سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 199

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار صفا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد شما بسیار تحسین برانگیزید که تواین سن تقریبا میشه گفت نصف بیشتر کره ی زمین رو سفر کردید و جز زیبایی خدا چیزی بهتون نشون نداده.

وقتی شمارو با آدمای هم سن وسالتون توی فامیلمون مقایسه میکنم میفهمم که چقدر شما متفاوت از اکثریت جامعه هستید. اون طرز فکرتون رو کاملا متفاوت از بقیه آدمها کردید و چه عادلانه خداوند با توجه به ایمانوافکاروتعهده هرکس پاسخ میدهد. استاد جان چقدر عالی تمرین ستاره ی قطبی رو اول صبح انجام میدید و هردوتون هم پایه ی همدیگه، فرکانس تون رو روی خوبیهای دورو اطرافتون تنظیم میکنید و چقدر خوب اتفاقاتوشرایط همسنگ با کانون توجه تون رقم میخوره و خداوند دقیقا به جایی هدایتتون کرده که اون آدما هم درست مثل شما به تمیز بودن اهمیت میدن و طبیعت رو تمیزتر از اون چیزی که تحویل گرفتن تحویل میدن.

استاد جان شما تو سفرهاتون اونقدر با خودتون در صلح هستید که هیچوقت ندیدم که بگید آب و هوای فلان منطقه جالب نیست،یا بگید منطقه ی کویری رو دوست ندارم و … 

شما نقطه ی کویری، سرسبز، کوهستانی، هررر نوع پوشش آب و هوایی که داشته باشه رو با عشق تجربه کردید و از هر منطقه ای بخوبی یاد کردید. چقدر این ویژگیتون رو دوست دارم و خیلی علاقه مندم که من هم این ویژگی درونم به صورت بنیادین رشد بدم. 

چون قشنگ میفهمم این ویژگیم، پاشنه ی آشیلمه. اگه بهترین جا هم سفر کنم و از نکات مثبتش تعریف کنم دست آخر میگم ولی این ویژگی منفی هم داشت… اما چیزی که من از شما میبینم این نیست که هم جنبه ی مثبتش رو بگید و در کنارش جنبه ی منفیش رو هم به زبون بیارید.

چقدر خوب میتونید ذهنتون رو کنترل کنید وقتی که دیدید هنوز ویزیتور سنتر بسته است، چیزی که من تازه از شما یاد گرفتم که حتی تو این موقعیت هم نخوام بی دلیل از کوره در برم و سریع خودمو به یک چیزی مشغول کنم که ذهنم نخواد برا خودش اسمون ریسمون ببافه. مثل الانِ مریم جان که شروع کرد به دیدن اطلاعات راجب اون پارک و تعریف کردن از هوای بی نظیر اون محیط

تحسین میکنم اون خانم مسئول رو که با تمیز نگه داشتن سطل زباله ها کمک میکنه فضای اونجا مرتب و تمیز بمونه. 

تحسین میکنم استادم رو که از هر موقعیتی استفاده میکنه برای اینکه یک انرژی عالی به تک تک سلولهای بدنش برسونه. استاد ماشالله به این همه عضله های هیولایی که ساختید واقعا که بسیار تحسین برانگیز شد و چقدر عالی دارید پیش میرید

چقدر این قسمت رو دوست داشتم که اومدن دوران قدیم انسان ها را به صورت مجسمه در آوردن و قشنگ به نمایش گذاشتن که از چه شرایط و با چه خونه هایی، الان بشر به این حد پیشرفت اقتصادی و … رسیده.

خدای من چقدر بعضی از شکل خونه ها شبیه خونه های مناطق ایران خودمونه. اون خونه هایی که سقف خونشون حیاط خونه ی دیگست. خیلی برام جالب بود مجسمه هایی رو اینقدر طبیعی درست کرده بودن قشنگ اون شرایط قدیم رو بهتر میتونستم احساس کنم

چقدر اون مدل گردنبند رو دوست داشتم که مریم جان برای دوستاشون انتخاب کردن، اون هم به عنوان هدیه،خدای من خوشبحال اون دوستانی که میخوان این هدیه های ارزشمند رو از شما دریافت کنن.

استاد اون موقع که وارد تونل شدید چقدر حسش رو دوست داشتم که ازون دور داشتیم به نور بیرون از تونل نزدیک میشدید انگار یک حس روحانیی یک لحظه بهم دست داد.

مریم جان اینکه گفتید استاد تو یوتیوب راجب نشنال پارکها اطلاعات زیادی کسب میکنه، واقعا چقدر دوست دارم این ویژگی استاد رو،که خیلی عالی راجب یک مکان اطلاعات کسب میکنه و وقتی که میخوان راهی سفر بشن دیگه رودوش خدامیشینید و اجازه میدید اون خودش هدایتتون کنه به جایی که براتون بهتره.

اینکه گفتید آدمای ویزیتور سنترا با عشق و با حوصله به سوالاتون جواب میدن، واقعا که چقدر تحسین برانگیزن. این نیست که بگن ما کلی اطلاعات رودرو دیوار براتون چسبوندیم برید اونا رو بخونید. 

وقتی که باورت این باشه که درجهان آدمهای خوب و مهربون هست و خودت هم این ویژگی رو درونت رشد بدی ،جهان لاجرم هدایتت میکنه به آدمای فوق العاده و مهربون

سپاسگزارم از شما مریم جان که انقدر عالی، دوره ی تکامل  رشد و گسترش انسان رو از جوامع ابتدایی تا به الان برامون توضیح دادید:

اینکه چطور ظرفهای سفالی رو با ذهن خلاقشون هربار یک شکل جدید به سفالهامیدادن و رنگ میکردن،اینکه بیشتر ابزارشون با سنگ بوده،و خیلی جالب تر اینکه از پربوقلمو لباس درست میکردن،و با انتهای پرهای اونها سوزن خیاطی و میل قلابی درست میکردن.

واقعا که خدا هم با توجه به شرایط شون بهشون ایده الهام میکرده. چقدر این موضوع بهتر برام جا افتاده که ایده های الهامی همیشه با شرایط حال حاضرت تطابق دارد نه کمتر ونه بیشتر.

خیلی خوب وعالی در مورد تکامل انسانهای نخستین تا به الان برامون توضیح دادید و اینکه چقدر انسان میتونه قوه ی خلاقیتش رو به کار ببنده و خودشو به حدی از رشد و پیشرفت برسونه که هم خودش خوب زندگی کنه و هم جهان رو جای بهتری برای زندگی بکنه.

واقعا که خلاقیت و ایده ی کارساز یک آدم چقدر میتونه چندین هزار نفر دیگه رو در آسایش بگذاره و از همه مهمتر چقدر میشه در کنار اون ایده پولسازی کرد

چقدر ازین موزه درس گرفتم که واقعا انسان چقدر هربار ونسل به نسل به دنبال بهبوده و همیشه دوست داره که با باوره “چطور ازین بهتر” خودش و دنیای اطرافش رو بهبود بده.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 199
    419MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

393 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «شهلاحیدری» در این صفحه: 1
  1. -
    شهلاحیدری گفته:
    مدت عضویت: 1278 روز

    به نام خدای روزی رسان بی منتم

    سلام به روی ماه شما استاد نازنینم مریم بانوی همه چی تموم وهمسفرهای گلم

    اینقدر حس خوبی بهم میده وقتی شروع میکنم به نگاه کردن تصاویر این سفر

    عمق وجودم عمق نفسهام از سرخوشی وشادی ولذت پر میشه

    یه وقتایی از اعماق وجودت نفس میکشی بعد میگی خدایا شکرت چقدر من خوشبخت هستم بعد انگار حس میکنی رگ وریشه های بدنت هم داره باهات حال خوب رو حس میکنه وهی بهت میگه بیشتر نفس بکش بیشتر لذت ببر بیشتر بیشتر….

    من وقتی شروع به قدم گذاشتن تو این سفر رویایی میکنم دقیقا همین حس وحال رو دارم

    خدایا شکرت

    یه چیزی خیلی برام قشنگ بود وخیلی جلب توجه کرد اون سقف چوبی بود وااای خدا جونم

    یاد خونه مامان بزرگم افتادم دقیقا همون سقف وهمون شکل وشمایل

    وقتی اون خونه رو فروختیم یادم میاد قبل ازینکه تحویل صاحب جدیدش بدیم یه دور خودم رفتم دونه دونه جاهای اون رو نگاه کردم

    با خودم میگفتم چه روزگارانی رو اینجا سر کردم

    روزای خوشی ناخوشی و….

    ولی تمام شد ورفت..حالا زندگی هم همین

    ما باید یاد بگیریم هیچ چیز ابدی وپایدار نیست

    این ما هستیم که هنرمندانه باید زندگی رو طی کنیم وازش لذت ببریم

    همه چیز بستگی به حال ما داره ولاغیر

    یک نمونه کوچیک همون سقف چوبی …الان اون سقف چوبی سالها خراب شده وخدا میدونه چه آدمهایی تو اون خونه اومدن و رفتن

    ولی من یادم چه سالهایی رو من خودم توش میتونستم لذت ببرم ونبردم

    به قول مریم جون انسان واسه بقا آرام آرام دست به کارایی زده تکامل رو طی کرده وبه اینجا رسیده

    من خودم رو مثال میزنم که یه وقتایی اینقدر عجله داشتم که یه چیز کوچیکی رو بخرم روز وشبم رو خراب میکردم که مثلا به اون خواسته برسم بعد که رسیدم برام عادی میشد ومیرفتم دنبال یه چیزی دیگه ای

    میخوام بدونم این خواسته های من وشما ارزش این رو داشت که لحظه هارو از دست دادیم لذت نبردیم ؟!..اون سقف چوبیها رفت وجاشو به خونه های مدرن داده ولی آیا اون لذتی رو که ما میتونستیم ببریم رو تو اون لحظه بردیم؟؟؟

    من خیلی خوشحالم که دیگه به خاطر خواستن یه چیز آرامشم رو بهم نمیزنم

    اون خواسته تحقق پیدامیکنه با آرامش وبه وقت…مهم در لحظه زندگی کردن ولذت بردن وفقط با خدا بودن…

    یهو از کجا به کجا رسیدم….ببخشید.

    آره دوستان نابم هر قسمت ازین سفر یک درس بزرگ داره

    وته این داستان فقط همین که مثل استاد ومریم بانو :

    از نفس کشیدن توی هوای آزاد

    از دیدن کفشهای یک مجسمه ی خانم

    از یادآوری وتداعی در ذهن :یک خونه روستایی در روستاهای کرمان

    از تمیزی یک مکان

    از نگاه کردن دومرغ عاشق که زمانی که هر کدوم به دوربین نگاه میکنن عشق از صورتشون میباره

    از خواب شب توی یه جای بکر وسرسبز

    از لذت بردن ودیدن جاده روبرو

    از دیدن انسانهای عادی لذت بردن

    و……

    باتمام وجود وعشق لذت بردن

    خداروهزاران بار شاکر بود

    خدارو کنارت هرلحظه احساس کنی ولحظه هارو سپری کنی

    وقدر بدونی باتمام وجودت ….

    درپناه حق باشید عزیزانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: