سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 205

سلااام و صد سلااام.

احوالاتتون چطوره بچه های سایت؟

مطمئنم که اکثرمون حالمون عااالیه چون اینجا فقط آدمای تک درصدی میان و کسایی که تلاش میکنن که حالشون عااالی باشه.

1) استاد جانم سپاسگزارم از شما که درخواست کردن و به من یاد دادین. و من از موقعی که اینو از شما شنیدم که تقریبا دو سه سال پیش بود تا الان توی این موضوع خیلی خیلی خییلی بهتر شدم. درخواست میکنم و اگر طرف هم قبول نکرد ازش تشکر میکنم و درکش میکنم که حتما اقا شرایطش و نداره یا دوست نداره چه اشکال داره؟

و نه خودخوری میکنم که واای چرا رفتم گفتم و نه میگم من خودمو کوچیک کردم و…

مثلا چند هفته پیش با یکی از اقوام رفتیم قلات شیراز پیک نیک. شوهر خاله من قلیون میکشه و اون روز فراموش کرده بود با خودش بیاره.

کنار ما یه ده تایی خانم بودن که اومده بودن پیک نیک و قلیون داشتن. شوهر خالم به تک تک اعضای جمع گفت برید از اینا قلیون بگیرید برام و هیچ کس نرفت و همه گفتن نهه زشته و..

به من گفت و من هیجان زده از اینکه ایول قراره برم یه تمرین عزت نفس انجام بدم و قوی تر بشم قبول کردم. همه تعجب کرده بودن و حتی بهم میگفتن نه نرو زشته و….

خلاصه رفتم بهشون گفتم و اونا هم گفتن ما تازه خودمون میخوایم بکشیم گفتم اوکیه هر وقت کارتون تموم شد میتونید بهمون بدین. و وقتی برگشتم واقعا همه با حرکت من حال کردن و عزت نفسمو تحسین کردن.. و اون خانوما هم بعد از یه مدت با احترام آوردن برامون.

این فقط یه مثالی بودکه جدیدا اتفاق افتاد و یادم بود ولی وااقعا لذت میبرم از این کار. یه مدت کارم این بود مرفتم جلوی در دفاتر خدمات قضایی و افرادی که میومدن بیرون و پرزنت میکردم. یعنی باهاش سلام و احوال پرسی میکردم و بعد اپلیکیشن حقوقی رو بهشون معرفی میکردم و درخواست میکردم که اگر دوست دارن نصب کنن… توی اون سه هفته وااااقعا خیلی جاهاش اذیت شدم چون کار راحتی نبود ولی چیزی که بهم انگیزه میداد این بود که دارم عزت نفسمو زیاد میکنم و وااااقعا هم همینطور بود. بعد از اون من بشدت توی درخواست کردن و ارتباط با غریبه ها مخصووصا پسرا بهتر شدم. الهی شکرت.

2)درمورد نگران نبودن گفتید. وقتی نیازی داریم نباید نگرانش باشیم که ایا پاسخش میاد یا دیر میاد و..

آخ دقیقا من چند روزه نیاز به دندونپزشک دارم و همچین نیاز به خرید لباس دارم و براشون نگرانم. میترسم که دیر بشه و من نتونم به دندونام برسم. دندونام بدتر بشن یا اینکه میترسم با همون لباسای قدیمی بخوام برم دانشگاه و خیلی موضوعات دیگه که حواسم به قانون نبوده و براش نگران بودم… ممنونم ازتون که همچین نکته ای رو بازگو کردین.

من نگران دندونام نیستم چون خداوند روزی دهنده ی بی حساب هست و به موقعش همه چیز جور میشه که من به بهترین شکل به دندونام رسیدگی کنم.

من نگران خریدن لباس نیستم چون به موقش خداوند هدایتم میکنه فوقش اگرم نخریدم لباسای زیادی دارم که میتونم اونا رو بپوشم و گور بابای نظر مردم.

«باید بشینم راجب نگرانی هام باورسازی کنم و در کنارش حالم خوب باشه که اتفاق بیفته…،»

3) استاد اینقدر ذات پاکی دارید و با لطف بی نهایتتون از مردم امریکا و خوبیاشون اینقدر گفتید که جدن نگااهم عوض شده اصلا انگار امریکا کشور دومم شده(خنده)

ولی واقعا بنظرم عادیه که مردم امریکا مردم خیلی خوش برخورد و مهمان نوازی باشن. چون یه کشور پر از ادمای مختلفه.(مثل ایران خودمون که همه جور ادم توشه)

امریکا هم داره ادمایی که نژاد پرستن که مخالف مسلمونا و ایرانیا هستن ولی در کنارش انسان هایی هم داره که انسانیت دارن که خود اون ادم براشون باارزشه نه رنگ پوستش نه ملیتش نه دینش… این ما هستیم که با باورامون با پیشفرضای ذهنیمون هدایت میشیم به ادمای همجنس با باورامون.

استاد توی بحث روابط و تحسین ادما و تمرکز روی نکات مثبت ادما خیلی عالی هستن و احساس لیاقت بالایی هم دارن( دیدیم که چطور با عزت نفس میگن من ایرانیم)

به همین دلیل هدایت میشن به انسان هایی که عین خودشونن. و اون انسان ها بهترین اخلاقاشون و به استاد نشون میدن و وقتی استاد با عزت نفس میگه من ایرانیم و نمیترسه که مبادا طرف مخالف ایرانی ها باشه و بخواد بلایی سرم بیاره یا بدرفتاری بکنه ( چون رو این موضوعات کار کرده و چون به قانون ایمان داره) حتی اگر طرف مخالف شرقی ها هم باشه خلع سلاح میشه و زبونش بسته میشه و نمیتونه صحبت نامناسبی بکنه.

استاد درود بر شما که تعارف نکردید و باز رفتید اب پر کردین.

بابا ماشالا به سیلور تن چه شهر خووشکلیه. عین دهکده های توی فیلما میمونه.

با دیدن سرسبزی های این شهر زیبا به این فکر افتادم که من اوایل برای مهاجرت فقط از خدا میخواستم من و ببره سوییس بخاطر طبیعت خفنش اما الان همین شهر کوچیک هم خودش سوییسه والا. بیییی نهایت جا هست با طبیعت فوق العاده و من نباید خودمو محدود کنم فقط به سوسیس باید درخواست کنم خداوند هدایتم میکنه.

خیلی از این شهر خوشم اومد خیلی جذابه خیلی رنگی رنگیه و انگار زندگی در اون جریان داره.

واقعا طبیعت این ایالت خیییلی خفنه خیلی جذاابه.

یه چیز جالب برام دیدن کمپرا بود. چقد زیااادن. چیزی که تو ایران تا حالا ندیدم حالا نمیدونم نیست یا مردم نمیتونن بخرن یا هر چی

انگار مردم امریکا خیییلی اهل عشق و حال و سفرن و البته ثروتمندددد.

آخ استاد دیدن سریال سفر به دور آمریکا و تحسینش بالاخره کار دستم داد و جریان هدایت من و برد یه سمت یاسوج زیبااا.

دیگه شما خودت بچه اونجایی تا اونجایی که میدونم و میدونین که چقدددر زیبایی داره. وااقعا هواا خنککککک بووود و این استان پر بود از آبشار و رودخانه که پر از آببب بودن.

تو یه کامنت دیگه همه چی رو از تجربه قشنگم براتون میگم این طولانی شد.

عاشقتم استاد.

سپاسگزارم از حضورتون از کلام گهربارتون. سپاسگزارم از خداوند برای وجود با ارزش شما عزیزانم….

در پناه حق باشید و بیشتررر بهتون خوش بگذره