https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-18 00:09:172023-08-20 03:28:46سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 197
476نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
و در پی چیزی [یا کسی] که به آن علم نداری مرو [و بدان که] گوش و چشم و دل [=ابزار سه گانه شناخت تو] تماماً از این [پیروی کورکورانه در پیشگاه الهی] مورد پرسش قرار میگیرند.
مثلث برمودا:
منطقه ای بین پورتوریکو برمودا و فلوریدا در اقیانوس اطلس که سالها پیش یادمه یک می گفت قلب زمین اونجاست و اینقدر نیروی جاذبه اش زیاده که هر کشتی یا هواپیمایی از اونجا رد بشه، بلعیده میشه، یکی دیگه می گفت امام زمان وسط مثلث برمودا زندگی می کنه و چون سرنشینان این هواپیماها و کشتیهایی که از اونجا رد میشن کافرند، واسه همین سر به نیست میشن
خود آمریکایی ها هم می گفتند ارواح برده های آفریقایی که به دریا افکنده شدند زیر مثلث برمودا کمین کردن و این ناپدید شدن ها عواقب اون قتل عام هاست.
اما الان با پیشرفت علم ثابت شده که اولا مثلثی در کار نیست، این ایده یه روزنامه نگار بوده برای انتخاب اسمی برای اون منطقه، ثانیا تعداد غرق شدن کشتی ها یا هواپیماها در این منطقه بیشتر از مناطق دیگه دنیا نبوده، ثالثا در مثلث برمودا بدلیل شرایط آب و هوایی گردبادهایی بوجود میان که می تونن آب رو تا ارتفاع دو کیلومتر هم بالا ببرن و همین باعث غرق شدن اون کشتی های غول پیکر یا هواپیماها شده…
در حال حاضر با پیشرفت تکنولوژی و ماهواره هایی که تخصصی جریانات آب و هوایی رو رصد می کنند این حوادث به حداقل رسیده..
چاه جمکران ، زل زدن تو چشمای گربه سیاه که بد یمنی داره، نحس بودن 13 فروردین در ایران یا عدد 4 در چین و خیلی از موارد دیگه که مختص به کشور ایران هم نیست، تقریباً سراسر دنیا درگیر خرافات هستند.
و کسانی که چون به آیات پروردگارشان یادآور شوند، کر و کور [=بدون شناخت و مقلد وار] بر آن نمیافتند.
شگفت انگیز نیست دوستان، که الله مهربان، خودش در این آیه گفته، حتی در مورد آیات من هم تحقیق کنید.
یعنی خداوند تعبّدی عمل کردنِ بدون شناخت رو نمیپذیره و صراحتا ما رو به آزاداندیشی دعوت می کنه.
تمام دعوای پیامبران با مردم و حاکمان زمان خودشون، بر سر جهل و خرافاتی بود که از پیشینیان شون به ارث برده بودند. وقتی ابراهیم (ع) به عموش گفت اینها چیه می پرستی؟!.. عموش گفت پدران من این بت ها رو می پرستیدند و منم میخوام همون نهضت رو ادامه بدم.
و تمام دعوای استاد عباسمنش هم با ما سر همین باورها ست که سالها بدون اینکه اصل رو از فرع تشخیص بدیم و تحقیق کنیم چی درسته یا غلط ، باورهای مخرب رو پذیرفتیم و بر روح و روان مون زنگار بستیم…
باورهایی که چشم و گوش بسته از گذشتگان، والدین و جامعه ، سینه به سینه بما رسیده و مثل سیبل هدف ذهن ما رو نشونه رفته…
چقدر استاد توی فایل های آموزشی فریاد می زنه؛
بابا! بخدا نعمتها به طور طبیعی وارد زندگیتون میشه فقط شما باید یه خورده بند کفش تون رو سفت کنید، اون پیچ و مهره های ذهن تون رو شل کنید، باورهاتون رو عوض کنید و مواظب وروردی های تون باشید.
چقدر ناخواسته و ناآگاهانه بخاطر باورهای مخربی که فکر می کردیم درسته ازمون سو استفاده شده یا از دیگران سو استفاده کردیم.
نمونه ی قضاوت سطحی در مورد پولدار شدن آدمها رو توی فایلهای دانلودی گفتگوی استاد عباسمنش با دوستان می تونید ببینید ، دقیقا یادم نیست قسمت چندم اما آقای وحید حسینی که کارش خیاطیه و در عرض کمتر از چهار سال از کارگری تو بازار تهران تبدیل میشه به یکی از بزرگترین تولید کنندگان و صادر کنندگان پوشاک تا جاییکه نمی تونن پارچه مورد نیازش رو تأمین کنند و خودش اقدام می کنه به تأسیس یک کارخانه نساجی که خب می دونید چقدر سرمایه می خواد ، ایشون تعریف می کرد که نزدیکترین کسان اش بهش تهمت زدند که تو قاچاق مواد مخدر می کنی یا آشپزخونه پخت شیشه داری که طی چهار سال اوضاع مالی ات اینقدر خوب شده…
حالا گذشته از قضاوت های سطحی، ببینید باورها و آگاهی های نابی که از آموزه های استاد میگیریم چقدر جرم حجمی بالا و سُنبه ی پر زوری دارند که در کمترین زمان ممکن نسبت به اون همه سالی که با باورهای مخرب زندگی کردیم می تونن ما رو در تمام جنبه ها از فرش به عرش برسونند.
من خودم کمی بیش از یکساله که از آموزش های استاد استفاده می کنم و تعهد دادم تا روزی که زنده ام مواظب باورهای قشنگم باشم، شاید کنترل ذهن یه خورده درد داشته باشه، اما درد کنترل ذهن خیلی کمتر از درد کنترل نکردن ذهنه…
ذهن کنترل شده مثل یک اسب رام می مونه که وقتی سوارش میشی و تاخت میری شاید یه کم بدنت کوفته بشه که همون هم لذت بخشه، اما امان از ذهن کنترل نشده، مثل اسب، چموش میشه و چنان لگدی میزنه که دیگه نگم براتون…
به نام الله بخشنده و مهربان. سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و سلام به دوستانم خوبم .. استاد عزیزم بازم هزاران بار سپاسگذارم بابت تهیه این فایل و یه اینکه هر نکته مهمی که یادتون میاد برای ما شاگردهاتون به اشتراک میزارید خوشحالم کنار شما دو عزیز و دوستان خوبم هستم..استاد جان من یادم میاد وقتی بچه بودم حالا دقیق یادم نیست چند سالم بود اما یه شبی دیدم همه دارن به هم میگن بریم خونه فلانی چندتا خیابون بالاتر ازما بود که گویا یه یه سایه ایی روی دیوار خونشون افتاده که به گفته خودشون سایه ایی از صورت امام خمینی بوده ..من اونموقع زیاد متوجه چیزی نبودم فقط دیدم همه حمله کردن به خونه اون فرد..که ببینن..منم همراه مادرم رفتم یه چیزی توی حیاط نشون میدادن میگفتن اینه و همه صلوات وووو
.من هر چیزی نگاه میکردم چیزی نمیدیدم..خلاصه ما برکشتیم خونه اونا تا چن روز شلوغ بود ..من دقیقا یادم نیست بعدش چی شد .اما بعدها متوجه شدم که اون افراد دروغ گفته بودن..وقتی شما درموردباورهای مردم درمورد ادم فضایهای گفتین من یاد به این موضوع اومد ..استاد واقعا وقتی از بالا این تصاویر نشون داده میشه چقدر زیباست این دشتهای سرسبز خدایا شکرت برای این همه امکانات و نعمتات..خدایا شکرت برای این پیشرفت عمل واین ماشین مجهز..استاد واقعا همه چیز باوره..من وقتی فکر میکنم میگم این همه فایل گوش میدم ..این همه به نکاات مثبت توجه میکنم..چرا نتیجه دلخواه ندارم.استاد من باز مچشو گرفتم..وقتی درمورد باور ادمها صحبت کردی من دقیقا یکی دیگه از پاشنه های آشیلمو پیدا کردم.…….باور…….بله…و نتایج نمیاد یعنی اینکه فرزانه تو فایل گوش میدم اما باورت کمه..ایمانت هنوز کمه..وقتی خودتو صبح تا شب بستی به فایل وقتی باورت به 100نرسیده چطور انتظار داری نتیجه دلخواهتو بگیری ..ایمانی که عمل نیاورد به قول شما حرف مفته.من چطور در حالی که از شغلم راضی نیستم وبا بی میلی سرکار میرم..با سردی به بیمارا میرسم..میدونی چرا استاد؟چون ترس دارم چون باور ندارم ..چون ایمانم کمه برم دنبال شغل مورد علاقم..شغلی که خودم ریسش باشم..بازم مچشو گرفتم استاد ازت سپاسگذارم استاد ویه خدا قوت بهتون میگم..از دوستانمم درسایت سپاسگذارم که واقعا از خوندن کامنتهاشون درس میکیریم و تزمزهای مخفیمو شناسایی میکنم.. درپناه حق باشید
من حدود سه ساله که با شما هستم و میتونم به جرات بگم که تازه به اندازه یک قطره متوجه شدم که وقتی شما از نقش ورودی های ذهن صحبت میکنید منظورتون چیه
من همیشه اینستاگرام داشتم و روزی دو یا سه ساعت تو اکسپلور بودم
و طلا و جواهرات و ثروت و … رو نگاه میکردم و ذهن فقیرم مدام من رو توجیه میکرد که تو داری به ثروت توجه میکنی و با این وقت گذرانی تو اکسپلور به خیال خام خودم منتظر کیسه پولی از آسمون بودم
اما چند روز پیش به خودم امدم و گفتم آیا با اینکار واقعا جذبی داشتی ؟؟؟
پاسخم مشخص بود / هیچی … غیر از اینکه ساعتها وقتم رو تلف و بی ارزش میکردم
و جالب این بود که مشتریانم هم مدام وقتم رو با سوالات بی پایه میگرفتند و هیچ پولی به حسابم جابجا نمیشد …
سه روز پیش تصمیم جدی برای حذف پیجم گرفتم و به خودم تعهد دادم که یک ماه پیجم رو حذف کنم و تمام تمرکزم رو بذارم روی سایت …
از گفتگو با دوستان شروع کردم که واقعا آگاهی خالصه
چقدر دوستان عاشقانه صحبت میکنند
چقدر زیبا از اتفاقات بزرگی تعریف میکنند که داره به آسونی براشون اتفاق میفته
استاد حتما حرفم رو باور میکنی که داره یه چیزی تو مغزم جابجا میشه …
یه درهای جدیدی
یه ایده های جدیدی رو دارم میبینم که چهار روز پیش نبود …
من هاج و واجم از این اتفاقات …
دیشب بصورت الهامی قسمت سه کشف قوانین رو پلی کردم و تا یک ساعتش رو گوش دادم و فکر کردم
مدام استپ میزدم و فکر میکردم …
سوال تمرینی جلسه ذهنم رو مشغول کرده بود …
خدایا چه گیری هست که خواسته ام تو مرحله فستجیبوا لی گیر کرده ؟؟؟
ترس … جز ترس هیچی به ذهنم نمیرسید
ترس اینکه اگر پولدار بشم ، مردم چی میگن
اگر پولدار بشم ، سقفم بزرگ میشه و برفارو کی جارو کنه …
یعنی استاد جان من حیران این آگاهی و این شناسایی باگهام شدم
از دیشب یک سره دارم مینویسم و مینویسم
باور کنید استاد این حجابها به خاطر این داره از جلو چشمم میره کنار که ورودی هامو با کیفیت تر کردم و کل زمان بیکاری ام رو تو سایت و زندگی در بهشت و سفر به دور امریکام
دیشب وقتی میخواستم بخوابم ، یک قسمت از سریال زندگی در بهشت و پلی کردم که مریم جانم داشت قرمه سبزی درست میکرد و با عشق آموزشش رو میداد
اونجا یک دستگاهی رو نشون داد که مایکی بهش فروخته بود
دستگاهی بود که سبزی ها رو زودترخشک میکرد و مریم جان مدارس امریکا رو تحسین میکرد که از کودکی روی خلق ثروت و اعتماد بنفس کودکان کار میکنند
منم خیلی تحسین کردم و گفتم که چقدر خوبه که بچه ها از کودکی به فکر خلق زندگی و ثروت باشند و این موضوع ذهنم رو مشغول کرد
استاد جانم قسم میخورم که امروز به جایی دعوت شدم که اونجا رو بچه ها اداره میکردند
بچه های 13 ساله به چه زیبایی و با چه کیفیتی …
من حیرانم که جهان چقدر سریع مطابق با ورودی هات ، نشانه ها رو برات میفرسته
یعنی ازین واضح تر مگه میشه ؟
حالا برمیگردم به سفر به دور امریکای امروز …
چقدر من تحسین میکنم فروشگاههای آمریکا رو
واقعا نشان دهنده فراوانی هستند
این همه میوه رنگارنگ …
بلوبری…
پرتغال
حالا بریم لاین گوشت ها … چند بسته گوشت ، برای چند روز …
چقدر زندگی تون ساده شده استاد جانم
یک لحظه اشک و بغض تمام وجودم رو گرفت
انگار دردم آمد از سختی هایی که کشیدم و میتونستم نکشم
چقدر میتونه زندگی زیبا و ساده و خداگونه باشه
چقدر اعتماد بنفس تون رو دوست دارم
زمانی که تو لاین های فروشگاه میچرخین ، بدون اینکه نگاه دیگران روی شما باشه و شما توجهی به اطراف تون داشته باشید ، راحت با لهجه مادری تون بین اون همه امریکایی صحبت میکنین
سبد خرید رو به قسمت صندوق هل میدین و چرخهای سبد نرم و روان و بدون عجله حرکت دارند
درست مثل زندگی خودتون که نرم و سبک و روانه …
حالا بارکد خوان رو روی بارکدهای خریدتون میزنین و اون همه گوشت جذاب و سرخ با شامپو بچه و فویل فقط و فقط میشه 167 دلار
استاد جانم داشتم به زندگی تون فکر میکردم که انقدری که افتاده روی مدار ثروت که نشتی ها و هزینه های اضافه تون از بین رفته …
هزینه آب مصرفی خونتون با پرادایس …
هزینه برق تون با پنل های خورشیدی که رو سقف پرادایس گذاشتید …
اینترنت پرسرعت تون ، برای اپلود فایل ها هم با فروشگاههای زنجیره ای….
شما همون درخت تناوری هستید که ریشه هاش هزاران متر تو خاک حاصلخیزی هست که تا وقتی تو این مسیر هستین هیچ طوفانی نمیتونه خرابش کنه ….
حالا که خرید تموم شد ، سفر رو با یاداوری تجربه بیست سال پیش استاد ادامه میدیم
اگه اطلاعاتم کم باشه ؛ احتمال گمراهیم زیاده
وای چه جمله طلایی گفتین ..
من عزیزی رو میشناسم که از سال 91 با شما و دوره هاتون شروع کرد و از بدترین شرایط امپراتوری عظیمی رو فقط توی پنج سال بنا کرد و میلیاردها تومان پول ساخت و درست زمانی که میخواست بیشتر و بیشتر پرواز کنه با بزرگ ترین تضاد زندگیش روبرو شد …
از دوستانش شنید که فلانی برات طلسم و جادو کرده …
و باورتون میشه استاد با همین جمله و توجه کردن و غرق شدن تو همین جمله ، امپراتوری عظیمش ظرف مدت شش ماه نابود شد و بعد از پنج سال با خاک یکسان شد
فردی که بیزینس فعالی داشت و خونه ها و سفرها و ماشین ها و …. داشت
با باور کردن به همین جمله نابود شد …
چقدر داشتن اگاهی مهمه …
چقدر کنترل کردن ورودی مهمه
من تازه میفهمم منظورتون از سیمان های ذهن چیه …
چقدر خوش خیال بودم که فکر کردم باورهام درست شده
هر چقدر بیشتر کار میکنم ، باگهای بیشتری رو پیدا میکنم و ترسها و شرک هام رو بیشتر میشناسم و قدم های اول رو بهتر برمیدارم
استاد جان این سریال به دور آمریکا میوه زندگی شما است که با زبان تصاویر نشان می دهید
ریشه این سفر اعراض کردن ، احساس ارزشمندی، تعهد و کنترل ذهن و روی خودتان
کار کردن و تداوم این مسیر زیبا است
در مورد سوال اولی پرسیدید داستان آدم فضایی یک مدت ترند بود ، یک مدت روح و ارواح مد بود ، قشنگ یادم می گفتند بچه بودم داخل خانه قدیمها می گفتند ارواح است فقط قوطی یا پلاستیک جایی گیر کرده بود و صدا از آن در میامد
یکی از بهترین چیزی که در مورد باور سازی در دوره دوازده قدم یاد دادید این آن موضوع یا طرز فکر کمک کننده است یا گمراه کننده است
و چیزی همینجوری باور نکنیم اگر اطلاعاتی در مورد موضوع نداریم بدون دلیل حرفی را باور نکنیم
در قدم اول جلسه هفتم گفتید یک موضوعاتی
حاشیه است روح چیه ، اول مرغ بوده یا تخم بوده این سوالات فقط حاشیه هستند
و ما از اصل دور می کنند
در مورد افراد موفق باور اشتباه می گن مخصوصا در شهر ها کوچک طرف به جایی رسیده تریاک فروخته
یا از راه خلاف به جایی. رسیده است
تنها کاری ما باید انجام بدیم این که افراد موفق را تایید و تحسینشون کنیم و بر روی امکانپذیر بودن آن خواسته تمرکز کنیم
سفری دیگر روززیبای دیگر آنهم روزادینه ازخواب نازبلند شوی بعداز انجام کارهای شخصی ازجمله دوش گرفتن عالی درکنارهمسرت درحال تماشای قسمت جدید سریال سفربه دورامریکا باشی که ناگهان پسرگلت ،آرمین عزیزت هیجان زده بیاد ورتبه عالییی که درکنکور کسب کرده وهمان لحظه خبرش رسیده بود روبه اطلاعت برسونه واین همزمانی روبه فال نیک میگیرم وباتمام وجودم سپاسگزارخداوند هستم
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
واما فایل زیبای امروز هم مثل فایلهای پیشین پر بوداززیبایی ونکات مثبت
ابتدای فایل منظره های دوطرف جاده اون گلهای آفتابگردون بااون موزیک بی کلام روح نواز بود و عالیییی
سپس وارد والمارت شدیم این فروشگاههای زنجیره ای باکیفیت درآمریکا که باور فراوانی رودرماتقویت میکنه بااون اجناس ومیوه های ترتازه وموادغذایی وخوراکی های خوشمزه وباکیفیت
وکلی تحسین کردم استادعزیزم رو بااون استایل وتیپ زیباشون وخانم شایسته نازنین روکه یک لحظه چشممان به جمالشان روشن شد ومردم خونگرم ونازنین کشورتوحیدی امریکارو
من عاشق خرید ازفروشگاهها به این سبک میباشم واکثرخریدمو ازهایپرمارکتهای زیبا ولوکس ولاکچری انجام میدم وکلی هم لذت میبرم
خدایاشکرت بابت این همه فراوانی، نعمت وزیبایی
خدایا شکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
دربحث اعتقادات، خرافات وباورهای اشتباهمون که دیگه چی بگم وازکجابگم
بدون اینکه قصدتو هین واهانتی به عقاید داشته باشم باید عرض کنم که چقدرازاحساست پاک مردم ازجمله مردم عزیزکشورمون برای نیل به اهدافشون سواستفاده کردن وخواهند کرد
ویکی از ان موارد که بسیاردرکشورمون شایع است
بحث کشف وتولید امام زاده درایران است که اوج این کشفیات دردوران 8سال ریاست جمهوری دولتهای نهم ودهم بود که تعداداما زاده ها درسطح کشوراز7000 به 11000 افزایش پیدا کرد که نتیجه این عمل ناصواب اعتراض برخی ازمقامات ومسئولین وقت بود که خواهان توقف این کارشدند
ویه طنز باحال هم آن سالها بود که میگفتند “اهالی یکی ازروستاهای پرجمعیت و محروم کشور درخواست امام جمعه میکنن وامام جمعه ای معرفی میشه وبعدازحدودیکماه دوباره اهالی همان روستا درخواست امام جمعه میکنن ومسئولین مربوطه میگن که ماهمین یک ماه پیش براتون امام جمعه فرستادیم ونمایندگان اهالی میگن اونو کشتیم امام زاده درست کردیم چون روستامون امام زاده نداشت”خخخخخخخ
درهمین راستا درشهرخودمون اگراشتباه نکنم سال 65یا66 بود که به یکباره امام زاده ای ظهور کردو ماجراازاین قراربود که عده ای رفته بودند چندین دبه وبشکه گلاب درقسمتی ازیک باغ متروکه پسته پخش کرده بودند واین بود سرآغاز کشف امام زاده وخیلی سریع یک چهارپایه بزرگ درست کردن وشد” زری”محل زیارت ومردم نگون بخت هم مراجعه میکردن وهمین بوی گلاب که درآن حوالی پخش شده بود تاییدی بودبرباورکردن این ماجرا ازسوی مردم و متولیان حتی پاراازاین فراتر گذاشته ودرشبهای اول کشف امام زاده تعدادی ادم به نام بیماروافراددارای نقض عضورو ازخودشون می آوردند وبه اصطلاح دخیل می بستند تاشفاه بگیرن وهرشب باهیاهو اعلام میکردند که فلانی شفا گرفته و به سرعت فردمذکوررو ازمحل دورمیکردند خلاصه درکوتاه ترین زمان ممکن و به طورعجیب وباورنکردنی این امام زاده ابتدا درشهرها وسپس درسطح استانهای همجوار و به مرورزمان درسایراستانها فراگیر شد ومردم ازنقاط مختلف کشوربرای زیارت می امدند وهنوز هم پابرجاست هرچند به هیچ وجه آن رونق سالهای اول رونداره و در حال حاضرصرفا برای برگزاری مراسم مذهبی ازآن محل استفاده میشه وخوشبختانه مردم ازجمله نسل جوان دارن به آگاهی بیشتری میرسند.
مورد بعدی چاه مسجدجمکران درقم که قطعا همگان ازنحوه شکل گرفتنش واهدافش اطلاع دارند و نیازبه توضیح بیشرنیست
بماند که این اعتقادات نادرست وباورهای اشتباه تاکنون چه صدمات واسیبهای روحی روانی واقتصادی جبران ناپذیری به مردم وکشور وارد کرده است.
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ .
[پروردگارا!] تنها تو را می پرستیم وتنها از تو کمک می خواهیم.
درود خدابر استاد عزیزم که از ایشون واقع بین انسان من تو زندگیم ندیدم
که تو هر شرایطی دنبال اصل یه ماجرایی هست و خداهم تو این ماجرا هدایتشان میکنه
من میخاستم یه قضیه رو بگم که چند سال پیش توی اینستا گرام داشتم نگاه میکردم یه خانومی داشت یه چیزی رو میگفت بدون اینکه یه مقدار اطلاعات کافی داشته باشه یه جنگنده رو که توی ارتفاع داشت پرواز میکرد که از پشت اون جنگنده یه خط سفید در امتداد اون به وجود می آمد بود این خانم خیلی جدی داشت میگفت که ببینید اینا ( منظورش دولت ایران بود) دارن تو هوا چیزی میزنن که مردم را مریض کنن
بعد پیش خودم گفتم بنده خدا تو که هیچی در رابطه با این اتفاق نمیدونی مگه مجبورت کردن اطلاعات غلط میدی
هنگامی که هواپیما در ارتفاعاتی کمتر از هشت هزار متر پرواز می کند، به جز خود جسم هواپیما هیچ گونه اثری از نوار سفید رنگ ممتد در امتداد آن وجود ندارد. اما پس از گذر از ارتفاعات 8 هزار متر به بالاتر یک خط ممتد سفید در دنباله هواپیما ایجاد می شود. علت این پدیده این است که در ارتفاعات بالاتر دمای هوا به شدت کاهش میابد و به منفی 40 درجه سانتی می رسد و از این رو هنگامی که بنزین در هواپیما می سوزد سبب ایجاد مقدار زیادی بخار آب و همینطور ذرات دوده می شود. این ذرات در ارتفاعات بالاتر از 8 هزار متر در اثر برخورد با هوای سرد تبدیل به بلورهای کریستال بسیار ریزی می شوند. و علت به وجود آمدن خط سفید رنگی در امتداد هواپیماهای در حال پرواز در آسمان هست.
سلام و درود بر استاد عباسمنش گرانقدر؛ مریم بانو و همه عزیزانم
سفر به دور آمریکا- قسمت 5
دیشب که فایل این جلسه رو سایت اومد و نگاه کردم یاد جمله استاد در جلسات قبل سفرنامه افتادم که سفر یعنی بیرون آمدن از قالب های همیشگی! حالا چی شد که یاد این جمله افتادم؟ دلیلش این بود که انتظار اینو نداشتم که فایل سفرنامه در این ساعت رو سایت بیاد! و با خودم گفتم واقعآ همینه! نمونه واقعی عمل استاد به حرفهاش همین بارگذاری فایل در این ساعته که میدونم خیلی ها انتظارش رو نداشتن.
بریم نگاهمون رو بسپاریم به لنز دوربین و کوله بارمون رو ببندیم برای ادامه سفر و تجربه زیبایی ها؛ نعمت ها؛ ثروت ها و فراوانی ها
از میان دشتهای وسیع و حاصل خیز که با آبیاری قطره ای دارند آبیاری میشن و برایم تداعی کننده وفور نعمت و محصول در این کشور ثروتمند است عبور می کنیم و به خودم یادآوری میکنم که بی سبب نیست که این کشور یکی از قطب های تامین محصولات کشاورزی در جهان است.
وارد فروشگاه والمارت می شویم که تجربه خرید از آنرا در سفرنامه قبلی هم تجربه کرده بودیم. وقتی به زاویه ای از تصویر دوربین که وسعت بیشتری از این فروشگاه رو به تصویر میکشه دقت میکنم می بینم واقعآ این مکان اصلا شباهتی به فروشگاه نداره! و برایم کارخانه های عظیم و بزررگ صنعتی تداعی می شود. برایم این سوال پیش اومد که دمای این سالن های عظیم رو چگونه تامین و تنظیم می کنند که محصولاتشون همیشه در بهترین شرایط به مشتری عرضه بشه؟ ضمن اینکه همین بزرگی و عظمت این فروشگاه کلی باورهای ثروت و فراوانی رو در ما تقویت میکنه.
نکته جالب دیگه که برای اولین باره دارم میبینم، مدیریت هوشمند این فروشگاه با کمترین نیروی انسانی است! هر مشتری خودش نیازهایش را پیدا می کند، میوه مد نظرش را سوا می کند و گوشت مد نظرش را در سبدش می گذارد و خودش با در صندوق های متعدد هوشمندی که تعبیه شده به راحتی و در کمترین زمان انتظار ممکن ( در واقع هیچ کسی تو صف هیچ جایی نبود!) وسایلش را توسط بارکد خوان فاکتور می کند و حساب می کند و رسید دریافت می کند و خود خریدار هم وسایل خریداری شده اش را بسته بندی و تحویل می گیرد و فروشگاه رو ترک می کند و این واقعآ جالب و هوشمندانه بود برام.آفرین به این خلاقیت که هر کاری رو میشه برای مشتری ساده و راحتتر و لذت بخش تر کرد.
در واقع معنای عملی این جمله معروف ما ایرانیها رو من در این تصاویر دریافت و احساس و لمس کردم که آقا مغازه خودته!
دیدن این گوشت های لخم هم منو یاد قانون سلامتی انداخت که بی نظیر و شگفت انگیزه! داشتم با خودم فکر می کردم اگر یکسال پیش بهم میگفتن آیا حاضری یکسال هیچ غذایی بغیر از گوشت نخوری؟ قطعا با تردید و ناباوری به این سوال پاسخ می دادم و تصورم این بود اگه حتی چند روز پشت سر هم کسی گوشت بخوره یا حالش بهم میخوره و مریض میشه یا اسم گوشت جلوش بیاری بالا میاره ولی الان که به 10 ماه گذشته ام نگاه میکنم میبینم نه تنها لذت گوشت خوردن برای من هر روز تازگی داره بلکه اگه چیز دیگه ای غیر از گوشت بخوام بخورم بالا میارم!
حالا که حرفا به قانون سلامتی کشید بد نیست اینم بگم در مسافرت هفته گذشتم به تهران به مدت 64 ساعت فستینگ بودم و کلی هم پیاده روی کردم با انرژی بالا و وقتی برگشتم خونه یک وعده مثل همیشه آب قلم و گوشت مصرف کردم که تمرین و پاکسازی خوبی برای بدنم بود و احساس کردم 2 کیلو لاغر تر شدم. تجربه خوردن بلوبری تا حالا نداشتم و وقتی از اینترنت سرچ کردم دیدم قیمت هر کیلوش در ایران نزدیک یک میلیون تومن است ولی فعلا موجود نداشتند.و این فایل سبب شد خواسته تجربه آن در من ایحاد بشه و ان شااله در زمان و مکان مناسب هدایت خواهم شده به تجربه کردنش!
دیدن این زمینهای مدور همواره برای من جالب و سوال برانگیز بود. نمونه این تصویر رو ماه گذشته در پروازی که به سمت مشهد داشتم تجربه کردم و الان جواب سوالم رو با توضیحات شما گرفتم و برایم خیلی جالب بود اینم از برکات سفر و سفرنامه!
استاد راجع به این نکته نتیجه گیری های غلط ناشی از نداشتن اطلاعات کافی منو یاد یه اصلی در مردم کشورمون انداخت که الان برام عجیبه ولی قبلآ خودمم اینجور فکر می کردم و آنهم توهم و بدبینی در هر زمینه ای است! به عینه دارم میبینم که عامه مردم حتی افراد تحصیلکرده در خصوص علت هر اتفاق و ماجرایی دقیقآ دورترین احتمال و بدبینانه ترین احتمال رو علت پشت پرده یا علت اصلی اتفاقات و حوادث تلقی می کنند! در حالی که واقعآ بارها و بارها برایم ثابت شده و الان باور دارم که مسائل به هیچ وجه پیچیده و عحیب نیستند و ساده ترین و منطقی ترین دلیل همواره علت اصلی و واقعی اتفاقات است و اصلا هیچ چیز عجیب و غریب و پیچیده ای وجود نداره ولی ذهن عامه با گره زدن آن به اتفاقات عجیب و غریب و فوق سری دوست داره خودشون رو تسلیم سرنوشت و اتفاقات جلوه بدن و با دامن زدن به چنین شایعاتی از لحاظ ذهنی لذت ببرند!!!
در کشور استان ما هم جاهایی هست به علت همین مساله مشهور شدن به خانه ارواح یا میگن فلان ملک جن داره یا فلان منطقه هر کی بره بیوه میشه و از این نمونه تا دلتون بخواد میشه پیدا کرد. یا حق
چقدر خوبه که با خواندن کامنت دوستان متوجه میشم بقیه چه نکات مثبتی از فایل مشابه تو دیدگاهشون اشاره کردند میشه تکرار وتکرار وجدا از آن برا من شخصا فکر میکنم انشا ونگارشم خوب میشه یعنی یاد میگیرم که چطوری بنویسم چون بعضی اوقات وقتی بر میگردم خودم دیدگاهم را میخونم میبینم بعضی کلمات تو ذهنم جا مونده وآنها رو ننوشتم خخخخ
فهیمه به چه نکته خوبی اشاره کردی؟! اتفاقآ یکی از ویژه گی های سفرنامه همین است که هر کسی یه موردی براش بولد میشه یا بر اساس تجربه ها یی که داشته به موضوع از آن دریچه نگاه میکنه. تفاوت نگاه ها به یک موضوع یکسان از زیبائی های دیگر سفرنامه است.همه اینها سبب میشه به زیبائی ها از جهات مختلف توجه بشه و این به ما کمک میکنه تا ورودی های ذهنمان را تقویت کنیم و در نتیجه خروجی بهتری بصورت اتفاقات ، زیبائی ها، نعمت ها و ثروت ها داشته باشیم.
ممنونم بابت شعر قشنگتون، با اینکه شعر خیلی دوست دارم ولی اشعار زیادی حفظ نیستم ولی شعر زیر که قسمتت شده را تقدیمت میکنم باشد که مقبول افتد. عکس قشنگ جدید پروفایلتونم مبارکتون باشه و براتون دلی شاد و لبی خندان آرزو میکنم فهیمه جان. یا حق
بسیار تحسینتون میکنم برای فستینگِ 64 ساعته و پیاده روی و فعالیت تون.
بسیار بسیار تحسین برانگیز هستین.
دارم یاد میگیرم کم کم چه در مورد خودم چه دیگران تحسین رو سریع واردِ عمل کنم، کارهایی که ارزشمندن رو سریع به زبون بیارم، فکر نکنم اینکه چیزی نیست، اینکه کاری نداره، همه همینطورن و … چون این افکار از ناسپاسی میاد.
تو به موضوعی چک و لقدِ بزرگی خوردم از این تله، و آگاهانه دارم تلاش میکنم برگردم تو مسیرِ سرسبز و خنک و آسان.
از توجهتون به نکات زیبا و مثبت این فایل هم بسیار ممنونم.
یادآوری شدن نکات مثبت فایلها تو هر کامنت باعث میشن توجه به زیبایی ها دائم تکرار شه تو ذهنمون، که خیلی برامون لازم و مفیده.
سیستم اسکن کردن کالاها توسط خودِ مشتری، برای من هیجان انگیزه، چون علاوه بر سرعتی که کارم انجام میشه و منتظر نمیشم و تو صف نمی مونم، این پیام مهم رو بهم میده که خودم توانمندم و دارم کار خودمو انجام میدم.
عملا این فرهنگ سازیِ آمریکا باعث افزایش اعتماد به نفسِ مردم میشه.
من شدیدا استقبال میکنم و لذت میبرم از این سیستم.
از مطرح کردن میوه ی بلوبری هم به باور ثروت و فراوانی رسیدم و برام جالبه.
ممنونم که این ردپای زیبا رو از خودتون به جا گذاشتین.
بهترین ها برای همه مون.
در پناهِ رب العالمینِ عزیز دلم باشیم همگی.
خدایا شکرت برای این سایت و استاد جان و همه ی نازنین های سایت.
کامنتم رو با این جمله شما آغاز میکنم که خیلی برایم جالب بود. …دارم یاد میگیرم کم کم چه در مورد خودم چه دیگران تحسین رو سریع واردِ عمل کنم، کارهایی که ارزشمندن رو سریع به زبون بیارم، فکر نکنم اینکه چیزی نیست، اینکه کاری نداره، همه همینطورن و …
منم لازمه تحسینتون کنم بابت این تمرین بسیار موثری که برای خودتون در نظر گرفتین. آفرین به شما که قانون رو خوب درک کردید و دارید عمل می کنید. انجام آگاهانه همین تمرین سبب میشه این رفتار جزئی از شخصیت شما شود و در وجودتان نهادینه بشه دیدن نکات مثبت و تحسین نکات مثبت. مگر چکیده تمام آموزه ها و قوانین چیزی بغیر از این است! وقتی چنین ورودی نابی رو در خودتون دارید تقویت می کنید مطمئن باشید خروجی نابتری رو دریافت خواهید کرد و به عینه خواهید دید که روز به روز حالتون بهتره، روز به روز با خودتون بیشتر در صلحید، روز به روز اتفاقات زندگیتون بهتر و بهتر میشه و کیفیت خودتون و زندگیتون دائمآ در مسیر رشد و پیشرفت خواهد بود.
بازم میگم آفرین به شما بابت تشخیص اصل از فرع و اینکه اینقدر خوب دارید روی خوتون کار می کنید. بهترینها نصیبتون بشه دوست عزیز.یا حق
امیدوارم حال دلت عالی عالی باشه و در بهترین زمان این نقطه ی آبی رو دریافت کنی. در مورد فروشگاه والمارت نوشته بودی و اداره ی هوشمندش، خدای درونم بهم گفت یکم توضیح بیشتری بدم منم گفتم چشم، اونم رأس ساعت 3:33 عصر. همونطور که خودتم گفتی تو سفرهای قبلی مریم جان و استاد فروشگاههای اینچنینی رو نشون داده بودن ولی گفتن چندتا نکته خالی از لطف نیست،
– یکی اینکه فروشگاههای والمارت یکی از بزرگترین فروشگاههای زنجیره ای تو امریکا و کانادا هستن. یعنی شما تو شهرای خیلی خیلی کوچیکم بری احتمالا یه والمارت دارن
– البته همشون به این بزرگی و شیک و پیکی نیستن ولی بدون استثناء هرآنچه یه خانواده نیاز داشته باشه از همین یه فروشگاه قابل تأمینه. یعنی بجز قسمت میوه و سبزی و گوشت و اقلام سوپرمارکتی، از لباس بچه و بزرگسال و لوازم خونه ( که البته چیزای بزرگترش بصورت آنلاین هست فقط) و نمی دونم وسایل تک و کامپیوتر و گوشی و … دیگه وسایل مدرسه اسباب بازی، وسایل باغبانی، کاردستی خیاطی و … همه چی توش هست. این نکته رو هم بگم که والمارت اکثرا برای قشر معمولی جامعه هست و از هرچیزی که داره قیمت پایینتر که عموم مردم بتونن بخرن رو هم داره. مثلا فروشگاههای مشابهی هستن که میوه و سبزیجاتشون کیفیت بالاتری داره و قیمت هم بالاتره خب اینجاها افراد با درامد بالاتر فقط می رن.
– مورد دیگه این که تقریبا تمام فروشگاههای اینجا به همین شکل بزرگ و تر و تمیز هستن و قسمت self checkout دارن. این قضیه اعتماد به مشتری یکی از اون مواردی هست که از همون بدو ورود به این کشور خیلی یه نظر آدم میاد. نه فقط اعتماد به مشتری، کلا اعتماد به همدیگه وقتی تو یه اداره یا بانک می ری یا دانشگاه، همه جا این اعتماد یه اصل پذیرفته شده س. و ماهایی که از جایی میایم که همیشه باید ثابت کنی داری راست میگی اولش یکم تعجب می کنیم :))
– نکته ی دیگه اینکه هم والمارت و هم فروشگاه های دیگه بخصوص از زمان پندمیک این سلف چک آوت رو بیشتر کردن و بعد الان که می ریم فروشگاه شاید از 20-30 تا صندوق که کسی باید پاش وایسه فقط 2-3 تاش چراغش روشنه و مسؤول داره که اگر کسی نمی خواست خودش اسکن کنه می ره اونجا. یادمه تا چندسال پیش وقتی والمارت می رفتیم بخصوص اگه تو ویکند بود چه صفهای طولانیی می شد با اینکه اون تعداد صندوق بود.
– نکته آخر اینکه شما ازینم راحتتر می تونی اقلام خریدت رو آنلاین بخری و یا بری پیک آپ کنی و یا با هزینه ی کمی دلیوری دارن میارن دم خونه.
خلاصه که بله دوست عزیز دنیا در حال پیشرفت و گسترشه حتی شیوع یه بیماری هم باعث پیشرفت های زیادی میشه که نتیجه ش آسان تر شدن کارهاست.
در آخر هم یه آفرین حسابی برای قانون سلامتی و 10 ماه سالم تر شدن و جوان تر شدن…
سمیه جان پیامی که اینقدر حاوی انرژی مثبت باشه قطعا در زمان و مکان مناسب دریافت خواهد شد و چه زمانی بهتر از اول صبح و شروع روز! دیدن پیام شما عزیز احساس خوب منو بهتر و بهتر کرد و روز منو برای شروع یک روز خوب ساخت!
ممنونم که وقت گذاشتین و آگاهی های بیشتری رو در مورد فروشگاه های عظیم و زنجیره ای والمارت در اختیارم گذاشتی و لذت بردم از این غول فروشگاهی که چقدر متعهدانه مایحتاج مردم را به بهترین نحو تامین و با قیمتی پائینتر در اختیار مصرف کننده قرار می دهند. واقعا این مدیریت قابل تحسین است. این استانداردهای بالا قابل تحسین است. این مدیریت واحد قابل تحسین است و این آسان کردن مردم برای آسانی ها تحسین برانگیز و قابل تقدیر است. و چقدر باور فراوانی و ثروت و مشتری را می تواند در ما تقویت کند. ممنونم که با کامنتتون سبب شدین یکبار دیگر این باورها را با خودم مرور کنم و ببینم. در پناه خداوند شاد و سعادتمند و ثروتمند باشید سمیه عزیز. یا حق
نمی دونم این پیام تازه رسیده برام یا قبلا اومده و الان من دیدمش! به هر حال به زمانبندی خداوند باید ایمان داشت و قطعا الان که جواب میدم بهترین زمان پاسخ به کامنتت است شهلاجان!
اول بگم همین که وارد این دوره شدید یعنی 3 بر صفر از خانم های دیگه جلویی! چرا اینو میگم؟ چون خانمها خیلی بیشتر از آقایون زیبایی ظاهر براشون اهمیت داره و به نظر دیگران اهمیت میدن به همین دلیل وقتی یکم لاغر بش یا صورتشون لاغر بشه، زیبایی خودشون رو به نگاه دیگران گره می زنند و اسیر نجواها میشن.پس خودتو تحسین کن که وارد این دوره شدی. حداقل خوبی که داره اینه که شهلا میدونه تغذیه سالم چیه؟ میدونه بدنش به چی سازگاره به چی نیست! میدونه چه چیزی بخوره چه چیزی نخوره! و این دستاورد کمی نیست!
اگه برگردی به روزای اول دوره می بینی چقدر سوال بود برات ولی وقتی ادامه میدی دیگه دستت میاد همه چیز، دیگه میفهمی بدنت به چه میوه ای واکنش نشون میده به چی نمیده یا همین لاغری، شما اراده کنین دو روزه ( دو روز واقعی نه دو روز مثالی خخخ) میتونید وزنتون رو بیارید پائین دیگه دغدغه و استرس ندارین چون راهشو میدونید. یا اگه زیاد لاغر شدین و دوست دارین وزنتون یکم متعادل بشه یا توپر تر بشین میدونین اضافه کنید چربی و وعده های غذائیتون رو و کلا همه چیز دست خودتونه، من با همین فستینگ راحت دو سه کیلو کم کردم چون پیاده روی هم زیاد کردم، حالا کم کم چربی اضافه میکنم و یکی دو هفته ای دوباره وزن دلخواهم میرسم، یا وقتی میخوام صورتم پر بشه در مدت یه هفته مصرف تخمه خام زیاد میکنم میبینم قشنگ صورتم بدون اضافه کردن وزنم درس میشه لذا این حسودی نه تنها بد نیست خیلی ام خوبه (استیکر چشمک خخخ) باعث میشه یکم اهرم رنجت فعال تر بشه
و وقتی بدونی انرژی ات با چیت کردن میاد پائین عطاشو به لقایش می بخشی.
یاد حرف مربی بدنسازیم افتادم که میگفت بعد از یه مدتی که تمرین میکنی بیس بدنت ساخته میشه اونوقت حتی اگه هفته تی یه جلسه هم تمرین کنی باز بدنت رو فرم میمونه و میگفت بدن تو الان به اون سطح رسیده . میخوام بگم بدن شما هم به اون سطح رسیده و هر وقت اراده کنی میتونی تنظیماتش رو کنترل کنی.امیدوارم مفید باشه برات و بهترینها نصیبت بشه دوست عزیز.یا حق
واااای آقا اسدالله با سکوت و اعماق قلبم براتون کللللی آرزوی خوب کردم چقدر این کامنت شما عالی بود دست مریزاد مرسی که همیشه عالی مینویسید ،مرسی که بهترین دست خدایین ،مرسی که به ندای قلبتون لبیک میگین و مینویسین….
از روشنی و نوری که در قلبم همین لحظه هست براتون آرزومندم برادر بزرگوارم…
منم از 18 دی 403 با فایلهای رایگان و سفرنامه های استاد زندگی به سبک قانون سلامتی رو شروع کردم و خیلی از تضادهام به لطف الله مهربان حل شده با اینکه از لحاظ مالی فعلا در مسیر دریافت دوره قرار نگرفتم اما کلللی چیزا دستگیرم شده و واقعا روزانه کلی دعای خیر میکنم در حق بهترین استاد تمام زمانها(استاد عباسمنش)
استاد جانم خیر کثیر دنیا و آخرت رو ببینید که رفتین تحقیق کردین عمل کردین نتیجه گرفتین و حالا من آرزو اومدم فقط با فایلهای رایگان شما از وزن 93رسیدم یه 75
و کلی انرژی دارم خدا روشکر دیگه زود خسته نمیشم ،سایزمم خوب خوب داره کم میشه،حتی اینم فهمیدم که که کنترل ذهن مستقیم با سلامتی در ارتباطه…
و خب الان هم یه سری تضاد کم دارم که سعی میکنم با آرامش برم جلو و همین کامنت شما باز برام روشن کننده مسیر بود و وااااای من چقدر تحسین کردم فست 64 ساعته شما رو و ایستاده براتون کف مرتب میزنم
ماشاالله به شما شیرخدا
آقا اسدالله فقط میدونین من دونبال یه جواب کوتاه و قاطع در برابر افرادی که وقتی میبیننم و بهم میگن واییییییییییی چرا صورتت اینقدر لاغر شده یا اینکه به خودت برس بابا تموم میشی در حالیکه من هنوز 13 کیلو اضافه وزن دارم هر چند واقعا به لطف خدا و کار توی سایت و دوره احساس لیاقت واقعا برام مهم نیست اما چون فردی که میپرسه دونبال پاسخه خب و عجیبه یه باور که عموم مردم تبریز دارن اونم اینکه اونیکه لاغره یعنی زندگیش جهمنه خخخخ ولی من میدونم این درست نیست اونا نمیدونن مثلا من آرزو چقدر حالم با خودم خوبه چقدر با خودم در صلحن به خداوندی خدا قسم از وقتی که این سبک رو شروع از زمین و زمان برکت به زندگیم جاری شده …الحمدالله رب العالمین
هی بهش فکر میکنما چون داریم به عید هم نزدیک میشیم فقط نمیدونم در جواب افراد چی بگم؟
دوست صمیمیم هی بهم میگه صورتت ریخته تو رو خدا به خودت برس به خدا من میمونم و یه قلب که فقط قهقهه میزنه و همش میخوام حرف عوض کنم
و دوست ندارم یکی نظر بده
ازتون راهنمایی میخوام که چی بگم در جواب همچین افرادی یا مثلا میریم جایی خب من دوست ندارم میوه یا شیرینی یا هرچیه دیگه به جز چای تلخ بخورم،شما که تجربه دارین راهنماییم کنید چه کنم دست از سرم بردارن خخخخ؟؟؟
امیدوارم خدای مهربان عشق تمام هستی من رو به آسونی در مدار دریافت دوره قانون سلامتی قرار بده تا یه سری ابهاماتم رفع بشه انشاالله
در پناه نور آسمونها و زمین میسپارمتون
دعا میکنم آسون بشید برای آسونیا
آرامش سهم قلب مهربونتون
بازم میگم کامنت شما نوری رو روانه قلبم کرد که بی سابقه بود
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه دوستان عزیز و به نام تنها فرمانروای قدرتمند جهان
در مورد این فایل بگم همیشه فایل هایی از استاد که فروشگاه های بزرگ رو فیلم میگیرن دوس داشتم و با لذت بارها نگاه میکردم. خودمم از این سبک خرید خیلی خوشم میاد که با سبد تو کل فروشگاه بچرخی و احتیاجاتتو برداری به نظر من مث تفریح میمونه. حالا اگه فروشگاه ها تو امریکا باشه دیگه خیلی عالیه و لذت بخش تر، چون بسیار جنسشون جوره و بسیار تمیز و دسته بندی شده و سایز بندی مختلف شده و ارگانیک بودن محصولات. بارها ما به فروشگاه های بزرگ شهرمون رفتیم ولی اون جنس خاص که مدنظر مون بود پیدا نمیکردیم. یا همه اونچه که میخاستیم یک جا نبود و باز مجبور میشدیم بریم مارکت های دیگه و بگردیم.
وقتی دیدم استاد گوشت خرید گفتم اخ جون که الان توی دستگاه Ninja جدید شون میپزن و میبینم. اخه من خودم این جوری ام که تا یه چیزی میخرم سریع دوس دارم استفاده اش کنم. این نشون میده چقد هم حس و هم راه شدیم با فایل های سفر نامه, خداروشکر. ولی واقعا اون قسمت هایی که مریم جون اشپزی میکنن رو خیلی دوس دارم و با ذوق بارها میبینم و لذت میبرم چه اون زمان که عادی اشپزی میکردن و چه الان که با دوره سلامتی اشپزی میکنن. چه اون زمان که ترشی تخم مرغ درس کردن. من از امکانات و از مهارت و ارامش و راحت و سریع اشپزی کردن مریم جون لذت میبرم.
من دوره سلامتی رو ندارم ولی تا حدود زیادی از محتوای دوره به واسطه برادرم که با دوره سلامتی حسابی وزن کم کردن مطلع هستم. گاهی اوقات که دو بار در روز غذا میپزم و اشپزی ام طولانی میشه با خودم میگم اگه وارد دوره سلامتی بشیم چقدر زمان اضافه میارم برا کار کردن روی سایت و دوره و علایق شخصی مون.
و در مورد صحبت های استاد، ما موارد مختلف رو باور میکنیم بدون اگاهی و مطمعن شدن و صرف شنیدن از بقیه. و چون باور کردیم واقعا تو زندگی مون تجلی پیدا میکنه. مثل باور چشم زخم و اینکه دیگران بتونن به ادم اسیب بزنن.
