبردن ،یا اینکه خانم شایسته واقعا تو اون شنهای داغ خودشون رفتن کفشاشون و آوردن ،تازه دمپایی های استاد رو هم براشون آوردن بدون اینکه منتظر باشه استاد این کارو براش بکنه ،کلی لذت بردم از کامنتتون .امیدوارم تو سفر حسابی بهتون خوش بگذره و کلی اتفاق خوب و خاطره انگیز براتون بیفته
هربار کامنت هاتون رو میخونم قلبم بااااآز میشه ،غرق عشق و شوق میشم چه نکات زیبایی بیان کردید !!!
تحسین میکنم که خوب فهمیدید چه طور جلو نجواهای ذهنتون رو بگیرید چه طور دلایل منطقی براش بیارید احسنت ابراهیم عزیز!!!!
چند وقتی حالم خوب نبود و فقط و فقط باخدا مناجات میکردم واز خودش حس ارامش و تکل و امید رو میخواستم یه شب که همه خوابیده بودند یه نیرویی بهم میگفت پاشو الان برو روی پشت بوم و با خدا مناجات کن دودل بودم ولی دلم رو زدم به دریا …با یه خودکار و کاغذ رفتم نشستم با یگانه معبود حرف زدم چه قدر زیبا بود سکوت شب ، و منی که از همه رمیده و با او درآمیده بودم و این من بودم که خوب صدای الهامات را میشنیدم ،،باورتون نمیشه خدا بهم ضعف هام رو میگفت و من مینوشتم تا اینکه یه دوروزی هست یه نیرویی درونم شکل گرفته که خیلی زیبا راهنماییم میکنه چیکار کنم !!بهم میگه حالا پاشو برو قرآن رو باز کن و بخون حالا برو فلان کتاب رو بخون و چه قدر پر شورم پر انگیزه ام حالم عالیه به لطف خود معبود مهربانم
همه این ها رو گفتم تا برسم به این نکته ای که خودتون اشاره کردید توی دوره عزت نفس نباید کاری رو به تعویق بندازیم و من بدونه اینکه دوره رو خریداری کرده باشم وآگاهی در این باره داشته باشم همون منبع لایتناهی به وجودم جاری کرد اونچه که نیازه من بوده
ممنون که با چشمان زیباتون وقت گذاشتید برای خوندن آنچه که به دلم بود برای نوشتن …
الهی سفرتون پر از معنویت پر از اتفاقات زیبا و لحظه به لحظه تون الهی باشه….
چقدر کیف کردم و لذت بردم از خوندن این کامنت سراسر پر از آگاهی و حس خوب ، برادر توحیدی من چقدر قشنگ نوشته بودی
چقدر خوب توجهت رو بردی به ریز ریز نکات مثبت این فایل الان که دارم برات مینویسم هنوز خودم فایل رو ندیدم و خواستم قبلش کامنت های بچه هارو بخونم تا دانلود بشه و ببینمش
موضوعی که خیلی خیلی دوست داشتم در کامنت شما این زیاد خواستن و به قول استاد بچه پرو بودن مثل سلیمان بود این ایمان و این اعتمادی که پشت این درخواست‌ها هست خیلی قشنگه این رفاقت و صمیمی بودن با خدا و این حالی که بعد درخواست داریم که میدونیم برآورده شده خواستمون همون لحظه، اینها خیلی خیلی قشنگن
خدایاشکرت برای این ایمانی که روز به روز بیشتر بیشتر میشه
دوست خوبم سفر به سلامت انشالله سراسر خوشی و شادی باشه برات و فقط و فقط لذت ببری و هدایت بشی به زیبایی و قشنگی بیشتر که لایقشی
مرسی از شما برای این کامنت زیبایی که نوشتی و این حس خوبی که با ما به اشتراک گذاشتی
من واقعا لذت میبرم از خوندن کامنت بچه هایی که صاف و صادق میان خودشون و وضع و زندگیو دغدغه هاشونو مینویسن.
جالبه!
الان یه چیزیو متوجه شدم! تو همین کامنت، من فکر میکردم که حرف و نظر مردم برام مهم نیست… اماالان که اومدم بنویسم که تحسینتون میکنم،فهمیدم من از خودم راحت نمینویسم… آره! از تجربه هام راحت نمینویسم. از تضاد هام… انگار دوست ندارم کسی بخونتشون. دوست ندارم کسی بدونه، خصوصا آشنا ها. نمیدونم این ترس از قضاوت شدن و مهم بودن حرف مردمه یا چیز دیگه. ولی همیشه یک سری مسائل بودن که دوست نداشتم با هیچکس در میون بگذارم جز خدا و خودم و شاید یکی دو نفر نزدیک.
برگردیم به کامنتتون
چقدر تحسینتون کردم بخاطر تنهایی سفر رفتنتون.
من هنوز مقاومت دارم نسبت به تنهایی جایی رفتن و از خداوند در خواست کردن بهم یاد بده تز بودن با خودم و خودش لذت ببرم.
سلام به ابراهیم دوست عزیزم ،،چقدر خوبی پسر من ،،بخدا ازوقتی داشتم میخوندم کامنت تو گریه ام گرفت ،،می دونی چرا چون من چرا سپاسگزار ماشینی که دارم نیستم چقدر خوب بهم گفتی قدر چیزای که داری رو بدون ازشون تشکر کن ،،واقعا وقتی استاد میگه کامنت ها رو بخونید الان می فهمم ،،عاشقتم بخدا خیلی لذت بردم واقعا تاثیری برمن گذاشته که نگو نپرس ،،چقدر ما خانواده خوبی داریم کنار هم ،،خدا شاهده وقتی میبینم ما چقدر از خیلی ها جلو هستیم عشق می کنم دوستتون دارم ،،به امید روزای خوبی که کنار هم داریم
چقدر نگاه زیبابینت رو تحسین کردم و چقدر لذت بردم از اینکه با نوشتن کمک کردی بمن تا من بیشتر تمرکز کنم روی خواسته‌هام و خیلی چیزها رو بیاد بیارم
خیلی اون قسمت کامنتت رو دوست داشتم از اینکه به حرف دیگران گفتی اهمیت نمیدی و مسیر خودت رو طی میکنی و ادامه میدی و بعد همون ادمها بهت میگن برای داشتن کار تو حاضریم ماهی یه گوسفند قربانی کنیم
چقدر لذت بردم
و خیلی دوست دارم از اینکه خودم به جایی برسم و تو بیزنسم رشد کنم که بقیه بیان از من الگو بگیرند و با گسترش کسب و کارم به خیلی از ادمها خیر برسونم و کمک کنم تا اونها هم در کنار من به ثروت برسند و از زندگیشون بیشتر لذت ببرند
عاشقتم ابراهیم عزیز
از اینکه اومدی حرف دلت رو زدی و کمک کردی حال دل ما هم خوب و عالی بشه و کلی به نکات مثبت تو فایل توجه کنیم که حواسمون نبوده ولی شما با نگاه مثبت بینت بیاد ما اوردی
خدا خیرت بده
با این کارت باعث گسترش زیبایی شدی
انشالله هر کجا از این کره خاکی هستی در پناه رب ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشی
سلام به شما وعرض تبریک بابت این قدر نتایج عالی گرفتین که خیلی محکم و مطمئن به ذهنتون جواب میدید خداروشکر میکنم که نظرتون رو خوندم چون واقعاً لیاقت رودر تک تک زیبابینی هاتون دیدم و حتی در مورد سفر توحیدی که شرحش دادین اشکم جاری شد…
سر بلند و موفق باشین ومنم توحید عملی میخوام خدایا شکرت….
چقدر خوندن کامنت پر محتوای تو برام لذت بخش بود،خیلی خوشحالم که هر روز با آگاهیهای جدیدی روبرو میشم،هر روز بیشتر رشد میکنم بیشتر لذت میبرم و هر وقت میام تو سایت و کامنتا رو میخونم هرکدومش برام یه آگاهی جدیده،خوشحالم که متعهد شده ای تا تمرین عزت نفس رو انجام بدی،خیلی دوست دارم این تایم تنهایی رو در یک مکان مناسب و در زمان مناسب انجام بدم،یک روزش رو امتحان کردم و خیلی عالی بود،برات آرزوی موفقیت و سلامتی میکنم
درخواست ها و زیاده خواهی های که از خدا داشتی درواقع از دیدگاه یک فرد توحیدی هستش و زمانی یک شخص میتونه اینطوری درخواست کنه که باور داشته باشه به خودش و خدای خودش اونوقت که این حس میگیره که چطور درخواست کنه
انگیزه ای که از این سفر گفتی آدم سر شوق میاره که همین الان بره سفر
قطعا بااین نیا خالص درخواست هایت با دوستان خوب سایت هم مواجه میشی و این سفر رویایی واست ساخته شده
به نام خداوند بخشنده و هدایتگرم به زیبایی به آسانی و راحتی و به طبیعی ترین حالت ممکن به سمت خواسته هام….
سپاس گذار خداوندی هستم که این زمین پهناور و پر از نعمت و برکت و پر از شگفتی رو آفرید که من الان تپه های شن های روان رو دیدم در بین کوه های سنگی و سخره های سخت!!! …. پروردگارا سپاس گذارتم که چشم من لایق دیدن این زیبایی ها شد برای امروزم….
استاد عزیزم و مریم جان شایسته من سپاس گذار خداوندی ام که هدایتم کرد به سمت شما سپاس گذار خداوندی ام که درست ترین و راحت ترین و لذت بخش ترین راه رو برای رسیدن به سعادت در دنیا و آخرت به من نشان داد… من سعی میکنم توجه کنم به نگرش شما به اتفاقات زندگی و سعی کنم تا جایی که میتونم مثل شما رفتار کنم حتی شده از کارهای کوچک روزمره و از خداوند میخام هدایتم کنه تا بهتر و بیشتر در مسیر تسلیم و رهایی قدم بگذارم… یک مثال من تخم مرغ که داره تو یخچال تموم میشه میسپارم به خدا و میگم خدایا من نمیدونم چجوری ولی میدونم میرسه و شب همسرم با یه سبد تخم مرغ های محلی ای که دوستش بهش هدیه داده از راه میرسه…. اون لحظه دلم میخاد خدارو بلنددد صدا بزنم و گریه کنم…
پروردگارا هدایتم کن که تنها و تنها تورا بپرستم
و تنها و تنها از تو یاری بجویم
پروردگارا هدایتم کن تا وابسته به غیر از تو نباشم
پروردگارا هدایتم کن تا معشوق تو باشی و عاشق من
پروردگارا هدایتم کن تا هر لحظه بیشتر و بهتر قدرت و عظمت و بخشندگی و زیبایی تو رو درک کنم
پروردگارا هدایتم کن تا احساس لیاقتم به هیچ چیزی وابسته نباشه نه به میزان ثروت نه به موقعیت اجتماعی نه زیبایی ظاهری نه ماشین زیر پام نه به جواهرات اویزان تو گوشم نه به لباس تنم…. پروردگارا هدایتم کن به سمت دوره احساس لیاقت پروردگارا من رو لایق کن ️….
قطره ای کز جویباری می رود
از پی انجام کاری می رود
مابسی گم گشته باز آورده ایم
مابسی بی توشه را پرورده ایم
مهمان ماست هرکس بی نواست
آشنا با ماست چون بی آشناست
پروردگارا سپاس گذارتم تو برام کافی ای.. مگه حس رسیدن به خواسته هامون همین حال خوبی نیست که الان دارم مگه همین اشک سپاس گذاری ای نیست که وقتی به قدرتت و قوانین زیبات و جهان زیبات فکر میکنم دارم؟… مگه همین جنگل و دریا و اسمون آبی و درختان بلندو صدای پرنده ها و پرواز دسته جمعی و غنچه ی گل رز و خورشید زیبا و ماه و ستاره ها و بارون و برف و رنگین کمان و ابر ها رو من ندارم؟ مگه مسخر من نکردی؟….
چشمم داره تمام این زیبایی هارو میبینه و تحسین میکنه و به افرینندش سپاس گذار و سجده کنندس… خداوندا سپاس گذارتم و دوستت دارم و عاشقتم..
دوست عزیزم سلام…
بارها کامنت زیبا و پر از توحید و درست رو خوندم و چشمام پر از اشک شد،واقعا مگه جز لذت این لحظه ها و سپاسگزاری و باز شدن قلبهامون چیز دیگه ای اصل هست؟همین لحظه ها،همین تپش قلبها،نفس کشیدنها،فرصت ها خواندن کامنت دوستانت و لذت بردن،دیدن فایلهای توحیدی استاد شوق و انگیزه در وجودت رشد کردن ایجاد شدن مگه بهتر از اینم هست،خدایا شکرت
سپاسگزارم برای نوشتن کامنت پر از توحیدت که حال خوب داشتن رو بدون هیچ هیچ واسطه ای بهم گوشزد کرد،لذت بردن از این لحظات رو بهم گوشزد کرد،خوشبخت بودنم فقط به یک دلیل که در این مسیر هستم گوشزد کرد،سپاسگزار وجودت و وجودم هستم دوست من…
سلام سمیه عزیزم
سپاس گذار خداوندم هستم که با کامنت شما بهم حس خوب بخشید… سمیه جان سپاس گذارم برای کامنت زیبات و از خداوند میخام هر لحظه ما رو هدایتمون کنه به سمتی که بیشتر و بیشتر آگاهی ها رو دریافت کنیم و با تعهدی آهنین در همین لحظه ی زندگیمون عملیش کنیم تا بتونیم از زندگیمون لذت ببریم و همه چیز برامون آسون و لذت بخش پیش بره….
مثلا من یک هدایتی که از همین فایل دریافت کردم و دوست دارم با شماهم در میان بگذارم تا اگر در مدارش بودی عملیش کنی، اینه که بیام از خونم و تک تک وسایل به صورت جداگانه همیشه سپاس گذاری کنم (چون مدت کمی هست که متاسفانه این حس که وسایل و خود خونه دلمو زده یا قدیمی شده اون ته ذهنم اذیتم میکرد) مثلا از دیروز که فایلو دیدم یخچالمو تمیز کردم و گفتم برای تشکر از اینکه اینقدر قشنگ برام کار میکنی یا لباسشوییم و میگم آقای لباسشویی ممنون که لباسامو اینقدر تمیز میشوری ازت سپاس گذارم … یا خونمو تمیز کردم و گفتم ممنون که اینقدر زیبایی اینقدر با صفایی…
اینجوری تو همیشه حس خوب بیشتری دریافت میکنی و خداوند اسونمون میکنه برای آسونی ها و مسیر زندگیمون لذت بخش میشه…
امیدوارم همه چی برات اسون و لذت بخش پیش بره سمیه جان ️
سلام دوست من…
واقعا من هر چی جلو میرم کنترل ذهن سخت‌تر میشه،الگوها در حال تغییر هستن و مقاومت‌ها زیاد…همین سپاسگزاری کردن از تک تک وسایل زندگی،واقعا اگر نبودن و همین اینارو هم نداشتیم چقدر سخت میشد و اون موقع می‌گفتیم اشکال نداره کاش همون اونارو داشتم،بعد شاید فکر میکردیم سپاسگزار باشیم،همین وسایلی که برامون عادی شده و بدیهی چقدر کارهارو راحت کرده
مشکل من این هست برای خوشحالی و لذت بردن به دنبال دلیل و شرایط هستم،ماشین خوب،به قول شما وسایل نو و جدید،خونه عالی،همه چی پر فکت،روابط عالی،دقیقا مثل اینه یه گونی پول بیفته پایین،بدون تلاش،بدون تغییر واقعی خودم،انتظار دارم همه چی عالی پیش بره،خوب این با قانون نا هماهنگه،این ینی مسئولیت زندگیم رو نپدیرفتم،و عوامل بیرونی مآثر هستن،خونه ماشین پول در آمد،در صلح نبودن با خودم،بعد میگم وقتی اینا آومد،میشه احساس عدم لیاقت من…بی ارزشی خودم و گره زدن حال خوبم به شرایطی و دلیلی…قانون رو فراموش کردم،دوست داشتن خودم بی قید و شرط که این تعهد جهاد اکبر میخواد،کنترل ذهن میخواد که گفتم این روزها برام خیلی مهم شده،چون عوامل بیرونی برای من اینقدر زیادن،ترمزها اینقدر زیاده و ریشه ای که شب روز باید بنویسم فکر کنم و کم نذارم بازم کمه…ولی در فرکانس سپاسگزاری همه چی راحت‌تر میشه،در سپاسگزاری این اصل برام منطقی میشه که کارها راحت باید پیش بره،احساس خوب داشتن واقعا راحت میشه،تجسم بهتره،در احساس سپاسگزاری آرامشی داری که وصف نا پذیره،اصله…
ممنون از تو دوست من که باعث شدی بنویسم فکر کنم کلماتی رو بنویسم که الان به ذهنم رسید و نوشتم،اینه که استاد اینقدر تاکید داره کامنت بخونید بنویسید و پاسخ بدید استاد اینارو تجربه کرده و میدونه چقدر مهمه…
انشالله در پناه خداوند لحظاتت توحیدی و باشکوه باشه…
سمیه جان پیشنهاد من به تو اینه که اگر اینستاگرام یا تو هر کانال یا گروهی فعالیت داری که باعث میشه نعمت های زندگی خودت رو نبینی و حسرت اون زندگی ها و شرایط و امکانات رو بخوری حتما حذف کن و خارج شو از اون مدار… من نزدیک دوساله اینستاگرامم رو حذف کردم و واقعا ارامش دارم… دست برداشتم از فالو کردن ادم ها و دغدغه ها و مشکلاتشون…. خیییلی حالم بهتره تمرکزم و وقتم رو گذاشتم روی پیدا کردن ترمز های خودم و بهبود شخصیتم که استاد تو قسمت 197 بهش اشاره کردند واقعا شخصیت ما از هر چیزی مهم تره…امیدوارم شخصیتت روز به روز توحیدی تر بشه و آسون بشی برای آسونی ها
همه رو حذف کردم،نه اخبار،دوستانم فعلن فقط یکی اونم در محیط کارم هست،روابطم رو محدود کردم و خیلی راضی هستم،اینستا فقط فیلمهای مربوط به کارم و مربی که توی دوره هاش هستم دنبال میکنم،حواسم به حواس پرتی ها هست…
ولی در دوره کشف قوانین و تمریناتش که جدی تر شدم،کنترل ذهن،در صلح بودن و لذت بردن از هر لحظه اصلی هست که زود فراموش میشه،چون هنوز به نا خود آگاهم نرفته،و اینم فقط با تکرار و تمرین و متعهد بودن رخ میده
ممنون از راهنمایی وقتی که گذاشتی و بهم گوشزد کردی،سپاسگزارم از مهربانی و لطفت،حتما برای بهبودم تمام سعی ام رو میکنم…
روز و روزگار خوش دوست جان…
بود آغاز هر گفتار و هر کار
به نام مهربان بخشنده دادار
سپاس او را که نیک ومهربان است
یگانه خالق هردوجهان است
بود از بخشش و از مهر سرشار
برای بندگانش بهترین یار
سلام و عشق و دورد خدمت اساتید خودم و دوستان مکتب الهی
استاد چه حال اساسی به فورد دادید واقعا تَر و تمیز شده،مثل اینکه تازه از کمپانی اومده بیرون
این حس قدردانی از هر شخص یا هر چیزی حس و حال خودمون هزاران برابر بهتر میکنه تا اون شخص،ما مخلوقاتی هستیم که با شادی دیگران شادتر میشیم پس اگه قدردان هر شخصی هستیم و سپاس گذاریم در واقع داریم به خودمون لطف میکنیم و قدردان خودمون هستیم و همین کار ساده ما چه زبانی،چه فیزیکی باشه باعث گسترش حس سپاسگزاری و قدردانی در جهان و کائنات میشه،به قول استاد این کار حس خودخواهانه هست.
یه دشت طلایی رنگ با بکگراند کوه سر به فلک کشیده همراه با ابرهای پراکنده زیبا
واقعا چه جاده سرسبزی هست (البته کیفیت گوشی اپل و مهارت فیلمبردار را باید در نظر گرفت) آدم فکر میکنه نقاشی هست اصلا آدم باورش نمیشه که واقعی باشه این حد از سرسبزی
آب های یخ زده ویزیتور چقدر زیبا طراحی و اجرا شده بودن مثل یخ واقعی،ماهی هایی که زیر دریاچه یخ زده در حال زندگی بودن و اون آقایی که دَر را برای شما نگه داشت،اون توضیحات مربوط به این مکان که در تلوزیون پخش میشد
خانم شایسته هم مثل همیشه مهر خدایا شکرت را از طرف دوستان بر دل کویر حک کردن و پرچم عباسمنشی ها را اونجا زدن
امکانات رفاهی که برای بازدیدکنندگان و گردشگران فراهم شده بود واقعا قابل ستایش هست این امکانات در دل کویر
ای نام تو بهترین سرآغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز
سلام. سلامی از یک دوست با تمام احترام و ارادتش به دو استاد قشنگ و نازنین. خدا شما رو حفظ کنه و بهتون عمر باعزت و برکت و نعمت بی حساب عطا کنه.
قبلا زیاد شنیده بودم که شکر نعمت نعمتت افزون کند. ولی شنیدن کی بود مانند دیدن؟
مثلا همین شستن ماشین رو یک سپاسگزاری از خدایی بدونی که این وسیله نقلیه رو بهت ارزانی کرده تا باهاش دنیا رو بگردی و به مقصد موردنظرت برسی. این چیزهاست که یک استاد رو اینچنین الگوی عملی دستیابی به رویاها میکنه و وجه تمایزش با کسانیه که پشت یه میز می شینن و یک سری حرف قشنگ میزنن.
چقدر محیط بومی شهرهای کلرادو رو دوست داشتم. منو یاد فیلمهای وسترن میندازه با اون حس شدیدا امریکایی. بخصوص با دیدن نقاشی اون سرخپوست روی دیوار که به حالت دعا نشسته بود و چه حس خوبی بهم داد.
الهی شکرت همه جا ویزیتور سنترها آماده به خدمت هستن و اینجا که جغرافیای طبیعیش حالت کویری داره ساختمون ویزیتور سنترش هم متناسب با اون سبک خاص معماری شده و کاملا حس کویر و صحرا رو بهت منتقل میکنه.
چقدر زیبا بود که اون آقا در رو باز نگه داشت تا استاد و عشقشون وارد شن. مهربونی و احترام اینجا موج میزنه.
چقدر جذاب بود ماکت صحرا و دریاچه. اون ماهیها و خرگوش صحرایی و سنجاب واقعی به نظر می رسیدن و ناخودآگاه چشمها قفل میشد روی آفتاب پرستهاش.
وااااای چقدر لذت بردم از اینکه افراد مسن نشسته بودن و با دقت توی مانیتور جزییات اطلاعات در مورد منطقه سفرشون رو پیگیری می کردن. و البته که چقدر هوشمندانه برای مسافران که ممکنه زیاد به انگلیسی مسلط نباشن زیرنویس انگلیسی هم داشت.
و شکار لحظه ها که خدا با ظرافت خاص خودش برای مریم جان رقم زد. لحظه بوسیدن یک آقا و خانم که یهو افتاد تو فیلم و حس عشق و آرامش رو منتشر کرد….
الهی شکر که استاد نازنینمون همیشه در زمان مناسب در مکان مناسب قرار می گیره و این قانون بدون تغییر جهان برای کسیه که اعتماد و توکل میکنه به هدایت الهی.
شنهای نرم اجازه پیدا کردن بوسه بزنن به پای عابر سپاسگزار، چون اون عابر اجازه داد که اولین نفری باشه که طبیعت رو با تمام حواس پنجگانه اش لمس میکنه. این نهایت عشق به جهان پیرامونه و نتیجه اش قطعا هم فرکانس شدن با انرژی خالص جهانه.
مریم جان عزتمندم رو تحسین می کنم که پیشاپیش حس کرد ممکنه چند دقیقه بعد داغ شدن شنها اذیتش کنه و به راحتی خودش اهمیت داد و کفش پوشید. هرکسی در رای خودش ثابت و هردو در کنار هم راضی!
الهی شکر برای بازی بچه ها و پدر و مادرهایی که اینقدر رها و شجاع از هر مکانی برای شادی و تفریح استفاده می کنن.
الهی شکرت برای اینهمه فراوانی و صلح و آرامش
اسکی رو شن…. چقققدرررر جذاب و هیجان انگیز!
و در نهایت ویوی بی نظیر کوه و دشت و صحرا که دستهاشون رو در هم قفل کردن و گهواره امن و آرامی ساختن برای هر روحی که بخواد تو این سکوت کویری به پرواز دربیاد.
بی نهایت سپاسگزارم ازتون استاد جانم که با هلی شات اون صحنه های چشم نواز رو از جهان زیبای اطرافتون با مهارت فیلمبرداری کردید. انگار که همه ما رو بالا بردید تا از اون بالا به گوشه ای و ذره ای از نعمتهایی که خداوند برای راحتی ما مسخرمون کرده نگاه کنیم تا شاید سپاسگزارتر بشیم.
با دیدن زمین از اون ارتفاع به یاد خوابهای تکراریم که پرواز می کردم افتادم و اون حس سبکبالی و رهایی برام تداعی شد. چقدر شیرین و دلچسب بود. متشکرم.
توی این روزهایی که هیچ چیز برام به اندازه بهبود شخصیتم و تمرکز بر زیباییها اهمیت نداره، این فایلهای سفرنامه برام مثل گنج میمونه. به روی چشمم میگذارم و از خدای هدایتگرم سپاسگزارم که داره روز به روز از هر طرف بیشتر بهره مندم میکنه از نعمتها و آسانیها و لذتها.
باباطاهر چه زیبا گفته:
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به دریا بنگرم دریا ته وینم
بهر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان روی زیبای ته وینم
هزاران هزار مرتبه شکر که بازم فرصتی بهم داده شد و بیام کامنت زیبای شما را بخونم و لذت ببرم و درس بگیرم ازش خیلی دلنشین مینویسند
توی این روزهایی که هیچ چیز برام به اندازه بهبود شخصیتم و تمرکز بر زیباییها اهمیت نداره، این فایلهای سفرنامه برام مثل گنج میمونه. به روی چشمم میگذارم و از خدای هدایتگرم سپاسگزارم که داره روز به روز از هر طرف بیشتر بهره مندم میکنه از نعمتها و آسانیها و لذتها.
باباطاهر چه زیبا گفته:
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به دریا بنگرم دریا ته وینم
بهر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان روی زیبای ته وینم
سعیده جان هر روزتون زیبا تر از روز قبلتون باشه
️
سلام به روی ماهت دختر گل زیبا. چقدر شما نازنین و شیرینی عزیزدلم.
ازت خیلی خیلی ممنونم که واسم نوشتی و مهر درون قلبت رو ابراز کردی. خیلی بهم روحیه دادی.
برات نور و عشق از خدای بزرگ آرزو می کنم.
در مسیری که در پیش گرفتی با قدرت برو جلو و مطمئن باش وجودت مایه برکت جهانه. خوشحالم که با سن کمت به درک عمیقی از خودت رسیدی و داری آینده بسیار روشن و پربرکتی برای خودت پایه ریزی می کنی.
می بوسمت گل قشنگم
ای بالا ترین بالا ها
ای زیبا ترین زیبا ها
ای سرور سروران
ای بزرگ همه بزرگان
میخواهیم شبیه تو شویم
میخواهیم غلام درگاهت شویم تا سرور عالم شویم
انکه خاک کوی تو شود طلاگین شود وجودش
سلام به روی ماهت سعیده عزیزم
سعیده خوش قلبم
سعیده مهربانم
در او کمنت قبلی آنقدر زیبا نوشته بودی خواستم اینجا دوباره انرژی خوبی که گرفتم برایت منتقل کنم عزیزم
چقدر خوش قلب و مهربان هستی
دوستتتت دارم عزیزم
و شعر که گفتی چقدر زیبا هست عاشق این شعر هستم
هر جا هستی با او باشی با او شاد باشی با او ثروتمند باشی با او عاشق باشی
الله پشت پناهت
ای جاااان دلم باز هم پاکیزه پاک سرشت نازنین با کلام شیرین و انرژی گیراش! الهی شکر که امروز هم نصیبی از عشق و معنویت روزیم کردی. اون هم از طریق بنده مخلصت پاکیزه جان.
این جمله های توحیدیت رو باید رو سردر ذهنم حک کنم تا همیشه یادم بمونه و بره به خورد روحم…
میخواهیم غلام درگاهت شویم تا سرور عالم شویم
انکه خاک کوی تو شود طلاگین شود وجودش
این اصل اصل اصل توحیده و بهت تبریک میگم بخاطر قلب نازنینت که به این مدار هدایت شده. متشکرم از محبتت عزیزم
سلام ودرود بر شما واستاد عزیز وسرکار خانم شایسته و دیگر دوستان همفرکانسی برای اولین بار در این سایت نظر میدهم مشق عشق ونوع دوستی را با شما آغاز کردم دستم میلرزه وخدا را در خودم حس میکنم دستم را گرفته وبی اختیار مینویسم مثل اینکه تمام حرف های دل مرا شما تایپ کرده اید ما شاالله که به من کمک کردی شهامت پیدا کنم ومن هم برای شما بنویسم لذت بردم و ادامه خواهم داد سپاسگذارم سرکار خانم رضایی
سلام به شما آقا رضای شجاع و خوش قلب
مایه افتخار منه که افتتاحیه کامنت هاتون در خونه ما برگزار شد. خدا بهتون خیر فراوان عطا کنه که دل رو به دریا زدید و شروع کردید. حتما و بدون شک این حرکتتون با خودش کلی خیر و برکت میاره همونطور که همین الان آورده. این لرزش دست و تپش قلب خودش یه شور و انگیزه برای حرکته به سمت خواسته ها.
خیلی خوشحال شدم که نور خدا از طریق من به شما رسید و ایمانتون به عمل منجر شد.
براتون آرزوی شادی و سلامتی و ایمان و ثروت دارم.
سلام سعیده زیبا اندیش ودوست توحیدی من
دختر عجب قلم گیرایی داری مگه میشه کامنتت خوند تحسینت نکرد اصلا کلمه کم میارم که تک‌تک شما عزیزان را تحسین کنم اصلا مگه این زیبایی متن این شیوایی واین قلم گیرا را می توان در قالب کلمات گنجاند
سپاسگزار وجود ارزشمندتم عزیزم خداروشاکرم که امروز مرتب هدایت شدم به کامنتهای بی نظیر
وجودت سرشار از عشق الهی عزیزم
سلام به روی ماهت فهیمه جان
هر روزی که قلبم رو به دست خدا می سپارم و از صبح به خدا میگم خدایا می خوام امروز بهم خوش بگذره، اصلا متوجه نمیشم صبح کی به شب میرسه.
بقول مولانا هر که بی روزیست روزش دیر شد.
هرکسی بی بهره و بی روزی باشه روز واسش دیر میگذره. پس میتونم امیدوار باشم که دارم روزی دریافت می کنم. چون دقیقا روزهایی که حس و حال سبک و بانشاطی دارم متوجه گذر زمان نمیشم.
الهی شکر دارم توی این جنگل سرسبز که خدای مهربون داره ما رو با تورلیدرمون استاد عباسمنش راهنمایی میکنه، قدم میزنم و سعی می کنم شجاعت و جسارت قدم گذاشتن به دل ترسهام و ناشناخته ها رو پیدا می کنم. کارهایی می کنم که حتی تا یک دقیقه قبلش بهشون فکر نمی کردم ولی درجا به حرف قلبم اعتماد می کنم و براش قدم برمی دارم. خوب از اونجایی که هنوز خیلی جا دارم تا مثل استاد و شاگرد زرنگای کلاس کنترل ذهن کنم ذهن نجواگر هم گاهی شروع به خودنمایی میکنه ولی فرق من با قبل اینه که حقه هاش رو بلدم. می دونم کی و چطور داره تلاش میکنه منو سرد کنه. مایوس کنه. تخریب و تحقیر کنه.
ولی من حالا دیگه خدایی دارم که خودش شخصا سکان این کشتی رو به عهده گرفته چون من قبول کردم که سکان رو بهش بسپرم.
چه کوته فکر بودم اون زمانهایی که عقل خودم رو سکاندار کرده بودم. چه سهل انگار بودم و چه ظلمی در حق خودم کردم.
اوست فرمانروای مطلق. صاحب قدرت. نور هدایت و گذرنده از خطای بنده ای که برمیگرده و به اشتباه خودش اعتراف میکنه.
ای توبه پذیر کریم الصفح، هیچگاه دست از طمع بخششت برنمی دارم. کمکم کن قدم بسوی تو بردارم و نترسم.
به نام یگانه فرمانروای هستی
سلام و درود بر استاد عباسمنش گرانقدر؛ مریم بانو و همه عزیزانم
سفر به دور آمریکا- قسمت 4
میخواهیم روزمونو با دیدن و تمرکز بر زیبائی های کلرادو آغاز کنیم و آماده یه روز عالی دیگه بشیم. به همین دلیل تصمیم گرفتم قبل از رفتن سر کار کامنتم رو بنویسم.
از کاور فایل شروع می کنم که استاد رو در دشت کویری نشون میده با ژستی جذاب مثل همیشه. میریم بعد از یک رانندگی طولانی هم غذا بدیم به این هیولای زیبا و هم دستی به سرو گوشش بکشیم و با یه دوش قشنگ صفا بدیم بهش تا سرحال به مسیرمان ادامه بدیم.
چقدر برایم این پمپ بنزین ها تحسین برانگیزه در آمریکا که وسایل شستشوی ماشین هم در اختیارت قرار میدن که یک نیاز واقعیه برای یک خودرو بعد از طی یک مسافت طولانی.اینکه نیازهات دیده بشه و برات برآورده بشه چقدر قشنگه! هر چیزی که اراده کنی فراهمه. خدایا شکرت بابت اینهمه نعمت و ثروت.
استاد که داشت فورد و تمیز میکرد یاد خودم افتادم که توی مسیر هر جا برای استراحت یا بنزین زدن می ایستادم با لنگ و کمی آب ماشینو تمیز می کردم. اصلا رانندگی با ماشین تمیز یه حال دیگه ای داره بخدا!
2500-2600 کیلومتر اومدیم خدای من یعنی انگار 4 بار برم تا تهران! خدا قوت استاد؛ خدا قوت مریم جان و حدا قوت فورد زیبا.
به اولین نشنال پارک کلرادو وارد میشیم و باز همه چیز سر جاشه طبق معمول و زندگی در جریانه حتی اگر یک مکان در وسط یک بیابان باشد!
و باز هم قانون فرکانس! وقتی از کویر مرنجاب حرف میزنی و هدایت میشی به کویر کلرادو؛ وقتی که پا برهنه میشی در حالی که هیچ کسی پا برهنه نیست، آنوقت افرادی رو جذب خودت میکنی و میبینی که مثل تو پا برهنه اند! چقدر این فرکانسها دقیق زندگی ما را خلق می کنند خدایا شکرت!
تا حالا فکر میکردم کویر فقط در دشت ها و در ارتفاعات پست هم سطح دریا شکل می گیرد ولی دیدن این قسمت این حُسن رو داشت که دیدم نه کویر میتونه در ارتفاع هم شکل بگیره! کویر هم میتونه در کوه ها بوجود بیاد! و این از زیبائی های سفره! این از زیبائی های خداونده! خدایا شکرت بابت اینهمه نعمتت! خدایا شکرت که قادر به انجام هر کاری هستی! خدایا شکرت.
این خدایا شکرت منو برد سفرنامه قبلی و شن های سفید آرد مانند که با برف مو نمی زد و یکی دیگه از معجزات خداوند رو بیادم آورد واقعا این کشور پهناور و سرشار از نعمت و شگفتی است! خدایا شکرت! ممنون از مریم جان که جای ما رو هم خالی کردن.
و باز شستن بدن با آب سرد در گرمای کویر! این است احترام به گردشگر، اینست احترام به توریست، اینست احترام به انسان! و چقدر تحسین برانگیز است این حرکت و این اجابت نیاز و خواسته!
باز هم تصاویر زیبای درون با موزیکی خفن و خیال انگیز از زیبائی های مسیر و این کویر زیبا با پارکینگ بزرگی که تعبیه شده و پیش بینی همه چیز شده تا آسان شویم برای آسانی ها. خدایا شکرت.ممنونم بابت همه چیز بریم که به امید خدا کارمون و شروع کنیم.یا حق
آقا اسدالله عزیزم،برادر توحیدی زاگرس نشین من،سلام به روی ماه شما و خانواده ی قشنگتون
حقیقتا انرژی نوشتن این کامنت از پاسخ شما به حمیدِحنیف شروع شد!
یک جمله ی ساده نوشتید که باید برم دنبال دخترم شینا…
من چند دقیقه به این جمله خیره شدم
عجیب برام دلنشین بود…
دلم میخواست براتون بنویسم چقدر اسم دخترتون قشنگه،چقدر طنین زیبایی داره،چقدر این عشق پدری الهی و دلچسبه …
ولی منطق ذهنم گفت میخوای همینو بنویسی که چی؟
هرچند که من خیلی به نجوای ذهنم رو نمیدم و بهش گفتم در زمان مناسب حتما برای آقا اسدالله مینویسم …
به قول خودشون در خونه برام بازه …هرجا لازم باشه میرم و بهشون میگم …
و حالا …از صبح این انرژی دوباره شروع کرد …بنویس …بنویس… :)
با وضو براتون مینویسم …درحالیکه قرآن کنار دستم بازه و نورش رو میتونم به چشم هام ببینم …
همون انرژی که از صبح بوق ممتد کامیون توی سرم به راه انداخته که برای آقااسدالله بنویس …همون این آیه هارو انتخاب کرده برای شما …
نوش جونتون بنده ی برگزیده خدا ….
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَىٰ لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ
کسانی که ایمان آوردند، و کارهای شایسته انجام دادند، برای آنان زندگی خوش و با سعادت و بازگشتی نیک است.
کَذَٰلِکَ أَرْسَلْنَاکَ فِی أُمَّهٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهَا أُمَمٌ لِتَتْلُوَ عَلَیْهِمُ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَهُمْ یَکْفُرُونَ بِالرَّحْمَٰنِ ۚ قُلْ هُوَ رَبِّی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ مَتَابِ
بدین گونه تو را در میان امتى که پیش از آن، امتهایى روزگار به سر بردند، فرستادیم تا آنچه را به تو وحى کردیم بر آنان بخوانى، در حالى که آنان به [خداى] رحمان کفر مى‌ورزند. بگو: «اوست پروردگار من. معبودى بجز او نیست. بر او توکل کرده‌ام و بازگشت من به سوى اوست.»
آقا اسداله …همینطور که دارم براتون مینویسم …از اسپیکر خونه این آهنگ داره پخش میشه و من غرق عشق خدام و پر از احساس خوشبختی … :)
زل زده م به آسمون آبی لاجوردی و دریای بیکرانی که در انتها بهش وصل شده …
همراه با آهنگ برای فرمانروا میخونم …:)
چه شود هر چه شود
صاحب قلب بی قرار من تو باشی
چه شود هر که ز ما نیست رود
تا به ابد دار و ندار من تو باشی
• ══─━━── ⫷⫸ ──══─━━ •
چه شود هر چه که خواهم شود و
چشم تو برق نگاهم شود و
خنده ات پشت و پناهم شود و
از تو خالی نشود زندگی ام
• ══─━━── ⫷⫸ ──══─━━ •
چه شود قافله غم رود و
از بهشتم جهنم رود و
لحظه های پوچ بی هم رود و
از تو خالی نشود زندگی ام
• ══─━━── ⫷⫸ ──══─━━ •
بهترین حال جهان را دارم
با تو پیدا و نهان را دارم
هر چه خوشبخت شدن میخواهد
من کنار تو همان را دارم
سلام و درررررررررود برسعیده نورانی عزیز
خوش آمدی؛ به منزل خود آمدی عزیز!
یاد این بیت لسان الغیب افتادم که تقدیمت کنم:
رَواقِ منظرِ چشمِ من آشیانهٔ توست
کَرَم نما و فرود آ که خانه خانهٔ توست
سعیده جان احساسم اینست که هر بار که کامنتت نیست انگار یه چیز این سایت کم است! و میدانم اکثر فرشته های سایت هم همین احساس و به شما دارند.زیرا همواره با کلام حق با ما سخن می گوئی و احساس نابت خدائیست. به منبع و سرچشمه هستی متصل است. برای همینست که لاجرم بدل می شیند.برای رضوان نوشتم که کامنت سعیده بزودی می آید زیرا بغیر از این از این بنده برگزیده و نورانیش نمیشه انتظار داشت. همواره این انس و الفت و دوستی و رابطه زیبایی که با قرآن و خداوند داری برایم ستودنیست و آرزو میکنم خداوند مرا هم همینقدر مانوس کلام و سخن نورانیش کند.
چقدر شعرتم زیبا و توحیدی بود حال کردم خدایی.چقدم با سلیقه تزئینش کردی یاد کارهای ادیتت افتادم و از همین تریبون اعلام میکنم کار ادیت فیلم دیدار استاد با بچه های سایت دست خودتو میبوسه! گفته باشم خخخ
میدونی چه حسی داشتم بزار بگم یکم بخندی یادته مدرسه که بودیم هر کی تکالیفشو تمیزتر و قشنگتر انجام میداد معلم نمره بیشتری بهش میداد و تشویقش می کرد.(اگه یادتم نبود بیادت آوردم حیف استیکر نیست خخخ) داشتم تصور می کردم سر کلاسیم و استاد عباسمنش میگه تکالیفتون رو بیارید نگاه کنم ببینم کی انجام داده؟
همه بصورت نامنظم به صف شدیم و هر کی دفترشو ورق میزنه و استاد میبینه و میره سر جاش میشینه. من تو خیالم تمیز نوشتم و عجله ای ندارم زور بزنم برم جلو صف. میبینم تو جلو تر از منی داشتی دفترتو ورق میزدی تا پیدا کنی صفحاتی که باید نشون بدی .من یه لحظه همینجور کنجکاو شدم گردنمو تا بالای شونت نامحسوس بالا آوردم که ببینم چی نوشتی؟
آقا دهنم همینجور باز مونده بود! این طرح و نقش و دیزاین تو رو که دیدم اصلا دفترم میخواست از دستم بیفته! استیکر یاسمن و قرض بگیرم لااقل یکم احساسمو منتقل کنم ( استیکر دست رویِ صورت) خلاصه نوبت اینجوره که استاد داره دفتر یه آقایی رو الان میبینه و بعدش شمایی و بعدش من.
تا این لحظه هی دارم با خودم یکی به دو میکنم آیا یواشکی از صف خارج بشم برم بشینم سر جام یا نه؟؟؟
سلاااااام و سررر سلااااامتی به شاگرد زرنگ کلاس
تا استاد نیومده من یکم شیطونی کنم :)))) یکی دو روز زیادی جدی بودم،از خودم بدم اومد:))))
رضواااان،دم در وایسا،هروقت دیدی استاد داره میاد ندا بده باشه ؟
راستی داداش اسداله،خبر داری منو رضوان “جلسه نهم کلاس الگوهای تکرار شونده”یک دونه نارنگی جابه جا کردیم شما نفهمیدی؟؟؟ :))))))))
فکر کنم سرگرم مرور تمرین هاتون با یاسِ من و سمیه جانم بودید!
شایدم این حمیدِ حنیف داشته از کارکرد موتورهای هواپیما واستون توضیح میداده!
خلاصه که گفتم در جریان باشی یکیو از دست دادی :)
آقااسداله شما هنوز همکلاسیتو نشناختی!
من اونیم که وقتی نماینده ی جم کردن موبایل های بچه های کلاس میشد،دم در کلاس کشیک میداد بچه ها از موبایلشون راحت استفاده کنند :)
من اونیم که زنگ تفریح ها انقدر دیر میرفت سرکلاس که همیشه یک لنگ پا توی دفتر بود برای وساطت ناظم پیش معلم :)
من اونیم که همیشه شیطنت رو به درس ترجیح دادم:)
من اونیم که چهار شنبه سوری توی کلاس آتیش درست کردم :)
من اونیم که همیشه کپسول آموکسیسیلین خالی میکرد تو بخاری تا کلاس رو کنسل کنه :)
واقعا چرا فکر کردید این طراحی بین متن شعر کار منه ؟:)))))))
اعتراف میکنم من فقط اینو ازاینترنت کپی کردم :))))))))))))
ازین جا تا دامنه ی رشته کوه زاگرس شکلک خنده :)))))
بیا توی صف داداش بیا،دفعه ی بعد طراحی تمریناتم خودم انجام میدم :)) شمافقط نارنگیِ جیبِ مارو نزن :)
رضوااااان ؟؟؟؟ استاد داره میاد ؟
آقا ما رفتیم سرجامون :)
فعلا :)))))))))))))))))
سلااام و درود خداوند بر سعیده نورانی
چی بگم من بهت آخه؟
نه خدایی چی بهت بگم من؟!
سایتو زیر و رو کردم تا پیداش کردم! مگه دستم بهت نرررررسه!
ولی حقمه! تا من باشم همیشه نه تنها کامنت های اصلیتو بخونم بلکه کامنت های زیر کامنتتم بخونم!!!
هر چی فایل شماره 9 بود گشتم. کلی کامنت خوندم و لایک کردم رفتم توحید عملی 9 اصلا یه گیجی زدم نگو و نپرس! دیدی دنبال عینکت می گردی یساعت بعد میبینی رو سرته یا دنبال موبایلت میگردی در حالیکه داری باهاش حرف میزنی، خلاصه با رسم شکل شیطنتتو بهم ثابت کردی! آقا ما تسلیم! ما شاگرد تیتیشم پیش شما والا! هی میگفتم این کامنت کجاست من ندیدم! کلی پاسخ به کامنت هامو گشتم، نبود که نبود! آخه برام پیش اومده کامنتی برام اومده ولی ندیدم یا نقطه آبیش وقتی صفحه پاسخ به کامنت ها رو باز کردم خاموش شده و بعدا دیدمش تمام کامنت های رضوانو نگاه کردم، دو سه بار تمام کامنت های الگوهای تکرار شونده امام بچه ها رو نگاه کردم هااااا تا یافتم. حالا دیگه شانس آوردی دم دستم نیستی خخخ
حالا جدا ازین حرفها خدایی آزار داشتی؟!خخخ برگشتم سر خان اول خخخ یکم ازم فاصله بگیر خخخ
دیگه آروم شدم بی خطرم خخخ خدایی لینکشو چرا نذاشتی؟؟؟ بگذریم اینم حتما خیریتی توش بوده! هرچند کلی کامنت خوندم و کامنت لایک کردم هاااا همچی بی برکتم نبود. یه کامنت قرآنیم دیدم ازت چند بار خوندم. حالا که نگاهمو عوض کردم چیزای بهتر رو میبینم. نه دمت گرررم همینجوریم راضیم ازت!!!
اگه فکر کردی بعد از اون اتفاق که بالا برات تعریف کردم ( لینکشپائینه، یاد بگیر خخخ) هنوز ردیف اول اون سمت می شینم سخت در اشتباهی خخخ
abasmanesh.com
من دیگه چشم ازت برنمی دارم و دقیقا نیمکت پشت سر تو و رضوان میشینم.بزودی سایمو رو شونه هات حس خواهی کرد خخخ و همه تحرکات و کارهاتو دارم رصد میکنم!!! دیگه منتظر نمی مونم نارنگی برام پرت کنی! وسط زنگ تفریح ها میرم سر کیفت!!! همینقدر بدون انگار کیف خودمه!! خدا برکت بده والا خخخ ولی قول بده تحریمم نکنی هاااا. قول میدم به اندازه بردارم.قوله هاااا قوووول.
ای باااااباااا،ای باااباااا،ای باااباااا
اینجا چیکار میکنی شما،یعنی چی بالاسرمون وایسادین همینطووووری :))))
آقااا بفرمایید،بفرمایید سرجاتون …
این کلاس به اندازه ی کافی شاگرد درس گوش نکن و استاد کلافه کن داره به خدا
شما همون میز اول بشینید،حداقل استاد امیدوار باشه به این کلاس …
آقا ،ما آخر ترم دلمون به جزوه های منظم و رنگی رنگی شماااا گرمه…شما هم به گروه لیانگ شان پو بپیوندی دیگه استاد به چه امیدی تدریس کنه آخه …؟
همه ی ما رفوزه میشیم…
بفرمایید آقا،بفرمایید داداش…بفرمایید …
من خودم هرچی داشتم فیفتی فیفتی در طبق اخلاص میارم خدمتتوووون،خدااااشااااهده ….
برید تا با کپسول آموکسی،کلاسو کنسل نکردم:)))))))
یک صلوااااات محمدی پسسسسند لطفا…
سلام به سعیده ی عزیزم برای بار سوم تو یه روز خخخ. این کامنتم دیگه از ایمیل پیگیری کامنتات پیدا کردم…
وااای خدا چقدر خندیدم از ین ذهن خلاق تو و اسدالله عزیز… یاسی بیا بگو ببینیم ایموجی ولو شدن از خنده رو کف زمین کدومه خخخخ
خیلی خوب بود… سعیده معلمات چی کشیدن از دست شیطنتات دختر :)))) ولی خیلی خوبه بچه باید شیطون باشه دیگه شاداب و سرزنده.
مرسی که علاوه بر اونننهمه کامنت پربار و پر از عشق خدا گاهی هم با این کامنتای باحالت کلی خنده مهمونمون می کنی. دمت گرم. انشالا همین امروز و هرروز از خوشی و حس خوب قهقهه بزنی عزیزم…
یه عالمه قلب از این سر دنیا :)
به نام خدا
سلام به شما آقا اسدالله عزیز
چقدر خاطره جالب و با نمکی تعریف کردی
چقدر خوبه که من هم به پی وی شما ها دسترسی دارم (وای از این حرف خودم اینقدر خندیدم اشک توی چشمام جمع شده) خلاصه راضی باشید من هم دل نوشته های شما و سعیده جان رو خواندم کلی لذت بردم و حال دلم عالی شد (خنده)
یعنی باورت نمیشه آقا اسدالله عزیز
من در حال حاضر توی این روزها و شب های مرداد 1402 (با سند و مدرک ثبتش می کنم) لذت بخش ترین و شیرین ترین کاری که می توانم انجام بدهم که همیشه هم برایش ذوق دارم مطالعه‌ی گپ و گفت های شما شاگرد اول های کلاسه استاد
آخه خیلی خوبه
هم می خندم
هم حال دلم خوب میشه
هم کلی درس های زندگی ساز یاد میگیرم
هم توی این گپ و گفت شعر های رویایی می خوانم
هم گوهر و جواهر به چشم و گوشم میرسه منظورم آیه های قران هستش
انصافاً شما بگو؟! کجای دنیا یه همچین پکیج بی نظیری پیدا میشه به غیر از اینجا
چقدر دوستتون دارم و باهاتون احساس صمیمیت می کنم
امیدوارم به زودی در بهترین مکان و بهترین زمان با کوله باری از نتایج مخصوصاً در زمینه‌ی ثروت و روابط با عزیز دلم در کنار شما دوستان باشم و ساعت ها گپ بزنیم و لذت ببریم
پایدار باشی رفیق خوش قلبم
سلام و درود مجدد محمد حسین عزیز
خوشحالم رفیق که لذت بخش ترین و شیرین ترین لحظات زندگیت را اینجا سپری می کنی رفیق.
آخه از بهشت و فرشته هایش بغیر اینم مگه میشه انتظار دیگه ای داشت. به قول شما هیچ جای دنیا یه همچین پکیج بی نظیری پیدا نمیشه. قدردان این نعمت هستیم و سپاسگزار خداوند که ما را هدایت کرد به این سایت الهی و ممنونیم از استاد که این فضا را برای رشد و تعالی ما ایجاد کردن. به اینجا نامحرم راه نداره رفیق، خیالتون راحت و حال دلتون خوب.یا حق
سلام به اسداله عزیز!
آقا این ذهن خلاق رو از کجا آوردین شما؟! چه تجسم های باحالی می کنین :))))
دقیقاً با شما هم عقیده هستم در مورد سعیده ی نورانی که چراغِ این سایته و نوشته هاش روح آدم رو جلا میده (ایموجی ذوق)
راستی اون استیکر “زدن روی پیشانی با دست” متعلق به خودتونه و you are more than welcome که هرجا خواستین به فراخورِ نیاز ازش استفاده کنین. من که خیلی استفاده کردم و راضی بودم :)))))))))))
سلام و درود یاسمن عزیز
خدا رو شکر دارم با لبخند تصورتون میکنم و چقد حس خوبیه! ایموجی ذوق! آقا اصلا شما تو انتخاب ایموجی استادین خدایی ولی جان من ایموجی ذوق کدومه تا حالا نشنیدم ایموجی دست زیر چانه(تفکر!).
چیزی که به فکرم اومد احتمالا خمان ایموجی چشم ستاره ای باشه هاااااااا؟؟؟؟
خلاصه برند این ایموجی ها با اسم شما معتبره و ما کپی میزنیم چونکه بعلت تحریمها به اصل جنس دسترسی نداریم! ولی همین کپی هم با زبان بی زبانی کلی حرف و مفهوم منتقل میکنه. ممنونم که ما رو تحت لیسانس خودتون پذیرفتین. امیدوارم نماینده خوبی برای برندتون باشیم کلی استیکر ذوق و خنده.یا حق
سلام به اسداله عزیز!
صبح توی ستاره قطبی نوشته بودم یه جوری بشه که کلی بخندم از ته دل، و با خوندن این کامنت شما به این خواسته رسیدم و کلی خندیدم :))))
عرضم به خدمتتون که ایموجی ذوق چند تا مورد میتونه باشه و احسنت به شما که یکیش رو درست حدس زدین، همون که چشماش ستاره ایه…از مواردِ دیگه می توان به اون که چشماش قلبیه و اون که با چشمای باز داره میخنده و دندوناش پیداس اشاره کرد…یک ذوقِ خاصی در چهره ی این موردِ آخر مشهوده…
.
.
.
استغفرالله
الان استاد منو از سایت میندازه بیرون انقدر شِر و وِر گفتم (ایموجی بچه ای که از کلاس انداختنش بیرون) …نه انصافاً شوخی کردم اینو دیگه نداریم!
خدایا شکرت به خاطر این سایت الهی، که هم فضای رشده، هم فضای حال خوب، هم فضای خنده، هم همه چی…
یاسِ من :(
بغضی شدم الان :(
عاشقتم باشه ؟
من کجا میتونستم انقدر دوست خوب داشته باشم؟
این احساس عمیق خوشبختی،اینکه هربار خداوند من رو با یک عشق و نور سوپرایز میکنه ،با کدوم ثروت خریدنیه ؟؟؟؟
نمیدونم چطور میتونم شکرگزار خدا باشم …نمیدونم …
این بار دوم که خداوند امروز قلبِ بی قرار من رو هدایت میکنه به کامنتی از خانواده ی بهشتیِ زمانی ها …
برای قرار و آروم گرفتن …
دوستتون دارم … بی نهایت … بی نهایت …
(شکلکِ ذوقی و اشکی وچشم قلبی همه ش باهم )
سلام سعیده جانم!
منم کجا میتونستم انقد دوست خوب داشته باشم؟؟ که انقده خوشحال بشم وقتی نقطه ی آبی ازشون بگیرم؟! وقتی خدا از طریقِ اونا با من حرف بزنه!
بله بله، با خودِ شما هستم! خانمِ سعیده ی شهریاریِ نورانیِ نارنگی پوست بِکَن!
واقعاً لایق این هستی که لقب چراغ سایت رو بهت بدم! آدم روشن میشه وقتی مناجات های تو با خدا رو میخونه…
همیشه نورانی و غرق نعمت باشی عزیزم! بوس :-*
سلام به اسدالله زرگوشی عزیز، بهترین پدر دنیا ، بهترین شاگرد توحیدی دنیا و بهترین همسفر دنیا…میدونید چرا بهترین همسفر دنیا؟؟؟؟؟ چون توی این سفری که ما باهم هستیم …من هر کامنتی میبینم ردپای تحسین و تمجید شما هست!!!!!!!
تحسین میکنم شمارو آقای زرگوشی عزیز ،دوست خوبم…
چقدر عکسی که با دختر خوشگلتون رو پروفایل شماست..نشون میده که چقدر پدر خوبی هستین.
به عنوان یه دختر ، به دخترتون تبریک میگم بخاطر داشتن همچین پدری.. شینای زیبا خیلی خوشبختم بخاظر داشتن شما!!
الهی شکرت خدای خوبم
آقای اسدالله عزیز…چقدر زیبا توصیف کردین دادن احساس لیاقت و ارزشمندی دولت آمریکا به شهروندانش ..چه توی پمپ بنزین چه بخاطر دوش آب سرد در کویر و چه پارکینگ…
واقعا الهی شکرت خدای خوبم بخاطر اینهمه نظم و هماهنگی و زیبایی و عظمت این کشور زیبا ،
الهی شکرت که کشور آمریکا همیشه آسون میکنه همه چیزو و چقدر احترام و ارزش برای انسان قایله…
احساس میکنم توی اون کشور میشه این همه بزرگی دید و ایمان نداشت و در صلح نبود ؟؟؟؟؟؟
دوست عزیزم آقای اسدالله ، از کامنت تون لذت بردم و ازتون بی نهایت سپاسگزارم بخاطر دید متفاوت و زیبایی که از این قسمت سریال سفر به آمریکا ارائه دادین…
خدای مهربونم به کارو کاشانه شما عشق و برکت بده دوست خوبم
با قلب و درود های فراوان..
سلام و درود فرزانه عزیز
چقد اسم و فامیلتون زیباست! چقد بهم میان! چقدم توحیدیه! و چقد احساس خوبی توشه بهتون تبریک میگم ازین بابت.به نظرم اگه فقط روزی چند بار اسم و فامیلتونو با خودتون تکرار کنید نصف مسیر موفقیتُ رفتین!
قبل از اینکه کامنتتون رو جواب بدم رفتم و کامنتتون در این قسمت سفرنامه خوندم. هم لذت بردم از کامنتت و هم تعجب کردم! از چی؟ از اینکه هنوز 41 روزه عضو سایت هستید و اینقد خوب مینویسین! اینقد خوب به قانون توجه دارید! اصلا همینکه میتونید بنویسید در این مدت کوتاه خودش موفقیت بزرگیه و از این بابت واقعآ تحسینت میکنم و یک کف مرتب به افتخارت میزنم.
دعاها و خواسته هاتو از خداوند خوندم. از اینکه اینقدر راحت با خداوند گفتگو دارید و مهمتر از این اینکه خواسته هاتو از خدا می خوای نشون میده خیلی خوب روی خودت کار کردی و آماده ای برای جهش شخصیتی و رشد در همه جنبه های زندگی.
از جانب خدا بعنوان بنده ای که این راه رو رفته بهتون بشارت می دهم که همه دعاها و خواسته هات اجابت شده و بزودی دریافتشان خواهی کرد.در مسیر درستی قرار دارید و همینطور به راهت ادامه بده و حضورت رو در سایت پررنگ تر کن.مطمئنم خداوند درهای نعمت و ثروتش را یکی پس از دیگری برویتان خواهد گشود. نگاهتون به مسیر و توصیف درختان بلوط برام جالب بود.ذوق و تخیل و قدرت تجسم خوبی دارید. قدر خودتونو بیشتر بدونید و در این مسیر به راهتان ادامه بدید. بزودی نتایج خوبتو در سایت برامون تعریف خواهی کرد و ما لذتشو میبریم. بهترینها رو برات در این مسیر زیبا و الهی آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق
سلام به اسداله عزیز
بایدسجده ی شکر کنم که خداوند چنین دوستانی را در مسیر رشد و تکامل و سیر و سلوک معنوی همراه من قرار داد ،
تا دوطرفه سود کنم اول اینکه خودم بادیدن فایل وزیبایی های آن غرق لذت وشادی بشم ومجددا بواسطه بندگان توحیدیش که دلهایی از جنس نور دارند ووجودشان سرشار از عشق خداوند است این زیبایی ها برایم تکرار وتکرار شود الله اکبر که چه معجزاتی در راه است اسداله عزیز سپاسگزار وجودت با خواندن هر کامنت، نیرویی دوباره میگیرم برای حرکت
بهترین بهترین ها را در هرلحظه برات آرزو میکنم
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت
با من راه نشین باده ی مستانه زدند
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی فال به نام من دیوانه زدند
یاحق
سلام و درود بر همراه همیشگی
نووووش جاااااانت باااااد. گواراااای وجودت باااد این بزم و عشق و شادی!
این حال خووووب ؛ این احساااااس قشنگ؛ این صفاااای درون ؛ این همه زیبایی کمترین پاداش جهان به شماست وقتی که آگاهانه تصمیم گرفتی در مسیر توحید گام برداری، وقتی که آگاهانه به ارزش وجودیت پی بردی، وقتی خودت را تسلیم شرایط و جامعه و دولت و حکومت ندیدی ، وقتی به ندای درونت لبیک گفتی، وقتی برای ارتقای خودت جهاد کردی، وقتی راهت را از عامه مردم جدا کردی، وقتی که در این سایت بهشتی زندگی میکنی وقتی که …باید هم اینگونه باشد و غیر از این باشد باید به خود شک کرد!
امیدوارم دمادم لحظه ها و زندگیتان توحید باشد و نور خدا همسفر عزیز.یا حق
ای سرور سروران
ای اجابت کننده دعا ها
ای رافع درجات
ای مهربانترین مهربانان
ای قبول کننده دعا ها
ای خدایی من و خدایی همه
خدایی من برای حضورت در این لحظه زیبا شکرت
سلام خدا بر قلب زیبا و درخشنده برادر عزیزم اسد الله عزیز
چقدررر زیبا بیان کردی
چقدررر عالی از قانون یاد کردی
چقدررر زیبا مینویسی
چقدرر زیبا از فرکانس های که زنده گی ما را میسازد یاد کردی
من تحسین میکنم این دید و نگاه زیبایی تان را اسداله عزیز و ارزشمند
من تحسین میکنم تک تک کلماتت را
از خداوند برایت بهترین ها را میخواهم برادر عزیزم
عشق ارامش سلامتی ثروت عظمت شادی
الله پشت پناهت
سلااااام و درررود بر خواهرم پاکیزه عزیز
چقد اسمتون قشنگ و توحیدیه و احساس خوبی رو به آدم منتقل می کنه.تحسینتون میکنم که درونتون هم مثل صورتتان زیباست و آرامش و زیبایی خاصی در وجودتان نهفته است.خوش آمدی به بزم ما رفیق! بهتون تبریک میگم بابت هدایتتون به این مکان و سایت بهشتی و تحسینتون میکنم بابت اینکه مقاومت درونی تان کم است و راحت کامنت می نویسید. چند تا از کامنت هاتو قبلا خوندم و اینکه دارید کامنت مینویسید با این مدت حضور کم خودش پیشرفت بزرگیه. مطمئنم با ادامه این مسیر و بخصوص همین فایلهای سفرنامه و فایلهای رایگان تکاملتان را سریعتر طی می کنید و خداوند درهای نعمت و ثروت را برویتان خواهد گشود.برایتان در این مسیر زیبا عشق و شادی و سلامت و نعمتُ و ثروت آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق
سلام دوباره به وجود زیبایت برادر خوش قلبم
سلام خدا به روح نازنینت
سلام خدا به قلب درخشان تان
امروز کمنت تان دیدم و خواستم سپاسگذاری کنم از حس خوب که از کمنت ها و گفته های شما میگیرم
تشکر میکنم از خوش آمد گویی تان برادر عزیزم پاره یی از خدایی مهربانم
واقعا جایی که خدا باشد همه جا رنگ و حس خدایی می‌گیرد مثل شما ها
هزارن بار سپاسگذار خداوند هستم که من را به این مسیر زیبا هدایت کرد اگر برای تان بگویم که خداوند چگونه به آسانی هدایتم کرد شاید تعجب کنید باور کنید خود خداوند با زبان زیبا و رسایش گفت برو دنبال همین آدم ( استاد عباس منش ) تنها با همین باش تغییر میکنی
زمانی بود که من سردرگم بودم و میخواستم تغییر کنم یک راه پیدا کنم ولی خدا را به معنایی واقعی نمیشناختم
ولی قسم به بزرگی اش به همین شفافیت برایم گفت
زیاد این خدا مهربان و عاشق هست بعضا وقتی حالم بد میشود میگویم پاکیزه این همان خدایی هست که حتی درست نمیشناختیش با تو واضح سخن گفت به این بهشت زیبا هدایتت کرد همیشه همرایت بود از چی میترسی برای چی ناراحت هستی
من تسلیم درگاه زیبایش هستم
آخر من غیر درگاه خدا جایی ندارم
برادر خوش قلب مهربانم برایت از خداوند بزرگ جهان بهترین های عالم میخواهم از همه مهم آغوش زیبایش را میخواهم که امن ترین مکان هست با وجودش جای هیچ ترس و نگرانی نیست
رفیق مهربان من
گر به چشم دل جانا جلوه‌های ما بینی
در حریم اهل دل جلوه خدا بینی
راز آسمان‌ها را در نگاه ما خوانی
نور صبحگاهی را بر جبین ما بینی
در مصاف مسکینان چرخ را زبان یابی
با شکوه درویشان شاه را گدا بینی
گر طلب کنی از جان عشق و دردمندی را
عشق را هنر یابی درد را دوا بینی
چون صبا ز خار و گل ترک آشنایی کن
تا به هرچه روی آری روی آشنا بینی
نی ز نغمه واماند چون ز لب جدا ماند
وای اگر دل خود را از خدا جدا بینی
تار و پود هستی را سوختیم و خرسندیم
رند عافیت‌سوزی همچو ما کجا بینی
تابد از دلم شب‌ها پرتوی چو کوکب‌ها
صبح روشنم خوانی گر شبی مرا بینی
ترک خودپرستی کن عاشقی و مستی کن
تا ز دام غم خود را چون رهی رها بینی
خدایا عاشقتم که سریع اجابت میکنی
سلام به روی ماهت استاد جونم
سلام به روی ماهت مریم جونم
وای وای خدای من از این سفر ِ بینظیر
من قسمت اول درخواستم این بود خدایا تو این سفر بیشتر زیبایی روابط انسانها رو بهم نشون بده و چقدر سریع اجابت کردی
خدا با این سفر داره باهام حرف میزنه
خدا هر روز با آیاتِ قرآن باهام حرف میزنه
خدا هر روز از زبانِ خواهرم ، دخترم ، آدم هایی که ملاقات میکنم باهام حرف میزنه
خدایا سپاسگزارتم که گوش دل و چشمِ دلم و باز کردی که ببینمت ، بشنومت
خدایا سپاسگزارم که آگاهم کردی به قوانینت
خدایا سپاسگزارتم که میتونم حضورت و در تمامِ لحظه هام حس کنم ، لمس کنم
خداروشکر که بسلامتی و آسانی وارد کلرادو شدیم
والا این ماشین ِ بینظیر و باید هم برق انداخت ، میدونی چند تا مسافر و داره با عشق شهر به شهر ، روستا به روستا ، جنگل به بیابان ،کوه به دریا با خودش میبره ؟؟؟؟؟؟
تمام ساکنینِ ایالتِ عباسمنش سوار ِ این فورد ِ ناز و با معرفت هستن !!!
خدایا سپاسگزارتم بابتِ این ماشین ِ بینظیر
فوردِ خوشگلم سپاسگزارتم ، دخملی زیبا ، با اون چشمهای جذابت
استاد چقدر صورتتون ناز و مهربونِ
قربونت بشم که اینقدر مهربونی و شیشه ماشین و تمیز میکنی که مریم. جونی فیلم های قشنگتری بگیره
قربونت برم که حواست به اهلِ منزل هست که زیبایی ها رو با کیفیت ببینن
بخدا که خیلی مَردی
خدا بهت سلامتی بده
این طبیعت و که میبینم ، عظمت و شکوه ِ خداوند قلبم و صیقل میده
خدایا چقدر تو مهربونی آخه
چه جالب ، من خیلی سرخ پوست ها رو دوست دارم و مریم جون هم باز تو این فایل از سرخپوست فیلم گرفته و این ی نشانه اس برای من ، خدایا سپاسگزارتم
الله نور و سماواتِ و الارض
خدا جونم سپاسگزارتم
تحسین میکنم اون زوج کوهنورد و که کفش حرفه یی هم پوشیدن و آماده میخوان دست در دست هم برن و دامن طبیعت عشق کنن ، نوش جونتون
اینقدر فرکانس تون قویه که سریع هدایت میشین
از کویر مرنجاب حرف زدین و الان اونجا هستین
به به
استاد جونم چقدر لحظه هایی که خلق میکنم برام لذت بخشِ ، خدایا شکرت
استاد مگه میشه شما جایی بری و هوا بد باشه ؟؟؟ مگه داریم ؟؟؟؟
شما در زمان ِ مناسب در مکانِ مناسب قرار میگیری
شما جز هدایت شدگان هستی
خدایا سپاسگزارتم
نگفتم شما جز هدایت شدگان هستین ؟؟!!!!
این آقا از جانبِ خداوند ، در و براتون باز نگه داشته و با لبخند بهتون خوش آمد گویی میکنه
زیباترین و جذاب ترین لحظه ی این فایل بوسیدن عاشقانه خانوم و آقا بود
چقدر باشکوه ، چقدر زیبا
عشق بالاترین فرکانس و داره
خدایا سپاسگزارتم
این صحنه به سفارشِ من ضبط شده
خدایا من عاشقتم
باید که جمله جان شوی
تا لایقِ جانان شوی
استاد منم همیشه تو طبیعت پابرهنه ام
اون موقع تو ایرانم این عادت و داشتم
لذتی که پابرهنگی داره هیچی نداره
وقتی روی چمن های خیس راه میری و رطوبت تا مغز استخونت نفوذ میکنه ، عجب لذتی داره
وقتی داغی شن های بیابون کف پا تو داغ میکنه ، چقدر لذت بخشِ
خدایا چقدر با شکوه این جهان و خلق کردی
و چقدر انسانها جهان و باشکوه تر کردن
خدایا سپاسگزارتم
شما خیالت راحت همیشه در زمان مناسب هستین
چه دخمل ناز و جذابی به به
عجب گروهِ با حالی !! از هر سنی با عشق دارن میرن تا لذت ببرن
وای منم کویر دلم خواست
پس به زودی هدایت میشم به کویر ، آخ جون
عجب طبیعتی
این ور کویر ، اون طرف کوه با پوششِ گیاهی
اینا همش قدرت نمایی خداوندِ
اینا همون تضاد ها هستن که در کنار هم زیبای شون بیشتر دیده میشه
خدایا عاشقتم که اینقدر قشنگ خلق کردی
این طبیعت نمادِ فراوانی و نعمتِ
خدایا شکرت
ای جونم به این رابطه ی عاشقانه ی شما
آخه چقدر شما دوتا الگوی بینظیری هستین
والا منم عاشقتونم
استاد شما خودت بالای بالا ، نوک نوک قله هستی همین الان
وای چقدر خوبن اون دوتا که دارن سرسره بازی میکنن
چقدر قشنگ خداوند گفته که زمین و آسمان و مُسَخر انسان کرده
چقدر خوبه که اون آقای مهربون داره از بازی و شادی خانومش فیلم میگیره
چقدر قشنگه شادی آدم‌ها
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
دمت گرم مریم جونم که نوشتی و انرژی شو 10000 برابر کردی
قطعا که خداوند به این سپاسگزاری پاداش ها میده
این خدایا شکرت حکم همون دونه ی گندم و داره که خداوند به هفتاد تا تبدیلش میکنه
این دوش های آب سرد هم نماد فراوانی و نتیجه سپاسگزاری هاست
لذت شو ببرید
آخی قشنگ حس میکنم وقتی میای از پیاده روی و پاها رو با آب سرد میشوری ، چه حالی میده
تا قلبت هم خنک میشه
نوشِ جونت
ای جونم که بچه درون هم به پرواز دراومد از شوقِ این عظمت و زیبایی
خدایا بابتِ این طبیعتِ زیبا و بینظیر سپاسگزارتم
الهی و ربی من لی غیرک
چقدر ما در مقابل ِ این عظمت کوچیک هستیم
خدایا ما نمی دونیم ، خودت هدایتمون کن
هدایتمون کن به راه نعمت و فراوانی و عشق ، سلامتی
شادی آرامش
خدایا آسونمون کن برای آسونی ها
استاد عکس روی فایل هم بینظیره
حس این و بهم داد که خداوند دستهاش و برام باز کرده و با لبخند بهم میگه ؛
سارا جونم ، خوش اومدی
سلام سارا جان دوست ارزشمند و عزیزم
چه کامنت زیبایی نوشتی انصافا لذت بردم. جوری نوشته بودی که تک تک صحنه هایی که دیدم برام مرور شد و از زاویه خودت هم لابلاش حرف زدی. عاشق این مدل کامنت نوشتنم “نوشته ایی ترکیبی از دیده ها و شنیدها و درک ها و درس هاش”
دلم میخواد برم بالا دوباره بخونم کامنتت رو عالی بود و لذت بردم.
من کامنتم رو وقتی دیدم به وقت تهران که نصفه شب بود نوشتم اونم با گوشی دیدم و با گوشی تایپ کردم(اگر فهیمه قدیم بود مگر اون حد از کمال گرایی ام میذاشت اینجوری کامنتم رو بفرستم. اینقدر تعلل میکردم که فکر کنم تا الانم هنوز نفرستاده بودم، چون امروز اکثرا بیرون بودم و بعد کلی درگیر کارای خونه) سخت بود برام هم بخاطر با گوشی تایپ کردن،هم دراز کشیده در حالتی که اصلا تو مرام کامنت نوشتنم نیست.و البته زور کمال گرایی هم بود که خداروشکر انجامش دادم.
چقدر این جمله ات دوست داشتم و تحسینت میکنم برای کلمه های زیبا و قشنگی که استفاده کردی و همچین جمله دلنشینی رو ساختی: “تمام ساکنینِ ایالتِ عباسمنش سوار ِ این فورد ِ ناز و با معرفت هستن !!!”
از فایل های زندگی در بهشت من همش تو ذهنم هست، همینطوری پیش بریم و این فرکانس های این خانواده بزرگ و صمیمی عباسمنش همینطور پیش بره یک ایالت بنام عباسمنش تو آمریکا ثبت کردیم و ما بچه های سایت هم جز اهالی اولیه اون محسوب میشیم.
تحسینت کردم برای دیدن سفارشی که داشتی و منم لذت بردم و اصلا فایل رو چاشنی عشق بهش داد اصلا صحنه شکاری بود اونجا که نوشتی: “زیباترین و جذاب ترین لحظه ی این فایل بوسیدن عاشقانه خانوم و آقا بود”واقعا تحسین کردم دقتت رو اینکه برای اون صحنه شکار یک جمله زیبا نوشتی بوسه عاشقانه یک زوج رو شاهد بودیم.واقعا خداروشکر برای دیدن این زیبایی ها و خوبی ها
خدایا ما نمی دونیم ، خودت هدایتمون کن
خدایا آسونمون کن برای آسونی ها
سپاسگزارم برای این ردپای زیبات همسفر معنوی و ارزشمندم.
سپاسگزارم برای وجودت و حضورت عزیزم.
ارادتمندت فهیمه
بنام خدای مهربونم
سلام به روی ماهت فهیمه جونم
قربونت برم که با عشق برام نوشتی
عزیزم منم همیشه از کامنت های بینظیری که مینویسی لذت میبرم و عکست و همیشه تحسین میکنم که با همسر جانت انداختی
عزیزم سپاسگزارم که عکسِ دونفره گذاشتی و کلی الگو میشه برای من
ایشالا که هر لحظه در کنار شوهرِ مهربونت زندگیت سرشار از عشق و ثروت و لذت و شادی باشه
فهیمه جونم دوستت دلرم
الله ولی یار مومنان و آنها از تاریکی به نور هدایت میکند.
سلام به روی ماهت سارا عزیزم
چقدررررر با صفا هستی
چقدررر زیبا نوشته میکنی
انقدرر زیبا مینویسی که با تک تک نوشته ها و جملاتت قشنگ آدم حس میکند همان حال و احوال را
قشنگ تصویر سازی میکند
چقدر دید و نگاه زیبابین داری عزیزم یعنی یک زیبایی از چشم هایت نمانده است
تمامش دانه دانه یاد کردی
من تحسین میکنم این دید نگاه زیبا را
من تحسین میکنم این قلب درخشانت
این تحسین های زیبایت را به استاد چقدر شاگرد دوست داشتنی و عزیزی هستی عزیزم
الهی همیشه با خدا خوش شاد باشی هر کجا باشی با حضرت شادی باشی سارا عزیزم
بنام خدای مهربانم
سلام به روی ماهت پاکیزه جونم
منم عاشق نوشته های تو هستم
نوشته هات و با لهجه خودت با صدای بلند میخونم و لذت میبرم
اینقدر برام لذت بخشِ که نگو
قربونت برم که این کامنت پر از محبت و برام فرستادی و کلی اشک ریختم از فرکانسِ عشقی که نثارم کردی
من اهنگ مژگان عظیمی و آریانا سعید و گوش دادم و لذت بردم
چند سال پیش هم دوستی داشتم بنام خالده که اهلِ کابل بود و خیلی ماه بود مثل خودت
راستی من سالها پیش یک بار به کابل سفر کردم و خیلی سفر بیاد ماندنی بود
خالد حسینی نویسنده افغان ، رمان بادبادک باز ، که از زندگی خودش رو خوندم
منم دوستت دارم پاکیزه ِ قشنگم
سپاسگزارم که با لهجه شیرینت مینویسی و قلبم و شاد میکنی
از خدای مهربان برات عشق ، ثروت ، شادی آرامش میخوام
دخترِ زیبای من
سلام
پاکیزه بارکزی خانم عزیز
من هدایت شدم به پاسخ شما به ساراخانم
یکی ازکارهای من شده تحسین کردن دوستان وقتی نگاه میکنم ومیبینم به مدت زمانی که عضوسایت هستن واکثرا ستاره هاشون طلایی شده تبریک میگم بهشون و یدفعه رسیدم به متن شما ومدت عضویت وطلایی شدن ستارتون که یجورای خدابهم گفت اینو چی میگی بقدری تحسینتون کردم که حد نداره موفق باشید
درپناه الله مهربان
به نام خداوند عشق و ارامش
به نام خداوندی که فقط منتظر هست ما سوی اش عاشقانه برگردیم
و میدانی برادرم خداوند آنقدر مهربان هست که آغوشش باز هست و منتظر هست که ما سویش برویم انقدررر حلیم هست بردبار هست که فقط منتظر هست خم به ابرو نمی آورد
من فدایی چنین عشقی شوم
بردارم من کمنت شما را چند روز پیش دیده بودم ولی امروز حسم گفت بیام برایت بنویسم
و میدانی گفت چی بنویسم اینکه ادامه بتی همین مسیر را برو روی خودت به زیبایی کار کن با عشق کار کن خدا منتظرت هست برایت یک عالم نعمت و ثروت پشت در گذاشته هست تو ادامه بتی که صاحب خزانه های جهان شوی
خداوند همیشه همرای ما هست عاشقانه عاشق ما هست عاشقانه از ما حمایت میکند
تشکر میکنم برادر عزیزم از تحسینت
این نماینگر قلب زیبایت هست
در پناه خداوند باشی برادر خوبم
سلام مجدد به
پاکیزه خانم عزیز
اینقدر وقتی کامنتهای شما رومیخونم باهاشون ارتباط برقرار میکنم باهمون لحجه ای که صحبت میکنید مینویسیدوچقدرمتنهاتون خودمونی هست این نشان از مدار زیبایی هست که داخلش هستیم
چقدر لذت بردم وقتی پاسخهای شما درعقل کل رامطالعه کردم وتحسین کردم احسن به این همه آگاهی واشتیاقی که درشما هست
براتون آرزوی بهترینها رو دارم
به نام خداوندی که بی نهایت زیباست و زیبایی اون در کل این جهان هویداست
سلام به شما سارا خانم نازنین خوبی عزیزم
چقدررر خوشحال شدم دل نوشته‌ی فوق‌العاده‌ی شما رو خواندم
ای جانم چقدر تو زمانی که این دل نوشته رو می نوشتی به خدای درونت وصل بودی
چقدررررر با زبون کودک درونت نوشتی و عاشقانه و خودمونی حرف زدی
حرفای کودک درونت که از دل بر می اومد به دل کودک درونم نشست مرسی :)
اصلاً حال دلم عالی شد به خدا
چشمام داره برق میزنه از خوشحالی
مرسی که هستی و مرسی که اینقدر زیبا تمرکزتو میزاری روی زیبایی ها و مرسی که می نویسی
به خداوند مهربانی ها خداوند عاشق ها می سپارمت
دوستت دارم سارا جان
پایدار و ثروتمند باشی
بنام خدای مهربونم
سلام به روی ماهت محمد حسینِ عزیز
سپاسگزارم که برام با عشق نوشتی
دقیق متوجه شدی
اینقدر فایل برام لذت بخش بود که در فرکانس عالی نوشتم از زیبایی هایی که دیدم و حس کردم
خداروشکر که شما هم لذت بردی
واقعا اهلِ این خانواده بینظیر و درجه یک هستن
همه جای این خونه بوی صمیمیت و عشق آدم و سرمست میکنه خداروشکر
محمد حسین عزیزم به دستانِ پر مهرِ خدای مهربون میسپارمت
سلام
ساراخانم
قبل ازهرچیزتحسین میکنم این روند روی خودتون کارکردن
واین که تونستید تواین مدت تمام ستاره هاتون روطلایی کنید
واقعیت میخواستم براتون بنویسم ولی یجورایی دو دل بودم ولی همین که کامنتتون رو خوندم ودیدم خواستتون دیدن روابط زیبا بوده واجابت شده نشانه دونستم واقدام به نوشتن کردم
سپاسگزارم ازکامنت زیبای شما درپناه الله مهربان
«قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَٰذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَهٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهٌ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍ» (ﺑﮕﻮ: ﺍﻱ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﺆﻣﻨﻢ ! ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ. ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻧﻴﻜﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺧﺪﺍ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻓﻘﻂ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﺎﻥ ﭘﺎﺩﺍﺷﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﺎﻣﻞ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺣﺴﺎﺏ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻛﺮﺩ.( سوره زمر آیه ١٠)
خدایا، ای خدای هدایتگر من، ای پناه بندگان اهل ایمان و اجابت کننده درخواست درخواست کنندگان از جریان بینهایت آگاهی خودت بر من عنایت کن تا کلامی را مکتوب کنم که موجب رضایت تو و رشد و تکاملم در مسیر توحید باشد، خدایا همه تویی و من هیچتر از هیچ ، بر این بنده ات آگاهی و نور هدایت ببخش که برای هر چیزی محتاج و نیازمند به هدایت توست چنانکه خودت فرمودی:«إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ»
سلام استاد عباس منش ، سلام استاد شایسته و سلام دوستان نازنینم. عرض سلام و درود و ادب فراوان من رو پذیرا باشید از عسلویه و یه شیفت شبکاری در ایستگاه آتش نشانی. این موقع شب بیدار بودن بی اختیار آدم رو دعوت به تفکر میکنه، بی اختیار آدم به یاد خدا میافته. فکر میکنم این جریان هدایته که ما رو به سمت خداوند فرا میخونه. همون برنامه و لاجیک طبیعی روحمون (همون ماجرای الست بربکم) روح انسان تمایل و گرایش به سمت خداوند داره.
خدا رو شکر کولورادو زیبا رو دیدیم. هر وقت اسم کولورادو میاد بی اختیار ذهن من میره به 22 سال پیش کلاس زبان انگلیسی (سال 2001). درسی توی کتاب East West Basic بود که یه خانمی با برادرش که بتازگی برای کار به کولورادو رفته بود تماس می‌گرفت و ازش میپرسید :
So, How’s life in Colorado
و اون در پاسخ میگفت
Pretty good و اونجا برای اولین بار اسم کولورادو رو شنیدم و یاد گرفتم Pretty good همون معنی very good رو میده.
با دیدن این مناظر شگفت انگیز و زیبا و دشتهای پهناور و اون کوه بلند و درخت‌ها و اون تپه های شنی، بی‌اختیار این عبارت أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهٌ توی ذهنم تداعی شد و با یه سرچ هدایت شدم به آیه 10 سوره زمر. و دیدم خداوند به چه زیبایی به اهل ایمان رو هدایت میکنه و تشویق میکنه به مهاجرت و اجر و پاداش که در انتظار اهل ایمانه، همانهایی که شجاعت حرکت کردن رو به خودشون دادن.
یه خاطره جالب هم دارم از این آیه 10 سوره زمر. یبار چنادین سال پیش یه بچه خردسالی رو از قم آورده بودن شهرمون میگفتن حافظ کل قرآنه طوری که هر آیه ای رو شما بگی سوره فلان آیه فلان میتونه بخونه. چندتا آیه رو پرسیدن همه رو گفت، یه همکلاسی داشتیم بنام سیدعلی، از توی جمعیت صدا زد، سوره زمر آیه 10 ، بنده خدا حافظ قرآن هر چقدر فکر کرد یادش نیومد. هر چی جمعیت صلوات فرستادن ولی هیچی یادش نیومد. هیچی دیگه بیخیال آیه 10 زمر شدن.
زیبایی و تمیزی طبیعت واقعاً قابل توجه بود و البته خدماتی که توی ویزیتور سنتر ها ارائه میشه از آشنایی افراد با محیطی که قراره واردش بشن. خیلی کار قشنگیه. مردمی که برای اولین بار وارد این فضا و این طبیعت میشن با موجودات مختلف آشنا میشن و خطرات احتمالی محیط رو میشناسن، و باید ها و نباید ها رو میدونن. این از احساس ارزشمندی میاد.و این چیزی نیست که از بیرون به مردم داده باشن. این برآمده از خود مردم برای مردمه. و بسیار بسیار جای تحسین داره. راستی یه سوال برام پیش اومد چرا پمپ بنزین های بلاد توحید اینجوریه؟ شما ایستادین بنزین زدین همونجا هم دارید ماشین رو تمیز میکنید ، هیچ عجله ای نیست که سریعاً جایگاه رو تخلیه کنید. بماند که وسط پمپ ها اونقدر جا هست که با هلیکوپتر میشه فرود اومد و بنزین زد و رفت. چقدر همه چی توی آمریکا راحت و دل بازه. و این احساس قدردانی و شکرگزاری شما بخاطر این تراک بینظیر که قطعا انرژی شما روی اشیا و محیط پیرامون تون اثر میذاره. شاید آدمهای عادی اینو خنده دار ببینن، حتی اگه اون آیات قرآن که خداوند اشاره میکنه به شکرگزاری رو هم نخوایم بیان کنیم، به لحاظ فیزیکی قابل اثبات هست که افکار از جنس انرژی هستن که به جهان صاتع میشن و اجسام هم توده ای متراکم از مولکولها و اتم ها و در مقیاس های ریزتر از اتم از انرژی هستند. پس انرژی افکار با انرژی اجسام به راحتی همراستا میشه. دوست دارم این ویژگی زیبا رو از استاد عباس منش و استاد شایسته در زندگی شخصی خودم پیاده سازی کنم. ازتون سپاسگزارم استادان عزیزم که اینو به من هم یاد دادین. و برای اینکه این موضوع رو تمرین کنم، میخوام از شغلی که دارم شروع کنم. من بابت بیدار بودن این موقع شبم نه تنها هیچ منتی سر کشور و مردم و شرکت گاز و اداره آتش نشانی ندارم، بلکه خداوند رو شاکرم که من رو انسان مفید و لایقی قرار داد که بتونم توی این شغل انجام وظیفه کنم. و ایمنی صنعت و سرمایه های ملی کشور رو تامین کنم. خدا رو صد هزار مرتبه شکر، خدا رو صد هزار مرتبه شکر. همین الان هزاران نفر هستن که آروزی همین شغل رو دارن. من اگر شکرگزاری رو یاد نگیرم چطوری میتونم رشد کنم؟؟ الهی صد هزار مرتبه شکر.
یه نکته ای که برام خیلی جالب بود بازیگوشی کودک درون خانم شایسته بود و سر خوردنش روی ماسه ها. خیلی تحسین برانگیز بود چون ما از یه سنی به بعد میریم پشت نقاب آدم بالغ و احساسات کودک درون مون رو نادیده میگیرم. و کمتر کسانی هستن که این احساسات رو زنده نگه میدارن. و در مورد شما این خیلی عالی و تحسین برانگیزه.
از اونجایی که نامبرده الان با کمتر از 30% ذخیره انرژی بیداره در این لحظه ختم کامنت رو اعلام میکنم و دیگه پر حرفی نمیکنم.
«ای صبا امشبم مدد فرمای ؛ که سحرگه شکفتنم هوس است»
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سفرمون در پناه هدایت و امنیت رب العالمین.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
حمیدِحنیف عزیز،آتشنشانِ ابراهیم نشانِ حافظ سرمایه ی ملی سلاااااااام :)))
اینجا رو با صدای جناب آقای احمدی نژاد بخون لطفا:
چه خبرتوووونه؟چه خبررررررتوووووونه؟؟؟؟
آقا من اعتراض دارم رسما،کجا باید درخواست اعتراض بدم؟
یعنی چی ساعت 3 صبح کامنت مینویسی انقدر پر از محتوا و آگاهیه؟
همین الان که 6 عصره،من ذهنم مقاومت داره باید یک خط رو دوبار بخونم که بفهمم دقیقا چی نوشتی!
خداوکیلی اون موقع که هوش و استعداد رو پخش میکردن،من کجا رفته بودم و داشتم چه …میکردم:)))))))))
چرا صدام نزدی؟چرا پشت سرت برام جا نگرفتی؟
شما درمقابل چرت و پرت نوشتن های من،تو کامنت 3 صبحم؛مسئولی الآن :)))))))
تازه یک ساعت طول کشید من چشام و مغزم و ذهنم اجازه بده من بنویسم و تموم کنم کامنتمو(شکلک با دست توی پیشونیده زده ی پشیمون از واینستادن در صف مذکووور)
بعد میام میبینم شما مثل من شبکار بودی،همون تایم کامنت گذاشتی،به قول شاعر تفاوت از زمین تا آسمان است بابا
الان به قول رضوان من قهرم:)
با کی و چراشم نمیدونم :)
بِبین فقط ی چیزی:
بماند که وسط پمپ ها اونقدر جا هست که با هلیکوپتر میشه فرود اومد و بنزین زد و رفت
من فکر کنم،به شما باشه با هلیکوپتر روی سر ما هم میشینی به خدااا :)))))))
مجددا عرض میکنم:
آقااا،چه خبرتوووووونه ؟چه خبرررتووووونه ؟؟؟؟؟
:))))))))))))))
سلام و درود و رحمت بینهایت رب العالمین به نورانی ترین سعیده پروردگارم. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه و در بهترین زمان و مکان و شرایط نقطه آبی رو دریافت کنی. بقول همون زاهد عالی مقام چه خبرتونه؟! چههه خببببرتوووونهههه الان دلیلشو بهت میگم. ببین شما کل عمرت رو سعیده شهریاری بودی، بهش عادت کردی ولی باور کن سعیده شهریاری توی سایت خیلی جایگاه ویژه و ارزشمندی داره. بعد توی یه روز دو تا کامنت از شما دریافت کردم. نمیدونم، اگه تا غروب بازم کامنت دیگه ای در راه نباشه… اول اینکه خدا رو شکر میکنم. بخاطر دریافت کامنت های نورانی شما، و اینکه اینجا اینوور خط یه نفر به شدت ذوق زده میشه از دریافت کامنت شما. نمیگی یه وقت حمید امیری تسمه تایم پاره میکنه. شما مدارت بالاست، هدایت شده به نور هستی، در مدار نورِ الله ، وقتی برام کامنت مینویسید من اینجا کلی ذوق زده میشم. هنوز کامنت دوم تون رو نتونستم بخونم. حکایت گرفتن سطل پلاستیکی منه زیر آبشار جریان توحیدی. ته سطل کنده میشه.
راستی یه چه خبرتونه دیگه هم اضافه کن. یه نگاهی به تاریخ و ساعت کامنت ها بندازید چه فرقیه بین ساعت 4:27 و ساعت 5:07 … همش 40 دقیقه تفاوت زمان داشته. شما و من تقریبا همزمان داشتیم فایل میدیدیم و کامنت مینوشیم، و چه جالب هر دوی ما همزمان شبکار بودیم. یکی آتش‌نشانی پالایشگاه گاز جنوب ،و یکی پرستار ICU توی شمال. یه لحظه برای اینکه مطمئن بشم ICU رو درست گفتم دست به سرچ شدم. کنجکاو بودم ICU و CCU فرقشون چیه و یه کمی در موردش مطالعه کردم. اینها رو که خوندم از تعجب دهانم باز موند. (ICU مخفف Intensive Care Unit بود و کلمه Intensive معنیش میشه خیلی شدید. ولی به مردم میگن ویژه تا کسی نگران نشه. پرسنل ICU از بهترین و خبره ترین پرسنل هستند)… سعیده جان من قبلاً تحسینت کرده بودم چون شگفت زده شدم که بارها تجربه CPR موفق داشتی چون من درک میکنم یه CPR موفق به اندازه یه طلای المپیک احساس خوب به آدم میده (اینکه یه نفر رو به زندگی برگردونی) ولی الان که این مطلب رو خوندم بیشتر و بیشتر تحسینت کردم. و کلی ذوق زده شدم که من با چه انسان فرهیخته و متخصصی دارم گفتگو میکنم. چقدر تو تحسین برانگیز هستی. روزهایی که توی کامنت برات مینوشتم فرشته نجات انسانها ، نمیدونستم دقیقا کارت چیه و چقدر انسانها رو نجات دادی ولی یه چیزی رو مطمئن بودم که این جمله از قلبم میومد. سعیده جان باور کن همین دریافت کامنت از شما خودش جایزه محسوب میشه برای من، تا چه برسه اون آگاهی های نابی که از قرآن دریافت میکنی و بهمون هدیه میدی. الهی الهی که توی مدارهای بالاتر ببینمت. بینهایت تحسین برانگیز هستی. الهی که در پناه هدایت‌های سراسر نور رب العالمین همواره بر مدار نور و بر مدار توحید و بر مدار حمد و شکر و ستایش خداوند باشی و بینهایت نعمت و ثروت و موفقیت و شادکامی و خوشبختی رو تجربه کنی.
همواره در پناه امنیت و آرامش رب العالمین باشی فرشته نجات انسانها «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
به نام خدا
سلام حمید عزیزم
سلام به کودک درونت
سلام به حمید که شاید الان خواب راحت باشه
بخاطر شیفت شبکاریش
حمیدم
ممنونم ازت
سپاسگزاری از خداوند بابت داشتن چنین دوستان خوبی واقعا غیر ممکن هست و همه این محبت ها از لطف خداست که من در این جمع هستم و چنین دوستان و استادان خوب و موحدی دارم
خدایا من و دوستانم رو در این مسیر الهیی محافظ کن و از لطف و کرم و شادی خودت به همچون ببخش که تو بسیار بخشنده‌ای
در پناه جان جانان باشی حمید عزیزم
سلام و درود فراوان به جواد عزیزم. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه و در بهترین زمان و مکان و شرایط باشی.
بقول سعدی شیرازی:
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدای آورد
ور نه سزاوار خداوندیش
کس نتواند که به جای آورد.
جواد جان از محبت شما بینهایت سپاسگزارم ، و از خداوند شاکرم که دوست نازنینی چون شما رو بهم هدیه داد.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام داش حمید عزیز
الان ساعت دو شب درون قطار تو مسیر شیراز هستم
همه خوابیدن من بی خوابی زده به سرم .تکونهای قطار نمیزاره بخوابم.
گفتم بهترین جا سایت استاد عزیز هست که اونجا به دوستان دانشمند و موحدی مثل داش حمید و سعیده جان شهریاری و دیگر عزیزان ملحق بشم.
قطار با سرعت 50 60 تا حرکت میکنه. یاد تو افتادم حمید جان که در این مسیر الهی با شاگرد اولای کلاس سوار بر قطار برقی سریع السیر هستین که با 400 500 کیلومتر در ساعت حرکت میکنه . که اگه ما کلاس اولی ها بخوایم با این سرعت به شما برسیم قرن ها طول میکشه.
ولی میدونم برای استراحت میزنین بغل آبی چایی نوش جان میکنین و ما هم میتونیم به شما نزدیک بشیم.
سرتو درد نیارم فقط خواستم ازت تشکر کنم به خاطر کامنت های زیبایی که مینویسی و درک و آگاهی هایی که از خدا و قرآن و این جهان هستی تو قلبت هست و به ما انتقال میدی.
من زبان نوشتاریم زیاد قوی نیست ولی بر خودم واجب دونستم که از شما حمید جان و ایضا” سعیده جان تشکر کنم که نوشته هاتون پر از آگاهی و نورانیت هست و خودم برنامه دارم که تمام کامنتهای شما دو عزیز رو از اولین تا آخرین صفحه به صفحه مطالعه کنم.
ممنونم ازت داداش گلم
و همینطور استاد نازنین.
سلام و درووووووود فراووون آقا سعید عزیز از این همه لطف و محبت و مهربانی شما بینهایت سپاسگزارم.
آقاااااااا نفرمایید شما استاد مایین. حمید امیری هم چندان آدم خاصی نیست فقط زیاد حرف میزنه.
الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر دوستان مهربان و نازنینی چون شما که خداوند توی این سایت توحیدی بهم عطا کرده.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْکُمْ وَجِلُونَ ﴿5٢﴾
هنگامی که بر او وارد شدند، پس سلام گفتند. [ابراهیم] گفت: ما از شما ترسانیم. (52)
قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ
فرشتگان گفتند: هیچ مترس که ما آمده‌ایم تو را به پسری دانا بشارت دهیم.
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِی عَلَىٰ أَنْ مَسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ
ابراهیم گفت: آیا مرا در این سن پیری مژده فرزند می‌دهید؟ نشانه این مژده چیست؟
قَالُوا بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلَا تَکُنْ مِنَ الْقَانِطِینَ
گفتند: ما تو را به حق و حقیقت بشارت دادیم و تو هرگز نومید مباش.
بسسسم رب شهداااا الصدقییییین
بسم رب قااااااسم الجباااارینگ
سلااااام از دلِ شیفت شب
از وسط آهنگ ونتیلاتور ها …
سلااااام از سعیده ی کمی خواب آلود ولی با انرژی
سلام من از مدار آسووونی هااا…
از یک شیفت با تعداد مریض های کم،با تعداد پرسنل زیاد:)
از مریض های تقسیم شده ی استیبل و بدون کااااار
از شیفت بدون پذیرش و بی CPR
نامبرده ساعت ٣ صبح ،وسط بخش icu داره شعر میگه :)
ای دورت بگردم خداااا ،این همون سعیده ست که کل شیفتاش رو داشت میدوئیداااا،همش اعزاااام بوداااا،همش پذیرش مریض جدید بهش میخورداااا
این همون سعیده ست که راحت پاهاشو دراز کرده:)
دوبار سریال رو دیده و لذذذذت بررررده !
و طبق عادت ،پاشده رفته وضو گرفته ،از قرآن هدایت خواسته تا بتونه کامنت بنویسه …
به وقت صلاااتِ شب در غار حرا (چشمان قلبی بسیار)
استاد جانم،یار بهشتی استادم
ازتون سپاسگزارممممم بینهایت برای وقت و انرژی که صرف میکنید تا مارو با خودتون هم سفر کنید.
این توجه به زیبایی ها، این لذت هم سفر شدن با شما خدا میدونه چه اتفاقات شگفت انگیزی رو قررراره در آینده ی نزدیک رقم بزززنه !
آینده ی نزدیک چیه اصلا؟
آلرِددددی من الان حااااللم عاااالیه
احساس خووووشبختی عمیقی دارم که با هیچ ثروتی خریدنی نیست!
آینده ی نزدیک و بهشتِ مدار های بالا،پاداش اکستراست برای من :)))
اینو بگم و برم :)
کلی این قسمت پر از انرژی مثبت،لذت و احساس خوشایند بودددبرام
ولی ازین یک ربع تمرکز بر نکات مثبت:)
من عاشق اون تیکه شدم که اون بنده ی خدای سبزپوش با نشیمنگاه پخش شد وسط شن ها :)))
من کلا آدم مناسبی نیستم کسی جلوم سوتی بده :)
خدا شاهده بارها و بارها تلاش کردم جلوی خنده م رو بگیرم ولی نمیشه چیکارش کنم ؟
هر بار این تیکه رودیدم پخ زدم زیر خنده،اگر اونجا بودم که هیچی:)
کلا جلوی یک آدم نزده به رقص نخورده مست ،بهتره سوتی ندید از من گفتن
یادمه بیست ساله م بود ،دانشجو بودم ،یکی از نزدیکان یک مرگ دلخراشی داشت جلوی چشام که من انقدر بهم ریخته بودم ،میبردنم پیش روانپزشک ،کلا اوضاع روحی روانی بهم ریخته بود.
بعد ما تو بیمارستان ،کارآموزی بودیم
یادمه بارون نم نم هم میومد !
یک عده ای توی حیاط بیمارستان،بندگان خدا انگار مریضشون فوت شده بود ،در حال گریه و زاری و جیغ و … بودند
منم ماتم برده بود همینطوری نگاه میکردم ،رفته بودم توی اون فاز خودم که حالم بد میشد
بعد یکی از دوستان بدو بدو اومد،منو ازون محیط دور کنه ،همینجوری که دوئید سمت من،دستشو گذاشت روی شونه م که بگه سعیده بیا بریم
برگشتم دیدم نیست :)
نگو از سرعت زیاد و خیسی زمین بخاطر بارون
مثل اسکی روی یخ لییز خورد با نشیمنگاه و مخ خورد زمین …
هیچی دیگه خدا ازش راضی باشه من انقدر به این صحنه خندیدم که اصلا یادم رفت برای چی اونجا وایساده بودم :))))
فقط این رفیق بنده ی خدا یک هفته باهام قهر بود :))))
حقم داشت بیچاره :)
ولی منم حق داشتم:)
نمیتونم جلوی خنده م رو بگیرم چیکار کنم؟
خلاصه خواستم بگم پشت این شخصیت توحیدی که تلاش میکنه خیلی موجه جلوه بده خودش رو ،یک سعیده ی کنترل نشده هست که هرجا هست صدای خنده ش هم هست :)
همکارام تعریف میکردند، یکروز که من کشیک نبودم، پزشک مقیممون از هدنرسمون پرسیده امروز شهریاری نیست ؟؟؟
بعد هدنرسمون با همین لحن بهش جواب داده که
نهههه نیسسسسست
شهریااااریییییی نیستتتت ،هی راااااه به راااااه ااااینجا بخندیننننن،ااااااونجا بخندینننن
:)))))))))
خلاصه که دیگه
رسوای زمانه منمممم:))))دیوانه منممممممم:)))))
من برم برای شیفت استراحت که سلول های خاکستری مغزم دیگه No Response to Paging
در پناه الله یکتا،فرمانروای مطلق،جریان خیرو برکت و ثروت
الهی که همیشه غرق احساس عمیییق خوووشبختی بااااشید
بوووس به کله ی مبارکتون
نووور به قلب توحیدیتون
پووول به حساااب های بانکیتون
عشششق به روابط عاطفیتون
سلاااامتی به تک تک سلول هاتون
کرووور کرووورر :)
سلام و نهایت ادب و احترام به شما سعیده خانم عزیز و توحیدی
چقدر این کامنتها و پاسخهایی که در رابطه با این موضوع سفرنامه گذاشته بودید زیبا و قابل تامل بود
همینجا خدا را شکر میکنم که هدایت شدیم به این سایت ارزشمند و توحیدی با حضور استاد عباس منش عزیز تر از جانم و استاد شایسته ممتاز و همه دوستانی که وجودشون منشا خیر و برکته
انصافا کامنتهای شما خیلی به دل میشینه ، هر آنچه بیان میکنین حاصل هدایتِ خدا هست که میتوان به تعبیری ” قول سَدید” نامید … خوشبحال شما که دقایق و ثانیه ها و لحظه لحظه زندگیتون مملو از عطر و نور خداست
و چراغی است برای روشن کردن مسیر ما …
صمیمانه ورود شما به عرصه جدیدکاریتون را تبریک عرض میکنم و چقدر این سیر تکاملی که همراه با نور خداوند بود درس آموز بود . خود این مسیر شما یک دوره عملی و آموزشی بوده و هست برای ما ، تا هم نتیجه صبر شما که اوج احترام به حکمت خداوند هست را ببینیم هم نتیجه حفظ حال خوب و لذت بردن از شرایطتون را ببینیم هم نتیجه ایمان به خدا را ببینیم هم قدرت نمایی و سرعت خدا در اجابت خواسته های شما را …
اینکه در سخت ترین شرایط کاری با اون حجم از انواع بیماران بد حال و در شیفت شبکاری بتونین حال خوبتون را حفظ کنین و بگین :
سلااااام از دلِ شیفت شب
از وسط آهنگ ونتیلاتورها …
سلااااام از سعیده ی کمی خواب آلود ولی با انرژی
سلام من از مدار آسووونی هااا…
از یک شیفت با تعداد مریض های کم،با تعداد پرسنل زیاد:)
از مریض های تقسیم شده ی استیبل و بدون کااااار
از شیفت بدون پذیرش و بی CPR
نامبرده ساعت ٣ صبح ،وسط بخش icu داره شعر میگه
ای دورت بگردم خداااا ،این همون سعیده ست که کل شیفتاش رو داشت میدوئیداااا،همش اعزاااام بوداااا،همش پذیرش مریض جدید بهش میخورداااا
این همون سعیده ست که راحت پاهاشو دراز کرده:)
دوبار سریال رو دیده و لذذذذت بررررده !
و طبق عادت ،پاشده رفته وضو گرفته ،از قرآن هدایت خواسته تا بتونه کامنت بنویسه …
به وقت صلاااتِ شب در غار حرا (چشمان قلبی بسیار)
استاد جانم،یار بهشتی استادم
ازتون سپاسگزارممممم بینهایت برای وقت و انرژی که صرف میکنید تا مارو با خودتون هم سفر کنید.
این توجه به زیبایی ها، این لذت هم سفر شدن با شما خدا میدونه چه اتفاقات شگفت انگیزی رو قررراره در آینده ی نزدیک رقم بزززنه !
آینده ی نزدیک چیه اصلا؟
آلرِددددی من الان حااااللم عاااالیه
احساس خووووشبختی عمیقی دارم که با هیچ ثروتی خریدنی نیست!
آینده ی نزدیک و بهشتِ مدار های بالا،پاداش اکستراست برای من…
واقعا چه کسی میتونه در این شرایط کاری، اینطور جسورانه ، اینطور امیدوارانه ، اینطور با ایمان حال خوبش را حفظ کنه ؟
انصافا چقدر سخته که تو اون شرایط اینطور ایمان از خودت نشون بدی …. آیا اینا آموزش عملی توحید نیست؟ اینا آموزش ایمان نیست؟ آیا اینا…
الگوی نمونه توحیدی من:
شما مصداق آیه ” وَ مَن اَحیَاهَا فَکَاَنما اَحیَا الناسَ جمیعا” هستید . شمایی که سالها در احیای جان مردم کوشیدید الان وقتشه که خدا هم در احیای زندگی و حال خوب شما کوششتون را پاسخ بده فقط کسی که از قوانین خداوند مطلع باشه و غرق در آموزه های توحیدی باشه میتونه با امید در پاسخ به محمد حسین بگه :
“محمدحسین جانم
من اگر تونستم تو همچین محیطی حال دلم رو عالی نگه دارم به لطف الله و آموزش های استاد …دیگه غم وترسی از آینده هست …؟
جهان خیر مطلقه …و همیشه اوضاع بهتر و بهتر میشه …
ببین پسر
همینجا بهت قول میدم
به امید الله
یکی دوتا مدار بالاتر
از جایی بهتری برات سلام بفرستم …باشه…
.
.
.
آیا جایگاه شغلیش توی ICU موندگاررره؟
این قانون بدون تغییر خداونده…وقتی از جایی که هستی تونستی لذت ببری،از زاویه ای بهش نگاه کنی که بهت احساس بهتری بده و شکرگزارش باشی …
ظرف نعمتت بزرگتر میشه برای شغل های بهتر و راحت تر
مگه نه …؟
…
(این کامنت شما مربوط به 26 مرداد1402 بود و فقط در عرض 8 ماه بعد از این کامنت، با قلبی روشن تر در تاریخ 17 اردیبهشت 1403 برای محمد حسین پاسخ گذاشتید که) :
” میخکوب هدایت الله شدم محمد حسین
محمدحسین جان …وعده ی خداوند و پیامبر من استاد عباسمنش به حق بود …
به امید الله ،بزودی از جایی بهت سلام میکنم که مردادماه پارسال در رویایِ رویامم نمی‌گنجید…”
اینا حرفهاییه که فقط اونایی که توحیدی باشن میتونن بگن…
خیلی خوشحال شدم که تونستم برای شما کامنت بذارم و امیدوارم که تونسته باشم احساسم را بیان کرده باشم
بقول حمید امیری عزیز که فوق العاده کامنتهای ایشونم دوست دارم :
” کلی ذوق زده شدم که من با چه انسان فرهیخته و متخصصی دارم گفتگو میکنم. چقدر تو تحسین برانگیز هستی.سعیده جان باور کن همین دریافت کامنت از شما خودش جایزه محسوب میشه برای من، تا چه برسه اون آگاهی های نابی که از قرآن دریافت میکنی و بهمون هدیه میدی…”
سعیده خانم، خواهر توحیدی من:
امیدوارم اخبار موفقیتهای شما را بیشتر و بیشتر بشنویم …
در پایان از خداوند خواستم کلامم را به نور خودش پایان بده … قرآن را باز کردم این آیات اومد …
اِنَ الذینَ قالوا ربُنا اللهُ ثُم استَقاموا فلا خَوفٌ علیهِم و لا هُم یَحزنون
همانا کسانی که گفتند پروردگار ما خداست و استقامت ورزیدند پس نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند
اُولئکَ اَصحابُ الجَنهِ خالِدینَ فیها جزاءً بما کانوا یعملون
آنان اهل بهشتند و همیشه در آن جاودانه خواهند بود …این پاداشی است بخاطر آنچه انجام میدادند
سلام به برادر عزیزم آقا مجید
سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت و ثروت الله به جسم و جان و روح توحیدی عزیزتون و قلب روشن سلیمتون
بینهایت ازتون ممنونم ،بی نهایت به معنی بی نهایت،کامنتتون انقدر پربار بود که هرچقدر میخونم سیر نمیشم،یک جایی از استاد شنیدم خودش با ذوق میشینه سریال های زندگی در بهشت رو نگاه میکنه و با عشق کامنت های بچه هارو میخونه …
الان احساس میکنم یک گوشه ای ازون احساس رو درک کردم ،سریال زندگی بهشتی من که کارگردانیش با خداست،قدم به قدم درحال ساختنه،و من چقدر ازین ردپاهایی که گذاشتم از خودم راضیم و چقدر شما رفیق های نازنین غار حرای من با هر کامنت تون به قلب من نور می‌بارید و ایمان من رو بیشتر و بیشتر میکنید برای ادامه دادن مسیر ….
واقعا کامنت شما به تعبیر خودتون
مصداق آیه ” وَ مَن اَحیَاهَا فَکَاَنما اَحیَا الناسَ جمیعا” بود،یک 5تا جون اضافه گرفتم برای ادامه دادن مسیر توحیدی …
بینهایت ازتون ممنونم که دست خدا شدید و پیغام الله رو برام رسوندید،انشالله بزودی با آپدیت سریال ،میام و مینویسم که خداوند چطور قدم به قدم من رو هدایت کرد به مسیر جاده آسفالت دوازده قدم …
از نور آسمون ها وزمین میخوام به تمام ابعاد زندگیتون نور بیاره…
به امید دریافت یک نقطه‌ی آبی پربرکت دیگه ای از شما برادر عزیزم …
قلبِ فراوانِ فراوان
سلام و سپاسگزاری خالصانه خودم به استاد عباس منش عزیز تر ازجان که
موسی گونه مسیر توحیدی را گام بر می‌دارند و به نور هدایت خودشون تاریکی مسیر را برای ما تبدیل به نور میکنند
سلام و سپاسگزاری به استاد شایسته نورانی شاگرد ممتاز مکتب توحید که با همتشون مسیر توحیدی ما را سهل الوصول تر میکنن
سلام به همه شاگردان ممتاز این مکتب
سلام به خواهر توحیدی ام سعیده خانم، که این روزها فقط میتونم بگم در حال تبدیل شدن به وَاصْطَنَعتُکَ لِنَفسی هستید
یه استاد داشتیم تو دوره دکتری، خدا حفظش کنه، همه ش میگفت موسی پیامبر بی سیم به دست خداست میگفت شروع فیلمنامه موسی در قرآن به کارگردانی خدا از سوره طه هست میگفت ببینید چقد خدا و موسی رابطه شون قشنگه و کلی برامون از زیباییهای این داستان موسی میگفت و ما همینطور میخکوب میشدیم
حالا بعد از گذشت سه سال از دوره مقدس دکتریم که اونم هدایتی از طرف خدا بود الان وارد کلاسهای آموزشی مقدس استادِ جان، استاد عباس منش شدم
به عینه دارم مصداق آیه واصطنعتک لنفسی را برای استاد و خانم شایسته و شما و دیگر شاگردان ممتاز این مکتب میبینم… چه خوش سعادتی نصیبتان شده
در سوره طه (شروع داستان موسی در قرآن) داریم
فَلمّا اَتاها نُودِیَ یاموسی(طه11)
پس زمانی که نزدیک شد ندا آمد ای موسی
اِنّی اَنَا رَبُّک فَاخْلَع نَعلَیکَ اِنّکَ بِالوادِ المُقدسِ طُویً(طه12)
همانا من، فقط من پروردگار تو هستم پس کفش‌هایت را در بیاور تو در سرزمین مقدس طوی هستی
وَاَنَا اخْتُرتَکَ فَاستَمَع لِمَا یُوحی(طه13)
و من تو را انتخاب کردم پس گوش بده به آنچه به تو وحی میشود
از خودم میپرسم:
آیا ارتباطی بین آیات و مسیر ما وجود نداره؟
آیا در سرزمین و مسیر مقدس توحید گام بر نمی داریم؟
آیا قبل از این مسیر، در تاریکی محض نبودیم و خدا هدایتمان نکرد به سرزمین مقدس طُوی؟ (وَوَجَدَکَ ضالًّا فَهَدی)
آیا نباید کفش‌ها و پلیدیها و نا زیباییها را از خود دور کنیم و فقط به او توجه کنیم تا مثل موسی شویم و برسیم به جایی که( و اَنَا اختَرْتُکَ فَاسْتَمِع لِمَا یٌوحی)
خواهر توحیدی من
خدا را هزاران بار شکر که از هدایت‌های شما انرژی میگیرم و حضور خدا را بیشتر لمس میکنم
امیدوارم بتونم این روشنایی مسیر را بیشتر و بیشتر ببینم
چقدر از پاسختون به کامنتم انرژی گرفتم، از شمایی که چقدر زیبا حضور خدا را در زندگیتون لمس میکنید و چقدر این زندگی خدایی دلچسبه
امیدوارم که:
شادیتون، آرامشتون،سلامتیتون، پیشرفتتون، صلاتتون، خدایی باشه
در مکتبی که خداوند مشعل توحید را به دست استاد عباس منش می‌دهد باید تربیت یافتگانی چون خانم شایسته و شما و سید علی ها و اسد الله ها و نفیسه ها وحمیدها و.. شاگرد اول باشند
وَالسَّلامُ عَلی مَنِ اتَّبَعَ الهُدی
سلام و درود و رحمت و برکت وتوحید بینهایت به دوستان عزیزم آقا مجید گرانقدر و سعیده جان عزیزم که این روزها تمرکزی تر و پر قدرت تر کامنتها و آگاهی ها زیبای قرآنی از کلام زیبا و بینظیر شما هست رو دنبال میکنم و کمک میخواهم از صبر و صلات در این آزمون الهی و این چالش الهی که میدانم خیر مطلق هست و من تسلیمم تسلیمم تسلیمم
چقدر این کامنت و کامنتهای شما برای من نشانه بود و چقدر زیبا پروردگارم هدایتم کرد و آسان و من چقدر نشانه ها میبینم
بینهایت سپاسگزارم
بینهایت قدر دانم
بینهایت تحسین میکنم
بینهایت سپاسگزار الله درخشان عزیزم هستم برای بودن در این مدار در این مسیر در این فرکانس و برای درک چنین لحظه ای…
الهی صد هزاران بار سپاس پروردگارم…
همه از قدرت و لطف و عنایت شماست برای این همه درک و رشد و آگاهی و کامنتهای زیبای درخشان دوستانم
((خود این مسیر شما یک دوره عملی و آموزشی بوده و هست برای ما ، تا هم نتیجه صبر شما که اوج احترام به حکمت خداوند هست را ببینیم هم نتیجه حفظ حال خوب و لذت بردن از شرایطتون را ببینیم هم نتیجه ایمان به خدا را ببینیم هم قدرت نمایی و سرعت خدا در اجابت خواسته های شما را …))
چقدر این قسمت از کامنت مخصوص حال الان من بود من با تمام وجودم سپاسگزارم و هرلحظه بیشتر قدر دان تر هستم و خواهم بود برای این مسیر و این آگاهی ها و این کلام های مقدس زیبای توحیدی نورانی شما…
صبر اوج احترام به حکمت خداست
پس به حکم پروردگارت صبر کن
خداوند با صابرین است
از صبر و صلات کمک بگیرید
صبر قدرت است
صبر احترام است
صبر حکمت است
صبر یعنی بزرگی ظرفیت
صبر یعنی اتصالی داعمی داشتن با پروردگار و اطمینان قلبی…
صبر صبر صبر
کلید واژه ی اصلی زندگی توحیدی«صبر»
الحمدلله رب العالمین…
درود بی نهایت بر شما
عاطفه خانم
اول خدا را سپاسگزارم که نشانه های شما را در کامنت من قرار داد دوم از حسن التفات شما به اینجانب سپاسگزارم
امیدوارم همیشه دلتون شاد باشه و قلبتون پر از نور هدایت الهی باشه
اگر اشتباه نکنم واژه صبر 69 بار در قرآن تکرار شده و بی شک یکی از کلیدی ترین واژه ها و ابزارهای قرآنی است
اما…
واقعا چه چیزی در درون این صبر نهفته هست که:
از آن باید کمک گرفت
مدد الهی را در پی دارد
گزندی از دشمن نمیرسد
رستگاری الهی را دارد
زمین میراث صابران خواهد بود
خداوند همراه با صابران است
پاداش و اجر بزرگ همراه دارد
صبر کنندگان، دو برابر نسبت به دیگران از خدا پاداش دریافت میکنند
موجب جلوگیری از زیان است
و بسیار موارد دیگری که مجال گفتنش نیست
اما آن صبری اوج احترام به حکمت خداوند هست و موجب رسیدن به این درجات میشود که جمیل باشد ( فصبر جمیل/ فاصبر صبرا جمیلا) و توام با توجه همراه باشد (استعینوا بالصبر و الصلوه)
امیدوارم خداوند لذت و قدرت رسیدن به صبر را به ما عطا کنه
یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقواالله لعلکم تفلحون
درود بینهایت الله و رحمت و برکت بینهایت الله به شما آقا مجید گرانقدر و ارزشمند
امیدوارم هرکجا این جهان زیبا ک هستید پر از برکت توحید حال خوب سلامتی و روزی بینهایت باشید رزق بغیررر الحساب…
الهی صد هزاران بار سپاس.
بینهایت سپاسگزارم بابت این کامنت زیبا و اگاهی های زیبا و بینظیر و جملات زیبا و بینظیر راجب صبر…
قبل از اینکه نقطه ی آبی زیبا رو ببینم و این کامنت رو مطالعه کنم در کنار مادر عزیزم بودم و داشتم در ذهنم مرور میکردم که عاطفه از صبر و صلات کمک بگیر و پر قدرت تر از روزهای اولی ک وارد سایت شدی جهاد کن و متمرکز باش بلکه پروردگار بر تو بیشتر بیفزاید و به اتصال قوی تر و حال خوب بهتری برسی…
درست است ک شرایطم سخت است و در کنار عزیزدلم مادرم فرشته ی نازنینم روزهای بیماری اش را سپری میکنیم اما من متعهدم به این مسیر به توحید متعهدم به خودم به خدا و رسالت مقدسم
من متعهدم ک تلاش کنم تسلیم باشیم و ابراهیم باشم…
پس به حکم پروردگارت صبر کن
صبر اوج احترام به حکمت الله هست
خداوند با صابرین است
خداوند عاشق صابرین است…
الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا…
پس بشارت بده به صابرین ک صلات و توجه و رحمت الله به آنان خواهد بود…
صبر صبر صبر کلید واژه ی این روزهای زندگی من…
صبری جمیل برای درک بهتر زیباتر توحید و حکمت اتفاقات و تضادها و رشد کردن ها…
پروردگارم من به هر خیری از جانب شما فقیرم…
دلمان را تسلیم امر خودت نگه دار…
بینهایت سپاسگزارم
بینهایت تحسین میکنم
بینهایت قدر دان هستم
بابت وجودتون بابت این آگاهی ها بابت نوشتن های توحیدی بابت کلید واژه های صبر بینهایت سپاسگزارم
الهی صد هزاران بار سپاس پروردگارم هر نفس تسلیمم و فقیر درگاه شما چرا که قادر مطلق شمایی و جهان در مشت و دستان شماست…
برگی بدون اذن شما بر زمین نمی افتد مگر با اذن و هدایت و حکمت شما یا رب…
به نام خداوند جان و خرد
ای جااانم به اینهمه انرژیت توی صبح زود
چقدررر کیف کردم با این کامنت
چقدر چیز یاد گرفتم به خدا
دقیقاً زندگی کردن یعنی همین کاری که شما انجام میدی سعیده جان
زندگی کردن خوشگذورنی یعنی سخت نگرفتن
یعنی رها بودن یعنی از هر موضوعی یه چیز فان درست کردن خندیدن
اتفاقاً من عاااااشق آدم هایی مثل شما هستم که وقتی باهاشون هستم اونقدری می خندم که دیگه پخش زمینم
آخه که چقدر این فرکانس خنده خوب و قدرتمند کننده است و چقدرررر درهایی‌از اتقافات خوب و ثروت و نعمت رو باز می کنه
سعیده خانم باورت میشه امروز از صبح دارم خودمو کنترل می کنم جلوی مشتری ها این آهنگو نخوانم!! که میگه: سلام من به تو یارررر قدیمی :) منم همون …
آخه اینقدر او کامنت هایت گفتی سلاممم منو ار فلان جا و فلان ساعت می شنوید
با این دعای آخرت هم خیلی حال دلم عالی شد
دیگه این آهنگ برای من تداعی میشه!! :)))
خدایا شکرت خدایااااا شکرت
خدا رو شاکرم به خاطر وجود ارزشمندت
چند روز نبودی دلمون واست تنگ شده بود دختر
خدا رو شکر که دوباره حضورت پر رنگ توی سایت می بینم
راستی من دو تا کامنت قبلیت روی قسمت های قبلی هم خواندم
اون هام خیلی پر مغر و آگاهی بخش بودن مرسی
الهی که همیشه غرق احساس عمیییق خوووشبختی بااااشید
بوووس به کله ی مبارکتون
نووور به قلب توحیدیتون
پووول به حساااب های بانکیتون
عشششق به روابط عاطفیتون
سلاااامتی به تک تک سلول هاتون
کرووور کرووورر :)
الهی که این حرفای من که از دلم برات نوشتن در بهترین زمان و بهترین مکان به دستت برسه
الهی که حال دلت عالی باشه
به الله مهربانی ها می سپارمت
پایدار و ثروتمند باشی
محمد حسین عزیزم سلام
یکبار دیگه دنبال کردن ایمیل کامنت هات شد تمرین ستاره ی قطبی من…
همینجوری داشتم کامنت خودم توی مرداد ماه رو میخوندم و بعد دونه دونه پاسخ بچه ها رو…
که رسیدم به پاسخی که بهت دادم …و میخکوب هدایت الله شدم محمد حسین
ببین مرداد ماه برات چی نوشتم :
(من اگر تونستم تو همچین محیطی حال دلم رو عالی نگه دارم به لطف الله و آموزش های استاد …دیگه غم وترسی از آینده هست …؟
جهان خیر مطلقه …و همیشه اوضاع بهتر و بهتر میشه …
ببین پسر
همینجا بهت قول میدم
به امید الله
یکی دوتا مدار بالاتر
از جایی بهتری برات سلام بفرستم …باشه؟ :))))
محمدحسین جان …وعده ی خداوند و پیامبر من استاد عباسمنش به حق بود …
به امید الله ،بزودی از جایی بهت سلام من میکنم که مردادماه پارسال در رویایِ رویامم نمی‌گنجید…
اگر میخوای بدونی چه اتفاقی افتاده پیشنهاد میکنم بری کامنت های آخرم رو بخونی،حتما بهت کمک میکنه با اشتیاق بیشتری ادامه بدی …
ازت ممنونم دست خدا ،بازم از طرف خدا برام پیغام آوردی…
در پناه الله مهربان
الهی که در بهترین زمان و مکان به دستت برسد.
سلام و درود به سعیده عزیز!
سعیده جان.الله اکبر از این قانون بدون تغییر الهی!که چقدر دقیق داره همچی رو سر جای درستش قرار میده.
سعیده جان..بعد یه یه هفته پر فشار کنترل ذهنی و غلبه بر ترسی که سالها در درون من بود…و هفته جدیدمو با تمرینی سفت سخت برای شکستن..سالها احساس بد در شرایط ناحالب…
که احساس کردم هنوز خرده هایی از اون تو درونم داره عجله میکنه برای هدفهاییم.
و امروز اولین روزمه که بازم با مدار بالاتر دارم میتازم بهش..تا بتونم همه چی رو سر جای درستش قرار بدم.
سعیده جان.این کامت زیباتون و اون لحظه ایی که تو شرایط سختی توی icu داشتین رو…ولی تونستیم ارامشتونو حفظ کنید…
و تونستین با این تضادها راه بیایین و اتفاقات خوب رو تو دلش بیاریید بیرون.
همه اینها رو خدادند داره مدام امروز پشت سر هم میفرسته…
که فکر نکن الان تو چه وضعیتی هستی..شاید از نظر ظاهری هیچی معلوم نیست..ولی از درون قوی شدی..کاری به کار دیگران نداشته باش.ادامه بده!
نباید کم بیاری.کاری کن تا احساست تو همین وضعیت خوب باشه.
خداوند میگه مدام سپاسگزار من باش و مدام روی خودت کار کن..
و ناگفتنه نمونه امروز سوره ضحی ‘،مهر محکمی بر قلبم زد…که در بیین تضادهایم قوی باشم استقامت داشته باشم.زندگی دنیا فریبم ندهد…زندگی آخرت برام بهتر پایدارتر هست..ادامه بدم..
انشالله منم تو مداری قرار بگیریم که اینروزایی که دارم کنترلذهن میکنمو،تحسین کنم .و سپاسگزار خداوند باشم که به من این درس بزرگ رو داد…
و قدردان اون اتفاقات بعد از تضادهایم باشم.!مثل شما سعیده عزیز زیبا!
پس بیام این صحبت زیبای شما رو کهبیام حال دلمو تو این شرایط عالی نگه دارم و به لطف اللهی و اموزشهای این بهشت عالی…
که ایا غمی و ترسی وجود داره؟خیر
چرا خداوند امروز بهم وعده داد..که تو را خوشنود میکنیم.
و از طریق سعیده عزیز بهم گفت….
من جهان خیر مطلقه ..هر روز داره بهتر بهتر میشه..
پس این سیکل رو داشته باشم تا خداوند کاراشو انجام بده..
سعیده حان امروز بازم هدایت شدم به کامنت زیباتون ..راجع بهمین!ولی عمقش درونمو تکون داد…
من تو یکی از پیامدام تو یکی از فایلها نوشتم و اسم شما رو منشن کردم..دوست عزیزی بهش هدایت شده بود.و برام کامنت نوشت..و باز هم با پیامد ایشون دقیق در زمان و مکان مناسب باعث شد تا به من بازم یادآوری بشه!
یک موضوع جالبی که بعد از دوسال اجرای قانون در عمل بهش رسیدم اینکه،شما وقتی از نظر فیزیکی یک سری کارها رو پیگیری میکنی،ذهنت آرومتره !
سالها عادت کرده به این ندل زندگی کردن،به تقلا به دست و پا زدن..
اما وقتی میخای..با خدا تقسیم کار کنی و منتظر بمونی یه سری کارها!خدا برات انجام بده..
کنترل ذهن سخت تره!چون ذهن نمیتونه به جریانی که نمیبینه اعتماد کنه و هی ازت کار عملی میخاد…..
حالا هر چقدرم قلبت فریاد بزنه آروم باش دست و پا نزن،تقلا نکن تا کمک خدا برسه ….
باز ذهن ی کرمی اون وسط میریزه..
سعیده حان دوست عزیزم خیلی ازت ممنونم بابت شجاعتی که داریید نشون میدیین..
و در نهایت سپاسگزار خداوندی هستم .که در این مسیر داره ما رو هدایت میکنه…
که دست از تقلا ها بردارییم و بزارییم با ارامش هدابت بشیم..
ممنون از شما!
چقدر کارکرد این جهان رویایی و شگفت انگیزه…
خداروصد هزار مرتبه شکر
چقدر برات خوشحال شدم سعیده ی عزیز و چقدر دوست دارم که روز به روز اتفاقات بهتر بیشتری رو تجربه کنی و بنویسی.
خیلی دوستت دارم، مطمئنم اتفاقات خوبی برات در راهه…
ازت ممنونم که دست خدا شدی برای هدایت این برهه از زندگی من...
همیشه خوش قلب و پر انرژی باشی، پر از اتفاقات دلخواه و بینظیر…
.
محمد حسین عزیزم،سلام بروی ماهت برادرجانم
چقدر ذوق کردم ازت نقطه ی آبی داشتم پسر..
مرسی که وقت ارزشمندت رو گذاشتی و برام نوشتی.
الهی که خیر و برکت و نور وآگاهی صدها برابر بهت برگرده …
محمدحسین جانم ،بخش ICUبه باند پرواز معروفه …یعنی تقریبا میشه گفت یکی از هزاران مکانی که حضرت عزرائیل عزیز،فرشته ی مرگ زیاد اینجا فعالیت داره …
من اگر تونستم تو همچین محیطی حال دلم رو عالی نگه دارم به لطف الله و آموزش های استاد …دیگه غم وترسی از آینده هست …؟
جهان خیر مطلقه …و همیشه اوضاع بهتر و بهتر میشه …
ببین پسر
همینجا بهت قول میدم
به امید الله
یکی دوتا مدار بالاتر
از جایی بهتری برات سلام بفرستم …باشه؟ :))))
اون سعیده که به پدربزرگ 70 ساله که بعد از CPR داره هوشیار میشه و میخواد اتصالات دردناکش رو (مثل لوله تنفسی،لوله ی معده،سند و…) جدا کنه میگه:
اگر پسر خوبی باشی،شیطونی نکنی …کمکت میکنم اینارو کم کم ازت جدا کنیم
و اون بنده ی خدا ازینکه یک پرستاری هم سن و سال نوه ش باهاش اینجوری حرف میزنه میخنده و شاید برای یک لحظه درداش یادش بره ….
آیا جایگاه شغلیش توی ICU موندگاررره؟
این قانون بدون تغییر خداونده…وقتی از جایی که هستی تونستی لذت ببری،از زاویه ای بهش نگاه کنی که بهت احساس بهتری بده و شکرگزارش باشی …
ظرف نعمتت بزرگتر میشه برای شغل های بهتر و راحت تر
مگه نه …؟
اینممم سندش…شیش دنگ منگوله دار خدمت شما مشاور اعظم املاک شهر قم،شهر قیااام و اقامه …
وَإِذ تَأَذَّنَ رَبُّکُم لَئِن شَکَرتُم لَأَزیدَنَّکُم ۖ
راستی داداش وقتی داشتم برات مینوشتم این آهنگ داشت تو خونه پخش میشد:چه حال خوبیه،سامان جلیلی
اگر نداریش حتما دانلودش کن و لذذذت بببر از انرژی مثبتش …
به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمت پسر
به امید دریافت نقطه ی آبی دیگه ازت
قلبِ فراوان
به نام خدای مهربان سلام خدمت شما سرکار خانم شهریاری چند وقتی هست که پیگیر کامنت های شما هستم یعنی از اون وقتی که درگیر انتقالی بودین تا هدایت شدنتون به بخش کودکان تا اعزام ها و شیفت های سخت و آسون تا …..اخیرا که به جزیره ی زیبای کیش مهاجرت کردین و امیدوارم و مطمئنم که این مهاجرت قطعا درهایی از نعمت و ثروت و برکت رو به روی شما باز خواهد کرد انشالله و من همچنان پیگیر کامنت ها و منتظر نتایج درخشان شما هستم و خواهم بود…
و اما بعد
من کمک پرستار هستم و در یکی از بیمارستان های تهران مشغول به کار در بخش آی سی یو و تمام کامنت هایی که می‌نوشتید و از مریض ها و سی پی آر و هدنرس و …می‌گفتید رو من هم لمس کردم و برام قابل فهم بود اصلا اجازه بده کاملا برات توضیح بدم که چرا دارم اینجا و در این صفحه برات کامنت میزارم:
ببخشید یکم وقتت رو میگیرم و احتمالا کامنتم بسیار طولانی میشه و نمیدونم چرا ولی یه حسی داره بهم میگه من میگم و تو بنویس و منم میگم چشم…
خرداد ماه پارسال بود که صاحب خونه ام با لحن بدی به من گفت که من خونه ام رو بهت اجازه نمیدم و یک ماه وقت داری خونه رو تخلیه کنی اون روز و اون لحن خیلی بهم برخورد و اونجا به خودم گفتم تو چرا باید جوری زندگی کنی که اونقدر بدبخت باشی که یه آدم بیاد و به خودش اجازه بده و اینطور باهات صحبت کنه خلاصه تصمیم جدی گرفتم که زندگیم رو هرطور شده تغییر بدم زدم به کوه و بیابون و گفتم خدایا یا هدایتم میکنی یا من دیگه نمی‌خوام زندگی کنم با توجه به اجیب الدعوه الداع اذا دعان بودن الله همون لحظه به دلم انداخت که برم تو سایت و بزنم رو دکمه نشانه و این کار رو کردم و هدایت شدم به فایل معرفی دوره دوازده قدم و اونجا فهمیدم که باید این دوره رو شروع کنم و شروع کردم و در کمتر از سه ماه زندیگم کن فیکون شد…الان هم قدم نهم هستم.
شما خودت میدونی در چارت سازمانی کمک پرستار از پرستار پایین تر هست و بالطبع حقوقش هم پایین تر اما من به جایی رسیدم که هنوزم هیچکی باورش نمیشه من تونستم یه شرکت هوم کر بزنم(البته مجازی) و کلی مریض گرفتم و کلی پرسنل داشتم و منی که کرایه خونه ام رو به زور میدادم رسیدم به جایی که کرایه خونه یک ماهم رو در یک هفته می‌ساختم درآمدم از ماهی دوازده تومن حقوق بیمارستان در خرداد چهارصد و دو رسید به ماهی صد میلیون…به هرحال اتفاقاتی افتاد در مسیر کارم که فهمیدم کار هوم کر(مراقبت از بیمار در منزل)مورد علاقه من نیست و علیرغم درآمد بالایی که داشتم بیخیال شدم و کشیدم کنار و الان یکی دو ماه میشه که فقط شیفت های بیمارستانم رو میام و هرروز از خدا میخوام که هدایتم کنه به کاری که هم خودم لذت ببرم هم پول خوب بسازم و هم به جهان خدمت کنم…اما این کار یعنی پرستاری از بیمار کاریه که مورد علاقه من هست ولی اون شیوه پول ساختن رو دوست نداشتم(هوم کر) با اینکه به درآمد بالایی رسیدم به لطف خدا و به لطف آموزش های استاد ولی تصمیم گرفتم طبق آموزش ها عمل کنم و در مسیر مورد علاقه ام حرکت کنم با همه ی این تفاسیر
دیشب با این سوال که خدایا در کار من یعنی کمک پرستاری چه کاری هست یا حوزه پرستاری چکاری میتونم انجام بدم که به اون هدفم برسم و زدم روی دکمه و هدایت شدم به فایل سریال تمرکز بر نکات مثبت قسمت 5 و الله اکبر از این هدایت عالی که کاملا منطبق بر درخواستم بود و موضوع فایل این بود که درباره شرکت آی فلای بود که یه کار جدید در حوزه ی پرواز انجام داده بودند و کلا فایل درباره این بود که در کارتون یه چیزی پیدا کنید که هم برای خودتون لذت بخش باشه هم برای بقیه و هم بتونید پول خوب بسازید و هم در مسیر مورد علاقه تون حرکت کنید
خلاصه اینکه رفتم سراغ کامنت ها و اونجا یکی از دوستان از شما اسم برده بودند و منم یهو با خودم گفتم راستی چند وقته از خانم شهریاری خبر ندارم و اومدم توی پروفایل شما و شروع کردم به خواندن جدیدترین کامنت هاتون و فهمیدم که در جزیره زیبای کیش هستید و در حال طی کردن آزمون توحید…
همه ی کامنت هاتون رو خوندم و به واسطه شما دوباره وصل شدم به کامنت های سایر دوستان که در جواب شما کامنت گذاشته بودند یا شما به اون ها جواب داده بودید که در تک تک کامنت ها درس های عالی برام بود تا رسیدم به این کامنت و دلم گفت شروع به نوشتن کنم و منم انجام دادم چون اونجا که گفتید وقتی توی این محیط تونستم حس و حالم رو خوب نگه دارم دیگه ترسی از آینده هست ؟ باعث شد شاخک هام تیز بشن و آماده رهگیری نشانه ها شدم و کلی لذت بردم از اینکه شما با اون همه مسائلی که در کارمون هست تونستید حالتون رو خوب نگه دارید و منم خبر دارم از کجا به کجا رسیدید باعث شد منم به یاد بیارم اون موفقیت مالی که به دست آوردم که باعث تعجب همگان شده بود دلیلش این بود که منم داشتم از کارم لذت می‌بردم وقتی به مریض ها غذا میدادم اونقدر با لذت غذا میدادم که همه ی همکاران مسخره میکردن و یا وقتی مریض هایی که زیر دستگاه ونتیلاتور بودند و من اونا رو حموم در تخت میدادم اونقدر خوب و با عشق این کا رو انجام میدادم که هرکس به مریض نگاه میکرد لذت میبرد و باز هم عده ای بودند که میگفتن ول کن بابا مگه چقدر حقوق میگیری بدبخت و از این چرندیات و خبر نداشتند که من داشتم لذت می‌بردم و اصلا متوجه گذرزمان و… نبودم و همون حال خوب باعث شد من کلی رشد کنم در کارم و با اینکه دانشگاه نرفتم اما به جرات میگم با یک پرستار از نظر علمی و کاری برابری میکنم و گاها از بعضی ها بهتر هم هستم.
همه ی اینا رو گفتم که بگم با این کامنت شما و با اون هدایت بینظیر الله تصمیم گرفتم با قدرت و با همین حال خوب همین کار رو ادامه بدم و منتظر باشم تا خدا قدم بعدی رو بهم الهام کنه و بهم بگه که چیکار کنم ؟
باز هم از شما ممنونم که تا انتهای کامنت رو خوندی و صبوری کردی امیدوارم در سفر توحیدی ات ابراهیم وار پیش بری و سربلند بیرون بیای .
و سلام علی عبادالله الصالحین.
سلام به عزیزان دلم،استادان قشنگم وهمه دوستان عزیزم در این سایت توحیدی،سلام به روی ماه سعیده ی قشنگم،دوست توحیدی وباانرژیم،همیشه وقتی کامنت هاتو میخونم ذوق میکنم از قلم رسا وشیوات،خیلی توبینظیری دختر،خیلی تحسینت میکنم که به این درجه از توحیدرسیدی،تک تک کلماتی که مینویسی به قلبم نفوذمیکنه،حالم رودگرگون میکنه،دقیقا اخلاق ورفتار منم همینطوره معمولا همه بهم میگن علی بی غم،زمانهایی هم که خیلی حالم بده بوده ولی جوری خندیدم که همه گیج میشن که آیا من از لحاظ روحی سالم هستم خخخخ،چه کنم خواهر از بچگی همینطور بودم تومدرسه نمره انظباطم همیشه زیرپونزده بود،ولی اکثرمشکلاتم روباهمین خندیدن به راحتی حل کردم وپشت سرگذاشتم،واقعا دمش گرم کسی که گفت خنده برهر درد بی درمانی دواست،این رو باتمام وجودحس کردم،وقتایی که اکی نیستم به بچه هام میگم بیاین مسابقه خنده بزاریم هرکی ازته دل وقشنگتر بخنده جایزه مال اونه،باورت نمیشه سعیده جان از خنده اون ها که اینطوری رقابت میکنن چقدرمیخندم خخخخخ وحالم همون لحظه اکی میشم،الهی که همیشه حال دلت همینطور عالی باشه و همیشه لبت خندون
زهرای نازنیینم سلام بروی ماهت
ازت سپاسگزارم رفیق غارحرای من
ممنونم برای تمووم تحسینت که تجلی روشنی قلب خودته …
ببین زهراجونم فکر کنم ما اگر تو یک مدرسه بودیم حتما توی یک کلاس و یک میز مینشستیم …دمت گرم برای تموم شیطنت هات …
من ولی همیشه از عملیات شیطنت سالم در رفتم و به نمره انضباطم نکشید :)
وگرنه پدرِ سختگیرم سر از بدنم جدا میکرد،الان اینجا نبودم :)))))))
دووست دااارم دختر
ازت ممنونم که وقت ارزشمندت رو گذاشتی و برام نوشتی
بوس به کله ت
قلب فراوانِ فراوان
سعیده جونم خیلی ماهی چقدرخوشحال شدم از پاسخت،شاید باورت نشه ولی مطمئنم که میشه، لحظه ای که میخواستم برات بنویسم بهم گفته شد که امروز باسعیده عزیزم هم صحبت خواهم شد،وقتی پاسخت رو دیدم گفتم خدای من چقدرهمیشه خیلی چیزها و راحت بهمون میگی ومامتوجه نمیشیم یعنی باورنداریم که خودتی که داری باهامون حرف میزنی همیشه دوست داشتم و دارم برای همه عزیزانم در این سایت الهی بنویسم ولی مشغله های کاریم این فرصت وبهم نمیده پنج ستاره ای رو که به سعیده جانم ودوستان عزیزم میدم یعنی پنج میلیون بارتحسینشون میکنم،تصورهم کلاسی بودن هم برام خیلی شیرین بودعزیزم،بهت افتخار میکنم دخترقوی وتوحیدی،بهترین هانصیب قلب مهربونت،راستی سعیده جانم من کمدین هم هستم احساس میکنم برای خندیدن وخندوندن بدنیااومدم،ازت سپاسگزارم هزاران باررررررر
سلام سعیده عزیز
با دیدن آیات اول کامنتتون شوک شدم و دیگه نتونستم بقیه کامنت رو بخونم ، خدای من ، همین 3ساعت قبل بود که قران رو باز کردم و دقیقا این آیات از سوره حجر آمد و کلی گریه کردم ، خدایا شکرت .
– قَالُوا بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلَا تَکُنْ مِنَ الْقَانِطِینَ
گفتند: ما تو را به حق و حقیقت بشارت دادیم و تو هرگز نومید مباش.
خدایا سپاسگزارم که در این مسیر الهی و عضو این سایت توحیدی و خانواده عباس منش هستم و دوستان بی نظیری دارم ، خدایا شکرت.
الهی همیشه شاد و سلامت و موفق باشید.
دمت گرم سعیده!
یعنی از اولش که این کامنتو میخوندم، نیشم باز بود تا آخرش!
تو میدون مین احساس بد، داری خودتو خوش اخلاق و خندون نگه میداری، انشالله خدا برات خنده و شادی بیشتری بسازه!
یه فامیلی داشتیم، پرستار بود.
یه بار سر تولد پسرم مزاحمش شدیم، گفتم: نجمه، تو مادر خونده ی پسرمی! دمت گرم بخاطر زحمتات!
یه بار هم دوسال بعد، سر تولد دخترم مزاحمش شدیم، گفتم: نجمه، تو مادر خونده ی دخترمی! دمت گرم، به خاطر زحمتات!
خلاصه آنقدر بچه آوردم و دعاش کردم، که بعد بازنشستگی 20 ساله ش، ازدواج کرد و رفت کانادا! تو یه جزیره ی گرمسیری عجیبی تو اقیانوس آرام، که اصلاً بهش نمیخوره کانادا باشه! بیشتر شبیه بهشته!«
اونم همه ش می‌خندید و ریلکس بود، انگار نه انگار که وسط میدون مین بد احساسی خدمت میکنه!
البته هر سال هم هرچی داشت، تو تعطیلاتش خرج سفر میکرد: باکو، آفریقا، پاریس….
این آدم برای من نمونه بارز تجسم خلاق و اقدام برای رسیدن به خوشبختی بود…که آخرش هم اون رو محقق کرد.
امیدوارم تو هم تو بهترین بهشتای زمینی زندگی کنی، آخه توهم:
دمت گرم ، سعیده ی سایت عباسمنش هستی، فلورانس نایتینگل!
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی.
سلام به برادر عزیییزم،علی آقا
آقا دم شماااا گرررررررم
سپاسگزارررتونم بی نهایت
چقدددر حااالم خووب شد با کامنتتون
چقدر انرژیش مثبت بود …
چقدر خوشحال شدم برای نجمه عزیز …که اونطور که شایسته ی روح خداونده،داره زندگی میکنه …دم نجمه جانم گرررم …
الگو شد برام …
برای باورپذیری بیشتر و بیشتر ….
برای ایمان آوردم به کلام الله
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
علی آقا ازتون ممنونم
الهی که نور خداوند …ثروت و برکت و رحمت الله همیشه جاری باشه برای شما و خانواده ی عزیزتون
به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمتون
سلام سعیده ی قشنگم
چند روز پیش داشتم تلوزیون میدیدم و بخاطر بچها زده بودم شبکه ی کودک و یه کارتون میداد که اسمش یادم نیست تو اون شخصیت اصلی یه جمله گفت که منو چند روز برد تو فکر «امید ادمو شکست ناپذیر میکنه» دیدم چقد واقعیت داره ادمی که امید داره هرگز شکست نمیخوره و امید مهم ترین چیز تو زندگی انسانه و الانم ایه ای که گذاشتی برام خیلی حرف داشت و یه نشونه بود چون قبلن چنبار این ایه رو خونده بودم و اصلا به بخش نا امید نباش دقت نکرده بودم یعنی اگر امید که همون ایمان هست داشته باشی تو سن پیری هم میتونی بچه دار بشی!
و خنده هات همیشه پابرجا باشن شخصیت و روحیت رو خیلی دوست دارم و منم لبخند اومد رو لبام بخاطر انرژی قشنگت
به نام خدا
سلام رویا جان
من هم کامنت سعیده جون رو آخر شب دیشب خونده بودم و قبل اون رفتم به یه مکانی که سر در اون مکان این جمله نوشته شده بود
روزگارت وصلِ امید باشد و بَس.
بعد چند ساعت هدایت شدم که کامنت سعیده جون و آیه ای رو که از قرآن آورده بودند رو بخونم ولی هنوز متوجه نشدم هماهنگی بین اتفاقات رو
تا اینکه هدایت شدم به کامنت پاسخ شما به سعیده جان و دیدم شما هم همچین اتفاقی رو تجربه کردی و نشانه هارو باهم مرتبط دونستی.
چقدر خوبه که ما بتونیم نشانه هارو درک کنیم به قول سمانه صوفی زبان خداوند زبان نشانه هاست
چند وقته که من در ستاره قطبی از خداوند خواستم که توانایی درک الهامات و نشانه هاش رو بهم بده و دارم تکاملی جلو میرم ولی هنوزم جا دارم که کار کنم روی خودم
همه اینها از فضل خداوند هست و کامنت تو و سعیده جان برای من یک نشانه بود خدایا شکرت
سپاسگزارم ازت عزیزم که کامنتت رو به اشتراک گذاشتی
و سپاسگزار سعیده جان هستم که همچین کامنت زیبایی رو به اشتراک گذاشت و باعث شد شما پاسخ بزاری و نشانه و درسی برای من باشه
در پناه حق شاد و موفق باشی عزیزم
سلام به سعیده عزیز ودوست داشتنی
چقدر دلمون برات تنگ شده بود دختر
وای سعیده منم چقدر به این تیکه خندیدم خدایی جالب خنده دار بود فقط من آن لحظه گفتم خداروشکر رو شنهای نرم خورد زمین
سپاسگزار وجود ارزشمندتم سعیده توحیدی
ماهمه جوره دوست داریم هم وجه توحیدیت رو وهم وجه کنترل نشده وخندانت رو
میبوسمت خدا نگهدارت باشه وقلب پاکت سرشار از عشق الهی
به نام حق
سلام به خواهر عزیزم سعیده گرامی
خواهر عزیزم
بهت افتخار میکنم و تحسینت میکنم مثل بقیه دوستان که بهت کامنت دادند
اقااااا چقدر آدم باید روی خودش خوب کار کنه که اینطور توی اون شرایط و فاز منفی بتونه این همه بخنده که کل شیفت بشناسنش
آقا تبریک میگم بهت
در مورد خنده که گفتی نامبرده هم همین شرایط شما رو حتی بدتر رو دارم
خدا منو ببخشه خخخخ
یکبار مادرم بنده خدا خورد زمین اونقدر خندیدم که خودش از خنده من خودش گرفت
یکبار دیگه هم زمان بچیگیم خالم افتاد اینقدر خندیدم که دل درد شدم و همه داشتند میخنیددند از جمله خالم
منم هر کسی که میبینتم همیشه خنده و شوخی براه هست
حتی وقتایی که یکم ذهنم آشفته هست (ولی حالم بد نیست ها)
هر کسی که میبینم قیافه رو متوجه میشه که من یک درگیری ذهنی دارم که نمی‌خندم
اینقدر تابلو هستم در زمان نخندیدند خخخخ
خداروشکر همه از لطف خداست
ممنونتم سعیده عزیز
سلام سعیده عزیز
کامنتت خوندم و لذت بردم چقدر خوب که همیشه به خودت یادآوری می کنی تو کارت از کجا به کجا رسیدی آفرین دختر تحسینت می کنم من هم تو آزمایشگاه کار می کنم از کار زیاد با عمل به قوانین خدای مهربانم من هدایت کرد به کار کم با وقت زیاد ,باید همیشه به خودم یاد آوری کنم
سعیده جان خندهات هم قابل تحسین است موفق باشی دوست خوبم
سلام عزیز دلمم.
سلام دختر زیبااا
چه کامنت باحال و انرژی بخشی. اینکه توی بیمارستان کار کنی و با اون حجم از شیفت و جو بیمارستان اینطوری شاد باشی و ذهنتو کنترل کنی (به جای گله و شکایت از سخت بودن کار و شیفت های شب و…) خیلی تحسین بر انگیزه….
من واااقعا سپاسگزار تک تک پرسنل کادر درمان هستم. دمتون گرم و سپاسگزارم.
خلاصه که با کامنت زیبات لبخند بر لبم نشست و بهم انرژی دادی.
دوست دارم عزیزم
سلام و هزاران درود خداوند بر شهریار دلها
کسی که دل‌های همه را نه تنها در سایت بلکه در هر جایی که باشد و یا حتی نباشد برده است و داستان صلاتش بر سر زبانهاست وچه همزمانی زیبایی که اکنون که در حال ویرایش این متن هستم اذان ظهر به افق شهر جهانی یزد است.
دل بردی به یغما ای ترک غارتگر من
بسیار خوب عالی، نمیشود از متنی که
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
به سادگی گذشت و پانویسی به آن اضافه نکرد
سعیده و خوشبختی که با خودش و روحش نه تنها در صلح است بلکه لبیک گویان «یک دله صد دله دل یکدله کن» دلی یکی واحد احد یکتا و توحیدی دارد
پر از احساس خوب
سرشار از پیغام سروش
شادمانی و عشق و شکرگزاری وافری که چون مشک آهوی خطن، شمیم عطر دلنوازش را به آسمان دلها می پراکند و چون آهویی طناز در جنگل هزار دستان یک به یک کوه‌ها و جنگلها و دشت ها و دره ها را درمی‌نوردد و بذر مهر و عشق و دوستی و دلداری و دلدادگی را در ورای انبوه زمان و مکان می پاشد چنان که در داستان های هزار و یک شب وصفی چنین پرنده بی پروا و جاه طلبی اش را نمی‌توان یافت.
شهریاری آسمانی حورالعینی واقعی
سعیده ای که نمی تواند خودش نباشد لبخند ملیحی که ژوکوند او را ستایش می کند چنان با طراوت و روح انگیز است که نمی توان با باز شدن هیچ غنچه گلی مقایسه کرد.
راستی این انسان ،یک بشر است یا پری دریایی و یا فرشته مهربانی در شکل انسان؟!!!
مگر می شود اینهمه آگاهی عشق زیبایی شادی تناسب تقارن نظم هماهنگی احساس عالی را همه با هم یکجا و در همه جا با خود به همراه داشت؟!!!
آفرین به این نگرش فراوانی و کثرت که دایم چون مرواریدی در صدف خویشتن خویش در حال تکثیر و تکامل است.
مرحبا آفرین احسنت ماشاءالله و هزاران هزار تحسین تمجید از اینهمه توان انرژی ژرف که ناشی از تفکری ژرف و عمیق که چون غواصی در اقیانوس بی‌کران هستی و کائنات خداوند در جستجوی شکار شاه ماهی و فلس‌های براق است و به خوبی بوی زیبایی و احساس خوب و شادی را حس می کند.
بهروزی،موفقیت شادکامی و شاد باش اینجانب را پذیراباشید باشد تا بماند به یادگار
ارادتمند محسن فصاحت مهر1403
تقدیم به دوست گرامی سرکار خانم سعیده شهریاری والاگهر با آرزوی سلامتی برای خانواده محترمتان و فرزندان دسته گل شما.
سلام سعیده ی مهربان
خیلی برام جالب بود این همزمانی .
امروز مساله ای ذهنم را درگیر کرده بود هدایت خواستم از قرآن و آیه های که شما در کامنت تون نوشتید برام آورد و من چیزی برداشت نکردم برای حل مساله ام و‌بعد گفتم از سایت کمک بگیرم برای نشانه هدایتی امروزم که این صفحه باز شد . و شوکه شدم وقتی دیدم شما دقیقا تو همین فایل نشانه من همون آیات قرآن را نوشتید که چن لحظه قبل خدا هدایتی برام اورد. نمیدونم چه پیامی در پس این نشانه و‌آیات برای من وجود داره ولی از خدا میخام قلبم باز کنه تا هدایتش را درک کنم وبه آنچه میفهمم عمل کنم.
مرسی از استاد جان جانان. و همنشین غار حرای من
سلام استاد عزیزم و مریم شایسته عزیز
بازم یک فایل سراسر درس و لذت
اولین درسی که از این فایل گرفتم این بود که شما هر لحظه در حال صلات هستید یعنی وقتی می گید من ماشین را تمیز می کنم که ازش سپاسگزاری کنم دارید صلات می کنید چون بیان می کنید و در دلتون به این نیت قشنگ ماشین تون را می شویید.اینکه می گید من این خرید را از این شرکت موفق می کنم که کمکی کرده باشم و … نشان می ده که شما هر لحظه دارید از خداوندی که به ما نعمت می ده از نعمتهایش به روشهای مختلف سپاسگزاری می کنید و چه معنی زیباتر از این که هر لحظه در حال صلات هستید
درس دوم من این بود که شما اول که خواستید به کویر بروید انتخابتون این بود پابرهنه بروید و گفتید چرا ما اولین نفر نباشیم و این را تست کردید ولی وقتی رسیدید به زمانی که نیاز بود کفش پایتان باشد خیلی راحت برگشتید و گفتید گرمای شنها زیاد است و از اینجا به بعد باید کفش پامون باشه حتی مریم جان کفش جلو بسته پاشون کردند و گفتند اینجوری راحت ترند و جالب بود که خیلی راحت از تصمیمتون برگشتید و نگفتید که حالا که گفتم تا ته اش برم
بلکه لذت را انتخاب کردید اولش پابرهنه لذت می بردید و دیدید که اگر ادامه بدهید لذت نمی برید شجاعانه اعلام کردید که باید کفش پاتون کنید
خیلی درس داره برای ماها که همیشه به لذت فکر کنیم که اگر الان لذت نمی برم می تونم راهم را عوض کنم نگم نه این راه را انتخاب کردم جلوی دوربین گفتم همه شنیدند بقیه چی فکر می کنند بلکه به این فکر کنیم الان من از چی لذت می برم و چی برای من کاربردی تر است
و این بیشتر بهم نشون داد که شما سبک شخصی خودتون را دارید و اصلا از قضاوت دیگران نمی ترسید
مثلا الان شما از بودن در تراک کمپر لذت می برید ولی دلیل نمی شود همه شاگردان شما هم از این نوع سفر کردن لذت ببرند و برای اینکه خودشون را شبیه شما کنند و مثل شما فکر کنند راه هایی بروند که لذت نمی برند
مثلا وقتی مریم جون در فایل قبلی گفتند که اهل آرایش بودند و در اولین سفر وقتی شما با این صحنه مواجه شدید نگفتید که ایشان را تغییر می دهید گفتید اگر ایشون این روش را داشته باشند با ایشان به سفر نمی روید و خیلی برام جالب بود که حتی بیان هم نکردید که این نوع کارها را دوست ندارید و اجازه دادید جهان فرکانس شما را بگیرد و فرد همراه شما خودبخود تغییر کند و من این درس را گرفتم که وقتی شما با خودتون هماهنگ هستید لاجرم فردی که در کنار شماست با شما هماهنگ می شود بدون دعوا و درگیری
و اینها کلماتی هستند که شما در دوره ها می گویید و ما در عمل می فهمیم که منظور شما چیست
و اینکه هر دوی شما نظر خودتان را دارید و اصلا اعمال نظر نمی کنید این برایم ستودنی است
و شما خیلی راحت راه رفتنتان را در کویر توضیح می دهید چون ما لر هستیم می توانیم و اصلا به مریم جان اصرار نمی کنید و حتی از ایشون سپاسگزاری کردید که صندل هایتان را برای شما آورده است
ممنون که همیشه خیلی کاربردی نکات را در سفرهایتان به ما آموزش می دهید و خدا را شاکرم که در این سفرها انگار دارم دوره ها را تکرار می کنم هم از بودن در سفر با شما لذت می برم و کلی برام خاطره درست می شه و به تجسم هام اضافه می شه هم کلی درس کاربردی یاد می گیرم و انگار دوره ها را دارم عملی مرور می کنم.
ممنون از شما و مریم شایسته عزیز
همیشه شاد و سلامت باشید
سلام مرضیه عزیز و نکته سنج.
کامنتت عالی بود، عالی.
کیف کردم از خوندنِ نکاتی که از دلِ این قسمت بیرون کشیدی.
ممنونم که سخاوتمندانه با همه مون به اشتراک گذاشتی.
نکاتی که نوشتی خیلی عالی و هوشمندانه بودن:
– اینکه تا جایی که لذت میبریم، لذت ببریم، هر جا فهمیدیم در ادامه دیگه لذت نمی‌بریم روش مون رو عوض کنیم.
– عبادت، صلاه، سپاس گزاری به زبانِ تصاویر.
این یادآوری عالی بود:
وقتی شما با خودتون هماهنگ هستید لاجرم فردی که در کنار شماست با شما هماهنگ می شود بدون دعوا و درگیری.
دنیا و آخرتت سراسر خیر، برکت، شادی، سلامتی باشه مرضیه ی نازنین، همینطور همه مون.
الهی شکر هدایتم کردی بیام بالای سر این کامنت عالی و بخونمش.
سمانه عزیزم سلام
کلی از خوندن پاسخت لذت بردم کلی حال خوب گرفتم
ممنون از دعای قشنگت همه اینها برای خودت هم باشد
راستش را بخوای موقع نوشتن این کامنت اینقدر با خودم و خداوند هماهنگ بودم که نتیجه اش این شد که شما خواندید
و واقعا با هدایت خداوند این نکات در کامنتم آمد
و همیشه در این مدت رسیدم هر وقت با خودم هماهنگ بودم همه چیز برام زیبا شده
و چون این را در استاد دیدم که برعکس کاری که همیشه ما می کنیم رفتار کردند و این جمله طلایی را گفتند که با این شرایط با ایشون نمی رن سفر
و واقعا وقتی در دوره ها ایشون می گن لازم نیست خودت را با فرد هماهنگ کنی چون اگه هماهنگ کنی اون هماهنگی بیشتر می خواد و هر چی هماهنگ بشی با اون باز هم از تون می خواد هماهنگ تر بشی ولی وقتی با خودت هماهنگی جهان اون فرد را با تو هماهنگ می کنه
و چون من همیشه خودم را با دیگران هماهنگ می کردم و نتیجه اش این بود که آنها از من می خواستند که هماهنگی بیشتر داشته باشم و هیچ وقت از من راضی نبودند ولی از زمانی که این درس را از استاد گرفتم و سعی کردم با خودم هماهنگ باشم بیشتر
نتایجم فرق کرد واقعا به این رسیدم قانون جهان اینه که تو باید با خودت و منبع هماهنگ باشی بقیه کارها را جهان انجام می ده
امیدوارم همیشه هدایت بشیم به هماهنگی بیشتر با خودمون و منبع لایزال الهی
که وقتی هماهنگ می شی می بینی که آسون می شی برای آسونی ها و انگار تمام قانونهای جهان باهات هماهنگ می شن
در حالیکه چیز دیگه تو زندگی به ما یاد دادند که اون چیزی باش که دیگران می خوان دل به دل دیگران بده حتی اگه اذیت بشی دلخواه دیگران رفتار کن تا ازت راضی باشن
ولی من الان به این نتیجه رسیدم وقتی هماهنگی با خودت و خدای خودت انگار محبوب می شی بدون اینکه کاری بکنی
بازم ممنون از پاسخت
همیشه شاد و سلامت باشید
مرضیه جان از اینکه این کامنت را نوشتی سپاس گزارم، کار ارزشمندیه
سلام
چندتا نکته قشنگ گفتی، قشنگ ریززز هاا که از چشم من تو نگاه اول پنهون موندن، همینه ویژگی مثبت کامنت خواندن، تورا با زاویه‌های مختلف یک چیز آشنا میکنه. .
درس دومی که نوشتی دقیقا انعطاف پذیری را رسوندی که استاد پابرهنه اول میخواستند ولی بعد دیدند گرمه و داستان داستان لذت بردن، خب اگر پای حرف قبلیش بایسته زجر میکشه پس اقا چرا که دمپایی باشه استفاده میکنیم.
خیلی وقتا نمیدونم تو رفتار خودمو میبینم البته خیلی کم دیدم از خودم چیزی به نام غرور را ولی خب چقدر اشتباهه اینکه فراموش کنی داستان اصلی را: لذت بردن .
درس بعدی که از چشم من پنهون موند، در مورد آرایش کردن و این حرف که اجازه داد استاد جهان فرکانسش را بگیره تا حرف، فوق العاده بود.
ممنونتم
عاشقتم
بدرخشی در پناه الله یکتا
محمد جان سلام
خیلی خوشحال شدم از دیدن پاسختان
برام ارزشمنده که دوستانی که من همیشه از کامنتاشون درس گرفتم
برام کامنت گذاشتند
ممنون که اینقدر به نکات دقت کردید و تحسین کردید
من این شیوه نگریستن را هم در این سایت یاد گرفتم
که همیشه سعی کنم از زاویه دیگر هم به موضوعات نگاه کنم
و دقیقا همش دنبال نشونه های عمل به دوره ها در رفتار استاد هستم
جاهایی که می بینم همون رفتار را که در دوره هاشون بیان می کنند
را انجام می دهند واقعا خوشحال می شم چون برام منطقی می شه
چون من خودم آدمی بودم که همیشه دوست داشتم با حرف زدنم دیگران را تغییر بدهم
یا خودم را به خاطر دیگران تغییر بدهم بدون اینکه برام منطقی باشه و صرفا برای شادی فرد مقابلم
ولی از استاد یاد گرفتم که همیشه سبک شخصی خودم را داشته باشم
و نخوام دیگران را تغییر بدهم و اینو بسپرم به جهان
و واقعا رسیدم که به اینکه جهان چقدر خوب فرکانست را می گیره و شرایط را دلخواه تو می کنه البته اگر دقیقا مثل استاد بگی با این شرایط من با ایشون سفر نمی رم ایشون انتخاب من هست ولی در سفر نه با این شرایط
ولی من همیشه خودم برای اینکه با اون فرد باشم شرایط نادلخواه را تحمل می کردم و می گفتم خوب نمی شه که همه چی هماهنگ باشه
ولی دیدم که استاد فرکانس می فرستند و در این فرکانس خواسته شون را می گن و دیگه به ناخواسته توجه نمی کنند
و من طبق دوره ها و قانون تضاد دقیقا این مورد را خیلی امتحان کردم و جواب گرفتم و فقط با دیدن تضاد، به ناخواسته توجه نکردم و خواسته ام را گفتم و به خواسته ام توجه کردم و دقیقا همون اتفاق افتاد جهان منو به خواسته ام رسوند بدون دعوا و درگیری و حتی صحبت به همین آسانی و راحتی و قانون جهان همینه
بازم ممنون از توجهتون
شاد و سلامت باشید
سلام خانم ایزدی
ممنونم بابت کامنت ارزشمند و فوق العاده آتون که پر از نکات عالی بود
از پیاده روی در شن ها بدون کفش
از قدرت پذیرش و تغییر نظر
از با صلح بودن با خود و طرف مقابل در رابطه و مستقل بودن و نظر متفاوت داشتن
از تغییر دادن خود به جای سعی در تغییر دیگران
سلام آقای درخشان
ممنون از توجهتون به کامنت بنده
ممنون که نکات را بیان کردید
نکاتی که شما در کامنت من بیان کردید
خیلی برام ارزشمند بود
انگار تو ذهن خودمم هم دسته بندی شد
خوشحالم که دوستانی در این سایت دارم
که هر لحظه باعث رشد هم می شوند و کمک می کنند که من آگاهانه تر رفتار کنم
و آگاهانه تر بیاندیشم
باز هم ممنون از توجهتون
همیشه سلامت و شاد باشید
سلام مرضیه جانم
دوست خوبم ممنونم که نکات را اینقدر واضح و دقیق نوشتی، ممنونم که با نگاه زیبات ما رو هم در زیبا بین بودن شریک کردی .
دوماهی میشه که به خاطر کاری که شروع کردم و متمرکز بودم زیاد وقت نداشتم کامنت بخونم و بنویسم ولی روحم پرواز میکرد انگار برای خوندن کامنت ها و با بچه های سایت بودن برای هم فرکانس شدن با این آگاهی ها ، هرچند که وقتی مشغول کارم بودم تمام آموزه های استاد واسم به چالش کشیده شد و خداروشکر تونستم از پس همشون بربیام با ایمان به خدا و با توحیدی عمل کردن م .
خدایا شکرت بابت این مسیر الهی ، این دنیای پر از عدالت و عشق
عزیزمی مرضیه جانم
رویای عزیزم دوست خوبم سلام
ممنون از توجه ات به کامنت من
خوشحالم و خدا را سپاسگزارم که کامنت من مورد توجه شما قرار گرفته
امیدوارم همیشه در مسیر کاریتون موفق باشید
منم همیشه وقتی کامنتها را می خونم انگار فرکانسم تنظیم می شه
و دقیقا در حین کارم هم با چالشها که برخورد می کنم و دیگر سعی می کنم آگاهانه رفتار کنم و طبق اصولی که استاد در فایلها می گن برخورد کنم
خدا را شکر که تونستی با ایمان به خدا و توحیدی عمل کردن از پس کارهایت بربیای و واقعا به قول استاد همین یک روش انگار مسیر را آسان می کند.توحیدی عمل کردن
عزیزمی رویا جان
به نام خداوند مهربانی ها
سلام و درود به شما مرضیه خانم عزیز عضو این خانواده صمیمی
چقدر خوشحال و سپاسگزارم از خداوندی که من رو در بین افرادی بسیار با ادب و تحسین کننده و تصدیق کننده قرار داده تا از معاشرت باهاشون درس ها یاد بگیرم
مرضیه خانم عزیز بسیار بسیار زیبا نوشته بودین
بسیار متن شما ادبی و محترمانه بود
من علاوه بر اینکه از محتوا و جملات شما استفاده کردم و درس یاد گرفتم
شیوه نگارش و ادبی که شما در متن داشتید هم برایم جالب توجه بود
سپاسگزارم که با قلم زیبای خودتون برامون نوشتید و به خداوند مهربان می سپارتمون
امیدوارم باز هم از دل نوشته های شما بخوانم و لذت ببرم
پایدار و ثروتمند باشید دوست زیبا اندیش من
سلام محمد آقا
ممنون از حسن توجه تون
سپاسگزارم بابت توجه تون به شیوه نگارش و دیدن نکات مثبت در کامنت من
مطمئنا شما هم خودتان فردی ارزشمند و محترم هستید که این نکات را درک می کنید که در شیوه نگارشتان هم مشخص است و نشانه اش این است که در این سایت توحیدی هستید
خدا را شاکرم که چنین افراد ارزشمندی به کامنت من پاسخ دادند
امیدوارم که همیشه سلامت و شاد باشید دوست گرانقدر من
سلام خانوم ایزدی عزیز
کامنت شما رو خوندم و چقدر زیبا و ریز بینانه همه چیزو توضیح دادن
واقعا دیدن شاگرداتی مثل شما باعث سراسر خوشحالی برای استاد و وقتی من به عنوان کسی که تصمیاتی در روند کاری خودم دارم و افرادی رو میخوام توی کارم داشته باشم که مثل شاگردان استاد عزیز اینقدر باهوش و ریز بینن ،قوت قلبی برای منه و باعث درخواستهای جدیدی از طرف من به این دنیاست که مثل شماها رو به زندگی من دعوت کنه
نکات زیادی رو گفتین که من فقط انگار تماشا کردم و اصلا بهشون دقت نکردم
اینکه استاد عزیز در فاسل قبلی حتی در مورد اینکه خانوم شایسته آرایش میکرد و این برخلاف چیزی بود که استاد مد نظر داشت ،اما هیچ واکنشی به عوامل بیرونی نداشت و فقط فرکانسی که دوسداشت به دنیا داد و خانوم شایشته عزیز هم بخاطر مداری که داشت خودش تغییر کرد و این نکته خیلی برای من جذاب بود .
نکته بعدی که گفتین که استاد برخلاف تصمیمی که گرفت و شروع به پیاده روی کردن کرد بدون کفش و بعدشم بدون هیچ مقاومتی دوباره کفش پوشید و این نشانه عزت نفس استاد هستش و قضاوت اصلا براش مهم نبود از طرف ما که بیننده بودیم ،این نکته هم حک شده توی ذهن من
نکته بعدی که گفتین و من خودم به شخصه یکم درگیرش بودم این بود که ما قرار نیست هر چیزی که استاد خوشش میاد ما هم خوشمون بباد و هر کس سبک شخصی خودشو داره ..من عاشق آر وی هستم و همیشه از خدا میخواستمش تجسمش میکرد ولی از وقتی تراکممر استاد خریدن همش ذهنم درکیر بود یعنی من آر وی نخرم و این نشون میده مقاومت داشتم و باید بیشتر روی سبک شخصی خودم کار کنم
سپاسگزارم دوست عزیزم بابت این همه نکته و این همه دقت
سپاسگزارم از شما استاد عزیز و خانوم شایسته دوسداشتنی و مهربان
سلام آقای کرمی عزیز
ممنون از توجهتون به کامنت بنده
خدا را سپاسگزارم که دوستانی دارم که اینگونه توجه به نکات مثبت بالایی دارند و حال خوبشان باعث ایجاد حال خوب بیشتر می شود
سپاسگزارم که من را جزو شاگردان باهوش و تیزبین استاد قرار دادید این برایم ارزشمند است
و مطمئنا شما هم که این نکات مورد توجهتان قرار گرفته در دسته شاگردان تیزبین و باهوش هستید وگرنه می توانستید بگذرید و توجه نکنید
البته ما هم در این سایت آموخته ایم که شیوه نگاهمون را تغییر بدهیم اول از همه ماجراها را از زاویه دید مثبت ببینیم و بعد نگاه کنیم که این مجموعه رفتار چه درسی برای من دارد
نکاتی که من توجه کردم به این علت بود که پاشنه آشیل خودم بود راضی نگه داشتن دیگران و عمل کردن به شیوه دلخواه دیگران
من همیشه دنبال این هستم که دلیل نتایج استاد چیست؟
و هر بار به این می رسم که ایشون با خودشون و منبع هماهنگ هستند و جهان چاره ای ندارد که خواسته های ایشون را اجرا کند به این دلیل که هر تضادی می بینند سریع روی خواسته شان تمرکز می کنند نه ناخواسته
هر چقدر اون فرد عزیز باشد براشون ولی می گن این رفتار ناخواسته است و هیچ نمی خوان فرد را تغییر بدن یا خودشون تغییر کنند بلکه فوری می گن خواسته شون را می گن که با این شرایط من با ایشون سفر نمی رم نمی گن ایشون را دوست ندارند یا انتخابشون نیست بلکه فقط در این قسمت با ایشون هماهنگ نیستند
و به جای اینکه از خواستشون صرف نظر کنند خیلی قاطع فرکانس اینو می فرستند که خواسته شون اینه که همراه ایشون در سفر راحت تر باشند همین اگر ایشون هماهنگ بشن اکی باهاشون می رن سفر اگر ایشون هماهنگ نشن خودشون تنها سفر می روند همین
ولی اگر من بودم حرص می خورردم می خواستم ایشون را راهنمایی کنم یا غر بزنم …
بنابراین نه تنها نتیجه نمی گرفتم باز جهان ناهماهنگی بیشتر به من نشان می داد
و نکته بعدی در مورد تراک کمپر این است که استاد آروی را امتحان کردند و بعد رسیدند به اینکه بیشتر دوست دارند راحت تر سفر کنند و بتونند هر جایی کمپ کنند این براشون مهم تر بود تا فضای راحت و لاکچری آروی
و مهم اینه که ایشون به خواسته شون رسیدند و بعد گفتند نه اینو نمی خوان و چیز دیگری را می خوان
به قول استاد مهم اینه که ما به خواسته مون برسیم و بعد ببینیم اینو می خواهیم یا نه اگر نخواستیم شجاعانه راه دیگری را انتخاب کنیم
مهم اینه که یاد گرفتیم که چطور به خواسته هامون برسیم
باز هم از شما دوست عزیز بسیار سپاسگزارم بابت توجه تان
همیشه سلامت و شاد باشید
به نام خداوند مهربان
خانم ایزدی عزیز و مهربان سلام
خدا رو شکر که در جمع خانواده عزیزم هستم.
خدا رو شکر بابت همه نعمت ها و موهبتهای که به جمع ما عنایت کرده،
از شما خیلی سپاسگزارم که آگاهی های که در یافت کردید رو با ما هم به اشتراک گذاشتید.به راستی اجرای درست قوانین خداوند تنها راه رسیدن به سعادت در دو دنیا است، در پناه آلله یکتا شاد، سالم، خوشبخت، ثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشی، آمین
سلام آقای احمدی عزیز
سپاسگزارم بابت اینکه به کامنت من پاسخ دادید
خوشحالم دوستانی دارم که اینقدر توجه می کنند و نکات کامنت ها برایشان ارزشمند است
خدا را سپاسگزارم بابت نکته ای که در کامنتتان گفتید
که به راستی اجرای درست قوانین خداوند تنها راه رسیدن به سعادت در دو دنیا است
و واقعا من هر جا طبق قانون جهان رفتار کردم
نتایجش شگفت انگیز بود و هر جا توجه نکردم هر چقدر تلاش کردم نتیجه ای نگرفتم
و قانون جهان چیزی نیست جز توجه به نکات مثبت و احساس خوب داشتن و با همین یک قانون چقدر دستاورد به دست آوردیم
امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید
بنام خدا
سلام به مرضیه عزیز
چقدر این کامنت شما خوبه،خیلی منو به فکر فرو برد‌وقتی این همه دقت شما رو در سبک شخصی استاد ،آموزه ها و هماهنگیش با قوانین میبینم،خیلی عالی اشاره کردی که شکرگزاری فقط این نیست که رو به آسمون کنی و بگردی دنبال خدا در بک جا یا چیز خاصی و بگی شکرت!
با خوندن کامنت شما فهمیدم که چقدر عالی میتونه انسان شکرگزار باشه،دویاره به خرکات استاد و رفتارشون با جهان اطرافشون جلوی چشمم اومد،اگه هر چیزی که در زندگیمونه رو انرژی بنام خدا میبینیم پس از هر چیزی که بهمون احساس خوبی میده سپاسگزاری میکنیم و در واقع از خدا تشکر میکنیم ،چقدر مفهوم قشنگی!
نکته بعدی که یاداوری کردین اینه که استاد تا هر وقت لذت میبرن به اون کار ادامه میدن مثال راه رفتن با پای برهنه در صحرا!
اینم خیلی درس داشت که من با کامنت شما و دقت نظرتون فهمیدم!
بیاد آوردم وقتایی که میرم باشگاه و برای اینکه کارو درست انجام داده باشم بعضی حرکات رو سه ست و با تعداد مشخص میزنم درحالیکه واقعا گاهی ست آخرش رو با اذیت و احساس ناخوشایند میزنم که فقط کارو انجام بدم،الان فهمیدم درستی کار در لذتیه که ازون کار میبرم،در احساس خوب و شادی و شعفیه که برام ایجاد میکنه،زورکی هیچ کاری جواب نمیده!
ممنونم از اینکه نگاه قشنگتونو با ما به اشتراک گذاشتین،منتظر کامنتای زیباتون هستم
سلام عباس عزیز
ممنون از توجهتون به کامنت بنده
بله من سعی می کنم ردپای قوانین را در زندگی استاد و کامنت بچه ها پیدا کنم تا ایمانم قوی تر شود و این فایل برای من خیلی درس داشت
چون همیشه می دیدم که استاد بابت سپاسگزاری از تیم شهرشون، یا یک شرکت خرید می کردند یا وسایلشون را خودشون تمیز می کردند و همیشه با وسایلشون با احترام برخورد می کنند
برای همین این نکته برام بولد شد که آنهایی که همیشه در صلات هستند مثل استاد هستند
و منم خیلی دوست دارم که همه کارهام را با عشق انجام بدم چون اینو هم صلات می دونم
در مورد لذت هم من هم مثل شما کلاس شنا که می رفتم همش دنبال یادگیری بودم که این دفعه یک چیز جدید یاد بگیرم و هی بخودم فشار می آوردم بعد از دیدن فایل استاد وقتی رفتم شنا با خودم گفتم می خوام برم لذت ببرم و اونروز شنایی که برام سخت بود را خیلی راحت یاد گرفتم و چند تا مدل شنای دیگر هم کنارش یاد گرفتم و بعد گفتم چه جالب من امروز اومده بودم لذت ببرم ولی جالبه همین لذت بردن بهم کمک که یادگیری ام بالا بره
و تازه فهمیدم هدف از از زندگی در این دنیا لذت بردنه و ما اگه مسیر زندگی را سخت نکنیم همه چی را به هدایت خدا بسپاریم و به قول استاد از سر راه خدا کنار بریم می بینیم همه چی همونقدر آسون و قشنگ برامون اتفاق می افته که قبلا با تقلا اتفاق نمی افتاد
همیشه سلامت و شاد باشید
سلام و درود به مرضیه عزیز.
دوست عزیزم ممنون و سپاسگزارتونم بابت کامنت زیباتون..
صحبت زیباتون عملگرایی در دوره ها.با این سریالها بیشتر قانون برامون مرور میشه..
منم جا داره سپاسگزار این فایلهای بهشتی باشم.و هر روز پایدارتر و اصل بودن از قانون الهی را در تک به تک زندگیمون به اجرا در بیارم..
استاد بخاطر عملگراییشون و مزه چشیدن قانون بدون تغییر الهی..و درک بالاشون…
باعث شده عملگرایششون در نحوه زندگیشون…جزو شخصیتشون باشه..
تا بجای حرف مفت زدن…
و ما با نگاه و یادآوری این سریالها دریچه ایی از خوشبختی و سعادتمتدی در تک تک لحظات زندگیمون .شاهدش میشیم..
خوشبحالمون که این سعادتمندی شامل حالمون شده..
که هم لذت ببریم از فتیلهای استاد هم درس عملگراییمون در قانون الهی قوی بشه..
الهی امیدی به امید خودت.
گوش بهدایت پروردگاریم برای سعادتمندی دنیا و آخرتمون
سلام فاطمه جان
ممنون از پاسخ تون و توجهتون
واقعا عملگرایی خیلی کمک می کنه که قانون را بهتر متوجه بشیم من که خودم وقتی قانون اعراض را آموختم و انجام دادم کلی نتیجه گرفتم
و وقتی می بینم استاد در فایلهای سفر به آمریکا دقیقا همان حرفهایی که در دوره ها می زنن
عملا اجرا می کنند لذت می برم و برام منطقی می شه
چون بعضی نکته های دوره در عمل خیلی سخت است ولی وقتی می بینم استاد عمل می کنند دلایل نتایجشان را متوجه می شوم
باز هم توجه تان سپاسگزارم
همیشه سلامت و شاد باشید
سلام دوست عزیز
از خوندن کامنتتون لذت بردم ، به نکات کلیدی عالی اشاره کردید.
درس هایی که گرفتید رو خیلی خوب بیان کردید.
واقعا سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت دیدن عملی دوره های استاد هست.
روش سپاسگزاری استاد از هر چیزی و هر فردی واقعا ستودنی است و اینکه بتونیم ما هم مثل استاد عمل کنیم.
(درس داره برای ماها که همیشه به لذت فکر کنیم که اگر الان لذت نمی برم می تونم راهم را عوض کنم نگم نه این راه را انتخاب کردم جلوی دوربین گفتم همه شنیدند بقیه چی فکر می کنند)
این جمله تون عالی بود.
موقع خوندن کامنتتون که یکسری تغییرات خودم هم پی بردم و خیلی حس خوبی داشت.
من که همیشه کمالگرایی دارم و بهبودهای کوچیک رو کم میبینم دیدن این تغییرات عالیه.
ممنون از کامنت عالیتون .
بهترینها رو براتون آرزو میکنم.
سلام ام البنین عزیز
ممنون از توجهتون
برام جالب بود من این کامنت را تقریبا یک سال پیش نوشتم و الان که شما پیام دادید دوباره خواندم و واقعا یاد اون روز افتادم که تو چه فرکانس خوبی بودم و این کامنت را با الهام خدا نوشتم و فقط برای خودم نوشتم که یادم باشه این درسها را و یادمه همون روز از بازخورد دوستان سایت خیلی متعجب شدم و اصلا فکرش را نمی کردم
و این پیام را برام داشت که وقتی کلام خدا را به زبان جاری کنی همه اون را می شنوند
و انگار این پیام برای خودم باز یادآوری نکات و درسهای این فایل را داشت
ممنون که باعث شدید باز نکات برام یادآوری بشه
ممنون از بازخوردتون و پیام زیباتون
من هم برای شما بهترینها را آرزو می کنم
سلام
مرضیه خانم چقدرلذت بردم ازکامنت زیبای شما من هنوزفایل تصویری روندیدم ولی اینقدر کامنت شما جامع وکامل بود که تمام صحنه هاواسم تجسم شد چند موردی که بهش اشاره کردید همش جواب سوالات من بود که یجورایی مربوط به شغلم میشه اینکه اگه یجای کار میبینی باید روشتو یا حرفتو تغیر بدی تغیر بده جالبه جواب دوستان به کامنت شماراهم که خواندم همگی به این موارد اشاره کرده بودن
درپناه الله مهربان باشید
سلام آقای میردهقان عزیز
از لطفتان نسبت کامنت بنده بسیار ممنونم
نکته ای که فرمودید پاشنه آشیل مون است
اینکه وقتی حرفی زدی و رسیدی به اینکه الان شرایط تغییر کرده باید طبق شرایط عمل کنی مثل ایده هایی که خدا بهمون الهام می کنه بستگی که تو فرکانسی هستیم ایده ها تغییر می کنه و باید همیشه بتوانیم طبق شرایط زمان و فرکانسمان پیش برویم
مثل استاد که یک زمانی تبلیغ می کردند ولی وقتی مدارشان بالاتر رفت به این آگاهی رسیدند که نیاز به تبلیغ ندارند.
امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشید
به نام برنامه نویس هستی
سلام به استاد خوش قلب و خانم شایسته عزیزم
و سلام به همه رفقای گلم در این سایت آسمانی :)
چه زود روز 75 ام از سفر کردنم با کوله گذشت و چه زود منم شیفته خدا و این مسیر روحانیش شدم…
چند روز پیش که شبکه های اجتماعی و یوتیوب رو شروع کردم راستیتش ته دلم اونقدر محکم نبود که این راهه منه ولی چون یاد گرفته بودم که باید پا در مسیری بزاری خدا باهت صحبت می کنه دیدم چه قدر زیبا همین رفتار برای ضبظ اتفاقات مثبت و زیبایی ها جوری زندگی من رو قشنگ تر کرد که قابل درک برام نبود و نیست!
وقتی یاد میگیری آهسته از زیبایی ها فیلم بگیری و هر روز چند ساعتی حتی 30 دقیقه در طبیعت قدم بزنی که سوژه زیبایی پیدا کنی، هدفت پیدا کردن سوژست ولی چون دلت رو به خدا قبلش وصل کردی بیشتری عاشق خدا میشی و بعضی وقت ها یادت میره فیلم بگیری!
این روزا بیشتر دارم باورهام رو تست می کنم و بررسی می کنم که واقعا فضای مجازی چیه و چه روندی داره و مردم چه شکلی فکر می کنن و ساده شدش این شد که هر ویدئویی که برای دلم میگیرم بیشتر بازخورد میگیره و هر ویدئویی که برای نگاه مردمه اصلا دیده نمیشه!
مثلا امروز که در کوهستان های سوئیس ترکیه قدم میزدم (منطقه Hamsiköy) همینطوری برای خودم راه می رفتم و با خدا خودم صحبت می کردم حسی یه دوبیتی از باباطاهر اومد بر لبم گفتم با همون صدایی که برای خودم می خونم فیلم میگیرم از این مسیر میزارم!
و واقعا انتظاری هم نداشتم که محتوای خفنی بشه ولی همین محتوا تبدیل شد به پر بازدید ترین محتوای من و این درس ساده بهم نشون داد که وقتی کار برای خدا باشه به هیچ وجه ابتر نمی مونه!
وقتی دیروز رفتم تو دل طبیعت و شاید نزدیک 1.5 ساعت تو جنگل روندم هعی رفتیم بالا تر و بالاتر تا رسیدیم به سرسبزی قله جایی که دقیقا مثل آلپ زیبا بود و پایین دستش پر از جنگل!
با خودم گفت خدایا اگر این واقعیه پس اونایی که دیدم چی بودن؟!
انقدر این دنیا زیباست و انقدر زیبایی های عجیبی داره که تصمیم گرفتم فرمون زندگیم رو بچرخونم به سمت بیشتر سفر کردم و همه جارو دیدن!
تا جایی که میشه ثابت نباشم و در حرکت باشم، خدا خودش همه چیز رو حل می کنم و ایمان دارم راه های زیبایی میزاره سر راهم
اگر شاقول خوشبختی زندگیم یعنی حال خوب، خب حال خوب من وقتیه که حرکت بکنم و جاهای جدید رو ببینم چون باعث میشه روحم لطیف بشه و بیشتر خدارو بشناسم!
وقتی توی ابر تنفس کردم….
وقتی تو دل تابستون دمای 10 درجه رو چشیدم
وقتی باد نرم به گونه هام می خوره و چهرم رو بشاش می کنه چرا ازش غافل باشم؟!
تا اینجا من این نقاط رو پیدا کردم یا خدا من رو آورد ؟
واقعا از به انتشار گذاشتن ویدئو لذت بردم و فهمیدم میتونم خیلی در این راه چیزهای جدیدی یاد بگیرم گرچه که حرفه ای بلد نیستم ویدئو ادیت کنم ولی چالش هایی برام ایجاد کرده که حس کنم زنده ام
حس کنم دارم حرکت می کنم و می تونم به خدا نزدیک تر بشم هر قدم
حس کنم میتونم تو این زندگی روحانی بیشتر و بیشتر خدارو درک کنم و روحم رو زیبا کنم
اگر امشب آخرین شب زندگیم باشه حداقل رستگار و شاد از دنیا رفته باشم…
چه قدر دوست دارم استاد این سبک زندگیتون رو که چراغ راهی برای من شد تا بتونم برسم به نقطه ای که آزادانه سفر کنم…
اغراق می کنم که این آزادی رو به امنیت ترجیح میدم و سعی می کنم در این مسیر هر ایده ای خدا میده تا حد توانم اجرا کنم و بازخوردشم میگیرم!
واقعا نمیدونم قرار بلاخره برنامه نویسی یاد بدم یا سبک زندگی یا اصلا هرچیزی فقط میدونم باید ادامه بدم تا ایده ها هعی برام شفاف تر بشه…
الان بزرگ ترین چیزی که میدونم اینه که یاد بگیرم چه جوری بهتر فیلم بگیرم و چه جوری ادیتش کنم اونم به شکلی که من هستم نه شکلی بقیه میگن و اینجاست که سیدعلی خوشدل و هویتش شکل میگیره!
ولی اگر از الان دنبال نگاه فالورام باشم قرار نیست زندگی بکنم که قرار مال اونا باشم.. پس از الان باید بفهمم که زندگی برکت همین لحظه ی خوشیه
با اینکه سایتم روزی نزدیک 25 هزار تا کاربر داره ولی اصلا از اون استفاده نمی کنم برای این مسیرم چون دوست دارم بچشم طعم مخاطب اومدن از سمت خدا…
طعم اینکه چه کاری قشنگ تر پیش میره اگر خدا یاریت کنه…
و به امید حضرت حق این مسیر رو حداقل 1 ماه دیگه ادامه میدم بعدش اونجا باز نگاه میکنم که دوستش دارم یا نه! اگر خوشم نیومد میرم سراغ دلم چون من قرار مثل فامیلیم خوشدل باشم دیگه پس جایی میرم که دلم خوشه :)
ارادت مندم یا حق
به نام خداوند بخشنده و مهربان
به نامِ خدایِ خوبی ها و خیر و زیبایی
به نامِ خداوندِ قدرتمند، رزّاق و وهاب
سلام به استادهای نازنینم، استاد عباس منش و مریم جانم.
سلام به همه ی عزیزان.
سلام یه سید علی جانِ خوشدل.
بی نهایت لذت بردم از نوشته هات سید جان.
چقدر لذت بخشه تجربه ی پیاده روی و کوهنوردی و طبیعت گردی.
من با خوندنش لذت بردم، شما با تجربه اش بی نهایت لذت بردی.
تمامِ لحظاتِ نابی که خلق کردی و داخلش بودی، نوشِ جونت.
نوشِ جانِ شما و عادله جان.
به قولِ استاد، هر کسی دقیقا جائیه که باید باشه.
شما پاداشِ شاگردی تون در کلاسِ درسِ خدا رو دارین دریافت می کنین.
بی نهایت بار نوشِ جانِ شما و همه مون باشه لحظاتِ ناب و خوشی های زندگی.
امروز هدایت شدم به کنترلِ ذهن…
یعنی تو فایلهایی که اومدن سر راهم، نوشته هام و …
کلامِ شیرین و شفاف و گنجِ استاد:
کنترل ذهن یعنی تغییر دادنِ فکر، یعنی از سمتی به ماجرا نگاه کنیم که بهمون حسِ خوبی بده. اینکه الان در وضعیتِ کنونی، با چیزهایی که دارم و چیزی که هستم چطوری فکر کنم تا حسم بهتر و بهتر شه. به عبارتی کنترلِ ذهن میشه زاویه ی دیدِ من.
زاویه ی دیدِ منه که مشخص میکنه خوشحال باشم یا ناراحت.
متوکل باشم یا بترسم.
زاویه دیدِ زیبا و امیدبخش و کمک کننده، باعث میشه حرکت کنم به سمتِ بهبودِ خودم.
زاویه ی دیدِ نازیبا، مایوسم میکنه، موتورِ بهبودمو خاموش میکنه و میرم میچسبم به کمال گرایی به جای بهبود گرایی.
کنترل ذهن یعنی: به گونه ای فکر کنم در مورد شرایطم، خودم، پیرامونم که نه بترسم نه ناراحت بشم، چقدر نقشِ زاویه ی دید اینجا پر رنگه.
من قبلا دختری بودم که گاهی مثبت بین بودم، گاهی منفی بین.
هر وقت مثبت بین بودم، چرخِ زندگیم خیلی نرم چرخیده و همه چیز گل و بلبل بوده، چون شناختی از قوانین نداشتم، فکر نمیکردم دارم تو چارچوبِ قانونِ جهان زندگی میکنم که نتایج خوب میگیرم.
و وقتی هم کنترل ذهن نداشتم، رفتم تو در و دیوار، یعنی ترس و خشم و کینه و افکار ناجور، رگباری حمله کردن بهم، به طوریکه اتفاقات شونصد سالِ پیش هم حمله کردن بهم، اتفاقاتی که ربطی به اون لحظه نداشتن، اما وقتی در رو باز میکنی به روی حس بد خب دوستانِ دیگه از اقصی نقاطِ ذهنم فرصت رو غنیمت می‌شمرند و حمله میکنن به منِ نازنین…
خب اون موقع اصلا و ابداً با مفهومی به نام کنترل ذهن آشنا نبودم، البته بعد از آشنایی با استاد و فایلهای سایت هم همچنان درک مناسبی نداشتم، تا چند ماه اخیر و به لطف خدا و گوش دادنِ روزانه ی فایلهای شریف و محشرِ استاد جانِ نازنینم، کم کم پرده ها کنار رفت و تونستم چیکه چیکه بهتر درک کنم معجزه ای به نامِ کنترلِ ذهن رو در زندگیم.
سید جان ممنونم این کامنت رو نوشتی و خوشحالم امشب تو مدار مشترک قرار گرفتم با شما و کامنتت، و دسترسیم باز شد به نوشتن…
همیشه لذت میبرم از سبکِ زندگیت.
از سیر و سلوکت.
از کشف و شهودهات.
که سخاوتمندانه به اشتراک میذاری با بقیه…
شاید ما ننویسیم همیشه، اما کامنتهای نابِ بچه ها روی همه، روی ناخوداگاهِ همه، تاثیرِ خودشو میذاره…
بارها و بارها شده تو ذهنم که گفتگو میکنم گفتم به قولِ … که میگه…
فایلها و صحبتهای استاد عباس منشِ نازنینم و مریم جانِ نازنینم، و کامنتهای بچه ها تو لایه های زندگیِ همه مون نفوذ کرده.
امروز هدایت شدم از قسمت اول مرتب، بشینم پایِ تماشای سفر به دور امریکا…
قبلا ناکامل دیده بودم.
آرشیوم ناقص بود، کاملش کردم، و امروز قسمت 1 تا 3 رو دیدم…
بعد از کلی تحسین استاد و ویدیو و زیبایی های تصویر، به همسرم گفتم مریم جون خودش یه پا استاده برای خودش، به عبارتی شاگرد اولِ کلاسِ استاد عباس منشِ نازنین، مریم جانِ شایسته هست، چون خودش خواسته روز به روز بهبود پیدا کنه و کاملا مشخصه این روند عالیشون تو سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا و فایلهای هدیه…
مجذوبِ صحبتهای مریم جون شدم روی تصاویر، دم شما گرم مریم جون.
مامانم دیشب که داشت قسمت 194 و 195 رو میدید کلی قربون صدقه ات رفت مریم جان، مامان من اسمش مریم هست.
دو تا مریمِ نازنین دارم تو زندگیم که خیلی خدارو شکر میکنم بابتش.
خلاصه که هر کسی هر جایی هست، نوشِ جانش.
حاصلِ فرکانس هایِ خودشه.
چیزهایی که خودش فرستاده.
امیدوارم همگی خیر و نیکی و زیبایی بفرستیم، و دریافتش کنیم.
در پناهِ رب العالمینِ قشنگم، باشین شما و همه مون.
تحسینتون میکنم برای توکل، باور و ایمانتون به خدا و قدرتش، که روز به روز داره بهتر و بیشترح میشه.
گوارای وجودتون باشه تمامِ لذت هایی که تجربه میکنین.
گوارای وجودِ همه مون باشه تمامِ لذت هایی که تجربه میکنیم.
هر کدوم داریم به اندازه ی ظرف و ظرفیتمون برداشت میکنیم از خانِ گسترده ی خداوند.
امیدوارم ظرف و ظرفیتمون بزرگتر و بزرگتر بشه هر لحظه.
عاشقِ این قسمت شدم، چون اشاره مستقیم و یادآوری داره به اجرای سبکِ شخصیِ خود در زندگی:
الان بزرگ ترین چیزی که میدونم اینه که یاد بگیرم چه جوری بهتر فیلم بگیرم و چه جوری ادیتش کنم اونم به شکلی که من هستم نه شکلی بقیه میگن و اینجاست که سیدعلی خوشدل و هویتش شکل میگیره!
به به، عجب جمله و باورِ جذابی:
زندگی برکت همین لحظه ی خوشیه
الهی شکر برای کامنتهای حال خوب کنِ سایتِ عزیزِ دلمون.
سلام خانم سمانه صوفی.واقعا مرسی از کامنت پر از درس و آگاهی نابتون.
خیلی لذت بردم از نوشته هاتون خیلی برام درس داشت. خیلی به دلم نشست این بخش… که خودمم تجربشو قشنگ داشتم توی زندگیم.
هر وقت مثبت بین بودم، چرخِ زندگیم خیلی نرم چرخیده و همه چیز گل و بلبل بوده، چون شناختی از قوانین نداشتم، فکر نمیکردم دارم تو چارچوبِ قانونِ جهان زندگی میکنم که نتایج خوب میگیرم.
و وقتی هم کنترل ذهن نداشتم، رفتم تو در و دیوار، یعنی ترس و خشم و کینه و افکار ناجور، رگباری حمله کردن بهم، به طوریکه اتفاقات شونصد سالِ پیش هم حمله کردن بهم، اتفاقاتی که ربطی به اون لحظه نداشتن، اما وقتی در رو باز میکنی به روی حس بد خب دوستانِ دیگه از اقصی نقاطِ ذهنم فرصت رو غنیمت می‌شمرند و حمله میکنن به منِ نازنین…
براتون آرزوی سلامتی و خوشبختی و حال خوب و ثروت فراوان از پروردگارم دارم…
سلام سمانه عزیزم
ممنونم که اینقدر واضح و کامل دوباره آگاهی ها را یادآوری کردی هم واسه خودت و هم ما .
دوبار دلنوشته هات را خوندم عزیزه دلم .
کنترل ذهن یعنی تغییر دادنِ فکر، یعنی از سمتی به ماجرا نگاه کنیم که بهمون حسِ خوبی بده. اینکه الان در وضعیتِ کنونی، با چیزهایی که دارم و چیزی که هستم چطوری فکر کنم تا حسم بهتر و بهتر شه. به عبارتی کنترلِ ذهن میشه زاویه ی دیدِ من.
کنترل ذهن یعنی: به گونه ای فکر کنم در مورد شرایطم، خودم، پیرامونم که نه بترسم نه ناراحت بشم، چقدر نقشِ زاویه ی دید اینجا پر رنگه .
این بخش از دلنوشته هات را من اینجا کپی کردم تا هر بار با خوندن ش درهای جدید آگاهی به رویم باز بشه .
ممنونم ازت که اجازه دادی که قلم ت بنویسد عزیزه دلم .
دوستت دارم سمانه جان
سلام رویا جان
ممنونم از محبتت عزیزم.
امروز تو یه مثال دیدم قانون رو به چشمم:
عصر رفتیم بنزین بزنیم، صف شلوغی بود، بلافاصله کنترل ذهن کردم گفتم چه کنیم که بهمون خوش بگذره و متوجه شلوغی نشیم.
تا نوبتمون برسه یه خوراکی تو ماشین داشتیم، با همسرم نوش جان کردیم…
حسِ یه کودکی رو داشتم که اطرافش آدم بزرگ هان که سخت میگیرن، ناراحتن کلافه هستن، و من رفتم دنبالِ بازیِ خودم و شادی و ورجه وورجه :)))))
تا خوراکی مون تموم شد نوبت ما شد.
ما چون برای کارت سوخت جدید درخواست دادیم، فعلا کارت نداریم و از کارت جایگاه استفاده میکنیم، اونم چوم یه دونه دارن و کمه نوبتی میدن…
من تو دلم گفتم اتفاقا ما در بهترین زمان کارت رو میگیریم و بنزین میزنیم به سادگی و آرامش…
تا همسرم پیاده شد از ماشین و درخواست کارت سوخت جایگاه رو کرد، بلافاصله تو دست آقای مسئول جایگاه سوخت ما بود و داد به همسرم…
بدون هیچ معطلی
بدون سختی
بدون اینکه بگه آقا صبر کن از دیگری بگیرم که بهتون تحویل بدم و …
خب من میدونم که خدا آسان مون کرد برای آسانی ها…
بعد دیدم کنترل ذهن اولیه چقدر موثر بود.
انگار ما قدم اول رو برداشتیم، در ادامه اوضاع عالی جلو رفت.
تو راه هم چتر بازی دیدیم روی آسمون و جفتمون توجه کردیم و لذت بردیم.
هوا هم عالی.
مسیر هم کاملا روان.
و سلامت رسیدیم…
تو راه حرف زدیم در مورد آرامش داشتن و اینکه الخیر فی ماوقع معجزه میکنه تو کنترلِ ذهن.
یه چیز جالب بگم:
صبح تو ستاره قطبی نوشتم کنترل ذهن بهتری انجام میدم.
و انگار کاملا کانون توجهم روی این قضیه بود.
صبح رفتم دم خونه مامانم، خواب بود بنده خدا متوجه زنگ و تماس های من نشد، اما اونجا هم کنترل ذهن کردم ساده، که نگران نباش چیزی نیست، خوابه که در رو باز نمیکنه، جای هیچ نگرانی نیست و امن و امانه، مامان در پناهِ خداست…
تو اون فاصله کلی تماس گرفتم بعد با موبایلم بازی کردم، تماس تلفنی رو جواب دادم…
خلاصه مشغول بودم.
بعد از نیم ساعت بیدار شد و بالا رفتم…
اتفاقا با خنده و شوخی بهش گفتم چقدر زنگ زدم…
قبلا هم نگران میشدم شدید، هم عصبی میشدم، هم غُر میزدم…
اینبار ریلکس و آروم.
خدایا شکرت برای تغییراتم، برای آرامشم، برای معجزه ی کنترل ذهن تو زندگیم.
همه اش از خودته، از محبتی که در حقم داشتی و داری همیشه.
رویا جان بهترین هارو برات آرزو میکنم.
ممنونم که با عشق کامنتم رو خوندی و برام نوشتی.
الهی شکر برای گنجینه ی نابِ آگاهی ها در سایتِ tasvirkhani.com
سلام سمانه دوست داشتنی
قلبم گفت برای تو بنویس چون کامنت در لحظه ذهنم رو کنترل کرد تحسین میکنم این نگاه زیبا رو دعا میکنم بتونم توی کنترل ذهن و هدایت کانون توجه بتونم موفق عمل کنم خیلی برام سخته توی شرایط سخت قرار میگیرم درد میکشم ولی میدونم از کمال گراییم میاد به مرور بهتر میشم انتظار زیادی از خودم دارم خیلی تو همین مدت بهتر شدم خدایا شکرت که وارد این وادی عشق شدم بابت هم نشینی با شما عاشقان سپاسگزارم خدا هستم
به نام خداییی بزرگ مهربان
به نام خدایی عاشق مهربان
به نام سردار سرداران
به نام سرور کایینات
به نام انکه همه چی را فدایی مان کرد
سلام به سید علی عزیز
سلام به قلب مهربانت برادرم
کامنت زیبایت را خواندم و حس مثبت که داشتم خواستم بگویم چقدرررررر دوست دارم این لذت بردن های شما را این رها بودن تان را
یا الله شکرررت تو چقدر مهربان هستی عشق پاک من یعنی هر کس تو را یافت بی نیاز شد محبوب شد شاد شد لذت برد صفا کرد عشق شد عاشق شد بهترین شد
« من چیزی را نمیبینم الا قبل او و بعد او و در او و با او تو را دیدم »
خدایا در جهانی که همه چیز تو هستی آیا من حق دارم نگاه به دیگری کنم ؟؟
خدایا دوستتتت داریم عاشقانه
برادرم ویدیو جذاب زیبایت دیدم چقدررررر جا های زیبا هدایت شدی نوش جانت نوش جانت
میدانی قانون بییشتر بهتر برایم ثابت شد که میشود میشود برای من هم میشود
چقدرر صدای ارامبخش دلپذیر داری دقیق مثل استاد
ارامبخش و عالی
آن همه زیباییی ها نوش جانت عزیز خواهر.
الهی همیشه شاد سربلند موفق پیروز باشی برادرررر خوبم
یا حلیم یا رحمان یا حکیم یا علیم یا الله پشت پناهت
سلام بر سید بزرگوار ،
سید جان نصفه شب از خواب بیدار شدم ، اومدم کامنت ها را بهونم ، اول از همه از کامنت شما شروع کردم ، من ایمیل شاگرد ممتاز های سایت را فعال کردم و از خوندنش درس می گیرم ، درس اول امروز را شما به من دادی ، من هم تازه صفحه یوتیوب را شروع کردم از یک ایده الهامی که خدا سر راهم گذاشت برای کاری که علاقه دارم و چه درس خوبی دادید که ویدئو هام برای دل خودم و اون حس خودش باشه نه فالورها ،خدا خودش میدونه من را کجا ببره و یا چه کسانی را برام بباره من فقط لذت حال خوبش را ببرم .
ممنون سید جان در اغوش امن خدا شاد و خوشدل باشید
سلام آقای خوشدل
چقدر این کامنت اتون بوی رهایی میده…رهای رها…
به خدا زندگی همینه با قلبت بری جلو و خودتو بسپاری به جریاناتی که وقتی ازشون گذر می کنی میبینی تفاوت خودت رو با خود قبل از گذر از جریان ها….درود بر شما
الان که داشتم برگه اهرم رنج و لذت رو مرور می کردم تو بیشتر موارد نوشته بودم کلمات جنگل، دریا و طبیعت رو
می چرخم و می چرخم
و بر بوی باران بوسه می زنم…
من دیوانه وار طبیعت رو دوس دارم
به حدی که شش سال دانشجویی اصلا برام مهم نبود کدوم دانشگاه تحصیل کنم چون علاقه‌مند نبودم به تحصیلات با این حال یک راهی دیدم دانشگاه رو که دنبال کنم علایقم رو….علاقه به بودن در کنار دریا و جنگل.
دو سالی رفتم خوزستان و چهار سال شمال…و با تمام قلبم زندگی رو زندگی کردم…
و دقیقا مثل شما دوس دارم خودم رو ببینم در حال قدم زدن در دل زیبایی های طبیعت خدای قدرتمند در تمام فصول در قلب زمین.
خیلی حس خوبی گرفتم از خواندن کامنت اتون.
درود بر شجاعت اتون در قدم گذاشتن به مسیری که دلخواه اتون هست…
مسیرتون سبز سبز در کنار عادله جان زیبا….آمین.
سلام به خوشحال خوشکل خوب رو خون ساز خرم خوش حالت خوش چهره خوش تیپ و تمام خوشی های دنیا مال ماست چرا که نه؟
عجیب نیست که استاد در دل کوه به کویر هدایت شدند
و عجیب نیست که شما به کوه آلپ نزدیک شدین و زیبایی ها را با چشمان قانون بین دیدین
کویر شب بسیار زیبایی دارد
و سکوت و آرامش خاصی در ژرفای قلب و دل و روح ما به وجود می آورد
و ترکیب کوه و کویر یک ترکیب جادویی هست
عجیب این است که خالق زیبایی ها چقدر به زیبایی این اکوسیستم و جهان هستی را با هم در آمیخته و اینچنین نظمی داده که در تصور ذهن نمی گنجد
و هرچقدر بیشتر در آن عمیق می‌شویم چیزهای زیباتری ما را محو تماشای خویش می کند و طبیعت با روح ما سازگار است و هماهنگی و هارمونی خاصی دارد و در ژرفای ادراک نمی گنجد
و یک سمفونی و موسیقایی خاصی دارد که شیپور استاش هر گوشی را چنان نوازش می کند که هوش از سر انسان می برد
باعث می شود بیشتر با خودمان در صلح باشیم بیشتر تفکر عمیق داشته باشیم بیشتر شکرگزار و در لحظه حال باشیم بیشتر هدایت شویم بیشتر به الهامها توجه کنیم و بیشتر مراقبه کنیم و بیشتر مراقب ورودی‌ها باشیم احساس خوب بیشتری داشته باشیم و انتظار بیشتری برای اتفاقات خوب و شرایط ایده آل داشته باشیم
بیشتر توجه و تمرکز به زیبایی ها داشته باشیم و پاسخ همه اینها این است که
جهان بیشتر به تمام درخواست ها و آرزوهای ما پاسخ مثبت می دهد
و بالاخره سبک زندگی خویش را دنبال کنیم فارغ از نگاه دیگران
طبیعت بی نهایت درسهای زیادی به ما می دهد این که
بیشتر عشق بورزیم بیشتر تحسین کنیم بیشتر نگرشمان را به هستی تغییر دهیم راحت تر و بیشتر حرکت و عمل کنیم و خلاصه بیشتر عاشق خودمان و هستی و خداوند باشیم و بیشتر خوشبختی را در آغوش بکشیم
بیشتر احساس فراوانی و لیاقت والایی ارزشمندی بزرگی منش شرافت عزت برازندگی شایستگی بهبود گرایی و نهایتا آرامش کنیم
بیشتر با روح خودمان یکی باشیم و بیشتر خداوند را به خودمان نزدیک ببینیم
راحت ترین کار دنیا شاد زیستن است
راحت ترین کار دنیا احساس خوب داشتن است
راحت ترین کار دنیا لذت بردن است
راحت ترین کار دنیا ثروتمند بودن و ثروتمند و شاهانه زندگی کردن است
و اینگونه است که طریق و مسیر و راه زیبا و جنگلی و پر از گل و سبزه و درخت و آب و دریاچه و آبشار آواز خوان و مسیر میانبر موفقیت هویدا و آشکار می شود
اینگونه است که آسان می‌شویم برای آسانی ها
انگار خدا با ما قدم می زند
انگار خداوند دوشا دوش ما حرکت می کند
انگار همیشه در قلب ماست با ما سخن می گوید و کلام و گفتار و رفتار و حرکات و فکر و ذهن و پندار ما الهی می شود
و مانند استاد که همه عاشقانه عاشقش می شوند همه دنیا وصل تو می شود
چون تو با منبع در ارتباط هستی و همه دنیا به ساز تو می رقصد و سازت همیشه کوک است
و بهشت را در دو دنیا تجربه میکنی
و اینگونه است که جهان تو را به جاهای زیباتری هدایت می کند
قانون را بیشتر درک می کنی چون خودت را بیشتر شناخته ای
چون اجازه دادی فراوانی را احساس کنی اجازه دادی با خودت و روح الهی خویش دمساز و مشتاق باشی
اجازه دادی به دور دستها نگاه کنی
اجازه دادی انتظار بیشتر و بهتری از سبک زندگی دلخواه خویش داشته باشی
دائم درباره خوشبختی عشق و زیبایی و هر لحظه بهتر از لحظه قبل صحبت کردی
و در پایان خداوند و خالق هستی را به عمق وجود و از صمیم قلب از مغز سر تا نک انگشتان و با تماشای طبیعت زیبا بل نگرش زیبا به جهان هستی ستایش تمجید تحسین کنی و همیشه و دائم شکر و حمد او را به خاطر داشته هایت به جا آوری.
تازه با اینهمه زیبایی درک می کنی
اینهمه نقش می و خط مخالف که نمود
یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد.
سلام آقا محسن عزیز
دوست عزیزم از خوندن کامنتتون بسیار لذت بردم ..چقدر زیبا احساستونو بیان کردین ،چقدر حسودیم میشه به شما ،بعضی وقتا به خودم میگم منم تعهد دادم بچسبم به آموزشها و مثل شاگردان ممتاز استاد آگاه تر بشم ولی وقتی میبینم افرادی نثل شما و سید علی خوش دل و لیلا شبخیزها،عطار روشن ها دارن میتازن بدجور حسودیم میشه ..
دوست عزیزم لذت بردم از خوندن این همه احساسی که در قالب کلمات گنجوندین
6سلام به محمد کرمی عزیز
از جنس اصل و الهی و بامعرفت
من هم واقعا به شما غبطه می خورم چه نگاه و نگرش زیبا بینی دارین
شما اولین نفر هستین که جواب بنده را در یک پاسخ دادین متشکرم ممنونم سپاسگزارم قدر دانم
عاشقانه دوست دارم
چه خوب تحسین می کنی
چه خوب احساست را صادقانه گفتی
خیلی مهربان و پر انرژی و دوست داشتنی هستی
می بوسمت
بهترینها را برات آرزو دارم
از همین جا برات انرژی عشق شادی سلامتی و ثروت و معنویت وعزت بلند نظری و بزرگواری را برات می فرستم
منتظر هستم تا شاهکار بسازی از خودت و سبک زندگی و عملکردهات و دستاوردهات را برام بفرستی.ممنون که هستی
عشقی خودت خبر نداری.
راستی چه ته توی قشنگی روی دستهات داری
نمیدونم روی دستت چی نوشتی
ولی میدونم قلب پر از عشق و زیبایی داری
سلام به سید علی عزیز و دوست داشتنی به تو پسر توحیدی
چقد قشنگ از نگاه خدا صحبت کردی عزیزم لذت بردم و تحسبنت کردم چقد اون‌جمله ات که گفتی من تا یک ماه این روند و ادامه میدم چون میخام بچشم طعم‌مخاطب اوردن از سوی خدا را با وجود اینکه روزی 25هزار کاربر داره اما من مسیری که الان توش قدم گذاشتم میرم خیلی حسو حالت لذت بخش بود کاملا درکش کردم و تحسینت کردم عزیزم
خدایاشکرت میتونی این زیبایها رو ببینی و لذت ببری مطمینم بهتدینها در پیش رو و در این مسیر داری فقط لذت ببر در کنار عادله عزیز
شاد و ثروتمند باشی عزیزم
دوست دارم بخاطر کامنتهای قشنگی ک مینویسی و حس و حال قشنگتو با ما به اشتراک میزاری عزیزم
سلام به آقای خوشدل
چه نام خانوادگی با مسمایی وچقدر هماهنگ هست باچهره بشاش شما برای نوشتن کامنت در زیر دیدگاهت خیلی ذهنم مقاومت داشت هی میگفت چی میخوای بنویسی ولی درونم گفت بنویس چقدر تحسین میکنم این آزادی زمانی ومکانی که بدست آوردی و میتونی سبک وراحت سفر کنی و از زیبایی های جهان هستی لذت ببری وباهر احساس خوب یه فرکانس سپاسگزاری را روانه جهان هستی کنی چقدر تحسینت کردم که تصمیم گرفتی مثل نام خانوادگیت خوشدل باشی جایی برید که دلت خوش باشه امیدوارم در کنار عشق زیباتون، هرلحظه از زندگیتون سرشاراز عشق خداوند باشه ولحظه به لحظه زیبایی های بیشتری را تجربه کنیدیاحق
سلام دوست عزیزم سید جان
امید وارم هر جا هستی حال دلت عالی باشه.
من هروقت کامنت خای شمارو میخونم
یه حس وصل شدن به خدا احساس
بینظیری تو وجودم ایجاد میشودوچقدرباورها تغییر میکنه و شما خیلی الگوی خوبی هستی برای من
خیلی ها
ومن قشنگ تغییر رو میبینم در شما که چقدر تغییر کردی و نتیجه گرفتی با
کنترل ذهنت توجه به انچه میخوای.
امید وارم همیشه رو به جلو باشی عزیزم
وبه جای زیباتر وعالی تر هدایت بشی..
سید علی عزیزم سلام
کیف کردم از خوندن کامنتت،تو حرف میزنی من تجسم میکنم میفهمم از چه لذتی حرف میزنی چون عاشق طبیعتم ،عاشق جنگل و کوه آسمون آبی با اون ابرای نبه ای سفید و خاکستری،عاشق دریا و ساحل تمیزش،عاشق بوی نم بارون اونم تو جنگلای سر سبز،همین حس طبیعت دوستی منو کشوند به کسلان،به شهر زیبای رشت!این پاداش توجهم بود به زیباییهای تربت،به همون کوههای بظاهر سنگی و خشک،دوسالی بود که صبحهای زود و گاهی عصر میرفتم کوه تا از تنهایی در طبیعت لذت ببرم،هر روز صبح به عشق دیدن دسته های کبک میرفتم و جالب بود با اینکه هر بار از مسیر جدیدی راه پیمایی میکردم گله های کبک منتظرم بودن،اینقدر این منظره پرواز گروهیشون بمن خال میداد که قابل وصف نیست!همین حسی که نو از دیدن اون جنگل زیبا بر فراز اون ارتفاع داری!خوشحالم که سفر رو برای مسیر زندگیت انتخاب کردی!و در کنارش این همه موهبت بدست میاری ،خوشحالم که اینقدر همزمانی بین گفتار و عملت با استاد عباسمنش میبینم و چقدر دوست دارم این سبک زندگی رو،برات آرزوی سلامتی و احساس خوب دارم
سلام ودرود به شما دوست خوبم
کامنت تون زیباتر از همیشه و پر از رابطه ی عالی باخدا وحس خوب بود .
لحظاتی که ادم با خدا هست ،واقعا شادی عمیقی رو احساس می کنه و هر زمانی که خدا رو باتمام وجود حس کردم ،شاد ترین لحظات عمرم بوده و جواب سوالاتمو همون وقت گرفتم .
با نگاه زیبا بینتون ،خیلی عالی حس کوهستان وزیبایی های بی نظیرشو بیان کردین ،جوری که با خوندن کلمات ،اون مناظر تو ذهنم مجسم می شد .
خیلی دوست دارم اون ویدئو ی زیبا رو تو سایت تون ببینم ،لطفا اسم سایت تون رو به من بگین .
درپناه حق
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و هم خانواده های گلم.
استاد من 2 بار این فایل رو نگاه کردم و فققققط تمرکزم رو گذاشتم روی اینکه ببینم چه چیزهایی تو این فایل هست که من میخوام تو زندگیم داشته باشم برای همین هم با نگاه کردن بهشون توجه کردم و هم الان با نوشتن میخوام تمرکزم رو روی خواسته ام بیشتر کنم.
جالبه!
همین الان که دارم این کارو میکنمذهنم داره مسخره ام میکنه و میگه این کارا چیه میکنی اگه بقیه ببینن هرهر بهت میخندن و جوابه من به ذهنه گرانقدرم اینه که اگه الان دراز کشیدم و در نهااایت راحتی و آرامش هستم، و از صدای زنگ گوشیم نمیترسم که نکنه طلب کاری زنگ بزنه، یا اینکه نگران نیستم که فردا اخراج بشم از کارم، یا اینکه دغدغه ی مالی ندارم و منتظرم با لذذذذت بازی پرسپولیس و تراکتورسازی رو ببینم، دلیلش کارهاییه که پارسال انجام دادم و تو همون موقع هم مسخره ام میکردی!
روزایی که تجسم میکردم، روزایی که مینوشتم در مرود خواسته ام، روزایی که خودمو تو یه فضایی قرنتینه کرده بودم برای تمرکز روی هدفم و الان دارمش!!!
اما همونایی که اون روزا بهم میخندیدن الآن بهم زنگ میزنن که از دفترچه بیمه ام استفاده کنن، یا بهم میگن ما حاظریم ماهی 1 گوسفند سر ببریم اما شغل تو رو داشته باشیم.
الان فهمیدم که چرا الهامم بهم میگفت دوباره برم این فایل رو ببینم چون قرار بود این حرفارو به خودم بزنم با اینکه من مقاومت میکردم!
بگذریم.
من کاری که میدونم درسته رو انجام میدم.
استاد گلم چقدر این شخصیت سپاسگزاری در شما مشهود و ریشه ای شده که اینقدر از هرآنچه که به شما خدمت میکنه سپاسگذاری میکنید و ماشینتون رو بخاطر خدمتی که به شما میکنه میشورید.!
یه موضوع دیگه ای که من متوجه اش شدم اینه که شما طبق گفته ی خودتون که در دوره ی عزت نفس فرمودید، کارهاتون رو عقب نمیندازین!
من یادمه مسافرت که میرفتیم، از مبدأ تا مقصد ماشین رو افتضاح کثیف میکردیم و اصصلا تمیزش نمیکردیم اما شما بلافاصله اولین فرصت که پیش اومد به طور اساسی ماشین رو شستید نه اینکه گربه شورش کنین!
واقعا یاد گرفتم این رفتارتون رو امیدوارم بتونم در زندگیم در جنبه های مختلف اجرا کنم.
موضوع بعدی که خیلی چشمم رو گرفت این بود که خانم شایسته خودشون رفتن و کفشهاشون رو آوردن!
این نبود که بگن شما گفتید کفش نپوشیم،الانم میبینی چقدر شن ها داغن!؟ خودت برو کفشامونو بیار!
نه!!!
خودشون مسئولیت رفتارشون و تصمیمشون رو پذیرفتن و رفتن علاوه بر اینکه کفشای خودشون رو آوردن، دمپایی های شمارو هم آوردن و بهتون نگفتن دمپاییاتو بیار!
خودشون براتون بردنشون تا جایی که شما ازش بخواید دمپایاتون رو بپوشین!
واااقعا شاید این چیزا خیلی جزئی باشه اما نشون دهنده ی شخصیت مسئولیت پذیر هستش.
موضوع بعد اصصصلا برای استاد مهم نبود که هممممه با کفش و دمپایی هستن!
فققققط 1 چیز براش مهم بود اونم اینکه
((((من چی دوست دارم!؟))))
((((من دوست دارم چجوری زندگی کنم)))
و نظر هیییچکس واسش مهم نبود و مهم نبود که بقیه چه مسیری رو میرن!!!
من خیلی خیییییلی خیییییییییییلی روی ترس از قضاوت مردم و حرفه مردم مشکل دارم، و خداروشکر دوره ی عزت نفس داره کم کم کاره خودشو میکنه.
استاد مورد بعدی که واقعا چشمم رو گرفت این بود که مردمه کشور آمریکا، برخلاف کشور خودمون از ابتدایی ترین امکانات استفاده لذت بخش میکنن.
بابا مگه کویر چی داره که ملت با خانواده و زن و بچه و اسکی سرازیر شدن و لذت میبرن آخه!!!
غیر از اینه که اینقدر طرف حااااالش خوبه که از همممه چی لذت میبره! ؟
مثله یه بچه که یاعت ها با یه ماشین بازیه کوچیک ور میره و صدا درمیاره از خودش و پروازش میده،باهاش تصادف میکنه، میگه عیییییی ترمز میکنه و….
واااقعا لیاقته هرکس اونجاییه که هست
والله اینو من بارها وهمیشه به خودم میگم!
اما شاهکار این فایل یه صحنه ای بود که من به طور جدددی دنباله اون حاله خوبم!
اونجا که اون پسره با اسکی از بالای شن ها میاد پایین و میوفته و بعد لش میشه روی شن ها و از حسه خوبه لمسه اون شن ها تمون نمیخوره!!!
استاد من 4،3 روز دیگه یه مسافرت در پیش دارم به لطف و رحمت خدای واحد
این سفر متفاوت ترین سفر من تو تمامه عمرم خواهد بود.
یک سفر توحیدی
یک سفر برای ساختن عزت نفسم
یک سفر 10 روزه ی تنهایی
در دل جنگل و دریا و روستا
و سفری که نمیدونم مقصدم کجاست اما توکلم رو به خدای خودم کردم و بهش گفتم منو به مسافرتی ببر که یک سفر توحیدی و معنوی بیییییینظیر باشه، اتفاقات خوبی برام رقم بزن که ایمانم به قدرت حضورت بیشتر بشه و توحیدم و باروهای توحیدیم قوی و قوی تر بشه
دوم اینکه یک سفر لذت بخش باشه که در بهترین زمان در بهترین مکان ممکن باشم و خوشمزه ترین غذاهای عمرم رو بخورم لذت بخش ترین خواب های عمرم رو داشته باشم، زیباترین صحنه های عمرم رو ببینم، بهترین بوهای دنیا رو استشمام کنم، بهترین صداهای طبیعت و حیوانات رو بشنوم، به راحت ترین شکل ممکن سفر کنم و به راحت ترین شکل ممکن لذت ها برام فراهم بشه با کمترین هزینه ها و اینکه در طول سفر دوستانی عباسمنشی پیدا کنم و ساعت ها از هم صحبتی با اونها لذت ببرم.
دوستانی که توی سایت هستند و کم و بیش کامنت های همدیگه رو خوندیم.
استاد این زیاده خواهی از خداوند رو هم من از شما یاد گرفتم.
قلبم رو به خدا میسپارم و از اون هدایت میطلبم.
در پناه خدای واحد موفق باشید
درود بر تو ابراهیم جان
خیلی دیدگاه قشنگی داشتی و این ایده رو بهم دادی که دوباره فایل رو ببینم و تمرکزم رو بذارم رو اینکه چه چیزهایی تو فایل هست که من هم میخام تجربش کنم ممنونم
واقعا که حال خوبه الان ما نتیجه فرکانس هایی است که قبلا ارسال کردیم و خدا میدونه با فرستادن این فرکانس های خوب و عمل بهشون سال دیگه کجاها باشیم
استادم که واقعا قوانین رو خیلی خوب رعایت میکنه حتی اونجا که داشت از پشه ها حرف میزد با حال خوب گفت ( بعضی جاها ) پشه هست. گله و شکایت نکرد…
انشااله کلی بهت‌خوش بگذره این سفر کلی چیز یادبگیرید و مدارتون بره بالاتر
من هم هرموقع فایل های سفر به دور امریکارو میبینم خدا یجور میچینه که یه سفر خوب میرم و ترکیب این دوتا‌خیلی عالیه
موفق و پیروز باشید…
سلام به ابراهیم دوست خوب خدا..
ابراهیم جان امروز دومین کامنتی بود که دارم براتون میزارم…
این دیدگاه شما رو وقتی خوندم‌که توی جاده داشتم از چارمهال بختیاری به خوزستان برمیگشتم..
فکر کنم این مسیر رو بشناسی…
توی جاده بودم که خوندمش..
یعنی چقدر لذت بردم از این دیدگاه….
توی مسیر که کامنت دوستان رو میخوندم…جنس هر کدوم با اون یکی فرق داشت ..
اینو میخوندم کیف میکردم..اونو میخوندم کیف میکردم…
قشنگ مشخص بود هرکدوم از بچه ها توی یک مدار هستن و هر کدوم از جایی که نشسته داره فایلرو بررسی میکنه…
اما دیدگاه شما آخرین دیدگاهی بود که خوندم اونم وقتی بود که ایمیلم توی نوتیفیکشن نشونم داد که دیدگاه جدید از ابراهیم عزیز!!!
سریع بازش کردم…وای پسر چی نوشتی آخه!!!!
چقدر بحث لیاقت رو‌خوب بازی کردی
اونجایی که مثال کودک رو زدین،واقعا حقیقته…!!!
تحسینت میکنم آقای ابی نارنینم…
چقدر بهت افتخار میکنم که داری بلاخره تنها سفر میری..
خدای من چقدر متعهد هستی پسر خوب خدا!!!
چقدر بهت افتخار میکنم .
چقدر تو لیاقتت بالاست …
چقدر تحسین برانگیزی …
چقدر خوب ذهنتو داری سرکوب میکنی و میشونی سرجاش….
چقدر خوبه این گفتگوی ذهنی آگاهانه…
بهت افتخار میکنم …
سفر بهت اونقدر بچسبه که تلافی هرچی کیف و لذتی که اینهمه سال تجربه نکردی .. دربیاد
برامون از سفر شگفت انگیزت بنویس..
در پناه امن خدا باشی
سلام به برادر عزیزم آقا ابراهیم
نشانه امروزم فایل ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است بود
بلافاصله هدایت شدم به کامنت بسیار عالی و زیبای شما
به خودم گفتم ببین باید مث ابراهیم عمل کنی، باید اینجوری خواسته هاتو بخوای..
برادرم تحسینت میکنم برای ایمانی که عمل آوردی
توحیدی شدنت مبارک……
سلام ابراهیم جان
سپاسگزارم بابت نوشتن کامنت فوق العاده ات
به نکته عالی اشاره داشتی اونم اینکه خانم شایسته رفتن و کفش پوشیدن و دمپایی های استاد را هم آوردن،بدون بحث و این یعنی نمود واقعی پذیرفتن مسئولیت صفر تا صد زندگی و اتفاقات حول محور اون،واقعا به این موضوع از چه زاویه دید جالبی توجه کردی
انشالله که سفر خوبی در پیش داشته باشی
سپاسگزاریم بابت این کامنت عاشقانت
ابراهیم عزیز کلی لذت بردم و کلی ایده گرفتم .قبلا دقتی به کامنت ها نداشتم .اما مدتی هست تصمیم گرفتم با تمرکز نظر های دوستان رو بخونم و اصلا و ابدا فکرش رو نمیکردم که خوندن دیدگاه دوستان به اندازه خود فایل های استاد میتونه اثر گزار باشه .اونقدرکه من رو به وجد بیاره که دست به نوشتن بشوم .که بابا:
یه فایل و !!!
اینقدر زاویه دید متفاوت یکی از یکی زیباتر .!!!!!!!!
نوع نگاه ها ،عمق نگاه ها،ریزبین شدن ها و تفاوت این ریزبینی ها .
عجب..
چقدر قشنگ سیر تکامل رو میشه دید .یه کم درک کردم چرا استاد تشویق به مطالعه نظر ها و مشارکت دارند.
حتی کلامم هم همین الان
بله همین الانی که دارم مینویسم تغییر کرده .نمیگم درک کردم .
میگم یه کم درک کردم …(چون سیر تکامل رو تو کامنت ها دقیقا حس کردم)
میدونی چی رو عمیق فهمیدم اینکه حتی بچه هایه داخل این اکوسیستم بی نظیر ،عمق ،زاویه، نوع و ریزبینی و برداشت هایی متفاوت و زیبا دارند.در کل کلی ازت ایده گرفتم چطور به فایل های استاد نگاه کنم .ایده برای تمرین کردن ،فایل عزت نفس گرفتم .سفری در غالب ،سفر عزت نفس .که باعث بشه تمرین کنم تنهای سفر کردن رو .تنهای لذت بردن رو.
اینکه برای سفرم چطور کدنویسی کنم .اصلا بنیا میتونی برای سفر عزت نفست هم ،کد نویسی کنی…..(طبق دور کشف قوانین) .
قطعا این سفر رو برنامه ریزی میکنم و این کار لذت بخش یعنی اشتراک گزاشتن این تمرین (سفر عزت نفس با کدنویسی سفرم ،اموزه های دوره کشف قوانین) را از طریق همین کامنت ها به اشتراک میزارم والان متوجه شدم ، قطعا نظر من هم میتونه برای خیلی ها و تمریناتشون الهام بخش باشه .
ابراهیم عزیز سپاس از وجودت .سپاس از ایده ای که ازت گرفتم برای تمریناتم .
سپاس از استاد و ایجاد این اکوسیستم بی نظیر.
️ عاشقانه این خانواده صمیمی رو دوست دارم و تحسین میکنم.
سلام آقا ابراهیم عزیز
نکات عالى رو در کامنتتون گفتید ، دقیقا شاید یکسرى نکات جزئى باشه ولى مهمه.
اشاره تون به مسئولیت پذیرى خانم شایسته ، در مورد شستن ماشین که استاد کارهاش رو عقب نمیندازن عالى بود .
چه جمله زیبایى ( لیاقته هرکس اونجاییه که هست)، دقیقا همینه .
در مورد سفر گفتید ، یه مدت هست که دلم همچین سفرى مى خواد ، این سفر توحیدى قطعا عالى خواهد بود و نتایج عالى هم خواهد داشت .
موفق باشید .
سلام به ابراهیم عزیز
خیلی بهتون تبریک میگم بابت تمرکز و درکی کن از قوانین دارید
بابت اتفاقات فوق العاده ای که تونستید برای خودتون خلق کنید ،رابطه فوق العاده تون ،شغل تون و..
همیشه پاسخ های شما در عقل کل رو میخونم ،گاهی اینقدر طولانی و جذاب مینویسید که دیگه ذهنم هنگ میکنه نمیتونم هم بخونم هم درک کنم ، نصف شو میدم همسرم با صدای بلند بخونه برام ،چقدر پشتکار فوق العاده ای دارید در جواب دادن به پاسخ ها ، واقعا باید ایستاده برای شما دست زد
درک و عمل شما از صحبت های استاد بسیار تحسین برانگیز ه،بخصوص ایده ای که هر روز و هر روز خواسته هاتون رو می نوشتید بدون توجه به وضعیت اکنون ،این ایده خیلی بهم کمک کرد ،میتونم بگم روزی نبوده که وقتی من سراغ اون دفترم میرم تاگفتگوهام رو به خدای عزیزم میبنویسم حالم منقلب و روحانی نشه بلااستثنا هر روز که مینویسم روحم لطیف تر میشه و اشکام از ذوق سرازیر و یه حس فوق العاده و بینظیر رو تجربه میکنم
قطعا هر کس هر کجایی که هست سر جای درستش هست و شما اکنون در جای درستش هستید ،شمایی که کنترل ذهنت ،درک و عمل تون به قوانین فوق‌العاده است،و خودتون رو لایق بهترینها کردید ،حس ارزشمندی و لیاقت رو در خودتون بیدار کردید و العان در جایگاه هی که لایق شماست ایستادید
خیلی عالی،ساده و روان و جامع به نکات مثبت و کلیدی رفتارهای استاد و خانم شایسته در این فایل پرداختید ،با خوندن کامنت شما واقعا ربط رفتارهای استاد به عزت نفس بالای ایشان برایم مشهود تر شد،حس مسولیت پذیری خانم شایسته رو درک کردم
تبریک میگم بابت سفر پیش روی تان ، چقدر من از این سفر ها دوست دارم ، تصورش هم فوق‌العاده است،یه مسافر ت توحیدی بینظیر و «من که باز رفتم تو فاز تجسم»
بهترین های نصیبتان
به نام خداوند مهربانی ها
آقا ابراهیم عزیز امیدوارم همین الان که دیدگاه من رو می خوانید حال دلتون بی نظیر و عالی باشه
چقدر از خواندن دل نوشته‌ی شما لذت بردم چقدر به نکات خوبی توی فایل اشاره کرده بودین
و …
چقدر شما خودتی چقدر بی شیله پیله بی ادا از زندگی خودت مینویسی و مثال میزنی
من قبلاً پاسخ های شما رو توی عقل کل هم خواندم داستان زندگیتون هم خواندم که از چه شرایط کاری به چه شرایط کاری دویت داشتنی و لذت بخشی رسیدی و خلق کردی هر آنچه که می خواستی
نوووووش جونتون باشه این همه حس و حال خوب و نعمتی که تو زندگیتون هست
من هر بار متنی رو از شما می خوانم به شدت انگیزه میگیرم
سپاسگزارم و به خداوند یکتا ، فرمانروای کل کیهان می سپارتمون
امیدوارم باز هم ببینمت و با هم ، گپ بزنیم
راستی پیشاپیش سفر به خیر امیدوارم یه سفر رویییایی رو تجربه کنی و اگه دوست داشتی از تجربیاتش برای ما هم بنویسی
پایدار و ثروتمند باشی دوست خوبم
به نام خداوند یکتا
سلام خدمت دوست همفرکانسی ام آقا محمد حسین
و سلام خدمت آقا ابراهیم عزیز
تحسین میکنم شما رو به خاطر قدرت تحسین کردن افراد
و تحسین میکنم روحیه سپاسگزاری شمارو
من زمانی که داشتم کامنتتون رو در پاسخ به ابراهیم عزیز میخوندم به این جمله زیبا برخوردم:
نوووووش جونتون باشه این همه حس و حال خوب و نعمتی که تو زندگیتون هست
حس و حال عجیبی به من دست داد و غرق در لذت شدم
با خودم فکر کردم چقدر عالیه افرادی اطرافت باشن که از پیشرفتهات خوش حال بشن و این جمله رو هر لحظه بهت بگن
خدایا سپاسگزارم به خاطر حس خوبی که الان دارم
سپاسگزارم ازت به خاطر کامنت زیبایی که به اشتراک گذاشتی
امیدوارم دوستمون ابراهیم هم سفر خوشی رو گذرونده باشه
در پناه حق
سلام به دوست نازنین من ابراهیم عزیز
واقعا خییلی لذت بردم از خواندن کامنت شما چقدر عالی توضیح دادید از شما سپاسگزارم بابت این نکات ارزشمند که برای همه ما یادآور شدین خدایا شکرت به قول شما چقدر خوبه که آدم چیزی را خودش دوست داره را انجام بده بدون این که نظر بقیه براش مهم باشه خدایا شکرت خدایا شکرت
یکی از پاشنه های آشیل من همین بحث مهم بودن نظرات دیگران است
و چقدر خوبه که هر چی را خود ما خواستیم انجام بدیم بدون این که نظرات دیگران برای ما مهم باشه خدایا شکرت
از شما دوست عزیزم سپاسگزارم واقعا کامنت شما به من انرژی داد
هر کجای دنیا هستید در پناه الله مهربانم شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ️
سلا م به شما دوست عزیز من پیشاپیش به شما قول میدهم به سفری که میخواهید میروید و چنان غرق لذت و ارامش میشوید که این سفر بی نهایت توحیدی ، شاد و آرام خواهد بود
قطعا شما هم در بهترین زمان و مکان قرار خواهید گرفت و با دوستان هم مدار و هم فرکانس برخورد خواهید داشت ، دلیل اتفاقاتی هم که میافته فقط اینه که شما فرکانس خواسته با شادی و آرامش درونی به جهان هستی ارسال کردید و جهان هستی همه فرکانس ها ارتعاشات با قدرت بیشتر به سمت شما برمیگردونه به همین سادگی، دست جهان هستی بازه و هر لحظه مشتاق و گوش به فرمانه که اجابت کنه ، به نظر من جهان چنان خوشحال میشه که ازش بخواهیم و از خود خودش بخواهیم که با دریافت فرکانس غالب ما از هر چیز بیشترین و بهترینش برای ما ارسال میکنه تا واقعیت اصلی زندگیمون بشه. برای همینه که خداوند میگه بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را
این قسمت که استاد با پای برهنه روی شن ها راه رفتن چون دوست داشتن لذت ببرن و اونقدر عزت نفس داشتن که کاری به کسی نداشته باشن یاد سفر خودم به بندر سیراف افتادم که ساحل بسیار زیبایی داشت هر کس هم میومد با کلی آرایش و لباس هایی که راحت نبودن فقط برای اینکه پست بگیرن و تا عکس بگیرن و اصلا پاهاشون در آب نگذاشتن و من درهمون حین رو به ساحل دراز کشیده بودم و موج های دریا تا گوشم میومد و برمیگشت اونقدر لذت بردم و اونقدر غرق عزت نفس بودم که میگفتم مهم منم که از لحظه هام لذت ببرم و سپاسگزار خداوند باشم که منو به این زیبایی ها و فراوانی ها و شادمانی ها و اب زلال و شفاف هدایت کرده و
خداوند را هر لحظه بی نهایت سپاسگزارم که هست و منو هدایت کرده بسوی زندگی راحت که خودم به آسونی خلقش میکنم و همه چی نرم و لطیف برام اتفاق میافته .
خدایا شکرت
سلام بر ابراهیم دوست داشتنی
به رسم همیشه خدا رو شکر میکنم بابت همه نعمت ها و موهبتهای که به جمع ما عنایت کرده،
خیلی خوشحالم که اوقات عمر م رو در این خانواده صمیمی می‌گذرانم.
ابراهیم عزیزدلم کامنت زیبای تو را خواندم و ایمانم قوی تر شد ، برای سفر زیبای که در پیش داری بهترینها رو آرزو میکنم، در پناه آلله یکتا شاد، سالم، خوشبخت، ثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشی، آمین
بنام نامی یزدان
سلام ابراهیم عزیزم زیبا قلبت در تک تک کلماتت مشخص و قابل رویت بود ،پاسخ های بینظیرت در عقل کل رو هرموقع دیدم مطالعه کردم ،افرین بهت به اینکه انقدر زیبا درک کردی و مهم تر در حال اقامه این درک خودت هستی
اقامه کردن یه عمل رکن اصلی اون کار هستش همونطور که خداوند تو قرآن در مورد صلات(توجه و رویکرد به خدا) از اقامه کردن حرف میزن،اقامه کردن یعنی اون مسئله رو انقدر برای خودت با اهمیت بکنی که لاجرم منجر به عملکرد بشه ،مثل کار شما که انقدر عمل به شهودت و عمل به چیزی که فکر میکنی درسته رو برای خودت مهم کردیش که لاجرم منجر به عمل و رد شدن از مقاوتت شده
واقعا این عمل شما برای من یه نشونه بود و عاشق این هم زمانی شدم چون دقیقا من هم امروز این آگاهی بهم داده شد که اگر نتیجه ای تو زندگیت داری بخاطر ایمان و اهمیتی بوده که نسبت به قوانین الله یکتا نشون دادی و اگر نتایج دیگه ای میخوای که هنوز بهش نرسیدی برو ایمانت رو در اون کار تقویت کن،و این کامنت شما شد ادامه رااااااه…
آرومم خدارررررووووووشکر
سبکم خداروووووووشکر
زندگیم در دستان خودمه خدارووووووووشکر
راهی جلوی روم هست که مستقیم تر و سر راست تر ازش نیست خداروووووووشکر
دوستان زیبا کلام و زیبا رو در دسترسم هستن خدارررروووووووشکر
چی دیگه بهتر از این خدایا شکرت فقط مرسی ممنونم ازت
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به دوست همفرکانسی پوریا کاتبی عزیز
درک فوق العاده ای رو از کلمه اقامه کردن داشتین
دید من نسبت به جمله اقامت الصلاه بیشتر شد با توضیحات شما از این کلمه
سپاسگزارم که کامنتتون رو به اشتراک گذاشتین
و به قول آقا حمید مرویک در پناه رب العالمین جان موفق باشی
سلام به اقا ابراهیم گلم
.
وقتی دیدم کامنتتون جزء کامنتهای برتره
باخودم گفتم ابراهیم عزیز هم جزء شاگرد زرنگای استاد هستن و واقعا چقدر لیاقتش رو دارید
.
از خوندن کامنتتون بینهایت لذت بردم سپاسگزارم ازت ابراهیم عزیز داستان تو خیلی بمن کمک میکنه ک بگم فرشته میشه برا ابراهیم شده و ادامه بدم .
.
از خداوند میخاهم سفری ک در پیش دارید بینهایت لذت بخش باهمون کیفیتی که میخاهید باشه انشالله!
.
خیلی دوستت دارم
.
درپناه الله یکتا باشید
خدایا هزاران هزار مرتبه شکر بخاطر اینکه هدایت شدم به این کامنت زیبا و پر از آگاهی
اقاابراهیم قابل تحصین هستید شما
آفرین به چه نکات زیبایی اشاره کردیند
1)هر کس مسئولیت رفتارها،تصمیم های خودشه این خیلی نکته مهمی
2)اینکه من خودم باشم و کاری به حرف مردم نداشته باشم هرچی دوست دارم بپوشم و نقاب نزنم و خودم باشه
هر جا که میرم ازش لذت ببرم و حال خودم و خوب نگه دارم
هدف ما لذت بردن است پس شاد باشیم
قابل تحسن هستین که تصمیم‌گرفتیند تنهایی یه سفر توحیدی داشته باشیند
یه سفر توحیدی وپر از تجربه های عالی
هر روزتون زیباتر از روز قبلتون باشه
شاد باشیند
سلام ابراهیم عزیز ،چه کامنت زیبایی نوشتید ،به چه نکته هایی اشاره کردی اینکه اونجایی که اونها بودن واقعا چقدر حالشون خوب بود ،و از کمترین امکانات لذت میبردن ،یا اینکه خانم شایسته واقعا تو اون شنهای داغ خودشون رفتن کفشاشون و آوردن ،تازه دمپایی های استاد رو هم براشون آوردن بدون اینکه منتظر باشه استاد این کارو براش بکنه ،کلی لذت بردم از کامنتتون .امیدوارم تو سفر حسابی بهتون خوش بگذره و کلی اتفاق خوب و خاطره انگیز براتون بیفته
به نام الله مهربان
سلام به ابراهیم عزیز
سلام رفیق
اول اینکه تحسینت میکنم بابت این نگاه ریزبینانه ای که در این فایل داشتی
و تحسینت میکنم بابت این کامنت زیبا .
آقا امیدوارم که سفر خوب و شاد و لذت بخشی داشته باشی برای خودسازی بیشتر و بهتر و رفاقت با خدای مهربان و هم صحبتی با رب العالمین
برات بهترین ها رو میخوام و امیدوارم که خیلی خوش بگذره بهت
سلام ابراهیم عزیز
هربار کامنت هاتون رو میخونم قلبم بااااآز میشه ،غرق عشق و شوق میشم چه نکات زیبایی بیان کردید !!!
تحسین میکنم که خوب فهمیدید چه طور جلو نجواهای ذهنتون رو بگیرید چه طور دلایل منطقی براش بیارید احسنت ابراهیم عزیز!!!!
چند وقتی حالم خوب نبود و فقط و فقط باخدا مناجات میکردم واز خودش حس ارامش و تکل و امید رو میخواستم یه شب که همه خوابیده بودند یه نیرویی بهم میگفت پاشو الان برو روی پشت بوم و با خدا مناجات کن دودل بودم ولی دلم رو زدم به دریا …با یه خودکار و کاغذ رفتم نشستم با یگانه معبود حرف زدم چه قدر زیبا بود سکوت شب ، و منی که از همه رمیده و با او درآمیده بودم و این من بودم که خوب صدای الهامات را میشنیدم ،،باورتون نمیشه خدا بهم ضعف هام رو میگفت و من مینوشتم تا اینکه یه دوروزی هست یه نیرویی درونم شکل گرفته که خیلی زیبا راهنماییم میکنه چیکار کنم !!بهم میگه حالا پاشو برو قرآن رو باز کن و بخون حالا برو فلان کتاب رو بخون و چه قدر پر شورم پر انگیزه ام حالم عالیه به لطف خود معبود مهربانم
همه این ها رو گفتم تا برسم به این نکته ای که خودتون اشاره کردید توی دوره عزت نفس نباید کاری رو به تعویق بندازیم و من بدونه اینکه دوره رو خریداری کرده باشم وآگاهی در این باره داشته باشم همون منبع لایتناهی به وجودم جاری کرد اونچه که نیازه من بوده
ممنون که با چشمان زیباتون وقت گذاشتید برای خوندن آنچه که به دلم بود برای نوشتن …
الهی سفرتون پر از معنویت پر از اتفاقات زیبا و لحظه به لحظه تون الهی باشه….
سلام به اقا ابراهیم
تحسینتون میگنم بخاطر این‌دیدگاه زیباتون
من مثل شما عاشق طبیعتم
وقبلنا همیشه با دوستانم میرفتم (وی تنهایی طبیعت نمیرفت)
اما
بعداز اون که دوره عزت نفس خریدن
و روی خودن کار کردم
یاد‌گرفتم که تنهایی هم‌میشه رفت رستوران
میشه رفت طبیعت
مبشه رفت زیبایی هارو دید…
و این‌کارو کردم زدم‌به دل طبیعت شهرمون
به تنهایی رفتم و رفتم جوج زدم اتیش کردم و اب بازی…
و بارها شد رفتم طبیعت تنها و توی ماشینم صندلی کناریمو وسیله ای چیزی نمیذاشتم خالی میذاشتم
میگفتم این صندلی جای خداست
من و خدا دوتایی میخایم بریم زیبایی ببینیم‌و لذت ببریم
خدا تو بگو کجا بریم؟
هدایتم کن به بهترین جا و بهترین مکان .
و اینو خاستم بگم
منم خیلی وقته تصمیم گرفتم بزنم به دل جاده
ب تنهای برم شمال و روستاهای شمال و ده روز باخودم خلوت کنم
نجواهای شیطانی میاد
که نه بابا اخه تنها حوصلت سرمیره 2000کیلومترمگه میشه تنها رفت و ازاین حرفا…
ولی من و خدا دوتایی میزنیم
به طبیعت شمال و دریا و جنگل
خدایی که گفته از رگ گردن بمن نزدیک تره خدایی که گفته من ب تو نزدیکم
و این کامنت نوشتم که رد پایی بمونه برای این که بعدا بیام و بگم
من تونستم
با خودم حال کنم و از خودم لذت ببرم
و از این امتحان پیروز بیرون امدم
شاد باشید
11
سلام به آقا ابراهیم عزیز
چقدر کیف کردم و لذت بردم از خوندن این کامنت سراسر پر از آگاهی و حس خوب ، برادر توحیدی من چقدر قشنگ نوشته بودی
چقدر خوب توجهت رو بردی به ریز ریز نکات مثبت این فایل الان که دارم برات مینویسم هنوز خودم فایل رو ندیدم و خواستم قبلش کامنت های بچه هارو بخونم تا دانلود بشه و ببینمش
موضوعی که خیلی خیلی دوست داشتم در کامنت شما این زیاد خواستن و به قول استاد بچه پرو بودن مثل سلیمان بود این ایمان و این اعتمادی که پشت این درخواست‌ها هست خیلی قشنگه این رفاقت و صمیمی بودن با خدا و این حالی که بعد درخواست داریم که میدونیم برآورده شده خواستمون همون لحظه، اینها خیلی خیلی قشنگن
خدایاشکرت برای این ایمانی که روز به روز بیشتر بیشتر میشه
دوست خوبم سفر به سلامت انشالله سراسر خوشی و شادی باشه برات و فقط و فقط لذت ببری و هدایت بشی به زیبایی و قشنگی بیشتر که لایقشی
مرسی از شما برای این کامنت زیبایی که نوشتی و این حس خوبی که با ما به اشتراک گذاشتی
سلام ابراهیم عزیز
برادر توحیدی من
تحسینتون میکنم که اینقدر ظرف خودتون و بزرگ کردید که هر لحظه داشته ها و خواسته هاتون بیشتر میشه
بسیار خوشحالم که رشد صعودی دارید
خوشحالم که مسیر موفقیت شما رو دنبال میکنم
یکی از کمک ها و راهنما های راه برطرف کردن تضاد در روابطم آموزه ها و تجربه های شما بود
به لطف الله مهربان روابطم بسیار عالی شده و من از این تجربه شما و خودم درس عبرت گرفتم و هرروز رو خودم کار میکنم و سعی میکنم زیاده خواه و خودخواه باشم
میدونم لحظات لذت بخش در زندگی رو باید لمس کرد و نفس کشید و رها کرد چون لحظه ی بعد،لذت بخش تر و فرح بخش تر است
هیچوقت به هیچ لحظه ی لذت بخشی نچسبیدم و حسرت تموم شدنش رو نخوردم چون میدونم دارم به سمت بهترینها میرم و خوشبختی و عشق بیشتری در انتظارمه
ولی قبلا حس کمبود داشتم
وقتی تو بغل عشقم بودم سعی میکردم به جوری لذت ببرم انگار این آخرین باره
اما الان میدونم نه تنها آخرین بار نیست بلکه دفعه ی بعد لذت بخش تر خواهد بود
بسیار ممنونم بابت حرفها و کامنت های با ارزشت
ابرهیم جان سلام
من واقعا لذت میبرم از خوندن کامنت بچه هایی که صاف و صادق میان خودشون و وضع و زندگیو دغدغه هاشونو مینویسن.
جالبه!
الان یه چیزیو متوجه شدم! تو همین کامنت، من فکر میکردم که حرف و نظر مردم برام مهم نیست… اماالان که اومدم بنویسم که تحسینتون میکنم،فهمیدم من از خودم راحت نمینویسم… آره! از تجربه هام راحت نمینویسم. از تضاد هام… انگار دوست ندارم کسی بخونتشون. دوست ندارم کسی بدونه، خصوصا آشنا ها. نمیدونم این ترس از قضاوت شدن و مهم بودن حرف مردمه یا چیز دیگه. ولی همیشه یک سری مسائل بودن که دوست نداشتم با هیچکس در میون بگذارم جز خدا و خودم و شاید یکی دو نفر نزدیک.
برگردیم به کامنتتون
چقدر تحسینتون کردم بخاطر تنهایی سفر رفتنتون.
من هنوز مقاومت دارم نسبت به تنهایی جایی رفتن و از خداوند در خواست کردن بهم یاد بده تز بودن با خودم و خودش لذت ببرم.
و چقدر به نکات ظریفی اشاره کردید در طول فایل.
سپاسگزارم
سلام به ابراهیم دوست عزیزم ،،چقدر خوبی پسر من ،،بخدا ازوقتی داشتم میخوندم کامنت تو گریه ام گرفت ،،می دونی چرا چون من چرا سپاسگزار ماشینی که دارم نیستم چقدر خوب بهم گفتی قدر چیزای که داری رو بدون ازشون تشکر کن ،،واقعا وقتی استاد میگه کامنت ها رو بخونید الان می فهمم ،،عاشقتم بخدا خیلی لذت بردم واقعا تاثیری برمن گذاشته که نگو نپرس ،،چقدر ما خانواده خوبی داریم کنار هم ،،خدا شاهده وقتی میبینم ما چقدر از خیلی ها جلو هستیم عشق می کنم دوستتون دارم ،،به امید روزای خوبی که کنار هم داریم
سلام ابراهیم عزیز
چقدر نگاه زیبابینت رو تحسین کردم و چقدر لذت بردم از اینکه با نوشتن کمک کردی بمن تا من بیشتر تمرکز کنم روی خواسته‌هام و خیلی چیزها رو بیاد بیارم
خیلی اون قسمت کامنتت رو دوست داشتم از اینکه به حرف دیگران گفتی اهمیت نمیدی و مسیر خودت رو طی میکنی و ادامه میدی و بعد همون ادمها بهت میگن برای داشتن کار تو حاضریم ماهی یه گوسفند قربانی کنیم
چقدر لذت بردم
و خیلی دوست دارم از اینکه خودم به جایی برسم و تو بیزنسم رشد کنم که بقیه بیان از من الگو بگیرند و با گسترش کسب و کارم به خیلی از ادمها خیر برسونم و کمک کنم تا اونها هم در کنار من به ثروت برسند و از زندگیشون بیشتر لذت ببرند
عاشقتم ابراهیم عزیز
از اینکه اومدی حرف دلت رو زدی و کمک کردی حال دل ما هم خوب و عالی بشه و کلی به نکات مثبت تو فایل توجه کنیم که حواسمون نبوده ولی شما با نگاه مثبت بینت بیاد ما اوردی
خدا خیرت بده
با این کارت باعث گسترش زیبایی شدی
انشالله هر کجا از این کره خاکی هستی در پناه رب ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشی
فعلا
یا حق
سلام به شما وعرض تبریک بابت این قدر نتایج عالی گرفتین که خیلی محکم و مطمئن به ذهنتون جواب میدید خداروشکر میکنم که نظرتون رو خوندم چون واقعاً لیاقت رودر تک تک زیبابینی هاتون دیدم و حتی در مورد سفر توحیدی که شرحش دادین اشکم جاری شد…
سر بلند و موفق باشین ومنم توحید عملی میخوام خدایا شکرت….
سلام
واقعا خیلی زیباست کامنتت شما ابراهیم عزیز من لذت برم از مثال کودکی که زدید کودکی که با ی ماشین کوچولو داره کلی عشقو حال میکنه
و کسانی که دارن از هین کویر لذت بی انتها میبرن نوش جونشون اینا با هرچی که دارن خوشن افررررین
در پناه خداوند باشی و سفرت پر از عشق و مهربانی
دوس دارم تنهایی سفر کردن رو تجربه کنم و به زودی این خواسته محقق میشه
و خدا اجابتم میکنه
سلام ابراهیم عزیز
چقدر خوندن کامنت پر محتوای تو برام لذت بخش بود،خیلی خوشحالم که هر روز با آگاهیهای جدیدی روبرو میشم،هر روز بیشتر رشد میکنم بیشتر لذت میبرم و هر وقت میام تو سایت و کامنتا رو میخونم هرکدومش برام یه آگاهی جدیده،خوشحالم که متعهد شده ای تا تمرین عزت نفس رو انجام بدی،خیلی دوست دارم این تایم تنهایی رو در یک مکان مناسب و در زمان مناسب انجام بدم،یک روزش رو امتحان کردم و خیلی عالی بود،برات آرزوی موفقیت و سلامتی میکنم
به نام خدای مهربان
سلام به ابراهیم عزیز
درخواست ها و زیاده خواهی های که از خدا داشتی درواقع از دیدگاه یک فرد توحیدی هستش و زمانی یک شخص میتونه اینطوری درخواست کنه که باور داشته باشه به خودش و خدای خودش اونوقت که این حس میگیره که چطور درخواست کنه
انگیزه ای که از این سفر گفتی آدم سر شوق میاره که همین الان بره سفر
قطعا بااین نیا خالص درخواست هایت با دوستان خوب سایت هم مواجه میشی و این سفر رویایی واست ساخته شده
از خاطره و شگفتی سفر حتما بنویس
سلام به ابراهیم عزیز
برادر جان خیلی لذت بردم از گفتگوی درونی شما و خاموش کردن نجوای درونتون.
و اینکه من خیلی تحسینتون میکنم برای رفتن به این سفر معنوی و انسان ساز
راستش چند وقتی هست که تو فکر این هستم که این سفر را عملی کنم ،موندن در جنگل و تنهایی با رب را تجربه کنم .
ولی هنوز شرایطش برام فراهم نشده.
واقعا لذت بردم و خیلی استفاده کردم از دیدگاهتون.
همیشه سلامت و ثروتمند باشی .