استاد جان یادمه چطور با عشق این مسیر و این سریال رو ادامه دادین و الان 201 قسمت از شروع این ماجرا و این سریال و این حرکت گذشته، چقدر قشنگ میشه هربار هدایت شدن به راه حل های بهتر رو دید؛ قشنگ در قالب همین سفر کردن هاتون، میشه بهبود ها و باز هم ساده تر کردن کارها رو دید:
از بهبود درباره اینترنت و کار روی سایت گرفته تا غذا خوردن و حمام رفتن. هر روز بهتر از دیروزتون رو میتونم ببینم و میخوام الگو بگیرم. میخوام منم همیشه در مسیر بهبود باشم. بهبود های کوچک اما مداوم. چقدر این یادآوری خوب بود. من واقعا شما عزیزان رو که اینقدر در بهبود دائمی عالی هستید رو تحسین میکنم.
چقدر اینجا زیبا اشاره کردین که همیشه یک تعادلی میذارین بین “گشت و گذار و تفریح” و “رسیدن به سایت و انجام کارهاتون”. چه ترکیب فوق العاده ایی و چه تعادل زیبایی… خداروشکر برای تجربه خوندن کامنت بچه ها و رسیدگی به سایت اونم در این طبیعت و سفر عالی و بینظیر.
چقدر قشنگ بود پشت صحنه کار کردن تون در فضای داخل تراک کمپر و سیستم عالی که چیدین.
چقدر سپاسگزارم که از انجام کارهایی که دارین برامون با عشق آماده میکنید هم گذاشتین.
چقدر سپاسگزارم از تمام تلاش ها و بهبودها و این همه صداقت و شفافیت تون استاد جان.
استاد تحسینتون میکنم برای این سیستم سازی که باعث سادگی و راحتی انجام کارها شده. چقدر قشنگ که سیم ها رو به سه راهی های مختلف زدین و فقط با زدن یک کلید اون وسیله مورد نظر روشن میشه. چقدر قشنگ سیستم سازی انجام شده. اونم بر اساس قانون و سوال خوبی که شما استاد پرسیدن و اجراش هستید. سوالی که واقعا هدایتت میکنه به راه حل های بهتر:
سوالِ” چطور از این بهتر؟ چطور از این راحت تر؟ چطور از این ساده تر؟ چطور از این آسان تر؟ چطور از این لذت بخش تر؟
بخش دوم این فایل و صحبت های استاد جان و اشتراک تجربه مریم جان از دفتر شکرگزاری
واقعا سپاسگزارم برای اینکه در اون فضای زیبا و طبیعت بکر با سنگفرشی از سبزها روی صندلی های تاشو آبی رنگ تون نشستین اونم با دیواری از آسمون و فضایی کوهستانی و کوهی پوشیده از درخت. واقعا این روحیه جستجوگر استاد جان تحسین برانگیزه. وقتی سوال های درست از خداوند بپرسیم به جواب های درست هم هدایت می شویم. خداوند به هر مسیری که ما بخواهیم ما رو هدایت میکنه، مهم اینه که ما چی بخوایم.
چقدر سپاسگزارتم مریم جانم که اون دفتر شکرگزاری تو به من نشون دادی، یک دفتر شسته و رفته که کنارش هم خودکار رو زدی راحت و ساده و آسان.
چقدر خوب بهمون یاد میدی چطور شاگرد بهتری باشیم، چطور بهتر عمل کنیم، چطور سخت نگیریم و به مدل خودمون تمرین هامون رو انجام بدیم و جدی بگیریم و حتی در سفر هم این راه و این مسیر رو ادامه بدیم؛
ایده نوشتن سپاسگزاری ها که مربوط به اون لحظه ایی هست که داری اونو تجربه میکنی.
سپاسگزار بودن برای اینکه هم فرکانس شدم برای دیدن اون زیبایی در اون لحظه.
به هر نکته ایی که در سپاسگزاری ها اشاره میکنیم اون رو پررنگ تر میکنیم.
در سفر خودِ زندگی رو تجربه کردن و در لحظه بودن. فارغ از گذشته و آینده، در لحظه حال زندگی کردن
استاد چقدرتعبیر جالبی داشتید درباره شباهت بین “دیدن سربالایی های جاده از دور و تجربه همون سربالایی ها وقتی که واردشون می شیم” با “مسائل زندگی”. وقتی که از دور به مسائل زندگی، به مواردی که ممکنه پیش بیاد به سربالایی های زندگی نگاه میکنی خیلی سخت بنظر میاد. حلشون خیلی غیر ممکن بنظر میرسه .ولی وقتی واردش میشی میبینی که انقدر هم سخت نیست، اینقدر هم پیچیده نیست.آنقدر هم که فکر میکردی غیر قابل انجام نیست.
و اما نکات این قسمت:
هر مسئله ایی پیش بیاد راه حلش هم باهاش میاد. چون قانون خداوند ان مع العسری یسری است. جواب همه ی مسائل در دل تمام مسائل هست. از الان نمیخواد نگران مسائل خیالی باشه که قراره در آینده رخ بده.
ذهن همواره میخواد در مورد اتفاقات آینده همه چیز رو پیچیده کنه و باعث ترس و نگرانی بشه که انگار راه حلی نیست. اما حقیقت اینه که:
تضاد ها فرصتی هستند برای پیشرفت. تضادها فرصتی هستند برای شناختن خواسته هامون. تضادها فرصتی هستند برای رشد کردن.
هــــر روز مثل یک ذکر به خودم باید بـــگم: مسیر زندگی واقعا زیباست. خداوند همیشه داره ما رو هدایت میکنه و هــر اتفاق و مسئله ایی هم پیش بیاد، جوابش هم با خودش میاد .
زندگی خیلی ساده است، وقتی که ما همه چیز رو ساده بگیریم. و اگر به خاطر اون چیزهایی که در لحظه داریم سپاسگزار باشیم، واقعا از زندگی مون راضی خواهیم بود و این رضایت درونی، هدایتگر ما میشه به سمت نعمت های بیشتری که دوباره ما رو راضی تر نگه میداره.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 201511MB27 دقیقه
سلام خدمت استاد مهربان و یار نازنینش مریم زیبا
و سلام خدمت دوستان توحیدی و فوق العاده
امروز فرکانس ام پایین اومده بود دلیلشو همش دادم ب اینکه خسته بودم دل درد بودم و اینا خانوما میدونن دیگه هر ماه این داستانو داریم و این خودش ی باور مخربه ک ب خودمون تلقین کردیم ک واقعا باید همینطور باشه واکنش طبیعی بدن و باید دل درد کمر درد…. باشیم
در صورتیکه باید بگیم خیر این سیکل طبیع
طبیعیه و خیلی هم پر انرزی هستیم
ولی دلیلش این بود ک دیروز خودمو همش مقایسه کردم و نگران آینده شدم
ب قول استاد ب تمام نیاز هامون همون لحطه جواب داده میشه و اصلا نیاز نیست ک نگران آینده باشیم و بترسیم
همش ب خدا گفتم خدایا ببخش مرا بخاطر شرمی ک دارم و شرایطم ب وصع مالی شوهر و…. گره زدم و ترسیدم و از تو نخواستم تو رو کوچیک کردم معذرت می خام فر مانروا
نشستم هی ب خودم گفتم موبایلمو می خام عوص کنم خونه بزرگتر شیکتر می خام سفر نی خام عشق می خام خیلی چیزای خوب می خام ک خودمم شاید ندونم چی بخام
گفتم همشونو برام بخر تهیه کن بهم اینقد بده
ک پست نشم اگه فلان چیزو می خام و ندارمش حسود نشم
اینقد بهم عشق بده. دوست خوب بده پول بده
روابط خانوادگی عالی یعنی همسرم و خانوادم
همه چی خوب اینقد بهم بده ک بزرگیت و درک کنم می خام روی دوشت باشم و ببینم برام چیکار می کنی کیف کنم
اینقد ازت می خام
اینقد منو توحیدی کن ک شرک و ترس نداشته باشم در حال در خواست کنم و تو درجا اجابت کنی
همش گفتم ببخش ک ب یادت نبودم و برات شریک قائل شدم دستمو بگیر
دیروز سرچ کردم کوچکترین مقیاس هیکتو بود اگه اشتباه نکرده باشه 10 ب توان منفی 24
گفتم هر هکتو ثانیه ها ی عمرمو همشونو دستو بگیر هدایتم کن خیلی هدایت
ولم نکن نیاز دارم بهت بدون تو هیچم
تازه ترسیدم گفتم اگه این دنیا ترس داشته باشم وای بحال اون دنیا
خدایا این دنیا رو برام بهشت و اون دنیا رو هم بهشت ترین بهم بده
من دختر ناز تو هستم بوس ب پولدارترین با کلاس ترین مهربون ترین پدر دنیاااا
ک تمام قاره ها رو داره اینقدر طلا داره
تمام آبها و دریا ها مالشه تمام کارخونه هذ
آخ جون ک من چقد خوشبختم ک اینچنین پدر و صاحبی دارم،
حالم خوب شد متل اینگه عزت نفسه برگشت
دیگه برم
دوستتون دارم
مرسی ک کامنت منو می خونید
آزاده دختر خدا