سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 203

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار زهرا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

وقتی من وارد سایت شدم برای دیدن فایل های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت خیلی مقاومت داشتم و در ذهنم این بود که یه نفر دیگه سفر رفته و لذت برده چرا من باید وقت بزارم برای دیدن خوشی های دیگران؟! چی به من میرسه؟! ولی بعد از خواندن کامنت های سایت و تحسین ها و ذکر معجزاتی که به واسطه دیدن همین دست از فایل ها در زندگی بعضی از دوستان رخ داده بود، کم کم کنجکاو شدم که در زندگی و سفر دیگران چه برکتی وجود داره که این همه تعریف و تمجید شده و چی به من اضافه میکنه؟

دیدن فایلهای سفر رو شروع کردم.در ابتدا فقط دیدن زیبایی ها، توضیحات استاد و بیان قوانین و شخصیت مریم جان باعث شد به این سریالها علاقه مند شوم. ولی هر چه بیشتر جلو رفتم، احساس بهتری پیدا کردم. به گونه ای که یکی از تفریحات من و پسر دوساله ام دیدن فایل های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت شده.

هر روز صبح به محض بیدار شدن اولین کارم چک کردن سایت برای دیدن فایل جدید و خواندن کامنت های دوستانه. خودم هم باورم نمیشه چه لبخند گنده ای میزنم هر وقت فایل جدید روی سایت میاد و از ته دل خوشحال میشم و سلولی شکرگزاری می کنم. واقعا خدایا شکرت که هر روز ساعت 5 صبح، به عشق یادگیری قوانین و دیدن زیبایی ها در سایت، بیدار میشم و روز خودم را می‌سازم. سپاسگزار اساتید عزیز هم هستم که تجربه های بینظیر خود را با ما به اشتراک می‌گذارید و در رسیدن ما به احساس خوب و گسترش جهان نقش دارند. چون بی شک باعث تغییرات مثبت در زندگی هر آنکه بخواهد، می شوید.

از همه مهمتر، با دیدن این زیبایی ها و تجربه ها، خواسته ها در دل ما ایجاد می‌شود و با توجه به زیبایی ها، به سمت اون خواسته ها هدایت می شویم. من هم جاده خاکی، آب زلال، آسمان‌ آبی و تمیز، سبزی و طراوت زمین، درختان سر به فلک کشیده، گلهای رنگارنگ، نشستن روی چمن نرم و لطیف، هوای خنک و خشک کوهستان و … میخوام و از خداوند درخواست میکنم هر چه زودتر مرا به این مکان ها و لمس زیبایی ها هدایت کند.

این فایل لبریز بود از زیبایی، فراوانی، عشق در روابط، ثروت، احساس خوب و مهم تر از همه سپاسگزاری. در این فایل 16 دقیقه ای بیش از 22 بار کلمه “سپاسگزاری و خدایا صدهزار مرتبه شکر” از زبان استاد و خانم شایسته عزیز شنیده شد. با دیدن کوچکترین زیبایی، استاد از ته دل سپاسگزاری می کند. اینه فرق آدم ها و دلیل تفاوت در نتایجشون که نشان می‌دهد -خدا را شکر- چطور استاد هر روز، بهتر و با کیفیت تر از روز قبل رو به جلو است و در همه جنبه های زندگی بهترین ها نصیبش می شود.

واقعا دارم یاد میگیرم، مخصوصا روابط را از شما استاد و مریم عزیز. اینکه چقدر با عشق، احترام و تحسین یکدیگر، بیشتر از این جنس روابط را به زندگی خود دعوت میکنید. من که در زندگی ام واقعا کم کاری کردم و نعمت ها را از خودم دور کردم. ما هم سه، چهار سال اول زندگی مشترک که حالمون با هم خیلی خوب بود و ایرادات همدیگر را اگر هم میدیدم زیاد توجه نمی‌کردیم و خیلی راحت رد میشدم، انگار خدا یه جور دیگه در زندگی مون بود. از در و دیوار نعمت و فراوانی و ثروت و سفرهای بی نظیر وارد زندگی مان میشد ولی کم کم که شروع کردم به توجه به نازیبایی های زندگی و صحبت و بحث در این موارد، همه چیز برعکس شد. اما خدا را شکر که دلیل اتفاقات زندگی ام را دیگه میدونم و از خدا میخوام فرصت بده بتونم هر روز، بهتر از این آگاهی ها در زندگی ام استفاده کنم.

تحسین میکنم شخصیت جسور و نترس مریم جان را که صبح تنهایی میره تو دل طبیعت و در بهترین شرایط برای مراقبه قرار میگیره. اعتماد و توکل شما ستودنی است. شما برای ما با فوت کردن قاصدک آرزوی زندگی خوب داشتید، من هم در تمام لحظاتی که در سایت هستم و هر زمان در طول روز که از خاطرم میگذرید، بهترین ها را از خداوند منان برایتان طلب میکنم. شما لایق بهترین ها هستید و دقیقا جهان هم شما را به همان سمت هدایت می‌کند.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 203
    305MB
    16 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

561 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «باران» در این صفحه: 1
  1. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 1277 روز

    به نام خالق ارامش

    سلام استاد بزرگ و عزیزو مریم مهربانم.

    خب بخوام درباره این فایل بگم و توصیفش کنم انصافآ غیر ممکنه.

    این اسمون ابی با ابرهای سفید و پراکنده.

    این طبیعت بکری ک دست نخورده و هیچ بتن و اهن و سیمانی توش بکار نرفته و یه نفر اون وسط باغ شخصی درست نکرده.

    یک طبیعت پهناور و بزرگ که هر چقدر چشم‌ کار میکنه فقط زیبایی و قدرت خالق رو میبینه.

    من عاشق وقتاییم که شما مسافرت میرین استاد.

    قبلا فقط به چشم‌ اینکه عه چه جالب.عه من دارم تمرکز میکنم الان رو زیبایی ها فقط نگاه میکردم‌ ینی مدام در حال تظاهر بودم و خیلی اگاهانه میدیدم زیبایی ها و قدرت خدارو.

    ولی وقتی مدام هی فایل هارو نگاه کردم مدام صدای شما و دوره 12قدم همون قدم های اول تو گوشم تکرار شد

    حالا نیاز به سعی نیس برای دیدن زیبایی ها انگار درک کردم به ذهنم نشست

    حالا صدای پای شما رو زمین خاکی.

    صدای نفس های مریم‌جون

    دیدن دفتر سپاسگذاریش

    جای پنجه و سم گوزن

    اون شکوفه های ریز کنار ردپاها

    حتی فیلم گرفتن مریم جون ک دستش نمیلرزه هنگام پیاده روی و باعث میشه ما خیلی باارامش فیلم رو ببینیم.

    از همه ایناهم لذت میبرم.

    کیف میکنم.

    ازاینکه میبینم یه ادمی که خودش وسط بهشت داره زندگی میکنه و باز با دیدن طبیعت اینقدر ذوق میزنه

    کسس که خودش یه دریاچه اب شیرین داره ولی باصدای اب میگه حس سپاسگذاریم 100برابر شد.

    منو بجایی ک سر شوق بیاره متعجبم‌میکنه.

    که چقدر میشه در لحظه زندگی کرد.چقدر میشه طبیعی نشه این نعمت ها.و چقدددددر باید روی خودم کار کنم و اون موقع انتظار اتفاق های خوب رو داشته باشم

    گاهی وقتا فک‌میکردم فقط اول کار باید دفتر سپاسگذاری داشته باشم اماالان فهمیدم همیشه لازم دارم اونم نه ک خودمو پیش خالق شیرین کنم بلکه به خودم یاداوری کنم داشته هامو.

    فهمیدم هرچقدرم در رفاه و ارامش باشم باید سرم جلوی خدا پایین باشه.و بدونم اون مالک همه چیزه و من هیچ قدرتی ندارم و تنها باید اونو بپرستم وازش مچکر باشم.

    حالا بیشتر درک میکنم نماز شمارو استاد.

    شما در رفتار و عملتون صلاه واقعی رو دارین.

    یه نکته جالب ک تازه بهش رسیدم تقریبا 1هفته اس اینه که من همیشه میگفتم خدایا تو همه جاهستی تو کنارمی ولی اون وقتایی ک شرایط دلخواه‌من نبود هم میگفتم‌پس کجایی خدا چرا نیستی.

    ینی بود و نبود خدا بسته ب حال من بود.اگ خوب بودم بود اگ بد بودم نبود.

    تااینکه نمیدونم چی شد یاچقدر شرایط سخت شدیا من سخت میدیدم.

    با یه انرژی خاصی نشستم تو تنهایی خودم و گفتم خدایا من فقط به تو ایمان دارم دستمو جلو هیچکس دراز نمیکنم فقط از تومیخوام.تو خودت گفتی ناامید نمیکنی کسی که تنها امیدش تویی.پس اجازه میدم‌کمکم کنی تو بهترین مدیرو مدبری.تو روزی میدی تو قدرت مطلقی.

    و این حرفام جنسش مث همیشه نبود انگار ته قلبم گواهی میداد.

    شاید خیلی تخیلی باشه ولی ازاون روز تاحالا ک میشه 9روز من هرروز احساس خوب داشتم و اتفاق های خوب میفتن البته اتفاق های بد هم افتادن ولی من هردفعه گفتم‌عب نداره یه تجریه جدید.برای هراتفاق بدم گفتم فعلا میتونم چندروز اینده حلش کنم و همون موقع خداراه حل رو بهم‌میده پس الان به کارای دیگم میرسم

    من خونه نخریدم تو این 9روز.ماشین دارهم نشدم.حتی کارگاهمم بزرگتر نشد.مسافرتم نرفتم.طلاهم‌ نخریدم.حتی سرما بدی هم خوردم

    ولی بازم خوشبخت بودم.راضی بودم و باارامش.تو وجودم حس شکرگذاری بود حس این که اره همه چی خوبه و بهترم‌میشه من فقط از خدا میخوام.

    و خوشحالم‌ک میشود.

    خواستم بگم بین درک کردن قانون دنیا و تظاهر به درک کردنش مسافت زیادیه.

    البته ک همون تظاهر به درک برای رسیدن به درک واقعی لازمه.

    ولی نباید انگیزمون از دست بدیم.

    ماحق نداریم‌سد راه خودمون بشیم.

    من اینارو از شما یادگرفتم‌استاد.

    اینکه هرچی بخوام بیشترشو خدا بهم میده و اون به هرراهی ک من بخوام هدایت میکنه.چ خوب و چه بد.

    چقدر این سفرهای شما برای من درس زندگی داره.

    مچکرم.

    خوش و خرم و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: