سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 203 - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)

561 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    توحید یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 708 روز

    الهی ب امید تو

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته و همه دوستان سایت استاد عباس منش

    خیلی خیلی قشنگ بود واقعا طبیعت زیبایی بود عظمت خداوند قشنگ میشد دید نقاشی خداوند و زیبایی جهانی ک در اختیار ما قرارداده استاد منم مثل شما عاشق طبیعتم یعنی الان اینجا رو نشون دادین دوست دارم در اینده از نزدیک بیام ببینم

    استاد من منتظر بودم برین تو سد شنا کنین اخه من هروقت میرم شمال کشور فقد دنبال اینم یه جنگلی باشه رودخونه داشته باشه شنا کنم خدایاهزاران مرتبه شکرت بابت این همه نعمت زیبایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    زهرا چگینی گفته:
    مدت عضویت: 914 روز

    به نام خداوند هدایتگر به بهترین مسیرها

    سلام و درود بر اساتید گرانقدر و همه دوستان عزیز

    با دیدن سه باره این فایل فقط میتوانم بگویم

    “فتبارک الله احسن الخالقین”

    افرین بر خداوند که بهترین خلق کنندگان است.خلقتی بی نقص و کامل. او انسان را آفرید که بهترین خلقت اوست. بعد زمین و آسمان و هر چه بین آنهاست را مسخر او گردانید. و من انسان با تمام آنچه خداوند مسخرم گردانیده میتواند هر چه دوست بدارم با مدد الهی خلق نمایم، اما خلقت من انسان نیاز به تکامل دارد و هر روز در حال کاملتر شدن است؛ اما خداوند همواره بهترین خلق کنندگان است و خلقت او بهترین و کاملترین خلقت است.

    خدایا شکرت که در مدار دیدن این زیبایی ها قرار گرفته ایم.

    سال ها پیش فیلمی از شهاب الدین حسینی دیدم که نقش یه عکاس را داشت و با فروش تابلوهایی که حاصل سفرهای لذت بخشش بود زندگی می‌گذراند. این فیلم یک جمله داشت که مفهوم آن این بود” من میرم سفر ، لذتش رو من میبرم و مردم ناآگاه پول لذت‌های من را با خرید تابلوهای من پرداخت میکنند” همین جمله در ذهن من بارها و بارها تکرار شد و علت اینکه بعد از چندین سال هنوز یادمه، همین تکرار هاست و میتوان گفت یک باور در من شکل گرفت که تا خودت بصورت فیزیکی جایی را تجربه نکنی نمیتوانی از آن لذت ببری. برای همین وقتی من وارد سایت شدم برای دیدن فایل های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت خیلی مقاومت داشتم و در ذهنم این بود کسی دیگه سفر رفته و لذت برده چرا من باید وقت بزارم برای دیدن خوشی های دیگران چی به من میرسه؟ ولی بعد از خواندن کامنت های سایت و تحسین ها و معجزاتی که به واسطه دیدن همین دست از فایل ها در زندگی بعضی از دوستان رخ داده بود، کم کم کنجکاو شدم که در زندگی و سفر دیگران چه چیزی وجود داره که این همه تعریف و تمجید شده و چی به من اضافه میکنه؟.

    در ابتدا فقط دیدن زیبایی ها، توضیحات استاد و بیان قوانین و شخصیت مریم جان باعث شد علاقه مند این سری فایل ها شوم ولی هر چه بیشتر جلو رفتم احساس بهتری پیدا کردم به گونه ای که یکی از تفریحات من و پسر دوساله ام دیدن فایل های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت شده.

    هر روز صبح به محض بیدار شدن اولین کارم چک کردن سایت برای دیدن فایل جدید و خواندن کامنت هاست. خودم هم باورم نمیشه چه لبخند گنده ای میزنم هر وقت فایل جدید روی سایت میاد و از ته دل خوشحال میشم و سلولی شکرگزاری می کنم. واقعا خدایا شکرت که هر روز با عشق یادگیری قوانین و دیدن زیبایی ها در سایت، ساعت 5 صبح بیدار میشم و روز خودم را می‌سازم. سپاسگزار اساتید عزیز هم هستم که تجربه های بینظیر خود را با ما به اشتراک می‌گذارید و در رسیدن ما به احساس خوب و گسترش جهان نقش دارند. چون بی شک باعث تغییرات مثبت در زندگی هر آنکه بخواهد میشوید.

    از همه مهمتر خواسته ها در ما ایجاد می‌شود. من هم جاده خاکی، آب زلال، آسمان‌ آبی و تمیز، سبزی و طراوت زمین، درختان سر به فلک کشیده، گلهای رنگارنگ، نشستن روی چمن نرم و لطیف، هوای خنک و خشک کوهستان و …میخوام و از خداوند درخواست میکنم هر چه زودتر مرا به این مکان ها و لمس زیبایی ها هدایت کند.

    این فایل لبریز بود از زیبایی، فراوانی، عشق در روابط، ثروت، احساس خوب و مهم تر از همه سپاسگزاری. در این فایل 16 دقیقه ای بیش از 22 بار کلمه “سپاسگزاری و خدایا صدهزار مرتبه شکر” از زبان استاد و خانم شایسته عزیز شنیده شد. با دیدن کوچکترین زیبایی استاد از ته دل سپاسگزاری می کند. اینه فرق آدم ها که نشان می‌دهد چطور استاد هر روز خدا را شکر، بهتر و با کیفیت تر از قبل رو به جلو است و در همه جنبه های زندگی بهترین ها سهمش می شود.

    واقعا دارم یاد میگیرم، مخصوصا روابط را از شما استاد و مریم عزیز. اینکه چقدر با عشق، احترام و تحسین یکدیگر بیشتر از این جنس روابط را به زندگی خود دعوت میکنید. من که در زندگی ام واقعا کم کاری کردم و نعمت ها را از خودم دور کردم.

    ما هم سه، چهار سال اول زندگی مشترک که حالمون با هم خیلی خوب بود و ایرادات همدیگر را اگر هم میدیدم زیاد توجه نمی‌کردیم و خیلی راحت رد میشدم انگار خدا یه جور دیگه در زندگی مون بود. از در و دیوار نعمت و فراوانی و ثروت و سفرهای بینظیر وارد زندگی مان میشد ولی کم کم که شروع کردم به توجه به نازیبایی های زندگی و صحبت و بحث در این موارد، همه چیز برعکس شد. اما خدا را شکر که دلیل اتفاقات زندگی ام را دیگه میدونم و از خدا میخوام فرصت بده بتونم هر روز بهتر از قبل از این آگاهی ها در زندگی ام استفاده کنم.

    تحسین میکنم شخصیت جسور و نترس مریم جان را که صبح تنهایی میره تو دل طبیعت و در بهترین شرایط برای مراقبه قرار میگیره. اعتماد و توکل شما ستودنی است.

    گوارای وجودتان این همه زیبایی و خوشی و حال خوب. شما برای ما با فوت کردن قاصدک آرزوی زندگی خوب داشتید، من هم در تمام لحظاتی که در سایت هستم و هر زمان در طول روز که از خاطرم میگذرید بهترین ها را از خداوند منان برایتان طلب میکنم. شما لایق بهترین ها هستید و دقیقا جهان هم شما را به همان سمت هدایت می‌کند. عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    فهيمه گفته:
    مدت عضویت: 1987 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام می کنم خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته گرامی

    از سپاسگذاری صبحها بگم منم وقتی میرم مسافرت توی طبیعت ، انقدر هر لحظه شگر گذاری می کنم

    بعضی جاها انقدر برام زیبا هستن که انگار هی یادم میره مثلا برای چندم هست میبینمش ( مثل همین مسیر رفت و برگشت هایکینگ امروز شما که دو بار دیده شده بود) و هی دوباره میگم واااای چقدر خوشگله خدایا شکرت

    من بعضی وقتا به همسرم میگم علت اینکه من هی یادم میره که قبلا دیدم و دوباره که میبینم ذوق میکنم اینه که مغز واقعا نمیتونه کل این زیبایی رو در نگاه اول پروسس کنه و دوباره که برمی گردیم و میبینیمش انگار برای مغز جدید و من طبق عادت باز حیرت می کنم و میگم خد ایا شکرت برای این جهان زیبات

    اما درسی که از این فایل گرفتم اون سدی بود که سگ های آبی ساخته بودن

    و احتمال اینکه حدس شما درست باشه و آبی که اونجا جمع شده اجازه رشد درخت رو نمیده

    و اگر این احتمال درست باشه

    این درس که حتی طبیعت هم در باره خواسته هر موجودی سر تعظیم پایین می آره برای من بسیار جای تامل داشت

    اون طبیعت پر درختی که اون قسمتش رو خالی از درخت گذاشته حتما در پی یک خواسته ای این اتفاق افتاده حالا یا سگ آبی ها یا خواسته ای دیگر که ما نمیدونیم

    و به خودم گفتم خواستن چقدر قدرت داره که جهان همه شرایط رو براش فراهم می کنه چون میخواد خودش رو بزرگتر کنه

    کسی چه میدونه

    شاید اون تیکه از زمین خواسته زیباییش رو به رخ بیننده بکشه و اونجا رو صاف از درخت کرده

    شاید میخواسته آب جمع کنه برای اون حیواناتی که رد پاشون اونجا بود

    و هزاران شاید دیگه که ما ازش بی خبریم

    ولی الان ما میدونیم که همه چیز علتی داره هیچ چیز بی علت نیست

    و هیچی چیز اتفاقی نیست

    واژه اتفاق ، که تا حالا صدها و صدها هزار بار شنیدیمیش برای این جهان یک شوخیه

    چیزی به نام اتفاق اصلا وجود نداره

    پس این برکه کوچک در دل این جنگل هم ، حتما از پی دلیلی ایجاد شده

    و قاصدکی که خانم شایسته نازنین برامون فوت کرد و من باهاش آمین گفتم

    برای من هم این پیغام رو داشت

    خدایی که در دل این جنگل برای آسایش سگ آبی و خواسته اش اینطوری مهر تایید روی خواسته اش میزنه

    برای ما که حتما مهر تایید زده

    از خدا میخوام ظرفمون رو بزرگ کنه تا اون خواسته هامون زودتر به ما برسن

    از شما به خاطر این فایل زیبا سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    مجید صحرائی گفته:
    مدت عضویت: 1949 روز

    بنام خدای مهربان

    خدارو شکر بخاطر این همه زیبایی

    چه هوای فوق العاده ای!

    چه طبیعت زیبایی!

    چه مسیر فوق العاده ای برای پیاده روی!

    تا چشم کار میکنه فقط و فقط زیبایی هست !

    چقدر فوق العادس که هر روز صبح رو با شکر گزاری شروع کرد! آنچنان انرژی به انسان میده که واقعا وصف ناپذیره! اونم داخل طبیعت اینکارو رو انجام داد که دیگه نهایت انرژی و حال خوبه!

    چقدر زیباست که انسان،هرچه بدنبال دیدن زیبایی ها باشه،این سیستم بدون تغییر خداوند، باز هم زیبایی های بیشتر و بینظیرتری رو بهش نشون میده.

    من خودم هر روز صبح حدود ساعت 5 صبح بیدار میشم و میرم در کنار زاینده رود قدم میزنم،جایی که تقریبا دست نخوردس،فقط زمین های کشاورزی هست و رودخانه و کوه و طبیعت وصف ناپذیری هست و هر روز، به جرئت میتونم بگم در اون منطقه زیبایی های جدیدی کشف میکنم که واقعا حالم رو از خوب به فوق العاده تبدیل میکنن.

    چه سد جالبی درست کرده بود اون سگ آبی،با دیدن این صحنه بخودم یاداور شدم قدرت و عظمت پروردگار رو.

    واقعا بهشت بود .چیزی جز زیبایی نبود در این منطقه.

    در مسیر برگشت چه جاده ی زیبا و بینظیری رو خانم شایسته به تصویر کشیدن.

    و چه ابر های فوق العاده زیبایی !

    وقتی دیدم ماشین چقدر راحت داره اون مسیر رو با اون همه بار طی میکنه،ناخودآگاه گفتم خدایا شکرت بخاطر فراوانی ثروت و پیشرفت جهان هستی که دائما در حال پیشرفته ، که این چنین انسان ها میتونن در کمال راحتی و آسایش چنین مسیر هایی رو برن و لذت ببرن.

    خدایا شکرت بخاطر این نظام دقیق و بی نقص جهان هستی.

    در جلسه سوم روانشناسی ثروت بود که استاد در مورد کانون توجه صحبت میکردن و اینجا مصداق بارز این موضوع هستن استاد که هرچقدر کانون توجهت بروی زیبایی ها باشه،جهان هم به سمت زیبایی های بیشتر هدایتت میکنه.به همین سادگی!

    استاد هر کجا که میرن فقط و فقط زیبایی بیشتر میبینن.

    خدایا شکرت بخاطر این نظام قانونمند جهان هستی.

    از استاد عزیزم و خانم شایسته بابت این فایل بینظیر ممنونم.

    برای تمامی دوستان آرزوی ثروت بینهایت وسلامتی کامل و هدایت شدن به زیبایی های بینهایت رو دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 1277 روز

    به نام خالق ارامش

    سلام استاد بزرگ و عزیزو مریم مهربانم.

    خب بخوام درباره این فایل بگم و توصیفش کنم انصافآ غیر ممکنه.

    این اسمون ابی با ابرهای سفید و پراکنده.

    این طبیعت بکری ک دست نخورده و هیچ بتن و اهن و سیمانی توش بکار نرفته و یه نفر اون وسط باغ شخصی درست نکرده.

    یک طبیعت پهناور و بزرگ که هر چقدر چشم‌ کار میکنه فقط زیبایی و قدرت خالق رو میبینه.

    من عاشق وقتاییم که شما مسافرت میرین استاد.

    قبلا فقط به چشم‌ اینکه عه چه جالب.عه من دارم تمرکز میکنم الان رو زیبایی ها فقط نگاه میکردم‌ ینی مدام در حال تظاهر بودم و خیلی اگاهانه میدیدم زیبایی ها و قدرت خدارو.

    ولی وقتی مدام هی فایل هارو نگاه کردم مدام صدای شما و دوره 12قدم همون قدم های اول تو گوشم تکرار شد

    حالا نیاز به سعی نیس برای دیدن زیبایی ها انگار درک کردم به ذهنم نشست

    حالا صدای پای شما رو زمین خاکی.

    صدای نفس های مریم‌جون

    دیدن دفتر سپاسگذاریش

    جای پنجه و سم گوزن

    اون شکوفه های ریز کنار ردپاها

    حتی فیلم گرفتن مریم جون ک دستش نمیلرزه هنگام پیاده روی و باعث میشه ما خیلی باارامش فیلم رو ببینیم.

    از همه ایناهم لذت میبرم.

    کیف میکنم.

    ازاینکه میبینم یه ادمی که خودش وسط بهشت داره زندگی میکنه و باز با دیدن طبیعت اینقدر ذوق میزنه

    کسس که خودش یه دریاچه اب شیرین داره ولی باصدای اب میگه حس سپاسگذاریم 100برابر شد.

    منو بجایی ک سر شوق بیاره متعجبم‌میکنه.

    که چقدر میشه در لحظه زندگی کرد.چقدر میشه طبیعی نشه این نعمت ها.و چقدددددر باید روی خودم کار کنم و اون موقع انتظار اتفاق های خوب رو داشته باشم

    گاهی وقتا فک‌میکردم فقط اول کار باید دفتر سپاسگذاری داشته باشم اماالان فهمیدم همیشه لازم دارم اونم نه ک خودمو پیش خالق شیرین کنم بلکه به خودم یاداوری کنم داشته هامو.

    فهمیدم هرچقدرم در رفاه و ارامش باشم باید سرم جلوی خدا پایین باشه.و بدونم اون مالک همه چیزه و من هیچ قدرتی ندارم و تنها باید اونو بپرستم وازش مچکر باشم.

    حالا بیشتر درک میکنم نماز شمارو استاد.

    شما در رفتار و عملتون صلاه واقعی رو دارین.

    یه نکته جالب ک تازه بهش رسیدم تقریبا 1هفته اس اینه که من همیشه میگفتم خدایا تو همه جاهستی تو کنارمی ولی اون وقتایی ک شرایط دلخواه‌من نبود هم میگفتم‌پس کجایی خدا چرا نیستی.

    ینی بود و نبود خدا بسته ب حال من بود.اگ خوب بودم بود اگ بد بودم نبود.

    تااینکه نمیدونم چی شد یاچقدر شرایط سخت شدیا من سخت میدیدم.

    با یه انرژی خاصی نشستم تو تنهایی خودم و گفتم خدایا من فقط به تو ایمان دارم دستمو جلو هیچکس دراز نمیکنم فقط از تومیخوام.تو خودت گفتی ناامید نمیکنی کسی که تنها امیدش تویی.پس اجازه میدم‌کمکم کنی تو بهترین مدیرو مدبری.تو روزی میدی تو قدرت مطلقی.

    و این حرفام جنسش مث همیشه نبود انگار ته قلبم گواهی میداد.

    شاید خیلی تخیلی باشه ولی ازاون روز تاحالا ک میشه 9روز من هرروز احساس خوب داشتم و اتفاق های خوب میفتن البته اتفاق های بد هم افتادن ولی من هردفعه گفتم‌عب نداره یه تجریه جدید.برای هراتفاق بدم گفتم فعلا میتونم چندروز اینده حلش کنم و همون موقع خداراه حل رو بهم‌میده پس الان به کارای دیگم میرسم

    من خونه نخریدم تو این 9روز.ماشین دارهم نشدم.حتی کارگاهمم بزرگتر نشد.مسافرتم نرفتم.طلاهم‌ نخریدم.حتی سرما بدی هم خوردم

    ولی بازم خوشبخت بودم.راضی بودم و باارامش.تو وجودم حس شکرگذاری بود حس این که اره همه چی خوبه و بهترم‌میشه من فقط از خدا میخوام.

    و خوشحالم‌ک میشود.

    خواستم بگم بین درک کردن قانون دنیا و تظاهر به درک کردنش مسافت زیادیه.

    البته ک همون تظاهر به درک برای رسیدن به درک واقعی لازمه.

    ولی نباید انگیزمون از دست بدیم.

    ماحق نداریم‌سد راه خودمون بشیم.

    من اینارو از شما یادگرفتم‌استاد.

    اینکه هرچی بخوام بیشترشو خدا بهم میده و اون به هرراهی ک من بخوام هدایت میکنه.چ خوب و چه بد.

    چقدر این سفرهای شما برای من درس زندگی داره.

    مچکرم.

    خوش و خرم و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    مریم بانو گفته:
    مدت عضویت: 1085 روز

    به نام خدای بخشنده مهربانم

    سلام به جذاب ترین و خوش صداترین و تاثیر گذارترین استاد دنیا

    سلام به خانم شایسته بی نظیر و دوست داشتنی و تکرار نشدنی

    سلام به دوستان گلم

    استاد عزیزم تو میای تموم میشه هر چی غمه

    روز دیدار تو روز عشقمه

    زندگی عشق همین دقایقه

    زنده باد هر کی هنوز یه عاشقه

    تو میای

    انگار از یه معبد عشق قدیمی

    تو میای

    از یه شعر عاشقونه صمیمی

    تو میای

    از تو پرواز پرستوهای عاشق

    تو میای

    از تو گلبرگای معصوم شقایق

    تو میای

    خانم شایسته چقدر دفتر سپاسگزاریتون خوشگله ،خدارو صد هزار مرتبه شکر که سپاسگزاریهاتون هزار برابر شده ،خدا قوت بده بهتون برای پیاده روی .استاد عزیزم چقدر بازوهاتون قوی و خوشگله ،به جذابیتتون اضافه کرده . ماشاالله

    خداروشکر بعد از پیاده روی پاهاتون درد نگرفته ،منم زیاد پیاده روی میکنم البته با صدای استاد .واقعا خداروشکر برای پاهای سالم که میتونین راه بریم ،شکر برای گوش های سالم که میتونم صدای استاد و بشنونم .خداروشکر برای چشمهای سالم که میتونم سریال سفر به آمریکا و اینهمه زیبایی رو ببینم

    چه سد قشنگی برای خودش درست کرده اون سگ آبی چقدر چوبهارو منظم چیده ،تا حالا فقط تو کارتن دیده بودم این چیزا رو ،چقدر اونجا تمیزه حتی یه دونه آشغال هم نیست ،چقدر خوبه که شما از هیچ حیونی نمی‌ترسین و اینهمه شجاعت دارین ،واقعا این صحنه زیبا جایزه اون همه پیاده روی هستش ،

    مریم جون مهربون مرسی که برامون قاصدک فوت کردی ،از خوشحالی گریم گرفت ،استاد مرسی که برامون آرزوهای خوب کردی ممنونم

    واقعا اون صحنه که مریم جون وسط گلها نشسته بی نظیره رویایی ،مثل بهشته چقدر زیباست ،کاش یدونه از اون گلها رو موهات میزاشتی مریم جون .خدایا شکرت

    اون رد پاها چقدر باحاله ،من تا بحال رد پای گوزن ندیده بودم

    مریم عزیزم چقدر خوب گفتی برای تجربه خوشبختی نیاز به چیزهای عجیب و غریب نیست ،با چیزها و امکانات ساده هم میشه از زندگی لذت برد ،ولی آدم یوقتایی لابه‌لای روزمرگی ها گم میشه و یادش می‌ره که میشه با چیزای ساده با داشته ها لذت ببریم

    مرسی از این ماشین هیولای خوشگل که شما رو همه جامیبره چقدر رنگش خوشگله قرمز ،رنگ مورد علاقه مریم جون .منم رنگ صورتی دوست دارم ،ایشالله یه ماشین صورتی هم بخری استاد .

    خیلی دوستتون دارم

    سفرتون به سلامت

    خدانگهدارتون باشه

    استاد عزیزم مرسی که هستی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    دنیا گفته:
    مدت عضویت: 1345 روز

    آدم نمیدونهههههه به ابرا نگاه کنه به کوه نگاه کنه به درختا نگاه کنه به حرفای شما عزیزان گوش بده و…….

    و یادم رفت سلام کنم از شدت این همه زیبایی که تنها فقط الله میتونه خلق کنه .

    اون ویوو که نرده های چوبی بود و یه جیپ بود و استاد داشت در مورد این که بعضیا پیاده میان توضیح می‌داد اون ویو رو نتونستم توی کلمه توصیف کنم پشت سر هم اسکرین میگرفتم از صفحه گوشی و بعد هر اسکرین ویو قشنگ تر و قشنگ تر میشد

    استاد ،خانم شایسته نوش جونتون این همه زیبایی .

    و الان که به این قسمت رسیدیم میخواستم یه نکته ای رو بگم .

    من 2 ماه پیش سفر به دور آمریکا رو شروع کردم و از بس از دوستان تو کامنتا خوندم که گفتن ما هم به همچین جایی هدایت شدیم ما هم مسافرت رفتیم بعد این سری فایل ها .

    این باور درون منم قوی و قوی و قوی تر شد .

    و استاد

    من بعد 30 قسمت از سفر به دور آمریکا به لطف خدا مسافرت 3 روزه عالی به دل طبیعت داشتم.

    که اونجا تو دل خیلی از چالش‌ها رفتم و دیدم فقط از دور ترسناکن .

    1 من فقط با یه کوله پشتی مسافرت رفتم نه ازون کوله پشتی های مسافرتی ها نه از اونا نداشتم با کوله پشتی مدرسم رفتم .

    2 با دمپایی رفتم نه فقط تو طبیعت ها اونجا که خلوت بود رفتم توی شهر شیراز و گشتم (خیلی هم همسفرا بهم میگفتن زشته ولی خب ) پای من توش راحت بود .

    3 با لباس راحتی محلی( جنوبی )مون رفتم و از مسافرت لذت بردم چون‌توش راحت بودم و تازه هر ماشینی که منو میدید و تشخیص میداد از لباسم که جنوبی ام وایمیستاد و باهام کلی سلام و احوال پرسی میکرد و آرزوی سفر خوش رو بهم هدیه میداد (چقدر بهم حس عزت نفس میداد)

    4 من یاد گرفتم قرار نیست همه چی تو مسافرت طبق برنامه و روتینم بگذره توی مسافرت تایم خواب دیر میشد تایم نهار و ……. ولی سپردم دست الله و با خودم گفتم قرار نیست به خاطر یک ساعت دیر تر خوابیدن این همه زیبایی رو نادیده بگیرم و از درون خود خوری کنم .

    5 من تا حدی خوراکی های قندی رو گزاشتم کنار و خوشحالم توی مسافرت این اراده رو حفظ کردم و داره کم کم به سبک غذاییم تبدیل میشه .

    و استاد همه این هارو از شما شنیدم از سبک زندگی تون دیدم و باور کردم .

    سپاس گزارم .

    برای این که سبک زندگی تون رو نشونمون میدید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    شاهین حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 1404 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم خانم نازنین وتمامی دوستان وهم فرکانسی های عزیز

    استاد واقعا ازتون بینهایت سپاسگذارم که برامون انقد عاشقانه از لحضه به لحضه این سفر زیبا فیلم میگیرید

    یک هفته پیش رفته بودم شهرستانمون که هم سری به خانواده زده باشم هم یکم طبیعت رو بگردم

    چیزی که تو این سفر تو وجود خودم کشف کردم این بود که چقد زیبایی توی روستامون وباغمون بود که قبلا نمیدیدم از درخت های گردو از بوته های خیارو گوجه از صدای اب از پرنده ها از یونجه زارها

    یه جور دیگه میدیدم حس متفاوتی داشت یه حس رهایی ولذت بخش من تو اون محیط بزرگ شدم

    بیشتر عمر الانمو اونجاها بودم اما هیچ وقت لذتی ازش نمیبردم اما الان که با وجود تغییراتی که کردم خیلی حس متفاوتی دارم وخداروهرلحظه شکر میکردم بخاطر اون همه زیبایی

    چند شاخه گندم رو جدا کردم وبا یه طنابی به هم گره زدم واوردم خونه وهروقت نگاش میکردم یه حس خیلی عالی وسرزندگی به من میداد با اینکه من سالها مشغول چیدن اون گندم ها بودم وبیزار ازشون اما چی تغییر کرده که الان انقد حس متفاوت وشکرگذاری دارم بهشون جز اینکه من فقط از درون تغییر کردم

    چیزی که من از سفر یاد میگیرم این حس رهایی وگذرا بودنه اینکه اگه تمام جهان رو داشته باشی یه روز میذاریو میری پس باید رها بود لذت برد عشق ورزید

    واقعا کدوم مسافری توی سفر ساکن میشه فقط گذره وگذر ولذت بردن وماهم توی این دنیا مسافریم واین دنیا یه سفره حالا این سفر میتونه لذت بخش باشه یا نه بستگی یه نگرش وباورهای ما داره

    استاد با دیدن این تصاویر زیبا به این فک میکردم

    که خدا تو قران گفته اگر تمام جهانیان جمع بشن نمیتونن ایه ای مثل ایات قران بیارند واگر میتونند

    چرا نمیارند

    واقعا اگه تمام جهانیان جمع بشن میتونن چنین زیبای های رو خلق کنن با این نظم بااین ترتیب

    بخدا نمیشه این ها فقط مختص ربه

    ربی که میگه هرچیز رو بخواد خلق کنه میگه موجود باش وموجود میشود

    نمیدونم جدیدا از وقتی که این سفر رو شروع کردید همش دوست دارم تموم نشه وبیشتر این زیبایی ها وطبیعت بکرو ببینم یه احساس وصف ناشدنیه

    خدایا شکرت برای این همه زیبایی برای این همه لطف که در حق بندگان تمام کردی

    واقعا دلم یه سفر به همچین جایی میخواد دقیقا به این صورت بکر وزیبا

    تنها تو را میپرستم وتنها از تو یاری میجویم

    درپناه رب یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    سمانه امینی گفته:
    مدت عضویت: 990 روز

    به نام خداوند زیبایی ها..

    خداوند هدایتگر..

    سلام استاد و مریم جان سلام دوستان عزیز

    استاد جان به لطف خدا من هم اومدم توی طبیعت

    استاد از بس بادیدن سفرنامه ذوق کردم

    از بس اشک ذوق ریختم

    خداوند هدایتم داره میکنه به سمت همشون

    وااایی استاد

    می‌خواستیم بریم سمت یک رودخونه و مسیر رو اشتباه رفتیم !! اما خدا جایی بهتری رو میخواست نشونمون بده !!

    و یک منطقه کوهستانیِ خنک که دورتا دورمون درخت بود و مه اصلا پر اکسیژن بود عاااااالی عااااااااالیه عالی بود خدارو صدهزار بار شکر از این تجربه

    و شب رو گذروندیم توی جنگل

    صدای رودخونه

    صدای آرامش

    الهامات

    واااااایی اصلا خوده بهشت بود

    از بس وجودم با طبیعت یکی شده بود تا صبح چندبار از خواب بیدار میشدم به خاطر سطح انرژی بالام واز شوق اینکه ببینم اطرافمو

    و باصدای پرنده ها بیدار شدم خدایا شکرت

    اصلا دیگه تو خودم نمیگنجیدم میخواستم

    بدو ام

    فریاد بزنم

    بگممممم خدااااااایا شکرت شکرت

    شستن دست و صورتم با آب خنک

    خندیدن

    داشتن همسفری هایی که هم فاز خودم هستند

    نشستن زیر درخت و نوشتن شکر گزاری هام

    واااااییی خداجونم!!!

    از همه جا عالی ترش پیاده روی کردن سمت آبشار

    و توی مسیر شنیدن صدای پرنده ها بود!!!

    عطر گیاهان

    هر برگی رو که میچیدم یه بوی خاصی داشت الله اکبر هر کدوم از چوب های نازک درخت ها داخل بافتشون یه بویی داشت خداجونم شکرت شکرت

    چه گل های متنوعی دیدم ،پروانه هایی که جلو پام اصلا جوری که انگار خدا بخواد من ببینم پروار می‌کردند ای جان!!!!!

    دوستم اومد و گفت برات یه بو هدیه دارم فقط چشماتو ببند !!!

    خدا بوی تازه و خنک پرتقال !!

    چه قدر نشانه

    و چه قدر عجیب این پرتقال توی مسیرمون افتاده بود تا لذت ببریم

    خدایا میلیون ها بار شکرت!!!!

    استاد عاشقتم مریم عاشقتم شما بی نظیرید

    شما اصلِ اصل هستید

    شما عشقی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    Amineh amiri گفته:
    مدت عضویت: 877 روز

    با نام و یاد خداوندی ک زمین و اسمان مسخر ما کرده و وعده حق به ما داده

    سلام اساتید عزیز و پر انرژی

    چقدر شنیدن صدای گرم و سرشار از انرژی و انگیزتون حال ادمو خوب می‌کنه

    الهی شکرت بابت این طبیعت بکر

    بابت رد پاهایی ک از موجودات و شگفتی های جهانت به ما نشون میدی

    الهی شکرت بابت اسمون آبی و پر از ابر های زیبا و رویایی

    الهی شکرت بابت این مکانیسم دقیق جهان و قطره های بارونی ک میادو باعث سرزندگی طبیعت و لبخند و حال خوب ما میشه

    الهی شکرت بابت این سد فوق العاده و موجودی ک با تمام ظرافت و زیبایی اونو خلق کرده

    الهی شکرت بابت این سرو های کوهستانی بلند قامت و جذاب

    الهی هزاران مرتبه شکرت بابت این جهان بی‌نظیر و پر از زیبایی های تمام نشدنی

    الهی شکرت بابت تموم زیبایی هایی ک اینقدر در حیرتشونم ک عاجزم از نام بردن تک تکشون الهی هزاران مرتبه شکرت

    الهی شکرت ک چنین ادمای توحیدی در مسیرم قرار دادی تا بفهمم این جهان خیلییی فوق العاده تر و جذاب تر از اونیه ک تو فکر ماست و چقدر می‌تونه زندگی اسون و لذت بخش باشه واقعا

    الهی شکرت

    استاد امشب داشتم با یکی از دوستام حرف میزدم ک خیلی دختر توحیدی و جسوری هست من خیلی تحسینش میکنم با اینکه رفت ی رشته ای ک همه تو ذهنشون یا حتی به کلام میگفتن چه کاری بوده کرده این همه رشته! ولی چقدر زود خودشو پیدا کرد و چقدر جدی روی خودش و باورهاش کار کرد ک از الان داره به صورت حرفه ای دنبالشه و من مطمئنم با ایمانش یکی از بهترین هاس و خواهد بود

    ایشون داشتن راجب بازار فارکس و شرکتی ک اخیرا مشغول به یادگیری در حوزه بازار ارز جهانی هستن میگفت ناگفته نماند ک من خودم این حرفارو جذب کردم از خدای مهربونم خواسته بودم در این حوزه اطلاعاتی بهم بده خیلی علاقه دارم بدونم چطوریه سیستمش(: خدایا شکرت

    خلاصه این دوستمون داشت میگفت از جلساتی ک رفته و کلی نکات مثبت شرکت و بازار کار ایندش اون بین راجب هزینه ای ک برای سطح هر دوره پرداخت کرده بود می‌گفت در همون حین ک ایشون داشتن به نکات مثبت اشاره میکردن ذهن من دیگ نشنید و رفت به سمتی ک چقد پول باید بابت سه چهار جلسه فقط پرداخت کنم!!! من ک نمیتونم من ک ندارم بیخیال نمی ارزه!

    حالا چطوری مامان بابامو راضی کنم این پولو بدن بهم !

    اینقدر دوستم ادم فوق العاده ایه و از چیزای خوب حرف میزد ک ی ابی شد روی آتیشی ک ذهنم درست کرده بود و یکم فراموشش کردم و مشغول حرف زدن شدیم

    بعد از اینکه حرفامون تموم شد باز نجواها شروع شد

    باورتون نمیشه به حدی بود ک من به فروختن ساعتم فکر کردم برای پولی ک به راحتی میشه حتی تهیش کرد! ولی ذهن من مقاومت داشت

    اینجا بود سریع مچ ذهنمو گرفتم و ک این فکرا چین!! اینه ته ایمانت! اینه ته توکلت و قدرت رو به خدا دادن!

    اومدم توی سایت و با این فایل زیبا روبه‌رو شدم و حالمو خوب کرد تصمیم گرفتم بنویسم و یکم از باورهای مخربمو بریزم تو کاسه

    استاد این باور از بچگی با من بوده و متاسفانه اینقدر شنیدم و باورم شده ک خیلی نیاز به کار دارم تا عمیقاً باور کنم فراوانی جهانو ، قدرت خدارو ، قدرت خلق خودمو ، اینکه ثروت فراوانه این ماییم ک با باورهای محدود کننده جلوی ورودشون میگیریم

    یادمه هر وقت ک از بابام چیزی میخاستم میگفت پول نیست ندارم.

    یعنی همیشه میگفتا حتی دو دقیقه بعد از اینکه ک پیامک واریزی حقوقش میومد.

    هربار ک خواسته ای داشتم میرفتم میگفتم اولین چیزی ک میشنیدم این بود پول نیست ک بعدش باید با کلی التماس و خواهش و بعد از چند روز یکمم راضی میشد

    نمیدونم چرا ولی همینجوری این باور رفته تو پوست و استخون من هروقت چیزیو میخاستم همین جمله میومد تو ذهنم ک نیست !

    حتی الانم ک دارم روی خودم کار میکنم

    هرجا میرم ساختمونا و برجا رو میبینم تحسین میکنم ذوق میکنم ک چ ثروتی چ نعمت ها و امکاناتی

    یکم باور میکنم ک ثروت هست نعمت هست نعمت و ثروت بصورت طبیعی وارد زندگی همه ما میشه این ماییم ک براساس باورهامون و احساس لیاقتمون اجازه ورود بهشون میدیم

    ولی هنوز اون باورها خیلی قوی تره باید خیلی بیشتر روی خودم کار کنم ایشالا خدای بزرگ بهم قوتی بده تا بتونم به کمک خودش از این باورهای مخرب ک مثل سیمان چسبیدن بهم رها بشم و بتونم بیشتر از جهانم و امکاناتی ک خدا در اختیار همه میزاره استفاده کنم

    علاوه بر این موضوع پدرم و باورهایی ک از بچگی تو مغزم کردن باید خیلی روی احساس لیاقت و عزت نفسم کار کنم

    میبینم ک وقتی پدر و مادرم بیشتر از همیشه پول در اختیارم میزارن عذاب وجدان میگیرم در واقع خودمو لایق این همه پول و محبت اونا نمیبینم و استرس میگیرم و حسم بد میشه ک نکنه با این دوقرونی ک برا من خرج کردن پولاشون تموم بشه !!|:

    خودم ک الان اینارو مینویسم خندم میگیره واقعا استاد ک چ فکرایی تو سر من ویراژ میدن! در حالی ک اصلا حقیقت نداره و هیچ وقت این نگرانی ها منطقی نبوده و همه اینا دستانی از خدای مهربونم بوده ک بهم رسونده ولی من با عدم احساس لیاقت و اینکه من لایق این همه خوبی و ثروت نیستم دست خدای بیکرانمو پس زدم و خودمو محروم کردم

    الهی خودت کمکم کن و بهم توان و انگیزه ای بده ک در برابر همه این باورهای مخرب سربلند بیرون بیام

    الهی همه آرزوهام و خواستهام می‌سپرم به خودت

    این چند روز خیلی چسبیده بودم به خواستم که اگه اینجور نشه من بدبخت میشم ولی ته قلبم میدونم ک تو بهتر از من و هرکس دیگه ای میدونی ک چی برای من خوبه و به سمت همون هدایتم میکنی

    خداجونم خودت اجابت دعاهای منو ضمانت کردی

    ‌پس همشون به خودت واگذار میکنم و فقط و فقط روی خودت حساب میکنم

    هیچ کس هیچ قدرتی در زندگی من نداره بجز تو »

    خودت قلبمو از هرچی نگرانی و ترسه پاک کن و با ایمان و توکل واقعی پر کن

    الهی شکرت

    دوستون دارم

    به خدای یگانه میسپرمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: