سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 198

سلام خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان

من همیشه عاشق آشپزی خانوم شایسته عزیز بودم و مهمتر از همه عاشق خوردن با ولع شما استاد عزیز ..

اصلا خوردن گوشت اونم با این گریل فوقالعاده یه عطر بوی دیگه داره ..و با وجود این همه فاصله دهن من آب افتاد

اینقدر من موقع خوردن گوشت دسپاچه میشم کلا یادم رفت نکات اول فایل و اون سربالای توضیح بدم ..

چه ایده ساده و البته کاربردی این سربالای که تو دل جاده درست کردن .من یادمه هر وقت میرفتم سمت یاسوج همیشه این صحنه رو دیدم که ماشین سنگینها یا در حال لنت سوزی بودن تو سرازیری یا خبر تصادفشون میمومد و همیشه به خودم میگفتم مگه میشه راه حلی وجود نداشته باشه ،این ایده چقدر ساده و کاربردی و از خداوند میخوام که به ذهن مسئولین و کسایی که میتونن همچین کاریو اسنجا انجام بدن بندازه این و مسئله هم حل بشه

واقعا آمریکا قابل تحسین بخاطر ذره ذرخ نعمتی که خداوند بهشون عطا کرده و اونا هم با تمام وجودشون سپاسگزارشن

جادهای تمیز و جنگلهتی انبوه ،آسمون آبی که رنگش انگار با همه جا فرق داره ،دیدن این محیط سرسبز آدم به وجه میاره

آروی که به یه کامیون متصل و رارننده کامیون در کمال آرامش در حال رارنندگی و چه صحنه زیبای خانوم شایسته عزیز شکار کردن

حالا نوبت میرسه به پرده برداری از گریل و دست بکار شدن خانوم شایسته عزیز برای آشپزی بی همتاش که هر روز داره با ایدهای سادتر کارو برای خودش و برای سریعتر کردن سرو ناهار برای استاد عزیز اجرا میکنه

استاد وقتی داشتین در ماشین باز میکردین برای بیرون آوردن گریل چه حس خوبی داشتم که در ماشین خیلی آروم بسته شد و چفت هم شدن ..اخه من فکر میکردم چون ماشین شاسی یکم محکم باید بسته بشه ولی خیلی نرم این اتفاق افتاد

استاد عزیز چقدر خوبه که شما با وجود اختلاف صلیقه ای که توی غذا خوردن دارین و این قدر با کمال آرامش با خودتون در صلحید و هر کس طبق سبک و صلیقه خودش غذاشو سرو میکنه و این یعنی شما چقدر رهاید ،شاید بصورت آگاهانه این موضوع تکرار کنید ولی قطعا این شده عادت زندگی شما و خیلی جاها و پشت دوربین بدون حتی اشاره کردن به هم این سبک ادامه میدین و این قابل تحسین برای منی که شاگرد شمام

آسمون آبی و تیکهای ابری ‌که انگار سفیدتر از هر ابری که تا الان دیدم و اون سنجاب زیبای که خداوند میزون کرده اون لحظه جلو دوربین شما بیاید مهر تاییدی بشه برای قانون که هر چی اتفاق خوب مال کسایی که احساس خوب دارن و چه کسی بهتر از این دو فرشته الهی

جا داره یه تشکر ویژه کنم از تراکمپر بی همتا که با شیر دوشش حاجت بر همه ما تمام کرده و این خودش نمود فراونی رحمت الهی که میتونی با این وسیله هر کجا دلت میخواد بری و لذت ببری از همچین صحنه های زیبای

و اما نکات ارزنده ای که 7 دقیقه اخر فایل گفتین یه کتاب کامل که کامنت زیبای یزدان عزیز باعث شد این گوهرهای ناب از شما بتراوه بیرون و درس زندگی به ما بده

چه نکته زیبای بود در مورد جایزه دادن به خودتون بعد از پایان اهدافتون فارغ از اینکه اون هدفتون قراره چه نتیجه ای بده و به تناسب بزرگی و کوچیکی اون هدف اندازه جایزه شما هم بزرگ و کوچک خواهد بود

اتفاقا چند وقت پیش که خبر سفر به دور آمریکا رو اعلام کردین منم تو ذهنم مرور شد که استاد دقیقا هر وقت دوره ای رو شروع میکنه و میزاره رو سایت چند وقت بعدش راهی سفر میشه و این الگو تو ذهن من مرور شد و الان آقا یزدان با نگاه زیباشون این موضوع اینجا اعلام کردن و من به شخصه از ایشون تشکر میکنم

نکته بعد که استاد الان دیگه جزئی از زندگیشون شده عمل به دانستها و آگاهی های هستش که دارن آموزش میدن و همیشه توی فایلهاشون اعلام میکنن

من خودم این جمله رو هزاران بار از استاد شنیدم و میلیاردها بار برای خودم تکرار طویط وارش کردم ولی چون پاشنه آشیلم بود خیلی طول کشید تا مرد عمل شدم و سعی میکنم یا حرفی نزنم یا طوری باشه که خودم قبلش انجامش داده باشم ..و از خداوند هدایت و حمایت میخوان توی این راه ثابت قدمم کنه

و اما نکته طلائ که چند وقت توی ذهنم درگیرش بود بحث اینکه من چون کاسب کارم و در حال حاضر هیچ وقت نشده که بخوام درآمد ماهیانمو حساب کتاب کنم در طی این 15 سال همیشه وقتی بحث اندازه گیری درآمد میشد هیچ وقت نتونستم حتی میانگین درآمد خودم حساب کتاب کنم و یه جورایی نمیدونستم این نقص منه یا چون باور دارم که خدا از درو دیوار میرسونه دیگه نیاز به حساب کتاب ندارم همین الان یکم گیجم

استاد فرمودن سالهاست هیچ وقت اهل حساب کتاب نبودن و دارایهاشونو نمیشمردن و این خصوصیت خیلی با شخصیت من اجین وقتی استاد اینو گفت یه جورای انگار حرف دل منو زد

ان آواخرم وقتی از خداوند اهدافمو درخواست میکردم اصلا انگار تو ذهنم پول و ثروت حوری هستش که باید وسیله ای بشه برای رسیدنم به اون هدفم و یه چیزی که هر لحظه بخوام خودم بچسبونم بهش و حساب کتابش کنم اذیتم میکرد

امروز صب داشتم به معنی این آیه که به فروانی ارتباط داره فکر میکردم

که اگر تمام دریاها جوهر بشن و اگر تمام درختان قلم نمیتونن ما نمیتونیم نعماتی که خداوند به ما داده بشماریم

یه حساب سرانگشتی کردم و از صب که چشامو باز میکنم و نفس کشیدنم بصورت آگاهانه شروع میشه ،سیستم بدنیم که داره عین ساعت کار میکنه ،آب ولرمی که اول صب مینوشم کل وجودمو بیدار میکنه ،مادر نازنینم که با لباس گل گلیش بهم صب بخیر میگه ،لیوان قهوه ای که مینوشم داغم میکنه و بی نهایت چیزهای که این فقط چند دقیقه اول صبش بود توضیح میدادم دیدم من اگه کل روزمم بشینم از خداوند سپاسگزاری کنم بازم وقت کم میارم تازه فهمیدم معنی این آیه چیه و لی درکش هنوزم براس ذهن محدود من خیلی سخت

استاد عزیزم سپاسگزارم ازتون بابت این آگاهی ها

در پناه الله یکتا شاد خرم سربلند باشید