سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 205

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار افسانه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

توی تصاویر شروع فایل، شهر سیلورتون کوچولو رو با خونه هایی با نمای متفاوت در دل کوه های پوشیده از درخت دور تا دور می بینیم که زیبا و فوق العادست. بریم سراغ درس ها و آموزشهای عملی شما استاد نازنینم که سخاوتمندانه و عاشقانه در اختیارمون میذارید و چقدر شما الگوی بینظیری هستید برای ما با عمل کردن به قوانینی که به ما آموزش می دید.

درس اول این فایل، استفاده از قانون درخواست هست که نشونه ی عزت نفس و به قول شما احساس لیاقت بالاست و اینکه غرور نداشته باشیم و درخواستمون رو مطرح کنیم. اینکه خیلی از کارامون می تونه با کمک و درخواست کردن از دیگران انجام بشه. پس نترسیم و نگران نباشیم یا غرور نداشته باشیم که نکنه افراد جواب منفی یا رد به درخواستمون بدن. بلکه اگر نه هم بشنویم هیچ اشکالی نداره. اگر این فرد جواب نداد، دستان بینظیر خداوند هست. جهان بی نهایت پر از آدمهای خوب و با محبت هست و من خودم همیشه اگه بخوام درخواستی از کسی داشته باشم میگم این آدم مختاره که هر جوابی چه مثبت چه منفی به درخواست من بده، همون جور که خودم مختارم درمورد کمکی که دیگران ازم در خواست میکنند جواب مثبت یا منفی بدم. من و وابسته به درخواست و کمک این بنده ی خدا نیستم و دستان خداوند بسیاره. خداروشکر با این دید هر وقت کمکی خواستم، افراد با روی خوش و حوصله بهم کمک کردن. من بی نهایت سپاسگزار خداوندم برای این افراد و وجود این قوانین در زندگیم.

استاد شما هم که از این آقای عزیز کمک خواستید و با چه عشق و مهربانی ای شما رو بردن خونشون و از آب خونشون مخزن آب رو پر کردین. چقدر با دیدن این سریال و سریال زندگی در بهشت، دید من نسبت به مردم آمریکا عوض شده. دقیقا تو قسمت قبل هم گفتم که چه مردم بی نظیری هستند که به شما این چنین کمک میکنند. البته این تجربه ها نتیجه ی فرکانسهای خودتون هم هست که همیشه روی خوش و خوب این مردم رو برانگیخته می کنید و میبینید. همین در صلح بودن خودتون، همین عزت نفس و اعتماد به نفس، همین احساس لیاقت، همین باورهای خوبی که درباره ی خودتون و این مردم دارید باعث شده که همیشه روی خوب این مردم رو ببینید. خداروصد هزار مرتبه شکر که همیشه قوانینش درست جواب میده و هر کسی درست سر جای خودشه و در مدار افراد هم فرکانس و هم مدار با خودشه ،

درس بعدی این هست که: نیازهای ما در زمان مناسبش پاسخ داده خواهد شد که خانم شایسته ی عزیز میگن و اینم نشون دهنده ی صلح و آرامش درونی و توکل ایشون به خداوند رو نشون میده که ما باید در احساس خوب باشیم. ما باید در آرامش باشیم و در لحظه زندگی کنیم. اگر مسئله ای بوجود بیاد، راه حلش در خود مسئله و با خودش میاد. ما فقط باید در احساس خوب باشیم و اون آرامش و حال خوبی که داریم، قطعا ما رو هدایت خواهد کرد به راه حلش باید به خداوند ایمان و توکل و اعتماد بیشتری داشته باشیم. همین طور که توی قسمت قبل دیدیم که خداوند به راحتی به این نیاز شما پاسخ داد چون مثل همیشه اینقدر خوب به قوانین عمل می کنید و این اصل رو درک کردین که نتیجه ی احساس خوب، اتفاقات خوبه.

نکته بعدی اینه که همین درخواست کردن، چقدر خوب باعث آشنایی بیشتر تون با هم شد و باعث شد تا زمانیکه توی اون شهر هستید، هر وقت آب نیاز داشتید، دوباره از آب منزل ایشون استفاده کنید. همونطور که گفتید “کنار اون رودخونه با عزیزدلم دوش آب گرم گرفتیم و دوباره رفتیم مخزن ماشین رو آب کردیم”. نوش جونتون این لذت و حال خوب و محبتی که دیگران در حقتون میکنن به خاطر فرکانسهای بی نظیر خودتون هست.

نکته بعدی که اصلا نمیتونم ننویسم، تلالو نور خورشید از پشت این کوهها، از این آسمون ابری؛ از این درختای روی کوهها و این سایه ی که افتاده روی کوه هاست. خدای من ، من دیوانه شدم از این ترکیب زیبایی هایی که تمومی نداره.

استاد چقدر خوشحالم که میگید در دوره ی احساس لیاقت روی این موضوعاتی که توی این فایل اشاره کردید، کار میکنیم.

در ادامه هدایت شدیم به یک آبشار زیبا. استاد من عاشق این ذوق تونم که می خواهید این زیبایی هارو به ما هم نشون بدین و به خانم شایسته میگید نشون بده این محیط اطراف رو…

چقدر این درختان روی این کوههای سخت و سنگی به زیبایی رشد کردند. این نشون میده در هر جایی فرصت رشد و زندگی رو خداوند قرار داده برای موجوداتش در این کره ی خاکی.

خدایا صدهزار مرتبه شکر به خاطر وجود این عزیزان در زندگیم؛ به خاطر دست و چشم و گوشی که می تونه ببینه بشنوه و بنویسه و به خاطر تجربه ای که از دیدن این نعمت ها و زیبایی ها داشتم.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 205
    317MB
    16 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

652 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Ehsan Moqadam» در این صفحه: 7
  1. -
    Ehsan Moqadam گفته:
    مدت عضویت: 1961 روز

    به نام خالق عشق و زیبایی

    درود و خداقوت به استاد عزیز و خانم شایسته زیبا و زیبابین و همه همسفران خوبم در این سفر فوق‌العاده

    همان‌طور که انتظار داشتم این سفر من رو وارد بعد جدیدی از زندگیم کرده، بعدی که خیلی برام آشنا نیست اما ویژگی‌هاش رو می‌تونم به‌راحتی بشمرم:

    اولیش اینکه به‌شدت آرام‌تر از همیشه خودم هستم، یعنی سابقه نداشته تو زندگیم انقدر احساس آرامش داشته باشم، انقدر نگران هیچ چیزی در گذشته و آینده خودم نباشم، چرا میگم هم گذشته و هم آینده؟ به این دلیل که زندگی که الان دارم تجربه میکنم حاصل باورهای گذشته خودمه، همه اون محدودیت و ترس‌هایی که در مسائل مختلف وجود داره، البته با این تفاوت که درک این باور که من خودم خالق زندگی خودم هستم هر لحظه داره کامل‌تر میشه و باعث میشه انقدر کمتر از قبل نگران زندگی خودم باشم که تقریباً میتونم بگم احساس نگرانی خاصی ندارم در مورد هیچ موضوعی در زندگیم. خیلی از محدودیت‌ها و نگرانی‌هایی که همراه خودمون داریم فقط برای گذشته نیستند و داریم با خودمون به آینده هم میاریم، مثلاً یکی از اون مسائل اساسی که در کار خودم متوجه شدم دقیقاً همین بود، من داشتم با کلی باور اشتباه هر روز رو با یه پیش‌فرض از قبل که: “امروز هم مثل دیروزه نتیجه” شروع میکردم و طبیعتاً چیزی هم که بدست میومد چیزی شبیه روز قبل بود اما اومدم این باور جایگزین کردم که می گفته امروز من شبیه دیروزمه، تو هر روز من دارم کلی چیز جدید یاد میگرم، کلی مورد جدید به لیست سپاس‌گزاری‌هام اضافه میشه، کلی احساس لیاقتم داره بیشتر میشه، کلی آگاهی جدید و درک‌ها و منطق‌های قوی‌تر در مورد قانون پیدا میکنم، کلی نتایج بهتر دارم میگرم، این الان شبیه گذشته منه؟ هرگز. هر روز میتونه اون روزی باشه که تو خیلی از خواسته‌ها و تجربیاتی که از قبل می‌خواستی رو تجربه کنی اما وقتی که با این پیش‌فرض شروع میکنی دروازه‌های رحمت الهی رو به روی خودت میبندی. نشانه اینکه داری درست رو خودت کار میکنی اینکه آرام هستی و رها میشی از نتیجه و سعی میکنی امروز رو بهتر و عمیق‌تر زندگی کنی.

    همین امروز داشتم طبق اون هدف کوتاه‌مدتی که در کشف قوانین برای خودم تعریف کرده بودم یه بررسی از نتایج و اقدامات میکردم، به خودم گفتم ببین درسته که هنوز نتیجه شاید برات واضح نشده اما به‌خاطر همین هدفی که برای خودت تعریف کردی کلی بهبود در زندگی و باورهات ایجاد کردی، از تغییر محل زندگیت بگیر، تا الویت پیدا کردن کار کردن روی قوانین، به‌خصوص باور احساس لیاقت و فراوانی تا درک عمیق‌تر قانون سپاس‌گزاری و تمرکز بر نکات مثبت، تو همین مدت کوتاه اصلاً قابل مقایسه نیست حجم تغییراتی که در زندگیم اتفاق افتاده. همون موقع از خودم پرسیدم مگه نمی‌خواستی این خواسته رو داشته باشی که به این چیزا برسی؟ خب تو که الان همه این چیزا رو همین الان هم داری، پس با آرامش بیشتری حرکت کن، هر چقدر آدم آرام‌تر میشه کیفیت مسیر بالاتر میره، یعنی اگر ما بتونیم عجله کردن رو در زندگیمون مدیریت کنیم به هر چیزی که می‌خوایم به بهترین شکل ممکنش میرسیم. اصلاً تجربه زندگی خودم هم این رو تایید میکنه که هر چیزی که باعث شادکامی پایدار در زندگی من شده چیزهایی بوده که خیلی آرام، آسان و بدون نگرانی ایجاد شده، بعد نه تنها خودت بلکه جمعیتی از اون فضای فرکانسی تو بهره‌مند میشن، نمونش همین خونه که از وقتی جامون عوض شده یه روز هم نبوده که مهمان نداشته باشیم و همه دارند چندبار چندبار میان، همشون هم میگن چقدر خونتون آرامش داره چقدر انرژی خوبی داره، نمیدونیم چرا ولی همه چیزش عالیه واقعاً و منی که به لطف خدا این خواسته رو خلق کردم میفهمم که دلیلش آرامشی بود که من داشتم و اعتمادی که به قوانین بدون تغییر خداوند کردم و سعی کردم که صبور باشم و نتیجش شد این که خدا میدونه این‌ها تازه بخش کوچکی از خیر و برکت زندگی به سبک خداست، درست مثل همین سایت.

    این روزها خیلی دارم به خودم یادآوری میکنم که احسان تو باید بتونی خودت رو از همه نظر از جامعه جدا کنی، سبک‌های مختلفی که دیگران برای زندگیشون انتخاب کردن که 99% نتیجش اصلاً باب میلشون نیست به این دلیل که بوسیله کلی باورهای محدودکننده و ترس ایجاد شده، با کلی بدو بدو و تقلا، تو کاری به اونا نداشته باش و بیا به سبک خدا زندگی کن. سبک خدا بدو بدو و عجله نیست، دست و پا زدن و تقلا نیست.

    أَلَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِیُرِیَکُمْ مِنْ آیَاتِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ

    امروز این آیه رو خوندم و اولش متوجه نشدم منظورش رو اما حالا که دارم این کامنت رو مینویسم میفهمم که همینکه این کشتی‌ها به آرامی روی دریا حرکت میکنند به این معناست که تو کافیه سوار کشتی بشی خودش آرام آرام میبرتت به سر منزل مقصود چون قانون همینه، بعد خطاب رو ببین به چه کسانی گفته: افراد صبور و سپاس‌گزار.

    خود خدا هم برای خلق هیچ چیزی عجله نمیکنه. به‌نظر من عجله نداشتن تو زندگی، دست کم نگرفتن خودت و صبور بودن برای حصول نتیجه و مدیریت احساسات و حفظ آرامش و سپاس‌گزاری برای هر لحظه زندگیت و با عشق حرکت کردن برای اهدافت و رها بودن از نتیجه و عمیق شدن در هر لحظه از زندگی یعنی به سبک خدا زندگی کردن. سبکی که انسان رو به شادی و شادکامی میرسونه.

    دیشب یه کتابی می‌خوندم از شیخ محمد بن راشد آل مکتوم حاکم دبی که در پاسخ به یک خبرنگاری درخصوص موضوع شادی و شادکامی پرسیده بودند که چقدر بودجه برای این کار در نظر گرفتید؟ و ایشون جواب دادن که تمام بودجه حکومت برای این‌کار در نظر گرفته شده، هر کاری که ما میکنیم با هدف دستیابی به احساس شادکامی است و اگر ببینم طرحی این هدف رو به همراه نداره اجراش نمیکنیم. به خودم گفتم ببین این تفاوت در نگرش‌هاست که تفاوت ایجاد میکنه ها. کجا ما هر کاری کردیم برای شادی و شادکامی خودمون بوده؟ کجا این به ما گفته بودند که هر کار می‌خوای بکنی برای رضای دل خودت که رضای دل خداست انجام بده، عوضش گفتن برو فلان لباس رو بپوش که الان خالت، عموت میاد، الان زنگ بزن به فلانی الکی یه تبریک بگو یه حالی ازش بپرس، فلان چیزو عوض کن یه کی اومد خونمون نگن چقدر بدبختن سال به سال زندگیشون هیچ تغییری نمیکنه، دیگه از همه بدترش اینکه میری بیرون از خونه، خونه رو مرتب کن که اگر مردیم برنگشتیم بعد ما یکی اومد خونه نگه چه خونه زندگی داشت همون بهتر که مرد انقدر شلخته بود.

    کجا یاد گرفتیم به جوکای بی‌مزه خودمون قه قه بخندیم؟

    عشق کنیم با کاری که داریم انجام میدیم؟ (این مورد که یه باگ اساسی در منه)

    برو فلان کارو انجام بده توش پوله، فلان چیزو قسطی بخریم جلو 4 نفر بد نباشه.

    سوال اینجاست تو این همه بدو بدو و تقلا و استرس و نگرانی، کِی ما فرصت می‌کنیم زندگی کنیم برا همینه الان من وقتی دارم پیاده‌روی می‌کنم عشق می‌کنم که خدا بهترین وسیله جهان دو تا پا بهم داده بدون هیچ مشکلی به رایگان هر جا دوست داشته باشم من رو میبره، تازه خیلی جاهایی که موتور و ماشین نمیتونه بره پاهام میتونن برن.

    اینجاست که ما فکر می‌کنیم ثروت مارو از خدا دور میکنه، چرا؟ چون برای بدست آوردنش داریم زجر میکشیم آخرشم میدونیم هیچکدومش رو با خودمون نمیبریم بعد میگیم اصلاً چه فایده که داشته باشیمش؟

    واسه اینکه یاد نگرفتیم ثروت بهترین نعمت خدا میشه برات به‌شرط اینکه برای رضای خودت و زندگی بهتر و باکیفیت‌تر خودت بخواهیش و خیلی آسون هم وارد زندگیت بشه. این ثروت ثروت خداییه نه اون چیزی که با تقلا برای راضی نگه داشتن دیگران داره میاد تو زندگیمون.

    اتفاقاً دیشب تو پیاده‌روی داشتم جلسه 3 قدم هشتم رو گوش میدادم میگفتم خدایا من هر الگوی نزدیکی که تو زندگیم هست که ثروتمنده یه جای کارش میلنگیده همیشه خب معلومه من جریان ثروت رو نمیتونم پیدا کنم، بیشتر از اون چیزی که من یاد ثروت سلیمان و امام علی و یوسف و رونالدو و ایلان ماسک باشم وقتی به آدمای پولدار فکر میکنم افراد نزدیک به خودم یادم میاد. تو این وضعیت اگر جریان ثروت به آسانی و لذت‌بخش سراغت بیاد تو باید به قانون شک کنی.

    بنابراین همین آرامش یعنی تو در مسیر درستی قرار گرفتم، درسته هنوز به بعد آزادی مالی دلخواهت نرسیدی اما مسیر رو پیدا کردی، همینکه مدت‌هاست تو هیچ هزینه اضافی تو زندگیت نداری به این معناست که تو ثروتمندی، همینکه تو داری هر لحظت رو عمیق‌تر زندگی میکنی یعنی ثروتمندی، همینکه تو کمتر از گذشته نگران ورود ثروت در زندگیت هستی تو ثروتمندی. باید این‌ها رو به خودم بگم. شیطان هیمشه از باب عجله وارد زندگی آدم میشه. یکی از جاهایی که میتونه گمراهت کنه اتفاقاً زمان رسیدن به خواسته‌هاته، خواسته‌هایی که داشتنش برات خیلی مهم بوده یه زمانی و حالا بهش رسیدی و وقتی بهش رسیدی گفتی خب که چی حالا؟ این به دلیله که تو درک نکردی زندگی تو یعنی همین حرکته، اصلاً قرار نبوده زندگی تو جای خاصی متوقف بشه، بارها و بارها خدا تو قرآن گفته که آقا به این زندگی دنیوی به چشم پایدار نگاه نکنید، این فقط یه بازی کوتاهه، توقف تو هیچ بازی هیچ معنایی نداره، تو تو بازی باید حرکت کنی، اگر حرکت نکنی هیچ اتفاقی نمیفته هیچ نتیجه‌ای رقم نمیخوره، زمان‌هایی که شکستم میخوری خیلی عالیه حداقل به این معناست که تو بازی کردی خیلی بهتر از اینکه تو اصلاً بازی نکرده باشی. چقدر همین ترس از شکست ما رو از لذت بازی کردن تو این دنیا دور میکنه.

    نمونش همین ترس از درخواست کردن که شاید سخت‌ترینش برای من درخصوص جنس مخالف بود و زمانی‌هایی که میرفتم درخواست میدادم خیلی وقت‌ها اصلاً میدیدم که بابا این چیزی که من فکر میکردم با اون چیزی که اون بنده خدا بود مایل‌ها فرق داشت و همین باعث میشد که من تو یه بلاتکلیفی بمونم و اصلاً ندونم که چی می‌خوام و همین درخواست کردن باعث میشد خواستم برام واضح‌تر بشه که اگر پیش نمیرفتم هرگز متوجه این موضوع نمیشدم. یا مثلاً درخصوص خیلی از وسایلی که می‌خوام قبلاً حتی جرات تو مغازه رفتن هم نداشتم اما الان هر چی که فکر کنم دوست دارم میرم سوال میکنم، خصوصاً جواهرات که یکی از علاقه‌مندی‌های منه، میگم که می‌‌خوام فلان گردنبد رو امتحان کنم و خیلی راحت این اتفاق میفته.

    این موضوع اصلاً ربطی به پول نداره، بارها با آدم‌هایی که از نظر خیلی‌ها پولدار هم بودند تو همچین موقعیتی قرار گرفتم اما دیدم طرف جرات نداره بره یه سوال کنه، درخواست برای امتحان کردنش تو سرش بخوره دیگه.

    دومین موردش همین احساس نزدیکی به خدا و توکل که از همیشه در وجودم پر رنگ‌تر شده، میگم بالاخره به همه خواسته‌هات میرسی، اگر اون نونه به دستت نرسیده به این معنا نیست که گندمش کاشته نشده، به این معنا نیست که به دست نانواد نرسیده، به این معنا نیست که نانوا هنوز نان رو نزده، تو هنوز دریافتش نکردی، کارهاش داره انجام میشه، زمان مناسب به دستت مسیره عزیزم نگران نباش. تا حالا دیدی یه کاری واجب باشه تو زندگیت انجام بشه بعد خدا برات به بهترین شکل ممکن انجامش نداده باشه؟ پس برای هیچ چیزی نگران نباش و توکل به خودش.

    همه نیازهای تو در زمان مناسب پاسخ داده میشه.

    اصلاً جدیداً یه چالشی برای خودم ایجاد کردم که میگم اون‌جاهایی که فکر میکنی راهی نیست یا خیلی طول میکشه تا کارهاش انجام بشه اون جاها بیا قدرت خدارو به چالش بکش برای خودت، بیا اون قضیه رو تو ذهنت کوچکش کن. دلیل اینکه بهش نرسیدی اینکه بزرگش کردی تو ذهنت، بزرگ‌تر از خداست تو ذهنت. مادام که اینجوری باشه نمیتونی تو زندگیت داشته باشیش. با این چالش مفهوم این موضوع که خداوند همه چیز می‌شود همه کس را رو بیشتر درک میکنم. هر زمان که قدرت و محبت خدا عمیق‌تر و بیشتر از هر چیزی تو زندگیت شد اونوقت به راحتی بدست میاری هر چیزی که بخوای رو.

    سومین موردش تمرکز بیشتر بر نکات مثبت زندگیم و یادآوری بارها و بارهای هدایت و رحمت خداست. دارم تمرین میکنم که هیچوقت هیچ نعمتی برام عادی نشه. خطرناک‌ترین ویژگی ما میتونه فراموش‌کاری باشه که ما رو از مسیر درست دور کنه اما زمانی که آگاهانه تمرکز میکنی رو نکات مثبت اصلاً عادتت میشه و خیلی این کار برات آسون میشه و دیگه ناخودآگاه انجام میدی، یه درخت قشنگ میبنی، یه دستشویی میری، به دستات نگاه میکنی، هر چیزی که دور و برت هست باید باعث سپاس‌گزاریت باشه نه فقط در حرف بلکه درعمل. مثلاً سپاس‌گزاری عمیق امروز به خاطر شغلم بود گفتم خدایا شکرت شغلی دارم که نه تنها میتونه من رو به آزادی مالی برسونه بلکه باعث شده من باورهام و شخصیتم تغییر پیدا کنه و اصلاً بهبود شخصیت و سبک زندگیم شده مهم‌ترین الویت زندگیم. کجا قبلاً تو زندگی کاری خودم یا دیگران دیدم کسی که بخواد مثلاً روز کاریش رو شروع کنه اول با تمرکز بر نکات مثبت و سپاس‌گزاری شروع کنه، با آرامش و باور بیشتر، به‌جاش یاد گرفتیم بدو این کارو بکن بدو صدبار الکی تی بزن، لباس‌های اینجوری بپوش، اینجوری حرف بزن، فلان جا تبلیغ کن، نه اینکه این‌ها بد باشه نه اما فرکانس ما داره کار میکنه، ما باید در فرکانس فراوانی قرار بگیریم. واسه همین زمانی که استاد میگن اگر شما بدونید قانون چطور کار میکنه خیلی بیشتر برای تمرین ستاره قطبی، تمرکز بر نکات مثبت و سپاس‌گزای زمان میگذارید احساس کردم خیلی هنوز این مفهوم برام غریبست.

    یاد یه جمله‌ای از جیم کری افتادم که میگفت همه نصف عمرشون رو مدوان که به یه سری چیزها برسن بعد بقیه عمرشون تلاش میکنن که عواقب نادلخواه اون چیزهارو از خودشون دور کنند تا بتونند با آرامش بیشتری به زندگیشون بپردازند. به خودم گفتم ببین چقدر خدا دوست داره که به مسیری هدایتت کرده که بدوت دست و پا زدن با عشق و آرامش به هر چیزی که می‌خوای به شکلی برسی که برای همیشه بهت عشق و آرامش بیشتری میده و نخوای هیچوقت از خودت دورشون کنی. راهنماش هم یه مردیه که کل زندگیش رو تا حالا که حدود 40 سالگیه اینجوری زندگی کرده و داره آموزش میده.

    یه زمان‌هایی که ما فکر میکنیم که عاشق چیزی هستیم، حالا این چیز میتونه کار، اعضای خانواده و هر چیز دیگه‌ای باشه بعد یه مشکلی که برای اون موضوع به وجود میاد بهم میریزیم یا ازینکه رشدی رو نمیبینیم کلافه میشیم، اینجاست که آدم میفهمه عشق واقعی خداست که هیچوقت نمیشه هیچ ایرادی ازش گرفت، هیچ کمبود و اذیتی نداره و بهت اضافه میکنه، پس اگر چیزی داره سخت پیش میره، اذیت کننده شده و بهت اضافه نمیکنه یعنی عشق نیست. باید خدا را الویت همه چیزت قرار بدی و اجازه بدی اون هدایتت کنه.

    این مسیر و شکل سیلورتون به شدت من رو یاد مفهوم اهدنا صراط المستقیم میندازه خصوصاً اون نمایی که رو به کوهه. همون جاده قشنگ و صافه که استاد ازش صحبت میکنه.

    خداروشکر که دارم میبینمش، نه تنها میبنم بلکه دارم حسش میکنم تو زندگیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 87 رای:
  2. -
    Ehsan Moqadam گفته:
    مدت عضویت: 1961 روز

    درود بر شما رویا جان

    رحمت به پدر و مادر شما که همچین نام زیبایی براتون انتخاب کردن، بعضی اسم‌ها بسیار دل‌انگیز هستند و اسم شما یکی ازون‌هاست برای من

    از شما دوست عزیزم برای ابراز محبتتون یک دنیا سپاس‌گزار هستم

    یه شعری تو ذهنم اومد که با یکم تغییر میگم خدمتون

    یا رب چه چشمه‌ای است توحید که من

    یک قطره از آن نوشیدم و دریا شدم

    دوست خوبم وقتی داشتم نوشته پر محبت و زیبات رو‌ میخوندم حال عجیبی پیدا کردم، دیدی وقتی جلوی یه ساختمون خیلی بلند می‌ایستی و بهش نگاه میکنی با خودت میگی واوووو چه عظمتیه چون قد و بالای خودت رو که یه لحظه باهاش مقایسه میکنی بهش پی میبری احساس کوچکی میکنی، یه همچین حسی نسبت به خدا پیدا کردم. وقتی نور و عشق و محبتی که خدا به زندگیم تابانده رو نگاه میکنم به خودم میگم واووو، خدای من، شاید کیفیت ایمان من اندازه یه ارزن هم در برابر بزرگی تو نباشه و این همه برکت وارد زندگیم کردی، اگه یه مشت باشم برام چیکار میکنی؟!

    همین چند ساعت پیش داشتم به دوستم میگفتم هر طرف نگاه میکنم نمیتونم نگم خدایا شکرت، بابت یه چیزایی سپاس‌گزاری کردم که اولش خندش گرفت ولی گفت واقعنااااا، اگه اینجوری نمیشد خدا میدونست چی میشد، هر جا میرم همه بهم احترام میگذارن انگار صد ساله منو میشناسن، همون موقع که داشتم اینو میگفتم وارد پمپ بنزین شدیم دوستم پیاده شد بنزین بزنه متصدی عزیز اونجا تا چشش به من خورد گفت سلام داداش گلم خیلی مخلصیم خیلی چاکریم اومد تو ماشین دست و روبوسی انگار صد ساله منو میشناسه حالا من اولین باری بود که این دوست عزیزم رو میدیدم اما گفتم ببین خداوند چقدر محبت داره کلی از اون دوست عزیز سپاس‌گزاری کردم برای رفتار خوبش ظاهر مرتب و تمیز خوبش و کلی عشق کردیم

    ببین تو دنیایی که انقدر سریع بهت واکنش نشون میده چقدر ما اشتباه رفتیم و خدا داره انقدر مهربون باهامون برخورد میکنه

    دقیقاً مشابه داستان خونه شما چون برای ما هم پیش اومد حالا من خودم اصلاً نگران نبودم اما صحبت‌هایی که تو خانواده میشد جنسشون خدایی نبود و من سعی میکردم توجه نکنم بعد چند روز پیش که برادرم اومد خونمون گفت هفته پیش کجا بودیم چه حالی داشتیم الان کجا هستیم و چه حال خفنی داریم، همون موقع گفتم تو‌ دلم بله تنها خداست که میتونه حول حالنا الی احسن الحال کنه، من که اون موقع هم نگران نبودم اما دمش گرم کارش خیلی درسته

    قدرت تحسین کردن یک نعمته بزرگه که خداوند به شما دوست خوبم عطا کرده البته به این معنا نیست که در بقیه نیست اما شمایی که آگاهانه ازش استفاده میکنی بیشتر ازش بهره‌مند میشی

    برای شما دوست عزیز و زیبابین خودم بهترین‌هارو آرزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    Ehsan Moqadam گفته:
    مدت عضویت: 1961 روز

    درود بر شما میثاق جان

    چقدر نام، چهره و قلم زیبا و باطراوت و باصلابتی دارید

    وقتی نگاه میکنم به اتفاق‌هایی که تو زندگیم افتاده واقعا این الگوی بزرگ کردن مسایل رو در مسایل حل نشده زندگیم میبینم که البته حلش نیاز به تکامل داره چون ریشه‌هاش اغلب قوی‌تر از اون چیزیه که به‌ظاهر میاد، یادمه داشتم یه گل نه چندان بزرگی رو از تو باغچه در میوردم بعد هرچی تلاش میکردم از ریشه در نمیومد یعنی تو نگاه اول به خودم گفتم خب اینکه چیزی نیست از جاش میکنم یه گل تازه میکارم اما وقتی شروع کردم دیدم نه بابا نمیشه که نمیشه، با بیل کلنگ تبر، برای یه گل کوچک، آخر سر بی‌خیال شدم و گفتم عب نداره گل جدید رو بغل همین گل میکاریم، یاد جلسه 1 قدم ده و تشبیه کار کردن روی باورها و هرس درختان افتادم که استاد توضیح میدادن، ما نباید دنبال این باشیم که ریشه‌ها رو از بین ببریم چون اغلب این کار غیرممکنه و اصلاً به انجامش و انرژی که ازمون میگیره نمیصرفه باید به‌جاش بیایم آگاهانه باورهای مثبت بکاریم انقدر تکرار کنیم که قشنگ جون بگیرند و خودنمایی کنن با نتایجشون تو زندگیمون اونوقت دیگه فراموش میکنیم که چقدر اذیت شدیم برای از جا کندن ریشه‌ها

    از شما دوست نازنین خودم سپاس‌گزارم و برایتان بهترین و ناب‌ترین تجربیات رو آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    Ehsan Moqadam گفته:
    مدت عضویت: 1961 روز

    درود بر شما سمانه جان

    نام زیبا و محبت بی‌کرانت من رو‌ یاد عزیزی میندازه که یاد و محبتش برام زنده است همیشه

    هربار که پیام دوستان عزیزی مثل شما رو میبینم مفهوم صدق بالحسنی رو عمیق‌تر درک میکنم

    شما بسیار ماهرانه این کار رو انجام میدی واقعاً قابل تحسینی برام و مسلماً از برکاتش بهره‌مند خواهی شد

    خود من به‌شخصه بارها در تایید صحبت‌های دیگران تنبلی و ‌کوتاهی کردم اما ردپای زیبای شما دوست عزیزم رو در اکثر یادداشت‌های دوستان میبینم

    واقعاً کاری که شما انجام میدی از نظر من کم از فعالیت‌های اساتید عزیزمون نداره، دوست داشتم که یه خداقوت جانانه بهت بگم و برات از خدای قشنگ و مهربونمون بهشت در دنیا و آخرت رو بخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    Ehsan Moqadam گفته:
    مدت عضویت: 1961 روز

    درود بر شما دوست عزیزم

    واقعاً خداوند همیشه به من محبت داره که دوستان عزیز و گرانقدری مثل شما رو هم‌مدار من کرده، درسته که خیلی احتمالاً از هم فاصله داریم اما نور عشق و محبت و آگاهی الهی فاصله نمیشناسه از شما دوست خوبم بی‌نهایت سپاس‌گزارم

    قبلاً فکر میکردم شیطان میتونه قدرت داشته باشه اما هرچقدر که با مفهوم توحید بیشتر آشنا شدم فهمیدم که شیطان نه قدرتی داره و نه مسیری که ما بخواهیم تحت‌ تاثیر قرار بگیریم.

    مگه ما چراغی رو داریم که بزنیم همه جا تاریک باشه، نه، چرا؟ چون تاریکی قدرت نیست، انرژی نیست، نور و‌ روشنایی یعنی انرژی یعنی قدرت، شاید به همین‌دلیل خدا خودش رو نور آسمان‌ها و زمین معرفی کرده، هدایت را به روشنایی و وارد ساخت به نور مثال زده، شیطان جایی وارد عمل میشه که خدا فراموش بشه، قلب ما جای یه چیز میتونه باشه، یا خدا یا شیطان٫

    احساس الانم نسبت به خواسته‌هام اینکه خدا از من می‌خواد که خواسته داشتم باشم تا در ابعاد مختلف زندگیم قدرتش رو بیشتر بشناسم، بفهمم اونجایی که نتیجه نگرفتم به‌این خاطر بوده که خدا رو نیوردم تو بازی، اما به محض اینکه بسم‌الله میگی شیطان بند و بساطش رو جمع میکنه.

    به‌نظر من یکی از ترمزهای اساسی خیلی از ماها اینکه تو ذهنمون یه فضایی هم برای وسوسه شیطان باز میگذاریم که هر جا سستی کردیم بندازیم گردن اون، من به شخصه اصلاً موافق نیستم، اگر ما یه جایی سستی میکنیم لزوماً به این معنا نیست که شیطان داره مارو گول میزنه، ما فقط تکاملمون رو در مورد اون موضوع کامل طی نکردیم و طبیعیه که ضعف‌هایی هم داشته باشیم، اینکه فکر کنیم هر جا نتیجه نمیگیریم یا نگاه مشرکانه داریم شیطان در وجودمون نفوذ کرده این به ما احساس گناه میده، با این ذهنیت اگه داریم روی توحید هم کار میکنیم به‌خاطر خود خدا نیست به‌خاطر پاک کردن ردپای شیطانه و این کاملاً با قدرت خداوند منافات داره.

    اصلاً شیطان کسی نیست که بخواد با قدرت خدا برابری کنه و قدرت دادن به شیطان برای انحراف همون شرکه خفی ما میتونه باشه، برای همینه خداوند خطاب به شیطان میگه هرگز به قلب بندگان مومن من راهی نداری، این یعنی ایمان یه سپره یک دژ محکم، به‌محض اینکه بهش پناه میبری در امانی، وقتی ما آگاهانه داریم روی توحید کار میکنیم دیگه نباید شیطان رو هم به همان اندازه تو ذهنمون بزرگ کنیم، هرچقدر که ما روی توحید کار کنیم شیطان ضعیف‌تر میشه پس بهتره یکبار برای همیشه خودمون رو از این بار سنگین رها کنیم و با خاطری آسوده روی خودمون کار کنیم و نگران خطا کردن و اشنباه کردن نباشیم که این خودش ما رو از مسیر درست دور میکنه

    از شما دوست نازنین خودم بی‌نهایت سپاس‌گزارم که با نوشته‌های قشنگت مارو به فیض میرسونی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    Ehsan Moqadam گفته:
    مدت عضویت: 1961 روز

    درود بر شما یونس جان عزیزم

    با این تیپ و عکس قشنگ و خفنت

    خیلی لذت بردم از عکسی که گذاشتی سرحالم کرد قشنگ، ان‌شالله بری تک تک زیبایی‌های جهان رو بیینی و مارو مستفیض کنی از عکس‌های زیبات

    امروز برای یه خواسته خیلی مهمی به دلم‌ افتاد که به یه بنده خدایی پیام بدم چون قبلاً برای همین موضوع پیام داده بودم و ایشون جواب نداده بودن و من تو این مدت هزار تا داستان عجیب و غریب برای خود‌م بافته بودم که آره این آدم اینجوری و اونجوری و حتما تو مدارم نیست و ازین حرفا

    اما به خودم گفتم صبر کن، یه لحظه درست فکر کن، مگه خدا چیز ابتری خلق کرده؟ مگه میشه خدا به دلت بندازه که کاری انجام بدی بعد نتیجش کمتر از عالی‌ترین بشه؟ اون بار اگه جواب نگرفتی به این خاطر بود که فقط می‌خواستی به کاری کرده باشی و از پیش خودت رو بازنده میدونستی و همینکه پیام دادی برات کار شاقیم هم بود اونم با کلی پیش‌فرض غلط و محدود کننده، اگر جواب دلخواه میگرفتی باید به صحت قانون شک میکردی پس برو خداروشکر کن.

    یه اشتباهی که ما اینجور موقع‌ها میکنیم اینکه به جای اینکه ایمان و باورمون رو نسبت به خدا بیشتر کنیم میایم خواسته خودمون رو ‌تخریب میکنیم و این فقط ما رو از مسیر صحیح دور میکنه.

    خواسته‌های ما کوچک‌ نیستن، هیچکدومشون، اصلاً میشه چیز کوچکی بتونه روحی بزرگ خدارو‌ که در وجود ماست شاد کنه؟ پس حتما برای عظمت و قدرتش باید سپاس‌گزار بود چون اون قدرت تجلی از قدرت و عظمت خداست اما نکته اینجاست که ما قدرت اون خواسته رو بیشتر از قدرت خدا و خودمون میدونیم و به همین دلیل نتیجه دلخواه رو هم نمیگیریم.

    همه ما این رو تجربه کردیم که خواسته‌های ما باعث‌ بهبود ارتباط ما با خدا و درک بیشتر توحید شده، اگر ما خواسته‌ای نداشتیم قدرت خدارو ‌که درک نمیکردیم، خود حضرت آدم وقتی هبوط کرد تازه فهمید خدا کیه، چه قدرتی داره.

    بنابراین باید خواسته‌هامون رو پاس بداریم، رسیدن به خواسته‌ها برای من تبدیل شده به یک مرحله درک بیشتر عظمت خدا، هر بار که به خواسته‌ای میرسم حس میکنم یک پله از نردبان توحید بالا رفتم و به خدا نزدیک‌تر شدم.

    خواسته‌ الانت برات بزرگه؟ هنوز بهش نرسیدی؟ خدا داره صدات میزنه، میگه بیا عزیزم، بیا عزیزجانم، بیا سوار شو‌تا ببرمت هرجا که دلت می‌خواد، فقط از اینجا میتونی بری، همه خواسته‌های ما از در توحید و ایمان عبور میکنه.

    به خدا قسم یاد یه خواسته‌ای که همین اخیراً برآورده شده میوفتم به خدا گفتم اگر دریا به قول استاد برام شکافته میشد انقدر معجزه خدارو به‌طور واضح لمس نمیکردم، کاری که برای من کرد خیلی خفن‌تر از شکافتن دریا برای موسی بود، نه فقط درباره این خواسته همیشه داره این کارو میکنه. شما فقط کافیه برای چند ثانیه ریه‌هات به‌درستی کار نکن، کدوم دستگاهی میتونه جایگزینش باشه؟! تازه اگرم باشه چقدر برات هزینه داره و تحملش سخته؟

    خدا اینجوری داره تو زندگی‌هامون معجزه میکنه هر روز و هر ثانیه ما فراموش میکنیم ما قدرتش برامون بدیهی شده اما به بعضی چیزا (خواسته‌ها) که میرسه فکر میکنیم این فرق میکنه.

    واقعاً خلق یه رابطه، خونه، ماشین یا هر چیزی که دنبالش هستیم خفن‌تره یا فقط همین کارکرد دستگاه ریه و تنفس؟

    خنده‌دار نیست خدایی که همچین سیستمی رو ایجاد کرده نتونه از پس خواسته‌های ما بربیاد؟!

    بعد اومدم با اصلاح پیش‌فرض‌هام به همون بنده خدت پیام دادم و بهش گفتم تو بگو من بنویسم نوشتم و دیدم پیام رو جواب داد جوری که اصلاً انگار متوجه نشده بوده و عذرخواهی کرد.

    برام همینکه این اتفاق افتاد نشانه حضور خداست، بهش گفتم خودت بقیش رو درست کن، اگر از این دستت بدی که خیلی خوشحال میشم اگر نه حتماً قراره از جایی بهتر برسه

    از شما دوست عزیزم بهترین‌ها رو از خدای مهربان آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    Ehsan Moqadam گفته:
    مدت عضویت: 1961 روز

    درود بر شما دوست عزیز، فرزانه و ارزشمند خودم

    واقعاً که چه نام زیبا و برازنده‌ای دارین

    بسیار موافق هستم با شما، کاری که اینجا داره انجام میشه خیلی ارزشمنده اما در برابر کارهایی که خدا داره انجام میده اصلاً قابل مقایسه نیست، به قول فایل آرامش در پرتو آگاهی یک قطره از دریاست خود دریاست.

    ما همیشه برای فهم عظمت خدا دنبال چیزهای گرون و لاکچری هستیم غافل ازینکه چیزهایی که در زندگی در اختیار داریم بارها و بارها و بارها ارزشمندتره

    یه ویدئوی رو دیدم که میگفت قراره به شما 100 میلیون دلار پول داده باشه، آیا دوست دارید دریافتش کنید؟

    (لطفاً بهش جواب بدید قبل ازینکه ادامه متن رو بخونید)

    اما یه شرطی برای این جایزه هست

    و ا‌ونم اینکه 24 ساعت دیگه بیشتر زنده نخواهید بود.

    آیا باز هم حاضرید که این جایزه رو دریافت کنید؟

    (لطفاً بهش جواب بدید قبل ازینکه ادامه متن رو بخونید)

    امید به زندگی فردا، آیا چیزی ارزشمندتر از همین یه مورد هست؟

    هرچقدرم اوضاع وفق مرادمون نباشه اصلاً همینکه ناراحت میشیم برای نداشتن یه چیزی به این معناست که امید داریم میتونه جور دیگه‌ای باشه اما هنوز راهش رو پیدا نکردیم پس این خودش یه نعمت ارزشمنده

    این که او می‌گوید و من مینویسم شاید کمترین کاری باشه که از دستم برمیاد، شکر خدا برای همین دستان و انگشتان

    خداروشکر برای دوستان ارزشمندی مثل شما

    برای شما و پارتنر عزیزتون از خدای مهربان بهترین و زیباترین لحظات رو آرزومندم

    اسم کتاب تأملی در باب شادکامی و مثبت‌اندیشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: