سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 199

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار صفا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد شما بسیار تحسین برانگیزید که تواین سن تقریبا میشه گفت نصف بیشتر کره ی زمین رو سفر کردید و جز زیبایی خدا چیزی بهتون نشون نداده.

وقتی شمارو با آدمای هم سن وسالتون توی فامیلمون مقایسه میکنم میفهمم که چقدر شما متفاوت از اکثریت جامعه هستید. اون طرز فکرتون رو کاملا متفاوت از بقیه آدمها کردید و چه عادلانه خداوند با توجه به ایمانوافکاروتعهده هرکس پاسخ میدهد. استاد جان چقدر عالی تمرین ستاره ی قطبی رو اول صبح انجام میدید و هردوتون هم پایه ی همدیگه، فرکانس تون رو روی خوبیهای دورو اطرافتون تنظیم میکنید و چقدر خوب اتفاقاتوشرایط همسنگ با کانون توجه تون رقم میخوره و خداوند دقیقا به جایی هدایتتون کرده که اون آدما هم درست مثل شما به تمیز بودن اهمیت میدن و طبیعت رو تمیزتر از اون چیزی که تحویل گرفتن تحویل میدن.

استاد جان شما تو سفرهاتون اونقدر با خودتون در صلح هستید که هیچوقت ندیدم که بگید آب و هوای فلان منطقه جالب نیست،یا بگید منطقه ی کویری رو دوست ندارم و … 

شما نقطه ی کویری، سرسبز، کوهستانی، هررر نوع پوشش آب و هوایی که داشته باشه رو با عشق تجربه کردید و از هر منطقه ای بخوبی یاد کردید. چقدر این ویژگیتون رو دوست دارم و خیلی علاقه مندم که من هم این ویژگی درونم به صورت بنیادین رشد بدم. 

چون قشنگ میفهمم این ویژگیم، پاشنه ی آشیلمه. اگه بهترین جا هم سفر کنم و از نکات مثبتش تعریف کنم دست آخر میگم ولی این ویژگی منفی هم داشت… اما چیزی که من از شما میبینم این نیست که هم جنبه ی مثبتش رو بگید و در کنارش جنبه ی منفیش رو هم به زبون بیارید.

چقدر خوب میتونید ذهنتون رو کنترل کنید وقتی که دیدید هنوز ویزیتور سنتر بسته است، چیزی که من تازه از شما یاد گرفتم که حتی تو این موقعیت هم نخوام بی دلیل از کوره در برم و سریع خودمو به یک چیزی مشغول کنم که ذهنم نخواد برا خودش اسمون ریسمون ببافه. مثل الانِ مریم جان که شروع کرد به دیدن اطلاعات راجب اون پارک و تعریف کردن از هوای بی نظیر اون محیط

تحسین میکنم اون خانم مسئول رو که با تمیز نگه داشتن سطل زباله ها کمک میکنه فضای اونجا مرتب و تمیز بمونه. 

تحسین میکنم استادم رو که از هر موقعیتی استفاده میکنه برای اینکه یک انرژی عالی به تک تک سلولهای بدنش برسونه. استاد ماشالله به این همه عضله های هیولایی که ساختید واقعا که بسیار تحسین برانگیز شد و چقدر عالی دارید پیش میرید

چقدر این قسمت رو دوست داشتم که اومدن دوران قدیم انسان ها را به صورت مجسمه در آوردن و قشنگ به نمایش گذاشتن که از چه شرایط و با چه خونه هایی، الان بشر به این حد پیشرفت اقتصادی و … رسیده.

خدای من چقدر بعضی از شکل خونه ها شبیه خونه های مناطق ایران خودمونه. اون خونه هایی که سقف خونشون حیاط خونه ی دیگست. خیلی برام جالب بود مجسمه هایی رو اینقدر طبیعی درست کرده بودن قشنگ اون شرایط قدیم رو بهتر میتونستم احساس کنم

چقدر اون مدل گردنبند رو دوست داشتم که مریم جان برای دوستاشون انتخاب کردن، اون هم به عنوان هدیه،خدای من خوشبحال اون دوستانی که میخوان این هدیه های ارزشمند رو از شما دریافت کنن.

استاد اون موقع که وارد تونل شدید چقدر حسش رو دوست داشتم که ازون دور داشتیم به نور بیرون از تونل نزدیک میشدید انگار یک حس روحانیی یک لحظه بهم دست داد.

مریم جان اینکه گفتید استاد تو یوتیوب راجب نشنال پارکها اطلاعات زیادی کسب میکنه، واقعا چقدر دوست دارم این ویژگی استاد رو،که خیلی عالی راجب یک مکان اطلاعات کسب میکنه و وقتی که میخوان راهی سفر بشن دیگه رودوش خدامیشینید و اجازه میدید اون خودش هدایتتون کنه به جایی که براتون بهتره.

اینکه گفتید آدمای ویزیتور سنترا با عشق و با حوصله به سوالاتون جواب میدن، واقعا که چقدر تحسین برانگیزن. این نیست که بگن ما کلی اطلاعات رودرو دیوار براتون چسبوندیم برید اونا رو بخونید. 

وقتی که باورت این باشه که درجهان آدمهای خوب و مهربون هست و خودت هم این ویژگی رو درونت رشد بدی ،جهان لاجرم هدایتت میکنه به آدمای فوق العاده و مهربون

سپاسگزارم از شما مریم جان که انقدر عالی، دوره ی تکامل  رشد و گسترش انسان رو از جوامع ابتدایی تا به الان برامون توضیح دادید:

اینکه چطور ظرفهای سفالی رو با ذهن خلاقشون هربار یک شکل جدید به سفالهامیدادن و رنگ میکردن،اینکه بیشتر ابزارشون با سنگ بوده،و خیلی جالب تر اینکه از پربوقلمو لباس درست میکردن،و با انتهای پرهای اونها سوزن خیاطی و میل قلابی درست میکردن.

واقعا که خدا هم با توجه به شرایط شون بهشون ایده الهام میکرده. چقدر این موضوع بهتر برام جا افتاده که ایده های الهامی همیشه با شرایط حال حاضرت تطابق دارد نه کمتر ونه بیشتر.

خیلی خوب وعالی در مورد تکامل انسانهای نخستین تا به الان برامون توضیح دادید و اینکه چقدر انسان میتونه قوه ی خلاقیتش رو به کار ببنده و خودشو به حدی از رشد و پیشرفت برسونه که هم خودش خوب زندگی کنه و هم جهان رو جای بهتری برای زندگی بکنه.

واقعا که خلاقیت و ایده ی کارساز یک آدم چقدر میتونه چندین هزار نفر دیگه رو در آسایش بگذاره و از همه مهمتر چقدر میشه در کنار اون ایده پولسازی کرد

چقدر ازین موزه درس گرفتم که واقعا انسان چقدر هربار ونسل به نسل به دنبال بهبوده و همیشه دوست داره که با باوره “چطور ازین بهتر” خودش و دنیای اطرافش رو بهبود بده.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 199
    419MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

393 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فهیمه پژوهنده» در این صفحه: 9
  1. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2203 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    بنام الله یکتا

    بنام تنها رب که مالک و صاحب اختیار من و همه چیزه

    بنام تنها انرژی منبع

    بنام سکوت هستی بخشی که اساسش هیچوقت تغییر نکرده نمیکنه و نخواهد کرد.

    سلام به شما استاد عزیز و گرانقدرم به شما مریم شایسته عزیزم استاد و یاراستادی که الهی در خوب شاگردی کردن به درجه استادی در نوع خودت رسیدی و خیلی بهتون احترام میزارم و خیلی برام الگوی یک بانوی موحد و خودساخته هستید. خیلی تحسین تون میکنم، خیلی تشکر میکنم خیلی قدردان و سپاسگزار وجود تک تک شما در زندگی ام و این لحظه از زندگی ام هستم.

    این لحظه از زندگی من که سوار مترو به آسانی تو تونل ها به سمت مسیری در حرکت هستم، مسیری که از یک قدم شروع شده و دارم سعی میکنم، یکی یکی نشانه هایی که میبینم رو درک کنم دنبال کنم و همچنان در جهت اونا پیش برم، اونا هم جهت با جربان خداوند… امروز من قراره یک فیلد دانشگاهی رو تجربه کنم، اونا یک اردوی علمی یک روزه زمین شناسانه که در یکی از شهرها و حاده های اطراف هست(سمت قزوین) این چهارمین سفر علمی شگفت انگیز من هست از وقتی این مسیر رو شروع کردم، و امسال این دومین فیلد دانشگاهی من.

    جالبه اوایل هفته یکی از اساتیدمون درباره فیلد زمین شناسی ایران برای دانشجویان کارشناسی گفتن که انگار منطقه و زون زاگرس رو قرار بود سه روزه از چهارشنبه شروع کنن و از ایشون درخواست کردم اگر امکانش هست مثل فیلد یک روزه آخر فروردین منم بیام، که جواب ایشون منفی بود. من خیلی دوست داشتم هر چی فیلد میشنوم یا میزارن تا جای امکان برم و یاد بگیرم و دوباره در این فضاها قرار بگیرم(برای من که سال ها از این جور فضاها دور بودم، غنیمته خیلی قدر این فرصت ها رو میدونم) خلاصه نشد و رهــا کردم وگفتم هر چی پیش بیاد برای من خیره… و همین دو روز پیش بود دیدم انجمن علمی دانشگاه یک فیلد یک روزه برای پنجشنبه گذاشته و دیگه مشخصه منم ثبت نام کردم و قراره امروز برم تجربه کنم.

    این ردپا رو در حالی ثبت میکنم که میخواستم مراقبه گوش کنم،

    اما الان انگار با نوشتن و توجه به درونم و خوندن کامنت زیبا گه این قسمت رو به یادم آورد رفتم در حالت خوب…. طوری که اصلا متوجه نشذم چطوری ایستگاه ها گذشت و یکهو دیدم بــــلـــه باید پیاده بشم.

    خلاصه همزمانی ها کولاک میکنه… من میدانم داره اینا از کجا آب میخوره…

    خدایا منو به سمت خواسته هام هدایت کن، من تمام خودمو به جریان تو میسپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2203 روز

    باورتون میشه پرید…

    داشتم مینوشتم هنوز پرید، روی حالت ویرایش بودم و مینوشتم وکلا از روی زمین خارج شده بودم و پرید…

    خدایا شکرت که ظرف منو بزرگ میکنی تا باز هم آرام سعی کنم چیزی که گفتی و نوشتم رو دوباره به یاد بیارم.

    از کجای داستان بودم.

    آها کامنت قبلی ام رو رفتم خوندم و یادم اومد.

    اینکه دوباره سوار ماشین شدیم و رفتیم تو دل جاده. رفتیم تو جاده و رفتم تو دل کوه. وای که چقدر من رد شدن از دل کوه و تونل ها رو دوست دارم. تونلی که در دل صخره های کوه زده شده و از زیرش از تو دلش رد میشیم. و چه ترکیب قشنگی هست این کوه و سرسبزی و پوشش گیاهی روی کوه ها. اینکه رنگ خاکی و سبز با هم قاطی شده، اینکه حس لطافت با استواری رو میشه دید. سرسبزی و کوه…لطافت و سرسبزی…

    واقعا چقدر زیباست من که اینقدر این فایل رو محو تماش شدم و تو ذهنم بارها داره میچرخه که انگار منم دقیقا توی جاده ام.تو تونلم. وسط کوهستانم.اصلا همین که آروم اروم از دل تونل میایم بیرون و اون نور انتها رو دنبال میکنیم و میرسیم به نمایی زیبا. و چشم هامون فقط آسمون و زمین و کوه پوشیده از سرسبزی میبینه.

    واقعا نحوه برخورد کارکنان نشنال پارک رو تحسین میکنم. اینکه جوری برخورد میکنن که انگار دفعه اولی هست که دارند اینجور سوالت رو پاسخ میدن تحسین برانگیز هستن بخاطر این حد از احترام به گردشگرا و مسافرا. تحسین برانگیز هستن برای این حد از شور و شوق شوق شون برای کار تکراری هر روزشون که با عشق انجام میدن. واقعا چه آدم های درستی در جای درستی قرار دارند. واقعا چقدر همه چی هماهنگ و مناسبه. چقدر در صلح و صفا و با عشق انجام وظیفه ایی که بهشون محول شده رو ادامه میدن.چقدر این آدم ها خوبن و چقدر نکته مثبت میشه ازشون دید و چقدر اینا همش زیبایی و قشنگیه. دیدن رفتار زیبا و کار زیبا و درست.

    چقدر این سفر درس ها داره برام. چقدر تو دل جاده رفتن و جخان پر از زیبایی خدا رو دیدن خوبه.چقدر تجربه کردن خوبه. چقدر این جاده رو که داره پیچ میخوره و فقط نمایی از اسمان آبی رو بیشتر به ما نشون میده خوبه. اصلا مگه میشه در این صحنه کسی آسمون آبی رنگ زیبا رو نبینه. آسمونی که مثل یک تابلو بزرگ نقاشی همیشه هست و خدا هرزگاهی با اون گوله ابراش با رنگ سفیدشون این نقاشی رو سه بعدی تر میکنه. آسمون رو نزدیکتر یا دورتر میکنه. تابلو نقاشی که زمینه آبی خوش رگی داره و با شکل و شمایل مختلفی که بع ابرا میده میتونه بازم برامون زیبایی بسازه. یعنی جایی که هیچی نباشه آین تابلو آسمون هست . همیشه این سقف بینظیر هست. سقف خونه ی همه ی ما انسان ها. هرجا که باشیم خدا برامون همیشه نقاشی و سورپرایز داره. همیشه هنرنمایی و زیبایی جهان و خلقتش رو بهمون نشون میده. اگر روی زمین چیزی پیدا نکنی کافیه یکم بالاتر رو ببینی اونجا همه چی هست. بیشتر از این زمین پهناور…اصلا مگه میشه کسی آسمون رو ندیده باشه. اصلا مگه میشه این آبی که همه جا هست رو نبینینم. اصلا مگه میشه درون چیزی بود و بهش توجه نکرد. ما احاطه شدیم با این هوا و آسمون روی یک سیاره آبی به اسم زمین. سیاره ایی که خونه ی همه ی ماست و برامون کلی چیز فراهم کرده یعنی مسخر ما شده.اصلا دقت کردین اگر دست تون رو جلو راه تنفس تون بگیرین و اینکار رو ادامه بدین تا به دقیقه برسه چی میشه،نفس نفس میزنید… قطعا میدونید چی میشه تازه معنی زنده بودن و راحت نفس کشیدن رو بیشتر میدونید و قدر این هوا و اکسیژن در دسترس رو بهتر میفهمید…اینجا خونه ی ماست و آسمان سقف بی انتها برای همه ی ماست.این اسمون زیبا و بی انتها راه به جایی بی انتهاتر داره. این خونه زیبا و سیاره دوست داشتنی مون خودش جزئی از یک نظم بینظیر و زیباست. سیاره ما زمین، اون بالا بالاها اون دورتر ها از اینجایی که ما راه میریم و قدم میزنیم خودش یک نقطه آبی رنگ کوچیک بین یک عالمه نقطه دیگس. این خونه ی ما خودش یک عالمه همسایه داره. اما در این مجموعه و منظومه سیاره های متفاوت و زیبا این کره خاکی آبی و سرسبز تنها سیاره قابل سکونت و زنده است.این سیاره مسخر ما شده تا زندگی کنیم تا تجربه کنیم تا ببینیم و کشف کنیم و خلق کنیم. این سیاره آبی رنگ در جایی قرار داره که اونو متمایز کرده و بهش اجازه حیات داده شده. تا با کلی ویژگی دیگه اش یک عالمه امنیت و راحتی برای ساکنینش، (که داره اونا رو به آرومی در آغوش خودش حمل میکنه) که مسخر ما کرده و برامون فراهم کرده فقط جهان رو تجربه کنیم، خودمون و خالق بودن مون رو تجربه کنم لذت بردن رو تجربه کنیم، عظمت و قانون مندی خدا رو تجربه کنیم. درک کنیم که خالق و فرمانروا یکی است که همه چی داره مدیریت میکنه. این زمین با تمام خاص بودنش تنها نیست. این همه خدا آسمان ها رو بدون حد و مرز افریده بی دلیل نیست. تا ببینیم و لذت ببریم و بدونیم که ما اینجا هستیم تا بدونیم اون هست، اون وجود داره، اون خالقه، اون زیبایی آفرینه حتی تو آسمون، حتی تو دل اسمون، تو قعر و بالا و بالای آسمون…بدونیم که ما در بین این همه سیاره بیخود نیست که در سیاره ایی بهمون حیات بخشیده که اگر چند سانت اینورتر اونورتر بود دیگه اینی نبود که الان میشناسیم. اصلا مایی هم وجود نداشت. این یعنی قدرت خدا، این یعنی نظم، این یعنی برنامه خدا، این یعنی عدل، این یعنی قانون مندی، این یعنی فقط وقتی تو مدار درست هستی از موهبت ها برخورداری و اجازه داری زندگی کنی. این عدالت خداست. ما در مدار درست هستیم ما روی زمین هستیم، ما زنده هستیم به ما اجازه زندگی و تجربه کردن داده و حالا ما رو خالق آفریده و باید در مدار درست قرار بگیریم و به مدار ثروت ها و نعمت ها بریم و در اونجا بمونیم تا دریافت کنیم، این عدله…این قانونمندیه…این یعنی خدا قادر مطلق و عادل مطلقی هست که بر همه چیز دانا و تواناست. این یعنی اسمون و تمام شگفتی ها و زیبایی هاش نشانه های حضور او هستند. اینکه ستاره ایی برای ما روزهامون رو روشن میکنه و شب ها تو دل تاریکی شب کلی چراغو راهنمای هدایت برامون قرار میده اینا نشونه است. ما رو تنها روی زمین رها نکرده اون هست، اون همواره با ماست فقط ما باید چشم و گوش مون رو بینا و شنوا کنیم نشانه و آیاتش رو درک کنیم. اصلا به آسمون شب هم نگاه کردین دقت کردین اونم یک تابلو نقاشی زیبا دیگه از خداست و هربار برامون حرف ها داره. اینکه ما انسان ها با هربار تجربه کردن و تکامل مون درک مون و شناخت مون بیشتر شده و چیزهایی رو کشف کردیم حتی در آسمون تاریک. حتی آنسوی سیاره خودمون و در فضا. اینا یعنی زیبایی ها همه جا هست چون خدا همه جا هست. تاریکی شب یادمون میندازه که ما بی حرکت نیستیم و کل خونمون در حرکت و گردشه در یک سفر به دور خورشید. که سفرهاش باعث تغییرات زیبایی روی زمین و ایجاد فصل ها میشه. تغییرات کوچیکتر و سفرهای کوچیکش به دور خودش هم شب و روز میکنه. هر بار که به دور خودش میچرخه یک قدم برای گردش به دور خورشید و این سفر اعجاب انگیز در فضا نزدیک تر شده. ما در کل کیهان در سفریم درحال حرکتیم…ما به این جهان اومدیم تا احسن الخالقین باشیم تا فقط زیبایی های خالق مون رو ببینیم و تحسین کنیم این خدای بی نقص رو و حس خالق بودن رو هم تجربه کنیم این چه دیدگاه قشنگیه. چقدر دوست دارم اینقدر در زمین گردش کنم و اینقدر برم و بگردم تا بعد وقتی رفتم بالا و بالاتر بگم این خشکی قاره آمریکاست اون گوشه کناراش کوه های راکی هست. اینجاش آبشار نیاگاراست…خلاصه که اینقدر یادش بگیرم و تجربه کنم تا وقتی از اون بالا همه جهانی که توش زندگی میکنم بگم اینا فقط جزئیاتی بیش نبودن و بخش از یک جزء دیگه هستن بنام منظومه شمسی و بخشی خیلی کوچیک دیگه در کهکشان…وای چقدر میشه بزرگ فکر کرد و بالاتر رفت و تمام این جزئیات رو به یک کلی رسوند که فرمانروای کل این آسمان ها و زمینه. قدرت مطلق و صاحب و حاکم اوناست و همه ی این جزئیات یک مدیر کل، یک احد واحد داره بنام الله یکتای بی همتا که توضیفش سخته ئ برای درکش دوباره باید به اجزا و جزء هایی تقسیمش کنم تا بتونم درکش کنم، حسش کنم و وجودش رو دریابم…

    همه ی دنیا، همه ی ما جزئیاتی از یک کل هستیم و این شگفت انگیزه…

    این قرار بود بشه جزئی از کامنت قبلی من و میخواستم تا یادم هست اون قسمتی رو که نوشتم و خودم شگفت زده شده بودم رو بنویسم اما فکر میکنم نتونستم اون چیزایی رو بنویسم که اون لحظه نوشتم. چیزهایی که منو بیشتر به وجد آورد که ما روی سیاره ی کوچک بی انتها زیبایی هستیم که خودش جزئی از یک خلقت زیبا و شگفت انگیز در فضاست و این اسمون آبی رنگ هوش از سرم برد…نتونستم اون چیزایی که واقعا به زیبایی توصیف کردم از زیبایی های خارج از این خونه خاکی و آبی رنگ مون رو بنویسم اما خداروشاکرم وبسیار خوشحالم که به من باز هم فرصت نوشتن داد و فقط نوشتم و سرشارم کرد از حضور خودش و قلبم رو به تپش واداشت…

    خدایا شکرت برای رفتن به اون موزه زیبا

    چقدر تحسین برانگیز بود این حد از هارمونی رنگ و معماری و اطلاعات و تمیزی و نظم شون

    چقدر تحسین برانگیز بود اون سقف چوبی و دکور این موزه که قشنگ حس و حال اون قبیله و سبک زندگی اونا رو به ذهن آدم میاره.

    چقدر واقعا زیبا بود و چقدر برام قانون تکامل بیشتر معنی شد و اهمیتش رو بیشتر درک کردم.

    چقدر توضیحات مریم عزیز رو دوست داشتم و از ایشون سپاسگزارم.

    چقدر منم خوب متوجه شدم که ذات آدم خلاقه، ذات آدم دنبال راحت کردن کارهاست، دنبال زیبایی و نظم و قانون مندیه…چقدر ذات آدم دنبال رشد و پیشرفت و گسترشه. چقدر ذات آدم دنبال خلق کردن یک خالق خلاق بودنه..

    قدرت خلاقیت و سازندگی

    این قدرت خلاقیت و سازندگی به ما کمک میکنه تا مسائل ما رو نه تنها متوقف نکنن بلکه باعث رشد و گسترش مون بشن.

    چه مثال های خوبی زدین از اینکه این قبیله سرخ پوست ها اول ابزارشون سنگ های رودخانه بوده بعد یواش یواش ارتقا دادن و بعد سنگ و چوب و استخوان رو با هم ترکیب کردند و ابزارهای مختلف ساختن.

    مثلا از سنگ های تیز برای شکار استفاده میکردند بعد از برخورد با یکسری تضادها خودشون سنگ ها تغییر دادند و شکل دادند.

    مثلا سبدسازی یادگر فتن و با ترکیب سبد با سنگ تبر ساختن.

    تا با اون ابزارها زمین رو آماده کنند برای کشاورزی.

    بعد یکسری سبدهای ضد آب ساختن تا در خونه هاشون آب رو نگه دارند.

    بعد صندل درست کردند تا بتونن راحت تر روی زمین راه برن.

    بعد سفالگری یاد گرفتن که با خاک برای خودشون ظرف و ظروف درست کردن.

    بعد جالبه که سفال ها رو کم کم تزیین کردن و زیباترش کردن.

    بعد کم کم پارچه بافی یاد گرفتن و برای خودشون لباس درست کردن.

    جالب بود که سوزن خیاطی شون از استخوان بالای پره های بوقلمون بوده.

    چقدر روند خونه سازی هاشون هم جالب بود و چه ماکت های قشنگی درست کرده بودن.

    مریم جان عزیز چقدر قشنگ در انتهای فیلم نکات عالی رو اشاره کردین:

    این ویژگی بشر که چطور از این بهتر باعث پیشرفت از جوامع ابتدایی شروع شده، نسل به نسل پیشرفته تر شده.

    خلاقیت بشر انتهایی نداره…

    داریم میبینیم کـه هربار سرعت رشد و گسترش داره، در همه ی ابعاد بیشتر میشه و داره زندگی رو برای ما راحت ترو لذت بخش تر میکنه…

    خدایا شــکرت برای این همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2203 روز

    بنام تو شروع میکنم، بنام تو که هر بار بیشتر و بیشتر باور میکنم تنها تو را باید بپرستم، تنها از تو یاری باید بخوام و تنها تویی که فرمانروای کل کیهانی… بنــام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین بنام تنها فرمانروای من و کل کیهان…

    سلام به روی ماه استاد جان مون، استاد گرانقدر و ارزشمند و توانمندمون

    سلام به به روی ماه مریم جان مون، استادیار گرانقدر و ارزشمند و توانمندمون

    سلام به روی ماه دوستان و همسفران گرانقدر و ارزشمند و توانمندم و یک سلام هم به خودم که خیلی دوستش دارم…

    از خدا میخوام تا بنویسم اون چیزهایی که باید بنویسم و به من کمک میکنه تا قدری سپاسگزارتر از قبلم باشم، بنویسم اون چیزی که باید به یاد بیارم و بهم درس هایی برای ادامه مسیر خودشناسی و مسیر بهبود بهم میده، بنویسم از سفر و تجربه کردن های بی پایانی که خداوند مسخر ما کرده. میخوام بنویسم که چقدر احساس خوبی دارم از اینکه اینجام،از اینکه اینجا وجود داره، از اینکه هر روز زندگیم رو با یکسری روتین ها و عادت هایی که آگاهانه ایجاد کردم و ادامه دادم بهتر و بهتر کردم در حد تلاش و درک خودم. در حد ظرف و فهم خودم. در حد ظرفیت و تکاملی که طی کردم.

    واقعا سپاسگزار خداوندم برای این احساس رشد و خالق بودنی که سراسر وجودم رو گرفته. سپاسگزارم و ازش میخوام منو سپاسگزارتر کنه و به من خودش یاد بده چطور سپاسگزار این همه نعمت و ثروت وداشته و خواسته و فراوانی باشم.دلم میخواد سپاسگزاری کردن یاد بگیرم و هربار بیشترو عمیق تر، دلم میخواد اصلا دوست دارم بشه جزئی از من این ویژگی سپاسگزاری کردن. خیلی دوست دارم صفت سپاسگزار بودن بشه جزئی از هویتم. وقتی کسی حتی منو ببینه به یاد سپاسگزاری و تشکرو قدردانی بیفته. وقتی خودم خودمو میبینم اصلا کار و فکر دیگه ایی نکنم جز سپاسگزاری کردن. اصلا جوری بشه که نفس که میکشم مثل نفس کشیدن هربار حتی ناآگاهانه تو ذهنم، تو قلبم، تو مغزم بگم خدایا شکرت، بگم سپاسگزارم خدایا برای این لحظه. اصلا اینقدر غرق بتونم باشم که فقط جز سپاسگزاری کلمه دیگه ایی نتونم بگم. اصلا زبانم کم بیاره. نمیدونم چه حسیه چه فکریه امــا دلم میخواد سپاسگزارتر باشم و سپاسگزاری رو نه فقط زبانی که در قلب و عملم داشته باشم. خدایا من تنها از تو خواسته هامو میخوام و تنها از تو یاری میجویم.خب با این مقدمه و این فکرا و این احساس میرم سراغ دیدن قسمت بعدی و میرم تو سفر به دور آمریکا…

    سریال سفر به دور آمریکا_قسمت 199

    عکس سر دره ورود به این قسمت عکس مریم جان هست کنار یک مجسمه خانم. یک مجسمه سنگی از یک خانم که داره تو کاسه بزرگ سنگی اش با یک ابزار ساده و اولیه انگار چیزی میکوبه یا درست میکنه. خلاصه که انگار در تدارک غذا درست کردنه اونم با همون ابزارهای موجود زمان خودش و ایده های زمان خودش. مجسمه ایی که واقعا زیبا تراشیده شده حتی براش گوشواره و گردنبند هم درست کرده(من همیشه برام سوال بود فلسفه گوشواره برای خانما چی بوده و قطعا خیلی برمیگرده به اجداد و نیاکان ما انسان ها. آخه خارجی ها هم دقیقا معمولا خانم هاشون گوشواره دارند اقایون ندارند حالا بماند که جدیدا هم تعدادی میپوشن.دوست دارم جواب این کنجکاوی ام رو هم در زمان مناسبش به درستی دریافت کنم و بهش هدایت بشم و البته یک سوال دیگه بعد از بررسی آیه های حجاب برام اینه که گوشواره آیا زینت محسوب میشه همیشه زیینت محسوب میشه؟کجاها زینت نیست و … ولی میدونم اینا حاشیه است و اصـــل اون ذات زیبایی دوست و جلب توجه گرفتنه ما آدم هاست که همچین فرعی رو ایجاد کردیم.) چهره مریم عزیز با اون پوشش خوشرنگ و پلنگی ارتشی قشنگش که کنار این مجسمه سنگی خانم نیاکانی گرفته. مریمی که ابزارش ساده است اما بهبودیافته و با تکنولوژی برای غذا پختن. این تکامله.

    میشه در این تصویر یک روند و تکامل رو در عمق تصویر دید و اصلی که پابرجاست. روند و تکامل پخت و تهیه غذا، پوشش و فعالیت…اصل هم سادگی و لذته، اصل هم بهبود و بهتر شدن و راحت تر انجام شدن کارها اونم به تدریج و با طی شدن یک روند رو به رشد و بهبود گرایانه در سیر زندگی بشر…خدایا شکرت برای دیدن این همه چیز. اصلا اون رنگ و لعاب دیوار پشت مریم جان در این تصویر خبر از کلی اطلاع بدست آوردن وشگفتی میده. یک مکان یک مرکز، یک ساختمان، یک چیزی که خیلی قشنگ ساخته شده در عین سادگی اما زیبا و با کیفیت.اصلا ترکیب و هارمونی رنگ نیمکت کنار دیوار با رنگ قهوه ایی تیره درب ورودی رو نگاه کنید چقدر زیباست. رنگ نما و اجرهایی که به آدم حس تاریخی بودن و قدمت میده. مثل یک موزه اما الان من میدونم که اونجا یک ویزیتور سنتر بود…خدایا شکرت برای این مکان زیبا و تمیز و پر از عشق و آگاهی…

    بنام الله یکتا

    به به ادامه میدیم سفر رو بعد از یک کمپ کردن در دل طبیعت و رفرش شدن و حمام کردن.

    به به مانیتور فورد خوشگلمون رو میبینیم که داره نقشه مسیر رو بهمون نشون میده. خدایا شکرت برای این ماشین و این امکانات و دسترسی های باحال و کارآمدش.

    به به اقای هدایت کننده ی این ماشین رو میبینیم و میشنویم یک سلام جانانه از استادیار شیرین سخن مون…

    ســلام همسفرای دوست داشتنی من، صـبــح بــخیر…

    چه کمپ خوبی شد خدایا شکرت، چه هوای خوبی بود. الانم نمایشگر میگه بیرون 52 درجه فارنهایت هست که معادل 11 درجه سانتیگراد سلسیوس هست. چقدر خنک …

    فقط استایل رانندگی استاد جان رو ببینید آخه. میگه فقط کارا باید از این راحت تر و دلچسب تر باشه، هرجور که خودتی، هر جور که راحتی، همون سبک شخصی زندگی خودتو رو داشته باش فارق از اینکه بقیه چی گفتن یا چیکار میکنن. بقیه اصلا چطور پشت فرمون میشنن. تو اصل گذاشتی روی سادگی و راحتی پس همون رو هم درنظر میگیری و حتی پشت فرمون هم روی اصولت پا نمیذاری. واقعا استاد جان دمتــون گرم. واقعا استاد جان چقدر خودتی چقدر برای خودت خوب در هر موضوعی سبک خودتو زندگی میکنی حتی تو لحظات رانندگی پشت فرمون، یا حتی فیلمبرداری های عزیزدلتون. واقعا استاد تحسین تون میکنم برای این ویژگی تون تحسین تون میکنم که به من با زبان تصاویر و حتی رفتارها و عادت هاتون اصــل و پایبندبودن و مانــدن بــه اصل و اصول خودتون رو در هر شرایطی یادآوری میکنید. سپاسگزارم استاد اصل جنس خودم…

    فقط دقت کنین به موقعی که استاد داشتن تو ماشین صحبت میکردن غیر از اون راحتی و سادگی هاشون ترکیب رنگ ها رو ببینید تو این قاب تصویر چی خلق شد. بک گراندی از طبیعت سر سبز که درخت هایی دارند رد میشن و نور طلایی خورشید هم خورده و یک آسمان ابی روشن و استاد با رنگ پوست گندمی و لباس آبی خوشرنگ و اندام زیبا و خوش فرم شون…اصلا ترکیب استاد و رنگ ها و اون بک گراند طبیعت اونم در حال حرکت معرکه است. یعنی بخوام اینجوری پیش برم هنوز 30 ثانیه از فایل نگذشته و من این همه سرشار شده چشم و گوشم…خدایا شکرت

    اصلا دست خودم نیست نمیتونم اینقدر غرق نشم، اصلا وقتی مینویسم انگار بیشتر همه وجودم گوش و چشم میشه. میدونید من اصلا دیونه میشم و اینقدر ذوق زده ام که بقول استاد انگار دفعه اولمه دارم این چیزا رو میبینم یا میخوام توجه کنم تا نکات زیبا و م ثبت فایل ها رو دربیارم. واقعا اعتراف میکنم که ناتوانم از نوشتن، ناتوانم از دیدن این همه زیبایی و نکته مثبت. ناتوانم از بودن در دنیایی که سراسر فقط زیبایی هست و نمیدونم چطور تشکر کنم برای گرفتن این فایل ها و تصویرها و فیلمبرداری ها… استاد فکر کنم دوره تندخوانی ویژه خوندن و مطالعه کامنت ها و مقالات سایت هم باید بزارین واقعا من با اینکه بهتر شدم اما نمیتونم و کم میارم.

    استاد یک توضیح مختصر از تکنیک های تندخوانی برای خوندن کامنت های بیشتر بهمون بدین. من واقعا دوست دارم بخونم چون دوستان هر کدوم از زاویه ایی چیزهایی رو مینویسن که من هرچقدر تلاش کنم نمیتونم. خب اینم سفارشش رو به خدا میدم و اگر در مسیر خواسته هام هست و منو از اصل دور نمیکنه قطعا در زمان مناسبش خدا منو هدایت میکنه تا توانابشم در تندخوانی و بیشتر فعال بودن در سایت. من فقط بندگی مو میکنم و اون 99% کارا رو انجام میده و اصلا اصلا نگران نیستم و من چیزهایی که لازم دارم رو همین الانشم دارم و اشتیاقم برای بیشتر با بچه ها بودن و کامنت خوندن نباید باعث بشه من از هدف و مسیر اصلی ام دور بشم یا گمراه بشم…خدایا شکرت که همواره هوامو داری…

    خب برمیگردم به ماشین خوشگل مون و شنیدن صحبت های استاد عزیزم.

    خدایا شکرت برای این همه سرسبزی

    خدایا شکرت برای این هوای مطبوع و عالی

    خدایا شکرت برای وجود اپلیکیشن هایی که بهمون کمک میکنن تا مکان های Free رو با اطلاعات مورد نیازمون داشته باشیم.

    خدایا شکرت برای ساده شدن کارها، برای این همه ایده

    خدایا شکرت برای راه حل و حل مسائل و ساده کردن و راحت کردن زندگی و تجربه کردن

    خدایا شکرت برای این همه زمین و طبیعت با دسته بندی های مختلف که میتونه صاحبش همه مردم باشن یا فدرال

    خدایا شکرت برای اینکه استاد عزیز با مطالعه کامنت هامون، اینقدر خوب با ما تعامل داره و میگه که حواسش به ما هست چطور داره باورهامون تغییر میکنه،چه مسیرهایی رو رفتیم. (استاد موقعی که شما پس داشتین این فایل رو ضبط میکردین و در سفر بودین ما هم در سفر بودیم به شمال غرب کشور و چه سفر فق العاده ایی تجربه کردیم.خدایا شکرت…)

    چه نکته های خوبی رو مریم جان در مورد این BM LAND ها گفتین. اینکه ادم ها با به اشتراک گذاشتن تجربیات شون به بقیه کمک میکنن تا بدونن بقیه ایی که میخوان اونجای جدید برن چه خبره و چیه و بشناسن.

    شعار جالبی که دارن واقعا جالب بود:

    اینکه ما میایم اینجا، و سعی میکنیم اینجا رو تمیزتر از اون چیزی که تحویل گرفتیم تحویل بدیم.

    خداروشکر برای تمیز بودن و احترام به طبیعت

    خداروشکر برای مکان های تمیز

    خداروشکر برای این فرهنگ رعایت کردن و احترام به طبیعت

    خداروشکر برای این آموزش و تربیت برای تمیز نگه داشتن

    خداروشکر برای این طبیعت که ما رو هدایت میکنه به سمت زیبایی ها و نشان دادن تمیزی ها و قشنگی های بیشتر

    واقعا خدایا شکرت چقدر این قانون درست کار میکنه. این قدرت توجه هست، این قانونِ بدون تغییر خداونده که میگه به هرآن چه که توجه کنیم از جنس همون بیشتر و بیشتر وارد زندگی مون میشه.

    این مردم به تمیزی و احترام گذاشتن توجه میکنن خب پس تمیزی بیشتر و احترام بیشتر دریافت میکنن…خدایا شکرت برای این عدالت بی نقصت.

    به به داریم میریم یک نشنال پارک زیبـای دیگه….به به…

    خدایا اون اثر هنری بر افراشته روی یک ستون رو ببین که انگار چوب بود جنسش و کنده کاری روی چب اما جنس دیگه ایی بود انگار. یک مجسمه از تلاش یک فردی که داره با اون سبدی که رو دوشش هست میره بالا…(یاد جمله استاد افتادم که بعضی ها گاری به خودشون بستن و با تقلا حرکت میکنن. گاری زهوار در رفته افکار و باورهای محدود کننده) این سیر تکامل انسان رو بنظرم نشون میده قبلا چطور زندگی میکرده و امورات میگذرونده الان چطور و چقدر آسان و راحت…انسانی که حتی لباس و کفش نداشته اما یک همت بلند و تلاش و انگیزه ایی برای زنده بودن و زندگی کردن و تجربه کردن داشته…

    چه جالب بود اون دیواری که با علامت های سرخ پوستی تزیین شده بود. چقدر این مردم سپاسگزار هستند. لیست آدم هایی که باعث ایجاد اونجا شدن لیست اسامی که باعث شدن تا اون پارک سرپا بشه رو نوشته و ازشون قدردانی کرده…واقعا چقدر زیبا.

    توصیف استاد و مریم جان از هوا فقط عالی بود. یعنی با این صحبت هاتون شما هوا رو هم برامون به تصویر کشیدین. واقعا سپاسگزارم.فقط هوا رو نمیشه با زبان تصاویر بهمون نشون بدین با زبان کلمات بهمـون نشون دادین. یک هوای عالی یک آسمان آبی. هـــوا عــالیــه، هوایی که یک باد خنکی داره می وزه و گرمای نورخورشید هم یک حس جالبی رو ایجاد میکنه و یک تجربه خوبی از احساس یک هوای آزاد رو میده.واقعا استاد جان خدارو صدهزار مرتبه شکر حتی هوا هم زیباست. اصلا هوا رو مثل خدا نمیشه توصیفش کرد فقط باید بود.فقط باید غرقش بود، فقط باید تجربه اش کرد چیزی که دیدنی نیست، لمس کردنی نیست. چیزی که هست ولی نیست.. چیزی که همه جا هست و هیچ جا نیست. چیزی که اگر نباشه ما نیستیم. چیزی که تمام کره زمین رو دربرگرفته. خدایی که همه ی هستی رو دربرگرفته. آخه چطور میشه توضیفش کرد تا حق مطلب رو ادا کنیم. خدایی که همه چیز میشود همه کس را…خدایی که به قدر نیاز و فهم تو کوچک میشود. خدایی که بی نیازه اما نیازهای تو رو، خواسته های تو رو اجابت میکنه. خدایی که همیشه هست و همیشه بوده و همیشه خواهد بود…خدایی که در وصف نمیگنجه. در وهم نمیتونه بیاد. خدایی که از رگ گردن به ما نزدیکتره. خدایی که بی انتهاست در همه چیز…خدایا قلبم برای تو میتپه و عشق تو اونو به حرکت واداشته تا بی وقفه تو را صدا بزنه و قدردان وجود و حضورت باشه چون اگر نباشی قلب منم نیست و منم دیگه نیستم در این دنیای مادی. خدایا سپاسگزارم که بهم اجازه تجربه زندگی کردن در دنیای مادی رو دادی. خدایا سپاسگزارم که اینقدر مهربانی و از من مشتاق تری برای پیشرفت و گسترش خودم و جهان خودم…خدایا عاشقانه میپرستمت که پرستش تنها سزاوار توست. خدایا عاشقتم که منو عاشق خودت میکنی. خدایا بی وقفه قلبــم رو دریاب که تو را میخواهد و تو را میجوید…خدایا کجا دنبالت بگردم که بهم میگی آروم باش من اینجام. خدایا تو بامنی و همراه منی…خــــدا دلم میخواد فقط بگم خــــدا تو همه چیز میشوی همه کس را به شرط ایمان، به شرط پاکی دل، به شرط طهارت روح و شرط پرهیز از معامله با ابلیس…آره اینا رو بهم میگی تا راه نشونم بدی چطور تو برای من همه چیز میشوی من باید این راه رو ادامه بدم. راه طهارت روح و پاک کردن قلبم رو از هر ناملایمتی رو. باید باورهای محدود کننده ام رو بشناسم و این راه رو ادامه بدم. باید این مسیر رو برم تا قدم بذارم تو دل ترس هام تا بزرگ بشم تا تکاملم رو طی کنم…خدایا شکرت چقدر حس رهایی میکنم وقتی این حرف ها رو مینویسم و تو ذهنم مرور میکنم خدایا شکرت…

    میرم ادامه سفرم…به به عجب مسیر زیبایی بود. یک مسیر پیاده روی که یک سقف با چوب هایی که بصورت موازی و کمی انحنا دار تو دل طبیعت ساهته شده و اون سقف چوبی و نمای ابی آسمون ترکیب زیبایی شد. همون جاده آسفالته تو دل جنگل که استاد در 12 قدم میگن. جاده سنگفرش شده در دل طبیعت با یک سقف چوبی و زیبا واقعا زیبابود. واقعا از قدم زدن زیر اون لذت بردم. اصلا من خودم انگار اونجا اون بالا بودم، اونم با یک اهنگ ماجراجویانه و لایت…خدایا شکرت

    خدایا شکرت برای اون گل زرد رنگ زیبا کنار این جاده و مسیر سنگفرش شده.چقدر این تک گل زیبا و زوم شما به موقع بود.چقدر لذت بردم. (همسرم میگفتم این گل میخکه.من زیاد گل شناسی ام خوب نیست فقط میدونم خیلی زیباست خیلی ظزیف و خوش رنگه…خدایا شکرت برای دیدن این زیبایی ها)

    دقت کردین تو راه حرف تمیزی و نظافت زدیم، یک خانم در حال جمع آوری آشغالهای سطل زباله رو دیدیم. چقدر خوب کارش رو انجام میداد واقعا آفرین به این تمیزی و مسئولیت پذیری…

    به به استاد جان شنا سوئدی میرن اونم کنار یک دیوار زیبا با استفاده از اون سکوی سنگی.ماشالله استاد جان…این بدن حاصل همین عادت هاست.واقعا ورزش کردن خوبه و محدودیت و نبود امکانات سالن ورزشی رو نمیپذیرید (نبودن باشگاه های ورزشی و شعبه نداشتن پلنت فیتنس در این شهرهای کوچیک و کوهستانی) و بهونه ایی نمیارین تا حرکت های ساده ورزشی رو ادامه ندین. شما همیشه کـار درست رو انجام میدین بی بهونه و بدون سخت گرفتن و در عین سادگیواقعا تحسین تون میکنم استاد عزیزم. استاد بازم یک درس دیگه نـه با حرف که با عمل تون به ما بچه های دروه قانون سلامتی گفتین که عضله سازی رو هم میشه داشت حتی بدون باشگاه. جدی بگیریم حتی با تمرکز کوچولو. من خودم شخصا اون اوایل و 7 الی 8ماه اول خیلی خوب ورزش میکردم و یک مدت بخاطر تغییر برنانه های زندگی و سفر و مهمون کلا سیستمم عوض شد. اما بازم در هفته سعی کردم روز ی دو سه بار لااقل شنا برم یا پیاده روی رو ترک نکنم. فعلا تمرکزم روی ساختن بدن و عضله سازی نیست اما کاملا هم بیخیالش نشدم.واقعا خداروشکر برای زندگی به سبک قانون سلامتی. خداروشکر برای عادت های جدید خوبی که ایجاد کردم و ادامه میدم. خداروشکر برای این الگوی زیبا اندام و سالم و توانمندم…

    استاد ماشالا واقعا برای عضلات قوی و ورزیده تون.

    خیلی باحال بود این کلمه ورزشک. منم یک ورزشکی بعضی روزا میکنم اما فکر کنم باید تایم هامو منظم تر کنم و این عادت رو فراموش نکنم و ادامه بدم.

    خوبــه که آدم ورزش کنــه

    NATIONAL PARK SERVICE

    واقعا چقدر باحال و قشنگ رفتیم داخل این ویزیتور سنتر بزرگ و تمیز و زیبا.

    چقدر قشنگ استاد جان برامون در رو باز کردن تا براحتی وارد بشیم واقعا سپاس استاد جان. این در باز کردن تون مثل همین آگاهی ها رو براحتی در دسترس مون قرار میدین هست.واقعا برای همه چی سپاسگزارم

    چقدر مریم جان هم قشنگ فیلمبرداری کردند و چقدر به موقع زوم این یا زوم بک میکنن. جاهایی که لازمه به موقع و سریع این کار رو میکنن واقعا مهارت تون رو برای این حد از روون بودن و خوب فیلمبرداری کردن تحسین میکنم.

    یعنی هم فروشگاه بود هم مرکز اطلاعات و هم بنظرم برای خودش موزه تاریخ و مردم شناسی بود…چقدر قشنگ قفسه بندی کردن. چقدر مرتب و مرتبط.

    چقدر بروشرو

    چقدر دفترچه راهنما

    یعنی با جمع آوری این دفترچه ها و بروشورها فکرکنم یک کتابخونه ایالت شناسی آمریکا بشه درست کرد اونم همه یکجا…

    MESA VERDE این کلمه رو سرچ کردم.

    _ پارک ملی میزا ورده (به انگلیسی: Mesa Verde National Park ) پارکی طبیعی-تاریخی در ایالت کلرادو در ایالات متحده آمریکا است. این پارک که 211 کیلومتر مربع مساحت دارد حاوی بقایای سکونتگاه‌های مردمان باستانی پوئبلو آمریکاست. این مکان یک میراث جهانی یونسکو در آمریکا می‌باشد.

    _ مسا ورده که در جنوب غربی کلرادو واقع شده است به خانه شهرهای صخره ای از مردم باستانی آناسازی شهرت دارد. این ساختار را می توان یکی از مهمترین منابع باستان شناسی فرهنگ بومیان آمریکا می توان دانست. در قرن دوازدهم آناسازی شروع به ساخت خانه ها در غارهای کم عمق و در زیر سنگ های دیواره های دره های عمیق نموده است. برخی از این خانه ها در حدود 150 اتاق را در خود جای داده است. تا سال 1300 تقریبا همه آناسازی ها منطقه مسا ورده را ترک کرده اما ویرانه های آن به خوبی حفظ شده است. دلیل اینکه چرا به طور ناگهانی مردم این شهر را ترک کرده اند هنوز به درستی مشخص نیست اما نظریه هایی در مورد نبود محصول به دلیل خشکسالی و یا حمله قبایل شمالی ارائه می شود.

    خیلی جالب بود و کلی چیز دیگه کشف کردم و عکس هاشون رو دیدم و خوندم واقعا سپاسگزارم برای اینکه این کنجکاوی مقدس منو اینجوری به شوق و ذوق میارین و سورپرایزم میکنید.

    Living in the Alcoves

    دیدن تابلویی که اطلاعاتی میداد درمورد زندگی آدم های اون زمان ها،(حدودا در دقیقه 11:48) و ماکت زیبایی که از اون شهر صخره ایی ساخته بودن.

    دیدن ابزارهایی که ساخته بودن اونم سیر و روند تکاملی رو قشنگ به نمایش گذاشته بودن.

    یا حتی تکامل خانه سازی هاشون هم خیلی جالب با اون ماکت ها به نمایش گذاشته بودن واقعا لذت بردم.

    یعنی اخرت انسان های اولیه و نمادی از اونا بودن و دیدن این اطلاعات چقدر تکامل رو توی ذهنم بیشتر معنی کرد. اینکه انسان از اول در حال سیر تکامل بوده اینکه انسان ذاتش دنبال راحتیه. اینکه انسان اومده تا تجربه کنه اومده خلق کنه. اومده تا با بهبودهای دائمی خودشو رشد بده و لذت ها و تجربه هاشو بیشتر کنه. واقعا چیز یاد گرفتم چقدر قانون برام مرور شد هم قانون سلامتی و هم قانون زندگی…

    Subsistance Tool Kit

    کیت ابزار معیشتی رو دیدیم.

    که شامل چاقو و سوهان Knife and scraper

    و همینطور سبد پینیون Basket of pinyon

    و چوب حفاری Digging stick

    واقعا خیلی زیبا توضیح دادن و دسته بندی کردن و این حد از نظم و انتقال اطلاعات رو تحسین میکنم. اون ماکت هایی که از آدم ها گذاشته بودن چقدر عالی و واقعی بود.لذت بردم فقط…

    اون تابلوهایی که به دیوار زده بودن عکس ها و نقاشی ها که انگار یک مفهومی هم داشتنواقعا چقدر زیبا و آگاهی دهنده و هماهنگ…

    اصلا این قسمت رو باید بارها دید و تحسین کرد وازش درس ها گرفت.

    به به خرید یک سری گردنبند زیبا و دست ساز اونم با هدف کمک به این پارک فوق العاده و هدیه و یادگاری به دوستان عزیزتون. مبارک شون باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2203 روز

    سلام به شما دوست همسفر و ارزشمندم

    سلام به تو سعیده عزیزم

    چقدر خوشحالم که تونستم کامنتت رو بخونم، واقعا سپاسگزارمم برای این ردپای زیبایی که از خودت در این سفر ثبت کردی.چقدر کامنتت رو دوست داشتم و دلچسب بود. واقعا تحسین ات میکنم برای این همه درک و آگاهی که از این بخش سفر بهمون انتقال دادی.چقدر این فکر ونظرت رو تحسین کردم و چه مثال خوبی آوردی و یادم خواهد ماند:

    طبق حرفهای استاد درباره قوانین الهی این پاکیزگی در مورد ذهن هم صادقه. هرچقدر افکارت رو پاکسازی کنی، سعی کنی زباله وارد محیط ذهنت نکنی و همیشه جارو به دست آماده باشی یواش یواش به محیط ذهنی و اجتماعی هدایت میشی که آدمها و شرایط ذهن پاکتر و زبان پاکیزه تری دارند. وقتی زبانت رو عادت بدی به حرفهای مودبانه و پاکیزه دیگه کسانی هم که آشغال از دهنشون خارج میشه جلوی تو کم میارن و ناخودآگاه مودب میشن.

    چقدر قشنگ کامنتت رو بخش بخش کردی و هر قسمت فایل رو توصیف کردی و توضیح قشنگ خودت رو بهش اضافه کردی و اینم از خلاقیت و تکامل تو در نوشتن کامنت های زیباتر و مرتبط تر با محتوای فایل هاست.

    اینکه اینجا هستی تا درس ها رو از دل فیلم بکشی بیرون و آماده دریفت آگاهی ها هستی واین واقعا قابل تحسین هست. من که ایمان دارم به این تمرکز و توجه های خوبت قطعا در مسیر کسب و کار شخصی خودت نتایج عالی ازت خواهیم دید دوست عزیزم…

    بازم سعیده جان سپاسگزارم برای نوشتن این کامنت زیبا و پر از درس و نکات مثبت

    ارادتمندت فهیمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2203 روز

    سلام به شما همسفر ارزشمندم به شما رسول عزیز و دوست داشتنی

    چقدر خوشحالم که کامنت شما رو خوندم و منو سرشار کردین از حس خوب. از اینکه میشه دنیا رو جور دیگه ایی دید که فقط جز عشق ندید و من عاشق اون لحظه ام.

    یعنی از جمله و بسم الله اول بگیر تا آخر فقط من خیر و خوبی و عشق دریافت کردم و این جمله رو از کامنت شما با خودم سوغاتی میبرم از قسمت سفر. که واقعا سپاسگزارم برای ردپای زیباتون و تحسین میکنم تون برای اون اشک های شوینده قلب تون از هر کینه و بدی که فقط قلب رو آماده عشق ورزدین و عشق بودن میکنید و بیشتر شبیه به اون عشق بی قید وشرطی خدای رحمان و رحیم میشین که هر لحظه داره نثارمون میکنه.

    ما باید به یه جایی برسیم که جز عشق چیزی نداشته باشیم تقدیم این هستی بکنیم…

    سپاسگزارم برای وجود پر از عشق و لطف و بزرگی خودت رسول عزیز که خودت مظهر عشق شدی و یادآور این حس ناب. واقعا خدایا شکرت که میتونم بگم ستاره قطبی ام رو با هدایت شدن به کامنت شما برام تیک زدی. اینگونه خدا با من سخن میگوید…

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2203 روز

    سلام به شما دوست همسفر و ارزشمندم

    سلام به شما رویا محمدیان عزیز

    چقدر خوشحالم کامنت تون رو دیدم و خوندم و چقدر باید هم تحسین تون کنم برای تمام تلاش هاتون و هم برای اون دوقلوهای ناز و گوگولی تون. منو همسرم هنوز بچه نداریم و تا حالا هم قصد نداشتیم و عقیده من همیشه این بوده که اول خودم بزرگ بشم بعد یک بچه بیارم تا بزرگش کنم.

    اما همین الان باید اعتراف کنم که دیگه این عقیده رو ندارم و دیگه بسه. من به اندازه کافی بزرگ و فهمیده شدم قطعا و هر وقت خدا بگه و هدایت بشم حتما اقدام میکنیم و اینو از کامنت شما گرفتمم که من بخشی از بزرگ شدنم در مسیر رشد و بزرگ شدن بچه هامون میتونه اتفاق بیفته. چرا جلوی بزرگ شدن خودمو بگیرم…چقدر قشنگ از تکامل بچه هاتون گفتین، چقدر لذت بردم که نوشتین:

    فعلا وقتشه که اونا الگوی من باشن تا من الگوی اونا!

    من یاد گرفتم ازت عزیزم.چقدر مامان با نگرش و رویایی هستی رویا جان واقعا بهت افتخار کردم.

    راستی منم دوست دارم دوقلو داشته باشم…حالا اینم باید بهش گیر ندم و بزارم خدا هدایتم کنه این خواسته من هست اما نباید بهش بچسبم.

    برات از الله یکتا بهبودهای دائمی درونی و بیرونی رو خواهانم.

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2203 روز

    سلام به شما دوست همسفر و ارزشمندم

    سلام به شما ملکه قربانی عزیز

    چقدر اسم شما زیباست عزیزم. اومدم تشکر کنم بابت نکتات مثبتی که نوشتین و از خودتون و حضورتون این ردپای زیبا رو ثبت کردین.سپاسگزارم از اینکه به اون کلمه ی تخصص معماری که مریم جان اشاره کردن و متوجه نشدم.

    موشه سفدی یه معمار اسرائیلی که با مهاجرت به شهر کانادا و خواندن معماری یه سبک جدیدی از معماری را طراحی می کند

    ممنونم از شما ملکه جان و بخاطر اون دعا و جملات زیبای انتهای کامنتت هم سپاسگزارم.

    براتون از الله یکتا بهبودهای دائمی درونی و بیرونی رو خواهانم.

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2203 روز

    سلام به شما دوست همسفر ارزشمندم

    سلام به شما ساره بایلر عزیز

    چقدر تحسین تون کردم، چقدر دوست داشتم روی اولین ردپای حضورتون به صورت رسمی بهتون تبریک بگم و خوش آمد بگم و اینکه دیدم مدت عضویت تون 2 روز هست و الانم آخر مرداد 1402 هستیم و شما گفتین با این وجود با یک روند تکاملی بعد یکسال اشنایی با استاد اینجا هستین چقدر خوشحال وذوق زده شدم.

    ساره عزیز حضورت رو به این خانواده بزرگ و صمیمی تبریک میگم.

    و تحسین تون میکنم برای داشتن نتیجه ایی عالی بنام آرامش…

    از صمیم قلبم براتون از الله یکتا بهبودهای دائمی درونی و بیرونی رو خواهانم.

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2203 روز

    سلام به روی ماهت سعیده جان

    یک سلام پرانرژی تر که بازتاب تمام انرژی های جهان به منه…میخوام یکمش رو بفرستم سمت تــو.

    سپاسگزارم که بهم افتخار کردی و بهم یادآوری کردی که چقدر اسم و فامیلم رو دوست دارم و چقدر میخوام هماهنگ تر بشم و شبیه و شبیه تر بشم بهشون. اصلا جز علاقه و خواسته هام همینه.

    واقعا سپاسگزارم از اینکه چندتا نقطه قوت منو بهم یادآور شدی فهیمه: دختر فهمیده و باکمالات، کسی که درک بالایی داره

    راستی اصلا میدونستی میخوام با نوشتن کتاب شب های خیلی ها رو روشن کنم. اما منم مثل تو ترس ها و تردید و باورهای محدودکننده جلوم گرفتن و با شناسایی شون دارم یک قدم دیگه برای رسیدن به این خواسته ام برمیدارم.

    من با عشق منتظر دیدن اون اثر شگفت انگیزت هستم من به همراه جهان منتظریم…

    پس اون نیاز رو رفع کن و ازشون رد شو

    چقدر خودت قشنگ نوشتی: فقط نیاز دارم پا بگذارم روی ترسهام. برم تو دل ناشناخته ها. نجوای ذهن هشداردهنده و ترساننده رو خاموش کنم و موتور ایمانم رو‌ روشن کنم.

    اصلا نوشته هات موتور نوشتن منم روشن کرد…میخواستم فقط با یک لایک ازت تشکر کنم و توجه خودمو نشون بدم دیدم اینجوری نمیشه و انگشت هام اومد که با عشق برات تایپ کنه و بیشتر این لحظه رو ثبت کنه…

    از دعاها و ارزوهای قشنگت بی نهایت سپاسگزارم.

    بوووس با عشق روی گونه های نازت

    منم برات از صمیم قلبم بهبودهای دائمی رو از الله یکتا میخوام

    ارادتمندت فهیمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: