وقتی من وارد سایت شدم برای دیدن فایل های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت خیلی مقاومت داشتم و در ذهنم این بود که یه نفر دیگه سفر رفته و لذت برده چرا من باید وقت بزارم برای دیدن خوشی های دیگران؟! چی به من میرسه؟! ولی بعد از خواندن کامنت های سایت و تحسین ها و ذکر معجزاتی که به واسطه دیدن همین دست از فایل ها در زندگی بعضی از دوستان رخ داده بود، کم کم کنجکاو شدم که در زندگی و سفر دیگران چه برکتی وجود داره که این همه تعریف و تمجید شده و چی به من اضافه میکنه؟
دیدن فایلهای سفر رو شروع کردم.در ابتدا فقط دیدن زیبایی ها، توضیحات استاد و بیان قوانین و شخصیت مریم جان باعث شد به این سریالها علاقه مند شوم. ولی هر چه بیشتر جلو رفتم، احساس بهتری پیدا کردم. به گونه ای که یکی از تفریحات من و پسر دوساله ام دیدن فایل های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت شده.
هر روز صبح به محض بیدار شدن اولین کارم چک کردن سایت برای دیدن فایل جدید و خواندن کامنت های دوستانه. خودم هم باورم نمیشه چه لبخند گنده ای میزنم هر وقت فایل جدید روی سایت میاد و از ته دل خوشحال میشم و سلولی شکرگزاری می کنم. واقعا خدایا شکرت که هر روز ساعت 5 صبح، به عشق یادگیری قوانین و دیدن زیبایی ها در سایت، بیدار میشم و روز خودم را میسازم. سپاسگزار اساتید عزیز هم هستم که تجربه های بینظیر خود را با ما به اشتراک میگذارید و در رسیدن ما به احساس خوب و گسترش جهان نقش دارند. چون بی شک باعث تغییرات مثبت در زندگی هر آنکه بخواهد، می شوید.
از همه مهمتر، با دیدن این زیبایی ها و تجربه ها، خواسته ها در دل ما ایجاد میشود و با توجه به زیبایی ها، به سمت اون خواسته ها هدایت می شویم. من هم جاده خاکی، آب زلال، آسمان آبی و تمیز، سبزی و طراوت زمین، درختان سر به فلک کشیده، گلهای رنگارنگ، نشستن روی چمن نرم و لطیف، هوای خنک و خشک کوهستان و … میخوام و از خداوند درخواست میکنم هر چه زودتر مرا به این مکان ها و لمس زیبایی ها هدایت کند.
این فایل لبریز بود از زیبایی، فراوانی، عشق در روابط، ثروت، احساس خوب و مهم تر از همه سپاسگزاری. در این فایل 16 دقیقه ای بیش از 22 بار کلمه “سپاسگزاری و خدایا صدهزار مرتبه شکر” از زبان استاد و خانم شایسته عزیز شنیده شد. با دیدن کوچکترین زیبایی، استاد از ته دل سپاسگزاری می کند. اینه فرق آدم ها و دلیل تفاوت در نتایجشون که نشان میدهد -خدا را شکر- چطور استاد هر روز، بهتر و با کیفیت تر از روز قبل رو به جلو است و در همه جنبه های زندگی بهترین ها نصیبش می شود.
واقعا دارم یاد میگیرم، مخصوصا روابط را از شما استاد و مریم عزیز. اینکه چقدر با عشق، احترام و تحسین یکدیگر، بیشتر از این جنس روابط را به زندگی خود دعوت میکنید. من که در زندگی ام واقعا کم کاری کردم و نعمت ها را از خودم دور کردم. ما هم سه، چهار سال اول زندگی مشترک که حالمون با هم خیلی خوب بود و ایرادات همدیگر را اگر هم میدیدم زیاد توجه نمیکردیم و خیلی راحت رد میشدم، انگار خدا یه جور دیگه در زندگی مون بود. از در و دیوار نعمت و فراوانی و ثروت و سفرهای بی نظیر وارد زندگی مان میشد ولی کم کم که شروع کردم به توجه به نازیبایی های زندگی و صحبت و بحث در این موارد، همه چیز برعکس شد. اما خدا را شکر که دلیل اتفاقات زندگی ام را دیگه میدونم و از خدا میخوام فرصت بده بتونم هر روز، بهتر از این آگاهی ها در زندگی ام استفاده کنم.
تحسین میکنم شخصیت جسور و نترس مریم جان را که صبح تنهایی میره تو دل طبیعت و در بهترین شرایط برای مراقبه قرار میگیره. اعتماد و توکل شما ستودنی است. شما برای ما با فوت کردن قاصدک آرزوی زندگی خوب داشتید، من هم در تمام لحظاتی که در سایت هستم و هر زمان در طول روز که از خاطرم میگذرید، بهترین ها را از خداوند منان برایتان طلب میکنم. شما لایق بهترین ها هستید و دقیقا جهان هم شما را به همان سمت هدایت میکند.
منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 203305MB16 دقیقه
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان الهی ام
توی این قسمت من رهایی و لذت رو میدیدم ،شما گفتید دوشب اونجا بودید،من دیدم در طی همین دو سه رو کلی رفتید هاکینگ کلی تریل رو پیاده رفتید،کلی کنجکاوی مقدس رو تقویت کردید،استاد میفهمیم که هی سوال پرسیدن هی کنجکاوی کردن مثل بچه ها بودن رو دارید تجربه میکنید،اینکه این مدت تمام استفاده رو کردید کلی تجربیات جدید کسب کردید،همین که تو سفر به دور امریکای قبلی ما به جای پای حیوانات توجه نمیکردیم اما حالا چشم هامون رو بازتر و نگاهمون رو وسیع تر کردیم تا خداوند رو در همه چیز این یعنی کل زندگی.چقدر این نگاه رو دوست دارم،چقدر این نگاه و این تفکر به من کمک کرده،منم اومدم سفر….تو قسمت قبل که شما چهار ساعت پیاده روی کردید و کلی لذت بردید،من خیلی تحسین تون کردم،بعدش منم با همسفران تنبلی رو کنار گذاشتیم و رفتیم بیرون مسیر برگشت رو پیاده اومدیم ،هی من و مادرم به بچه ها انگیزه میدادیم،سعی میکردیم بازی طوری بچه ها رو پیاده ببریم تا محل اقامت مون،باحال بود تمرین مون،آخر مسیر هم نم بارون زد بهمون و خوشی مون رو چند برابر کرد،و استاد من ازتون یادگرفتن خداوند رو در همه چیز ببینم،از نگاه خداوند نگاه کنم،اون نم بارون رو در لحظه سپاسگزاری کنم،اون شور و شوق رو همه رو آیات خداوند ببینم،بعد شب بهش فکر میکردم و سپاسگزاری میکردم دیدم من چهارصفحه نوشتم و هنوز سپاسگزاری هام تموم نشدن ،استاد عزیزم دیدن زندگی از نگاه خداوند،دیدن خداوند در همه چیز،دیدن فراوانیِ جهان پروردگارم ،دیدن شلوغی و مردم و در عین حال لذت بردن،دیدن باد که لابه لای درختان می پیچه و هدایت شدن به راههای ساده،بزرگترین لذت این روزهای من شده و اینکه به این زیباییها نچسبم و رها باشم و اجازه بدم خداوند من رو به زیباییهای بیشتری هدایت کنه.
امروز در انتهای روزمون بعد از کلی پیاده روی و گشت و گذار به یه تضاد برخوردم،استاد عزیزم مدام به خودم یادآوری میکردم که باید درسش رو بگیرم و برم مرحله بعد،خیلی واسم سخت بود اما به خودم افتخار میکنم که تونستم خیلی زیاد نسبت به قبل ذهنم رو کنترل کنم و درس هام رو بگیرم،در لحظه تونستم قانون رو اجرا کنم و از خداوند سپاسگزارم که این تضاد رو بهم نشون داد و خواسته ام رو واضح کرد…
این بزرگترین درس من شد برای امروزم چون یاد گرفتم که کجاها هنوز ضعیف هستم و باید لیزر فوکوس روش کار کنم و کجاها خوبم و باید با همین فرمون برم….خدایا شکرت که توجه به نکات مثبت چقدر غوغا میکنه.سپاسگزارم استاد عزیزم بابت همه چیز