سال ها این باور با ما بود و چه اذیت ها که نشدیم. و چه کارها که نکردیم. الانم هست ولی خیلی کمتر شده. اینو وقتی توی شرایط سخت و گنگ قرار میگیرم میفهمم ذهنم منو میکشونه سمت این باور. میگم کم شده چون خیلی اقدامات و کارهای قبل رو انجام دیگه نمیدم مث اسپند دود کردن . ولی خیلی جای کار داره هنوز. واین نشونه اینه که باورهایی که از بچگی تو ذهن ما ساخته شده به یک باره محو نمیشه و زمان میبره. دیشب اخرشبی و امروز صب که بیدارشدم حس و حالم خیلی خوب بود. و اومدم نشانه امروز رو دیدم در مورد موضوعی بود که دیشب داشتم در موردش با همسرم حرف میزدم. (تربیت بچه) من الان قدم 3ام جلسه اول و اونجا استاد در مورد پاشنه اشیل خودشون که اون زمان پسرشون مایک بوده گفتن و ما هم داشتیم بررسی میکردیم اون موضوع رو در مورد دختر6ساله ام و رفتارهای این روزاش.
حالا نشانه چی بود پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 3. و دیدگاه بینظیر یزدان عزیز که ضمیمه اش بود. اینا رو نشونه های زیبایی می بینم که دارم هدایت میشم و مسیر درسته. تو این سال های بودن با استاد بوده این همزمانی ها ولی کم. و اما این روزا همش دارم میبینم و تایید میکنم. این به خاطر جدی بودنه و تعهده. این روزا میبینم برا نوشتن شکر گذاری ها لازم نیس مث قبل زور بزنم و خودش میاد و مینویسم من چقد نگاهم بهتر شده به همه چی حتی همین الان از تندتند راه رفتن دخترم لذت میبرم و خیلی چیزای دیگه که قبلا هم بود ولی اینجوری حسش نمیکردم. دارم فک میکنم به حس و حال خوب دیشب و امروز. بدون شک وقتی حس کنیم داریم نیم پله به قول رزا عزیز رشد میکنیم و داریم هدایت میشیم و سوالی که از فرمانروای جهان پرسیدیم بهمون گفته شده به طریقی، از همین نتایج کوچک و ریز حس فوق العاده و عالی بهمون دست میده.
خدایا ازت سپاسگزارم که لایق دیدن این زیبایی ها و دریافت این آگاهی های ارزشمند هستم
چقدر زندگی کردن به سبک قانون سلامتی سفر رو برامون لذت بخش تر و آسان تر کرده
وقتی از خدا درخواست کنیم خدایا ما رو آسان کن برای آسانی ها
هدایت میشی به راههایی که زندگی برات راحت تر و آسان تر میشه
استاد قبلا شما وقتی میرفتین فروشگاه چندین و چند تا سبد پر میکردین از مواد غذایی
حالا این همه خرید خودش چقدر تایم میبرد که یکی یکی اونا رو تو سیستم وارد کنی و حساب کنی
چقدر تایم و انرژی باید میزاشتین که وسایل و ببرین تو ماشین بزارین و کلی از فضای ماشین رو همین خریدها اشغال میکرد
حالا پختن این مواد غذایی هم که بماند چقدر زمان آدم رو میگیره
ولی با خوردن یه غذای ساده میتونی از تایمی که داری برای لذت بردن بیشتر استفاده کنی
تازه سرحال و پر انرژی تر از گذشته
و به نظر من زندگی به سبک قانون سلامتی خیلی هزینه ها رو میاره پایین چون خیلی چیزا از سبد غذایی حذف میشه و دیگه نیازی نداریم که اونا رو بخریم
و هزینه های دارو و درمان از زندگی آدم حذف میشه
استاد جان یه نکته ای که این فایل برام داشت و خودتون هم قبلا بهش اشاره کرده بودین این بود که
وقتی آدم حق انتخاب داشته باشه و همونطور که خودش دوست داره زندگی میکنه این یعنی خوشبختی
مثلا الان اگه شما بخواین میتونین کل فروشگاه رو بخرین
هرچند تا باکس نوشابه بخواین هر چقدر میوه بخواین هر چی هر چیزی که دلتون بخواد میتونین بخرین یعنی پولش و دارین
ولی
شما انتخاب میکنید که چه چیزی رو میخواین
یه موقع هست آدم میره تو فروشگاه و دلش میخواد یه عالمه خوراکی های رنگارنگ بخره ولی پولش و نداره و احساس بدبختی میکنه
یه موقع هم یه نفر مثل شما میره تو فروشگاه و هرچی دلش بخواد و میتونه بخره یعنی مشکل پول نیست ولی خودش داره انتخاب میکنه که چی و میخواد نه اینکه از سر اجبار و ناچاری خرید نکنه
مثلا تو دوره سلامتی آدم چند روز غذا نمیخوره و خوشحاله و از این غذا نخوردن احساس رضایت داره
این احساس خیلی فرق میکنه با زمانی که پول نداشته باشی و مجبوری که غذا نخوری
و این حق انتخاب به آدم احساس رضایت و خوشبختی میده
و راجب این موضوع که استاد گفتن هر چیزی رو و حر حرفی رو کورکورانه نپذیریم
من چقدر تو زندگیم ضرر کردم از اینکه در مورد سبک تغذیه ام حرفهای دیگران رو کورکورانه پذیرفتم
بدون اینکه از پزشک تغذیه بخوام که برام دلیل و مدرک بیاره که چرا باید این مواد غذایی رو بخورم
هرچی گفت رو انجام دادم و نتیجه برعکس میشد
من کلا خیلی لاغر بودم و خیلی دوست داشتم بدنم عضلانی بشه وزنم نرمال بشه کلی پزشک تغذیه رفتم باشگاه بدنسازی میرفتم و از مربی برنامه تغذیه ای میگرفتم
ولی نتیجه برعکس میشد یعنی عضله که نمیساختم هیچ بلکه لاغرتر هم میشدم
دقیقا همون غذاهایی که تو قانون سلامتی نباید بخوریم و من میخوردم زیادم میخوردم
بعد تعجب میکردم با این حجم از غذایی که من میخورم چرا نتیجه برعکس میشه
چرا هرروز ضعیف تر و بی حال تر و بی انرژی تر میشم
و نفهمیدم که وقتی مسیر اشتباه باشه نتیجه هم اشتباه در میاد
همسرم قانون سلامتی رو خرید به خاطر اضافه وزنی که داشت و با اینکه استاد گفته بودن لاغرها نیان تو دوره ولی من گفتم دیگه اصلا اندام برام مهم نیست مهم سلامتیم هست
برام مهمه که انرژیم بیشتر بشه
بدنم سالم بشه
و خانوم شایسته هم شرایط من و دارن ولی تو دوره هستن و نتیجه گرفتن
و اینکه خوب وقتی با همسرم دوتایی یه مدل غذا میخوردیم خیلی زندگی راحت تر میشد تا اینکه هرکدوم بخوایم غذای جدا بخوریم
بعد از دوره سلامتی فهمیدم بابا بدن قانون داره
بدن ما هوشمنده
و الان هرروز دارم میبینم که عضلاتم دارن رشد میکنن و بدنم هرروز سالم تر میشه
چند وقت پیش یکی از نزدیکانم بهم گفت من ده ساله دارم میرم باشگاه بدنسازی ولی اصلا عضله نمیسازم
ولی تو کاملا مشخصه از وقتی سبک تغذیه ات رو عوض کردی عضلاتت رشد کردن با اینکه باشگاه هم نمیری
من که تا ظهر میخوابیدم و اگه یه روز مجبور بودم صبح زود بیدار شم با گریه بیدار میشدم و بعدش هم بداخلاق بودم
الان خودکار 6 و نیم صبح اصلا بدون اینکه گوشیم زنگ بخوره بیدار میشم
این صبح زود بیدار شدن آرزوم بود و هرکاری میکردم نمیشد که نمیشد
و همیشه از اینکه در طول روز علاوه بر اینکه خسته و بی انرژی هستم تایم هم کم میاوردم عصبی بودم
ولی الان انقدر حالم خوبه انقدر احساس سبکی و آرامش دارم انقدر انرژیم زیاد شده
انقدر زندگی برام آسان تر و لذت بخش تر شده
که همیشه به خدا میگم خدایا شکرت من خوشبخت ترین انسان روی کره زمین هستم
استاد شما هر مطلبی که تو آموزش هاتون گفتین براش منطق آوردین به خاطر همین من حرف هاتون و وحی منزل میدونم
چون پشت حرف هاتون منطق هست
چون نتیجه تو دستتون هست
و ازتون یاد گرفتم هر حرفی رو کورکورانه نپذیرم
اگه کسی بهم حرفی زد ببینم طرف نتیجه گرفته یا نه فقط داره حرف میزنه
ممنون از کامنت زیبای شما واقعا متشکرم که بازم لطف خدا شامل حالم شد و هدایت شدم، این بار از طریق کامنت زیبای شما.
مدت هاست این فکر و این سوال توی ذهنم میچرخه من که لاغرم و گاهی اوقات برای وزن اضافه کردن یه کارایی کردم ولی نشد، میتونم وارد دوره سلامتی بشم. که امروز کامنت شما واضح گفت. من خداروشکر مشکل جسمی خاصی ندارم ولی هست مواردی که کمی اذیت میکنه.منم دقیقا دوس دارم صب زود بلند شم و اینقد تایم برا پخت غذا نزارم و انرژی بیشتری داشه باشم.
عکس زیبای پروفایلتون رو دیدم اندامتون مشابه منه.بعد خوندن کامنت عادله کیانی فر عزیز به خودم گفت ببین میشه پس 2وعده فقط گوشت و سبزی جات مجاز بخوری. چون ترس از لاغر شدن بیشتر دارم برا ورود به دوره.
یکی دیگه از ترمزام 2تا دخترم هست که 3و 6ساله اند. اونا که نمیتونن تو دوره بیان و اصلا زیاد اهل گوشت نیستن مگر کباب یا جوجه باشه. پس غذای جدا برا بچه ها باید درست کنم. خداروشکر که فهمیدم یک نفرمث من دوره سلامتی رو شروع کرده و راضی هست.
و لاغر تر از قبل نشده.حالا طرز فکرم عوض شد.
واقعا خداوند پاسخ میده به سوال های ما و هدایتمون میکنه این روزا ازاین هدایت ها زیاد میبینم و وقتی ذوق میکنم و تایید میکنم انگار بیشتر میشه.
متشکرم که کامنت نوشتید دوست عزیز راستی تحسین میکنم رابطه زیبا وعاشقانه شما و همسرتون و همراه بودنتون رو چون قبلا داستان هدایتتون رو خوندم.
ازت سپاسگزارم که وقت گذاشتی و برام نوشتی و خدارو شکر میکنم که همیشه از طریق نشانه هایی که بهمون میده مسیر درست رو بهمون نشون میده
خدیجه جان برای ورود به دوره سلامتی تردید نکن
با یه سری مسائل که افراد لاغر داشتن استاد توضیح میدن که اونایی که لاغر هستن باید چی کار کنن
و اصلا به نظر من انقدر اون انرژی و سلامتی که برات داره ارزشمند و لذت بخش هست که دیگه داشتن وزن و اندام نرمال تو ذهن آدم خیلی کم رنگ میشه
تو کامنتم هم نوشتم خانوم شایسته الگو هستن دیگه
و وقتی استاد قانون بدن رو توضیح میدن میبینیم که این طرز غذا خوردن ما اصلا منطقی نیست
درباره بچه ها هم نگران نباش خداوند همواره در حال هدایت کردن ما به مسیر درست هست
هیچ کسی نگفته شیرینی و شکلات و بیسکوئیت و نوشابه و فست فود و انواع و اقسام خوراکی های رنگارنگ برای بچه ها فایده داره
همه مون میدونیم اینا خوب نیستن ولی بازم میخوریم و به بچه ها هم میدیم
من خودم بچه ندارم ولی به نظرم اگه از الان بچه هامون رو عادت بدیم که غذای سالم بخورن خیلی به رشدشون کمک میکنه تا اینکه عادت کنن چیزی رو بخورن که براشون ضرر داره
مثلا اینکه بچه هامون روغن سالم بخورن که خیلی بهتره کجاش ایراد داره
بخدا خیلی دوره سلامتی منطقیه ولی تا حالا کسی نبوده که بهمون بگه
انشالا که خدا به مسیر درست هدایتت کنه عزیزم و ازت خبرهای خوب بشنوم
در پناه خدای مهربون در کنار عزیزانت شاد و سلامت باشی عزیزم
سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته
سلام به همسفرهای بی نظیرم
اسراء:36
وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا
و در پی چیزی [یا کسی] که به آن علم نداری مرو [و بدان که] گوش و چشم و دل [=ابزار سه گانه شناخت تو] تماماً از این [پیروی کورکورانه در پیشگاه الهی] مورد پرسش قرار میگیرند.
مثلث برمودا:
منطقه ای بین پورتوریکو برمودا و فلوریدا در اقیانوس اطلس که سالها پیش یادمه یک می گفت قلب زمین اونجاست و اینقدر نیروی جاذبه اش زیاده که هر کشتی یا هواپیمایی از اونجا رد بشه، بلعیده میشه، یکی دیگه می گفت امام زمان وسط مثلث برمودا زندگی می کنه و چون سرنشینان این هواپیماها و کشتیهایی که از اونجا رد میشن کافرند، واسه همین سر به نیست میشن
خود آمریکایی ها هم می گفتند ارواح برده های آفریقایی که به دریا افکنده شدند زیر مثلث برمودا کمین کردن و این ناپدید شدن ها عواقب اون قتل عام هاست.
اما الان با پیشرفت علم ثابت شده که اولا مثلثی در کار نیست، این ایده یه روزنامه نگار بوده برای انتخاب اسمی برای اون منطقه، ثانیا تعداد غرق شدن کشتی ها یا هواپیماها در این منطقه بیشتر از مناطق دیگه دنیا نبوده، ثالثا در مثلث برمودا بدلیل شرایط آب و هوایی گردبادهایی بوجود میان که می تونن آب رو تا ارتفاع دو کیلومتر هم بالا ببرن و همین باعث غرق شدن اون کشتی های غول پیکر یا هواپیماها شده…
در حال حاضر با پیشرفت تکنولوژی و ماهواره هایی که تخصصی جریانات آب و هوایی رو رصد می کنند این حوادث به حداقل رسیده..
چاه جمکران ، زل زدن تو چشمای گربه سیاه که بد یمنی داره، نحس بودن 13 فروردین در ایران یا عدد 4 در چین و خیلی از موارد دیگه که مختص به کشور ایران هم نیست، تقریباً سراسر دنیا درگیر خرافات هستند.
فرقان:73
وَالَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمًّا وَعُمْیَانًا
و کسانی که چون به آیات پروردگارشان یادآور شوند، کر و کور [=بدون شناخت و مقلد وار] بر آن نمیافتند.
شگفت انگیز نیست دوستان، که الله مهربان، خودش در این آیه گفته، حتی در مورد آیات من هم تحقیق کنید.
یعنی خداوند تعبّدی عمل کردنِ بدون شناخت رو نمیپذیره و صراحتا ما رو به آزاداندیشی دعوت می کنه.
تمام دعوای پیامبران با مردم و حاکمان زمان خودشون، بر سر جهل و خرافاتی بود که از پیشینیان شون به ارث برده بودند. وقتی ابراهیم (ع) به عموش گفت اینها چیه می پرستی؟!.. عموش گفت پدران من این بت ها رو می پرستیدند و منم میخوام همون نهضت رو ادامه بدم.
و تمام دعوای استاد عباسمنش هم با ما سر همین باورها ست که سالها بدون اینکه اصل رو از فرع تشخیص بدیم و تحقیق کنیم چی درسته یا غلط ، باورهای مخرب رو پذیرفتیم و بر روح و روان مون زنگار بستیم…
باورهایی که چشم و گوش بسته از گذشتگان، والدین و جامعه ، سینه به سینه بما رسیده و مثل سیبل هدف ذهن ما رو نشونه رفته…
چقدر استاد توی فایل های آموزشی فریاد می زنه؛
بابا! بخدا نعمتها به طور طبیعی وارد زندگیتون میشه فقط شما باید یه خورده بند کفش تون رو سفت کنید، اون پیچ و مهره های ذهن تون رو شل کنید، باورهاتون رو عوض کنید و مواظب وروردی های تون باشید.
چقدر ناخواسته و ناآگاهانه بخاطر باورهای مخربی که فکر می کردیم درسته ازمون سو استفاده شده یا از دیگران سو استفاده کردیم.
نمونه ی قضاوت سطحی در مورد پولدار شدن آدمها رو توی فایلهای دانلودی گفتگوی استاد عباسمنش با دوستان می تونید ببینید ، دقیقا یادم نیست قسمت چندم اما آقای وحید حسینی که کارش خیاطیه و در عرض کمتر از چهار سال از کارگری تو بازار تهران تبدیل میشه به یکی از بزرگترین تولید کنندگان و صادر کنندگان پوشاک تا جاییکه نمی تونن پارچه مورد نیازش رو تأمین کنند و خودش اقدام می کنه به تأسیس یک کارخانه نساجی که خب می دونید چقدر سرمایه می خواد ، ایشون تعریف می کرد که نزدیکترین کسان اش بهش تهمت زدند که تو قاچاق مواد مخدر می کنی یا آشپزخونه پخت شیشه داری که طی چهار سال اوضاع مالی ات اینقدر خوب شده…
حالا گذشته از قضاوت های سطحی، ببینید باورها و آگاهی های نابی که از آموزه های استاد میگیریم چقدر جرم حجمی بالا و سُنبه ی پر زوری دارند که در کمترین زمان ممکن نسبت به اون همه سالی که با باورهای مخرب زندگی کردیم می تونن ما رو در تمام جنبه ها از فرش به عرش برسونند.
من خودم کمی بیش از یکساله که از آموزش های استاد استفاده می کنم و تعهد دادم تا روزی که زنده ام مواظب باورهای قشنگم باشم، شاید کنترل ذهن یه خورده درد داشته باشه، اما درد کنترل ذهن خیلی کمتر از درد کنترل نکردن ذهنه…
ذهن کنترل شده مثل یک اسب رام می مونه که وقتی سوارش میشی و تاخت میری شاید یه کم بدنت کوفته بشه که همون هم لذت بخشه، اما امان از ذهن کنترل نشده، مثل اسب، چموش میشه و چنان لگدی میزنه که دیگه نگم براتون…
خدایا شکرت بخاطر حضورم در این خانواده الهی
سفر بسلامت استاد نازنینم و بانو شایسته
سرتون سلامت، مهرتان پاینده رفقا
به نام الله بخشنده و مهربان. سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و سلام به دوستانم خوبم .. استاد عزیزم بازم هزاران بار سپاسگذارم بابت تهیه این فایل و یه اینکه هر نکته مهمی که یادتون میاد برای ما شاگردهاتون به اشتراک میزارید خوشحالم کنار شما دو عزیز و دوستان خوبم هستم..استاد جان من یادم میاد وقتی بچه بودم حالا دقیق یادم نیست چند سالم بود اما یه شبی دیدم همه دارن به هم میگن بریم خونه فلانی چندتا خیابون بالاتر ازما بود که گویا یه یه سایه ایی روی دیوار خونشون افتاده که به گفته خودشون سایه ایی از صورت امام خمینی بوده ..من اونموقع زیاد متوجه چیزی نبودم فقط دیدم همه حمله کردن به خونه اون فرد..که ببینن..منم همراه مادرم رفتم یه چیزی توی حیاط نشون میدادن میگفتن اینه و همه صلوات وووو
.من هر چیزی نگاه میکردم چیزی نمیدیدم..خلاصه ما برکشتیم خونه اونا تا چن روز شلوغ بود ..من دقیقا یادم نیست بعدش چی شد .اما بعدها متوجه شدم که اون افراد دروغ گفته بودن..وقتی شما درموردباورهای مردم درمورد ادم فضایهای گفتین من یاد به این موضوع اومد ..استاد واقعا وقتی از بالا این تصاویر نشون داده میشه چقدر زیباست این دشتهای سرسبز خدایا شکرت برای این همه امکانات و نعمتات..خدایا شکرت برای این پیشرفت عمل واین ماشین مجهز..استاد واقعا همه چیز باوره..من وقتی فکر میکنم میگم این همه فایل گوش میدم ..این همه به نکاات مثبت توجه میکنم..چرا نتیجه دلخواه ندارم.استاد من باز مچشو گرفتم..وقتی درمورد باور ادمها صحبت کردی من دقیقا یکی دیگه از پاشنه های آشیلمو پیدا کردم.…….باور…….بله…و نتایج نمیاد یعنی اینکه فرزانه تو فایل گوش میدم اما باورت کمه..ایمانت هنوز کمه..وقتی خودتو صبح تا شب بستی به فایل وقتی باورت به 100نرسیده چطور انتظار داری نتیجه دلخواهتو بگیری ..ایمانی که عمل نیاورد به قول شما حرف مفته.من چطور در حالی که از شغلم راضی نیستم وبا بی میلی سرکار میرم..با سردی به بیمارا میرسم..میدونی چرا استاد؟چون ترس دارم چون باور ندارم ..چون ایمانم کمه برم دنبال شغل مورد علاقم..شغلی که خودم ریسش باشم..بازم مچشو گرفتم استاد ازت سپاسگذارم استاد ویه خدا قوت بهتون میگم..از دوستانمم درسایت سپاسگذارم که واقعا از خوندن کامنتهاشون درس میکیریم و تزمزهای مخفیمو شناسایی میکنم.. درپناه حق باشید
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم
من حدود سه ساله که با شما هستم و میتونم به جرات بگم که تازه به اندازه یک قطره متوجه شدم که وقتی شما از نقش ورودی های ذهن صحبت میکنید منظورتون چیه
من همیشه اینستاگرام داشتم و روزی دو یا سه ساعت تو اکسپلور بودم
و طلا و جواهرات و ثروت و … رو نگاه میکردم و ذهن فقیرم مدام من رو توجیه میکرد که تو داری به ثروت توجه میکنی و با این وقت گذرانی تو اکسپلور به خیال خام خودم منتظر کیسه پولی از آسمون بودم
اما چند روز پیش به خودم امدم و گفتم آیا با اینکار واقعا جذبی داشتی ؟؟؟
پاسخم مشخص بود / هیچی … غیر از اینکه ساعتها وقتم رو تلف و بی ارزش میکردم
و جالب این بود که مشتریانم هم مدام وقتم رو با سوالات بی پایه میگرفتند و هیچ پولی به حسابم جابجا نمیشد …
سه روز پیش تصمیم جدی برای حذف پیجم گرفتم و به خودم تعهد دادم که یک ماه پیجم رو حذف کنم و تمام تمرکزم رو بذارم روی سایت …
از گفتگو با دوستان شروع کردم که واقعا آگاهی خالصه
چقدر دوستان عاشقانه صحبت میکنند
چقدر زیبا از اتفاقات بزرگی تعریف میکنند که داره به آسونی براشون اتفاق میفته
استاد حتما حرفم رو باور میکنی که داره یه چیزی تو مغزم جابجا میشه …
یه درهای جدیدی
یه ایده های جدیدی رو دارم میبینم که چهار روز پیش نبود …
من هاج و واجم از این اتفاقات …
دیشب بصورت الهامی قسمت سه کشف قوانین رو پلی کردم و تا یک ساعتش رو گوش دادم و فکر کردم
مدام استپ میزدم و فکر میکردم …
سوال تمرینی جلسه ذهنم رو مشغول کرده بود …
خدایا چه گیری هست که خواسته ام تو مرحله فستجیبوا لی گیر کرده ؟؟؟
ترس … جز ترس هیچی به ذهنم نمیرسید
ترس اینکه اگر پولدار بشم ، مردم چی میگن
اگر پولدار بشم ، سقفم بزرگ میشه و برفارو کی جارو کنه …
یعنی استاد جان من حیران این آگاهی و این شناسایی باگهام شدم
از دیشب یک سره دارم مینویسم و مینویسم
باور کنید استاد این حجابها به خاطر این داره از جلو چشمم میره کنار که ورودی هامو با کیفیت تر کردم و کل زمان بیکاری ام رو تو سایت و زندگی در بهشت و سفر به دور امریکام
دیشب وقتی میخواستم بخوابم ، یک قسمت از سریال زندگی در بهشت و پلی کردم که مریم جانم داشت قرمه سبزی درست میکرد و با عشق آموزشش رو میداد
اونجا یک دستگاهی رو نشون داد که مایکی بهش فروخته بود
دستگاهی بود که سبزی ها رو زودترخشک میکرد و مریم جان مدارس امریکا رو تحسین میکرد که از کودکی روی خلق ثروت و اعتماد بنفس کودکان کار میکنند
منم خیلی تحسین کردم و گفتم که چقدر خوبه که بچه ها از کودکی به فکر خلق زندگی و ثروت باشند و این موضوع ذهنم رو مشغول کرد
استاد جانم قسم میخورم که امروز به جایی دعوت شدم که اونجا رو بچه ها اداره میکردند
بچه های 13 ساله به چه زیبایی و با چه کیفیتی …
من حیرانم که جهان چقدر سریع مطابق با ورودی هات ، نشانه ها رو برات میفرسته
یعنی ازین واضح تر مگه میشه ؟
حالا برمیگردم به سفر به دور امریکای امروز …
چقدر من تحسین میکنم فروشگاههای آمریکا رو
واقعا نشان دهنده فراوانی هستند
این همه میوه رنگارنگ …
بلوبری…
پرتغال
حالا بریم لاین گوشت ها … چند بسته گوشت ، برای چند روز …
چقدر زندگی تون ساده شده استاد جانم
یک لحظه اشک و بغض تمام وجودم رو گرفت
انگار دردم آمد از سختی هایی که کشیدم و میتونستم نکشم
چقدر میتونه زندگی زیبا و ساده و خداگونه باشه
چقدر اعتماد بنفس تون رو دوست دارم
زمانی که تو لاین های فروشگاه میچرخین ، بدون اینکه نگاه دیگران روی شما باشه و شما توجهی به اطراف تون داشته باشید ، راحت با لهجه مادری تون بین اون همه امریکایی صحبت میکنین
سبد خرید رو به قسمت صندوق هل میدین و چرخهای سبد نرم و روان و بدون عجله حرکت دارند
درست مثل زندگی خودتون که نرم و سبک و روانه …
حالا بارکد خوان رو روی بارکدهای خریدتون میزنین و اون همه گوشت جذاب و سرخ با شامپو بچه و فویل فقط و فقط میشه 167 دلار
استاد جانم داشتم به زندگی تون فکر میکردم که انقدری که افتاده روی مدار ثروت که نشتی ها و هزینه های اضافه تون از بین رفته …
هزینه آب مصرفی خونتون با پرادایس …
هزینه برق تون با پنل های خورشیدی که رو سقف پرادایس گذاشتید …
اینترنت پرسرعت تون ، برای اپلود فایل ها هم با فروشگاههای زنجیره ای….
شما همون درخت تناوری هستید که ریشه هاش هزاران متر تو خاک حاصلخیزی هست که تا وقتی تو این مسیر هستین هیچ طوفانی نمیتونه خرابش کنه ….
حالا که خرید تموم شد ، سفر رو با یاداوری تجربه بیست سال پیش استاد ادامه میدیم
اگه اطلاعاتم کم باشه ؛ احتمال گمراهیم زیاده
وای چه جمله طلایی گفتین ..
من عزیزی رو میشناسم که از سال 91 با شما و دوره هاتون شروع کرد و از بدترین شرایط امپراتوری عظیمی رو فقط توی پنج سال بنا کرد و میلیاردها تومان پول ساخت و درست زمانی که میخواست بیشتر و بیشتر پرواز کنه با بزرگ ترین تضاد زندگیش روبرو شد …
از دوستانش شنید که فلانی برات طلسم و جادو کرده …
و باورتون میشه استاد با همین جمله و توجه کردن و غرق شدن تو همین جمله ، امپراتوری عظیمش ظرف مدت شش ماه نابود شد و بعد از پنج سال با خاک یکسان شد
فردی که بیزینس فعالی داشت و خونه ها و سفرها و ماشین ها و …. داشت
با باور کردن به همین جمله نابود شد …
چقدر داشتن اگاهی مهمه …
چقدر کنترل کردن ورودی مهمه
من تازه میفهمم منظورتون از سیمان های ذهن چیه …
چقدر خوش خیال بودم که فکر کردم باورهام درست شده
هر چقدر بیشتر کار میکنم ، باگهای بیشتری رو پیدا میکنم و ترسها و شرک هام رو بیشتر میشناسم و قدم های اول رو بهتر برمیدارم
ممنونم استاد
ممنونم مریم جان
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام
بر استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
و دوستان عزیزم
سریال سفر به آمریکا نشان دهنده آزادی زمانی
مکانی ، مالی و روابط عاشقانه است
استاد جان این سریال به دور آمریکا میوه زندگی شما است که با زبان تصاویر نشان می دهید
ریشه این سفر اعراض کردن ، احساس ارزشمندی، تعهد و کنترل ذهن و روی خودتان
کار کردن و تداوم این مسیر زیبا است
در مورد سوال اولی پرسیدید داستان آدم فضایی یک مدت ترند بود ، یک مدت روح و ارواح مد بود ، قشنگ یادم می گفتند بچه بودم داخل خانه قدیمها می گفتند ارواح است فقط قوطی یا پلاستیک جایی گیر کرده بود و صدا از آن در میامد
یکی از بهترین چیزی که در مورد باور سازی در دوره دوازده قدم یاد دادید این آن موضوع یا طرز فکر کمک کننده است یا گمراه کننده است
و چیزی همینجوری باور نکنیم اگر اطلاعاتی در مورد موضوع نداریم بدون دلیل حرفی را باور نکنیم
در قدم اول جلسه هفتم گفتید یک موضوعاتی
حاشیه است روح چیه ، اول مرغ بوده یا تخم بوده این سوالات فقط حاشیه هستند
و ما از اصل دور می کنند
در مورد افراد موفق باور اشتباه می گن مخصوصا در شهر ها کوچک طرف به جایی رسیده تریاک فروخته
یا از راه خلاف به جایی. رسیده است
تنها کاری ما باید انجام بدیم این که افراد موفق را تایید و تحسینشون کنیم و بر روی امکانپذیر بودن آن خواسته تمرکز کنیم
استاد عزیزم عاشقتتتم
به نام نامی خدا
به نام خدای زیبایها
خداوندا، برای این روزِ زیبا و این زندگیِ تازه از تو سپاسگزارم.
مهربانا، برای غذا، از خانه، کاشانه، امنیت، بقا بودن از تو سپاسگزارم.
پروردگارا، برای خلاقیت، آفرینندگی، نوآوری، روزِ تازه، روزی نو از تو سپاسگزارم.
آفریدگارا، برای سلامتیِ تن، توانمندیِ جان، جوانمردیِ دل، دل انگیزیِ حال از تو سپاسگزارم.
الهی، برای عشقِ جهان، جانِ جهان، محبتِ بشری، همزیستانه بی قید و شرط از تو سپاسگزارم.
خدایا، برای تواناییِ شکرگزاری، توانایی سخن گفتن، گفتمان، مکالمه، کلامِ پُر مهر، ذکرِ بودن ونوشتن از تو سپاسگزارم.
سلام وصدسلام براساتید گرانقدرمون وهمه دوستان همسفر درسایت الهی عباسمنش
سفری دیگر روززیبای دیگر آنهم روزادینه ازخواب نازبلند شوی بعداز انجام کارهای شخصی ازجمله دوش گرفتن عالی درکنارهمسرت درحال تماشای قسمت جدید سریال سفربه دورامریکا باشی که ناگهان پسرگلت ،آرمین عزیزت هیجان زده بیاد ورتبه عالییی که درکنکور کسب کرده وهمان لحظه خبرش رسیده بود روبه اطلاعت برسونه واین همزمانی روبه فال نیک میگیرم وباتمام وجودم سپاسگزارخداوند هستم
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
واما فایل زیبای امروز هم مثل فایلهای پیشین پر بوداززیبایی ونکات مثبت
ابتدای فایل منظره های دوطرف جاده اون گلهای آفتابگردون بااون موزیک بی کلام روح نواز بود و عالیییی
سپس وارد والمارت شدیم این فروشگاههای زنجیره ای باکیفیت درآمریکا که باور فراوانی رودرماتقویت میکنه بااون اجناس ومیوه های ترتازه وموادغذایی وخوراکی های خوشمزه وباکیفیت
وکلی تحسین کردم استادعزیزم رو بااون استایل وتیپ زیباشون وخانم شایسته نازنین روکه یک لحظه چشممان به جمالشان روشن شد ومردم خونگرم ونازنین کشورتوحیدی امریکارو
من عاشق خرید ازفروشگاهها به این سبک میباشم واکثرخریدمو ازهایپرمارکتهای زیبا ولوکس ولاکچری انجام میدم وکلی هم لذت میبرم
خدایاشکرت بابت این همه فراوانی، نعمت وزیبایی
خدایا شکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
دربحث اعتقادات، خرافات وباورهای اشتباهمون که دیگه چی بگم وازکجابگم
بدون اینکه قصدتو هین واهانتی به عقاید داشته باشم باید عرض کنم که چقدرازاحساست پاک مردم ازجمله مردم عزیزکشورمون برای نیل به اهدافشون سواستفاده کردن وخواهند کرد
ویکی از ان موارد که بسیاردرکشورمون شایع است
بحث کشف وتولید امام زاده درایران است که اوج این کشفیات دردوران 8سال ریاست جمهوری دولتهای نهم ودهم بود که تعداداما زاده ها درسطح کشوراز7000 به 11000 افزایش پیدا کرد که نتیجه این عمل ناصواب اعتراض برخی ازمقامات ومسئولین وقت بود که خواهان توقف این کارشدند
ویه طنز باحال هم آن سالها بود که میگفتند “اهالی یکی ازروستاهای پرجمعیت و محروم کشور درخواست امام جمعه میکنن وامام جمعه ای معرفی میشه وبعدازحدودیکماه دوباره اهالی همان روستا درخواست امام جمعه میکنن ومسئولین مربوطه میگن که ماهمین یک ماه پیش براتون امام جمعه فرستادیم ونمایندگان اهالی میگن اونو کشتیم امام زاده درست کردیم چون روستامون امام زاده نداشت”خخخخخخخ
درهمین راستا درشهرخودمون اگراشتباه نکنم سال 65یا66 بود که به یکباره امام زاده ای ظهور کردو ماجراازاین قراربود که عده ای رفته بودند چندین دبه وبشکه گلاب درقسمتی ازیک باغ متروکه پسته پخش کرده بودند واین بود سرآغاز کشف امام زاده وخیلی سریع یک چهارپایه بزرگ درست کردن وشد” زری”محل زیارت ومردم نگون بخت هم مراجعه میکردن وهمین بوی گلاب که درآن حوالی پخش شده بود تاییدی بودبرباورکردن این ماجرا ازسوی مردم و متولیان حتی پاراازاین فراتر گذاشته ودرشبهای اول کشف امام زاده تعدادی ادم به نام بیماروافراددارای نقض عضورو ازخودشون می آوردند وبه اصطلاح دخیل می بستند تاشفاه بگیرن وهرشب باهیاهو اعلام میکردند که فلانی شفا گرفته و به سرعت فردمذکوررو ازمحل دورمیکردند خلاصه درکوتاه ترین زمان ممکن و به طورعجیب وباورنکردنی این امام زاده ابتدا درشهرها وسپس درسطح استانهای همجوار و به مرورزمان درسایراستانها فراگیر شد ومردم ازنقاط مختلف کشوربرای زیارت می امدند وهنوز هم پابرجاست هرچند به هیچ وجه آن رونق سالهای اول رونداره و در حال حاضرصرفا برای برگزاری مراسم مذهبی ازآن محل استفاده میشه وخوشبختانه مردم ازجمله نسل جوان دارن به آگاهی بیشتری میرسند.
مورد بعدی چاه مسجدجمکران درقم که قطعا همگان ازنحوه شکل گرفتنش واهدافش اطلاع دارند و نیازبه توضیح بیشرنیست
بماند که این اعتقادات نادرست وباورهای اشتباه تاکنون چه صدمات واسیبهای روحی روانی واقتصادی جبران ناپذیری به مردم وکشور وارد کرده است.
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ .
[پروردگارا!] تنها تو را می پرستیم وتنها از تو کمک می خواهیم.
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ
ما را به راهِ راست هدایت کن.
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ .
راه کسانی که به آنان نعمتِ عطا کردی، نه آنان که مورد خشم تواند و نه راه گمراهان
خدایا شکرت که امروز به من فرصت دادی تا از زندگیام لذت ببرم.
خدایا شکرت که به من و خانوادهام سلامتی دادی.
خدایا شکرت هر روز نعمتهای بیکرانت را وارد زندگیم میکنی و یک نگاه قشنگ بهم میبخشی.
خدایا شکرت که هر لحظه مرا به مسیر درست و راه راست هدایت میکنی.
خدایا شکرت که ایمان و باورم را روز به روز قویتر میکنی.
خدایا شکرت که از جایی که فکرش رو هم نمیکنم به من کمک میکنی.
خدایا شکرت به خاطر قدرت شجاعت و اعتماد به نفسی که دارم.
بدرود تادرودی دیگر
به نام خداوند مهربان
سلام به همه
درود خدابر استاد عزیزم که از ایشون واقع بین انسان من تو زندگیم ندیدم
که تو هر شرایطی دنبال اصل یه ماجرایی هست و خداهم تو این ماجرا هدایتشان میکنه
من میخاستم یه قضیه رو بگم که چند سال پیش توی اینستا گرام داشتم نگاه میکردم یه خانومی داشت یه چیزی رو میگفت بدون اینکه یه مقدار اطلاعات کافی داشته باشه یه جنگنده رو که توی ارتفاع داشت پرواز میکرد که از پشت اون جنگنده یه خط سفید در امتداد اون به وجود می آمد بود این خانم خیلی جدی داشت میگفت که ببینید اینا ( منظورش دولت ایران بود) دارن تو هوا چیزی میزنن که مردم را مریض کنن
بعد پیش خودم گفتم بنده خدا تو که هیچی در رابطه با این اتفاق نمیدونی مگه مجبورت کردن اطلاعات غلط میدی
هنگامی که هواپیما در ارتفاعاتی کمتر از هشت هزار متر پرواز می کند، به جز خود جسم هواپیما هیچ گونه اثری از نوار سفید رنگ ممتد در امتداد آن وجود ندارد. اما پس از گذر از ارتفاعات 8 هزار متر به بالاتر یک خط ممتد سفید در دنباله هواپیما ایجاد می شود. علت این پدیده این است که در ارتفاعات بالاتر دمای هوا به شدت کاهش میابد و به منفی 40 درجه سانتی می رسد و از این رو هنگامی که بنزین در هواپیما می سوزد سبب ایجاد مقدار زیادی بخار آب و همینطور ذرات دوده می شود. این ذرات در ارتفاعات بالاتر از 8 هزار متر در اثر برخورد با هوای سرد تبدیل به بلورهای کریستال بسیار ریزی می شوند. و علت به وجود آمدن خط سفید رنگی در امتداد هواپیماهای در حال پرواز در آسمان هست.
و این بود ماجرای این خط سفید پشت هواپیما
یاحق
به نام یگانه فرمانروای هستی
سلام و درود بر استاد عباسمنش گرانقدر؛ مریم بانو و همه عزیزانم
سفر به دور آمریکا- قسمت 5
دیشب که فایل این جلسه رو سایت اومد و نگاه کردم یاد جمله استاد در جلسات قبل سفرنامه افتادم که سفر یعنی بیرون آمدن از قالب های همیشگی! حالا چی شد که یاد این جمله افتادم؟ دلیلش این بود که انتظار اینو نداشتم که فایل سفرنامه در این ساعت رو سایت بیاد! و با خودم گفتم واقعآ همینه! نمونه واقعی عمل استاد به حرفهاش همین بارگذاری فایل در این ساعته که میدونم خیلی ها انتظارش رو نداشتن.
بریم نگاهمون رو بسپاریم به لنز دوربین و کوله بارمون رو ببندیم برای ادامه سفر و تجربه زیبایی ها؛ نعمت ها؛ ثروت ها و فراوانی ها
از میان دشتهای وسیع و حاصل خیز که با آبیاری قطره ای دارند آبیاری میشن و برایم تداعی کننده وفور نعمت و محصول در این کشور ثروتمند است عبور می کنیم و به خودم یادآوری میکنم که بی سبب نیست که این کشور یکی از قطب های تامین محصولات کشاورزی در جهان است.
وارد فروشگاه والمارت می شویم که تجربه خرید از آنرا در سفرنامه قبلی هم تجربه کرده بودیم. وقتی به زاویه ای از تصویر دوربین که وسعت بیشتری از این فروشگاه رو به تصویر میکشه دقت میکنم می بینم واقعآ این مکان اصلا شباهتی به فروشگاه نداره! و برایم کارخانه های عظیم و بزررگ صنعتی تداعی می شود. برایم این سوال پیش اومد که دمای این سالن های عظیم رو چگونه تامین و تنظیم می کنند که محصولاتشون همیشه در بهترین شرایط به مشتری عرضه بشه؟ ضمن اینکه همین بزرگی و عظمت این فروشگاه کلی باورهای ثروت و فراوانی رو در ما تقویت میکنه.
نکته جالب دیگه که برای اولین باره دارم میبینم، مدیریت هوشمند این فروشگاه با کمترین نیروی انسانی است! هر مشتری خودش نیازهایش را پیدا می کند، میوه مد نظرش را سوا می کند و گوشت مد نظرش را در سبدش می گذارد و خودش با در صندوق های متعدد هوشمندی که تعبیه شده به راحتی و در کمترین زمان انتظار ممکن ( در واقع هیچ کسی تو صف هیچ جایی نبود!) وسایلش را توسط بارکد خوان فاکتور می کند و حساب می کند و رسید دریافت می کند و خود خریدار هم وسایل خریداری شده اش را بسته بندی و تحویل می گیرد و فروشگاه رو ترک می کند و این واقعآ جالب و هوشمندانه بود برام.آفرین به این خلاقیت که هر کاری رو میشه برای مشتری ساده و راحتتر و لذت بخش تر کرد.
در واقع معنای عملی این جمله معروف ما ایرانیها رو من در این تصاویر دریافت و احساس و لمس کردم که آقا مغازه خودته!
دیدن این گوشت های لخم هم منو یاد قانون سلامتی انداخت که بی نظیر و شگفت انگیزه! داشتم با خودم فکر می کردم اگر یکسال پیش بهم میگفتن آیا حاضری یکسال هیچ غذایی بغیر از گوشت نخوری؟ قطعا با تردید و ناباوری به این سوال پاسخ می دادم و تصورم این بود اگه حتی چند روز پشت سر هم کسی گوشت بخوره یا حالش بهم میخوره و مریض میشه یا اسم گوشت جلوش بیاری بالا میاره ولی الان که به 10 ماه گذشته ام نگاه میکنم میبینم نه تنها لذت گوشت خوردن برای من هر روز تازگی داره بلکه اگه چیز دیگه ای غیر از گوشت بخوام بخورم بالا میارم!
حالا که حرفا به قانون سلامتی کشید بد نیست اینم بگم در مسافرت هفته گذشتم به تهران به مدت 64 ساعت فستینگ بودم و کلی هم پیاده روی کردم با انرژی بالا و وقتی برگشتم خونه یک وعده مثل همیشه آب قلم و گوشت مصرف کردم که تمرین و پاکسازی خوبی برای بدنم بود و احساس کردم 2 کیلو لاغر تر شدم. تجربه خوردن بلوبری تا حالا نداشتم و وقتی از اینترنت سرچ کردم دیدم قیمت هر کیلوش در ایران نزدیک یک میلیون تومن است ولی فعلا موجود نداشتند.و این فایل سبب شد خواسته تجربه آن در من ایحاد بشه و ان شااله در زمان و مکان مناسب هدایت خواهم شده به تجربه کردنش!
دیدن این زمینهای مدور همواره برای من جالب و سوال برانگیز بود. نمونه این تصویر رو ماه گذشته در پروازی که به سمت مشهد داشتم تجربه کردم و الان جواب سوالم رو با توضیحات شما گرفتم و برایم خیلی جالب بود اینم از برکات سفر و سفرنامه!
استاد راجع به این نکته نتیجه گیری های غلط ناشی از نداشتن اطلاعات کافی منو یاد یه اصلی در مردم کشورمون انداخت که الان برام عجیبه ولی قبلآ خودمم اینجور فکر می کردم و آنهم توهم و بدبینی در هر زمینه ای است! به عینه دارم میبینم که عامه مردم حتی افراد تحصیلکرده در خصوص علت هر اتفاق و ماجرایی دقیقآ دورترین احتمال و بدبینانه ترین احتمال رو علت پشت پرده یا علت اصلی اتفاقات و حوادث تلقی می کنند! در حالی که واقعآ بارها و بارها برایم ثابت شده و الان باور دارم که مسائل به هیچ وجه پیچیده و عحیب نیستند و ساده ترین و منطقی ترین دلیل همواره علت اصلی و واقعی اتفاقات است و اصلا هیچ چیز عجیب و غریب و پیچیده ای وجود نداره ولی ذهن عامه با گره زدن آن به اتفاقات عجیب و غریب و فوق سری دوست داره خودشون رو تسلیم سرنوشت و اتفاقات جلوه بدن و با دامن زدن به چنین شایعاتی از لحاظ ذهنی لذت ببرند!!!
در کشور استان ما هم جاهایی هست به علت همین مساله مشهور شدن به خانه ارواح یا میگن فلان ملک جن داره یا فلان منطقه هر کی بره بیوه میشه و از این نمونه تا دلتون بخواد میشه پیدا کرد. یا حق
بنام الله یکتا
سلام به اسداله عزیز
چقدر خوبه که با خواندن کامنت دوستان متوجه میشم بقیه چه نکات مثبتی از فایل مشابه تو دیدگاهشون اشاره کردند میشه تکرار وتکرار وجدا از آن برا من شخصا فکر میکنم انشا ونگارشم خوب میشه یعنی یاد میگیرم که چطوری بنویسم چون بعضی اوقات وقتی بر میگردم خودم دیدگاهم را میخونم میبینم بعضی کلمات تو ذهنم جا مونده وآنها رو ننوشتم خخخخ
هر نکته که گفتم در وصف آن شمایل
هرکو شنید گفتا لله در قائل
تحصیل عشق ورندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسب این فضائل
حلاج بر سردار این نکته خوش سراید
از شافعی نپرسند امثال این مسائل
گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم
گفت آن زمان که نبود جان در میان حائل …
یاحق
سلام و درود برفهیمه عزیز
فهیمه به چه نکته خوبی اشاره کردی؟! اتفاقآ یکی از ویژه گی های سفرنامه همین است که هر کسی یه موردی براش بولد میشه یا بر اساس تجربه ها یی که داشته به موضوع از آن دریچه نگاه میکنه. تفاوت نگاه ها به یک موضوع یکسان از زیبائی های دیگر سفرنامه است.همه اینها سبب میشه به زیبائی ها از جهات مختلف توجه بشه و این به ما کمک میکنه تا ورودی های ذهنمان را تقویت کنیم و در نتیجه خروجی بهتری بصورت اتفاقات ، زیبائی ها، نعمت ها و ثروت ها داشته باشیم.
ممنونم بابت شعر قشنگتون، با اینکه شعر خیلی دوست دارم ولی اشعار زیادی حفظ نیستم ولی شعر زیر که قسمتت شده را تقدیمت میکنم باشد که مقبول افتد. عکس قشنگ جدید پروفایلتونم مبارکتون باشه و براتون دلی شاد و لبی خندان آرزو میکنم فهیمه جان. یا حق
در کتاب چار فصل زندگی
صفحه ها پشت سرِ هم می روند
هر یک از این صفحه ها، یک لحظه اند
لحظه ها با شادی و غم می روند…
گریه، دل را آبیاری می کند
خنده، یعنی این که دل ها زنده است …
زندگی، ترکیب شادی با غم است
دوست می دارم من این پیوند را
گر چه می گویند: شادی بهتر است
دوست دارم گریه با لبخند را
“قیصر امین پور”
سلام آقا اسداللهِ عزیز.
سلام به همه ی عزیزان.
بسیار تحسینتون میکنم برای فستینگِ 64 ساعته و پیاده روی و فعالیت تون.
بسیار بسیار تحسین برانگیز هستین.
دارم یاد میگیرم کم کم چه در مورد خودم چه دیگران تحسین رو سریع واردِ عمل کنم، کارهایی که ارزشمندن رو سریع به زبون بیارم، فکر نکنم اینکه چیزی نیست، اینکه کاری نداره، همه همینطورن و … چون این افکار از ناسپاسی میاد.
تو به موضوعی چک و لقدِ بزرگی خوردم از این تله، و آگاهانه دارم تلاش میکنم برگردم تو مسیرِ سرسبز و خنک و آسان.
از توجهتون به نکات زیبا و مثبت این فایل هم بسیار ممنونم.
یادآوری شدن نکات مثبت فایلها تو هر کامنت باعث میشن توجه به زیبایی ها دائم تکرار شه تو ذهنمون، که خیلی برامون لازم و مفیده.
سیستم اسکن کردن کالاها توسط خودِ مشتری، برای من هیجان انگیزه، چون علاوه بر سرعتی که کارم انجام میشه و منتظر نمیشم و تو صف نمی مونم، این پیام مهم رو بهم میده که خودم توانمندم و دارم کار خودمو انجام میدم.
عملا این فرهنگ سازیِ آمریکا باعث افزایش اعتماد به نفسِ مردم میشه.
من شدیدا استقبال میکنم و لذت میبرم از این سیستم.
از مطرح کردن میوه ی بلوبری هم به باور ثروت و فراوانی رسیدم و برام جالبه.
ممنونم که این ردپای زیبا رو از خودتون به جا گذاشتین.
بهترین ها برای همه مون.
در پناهِ رب العالمینِ عزیز دلم باشیم همگی.
خدایا شکرت برای این سایت و استاد جان و همه ی نازنین های سایت.
سلام و درود بر سمانه عزیز
کامنتم رو با این جمله شما آغاز میکنم که خیلی برایم جالب بود. …دارم یاد میگیرم کم کم چه در مورد خودم چه دیگران تحسین رو سریع واردِ عمل کنم، کارهایی که ارزشمندن رو سریع به زبون بیارم، فکر نکنم اینکه چیزی نیست، اینکه کاری نداره، همه همینطورن و …
منم لازمه تحسینتون کنم بابت این تمرین بسیار موثری که برای خودتون در نظر گرفتین. آفرین به شما که قانون رو خوب درک کردید و دارید عمل می کنید. انجام آگاهانه همین تمرین سبب میشه این رفتار جزئی از شخصیت شما شود و در وجودتان نهادینه بشه دیدن نکات مثبت و تحسین نکات مثبت. مگر چکیده تمام آموزه ها و قوانین چیزی بغیر از این است! وقتی چنین ورودی نابی رو در خودتون دارید تقویت می کنید مطمئن باشید خروجی نابتری رو دریافت خواهید کرد و به عینه خواهید دید که روز به روز حالتون بهتره، روز به روز با خودتون بیشتر در صلحید، روز به روز اتفاقات زندگیتون بهتر و بهتر میشه و کیفیت خودتون و زندگیتون دائمآ در مسیر رشد و پیشرفت خواهد بود.
بازم میگم آفرین به شما بابت تشخیص اصل از فرع و اینکه اینقدر خوب دارید روی خوتون کار می کنید. بهترینها نصیبتون بشه دوست عزیز.یا حق
سلام به دوست عزیزم.
امیدوارم حال دلت عالی عالی باشه و در بهترین زمان این نقطه ی آبی رو دریافت کنی. در مورد فروشگاه والمارت نوشته بودی و اداره ی هوشمندش، خدای درونم بهم گفت یکم توضیح بیشتری بدم منم گفتم چشم، اونم رأس ساعت 3:33 عصر. همونطور که خودتم گفتی تو سفرهای قبلی مریم جان و استاد فروشگاههای اینچنینی رو نشون داده بودن ولی گفتن چندتا نکته خالی از لطف نیست،
– یکی اینکه فروشگاههای والمارت یکی از بزرگترین فروشگاههای زنجیره ای تو امریکا و کانادا هستن. یعنی شما تو شهرای خیلی خیلی کوچیکم بری احتمالا یه والمارت دارن
– البته همشون به این بزرگی و شیک و پیکی نیستن ولی بدون استثناء هرآنچه یه خانواده نیاز داشته باشه از همین یه فروشگاه قابل تأمینه. یعنی بجز قسمت میوه و سبزی و گوشت و اقلام سوپرمارکتی، از لباس بچه و بزرگسال و لوازم خونه ( که البته چیزای بزرگترش بصورت آنلاین هست فقط) و نمی دونم وسایل تک و کامپیوتر و گوشی و … دیگه وسایل مدرسه اسباب بازی، وسایل باغبانی، کاردستی خیاطی و … همه چی توش هست. این نکته رو هم بگم که والمارت اکثرا برای قشر معمولی جامعه هست و از هرچیزی که داره قیمت پایینتر که عموم مردم بتونن بخرن رو هم داره. مثلا فروشگاههای مشابهی هستن که میوه و سبزیجاتشون کیفیت بالاتری داره و قیمت هم بالاتره خب اینجاها افراد با درامد بالاتر فقط می رن.
– مورد دیگه این که تقریبا تمام فروشگاههای اینجا به همین شکل بزرگ و تر و تمیز هستن و قسمت self checkout دارن. این قضیه اعتماد به مشتری یکی از اون مواردی هست که از همون بدو ورود به این کشور خیلی یه نظر آدم میاد. نه فقط اعتماد به مشتری، کلا اعتماد به همدیگه وقتی تو یه اداره یا بانک می ری یا دانشگاه، همه جا این اعتماد یه اصل پذیرفته شده س. و ماهایی که از جایی میایم که همیشه باید ثابت کنی داری راست میگی اولش یکم تعجب می کنیم :))
– نکته ی دیگه اینکه هم والمارت و هم فروشگاه های دیگه بخصوص از زمان پندمیک این سلف چک آوت رو بیشتر کردن و بعد الان که می ریم فروشگاه شاید از 20-30 تا صندوق که کسی باید پاش وایسه فقط 2-3 تاش چراغش روشنه و مسؤول داره که اگر کسی نمی خواست خودش اسکن کنه می ره اونجا. یادمه تا چندسال پیش وقتی والمارت می رفتیم بخصوص اگه تو ویکند بود چه صفهای طولانیی می شد با اینکه اون تعداد صندوق بود.
– نکته آخر اینکه شما ازینم راحتتر می تونی اقلام خریدت رو آنلاین بخری و یا بری پیک آپ کنی و یا با هزینه ی کمی دلیوری دارن میارن دم خونه.
خلاصه که بله دوست عزیز دنیا در حال پیشرفت و گسترشه حتی شیوع یه بیماری هم باعث پیشرفت های زیادی میشه که نتیجه ش آسان تر شدن کارهاست.
در آخر هم یه آفرین حسابی برای قانون سلامتی و 10 ماه سالم تر شدن و جوان تر شدن…
در پناه الله مهربان شاد و سلامت باشی.
سلام و درود سمیه عزیز
سمیه جان پیامی که اینقدر حاوی انرژی مثبت باشه قطعا در زمان و مکان مناسب دریافت خواهد شد و چه زمانی بهتر از اول صبح و شروع روز! دیدن پیام شما عزیز احساس خوب منو بهتر و بهتر کرد و روز منو برای شروع یک روز خوب ساخت!
ممنونم که وقت گذاشتین و آگاهی های بیشتری رو در مورد فروشگاه های عظیم و زنجیره ای والمارت در اختیارم گذاشتی و لذت بردم از این غول فروشگاهی که چقدر متعهدانه مایحتاج مردم را به بهترین نحو تامین و با قیمتی پائینتر در اختیار مصرف کننده قرار می دهند. واقعا این مدیریت قابل تحسین است. این استانداردهای بالا قابل تحسین است. این مدیریت واحد قابل تحسین است و این آسان کردن مردم برای آسانی ها تحسین برانگیز و قابل تقدیر است. و چقدر باور فراوانی و ثروت و مشتری را می تواند در ما تقویت کند. ممنونم که با کامنتتون سبب شدین یکبار دیگر این باورها را با خودم مرور کنم و ببینم. در پناه خداوند شاد و سعادتمند و ثروتمند باشید سمیه عزیز. یا حق
به نام خدای قشنگم
سلام اسداله عزیز
یه چیزی بگم..من خیلی خوشحال شدم ازینکه نوشته بودی 64 ساعت فستینگ بودی…
واینم اقرار میکنم که کلی حسودیم شد!!!!
چرا؟؟
بذار اصل مطلب رو بگم
من اضافه داشم ولی خیلی خیلی کم
قانون سلامتی رو که تهیه کردم به جان خودم اولش تا چندین ماه عالی بودم و رعایت میکردم
اسداله جان بعد ازمدتی یه کوچولو تقلب کردم وشد عادت
)متاسفانه)
اینم مثل یه سری از اصلهای زندگیم که میدونم نباید انجام بدم ولی یه جاهایی کوتاهی میکنم…تا این موضوع در من ریشه داره همین روال ادامه داره
خیلی خیلی از مسایل رو بنیادین ریشه کن کردم
پس این هم میشه ..چرا نشه ؟
اسداله عزیز وقتی کامنتت رو خوندم تلنگری خوردم
که شهلا دیگه بس…
از همین امروز عذر وبهانه تمام…
باید از نو ساخت…
در پناه حق باشی دوست خوبم
سلام و درووود شهلای عزیز
نمی دونم این پیام تازه رسیده برام یا قبلا اومده و الان من دیدمش! به هر حال به زمانبندی خداوند باید ایمان داشت و قطعا الان که جواب میدم بهترین زمان پاسخ به کامنتت است شهلاجان!
اول بگم همین که وارد این دوره شدید یعنی 3 بر صفر از خانم های دیگه جلویی! چرا اینو میگم؟ چون خانمها خیلی بیشتر از آقایون زیبایی ظاهر براشون اهمیت داره و به نظر دیگران اهمیت میدن به همین دلیل وقتی یکم لاغر بش یا صورتشون لاغر بشه، زیبایی خودشون رو به نگاه دیگران گره می زنند و اسیر نجواها میشن.پس خودتو تحسین کن که وارد این دوره شدی. حداقل خوبی که داره اینه که شهلا میدونه تغذیه سالم چیه؟ میدونه بدنش به چی سازگاره به چی نیست! میدونه چه چیزی بخوره چه چیزی نخوره! و این دستاورد کمی نیست!
اگه برگردی به روزای اول دوره می بینی چقدر سوال بود برات ولی وقتی ادامه میدی دیگه دستت میاد همه چیز، دیگه میفهمی بدنت به چه میوه ای واکنش نشون میده به چی نمیده یا همین لاغری، شما اراده کنین دو روزه ( دو روز واقعی نه دو روز مثالی خخخ) میتونید وزنتون رو بیارید پائین دیگه دغدغه و استرس ندارین چون راهشو میدونید. یا اگه زیاد لاغر شدین و دوست دارین وزنتون یکم متعادل بشه یا توپر تر بشین میدونین اضافه کنید چربی و وعده های غذائیتون رو و کلا همه چیز دست خودتونه، من با همین فستینگ راحت دو سه کیلو کم کردم چون پیاده روی هم زیاد کردم، حالا کم کم چربی اضافه میکنم و یکی دو هفته ای دوباره وزن دلخواهم میرسم، یا وقتی میخوام صورتم پر بشه در مدت یه هفته مصرف تخمه خام زیاد میکنم میبینم قشنگ صورتم بدون اضافه کردن وزنم درس میشه لذا این حسودی نه تنها بد نیست خیلی ام خوبه (استیکر چشمک خخخ) باعث میشه یکم اهرم رنجت فعال تر بشه
و وقتی بدونی انرژی ات با چیت کردن میاد پائین عطاشو به لقایش می بخشی.
یاد حرف مربی بدنسازیم افتادم که میگفت بعد از یه مدتی که تمرین میکنی بیس بدنت ساخته میشه اونوقت حتی اگه هفته تی یه جلسه هم تمرین کنی باز بدنت رو فرم میمونه و میگفت بدن تو الان به اون سطح رسیده . میخوام بگم بدن شما هم به اون سطح رسیده و هر وقت اراده کنی میتونی تنظیماتش رو کنترل کنی.امیدوارم مفید باشه برات و بهترینها نصیبت بشه دوست عزیز.یا حق
سلااااام یه سلااااام پر انرژی
واااای آقا اسدالله با سکوت و اعماق قلبم براتون کللللی آرزوی خوب کردم چقدر این کامنت شما عالی بود دست مریزاد مرسی که همیشه عالی مینویسید ،مرسی که بهترین دست خدایین ،مرسی که به ندای قلبتون لبیک میگین و مینویسین….
از روشنی و نوری که در قلبم همین لحظه هست براتون آرزومندم برادر بزرگوارم…
منم از 18 دی 403 با فایلهای رایگان و سفرنامه های استاد زندگی به سبک قانون سلامتی رو شروع کردم و خیلی از تضادهام به لطف الله مهربان حل شده با اینکه از لحاظ مالی فعلا در مسیر دریافت دوره قرار نگرفتم اما کلللی چیزا دستگیرم شده و واقعا روزانه کلی دعای خیر میکنم در حق بهترین استاد تمام زمانها(استاد عباسمنش)
استاد جانم خیر کثیر دنیا و آخرت رو ببینید که رفتین تحقیق کردین عمل کردین نتیجه گرفتین و حالا من آرزو اومدم فقط با فایلهای رایگان شما از وزن 93رسیدم یه 75
و کلی انرژی دارم خدا روشکر دیگه زود خسته نمیشم ،سایزمم خوب خوب داره کم میشه،حتی اینم فهمیدم که که کنترل ذهن مستقیم با سلامتی در ارتباطه…
و خب الان هم یه سری تضاد کم دارم که سعی میکنم با آرامش برم جلو و همین کامنت شما باز برام روشن کننده مسیر بود و وااااای من چقدر تحسین کردم فست 64 ساعته شما رو و ایستاده براتون کف مرتب میزنم
ماشاالله به شما شیرخدا
آقا اسدالله فقط میدونین من دونبال یه جواب کوتاه و قاطع در برابر افرادی که وقتی میبیننم و بهم میگن واییییییییییی چرا صورتت اینقدر لاغر شده یا اینکه به خودت برس بابا تموم میشی در حالیکه من هنوز 13 کیلو اضافه وزن دارم هر چند واقعا به لطف خدا و کار توی سایت و دوره احساس لیاقت واقعا برام مهم نیست اما چون فردی که میپرسه دونبال پاسخه خب و عجیبه یه باور که عموم مردم تبریز دارن اونم اینکه اونیکه لاغره یعنی زندگیش جهمنه خخخخ ولی من میدونم این درست نیست اونا نمیدونن مثلا من آرزو چقدر حالم با خودم خوبه چقدر با خودم در صلحن به خداوندی خدا قسم از وقتی که این سبک رو شروع از زمین و زمان برکت به زندگیم جاری شده …الحمدالله رب العالمین
هی بهش فکر میکنما چون داریم به عید هم نزدیک میشیم فقط نمیدونم در جواب افراد چی بگم؟
دوست صمیمیم هی بهم میگه صورتت ریخته تو رو خدا به خودت برس به خدا من میمونم و یه قلب که فقط قهقهه میزنه و همش میخوام حرف عوض کنم
و دوست ندارم یکی نظر بده
ازتون راهنمایی میخوام که چی بگم در جواب همچین افرادی یا مثلا میریم جایی خب من دوست ندارم میوه یا شیرینی یا هرچیه دیگه به جز چای تلخ بخورم،شما که تجربه دارین راهنماییم کنید چه کنم دست از سرم بردارن خخخخ؟؟؟
امیدوارم خدای مهربان عشق تمام هستی من رو به آسونی در مدار دریافت دوره قانون سلامتی قرار بده تا یه سری ابهاماتم رفع بشه انشاالله
در پناه نور آسمونها و زمین میسپارمتون
دعا میکنم آسون بشید برای آسونیا
آرامش سهم قلب مهربونتون
بازم میگم کامنت شما نوری رو روانه قلبم کرد که بی سابقه بود
سلام و درود خداوند بر آرزوی عزیز
ممنونم از لطف و مهرتان دوست عزیز. بهتون تبریک میگم بابت نتایج خیلی
خوبی که گرفتید و تحسینتون میکنم بابت جدیت و تلاشتون در این مسیر زیبا.
خوشحالم از اینکه با دوست دیگری از دیار تبریز زیبا و آذربایجان بزرگ آشنا میشم
تبریز همواره برای من یاد آور دوستان خوبی بوده که داشتم و دارم و شما یاد آنها
رو در من زنده کردید.سپاسگزارم
از همزمانی این کامنت شما با این قسمت از سریال سفر به دور آمریکا همینقدر
بگم که در حال تدارک سفر هستم و تا ساعات دیگه با لطف و یاری خداوند سفرم
رو شروع میکنم.
راجع به نظر دیگران در مورد قانون سلامتی و لاغری صورت خدمتتون عرض کنم
که اولا این تفکر که لاغری چیز خوبی نیست یا لاغری نشان از مریضی است در
بین تمام ما ایرانی ها ریشه دارد و فقط مختص شما یا منطقه خاصی نیست.
پشنهادم به شما اینست که دیگران رو همانطور که هستند بپذیرید!
تفاوت آدمها با همدیگر چه از لحاظ ظاهری و چه از لحاظ افکار و باورها را قبول
کنید و هرگز در این خصوص مقاومتی از خودتان نشان ندهید و اصلا سعی نکنید
که دیگران را قانع کنید که راه شما درسته و اونها آگاهی ندارند یا اشتباه می کنند.
سعی کنید در این گونه مواقع از فضای جدی دوری کنید و با مخاطبتون از در فان
و شوخی وارد بشید و چیزی بگید که طرف رو از اون فضا دور کنید. اینطور راحتتر
بدون اینکه خودش متوجه شود از اون فضا خارج میشید و گفتگو جنبه فان
میگیره و به سمت دیگه ای هدایت میشه. امیدوارم براتون مفید باشه. براتون در
این مسیر زیبا بهترینها رو آرزو میکنم دوست عزیز. یا حق
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه دوستان عزیز و به نام تنها فرمانروای قدرتمند جهان
در مورد این فایل بگم همیشه فایل هایی از استاد که فروشگاه های بزرگ رو فیلم میگیرن دوس داشتم و با لذت بارها نگاه میکردم. خودمم از این سبک خرید خیلی خوشم میاد که با سبد تو کل فروشگاه بچرخی و احتیاجاتتو برداری به نظر من مث تفریح میمونه. حالا اگه فروشگاه ها تو امریکا باشه دیگه خیلی عالیه و لذت بخش تر، چون بسیار جنسشون جوره و بسیار تمیز و دسته بندی شده و سایز بندی مختلف شده و ارگانیک بودن محصولات. بارها ما به فروشگاه های بزرگ شهرمون رفتیم ولی اون جنس خاص که مدنظر مون بود پیدا نمیکردیم. یا همه اونچه که میخاستیم یک جا نبود و باز مجبور میشدیم بریم مارکت های دیگه و بگردیم.
وقتی دیدم استاد گوشت خرید گفتم اخ جون که الان توی دستگاه Ninja جدید شون میپزن و میبینم. اخه من خودم این جوری ام که تا یه چیزی میخرم سریع دوس دارم استفاده اش کنم. این نشون میده چقد هم حس و هم راه شدیم با فایل های سفر نامه, خداروشکر. ولی واقعا اون قسمت هایی که مریم جون اشپزی میکنن رو خیلی دوس دارم و با ذوق بارها میبینم و لذت میبرم چه اون زمان که عادی اشپزی میکردن و چه الان که با دوره سلامتی اشپزی میکنن. چه اون زمان که ترشی تخم مرغ درس کردن. من از امکانات و از مهارت و ارامش و راحت و سریع اشپزی کردن مریم جون لذت میبرم.
من دوره سلامتی رو ندارم ولی تا حدود زیادی از محتوای دوره به واسطه برادرم که با دوره سلامتی حسابی وزن کم کردن مطلع هستم. گاهی اوقات که دو بار در روز غذا میپزم و اشپزی ام طولانی میشه با خودم میگم اگه وارد دوره سلامتی بشیم چقدر زمان اضافه میارم برا کار کردن روی سایت و دوره و علایق شخصی مون.
و در مورد صحبت های استاد، ما موارد مختلف رو باور میکنیم بدون اگاهی و مطمعن شدن و صرف شنیدن از بقیه. و چون باور کردیم واقعا تو زندگی مون تجلی پیدا میکنه. مثل باور چشم زخم و اینکه دیگران بتونن به ادم اسیب بزنن.
سال ها این باور با ما بود و چه اذیت ها که نشدیم. و چه کارها که نکردیم. الانم هست ولی خیلی کمتر شده. اینو وقتی توی شرایط سخت و گنگ قرار میگیرم میفهمم ذهنم منو میکشونه سمت این باور. میگم کم شده چون خیلی اقدامات و کارهای قبل رو انجام دیگه نمیدم مث اسپند دود کردن . ولی خیلی جای کار داره هنوز. واین نشونه اینه که باورهایی که از بچگی تو ذهن ما ساخته شده به یک باره محو نمیشه و زمان میبره. دیشب اخرشبی و امروز صب که بیدارشدم حس و حالم خیلی خوب بود. و اومدم نشانه امروز رو دیدم در مورد موضوعی بود که دیشب داشتم در موردش با همسرم حرف میزدم. (تربیت بچه) من الان قدم 3ام جلسه اول و اونجا استاد در مورد پاشنه اشیل خودشون که اون زمان پسرشون مایک بوده گفتن و ما هم داشتیم بررسی میکردیم اون موضوع رو در مورد دختر6ساله ام و رفتارهای این روزاش.
حالا نشانه چی بود پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 3. و دیدگاه بینظیر یزدان عزیز که ضمیمه اش بود. اینا رو نشونه های زیبایی می بینم که دارم هدایت میشم و مسیر درسته. تو این سال های بودن با استاد بوده این همزمانی ها ولی کم. و اما این روزا همش دارم میبینم و تایید میکنم. این به خاطر جدی بودنه و تعهده. این روزا میبینم برا نوشتن شکر گذاری ها لازم نیس مث قبل زور بزنم و خودش میاد و مینویسم من چقد نگاهم بهتر شده به همه چی حتی همین الان از تندتند راه رفتن دخترم لذت میبرم و خیلی چیزای دیگه که قبلا هم بود ولی اینجوری حسش نمیکردم. دارم فک میکنم به حس و حال خوب دیشب و امروز. بدون شک وقتی حس کنیم داریم نیم پله به قول رزا عزیز رشد میکنیم و داریم هدایت میشیم و سوالی که از فرمانروای جهان پرسیدیم بهمون گفته شده به طریقی، از همین نتایج کوچک و ریز حس فوق العاده و عالی بهمون دست میده.
خداروشکر به خاطر وجود این سایت الهی.
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز
سلام به همه همسفران عزیزم
خدایا ازت سپاسگزارم که لایق دیدن این زیبایی ها و دریافت این آگاهی های ارزشمند هستم
چقدر زندگی کردن به سبک قانون سلامتی سفر رو برامون لذت بخش تر و آسان تر کرده
وقتی از خدا درخواست کنیم خدایا ما رو آسان کن برای آسانی ها
هدایت میشی به راههایی که زندگی برات راحت تر و آسان تر میشه
استاد قبلا شما وقتی میرفتین فروشگاه چندین و چند تا سبد پر میکردین از مواد غذایی
حالا این همه خرید خودش چقدر تایم میبرد که یکی یکی اونا رو تو سیستم وارد کنی و حساب کنی
چقدر تایم و انرژی باید میزاشتین که وسایل و ببرین تو ماشین بزارین و کلی از فضای ماشین رو همین خریدها اشغال میکرد
حالا پختن این مواد غذایی هم که بماند چقدر زمان آدم رو میگیره
ولی با خوردن یه غذای ساده میتونی از تایمی که داری برای لذت بردن بیشتر استفاده کنی
تازه سرحال و پر انرژی تر از گذشته
و به نظر من زندگی به سبک قانون سلامتی خیلی هزینه ها رو میاره پایین چون خیلی چیزا از سبد غذایی حذف میشه و دیگه نیازی نداریم که اونا رو بخریم
و هزینه های دارو و درمان از زندگی آدم حذف میشه
استاد جان یه نکته ای که این فایل برام داشت و خودتون هم قبلا بهش اشاره کرده بودین این بود که
وقتی آدم حق انتخاب داشته باشه و همونطور که خودش دوست داره زندگی میکنه این یعنی خوشبختی
مثلا الان اگه شما بخواین میتونین کل فروشگاه رو بخرین
هرچند تا باکس نوشابه بخواین هر چقدر میوه بخواین هر چی هر چیزی که دلتون بخواد میتونین بخرین یعنی پولش و دارین
ولی
شما انتخاب میکنید که چه چیزی رو میخواین
یه موقع هست آدم میره تو فروشگاه و دلش میخواد یه عالمه خوراکی های رنگارنگ بخره ولی پولش و نداره و احساس بدبختی میکنه
یه موقع هم یه نفر مثل شما میره تو فروشگاه و هرچی دلش بخواد و میتونه بخره یعنی مشکل پول نیست ولی خودش داره انتخاب میکنه که چی و میخواد نه اینکه از سر اجبار و ناچاری خرید نکنه
مثلا تو دوره سلامتی آدم چند روز غذا نمیخوره و خوشحاله و از این غذا نخوردن احساس رضایت داره
این احساس خیلی فرق میکنه با زمانی که پول نداشته باشی و مجبوری که غذا نخوری
و این حق انتخاب به آدم احساس رضایت و خوشبختی میده
و راجب این موضوع که استاد گفتن هر چیزی رو و حر حرفی رو کورکورانه نپذیریم
من چقدر تو زندگیم ضرر کردم از اینکه در مورد سبک تغذیه ام حرفهای دیگران رو کورکورانه پذیرفتم
بدون اینکه از پزشک تغذیه بخوام که برام دلیل و مدرک بیاره که چرا باید این مواد غذایی رو بخورم
هرچی گفت رو انجام دادم و نتیجه برعکس میشد
من کلا خیلی لاغر بودم و خیلی دوست داشتم بدنم عضلانی بشه وزنم نرمال بشه کلی پزشک تغذیه رفتم باشگاه بدنسازی میرفتم و از مربی برنامه تغذیه ای میگرفتم
ولی نتیجه برعکس میشد یعنی عضله که نمیساختم هیچ بلکه لاغرتر هم میشدم
دقیقا همون غذاهایی که تو قانون سلامتی نباید بخوریم و من میخوردم زیادم میخوردم
بعد تعجب میکردم با این حجم از غذایی که من میخورم چرا نتیجه برعکس میشه
چرا هرروز ضعیف تر و بی حال تر و بی انرژی تر میشم
و نفهمیدم که وقتی مسیر اشتباه باشه نتیجه هم اشتباه در میاد
همسرم قانون سلامتی رو خرید به خاطر اضافه وزنی که داشت و با اینکه استاد گفته بودن لاغرها نیان تو دوره ولی من گفتم دیگه اصلا اندام برام مهم نیست مهم سلامتیم هست
برام مهمه که انرژیم بیشتر بشه
بدنم سالم بشه
و خانوم شایسته هم شرایط من و دارن ولی تو دوره هستن و نتیجه گرفتن
و اینکه خوب وقتی با همسرم دوتایی یه مدل غذا میخوردیم خیلی زندگی راحت تر میشد تا اینکه هرکدوم بخوایم غذای جدا بخوریم
بعد از دوره سلامتی فهمیدم بابا بدن قانون داره
بدن ما هوشمنده
و الان هرروز دارم میبینم که عضلاتم دارن رشد میکنن و بدنم هرروز سالم تر میشه
چند وقت پیش یکی از نزدیکانم بهم گفت من ده ساله دارم میرم باشگاه بدنسازی ولی اصلا عضله نمیسازم
ولی تو کاملا مشخصه از وقتی سبک تغذیه ات رو عوض کردی عضلاتت رشد کردن با اینکه باشگاه هم نمیری
من که تا ظهر میخوابیدم و اگه یه روز مجبور بودم صبح زود بیدار شم با گریه بیدار میشدم و بعدش هم بداخلاق بودم
الان خودکار 6 و نیم صبح اصلا بدون اینکه گوشیم زنگ بخوره بیدار میشم
این صبح زود بیدار شدن آرزوم بود و هرکاری میکردم نمیشد که نمیشد
و همیشه از اینکه در طول روز علاوه بر اینکه خسته و بی انرژی هستم تایم هم کم میاوردم عصبی بودم
ولی الان انقدر حالم خوبه انقدر احساس سبکی و آرامش دارم انقدر انرژیم زیاد شده
انقدر زندگی برام آسان تر و لذت بخش تر شده
که همیشه به خدا میگم خدایا شکرت من خوشبخت ترین انسان روی کره زمین هستم
استاد شما هر مطلبی که تو آموزش هاتون گفتین براش منطق آوردین به خاطر همین من حرف هاتون و وحی منزل میدونم
چون پشت حرف هاتون منطق هست
چون نتیجه تو دستتون هست
و ازتون یاد گرفتم هر حرفی رو کورکورانه نپذیرم
اگه کسی بهم حرفی زد ببینم طرف نتیجه گرفته یا نه فقط داره حرف میزنه
خدایا شکرت که بهم فرصت نوشتن دادی
استاد و خانوم شایسته عزیز
عاشقتونم
سلام به مونای عزیز
ممنون از کامنت زیبای شما واقعا متشکرم که بازم لطف خدا شامل حالم شد و هدایت شدم، این بار از طریق کامنت زیبای شما.
مدت هاست این فکر و این سوال توی ذهنم میچرخه من که لاغرم و گاهی اوقات برای وزن اضافه کردن یه کارایی کردم ولی نشد، میتونم وارد دوره سلامتی بشم. که امروز کامنت شما واضح گفت. من خداروشکر مشکل جسمی خاصی ندارم ولی هست مواردی که کمی اذیت میکنه.منم دقیقا دوس دارم صب زود بلند شم و اینقد تایم برا پخت غذا نزارم و انرژی بیشتری داشه باشم.
عکس زیبای پروفایلتون رو دیدم اندامتون مشابه منه.بعد خوندن کامنت عادله کیانی فر عزیز به خودم گفت ببین میشه پس 2وعده فقط گوشت و سبزی جات مجاز بخوری. چون ترس از لاغر شدن بیشتر دارم برا ورود به دوره.
یکی دیگه از ترمزام 2تا دخترم هست که 3و 6ساله اند. اونا که نمیتونن تو دوره بیان و اصلا زیاد اهل گوشت نیستن مگر کباب یا جوجه باشه. پس غذای جدا برا بچه ها باید درست کنم. خداروشکر که فهمیدم یک نفرمث من دوره سلامتی رو شروع کرده و راضی هست.
و لاغر تر از قبل نشده.حالا طرز فکرم عوض شد.
واقعا خداوند پاسخ میده به سوال های ما و هدایتمون میکنه این روزا ازاین هدایت ها زیاد میبینم و وقتی ذوق میکنم و تایید میکنم انگار بیشتر میشه.
متشکرم که کامنت نوشتید دوست عزیز راستی تحسین میکنم رابطه زیبا وعاشقانه شما و همسرتون و همراه بودنتون رو چون قبلا داستان هدایتتون رو خوندم.
همیشه موفق و سلامت باشید.
به نام خداوند هدایتگر
سلام دوست خوبم خدیجه عزیز
ازت سپاسگزارم که وقت گذاشتی و برام نوشتی و خدارو شکر میکنم که همیشه از طریق نشانه هایی که بهمون میده مسیر درست رو بهمون نشون میده
خدیجه جان برای ورود به دوره سلامتی تردید نکن
با یه سری مسائل که افراد لاغر داشتن استاد توضیح میدن که اونایی که لاغر هستن باید چی کار کنن
و اصلا به نظر من انقدر اون انرژی و سلامتی که برات داره ارزشمند و لذت بخش هست که دیگه داشتن وزن و اندام نرمال تو ذهن آدم خیلی کم رنگ میشه
تو کامنتم هم نوشتم خانوم شایسته الگو هستن دیگه
و وقتی استاد قانون بدن رو توضیح میدن میبینیم که این طرز غذا خوردن ما اصلا منطقی نیست
درباره بچه ها هم نگران نباش خداوند همواره در حال هدایت کردن ما به مسیر درست هست
هیچ کسی نگفته شیرینی و شکلات و بیسکوئیت و نوشابه و فست فود و انواع و اقسام خوراکی های رنگارنگ برای بچه ها فایده داره
همه مون میدونیم اینا خوب نیستن ولی بازم میخوریم و به بچه ها هم میدیم
من خودم بچه ندارم ولی به نظرم اگه از الان بچه هامون رو عادت بدیم که غذای سالم بخورن خیلی به رشدشون کمک میکنه تا اینکه عادت کنن چیزی رو بخورن که براشون ضرر داره
مثلا اینکه بچه هامون روغن سالم بخورن که خیلی بهتره کجاش ایراد داره
بخدا خیلی دوره سلامتی منطقیه ولی تا حالا کسی نبوده که بهمون بگه
انشالا که خدا به مسیر درست هدایتت کنه عزیزم و ازت خبرهای خوب بشنوم
در پناه خدای مهربون در کنار عزیزانت شاد و سلامت باشی عزیزم
سلام و درود
استاد جان چه عالی است
چقدر عالی بود مزرعه کنار جاده
و تحسین میکنم مزرعه آفتابگردان را
یه مورد دیگه که قابل تحسین هست تو فروشگاه فروشنده نبود و شما خودتون تک تک خریدهاتون رو اسکن کردید و مبلغ رو مشخص کردید
این خیلی عالیه نشان از درستکاری و ثروت مردم آمریکاست که به حق خودشون قانع هستند و از دیگران سو استفاده نمیکنند این جالب بود
در مورد این مطلب که خیلی وقتها چیز دیگریست و ما جور دیگه فکر میکنیم
این رو تو روابط خانواده میتونیم ببینیم
که قضاوتی میکنیم که فلانی به این دلیل این رفتار رو کرد ولی اصل قضیه وقتی می فهمی از خودت شر منده میشی
و کلا نظرت عوض میشه و بهش حق میدی
من در روابط زیاد این مطلب رو شنیدم
و طبق فرموده امام علی نباید کسی را قضاوت کرد
دیده را نباید گفت ندیده که جای خود دارد
رو همیشه سرلوحه قرار میدم و کمتر در مورد دیگران نظر میدهم
در مورد مسائل مالی یا شرکت یا کشور هممیشه گفت که من زیاد وارد نیستم
شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت