سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 201 - صفحه 16

517 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اعظم محمدی گفته:
    مدت عضویت: 783 روز

    به نام خالق زیباییها

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزو مهربونم

    سلام خدمت دوستای عزیزم وخانواده گرم و صمیمی عباسمنشی

    استادجان و مریم عزیزم من تقریبا یه 10روزی میشه که کتاب شکر گزاری صوتی اثر راندابرن رو تمریناشو انجام میدم وحدودامیشه گفت8ماهی میشه ک با فایلای استاد آشنا شدم و بعدشم ک وارد سایت شدم

    حرفم اینجاست ک تو این 10 روز شکرگزاری واقعا یوقتایی میگم هرروز 10 مورد از موهبت هارو ک مینویسم امروزبا خودم میگفتم ب چه چیزای دیگه ای میشه توجه کرد و شکر گزاری کردخب هر طور شده یه سری مسائل هست ک ذهن ادمو بیشتر درگیر میکنه

    واقعیت اینکه امروز یکم سختم بود که خداوند منو هدایت کرد به این فایل ب این قسمت از سفر به دور امریکا و من سپاسگزارم از خداوند

    که چطور میشه وقتی من دقیقا فکرم درگیر سپاسگزاریها بود و این قسمت کلا درمورد سپاسگزاریها باشه حتی به گفته ی مریم جون اینکه میگه من حتی به ردشدن یه پرنده از جلوی چشمم شکر گزاری میکنم واین باعث شد ک من ببینم واقعا نعمتهای خداوند رو واینکه چقدر زیاده نمعمتهای خداوند ک هرچقدر بخوایم دنبال سپاسگزاری باشیم موارد زیاده برا سپاس گزاری خدایا شکرت که من هدایت شدم به این قسمت از سفر به دور آمریکه و از شمااستادمهربونم و مریم جون سپاسگزارم ممنون از این بخش زیباوجذاب

    سپاسگزارم از اینهمه زیباییه طبیعت بکر و دیدنی و نعمتهای زیبای خداوند ک برامون فیلم گرفتید و واقعا وقتی سریال زندگی در بهشت یا سفر به دور امریکارو میبینم خودمو اونجا حس میکنم واقعا احساس میکنم ک منم اونجا هستم و دارم تجربه میکنم سپاسگزارم ازتون ممنون مهربونای خوشقلب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    پریسا فتاحی گفته:
    مدت عضویت: 1933 روز

    سلام استاد جان

    واقعا چقدر خدا سریع پاسخ سوالات مارو میده منکه چند وقتی هست از مساعل در اینده خیلی میترسیدم مساعلی که اصلا معلوم نیست به وجود بیان و فقط ساخته ذهن و شیطان هستند تا ما نا امید و خسته درمانده باشیم و الان بعد از کمتر از یک هفته جواب سوال منو دادید ،میدونید بعضی رویدادها مارو به خاطر این اذیت میکنند که فکر میکنیم فقط ما اینطوری هستیم و این قضیه بیشتر مارو میترسونه و بد حالمون میکنه و وقتی بفهمیم نه خیلیا مثل ماهستند و اینطور فکر میکنند و اینطور حس میکنند، خیلی اون فکر ضعیف و کوچکتر ازون میشه که مارو آزار بده مثل منکه چند روز به خودم میگفتم اخه چرا اینقدر میترسم راجب اینده و اینقدر ضعیفم اما الان با حرف شما باد اون غول ذهنم یک دفعه خالی شد من اروم گرفتم خداروشکر خداروشکر که خدا اینقدر هوامو داره و دوسم داره و من براش مهم با ارزشم که طاقت ناراحتی منو نداره و میخاد سریع بخندم اروم بگیرم شاد باشم ،یه دلیلش اینه که من پدر ندارم از بچگی خدارو یه پدر مهربون با قدرت کنار خودم تصور میکردم که توی شرایط سخت نازم میکنه تا بخابم و اروم باشم یا منو در آغوشش میگیره تا اروم بگیرم و همیشه میبینم خدا طاقت ناراحتی منو نداره سریع یه کاری میکنه حالم خوب شه اول اینکه به استاد عباس منش هدایت شدم و تحول عظیمی در زندگیم ایجاد شد و الان شکر خدا زندگی عالی و بی نظیری دارم همسر خیلی خوب زندگی خوب و عالی فرزند عالی کیفیت زندگی و رابطه بی نظیر با همسرم و هر چی که بخام فراهم فقط کافیه بخام البته که همسرم از اول اینطور نبود و با تمرکز روی نکات مثبتش و گفتن اونها خیلی تغیر کرد روز به روز زندگیمون بهتر بهتر میشه از همه جهت مالی روابط شادی مسافرت گردش وسیله رفاهی و خیلی چیزها ،من اوایل دوره دوستی نداشتم اما الان دوستای خیلی عالی با معرفتی دارم که باهاشون واقعا عشق میکنم اینقدر راحتم باهاشون بهم محبت میکنند و کمکم میکننند در کار های خونم، بچه کوچیک دارم کمکم میکنند همیشه هرروز پیش همیم دو سال بیشتر که رابطه خ خوبی باهم داریم و من اینو هم از پدرم خدا در خاست داشتم و خیلی بهتر ازونی که میخام بهم میده یه جا یه ایه جمله ای چیزی دیدم که دقیق یادم نیست کجا بود و گفت تو خدارو ببین ایمان داشته باش اون برات میشه تموم نداشته هات میشه رفیق مادر پدر دوست خاهر برادر فرزند هر چی که بخای ،من از بچگی سر پدر نداشتن خیلی اذیت شدم اما از وقتی خدا شد رفیقم پدرم الحق که سنگ تموم برای من گذاشت خیلی هوامو داشت نعمت بهم داد و دلم اروم کرد خدایا شکرت ، روزهایی که هیچ هیچ کس نداشتم همدمم رفیقم غمخارم بود و هست ،من اینکه استاد راجب خدا توضیح میدید نمیفهمم و قاطی میکنم اما من اینطوری پیش رفتم با خدا که خداروشکر از تنهایی لذت میبرم از سکوت از صحبت با خودم از اشنایی با شما تا با خودم به صلح برسم,با خودم حرف بزنم با خودم مهربون باشم ،استاد خدا غرق ارامش و نور کنه شمارو .که فکر میکنم هیچ چیز بالاتر از ارامش نیست ،من با شما شبا اروم میخابم من بعد از ده سال تمام داروهای اعصابمو کنار گذاشتم من یه همسر قوی هستم که با اینکه تحصیلات ندارم همسرم که دکترا داره بدون مشورت من هیچ کاری نمیکنه من یه مادر عالی هستم من یه زندگی عالی دارم غذاها و شیرینی کیک سبزی خوردن تو خونه ما به راهه همرو خودم درست میکنم انواع مربا شربت خودم درست میکنم وقتی همسر و بچم میخورم من غرق لذت زندگیم میشم خونه من غرق نعمت ارامش و خوشیه و اینا همین اینا یعنی زندگی ،من و همسر فرزندم کنار هم کیف میکنیم میگردیم میچرخیم لذت میبریم و اینارو از بودن در مسیر شما دارم ،من تو بچگی از همه عقب بودم اما الان از همه جلوترم از هر نظری که فکر کنید سلامتی ثروت رابطه خوب نعمت هر چی که بخام، اما باز ذهنم میترسونم شاید باید رو این باور کار کنیم که ما لیاقتشو داریم که شادو راحت باشیم تا اخر عمرمون ،وبیشتر عدم احساس لیاقت که مارو میترسونه ،شما وقتی کمپ میکنید من کلی نگرانتون میشم که اتفاقی براتون نیفته اما شما با ذهن مثبتتون لذت و کیف اونجارو میبرید و ادامه میدید در مسیر بعدی و من چقدر فکر خودمو خراب میکنم بیهوده لذت اونجارو از خودم میگیرم فقط به خاطر افکاری که امکانش نزدیک صفر .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2257 روز

      به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

      سلام به بانوی قوی پریسا جان، دختر مومن و موحد و ثروتمند و خداجو

      پریسا جان ازت سپاس گذارم که اینقدر زیبا و دلنشین نوشته بودید،.

