سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 200

سلام به دوستان گلم و استاد عزیزم و خانم شایسته

یه بار از خداوند نشونه خواستم که چطور حالم رو بهتر کنم از احساس لیاقت استفاده کنم از تمرکز به نکته های مثبت استفاده کنم بعد یکی از دوستام رو دیدم اسمش توحید بود️

بقرآن خدا بهم گفت چیکار کنم من این فایل رو صبح دیدم و استاد وقتی پسره میخواست بره گفت یک لحظه فکر نکن بپر بعد من خیلی برام جالب بود چون من وقتی به همچین مواقعی برخورد میکردم که لازم بود شجاعت نشون بدم میگفتم اصلا فکر نکن فقط بپر مثلاً آب یخ استخر ولی این کلمه استاد خیلی خوب و تآثیر گذاره بعد من تازه با دوستام که بی کیفیت بودن و بدردم نمیخوردن کات کردم و می‌دونم که انسان های بهتر و جدید وارد میشن امروز رفتم دوچرخم رو درست کنم گفت بزار یک ساعت دیگه بیا گفتم چیکار کنم بعداً رفتم پارک ملت شهرمون نشستم و فایل اتفاقات مشابه اما نتایج متفاوت و قسمتی از نحوه برخورد با پترن های دیگران رو دیدم بعد دیدم چند نفر والیبال بازی میکنم بعد دیدم یک دختر هم باهاشون بازی می‌کنه گفتم برم هم بازی کنم تا وقتی دوچرخم درست بشه هم برای عزت نفسم را خوبه اول ترسیدم نرفتم و بار دوم برگشتم و نوشتم توی گوشیم که آقا من که بیکارم اونا هم کمن برم بازی کنم باهاشون تا شب و رفتم یک ساعت که نه 3 ساعت فقط بازی کردیم و خندیدم و کلی حال کردیم و لذت بردیم دوست های جدید پیدا کردم و کلی باگ های خودم رو شناختم و کلی تشکر کردم از کسانی که توپ ها رو بهم میدادم و کلی چیز های دیگه و گفتم قبل رفتن که یک لحظه فکر نکن و برو و یاد اون جمله که وقتی میخوای پروفایل بزاری استاد نوشته توی متن که هر ناشناخته تا زمانی ناشناخته است که وارد آن نشده ای و وقتی وارد میشی واقعا میفهمی چیز خاصی نیست و اون آبشار زیبا که ما توی شمال شرق هستیم و کلا دور و بر خونمون کوهه شهر توسط کوه ها محاصره شده و قسمت بالایی شهر فوق العاده سرسبز و قسمت جنوب کشور کلا بابونه و خشکه یعنی کالیفرنیا ایرانه

و شکر خداوند که من رو هدایت کرد به این فایل زیبا و به این دوستان خوب و استاد عزیزم که بار ها و بارها متشکرم ازش که بسیار انسان باهوشی هستن که راز های رو فهمیده که جلوی چشمای ماست مثل اینکه تشکر کردن که باعث کیفیت عمل کردن طرف مقابل میشه ما چند روز پیش با رفیقام رفته بودیم مشهد و من صبح ساعت 6 رفتم نونوایی و نون و پنیر و ظرف و چاقو و گوجه ماست خریدم برای صبحانه و هی نجوا نیومد اونا ارزش ندارن و من خیلی خوب باهاش رفتار کردم و خوابوندمش ولی وقتی رفتم خونه و خوردیم همه از من چند بار تشکر کردن که خرج کردی و صبحانه ما رو رسوندی دمت گرم گفتم دستت درد نکنه امیر و این حس ارزش نداشتن اونها کلا از بین رفت یا مثلاً من هیچکس رو نفهمیدم چنان در زندگی فرو بره که تمام قوانین زندگی رو کشف کنه دیدم انسان های حرف درست رو بزنن مثل پایین که خیلی خوب با مثال قدم برداشتن رو توضیح میداد ولی خب دقیق نمیتونن بگن و اصلا نتیجه گیری های غلط میکنن و میگن مثلاً اگه با بقیه بد باشی باهات خوب میشن اگه تحویلشون نگیری دوستت دارن اگه خیلی بهشون برسی و التماسشون کنی دوستت میدارم ولی خداوکیلی اصلا هیچکس رو ندیدم راجب هر کاری مثل ثروت روابط و حتی معنویت بگه آقا اینا اصلا درونیه هیچ ربطی به عوامل بیرونی نداره میگن کار خوب داشته باشی یا زیاد کار کنی یا بابات پولدار باشه یا بری مغازه بگی بقیه پول باشه برای خودت و یا فلان کار پول توش خوبه خدایی نمیشه هیچ نتیجه ای گرفت جز باور هاشون واقعا نمیشه

حتی توی مسائل معنوی که دیگه کاملا دیده هم نمیشه بیرون میگن نماز بخونم و روزه بگیر شب بیدار بمونم تا صبح طلب بخشش کن تسبیح بچرخون امام زمان رو صدا بزن اصلا یه وضعی خدا وکیلی هیچکس به من نگفته قدرت رو از همه توی ذهنت بگیر بده به خدا انصافاً نگفته کسی بهم و روابط هم همین نتیجه گیری های اشتباه دیگه استاد بار ها و بار ها از شما ممنونم عاشقتونم هستم امیدوارم بیام آمریکا و با یک هدیه بزرگ مثل آئودی r8 براتون بیارم و تشکرم رو رو در رو بهتون بگم.

امیدوارم همتون خوب زندگی کنید و لذت ببرین از فرصتی که خداوند به ما داده.

خدا نگهدار