سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 200

سریال بهشت قسمت200

به نام خدای تصویرگر

با سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته ی عزیز و همه ی دوستان همسفر

خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم

خدا رو شکر که دیشب سه بار داغ داغ محو تماشای این قسمت شدم تازه از تنور اومده بود بیرون و با اون صحنه های ناب خوابیدم و الان اول صبحی هم میخوا م روزم رو با درس های نابش شروع کنم

چه فیلینگی داشت دیدن این صحنه ی زیبای استاد و مریم جان در کنار هم مخصوصا با اون دستی که روی شونه ی مریم جان قرار گرفته بقول دوستان با تک تک سلولهام حسش کردم و چه الگویی زیباتر از این الگو برای روابط من که می شود فردی هم مدار و هم فرکانس رو جذب کنم تا این حد هماهنگ که همراه و همدم هم باشیم همه جا

پیام این عکس زنده برای من اینه که:

وقتی تو با درون خودت با روحت هماهنگ میشی جهان همه چیز رو خودبخود درست میکنه و زندگیت سراسر عشق و زیبایی و خوشبختی میشه از جمله رابطتت فقط کافیه بهاش رو که کنترل ذهنته رو بپردازی

پیام حرکت تراک توی اون مسیر چالشی اینه که :

وقتی تو از قبل خودت رو تغییر میدی و آماده میشی به وقت چالش پاداش اون آمادگیت رو میگیری مثل خریدن تراک کمپرو پاداش لذت بردن از این مسیر ومکان زیبا .این صحنه برای من تجلی صحبت های استاد توی دوره عزت نفسه که وقتی تو خیلی بزرگتر از چالش هات میشی اونوقت این جور براحتی ازشون رد میشی و تو سوار بر اسب چالش ها لذت میبری و پیش میری

وقتی مجهز میشی به ثروت و هدایت خداوند اونوقت مسیر سنگلاخی هم برات لذت بخش میشه

وقتی توی هر کاری صد درصد تمرکزت رو میزاری اونوقت نتیجه اونی میشه که میخوای

وقتی همسفرت آدم با درکی باشه اونوقت به موقع صحبت میکنه تا تمرکز تو هم حفظ بشه و سلامتیتون هم تضمین

(چقدر اینجا یاد رد شدن از جاده ی پیچ در پیچ کوههای زاگرس اطراف شهرمون افتادم حس رفتن به اونجا برام زنده شد خیلی شبیه به اینجاییه که شما استاد دارین میرین )

و باز هم درس هایی از دوره عزت نفس جلسه ی 5 وقتی میخوای به چیزی برسی قبلش توی ذهنت تجسمش کن و بعد اقدام کن براش و استادی که خودش این اصل رو رعایت کرده و این صحنه هم نتیجشه بودن در جایی که در ذهنش خلقش کرده

و تقویت زبان انگلیسی استاد با طی کردن تکامل :ما فکر میکردیم که تنها هستیم اینجا .نه شما تنها نیستین

و باز هم درس عزت نفس :

برو راحت با غریبه ها ارتباط برقرار کن چون نشانه ی عزت نفس بالا اینه که بتونی اینکار رو انجام بدی

خود این صحنه و مکالمه ی خیلی کوتاهی که بین استاد و اون مرد رد و بدل شد برای من یک نشانه بود برای اینکه برم تو دل ترس از ارتباط برقرار کردن با غریبه ها چیزی که خیلی خیلی قبل از آشنایی با استاد توش ضعیف بودم و لی الان خیلی بهتر شدم ولی الان که میخوام با تور برم سفر بعضی وقتها ذهنم میخواد من رو بترسونه از این کار اما من تصمیمم رو گرفتم و میرم تو دلش

چقدر بقول استاد وقتی تو تصمیم میگیری که تغییر کنی جهان هم به کمکت میاد و شواهد و نشانه هایی رو بهت نشون میده که راحت تر تغییر کنی مثل همین صحنه

پریشب بود که از خداوند هدایت خواستم و زدم روی نشانه و هدایت شدم به اون قسمتی از سفر به آمریکا که استاد و مریم جان با همین تراک کمپر رفتن و چند روز اطراق کردن توی اون مکان رویایی کنار اون رودخانه ی زیبا و الان دوباره این صحنه ها داره تکرار میشه با این تفاوت که اون موقع اینترنت ماهواره ای استار لینک نصب نبود روی تراک کمپر ولی الان هست .اونمموقع استاد و مریم جان تنها بودن توی اون طبیعت بکر ولی الان از همون لحظه ورود متوجه شدن که هستن افراد دیگه ای هم اونجا

توی کامنت های همون فایل هم دوست عزیزم بهجت جان در مورد رفتن توی دل ترس هاش نوشته بود با رفتن به سفر با تور و بعدش هم تنهایی یعنی همون مسیری که من انتخاب کردم که برم و مهر تاییدی خورد بر انتخابم و الان اینجا و توی این فایل انگار دارم ادامه ی اون انتخابم رو میبینم که قراره بعد از تجربه کردن خودم توی سفر با تور و به تنهایی قراره سفر کردن به این شکل رو هم تجربه کنم کافیه فقط ادامه بدم کافیه بقول استاد ایمان داشته باشم به حرفهای استاد تا من هم تجربه کنم تجارب ایشون رو چون قوانین ثابته و هماهنگی با اونها نتایج مشابهی رو رقم میزنه

اونجایی که استاد گفتن هوا اینجا عالیه نه گرمه نه سرده و قبل از اینکه مریم جان بگن اینجا بهشته من دقیقا با این جمله ی استاد یاد توصیف قرآن از بهشت افتادم :

لایرون فیها شمسا و لا زمهریرا (بخشی از آیه 13 سوره انسان )

در حالی که آفتابی که گرمایش اذیت کننده و سرمایش سخت باشد نمی بینند

چقدر هر چی میگذره بیشتر به صحبت های استاد میرسم که بهشت رو توی همین دنیا هم میشه تجربه کرد و فقط مخصوص سرای آخرت نیست و کسی که این رو باور کنه و به خدای خودش ایمان بیاره و عمل صالح انجام بده توی همین دنیا تجربش میکنه

خدای من چه لوکیشن زیبایی برای به تصویر کشیدن:

هو الله الخالق الباری المصور له الاسماء الحسنی یسبح له ما فی السموات و الارض و هو العزیز الحکیم (سوره حشر آیه 24)

استاد جان شما گفتین ی تیکه هایی از این صحنه ها رو فیلم گرفتین

به نظرم همین چند تیکه رو میشه کنار هم قرار داد و کوتاهترین و پرمعنا ترین فیلم کوتاه جهان رو تولید کرد و البته که اسمش رو گذاشت :

Faith and fear

چقدر قشنگ میشه اینجا تقابل ترس و ایمان رو دید و درکش کرد .استاد شما همیشه میگین که جایی که ترس هست ایمان نیست و جایی که ایمان هست ترس نیست

چقدر این دختر خانم سمبل خوبی برای ایمان داشتن بود که وقتی که ایمان داری و تسلیم هستی میپری دیگه اما و اگر نمیاری دیگه هی این دست و اون دست نمیکنی هی این پا و اون پا نمیکنی اونوقت حتی روی ی همچین تخته سنگ هایی محکم قدم هات رو برمیداری و سریع تصمیم میگیری و سریع عمل میکنی و اقدام و همون لحظه هم پاداشت رو میگیری

و اگر ایمانت ضعیف باشه میترسی بپری هی اما و اگر میکنی و هی این دست و اون دست میکنی و هی این پا و اون پا میکنی و هی می چسبی به این صخره و اون صخره هی بهت میگن بپر تو میترسی بپری دچار شک و تردید هستی که اینکار و بکنی یا نه دو دل هستی که اقدام کنی یا نه و سمبلش هم میشه این آقا قبل از پریدن

اما خوبیش اینه که میشه حرکت کرد از ترس به سمت ایمان زمان میبره اما اگر ادامه بدی این ترسه تبدیل میشه به ایمان

ولی اگر حرکت نکنی فقط نظاره گر شجاعت دیگران هستی و پاداش گرفتن هاشون مثل اون دختر خانم و آقا پسر دیگه ای که اونجا بودن و البته تا لحظه ای که ما دیدیم

باید اعتراف کنم که حتی دیدن اون صخره ها هم برای من ترس آور بود چه شجاعتی داشت این دختر خانم .قشنگ میشد فرکانس شجاعتش رو رها بودنش و ایمانش رو دریافت کرد همونطوری که فرکانس ترس اون آقا رو هم ههممون دریافتش کردیم قبل از پریدن

استاد جان ی جایی میگین که جهان خیلی هوشمنده و فرکانس شما رو خیلی زود متوجه میشه و دریافتش میکنه چقدر این صحنه ها این رو بوضوح نشون داد که یعنی چی

با صحبت های شما استاد خود قبلم رو به یاد آوردم که به دنبال ی پایه بودم ی همراه که بشه تکیه گاهم برای سفر کردن و تجربه کردن دنیای اطرافم اما هرچی منتظر موندم اتفاق نیفتاد چون این باوره و طرز تفکره اشتباه بود و الان دیگه به این نتیجه رسیدم که خودم باید یار و همراه خودم باشم و ترس ها رو بزارم کنار و اقدام کنم و تجربه کنم و لذت ببرم از این فرصت کوتاهی که بهم داده شده

چقدر با دیدن اون صحنه شنا کردن این دختر خانمه میل به یادگیری شنا در من ایجاد شد چیزی که مدتی قبل بهش فکر میکردم که واقعا من چرا نرفتم شنا یاد بگیرم و لذت این کار رو تجربه کنم و دلیلش فقط برمیگرده به عزت نفس و اعتماد به نفس که من از حضور در جمع خانم ها توی ی محیطی مثل استخر هم خجالت میکشم و هم ترس از قضاوت شدن دارم که ریشش بر میگرده به دیده ها ی من توی خانواده و محیط اطرافم و باورهام و باید ی اقدامی هم برای این کار بکنم

واقعا اینکه استاد میگین تمام عوامل موفقیت ی طرف اعتماد به نفس و عزت نفس ی طرف همینه .من خیلی خیلی باید روی عزت نفسم و احساس لیاقتم کار کنم تا لذت های بیشتری رو تجربه کنم

و اما نکته ها و زیبایی های دیگه این فایل برای من :

توی این جمعی که کنار این آبشاره بودن الگوهای خوبی برای روابط برای من بودن که ببینم در کنار هم بودن این افراد رو جفت بودنشون و لذت بردن هاشون کنار هم

شفاف و زلال بودن آب که تک تک سنگ های داخلش رو میشه دید با طرح ها و رنگ ها و شکل های مختلف

چقدر یاد شفاف و زلال بودن روح خداییمون افتادم که هیچ ناپاکی و آلودگی توش نیست

وقتی به روح خداییمون شبیه میشیم اونوقت اصالت وجودیمون خودش رو نشون میده اونوقت به قول استاد الماس های درونمون رو میتونیم ببینیم و ازشون بهره برداری کنیم الماس هایی که بی نهایت هستن و تمومی ندارن و هرچی بیشتر برداشت میکنی بیشتر میشن

دیدن اون خانم با اون سن و لذت بردنش و تجربه کردنش توی طبیعت که الگوی خیلی خوبیه برای من که من هم اینکار رو بکنم و خودم رو محدود نکنم به محدودیت های ذهنم و اطرافیانم و لذت بردن رو اصل قرار بدم

اون صحنه ی آهسته ی پریدن اون دو تا عشق با همدیگه که ی حس خاصی رو ایجاد کرد واسه من

نحوه ی حرکت اون دختر خانم روی تخته سنگ ها که قشنگ شجاعتش و نترس بودنش رو داشت نشون میداد

صحنه ی کمک کردن استاد به اون خانم که احساس کرد اون خانم به کمک نیاز داره و کمک کرد

اون صحنه ای که مریم جان سنگ ها رو کف دستشون گذاشتن و اون ترکیب رنگ و شکل زیبا ایجاد شد

اون صحنه ای که مریم جان گفتن این سنگه شکل قلبه برای من که دوره عشق رو دارم کار میکنم باز هم ی نشونه بود و گرنه چطور مریم جان از بین اونهمه سنگ باید ی همچین سنگی دستش بیاد که بیاد جلوی دوربین قرار بگیره که به من نشون داده بشه

اون گلهای زرد و سفیدی که توی مسیر بود که ترکیب رنگشون واقعا دیوانه کننده بود

صحنه ی ورود تراک کمپر به اون مکان رویایی که نمیدونم چرا ی دفه توی ذهنم اومد که آقا ی کل بزنین به افتخار این عروس خانم زیبا که اینحوری با کرال مود و خرامان خرامان مسیر رو اومد مثل عروس خانم زیبایی که مسیر وردوی تالار و آروم آرومم میاد داخل

ترکیب آب و صخره با اون رنگ های زیباش اولش سفید و برفی و بعدش سبز و بعدش ترکیبش با سنگهای داخل آب که طلایی شده بود

درخت های سرسبز زیبایی که ردیفی از جلوی دوربین انگار رد میشدن

خوش هیکل و خوش قامت بودن اون زوج های عشق کنار همدیگه جالبه ها تمام اون 4 نفر خوش هیکل و خوش فرم بود بدنشون

خدایا شکرت برای این فایل زیبا

سپاسگزارم استاد عزیز و مریم جان

سلام به فهمیه جان عزیز. منم از شما سپاسگزارم .خدا رو شکر که توی جمعی هستیم که دوستانمون اهل تحسین کردن و دیدن زیباییها هستن

و با این کار هم خودشون اتفاقات خوب رو تجربه میکنن هم انگیزه و امیدی میشن برای بقیه تا با قدرت بیشتری این مسیر رو ادامه بدیم

بی نظیرترین اتفاقات رو برات خواهانم از خداوند وهاب