      عزیزم تحسین ات می کنم که اینقدر قشنگ از خودت از رابطه قشنگت، از ایمان و توکل ات نوشته بودی، خیلی لذت بردم.

      فقط خواستم بگم که تحصیلات مدرسه ای و دانشگاهی مثل یادگیری یک حرفه است برای کار‌، و گرنه اون تحصیلات اصلی رو شما دارید انجام میدهید و الان دانشجوی ارشد این دانشگاه الهی هستید، تحصیلات یعنی ایمان به خدا، یعنی شناخت خود، احساس لیاقت و خودارزشی، عزت نفس، درستکاری و فضیلت و راستگویی، عشق به مخلوقات خدا و تحسین دیگران و… این ها تحصیلات اصلی هسنتد نه چهار تا فرمول که یاد میدن.

      مررررسی پریسا جان که با نوشته ات به خودم یادآوری کردم که ارزش وجودی انسان به خود انسان بودنش است نه مدارکی که می‌گیرد، ارزش انسان به اون خدای درونش است که لحظه به لحظه و دم دم کنارش است و هوایش رو داره، اون لذت و حس قشنگ سپاس گذاریه، اون احساس یکی یدونه خدا بودنه.

      پریسا جان در پناه حق روز به روز توحیدی تر و شادتر و موفق تر و ثروتمند تر باشی مهربان بانوی هنرمند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1859 روز

        هزاران سلام به رضوان بهشتی این سایت الهی

        الله اکبر از این هماهنگی…

        الله اکبر از این قدرت فرکانس…

        الله اکبر از این همفازی….

        رضوان جان، خواهر هوشمندم ، آخه مگه شما تو ذهنم بودی که کلماتی رو که میخواستم برای پریساجان بنویسم، روانتر و زیباترشو نوشتی و ارسال هم کردی و منتشرم شد :)))) !!!!!!!!!

        چقدرررررر این ویژگی شما رو دوست دارم خواهر هنرمندم و به قول برادرخوبمون اقای اسدالله عزیز برات ایستاده کف میزنم که مداوم زمان میزاری کامنتها رو با دقت میخونی ، بدون قضاوت لایک میکنی (بگردمت خواهرجانم با اون قلب بزرگت ) و تا بتونی برای کامنتها پاسخ مینویسی…

        واقعاااااااااا برام بسیار تحسین برانگیزی دوست باارزشم..

        دیدم شما برای پریساجان بسیار نیک نوشتی و حرفهای دل منو قشنگتر از آنچه من تصمیم به ثبتش داشتم رو نگارش کردی..

        گفتم درسته مسیر تغییر کرد ولی هدف نباید تغییر کنه…

        نیتم کامنت نوشتن بود الان مینویسم ولی شد روزی رضوان قشنگم :*

        غرق در نور و عشق الهی باشی خواهرخوبم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        • -
          رضوان یوسفی گفته:
          مدت عضویت: 2257 روز

          به نام خدای بخشنده ی مهربان

          سلام وجیهه بانوی زیبا و مهربان و عاشق و توحیدی و ثروتمند

          بسیار سپاسگزارم بخاطر این همه محبت و لطفی و عشقی که شما و عزیز دلتون آقا سید دارید در این سایت الهی می پراکنید. همیشه با دیدن چهره نورانی شما در دلم تحسین تان میکنم گرچند فرصت نمی کنم پاسخ اون همه خوبی را بدم ولی چیز خوبی که مریم جان یاد گرفتم لااقل در دلم تحسین کنم، حتما موج اش بهش می‌رسد.

          و باز به قول استاد عزیزمان، همه این ها لطف خداوند است و من هیچ اعتباری به خودم نمیدم برای نوشتن یا هر کار خوب دیگه ای.

          وجیهه جان سپاس گذارم که این پیام ت را اول صبح دریافت کردم و خوشحال و سرحال تر شدم.

          در پناه حق روز به روز همان‌ طور که وقت آزادتری پیدا می کنی در سایت باشی و اون عشق الهی را بپراکنی، ثروت و نعمت چون باران به زندگی ات بیشتر وبیشتر وارد شود. الهی آمین

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        • -
          سیدمجید حسینیان گفته:
          مدت عضویت: 3775 روز

          بنام پروردگار پاکی‌ها

          سلام وجیهه‌ی عزیز (مادر منم این نام زیبا رو داره)

          ممنونم از کامنت زیبایی که نوشتی

          منم میخواستم برای رضوان نازنین بنویسم و تحسینش کنم از این همه آگاهی و حال خوبش، دیدم شما به چه زیبایی این کار رو کردی و ترغیب شدم برای شما بنویسم و تحسینتون کنم

          چقدر دوستای نازنینی اینجا داریم

          خدایا بی نهایت شکرت

          رضوان جان اگه خوندی

          بقول یکی از دوستامون خوش ذوق کی بودی شما :)

          چه جالب و دوست‌داشتنیه خلاقیتی که شما تو عکسای پروفایلت بخرج میدی

          انشاالله بزودی به این خواسته که اساتید عزیز رو ملاقات کنی برسی

          دوسِتون دارم همه‌ی خانواده‌ی بهشتی من

          با آرزوی بهترینا برای هممون

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
          • -
            وجیهه بانو گفته:
            مدت عضویت: 1859 روز

            هزاران درود به شما اقای سیدمجید بزرگوار

            در ابتدا که خداوند مامان عزیزتون رو براتون سلامت و شاد حفظ کنه و سایه شون مستدام باشه ان شاءالله ، باعث افتخار من…

            و مطلب دوم: یک چیزی رو متوجه شدم که انگار همزمانی های فکری و همفرکانسی ها بین اهالی این سایت الهی داره بیشتر و بیشتر میشه و این خیلییییییییییییی حال آدم رو خوب میکنه که ما چقدر میتونیم با انرژی های مثبت ، خلق مثبت داشته باشیم حتی برای هم…

            مثلا اشعار مشابه

            آیات قرآن عزیز مشابه

            اشاره ها به نکات مشابه رو در کامنتها بسیار میبینم و متعجب میشم از این قدرت فرکانس…

            و اما مورد سوم رو هم کاملاااااا باهاتون موافقم :) عکسهای پروفایل رضوان جان برای منم جالب توجه هستند…

            واقعا خوش ذوقه خواهرمون :))))

            ممنون از همگی شما عزیزان در پناه نور و عشق الهی باشید

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        پریسا فتاحی گفته:
        مدت عضویت: 1933 روز

        سلام رضوان جان چقدر با پیامتون انرژی گرفتم هزار بار خوندم ، ممنون از این همه تعریف حس خوبی که بهم دادید چقدر دل شما بزرگه و مهربون،واقعا زندگی برای من یعنی مسافرت که کلی کیف کنیم یعنی مربای آلبالویی که پسرم صبحانه با عشق میخوره یا شربتی که همسرم خسته میرسه دستش بدم و خودم درست کرده باشم زندگی خ زود تموم میشه همین خاطرات شیرین ازشون میمونه ،در آغوش مهربون و ارامش خدا باشی گلم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    حسین دانش خواه گفته:
    مدت عضویت: 780 روز

    به نام رب العالمین

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و تمامی همسفر های عزیز راه توحید و یکتا پرستی

    چقدر من لذت بردم مریم خانم گفت ما توی دل کوهستان تو این همه ارتفاع اینترنت پرسرعت داریم الان خیلی واضح تر معنی ارزش خلق کردن رو فهمیدم آقای ایلان ماسک خیلی خوب این موضوع رو درک کرده اون دقیقا از قانون استفاده میکنه اون به خوبی درک کرده که جهان حمایت میکنه کسانی رو که میخان ارزش خلق کنن و جهان رو جای آسون تر و زیباتری برای زندگی بکنن واقعا تحسینشون میکنم.

    من خیلی استاد شمارو تحسین میکنم بخاطر این که کیفیت برای شما خیلی مهم هست واقعا تحسین میکنم دقیقا خودم هم همین جوری هستم خیلی زیاد کیفیت برام مهم هست، خیلی لذت بردم زمانی ک توی تراک کمپر توضیح هایی رو دادین ک همش نشون میداد ک چقدر کیفیت براتون مهمه و این کیفیته خیلی مزایا داره و مهم ترین مزایا اون احساس خوبی هست که بهت منتقل میکنه واقعا شما استاد راحت کردن کارها هستین و این خیلی لذت بخش هست.

    خیلی برام جالب بود زمانی که گفتین غرب آمریکا اکثر زمین ها مال همه مردم هست و میتونن کل عمرشون رو توی طبیعت زندگی کنن خیلی جالب بود،واقعا تحسین میکنم این ویژگی باعث میشه ک مردم تمیز نگه دارن طبیعت رو واقعا آمریکا کشور فرصت ها و آزادی هاست اجازه میدن هر فرد اِیدشو اجرا کنه و یکی از دلایل پیشرفت آمریکا هم همین هست و بخاطر همین هست که اکثر کمپانی های بزرگ دنیا از آمریکا زاده شده واقعا تحسین بر انگیزه.

    خیلی مواقع خود من یه قضیه پیش آمده که ظاهرش خوب نبوده و ذهن من شروع کرده به بزرگ کردن اون قضیه و وقتی من حرکت کردم و سوال های درست پرسیدم از این انرژی و روش حساب باز کردم دیدم براحتی اون قضیه نه تنها ضرر نبوده بلکه سود هم بوده برام و ذهن من فقط اونو بزرگ میکرده.

    مریم خانم خیلی نکته زیبا و هوشمندانه ایی رو اشاره کردن که توی لحظه زندگی کنید از وقتی که نگاهم رو به جهان سیستمی کردم خیلی راحت تر و آسون تر توی لحظه زندگی میکنم و واقعا لذت میبرم خیلی دفترتون زیبا بود مریم خانم

    آفرین به شما که سپاس گزار هستید.

    جایی که امدین فوق العادس این درخت های سپیدار زیبا این هوا این آرامش این کوه های زیبا و شبا توی کوه توی اون آرامش چقدر آسمون زیباتر دیده میشه چقدر فوق العادس چقدر رویایی هست

    Woooooooooo

    سپاس خدایی را که صاحب اختیار جهانیان است

    عاشقتونم

    در پناه خدا پیروز موفق سربلند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    فرشته شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    بنام خدای مهربان

    استاد عزیزم سلام مریم جونم سلام

    استاد دلم‌نیومد ننویسم

    استاد نتونستم نگفته بخابم

    باخودم گفتم بزار فردا صبح مینویسم ولی نمیشه

    حسم میگه الان بنویس

    استاد دارم به وضوح بزرگتر شدنم رو حس میکنم

    دارم نزدیکتر شدن به خودم و به منبع رو حس میکنم

    خیلی وقت نیست ک ازادانه و بدون نتیجه احساسم خوبه

    امروز ی اتفاقی افتاد ک به شکل فوق‌العاده ای دیدم میتونم ذهنم رو کنترل کنم

    نمیگم 100در100 ولی بالای 90درصد

    خیلیییی خوبه استاد دیدم میتونم اعراض کنم و احساسم‌رو خوب کنم دیدم میتونم وقتی ک اوضاع سخته نگاه کنم به پروانه ها و ستاره هایی ک با مقوا چسبوندم به سقف اتاقم‌ نگاه کنم و بگم خدایا شکرت

    دیدم میتونم جسور باشم و ایده ای که خدا بهم‌گفته رو عملی کنم

    امروز روز عجیبی بود

    ی ایده بهم الهام شد…

    گفت برو دنبال مدل بگرد و بگو من کاراموز شنیونم و دنبال مدل میگردم

    انجامش دادم

    به بیش از 10نفر گفتم چه تکی چه یه گروهی که نشسته بودن

    بعضیا حتی گوش ندادن و رفتن

    بعضیا گفتن وقت نداریم

    بعضیا هم شماره گرفتن

    بعضیا هم گفتن میام

    خدای من تو بهترین هدایتگر و حامیِ منی

    استاد هریک نفرشون که بهم میگفتن “ن” یا “آره”

    منو یک پله به بالا هل میدادن

    یا مثلا اون اقایی ک کلی از زیباییم تعریف کرد منو به بالا هول داد و حتی اون پسر بچه ای که گفت چقدر زشتی اون هم منو به بالا هول داد

    روز عجیبی بود

    احساس ‌کردم بر خلاف گذشته تمرینایی که قبلا انجام دادم اثر داشته

    چون شنیدن تعریف و تمجیدها منو خوشحال نمیکنه چون من فهمیدم کیَم؟!

    خداروشکر واقعن خداروشکر هزار مرتبه شکر که درک کردم رشدم رو

    چقد حس خوبی دارم

    نتونستم ننویسم استاد

    خیلی جای کار دارم

    ولی حدااقل همین ی میلی متری ک رشد کردم رو دوست داشتم به یادگار بزارم

    فرشته خیلی جسور و نترسه

    فرشته خیلی شجاعه

    فرشته زندگیشو میسازع چون خدارو لمس کرده

    قدرتشو دیدع قانونشو داره میفهمه

    فرشته پشتش به خداش گرمه

    فرشته خداروداره پس تمامممممم!!!!

    دیگه همه چی حله

    هرمسعله ای هم ک پیش بیاد جوابش باهاش میاد

    《ان‌مع‌العسر‌یسرا》

    .

    خدایا ازت میخام کمکم کنی که هرلحظه بودنتو حس کنم و بیشتر باهات باشم

    انصافن خیلییییی خدایی

    عاشقتم

    درپناه رب جهانیان باشیم همگی

    شبتون پر از ارامش و قلبتون پر از عشق باشه

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      مهرداد یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 1014 روز

      سلام میکنم به فرشته خانوم که اینقدر رشد کدید و از قوانین جهان استفاده میکنیم پیش میرید جلو

      وقتی خاستم کامنتتو بخونم پروفایلتون رو دیدم خیلی لذت بردم از چهره زیبا و لبخنتون و خداراشکر کردم از اینهمه زیبایی که افریده و میتونم این زیبایی هارو ببینم لذت ببرم

      باید برا اهداف و رسیدن به خواسته ها قدم برداریم و به ایدها و الهامات عمل کنیم تا درها برامون باز مشه

      خداوند قادر متلقه

      خداوند تنها فرمانروای جهانه که هر مسیری کع بخای بهت کمک میکنه ما هستیم که تصمیم میگیریم چه مسیری رو میخایم و به کجا برسیم خداون کمک میکنه اگر باور داشته باشیم که میتونه از جایی که فکرش رو نمیکنیم بهمون نعمت ثروت و فراوانی بده

      خداراشکر که امروزم و با شما و این کامنت شروع کردم

      در پناه الله یکتا شادو ثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فرشته شریفی گفته:
        مدت عضویت: 1314 روز

        سلام مهرداد عزیز و دوست داشتنی

        دوست و هم خانواده عزیزم

        بینهایت ازت سپاسگزارم که پاسخی ارزشمند برای کامنتم نوشتی

        ازت سپاسگزارم که حس پاک و پراز انرژیی تون رو بمن هم انتقال دادید

        ازخداوند مهربان میخام همیشه شاد باشی در این بهشت زیبا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    زهره شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1720 روز

    به نام الله یکتا

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جونم

    و سلام به تمام دوستای خوبم در سریال سفر به دور آمریکا

    واقعا هر چی از زیبایی و طبیعت بکر این کشور بگم بازم کمه خدا می‌دونه من چقد عاشق طبیعت هستم و هر با دیدن این مناظر به وجد میام و قدرت خدا رو بیشتر باور میکنم و ایمانم به فراوانی جهان هستی بیشتر و بیشتر میشه

    دیدن این سریال نه تنها برای من یک سرگرمی و تفریحه بلکه ثانیه به ثانیه ش داره من و رشد میده و باورام و توی هر زمینه ای قوی تر می‌کنه

    استاد من عاشق سفر کردن به شیوه شما هستم سفری که شب و بیرون در طبیعت بخوابم و هر جایی دوست داشته باشم آزادانه برم و اتراق کنم و در دل طبیعت باشم، تجربه ی چنین سفری برام خیلی لذت بخشه البته که دوست دارم سفر با هواپیما و هتل و اینطور چیزا رو هم تجربه کنم ولی لذت سفر در دل طبیعت و بودن در طبیعت برام خیلی لذت بخشه و به لطف الله همین چند وقت پیش بود که من و عزیز دلم هدایت شدیم به یک سفر که اول به عنوان سفر کاری بود و بعد تصمیم گرفتیم یکی دو روز و بریم تفریح کنیم و این سفر با تمام تضادهایی که داشت ولی من و رشد داد

    حالا می‌خوام از داستان این سفر رویایی بگم تا اینجا ثبت بشه که همیشه به یادم بمونه خدا چجوری هدایت می‌کنه آدم و به مسیرهای زیبا

    خب بعد از اینکه سفر کاری من و عزیز دلم تموم شد تصمیم گرفتیم بریم به یک طبیعت بکر توی شهر سمنان که بهش میگن اوپرت یا (اقیانوس ابر) که دیدن تصاویر زیباش توی گوشیم هر بار من و مشتاق تر میکرد که برم و اونجا باشم خلاصه با تمام خستگی رفتیم و بعد از طی کردن یک مسافت طولانی رسیدیم به اونجا و فهمیدیم باید یک مسیر سخت و طولانی و خاکی و در ارتفاعات زیاد و طی کنیم تا بریم بالا و از اونجایی که خیلی خسته بودیم و دیگه انرژی نداشتیم یه نیم ساعتی زیرسایه یک درخت نشستیم و با آبی که اونجا بود یه چایی تازه دم درست کردیم و خوردیم و دست و صورتمون و شستیم و کمی انرژی گرفتیم و چقد من اونجا برای اون آب سپاسگزاری کردم که باعث شد ما کلی شست و شو انجام بدیم و خودمون و تمیز کنیم و از اون آب زلال برای نوشیدن استفاده کنیم و لذت ببریم

    دیدن او جاده خاکی و پیچ در پیچ توی ذهن من و عزیز دلم هر بار ما رو ناتوان تر میکرد که برگردیم چون هم جاده خطرناک بود هم میگفتن باید با آفرود بری بالا هم اینکه شارژ گوشیمون تموم شده بود و دیگه با دیدن این مشکلات تقریبا تصمیم ما قطعی شد که برگردیم و یه بار دیگه با امکانات بیشتر بیایم از این طرف هم به شدت خواسته ی بودن در اون ارتفاع و تجربه ی اونجا خیلی توی ذهن من پررنگ بود و از اینکه می‌خواستیم برگردیم احساس خوبی نداشتم و از خدا خواستم خودش هدایت کنه و مسیر درست و بهمون نشون بده چون واقعا ما توی دوراهی مونده بودیم از اینکه بریم بالا و لذت ببریم یا اینکه برگردیم

    فکر رفتن به بالا باعث میشد کلی احساس ترس داشته باشیم و فکر برگشت باعث میشد حالمون خوب نباشه و حس بدی داشتیم

    خلاصه من از خدا هدایت خواستم و گفتم خدایا من نمی‌دونم تو میدونی چه راهی درست تره پس مار و هدایت کن به همون مسیر درست

    هیچ موقع اون روز و فراموش نمیکنم درست لحظه ای که ما آماده ی برگشت بودیم خدا یه فرد و فرستاد و از طریق زبون اون فرد راه درست و نشون ما داد

    یه مرد مهربون اومد و گفت من از بالا اومدم حتما برین و از اون طبیعت استفاده کنید که ارزششو داره و من چقد تحسین کردم اون فرد و چون خودش شب قبل به تنهایی رفته بود و اونجا خوابیده بوده و با حرف زدنش یه جوری ما رو هل داد که بریم بالا من و عزیز دلم که میدونستیم این یه نشونه از طرف خداست که داره ما رو هدایت می‌کنه تمام اون ترس ها رو کنار گذاشتیم و آماده شدیم تا بریم بالا همونجا بود که من به عزیز دلم گفتم گوشیم شارژ نداره اینو چیکار کنیم که بازم همون دست خدا صدای من و شنید گفت من پاور بانک آوردم بده تا گوشیتو شارژ کنم یعنی من با تمام وجودم حس کردم که خدا داره به وضوح با من حرف میزنه و نشونه هاشو می‌فرسته اون آدم دست خدا بود که باعث شد ما حرکت کنیم و همینکه قدم و برداشتیم و یه کوچولو رفتیم جلوتر یه خانم و دیدیم که توی یک کلبه کوچولو در حال فروش یه سری مواد خوراکی بود و من و عزیز دلم با خوشحالی رفتیم سمتش و ازش خرید کردیم و مایحتاج اون روز و تهیه کردیم و من هر لحظه با دیدن این صحنه ها فقط شکر گزاری میکردم و وجود خدا رو در کنارم احساس میکردم و همین باعث میشد آرامش واقعی و در دل اون جاده خاکی و پر پیچ و خم تجربه کنم خلاصه ما رفتیم و رسیدیم بالا و ماشین و پارک کردیم و قرار شد بقیه مسیر و پیاده بریم چون شیب اون قسمت زیاد بود و با ماشین ما نمیشد بری یعنی لحظه ای که من و عزیز دلم وپسرم از کوه بالا رفتیم و چشممون به اون منظره خورد زبونمون بند شد به قدری اون منظره زیبا بود که حس ترس و وحشت و زیبایی و عظمت و قدرت خدا و همه رو با هم داشتم تجربه میکردم

    پشت اون کوه ها پر شده از ابرهای زیبا یعنی من روی سنگ هایی ایستاده بودم که زیرش پرشده بود از ابر و تا جایی که چشمم کار میکرد ابر بود و ابر بود درست مثل دریا که وقتی توی ساحلی فقط آب میبینی منم اون روز فقط ابر دیدم و لذت بردم و هر لحظه سپاس گزار خدا بودم برای خلقت این جهان زیبا که تازه یاد گرفتم زیبایی هاش و ببینم و لذت ببرم

    من از دیدن طبیعت لذت میبرم و درس میگیرم چون طبیعت داره به من قدرت خدا و فراوانی جهان

    هستی ونشون میده و کلی درس های دیگه که میشه از طبیعت گرفت

    اون سفر برای من یک سفر رویایی بود که حضور خدا رو هر لحظه در قلبم حس کردم و هدایت هاش و به وضوح دیدم و با عمل کردن به چیزایی که بهم گفت قدم برداشتم و باعث شد یه تجربه ی جدید بدست بیارم و یه زیبایی وصف نشدنی و ببینم و درس بگیرم از این اتفاق برای ادامه ی زندگیم

    این سفر با وجود تضادها و ترس هایی که توش بود من و قوی تر کرد و از همه مهم تر من و آماده تر کرد برای تجربه بهتر در سفرهای بعدی

    این سفر به من یاد داد که اگه می‌خوام کاری و انجام بدم با وجود تمام ترس ها و نجواها قدم بردارم و بگم خدا من و هدایت می‌کنه فقط باید ادامه بدم و ایمانم و نشون بدم که هر بار ایمان بیارم و عمل کنم نتیجه شو به وضوح در زندگیم و میبینم

    خدایا بازم ازت بی نهایت سپاسگزارم برای اینکه تونستیم این سفر قشنگ و با پسرم شیرینم و عزیز دلم تجربه کنم و کلی درس بگیرم ازش

    این سفر اولین و بهترین سفر من و عزیز دلم و پسرم با هم بود که خیلی بهمون خوش گذشت و کنار هم لذت بردیم و هر وقت یاد اون خاطره ی زیبا میفتم به شدت خوشحالم و از ته قلبم سپاسگزار الله مهربان که هر لحظه داره من و هدایت می‌کنه

    استاد ازت ممنونم برای این فایل بی‌نظیر که باعث شد این تجربه شیرین و دوباره به یاد بیارم و حس خوب بگیرم

    خدایا شکرت برای این سایت که میتونم خاطرات قشنگم و اینجا ثبت کنم

    و اما نکته و درس بزرگی که از این فایل و سفر خودمون گرفتم این بود که هر کاری که می‌خوام انجام بدم شاید در نگاه اول بسیار سخت و پیچیده باشه ولی همینکه قدم به قدم حرکت کنم و به ترس هام غلبه کنم با هر بار قدم برداشتن خدا من و هدایت می‌کنه به مسیر های زیباتر و بعد میبینم نه تنها سخت نیست بلکه اگه از مسیر خدا بری خیلی هم مسیر هموار و زیبا و لذتبخشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      صدیقه شریعتی گفته:
      مدت عضویت: 1997 روز

      سلام زهره جانم

      چقدر لذت بردم از خوندن کامنتت

      با اینکه بارها شنیدم این قصه رو

      ولی بازهم از خوندنش خیلی لذت بردم انگار من هم توی همون شرایط با شما بودم.

      می‌دونم که یک سفر سه نفره چقدر می‌تونه آدم رو بزرگ کنه و رشد بده

      امیدوارم همیشه در کنار پسر زیبا و همسر مهربونت شاد و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    یگانه ثروت گفته:
    مدت عضویت: 1791 روز

    به نام خدای وهاب

    سلام به استاد عباس‌منش عزیزم و مریم جان قشنگم و اعضای واقعی خانواده ام.

    به به مریم جون، عاشقتون هستم با این دفتر سپاسگزاری قشنگ و این لباس های راحتی سِت زیبایی که پوشیدین. من عاشق این لباس هام و چند تا از آنلاین شاپ ترکیه سفارش دادم.

    استاد جونم عاشقتونم با این اندام زیبا و این لباس های شیک و باکیفیت. و با اون زنجیر جذاب توی گردنتون.

    خدلیا شکرت به خاطر این فایل و این صحبت های عالی که تونستم بشنوم و این همه زیبایی که تونستم ببینم.

    خدا جونم شکرت. چقدر همه چیز داره راحت تر و لذت‌بخش تر می شه. یادمه بچه که بودم، توی همین تهران، حموم خونه‌‌مون توی زمستون ها به دلیل سرما قابل استفاده نبود و ما بقچه می بستیم و می رفتیم حموم عمومی و یه کمی بعدتر که کلاسمون بالاتر رفت :)) ، می رفتیم حموم نمره سر خیابون. و بعد مادرم کلی لباس می پوشوند و روسری و کلاه سرمون می کرد و توی یخ و برف پیاده می اومدیم خونه.

    اما الان شما توی دل طبیعت دوش تراک کمپر رو باز می کنید و زیر آفتاب خدا دوش می گیرید.

    الان شما زیر آفتاب درخشان، و روی صندلی های تاشوی استاندارد و خفن می نشینید و پریز لپ تاپ رو به تراک کمپر می زنید و وسط طبیعت اینترنت و برق و همه چی دارید.

    همینه که استاد می گن جهان هر روز و هر لحظه در حال گسترشه‌‌. هر روز کارها داره ساده تر می شه. هر روز فراوانی داره بیشتر می شه.

    خدایا سپاسگزارم به خاطر این همه نعمت و فراوانی، به خاطر اینکه چشمم رو لایق دیدن این نعمت هات کردی، به خاطر اینکه بهم اجازه دادی با این بندگان صالحت، که با خودشون و تو و جهان و مردم در صلح هستند، آشنا بشم و ازشون یاد بگیرم‌.

    استاد با تمام وجودم دلم می خواد به همچین طبیعت بکر و زیبایی، به این آرامش و خلوت و صلح درونی هدایت بشم. مدام تجسم می کنم. هر چند توی شرایط منفی که الان دارم، خیلی سخته و شما در جلسه پنج قدم هشتم خیلی خوب بهش اشاره کردید، ولی دارم تلاشم رو می کنم. توی راه رفت و برگشت بیمارستان لحظه ای گوش دادن فایل رو متوقف نمی کنم‌. صدای شما در شرایط فعلی و در خیلی از مواقع، تنها ریسمانیه که می تونه من رو به احساس خوب برسونه. و یا اینکه حداقل نذاره در منفی ها غرق بشم. باعث می شه به قول شما تا حدودی بی خیال منفی ها بشم و بگم خدایا خودت یه کاریش بکن.

    استاد من دوازده قدم رو خیلی منظم جلو نیومدم و خیلی وقت ها فاصله افتاد. انگار گاهی آماده نبودم. اما یه اتفاق عجیب که برای بارِ نمی دونم چند صدم ایمان من رو بیشتر کرد و برام نشونه بود،

    اینه که من باید، باید، باید در همین روزهایی که برادرم در آی سی یو با درد و بیماری دست و پنجه نرم می کنه و جلوی چشمم ذره ذره از دست می ره، در همین شرایطی که هر روز در فضای منفی و پر از اندوه و ناامیدی و … قرار می گیرم، در همین شرایط باید می رسیدم به جلسه پنجم قدم هشتم.

    و شما اول همین جلسه می گید وقتی در شرایطی قرار می گیرید که یه تضاد و ناخواسته براتون پیش اومده، این جلسه رو بارها و بارها گوش بدید. چون بهتون خیلی کمک می کنه و استاد من در بهترین زمان به این جلسه رسیدم و دارم باهاش عشق می کنم.

    چطوری سپاسگزاری کنم که کافی باشه؟!…

    هزازان هزار بار سپاسگزارتونم استاد عزیزم، مریم عزیزم. عاشقتونم.

    در پناه خداوند عزیز باشید شما و همه اعضای این خانواده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  7. -
    شیدا و مهرک گفته:
    مدت عضویت: 1757 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز که بهترین الگو مناسب برای عمل به قوانین هستی

    و همچنین دوستانی که واقعا با کامنت هاشون احساس نزدیکی زیادی باهاشون دارم

    خداروشکر میکنم به خاطر دیدن این همه زیبایی

    وقتی توجه و تمرکزتان روی زیبایی ها باشه خداوند به سمت زیبایی که اطرافت هست و قابل دسترسه هدایت میکنه

    و چون داری به اون زیبایی ها توجه میکنی اون جاهایی هم که ازت دوره و در دسترس نیست از طریق های دیگه بهت نشون میده

    و توجه به قانون تکامل و ادامه همین روند به زیبایی های بیشتر هدایت میکنه تا مثل استاد هر موقع که بخوای بری و زیبایی ها رو ببینی و تجریه کنی

    این قانونه

    استاد عزیزم چقدر جالب بود چیزی که تعریف کردید دقیقا منم تو سفر چند روز پیش تجربه کردم

    آسمون پر ستاره شب هوای سرد جوری که وسط تابستون سویشرت پوشیده بودم و شما بخاری روشن کرده بودید طبیعت بکر فضایی شبیه فضایی که شما بودید

    چقدر از خداوند سپاذاری کردم

    چون از روزی که سفر به دور آمریکا رو دیدم دلم میخواست منم مثل شما یه همچین سفری رو تجربه کنم

    همچنین چقدر زیبا و دقیق این نکته که تو همه ی فایل ها توجه من رو جلب کرده بعضی از کارهایی که خانم شایسته انجام میده مرزی بین پوششی که باهاش راحته و نگران حرف بقیه نیست و رعایت نکات ی قابل توجه

    مثل نگه داشتن کمربند ماشین با دستانش موقع ضبط ویدئو

    چقدر درک بالایی داری شما چقدر در عین حال قانون رو عالی رعایت میکنی عزیزم

    الحق که استاد باید شما رو عزیزدلم صدا کنه

    چقدر لحظه ایی که شارژر لپ تاب رو به کمپر زدید بهم چسبید چقدر کارها ساده تر شده

    چقدر لذت بخش بود نشستن روی اون صندلی وسط دل طبیعت و فایل ضبط کردن

    و از همه مهم تر چقدر تمرینی که انجام میدید عالیه

    منم ایده گرفتم و از همون لحظه شروع کردم و جالبه مثل صدای چهچه پرنده بدام تا آخر شب صدای شنیدن بارون شدید و هوای خنک اتفاق افتاد

    ازتون بی نهایت سپاسگذارم و دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    سارا صمدی پور گفته:
    مدت عضویت: 1570 روز

    به نام الله صمد

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته بزرگوار

    استاد انگار توی هر فایل به من یه هدیه میدین و دقیقاً همونطور که تو کامنت‌های قبلی گفتم ، انگار این سریال زیبا رو با دقت مدیریت می‌کنید

    هر قسمت واقعاً به قسمت قبلی و بعدی کاملاً مرتبط هست و همین به من کمک می‌کنه که بتونم خیلی عالی مواردی که آموزش می‌دید رو توی ذهنم پردازش کنم و بیارم توی زندگی خودم به شکل عملی پیاده کنم.

    استاد عزیزم نکته‌ای که توی این فایل گفتید هم به دانش من و درک من از قانون کمک کرد ، هم باعث شد من یک ترمز بسیار مهم رو دوباره متوجه بشم و یک هشدار و یا زنگ خطر برای من بود که بیام دوباره روی این ترمز و برطرف شدنش کار کنم…

    خب استاد عزیز و بزرگوارم ، شما گفتید که ما نباید از سربالایی‌های زندگیمون بترسیم و اونا رو نگاه کنیم و فکر کنیم غیر قابل عبور هستند، تا زمانی که تجربشون نکردیم

    من توی پروژه مهاجرت هستم و یکی از چیزهایی که من رو خیلی می‌ترسوند، از تنهایی زندگی کردن بود زمانی که تا به حال تجربه زندگی مستقلی رو خیلی کم داشتم

    مخصوصاً از زمانی که رابطه خودم رو با خانوادم بسیار بهبود دادم علاقه خیلی کمتری به جدا شدن از اون‌ها دارم و دارم درجاتی از وابستگی رو متاسفانه در روابطم می‌بینم

    همین برای من شده بود یک سد بزرگ و باعث می‌شد که خیلی بترسم از مهاجرت کردم و تنها بودن و حتی زمان‌هایی که چند ساعت توی خونه تنها می‌شم اون ترس‌ها به من حمله می‌کردند

    جالبه که من قبلاً این مشکل رو اصلا نداشتم اما با تصور ذهن منفی نگرم در مورد آینده و زندگی تنها توی کشوری که تجربه‌ای از زندگی توی اونجا ندارم ، باعث شدم که بسیار حساس بشم روی تنهایی و تنها موندن در صورتی که قبلا عاشق تنهایی بودم

    برای حل این مشکل من بارها از کسایی که مهاجرت کردن به کشور یا شهر دیگه مخصوصاً مثل مادر خودم سوال پرسیدم و از تجربیاتشون خواستم کمک بگیرم، و یک جمله توی صحبت‌های تمام این آدم‌های متفاوت یکسان بود با اینکه این آدم‌ها هیچ درکی از قانون به شکلی که ما می‌دونیم نداشتن

    « وقتی تصمیم به زندگی کردن به شکل مستقل و تنهایی می‌گیری خیلی خیلی می‌ترسی و ممکنه فکر کنی که دنیا به آخر رسیده و همه چی زشت و ترسناکه، اما خیلی زودتر از اون چیزی که فکر می‌کنی بهش عادت می‌کنی و بعد به خاطر فواید بی‌شماری که داره کم کم عاشقش میشی و نمی‌تونی به سبک دیگه‌ای زندگی کنی»

    اما خوب زمانی که شما این حرف رو زدید انگار یه مهر تایید زدید به تمام حرف‌های دیگران و من متوجه شدم که فقط دارم از دور به این سربالایی نگاه می‌کنم و به جای تجربه کردنش فقط ازش برای خودم داستان می‌سازم… در صورتی که وقتی واردش بشم میفهمم که عه ، اونقدرا هم سخت نیست ها ! فقط از دور اینطور به نظر میومد…

    من عقل کل و تمام فایل‌های سایت را زیر و رو کرده بودم تا جواب سوالم برای احساس تنهایی رو پیدا کنم هیچ کدوم به اندازه این صحبت شما برای من تاثیرگذار نبود و حالا من فهمیدم که نباید از زندگی مستقل و تنها بترسم

    چون هدایت خدا توی بحث مهاجرت برای من واقعاً مثل یک معجزه بوده و یک بار هم خلاف این هدایت نشونه‌ای ندیدم و همه چی فقط به من میگه سارا برو برو و برو که کلید خوشبختی تو ، توی مهاجرته

    (نه اینکه قراره من وارد یک بهشت بشم و واسم فرش قرمز پهن کردن ، اما خدای درونم بهم میگه قراره همون زندگی که همیشه آرزوش رو داشتم بعد از این اتفاق تجربه کنم نمی‌دونم چطوری اما می‌دونم که دیگه حق ندارم اینجا بمونم)

    خب در مورد درسی صحبت کردم که شما به من دادید, اما الان می‌خوام در مورد ترمزی صحبت کنم که در خلال حرف‌های شما متوجه شدم…

    استاد عزیزم مادرم علاقه زیادی به یک مجموعه سریالی داره به نام آقای قاضی ، که توی این مجموعه یک سری پرونده‌های قضایی میان و به شکل نمایشی توی دادگاه ارائه می‌شن و براشون حکم صادر می‌شه…

    من به شخصه ترس خیلی زیادی از دادگاه و مسائل قضایی دارم و این یکی از وحشتناک ترین و بزرگترین پاشنه‌های آشیل من هستش من سعی می‌کنم خیلی این برنامه رو بهش توجه نکنم و حتی وقتی پخش میشه من از خانواده‌ام فاصله می‌گیرم.

    یک بار اتفاقی داشتم رد می‌شدم تا برم اشپزخونه ، متوجه یه پرونده ممنوع الخروج شدم

    و همین سرآغاز این شد که ذهن من شروع کنه به خیال بافی در مورد اینکه من ممکنه ممنوع الخروج بشم و سناریوهای خیلی محالی رو از مشکلات گذشته برام بسازه که ممکنه به ممنوع الخروج شدن من ختم بشه

    و همین موقع بود که وقتی شما تو این می‌گفتید که من توی ذهن خودم هم ترسی از مسائل آینده دارم و می‌ترسیدم که ممکنه اتفاقاتی بیفته در آینده که از توان من خارج باشه، اما بعدش گفتید که تمام این مدت همه اتفاقاتی که افتاد کاملاً تحت کنترل شما بود و شما نیازی نبود برای خروج یا حل این مسائل « تقلا » بکنید ، انگار یه چیزی توی گوش من زنگ زد…

    یه صدایی تو سرم گفت که دقت کردی من کلاً به کلمه ممنوع علاقه خاصی دارم؟ مثل ممنوع فعالیت، ممنوع الکار ، ممنوع التصویر یا ممنوع الخروج…

    یکم نشستم بهش فکر کردم و گفتم چرا من واقعاً انقدر به این کلمه علاقه دارم و متوجه شدم ریشه می‌گیره از احساس قربانی شدن… که از سن خیلی خیلی پایین همیشه این احساس با من بوده

    و من فکر می‌کردم که این احساس کاملاً برطرف شده در صورتی که توی دوره حل مسائل متوجه شدم که بزرگترین پاشنه آشیل منه و واقعاً 90 درصد مشکلات زندگیم می‌تونم بگم به خاطر این ترمزه…

    متوجه شدم دقیقاً به خاطر همین به کلمه ممنوع علاقه دارم چون ممنوع الخروج یا ممنوع الکار یعنی یکی دیگه به زور من رو مجبور می‌کنه و من توانایی درش ندارم و باید بدبختیم رو بپذیرم، که کاملاً هم راستا هست با باورها و ترمزهای اشتباه من در مورد بحث احساس قربانی شدن….

    خلاصه تصمیم گرفتم دیگه این کلمه‌ها رو توی حرفام یا حتی توی ذهنم تکرار نکنم تا نخواد به من احساس قربانی شدن بده و به خودم قول بدم که هر روز همون جمله‌هایی که شما به خودتون می‌گید تا بتونید به ترستون از آینده غلبه کنید رو ، من هم با خودم تکرار کنم

    و خیلی خوشحالم که دوباره به این ترمز برخوردم تا بتونم برم روش کار بکنم و با کمتر کردنش راه ورود نعمت‌ها و زیبایی‌های بیشتر را به زندگیم باز کنم :)

    من یه هدف خیلی قشنگ برای خودم گذاشتم که به ارتباط من با شما و سایت الهی‌تون مربوطه و امیدوارم که روزی بیام و از عملی کردن اون هدف اینجا بنویسم

    خیلی دوستون دارم ممنونم بابت این سریال پرهیجان و زیبا که اگه دست من بود به عنوان سریال برتر جهان طبقه بندیش می‌کردم…

    عاشقتونم و باز هم ممنونم که برای انسان‌هایی مثل من امید به زندگی هستید هر روز به عشق دیدن و یاد گرفتن از شما چشمامو باز می‌کنم و هر شب به عشق اینکه فردا دوباره بیدار بشم و زندگیم رو بتونم قشنگ‌تر بسازم می‌خوابم

    ممنونم که هستین

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    مصطفی نازی کلیشمی گفته:
    مدت عضویت: 1629 روز

    به نام خدای مهربون

    سلام به استاد و خانم شاسیته و همه ی بچه های سایت الهی

    خدارو سپاسگزارم که توی این فضا و این خانواده دارم درس یاد میگیرم.

    وااااااااای خدای من این فایل یک گنج بود. دوبار گوش دادم یک بار قبل از پیاده روی و بعد توی پیاده روی در موردش با خودم و خداوند صحبت کردم و بعد از پیاده روی دوست داشتم که باز یک بار دیگه ببینم. الان هم دوست دارم در موردش بنویسم که بازم بیشتر ازش یاد بگیرم.

    فایل سه بخش کلی داشت.

    قسمت اول که واقعا تحسین من رو برانگیخت که انقدر بتونی روی دوش خداوند سوار باشی و به نامحدود نعمت در دل کوه ها هدایت بشی. فراوانی اینترنت نامحدود و فراوانی برق در یک فضای رایگان که میشه مدت ها کمپ کرد و لذت برد. خدایا شکرت بابت این الگو ها. مریم جون عاشقتم با اون میز باحالت. استاد مرسی که کل ویو رو نشونم دادی. مرسی

    قسمت دوم مربوط بود به بهبود هایی که استاد داخل تراک کمپر داده که با یک دکمه همه سیستم وصل میشه و مریم جون چقدر با ذوق و عشق توضیح داد آفرین به شما که همواره در حال ساده کردن کارها و لذت بخش تر کردن هستید. چقدر جالبه که در دل طبیعت این همه امکانات داشته باشی و کارت هم باهات باشه و این حد از آزادی رو تجربه کنی. واقعا بیزینس شما و این سایت الهی که از صفر رشد دادید و به برترین سایت در حوزه خودش در دنیا رسوندید، قابل تحسین و البته الگو برداریست که هر کاری امکان پذیره و این هم الگوش. ذهن شیطانی دیگه باید خاموش بشی.

    قسمت سوم که خودش یک دوره بود. باید بارها گوش داده بشه و تکرار بشه.

    استاد از هوای خنک و خشک گفتید. لذت بخشه واقعا، از طبیعت بکر گفتید که هرگز براتون طبیعی نمیشه و شب های پر ستاره. الهی شکر. از کنجکاوی و کشف صحبت شد و چقدر احترام وسپاسگزاری مریم جون تحسین برانگیزه. استاد رو که من میبینم یاد این بچه های شیطونی میفتم که همه چی رو میخوان ازش سر در بیارن. خخخخ

    این همه کنجکاوی هم هدایت الله بوده که سوال های خوبی پرسیده شده و خداوند جواب های عالی داده الهی شکرت. منم توی پیاده روی هام از این ایده استفاده میکنم و معجزات رخ میدهد.

    اما برسیم به این دفتر گوگولی زیبا با خودکارش که خیلی شسته و رفته است.

    دفتر سپاسگزاری. منم دارم و هر روز صبح داخلش از نعمت هام مینویسم. چقدر زیباست. واین تجربه رو هم داشتم که در دل طبیعت و سفر شروع به نوشتن کنم و همین جوری بیاد و من فقط یادداشت کنم و اشک سرازیر بشه و بسیار نزدیکی با خداوند رو تجربه کنم. چقدر الان حالم خوب شد که یادآور شدید.

    نکته بعدی توی صحبت های مریم جون دورهمی هایی بود که با دوستاشون جمع میشن و راجب تجربیات و سپاسگزاری هاشون صحبت میکنند و لذت میبرن. چقدر تحسینت کردم. چقدر دارید متفاوت از بدنه جامعه عمل میکنید. و چقدر دوستای هم فرکانس دارید. این هم دیگه نتیجه زندگی شماست مریم جون آزادی زمانی، مکانی و مالی و ارتباط با خداوند و آرامشی که دارید. صلحی که با خودن دارید. برعکس تمام جمع های خاله زنکی توی ایران دارید عمل میکنید. من بسیار دیدم که خانم ها دور هم جمع میشن و از بدبختی هاشون، نداری هاشون صحبت میکن. از شوهرهاشون بد میگن. غیبت میکنن پشت سر دیگر اعضای فامیل. و وقتی زندگیشون رو نگاه میکنم میفهمم که هر روز در تمام موارد پایین تر اومدن چون ناآگاهانه دارن از قانون برخلاف خواسته هاشون استفاده میکنن. چقدر حسرت میخورن و درمودش صحبت میکنند و من الان با صحبت هات مریم جون دیدم که چقدر شما متفاوت هستید و دلیل نتایجتون هم همین تفاوت تونه. ذهنم با این الگویی که دادید واقعا در معنای واقعیه کلمه خفه شد.

    اما صحبت های پایانی فایل که استاد گفت خیلی تعمق برانگیزه. سربالایی هایی که توی سفر به این منطقه کوهستانی در اول راه ترسناک بنظر می اومد ولی وقتی واردش میشی میفهمی که اونقدرها هم سربالایی و ترسناک نبوده و تشبیه زیبای استاد به این که مسائل زندگی هم به همین صورت هست.

    اولش شاید ذهن اذیت کنه و بخواد تو رو بترسونه ولی وقتی توکل میکنی، جسارت به خرج میدی خداوند هدایتت میکنه و به سادگی مسائل پاسخ گفته میشه.

    چند وقت پیش با خواهرم رفتیم کوه و من خب خیلی میرم کوه و با مسیرهای سنگلاخی آشنا هستم. خواهرم اما اولین بارش بود. وقتی بهش گفتم توی پای کوه میخوایم کجا بریم ترسید. اما خب ادامه داد. موقع برگشت وقتی دوباره داشت مسیر رو از پایین نگاه میکرد باورش نمیشد که اون مسیر کوهستانی رو بالا رفته. نگاهش برام جالب بود. آره استاد همین طوره باید بدونیم که در دل هر مسئله ای راه حلش هم هست و همیشه مثل ذکر به خودمون یادآور بشیم.

    از شما استاد عزیز تشکر میکنم که انقدر عالی هستید. انقدر الگو در تمام جنبه های زندگی هستید. الهی شکرت

    مریم جون هر وقت به نکاتی که از سر شوق و ذوق میگی گوش میدم معجزه توی زندگیم رخ میده. نمونش مثلا چندتا فایل در مورد نظم دادن به کارگاه تون توی فایل های زندگی در بهشت داری که وقتی دیدمشون از اون وقت من هم مثل شما بسیار انسان منظمی شدم. باورهای بسیار خوبی در مورد نظم و سپاسگزاری توی ذهنم ایجاد شد که وقتی ما داریم به وسایلمون نظم میدیم در واقع داریم به نعمت هامون توجه میکنیم و احساس دارندگی مون بیشتر میشه و سپاسگزاری دروازه نعمت ها رو باز میکنه و از اون ور چقدر زندگی و پیدا کردن وسایل راحت میشه و این نشتی انرژی بسته میشه. این یک نمونه از عمل کردن به حرکت های با ذوق شما بود که منو دگرگون کرد. حالا این دفتر سپاسگزاری که نشون دادید و دربارش صحبت کردید هم به همین صورته. هر چند که چند وقتی هست هر روز دارم مینویسم ولی باعث شدید که جدی تر ادامه بدم. مرسی عزیز دل

    در پناه الله فراوانی ها عشق کنیم و از زندگی لذت ببریم. خدانگهدارتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1251 روز

    سلام خدمت دو فرشته الهی

    بی نهایت سپاسگزارم از شما استاد عزیز و خانوم شایسته زیبا رو که آرامش از تمام سلولهای بدنش میباره ،خانوم شایسته عزیز در مورد سپاسگزاری صحبت کردین و دثت به داشتهامون در لحظه

    داشتها میتونه یک چهچه پرنده باشه وقتی دل طبیعتی ،میتونه یک تراکمپر زیبا باشه ،میتونه خانوم شایسته عزیز و استاد عبامنش توحیدی باشه و من هر روز بابت شما دو فرشته سپاسگزاری میکنم و از خداوند برای وجود شما بی نهایت سپاسگزارم

    در لحظه بودن بزرگترین هدیه ای بود که شما به بچهای این سایت هدیه دادین استاد عزیز و من هر چقدر تونستم انجامش بدم از درو دیوار برام نعمت سرازیز شد ،دیدن فرزندم که اینقدر بزرگ شده ،دیدن مادرم که اینقدر بی ریا در حال انجام کارهای خونست ،دیدن ابجی عزیزم که فرشته کوچلو میخواد به این دنیا فیزیکی هدیه بده ،دیدن لب تاپم و عکس زیبای خانوم شایسته ،

    استاد عزیزم نمیدونم با چه زبونی ازتون تشکر کنم و فقط از خدا میخوام جسارتی بهم عطا کنه تا یه روز با نتایجم با شما روبرو شم و حق شاگردی بجا بیارم برای شما

    کل زندگیم فکر میکردم دنیا فقط عذاب و بدبختی چیزی نداره و فقط باید بسازم باهاش ولی الان اینطور نیست زندکی هر لحظش زیبایی ،حتی تضادهاش ،اگه این تضادها نبود شما نبودین استاد که الان من بشینم ساعتها پای صحبتهای لذت ببرم .‌اگه تضادها نبود من الان قدر این لحظات نمیدونستم که یه محمد با ورژن جدید اصلا حرف مردم عین خیالش نیست ،با عزت نفس ،پر از امید ،خوش شانس و علی بی غمه

    و من اینو مدیون تضادهای زندگیم میدونم و آموزشهای شما استاد عزیز ..

    اره استاد مسائل و مشکلات از دور بزرگن وقتی میری به سمتش انگار خودش میدونه باید پا پس بکشه کوتاه بیاد

    من محمد ترسو گذشته به خودم و به شما و به خدای خودم قول میدم هر روز با شهامت به سمت اهدافم پیش برم و مستقیم به سمت زیبایها و نعمات که منتظر من هست بتازم ..سپاسگزارم از شما استاد بی نظیر من

    گفت آسان گیر بر خود کارها

    کز طب سختگیرد بر مردمان سختگیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: