توی تصاویر شروع فایل، شهر سیلورتون کوچولو رو با خونه هایی با نمای متفاوت در دل کوه های پوشیده از درخت دور تا دور می بینیم که زیبا و فوق العادست. بریم سراغ درس ها و آموزشهای عملی شما استاد نازنینم که سخاوتمندانه و عاشقانه در اختیارمون میذارید و چقدر شما الگوی بینظیری هستید برای ما با عمل کردن به قوانینی که به ما آموزش می دید.
درس اول این فایل، استفاده از قانون درخواست هست که نشونه ی عزت نفس و به قول شما احساس لیاقت بالاست و اینکه غرور نداشته باشیم و درخواستمون رو مطرح کنیم. اینکه خیلی از کارامون می تونه با کمک و درخواست کردن از دیگران انجام بشه. پس نترسیم و نگران نباشیم یا غرور نداشته باشیم که نکنه افراد جواب منفی یا رد به درخواستمون بدن. بلکه اگر نه هم بشنویم هیچ اشکالی نداره. اگر این فرد جواب نداد، دستان بینظیر خداوند هست. جهان بی نهایت پر از آدمهای خوب و با محبت هست و من خودم همیشه اگه بخوام درخواستی از کسی داشته باشم میگم این آدم مختاره که هر جوابی چه مثبت چه منفی به درخواست من بده، همون جور که خودم مختارم درمورد کمکی که دیگران ازم در خواست میکنند جواب مثبت یا منفی بدم. من و وابسته به درخواست و کمک این بنده ی خدا نیستم و دستان خداوند بسیاره. خداروشکر با این دید هر وقت کمکی خواستم، افراد با روی خوش و حوصله بهم کمک کردن. من بی نهایت سپاسگزار خداوندم برای این افراد و وجود این قوانین در زندگیم.
استاد شما هم که از این آقای عزیز کمک خواستید و با چه عشق و مهربانی ای شما رو بردن خونشون و از آب خونشون مخزن آب رو پر کردین. چقدر با دیدن این سریال و سریال زندگی در بهشت، دید من نسبت به مردم آمریکا عوض شده. دقیقا تو قسمت قبل هم گفتم که چه مردم بی نظیری هستند که به شما این چنین کمک میکنند. البته این تجربه ها نتیجه ی فرکانسهای خودتون هم هست که همیشه روی خوش و خوب این مردم رو برانگیخته می کنید و میبینید. همین در صلح بودن خودتون، همین عزت نفس و اعتماد به نفس، همین احساس لیاقت، همین باورهای خوبی که درباره ی خودتون و این مردم دارید باعث شده که همیشه روی خوب این مردم رو ببینید. خداروصد هزار مرتبه شکر که همیشه قوانینش درست جواب میده و هر کسی درست سر جای خودشه و در مدار افراد هم فرکانس و هم مدار با خودشه ،
درس بعدی این هست که: نیازهای ما در زمان مناسبش پاسخ داده خواهد شد که خانم شایسته ی عزیز میگن و اینم نشون دهنده ی صلح و آرامش درونی و توکل ایشون به خداوند رو نشون میده که ما باید در احساس خوب باشیم. ما باید در آرامش باشیم و در لحظه زندگی کنیم. اگر مسئله ای بوجود بیاد، راه حلش در خود مسئله و با خودش میاد. ما فقط باید در احساس خوب باشیم و اون آرامش و حال خوبی که داریم، قطعا ما رو هدایت خواهد کرد به راه حلش باید به خداوند ایمان و توکل و اعتماد بیشتری داشته باشیم. همین طور که توی قسمت قبل دیدیم که خداوند به راحتی به این نیاز شما پاسخ داد چون مثل همیشه اینقدر خوب به قوانین عمل می کنید و این اصل رو درک کردین که نتیجه ی احساس خوب، اتفاقات خوبه.
نکته بعدی اینه که همین درخواست کردن، چقدر خوب باعث آشنایی بیشتر تون با هم شد و باعث شد تا زمانیکه توی اون شهر هستید، هر وقت آب نیاز داشتید، دوباره از آب منزل ایشون استفاده کنید. همونطور که گفتید “کنار اون رودخونه با عزیزدلم دوش آب گرم گرفتیم و دوباره رفتیم مخزن ماشین رو آب کردیم”. نوش جونتون این لذت و حال خوب و محبتی که دیگران در حقتون میکنن به خاطر فرکانسهای بی نظیر خودتون هست.
نکته بعدی که اصلا نمیتونم ننویسم، تلالو نور خورشید از پشت این کوهها، از این آسمون ابری؛ از این درختای روی کوهها و این سایه ی که افتاده روی کوه هاست. خدای من ، من دیوانه شدم از این ترکیب زیبایی هایی که تمومی نداره.
استاد چقدر خوشحالم که میگید در دوره ی احساس لیاقت روی این موضوعاتی که توی این فایل اشاره کردید، کار میکنیم.
در ادامه هدایت شدیم به یک آبشار زیبا. استاد من عاشق این ذوق تونم که می خواهید این زیبایی هارو به ما هم نشون بدین و به خانم شایسته میگید نشون بده این محیط اطراف رو…
چقدر این درختان روی این کوههای سخت و سنگی به زیبایی رشد کردند. این نشون میده در هر جایی فرصت رشد و زندگی رو خداوند قرار داده برای موجوداتش در این کره ی خاکی.
خدایا صدهزار مرتبه شکر به خاطر وجود این عزیزان در زندگیم؛ به خاطر دست و چشم و گوشی که می تونه ببینه بشنوه و بنویسه و به خاطر تجربه ای که از دیدن این نعمت ها و زیبایی ها داشتم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 205317MB16 دقیقه
بــنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمــین
سلام به همسفران و هم فرکانسان عزیزم
ســلام به استاد عزیـزم و عزیزدلشون.
خداروشکر برای دیدن یک قسمت دیگه، یک تجربه دیگه.
خداروشکر برای بودنم در جریان و مسیر این سفر.
خداروشکر برای اومدن قسمت 205 روی سایت بینظیرمون
خداروشکر برای این روز زیبایی که شروع کردم و کلی درخواست به خدا دادم .و تازه دارم درخواست کردن به خدا رو یاد میگیرم اصلا تازه دارم درک میکنم درخواست کردن هم تکامل میخواد.
درخواست کردن هم حس ارزشمندی میخواد، درخواست کردن هم اعتماد میخواد، اعتماد به خودت و کسی که ازش درخواست میکنی. خــدایـــا منو بزرگ کن تا اینقدر حقیرانه از فضل و بخشش بی نهایتت نخوام. اینقدر با بی اعتمادی و شک و تردید نخوام. خدایا ظرف منو اینقدر بزرگ کن تا آماده دریافت نعمت های بزرگتر باشم. خــدایـــا خودت منو قوی کن تا ازت مقتدرانه تر و با جسارت بخوام. خـــدایـــا ازت یاری میخوام تا منو در مسیر رسیدن به هدف و خواسته هام هدایت کنی. خـــدایـــــا ازت میخوام تا منو آسان کی برای آسانی ها. منو همواره هدایت کنی به سمت نعمتها و ثروت ها. خــدایـــا من 1% بندگیمو میکنم تو 99% خداییــتو بکن. که همون یک درصد بندگی رو هم باید بهم یاد بدی و کمک کنی تا بنده خوبی باشم و یاد بگیرم “چطور بندگی تو رو بکنم” با ایمان و باور. با توکل و تسلیم بودن در برابر تمام قدرتت. خـــدایــا منو فقط در بنـد خودت و بنده خودت کن دربست و تا ابد.
——————————————————————————————————————————-
……………………………………………………………………………………………………………
——————————————————————————————————————————-
« سریال سفر به دورآمریکا_قسمت 205»
یک کارت پستال رویایی دیگه میبینیم و به یاد میاریم کــه رویاها، رویا نیستند.
این تصویر و عکس واقعـیه، این مرد واقعـیه، این زندگی واقعـیه، این تجربه ها واقعـیه، این طبیعت و منظره ها واقعـیه و بخش خیلی کوچیک از عظمت و بزرگی خداوند زیبا و قهارمون هست.من باید به خودم بارها و بارها بگم رویایی هست اما رویا نیست، خیال و خواب نیست. شاید بهتر باشه بگم ایــــن چیـزا، رویـــــا و خیـال هایــــی بودن که با قدرت خلق کنندگی که داریـــم تبدیـــــل شدن به واقعیــــــت. واقعیت همه نه، واقعیت برای کسی که اونا رو خواسته، اونا رو ساخته و خودشو و زندگیشو جوری متحول کرده که لایق تر بشه و ظرفش رو بزرگتر کرده برای داشتن شون.
اگر برای ایـن آدم همچین تجربه ایی ایجاد شده و همچین واقعیت دل انگیز و رویایی ایی شده، “طبق قانون بدون تغییر خداوند” برای مـــنــم میــشـه.و اگر من به خدا و قانون های ثابت و بدون تغییرش ایمان و اعتماد دارم پس شکــی نیست کــه میشود میشود میشود. تصورش هم منو به وجد میاره. خــدایـــا شکرت که میتونم هر چی بخوام بهت سفارش بدم و ازت بخوام.خیلی باحاله…خــدایــا سپاسگزارم با تمام وجودم که من اینجام و اینا رو دارم درک میکنم و بازی زندگی رو دارم یواش یواش یاد میگیرم.
به به شهر سیلورتون رو از نمای دِرون بچه میبینیم. چه دید وسیع و خوبی بهمون میده این دِرون. واقعا خدایا شکرت برای داشتن این ابزار هوشمند. خدایا شکرت برای داشتن همچین ابزاری که فیلمبرداری رو برامون لذت بخش تر کرده، برامون گشت زدن و دیدن و تجربه کردن رو آسان و ساده کرده. خدایا شکرت برای این ایده ها برای این تکنولوژی ها برای این بهبودها. خدایا شکرت برای ثروتمند بودن و براحتی خریدن هر ابزاری که لازم داری و کارتو راحت و دلچسب میکنه. خدایا شکرت برای این دِرون فوق العاده قدرتمند. خدایا شکرت برای وجود استاد عزیزم که هدایت شده همچین ابزاری بخره که ارزشش رو هم بخوبی میدونه و سخاوتمندانه فایل های با کیفیتش رو برای ما بچه های سایت و همسفر در این سریال و سفر قرار میده. واقعا برای وجود همین دِرون چقدر میشه شاکر و سپاسگزار بود. واقعا چقدر میشه ازاین دِرون و حرکت هاش درس گرفت. اینکه براحتی ما رو میبره بالا و باهاش میتونیم روی شهر پـــرواز کنیم و از دید و زاویه بلندتر و بالاتری مکان ها و زمین پهناور خدا رو ببینیم. زیبایی ها ببینیم. واقعا فوق العاده و معرکه است. سپاس استاد جان، سپاس دِرون بچه کاربلدمون، “شکارچی زیبایی ها از نمای بالا و دور” سپاس که بهمون امکان پرواز کردن و دیدن و تجربه کردن های ناب میدی.
– میخوام یکبار دیگه قسمتی که دِرون بچه رو استاد پرواز داد باهاش پرواز کنم با سکوت و بدون صدا ببینم و بنویسم.درون از وسط یکی از خیابون های شهر کوچیک و زیبای سیلورتون میره بالا و کار پرواز و رصد کردن رو شروع میکنه. در همین نمای اول شهر رو میشه دید خیابونی که انتهاش نمای یک کوه پوشیده از درخت رو داره.یک شهر کوهستانی زیبا و تمیز. بهمون خیابون هایی رو نشون میده که تمیزن، ماشین هایی که خیلی مرتب پارک شدن. خونه ها و مغازه های نهایت دو سه طبقه ایی رو نشون میده که هرکدوم زیبایی خودشو داره.همون اول پرواز دیدین چقدر هوشمندانه کابل برق رو تشخیص داد و یکم ارتفاع گرفت.چقدر لذت بردم انگار در عرض حدود 8 دقیقه یک دوری کل شهر رو زدیم. استاد چقدر ماهرانه درون رو هدایت میکردین و دور میزدین و یا همون خیابون رو برگشتین. خیابونی که هر دو طرفش به کوه منتهی میشه (یاد خلال اردبیل افتادم. شهر کوچیکی که به تازگی دیدیم و کلا با کوه محاصره شده بود واقعا زیبا و جالب بود) یک شهر خلوت و کم جمعیت. که فکر کنم چراغ راهنما هم نداشت. و اینجوری که از رنگ کف خیابون ها معلوم بود. خیابان اصلی همونجایی بود که استاد و تراک کمپر بودن، اون خیابونی که ازش پرواز رو شروع کردیم و تموم کردیم. خیابون های اطراف رنگش فرق میکرد حالا یا سفالت نبود یا جنس کف خیابون فرق داشت. اما قشنگ معلومه بخاطر آب و هوا و گرم وسرد شدن های شدی و تغییرات اب و هوایی اونجا، آسفالت ها حسابی منبسط و منقبض میشن.دیگه آدم هاش چطوری این قضیه رو مدیریت میکنن نمیدونم. ولی اینم از چالش های یک شهر کوهستانی زیباست.هیچ برج و آپارتمان و ساختمان مرتفعی نداشت. جالب بود که کلی زمین خالی بود و رشد ساخت و ساز اونجا باید بالا باشه و یک شهر رو به گسترش میتونه بشه. اینکه وقتی از نمای بالا خیابون های فرعی که در راستای هر تیکه زمین بود خیلی جالب و هم اندازه و یک دست بودن. موازی و مرتب. یعنی اصلا اصولی و استاندارد ساختمان سازی کردن و هرکسی نیومده یک تیکه زمین رو هرجا دلش بخواد صاحب بشه. یک نظمی تو ساختار ساختمان ها بود با وجودی که کلا شکل و رنگ ساختمان ها خیلی متنوع و متفاوت بودن اما از یک ساختار و نظم واحد پیروی کرده بودن. تنوع رنگ دیوارها و آجرها و یا حتی شکل سقف ها و شیروانی های متفاوت نشان میده کــه، یک آزادی خاصی در ساختمان سازی داره اما اون آزادی هم با یک اصولی و نظمی مدیریت شده. چقدر همون ماشین هایی که تو خیابو رد میشدن با یک فاصله مشخص از هم رانندگی میکردن و همه در لاین مشخص در حرکت بودن. چقدر قانونمند و محترم رفتار میکنن واقعا تحسین برانگیز هستن. بنظرم یک شهر در حال توسعه است که بخوبی زیربناهای اولیه یک شهر رو رعایت کرده. یک شهر میزبان برای توریست ها و گردشگرها.یک شهر خلوت و آروم. یک شهر کوچیک و به دور از هیاهو و شلوغی. یک شهر تمیز با آدم هایی که عاشق طبیعی زندگی کردن و بدون عجله رشد کردن هستن. آدم های این شهر قطعا عاشق طبیعت هستن آدم هایی قوی و اهل تلاش و لذت بردن.———————————————————————————————————————————————————^ – خب میرم دوباره با نگاه درون بچه یک دوری بزنم تو شهر با شنیدن صدای استادجان و توضیحاتی که در مورد این شهر و اتفاقاتی که برامون افتاده میدن.
* یک شهر خیلی خیلی کوچیکه که محاصره شده در کوه ها
*اسم این شهر سیلوتون هست و دلیل نامگذاری اش به خاطر معادن نقره ایی که در گذشته اینجا فعال بوده.(باورتون میشه در همون چند قسمت قبل که اسم سیلورتون روشنیدم، من دنبال نقره یا ارتباط بین نقره با این شهر بودم و احساس کردم اینجا معدن کاری شده یا یک همچین چیزی قرار ببینیم.)
*در سال های اخیر این شهر تبدیل شده به فضای توریستی و افزایش جمعیت داره پیدا میکنه.
_ – عجب مخزن آب خوبی که میتونه تا 7 الی 8 روز نیاز آب رو در سفر برامون فراهم کنه. البته با مدیریت میزان حجم مصرفی آب و درست استفاده کردن. که خداروشکر این ویژگی رو همسفرهامون دارند و این قابل تحسین هست.
*درخواست از آقای کـِن برای پر کردن مخزن آب تراک کمپر
* خیلی خوبه که آدم بتونه از افراد دیگه درخواست کنه و هیچ ترمزی از این موضوع نداشته باشه.
* خیلی خوبه که مواقع درخواست کردن اگر فردی جواب رد به درخواست مون داد به هردلیلی، اینقدر روی خودمون کار کرده باشیم، اینقدر احساس لیاقت مون رو بالا برده باشیم تا وقتی جوابی برخلاف میل مون شنیدیم نــاراحــت نشیم یــا بهمون برنخوره. بپذیرم که شاید موقع درخواست کردن جواب رد هم بشنوم.
* درخواست کردن یک مهارت و یک توانایی هست که آدم بتونه در خودش ایجاد کنه. _که در دوره ی جدید “احساس لیاقت و ارزشمندی” استادجان مفصل این مبحث رو توضیح میدن.
*نکته بعدی اینه که: نیازهای مـا، در زمان مناسبش پاسخ داده میشه.
مثلا در مورد نیازهایی که برامون به وجود میاد نباید هی فکر کنیم، و هی نگران باشیم که چه اتفاقی می افته.در مداری قرار میگیره که راه حل ها نیست و بهش راه حلی داده نمیشه یا سخت به راه حل میرسه. باید باورمون ایــن باشه که هر موضوعی که “نـیاز بـشه” جوابش هم خواهد بود. ما به مسیر هــدایت خواهیم شد.اینجوری دیگه خیلی نگران نیستیم و احساس خوبی داریم و آروم تر هستیم.
بقول عزیزدل استادجان:هر وقت به چیزی نیاز داریم خداوند دستانش رو میفرسته و نیاز ما رو مرتفع میکنه.
* نباید از قبل نگران مسائلی که در طول سفر یا در طول کار پیش میاد باشـــیـم. فقط باید حرکت کنیم و مطمئن باشیم که خداوند هر وقت نیازی باشه،پاسخش رو خواهد داد.
بقول مولانا:
آن نیاز مریمی بودست و درد
که چنان طفلی سخن آغاز کرد
رب تعالی گر سماوات آفرید
از برای رفع حاجات آفرید
هر کجا دردی دوا آنجا رود
هرکجا فقری نوا آنجا رود
هرکجا کشتی است
آب آنجا رود….نیازها پاسخ داده میــشه.کافیــه که امیدمون رو از دست ندیم، کافیــه که نگران نباشیم، کافیه که حرکت کنیم و در زمان مناسب نیازها پاسخ داده میشه.
* خرید یک هدیه برای آقای کِن به رسم ادب و احترام به رسم دوستی و عشق
* خوشحال کردن اقای کن. و دوستی بیشتر و مراوده با آقای کن . که ایشون کوهنورد هستن و کلی تجربه در جاهای مختلف داشتن.
* اگر فکر میکنیم کمتر از خارجی ها هستیم یا کمتر از غربی ها یا فلان کشوری ها یا شهرها هستیم این برمیگرده به احساس لیاقت. (اینجا یاد این افتادم که اغلب ما ایرانی ها خیلی شده حتی به شوخی و مسخره بازی وقتی یک جنس بی کیفیت یا یک برخورد و رفتاری میبینیم میگیم چون توی کشور ایرانیم، چون ایرانی هستیم، چون ایران فلانه، چون ایرانی جماعت بهمانه،…خلاصه یاد این جملات افتادم که زیاد تکرار شده بین مردم و خیلی شنیدم و هیچ وقت خوشم نمیومد یک رفتار رو به کل جمع نسبت بدم و دلیل یک چیز اشتباه رو به گردن مکان و موقعیت جغرافیایی و اهالی اون کشور و شهر و روستا نسبت بدم.همینجا از خدا میخوام منو به راه کسانی که به آنها نعمت داده نه کسانی که بر آنها غضب شده هدایتم کنه و جز دسته هدایت شدگان باشم و بمونم.و کافر نباشم.)
* بعضی ها اینقدر خودشون رو لایق نمیدونن، و همین باعث میشه خودشون در ذهن خودشون مقاومت ایجاد کنن. و اینجوری میشه که فرکانس مقاومت رو به جهان ارسال میکنن و جهان هم ثابت میکنه که اونا درست میکنن.
– {جــهـــان آیــنه بـــاورهـای مــاست.}
* ما فوق العاده هستیم و اون آدم ها هم فوق العاده هستند و آدم های فوق العاده همدیگر رو جذب میکنن. و این باور باعث میشه همیشه روی خوش مردم رو ببینیم.
————————————————————————————————————————–
یک صبح دیگه در کوهستان. خدایا شکرت که یک خونه نرم و گرم سیار داریــــم و توش شب در همین مکان سرد کوهستانی به راحتی خوابیدیــم.خدارو صدهزار مرتبه شکرت.
چقدر هم همسایه داشتیمف چقدر تنوع برای تجربه این کوهستان وجود داره. چقدر قشنگ اومدن با امکانات موجودشون(با چادر، کیسه خواب، با ماشین های جورواجور و…) از این فضا و از این فرصت استفاده کردن و لذت میبرن اینا یعنی رفتار سپاسگزارنه، اینا یعنی استفاده درست از نعمت هایی که خداوند مسخر ما کرده. اینا یعنی تجربه زندگی در ابعاد مختلف.
————————————————————————————————————————
به به میریم برای ادامه مســیر سپاسگزارم.
چقدر این جاده های کوهستانی معرکه است، چقدر فوق العاده ان. این پیچ های ملایمی که میری و یکهو جلوت دیواری از سرسبزی و کوه نمایان میشه. یعنی فقط کوه رو نگاه کنید الله اکبر چقدر درخت، چقدر یکدست، چقدر سبز، چقدر فراوانی، چقدر زیبا، چقدر درخت های برگ سوزنی.
(وقتی داشتیم با همسرم نگاه میکردیم گفتم انگار اونجا بیشتر یک نوع درخت هست و خیلی گونه غالبی هست. ایشون حرف جالبی زد. گفت اونا قوی ها بودن، قوی باش. یاد فایل “اصل بقای اصلح” افتادم استاد با چنان قدرتی میگین قوی باش که آدم نمیتونه قوی نباشه، یعنی راهی جز قوی بودن برای آدمی که دوست داره پیشرفت کنه نمیمونه.)
خدایا داریــم از کنار یک دره رد میشیم که پایینش یک جاده دیگه رو میبینیم و چقدر این منظره ها زیباست. چقدر راه برای لذت بردن و رسیدن به زیبایی ها و تجربه کردن شون زیاد هست.استاد خیلی قشنگ رانندگی میکنید، مریم جان شما هم خیلی قشنگ فیلمبرداری میکنید و ترکیب شما عزیزانم بهترینی هست که خداوند مسخر من کرده چون من لایق بهترین هام. چون من قوی هستم، چون من نمیخوام ضعیف باشم من میخوام هربار بهتر از قبل خودم باشم، من میخوام قوی باشم.
——————————————————————————————————————-
به به یک توقف کوتاه و بازهم یک شگفتی دیگه در دل کوه از خداوند زیبا، یک آبشار معرکه که جوری جاده رو طراحی کردند و روش پل زدند. و این امکان رو داده که میشه برای لحظاتی کنار جاده و اونجایی که طراحی شده ایستاد و نگاه کرد و لذت برد. اصلا این آدم ها چقدر خوب بلدن نعمت ها و زیبایی ها به هم نشون بدن. چقدر سخاوتمند هستن برای تجربه لذت بخش رو بهم هدیه دادن. میتونستن اون مکان رو نسازن.چرا ساختن؟!… جز این باور هست که باور دارند تمام آفریده ها و شگفتی های خدا رو باید دید و براش زمان گذاشت و لذت برد. چقدر خوب میدونن(حالا یا آگاهانه یا ناآگاهانه) خدا این جهان و این همه امکانات و زیبایی ها رو برای دیدن و لذت بردن ما خلق کرده.چقدر سپاسگزار هستن چقدر تحسین میکنم این آدم ها رو.
به به استاد شگفت انگیزمون هم درون بچه باهوش مون رو میفرسته تا ما بهتر این زیبایی مسخر شده رو، به تسخیر چشم ها و قلب هامون در بیاریم.
سپاس مریم جان برای این فیلمبرداری های قشنگی که میکنی، چه پیچ جاده ایی، چه فضایی چه کوه هایی. منظره یک کوه سر سبز بین دوتا کوه دیگه. وای استاد رو ببین درون بچه رو فرستاد بالا چقدر قیافه شاد استاد رو دوست داشتم. چقدر ترکیب شما عزیزانم باهم عالی بود چقدر به موقع مریم جان روی استاد و درون زوم کردین و بعد خیلی نــرم رفتیم از نگاه درون این منظره رو ببینیم.(تدوین هاتون معرکه، فیلمبرداری هاتون معرکه، ترکیب کردن هاتون معرکه، یعنی چطور بگم سپاسگزارم و قدردان این فایل های فوق ارزشمند هستم.) وای نگاه از زاویه بالا چه حالــی به حالمان افزود.ممنون استاد قشنگم که برامون دست تکون میدی عاشقتم مرد بزرگوار و استاد ارزشمندم، عاشقتم مریم مهربان و دست شایسته خداوندم. ممنونم که برامون اینجوری با عشق فایل ضبط میکنین تمام عشق تون رو قلبم احساس کرد و اشک هام جاری شد از این همـه. واقعا سپاسگزارم واقعا سپاسگزارم…
فقط دقیقه 15:39 رو ببینید یک قلب سبز پایین تصویر نقش بست. اون از طرف همه ما به وجود شما و با صدای بلند با تمام وجودم میگم دوستـتون دارم.
خدایا سپاسگزارم که منو اینقدر سرشار کردی.
خدایا سپاسگزارم برای این همه دارایی ام.
من در لحظه زندگی می کنم، و ترسی از آینده ندارم. چــون خداوند همواره جلوتر از من اونجاست و همواره منو هدایت می کنه.
بنام تنها فرمامروای زمـیـــن و آسمانــها
سلام به استاد عزیزم، سلام به مریم بانو عزیزم
و ســـلام به دوستان عزیزم
سلام به خودم، سلام به زندگی، سلام به خــدا
الان که مینویسم ساعت قبل از 5صبحه. عجب زمانی هست، زمانی که کل خونه در یک خواب و سکوت غرقه، کل ساختمان، کل کوچه و خیابون یا بهتره بگم کل شهر… یک سکوت و آرامشی از جنس خدا، اصلا نمیشه به حضور خدا توجه نکرد مخصوصا وقتی پرده رو میکشم کنار و از پشت شیشه پنجره یک قرص نورانی از ماه و یک دیده پرنور دیده میشه. جوری که انگار یک مهتابی نیمه گرد تو خال آسمان بین اون ابرهای زیبا روشنه و داره نور میده. دقت گردین وقتی زمین تو یک وضعیته که بهش میگیم شب و خورشید رو نداریم ولی بارم بازتاب نورش رو داریم. اصلا نمیشه نمیشه خورشید اثری ار وجودش نباشه، اون همیشه هست، هیچ وقت تابش و درخشش متوقف نمیشه. مثل این موقع که اصلا دیدن ماه و اون درخشش و نوری که داره رو نمیشه دید و به یاد نیورد خورشید رو… واقعا سبحان الله…
اصلا این زیبایی و پاکی و خدایی، خدا انتهایی نداره.
نـــروم جـز به همان ره، کـــه توام راه نــمایی
سفر راه میخواد
سفر عشق میخواد
سفر یک جریانه بی وقفه، از در لحظه بودنه
سفر همسفر میخواد
سفر چشم سر میخواد
سفر دل میخواد
سفر بال و پر میخواد
سفر یک قصه است، که باید خوندش.
سفر یادگرفتن میخواد
سفر سفر سفر
سلام به شما دوست ارزشمندم
سلام محمد عزیز درخشان هوره
چقدر تحسینت کردم که دیگه درخواست کردن رو کوچیک شدن نمیدونی.چقدر تغییر کردی واقعا آفرین به مسیری که داری میری و رشدی که داره عزت نفس و پایه های شخصیتت رو میسازه.
فقط برام جای تعجب داشت پسرخوب تو اگر شاگرد استاد عباسمنشی، اگر داری درس های این مکتب رو پاس میکنی چرا یادت رفته وام و قرض گرفتن اصلا آخر تخریب عزت نفس و باور لیاقتت هست تا بتونی پایه های رشد مالی اونم ثروت پایدارت رو بسازی. چرا چی شده پسرخوب. اینجا اصلا درخواست کردن نداشت اتفقا. اینجا از اون “کج فهمی هاست.” بهت پیشنهاد میکنم در مورد قرض گرفتن و وام بیشتر تو سایت و عقل کل سرچ کن. پیشنهاد میکنم این مسئله رو ریشه ایی حل کن، درسته روت فشار میاد،نجوا میاد، زمان بیشتری شاید ببره اما اینجور مواقع ترمز درخواست و کمک رو بکش و نکن این کار رو. خلاصه که محمد جان چرا از خدا قرض نمیگیری چرا چی شده کجای ذهنت داره اون مورچه سیاه ریز تو دل تاریکی شب واه خودش راه میره و حواست بهش نیست. آقا محمد یک بازنگری تو افکارت و چیزهایی که یادگرفتی بکن یک فلش بک بزن. یک دنده عقب برگرد ببین کجای مسیر رو اشتباه کردی که این کج فهمی رو دچار شدی.
من ایمان دارم اگر بخدا اعتماد داشته باشیم اون به موقع همه چیز میشود برامون حتی پول در موقع نیاز.فقط باید اعتماد قلبی مون رو در عمل بهش نشون بدیم. باید اینجور مواقع فقط از خود بخوایم کمک مون کنه تا گمراه نشیم. چون اینجور موقع ها تشخیص راه درست و کار درست سخت میشه نجواها و الهامات حسابی قاطی میشه و حسابی اون نجواها ریز میان تا بهمون راه حل بدن در غالب رفتن از احساس نگرانی و ترس به احساس خوب و رضایت موقتی…
خلاصه که با خوندن کامنتت یک “کج فهمی” دیدم.گفتم به عنوان دوست بیام یک تلنگری بزنم تا یکوقت نزنی تو جاده خاکی و ناهموار…
از صمیم قلبم برات از الله یکتا بهبود های دائمی در درون و بیرونت رو خواهانم.
ارادتمندت فهیمه پژوهنده
سلام به شما دوست همسفر ارزشمندم
سلام آقا رضای عزیز
چقدر خوشحالم که به خوندن کامنتت هدایت شدم. چقدر زیبا مینویسی، چقدر قشنگ درکت از قانون و چیزهایی که از قرآن به یاد میاری رو با هم ترکیب میکنی و میشه معجونی از اگاهی. واقعا تحسینت میکنم تسلطت رو به کلام خدا. خیلی جالب و باحال گفتین سکانس اول آفرینش. واقعا تحسین برانگیزی برام و ازت بسیار سپاسگزارم که از وجود خودت ردپا گذاشتی.
چقدر اون جا که درمورد کامنت نوشتن گفتی نکات جالبی رو اشاره کردی و یک قسمتش رو اینجا مرور میکنم:
“نوشتن برای من ، حکم به زنجیر کشیدن آگاهی هایی را دارد که به برکت نشانه های خدا ، دریافت میکنم…”
واقعا سپاسگزارم از اینکه اینجا هستی، از اینکه مینویسی، از اینکه اینقدر خوب در مسیر رشد در حرکتی. واقعا رضاجان صمیمانه سپاسگزار حضورت هستم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام آقامحمدرضای عزیز و دوست داشتنی
واقعا سپاسگزارم، واقعا از این نگاه پر از مهرتون و لطفی که به من دارین و روی هردوتا کامنتم نظر و حس خودتون رو نوشتید برام خیلی قابل تحسین و ارزشمند بود. یک آدم چقدر میتونه سخاوت داشته باشه در بیان حضور و نگاهش. من این درس رو از شما یاد گرفتم که:
فهیمه حضورت رو با گذاشتن ردپا ماندگار کن. درس ها و احساسی که به خوندن ردپای بقیه دوستان داری رو با نوشتن در قالب پاسخ به دوستان میشه ماندگار کرد، میشه ثبتش کرد، میشه اینطوری بی منت مهرورزی کرد، میشه اثربخشی حس های خوب و نکات رو برای خودم اینطوری مرور کنم.اینطوری در مدار انسان های خوب و دوست داشتنی باقی بمونم. یادگرفتم از این دوتا کامنتی که برام گذاشتین میشه بدون چشم داشت فقط عشق ورزید و فقط کاری که درسته رو انجام داد بی قضاوت. یادگرفتم که بیشتر وقت برای خوندن کامنت ها بزارم. یادگرفتم که حضورفعال داشته باشم. یادگرفتم که تعامل داشتن چقدر حس خوبیه و بیشترش کنم وقتی لازم دارم.خلاصه این حرکت تون به من درس ها داد.
واقعا تحسین تون میکنم که اینقدر عالی و دوست داشتنی هستید.
واقعا تحسین تون میکنم برای توجه های خوبتون، برای صداقت و حضور عالی تون.
آقا محمدرضا برای حضورتون در جای جای سایت و تمام تلاش ها و توجه هاتون با افتخار دست میزنم،و اینکه در تلاش هستین با این آگاهی ها و چیزهای خوب دست به اقدام های شجاعانه بزنید و خودتون زندگی خودتون رو بسازید واقعا تحسین برانگیزه.و منم از صمیم قلبم منتظر روزها و اتفاقاتی برای شما هستم که یکهو چشمم بخوره به ردپاتون و از نتایج خیره کننده و شگفت انگیزتون نوشتید و بــگـم اینه. این مرد تو این مسیر مونده و ادامه داده و طبق قانون بدون تغییر خداوند حالا اینجوری داره حاصل تلاش ها و ممارست هاشو برداشت میکنه.
منم امیدوارم شما هم به شب و روزی برسین که فقط جز سپاسگزاری از خدا حرفی برای گفتن با خداوند متعال نداشته باشید و اینقدر سرشار از حال خوب باشین که اشک شوق برای رسیدن به خواسته هاتون ناخودآگاه رو گونه هاتون جاری بشه و یک لبخند رضایت از مسیری که توش قرار دارین و همینطور در این مسیر ادامه بدین و هربار سرشارتر از حس و حال خوب بشین…به امیدالله یکتا آمــین
ارادتمند شما فهیمه
سلام دوست خوش ذوق و خلاق الهی من
سلام رضوان قشنگم
اصلا نمیدونم من کامنت نسرین جان رو نتونستم کامل بخونم هنوز، اما نمیدونم چی شد سر در آورم اینجا و از خوندن کامنت تو در پاسخ به ایشون کلی لذت بردم. من امروز یک نقشه پازلی کوچولو از ایران برای خودم جایزه خریدم. اصلا قصد دارم کلی ایران رو بیشتر بشناسم و یادش بگیرم و تا جای امکان بگردم. خلاصه که خوزستان تو لیست گردشگری هام بود حالا با تعریف های تو، صدرنشین لیست شد برام. حتما به همسرم میگم و قطعا اونم استقبال میکنه، یکبار که داشتم میگفتم یکی از دوستای سایتم امیدیه خوزستانه گفت حتما میریم یک روز در بهترین زمان وبهترین مکان هدایت میشیم، بگو منتظرمون باشه.
واقعا سپاسگزارم که اینقدر هستی، اینقدر خوبی، اینقدر باحالی. اینقدر خودتی. اینقدر مهربون و دوست داشتنی هستی و برای بهبود خودت و زندگیت داری تلاش میکنی و قدم هاتو یکی یکی برمیداری. واقعا برای تمام وجودت ازت سپاسگزارم رضوان جان…
بووووس از کنج اتاقم با دیواری از تصویر بنری کهکشان راه شیری اونم در منطقه دارالمونین تهران به تو دوست مومن و یکتاپرستم در شهرکوچیک و زیبای امیدیه…
ارادتمندتم….