سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 198 - صفحه 22

628 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا فدائی گفته:
    مدت عضویت: 941 روز

    به نام یگانه خالق جهان هستی

    سلام به همه دوستان عزیز

    استاد دارم چقدر لذت می برم از نگاه کردن این تصاویر زیبا ، این طبیعت های بکر و تمیز ، امکانات فوق العاده که برای راننده ها فراهم کردن

    واقعا این کشور حقش که این قدر پیشرفت کنه چون مردمش به خوبی ازش محافظت می کنند

    وقتی طبیعت و شهر های اونجا رو می بینم واقعا برام جالبه می شم از این همه تمیزی و پاکیزگی ، از این همه امکانات و جاده های فوق العاده

    استاد سپاسگزارم ازتون که خیلی سخاوتمندانه زیبایی ها و نکات مثبتی که می بینید رو وقت و انرژی می زارید و برای ما فایل ضبط می کنید ، تدوین می‌کنید و به اشتراک می زارید

    جدیدا چقدر چهره و لبخند خانم شایسته زیبا تر شده

    استاد چند وقت پیش داشتم یک فایل ازتون می دیدم واسه دوران قبل از قانون سلامتی بود ، بعد به خودم گفتم همه وقتی سن شون بالاتر می ره چهره شون و بدنشون پیر تر و افتاده تر میشه ولی استاد و خانوم شایسته دارن روز به روز جوون تر میشن

    چند وقتیه دارم با خودم فکر می کنم چرا نگاه کردن زندگی روزمره یک آدم (سریال زندگی در بهشت) و نگاه کردن به سفر هاشون انقدر برای من و این همه آدم جذابه ؟

    چند نفر از ما ها اگه از زندگی روزمره ، از سفر هامون ، بالای 500 قسمت سریال ضبط کنیم به اندازه فیلم های استاد عباسمنش جذابیت داره ؟

    خود من شاید اگه بخوام از زندگی روزمره ام فیلم بزارم بیشتر از 10 نفر نگاهش نکنن

    چی باعث شده که زندگی کردن یک آدم فقط و فقط معمولی زندگی کردن یک آدم که استاد عباسمنش باشه این همه تماشاگر داشته باشه ؟

    به نظرم سبک زندگی استاد و زیبایی هایی که تجربه میکنن باعث میشه جذابیت داشته باشه

    معلومه که سفر کردن با یک همچین ماشین و این همه امکانات توی تراکمپر جذابیت داره

    معلومه که زندگی کردن روی یک دریاچه وسط دل یک جنگل بکر جذابیت داره

    ولی به قول یزدان عزیز اون چیزی که باعث میشه این جذابیت ها یک حس واقعی رو به ما بده ، صداقت و روراستی استاد عبامنش هست

    واقعا الان که دارم فکر می کنم تهیه مستند از زندگی خودم شاید کار سختی باشه چون خیلی جاها ممکنه اون چیزی که میگم با اون چیزی که عمل می کنم متفاوت باشه ولی از وقتی که وارد سایت شدم خیلی با خودم صادق تر هستم ، دیگه سعی نمی کنم فیلم بازی کنم ، و واقعا سعی کردم حرفم با عملم یکی باشه

    به خودم قول دادم جوری زندگی کنم که اگه یک روزی از زندگی روزمره من مستند تهیه شد مثل زندگی استاد عبامنش واسه این همه آدم جذابیت داشته باشه

    البته می دونم همه چیز باید تکاملی باشه و استاد عبامنش هم یک روزی از راننده تاکسی بودن توی بندر عباس شروع کرده و الان به اینجا رسیده پس سعی می کنم از زندگی الانم لذت ببرم ، به خواسته هام نچسبم ، و خوشحال باشم که به شرط تعهد به مسیرم می تونم تکاملی رو زودتر از استاد طی کنم چون بر خلاف استاد عباسمنش ، من الان یک الگو دارم و می تونم ببینم و ازش یاد بگیرم و این باور در من قوی تر بشه که می شود به هر آنچه که خواست رسید

    استاد از وقتی با شما آشنا شدم ، توانایی تشخیص اصل از فرع در من خیلی قوی تر شده

    جوری که وقتی مصاحبه افراد موفق رو میخونم یا نگاه می کنم ، اون اصلی که باعث موفقیت اون آدم شده رو خیلی خوب تشخیص می دم

    یک از ورزشکار های مورد علاقه من حبیب نور محمدوف

    یک بوکسور مسلمان اهل روسیه که به نظر من اسلام واقعی رو خیلی خوب درک کرده

    چند تا از دستاود هاش رو واستون می نویسم تا بدونید دارم در مورد کی صحبت می کنم

    حبیب یکی از بهترین مبارزان یواف‌سی است و همچنین بهترین رکورد را در میان رزمی‌کاران‌ترکیبی دارد. وی 29مبارزه بدون شکست را پشت سر گذاشته‌است که طولانی‌ترین رکورد مبارزه بدون شکست در تاریخ مسابقات هنرهای رزمی ترکیبی است. آوریل 2018 او در رده‌بندی میان مبارزان یواف‌سی، پس از دانیل کورمایر در جایگاه دوم قرار گرفت. در سال 2020 توسط بی‌بی‌سی به عنوان ستاره ورزشی سال جهان انتخاب شد.

    این آدم با این همه افتخارات وقتی مبارزه هاش رو می برد و بعد مبارزه مصاحبه می کرد اول از همه می گفت الحمدالله ، چند تا از مصاحبه هاش رو دیدم که میگه:

    اکثر مردم یک نکته رو فراموش می‌کنند

    وقتی مشهور ، موفق و پولدار میشن

    میگن بخاطر ذهنیتمه، به خاطر سخت کوشیده،

    به خاطر ذهن اقتصادی خوب منه ، میگن به خاطر قدرتمه و می تونم از پس هر کاری بر بیام

    اما اون میلیون ها نفر از مردم جهان چی که سخت کار کردن ولی جایگاه من رو ندارن

    این امتحان خداست ، اون بهت این هدیه رو داده ، الله می خواد امتحانت کنه که چطور از پسش بر میای

    لطفا اشتباه نکنید، همه چیز از خداوند میاد

    /

    لینک رو گذاشتم اگه خواستید فیلم مصاحبه رو تماشا کنید

    استاد وقتی فکر می کنم به تواضع و فروتنی شما در مقابل خداوند

    به خودم میگم استاد امتحان خدا به خوبی داده و الان حقش که این نتایج رو داشته باشه

    استاد عزیزم نوش جونت هر چی نعمت که داری

    هر جا هستید در پناه خالق یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    زوج خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 1632 روز

    سلام استاد وخانم شایسته عزیز و محترم

    خدارو شکر که ما همچین الگو های فوق العاده عالی داریم از هر نظر مثل زندگی پراز ثروت و فراونی داشتن ماشین فوق العاده سبک زندگی سالم و بدن سلامت و پر انرژی مثل ازادی مکانی که هر جایی که دلش بخواد خیلی راحت بره ازدای زمانی که هر موقع که دلش خواست انجام بده و همراه این لذت و نعمت هایی که داره استفاده میکنه هم داره اموزش میده که میشود به هرانچه که میخواهی رسید و اینکه راه درست و کار درست چیه..واقعا ممنونم استاد که باعث افتخاری و یه الگوی بینظیری..انشالله همیشه عالی زندگی کنید و موفق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    علی ابودردائی گفته:
    مدت عضویت: 2579 روز

    سلام اُستاد عزیز

    خیلی نکات بسیار زیبایی از این فایل زندگی در بهشت و عشق مشاهده کردم

    و فرا گرفتیم و آموختیم

    به جای اینکه دنبال بهبود پول خود باشیم

    دنبال بهبود شخصیت خود باشیم

    چرا که ما به این شخصیت بیشتر نیازمندیم

    تا اینکه به آن پول

    چرا که این شخصیت است که آن پول را می‌سازد ، نه اینکه آن پول بخواهد شخصیت مرا بسازد

    چرا که همه چیز از این درون آغاز می‌شود

    نه اینکه از برون

    چقدر نکات مثبتی در ذهنم بیدار شد

    چقدر زیبا گفته شد که

    من عادت‌های خوبی را آرام آرام در خود کشت و کار کنم

    که می شود در مورد این جمله صدها صفحه نوشت

    چقدر زیبا این ایده را در ذهنم به وجود آورد که امروز سعی کنم بیشتر تحسین کنم

    که امروز سعی کنم بیشتر شکر و سپاسگزاری کنم

    که امروز سعی کنم کمتر وارد فضاهای مجازی شوم

    که امروز سعی کنم کمتر وارد نگاه کردن به فیلم و سریال و اخبار شوم

    که امروز بیشتر متوجه احساس خود شوم

    که امروز بیشتر متوجه درختان شوم

    متوجه کوه‌ها شوم

    متوجه بادی که می‌وزد ، شوم

    متوجه جوِ آسمان‌ها شوم

    متوجه آسمان و زمین شوم

    واقعا سوالاتی در ذهنم ایجاد شد :

    چگونه می شود ، هر روز بیشتر متوجه احساسم شوم ؟

    بیشتر ، اُمید را در خود زنده نگه دارم ؟

    بیشتر ، در هر شرایطی که هستم ، شرایط هرچه باشد ، ولی توجه من به شخصیت و شیوه یِ نگرش های مثبتم باشد ؟

    چگونه عاشقِ شکرگذاری و تحسین باشم و چگونه از آن محافظت کنم ؟

    چگونه در هر شرایطی در فضایِ آن هماهنگیِ اندیشه ها ، متعهد بمانم ؟

    چگونه همیشه این باور را در خود ماندگار کنم که تمام سلولهایم ، در محافظتِ جهان است ؟

    چگونه ، همیشه با خودم در صُلح باشم ؟

    چگونه ، همیشه عادت کنم که ببینم و درک کنم ، جهان هر روز دارایی هایش ، زیباییهایش ، نعمت هایش ، ابزارهایش ، فرصت هایش ، بیشتر و بیشتر و بیشتر می شود ؟

    چگونه وقتی می خواهم بخوابم ، تنها آن هماهنگیِ با خود را به یاد بیاورم و تازه چکار کنم که این هماهنگی دائمی و پیوسته باشد ؟

    چگونه وقتی که هر صبح بیدار می شوم ، واقعا به یاد بیاورم این اصل را که : امروز من کاری ندارم به کجا می روم ، با چه کسی برخورد می کنم ، در چه شرایطی وارد می شوم ، تنها و تنها دُنبالِ این هستم که تمام حواس 5 گانه ام را آموزش دهم که فقط احساس خوب را بوجود بیاورند ؟

    یعنی من احساس می کنم

    اُستاد به هر طریقی شده

    به هر ساز و دُهُلی که شده

    تنها می خواهد حواسش به آن شکلی از زندگی باشد که هماهنگ با منبع و هماهنگ با احساس خوب است و تمام.

    این همه فیلم و سریال و رفت و آمد مردم و برخوردها و داد و ستدهایِ فضای جامعه را رها کرده است

    و تنها دنبال احساس خوب هستند

    و می‌دانند که آن احساس خوب است که همه چیز را تامین می کند و بس .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای:
  4. -
    فرنگیس محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2674 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستای نازنینم

    اونچه که در این فایل خیلی مشهوده و درس بزرگی که میشه ازش گرفت بهبوده ، بهبود دائمی

    اول از همه اون چیزی که کاملاً واضح و غیر قابل انکاره اندام زیبای شما دو عزیز و پوست شفافتون،نسبت به قبل هست،موقعی که خانم شایسته صحبت می‌کرد در مورد دستگاه گریل توضیح می‌داد احساس کردم چقدر اندام شون پوست صورتشون نسبت به قبل متفاوت‌تر شده،چقدر راحت‌تر و با به لبخند زیبای محو نشدنی و همیشگی صحبت می‌کنند چقدر اعتماد به نفسشون ستودنیه،وقتی رابطه شما دو عزیز رو می‌بینم دقیقاً به قانون فرکانس پی می‌برم

    حتی برای غذا درست کردن در این سفر نسبت به سفر قبلی چقدر کارا راحت‌تر شده ،و بهبود پیدا کرده با خودم میگم یعنی از این راحت‌ترم میشه

    دیگه بوی غذا تو ترا ک نمی‌پیچه ،ظرف کمتری کثیف می‌شه ،با کیفیت بهتری آماده می‌شه ،زودتر آماده می‌شه این‌ها همه بهبود،اماهیچ کدوم یه دفعه پیش نیومده ،روند ،روند داره ،«این روند داره رو باید مثل یه باور تکرار منم»

    در مورد کامنت یزدان عزیز،چقدر صحبت‌های فوق العاده و ارزشمندی بیان کردید ، در موردبهبود دائمی شخصیت و مهم و اصل بودن اون ،استاد باور کنید این یه تیکه روبرای من می‌گفتید ،نیاز این روزهای زندگی من

    یه هفته‌ایه که خیلی درگیر نتایج شدم به این فکر م می‌ره این سمت که ،من که سمت خودمو درست انجام میدم، من که دارم تلاش می‌کنم، پس کی نتایج میاد، یه جور بدو بدو یه جور عجله ،نمی‌دونم هم از کجا قراره بمونم، انگار وسط مسابقهام

    اگه قرار به لذت بردن که همین الانم شرایط زندگیم در مقایسه با شرایط قبلی خودم و خیلیا که اطراف من هستند خیلی بهتره و الانم میشه لذت برد ،من،من از بهبود شخصیتم لذت می‌برم ولی ،ولی اعتراف می‌کنم که بیشتر از اینکه به این فکر کنم که چقدر نسبت به قبل اعتماد به نفسم بیشتر شده، ترسام کمتر شده ،وابستگی‌هام کمتر شده ،ارتباطاتم گسترش پیدا کرده ، کلی آدم جدید وارد زندگیم شدم و دوستای کاری خیلی عالی پیدا کردم،به این فکر می‌کنم که:

    کی کارگاه مستقلمو راه می‌ندازم ؟؟

    کی به درآمدی که مد نظرمه می‌رسم؟؟

    کی کارام آسون‌تر میشه ؟؟

    ک با تلاش کمتر نتیجه بهتری می‌گیرم؟؟

    و ..« اینا رو اینجا مینویسم تا بعدها بیام و بخونم و یادم نره دوباره تو تله های ذهنی م نیفتم و یادم بیاد که روند،هر چیزی روند داره ،یادت نره »

    همین باعث شده تمام وقتمو بذارم رو دوره عزت نفس،و فکر می‌کنم کار درستی کردم باید شخصیتم رو بهبود بدم،چندین بار خواستم سوالای چکاپ فرکانسی دوره عزت نفس رو باز کنم و بخونم و بهبودامو ببینم اما هر بار میگم باشه بعد، حالا اونقدرا هم که باید پیشرفت نکردی،بهبود شخصیتم برام شده اولیت دوم

    به امید روزی که اینقدر شخصیتم رشد کرده باشه من هم مثل شما درگیر صفرهای حساب بانکیم نباشم کاملاً شما درست می‌گید وقتی خیلی درگیر مسائل مالی میشی اتفاقاً رشدش متوقف می‌شه ولی وقتی درگیر بهبود شخصیتت میشی و پیشرفت کردن و بهبود در همه جنبه ها نه فقط مالی ،برات مهم‌تر از مسائل مالی می‌شه اتفاقاً در مسائل مالی هم رشد می‌کنی

    این یه تیکه رو از صحبت‌های ابراهیم عزیز متوجه شدم که شما جای توقف کردید که کسی دور و ورتون نبود و شاید خیلی منطقه سرسبز و لاکچری نبود اما براتون مهم نیست ،براتون فقط لذت بردن خودتون مهمه، کمالگرا نیستید که مثلاً بگید جایی بایستید که بچه‌ها که دارن سریال و نگاه می‌کنن واووو عجب جاییه ،جایی که خودتون لذت می‌برید هر جور که خودتون لذت می‌برید ،برداشت من از این یه تیکه رفتارتون خیلی برام درس داشت

    سپاس از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    هادی قره قانی گفته:
    مدت عضویت: 1928 روز

    بنام خدای زیبایی ها

    عجب فایل بی نظیری پر از زیبایی پر از آموزه های عالی و میلیارد دلاری.

    واقعا خداروشکر می کنم این همه فراوانی و زیبایی.

    اگر حرکت کردن تو این جاده و دیدن جز به جز این همه زیبایی خوشبختی نیست پس خوشبختی چیه.

    تراک کمپر عالی، هم سفرهای عالی، گریل عالی، غذای عالی، دوش صحرایی و …

    همه و همه دست به هم دادند تا هم شما از این سفر لذت ببرید هم ماهایی که از پشت گوشی میبینیم و لبخند رو لب هامون میاد.

    واقعا سپاسگزارم ازتون که به زیبایی این طبیعت بی نظیر رو به تصویر می کشید.

    چقدرر صحبت های پایانی استاد عالی بود و به دلم نشست انگار یکی باید توی شرایط کنونی من این حرف رو بهم گوش زد می کرد، که پیشرفت فقط صفرهای بانکی نیست، هواست به تغییرات و بهبود های شخصی و درونی ت باشه که چقدر از قبل بهتر شدی… هر چند با بهبود های شخصی پول و ثروتم میاد خودش…

    و چه قدر عالی میشه که فراموش نکنیم هدف اصلی زندگی رو که همون‌طور که گفتین « رشد و پیشرفت شخصی» هست.

    واقع این فایل پکیج کاملی از سفر به دور آمریکا و آموزه های شما بود، همه چی داشت.

    خداروشکر برای این همه زیبایی و فراوانی و امکانات و خداروشکر برای وجودتون برای این آموزه های عالی و ضبط این سریال ….

    در پناه خداوند یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1310 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    الم﴿١﴾

    تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ ﴿٢﴾

    این آیات [با عظمتِ] کتاب محکم و استوار است(2)

    هُدًى وَرَحْمَهً لِلْمُحْسِنِینَ ﴿٣﴾

    که سراسر هدایت و رحمتی است برای نیکوکاران. (3)

    الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ بِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿۴﴾

    همانان که نماز را برپا می دارند و زکات می دهند و به آخرت یقین دارند.(4)

    أُولَٰئِکَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵﴾

    اینانند که از سوی پروردگارشان بر بلندای هدایتند، و اینانند که رستگارند، (5)

    سلام به استاد های عزیزم،به دوستانِ بهشتی و به سعیده ی آینده!

    دومین رد پای من در صدونودوهشتین قسمت سریال سفر به دور آمریکا.

    روز قبل بعد از نوشتن کامنتم،نیم ساعت وقت مونده بود برای رفتن به شیفت،5 دقیقه ش صرف یک وعده ی غذا طبق قانون سلامتی شد و بقیه شم نماز و قرآن و آماده شدن برای شیفت…

    و یک پیاده روی به سمت بیمارستان که با گوش کردن آهنگ های شاد و تجسمات همیشگی،نزاشت چیزی از گرمای خورشید مرداد خاطرم رو مکدر کنه …

    رسیدن من به بخش همان و اعلام ترخیص یکی از مریض ها و یک انتقال به بخش همان …

    سوال سرپرستارم که میخوای آف بشی؟

    گفتم نیکی و پرسش ؟

    و از همون راهی که اومدم برگشتم …

    با قلبی روشنتر …با ایمان راسخ تر …

    این آف شدن دقیقا هدایت خدا بود!برای همینم تو مسیر برگشت آسمون ابری شده بود:) باد خنک میزد:)انگار نه انگار چله که نه …پنجاهه تابستونه :)

    ابروباد و مه و خورشید و فلک همراه با قلب من خوشحال بودند …

    چون سعیده دنبال یک فرصت بود برای اینکه بره به بچه هاش سر بزنه …اما از بنده ش درخواست نکرد …از خدا درخواست کرد و خداوند سریع الاجابه این چنین پاسخ داد…

    سعیده…سعیده ی آینده

    یادت بیاد این رهاییتو …یادت بیاد چقدر ذهنت تقلا کرده بود برای درخواست مرخصی،برای درخواست ماشین از بنده خدا و جواب نه شنیدن! تقلا برای فرصت تنهایی چند روزه…

    یادت بیاد وقتی از قلبت پیروی کردی،چطور درها باز شد…

    رسیدم خونه،بار و بندیلمو جمع کردم به سمت گرگان!

    _میتونی خودت بری بابل دیگه؟اگر نمیتونی برسونمت؟

    _مگه تا الان چطور رفتم؟خودم میرم،ممنونم.

    یک اسنپ مقرون به صرفه،از فریدونکنار تا بابل …جایزه ی سعیده که تموم تلاشش رو میکنه از کسی انتظار نداشته باشه!

    محو زیبایی های آسمون خدا و ابرهای پنبه ای و آهنگ های شاد هندزفری رسیدم بابل! ایستگاه تاکسی های بابل _گرگان!

    به محض ورودم به ایستگاه،مسئول دفتر داشت به مسافر قبلی میگفت! تابستونه و چون دانشجو ها نیستن،راننده های تو خط کم شدند!ماشین نداریم برای گرگان!

    لبخند من:)

    مگه من این سفر رو برنامه ریزی کردم که نگران ماشینش باشم؟

    خدا هدایت میکنه!

    مسافر قبلی یک خانم بسیار با شخصیت و فوق العاده ست.

    با احترام ازم درخواست کرد شما حاضرید یک اسنپ بگیریم تا گرگان؟

    من که خدارو دیدم همون لحظه :)

    گفتم بله،چرا که نه!

    گفت کاش یک نفر دیگه هم میومد!اینجوری کرایه خیلی به صرفه تر بود!

    به دقیقه نکشید یک آقایی در دفتر رو باز کرد و گفت میخوام برم گرگان :)

    تو اپلیکیش اسنپ زدم

    مبدا:میدان کشوری بابل

    مقصد: میدان ترمینال گرگان

    زیر یک دقیقه اکسپت شد!

    خانوم پرسید؟ماشین چیه؟ گفتم پراید!

    گفت کاش ی ماشین بهتر میومد حداقل!این همه راه داریم!

    نگاه کردم به گوشیم دیدم سفر توسط راننده لغو شده!

    خنده م گرفت :)

    توی دلم بهش گفتم عشق من:) دقیقا داری چیکار میکنی با من:) چقدر عشق بازی با شما شیرینه:)

    5دقیقه بعد!

    3 تا مسافر قصه سوار یک پژو پارس سفید و تمیز شدند!

    با خنکای کولر…و کلی آهنگ های شاد …

    صندوق ماشین جا نداشت …

    کیف لپ تاپم کل مسیر روی پام بود …

    نزدیکای گرگان یاد ی چیزی افتادم که باز صورتم غرق خنده شد…

    توخونه که بودم،قرآن صورتی کوچیک رو گذاشتم توی کیف لپ تاپم،خیلی هم نگران بودم که نکنه جاش خوب نباشه!

    دوباره درش آوردم،تو یک شال پیچیدمش،انگار میخواستم توی حفاظ باشه

    توی دلم گفتم خدایا ببخشید،دلم میخواد همراه خودم ببرمش،خودت حفظش کن …

    اون لحظه ای که راننده عذرخواهی کرد ازینکه صندوق ماشین جا نداره،نفهمیدم خیرشو،فقط گفتم اشکالی نداره،کیف هام رو کنار خودم نگه میدارم!

    وقتی داشتم میرسیدم تازه به یادم اومد، تموم مدت کیف لپ تاپم که توش قرآن بوده،روی پاهام بوده …خدا قرآنش رو برام حفظ کرده …خدایا شما چه جوری انقدر خوب میچینی همرو ….

    اینکه جاده ی اصلی رو دقیقا جایی میبندی که راننده مجبوره از جاده ی روستایی میانبر بزنه …و من باز از عشقت سرمستم از منظره های اطرافم …از جاده های جنگلی …از تصاویری همون صبح توی سریال دیدم …و حالا جلوی چشم هامه ….

    و حالا من اینجام …توی غار خودم …از صبح غرقِ تنهایی لذت بخشمم

    نیلا نیکا هم کنارم بازی خودشون رو میکنند …خوشحالند ازینکه بعد مدت ها مادرشون رو دیدند…

    اینا همش لطف پروردگاره …اینا همش طعم شیرین هدایته ….

    سعیده ی روزهایِ نزدیک آینده …یادت باشه برای رسیدن به زندگی توحیدی چه بها هایی پرداختی …چه قدم های تکاملی برداشتی …و خدا چطور همیشه حواسش بهت بود. . .

    ===================

    استاد نازنینم،ازینکه علمت رو سخاوتمندانه در تموم فایل های دانلودی در اختیارمون میزاری،ازت سپاسگزارم.

    صحبت هاتون دقیقا یک خلاصه ای از دوره هاتون بود،یک خلاصه ارزشمند …مثل خط هایی از کتاب که زیرش خط میکشیدم …اینا مهمه …اینا توی امتحان میاد …

    تحسینتون میکنم …این شخصیت والاتون رو …این لذت زندگی درآزادی زمانی و مکانی و مالی رو

    و این رابطه ی عاطفی…این رابطه ی بهشتی …این لذتِ زندگی در بهشت دنیوی رو که با هیچ ثروتی قابل خریداری نیست …

    دوستون دارم

    بی نهایت …بی نهایت …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 66 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1295 روز

      بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

      «سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»

      همه هر ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﺧﺪﺍوند را تسبیح میگویند، ﻭ ﺍﻭ پیروزمند ﺣﻜﻴﻢ ﺍﺳﺖ(حشر 1)

      سلام و درود به سعیده نورانی پروردگارم. انسان موحد و ارزشمند و فرشته نجات انسانها.

      سعیده جان بسیار بسیار تحسینت میکنم و خداوند رو شاکرم که اینقدر روی خودت کار کردی. کامنت شما روایت ایمان عملی بود که استاد توی فایلها بهمون آموزش میدن. حرکت کردن در حالیکه باور داریم خداوند همراه ماست و توی مسیر بهمون گفته میشه. شما حرکت کردین درحالیکه قدم بعدی رو نمی‌دیدین و روی ذهن و منطق خودتون حساب باز نکردبن چون میدونی و باور داری و ایمان داری و قلبت گواهی میده که رب العالمین حواسش به همه چیز هست. فرق افراد شجاع با اکثریت جامعه در همینه، بقیه معتقدن باید کل مسیر رو ببینن تا حرکت کنن، ولی شما حرکت کردین با این باور که من تسلیمم و قدرت دست الله ست.

      واقعاً تحسینتون میکنم.

      این روزها دارم روی دوره عزت نفس کار میکنم، امروز یه حرکتی زدم که خودم توش موندم که چی شد این کار رو کردم. همزمان که داشتم جلسه 9 عزت نفس رو گوش میدادم رفتم توی یه نمایشگاه خودرو و قیمت و مشخصات فنی دوتا پیک آپ تراک رو پرسیدم. کسی که ماشین زیر پاش پژو پارسه و تو این لحظه قدرت خرید یه دوچرخه هم نداره ولی میره قیمت پیک آپ تراک 1,8 میلیاردی رو می‌پرسه. و خدایی که همیشه همراه ماست.

      من کسی بودم که چند ماه پیش رفتم توی فروشگاه کفش و لباس اسپرت، اونقدر معذب بودم که سرسری یه نگاهی به کفشها انداختم و سریع رفتم بیرون.

      انگار یه تغییراتی داره اتفاق می‌افته و خدا رو از بابت شاکرم.

      بسیار بسیار تحسین تون میکنم و از درگاه خداوند بینهایت نعمت و ثروت براتون درخواست میکنم.

      «لَوْ أَنزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»

      ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻛﻮﻫﻲ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻳﻢ ، ﻗﻄﻌﺎً ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻭﺗﻦ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻢ ﭘﺎﺷﻴﺪﻩ ﻣﻰ ﺩﻳﺪﻱ . ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﺜﻞ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩم ﻣﻰ ﺯﻧﻴﻢ ﺗﺎ ﺑﻴﻨﺪﻳﺸﻨﺪ.

      «هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِیمُ»

      ﺍﻭﺳﺖ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﻛﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻫﻴﭻ ﻣﻌﺒﻮﺩﻱ ﻧﻴﺴﺖ ، ﺩﺍﻧﺎﻱ ﻧﻬﺎﻥ ﻭ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺍﺳﺖ ، ﺍﻭ ﺭﺣﻤﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻴﻢ ﺍﺳﺖ

      «هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ»

      ﺍﻭﺳﺖ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﻛﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻫﻴﭻ ﻣﻌﺒﻮﺩﻱ ﻧﻴﺴﺖ ، ﻫﻤﺎﻥ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻱ ﭘﺎﻙ ، ﺳﺎﻟﻢ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻋﻴﺐ ﻭ ﻧﻘﺺ ، ﺍﻳﻤﻨﻲ ﺑﺨﺶ ، ﭼﻴﺮﻩ ﻭ ﻣﺴﻠﻂ ، ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ، ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻛﻨﻨﺪﻩ ، ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﻭ ﻋﻈﻤﺖ ﺍﺳﺖ . ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺷﺮﻳﻚ ﺍﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ، ﻣﻨﺰّﻩ ﺍﺳﺖ.

      «هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»

      ﺍﻭﺳﺖ ﺧﺪﺍ ، ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﻩ ، ﻧﻮﺳﺎﺯ ، ﺻﻮﺭﺗﮕﺮ ، ﻫﻤﻪ ﻧﺎم ﻫﺎﻱ ﻧﻴﻜﻮ ﻭﻳﮋﻩ ﺍﻭﺳﺖ . ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ ، ﻭ ﺍﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ ﺍﺳﺖ.

      (21-24 سوره حشر)

      در پناه جریان سراسر نور هدایت‌های رب العالمین همواره شادکام و سلامت و موفق و ثروتمند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1310 روز

        حمید عزیزم،سلام

        سلامی به گرمی خورشید مرداد ماهِ شهرمن گرگان!

        از غارِ تنهایی سعیده در دل خونه ی مادربزرگش!

        الهی که بزودی بیام برات بنویسم …بالاخره من در غارم مستقر شدم :))))

        بگذریم…

        بِببییین …

        ازت سپاسگزارم…ازت سپاسگزارمممم…ازت سپاسگزارمممممممم

        میتونم این سپاسگزاری رو از شمال تا جنوب بِکِشَم….انقدر که حجمش زیاده!

        این کامنت شما؛چراغ هایی رو در سر من روشن کرد،انرژی در من روشن کرد،انگیزه ای بهم داد برای شیرجه زدن در شیرین ترین آیه های قرآن

        از خداوند طلب هدایت میکنم،که اگر به درکِ ظرف نعمتم نباره،من هیچ فهمی ندارم.

        خدایا برای کشف آگاهی های قرآنت بهت فقیرم!

        نه چشم هام از خودمه!نه عقلم!نه انگشت هایی که داره مینویسه!

        اگر رحمتت رو برام نفرستی،من نمیتونم قطره ای به علمت دست پیدا کنم.

        «یا لطیفُ إرحَم عَبدَکَ الضّعیفَ»

        =============================

        حمید جان،این تیکه از کامنتت از صبح من رو به فکر فرو برد!

        امروز یه حرکتی زدم که خودم توش موندم که چی شد این کار رو کردم. همزمان که داشتم جلسه 9 عزت نفس رو گوش میدادم رفتم توی یه نمایشگاه خودرو و قیمت و مشخصات فنی دوتا پیک آپ تراک رو پرسیدم. کسی که ماشین زیر پاش پژو پارسه و تو این لحظه قدرت خرید یه دوچرخه هم نداره ولی میره قیمت پیک آپ تراک 1,8 میلیاردی رو می‌پرسه. و خدایی که همیشه همراه ماست.

        یاد آیه ای افتادم که برای کامنت قسمت 198 سریال بهش هدایت شدم …

        وَکَأَیِّنْ مِنْ دَابَّهٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ ۚ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ(عنکبوت60)

        .و چه بسیار حیوانات که خود بار روزی خود نکشند، خدا به آنها و هم به شما روزی می‌رساند، و او شنواو دانااست.

        داشتم به تجربه شما فکر میکردم و به اینکه گفتی فعلا پول خرید دوچرخه رو بصورت نقد نداری(یادت نره ما هیچ چیز رو قسط نمیخوایم،وگرنه خرید این وسایل به روش معمول برای ما امکان پذیره)و جسارت به خرج میدی و میری نمایشگاه ماشین و قیمت تراک و مشخصاتش رو مثل یک خریدار میپرسی!

        کاری که منم یکبار با دوستم محجوبه انجامش دادم،چقدر لذت بخش بود نشستن پشت فرمون ماشین میلیاردی و دریافت احساس لیاقتش!بگذریم!

        توی آیه 60 سوره عنکبوت،خداوند میگه:خیلی از حیوانات هستند که تحمل سختی بدست آوردن روزی خودشون رو نمیکشند!و بعد ادامه میده خداست که به آنها و به شما روزی میده!

        خیلی برای درک و فهم این آیه تلاش کردم،چه جوری میتونیم باور کنیم این شغل ما نیست که حقوق رو درآخر ماهمون میده!

        این باور ماست که فکر میکنه پولی که میتونه به حساب ما بیاد طبق قانون کار ماست!

        یعنی چی؟

        یعنی گرفتن قدرت روزی رسانی از خداوند و دادنش به قرارداد شغلی!

        یعنی شرک داشتن در کسب ثروت! ودادن قدرت به دست غیر خداوند!

        خدایی که صراحتا توی آیه 60 عنکبوت میگه: خیلی از حیوون ها هم هیچ سختی برای به دست آوردن روزیشون نمیکشند!بعد منِ انسان که اشرف مخلوقاتم …دنبال رزق دارم کجا میگردم؟

        بعد از این افکار،صدایی توی مغزم شنیدم که گفت چرا برای تغییر باور هات نمیری کلمه رزق رو در قرآن سرچ نمیکنی،تا به اصلش دست پیدا کنی؟

        پس بسم الله گفتم و شروع کردم.

        یکبار دیگه از خداوند طلب هدایت و رحمت و کمک میکنم برای درک آیات الهی

        رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ

        «پروردگارا، من به هر خیرى که سویم بفرستى سخت نیازمندم.»

        =====================

        طبق سرچی که کردم ریشه رزق 123بار در109 آیه تکرار شده!

        ده موردش توی سوره ی بقره ست…

        امیدوارم تا انتهای این کامنت حداقل درمورد این ده تا آیه بتونم بنویسم و اگر خدا ممد کنه بقیه ش در کامنت های بعدی …برای اینکه فرصت داشته باشیم واقعا بهش فکر کنیم و درک عمیقی ازش داشته باشیم.

        ==================

        الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ ‎﴿٣﴾‏

        آنان که به غیب ایمان دارند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه به آنان روزی داده ایم، انفاق می کنند.

        ببین قبل این آیه داره خداوند میگه این کتاب که هیچ شکی توش نیست،متقین رو هدایت میکنه

        بعد میاد ویژگی متقین رو شرح میده:

        1)اونایی که به غیب و چیزی که نمیبنند ایمان دارند!

        2)صلات و توجه به خداوند جزئی از زندگیشونه!

        3) از چیزی که ما بهشون روزی دادیم،انفاق میکنند!

        رَزَقْنَاهُمْ

        رزقی که ما به متقین دادیم!

        ما=سیستم!

        پس رزق ،روزی،ثروت،مال،پول،طلاو…که متقین دارند ازش انفاق میکنند،باز توسط خداوند بهشون داده شده!

        =======================

        الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَکُمْ ۖ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ(22)

        آن پروردگاری که زمین را برای شما بستری گسترده و آسمان را سقفی برافراشته قرار داد و از آسمان، آبی نازل کرد و به وسیله آن از میوه های گوناگون، رزق و روزی برای شما بیرون آورد؛ پس برای خدا شریکان و همتایانی قرار ندهید در حالی که می دانید

        توی آیه 22 خداوند داره از قدرت خالق بودن و آفرینش میگه:

        خلق زمین و برافراشتن آسمون ونازل کردن آب======>برای رزق و روزی انسان ها

        و آخر آیه میگه،وقتی قدرت دست این فرمانرواست،پس چرا برای من مثل و مانند و شریک قرار میدین؟

        (تامل:آیا تصور ما از دریافت حقوق در آخرماه،طبق قرارداد شرک محسوب نمیشه؟ما دست خدارو نبستیم با این باورمون؟)

        =========================

        وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ ۖ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ(25 بقره)

        و مژده ده کسانی را که ایمان آوردند و نیکوکاری پیشه کردند که جایگاه آنان باغهایی است که نهرها در آن جاری است، و چون از میوه‌های گوناگون آن بهره‌مند شوند گویند: این مانند همان میوه‌هایی است که پیش از این در دنیا ما را نصیب بود، و از نعمتهایی مانند یکدیگر بر آنان آورند، و آنها را در آن جایگاههای خوش، جفتهایی پاک و پاکیزه است و در آن بهشت، جاوید خواهند زیست.

        تو آیه 25، سه بار ازین ریشه استفاده شده.

        این آیه ازون آیه های پربار که استاد تو دوازده قدم ازش استفاده کرده.

        تا شما روی آیه های قبلی تمرکز میکنی من برم یک نفسی بگیرم،قهوه م رو بخورم و بیام ..باز این سطل پلاستیکی من در برابر انرژی آیه های قرآن داره کم میاره :)

        =============

        خب من برگشتم:)،آماده ای برای تمرکز کردن روی این آیه؟بیا به قبلش یک نگاه بندازیم.

        ببین تو آیه 23

        خداوند میگه اگر به قرآنی که ما نازل کردیم شک دارید،یک سوره به مثلش بیارید و شاهد هاتونم صدا کنید بیان!

        ایه 24 میگه

        فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا:و اگر این کار را نکردید و هرگز نتوانید کرد

        بپرهیزید از آتش جهنمی که برای کافرین آماده شده!

        اینارو گفتم تا برسیم به آیه 25

        در ادامه این آیه ها ،آیه 25 با بشارت شروع میشه:

        بشارت بده

        به کسانی که ایمان آوردند

        و اعمال صالح انجام دادند

        أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ:

        باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست.

        کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ

        به اینجای آیه که رسیدم،رفتم ریشه ثمر رو سرچ کردم ببینم دقیقا مقصود خداوند چیه ازین کلمه تا به مفهوم کلی آیه برسم.

        ریشه ی ثمر 24 بار در 22 آیه تکرار شده،تمرکز نکردم روی آیه ها ولی همشون رو خوندم در نود درصد باز هم به معنی میوه و محصول ترجمه شده بود.

        تو فرهنگ فارسی معین ثمر رو به فارسی

        1 – میوه ، بار. 2 – حاصل ، نتیجه . معنی کرده!

        به نظر من هم ثمر توی این آیه خیلی معنی ومفهوم بالاتری از میوه داره!

        بیشتربه معنی حاصل ونتیجه عمل صالحه

        حالا هر چیز خوبی که میشه تصورش کرد!

        هر نعمتی مثل خونه،ماشین،ثروت،غذا،میوه،طبیعت،احساس خوب،خوشبختی،عشق و …

        برگردیم به آیه ..؟

        کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ

        هر زمان که ثمره ای از آن، به آنان داده شود

        می‌گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود.

        چی شددد؟؟؟ نعمت هایی که توی بهشت به بهشتیان میدن،براشون آشناست!

        میگن عه!اینو خدا به ما قبلا روزی داده بود!

        یعنی چی؟

        یعنی در زمان حیاتشون این نعمت هارو داشتند!

        یعنی ثروت،نعمت،خوشبختی،پول،ماشین،تراک و….همرو قبلا توی دنیا تجربه کردند…

        میدونی یاد کدوم حرف های استاد افتادم؟

        فایل های درآمد سه برابری

        بزار برم دفترم رو بیارم از روش بنویسم…

        معنوی ترین کار جهان،خیرخواهانه ترین کار جهان،بهترین کار دراین جهان،ثروتمند شدن است.

        ثروتمند شدن،معنوی ترین و با فضیلت ترین کار جهان است.

        هر معنویتی که بخواهی بدست بیاری،راهش ثروتمند شدنه

        خیلی مهمه که ما از لحاظ مالی،پیشرفت کنیم تا:

        _سرمون رو بالا بگیریم

        _عبادتمون،عبادت باشه

        _سپاسگزاریمون درست باشه

        _خدارو بهتر درک کنیم

        اگر میخوای به بهشت برسی،اگر میخوای به ایمان و توکل برسی،اگر میخوای به خوبی ها برسی،هرکاری که معنوی و دینی هست،راهش اینکه وضعیت مالیت خوب باشه و بی نیاز باشی

        تنها راهی که به خدا برسی،ثروتمند شدن هست و هیچ راه دیگه ای وجود نداره

        به هر نیکی بخوای برسی،باید اول به ثروت برسی

        خداوند میفرماید:هرگز به بِرو نیکی نمیرسید،مگراینکه ازآنچه دوست دارید،ببخشید.

        کی میتونی از پول هات ببخشی؟

        موقعی که پول رو فراوان داشته باشی

        (درپرانتز بگم با اینکه بارها به این فایل ها گوش دادم و از روش نوشتم و خوندم،باز وقتی داشتم برات مینوشتم ذهنم مقاومت داشت!باورت میشه؟انقدر سیمان باور های مالی خرابه…خیلی باید روش کار کنیم …خیلی)

        برسیم به انتهای آیه:

        وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ ۖ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

        مانند آن [نعمتها] به ایشان داده شود؛ و در آنجا همسرانى پاکیزه خواهند داشت؛ و در آنجا جاودانه بمانند.

        =============

        خب تبریک میگم:)

        من در سومین آیه گیر کردم!

        فکر میکنم باید تا همینجا خیلی تعقل و تامل کنم …و آموزش های استاد رو به یادم بیارم..

        اگر عمری باشه،و خداوند رحمتش رو عنایت کنه،امیدوارم بتونم بازهم بتونم ادامه بدم،وشهد شیرین آیه های قرآن رو بیشتر و بیشتر درک کنم …

        ازت ممنونم که چراغ این راه شدی و مسیر رو برام باز کردی

        دعا میکنم بزودی تراکِت رو نقد بخری درحالیکه صدها برابرش رو توی حسابت داری …

        یادت نره …روزی دست خداست …این ظرف دریافت نعمت ماست که هنوز توانایی دریافت این ثروت رو نداره …

        ما باید روی باور هامون کار کنیم و بعد با ایده های ثروت ساز هم مدار میشیم و بعد وقتِ اقدامات عملی بر راستای هدایت و توکل و ایمانه ….

        وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ یَنْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَیُهَیِّئْ لَکُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرْفَقًا

        اکنون که از آنان و آنچه غیر خدا می پرستند، کناره گرفته اید، پس به این غار پناه گیرید تا پروردگارتان از رحمتش بر شما بگستراند و در کارتان آسایش و آسانی فراهم آورد.

        إِذْ أَوَى الْفِتْیَهُ إِلَى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا

        [یاد کن] هنگامی را که [آن] جوانان در غار پناه گرفتند و گفتند: پروردگارا! رحمتی از نزد خود به ما عطا کن، و برای ما در کارمان زمینه هدایتی فراهم آور.

        در پناه الله یکتا باشی بنده ی حنیف خدا

        «فَاللّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ»

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
        • -
          یوسف احمدی فرد گفته:
          مدت عضویت: 2511 روز

          بسم الله الرحمن الرحیم

          خانم شهریاری عزیز فوق العاده ای شما و بدلیل کامنتای خیلی عالیت که منو غرق(37 ساله داستان دارم با غرق و قورباغه معلوم نیست چی به چی ان کدوم غ اول کدوم آخر و… ) نوشته هات کردن اومدم اینجا شکایت کنم از شما و قطعا میرم شورا حل اختلاف اونجا هم شکایت میکنم! دلایلش رو عرض میکنم

          اول اینکه اینقدر خوب مینویسی که آدم میخکوب میشه و تکون نمیخوره از جاش، دیشب که اومدم خونه و باز قبلش هجوم مشتریا بود طوری که به حالت خدایا غلط کردم توجه کردم به آیات رزق که خانم شهریاری تو کامنتاش گفته بود یکی بفرست کمکم کنه که واقعا نمیتونم برا این همه مشتری با هم ساندویچ آماده کنم!(اکثر وقتا مغازم شلوغ میشه طوری که یبار تو اوج شلوغی یکی گفت واسه من یه هات داگ بگیر بعد یه آقای مسنی هم حساب کرد و منتظر بود بقیه پولش رو بدم تو اون هیری ویری هات داگ رو از یخچال در اوردم که اون پلاستیک روش رو در بیارم و بندازم تو ظرف روغن، جای بقیه پول، هات داگ رو دادم دست اون پیرمرد بعد دیدم مونده و نمیره حالا که نگاه کردم میبینم یه پیرمرد محترم یه هات داگ تو دستش و بر و بر داره نگام میکنه و کلی مشتری که موندن جریان چیه، وای من و مشتریا پوکیدیم از خنده) دیشب از اون هم شلوغ تر بود، شکر خدا اجابت شد و یکی رسید و اومد کمکم، خلاصه اومدم خونه و نشستم پا کامنتایی که در جواب حمید امیری نوشتین تا این که آخریه در مورد رزق، البته اولیه ولی من از اون سمت شروع کردم، آقا چ خبرتونه این همه معلومات، من میگفتم خدایا چرا سعیده خانم واسه هرکه آیات قرآن میاره طرف با شعر جوابشو میده! چون بابا کم میارن مقابل این همه درک و فهم و معلومات، اگر شما ظرفتون پلاستیکیه که به نظرم چدن اصله از اونا که سالها بکوب توشون ساندویچ درست میکنیم و هیچیشون نمیشه. من همینطور دست خالی اومدم تو صف اگر چیزی متوجه بشم تو همون جیبام بزارم کافیه، منم رفتم سرچشون کردم و یه چیزایی هم دریافت کردم ولی شما چی دریافت کردین من چی! حالا دلایل شکایتم اول اینکه 8 صبح بیدار شدم و باز اومدم تو کامنتای شما و دیدم شده 11 و هنوز به جوجه ها غذا ندادم، مرغ و خروس دارم و اونا آزادن تو زمینمون که جفت خونس ولی جوجه ها تو قفسن، مرغ و خروس لاری اگر سرچ کنید خیلی درشتن و اخمو و کلا جنگی ان، دیدم جوجه ها همه اخم کرده و کلا قیافشون طوریه هر وقت بری پیششون فکر میکنی قبلش یه غلطی کردی و اینا اینطور دارن نگات میکنن، گفتم والا کار خانم شهریاریه من بی تقصیر، بعد یادم اومدم باید وسایل ببرم برا اون خانمی که هندی و بندری درست میکنه واسه مغازم و پاک یادم رفته، مقصر قطعا خانم شهریاری با این نوشته هایی که نمیزارن به کار و زندگی برسیم اینقد که پر بارن، بعد پیام دادم اون دوستم که وقتی ماشین خرید میگه هرکاری بود فقط به من بگو! بش گفتم بیار بریم وسایل ببریم، خانمم شاکی شد خوبه با دوستات میری به من نمیگی با هم بریم، سست شدن کانون خانواده بدلیل نوشته های خانم شهریاری، چون دیرم شده بود دیگه عجله ای با دوستم رفتم، بعد تا برگشتم باز اومدم تو کامنتا و همینطور که داشتم میخوندم و مرتب میفهمیدم من شوت شما پاس عمقی مثل پاسا ژاوی هرناندز و هی یاد میگرفتم متوجه شدم تعهد یک ماهه دارم به یه تمرینی تو روابط که یادم رفته، بنویسم کامنتم رو و برسم اونو انجام بدم، اونهم مقصر شما بودی و از بین برنده ی تعهداتی، خلاصه این شرح شکایت بنده رسیدگی با مراجع زیربط. مدتیه که قرآن میخونم و ازم خواسته شده تو یه گروهی واسشون از آیات قران بگم و هدایت شدم به کامنت های شما و چقد دارم یاد میگیرم و البته خودم هم به یه درک هایی از آیات رزق رسیدم ولی پیش شما سکوت رو ترجیح میدم و فقط هدایتی خاستم از خداوند که یه آیه ای بنویسم واستون و حسم گفت تو برنامنت سرچ کن و بیستمین آیه رزق رو بنویس و منم دارم مینویسم و فرار

          قُلۡ إِنَّ رَبِّی یَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن یَشَآءُ وَیَقۡدِرُ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ

          بگو: پروردگار من روزى را براى هرکه بخواهد وسعت مى دهد و [یا] تنگ مى گرداند، ولى بیشتر مردم نمى دانند

          به خداوند بزرگ میسپارمت دوست عزیز

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
          • -
            سعیده شهریاری گفته:
            مدت عضویت: 1310 روز

            سلااااام به برادر عزیزم،آقا یوسف

            سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت و ثروت الله به قلب و روح مهربونتون

            اولین بار این کامنت رو توی شیفت شب خوندم،خدا شاهده انقدر من رگباری خندیدم که فکر کنم،حتی صدای مریضامون که توی کمای مطلقند درومد :)))))))))

            آقا خیییلی خوووب بود،خییییلی خیییلی

            الان که باز اومدم بخونمش که جواب بدم بازم خنده ی های انفجاری :))))))))

            روحم شاد شد،الهی که خدا روح شما و خانواده تموم مرغ و خروس ها و جوجه های قشنگتون رو شاااد کنه! و از من بگذرند و منو ببخشند :))))))))

            آقا یوسف، خداوند به قلب من آگااهه وقتی از شلوغی مغازه ت مینوسی انقدددر من ذوووق میکنم انقدر ذووووق میکنم انگار مثلا صاحب کارمنم :))))))

            خداروشکر،خداروصدهزاااار مرتبه شکر

            قلبا ازتون میخوام بزودی به فکر گسترش کسب و کارتون باشید،مغازه رو بزرگتر کنید،نیرو بگیرید،وارد بازارهای آنلاین مثل اسنپ فود و … بشید و هربار بیاین از موفقیت های بیشتر و بیشترتون به ما بگید و رنگ بپاشید به ایمان و استقامت ما

            آقا یوسف عزیزم،تحسین شما،نشون دهنده ی روشنی قلبتون و تجلی خوبی های درون خودتونه،من کجا و لیاقت دریافت این همه عشق کجا …؟

            خداروصدهزار مرتبه شکر برای این زندگی و هدایت شدنم به این مسیر،اگر خداوند دستم رو نگیره و هدایتم نکنه،من قطعا گمراهم.

            خیلی خیلی از کامنتتون ممنونم،دعا میکنم بیشتر و بیشتر بنویسید…

            تموم زندگیتون غرق عشق و نورِ الله،نورِ آسمون ها و زمین

            قلبِ فراوانِ فراوان

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1310 روز

        به نام خداوند بخشنده ی مهربان

        سلام به بنده ی حنیف خدا

        اینبار صدای من رو از فریدونکنار میشنوی،درحالیکه الان باید شیفت میبودم ..اما نشستم زیر خنکی کولر و مسلح به دید یک منظره بینظیر از آسمون و دریا …

        استاد تو دوره دست یابی به رویاها میگه،وقتی جهان ،اراده و پشتکار و جدیت شمارو میبینه برای کار کردن روی خودتون،خودبه خود براتون وقت آزاد میکنه … و اینطوری امروز هم در دقیقه ی نود آف شدم و الان اینجام…

        وازخداوند طلب کمک و هدایت میکنم تا قلبم رو به سمت نور بی نهایتش باز کنه و قطره ای از علم و آگاهیش توی ظرف ناچیز وجودِمن بریزه،تا بتونم مسیری که شروع کردم رو ادامه بدم .

        أَللهُمَّ بِالحَقِّ أَنْزَلْتَهُ وَ بِالحَقِّ نَزَلَ، أَللهُمَّ عَظِّمْ رَغْبَتی فیهِ وَاجْعَلْهُ نُوراً لِبَصَری وَ شِفاءً لِصَدْری و ذَهاباً لِهَمِّی وَ غَمّی وَ حُزْنی اللهمَّ زَیِّنْ بِهِ لِسانی وَ جَمِّلْ بِه وَجْهی وَ قَوِّ بِهِ جَسَدی وَ ثَقِّلْ بِهِ میزانی وَارْزُقْنی تِلاوَتَهُ عَلی طاعَتِکَ آناءَ اللّیلِ وَ أَطْرافَ النَّهارِ، وَاحْشُرْنی مَعَ النَّبِیِّ محمّدٍ وَ آلِهِ الأَخْیارِ؛

        ===============================

        به نام خداوند بخشنده ی مهربان

        بریم سراغ آیه 57 بقره که چهارمین آیه ای که ریشه (رزق) رو توی خودش داره.

        وَظَلَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ۖ کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ ۖ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ

        و ابر را سایبان شما ساختیم و مرغ بریان و ترانگبین را بر شما فرستادیم (و گفتیم) از این روزیهای پاک که به شما دادیم تناول کنید، ولی (شکر این نعمت را به جا نیاوردند) نه به ما بلکه به خود ستم کردند.

        بیا برگردیم یکم عقبتر از آیه 47،خداوند بنی اسرائیل رو خطاب قرار میده و بهشون یادآوری میکنه حواستون به نعمت هایی که بهتون دادم باشه،و میاددرمورد چندتا اتفاق بولد صحبت میکنه که اینجا،اینجوری نجاتتون دادم،اونجا فلان کارو کردین بخشیدمتون،باز نشانه خواستید صاعقه فرستادم،بلکه «لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»

        این همه ایه آخرش رسید به سپاسگزاری و شکر…چقدر این شکرگزاری مهمه ؟

        در نهایت در آیه 57 میگه:

        براتون سایه بان درست کردم.

        غذاهم براتون فرستادم

        کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ ۖ

        بخورید از آنچه ما به شما روزی دادیم

        مِنْ طَیِّبَاتِ

        طیبات هم که میدونی هرچی خوشایند و دلچسبه!

        پس اینجا هم رزق و روزی رو با حتی غذا فرستادن خداوند به خودش منصوب کرده!

        درنهایت بنی اسرائیل عزیز،مثل ما یکم بچه پرو بودن و با کفران نعمت به خودشون ستم کردند.

        ===================================================

        وَإِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْحَجَرَ ۖ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَهَ عَیْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ ۖ کُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ(بقره60)

        و (به یاد آرید) وقتی که موسی برای قوم خود طلب آب کرد، به او گفتیم: عصای خود را بر سنگ زن، پس دوازده چشمه آب از آن سنگ جوشید و هر سبطی آبشخور خود را دانست (و گفتیم) از آنچه خدا روزی شما ساخته بخورید و بیاشامید و در زمین به فتنه‌انگیزی و فساد نپردازید.

        بِببین،حضرت موسی،حتی برای آب از خداوند درخواست میکنه!

        یعنی انقدر اعتماد به جریان هدایت!

        یک همچین ایمانی که میتونه دریا رو از هم بشکافه دیگه …

        ووقتی همچین ایمانی داری،خدا پاسخ میده به شکل فراوانی!

        از یک سنگ،12تا چشمه میزنه بیرون برای هر قبیله …

        و باز اینجا کُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّه رو داریم

        بخورید و بیاشامید از روزیِ خدا!

        الان باز دلم میخواد ازین جمله استفاده کنم کهههه ما کجا،دنبال چی میگردیم؟

        ==============================

        وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۖ قَالَ وَمَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِیلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَىٰ عَذَابِ النَّارِ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ(بقره 126)

        و (به یاد آر) هنگامی که ابراهیم عرض کرد: پروردگارا، این شهر را محل امن و آسایش قرار ده و اهلش را که ایمان به خدا و روز قیامت آورده‌اند از انواع روزیها بهره‌مند ساز، خدا فرمود: و هر که (با وجود این نعمت) سپاس نگزارد و راه کفر پیماید گر چه در دنیا او را اندکی بهره‌مند کنم، لیکن در آخرت ناچار معذب به آتش دوزخ گردانم که بد منزلگاهی است.

        سلاممم برابراهیم،سلام بر خلیل الله…سلام بر رفیق خدا …

        یعنی میشه ماهم ی روز رفیق خدا بشیم؟

        هروقت اسم ابراهیم میاد،چشام اشکی میشه :)

        ببین دلم نمیاد از ایه های قبلی بگذرم

        ایه 124:خداوند میگه ما ابراهیم رو چندبار امتحان کردیم و از همه ی امتحان ها سربلند بیرون اومد پس نعمت امامت و پیامبری اعطا کردیم،بعد درخواست حضرت ابراهیم که آیا میشه این امامت رو به فرزندانمم بدی؟

        جواب خداوند:عهد من به ستمکاران نمیرسد

        بِببین خداوند در جواب کسی که بهش میگه رفیق،اینو گفته!

        یعنی قوانین رو نمیشه دور زد سُنَّهَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدِیلًا

        ایه 125 درمورد ساختن کعبه و ضرورت پاک نگه داشتنش از شرک

        میرسیم به آیه مدنظر خودمون، که دعای قشنگ حضرت ابراهیمه،و با رب شروع میشه(اِی دورش بگردم:) )

        درخواست خلیل الله:پروردگارا، این شهر را محل امن و آسایش قرار ده و اهلش را که ایمان به خدا و روز قیامت آورده‌اند از انواع روزیها بهره‌مند ساز.

        اینجاهم درخواست روزی از خودِخداوند توسط اسوه و الگوی قرآن روداریم پس!

        با اجازه من کلام خودمو منعقد کنم؟

        کجا،دنبال چی میگردیم ما؟

        جواب رب هم باز هینت شکرگزاری داره:میگه اونایی که کفر نعمت میکنند،خیلی کم ازین روزی برخوردار میشند و آخرشم سهمشون عذاب و جهنمه..

        ===============================

        یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ(بقره172)

        ای اهل ایمان، روزی حلال و پاکیزه‌ای که ما نصیب شما کرده‌ایم بخورید و شکر خدا به جای آرید اگر شما خالص خدا را می‌پرستید.

        چقدررر قشنگه این آیه،چقدددر شیرینه،چقدر دلنشینه

        ای کسانی که به خدا ایمان آوردید!

        کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ: از طیباتی که ما بهتون روزی دادیم بخورید!

        طیبات،جمع طیب،معنی طیب در فرهنگ فارسی معین:

        1 – (مص ل .) پاکیزه شدن . 2 – خوشبو شدن . 3 – حلال شدن . 4 – (اِ.) بوی خوش . 5 – روا، حلال . 6 – پاک ، پاکیزه . 7 – بهترین از هر چیز.

        ادامه ی آیه باز هینت شکرگزاری داره.

        حالا که بهترین از هرچیز رو بهتون دادیم،شکر خدارو بگید اگر توحید سرتون میشه و منو میپرستید!

        ===========================

        زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا وَیَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا ۘ وَالَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ۗ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ(212 بقره)

        حیات دنیوی برای کافران جلوه نمود و آنها اهل ایمان را فسوس و مسخره می‌کنند ولی مقام تقوا پیشگان روز قیامت برتر از کافران است، و خدا به هر که خواهد روزی بی‌حساب بخشد.

        ایه قبل خداوند میگه از بنی اسرائیل سوال کن ما چقدر براشون ایه و دلیل روشن آوردیم؟کسی که نعمت خدارو به کفر تغییر داد،خداوند هم انتقام سختی ازش میگیره!

        اینجا باز قانون شکرگزاری رو داریم که اگر بجای شکر کفر بگی،طبق قانون شما براساس چیزی که میفرستی عذاب دریافت میکنی…

        این قانون رو هم واضح در ایه 7 سوره ابراهیم گفته

        وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ

        چقدر این قران بینظیره،چقدر درمورد قوانین قشنگ توضیح میده و در تموم آیه ها اصل رو مشخص مییکنه و هیچ آیه ای نیست که بقیه ی اصول رو نقض کنه،همشون باهم هماهنگند.

        برسیم به آیه مدنظرمون:

        خداوند میگه:زندگی دنیا برای کافران خیلی جلوه داره،و اونا میان کسانی که ایمان آوردند رو مسخره میکنند.اما کسایی که تقوای الهی دارند در قیامت مافوق این کافرینند.

        وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ

        خداوند….روزی میده ….به هرکس که… یَشَاءُ= از قوانین و مشیت درست استفاده میکنه.

        بِغَیْرِ حِسَابٍ:بدون حساب و کتاب

        دلم میخواد بیشتر به این تکه از آیه فکر کنم،روزی بدون حساب و کتاب یعنی اعطای ثروت ،بدون قرارداد،بدون ساعت موظفی کار،بدون احتساب اضافه کاری،ثروتی که هر لحظه میاد نه آخر ماه….

        ==========================

        وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ ۖ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضَاعَهَ ۚ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ لَا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَا تُضَارَّ وَالِدَهٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ ۚ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَٰلِکَ ۗ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا ۗ وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَکُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَیْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

        مادرانى که مى‌خواهند شیردادن را به فرزندان خود کامل سازند، دو سال تمام شیرشان بدهند. خوراک و لباس آنان، به وجهى نیکو، بر عهده صاحب فرزند است و هیچ کس بیش از قدرتش مکلّف نمى شود. نباید هیچ مادرى به خاطر فرزندش زیانى ببیند و هیچ پدرى به خاطر فرزندش. و قیّم نیز چنین بر عهده دارد. و اگر پدر و مادر بخواهند با رضایت و مشاورت یکدیگر فرزندشان را از شیر بازگیرند مرتکب گناهى نشده‌اند. و هرگاه بخواهید کسى دیگر را به شیردادن فرزندتان برگمارید، اگر مزدى نیکو و در خورش بپردازید گناهى نیست. از خدا بترسید و بدانید که او به کارى که مى‌کنید بصیر و بیناست.

        ببین آیه های قبل و بعد این آیه همش درمورد قوانین ازدواج و طلاق و.. ایناست.

        ریشه ی رزق اینجا برای حقوق مادر شیرده توسط همسرش آورده شده!

        دریافتی ظرف من میدونی چی بود؟

        دقت کن!

        تو آیه های قبلی که از رزق خداوند صحبت میکنه همش از رزقی که از آسمون ها میاد،از طیبات و روزیِ بی حساب و کتابه!

        توی این آیه که داره از تکلیف همسر بر مادر شیرده صحبت میکنه ازین کلمه ها استفاده میکنه

        لَهُ رِزْقُهُنَّ وَکِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ

        لَا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا ۚ

        یعنی حقوقی که طبق قانون و به حد متعارفه!

        و در حد وسع اون آدمه!

        بِببببین!بِبییین!

        چقدددددر فرررق هست بین روزی که از خداوند قراره بیاد و روززی که از بنده ی خداااا!

        (اعتراف میکنم بعد نوشتن این دریافتی ها، چند بار از ذوق بالا و پایین پریدم وجیغ کشیدم از خوشحالی :))))))))،خداروشکر همسایه پایینیمون اسباب کشی کرده رفته وگرنه … :)))))) )

        ==========================

        یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّهٌ وَلَا شَفَاعَهٌ ۗ وَالْکَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ(بقره254)

        ای اهل ایمان، از آنچه روزی شما کردیم انفاق کنید پیش از آنکه بیاید روزی که نه کسی چیزی تواند خرید و نه دوستی و شفاعتی به کار آید، و کافران خود ستمکار بوده‌اند.

        توی این آیه ریشه رزق برای انفاق کردن اومده،اما هینت ماجرا کجاست؟

        ببین خداوند میگه قبل ازینکه اون روزی بیاد که نه چیزی میتونید بخرید،نه شفاعت و دوستی درکاره،انفاق کنید.

        اما از چی ؟

        أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکُمْ

        از روزی که مااااا به شمادادیم.

        بازم اینجا مفهوم رزق:پول،ثروت،مالی که از نزد خداوند به کسانی ایمان آوردند داده شده …

        من اینجا از خودم میپرسم،کِی میتونم از مال خودم بخشم؟وقتی که زیاد ازش داشته باشم!

        انفاق کردن ازون دستورات اصلی خداونده،فقط از یک راه میشه این اصل رو رعایت کرد.

        اونم ثروتمند شدنه!

        پس اینجا حرف استاد سنده

        تنها یک راه وجود داره به خدا برسی،اونم ثروتمند شدنه

        معنوی ترین کارِجهان،خیرخواهانه ترین کار جهان،بهترین کار در این جهان،ثروتمند شدنه

        =========================

        حمیدِحنیف عزیز

        نوشتن این کامنت از عصر پنج شنبه شروع شد و الان ظهر جمعه …نزدیک به اذان ظهر آیه های رزق تو سوره ی بقره تموم شد.

        با اشک چشم هام برات مینویسم….

        وقتی آخرین آیه رو نوشتم …هدیه ی نابی از خداوند گرفتم که قلبم روشن شد…

        روزی بی حساب از خداوند رزاق …

        آخرین آیه رزق وصل شده آیه الکرسی …

        آیه الکرسی که جانِ من شده …که نور چشم هامه،ضربان قلبمه …آیه الکرسی که تو تموم نماز هام میخونمش ….

        اَللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْ‌ضِ ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْ‌سِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ﴿٢55﴾ لَا إِکْرَ‌اهَ فِی الدِّینِ ۖ قَد تَّبَیَّنَ الرُّ‌شْدُ مِنَ الْغَیِّ ۚ فَمَن یَکْفُرْ‌ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْ‌وَهِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿٢56﴾ اللَّـهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُ‌وا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِ‌جُونَهُم مِّنَ النُّورِ‌ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَـٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ‌ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٢5٧﴾

        خداست که معبودى جز او نیست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابى سبک او را فرو مى‌گیرد و نه خوابى گران؛ آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست. کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مى‌داند. و به چیزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمى‌یابند. کرسى او آسمانها و زمین را در بر گرفته، و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست، و اوست والاى بزرگ. (255) در دین هیچ اجبارى نیست. و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزى استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنواى داناست. (256) خداوند سرور کسانى است که ایمان آورده‌اند. آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مى‌برد. و[لى‌] کسانى که کفر ورزیده‌اند، سرورانشان [همان عصیانگران] طاغوتند، که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مى‌برند. آنان اهل آتشند که خود، در آن جاودانند. (257)

        ==============

        به پایان آمد این دفتر،حکایت همچنان باقیست

        امیدوارم خداوند من رو لایق ادامه دادن این مسیر و دریافت هدایت و رحمت و نعمتش کنه …

        درپناه الله یکتا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1310 روز

        سلام به بنده ی حنیف خدا،حمید عزیز

        از خداوند طلب هدایت و کمک و رحمت میکنم تا بهم اجازه بده به اندازه ی ظرفم به نورش دسترسی پیدا کنم،و بتونم درک کوچیکی از اقیانوس علمِ قرآن داشته باشم و این مسیر رو بتونم ادامه بدم.

        پس بدون فوت وقت میرم سر اصل…ادامه ی بررسی ریشه رزق در آیات شیرین قرآن.

        أَللهُمَّ بِالحَقِّ أَنْزَلْتَهُ وَ بِالحَقِّ نَزَلَ، أَللهُمَّ عَظِّمْ رَغْبَتی فیهِ وَاجْعَلْهُ نُوراً لِبَصَری وَ شِفاءً لِصَدْری و ذَهاباً لِهَمِّی وَ غَمّی وَ حُزْنی اللهمَّ زَیِّنْ بِهِ لِسانی وَ جَمِّلْ بِه وَجْهی وَ قَوِّ بِهِ جَسَدی وَ ثَقِّلْ بِهِ میزانی وَارْزُقْنی تِلاوَتَهُ عَلی طاعَتِکَ آناءَ اللّیلِ وَ أَطْرافَ النَّهارِ، وَاحْشُرْنی مَعَ النَّبِیِّ محمّدٍ وَ آلِهِ الأَخْیارِ

        ======================================

        ریشه (رزق) در سوره آل عمران،4بار تو 3 تا آیه تکرار شده

        آیه اول،آیه شماره 27 اما برای درک بهترش برمیگردم به آیه ی قبل

        که میشه گفت تقریبا یک جور چیت شیته،خداوند به پیامبر میگه اینجوری دعا و درخواست کن از من

        قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِیَدِکَ الْخَیْرُ ۖ إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

        بگو: خدایا! ای مالک همه موجودات! به هر که خواهی حکومت می دهی و از هر که خواهی حکومت را می ستانی، و هر که را خواهی عزت می بخشی و هر که را خواهی خوار و بی مقدار می کنی، هر خیری به دست توست، یقیناً تو بر هر کاری توانایی.

        دقت کردی تموم افعال این آیه تَشَاءُ؟

        یعنی همون قانون و مشیت ،نه اراده ی خدا،بلکه هرکی از قانون جهان استفاده کنه به عزت و حکومت خداوند دسترسی پیدا میکنه و هرکسی هم برعکس این قوانین رو اجرا میکنه،ازش گرفته میشه!

        اینجاست که باید دوباره به خودم یادآوری کنم: سعیده هر شری که بهت میرسه از خودته،هر خیری که میرسه از خداونده ولاغیر.

        و اما آیه ی بعدی که چیت شیت درخواست روزی از خداونده:

        تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ ۖ وَتُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ ۖ وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ

        شب را در روز در می آوری و روز را در شب در می آوری، و زنده را از مرده بیرون می آوری و مرده را از زنده بیرون می آوری؛ و هر که را بخواهی بی حساب روزی می دهی.

        جالبه که این دوتا آیه مثل سوره حمد،از زبون ما گفته باشه،انقدر قشنگ و واضح؟

        که میگه بهم بگو خدایی که شب وروز راحت مدیریت میکنی،مرده و زنده بودن دست شماست.

        و به هرکی میخوای روزیِ بی حساب میدی.

        پس با توجه به این دوتا آیه ؛

        رزق بی حساب یا همون آزادی مالی باید مستقیم از خداوند درخواست بشه،البته با باور توحیدی درست که قدرت و عزت و مدیریت این جهان فقط دست الله و لاغیر

        ======================================================

        فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَکَفَّلَهَا زَکَرِیَّا ۖ کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا ۖ قَالَ یَا مَرْیَمُ أَنَّىٰ لَکِ هَٰذَا ۖ قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۖ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ(37)

        پس خدا او را به نیکویی پذیرفت و به تربیتی نیکو پرورش داد و زکریّا را برای کفالت و نگهبانی او برگماشت؛ هر وقت زکریّا به صومعه عبادت مریم می‌آمد نزد او رزق شگفت آوری می‌یافت، گفت که ای مریم، این روزی از کجا برای تو می‌رسد؟ پاسخ داد که این از جانب خداست، همانا خدا به هر کس خواهد روزی بی‌حساب دهد.

        خیلی قشنگه این آیه،خیلی شگفت انگیزه!

        مریم تو صومعه داره عبادت میکنه،زکریا هربار میاد بهش سر میزنه میبینه مریم همه چیز داره،بعد شگفت زده میشه که آقا اینا از کجا میاد برات؟

        و مریم پاسخ میده اینا از نزد خداوندمیاد.

        خداوند به هرکس بخواهد روزی بی حساب میدهد

        الان اینجا برای من سوال پیش میاد،مریم جز عبادت خداوند چه کار دیگه ای میکرده؟که همه چیز براش فراهم میشده؟

        مسئله تنبلی و توی خونه موندن و به درودیوار زل زدن نیستاااا!

        الان میخوام باور کنیم حتی خداوند میتونه به کسی که درست عبادتش رو بکنه،روزی بده!اونم بی حساب و کتاب.

        سند؟

        آخر آیه از اراده ی الله صحبت نکرده،از فعل یَشَاءُ کرده،یعنی طبق قانومنمدی شما میتونی به این مقام برسی.

        باز میرسیم به بحث باورها،مخصوصا جلسه 5 قدم ده

        استاد میگه:وقتی به قرآن نگاه میکنی،میبینی خداوند فقط داره الگو نشون میده تا باور پذیر بشه برات،هیچ وقت به چگونگیش نپرداخته!

        که چه جوری شد عصای موسی اژدها شد!

        چه جوری دریا براش باز شد!

        چه جوری برای مریم از آسمون غذا میومد!

        چه جوری آتیش برای ابراهیم گلستان شد!

        چه جوری ذکریا،توی اون سن بچه دار شد!

        چه جوری نوح،اون کشتی رو ساخت!

        میگه این کار انجام شد!این اتفاق افتاد!داره باور ایجاد میکنه اتفاقات معجزه آسا اتفاق میفته..

        اینا افسانه نیست،داستان و توهم نیست.اینا برای یک زمان خاص نیست،اینا امکان پذیره.

        اگر خدا با موسی صحبت کرده،پس با خدا صحبت کردن شدنیه!نگفت چه جوری عیسی مرده رو زنده میکرد یا چه جوری دستش نورانی میشد،میگه این اتفاق افتاد.

        هیچ وقت درمورد چگونگیش نگفته،چون چگونگیش مهم نیست

        چون چگونگی رسیدن به خواسته برای هرفرد میتونه متفاوت باشه

        ولی اگر تو باور کنی میشود به این خواسته رسید چگونگی به تو گفته میشه

        و با توجه به ویژگی های خودت، شما هدایت میشی به بهترین مسیر رسیدن به خواسته هات

        ========================================================

        وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ(169)

        و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.

        ببین موضوع این آیه درمورد جنگ احد که انگار یکسری از منافقین از ترس مرگ پیامبر رو همراهی نکردند!بعد خیلی جالبه خداوند میگه اگر راست میگید مرگ رو میتونید از خودتون دور کنید؟

        و در مقام اونایی که توی جنگ و در دفاع از اسلام کشته شدن انقدر قشنگ و دلنشین صحبت میکنه که اون ها زنده هستند و پیش پروردگارشون روزی میگیرند.

        دعوتت میکنم چندتاایه ی بعدش رو هم بخونی،از مبحث رزق خارجه ولی خیلی قشنگه

        #########################################################

        تو سوره نسا 3 بار ریشه (رزق) تو 3 تا آیه تکرار شده

        وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِیهَا وَاکْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا(5)

        اموالتان را که خدا قوام زندگى شما ساخته است به دست سفیهان مدهید، ولى از آن هزینه و لباسشان دهید و با آنان سخن به نیکى گویید.

        بِبین این آیه خیلی سنگین و پیچیده بود برام،نتونستم خودم به درک درست برسم و رفتم تفسیرش رو خوندم.پس اینجا برای شما کپیش میکنم،باور های جالبی در مورد ثروت و مال توش میشه پیدا کرد.

        تفسیر نور:

        منظور ‌از‌ «سفاهت‌» ‌در‌ ‌این‌ جمله‌، عدم‌ رشد کافی‌ ‌در‌ خصوص‌ امور مالی‌ ‌است‌ بطوری‌ ‌که‌ شخص‌ نتواند سرپرستی‌ اموال‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌به‌ عهده‌ گیرد و ‌در‌ مبادلات‌، منافع‌ ‌خود‌ ‌را‌ تأمین‌ نماید.

        در‌ جمله ‌بعد‌ قرآن‌ تعبیر جالبی‌ ‌در‌ باره اموال‌ و ثروتها کرده‌ و می‌گوید: «‌این‌ سرمایه‌های‌ ‌شما‌ ‌که‌ قوام‌ زندگانی‌ و اجتماع‌ ‌شما‌ ‌به‌ ‌آن‌ ‌است‌ و بدون‌ ‌آن‌ نمی‌توانید کمر راست‌ کنید» ‌به‌ دست‌ سفیهان‌ و اسرافکاران‌ نسپارید (الَّتِی‌ جَعَل‌َ اللّه‌ُ لَکم‌ قِیاماً).

        ‌از‌ ‌این‌ تعبیر ‌به‌ خوبی‌ اهمیتی‌ ‌را‌ ‌که‌ اسلام‌ ‌برای‌ مسائل‌ مالی‌ و اقتصادی‌ قائل‌ ‌است‌ روشن‌ می‌شود، و ‌به‌ عکس‌ آنچه‌ ‌در‌ انجیل‌ کنونی‌«1» می‌خوانیم‌ ‌که‌ «شخص‌ پولدار هرگز وارد ملکوت‌ آسمانها نمی‌شود» اسلام‌ می‌گوید ملتی‌ ‌که‌ فقیر ‌باشد‌ هرگز نمی‌تواند کمر راست‌ کند و عجب‌ ‌این‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌با‌ ‌آن‌ تعلیمات‌ غلط ‌به‌ کجا رسیده‌اند و ‌ما ‌با‌ ‌این‌ تعلیمات‌ عالی‌ ‌در‌ چه‌ مرحله‌ای‌ سیر می‌کنیم‌؟

        ===============================================================

        وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَهَ أُولُو الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا(8)

        چون هنگام تقسیم کردن ارث، خویشاوندان و یتیمان و مستمندان حاضر شدند، چیزی از آن را به ایشان بدهید، و با آنان سخنی شایسته و پسندیده گویید.

        این ریشه رزق درمورد ارث ومیراثه!

        ی جورایی شبیه همون انفاق کردن…

        وقتی مفهوم رزق در قالب رزق بین آدم ها میاد،از روزی بی حساب خبری نیست:)

        در حد معروف و متعارف …

        چون روزی بی حساب فقط دست خودشه و بس …

        ===========================================

        وَمَاذَا عَلَیْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ ۚ وَکَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِیمًا(39)

        و بر آنان چه زیانی بود اگر به خدا و روز قیامت ایمان می آوردند، و از آنچه خدا به آنان داده انفاق می کردند؟ و خدا همواره به آنان داناست.

        این آیه و آیه قبل از دو مدل انفاق میگه

        یک انفاقی که برای ریا و تظاهره=====>که نتیجه ش یار شیطان شدنه!!!!

        و تو این آیه که ریشه رزق داره از انفاقی میگه که اهل ایمان بخدا و آخرت انجامش میدن.

        ازچی؟

        مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ

        روزی ای که خدا بهشون داده!

        ==================================================================

        بِبییییییین!

        با تموم شدن آیه های رزق تو سوره ی آل عمران و سوره نسا

        من بااااز جایزه م رو از قرآن گرررفتم

        باورت میشه؟:))))))))

        آیه 40 سوره نسا

        إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ ۖ وَإِنْ تَکُ حَسَنَهً یُضَاعِفْهَا وَیُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِیمًا

        یقیناً خدا به اندازه وزن ذرّه ای [به اَحدی] ستم نمی کند، و اگر [هم وزن آن ذرّه] کار نیکی باشد، آن را دو چندان می کند، و از نزد خود پاداشی بزرگ می دهد.

        برای هممون پاداش عظیم خداوند رو درخواست میکنم تا غرق زندگی توحیدی باشیم در هر بعدی که برای خوشبختی و تجربه ی بهشت دنیا لازمه …

        الهی که خداوند سعادت بده،این بررسی ادامه پیدا کنه …

        و نورش رو به هممون ارزونی کنه …

        آمین یا رب العالمین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
        • -
          نسرين خالقي گفته:
          مدت عضویت: 1324 روز

          سلام سعیده عزیز ،

          هر بار با خوندن کامنت های عزیز و جالب و ارزشمند تو میگم دختر تو بی نظیری . ازت ممنون هستم پرستار فرشته صفت موحد و الهی با نوشته ها و کامنت های تو قران را بهتر و روشن تر درک می کنم ، وعده خدا حق أست و رد خور ندارد و مطمئن هستم به زودی برکات و ثروت و نعمت بی حساب بر تو جاری می شود. سعیده جان در وقت صلاه خودت ، دعا کن من هم به خوبی او به درک و عمل کردن به قران برسم و هر روز تنها و تنها و تنها روی خودش حساب کنم و از دست شیطان به دور باشم.

          روی ماهت را می بوسم یار غار حرا

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1310 روز

        سلام به حمیدِحنیفِ عزیز،سلسله کامنت رزاقیان :) از سی و یک مرداد ماه شروع شد و امروز بیست و پنج شهریور…به امید الله قراره ادامه پیدا کنه،ازت سپاسگزارم که چراغ این راه شدی و من هرچقدر بیشتر این آیه ها رو دنبال میکنم به وضوح میبینم برکت ظرف نعمتم چقدر بیشتر میشه،از خداوند طلب هدایت و رحمت و نور میکنم و ازش میخوام به ظرف دریافتی من کمک کنه تا بتونم به یک قطره از آگاهی های قرآن دست پیدا کنم .

        =================================================================

        أَللهُمَّ بِالحَقِّ أَنْزَلْتَهُ وَ بِالحَقِّ نَزَلَ، أَللهُمَّ عَظِّمْ رَغْبَتی فیهِ وَاجْعَلْهُ نُوراً لِبَصَری وَ شِفاءً لِصَدْری و ذَهاباً لِهَمِّی وَ غَمّی وَ حُزْنی اللهمَّ زَیِّنْ بِهِ لِسانی وَ جَمِّلْ بِه وَجْهی وَ قَوِّ بِهِ جَسَدی وَ ثَقِّلْ بِهِ میزانی وَارْزُقْنی تِلاوَتَهُ عَلی طاعَتِکَ آناءَ اللّیلِ وَ أَطْرافَ النَّهارِ، وَاحْشُرْنی مَعَ النَّبِیِّ محمّدٍ وَ آلِهِ الأَخْیارِ

        =================================================================

        وَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَیِّبًا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ(88 مائده)

        و از نعمت های حلال و پاکیزه ای که خدا روزی شما فرموده، بخورید؛ و از خدایی که به او ایمان دارید، پروا کنید.

        بزار از آیه جالب قبل این آیه بگم اول!

        چقدر قشنگ خدا میگه،ای کسانی که ایمان آوردید،طیباتی که براتون حلال کردم رو بر خودتون حرام نکنید و بعد تو آیه 88 میگه از طیباتی که منِ (الله) بهتون روزی دادم بخورید حالشو ببرید.

        جالبه که اینجا از سیستم استفاده نکرده،از اسم خودش استفاده کرده!مثل آیه های قبل نگفت از روزی که ما بهتون دادیم!میگه طیباتی که الله بهتون داده و حلاله.

        میدونی دریافتی من چی بود؟

        اینجا داره از حلال بودن طیبات میگه ،کی حلال و حروم رو مشخص میکنه؟کسی که فرمانرواست و خالقه و خودش انسان رو ساخته و میدونه چی بهش سازگار و چی نیست!

        برای همین بجای رزقنا …از رزقکم الله استفاده کرده،چون قدرت دست یک نفره!و اون یک نفر که میتونه قانون بزاره چی حلال چی حروم ….پس یک نشانه از ربوبیت الله توی این آیه هم هست.

        و باز هم قانون کنترل ذهن برای اهل ایمان در انتهای آیه

        ای کسانی که ایمان آوردید،ذهنتون رو به سمت الله کنترل کنید.

        =========================================================

        قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَهً مِنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَهً مِنْکَ ۖ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ(114مائده)

        عیسی بن مریم گفت: خدایا! ای پروردگار ما! برای ما از آسمان سفره ای پر از غذا نازل کن تا عیدی باشد برای اهل زمان ما و نسل آینده ما، و نشانه ای از سوی تو؛ و ما را روزی بخش که تو بهترین روزی دهندگانی.

        حمید جان این آیه برای من هم خیلی قشنگ و هم خیلی سنگینه

        از داستان قبلش شروع کنیم،حواریون از حضرت عیسی میپرسند آیا رب تو میتونه از آسمون برای ما مائده بفرسته؟ حضرت عیسی در جوابشون میگه:

        اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ

        در ترجمه نوشته

        اگر ایمان آورده‌اید، از خدا بترسید.

        ولی ما میدونیم تقوا به معنی ترس از خدا نیست،به معنی کنترل ذهنه،درسته؟

        پس نمیتونه این ترجمه درستی باشه،البته که من اندازه ی درک و فهم خودم دارم بهش فکر میکنم.

        حواریون از قبل به خدا ایمان آوردند که یار عیسی شدند،حالا مثل ابراهیم و موسی میگن ما یک نشونه میخوایم برای آرامش قلبمون و منطق ذهنمون!

        قَالُوا نُرِیدُ أَنْ نَأْکُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَکُونَ عَلَیْهَا مِنَ الشَّاهِدِینَ

        گفتند: مى‌خواهیم که از آن مائده بخوریم تا دلهایمان آرام گیرد و بدانیم که تو به ما راست گفته‌اى و بر آن شهادت دهیم.

        حواریون درخواست نشانه میکنند،حضرت عیسی هم از خداوند درخواست میکنه،و ببین چقدر قشنگ درخواستش رو ارائه میده:

        اللَّهُمَّ رَبَّنَا

        ای الله که فرمانروایی…قدرت دست توعه!

        قبل از درخواست به یگانگی الله و توحید اذعان میکنه!

        قطعا برای باور های خودش،برای اینکه درخواستش رو با ایمان بیشتری بفرسته!

        أَنْزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَهً مِنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَهً مِنْکَ ۖ

        براى ما مائده‌اى از آسمان بفرست.تا ما را و آنان را که بعد از ما مى‌آیند عیدى و نشانى از تو باشد،

        مرحله ی درخواست:

        درخواست به صورت مفرد به سمت فرمانرواست،نه سیستم!

        چون قدرت دست یکیه،فرمانروا دستور اجرائی رو صادر میکنه،سیستم پاسخ میده!

        علت درخواست:برای داشتن یک نشانه و یک عید هم برای خودمون و هم بعد از ما!

        توی تفسیر به نکته ی جالبی برخوردم که به درخواست هاتون معنویت اضافه کنید،حواریون گفتند ما مائده رو میخوایم تا بخوریم ولی حضرت عیسی میگه مائده رو درخواست میکنه برای نشانه ی قدرت خدا…

        یکی ثروت رو میخواد برای داشتن ملک و املاک دنیا،یکی ثروت رو میخواد برای اینکه فقط نگاهش به خداوند باشه و براحتی بندگی و سپاسگزاری خداوند رو بکنه!

        خیلی فرق بین ثروت دنیوی و ثروت معنوی!

        بخاطر همینکه ما خیلی از پولدار هارو میبینیم که از نظرما اصلا ثروتمند نیستند ….

        و باز انتهای آیه :

        وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ

        وما را روزى ده که تو بهترین روزى‌دهندگان هستى.

        میدونی یاد کدوم آیه افتادم؟

        وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا ۖ

        ببین چقدر قشنگ قانون درخواست رو حضرت عیسی رعایت کرده

        ابتدا خداوند رو به یگانگی و ربوبیتش خونده …

        بعد درخواستش رو به صورت معنوی ارسال کرده

        و درآخر از اسم نیک خداوند کمک گرفته و بنظرم بازم برای تقویت باورهای خودش

        خداوند یک پادشاه نیست که چاپلوسیش رو بکنی،بهت بیشتر بده

        اینکه صداش میکنی خیر الرازقین

        میای به باور ها و ظرف دریافت نعمت خودت کمک میکنی تا بتونی مرحله ی دریافت نعمت رو خوب انجام بدی …

        وگرنه که خداوند بارها و بارها گفته من به شما هیچ نیازی ندارم.شما نیازمندید.

        یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ

        ای مردم! شمایید نیازمندان به خدا، و فقط خدا بی نیاز و ستوده است.

        آیه پربرکتی بود ….واقعا باید بارها و بارها بخونمش تا این آگاهی هارو با منطق ذهنم عجین بشه …خدایا شکرت ….

        ================================================================

        قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُوا أَوْلَادَهُمْ سَفَهًا بِغَیْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ ۚ قَدْ ضَلُّوا وَمَا کَانُوا مُهْتَدِینَ(140انعام)

        قطعاً کسانی که فرزندان خود را از روی سبک مغزی و جهالت کشته اند، و آنچه را خدا روزی آنان کرده بود بر پایه دروغ بستن به خدا حرام شمرده اند، زیان کردند؛ به راستی که گمراه شدند و هدایت یافته نبودند.

        داستان قبل این آیه جهالت مردم زمان پیامبره،که بچه هاش رو قربانی بت ها میکردن،یا دخترهارو زنده به گور میکردند،و به اسم خدا یکسری قوانین چرت و پرت ساخته بودن،اگر آیه های قبلی رو بخونی متوجه میشی چقدر واقعا در جهل بودند.

        بعد ازینکه خداوند جهالتشون رو توضیح میده در آیه 140 میگه

        قطعا !

        اونایی که بچه هاشون رو به این جهالت میکشند!

        و روزی که الله بهشون داده رو حرام میکنند!

        و افترا به الله میبند!

        قَدْ ضَلُّوا وَمَا کَانُوا مُهْتَدِینَ:اینان سخت گمراه شدند و هدایت نیافتند.

        یک نکته ی جالبی هم تو تفسیر نور خوندم:

        تحریم نابجاى حلال‌ها، افترا بر خداوند است. «وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً»

        چه حلال هایی که بی دلیل برخودمون حرام کردیم و به الله افترا زدیم …و زندگی رو برخودمون سخت کردیم …و به خودمون ظلم کردیم…

        خدایا مارو ببخش و هدایتمون کن …

        ===================================================================

        وَمِنَ الْأَنْعَامِ حَمُولَهً وَفَرْشًا ۚ کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ(انعام142)

        (او کسی است که) از چهارپایان، برای شما حیوانات باربر، و حیوانات کوچک (برای منافع دیگر) آفرید؛ از آنچه به شما روزی داده است، بخورید! و از گامهای شیطان پیروی ننمایید، که او دشمن آشکار شماست!

        آیه قبلی که ریشه رزق داشت رو که خوندی،درمورد جاهلین بود!

        با فاصله یک آیه باز خداوند از رزق الهی صحبت میکنه!

        اونم یک آیه پر از نعمت و فراوانی!

        انعام 141

        وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ ۚ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ ۖ وَلَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ

        و او آن خدایی است که برای شما بستانها از درختان داربستی و درختان آزاد و درختان خرما و زراعتها که میوه و دانه‌های گوناگون آرند و زیتون و انار و میوه‌های مشابه و نامشابه آفرید. شما هم از آن میوه‌ها هرگاه برسد تناول کنید و حق آن را (زکات فقیران را) در روز درو و جمع‌آوری آن بدهید و اسراف نکنید، که خدا مسرفان را دوست نمی‌دارد.

        میدونی دارم به چی فکر میکنم؟

        به معنی دقیق اسراف!

        اگر بیایم آیه قبلی (140) رو مدنظر قرار بدیم که خداوند ی جورایی عصبانیه از دست انسان های جاهل که حلال الله رو حرام کردند… ومیگه اونا گمراهند و هدایت یافته نیستند. و از قد خسرو استفاده میکنه: قطعا خسارت یافته اند.

        و بعد میاد از نعمت ها و فراوانی هایی که به انسان ها داده صحبت میکنه…

        بنظرم اینجا معنی اسراف زیاده روی اون آدم های جاهله…زیاده روی در سخت گیری،در حرام کردن حلال خدا،در کشتن فرزندان …

        نه به معنی متداول اسرافی که به ما یاد دادن …

        آب رو کم مصرف کن،اسراف میشه

        برق رو خاموش کن،اسراف میشه

        چندتاغذارو باهم درست نکن،اسراف میشه

        انقدر لباس نخر،اسراف میشه

        اسرافی که همش از کمبوده،همش در مقابل باور فراوانیه …

        بنظر من ،خداوند بعد از ذکر کردن نعمت هاش…به ما میگه …انقدر تو خسارت دادن به خودتون اسراف نکنید ….

        من خدای فراوانی ام …

        نه چیزی که از بقیه شنیدید ….

        اگر بری و آیه های بعدی رو بخونی متوجه میشی چطور خداوند با عشق داره از نعمت هاش حرف میزنه …

        و درنهایت برگردم به آیه 142 که از ریشه رزق استفاده شده، باز از کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّه صحبت میکنه و هشدار میده که از گام های شیطان پیروی نکنید، که بی تردید او برای شما دشمنی آشکار است.

        ==================================================================

        قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ ۖ أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا ۖ وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ ۖ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ ۖ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ ۖ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ۚ ذَٰلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ(151انعام)

        بگو: بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده بخوانم: اینکه چیزی را شریک او قرار مدهید، و به پدر و مادر نیکی کنید، و فرزندانتان را از [ترسِ] تنگدستی نکشید، ما شما و آنان را روزی می دهیم، و به کارهای زشت چه آشکار و چه پنهانش نزدیک نشوید، و انسانی را که خدا محترم شمرده جز به حق نکشید؛ خدا این [گونه] به شما سفارش کرده تا بیندیشید.

        جالبه …جالبه …خیلی جالبه …

        بعد ازون داستان جهالت …و حرام کردن حلال های خداوند و …صحبت خداوند درمورد فراوانی نعمت هاش… باز این ملت جاهل چونه میزنند که نه اگر خدا میخواست ما و جد و آبادمون این کارهارو نمیکردیم …

        فرافکنی و عدم پذیرش مسئولیت کارهای اشتباه …

        خلاصه در این کشمکش بین مردم جاهل و پیامبر:

        خداوند به پیامبر میگه اعلام کن حرام خداوند ایناست

        به قول مازندارنی ها : دیگه شه دونی ،هرکارخانی هکنی هکن :))))))

        و توی دوتا آیه صراحتا حرام های خداوند رو اعلام میکنه…و اون چیزی که مدنظر ماست الان ریشه رزق هست که خداوند میگه :

        وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ ۖ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ ۖ

        و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نکشید! ما شما و آنها را روزی می‌دهیم

        این سیستم منه که داره رزق وروزی شما و بچه هاتون رو میده،روی چه حساب اونارو از بین میبرید؟

        واقعا چقدر ما میتونیم باور کنیم رزق دست خداست و ازش برای هرچیزی درخواست کنیم خودش بهمون بده؟

        مثل موسی که حتی آب رو ازخداوند درخواست میکنه و خدا میگه عصات رو به این سنگ بزن و 12تا چشمه ازش میاد بیرون …

        خدا…خدای فراوانیه …

        و این باور فراوانی،پاشنه ی آشیل ماست که هرچقدر بیشتر روش کار کنیم،بیشتر به دریافت رزق بی حساب الله نزدیک میشیم.

        ===========================================================

        خیلی تلاش کردم آیه ها رو ادامه بدم ولی اندازه ی ظرف امروزم بیشتر ازین نبود.از خداوند طلب هدایت و رحمت و مغفرت میکنم برای ادامه ی این مسیر

        و ازش درخواست میکنم کمکمون کنه اون طور که قدر و منزلتش هست بشناسیمش ….

        و زندگی دنیامون رو تبدیل به بهشتی کنیم که یک پلی بشه به سمت بهشت آخرت …

        به امید سعادت ادامه دادن این سرچ قرآنی …

        در پناه الله یکتا …

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
        • -
          حمید امیری Maverick گفته:
          مدت عضویت: 1295 روز

          بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

          «وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ» (ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺁﻳﻴﺪ، ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺭﻭﺵ ﻭ ﺁﻳﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﭘﺪﺭﺍﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﻳﻢ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ. ﺁﻳﺎ جز این است که ﭘﺪﺭﺍﻧﺸﺎﻥ ﭼﻴﺰﻱ ﻧﻤﻰﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻧﻴﺎﻓﺘﻪ بودند؟؟ مائده 104)

          سلام و درود به سعیده نورانی پروردگارم، انسان بی نظیر و موحد و نورانی. کامنت بینظیرت رو خوندم و کلی تحسینت کردم گفتم این انسان بینظیره ، این انسان بینظیره… وقتی دیدم از شما کامنت دارم بسیار ذوق زده شدم. مخصوصاً اینکه مبحث رزق رو دوباره ادامه دادی. من کامنت های بینظیر قبلی رو هنوز پاسخ ندادم. ولی از خداوند هدایت خواستم که بتونم این کامنتت رو جواب بدم و در ادامه ان شاالله بتونم کامنت بقیه دوستان عزیزم که هنوز بی پاسخ مونده رو هم جواب بدم.

          بماند امروز عصر خیلی تو فرکانس خوبی نبودم، بنا به دلایلی تصمیم گرفتم از خونه بیرون نرم و توی خونه موندم و خودم رو مشغول ورزش کردم شاید کمی بهتر بشم. ولی بهتر که نشدم هیچ …

          تا اینکه الان کامنت نورانی شما رو دریافت کردم. و بقول آمریکاییها much better now

          هرچند دریافت های من از قرآن به اندازه دریافت های شما شگفت انگیز نیست ولی این یک تلاش آگاهانه است که هر چی از هدایت قرآنی امروزم فهمیدم رو برات بنویسم. از خداوند درخواست میکنم منو هدایت و حمایت کنه.

          ماجرا از اونجایی شروع میشه که انسان از یه جایی به بعد بشدت ذهنش منطقی میشه و ذهن افسار زندگی رو بدست میگیره و فکر می‌کنه که خیلی بلده و دقیقاً میگه من به هدایت الله نیازی ندارم… این ذهن عین گوشی موبایلیه که چند دقیقه بهش دست نزنی، صفحه اش خاموش میشه و قفل میشه، دقیقا همون جوری می‌ره روی حالت ذخیره نیرو و تمام تلاشش اینه که ما انرژی مصرف نکنیم و تلاش نکنیم. برعکس هدایت الهی که هر وقت حرکت کنیم هدایت میاد و هر وقت هدایتی میاد باز هم لازمه که حرکت کنیم. ذهن زودی شرطی میشه زودی عادت می‌کنه به یه شرایط ایده آل، زودی نجوا می‌کنه و نجوا میگیره. میگه خب اکی ما همون چیزی که از گذشتگان دریافتش کردیم همونو ادامه اش میدیم، راحتتره، تغییر سخته. نه تنها برای آدمها تغییر کردن سخته ، که دیدن تغییر هم سخت و ناخوشاینده. به محض اینکه میبینن کسی تغییر کرده چرت و پرت گفتن ها شروع میشه. به عصر و زمان خاصی هم نیست که بگیم وقتی حضرت محمد مبعوث شد گیر دادن ها و چرت و پرت های اطرافیانِ مشرک شروع شد. این ماجرا برای خودمون هم هست، قطعاً خودتون هم شنیدین، بقیه بهمون میگن فلانی تغییر کردی. دیگه مثل سابق نیستی. با اینکه این تغییر ما رشد و پیشرفت مثبت بوده. ولی این فاصله فرکانسی اونها رو آزار میده. فلانی چرا تغییر کردی تو باید برگردی به همون روش و شیوه گذشته. بعضی‌ها اینقدر توی عملکرد توحیدی مقاومت دارن.

          یه مثال از خودم بزنم و یه خود افشایی کنم.(خود افشایی به همراه مقداری اجداد افشایی)

          مرحوم پدرم با اینکه بسیار انسان خوبی بود و همیشه تلاشش این بود از کسی بد نگه و یا آزارش به کسی نرسه ولی یه وقتایی از پدر خودش انتقاد می‌کرد بخاطر حرفهای ناگواری که بهش زده بود. مثلاً یه چیزی رو یادم هست که بابام می‌گفت پدربزرگ در واکنش به هر رفتار پدرم بهش میگفته خب که چی؟ هنر کردی؟ انگار سرجوخه شده؟ در زمان قدیم اوج پیشرفت و ترقی این بوده که طرف نظامی بشه و سر جوخه بشه. پدر منم بعد از مدتی سر از آموزشگاه شهربانی درمیاره و فارغ‌التحصیلان همون سال بجای درجه گروهبانی با درجه سرجوخه ای آموزش رو تموم می‌کنه (یه درجه پایینتر) سالها گذشت و پدر ما بعد از سی سال با درجه ستوانی از نیروی انتظامی بازنشسته شد. برادر بزرگتر من تحت تأثیر همون باورها رفت نیروی دریایی و حدود بیست و چند سال توی نیروی دریایی خدمت کرد، و منم که بعد اینکه دو سال پشت کنکور موندم نهایتاً مجبور شدم برای رها شدن از فشار حرفهای پدرم، برم آموزشگاه نیروی دریایی و بشم گروهبان نیروی دریایی. تفکر اجدادی پدربزرگی که موفقیت رو‌ سرجوخه شدن میدونست ادامه پیدا کرد، به پسرش رسید و اوج پیشرفت نوه اش این بود که نهایتاً گروهبان یک باشه(سه درجه بالاتر) و من هم اگر این تفکر رو ادامه بدم احتمالاً بچه ام نهایتاً می‌تونه بره دانشگاه افسری و ستوان بشه …

          اما اینجا یه کله شق بچه پرو داشتیم بنام حمید امیری. کسی که بلافاصله بعد از پوشیدن یونیفورم سفید و اتو کشیده نیروی دریایی فهمید یه آدم اشتباهیه در یک مکان اشتباهی. و علیرغم اینکه کلی مسائل مکانیک رو یاد گرفت ولی با تمام آدمهای اونجا غیر هم مدار بود. یه مرحله مثبت زندگی من این بود که توی همون سالهای خدمت نیروی دریایی من میرفتم کلاس زبان و خوندن زبان انگلیسی خواه ناخواه شما رو با تفکرها و فرهنگ های مختلف آشنا میکرد.(چون اساساً کتابها جوری نگارش میشه که وجه مثبت فرهنگ کشورها رو به تصویر بکشه)، و من دیدم برای زنده موندن حتماً نباید نظامی باشم(هر چند آتش‌نشان بودن هم همچین موفقیتی محسوب نمیشه)؛ وقتی پنج سال خدمتم تموم شد و من حق انتخاب داشتم برای ادامه خدمت یا رهایی از خدمت، من درخواست رهایی از خدمت نوشتم و اینجا بود که 100% آدمهای اطراف من بهم میگفتن تو داری اشتباه بزرگی رو می‌کنی. (حالا فکرشو بکن من اون موقع هنوز نه چیزی از قانون میدونم، و اقامت دائم در و دیوار رو داشتم ، یعنی در 99% مواقع احساسم بد بود ولی شرایط شغل و حقوقم در اون زمان ایده آل بود) باز همون تفکر سرجوخه ای خودش رو نشون داد. پدرم که خودش منتقد پدرش بود شروع کرد به انتقاد و سرزنش من که تو وقتی می‌رفتی سر کار و با یونیفرم نظامی بودی من بهت افتخار میکردم ولی الان ببین هیچی نیستی جز یه آدم بیکار و علاف. چرا چون من به روش و تفکر گذشتگان پشت پا زده بودم.

          یه نکته ای که حسرتش رو میخورم این بود که هیچوقت من به ذهنم نرسید بهشون بگم آقا اگه شما بیل زنید باغچه خودتون رو بیل بزنید، شما نتایجت رو بیار محکم بکوب تو صورت من تا من بهتون ایمان بیارم. همون گذشتگانی که همیشه ما رو با دیگران مقایسه میکردن و از نظر اونها ما باید تغییر کنیم و شبیه دیگری می‌شدیم تا انسان مطلوب نظر اونها باشیم به محض شروع اولین تغییرات بهمون مقاومت نشون میدن و میگن چرا تغییر کردی؟؟ تو دیگه اون آدم سابق نیستی.

          «یادمه یبار‌ یه جوک خوندم که باباهه به بچه اش میگه ببین بچه های مردم چقدر درس خوندن و پیشرفت کردن ، پسره هم میگه بابا ببین باباهای مردم رئیس جمهور شدن…»

          به جرأت میتونم بگم یکی از نتایج همون تصمیم گذشته اینه که من امروز به این سایت هدایت بشم. چون اگر اون روز تغییر نمی‌کردم به احتمال خیلی زیاد الان هنوز توی موتورخانه یکی از ناوچه های نیروی دریایی مشغول کار بودم. با حقوقی تقریباً نصف حقوق الآنم.

          با اینکه شرایط الان من خواسته و آرزوی خیلی‌هاست و شرایط کار و زندگی خداوکیلی کاملاً برام ایده آل هست بازم میگم من یه آدم اشتباهی هستم در یک جای اشتباهی. همین الانش هم دیره. من باید شرایطم رو از اینی که هست بازم بهتر و بهتر کنم.

          همون سوال استاد عباس منش ، چطور از این بهتر، چطور از این ساده تر؟؟

          از یه جایی که آدم متوجه میشه برای سنجش درست و غلط بودن حرف آدمها باید به نتایج اونها نگاه کنه، تشخیص درست و غلط خیلی ساده تر میشه. گوش کردن و آموزش پذیری شیرین تر میشه. تازه متوجه جریان هدایتی میشیم که همیشه و هر لحظه داره کار می‌کنه. ولی ما فقط به اندازه مدارمون و اندازه کاسه پلاستیکی مون میتونیم دریافتش کنیم.

          از خداوند درخواست میکنم دریافت‌های شما و من رو از آیات قرآن بیشتر و بیشتر کنه. و ظرف وجودمون رو گسترش بده.

          وقتی کامنت ارزشمند تون رو میخوندم یا اینکه کلی تحسین تون کردم ولی بازم به بعضی جملاتش مقاومت داشتم. روح انسان میپذیره که رزق و نعمت و هدایت از جانب الله هست ولی ذهن بازم می‌پرسه چطور؟

          دقیقاً همون مثال قرآنی که نوشته بودی و دست آخر مردم عذر و بهانه میارن و از پذیرش مسئولیت طفره میرن. یه نکته خوبی در مورد اسراف نوشته بودین، واقعاً چقدر باهاتون موافقم. خیلی فرق هست بین مصرف کردن چیزی با اون ریشه کلمه اسراف که خداوند اسراف رو به خود انسان نسبت میده. مثل ریشه ظلم، در اکثر موارد ظلم به خود محسوب میشه.

          قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ توی این آیه مشخصاً خداوند اسراف رو به خود بندگان نسبت میده، که در مورد خودشون اسراف و زیاده روی کردن.

          اون آیه درخواست حضرت عیسی خیلی به دلم نشست ، اون آیه «انتم الفقرا الی الله» هم همینطور ، و همچنین مثال از موسی پیامبر که فرمان الهی اومد عصا رو به سنگ بزن و 12 چشمه آب جاری شد. اون نکته ای که چیزی رو درخواست کنیم که باعث معنویت ما باشه و از اسماالحسنی کمک بگیریم واقعاً شگفت انگیز بود. این اونجایی بود که میگفتم این انسان بینظیره.

          هر چقدر من شما رو تحسین کنم باز شما از حرفهای من بالاترید، شما هدایت شده به نور الهی هستین. خدا رو صد هزار مرتبه شکر.

          از درگاه جان جانان رب العالمین براتون بینهایت نعمت و ثروت و رزق درخواست میکنم ، همواره در مدار نور هدایت قرآن باشید و خداوند قلب شما رو منور کنه. شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و نورانی باشید.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  7. -
    نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1443 روز

    درود بر شما استاد عزیز،

    درود بر مریم شایسته مهربان

    درود بر دوستان

    خدا رو هزاران بار شکر می کنم بابت این قسمت جدید. استاد ما کلا یک علاقه خاصی به طبیعت سوییس داریم، و وقتی شما گفتید که اینجا سوییس امریکا است چقدر برای ما لذت بخش بود.

    از مریم عزیز سپاسگزارم بابت توضیحات خوب و عالی که در مورد این شاهکار نینجا دادند و نوش جونتون این استیک های خوشمزه. و چقدر همه چیز راحت تر و لذت بخش تر شده.

    چقدر عالی بود مکانی که کمپ کردید، خدا رو شکر که این کمپر چه امکانات فوق العاده ای داره، و خداوند ان شاالله ما رو هم هدایت کنه یک خوشگلشو بخریم و بزنیم تو دل جاده.

    وقتی تصاویر جاده رو می دیم یک لحظه خودم رو در سفر دیدم و اون حس زیبای سفر به ناشناخته ها و جاهای جدید رو احساس کردم. استاد طبق تمرین زیبای جلسه یازده کشف قوانین زنگ ساعتم هم همون لحظه به من یاد آوری کرد که حالت چطوره؟! و من هم شگفت زده از این تصاویر فریاد زدم عاااالی هستم. و با تمام وجودم این فرکانس درخواست سفر را به جهان فرستادم.

    استاد شاید این دوره کشف قوانین با این جلسات آپدیت فوق العاده تمام این نکات صحبت های شما رو به ما یاد داد و یاد آوری کرد که چقدر پیشرفت شخصیت و ماندن در احساس خوب میتونه موفقیت های دیگه رو دنبال خودش بیاره. خدا رو هزاران بار شکر میکنم که هر روز این طی مدار با احساس خوب را لمس می کنم و شاکر خداوند بزرگ و مهربانم هستم.

    ممنونم استاد بابت این نکات خوبی که یادآوری می کنی و باعث ارتقا مدار ما می شوی. خدا رو بار شکر به خاطر وجود این سایت.

    سفر با تمام لذت هایش گوارای وجودتان.

    در پناه خداوند شاد و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    زهرا ولایتی گفته:
    مدت عضویت: 1140 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلاااااام به استاد و مریم جون و دوستان عزیزم

    چقدرررررررر دیدن این سریال لذت بخشه

    چقدر فرکانس مثبت ایجاد می کنه.

    من که واقعا لذت می برم و خود همین صحنه ها و اتفاقات داخل هرفایل ، برام ایجاد خواسته و تصویر سازیه

    همه ی قسمت ها و فایل های سفر به دور امریکا رو با عشق دنبال می کنم و می بینم ولی خیلی دلم می خواد کامنت هر فایل رو هم مثل قبل بزارم و اگر من بخوام زمانش رو هم خداوند برام اوکی می کنه.

    چه مزه ای میده یک تراک کمپر داشته باشی که همه ی امکانات رو به بهترین و لذت بخش ترین شکل ممکنش داره.

    هم دوش صحرایی داره ، هم گریل فوق العاده ای داره که برات غذایی بارها با کیفیت تر و خوشمزه تر از غذای رستوران درست می کنه ، هم اینترنت نامحدود داره که اگر وسط جنگل هم باشی همه چیز اوکیه و هم هزاران چیز و خوبیه دیگه

    الهیییییی شکرررررررت

    منم سفر رو اینطوری دوست دارم.

    همیشه سفر با ماشین رو ترجیح می دادم تا سفر با هواپیما

    چون شما در سفر های اینطوری زندگی جدیدی رو تجربه می کنی.

    مثلا شما توی کدوم هتلی می تونی دوش صحرایی پیدا کنی؟

    خدایا شکررررررررت

    استاد دمتون گرم بابت همچین سبک زندگی

    به خاطر اینکه همیشه در حال رشد و پیشرفت هستید.

    نکته ی خیلیییی مهمی رو توضیح دادید.

    اونم اینکه به جای اینکه دنبال افزایش تعداد صفر های حساب بانکی مون باشیم ، به دنبال این باشیم که شخصیتمون رشد کنه ، حس و حال مون بهتر و بهتر بشه ، ایمان و توکل مون بیشتر بشه و…

    الهیییییی شکررررررررت

    استاد بابت اینکه چیزی رو که به ما می گید ، قبلش خودتون بهش عمل کردید و نتیجه گرفتید ، سپاسگزارم.

    نمی دونید همین یه مورد چقدررررر این آموزش ها رو موثر و باارزش می کنه.

    عاااااااااااشقتووووووووووونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      محمد حسین تجلی گفته:
      مدت عضویت: 2252 روز

      سلام به شما زهرا خانم عزیز

      امیدوارم در بهترین زمان و مکان این دیدگاه من رو بخوانی و حال دلت عالی باشه

      دوست خوبم من هر وقت توی سایت دیدگاه های شما رو ببینم با عشق می خوانم

      یه حس خودت بودن و بی شیله پیله بودن از دیدگاه های سما میگیرم

      یعنی فرکانس تحسین کردن شما خیلی طبیعیه خیلی واقعیه؟!

      میدونی چی میگم

      یعنی اینقدرررر با ذوق و شوق شما نکات مثبت فایل رو می بینی و ثبت می کنی که آدم دوست داره بره یه بار دیگه ام فایلو ببینه

      زهرا جان اونجایی که گفتی اینکه به جای اینکه دنبال افزایش تعداد صفر های حساب بانکی مون باشیم ، به دنبال این باشیم که شخصیتمون رشد کنه ، حس و حال مون بهتر و بهتر بشه ، ایمان و توکل مون بیشتر بشه چقدر من به فکر فرو رفتم !!

      این نکته رو خودم هم از زبون استاد شنیدم و درکش کردم

      تو کامنت های بچه های سایت هم خواندم ولی انگار با خواندن دیدگاه شما تازه درک کردم داستانو…

      ممنونم که توی جمعمون هستی و اینقدر زیبا نگاه زیبابین خودت رو با ما به اشتراک میگذاری و … مشتاقانه دوست دارم از نتایج شیرینی که توی زندگیت کسب کردی برامون بنویسی

      پایدار و ثروتمند باشی دوست نیکو سخنِ من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1929 روز

    به نامِ خالقِ زندگیم، که منو خالقِ زندگیم قرار داده.

    سلام به استادهای نازنینم: استاد عباس منشِ عزیز و مریم جانِ قشنگم.

    سلام به دونه دونه ی بچه های سایت.

    تو یه کامنت خوندم دوست عزیزی نوشته بود سلام به بچه های توی خونه:)))

    به به از این ذوق و قریحه و شوخ طبعیِ بچه های باصفای سایت.

    آمدم تا یه تکلیف به خودم بدم و همینجا هم حلش کنم.

    استادِ نازنینم تو این فایل گفتن:

    موفقیت فقط رقمِ حساب بانکی نیست.

    وقتی فکر میکنین موفقیت فقط حساب بانکیه، افسرده و نا اُمید می شین…

    خُب حالا سمانه جون نظر تو چیه در مورد این صحبتِ زیبای استاد؟

    اینکه این کلام توش امیده و کمک کننده است برام.

    باعث میشه یادآوری شه برام که حسابِ بانکی فقط یکی از علائم موفقیت هست، نه همه اش.

    پس اگه پول فراوانی نداشتی، دلیلی بر عدم موفقیت و پیشرفتت نیست.

    خُب تو که انقدر قشنگ و زیبا سخن می‌گویی بگو بدانیم که:

    تو چه موفقیت هایی داشتی؟ داری؟

    بله بله، عرضم به خدمتِ سمانه جانِ نازنینِ خودم که:

    این مدت که شروع کردم و تمرکزی تر روی سایت و فایلهای استاد و کامنتها زمان گذاشتم برای بهبود خودم، این دستاوردها رو داشتم و دارم.

    بعضی دستاوردهام قطع شدن، اونا رو هم مینویسم چوم وقتی تو مسیر صحیح باشم نتایج میاد و وقتی قطع شه نتایج هم قطع میشه.

    اما اونارو هم مینویسم که بدونم این مسیر چه مسیری بوده و هست و دلایل موفقیت‌هام چی بوده…

    صبح تو پیاده روی به این جواب فکر کردم و این پاسخ ها بالا اومدن:

    از لطف و فضلِ خدا تونستم این موارد رو خلق کنم برای خودم:

    1- شجاع تر شدم، نسبت به خودم و پیرامونم.

    2- جسورتر شدم، نسبت به خودم و پیرامونم.

    3- روابطم با همسرم خیلی بهتر شده.

    4- روابطم با خانواده، دوستان، غریبه ها بهتر شده.

    5- به تنهایی و به راحتی پیاده روی میرم هر روز.

    6- به تنهایی و راحت تر از گذشته تنهایی میرم خرید.

    7- توجهم به زیبایی ها و تحسینشون بیشتر و بیشتر معطوف شده، به گونه ای که امروز صبح یهو فهمیدم رفته تو شخصیتم، چون سرم برمی‌گشت یه چیز خوشگلی میدیدم ذوق میکردم.

    قبلا ساده از کنار بعضی گلها رد میشدم، امروز متوجه شدم توجهم درونی و قلبی شده به همه ی زیبایی ها.

    8- قبلا میترسیدم از کنار سگ ها رد شم، تو چشمشون نگاه کنم، الان نازشون میکنم بهشون غذا میدم. احوالپرسی میکنم چشم تو چشم میشم باهاشون.

    قبلا نسبت به گربه ها اینطوری نبودم که الان هستم، تا احوالپرسی نکنم، چشم تو چشم نشیم، آرزوی روز خوب و روزی نکنم براشون ولشون نمیکنم.

    9- قبلا متوجه توجه و مهربانی با خودم نبودم، بلد نبودم، الان بهتر یاد گرفتم با خودم مهربون باشم و به خودم محبت کنم.

    10- قبلا بیشتر سرزنش میکردم خودمو، احساس گناه و عذاب وجدان بیشتری داشتم، الان خیلی کمتر شده.

    11- قبلا عجول تر بودم و سریع واکنشِ هیجانی میدادم، الان صبورتر شدم و بهتر واکنش خلق می کنم.

    12- قبلا کمتر سپاس گزاری میکردم، الان بیشتر سپاس گزاری میکنم.

    13- قبلا توجهی به اینکه حس خوب چیه و چطوری خلق میشه نداشتم، بلد نبودمش، الان خیلی بهتر درک میکنم.

    14- پاییزِ پارسال، طیِ یه دوره 100 روزه، کاهش وزن داشتم، با کنترلِ حجمِ غذام و پیاده روی.

    15- زمستانِ پارسال، با دوره سلامتی 18 کیلو وزن کم کردم طیِ 5 ماه.

    تقریبا یک ماهه از مدارش خارج شدم.

    16- قبلا خواب منظمی نداشتم، صبحِ زود برام معنی نداشت، درک نمیکردم اصلا یعنی چی؟ الان صبح زود به راحتی بیدار میشم. خواب های میان روزم کوتاه شدن.

    17- قبلا حس نمیکردم کارهای خونه میتونن لذت بخش باشن، الان لذت میبرم از انجامِ کارهای خونه.

    18- قبلا حوصله خوندن کامنت نداشتم، حسِ نوشتن هم نداشتم، الان کامنت میخونم، کامنتهای طولانی می خونم، خودمم می نویسم، همه شون رو هم با عشق انجام میدم.

    19- ارتباطم با خدا (ارتباطِ قلبی نه فقط کلامی) قبلا کمتر بود، الان خیلی خیلی بهتر و بیشتر شده.

    20- تحسین کردن چیزی بود که خیلی کم بلد بودم، اما از وقتی استاد گفتن تحسین کنین تو کامنتها همدیگه رو، شروع کردم، بهتر و بهتر شدم، به سمت خودمم تحسینهای زیاد اومده و میاد.

    و به همین واسطه وقتی حسادت میاد سراغم با تحسین کردن، سریع بی اثرش میکنم، بهتر شدم تو این مهارت.

    21- درکی نسبت به نشانه ها نداشتم قبلا، درکم از نشانه ها و توجه به نشانه بسیار بهتر و بیشتر شده.

    22- قبلا سپاس گزاری رو فکر میکردم فقط باید بنویسم تا خوب باشه، الان هم با زبونم میگم، هم مینویسم، هم با چشمهام و ذوق کردنم سپاس گزاری میکنم هم با حسِ درونیم.

    23- حسادت، قضاوت، دروغ، سرزنش، انتقاد، کینه، خشم و… نسبت به قبلم کمتر شده.

    24- قبلا گاهی راه ورود هدیه به زندگیم رو میبستم از غرورم، با اصلاحِ فکرم راه ورود هدیه به زندگیم باز شد.

    25- در رابطه با فراوانی، روزی حساب و غیر حساب، نعمت، درکم بهتر شده و بهتر دریافتشون میکنم.

    26- قبلا درک کمی داشتم یا اصلا نداشتم نسبت به فرکانس، مدار، باور، فکر، دسترسی.

    الان خیلی بهترم از قبلم.

    27- درکم نسبت به آگاهی ها و درس های استاد

    بهتر شده.

    28- قبلا با خودم زیبا صحبت نمیکردم، الان با خودم زیباتر صحبت میکنم، مراقبم با خودم پیشِ خودم و دیگران زیبا صحبت کنم، سرزنش نکنم خودمو.

    29- درکی در مورد کنترل ذهن و الخیر فی ماوقع نداشتم، الان بهترم.

    30- هدایت های خدا برام داره پر رنگ و پررنگ تر میشه، تو مدار هدایت دارم بهتر عمل میکنم نسبت به گذشته.

    31- درکی از صبر، سکوت و تسلیمِ خدا بودن نداشتم، الان بهتر شدم کمی.

    32- درکم نسبت به گذشته، در رابطه با باورهای امید بخش و ترمزها بهتر شده.

    33- رودربایستی ام با خودم و دیگران بهتر شده.

    34- تاثیرگذاریِ قضاوت و نظر دیگران در موردم تو زندگیم، کمتر شده نسبت با قبل.

    35- قبلا متوجه نبودم تو چه بهشتی زندگی میکنم، روز به روز بهتر متوجه میشم و سپاس گزارتر میشم.

    36- در مورد آسان شدن بر آسانی ها هیچ شناختی نداشتم، الان کمی بهتر درک می کنم.

    37- خوش اخلاق تر، خوشروتر و مهربان‌تر، صادق تر شدم.

    38- قبلا فقط با دست راست مینوشتم و خوش خط بودم، الان با دست چپ هم مینویسم و خطم خوبه.

    39- به نسبت قبل، بیشتر برای خودم کاری رو انجام میدم، مخصوصا وقتی تنهام برای خودم ارزش قائل میشم و به خودم اهمیت میدم بهتر از قبل.

    40- بهتر روی باور کمبود کار میکنم.

    41- الان تمرین میکنم طوری به مسائل نگاه کنم که بهم حس امید بده، بهم کمک کنه، ذهنمو کنترل میکنم.

    42- واسه خودم بالکنِ ابتکاری ساختم.

    42- بهتر و بیشتر متوجه حضور خدا میشم تو لحظه های زندگیم.

    عشق و عاشقی هام با خدا بیشتر و بهتر شده.

    43- تجربه های جدیدی رو خلق کردم برای خودم و تو دلِ بعضی از ترس هام رفتم.

    44- راحت تر درخواست میکنم، با اعتماد به نفسِ بیشتر از قبل.

    45- بیشتر خودمم، طوری که راحتم زندگی میکنم، صلح درونیم بهتر شده، آروم تر شدم.

    نسبت به راحتیِ دیگران هم آروم تر شدم و دخالت کمتری دارم نسبت به گذشته.

    احترام بیشتری میذارم به انتخاب و سلیقه ی خودم برای خودم، دیگران هم برای خودشون.

    46- آرامشم در زندگی خیلی بیشتر شده.

    47- دورم از فضای مجازی.

    48- از بدنه ی جامعه دورتر شدم. پیگیرِ هیچگونه خبری نیستم.

    49- هدیه های فراوان و ارزشمندی دریافت کردم و میکنم.

    50- قدردان تر شدم نسبت به نعمتهای خدا، قدردان تر شدم نسبت به مخلوقاتِ خدا.

    51- متمرکز و روزانه سایت رو پیگیری میکنم: (کامنتها، فایلهای استاد)

    52- با خودم و پیرامونم راحت تر شدم.

    53- وقتی چالشی میاد، آروم ترم، برخلافِ قبلم که سریع شعله ور میشدم.

    54- توجه میکنم به خواسته هام، قبلا درکم پایین‌تر بود، الان کمی بهترم.

    55- قبلا کمتر بدنم رو دوست داشتم مخصوصا وقتی اضافه وزن دارم، الان بهتر شدم، بهتر پذیرفتم خودمو همینطوری که هستم و بدنم رو دوست دارم.

    56- به تنهایی میرم آرایشگاه، کاری که قبلا سختم بود.

    57- خیلی راحت تر سلام و احوالپرسی میکنم، هم با اشنا، هم غریبه.

    کاری که قبلا سختم بود و خجالت میکشیدم گاهی.

    58- با هوشیاری و آگاهانه دور میشم و اعراض میکنم از نازیبایی ها، غیبت، دعوا و جنجال، اخبارِ نازیبا، کدورت.

    59- شجاع تر شدم نسبت به حیوانات، حشراتِ متفاوت. مثلا وقتی هزارپا دیدم با احترام روانه اش کردم به بیرون پنجره، یا با دستمال کاغذی یه سوسک رو گرفتم، کاری که قبلا عمراً انجامش میدادم.

    نشستم وسط باغچه تو روستا، بادوم پوست کندم، انواع و اقسام حشرات ریز و درشت هم در جوارم بودن و هر کی کار خودشو انجام میداد در صلحِ کامل.

    60- مسافرت رفتن با خانواده، بدونِ همسرم رو تجربه کردم.

    خوابیدن به تنهایی در شب، در حیاط رو تجربه کردم.

    61- بهتر از قبل خودم برای خودم تفریح و سرگرمی خلق میکنم، وقتم رو با خودم بهتر میگذرونم.

    قبلا وابسته دیگران و حضورشون بودم.

    62- قبلا سختم بود تو صفِ نانوایی، میوه فروشی و … بایستم، حوصله ام سر میرفت، کلافه و عصبی میشدم گاهی، الان انگار برام یه تجربه ی خوش، میانِ مردم هست، شتاب ندارم، بیشتر کیف میکنم.

    63- لبخند زدن رو بهتر و بیشتر تمرین میکنم، در سلام دادن و لبخند به غریبه ها مهارتم بیشتر شده.

    64- در زمینه ی مستقل بودن (فکری- رفتاری- خانوادگی- عملکرد) بهتر از قبلم شدم.

    65- بیشتر لذت میبرم از نعمتهای خدا و استفاده شون میکنم راحت تر.

    66- متوجهِ زیبایی ها بیشتر از قبل میشم:

    صدای آواز پرنده ها، ابرها. اسمان، طبیعت، درختان، برگ ها، گل ها، باد، میوه های روی درخت، اب، صدای باد که میخوره به برگهای درختان، وسایلم، سلامتی، ارامش، روزی و نعمت و …

    67- بهتر درک میکنم خدایا در بهترین زمان، منو هدایت کن به بهترین مکان یعنی چی، درکم کمی بهتر شده نسبت به هم زمانی ها.

    68- گذشته درکی از مدارِ امنیت نداشتم، الان تو مدار امنیت هستم، نازیبایی ها و بدی ها بهم دسترسی ندارن.

    69- توجهم به اصل بیشتر شده، درکم به اصل بهتر شده، درکم نسبت به عبادت کردن به درگاهِ خدای صمد بهتر شده.

    70- درکم نسبت به توحید، توکل، اعتماد به خدا بهتر شده.

    71- درکم نسبت به شرک، غرور، منیت بهتر شده.

    72- نه تنها مفهومِ خلقِ زندگی توسط خود رو درک نمیکردم، بلکه قبولش هم نداشتم، باور نداشتم بهش، کم کم بهتر شدم، الان کلی چیز میز دارم خلق میکنم واسه خودم بر حسبِ علاقه ی خودم برای خودم به لطفِ اللهِ مهربون.

    73- هر روز خودمو بستم به سایت و آگاهی ها و کامنتها، برای همین توجه غالبم رفته روی زیبایی ها و رشد و بهبود، قبلا خوره ی چک کردن فضای مجازی بودم.

    و …

    اگه اینا موفقیت نیست، اسمش چیه؟

    اسمش موفقیت در همه ی جنبه های زندگی هست، اسمی که برازنده ی سایته.

    عجب تکلیف دلچسبی بود، روحم جَلا پیدا کرد، باعث شد بفهمم و سپاس گزارتر باشم.

    خدایا این همه موفقیت برای منه؟؟؟؟

    تازه اینارو یادم میاد، ببین چقدر دیگه هستن که یادم نیومده که بنویسمشون.

    عجب تکلیفِ توپی بود.

    خدایا اعتبارِ همه ی این دستاوردها و موفقیتها، چه قبل، چه الان، چه بعد، فقط از خودِ خودِ خودته، ولاغیر.

    سمانه سپاس گزارته بی نهایت.

    ماچ به روی ماهت خدا.

    از بغل کردن های مکررِ شما، امروز صبح تو پیاده روی، بسیار بسیار مسرور شدم.

    تو پیاده رویِ صبح چند تا سوال بالا اومد که جوابشون هم اومد:

    چطوری بفهمم احساس لیاقت و ارزشمندی دارم درونم یا نه؟

    ببین چقدر به خودت توجه میکنی، مهربونی با خودت، بدونِ هیچ دلیلی.

    ببین چقدر میتونی از تنهایی با خودت، لذت ببری.

    ببین چقدر بلدی خودت برای خودت سرگرمی و تفریح و خوشحالی خلق کنی.

    یه کشفِ جدید هم کردم برای سمانه.

    یعنی درکم کمی بهتر شد:

    اینکه روزی و نعمت خدا برای همه هست و بازه، این من هستم که با افکار و اعمالم دسترسی ام به اون روزی های فراوان رو برای خودم باز میکنم یا می بندم. پس روزی همیشه هست، خدا همیشه بهترینهارو برای همه خواسته و میخواد.

    حالا که اینجام و یادمه یه چیز جالب در مورد خودم مینویسم:

    دیروز 3 کامنتِ پاسخ داشتم از سه دوستِ نازنینم (آقا اسدالله، آقا احسان و نفیسه جان)

    ذوق کردم، خوندم و سپاس گزار.

    بعدا متوجه شدم اکانتم از 3/5 ستاره تبدیل شده به 3 ستاره!

    وا مگه میشه؟

    مگه داریم؟

    من که فعالیتم توی سایت هست و کم نشده.

    بلافاصله کنترل ذهن که اشکالی نداره، فدای سرت، خیره، حتما دلیلی پشتش هست که تو نمیدونی، تو کارِ خودت رو انجام بده. یهو دیدی بعدش شد 4 ستاره و …

    در ظاهر دیشب فکر کردم رد کردم و تموم، بعد متوجه شدم نه خیر، ناراحت شدم.

    صبح بلند شدم کُدِ جدیدی که خدا بهم داده رو همون اولِ کار تکرار کردم و انرژیم رفت عرشِ اعلی:

    الهی به امیدِ تو فقط

    دیگه از ناراحتیِ دیروز، یا احساس نازیبای دیروز برای یه مسئله دیگه خبری نبود و نیست.

    الهی شکر.

    سمانه به قولِ استاد موفقیتت رو گره نزن به نتایج، وابسته نباش به نتایج، دخترم برو کار و تلاش خودت رو ادامه بده.

    دیروز یه جمله که از استاد شنیدم رو نوشتم روی کاغذ که بچسبونم روی دیوار:

    نتیجه ی بی ایمانی، نااُمیدی هست.

    و جمله تکمیلی:

    ایمانِ حقیقی یعنی: خدا در مورد همه چیز، همیشه کمکم میکنه.

    دوست عزیزی که مثلِ سمانه، گاهی نجواها میان سراغت و وقایع رو یه طوری بهت نشون میدن انگار آسمون به زمین رسیده، انگار درست نمیشه، انگار تنهایی، انگار راه حلی نیست، انگار تو نمیتونی هیچ وقت از پسِ حلِ مشکلت بربیای و همیشه ناتوانی….

    بدان و آگاه باش که خیر…

    اون لحظه، اون روز، اون شب تموم میشه، تو میخوابی فردا صبح بلند میشی، خودِ خدا میذاره روی زبونت و قلبت و تو میگی الهی به امیدِ تو فقط، و دیروز و دیشب و هر چی نجوا هست رو میشوره میبره، پاک و خالص میشی و یه روزِ جدید با کلی حس خوب نشانه خوب اتفاقات خوب میذاره جلوت….

    عجب خدایی داریم.

    بسیار شگفت انگیز.

    بسیار بسیار شگفت انگیز در هر ثانیه و لحظه.

    الهی شکرت.

    هر چیز خوبی داریم از فضلِ خودت داریم، ما هیچ، همه تو.

    حسم میگه خیلی زود، دوباره برمیگردم اینجا و به لیستم اضافه میکنم…

    خیلی هم عالی.

    چی بهتر از یادآوری نعماتم و سپاس گزاری از خدا

    الهی شکرت به اندازه ی بی اندازه، الهی شکرت برای همه چیز، الهی شکرت برای همیشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      شیما محسنی گفته:
      مدت عضویت: 3587 روز

      سمانه عزیزم، سلااااام. خدا قوت خانمی

      چقدر لذت بردم از کامنتتون. البته همیشه لذت میبرم.‌ دوستت دارم از راه دور.

      نتایجت عااالی بوده و هست. چقدر پیشرفت در لذت بردن بیشتر از زندگی. کامنت بعدیتان هم خوانده ام و ادامه نتایج را دیده ام. عااالیه دختر. خیلی خیلی خیلی عااالی. خدا قوت.

      واقعا قابل تحسین است، نتایجت. بیان این شکل نتایج شما، حتی باعث شد که من هم یادم بیاد که ای بابا شیما تو هم خیلی خیلی نتیجه گرفته ای و گاهی فراموش میکنی …. شیمایی که اوایل ازدواجش دو هفته همسرش رفت سفر کاری، کارش فقط گریه بود و اصلا نمیدونست چکار باید بکند. حالا دو سال با یه بچه 5 ساله بدور از همسر که مجبور بود در کشوری دیگر کار کند، زندگی کرد، اون هم چه زندگی ای …

      کلی سفر و گردش … کلی بازی ها و وقت گذروندن های عالی با پسرم. چه جشن هایی که نگرفتیم با هم.

      واقعا یه موقع دوستان قدیمی ام من و دیدگاه هایم را می بینند، میگن تو همون شیمایی هستی که اشکت لب مشکت بود. آره به خدا …. من همون شیما هستم.‌ من رشد کرده ام و حالا حالا ها نیاز به رشد دارم.

      خیلی خیلی راحت، نه میگویم. خیلی خیلی راحت، سال هاست نه اینستا، نه یوتیوپ و …. ندارم. به راحتی از گروهی که حس کنم حالم را خوب نمیکنه، لفت میدهم.

      ممنون سمانه عزیز از بیان نتایجت ..

      چه جمله های های نابی را بیان کردی. من که کیف کردم و کلی درس گرفتم ازش. ممنونتم

      در پناه خدای خالقت که تو را خالق زندگی ات آفرید.

      شیما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        سمانه جان صوفی گفته:
        مدت عضویت: 1929 روز

        به نام خدایی که خودش زیباست، زیبایی رو دوست داره و مخلوقاتِ زیبایی خلق کرده.

        سلام به شیمایِ عزیز و نازنینم.

        چشمهام قلبی قلبی شد، هم برای خودم که از شما انقدر عشق و محبت دریافت کردم، هم برای خودت که اینقدر تحسین برانگیز روی خودت کار کردی و میکنی و نتایجت گویای موفقیت هات هستن.

        الهی شکرت برای تک تک تغییرات و بهبودها و رشدهامون.

        کیف کردم خوندم ازت.

        یه مورد از موفقیتهام رو وقتی پیامتو خوندم متوجه شدم:

        – من اوایل روم نمیشد خجالت میکشیدم برای بچه های سایت ریپلای بزنم پاسخ بذارم رو کامنتهاشون…

        اینکه اون فرد غریبه است.

        من نمیشناسمش.

        چی بنویسم؟

        اون چی فکر میکنه؟

        چطوری برخورد میکنه باهام؟

        تا کم کم این مورد هم بهبود پیدا کرد با نوشتن هام و تمرین کردن هام.

        الان تقریبا فرق چندانی نداره با چه دوستِ عزیزی دارم گفتگو میکنم، پاسخ میذارم براش و تحسینش میکنم.

        به این دلیلِ منطقی که همیشه تو هر رابطه ای یا انجامِ هر کار جدیدی، یه شروعی هست، یه اولی هست، بعدش با تکرار هست که آدم ماهرتر میشه.

        گاهی این اصل یادم میمونه و رعایتش میکنم (بهبودگرایی)، گاهی هم نه، زورِ کمال گرایی میچربه و آغاز نمیکنم.

        خوبه که انقدر شفاف شدم با خودم.

        خوبی ها و محاسن رو متوجه میشم و میگم به خودم.

        ضعف و کاستی هامو هم متوجه میشم و میگم به خودم.

        کامنتِ شما برام هدیه ی زیبای خدا هست به چند دلیل:

        – اینکه همیشه از دریافتِ پاسخِ دوستان ذوق زده میشم.

        – یادم انداختی اصلا مهم نیست همدیگه رو از نزدیک دیدیم یا نه، ما به واسطه ی فرکانس هامون و یکپارچه بودنِ روح هامون به هم وصلیم و عاشقِ هم هستیم.

        – اینکه صبحت کنی یا پیامیِ محبت انگیز از طرف دوستی که بار اوله باهاش گفتگو میکنی بیاد، خیلی شعف انگیزه.

        دقیقا عینِ هدیه و سورپرایز هست برای من.

        اینکه میبینم هر بار تو پاسخ ها، خدا واسم چه هدیه ای کنار گذاشته تا به دستم برسه از دست های نازنینِ بچه های این سایت.

        الهی شکرت بی نهایت.

        شیما جانِ نازنین، سپاس گزارم که کامنتهامو میخونی و با عشق و توجه برام نوشتی.

        مرسی که برام پاسخ گذاشتی با مهر.

        این از قلبِ صاف و خالص و پاکِ خودت میاد که میتونی تحسین کنی آدم ها و اطرافت رو.

        تحسینت میکنم برای استقلالت، شجاعت، عزت نفست و …

        تحسینت میکنم برای همه ی موفقیت‌هایی که با لطفِ خدا، خودت برای خودت خلقشون کردی.

        رویِ همچون ماهت رو میبوسم.

        بدون که سمانه بهت افتخار میکنه.

        خیلی حسِ زیباییه برای کسی بنویسی و تحسینش کنی که از نزدیک نه دیدیش نه حتی از دور باهاش صحبت کردی، براش بنویسی با شجاعت برای اولین بار و این رابطه رو آغاز کنی بدون هیچ چشمداشتی، فقط از روی حس خوب و مهربانی و عشق.

        این کاریه که تو برام کردی شیما جان و خیلی ارزشمند و زیباست.

        کاریه که سمانه جانِ نازنینم هم داره تمرینش میکنه و انجام میده.

        انجامِ همین یه دونه تمرین و موفقیت، شگفت انگیزه تو زندگیِ من.

        همه مون در آغوشِ گرم و نرم و امنِ رب العالمینِ قشنگم باشیم همیشه.

        الهی شکرت برای داشتنِ دوستانِ نابِ هم فرکانس و هم مدار تو این سایتِ شگفت انگیز.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          شیما محسنی گفته:
          مدت عضویت: 3587 روز

          سلام بر سمانه عزیز و مهربان که هم در کامنت هایت برایم بسیار واضح است و هم در چهره پروفتیلتون. ممنون از پاسختون. خدا را شکر که شما هم از کامنت من کلی خوشحال شدین و حال خوب نصیب اون شد. خدا رو سپاس به خاطر دوستانی مثل شما که در بهترین مدارها هستین و آدم کلی به خودش افتخار می‌کنه که تو این سایت هست و وقت آزادش را در اینجا میگذراند. کلی خوشحال شدم از دریافت پاسخ شما. من که واقعا حس خیلی خوبی دارم از خواندن کامنت هاتون و مخصوصا کامنت قبلی تان ….

          دوستان فعال و کار درست مثل شما، تو سایت فراوانند و یه تعدادی رو بیشتر می شناسم و یه تعدادی را کمتر و به همه آن ها افتخار میکنم که خداوند همچین بنده هایی را آفریده و تبریک میگم به استاد عباس منش عزیز که این شاگردان را دارد. احسنت

          سمانه عزیزم، من هم خدا را شکر فکر میکنم تحسین کردن را از استاد عزیز و همچنین از کامنت خواندن بچه ها در سایت یاد گرفته ام که چقدر جالب است که همو اصلا از نزدیک ندیده اند و همدیگر را تحسین میکنند. خیلی خیلی حس خوب اول به خود آدم میده و بعد حتما فرد مقابل هم حس خوب میگیره و همون دریافت حس خوب فرد مقابل، دوباره ما هم حس خوب دریافت میکنیم و حال دلمون خیلی خیلی خوب میشه. این هم یه نتیجه دیگر که بابتش خدا را سپاس که تحسین کردن را یاد گرفته ایم. چقدر کیف داره.

          در پناه خدای خالقت که تو را خالق زندگی ات آفرید.

          دوستت دارم

          شیما

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      شهلاحیدری گفته:
      مدت عضویت: 1276 روز

      به نام خدای مهربانم

      سمانه جان سلام به روی ماهت

      عاشق اون قلب مهربانت شدم وخریدار حال خوبت

      اومدم بخوابم پلکهام سنگین شده بود یهو اول کامنتت رو خوندم کلمه کلمه جلو رقتم خواب از سرم پرید

      چقدر زیبا نوشتی نازنینم

      تحسین میکنم سمانه رو شاگرد زرنگ کلاس استادرو

      مرسی که نوشتی از حال خوبت وبه ما هم انتقال دادی

      بهترینها رو برات از خدای یکدانه ام خواستارم..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    سمانه سادات گفته:
    مدت عضویت: 1020 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام بر استاد مهربان و توحیدم و مریم جان خوش قلب و مهربان

    سلام گرم به دوستان عالی خودم

    بینهایت سپاسگزار خدایی هستم که هیچ زمان منو تنها نگذاشته و نخواهد گذاشت

    می‌خوام از نتایجم بگم

    تو این مدت که خیلی قشنگ ذهنم باهام بازی میکرد و کامنت گذاشتم و دوستان عزیز پاسخ دادن به من ترمز خودم را پیدا کردم و اون هم منیت بود

    درسته من همه چیز که برای خودم می‌خواهم درست و به جا هست و باعث شد که بگم حق با منه ایشون رفتار درستی انجام نمیده مشکل اصلی زندگی ایشون هست تا اینکه باصحبت‌هایی که تو این مدت شد من به خودم اومدم و فهمیدم که راهش این نیست

    پریشب در حال خوندن کامنت سید علی عزیز بودم که چقدر شعر زیبایی گفتن و( همین من از ایشون و همسر عزیز شون تشکر میکنم که با دیدگاهشون چقدر به من و حتی بقیه دوستان کمک میکنند) من دو بار کامنتشونو خوندم و اون شعر رو کپی کردم و برای همسرم فرستادم و فرداش هم پیام‌هایی که دادم به همسرم رو عوض کردم قبلش هم اصلاً بهشون به احترامی نمی‌کردم ولی به خودم گفتم که وقتی بخوای به زور جدا بشی هیچ فایده ای نداره پس بیا روند رفتاریت را بیشتر در مورد همسرم تغییر بده خوب اول راه هستم و من باید خلق کنم چون خالق زندگیم هستم

    همون طور که گفتم � کامنت‌های قبلم خدا منو به یک بیزینس عالی هدایت کرد و منی که تو این مدت عمرم نه کاری داشتم و نه درآمدی و با یک مبلغ کم که پرداخت کردم بیشتر از اون مبلغ بهم برگشت و خدا را شکر در یک روز درآمده 6 میلیون به کارت من واریز شد تا به امروز هر زمان هر لحظه فقط شاکر خدا هستم که چقدر قشنگ وقتی هدفت رو انتخاب کنیم و در راستای آن حرکت کنی بهترین مسیر رو جلوی راهت قرار میده و چقدر شیرین و لذت بخشه

    یاد گرفتم که عجله نداشته باشم

    یاد گرفتم در لحظه زندگی کنم

    من معنای واقعی احساس خوب اتفاق خوب را لمس کردم

    معنای سپاسگزاری عمیق رو درک کردم

    استاد یادمه توی کامنت‌های قبل گفتم که خیلی دوست دارم قانون سلامتی رو خرید کنم و حتی گفتم ثروت خلق می‌کنم

    خدا رو شکر هر دو خلق شد زمانی که من ثروت را خلق کردم با پولش دوره را خریدم

    استاد من تغییر را در خودم احساس کردم میفهمم زمانی که صحبت می‌کنم چقدر تغییر تو صحبت کردن من هست

    زمان‌های قبل که با همسرم اختلاف داشتیم به خاطر پر کردن خلع‌ها یه کارایی کردم اشتباه و اگر کسی بهم می‌گفت چقدر تو خوبی چقدر تو مهربونی

    حیف تو که این همسرت هست من بهم می‌ریختم خودم را فقط سرزنش میکردم و باعث می‌شد با کسی که این حرف ها رو میزد ارتباط برقرار کنم

    ولی دیروز یه نفر به من گفت البته در حیطه خدماتی که بهشون دادیم گفتن چقدر شما خوب و مهربان هستین و میخواستم بهتون پیام بدم گفتم دردسر میشه

    من خیلی قاطعانه گفتم البته که میشه و این جز خط قرمز های من هست

    خیلی به خودم افتخار کردم که از کجا به کجا رسیدم

    حتی اگر روابطم بهبود عمیق پیدا نکرده اینو رو فهمیدم که من اول ازدواجم معنای واقعی تعهد را نفهمیده بودم و الان درک کردم

    و خیلی خیلی این مسیر را که دارم میرم دوست دارم

    خدا رو شکر میکنم که هم مسیر هدایت عالی جلو راهم گذاشت و هم مسیر بیزنس عالی

    و همیشه به خودم میگم خدا بهترین ها را جلو راحت گذاشته و چقدر تو رو دوستت داشته سمانه

    از خدا برای تمام عزیزان توحیدی در این سایت الهی بخصوص استاد عزیزم و مریم جان

    بهترین زیبایی ها را خواستارم

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: