https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-21 19:40:582023-08-23 22:25:04سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 199
393نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر این این فایل و اون موزه واضح داشت قانون تکامل رو بهم نشون میداد
از اون ظرفهایی که ساخته بودن و اول هیچ شکل واضحی نداشته و کم کم با گذشت زمان انسانها دیدن که تونستن اون ظرفهای بی شکل رو بسازن عزت نفسشون رشد کرده و گفتن اگر اینو تونستم بهتر از این رو هم میتونیم و چیدمانی که توی ویترین این موزه بود و نحوه ی فیلمبرداری شما خیلی عالی بود و با حرکت دوربین من داشتم تکامل رو آروم و آهسته میدیدم که چقدر زیبا از جلوی چشمانم گذر میکرد از تیکه های سنک چه چیزهایی ساخته بودن
با سنگ طبیعی چه خونه های جالبی ساخته بودن
میخوام در کل بگم چه زندگی ساده ای داشتن و این نشون میده که انسان بدون تکنولوژی امروزی هم از ذهن خلاق خودش استفاده میکرده و فعالیت و سلامتی داشته
و وقتی زندگی امروزی رو میبینم و با این موزه مقایسه میکنم میبینیم که همین روند تکامل در جای جای زندگی ما وجود داره
از اینکه ادیسون اولین بار برق رو اختراع کرده تا الان که از برق چه استفاده هایی که نمیشه
با وجود برق لامپهای جورواجور ساخته شده با خلاقیت انسان
تلویزیون های زیبا
یخچالهایی که خدا میدونه چند مدل داره
لباسشویی ها
ماکروفر ها
اجاقهای برقی
جارو برقی ها
…….
و خفن ترین چیزی که الان ایلان ماسک ساخته ماشینی هست که با برق حرکت میکنه تسلا
اصلا اون موقعی که ادیسون برق رو اختراع کرد فکرشم نمیتونسته بکنه که یه روزی با برق ماشین کار کنه
اینا فقط مثالی از گوشه ای از برق بود اصلا چیزهایی که انسان ساخته و جهان رو گسترش داده غیر قابل شمارشه
قانون تکامل چقدر زیباست
بخاطر همین خلاقیت انسانه که خداوند بخاطر خلقش بخودش آفرین گفته و انسان رو جانشین خودش قرار داده روی زمین
همین انسان، الان توی این فایل دیدیم که انسانهایی ساخته که وقتی داشتم مجسمه ها رو میدیدم فکر میکردم واقعیه
از بس زیبا ساخته شده بودن وقتی دوربین تون رو زوم میکردین روی اون مجسمه ها حتی جوشهای صورت اون طرف رو هم از قلم نداخته بودن چین و چروکهای دست و صورتشون خیلی جالب واقعی نشون میداد میدونید انگار یه انسانی بود که فقط روح توی وجودش نبود یه جسم بی روح بود
و استاد عزیز و خوش اندامم که با زندگی در بهشت کاملا با طبیعت یکی شدن و خواب و ورزش و حمام ووووو همه چیزش طبیعتی شده دمت گرم استاد چه زندگی رویایی ساختین با تمام وجودم تحسینتون میکنم
اگر شما تونستین چنین زندگی آزادانه ای بسازید ماهم میتونیم چون داریم جا پاهای شما پا میذاریم
باید تکاملمون طی بشه چیزی که توی این فایل به نمایش گذاشتین تکامل،لذت بردن از لحظه به لحظه ی زندگیم، در لحظه زندگی کردن
ما خواستهامون رو میخوایم تا از زندگی لذت ببریم ولی برای لذت بردن منتظر رسیدن به یک خواسته ی خاص نمیمونم من از لحظه به لحظه ی زندگیم لذت میبرم و در مسیر درست حرکت میکنم خواستهام خود به خود وارد زندگیم میشن
خدایا شکرت
آرزو میکنم که هر جایی هستین در پناه خدای مهربان سعادتمند، ثروتمند، سلامت، شاد، حال دلتون خوب باشه در دنیا و آخرت
این روزها که سریال را تماشا میکردم و لذت میبردم از تک تک لحظات و واقعا من وقتی چیزی میبینم همزادپنداری میکنم بخاطر همین نزدیک دو سال است که مواظب دیدن فیلم ها هستم.و تازه فهمیدم چه تاثیری روی من و ذهنم میزاره.
همون کنترل ورودی ها که استاد اینقدر روی اون تایید میکنن. مواظب ورودی هامون باشیم.
القصه که ماجرا اینجوری شروع شد که بعد از دیدن این قسمت ها و همزادپنداری با استاد و مریم جان و خوندن کامنت بچه ها واقعا دلم یه سفر خواست.
از اونجایی که سالهاست خواهرم در لالون در محله رودبارقصران بالاتر از فشم ویلایی دارند و ما همیشه طبق عادت تابستان ها آخر هفته میریم اونجا.
هوای کوهستانی عالی مثل همون چیزی که مریم جان میگن یه باد ملایم و افتاب داغ که واقعا میچسبه. و شبهای بسیار خنک حدود 10 درجه سانتیگراد.
شنبه خواهرم گفت بیایین خودمون یه سر بریم بدون آقایون و شب هم بمونیم . منم چون دلم میخواست پذیرفتم و حرکت کردیم.
جای همتون خالی عجب هوایی جاده عالی تقریبا خلوت ساعت 6 عصر بود رسیدیم خواهرم گفت یه روستایی این بالا به نام آب نیک یه نان های روغنی خوشمزه ای داره بریم اونجا بخریم.
رفتیم توی روستا و به نانوایی تافتون رسیدیم که بوی نانش فضارا پر کرده بود . و واقعا نانش بو و مزه نان های قدیم تافتون را میداد.
اما نان روغنیش تموم شده بود ولی نان قندی داشت که اونم خیلی خوشمزه بود.
خلاصه میخوام بگم بعد از این همه سال که ما اونجا میریم اولین بار بود که داشتم یه جور دیگه اونجا را نگاه میکردم.
صدای رودخانه در سکوت طبیعت بینظیر بود. واقعا مثل مدیتیشن بود.
تا دیر وقت توی ایوان نشسته بودیم که در سکوت صدای شغال ها میومد. اما جالب بود من اصلا نمیترسیدم برای اولین بار بود احساس لذت میکردم.
که منم با طبیعت یکی شده بودم .
شب دیر وقت بود که یکدفعه متوجه یه حیوان عجیب کنار نهر آب شدیم که وارد حریم ما شده بود. همینجور اون ما را نگاه کرد و ما هم اونو . نمیدونم چی بود شاید کفتار بود. چون شبیه شغال نبود کوچکتر بود و چهره اش متاسفانه زشت بود.
اما جالبه من که از یه گربه میترسم با دیدن و شنیدن فایل های استاد شجاع شده بودم. و شجاعانه نگاهش کردم اونم کمی نگاه کرد و جلو نیومد و از زیر پل آب رد شد و رفت به سمت کوه. اخه ما چسبیده به کوه هستیم .
و اما صبح تصمیم گرفتیم بریم روستای لالون را بگردیم . و من فراوانی و ویلاهای شیک را تحسین کردم البته باید بگم متاسفانه کوه ها را کندند و طبیعت را خراب کردند و پر از ویلاهای شیک و رنگارنگ. واقعا قصرهایی در دل کوه ساخته شده.
از یه طرف برای ذهنم فروانی و ثروت را بیان میکردم چه تجهیزاتی ساخته شده و کار را راحت تر کرده برای ساختن این بناها. ولی از یک طرف ناراحت طبیعت بکر شدم. چون واقعا سال ها پیش اینجا همه کوه بود و رودخانه و خیلی کم اجازه ساخت داده شده بود اونم در کنار روستا اجازه داشتند اما الان همینجور به سمت کوه ویلاها ساخته شده بود.
یه تابلویی خوندم در موردم قله خلنو. و گردنه ورزا .
برام جالب بود ما همیشه اونجا میرفتیم همون راه کوه را از کنار رودخانه و نمیدونستیم به یکی از بلندترین قله ها راه داشته.
اطلاعات را براتون مینویسم تا کسی دوست داشت بره و لذت کوهنوردی را اطراف تهران ببره.
قله خلنو به ارتفاع 4375 متر از سطح دریا بلند ترین نقطه در سطح استان تهران است.
این مکان بسیار زیبا در منطقه میانی البرز مرکزی واقع گردیده است، خلنو محل تلاقی سه خط الراس مهم در منطقه میانی است، بربلندای خلنو نظارهگر دشت لار در قسمت شرق و دره فریب انگیز وارنگه رود در غرب هستید، رایجترین مسیر صعود به این قله از انتهای روستای لالون یا لالان واقع در منطقه رودبارقصران از توابع شهرستان شمیرانات است.
ارتفاعات مهم منطقه: خلنو 4375، خلنو کوچک 4318، برج 4325، هرزه کوه 4268، میش چال 4236، سرکچال یک 4185، ورزاب 4036، ورزا 4018، گردنه ورزا 3950، آبشار لالون 3320، چشمه تلخاب 3060، تنگه لالون 2670، انتهای لالون ابتدای پیمایش 2540 متر از سطح دریا ارتفاع دارند.
جالب برای من تغییر خودم بود. که تازه متوجه اون شدم من این همه سال اینجا میومدم و فقط مستقیم ویلا و حالا از مسیر لذت میبردیم ولی با ماشین میرفتیم این طرف و اون طرف.
ولی اینبار من یکی دیگه شدم نگاهم دنبال زیبایی ها بود. درختان آلبالو و گیلاس که اونجا همیشه رایجه و برای من عادی بود. البته که الان تقریبا همه اش چیده شده بود. اما اینبار دنبال زیبایی میگشتم و زیبایی هم میدیدم.
درختان عظیم و بلند گلابی که گلابی ها مثل زنگوله روی شاخه ها میرقصیدند و اینقدر قشنگ بودند.
درختان سیب سبز که یه نوع سیب ترشک است که خیلی خوشمزه است چون چیدم و خوردم سیب های ریز و خیلی خوشگل با طعمی عالی و بی نظیر که مخصوص اون محله است.
درختان سر به فلک کشیده گردو و پر از گردو که به زیبایی اونجا اضافه کرده بود.
در کنار نهرهای آب درختان آلوچه که آلوچه های ریز قرمز و گلبهی بودند . وای که چقدر بینظیر بود.
انگار این دو سه روز یه جور دیگه اونجا را دیدم .
و ممنونم از استاد عزیز که وسعت نگاه ما را عوض کرده. و این تغییر اینقدر زیر پوستی بود که من متوجه اش نشده بودم. اما الان که این فایل را دیدم متوجه دیدن زیبایی ها شدم.
ای کاش کشور ما هم برای طبیعت ما ارزش قایل میشد و مثل اونجا تاریخچه ها را نگه میداشت و مینوشت . که ایران ما هم طبیعت بی نظیری داره .
کاش ما هم مثل آمریکایی ها محیطمون را تمیز نگه میداشتیم.
من خودم همیشه نسبت به این موضوع حساس هستم و آشغال نمیریزم و مواظب هستم.
اما الان که دقت کردم دیدم من مثلا خرما که میخوردم هسته اش را توی باغچه میانداختم و میگفتم به طبیعت بر میگرده. که این خودش اشتباهه.
حتی یه هسته خرما میتونه برای اون طبیعت ضرر باشه. من نمیدونم باید مواظب حتی هسته خرماها هم باشم.
من عاشق این سفرنامه ها هستم با استاد سفر میکنم.
با بچه ها و کامنت بچه ها سفر میکنم.
و چقدر الان خوشحالم که با دیدن سفر استاد به کوهستان منم راهی شدم و 3 روز بینظیر را در دل کوهستان گذروندم.
یه چیزی بگم در مورد خودم البته اقرار است من واقعا وحشت میکردم که تنهایی حتی توی ویلا باشم . با اینکه محیط امن بود من از اینکه اونجا تنها باشم وحشت داشتم . و تحسین میکنم دوستانی را که به دل طبیعت رفتند و بر ترسهاشون غلبه کردن.
متاسفانه من هنوز با این موضوع مشکل دارم و میترسم اونم تنهایی.
دوستان عزیزی که در کامنتها گفتید راهی سفر هستید و میخواهید تجربه های جدید کسب کنید بهتون آفرین میگم و واقعا تحسینتون میکنم. انشاله بهترین سفرها برای همتون پیش بیاد.
استاد عزیز و مریم جان ممنون از توضیحات قشنگ و کاملی که در فایل ها میدهید. و توی این فایل من تکامل را کاملا درک کردم و چقدر گسترش جهان را حس کردم و تحسین میکنم اون کشور را که با تصویر و اون مجسمه های خوشگل گذشته را برای آیندگان حفظ کرده اند.
سفرتون خوش باشه منتظر هر روز دیدن این سفرنامه هستیم. و بدونید که ما هم با شما در سفر هستیم هرچی بیشتر ببینیم بیشتر احساس خوب میکنیم.
اول بگم این سری سفرنامه ها دست کمی از دوره هاتون ندارن و قطعا همه با من هم عقیده هستن و اینم بخاطر طی شدن تکاملتون هست
اول تحسین میکنم اندامی که برای خودتون ساختید رو و دقت که کردم دیدم ماکت های سرخ پوست ها چقد اندام تراشیده و قشنگی دارن تو کل فیلم ها هم ندیدم یه سرخپوست چاق باشه و اینکه اکثرا عمرای طولانی داشتن به صورت طبیعی و اینکه مدل زندگی هاشون اونطور که دیدم به سبک انسان های اولیس و این یعنی اوناهم از قانون سلامتی استفاده میکردن و جالب بود برام
،،،،،،،،،،،،،،،
الاعمال بالنیات
یعنی عملتون با نیتتون سنجیده میشه! خانوم شایسته برای دوستاش سوغاتی خرید به این نیت که به اون پارک کمک کنه و این نگاه تاثیری رو صاحب فروشگاه نداشت به هرحال ایشون خرید میکرده و اونم سودشو میکرد ولی این نگاه به خانوم شایسته کمک میکنه که حالش خوب باشه و احساس بهتری داشته باشه و همین نگاهه که باعث شده استاد میگه بعضی ها بخاطر تشکر از من دوره هامو میخرن و این به قول خانم شایسته سوده و سوده همش! پس نیت پاک مهمه خیلی مهم تر از اون عملیه که انجام میدی، خودم گاهی کارخوبی کردم ولی انگار اب تو هاون کوبیدم انقد که بی تاثیر بوده یا خوبی ای کردم ولی دیده نشده و اون بخاطر نیتم بوده اون نیت حال خودمو خوب نکرده چون ایراد داشته
،،،،،،،،،
چه جالب که دوتا دیدگاه پیدا کردم تو این گفته های شما درمورد تمیز نگه داشتن طبیعت یا بهتره بگم دوتا نیت!!!! که حالمو خوب میکنه و وادارم میکنه که محیط رو تمیز نگه دارم
رویای سابق اصلا تو خیابون اشغال نمیریخت و حواسش بود و همش به شوهرشم میگفت اشغال نریزه چون بی فرهنگیه و فقط بخاطر اینکه بافرهنگ جلوه کنه اشغال نمیریخت اما خیلی پیش اومده بود که وقتی کسی حواسش نیست و نمیبینه اشغالو میریخت یا مثلا اگر میخواست اشغال رو بریزه تو سطل یهو میفتاد کنارش گاهی خودشو میزد کوچه ی علی چپ خخخخخ
ولی رویای الان اشغال نمیریزه تو خیابون چون معتقده هر چه کنی به خود کنی ،چون بخاطر خودش نمیریزه بخاطر خودخواهیش دوست داره محیط رو تمیز نگه داره تا وارد محیط های تمیز بشه تا وارد مدار پاکی و تمیزی بشه رویای الان میگه خداوند درون مخلوقاتش جریان داره و پنهان شده و همینطور که باید با بندگان خدا به همین خاطر با احترام و محبت رفتار کرد با طبیعت که اون هم جلوه ای از ذات حق هستش هم همین برخورد رو میکنه و همچنین میدونه خودش هم جزیی از این کل هستش و بیشتر حواسش جمعه!!!
،،،،،،،،
استاد میخوام تحسین کنم اون ویزیتور سنتر بزرگ رو که بیشتر شبیه موزه بود چقد قشنگ بود حتی از مواد غذایی سرخپوست ها هم اونجا بود و خیلی تاثیر گذار بود بنظرم و احساس کردم وارد دوره ی زندگی اونا شدم
،،،،،،،
و برسیم به بحث شیرین تکامل
اصلا برای ثابت کردن تکامل به خودم فقط کافیه به این دوتا گلهای باغ زندگی :) خودم نگاه کنم از روزی که به دنیا اومدن همش میرفتم تو نت میچرخیدم ببینم بچه تو یه ماهگی چیکار میکنه تو دوماهگی چیکار تو سه ماهگی چیکار!!!! همش میگفتم چرا با دستاشون بازی نمیکنن پس!!! خخخخخ ولی من قانون تکامل رو یادم رفته بود
قانون تکامل یعنی بچهام اول سرشونو گرفتن بالا بعد دستشونو کردن تو دهنشون و انگشتاشونو میخوردن بعد دستاشونو پاهاشونو نگاه کردن بعد با دستاشون بازی کردن بعد من میگفتم چرا پس اسباب بازی هارو نمیگیرن وااای که انسان از عجله ساخته شده!الان اسباب بازی هارو میقاپن و میکنن تو دهنشون اول قل اول ایمانم دمر شد قل دوم دمر نمیشد شوهرم گفت چرا پس اقا ارمان قل دو :)دمر نمیشه که گفتم خیالت راحت به زودی اتفاق میفته که دو سه روز بعد اونم دمر شد البته با طی کردن تکامل اول چند روز پاهاشو میذاشت و نصفه میومد و بعد یهو خودشو انداخت رو شکمش
من خیلی از بچهام چیز یاد میگیرم به قول استاد ناب ترین فرکانس مال اوناس نزدیکترینن به انرژی منبع 6ماهشونه و فعلا وقتشه که اونا الگوی من باشن تا من الگوی اونا!
وقتی میام سایت و اونا غر میزنن که باهاشون بازی کنم یه جغجغه ی پر سروصدا دارن که دوسش دارن اونو نیم ساعت همینطوری مدام تکون میدم بالاسرشون باورتون نمیشه هر ثانیه انگار اولین باره تکونش دادم انقد که ذوق میکنن براش و این برای من درس زندگی کردن در لحظه ی حاله فارغ از اینکه قراره مامانم شیر بهم بده یا نده یوقت یادش نره شیرمو بده یوقت یادش نره منو بخوابونه یوقت نره خونه ی همسایه من تنها بمونم!
فارغ از همه ی فکر و خیال ها و نجواها در همون لحظه زندگی میکنن و همه چیزشون هم خودش جور میشه
.
.
استادجانم این اگاهی ها بخاطر اینه که امروز جلسه ی سوم قدم اول رو نگاه کردم و خیلی روم تاثیر گذاشته و حالم دگرگونه وگرنه من خودم باشم حتی یه کلمه هم نمیاد اینو به خودم ثابت کردم چون دوتا سفرنامه ی قبل خیلی زور زدم با تکیه به خودم کامنت بزارم ولی هرچی کشتم خودمو نتونستم و اینها بهم ثابت میکنه چیزی داره این انگشت هارو هل میده رو کیبورد که قطعا من نیستم!اصلا من کیه؟منی نمیبینم
چقدر خوشحالم کامنت تون رو دیدم و خوندم و چقدر باید هم تحسین تون کنم برای تمام تلاش هاتون و هم برای اون دوقلوهای ناز و گوگولی تون. منو همسرم هنوز بچه نداریم و تا حالا هم قصد نداشتیم و عقیده من همیشه این بوده که اول خودم بزرگ بشم بعد یک بچه بیارم تا بزرگش کنم.
اما همین الان باید اعتراف کنم که دیگه این عقیده رو ندارم و دیگه بسه. من به اندازه کافی بزرگ و فهمیده شدم قطعا و هر وقت خدا بگه و هدایت بشم حتما اقدام میکنیم و اینو از کامنت شما گرفتمم که من بخشی از بزرگ شدنم در مسیر رشد و بزرگ شدن بچه هامون میتونه اتفاق بیفته. چرا جلوی بزرگ شدن خودمو بگیرم…چقدر قشنگ از تکامل بچه هاتون گفتین، چقدر لذت بردم که نوشتین:
فعلا وقتشه که اونا الگوی من باشن تا من الگوی اونا!
من یاد گرفتم ازت عزیزم.چقدر مامان با نگرش و رویایی هستی رویا جان واقعا بهت افتخار کردم.
راستی منم دوست دارم دوقلو داشته باشم…حالا اینم باید بهش گیر ندم و بزارم خدا هدایتم کنه این خواسته من هست اما نباید بهش بچسبم.
برات از الله یکتا بهبودهای دائمی درونی و بیرونی رو خواهانم.
جمله ی قشنگی گفتی که بخشی از رشدت میتونه در مسیر بزرگ شدن بچهات باشه خیلی لذت بردم از جمله بندیت و اینکه نباید خودتو از رشد کردن محروم کنی
من خودم اولین هدفم از کار کردن رو خودم ،در واقع رشد خودم هست و دومین هدفم که خیلی برام مهمه اینه که بتونم به بچهام زندگی کردن درست رو یاد بدم مثل استاد باشم نه اینکه نصیحت کنم میخوام با رفتار و عملکردم بهشون یاد بدم و از خدا خواستم بچهام توحیدی و با ایمان و نترس بار بیان
انشاالله خواسته ی اجابت شده ی شماهم به زودی منظر عینی پیدا کنه و دوقلوهای عزیزتو ببینی دوست من
خدارو شکر برای اینهمه زیبایی و فراوانی، از خنکی هوا و طبیعت بکر تا اپلیکیشن هایی که راهبری می کنن گردشگرانی رو که قراره تو دل طبیعت کمپ بزنند.
بانو شایسته گفتند: مردم تجربیاتشون رو از سفر به این کمپ ها به اشتراک می ذارن و اینکه شعار شون اینه که ” اینجارو تمیزتر از اون چیزی که تحویل گرفتیم تحویل بدیم “.
و چقدر این نگاه شبیه نگرش و عملکرد دوستانم در خانواده صمیمی عباسمنشه…
ما هم اینجا تجربیاتمون رو با هم دیگه به اشتراک می ذاریم و با چه تضادها، باورهای مخرب و قلبهایی آکنده از غم و اندوه وارد این خانواده الهی میشیم اما در نهایت، قلبی زلال و سرشار از عشق رو به جهان تحویل می دیم.
استاد گفتید: هر جا میری تمیزه…
توی وبسایت هم هرجا میریم تمیز و پاکه استاد، همه فایلها به تمیزی آگاهی خداوند وصله، و مکتبی که ما در زمینش قدم گذاشتیم مثل این طبیعت، تمیز و سرسبزه…
استاد، این احترام گذاشتن به طبیعت هم از عزت نفس میاد، اگر ما به طبیعت احترام گذاشتیم یعنی برای خودمون ارزش قائل بودیم چون ما هم جزئی از طبیعت هستیم و هرگونه بی احترامی به طبیعت به خودمون برمیگرده و این بارزترین شکل ناشکریه…
خدا [برای عبرت ناسپاسان] شهری را مَثل میزند که [مردمانش] در امنیت و آرامش کامل بودند و روزیشان از همه سو فراوان میرسید، ولی آنها [به جای شکر، با سرمستی و غرور] نعمتهای خدا را ندیده گرفتند، در نتیجه خداوند به خاطر رفتار [ریاکارانه] شان مزه گرسنگی و ترس فراگیر [=نا امنی] را به آنها چشاند.
این آیه در مورد قوم سبا نازل شده که البته در سوره سبا مفصل تر بیان شده، اما این قوم مثل همین منطقه ای که الان استاد هستند، در سرزمینی خرم و سبز زندگی میکردند. سبا شهری پاکیزه و برخوردار از همه جور رزق و روزی بوده که متاسفانه با ناشکری اون قوم، تبدیل میشه به ویرانه ای از خس و خاشاک…
بریم سراغ تحسین زیباییها…
استاد چه اکسیژن اورجینالی توی هواست، هوای اونجا اینقدر پاک و تمیزه که بعید میدونم یک اپسیلون هم آلودگی وجود داشته باشه. خانم شایسته اونجایی که رفتید زیر آفتاب گرم بشید ، منو یاد قدیمها انداخت که زنگ تفریح تو حیاط مدرسه از توی سایه ها می رفتیم زیر نور آفتناب و به دیوار تکیه می دادیم که گرم بشیم و چقدر لذت بخش بود.
اون گل کوکب کوهی با اون گلبرگ های زرد کشیده و اون رنگ شکلاتی وسطش که تقدیم کردید به بچه ها…مرسی از شما
استاد، ورزش کردن تون خیلی آموزنده بود، با تصویر به ما آموزش می دید کمالگرا نباشیم، حالا باشگاه نیستُ و کفش ورزشی نیستُ و بهانه هایی که آشناست…اما شما اینقدر عزت نفس دارید که تعهدی که به جسمتون دادید رو در هر شرایطی اجرا می کنید و چقدر خوبه که شما از زمان تون بیشترین استفاده رو می کنید، بعید می دونم شما پِرتی وقت داشته باشید.
پارک طبیعی تاریخی mesa verde ( میزا ورده) که خانم شایسته روی کتاب راهنماش زوم کردند قصه جالبی داره:
اون سکونتگاهی که روی جلد کتاب بود، خانه های خشتی بودند که توسط سرخپوستان باستانی ساخته شدند. این خونه ها رو همونجوری که در ماکت های داخل سیتی سنتر مشخص بود، توی سینه کش کوهها بصورت چند طبقه می ساختند و گاها دارای 200 اتاق بودند. برای نیایش هم اتاق هایی رو در زیرزمین می ساختند.
ماکت خانمی که داشت از داخل حفره هایی که در دل سنگها آب جمع می کرد، من رو به شکرگزاری واداشت.
چقدر زندگی راحت شده، آب به راحتی استخراج و تصفیه میشه و به راحتی داخل شیرآلات خونه و محل کارمون جاریه…
خدایا شکرت برای این همه رفاه و راحتی…
و چقدر توی این قسمت از سفرنامه موضوع تکامل جلوه دیگه ای داشت.
وقتی خانم شایسته گفتند از همون خاک منطقه سفالگری می کردند و در ابتدا ظرفهای سفالی شون شکل واضحی نداشت.
یاد روند تکاملی خودم افتادم.
وقتی استاد می گفتن توی جاده جنگلی سوت زنان قدم بزن و لذت ببر، تصویر واضحی نداشتم که آخر قصه چی میشه. چون هنوز تکاملم رو طی نکرده بودم. اما مثل همین سرخپوست ها که با همون خاک منطقه شروع به سفالگری کردند. منم با همون امکانات و شرایط فعلی که داشتم شروع کردم. و رفته رفته همه چیز شکل درستی به خودش گرفت. اگر سرخپوست ها سفالی برای پختن غذا و سفالی برای نگهداری طولانی مدت غذا تونستن درست کنند، من هم گوشی ساختم که فقط حرفای خوب میشنوه، زبانی ساختم که فقط شکرگزاری می کنه و ذهنی که کلام وحی و آموزشهای استاد رو به مدت طولانی در خودش نگه میداره.
مدت زمانی که در ثبات فرکانسی مثبت هستم طولانی تر شده و هر روز هم دارم روی بهبود شخصیتم کار میکنم.
با دیدن این فایل و مراحل تکاملی خلاقیت بشر، به خودم گفتم، ما واقعا مرهون خلاقیت گذشتگان هستیم. تمام این رفاه و آسایشی که الان داریم بخاطر اونهاست.
نتیجه خلاقیت بشر منجر به این شده که اون ظرف سفالی هزاره پیش تکامل پیدا می کنه و تبدیل میشه به دستگاه گریل نینجای هیولای استاد و باز هم قراره از این بهتر و ساده تر بشه…
تو این فکر بودم که ما برای آیندگان چه چیزی رو باید باقی بگذاریم؟؟.
وقتی در آینده ای دور از موزه ها بازدید میشه چه چیزی باید از ما ببینند؟؟؟
هزاران سال بعد که گردشگران میان موزه ، ماکت من رو در حال انجام چه کاری باید ببینند؟؟؟
و این سوالیه که باید همیشه از خدای خودم بپرسم:
چطور می تونم از استعداد و خلاقیتی که در وجود من قرار دادی در مسیر درست استفاده کنم؟؟؟
استاد و بانو شایسته انشالله همیشه پاینده و برقرار باشید.
داشتم امروز فکر میکردم به این جمله که ما باید به یه جایی برسیم که جز عشق چیزی نداشته باشیم تقدیم این هستی بکنیم
در اولویت همه اول به خودمون
به انسانها
به طبیعت
به اشیاء
به محیط پیرامونمون
به جهان
به کهکشانها
میشه که صبح از خواب بیدار بشی و از خلق دوباره و هدیه زندگی دوباره از ته دل بگی خدایا ممنونتم یه صبح دیگه یه روز دیگه بهم اجازه دادی عشقورزی کنم.
میشه هر لقمه و طعامی که میزاری تو دهانت بگی الهی صد هزار مرتبه شکرت که این غذا تبدیل میشه به نور و انرژی عشق و من به بینهایت جهان ساطع میکنم.
میشه که اگه یکی تو رانندگی برحسب اینکه یه کم دیر سر پیچ دور زدی و یه کلمه نثارت میکنه ،بهش بگی عاشقتم رفیق .
اگه اینی که تو بهم گفتی باشم خودما اصلاح میکنم و اگه من لایق این کلمه نیستم من بهت عشق میورزم و برات بهترینها را میخوام و از خدا برات هدایت میخوام.
میشه یه گل زیبا توی پارک ببینی تمام قد بلند شی بگی ،خدایا عظمتت و بزرگی تو را شکر ،
چقدر تو زیبایی ،چقدر تو محشری ،
میشه که توی یه نشنال پارک برای استراحت وایستی و دلت پر باشه از نور و هدایت خدا و جز زیبایی چیزی نبینی.
میشه الگویی برای هزاران نفر باشی و با عزیز دلت بزنی به جاده و کوچکترین رفتارت و بیانت برای بندگان در مسیر توحیدت الگو باشه ودرس.
میشه که وقتی در طول روزت یه وقتایی بدون هیچ علتی میبینی انرژیت به پایین ترین درجه ممکن رسیده و بهش بگی خدایا نمیدونم چمه
و هدایت بشی (به قول معروف سعیده شهریاری عزیز ) به غار حرای تنهائیت که یه دنیایی هست که ورودش برای همه مجاز نیست.
ورود به شرط عاشقی.
میشه یه وقتایی که شروع کردی برای فعالیت توسایت، بدو بدو به دنبال لایک کردن دیگران باشی برای کامنتت و هی زور بزنی به مغزت فشار بیاری و هیچ عشقی نداشته باشی.
و از یه جای دیگه بگی
آقاجان اگه کامنت مینویسی دوست عزیز ،برادر جان ،خواهر جان
فقط و وفقط در اولویت برای خودت و بزرگ کردن ظرف وجودت و روحت هست ،اول داری به خودت کمک میکنی ،
و در مرحله بعد اگر بازخوردهارا دیدی دست رحمت خود خداونده که باهات داره از کلام دوستان جانم بهت جاری میشه و بهش میگی خدا جون ممنونم که باهام حرف زدی و حالم را خوب کردی.
(پس رسول جان اگه دعوت شدی به خوندن کامنت دوستان باعشق اون کامنت را بخون و به نکات مثبت و زیباش دقت کن.)
میشه که وقتی یه مسئله برات پیش اومد و بعد از چندی تامل وتشکر به خودت بگی ،خداجون ممنونم ازت داری بهم یاد میدی عاشق بشم و وقتی با یه فکر مثبت عشق دادی ،خدا پاداشش را بهت میده.میگه این پاداش کسی هست که کنترل ذهن داشت و من براش کافی هستم.
خدای من مگه میشه ما را جز عاشقی و حال خوب و لذت بردن و شادمانی و بهره بردن از بهترین و باکیفیت ترین نعماتت ما را به این دنیا فرا خونده باشی.
میشه اینقدر عشق و گسترش به این جهان بدی که نهرها تو همین دنیا از زیر خونه ات جاری بشه و با عزیز دلت گل بگی و گل بشنوی هر کلمه و بیانت بشه راه گشای آدمهایی که یه روزی از خود خودش درخواست نجات کردن و خسته شدن.
میشه هر لحظه دست نوازش الله یکتا را از اعماق وجودت بفهمی و بگی الله، رسول دوسال پیش کجا و رسول الان کجا و به خودت افتخار کنی.
میشه زندگی را ساده کرد و حتی در روز یه وعده غذا خورد و اون غذا برات بشه نور و معرفت و ثروت .
میشه دلت اینقدر وسعت داشته باشه که هر کسی و هر نفری را که به اندازه ای که بهش وصل شده و برای خودش و این جهان مفید بوده و خدمت کرده تحسین کنی و قلبت باز بشه.(آمریکا بزرگترین کشوی که بیشترین مهاجر را داره و بیشترین افرادی که باورهای توحیدی دارند)
اللهم ارزقنی.استیکر خنده.
الهی شکرت اینهارا زمانی نوشتم که قطرات اشک از چشمانم جاری بود و حال خوشی که تجربه کردنش را خیلی خیلی از خدای رحمان خواستم، براتون نوشتم.
عاشق تک تکون هستم و از همه شما سپاسگزارم که به من خیلی خیلی یاد دادید
البته که شاگرد زرنگای کلاس مثل نور دارن بهمون چشمک میزنن.قلب فراوون
سید علی خوشدل عزیز،حمید حنیف دوستداشتنی،سعیده شهریاری توحیدی،اسدالله بزرگوارم و بقیه دوستان که تعدادشون کم نیست.
سلام به شما همسفر ارزشمندم به شما رسول عزیز و دوست داشتنی
چقدر خوشحالم که کامنت شما رو خوندم و منو سرشار کردین از حس خوب. از اینکه میشه دنیا رو جور دیگه ایی دید که فقط جز عشق ندید و من عاشق اون لحظه ام.
یعنی از جمله و بسم الله اول بگیر تا آخر فقط من خیر و خوبی و عشق دریافت کردم و این جمله رو از کامنت شما با خودم سوغاتی میبرم از قسمت سفر. که واقعا سپاسگزارم برای ردپای زیباتون و تحسین میکنم تون برای اون اشک های شوینده قلب تون از هر کینه و بدی که فقط قلب رو آماده عشق ورزدین و عشق بودن میکنید و بیشتر شبیه به اون عشق بی قید وشرطی خدای رحمان و رحیم میشین که هر لحظه داره نثارمون میکنه.
ما باید به یه جایی برسیم که جز عشق چیزی نداشته باشیم تقدیم این هستی بکنیم…
سپاسگزارم برای وجود پر از عشق و لطف و بزرگی خودت رسول عزیز که خودت مظهر عشق شدی و یادآور این حس ناب. واقعا خدایا شکرت که میتونم بگم ستاره قطبی ام رو با هدایت شدن به کامنت شما برام تیک زدی. اینگونه خدا با من سخن میگوید…
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدا را شکر که یه صبح با انرژی را با صدای خانم شایسته وتصویر زیبای استاد عزیزم را شروع کردم صبح شما عزیزان هم به خیر و خوشی بریم برای دیدن زیبایی های بیشتر ودریافت نعمت وثروت وزیبایی
دیدن این فایل زیبا هم همزمان شد با شروع صبح زیبای شما عزیزان لذت بردم از این همزمانی خوب خدا را شکر که باز هم فرصتی فراهم شده برای دیدن زیبایی
چقدر عالی اپلیکیشن تمام جزئیات یه پارک را توضیح داده باید همیشه مواظب طبیعت باشیم تا خداوند تا طبیعت هم زیبایی های بیشتری را به نشان بده
چقدر مردم در ساختن این نشنال پارک کمک می کنند تحسین میکنم این همه عشق و علاقه برای پیشرفت دائمی
چه جالب بود اون سطل زباله های را در جایی ساخته بودند که پیدا نبوده
استاد عزیز هم هیچ وقت از قانون سلامتی دور نمی شود با سی ویک شنا ورزش خودش را شروع کردن
قانون تکامل یکی از بزرگترین قانون جهان هستی است که در هرکجای این طبیعت خودش را نشان میدهد
در این نشنال پارک هم مراحل تکاملی بومی های آمریکا را به تصویر کشیده چقدر جالب بود وسایلی که از سنگ ساخته بودند از اون ابزار های زیبا و خلاق که در ابتدا از تیزی سنگ استفاده میکردن وبعد با طی تکامل و برخورد به تضاد هی دنبال پیشرفت و تعقیر مستمر بودند تا به الان که با معماری موشه سفدی به این حد از تکامل رسیده که خدا می داند که تا کجا این پیشرفت ادامه دارد
این موشه سفدی یه معمار اسرائیلی که با مهاجرت به شهر کانادا و خواندن معماری یه سبک جدیدی از معماری را طراحی می کند
خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها
تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادهای نه راه گمراهان
چقدر اسم شما زیباست عزیزم. اومدم تشکر کنم بابت نکتات مثبتی که نوشتین و از خودتون و حضورتون این ردپای زیبا رو ثبت کردین.سپاسگزارم از اینکه به اون کلمه ی تخصص معماری که مریم جان اشاره کردن و متوجه نشدم.
موشه سفدی یه معمار اسرائیلی که با مهاجرت به شهر کانادا و خواندن معماری یه سبک جدیدی از معماری را طراحی می کند
ممنونم از شما ملکه جان و بخاطر اون دعا و جملات زیبای انتهای کامنتت هم سپاسگزارم.
براتون از الله یکتا بهبودهای دائمی درونی و بیرونی رو خواهانم.
درود به استاد گرانقدر و مریم جان باحوصله و دوستان عزیزم
به وضوح میشه کیفیت خواب یه دست و خوب تو هوای خنک کوهستانی در روزهای تابستانی رو درصدا و چهره و حس و حال استاد و مریم جان دید شکر برای خوابی رااااااحت و باکیفیت
اینکه برنامه های درست شده برای اشتراک گذاری تجارب مردم از مکانهای تفریحی و محلهای اسکان مسافران چه ایده خوب و کاربردیه اینکه از این برنامه استقبال شده و همه نه تنها تجاربشون رو به تفضیل با دیگران به اشتراک میزارن بلکه اگر اطلاعات بیشتری که بتونه کار نفر بعدی رو آسون تر کنه روهم اعلام میکنم دیگه معرکه است به یه پیش فرض عالی و کامل از تجربیات دست و دلبازانه بقیه میتونی با خیال راحت هرجا خواستی اطراق کنی دیدن کنی و ……
وهمین بس که شعار فوق العاده طبیعت رو بهتر از اونی که تحویل گرفتیم تحویل میدیم نشون لایق بودن اون مردم برای دیدن زیباییها و پاکی های بیشتر و لذت صدچندان از طبیعته همین که فقط نیتشو دارن نصف راه رو رفتن .
فکرشو بکن جمعیت خیلی زیادی تو این کشور پهناور بیان و برن و تفریح کنند و استفاده کنند و ….. ولی هرجا چشم بندازی تمیز بانظم پاک مرتب
و آموزش این فرهنگ به بچه ها که تو تو مسئول این پاکی و حفظ طبیعتی چقددددددددر این مردم فوق العاده اند چقدررررررر لایق و درصلحند
تابش نور طلایی اول صبح خورشید روی درختهای کنار جاده زیبایی طبیعت رو دوچندان کرده کوه و دشت و شهر و ….فرقی نمیکنه هرجا شما دوربین رو دست گرفتید فقط نظم دیدیم و زیبایی .
وقتی استاد عزیزم ابراز میکنه که باخوندن کامنت ها از پیشرفت و تعهد و رشد شاگردانش لذت میبرم حس خوبی به آدم دست میده از رضایت دوطرفه استاد و شاگرد …
وقتی استاد میگن دوست دارم فلان کارو کنم فلان جارو ببینم فلان وسیله رو سفارش بدم به عزیز دلم هم گفتم ….. به من یادآوری میکنه که همیشه در مورد چیزهایی که میخوایی فکر کن و با خودت و با دیگری در موردش صحبت کن .
استاد برای وقتش خیییییییلی ارزش قائلند از زمان انتظار تا باز شدن ویزیتور سنتر فعالیت ورزشی میکنم با اون بدن ورزیدشون شکر شکر از دیدن اینهمه آگاهی اینهمه زیبایی شکر
چقددددددر رسم قشنگی دارن مردم این کشور که در فایلهای قبلی هم دیده بودم که به نحوی از سازندگان ترمیم کنندگان حفاران مهندسان اون مجموعه اسم میبرند و تشکر میکنند چقددددددر تحسین برانگیزه این رسم
در یک شهر کوچک در دل کوهستان ویزیتور سنتر به این تمیزی پاکی منظمی واقعا فرمولهای ذهنیمو بهم ریخته کلا ، پس میشه اینجوری هم میشه باوجود دور افتاده بودن این جای دیدنی مثل همه جاهای دیدنی دیگه کشور بروشورهای کاملی که همه چیزو به تفضیل شرح داده ویزیتور سنتر کامل با کارکنان متعهد و خوش اخلاق، چه قابهای تمیزی چه مجسمه های زیبا و باکیفیتی خدایا مگه میشه هرجا شما بادوربینتون شروع به فیلم گرفتن کردید همه جا برق میزده همه جا تمیز بوده همه چیز منظم بوده .
خرید و حمایت از هنرمندان و هدیه گرفتن برای دوستان همگی انرژیهای نابی هستند که یاد میگیرم انجامش بدم .
و در اخر مریم جان چه جای تعجب داره که دو عزیز آگاه و تمیز و زیبا بین و باحوصله و مهربون که خودشون درس هارو باهزارو یک روش با دقت باحوصله باروی خوش به ما توضیح میدن جهان براشون از این کارها نکنه و کسانی رو سر راهشان قرار نده که با ادب و حوصله و آرامش و داوطلبانه نیان و روشنتون نکنند و درها و برات باز نگه ندارن و اطلاعات لازم رو بهتون ندن .
سپااااااااس برای اینهمه زیبایی که مارو دیدن و چشیدنش سهیم میکنید قلب بزرگتون همواره پر از صفا و شوق و نوررررر
چه مسیر عالی اصلا مناطق کوهستان هم از لحاظ آب هوای عالیه و هم مناظره خیرکننده ای داره همچون عظمت کوه ها که به چه بزرگی و استواری هست و آدم حیران میمونه از خالق این پدیده ها
واقعا طبیعت فرا از لذت بخش بودنش بیشتر آدم در ذات پدیده آورنده آن حیران میمونه که به این زیبایی و عظمت اونارو پدیده آورده و بی دلیل نیست که خالق قشنگمون چندین بار در کتاب مقدس فرموده درباره آفرینش طبیعت فکر کنید
الله اکبر
آشغال ریختن توطبیعت زیبا
به نظر من بی احترامی به طبیعت
یعنی کفران نعمت
ناسپاس بودن در برابر آنچه که خدای مهربان در اختیار انسان ها قرار داده
و طبق قانون زیبای خداوند هر چقدر به طبیعت احترام بزاریم و اون زیبای های وصف ناپذیر رو تحسین کنیم مسلما مثل استاد به مکان های محشر هدایت میشیم
خدای من آسمان چقدر آبی بود به قدری آبی بود که انگار دریا اون بالا بود یک دریایی بیکران صاف و قشنگ
واقعا این حد از اعتماد به نفس استاد قابل تحسین هست که تو حیاط ویزیتور سِنر داشت شنای روی زمین می رفت خجاالت نکشید وای زشت از دور منو ببین چی میگن اونجا از فرصت استفاده کرد و به بدن تنومندش خدمت کرد واقعا انسان وقتی به این مرحله برسه و همه جا راحت باشه واقعا زندگی براش سراسر بهشت و لذت میشه
خیلی دوست دارم که از کنار کوچکترین زیبایی ها سرسری رد نشیم و محو اون زیبایی بشیم وقتی استاد تو حیاط ویزیتور سنر داشتن قدم میزدن طوری برگشتن به اون گل زرد رنگ نگاه کردن و لبخند زدن تو دلم واقعا استاد رو تحسین کردم که از کنار اون گل یکی یدونه سرسری رد نشد و برگشت محو اون گل زرد رنگ شد چقدر خوبه زیبا بین باشیم و ذهنمون همواره دنبال زیبایی ها باشه
این فایل آنقدر زیبایی داره آدم وقتی به یکیش میپردازه میبینه یکی داره از قلم میفته ولی خدا نمیزاره هیچ کدوم یادم بره و تا جایی که میتونم مینویسم از زیبایی ها
از زیبایی خرید مریم جان برای دوستاش از باوری که پشت اون خرید بود…
اما زندگی سرخپوست ها به صورت قبیله ای و تعاون با یکدیگر که به زندگی قشنگشون میپرداختن باید در خصوص زندگی اینا مطالعه کنیم که از کجا به کجا رسیدن و چگونه مسایل زندگیشون رو حل کردن
و در قبال مسایلی که براشون پیش میمومد عاجز نمی موندن
از وسایلی که ساختن
از تکاملی که یافتن
از دل اون مساله
اون پبشرفتی که داشتن
وقتی که خداوند از روح خود به ما دمیده پس ما ههم همانند خالقمون، خالق هستیم و توانایی ایجاد یک چیز را از دل هیچ داریم
همه انسان ها خلاق آفریده شدن ولی به مرور زمان توسط تربیت های ناصحیح این خالق بودنمان یادم میره و در قبال مسایل عاجز میمونیم چطور انسان های اولیه کوزه ساختن سبد ساختن کفش ساختن…..
پس باید اونا مینشستن میگفتن من دیگ از این بعد راه نمیرم چون پاهام اذیت میشه
باید در هر زمینه ای از خودمون این سوال رو بپرسیم
چطور از این بهتر؟
چطور از این راحتر؟
چرا که خداوند وعده آسونی و توانگری به ما داده است
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾ انشراح پس (بدان که به لطف خدا) با هر سختی آسانی هست.
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾ مسلما با سختی آسانی است.
و تمام دوستان هم فرکانسی خودم ک این متن رو میخونید
این اولین کامنتی هست ک دارم میزارم و خیلی خوشحالم ازین ک در این فضا هستم
از این ک این قدر قشنگ در مورد فضا هایی ک میرید توضیح میدید ممنونم هم به اطلاعات مون اضافه میشه و هم سپاس گذاری میکنیم از الله یکتا به خاطر این همه زیبایی
از توضیحات مریم بانو خیلی ممنونم ک چه قدر زیبا تکامل انسان رو همراه با نشون دادن فعالیت های انسان های پیشین به ما گوش زد میکنن
تکامل رو خیلی دوست دارم من نزدیک یک سال با استاد آشنا شدم ولی تازه دیروز موفق شدم عضو سایت بشم و حالا ک نگاه میکنم چه قدر رد پای تکامل خودم و رفتن به مدار های بالا تر رو میفهمم نحوه آشناییم رو هم براتون نوشتم
چه قدر از توان و قدرت بدنی استاد لذت بردم و بهشون خدا قوت گفتم زمانی ک ورزش میکردند
و این آهنگ پس زمینه ک چه قدر خوش سلیقه ادیت شده روی تصاویر زیبا و انرژی اون رو چند برابر کرده
چه قدر کادو هایی ک گرفتید زیبا بود مبارک کسایی باشه ک استفاده میکنن
هر چی از نکات مثبت سفر نامه بگم تموم نمیشه
سفرنامه های قبلی رو دیدم ولی نه کامل
ولی با این سفر جدید از اول همراه بودم و هستم و در راستای بهبود زندگیم تلاش میکنم به کمک خدا و استاد و زحمات مریم بانو عزیزم و دوستانی ک با تجربه هاشون انگیزه میگیرم
استاد عزیزم به عنوان یکی از افرادی ک آرامش رو توسط شما تجربه کردم و این آرامش روز به روز بیشتر میشه ازتون کمال تشکر رو دارم ک یکی از بهترین دستان خدا بودید برام
من ساره این جا تعهد میدم کتلاش کنم خوب زندگی کنم و دنیا رو جای بهتری برای زندگی کنم️
ممنونم ک این متن رو خوندید و وقت گذاشتید دوستتون دارم ️
چقدر تحسین تون کردم، چقدر دوست داشتم روی اولین ردپای حضورتون به صورت رسمی بهتون تبریک بگم و خوش آمد بگم و اینکه دیدم مدت عضویت تون 2 روز هست و الانم آخر مرداد 1402 هستیم و شما گفتین با این وجود با یک روند تکاملی بعد یکسال اشنایی با استاد اینجا هستین چقدر خوشحال وذوق زده شدم.
ساره عزیز حضورت رو به این خانواده بزرگ و صمیمی تبریک میگم.
و تحسین تون میکنم برای داشتن نتیجه ایی عالی بنام آرامش…
از صمیم قلبم براتون از الله یکتا بهبودهای دائمی درونی و بیرونی رو خواهانم.
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
سلام خدمت دوستان عزیزم
چقدر این این فایل و اون موزه واضح داشت قانون تکامل رو بهم نشون میداد
از اون ظرفهایی که ساخته بودن و اول هیچ شکل واضحی نداشته و کم کم با گذشت زمان انسانها دیدن که تونستن اون ظرفهای بی شکل رو بسازن عزت نفسشون رشد کرده و گفتن اگر اینو تونستم بهتر از این رو هم میتونیم و چیدمانی که توی ویترین این موزه بود و نحوه ی فیلمبرداری شما خیلی عالی بود و با حرکت دوربین من داشتم تکامل رو آروم و آهسته میدیدم که چقدر زیبا از جلوی چشمانم گذر میکرد از تیکه های سنک چه چیزهایی ساخته بودن
با سنگ طبیعی چه خونه های جالبی ساخته بودن
میخوام در کل بگم چه زندگی ساده ای داشتن و این نشون میده که انسان بدون تکنولوژی امروزی هم از ذهن خلاق خودش استفاده میکرده و فعالیت و سلامتی داشته
و وقتی زندگی امروزی رو میبینم و با این موزه مقایسه میکنم میبینیم که همین روند تکامل در جای جای زندگی ما وجود داره
از اینکه ادیسون اولین بار برق رو اختراع کرده تا الان که از برق چه استفاده هایی که نمیشه
با وجود برق لامپهای جورواجور ساخته شده با خلاقیت انسان
تلویزیون های زیبا
یخچالهایی که خدا میدونه چند مدل داره
لباسشویی ها
ماکروفر ها
اجاقهای برقی
جارو برقی ها
…….
و خفن ترین چیزی که الان ایلان ماسک ساخته ماشینی هست که با برق حرکت میکنه تسلا
اصلا اون موقعی که ادیسون برق رو اختراع کرد فکرشم نمیتونسته بکنه که یه روزی با برق ماشین کار کنه
اینا فقط مثالی از گوشه ای از برق بود اصلا چیزهایی که انسان ساخته و جهان رو گسترش داده غیر قابل شمارشه
قانون تکامل چقدر زیباست
بخاطر همین خلاقیت انسانه که خداوند بخاطر خلقش بخودش آفرین گفته و انسان رو جانشین خودش قرار داده روی زمین
همین انسان، الان توی این فایل دیدیم که انسانهایی ساخته که وقتی داشتم مجسمه ها رو میدیدم فکر میکردم واقعیه
از بس زیبا ساخته شده بودن وقتی دوربین تون رو زوم میکردین روی اون مجسمه ها حتی جوشهای صورت اون طرف رو هم از قلم نداخته بودن چین و چروکهای دست و صورتشون خیلی جالب واقعی نشون میداد میدونید انگار یه انسانی بود که فقط روح توی وجودش نبود یه جسم بی روح بود
و استاد عزیز و خوش اندامم که با زندگی در بهشت کاملا با طبیعت یکی شدن و خواب و ورزش و حمام ووووو همه چیزش طبیعتی شده دمت گرم استاد چه زندگی رویایی ساختین با تمام وجودم تحسینتون میکنم
اگر شما تونستین چنین زندگی آزادانه ای بسازید ماهم میتونیم چون داریم جا پاهای شما پا میذاریم
باید تکاملمون طی بشه چیزی که توی این فایل به نمایش گذاشتین تکامل،لذت بردن از لحظه به لحظه ی زندگیم، در لحظه زندگی کردن
ما خواستهامون رو میخوایم تا از زندگی لذت ببریم ولی برای لذت بردن منتظر رسیدن به یک خواسته ی خاص نمیمونم من از لحظه به لحظه ی زندگیم لذت میبرم و در مسیر درست حرکت میکنم خواستهام خود به خود وارد زندگیم میشن
خدایا شکرت
آرزو میکنم که هر جایی هستین در پناه خدای مهربان سعادتمند، ثروتمند، سلامت، شاد، حال دلتون خوب باشه در دنیا و آخرت
عاشقتونم بینهایت
به نام الله
سلام بر استاد عزیز و مریم جان
سلام بر تک تک دوستان همسفر سریال سفر به آمریکا
این روزها که سریال را تماشا میکردم و لذت میبردم از تک تک لحظات و واقعا من وقتی چیزی میبینم همزادپنداری میکنم بخاطر همین نزدیک دو سال است که مواظب دیدن فیلم ها هستم.و تازه فهمیدم چه تاثیری روی من و ذهنم میزاره.
همون کنترل ورودی ها که استاد اینقدر روی اون تایید میکنن. مواظب ورودی هامون باشیم.
القصه که ماجرا اینجوری شروع شد که بعد از دیدن این قسمت ها و همزادپنداری با استاد و مریم جان و خوندن کامنت بچه ها واقعا دلم یه سفر خواست.
از اونجایی که سالهاست خواهرم در لالون در محله رودبارقصران بالاتر از فشم ویلایی دارند و ما همیشه طبق عادت تابستان ها آخر هفته میریم اونجا.
هوای کوهستانی عالی مثل همون چیزی که مریم جان میگن یه باد ملایم و افتاب داغ که واقعا میچسبه. و شبهای بسیار خنک حدود 10 درجه سانتیگراد.
شنبه خواهرم گفت بیایین خودمون یه سر بریم بدون آقایون و شب هم بمونیم . منم چون دلم میخواست پذیرفتم و حرکت کردیم.
جای همتون خالی عجب هوایی جاده عالی تقریبا خلوت ساعت 6 عصر بود رسیدیم خواهرم گفت یه روستایی این بالا به نام آب نیک یه نان های روغنی خوشمزه ای داره بریم اونجا بخریم.
رفتیم توی روستا و به نانوایی تافتون رسیدیم که بوی نانش فضارا پر کرده بود . و واقعا نانش بو و مزه نان های قدیم تافتون را میداد.
اما نان روغنیش تموم شده بود ولی نان قندی داشت که اونم خیلی خوشمزه بود.
خلاصه میخوام بگم بعد از این همه سال که ما اونجا میریم اولین بار بود که داشتم یه جور دیگه اونجا را نگاه میکردم.
صدای رودخانه در سکوت طبیعت بینظیر بود. واقعا مثل مدیتیشن بود.
تا دیر وقت توی ایوان نشسته بودیم که در سکوت صدای شغال ها میومد. اما جالب بود من اصلا نمیترسیدم برای اولین بار بود احساس لذت میکردم.
که منم با طبیعت یکی شده بودم .
شب دیر وقت بود که یکدفعه متوجه یه حیوان عجیب کنار نهر آب شدیم که وارد حریم ما شده بود. همینجور اون ما را نگاه کرد و ما هم اونو . نمیدونم چی بود شاید کفتار بود. چون شبیه شغال نبود کوچکتر بود و چهره اش متاسفانه زشت بود.
اما جالبه من که از یه گربه میترسم با دیدن و شنیدن فایل های استاد شجاع شده بودم. و شجاعانه نگاهش کردم اونم کمی نگاه کرد و جلو نیومد و از زیر پل آب رد شد و رفت به سمت کوه. اخه ما چسبیده به کوه هستیم .
و اما صبح تصمیم گرفتیم بریم روستای لالون را بگردیم . و من فراوانی و ویلاهای شیک را تحسین کردم البته باید بگم متاسفانه کوه ها را کندند و طبیعت را خراب کردند و پر از ویلاهای شیک و رنگارنگ. واقعا قصرهایی در دل کوه ساخته شده.
از یه طرف برای ذهنم فروانی و ثروت را بیان میکردم چه تجهیزاتی ساخته شده و کار را راحت تر کرده برای ساختن این بناها. ولی از یک طرف ناراحت طبیعت بکر شدم. چون واقعا سال ها پیش اینجا همه کوه بود و رودخانه و خیلی کم اجازه ساخت داده شده بود اونم در کنار روستا اجازه داشتند اما الان همینجور به سمت کوه ویلاها ساخته شده بود.
یه تابلویی خوندم در موردم قله خلنو. و گردنه ورزا .
برام جالب بود ما همیشه اونجا میرفتیم همون راه کوه را از کنار رودخانه و نمیدونستیم به یکی از بلندترین قله ها راه داشته.
اطلاعات را براتون مینویسم تا کسی دوست داشت بره و لذت کوهنوردی را اطراف تهران ببره.
قله خلنو به ارتفاع 4375 متر از سطح دریا بلند ترین نقطه در سطح استان تهران است.
این مکان بسیار زیبا در منطقه میانی البرز مرکزی واقع گردیده است، خلنو محل تلاقی سه خط الراس مهم در منطقه میانی است، بربلندای خلنو نظارهگر دشت لار در قسمت شرق و دره فریب انگیز وارنگه رود در غرب هستید، رایجترین مسیر صعود به این قله از انتهای روستای لالون یا لالان واقع در منطقه رودبارقصران از توابع شهرستان شمیرانات است.
ارتفاعات مهم منطقه: خلنو 4375، خلنو کوچک 4318، برج 4325، هرزه کوه 4268، میش چال 4236، سرکچال یک 4185، ورزاب 4036، ورزا 4018، گردنه ورزا 3950، آبشار لالون 3320، چشمه تلخاب 3060، تنگه لالون 2670، انتهای لالون ابتدای پیمایش 2540 متر از سطح دریا ارتفاع دارند.
جالب برای من تغییر خودم بود. که تازه متوجه اون شدم من این همه سال اینجا میومدم و فقط مستقیم ویلا و حالا از مسیر لذت میبردیم ولی با ماشین میرفتیم این طرف و اون طرف.
ولی اینبار من یکی دیگه شدم نگاهم دنبال زیبایی ها بود. درختان آلبالو و گیلاس که اونجا همیشه رایجه و برای من عادی بود. البته که الان تقریبا همه اش چیده شده بود. اما اینبار دنبال زیبایی میگشتم و زیبایی هم میدیدم.
درختان عظیم و بلند گلابی که گلابی ها مثل زنگوله روی شاخه ها میرقصیدند و اینقدر قشنگ بودند.
درختان سیب سبز که یه نوع سیب ترشک است که خیلی خوشمزه است چون چیدم و خوردم سیب های ریز و خیلی خوشگل با طعمی عالی و بی نظیر که مخصوص اون محله است.
درختان سر به فلک کشیده گردو و پر از گردو که به زیبایی اونجا اضافه کرده بود.
در کنار نهرهای آب درختان آلوچه که آلوچه های ریز قرمز و گلبهی بودند . وای که چقدر بینظیر بود.
انگار این دو سه روز یه جور دیگه اونجا را دیدم .
و ممنونم از استاد عزیز که وسعت نگاه ما را عوض کرده. و این تغییر اینقدر زیر پوستی بود که من متوجه اش نشده بودم. اما الان که این فایل را دیدم متوجه دیدن زیبایی ها شدم.
ای کاش کشور ما هم برای طبیعت ما ارزش قایل میشد و مثل اونجا تاریخچه ها را نگه میداشت و مینوشت . که ایران ما هم طبیعت بی نظیری داره .
کاش ما هم مثل آمریکایی ها محیطمون را تمیز نگه میداشتیم.
من خودم همیشه نسبت به این موضوع حساس هستم و آشغال نمیریزم و مواظب هستم.
اما الان که دقت کردم دیدم من مثلا خرما که میخوردم هسته اش را توی باغچه میانداختم و میگفتم به طبیعت بر میگرده. که این خودش اشتباهه.
حتی یه هسته خرما میتونه برای اون طبیعت ضرر باشه. من نمیدونم باید مواظب حتی هسته خرماها هم باشم.
من عاشق این سفرنامه ها هستم با استاد سفر میکنم.
با بچه ها و کامنت بچه ها سفر میکنم.
و چقدر الان خوشحالم که با دیدن سفر استاد به کوهستان منم راهی شدم و 3 روز بینظیر را در دل کوهستان گذروندم.
یه چیزی بگم در مورد خودم البته اقرار است من واقعا وحشت میکردم که تنهایی حتی توی ویلا باشم . با اینکه محیط امن بود من از اینکه اونجا تنها باشم وحشت داشتم . و تحسین میکنم دوستانی را که به دل طبیعت رفتند و بر ترسهاشون غلبه کردن.
متاسفانه من هنوز با این موضوع مشکل دارم و میترسم اونم تنهایی.
دوستان عزیزی که در کامنتها گفتید راهی سفر هستید و میخواهید تجربه های جدید کسب کنید بهتون آفرین میگم و واقعا تحسینتون میکنم. انشاله بهترین سفرها برای همتون پیش بیاد.
استاد عزیز و مریم جان ممنون از توضیحات قشنگ و کاملی که در فایل ها میدهید. و توی این فایل من تکامل را کاملا درک کردم و چقدر گسترش جهان را حس کردم و تحسین میکنم اون کشور را که با تصویر و اون مجسمه های خوشگل گذشته را برای آیندگان حفظ کرده اند.
سفرتون خوش باشه منتظر هر روز دیدن این سفرنامه هستیم. و بدونید که ما هم با شما در سفر هستیم هرچی بیشتر ببینیم بیشتر احساس خوب میکنیم.
احساس خوب = اتفاقات خوب
سپاسگزارم . دوستتون دارم
به نام نامی دوست که هرچه دارم ازوست
سلام خدمت استادم و خانم شایسته ی عزیزم
اول بگم این سری سفرنامه ها دست کمی از دوره هاتون ندارن و قطعا همه با من هم عقیده هستن و اینم بخاطر طی شدن تکاملتون هست
اول تحسین میکنم اندامی که برای خودتون ساختید رو و دقت که کردم دیدم ماکت های سرخ پوست ها چقد اندام تراشیده و قشنگی دارن تو کل فیلم ها هم ندیدم یه سرخپوست چاق باشه و اینکه اکثرا عمرای طولانی داشتن به صورت طبیعی و اینکه مدل زندگی هاشون اونطور که دیدم به سبک انسان های اولیس و این یعنی اوناهم از قانون سلامتی استفاده میکردن و جالب بود برام
،،،،،،،،،،،،،،،
الاعمال بالنیات
یعنی عملتون با نیتتون سنجیده میشه! خانوم شایسته برای دوستاش سوغاتی خرید به این نیت که به اون پارک کمک کنه و این نگاه تاثیری رو صاحب فروشگاه نداشت به هرحال ایشون خرید میکرده و اونم سودشو میکرد ولی این نگاه به خانوم شایسته کمک میکنه که حالش خوب باشه و احساس بهتری داشته باشه و همین نگاهه که باعث شده استاد میگه بعضی ها بخاطر تشکر از من دوره هامو میخرن و این به قول خانم شایسته سوده و سوده همش! پس نیت پاک مهمه خیلی مهم تر از اون عملیه که انجام میدی، خودم گاهی کارخوبی کردم ولی انگار اب تو هاون کوبیدم انقد که بی تاثیر بوده یا خوبی ای کردم ولی دیده نشده و اون بخاطر نیتم بوده اون نیت حال خودمو خوب نکرده چون ایراد داشته
،،،،،،،،،
چه جالب که دوتا دیدگاه پیدا کردم تو این گفته های شما درمورد تمیز نگه داشتن طبیعت یا بهتره بگم دوتا نیت!!!! که حالمو خوب میکنه و وادارم میکنه که محیط رو تمیز نگه دارم
رویای سابق اصلا تو خیابون اشغال نمیریخت و حواسش بود و همش به شوهرشم میگفت اشغال نریزه چون بی فرهنگیه و فقط بخاطر اینکه بافرهنگ جلوه کنه اشغال نمیریخت اما خیلی پیش اومده بود که وقتی کسی حواسش نیست و نمیبینه اشغالو میریخت یا مثلا اگر میخواست اشغال رو بریزه تو سطل یهو میفتاد کنارش گاهی خودشو میزد کوچه ی علی چپ خخخخخ
ولی رویای الان اشغال نمیریزه تو خیابون چون معتقده هر چه کنی به خود کنی ،چون بخاطر خودش نمیریزه بخاطر خودخواهیش دوست داره محیط رو تمیز نگه داره تا وارد محیط های تمیز بشه تا وارد مدار پاکی و تمیزی بشه رویای الان میگه خداوند درون مخلوقاتش جریان داره و پنهان شده و همینطور که باید با بندگان خدا به همین خاطر با احترام و محبت رفتار کرد با طبیعت که اون هم جلوه ای از ذات حق هستش هم همین برخورد رو میکنه و همچنین میدونه خودش هم جزیی از این کل هستش و بیشتر حواسش جمعه!!!
،،،،،،،،
استاد میخوام تحسین کنم اون ویزیتور سنتر بزرگ رو که بیشتر شبیه موزه بود چقد قشنگ بود حتی از مواد غذایی سرخپوست ها هم اونجا بود و خیلی تاثیر گذار بود بنظرم و احساس کردم وارد دوره ی زندگی اونا شدم
،،،،،،،
و برسیم به بحث شیرین تکامل
اصلا برای ثابت کردن تکامل به خودم فقط کافیه به این دوتا گلهای باغ زندگی :) خودم نگاه کنم از روزی که به دنیا اومدن همش میرفتم تو نت میچرخیدم ببینم بچه تو یه ماهگی چیکار میکنه تو دوماهگی چیکار تو سه ماهگی چیکار!!!! همش میگفتم چرا با دستاشون بازی نمیکنن پس!!! خخخخخ ولی من قانون تکامل رو یادم رفته بود
قانون تکامل یعنی بچهام اول سرشونو گرفتن بالا بعد دستشونو کردن تو دهنشون و انگشتاشونو میخوردن بعد دستاشونو پاهاشونو نگاه کردن بعد با دستاشون بازی کردن بعد من میگفتم چرا پس اسباب بازی هارو نمیگیرن وااای که انسان از عجله ساخته شده!الان اسباب بازی هارو میقاپن و میکنن تو دهنشون اول قل اول ایمانم دمر شد قل دوم دمر نمیشد شوهرم گفت چرا پس اقا ارمان قل دو :)دمر نمیشه که گفتم خیالت راحت به زودی اتفاق میفته که دو سه روز بعد اونم دمر شد البته با طی کردن تکامل اول چند روز پاهاشو میذاشت و نصفه میومد و بعد یهو خودشو انداخت رو شکمش
من خیلی از بچهام چیز یاد میگیرم به قول استاد ناب ترین فرکانس مال اوناس نزدیکترینن به انرژی منبع 6ماهشونه و فعلا وقتشه که اونا الگوی من باشن تا من الگوی اونا!
وقتی میام سایت و اونا غر میزنن که باهاشون بازی کنم یه جغجغه ی پر سروصدا دارن که دوسش دارن اونو نیم ساعت همینطوری مدام تکون میدم بالاسرشون باورتون نمیشه هر ثانیه انگار اولین باره تکونش دادم انقد که ذوق میکنن براش و این برای من درس زندگی کردن در لحظه ی حاله فارغ از اینکه قراره مامانم شیر بهم بده یا نده یوقت یادش نره شیرمو بده یوقت یادش نره منو بخوابونه یوقت نره خونه ی همسایه من تنها بمونم!
فارغ از همه ی فکر و خیال ها و نجواها در همون لحظه زندگی میکنن و همه چیزشون هم خودش جور میشه
.
.
استادجانم این اگاهی ها بخاطر اینه که امروز جلسه ی سوم قدم اول رو نگاه کردم و خیلی روم تاثیر گذاشته و حالم دگرگونه وگرنه من خودم باشم حتی یه کلمه هم نمیاد اینو به خودم ثابت کردم چون دوتا سفرنامه ی قبل خیلی زور زدم با تکیه به خودم کامنت بزارم ولی هرچی کشتم خودمو نتونستم و اینها بهم ثابت میکنه چیزی داره این انگشت هارو هل میده رو کیبورد که قطعا من نیستم!اصلا من کیه؟منی نمیبینم
.
ای زاهد ظاهر بین از قرب چه میدانی
او در من و من در او چون بو به گلاب اندر
خوش بگذره سفر استاد
سلام به شما دوست همسفر و ارزشمندم
سلام به شما رویا محمدیان عزیز
چقدر خوشحالم کامنت تون رو دیدم و خوندم و چقدر باید هم تحسین تون کنم برای تمام تلاش هاتون و هم برای اون دوقلوهای ناز و گوگولی تون. منو همسرم هنوز بچه نداریم و تا حالا هم قصد نداشتیم و عقیده من همیشه این بوده که اول خودم بزرگ بشم بعد یک بچه بیارم تا بزرگش کنم.
اما همین الان باید اعتراف کنم که دیگه این عقیده رو ندارم و دیگه بسه. من به اندازه کافی بزرگ و فهمیده شدم قطعا و هر وقت خدا بگه و هدایت بشم حتما اقدام میکنیم و اینو از کامنت شما گرفتمم که من بخشی از بزرگ شدنم در مسیر رشد و بزرگ شدن بچه هامون میتونه اتفاق بیفته. چرا جلوی بزرگ شدن خودمو بگیرم…چقدر قشنگ از تکامل بچه هاتون گفتین، چقدر لذت بردم که نوشتین:
فعلا وقتشه که اونا الگوی من باشن تا من الگوی اونا!
من یاد گرفتم ازت عزیزم.چقدر مامان با نگرش و رویایی هستی رویا جان واقعا بهت افتخار کردم.
راستی منم دوست دارم دوقلو داشته باشم…حالا اینم باید بهش گیر ندم و بزارم خدا هدایتم کنه این خواسته من هست اما نباید بهش بچسبم.
برات از الله یکتا بهبودهای دائمی درونی و بیرونی رو خواهانم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام فهمیمه ی عزیزم
ممنون از پاسخت خیلی خوشحالم که برات مفید بوده
جمله ی قشنگی گفتی که بخشی از رشدت میتونه در مسیر بزرگ شدن بچهات باشه خیلی لذت بردم از جمله بندیت و اینکه نباید خودتو از رشد کردن محروم کنی
من خودم اولین هدفم از کار کردن رو خودم ،در واقع رشد خودم هست و دومین هدفم که خیلی برام مهمه اینه که بتونم به بچهام زندگی کردن درست رو یاد بدم مثل استاد باشم نه اینکه نصیحت کنم میخوام با رفتار و عملکردم بهشون یاد بدم و از خدا خواستم بچهام توحیدی و با ایمان و نترس بار بیان
انشاالله خواسته ی اجابت شده ی شماهم به زودی منظر عینی پیدا کنه و دوقلوهای عزیزتو ببینی دوست من
سعادتمند باشی
به نام خدای شادی بخش دلها
سلام به استاد بی بدیلم
سلام به بانوی شایسته مریم مهربونم
سلام به رفقای صمیمی و الهی ام
خدارو شکر برای اینهمه زیبایی و فراوانی، از خنکی هوا و طبیعت بکر تا اپلیکیشن هایی که راهبری می کنن گردشگرانی رو که قراره تو دل طبیعت کمپ بزنند.
بانو شایسته گفتند: مردم تجربیاتشون رو از سفر به این کمپ ها به اشتراک می ذارن و اینکه شعار شون اینه که ” اینجارو تمیزتر از اون چیزی که تحویل گرفتیم تحویل بدیم “.
و چقدر این نگاه شبیه نگرش و عملکرد دوستانم در خانواده صمیمی عباسمنشه…
ما هم اینجا تجربیاتمون رو با هم دیگه به اشتراک می ذاریم و با چه تضادها، باورهای مخرب و قلبهایی آکنده از غم و اندوه وارد این خانواده الهی میشیم اما در نهایت، قلبی زلال و سرشار از عشق رو به جهان تحویل می دیم.
استاد گفتید: هر جا میری تمیزه…
توی وبسایت هم هرجا میریم تمیز و پاکه استاد، همه فایلها به تمیزی آگاهی خداوند وصله، و مکتبی که ما در زمینش قدم گذاشتیم مثل این طبیعت، تمیز و سرسبزه…
استاد، این احترام گذاشتن به طبیعت هم از عزت نفس میاد، اگر ما به طبیعت احترام گذاشتیم یعنی برای خودمون ارزش قائل بودیم چون ما هم جزئی از طبیعت هستیم و هرگونه بی احترامی به طبیعت به خودمون برمیگرده و این بارزترین شکل ناشکریه…
نحل:112
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَهً کَانَتْ آمِنَهً مُّطْمَئِنَّهً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ
خدا [برای عبرت ناسپاسان] شهری را مَثل میزند که [مردمانش] در امنیت و آرامش کامل بودند و روزیشان از همه سو فراوان میرسید، ولی آنها [به جای شکر، با سرمستی و غرور] نعمتهای خدا را ندیده گرفتند، در نتیجه خداوند به خاطر رفتار [ریاکارانه] شان مزه گرسنگی و ترس فراگیر [=نا امنی] را به آنها چشاند.
این آیه در مورد قوم سبا نازل شده که البته در سوره سبا مفصل تر بیان شده، اما این قوم مثل همین منطقه ای که الان استاد هستند، در سرزمینی خرم و سبز زندگی میکردند. سبا شهری پاکیزه و برخوردار از همه جور رزق و روزی بوده که متاسفانه با ناشکری اون قوم، تبدیل میشه به ویرانه ای از خس و خاشاک…
بریم سراغ تحسین زیباییها…
استاد چه اکسیژن اورجینالی توی هواست، هوای اونجا اینقدر پاک و تمیزه که بعید میدونم یک اپسیلون هم آلودگی وجود داشته باشه. خانم شایسته اونجایی که رفتید زیر آفتاب گرم بشید ، منو یاد قدیمها انداخت که زنگ تفریح تو حیاط مدرسه از توی سایه ها می رفتیم زیر نور آفتناب و به دیوار تکیه می دادیم که گرم بشیم و چقدر لذت بخش بود.
اون گل کوکب کوهی با اون گلبرگ های زرد کشیده و اون رنگ شکلاتی وسطش که تقدیم کردید به بچه ها…مرسی از شما
استاد، ورزش کردن تون خیلی آموزنده بود، با تصویر به ما آموزش می دید کمالگرا نباشیم، حالا باشگاه نیستُ و کفش ورزشی نیستُ و بهانه هایی که آشناست…اما شما اینقدر عزت نفس دارید که تعهدی که به جسمتون دادید رو در هر شرایطی اجرا می کنید و چقدر خوبه که شما از زمان تون بیشترین استفاده رو می کنید، بعید می دونم شما پِرتی وقت داشته باشید.
پارک طبیعی تاریخی mesa verde ( میزا ورده) که خانم شایسته روی کتاب راهنماش زوم کردند قصه جالبی داره:
اون سکونتگاهی که روی جلد کتاب بود، خانه های خشتی بودند که توسط سرخپوستان باستانی ساخته شدند. این خونه ها رو همونجوری که در ماکت های داخل سیتی سنتر مشخص بود، توی سینه کش کوهها بصورت چند طبقه می ساختند و گاها دارای 200 اتاق بودند. برای نیایش هم اتاق هایی رو در زیرزمین می ساختند.
ماکت خانمی که داشت از داخل حفره هایی که در دل سنگها آب جمع می کرد، من رو به شکرگزاری واداشت.
چقدر زندگی راحت شده، آب به راحتی استخراج و تصفیه میشه و به راحتی داخل شیرآلات خونه و محل کارمون جاریه…
خدایا شکرت برای این همه رفاه و راحتی…
و چقدر توی این قسمت از سفرنامه موضوع تکامل جلوه دیگه ای داشت.
وقتی خانم شایسته گفتند از همون خاک منطقه سفالگری می کردند و در ابتدا ظرفهای سفالی شون شکل واضحی نداشت.
یاد روند تکاملی خودم افتادم.
وقتی استاد می گفتن توی جاده جنگلی سوت زنان قدم بزن و لذت ببر، تصویر واضحی نداشتم که آخر قصه چی میشه. چون هنوز تکاملم رو طی نکرده بودم. اما مثل همین سرخپوست ها که با همون خاک منطقه شروع به سفالگری کردند. منم با همون امکانات و شرایط فعلی که داشتم شروع کردم. و رفته رفته همه چیز شکل درستی به خودش گرفت. اگر سرخپوست ها سفالی برای پختن غذا و سفالی برای نگهداری طولانی مدت غذا تونستن درست کنند، من هم گوشی ساختم که فقط حرفای خوب میشنوه، زبانی ساختم که فقط شکرگزاری می کنه و ذهنی که کلام وحی و آموزشهای استاد رو به مدت طولانی در خودش نگه میداره.
مدت زمانی که در ثبات فرکانسی مثبت هستم طولانی تر شده و هر روز هم دارم روی بهبود شخصیتم کار میکنم.
با دیدن این فایل و مراحل تکاملی خلاقیت بشر، به خودم گفتم، ما واقعا مرهون خلاقیت گذشتگان هستیم. تمام این رفاه و آسایشی که الان داریم بخاطر اونهاست.
نتیجه خلاقیت بشر منجر به این شده که اون ظرف سفالی هزاره پیش تکامل پیدا می کنه و تبدیل میشه به دستگاه گریل نینجای هیولای استاد و باز هم قراره از این بهتر و ساده تر بشه…
تو این فکر بودم که ما برای آیندگان چه چیزی رو باید باقی بگذاریم؟؟.
وقتی در آینده ای دور از موزه ها بازدید میشه چه چیزی باید از ما ببینند؟؟؟
هزاران سال بعد که گردشگران میان موزه ، ماکت من رو در حال انجام چه کاری باید ببینند؟؟؟
و این سوالیه که باید همیشه از خدای خودم بپرسم:
چطور می تونم از استعداد و خلاقیتی که در وجود من قرار دادی در مسیر درست استفاده کنم؟؟؟
استاد و بانو شایسته انشالله همیشه پاینده و برقرار باشید.
رفقای نازنینم ماندنی و مانا باشید…
درود بیکران به توحیدیترین انسانهای روی کره زمین
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
داشتم امروز فکر میکردم به این جمله که ما باید به یه جایی برسیم که جز عشق چیزی نداشته باشیم تقدیم این هستی بکنیم
در اولویت همه اول به خودمون
به انسانها
به طبیعت
به اشیاء
به محیط پیرامونمون
به جهان
به کهکشانها
میشه که صبح از خواب بیدار بشی و از خلق دوباره و هدیه زندگی دوباره از ته دل بگی خدایا ممنونتم یه صبح دیگه یه روز دیگه بهم اجازه دادی عشقورزی کنم.
میشه هر لقمه و طعامی که میزاری تو دهانت بگی الهی صد هزار مرتبه شکرت که این غذا تبدیل میشه به نور و انرژی عشق و من به بینهایت جهان ساطع میکنم.
میشه که اگه یکی تو رانندگی برحسب اینکه یه کم دیر سر پیچ دور زدی و یه کلمه نثارت میکنه ،بهش بگی عاشقتم رفیق .
اگه اینی که تو بهم گفتی باشم خودما اصلاح میکنم و اگه من لایق این کلمه نیستم من بهت عشق میورزم و برات بهترینها را میخوام و از خدا برات هدایت میخوام.
میشه یه گل زیبا توی پارک ببینی تمام قد بلند شی بگی ،خدایا عظمتت و بزرگی تو را شکر ،
چقدر تو زیبایی ،چقدر تو محشری ،
میشه که توی یه نشنال پارک برای استراحت وایستی و دلت پر باشه از نور و هدایت خدا و جز زیبایی چیزی نبینی.
میشه الگویی برای هزاران نفر باشی و با عزیز دلت بزنی به جاده و کوچکترین رفتارت و بیانت برای بندگان در مسیر توحیدت الگو باشه ودرس.
میشه که وقتی در طول روزت یه وقتایی بدون هیچ علتی میبینی انرژیت به پایین ترین درجه ممکن رسیده و بهش بگی خدایا نمیدونم چمه
و هدایت بشی (به قول معروف سعیده شهریاری عزیز ) به غار حرای تنهائیت که یه دنیایی هست که ورودش برای همه مجاز نیست.
ورود به شرط عاشقی.
میشه یه وقتایی که شروع کردی برای فعالیت توسایت، بدو بدو به دنبال لایک کردن دیگران باشی برای کامنتت و هی زور بزنی به مغزت فشار بیاری و هیچ عشقی نداشته باشی.
و از یه جای دیگه بگی
آقاجان اگه کامنت مینویسی دوست عزیز ،برادر جان ،خواهر جان
فقط و وفقط در اولویت برای خودت و بزرگ کردن ظرف وجودت و روحت هست ،اول داری به خودت کمک میکنی ،
و در مرحله بعد اگر بازخوردهارا دیدی دست رحمت خود خداونده که باهات داره از کلام دوستان جانم بهت جاری میشه و بهش میگی خدا جون ممنونم که باهام حرف زدی و حالم را خوب کردی.
(پس رسول جان اگه دعوت شدی به خوندن کامنت دوستان باعشق اون کامنت را بخون و به نکات مثبت و زیباش دقت کن.)
میشه که وقتی یه مسئله برات پیش اومد و بعد از چندی تامل وتشکر به خودت بگی ،خداجون ممنونم ازت داری بهم یاد میدی عاشق بشم و وقتی با یه فکر مثبت عشق دادی ،خدا پاداشش را بهت میده.میگه این پاداش کسی هست که کنترل ذهن داشت و من براش کافی هستم.
خدای من مگه میشه ما را جز عاشقی و حال خوب و لذت بردن و شادمانی و بهره بردن از بهترین و باکیفیت ترین نعماتت ما را به این دنیا فرا خونده باشی.
میشه اینقدر عشق و گسترش به این جهان بدی که نهرها تو همین دنیا از زیر خونه ات جاری بشه و با عزیز دلت گل بگی و گل بشنوی هر کلمه و بیانت بشه راه گشای آدمهایی که یه روزی از خود خودش درخواست نجات کردن و خسته شدن.
میشه هر لحظه دست نوازش الله یکتا را از اعماق وجودت بفهمی و بگی الله، رسول دوسال پیش کجا و رسول الان کجا و به خودت افتخار کنی.
میشه زندگی را ساده کرد و حتی در روز یه وعده غذا خورد و اون غذا برات بشه نور و معرفت و ثروت .
میشه دلت اینقدر وسعت داشته باشه که هر کسی و هر نفری را که به اندازه ای که بهش وصل شده و برای خودش و این جهان مفید بوده و خدمت کرده تحسین کنی و قلبت باز بشه.(آمریکا بزرگترین کشوی که بیشترین مهاجر را داره و بیشترین افرادی که باورهای توحیدی دارند)
اللهم ارزقنی.استیکر خنده.
الهی شکرت اینهارا زمانی نوشتم که قطرات اشک از چشمانم جاری بود و حال خوشی که تجربه کردنش را خیلی خیلی از خدای رحمان خواستم، براتون نوشتم.
عاشق تک تکون هستم و از همه شما سپاسگزارم که به من خیلی خیلی یاد دادید
البته که شاگرد زرنگای کلاس مثل نور دارن بهمون چشمک میزنن.قلب فراوون
سید علی خوشدل عزیز،حمید حنیف دوستداشتنی،سعیده شهریاری توحیدی،اسدالله بزرگوارم و بقیه دوستان که تعدادشون کم نیست.
الهی شکرت.
الهی شکرت
الهی شکرت.
درپناه خدای رحمان سلامت و ثروتمند باشید.
به نام هدایت الله
سلام داداش رسول گل
چقدر لذت برم رفیق چقدر کامنت خوب وانرژی بالایی به من داد
کلمات نوری بودن که دلهای ما رو روشن کردند
تبریک میگم بهت دوستان فعال وقلم جادویی مثل شما دل مارو آروم میکنه وانگیزه میده وراه را به ما نشان میدهد
پس میشه رسول هایی داشته باشیم از جنس معرفت وبا عشق مثل خودت
خداوند مهربان نگهدارتان باشه
سلام و درودی سرشار از عشق و محبت الفت و دوستی
به محمد رضا جان عزیز
سپاسگزار خداوند هستم که این کلمات را بر من جاری کرد وموجب شادمانی و سرور شما شد و سپاس فراوان به شما دوست خوبم که وقت گزاشتین و کامنت من را خوندی.
خدارا شاکرم که
همیشه از کامنتهای شما دوست الهی ام بهره مندم و همیشه در حال یادگیری .
برات بهترین حال و لذت درونی را از خداوند منان خواستارم.
یا حق رفیق.
سلام به شما همسفر ارزشمندم به شما رسول عزیز و دوست داشتنی
چقدر خوشحالم که کامنت شما رو خوندم و منو سرشار کردین از حس خوب. از اینکه میشه دنیا رو جور دیگه ایی دید که فقط جز عشق ندید و من عاشق اون لحظه ام.
یعنی از جمله و بسم الله اول بگیر تا آخر فقط من خیر و خوبی و عشق دریافت کردم و این جمله رو از کامنت شما با خودم سوغاتی میبرم از قسمت سفر. که واقعا سپاسگزارم برای ردپای زیباتون و تحسین میکنم تون برای اون اشک های شوینده قلب تون از هر کینه و بدی که فقط قلب رو آماده عشق ورزدین و عشق بودن میکنید و بیشتر شبیه به اون عشق بی قید وشرطی خدای رحمان و رحیم میشین که هر لحظه داره نثارمون میکنه.
ما باید به یه جایی برسیم که جز عشق چیزی نداشته باشیم تقدیم این هستی بکنیم…
سپاسگزارم برای وجود پر از عشق و لطف و بزرگی خودت رسول عزیز که خودت مظهر عشق شدی و یادآور این حس ناب. واقعا خدایا شکرت که میتونم بگم ستاره قطبی ام رو با هدایت شدن به کامنت شما برام تیک زدی. اینگونه خدا با من سخن میگوید…
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام به شما خواهر گرامی و بزرگوارم
الهی صد هزار مرتبه شکر نوری که از کلمات بر من جاری شد، که همه از لطف محبت اوست بر قلب شما جای گرفت.
سپاس از شما که کامنت منا خوندید و من را مورد لطف و محبت خودتون قرار دادین.
از یه جایی به بعد که آدم به میزانی که خودشا تنهای تنها میبینه با رب ،اون وقت وقتی هست که دنیا با ادم همراه میشه و اون لحظه، لحظه ی عاشقیه.
واقعا استادمون مظهر این عشقه.در کلامش،در رفتارش،در نثار عشق به همه در بهترین و بالاترین سطحه،خدارا هزاران بار شکر که شاگرد چنین استاد ی هستیم.
همیشه کامنتهای شما دوست گرامی را دنبال میکنم و بهترین لذتها وشادی و عشق برا برای شما و همسر گرامی تان از الله یکتا خواستارم.
درپناه الله رحمان سلامت و ثروتمند باشید.
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدا را شکر که یه صبح با انرژی را با صدای خانم شایسته وتصویر زیبای استاد عزیزم را شروع کردم صبح شما عزیزان هم به خیر و خوشی بریم برای دیدن زیبایی های بیشتر ودریافت نعمت وثروت وزیبایی
دیدن این فایل زیبا هم همزمان شد با شروع صبح زیبای شما عزیزان لذت بردم از این همزمانی خوب خدا را شکر که باز هم فرصتی فراهم شده برای دیدن زیبایی
چقدر عالی اپلیکیشن تمام جزئیات یه پارک را توضیح داده باید همیشه مواظب طبیعت باشیم تا خداوند تا طبیعت هم زیبایی های بیشتری را به نشان بده
چقدر مردم در ساختن این نشنال پارک کمک می کنند تحسین میکنم این همه عشق و علاقه برای پیشرفت دائمی
چه جالب بود اون سطل زباله های را در جایی ساخته بودند که پیدا نبوده
استاد عزیز هم هیچ وقت از قانون سلامتی دور نمی شود با سی ویک شنا ورزش خودش را شروع کردن
قانون تکامل یکی از بزرگترین قانون جهان هستی است که در هرکجای این طبیعت خودش را نشان میدهد
در این نشنال پارک هم مراحل تکاملی بومی های آمریکا را به تصویر کشیده چقدر جالب بود وسایلی که از سنگ ساخته بودند از اون ابزار های زیبا و خلاق که در ابتدا از تیزی سنگ استفاده میکردن وبعد با طی تکامل و برخورد به تضاد هی دنبال پیشرفت و تعقیر مستمر بودند تا به الان که با معماری موشه سفدی به این حد از تکامل رسیده که خدا می داند که تا کجا این پیشرفت ادامه دارد
این موشه سفدی یه معمار اسرائیلی که با مهاجرت به شهر کانادا و خواندن معماری یه سبک جدیدی از معماری را طراحی می کند
خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها
تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادهای نه راه گمراهان
سلام به شما دوست همسفر و ارزشمندم
سلام به شما ملکه قربانی عزیز
چقدر اسم شما زیباست عزیزم. اومدم تشکر کنم بابت نکتات مثبتی که نوشتین و از خودتون و حضورتون این ردپای زیبا رو ثبت کردین.سپاسگزارم از اینکه به اون کلمه ی تخصص معماری که مریم جان اشاره کردن و متوجه نشدم.
موشه سفدی یه معمار اسرائیلی که با مهاجرت به شهر کانادا و خواندن معماری یه سبک جدیدی از معماری را طراحی می کند
ممنونم از شما ملکه جان و بخاطر اون دعا و جملات زیبای انتهای کامنتت هم سپاسگزارم.
براتون از الله یکتا بهبودهای دائمی درونی و بیرونی رو خواهانم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
درود به استاد گرانقدر و مریم جان باحوصله و دوستان عزیزم
به وضوح میشه کیفیت خواب یه دست و خوب تو هوای خنک کوهستانی در روزهای تابستانی رو درصدا و چهره و حس و حال استاد و مریم جان دید شکر برای خوابی رااااااحت و باکیفیت
اینکه برنامه های درست شده برای اشتراک گذاری تجارب مردم از مکانهای تفریحی و محلهای اسکان مسافران چه ایده خوب و کاربردیه اینکه از این برنامه استقبال شده و همه نه تنها تجاربشون رو به تفضیل با دیگران به اشتراک میزارن بلکه اگر اطلاعات بیشتری که بتونه کار نفر بعدی رو آسون تر کنه روهم اعلام میکنم دیگه معرکه است به یه پیش فرض عالی و کامل از تجربیات دست و دلبازانه بقیه میتونی با خیال راحت هرجا خواستی اطراق کنی دیدن کنی و ……
وهمین بس که شعار فوق العاده طبیعت رو بهتر از اونی که تحویل گرفتیم تحویل میدیم نشون لایق بودن اون مردم برای دیدن زیباییها و پاکی های بیشتر و لذت صدچندان از طبیعته همین که فقط نیتشو دارن نصف راه رو رفتن .
فکرشو بکن جمعیت خیلی زیادی تو این کشور پهناور بیان و برن و تفریح کنند و استفاده کنند و ….. ولی هرجا چشم بندازی تمیز بانظم پاک مرتب
و آموزش این فرهنگ به بچه ها که تو تو مسئول این پاکی و حفظ طبیعتی چقددددددددر این مردم فوق العاده اند چقدررررررر لایق و درصلحند
تابش نور طلایی اول صبح خورشید روی درختهای کنار جاده زیبایی طبیعت رو دوچندان کرده کوه و دشت و شهر و ….فرقی نمیکنه هرجا شما دوربین رو دست گرفتید فقط نظم دیدیم و زیبایی .
وقتی استاد عزیزم ابراز میکنه که باخوندن کامنت ها از پیشرفت و تعهد و رشد شاگردانش لذت میبرم حس خوبی به آدم دست میده از رضایت دوطرفه استاد و شاگرد …
وقتی استاد میگن دوست دارم فلان کارو کنم فلان جارو ببینم فلان وسیله رو سفارش بدم به عزیز دلم هم گفتم ….. به من یادآوری میکنه که همیشه در مورد چیزهایی که میخوایی فکر کن و با خودت و با دیگری در موردش صحبت کن .
استاد برای وقتش خیییییییلی ارزش قائلند از زمان انتظار تا باز شدن ویزیتور سنتر فعالیت ورزشی میکنم با اون بدن ورزیدشون شکر شکر از دیدن اینهمه آگاهی اینهمه زیبایی شکر
چقددددددر رسم قشنگی دارن مردم این کشور که در فایلهای قبلی هم دیده بودم که به نحوی از سازندگان ترمیم کنندگان حفاران مهندسان اون مجموعه اسم میبرند و تشکر میکنند چقددددددر تحسین برانگیزه این رسم
در یک شهر کوچک در دل کوهستان ویزیتور سنتر به این تمیزی پاکی منظمی واقعا فرمولهای ذهنیمو بهم ریخته کلا ، پس میشه اینجوری هم میشه باوجود دور افتاده بودن این جای دیدنی مثل همه جاهای دیدنی دیگه کشور بروشورهای کاملی که همه چیزو به تفضیل شرح داده ویزیتور سنتر کامل با کارکنان متعهد و خوش اخلاق، چه قابهای تمیزی چه مجسمه های زیبا و باکیفیتی خدایا مگه میشه هرجا شما بادوربینتون شروع به فیلم گرفتن کردید همه جا برق میزده همه جا تمیز بوده همه چیز منظم بوده .
خرید و حمایت از هنرمندان و هدیه گرفتن برای دوستان همگی انرژیهای نابی هستند که یاد میگیرم انجامش بدم .
و در اخر مریم جان چه جای تعجب داره که دو عزیز آگاه و تمیز و زیبا بین و باحوصله و مهربون که خودشون درس هارو باهزارو یک روش با دقت باحوصله باروی خوش به ما توضیح میدن جهان براشون از این کارها نکنه و کسانی رو سر راهشان قرار نده که با ادب و حوصله و آرامش و داوطلبانه نیان و روشنتون نکنند و درها و برات باز نگه ندارن و اطلاعات لازم رو بهتون ندن .
سپااااااااس برای اینهمه زیبایی که مارو دیدن و چشیدنش سهیم میکنید قلب بزرگتون همواره پر از صفا و شوق و نوررررر
به نام آن خالق بی همتا
سلام به استاد عزیز و مریم جان
صبح زیبایی شماهم بخیر و شادی
چقدر عالیه سحرخیز بودن بی نهایت مزیت داره
صبح که سروقت بیدار بشی سرحال و بشاشی
به همه کارهات میرسی و….
چه مسیر عالی اصلا مناطق کوهستان هم از لحاظ آب هوای عالیه و هم مناظره خیرکننده ای داره همچون عظمت کوه ها که به چه بزرگی و استواری هست و آدم حیران میمونه از خالق این پدیده ها
واقعا طبیعت فرا از لذت بخش بودنش بیشتر آدم در ذات پدیده آورنده آن حیران میمونه که به این زیبایی و عظمت اونارو پدیده آورده و بی دلیل نیست که خالق قشنگمون چندین بار در کتاب مقدس فرموده درباره آفرینش طبیعت فکر کنید
الله اکبر
آشغال ریختن توطبیعت زیبا
به نظر من بی احترامی به طبیعت
یعنی کفران نعمت
ناسپاس بودن در برابر آنچه که خدای مهربان در اختیار انسان ها قرار داده
و طبق قانون زیبای خداوند هر چقدر به طبیعت احترام بزاریم و اون زیبای های وصف ناپذیر رو تحسین کنیم مسلما مثل استاد به مکان های محشر هدایت میشیم
خدای من آسمان چقدر آبی بود به قدری آبی بود که انگار دریا اون بالا بود یک دریایی بیکران صاف و قشنگ
واقعا این حد از اعتماد به نفس استاد قابل تحسین هست که تو حیاط ویزیتور سِنر داشت شنای روی زمین می رفت خجاالت نکشید وای زشت از دور منو ببین چی میگن اونجا از فرصت استفاده کرد و به بدن تنومندش خدمت کرد واقعا انسان وقتی به این مرحله برسه و همه جا راحت باشه واقعا زندگی براش سراسر بهشت و لذت میشه
خیلی دوست دارم که از کنار کوچکترین زیبایی ها سرسری رد نشیم و محو اون زیبایی بشیم وقتی استاد تو حیاط ویزیتور سنر داشتن قدم میزدن طوری برگشتن به اون گل زرد رنگ نگاه کردن و لبخند زدن تو دلم واقعا استاد رو تحسین کردم که از کنار اون گل یکی یدونه سرسری رد نشد و برگشت محو اون گل زرد رنگ شد چقدر خوبه زیبا بین باشیم و ذهنمون همواره دنبال زیبایی ها باشه
این فایل آنقدر زیبایی داره آدم وقتی به یکیش میپردازه میبینه یکی داره از قلم میفته ولی خدا نمیزاره هیچ کدوم یادم بره و تا جایی که میتونم مینویسم از زیبایی ها
از زیبایی خرید مریم جان برای دوستاش از باوری که پشت اون خرید بود…
اما زندگی سرخپوست ها به صورت قبیله ای و تعاون با یکدیگر که به زندگی قشنگشون میپرداختن باید در خصوص زندگی اینا مطالعه کنیم که از کجا به کجا رسیدن و چگونه مسایل زندگیشون رو حل کردن
و در قبال مسایلی که براشون پیش میمومد عاجز نمی موندن
از وسایلی که ساختن
از تکاملی که یافتن
از دل اون مساله
اون پبشرفتی که داشتن
وقتی که خداوند از روح خود به ما دمیده پس ما ههم همانند خالقمون، خالق هستیم و توانایی ایجاد یک چیز را از دل هیچ داریم
همه انسان ها خلاق آفریده شدن ولی به مرور زمان توسط تربیت های ناصحیح این خالق بودنمان یادم میره و در قبال مسایل عاجز میمونیم چطور انسان های اولیه کوزه ساختن سبد ساختن کفش ساختن…..
پس باید اونا مینشستن میگفتن من دیگ از این بعد راه نمیرم چون پاهام اذیت میشه
باید در هر زمینه ای از خودمون این سوال رو بپرسیم
چطور از این بهتر؟
چطور از این راحتر؟
چرا که خداوند وعده آسونی و توانگری به ما داده است
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾ انشراح پس (بدان که به لطف خدا) با هر سختی آسانی هست.
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾ مسلما با سختی آسانی است.
دوبار هم تاکید کرده که دلمون قرص باشه
سلام به استاد عزیزم و همسر مهربونتون مریم بانو
و تمام دوستان هم فرکانسی خودم ک این متن رو میخونید
این اولین کامنتی هست ک دارم میزارم و خیلی خوشحالم ازین ک در این فضا هستم
از این ک این قدر قشنگ در مورد فضا هایی ک میرید توضیح میدید ممنونم هم به اطلاعات مون اضافه میشه و هم سپاس گذاری میکنیم از الله یکتا به خاطر این همه زیبایی
از توضیحات مریم بانو خیلی ممنونم ک چه قدر زیبا تکامل انسان رو همراه با نشون دادن فعالیت های انسان های پیشین به ما گوش زد میکنن
تکامل رو خیلی دوست دارم من نزدیک یک سال با استاد آشنا شدم ولی تازه دیروز موفق شدم عضو سایت بشم و حالا ک نگاه میکنم چه قدر رد پای تکامل خودم و رفتن به مدار های بالا تر رو میفهمم نحوه آشناییم رو هم براتون نوشتم
چه قدر از توان و قدرت بدنی استاد لذت بردم و بهشون خدا قوت گفتم زمانی ک ورزش میکردند
و این آهنگ پس زمینه ک چه قدر خوش سلیقه ادیت شده روی تصاویر زیبا و انرژی اون رو چند برابر کرده
چه قدر کادو هایی ک گرفتید زیبا بود مبارک کسایی باشه ک استفاده میکنن
هر چی از نکات مثبت سفر نامه بگم تموم نمیشه
سفرنامه های قبلی رو دیدم ولی نه کامل
ولی با این سفر جدید از اول همراه بودم و هستم و در راستای بهبود زندگیم تلاش میکنم به کمک خدا و استاد و زحمات مریم بانو عزیزم و دوستانی ک با تجربه هاشون انگیزه میگیرم
استاد عزیزم به عنوان یکی از افرادی ک آرامش رو توسط شما تجربه کردم و این آرامش روز به روز بیشتر میشه ازتون کمال تشکر رو دارم ک یکی از بهترین دستان خدا بودید برام
من ساره این جا تعهد میدم کتلاش کنم خوب زندگی کنم و دنیا رو جای بهتری برای زندگی کنم️
ممنونم ک این متن رو خوندید و وقت گذاشتید دوستتون دارم ️
بماند به یادگار به عنوان شروع این همراهی زیبا
سلام به شما دوست همسفر ارزشمندم
سلام به شما ساره بایلر عزیز
چقدر تحسین تون کردم، چقدر دوست داشتم روی اولین ردپای حضورتون به صورت رسمی بهتون تبریک بگم و خوش آمد بگم و اینکه دیدم مدت عضویت تون 2 روز هست و الانم آخر مرداد 1402 هستیم و شما گفتین با این وجود با یک روند تکاملی بعد یکسال اشنایی با استاد اینجا هستین چقدر خوشحال وذوق زده شدم.
ساره عزیز حضورت رو به این خانواده بزرگ و صمیمی تبریک میگم.
و تحسین تون میکنم برای داشتن نتیجه ایی عالی بنام آرامش…
از صمیم قلبم براتون از الله یکتا بهبودهای دائمی درونی و بیرونی رو خواهانم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام عزیز دلممممم
چه قد ذوق کردم از خوشامد گویت
این اولین ارتباط متقابل با یکی از اعضای خانواده ام بود خدایا شکرت
فهیمه عزیزم
ممنونم از آرزو های خوبت
منم برای تو بهترین هارو آرزو میکنم و برای تمام دوستانم
مطمئنم در کنار شما و استاد عزیزمون و مریم بانو قراره کلی اتفاق خوب برامون بیفته مواظب خودت و مهربونیات باش
سلام استاد نازنین خوبید شما
چقدر انرژی هر دونفر شما مثبت هست
تحسین میکنم هر دوی شمارو
استاد اندام شما چقدر خوب شده
هر روز بهتر از دیروز
واقعا خوشحالم کنارتون هستم …
خوشحالم تو این سایت پر برکت هستم سایتی که پر از فراوانی اطلاعات علم وتوحیده و روز به روز داره زندگی منو تغییر میده
استاد بی صبرانه منتظر دوره لیاقت هستم و خواهش که دارم اینه زودتر بزارید این دوره رو چون مطمئنم خیلی ها بهش نیاز دارند
ممنون از شما