https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-07 00:14:282023-09-09 02:28:30سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 207
548نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
تصاویر زیبای جاده و آهنگ متناسب با آن دلم هوای جاده شمال را کرد شکرت خدا برای این تصاویر..
هیکل زیبای بانو شایسته و صدای قشنگشون و نگاه قشنگشون و هیکل متناسب و عالی استاد و صدای قشنگ استاد و صدای قشنگ آبشار و سنگها و صخره های الهی همه دم از فرکانس هستی و هم فرکانس شدن از طبیعت میاد..
تبریک میگم بانو شایسته و استاد عزیز هم فر کانس شدن دوباره و تولد جدیدتون در طبیعت بکر و زیبا رو تبریک میگم..
واقعا فقط دیدن این تصاویر زیبا که آب با چه فشاری از لابه لای صخره های زیبا به پایین میاد چشم دل میخواهد که جان بینی…عکس گرفتن استاد از مادر و دختر و عشق آنها..دیدن سنجاب های بازیگوش..
دیدن پرنده های زیبا و کوچک
مانند گنجشک رنگ شده …سطل آشغال طراحی شده برای زیبا ماندن طبیعت..بزرگی میگفت من آب میآورم تو بنوش اما نه زیر آب آنقدر بنوش که سیراب شوی ..
خداوند آنقدر در زندگی به ما آب میدهد که باید خودمان رو سیراب کنیم و از نعمت های خداوند به خوبی استفاده کنیم چقدر شما دو بزرگوار از نعمات خداوند به درستی و به خوبی دارید استفاده میکنه حتی من را به عنوان بیننده سیراب میکنه.
چقدر لذت بردم از وجود این زیبایی ها ممنونم از همه چی ممنونم
الله و اکبر از این حجم زیبایی که امشب من دیدم خدایا شکرت بابت اینکه می توانم در این مسیر باشم و این حجم از زیبایی را اینجا ببینم.
استاد جان و خانم شایسته مهربان بسیار سپاسگزارم از شما بابت به اشتراک گذاشتن این زیبایی ها که باعث سپاسگزاری بیشتر من در مورد زیبایی های خداوند می شود.
چیزی که من نیاز دارم به خودم یادآور شوم که این جهان چقدر زیباست و هر گوشه آن که می روی زیبایی می بینی . من یاد خاطرات خودم زمانی که ایران بودم و شمال سفر می کردم افتادم که تلاش می کردم به آبشارهای زیبا خودم را برسانم و لذت ببرم و از زیبایی های بکر آنجا.
استاد جان چیزی که من به وضوح برای من متفاوت است بین ایران و خارج از ایران نحوه برخورد مردم با حیوانات است که در خارج از ایران خیلی زیاد به حیوانات اهمیت می دهند وسعی می کنند که آنها را خوب نگهداری کنند و به آنها احترام می گذارند و اصلا باعث اذیت و آزار آنها نمی شوند حتی بچه های کوچک هم این موضوع را رعایت میکنند ولی متاسفانه در ایران خیلی دوست دارند که دنبال حیوانات کنند و یا آنها را لمس کنند و چیزی که در خارج از ایران من ندیده ام. کاش بگذاریم مثل همین سنجابها و این پرندگان زیبا زندگی خودشان را بکنند و ما هم از دیدن زندگی طبیعی آنها لذت ببریم.
وای خدای من چقدر این سنجاب ها و این پرنده ها زیبا بودند و چقدر برای اینها طبیعی بود که انسانها به آنها آزار نمی رسانند و آنها این فرکانس را درک کرده بودند و فارغ از آنهمه چشمی که آنها را نگاه می کردند زندگی خودشان را می کردند و خیلی زیبا و لذت بخش بود دیدن این ظرافت و طراحی بدن این حیوانات . خدای من شکرت بابت این همه تنوعی که در جهان آفریده ای . خدای من شکرت.
از آبشار زیبا
از این طبیعت زیبا
از کوههای سر به فلک کشیده
از این پرندگان و حیوانات زیبا
همه را تو خلق کرده ای و به همه آنها حق حیات داده ای و طبق قوانین و غرایز خودشان زندگی خودشان را انجام میدهند اگر انسان ها آنها را آزار نرسانند.
خدایا شکرت .
استاد جان بازهم سپاسگزارم از این خانواده صمیمی که به همت و ایمان شما دورهم جمع شده اند.
به به، یه قسمت زیبای دیگه با یه تصویر شگفت انگیز از طبیعت آغاز میشه…
آسمون آبی، ابرهایی که انگار از ریختن یه قوطی رنگ سفید تو آسمون تشکیل شدن و خداوند با قلموش اونها رو کاملا هنرمندانه به شکل ابر دراورده
درختان کاج در تمام طول مسیر ما رو همراهی میکنن و چشمای زیبامون رو نوازش میدن…
صخره های صیقلی و زیبا یک طرف جاده و دره ای سرسبز پوشیده از درختان کاج از سمت دیگه ما رو در این جاده به سمت جلو سوق میدن…
و آهنگی که نماد شروع دوبارست… نماد پویایی و حرکته…
چه جاده زیبایی! چه دقیق خط های دوبل وسط جاده کشیده شده، چقدر این جاده همواره و چقدررررر تمیزه!!
رنگ قرمز کاپوت فورد چه تضاد زیبایی با رنگ های طبیعت ایجاد کرده…
پنجره ی اون خونه ای که توی سکانس دوم نشون دادین یه مثلث قائم الزاویه بود!!! جالب بود تا حالا ندیده بودم.
توی همین سکانس زمانی که شما وارد جاده صاف و مستقیم میشین حتی رنگ آسمون فرق داره! درخت ها از زاویه نزدیک به شکلی دیگه زیبان
عظمت اون کوه های لایه لایه که هر ذره از اون لایه ها خدا میدونه حاصل چند سال تکامله، واقعا شگفت انگیزه
رنگ گیاه های کنار جاده سبز فسفری بهاریه چقدر زیبا!!!
اون مسیری که واردش شدید برای پیاده روی رویاییه…
چه عکس های خوبی میشه اینجا گرفت…
به قول خانم شایسته یه طرف کوه و صخره که چه رنگ قشنگی داشتن نه قهوه ای بود، نه خاکستری یه رنگ مایل بین این طیف بود. شاهکار خلقت همینه… خدایا شکرت با قلبم آفرینشت رو تحسین میکنم
چه خزه های ملیحی رشد کرده روی صخره ها
واقعا چجوری روی یه تیکه سنگ که هیچ محیط خاصی برای سرسبزی نداره، گیاه هایی اینقدر سبز رشد میکنه؟!
چه صدای آبی میاد!! چقدر قدرتش زیاده
چقدر اون صحنه ی اسپلش آب روی صخره که هر چند ثانیه یکبار تکرار میشد قشنگه!
آب چقدر زیبا از آبشار پایین میریزه، آب بیرنگ کف های سفید زیبایی رو با پایین اومدنش ایجاد میکنه و بعد از جاری شدن به رنگ آبی میبینیمش
واقعا قشنگ نیست؟!
خدایا شکرت، چی آفریدی…
خنکای فضا رو من حس کردم
دقیقا همزمان با این صحنه مامانم یه عطر خنک آورد داد بهم که باز کنم و تستش کنم که اون هم نت هاش خنک و لیمویی بود و خیلی بهتر حس بودن توی اون فضا رو احساس کردم خدایا شکرت:))
رنگ فیروزه ای آب توی دریاچه کوچیکی که تشکیل شده چقدر چشم نوازه!
چقدر طرح برش و تراش صخره ها قشنگه.
یه کافه ی مدرن توی تهران هست، یه لحظه فکر کردم اونه. چون دقیقا داخلش رو به همین شکل صخره ای دیزاین کردن
چقدر همه جا تمیزه چقدر مردم بافرهنگن و از محیطی که توش قرار دارن مراقبت میکنن. همینه که الان هرجایی شما میرین دسته گله.
پله ها رو خیلی با ظرافت و دقت ساخته بودن که در عین تامین امنیت، به راحتی امکان لذت بردن از مناظر رو تا خود آبشار برای بازدیدکننده ها فراهم میکرد. دم مهندسای سازندش گرم…
اون اسپلش آب که گفتم توی دقیقه 8 که شما رفتین پایین از یه زاویه بهتر تکرار شد، دامنه ی پاشش اش هم بیشتره از اینجا!
آفرین خانم شایسته چه تعادلی!
من عاشق این روحیه ام که اینقدر تشنه ست برای اینکه یجوری ارتباط خودش رو با طبیعت بیشتر کنه
اون مادر و دختر چقدر ساده و خالص اومده بودن کنار آبشار، چه عکس های زیبایی هم ازشون گرفتین
ای خداااااا چقدرررررر خوشگل بودن اون سنجابا. با اون پشت راه راهی که داشتن، قربونشون برم من که راه راهشون تا دمشون ادامه داشت:))))))
پرواز اون پرنده ها مثل زنبور بود، بال میزد ولی سرجای خودش وایساده بود ای خدا که اینا چقدر قشنگن!
رنگین کمونیان اینا برای خودشون…
توی دقیقه 12 اون سنجابه دمش چه فری خورده!!! انتهای دمش مثل کلوچه شده!!!
چقدر هم سریعن این موجودات!!
چه چشمایی دارن خدایاااااا
چقدر این قسمت 18 دقیقه ای زیبایی داره…
شما حتی به نکته مثبت در سطل زباله هم توجه کردین، واقعا آفرین
ای خدا اون بچه ای که از الان با باباش بیاد توی دل طبیعت بزرگ بشه چقدر بیشتر با طبیعت میتونه اخت بگیره..
با چه آرامشی هم خوابیده
واقعا دم پدر و مادرش گرم که اصلا خودشون رو محدود نمیکنن به خاطر بچه
در آخر هم اون درون شات زیبایی که گرفتین نمای بسیار زیبایی رو از منطقه بهمون داد
خدایا ازت سپاسگزارم که چشمم رو به دیدن این همه زیبایی گشودی
استاد و خانم شایسته ازتون ممنونم بابت تولید چنین فایل های باکیفیتی که سرشارن از زیبایی و انرژی مثبت…
سلام به تمام همسفرای این سفر جادویی که هر کدوم با نوشتن کامنتهای فوق العاده شون خیر و برکت این سفر رو صدچندان کردن
سپاسگزار خداوند هستم که منوهدایت کرده به دیدن زیباییها و فراوانی ها
سپاسگزار شما زوج مهربان و عاشق هستم که دستان خدا در این مسیر هستید و با ورود به سایت با تصویر زیبای شما مواجه شدم تصویری از عشق ، شادی و زیبایی و فراوانی
وقتی خودتو لایق میدونی ، وقتی خودتو در فرکانس بالا قرار میدی ورودی ها رو کنترل میکنی ، اعراض میکنی از منفی ها و زشتی ها لاجرم هدایت میشی به این مکانهای زیبا ، جاده های زیبا ، آبشارها و رودخانه های زلال ، هدایت میشی به اینکه بیشتر و بیشتر این فراوانی ها رو ببینی و راه رو برای ورود نعمت های بیشمار باز کنی و ظرفت هر روز بزرگتر و بزرگتر کنی و خدا رو شکر که من هم به اندازه ظرفم سهمی از این همه نعمت دارم و به اندازه تکاملم میتونم از این همه آگاهی جاری در فایلها و کامنتهای بینظیر بهره ببرم
و آنچه در آسمانها و زمین است تمام را مسخر شما گردانید و اینها همه از سوی اوست. در این کار نیز برای مردم با فکرت آیاتی (از قدرت الهی) کاملا پدیدار است.
این روزها وقتی دقت میکنم بیشتر و بیشتر معنی این آیه رو میفهمم و هر روز داره برام تکرار میشه از فضاپیماهایی که هر روز داره ارسال میشه ، از تصاویر زیبایی که تلسکوپ جیمز وب داره ارسال میکنه ، از تصاویری که در این فایها میبینیم که چقدر همه چیز توسط انسان برای راحتی بیشتر ساخته شده تریلها ، جاده ها حتی این نرده هایی که انقدر مرتب و مهندسی ساخته شده که شما بدون هیچ ترسی پا روی اون میزاری و فارغ از هر سن و شرایطی و حتی با بچه کوچکی که در پشت داری به پایین اون دره میری تا دستی به اون آب بزنی از درون بچه ای که با یک دسته کنترل میتونی بفرستی همه جا تا بتونی دسترسی نامحدود داشته باشی و این یعنی اینکه ای انسان ما تو رو برگزیدیم و تو رو جانشین خودمون و خلیفه در روی زمین کردیم و همه چی در تسخیر توهست و این توهستی که تصمیم میگیری در این ملک چطوری فرمانروایی کنی ؟؟؟؟؟
امکاناتی مثل همون کوله ای که بچه در اون بود ، ظرفهای غذایی که ساخته شده و آویزان شده که با قراردادن غذا هم پرنده ها و هم اون سنجابهای زیبا و کوچیک و دوست داشتنی استفاده میکنن هم چشم ما شاهد این همه خلقت زیبای خداوند هست همه اینها نشانه هایی از الهاماتی هست که به انسان داده شده ، انسانهایی که شجاع بودن اقدام کردن و عمل کردن و جهان رو برای ما راحتتر و زیباتر کردن
و در تمام ابعاد و اشلها این دستاوردهای انسان قابل مشاهده هست که با تسخیر زمین و آسمان و سنگ و فلز و آب و تمام عنصرها به زندگی امروزه شکل داده
خدایا شکرت سپاسگزارم که با چه درایتی خدایا این پرنده ها را آفریدی که با این سرعت داره بال میزنه و داره غذا میخوره ، چه نوک بلند و باریکی داشت که همین امر باعث شده بود در حین پرواز به راحتی غذا بخوره خدای من هیچ کار تو بی حکمت نیست و این من مریم هستم که باید بتو توکل و اعتماد داشته باشم و بدونم که تو هیچ وقت منو رها نکردی و هر مساله ای رو با توجه به توانایی های من در برابر من قرار دادی و تمام آنها فقط برای این هست که من بفهمم چه توانایی ها و چه قدرتهایی دارم که از آنها بی خبرم
امروز صبح با پدر و مادرم راهی جاده چالوس شدیم تا اونجا صبحانه بخوریم عجب جای زیبایی با درختان بلند و سربفلک کشیده بود و رودخانه خروشان چالوس که پر از آب بود و با هیاهو در حال جاری شدن و اینکه باور نکن کمبود رو باور به فراوانی داشته باش و ببین منو ، ببین با چه حجم آب و با چه سرغت و ذوق و شوقی در حال جریانم ببین چقدر زلال و زیبام
با دیدن این همه رستوران و افرادیکه صبح برای صرف صبحانه به آنجا آمده بودن ، دیدم که جهان چقدر گسترش پیدا کرده دیدم که چقدر ثروت بیشتر شده فقط باید خوب دید بقول سهراب چشمها رو باید شست جور دیگر باید دید
هزاران بار خدا رو شکر کردم که شما استاد من هستید و چشم و ذهن منو باز کردید که بتونم زیبایی ها رو بیشتر ببینم و بدنبال اونها بگردم و دارم ورود اونها رو به زندگیم احساس میکنم از آدمها شرایط وموقیعتها گرفته تا بهتر شدن شرایط مالی و مهمترین و بزرگترین دستاورد برای من آرامش و آرامش هست و ذهنی آروم که دیگه نگرانی زیاد توش جایی نداره
بینهایت سپاسگزار شما استاد عزیز و مریم زیبا هستم و سپاسگزار تمام عزیزانی که با کامنتهای زیبا هر کدوم چراغی هستن تو این جاده زندگی
اینها محبتشون ، از خودگذشتگیشون، بخششون، عشقشون، حتی خشمشون همه و همه ذره ای از خدا رو به ما نشون میده.
یه روز رفته بودم جایی، یه پیر مرد حدوداً 80 ساله پیشه پسرش بود، پسرش حدودا 50 سالش بود، اون مرد 50 ساله هم بچه اش بغلش بود.
بچه اش 2،3سالش بود.
پدر بزرگه به پسرش گفت نوه ام رو بده بغلش کنم، بعد از چند دقیقه بچه تو بغل پدر بزرگه شروع کرد گریه کردن، پدره بچه به پدرش گفت، بچه مو بده نمیمونه بغلت، پدر بزرگه گفت ولش کن
بعد از چند دقیقه بچه بیشتر بیتابی کرد و گریه کرد، دوباره پدره گفت بچمو بده نمیمونه خیلی داره گریه میکنه، دوباره پدر بزرگه زد زیر دسته پسرش گفت ولش کن
بعد چند دقیقه جیغه بچه بلند شد و بلند بلند گریه میکرد تو بغل پدر بزرگش،پدره دیگه طاقت نیورد با حالت عصبانی بچه شو از تو بغل پدرش(پیرمرده) در آورد و گفت بچه رو بم بده و بچه رو از بغل پیرمرد گرفت.
بعد پیرمرده یه نگاه به بچه اش کرد گفت از عمد خواستم اذیتت کنم تا بفهمی هموجور که تو برا بچه ات بیقراری و دوسش داری منم برا تو بیقرارم و دوست دارم، فکر نکن تا بزرگ شدی دیگه تو فکرت نیستم، اگه 100 سالتم بشه بازم بچمی!!
هنوز برام بچه ای!
وقتی بهت زنگ میزنم با تندی بگو هااا
بلللله
درست جوابمو بده.
هیییچوقت اون صحنه یادم نمیره واقعا پدر مادر تیکه ای از خداوند هستن.
درود بر شما این قانون بدون تغییر خداوند است که به هر چیزی توجه کنی مخصوصاً زیبایی از همان جنس وارد زندگی شما میشود
مریم جان سفر خوب و بیخطری انشالله داشته باشی کامنت شما بینظیر بود امیدوارم این سفر بهت خوش بگذره از شما سپاسگزارم از زیباییهای مسیر که میرفتی برای ما به اشتراک گذاشتی تا ما هم تجسم کنیم و لذت ببریم
کامنت شما هم زیباییها و مسیرهای خوبی را برای درک بالا ما را هدایت میکند
امیدوارم هر کجا هستی در پناه الله مهربان شاد سلامت و ثروتمند باشه انشالله
سلام،سلامی به پاکی عشق به استادان عزیزم وتک تک دوستان توحیدی ام در این سایت الهی
یه روز زیبا وشگفت انگیز دیگه از این سفر رویایی با نامت ای بخشاینده ترین آغاز میکنیم
در ابتدامسیر حرکت در یک جاده کوهستانی با هوایی فوق العاده که دوطرف جاده رو درختان سرسبز احاطه کرده وآسمان آبی که ابرهای سفید ونرمی پهنای آن رو پوشانده
وچه زیباست انعکاس اشعه های خورشید بر پهنای این کوهستان وآن طرف جاده انعکاس سایه ابرها بر روی پوشش گیاهی دره الله اکبر
خدایا توراشکر وسپاس که چشمانم را بار دیگر لایق دیدن این زیبایی ها کردی
استاد جان در این فایلها به جز اینکه کانون توجه ما متمرکز میشه به زیبایی ها تا به صدق بالحسنی برسیم
هرکدام پر از نشانه ودرس است
انبوه وتنوع پوشش گیاهی ، آسمان آبی وآبشار های فوق العاده ورودخانه ها برای ذهن من باور پذیر میشه که جهان پراز نعمت وفراوانی وثروت است
اینکه افراد مختلف در سنین ونژادهای متفاوت در این جاهای شگفت انگیز میبینم این باور در من ایجاد میشه که بله همه ما به یه اندازه به خدا وثروت ها ونعمتهای او دسترسی داریم البته که به شرط ایمان و رها بودن
از این افرادی که باعشق تمام امکانات لازم را برای لذت بردن مردم خود فراهم میکنند وحتی به فکر حیوانات وپرندگان هم هستند واساس کار خودرا تمیزی ونظافت قرار میدهند وباتمیز نگه داشتن واحترام به طبیعت سپاسگزاری خود را انجام میدهند باور میکنم که ایمان داشتن فقط به نماز خواندن وریش وحجاب داشتن نیست این مردم چون با خود وجهان اطرافشان در صلح اند به معنای واقعی ایمان دارند پس نگرانی ندارند ورها از همه وابستگیها ودرحال لذت بردن وشادی کردن هستند
وقتی عشق ومحبت ،همدلی وهمیاری بدون وابستگی شما دو استاد عزیزم ویا محبت بین آن مادر ودختری که باعشق ژست میگیرند تا شما ازشون عکس بگیرید ویا آن آقایی که فرزندش را به پشت گرفته وآنقدر آن نوزاد خیالش راحت است که بقول مریم جان برتخت پادشاهی نشسته ، وراحت خوابیده وخود آقا مشغول کارش هست
برام باور پذیر میشه آدمهای بی نظیر باروابط عالی در این جهان فرا وآن اند به شرط اینکه من چشمانی بینا داشته باشم
در آخر استاد جان من این عشق واین همدلی بین شما ومریم جان راتحسین میکنم وشما دو نفر برازنده وتکمیل کننده همدیگه هستید ومطمئنا خداوند هم به شما دو عزیز درود میفرستد
تحسین میکنم این مردم را که با احترام به طبیعت پرندگان وحیوانات وبه همدیگر نعمتها وثروتهای بیشتری نصیب وقسمت خود میکنند
در پناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت
از اینکه وقت گذاشتی وکامنتم را خواندی وپاسخ دادی صمیمانه سپاسگزارم
دقیقا رسول عزیز وقتی ما چشمامون روعادت بدیم به دیدن زیباییها وبدور از هرگونه قضاوت یاد بگیریم به چیزها ویژگیهای خوب هرکسی توجه کنیم لاجرم آسون میشیم برای آسانی ها
اینکه افراد مختلف در سنین ونژادهای متفاوت در این جاهای شگفت انگیز میبینم این باور در من ایجاد میشه که بله همه ما به یه اندازه به خدا وثروت ها ونعمتهای او دسترسی داریم البته که به شرط ایمان و رها بودن
آزاده عزیز هر موقعه چهره بشاش ودلنشینت رو میبینم ناخود آگاه دختری شاد وپرشوق وانرژی در ذهنم نقش میگیره دختری که فارغ از هیاهوی بیرون دنبال لذت بردن وشادی کردن به سبک شخصی خودش هست وایمان دارم که این حال وانرژی از قلبت نشات میگیره که به اصل وصله
قطعا همه این تحسین کردنها در خودتون وجود داره عزیزم
.اتفاقا تو اون یه هفته تجربه که کامنتشم نوشتم همه دقیقا همینو میگفتن که به دل میشینی.شادی.پرشوق و انرژی هستی.بی شیله پیله ایی.خخخ حتی میگفتن خانوم مشاورنگهبان اونجا به شوخی میگفت همجین ژست مشاوره میگیره انگار دکتر روانشناسبه از این به بعد برای نمایشگاهای بعد بیا یه غرفه فرهنگی مشاوره بگیرمنم گفتم دیگه تا 3 ماه دیگه نوبتمپره برای شما تو اذر ماه اونم بهت لطف دارم یه وقت نیم ساعته دارم
باور کن باببشتر ادمهای اونجا دوست شدم
یه چیزی بگم فهمیه جان
مسیول موکبهای اونجا یع اقایی بود که روزهای اول رفتارش عالی بود
روزهای بعد یهوو دستور داده بود که به غرفه ها غذا ندید چون اینا دارن کسب درامد میکنن.خخخ.چون اینجا شلوغه و شلوغ بازی میشه بخاطر اینکه ما از پشت موکب میرفتیم غذا میگرفتیم نه تو صف چون صف غذا واقعا شلوع بود و همه غرفه دارها از پشت میرفتن برای غذا
مام گفتیم بیخیال بزار بگه
روزهای اخر وقتی رفتیم خود اقاعه اومدپشت غرفه بعد من بهش گفتم ببین اقای حیدرنژاد شنیدم دستور دادید که به غرفه دارها غذا ندن
گفت خواهرم شلوغ شده بود گفتم اقای حیدرنژاد شما حق دارید شاید مام جای شما باشیم این رفتارو میکردیم نمیتونیم قضاوت کنیم
همین که شما دارید خدمت به مردم میکنید خودش نشون از انسانیت و بزرگیتونه
همینو که گفتم گفت بیا به اینا غدا بدهوای منو دوستم مردیم ازخنده
گفتم خب حالا میتونید چن تا نوشیدنی هم به ما بدید گفت بیا نوشیدنی هم بدهکه یکی از خادما گفت تموم شده
بعد گفتم به قول استاد هرکسی قلقی داره باید با زبان خوش باهاشون برخورد کنی
کلی خندیدیم و رفتم برای همشون تهریف کردم چی شده و کلی خندیدن
سلام آزاده باذوق ودوست داشتنی ممنون که این اتفاق جالب را برام تعریف کردی کلی خندیدم ودر آن حالت تصورت کردم وممنون که معنی کلمه خویشکه نازارم رو برام گفتی الان دیگه استاد منی
دوست دارم از صمیم قلبم ومطمئنم اگر یه روزی از نزدیک همدیگرو ببینیم یعنی میترکونیم (ایموجی چشمک)
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم
خدایا شکرت زیبایی های سفر به دور آمریکا چقدر هیجان آور و فوق العاده است و این نعمتها هر روز بیشتر میشود دید خدا قوت به دو استاد با این تریلی که صخره و کوه و دره را با چشهایمان میبینیم و این تابلو سر به سنگ نخورد چقدر برای من جذاب و کلی کیف کردم از این هشداری که برای مردم ارزش قائل بودم
خدایا شکرت آبشار جذاب در دل کوه چه منظرهای رو به جا گذاشت چه آب زلال اما یخ از رنگ آن میشود فهمید که سرد و خنک است خدایا ازت سپاسگزارم هر روزی زیباییهای بیشتری میبینم و ذهنم به چیزهای مثبت بیشتر گرایش پیدا میکند
خدایا شکرت این سفرنامهها برای من هر روز درس اگاهی و لذت است که با دو استاد نازنین با زحمتهایی که برای ما فراهم میکنند تا ما بتوانیم به آنچه که در زندگیمان میخواهیم یا خواستهایم برسیم چه صحنه خوبی از استاد از اون دو تا دختر عکس گرفتن و لذت بخش خوب بود الله اکبر به این پرندگان زیبا سنجابهای خوشگل و رنگارنگ اینها شکار لحظههاست این تصاویر خوب و رنگ بوی عالی داره این سنجابها و اینکه در کنار آدمها غذا میخورند و این برای من تعجب آور است غذا خوردن پرندگان و حیوانات در کنار انسانها در صلح بودن آدمها را نشان میدهد که چقدر خوب و عالی توانستند آرامش درونی خود را هر روز بهتر و بیشتر کنند خدایا شکرت هر روز وقتی به ماشینهای خوشگل فایلهای سفرنامه نگاه میکنم همان را در روز در خیابانها هر روز بیشتر میبینم و لذت میبرم استاد و خانم شایسته از شما سپاسگزارم بابت تمام تصاویرهای خوبتون
همه دوستای خوبم رو به خدای بزرگ و مهربان میسپارم هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
دیدن قسمت بعدی از سفرنامه همزمان شده ماجراجویی سگ کوچولوی بامزه مون .
قسمت امروز از یک جاده زیبای پر درخت و صخره و آسمون آبی با ابرهایی که مثل پرده یه قسمت از آسمومو پوشوندن شروع شده که منو یاد برگشتمون به خونه میندازه که دقیقا زمانی بود که آفتاب وسط آسمون بود و قشنگ تو چشم میوفتاد و نمیتونسیم کاری کنیم . اما یه ابر خیلی لطیفی دقیقا مثل همین ابری که توی آسمون شما هست جلو افتابو گرفته بود و یه نور طلایی قشنگی رو ایجاد کرده بود که باعث شده بود تا آخر مسیر ما بدون اذیت شدن توسط آفتاب لذت ببریم از مسیر زیبایی که داشتیم طی میکردیم .
ماجرای اینور این بود که من غذای ویکی (سگمون) رو آوردم و کنار در انباری توی حیاط که سایه بود فرش پهن کردم و نشستم تا هم سفرو ببینم و هم در کنار ویکی باشم تا غذاش رو بخوره .
داشتم فکر میکردم که ببین چقدر طبیعت قشنگه. چقدر سبزه . چقدر هر صحنه ش به تنهایی کامله .
طبیعت در عین نقصان کامله . هربار که جلوتر بری ترکیب بندیش عوض میشه و یه زیبایی دیگه رو برات به وجود میاره .
همین طور که داشتم به اینا فکر میکردم شما وارد اون مسیر زیبای روستایی شدین .. من یه لحظه نظرم جلب ویکی شد و فکر کردم که چقدر دوست داشتم توی اون مسیر با ویکی میومدم که این عشقم هم لذت میبرد .
دقیقا همون لحظه شما وارد اون فضای داخلی شدین که جلوی درش نوشته بود NO DOGD :)))
خب پس حالا ویکی رو نمیارم اما خودم میام و از طبیعت لذت میبرم و ویکی رو یه جای دیگه میبرم تا اونم لذت ببره .
من چقدر تحسین کردم اون خانواده ای رو که باهم اومدن تا از دیدن این همه زیبایی لذت ببرن . باهم ایستادن و باهم نگاه میکنن و باهم هم هدفن در اون لحظه .
راستی قبل این که شروع کنم به دیدن این قسمت ، عکستون رو هم که انقدر قشنگ و خوش حسه رو تحسین کردم . چقدر عشق و محبت زیبا و دلنشینه و من آرزو میکنم که خدا هممون رو به هرلحظه بیشتر تجربه کردن این همه قشنگی هدایت کنه.
هم زمان با دیدن زیبایی های سفر شما یه تیکه از غذای ویکی رو یکم اونورتر ریختم تا زنبورای گوشت خوار بیان و ازونا بخورن و نزدیکتر نشن .
واقعا خدا چقدر زیبا به همه موجوداتش روزی میرسونه. یه زنبوری اومد و هی گشت و بلخره هدایت شد به یه تیکه گوشت و شروع به برداشتن ازش کرد.
من خیلی تحسین میکنم با عشق، اون افرادیو که یه تریلی رو به این زیبایی درست کردن تا مردم بتونن و بیان و از زیباییهای دنیایی که خدا همه شو ایجاد کرده لذت ببرن . من عاشق شما هستم که اینهمه قشنگ به هم عشق میورزین . چقدر مهربونیتون قشنگه که ازون مادر دختره عکس انداختین و الحق که چقدر عالی بودین که به یک دونه عکس قانع نشدین و سعی کردین چنتا عکس خوب ازشون بگیرید . این نشون دهنده اینه که شما چقدر مسئولیت پذیر هستین و چقدر عالی این ویژگی که پشت گوش نمیندازین وقتی یکی یه کاری ازتون میخواد . من خیلی تحسینتون میکنم و از خدا میخوام که بهتون برکت بده .
ما اینجا با یک مامویت روبرو هستیم.
من در انباریو باز گذاشته بودم، ویکی اومد توش یه چرخی زد و یه بویی احساس کرد .
قبلا جای انباریمون یه باغچه بود که درختش رو بریده بودن. حالا یه قسمتی از انباری اون باغچه کوچولو که فقط جای یه درخت تُنک بود خاکه و ویکی شروع به کندن اونجا کرده .. یک ماموریت درست و حسابی برای پیدا کردن موجودات مزاحم :)
خداروشکر میکنم که انقدر زیبا هممونو هدایت میکنه و مسائلمونو انقدر راحت حل میکنه .
اونجا که شما هستین چقدر فراوانی هست. چقدر آب با فشار بالایی در مسیر خودش درحرکته .یاد یه مثالی از خودتون یا از کامنت بچه ها افتادم که جریان ثروت مثل یه رودخونه بزرگ با فشااار خیلی بالاداره وارد میشه . البته شما درباره کامنتها اینو گفتین اگر اشتباه نکنم .. گفتین هرچی میخونید کامنتهارو باز برمیگردین میبینید تعدادشون از قبلم بیشتر شده . مثل جریان ثروت . مثا جریان این آب پرفشار .
خدارو هزاران هزار بار شکر میکنم به خاطر این که ما میتونیم با درون بچه اون منطقه ی بهشتی رو از دید خدایی ببینیم . چه نظمی . چقدر باشکوهه . چقدر زیباست . حض کردم . ازتون خیلی خیلی ممنونم که وقت میذارید برای خودتون و لذت میبرید و مارو هم در لذتهاتون شریک میکنید .
همینطور که داشتم از دید درون بچه اون همه زیباییو میدیدم خدا منو به خودم آورد و یه دونه برگ زردُ از روی درخت روی فرش انداخت . این برگ زرد نشون از تکامله . هفته دوم فروردین این درخت بزرگ گیلاس ،این نعمتی بهشتی بینظیر و خوشمزه شکوفه میزنه و سه ماه بعد میوه هاش میرسن و در هفته اول شهریور اولین برگهای زردش میریزن .
زندگی همینقدر ناپایداره و من به خاطر دیدن همین یک دونه برگ زرد بینهایت سپاسگزارم .
و به خاطر درک تکامل در حد و اندازه خودم بینهایت ممنونم و از خدا میخوام قلبم رو باز کنه تا بیشتر بفهمم و درک کنم.
چند روز پیش مادربزرگم که مهمون خونه مامانم ایناست یه خاطره ی خنده داری تعریف کرد و شروع کرد به خندیدن از ته دل . بدن لطیفش از خنده تکون میخورد و از چشمای آبیش اشک میومد. دیدن این اتفاق برای من خیلی الهام بخش بود و منو به فکررفرو برد . به فکر این که روح آدما پیر نمیشه . فقط جسمشون پیر میشه . مادربزرگم نود و دو سه سالشه و خدارو صدهااهزاربار شکر خیلی سرحال و سلامته.
چون به خوراکش اهمیت داده و همیشه باکیفیتترین چیزهارو استفاده کرده . اما به بدنش خیلی اهمیت نداده و زیاد کارای سنگین انجام داده و الان 100 درصد کارایی که انجام میده با سرعت خیلی پایینه . تا میاد یه کار ساده رو انجام بده خسته میشه و باید استراحت کنه.
اونروز داشتم فکر میکردم که ببییین خدا به من این بدن رو داده . روحم رو هم تا روزی که برم به یه دنیای دیگه در اختیارم گذاشته . اون ، نعمتو داده. این منم که باید ازش مراقبت کنم . دیگه دست منه که با این نعمتی که بهم داده چطوری برخورد میکنم و چطوری قدرشو بدونم. ما یه آقایی رو توی فامیلمون داریم که همسن و سال مادربزرگمه اما تن سالم و قبراقی داره و مثل یه آدم 40 50 ساله میتونه به همه کاراش برسه . پیاده روی میره و کاملا سلامت و شادابه تازه به خاطر استفاده از یه دارویی برای حل یک مسئله ، موهاش هم دوباره سیاه شده :))
گفتم ببییین این آدم چقدر از اول مراقب بدنش بوده که الان انقدر راحت میتونه ازش بهره ببره خداروشکر .
حالا از اونروز تاحالا یه اهرم خیلی قوی دارم برای این که حواسم به خوراکم باشه . ورزش کنم . کارای سنگین انجام ندم . مراقبت کنم از تنم و بابت بند بند وجودم سپاسگزار باشم . چون زمان مثل برق میگذره و ما فکر میکنیم که نه بابا حالا زوده . حالا خبری نیست .حالا ابنو بخورم، حالا ورزش نکنم.. امروز که هیچی نمیشه.
من و همسرم گاها وقتی باهم از خاطره های خوب تعریف میکنیم میبینیم انگار همین دیروز بود که رفتیم فلان مسافرت یا مهمونی اما حالا ازش یکسال و خورده ای گذشته
زندگی خیلی ناپایداره . باید در لحظه به بهترین حالت ازش استفاده کرد و من از خدا میخوامکه هممون رو به درک و عملکرد بهتر هدایت کنه.
راستی اگر بخوام یه رد پا از روندی که طی میکنم از خودم بجا بذارم تا بدونم که دارم چیکار میکنم ،
باید بگم که من به یک باور محدودکندده ثروت رو که خیییلی مخفی بود و هیچ وقت بهش فکر نمیکردم اما با ضربات ای اف تی یاد خاطراتش افتادم ، پیدا کردم و سریعا برای خودم یک تمرین نوشتم تا باورسازی کنم.
من بنا بر اتفاقهای مختلف از دوران کودکی تا به امروز این باور در ذهنم شکل گرفته که اگر برم سراغ ثروتمندشدن ، طرد میشم. بنابراین جهان منو بازمیداره از خیلی کارها
لازمه که برای یادآوری خودم بنویسم که جدیدا متوجه شدم که به آدم رازدار تری تبدیل شدم. اینو چند روز پیش فهمیدم .یکم دلدرد داشتم . خونه مادرشوهرم بودم. بهشون گفتم میشه لطفا به من زیره بدین ؟ اون بنده خداام باعشق هرررکاری که از دستش برمیومدو انجام داد و بعد من اومدم خونه مامانم. شب همسرم تماس گرفت گفت تو دلدرد داشتی ؟ گفتم آره یکم. اما خوب شدم.
گفت چرا به من نگفتی پس؟ من با این جمله ش فهمیدم که چقدر نتیجه بخش بوده کار کردن روی خودم برای این که رازدار باشم و همه چیزمو نریزم رو دایره
یه عادت خوب دیگه که در خودم دارم به وجود میارم و جدیدا دارم حس میکنم تغییراتو ، این بود که من همیشه وقتی میومدم خونه مامانم همش تو ذهنم ایراد میگرفتم . همش میخواستم همه چیزو درست کنم و این خیلی برام عذاب آور بودو غصه میخوردم برا دیدن تضادها.
اما با آموزش استاد جان در قدم سوم جلسه چهارم اینو فهمیدم که همه چیز سرجای خودشه. و من نباید دل بسوزونم یا حرص بخورم یا احساسم بد بشه .
حالا نمیتونم بگم 100 درصد تونستم عامل باشم به این آگاهی اما تغییراتم خیلی مشهوده .اینبار که اومدم اینجا، حرص نمیخورم و هی نمیخوام تغییر ایجاد کنم
تا میخواد ذهنم نجوا کنه میگم غزل همه چیز سرجای درست خودشه . اگر تو داری میبینی ، تو هم سرجای درستتی پس خودتو درست کن .
یه اتفاق دیگه ام افتاد که خیلی برام عزیز بود .
من از سال گذشته یک هدفی رو انتخاب کرده بودم و براش تلاش میکردم و واقعا هم طبق قانون پیش رفتم و اقداماتم رو هم تا جایی که میشد با کیفیت انجام دادم و ایمان داشتم که میشه . اما چند وقت پیش متوجه شدم که نشده و نتونستم به ثمر برسونم .این اولیت بار بود که با خودم گفتم فدای سرم . من همینطوری هم آدم باکیفیتی هستم . حالا که اینهمه تلاش کردم و طبق قانون پیش رفتم اما نشد ، حتما درستش اینه که نباید میشده و اصلا ناراحت نشدم چون در کنارش اهداف دیگه ای برای خودم در نظر گرفته بودم که همشون منو به اون غزلی که میخوام تبدیلش شم میرسومه.
اینو یه ساله که یاد گرفتم که فقط یک هدف نداشته باش . اگر فقط یک هدف داشته باشی تو زندگیت ، اگر به اون نرسی ناامید میشی اما اگر چندتا هدف انتخاب کنی اگر این نشد برای اونیکی تلاش میکنی و ناامید نمیشی و این تلاش کردنه ست که خیلی مهمه . وگرنه هدفها تیک میخورن به زودی . حالا ازین راه نشد از یه راه دیگه.
خلاصه که غزل درحال ساخته شدنه به امید خدای بزرگ و بلند مرتبه و از خدا میخوام که کمکم کنه و دستم رو بگیره مثل همه آدمایی که دستشون رو گرفته و هدایتشون کرده و به واسطه شون جهانشو گستروه تر کرده.
استاد جان و مریم بانوی نازنینم . ازتون خیلی ممنونم به خاطر تمام لحظاتی که با خودتون میگید بذار فیلم بگیریم بذاریم رو سایت .
ازتون خیلی ممنونم که هرروز درحال رشد هستین و من میتونم ازتونریاد بگیرم .
آن خدای را سپاسگزارم که زیباست و زیبایی راخلق کرد تا زیبا ببینیم و زیبا بیندیشیم.
الهی شکرت
دوستان درسی که من از این سفرهای دوره آمریکا ی استاد آموختم اینه که،
آقا شما نمیخاد زور بزنی تا به ثروت و نعمت برسی،فقط یه کاری کن به زیبایی ها توجه کن، همین
تمام شد و رفت
همان طور که در سفر های استاد می بینیم که خداوند چ قدر تلاش میکنه ک ما ثروت و نعمت بدست بیاریم با چی؟با خلق زیبایی ها به ما نشان میدهد که آقا فقط و فقط تمرکزت رو بزار رو زیبایی ها. این میتونه طبیعت زیبا،افراد خوش برخورد و همه ی آن چه که زیباست باشه
من فهمیدم که برای خوشبختی هیچ تلاش نکم،تنها کاری که انجام میدم توجه و تمرکز ب خوبی هاست.
مثال:از زمان که استاد سفر شون را شروع کردند من خودمو رگبار بستم به استادو فایل های سفر به دور آمریکا
نتیجه این شد احساس خوب ، آرامش و احساس لیاقت
چند وقت پیش تصمیم گرفتم که کامنت های فعلی و قبلی بعضی از دوستان را که نخوندمو بخونم یکی از این دوستان خانم سعیده شهریاری بوده وهست
ایشو نوشته بودند که بعد از تغییر باور هاشون زندگی شون خیلی خوب شده بخصوص تو محل کارش
شیفت کاریش آسان شده شبی که شیفت کاریشون هست همه چیز نرماله و خیلی چیزای دیگه در کل احساس خوبو در خودش ایجاد کرده بود
من چی کار کردم اومدم علامت زدم ایشون هر کامنتی که نوشتن برام ایمیل شد
حالا نتیجه شو میگم خیلی از همکارانم قریب به اتفاق براشون سؤال شده که چرا هر مسعلوی میاد اول سراغ تو رو میگیره حتی خیلیا شون منو یک بار هم ندیدن اولین بار که ماموریتی دارن میان
شیفت جا بجا میشه اول من اف میخورم چطور خود همکارانم بهم زنگ میزنن میگن آقا تو فردا هم نیا اف خوردی کی اون تایمی آرامش دارم رها هستم احساس خوبی دارم .چرا؟چون همش به اف خوردن واحساس خوبه وکامنت های خوب وانرژی بخش سعیده خانم توجه کردم، وهیچ کاره دیگه نکردم فقط و فقط تمرکزم رو خوشی های ایشون بوده
سلام و سلامتی و نورو عشق و رحمت و ثروت الله برای قلب سلیمتون…
این کامنت شما مال شهریور ماهه!
ولی من امروز با دکمه ی نشانه ی روزانه م هدایت شدم به این فایل و هم از کامنت خودم کلی هدایت دریافت کردم و هم از کامنت شما نوری به قلبم وارد شد…
بینهایت ازتون سپاسگزارم آقا مرتضی…
از شهریور تا الان چند ماه گذشته؟
7ماه….
توی این 7 ماه،7هزار تا اتفاق معجزه آسا افتاده برام…
وهمینجوری سرعت اتفاقات خوبداره بیشتر و بیشتر میشه…
اما امان از انسان ناسپاسِ کفور…
وای بر من اگر یادم بره چه مسیری رو اومدم و درگیر همزات شیطان باشم…
نه از شیفت شب های icu خبری هست…نه از شیفت های سخت اورژانس…نه محل زندگیم جای قبلیه،نه آدم های قبلی بهم دسترسی دارند…
و یکبار دیگه به امید الله درحال مهاجرتم،هنوووز نمیدونم چه جوری…ولی اون صدا فقط بهم میگه برو…برو…
استاد تو جلسه5 قدم نه میگه:
وقتی که من دارم کار میکنمرویخودم،من هدایت میشم به اون مسیری که توی جنگل دارم راه میرم وسوت میزنم ولذت میبرم،نه به اون مسیری که سربالایی و پراز سنگ لاخو گاری به خودم بستم!من هدایت میشم به اون مسیر!اون مسیر هست،من هدایت میشم به اون مسیر!اگر قرآنرومطالعهکنید متوجه میشید،ایه های عذاب هیچوقت،هرگز ،تروخشک رو باهم نسوزونده ها!اصلا کسی که روی باورهاش کار میکنه گرفتار آدم های نامناسب نمیشه،نشانه ی روی خودمون کارکردن اینکه،جهان غربال میکنه،جهان جدا میکنه مارو از محیط نامناسب!به جای بهتری میفرسته…شرایط بهتری روبرات فراهم میکنه وقتی تو داری تغییر میکنی!
همین !
همین چندتا جمله رو اگر من درست باور کنم،و حواسم باشه چه مسیری رو تا به الان اومدم،و چه جوری خدا مدار به مدار من رو از جای نامناسب و آدم های نامناسب جدا کرده…
اگر حواسم باشه همون مسیری که اومدم رو ادامه بدم و استمرار داشته باشم و دنبال اسم اعظم و عصای موسی نباشم و اجازه بدم خدا قدم به قدم هدایتم کنه…اونوقت پارو نمیزنم و وا میدم و منطق ذهنم رو خاموش میکنم و به قلبم اجازه میدم اتصالش رو حفظ کنه و قدم به قدم با ایمان حرکت کنه…
دعا میکنم خدا به هممون کمک کنه،یادمون نره گذشته ای که داشتیم رو و لحظه ای از سپاسگزاری درنیایم و هرلحظه خودمون با خدا هماهنگ کنیم و اجازه بدیم خدا…کل جهانمون رو هدایت کنه…
برادر عزیزم ازت بینهایت ممنونم و دعا میکنم در پناه نورِ آسمون ها وزمین غرق احساس عمیق خوشبختی باشی واین تلگراف در بهترین زمان و مکان به دستت برسه…
دقیقا منم یه بار که از ته قلب خوشحال شدم برای سفری که سعیده جان داخلش بود و منم در خواست کردم به خدا، بعدش هدایت شدم کاملا غیر منتظره به سفر عالی تو دلِ روستا.
امروز یه فایلی از استاد جان گوش میدادم که گفتن: کامنتها رو بخونین اینطوری باورهاتون تقویت میشه…
ایشون خودشون دنبال الگو هستن و برای همین باورهاشون تقویت میشه.
کاملا درسته، تو کامنتها بچه ها از تجربه های شخصیشون ناشی از کار کردن روی باورهاشون مینویسن، و این برایِ من الهام بخشه، خیلی چیزهای خوب رو از توی دلِ کامنتهای عالیِ بچه ها مثل کامنتهای آقا حمید امیری عزیز الگوبرداری کردم و اجرا کرد.
کامنتها مکملِ آموزشهای استاد هستن.
در پناهِ رب العالمین نازنینم باشیم همگی.
خدایا شکرت برای همه ی آگاهی ها و درس های نابِ این سایت.
به نام خداوندی که مسخر ما کرده است آسمان ها و زمین را
سلام به دوستان گلم، خانم شایسته و استاد عزیزم،
آدم وقتی دنبال زیبایی ها میگرده و به آن ها توجه میکنه به طرز خیلی راحت هدایت میشه به زیبایی های بیشتر. این حرف دیگه از یک شعار رد شده در زندگی من و فکر میکنم در زندگی اعضای سایت هم همینطور باشه اما باز هم در تایید این حرف میخوام از خاطره امروزم بنویسم.
من علاقه زیادی دارم که برم توی طبیعت برای پاده روی. میرم برای خودم ساعت ها میگردم و به صدای طبیعت گوش میدم و اون نور زیبای خورشید که به درختان و گیاهان میتابه و رنگ فسفری به آن ها میده. واقعا محیط طبیعی خیلی درس ها داره برای ما اگر که فکر کنیم و به آن ها بیاندیشیم. به قول قرآن در چرخش زیمن نشانه هایی است برای کسانی که می اندیشند.
در طی همین پیاد هروی که داشتم صدای یک پرنده را شنیدم که فکر کنم یک دارکوب بود روی یک درخت که داشت با سرعت هرچه تمام تر به یک شاخه نوک میزد :)
ایستادم و شروه کردم به تماشای اون پرنده و همینطور که داشتم به اون نگاه میکردم پیش خودم فکر کردم که خداوند چگونه در طبیعت داره به راحتی کارها را انجام میده و تمام حیوانات و گیاهان دستانی شده اند تا به چرخش این سیستم بزرگ کمک کنند. چرا این پرنده الان اومده سراغ این درخت و نرفته سراغ یک درخت دیگه. چی میشه که حیوانات این گونه هدایت میشوند. اصلا چی میشه که آب وقتی بخار میشه میره توی آسمان؟ چی میشه که آب از یک رودخانه که جاری میشه همینطور رو به پایین میره تا برسه به یک دریا یا دریاچه و یا اقیانوس؟
وقتی که آدم خوب به این نشانه ها توجه کنه میبینه که در هر لحظه همه چیز در حال هدایت شدن است از طریق یک سیستم برتر. اصلا چی میشه که من وقتی که به اون پرنده توجه میکنم هدایت میشم به این قسمت از سفر به دور آمریکا و این پرنده ها را توی این ویدیو میبینم؟
چطوری من با استاد آشنا شدم؟ چطوری منی که تا همین چند وقت پیش التماس دوتا مشتری را میکردم الان مشتری ها به سمت من هدایت میشوند، دقیقا همون هایی که به خدمات من نیاز دارند؟
بله در طبیعت مقاومتی نیست و همه چیز به صورت طبیعی در حال انجام است. به خاطر همین این حس زیبا و آرامش را دارد. در طبیعت کسی زور نمیزند، کسی تقلا نمیکند، کسی سر کسی را کلاه نمیگذارد و نمیخواهد دروغ بگوید و سا سوع استفاده کند به همین خاطر همه چیز آسان است و طبیعی در حال انجام.
ما انسان ها هم اگر طبیعت را الگو قرار بدهیم و سعی کنیم رها باشیم مانند این پرندگان، مانند این آب، مانند این سنجاب ها فقط اعتماد کنیم به این جریان خیر و نیکی که در طبیعت است، آن وقت هدایت میشویم به سمت آنچه که دوستش داریم، آنچه که خواسته ما است و آنچه که رویای ما بوده است. آن گاه تبدیل میشویم به دستی از دستان خداوند، به چرخ دنده ای در این ماشین عظیم که هم خود در حال لذت بردن است و هم به حرکت این سیستم کمک میکند.
خیلی ممنون است استاد عزیز و خانم شاسته که زحمت میکشید و این فایل ها را برای ما تهیه میکنید
چقدر از کامنتت کیف کردم ازشما سپاسگزارم کامنت شما سرتاسر انرژی خوبی داشت و احساس خوبی به من دست میداد و اگر نوشتهای بخوام بنویسم که خداوند را پررنگتر کنم حتماً از کامنت شما الگو برمیدارم تبریک میگم به دوستان خوبی مثل شما که در این سایت الهی فعال و کارشون درسته
هر کجای کره خاکی باشی شاد سلامت و ثروتمند باشید انشالله
بله در طبیعت مقاومتی نیست و همه چیز به صورت طبیعی در حال انجام است. به خاطر همین این حس زیبا و آرامش را دارد. در طبیعت کسی زور نمیزند، کسی تقلا نمیکند، به همین خاطر همه چیز آسان است و طبیعی در حال انجام
سپاس برای کامنت ارزشمندت رفیق که اول صبحی توجه منا به تفکر در عظمت پروردگارم معطوف کردی.
سپاسگزارم برای نوشتن جریان هدایت در طبیعت بسیارنگاه تحسین برانگیزی بود دوبار کامنتتون روخوندم اونجا که گفتین چطور خداوند کارها و در طبیعت داره انجام میده واقعن شگفت انگیز بود
همه ما همه جهان هستی هر لحظه درحال هدایته توسط نیروی برتر جهان خدایا شکرت برای هر لحظه حضورت درهم جا
ماانسان هااگرطبیعت روالگوی خود قرار دهیم وسعی کنیم رها باشیم مانند این پرندگان،ماننداب،ماننداین سنجاب هافقط اعتماد کنیم به جریان خیرونیکی که در طبیعت هست آن وقت هدایت میشویم به سمت آنچه دوست داریم اانچه که خواسته مااست وانچه که رویای مابودهاست.
آنگاه تبدیل می شویم به دستی اردستان خداوند به چرخ دنده ای دراین ماشین عظیم که هم خوددرحال لذت بردن است وهم به حرکت این سیستم کمک میکند
الهامات و آگاهی های خودتو با ما به اشتراک گذاشتی و تعقلی که در روند طبیعت داشتی چقدر زیبا برای ما توضیح دادی
براستی که این سیستم چقدر هوشمندانه داره همه چیزو هدایت میکنه .این درختان ،این سرسبزی که با هر فصل رنگ عوض میکنن ،این گرما و سرما
دوست عزیزم این تعقل کردن جزئی از فطرت ما انسانهاست که در طول سالها فراموشش کرده بودیم ،اما وجود این سایت و استاد و آگاهی های بینظیرش ما رو هر لحظه در زمان حال و در تعقل نگه میداره و چه نعمتی بزرگی برای همه ما بچهای سایت
سپاسگزارم ازت دوست عزیزم بابت هر کلمه کامنتت که ما رو به تعقل واداشت
سلام استاد و مریم جونی، حالتون چیطوره؟ خوبین؟ سلامتین ایشاللو؟
مدتها بود دلوم میخواس نظر بینویسما ولی حوصلم نَمیشد، دیگه یعنی ایقد که ای فایلو و فایلوی قبلی به دولم نِشِست، نتونوستم ننویسم، ولی شیطنتوم گل کِرد با لهجه ی شیرازی برَتون بینویسم، عامو چقدر شما خفنید، چقدر همه ی چی تمومید، چقدر عشقید بوخودا، یعنی من هرچی از ای طبیعت زیبا بگم هرچی هم از عشق شما دوتا بگم بازم کمه، الهی قربونتون بشم، ایشاللو پوی هم پیر بشید.
ووی چه آب خُنکی، قشنگ سردوم شد، عجب آبشار مشتی، چه فیلمبرداروی قهاری، استاد جون بَدِت نیادا ولی مریمی خیلی برِی فیلم بردوشتن از شمو با حوصله تره، شما گاهی دوربینو تند حرکت میدی ما نَمیفهمیم چیطو شد که ایطو شد.
ولی در کل خیلی خیلی ازِتون سپاسگزارم که ای فیلمای قشنگ و باقاعده برَمون میگیرید و ما هم تو خوشی هاتون شریک میکنین.
ایشاللو که قسمتوم بشه به زودی بیام آمریکا ببینمتون
قربونتون برم عزیز دلم، نظر لطفتونه، ممنونم از دعای قشنگت، یعنی این طبیعت زیبا و این زوج بینظیر و این همه فرکانس های عالی، همه رو به وجد میاره
خدایا شکرت بخاطر وجود دوستان درجه یکم تو این سایت
خدایا شکرت بخاطر وجود استاد نازنین و مریم بانوی همیشه خندان
خدایا شکرت بخاطر نعمت نوشتن و ثبت زیبایی ها
خدایا شکرت بخاطر این انرژی عالی که شما با این کامنت پر از مهربونیتون بهم دادید امروز شنبه اومدم سرکار ولی هنوز ویندوزم کامل بالا نیومده بود و انرژیم برا شروع هفته کاری پایین بود یهو کامنت شما رو خوندم انرژیم رفت بالااااا
خدایا شکرت بخاطر همه ی آدم های خوش قلب زندگیم
خدایا شکرت بخاطر نعمت گوشی و ارتباطات سریع مجازی و انتقال انرژی
خدایا شکرت بخاطر همه ی چرخش انرژی که این فایل های زیبای استاد به راه میندازه و تا بینهایت ادامه داره
تصاویر زیبای جاده و آهنگ متناسب با آن دلم هوای جاده شمال را کرد شکرت خدا برای این تصاویر..
هیکل زیبای بانو شایسته و صدای قشنگشون و نگاه قشنگشون و هیکل متناسب و عالی استاد و صدای قشنگ استاد و صدای قشنگ آبشار و سنگها و صخره های الهی همه دم از فرکانس هستی و هم فرکانس شدن از طبیعت میاد..
تبریک میگم بانو شایسته و استاد عزیز هم فر کانس شدن دوباره و تولد جدیدتون در طبیعت بکر و زیبا رو تبریک میگم..
واقعا فقط دیدن این تصاویر زیبا که آب با چه فشاری از لابه لای صخره های زیبا به پایین میاد چشم دل میخواهد که جان بینی…عکس گرفتن استاد از مادر و دختر و عشق آنها..دیدن سنجاب های بازیگوش..
دیدن پرنده های زیبا و کوچک
مانند گنجشک رنگ شده …سطل آشغال طراحی شده برای زیبا ماندن طبیعت..بزرگی میگفت من آب میآورم تو بنوش اما نه زیر آب آنقدر بنوش که سیراب شوی ..
خداوند آنقدر در زندگی به ما آب میدهد که باید خودمان رو سیراب کنیم و از نعمت های خداوند به خوبی استفاده کنیم چقدر شما دو بزرگوار از نعمات خداوند به درستی و به خوبی دارید استفاده میکنه حتی من را به عنوان بیننده سیراب میکنه.
چقدر لذت بردم از وجود این زیبایی ها ممنونم از همه چی ممنونم
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن بر زبان آفرین
سلام استاد گرامی و سلام خانم شایسته
سلام دوستان هم فرکانسی
الله و اکبر از این حجم زیبایی که امشب من دیدم خدایا شکرت بابت اینکه می توانم در این مسیر باشم و این حجم از زیبایی را اینجا ببینم.
استاد جان و خانم شایسته مهربان بسیار سپاسگزارم از شما بابت به اشتراک گذاشتن این زیبایی ها که باعث سپاسگزاری بیشتر من در مورد زیبایی های خداوند می شود.
چیزی که من نیاز دارم به خودم یادآور شوم که این جهان چقدر زیباست و هر گوشه آن که می روی زیبایی می بینی . من یاد خاطرات خودم زمانی که ایران بودم و شمال سفر می کردم افتادم که تلاش می کردم به آبشارهای زیبا خودم را برسانم و لذت ببرم و از زیبایی های بکر آنجا.
استاد جان چیزی که من به وضوح برای من متفاوت است بین ایران و خارج از ایران نحوه برخورد مردم با حیوانات است که در خارج از ایران خیلی زیاد به حیوانات اهمیت می دهند وسعی می کنند که آنها را خوب نگهداری کنند و به آنها احترام می گذارند و اصلا باعث اذیت و آزار آنها نمی شوند حتی بچه های کوچک هم این موضوع را رعایت میکنند ولی متاسفانه در ایران خیلی دوست دارند که دنبال حیوانات کنند و یا آنها را لمس کنند و چیزی که در خارج از ایران من ندیده ام. کاش بگذاریم مثل همین سنجابها و این پرندگان زیبا زندگی خودشان را بکنند و ما هم از دیدن زندگی طبیعی آنها لذت ببریم.
وای خدای من چقدر این سنجاب ها و این پرنده ها زیبا بودند و چقدر برای اینها طبیعی بود که انسانها به آنها آزار نمی رسانند و آنها این فرکانس را درک کرده بودند و فارغ از آنهمه چشمی که آنها را نگاه می کردند زندگی خودشان را می کردند و خیلی زیبا و لذت بخش بود دیدن این ظرافت و طراحی بدن این حیوانات . خدای من شکرت بابت این همه تنوعی که در جهان آفریده ای . خدای من شکرت.
از آبشار زیبا
از این طبیعت زیبا
از کوههای سر به فلک کشیده
از این پرندگان و حیوانات زیبا
همه را تو خلق کرده ای و به همه آنها حق حیات داده ای و طبق قوانین و غرایز خودشان زندگی خودشان را انجام میدهند اگر انسان ها آنها را آزار نرسانند.
خدایا شکرت .
استاد جان بازهم سپاسگزارم از این خانواده صمیمی که به همت و ایمان شما دورهم جمع شده اند.
برای همه دوستان آرزوی بهترین ها را دارم.
در پناه الله مهربان شاد باشید و سربلند.
سلام به همگی
به به، یه قسمت زیبای دیگه با یه تصویر شگفت انگیز از طبیعت آغاز میشه…
آسمون آبی، ابرهایی که انگار از ریختن یه قوطی رنگ سفید تو آسمون تشکیل شدن و خداوند با قلموش اونها رو کاملا هنرمندانه به شکل ابر دراورده
درختان کاج در تمام طول مسیر ما رو همراهی میکنن و چشمای زیبامون رو نوازش میدن…
صخره های صیقلی و زیبا یک طرف جاده و دره ای سرسبز پوشیده از درختان کاج از سمت دیگه ما رو در این جاده به سمت جلو سوق میدن…
و آهنگی که نماد شروع دوبارست… نماد پویایی و حرکته…
چه جاده زیبایی! چه دقیق خط های دوبل وسط جاده کشیده شده، چقدر این جاده همواره و چقدررررر تمیزه!!
رنگ قرمز کاپوت فورد چه تضاد زیبایی با رنگ های طبیعت ایجاد کرده…
پنجره ی اون خونه ای که توی سکانس دوم نشون دادین یه مثلث قائم الزاویه بود!!! جالب بود تا حالا ندیده بودم.
توی همین سکانس زمانی که شما وارد جاده صاف و مستقیم میشین حتی رنگ آسمون فرق داره! درخت ها از زاویه نزدیک به شکلی دیگه زیبان
عظمت اون کوه های لایه لایه که هر ذره از اون لایه ها خدا میدونه حاصل چند سال تکامله، واقعا شگفت انگیزه
رنگ گیاه های کنار جاده سبز فسفری بهاریه چقدر زیبا!!!
اون مسیری که واردش شدید برای پیاده روی رویاییه…
چه عکس های خوبی میشه اینجا گرفت…
به قول خانم شایسته یه طرف کوه و صخره که چه رنگ قشنگی داشتن نه قهوه ای بود، نه خاکستری یه رنگ مایل بین این طیف بود. شاهکار خلقت همینه… خدایا شکرت با قلبم آفرینشت رو تحسین میکنم
چه خزه های ملیحی رشد کرده روی صخره ها
واقعا چجوری روی یه تیکه سنگ که هیچ محیط خاصی برای سرسبزی نداره، گیاه هایی اینقدر سبز رشد میکنه؟!
چه صدای آبی میاد!! چقدر قدرتش زیاده
چقدر اون صحنه ی اسپلش آب روی صخره که هر چند ثانیه یکبار تکرار میشد قشنگه!
آب چقدر زیبا از آبشار پایین میریزه، آب بیرنگ کف های سفید زیبایی رو با پایین اومدنش ایجاد میکنه و بعد از جاری شدن به رنگ آبی میبینیمش
واقعا قشنگ نیست؟!
خدایا شکرت، چی آفریدی…
خنکای فضا رو من حس کردم
دقیقا همزمان با این صحنه مامانم یه عطر خنک آورد داد بهم که باز کنم و تستش کنم که اون هم نت هاش خنک و لیمویی بود و خیلی بهتر حس بودن توی اون فضا رو احساس کردم خدایا شکرت:))
رنگ فیروزه ای آب توی دریاچه کوچیکی که تشکیل شده چقدر چشم نوازه!
چقدر طرح برش و تراش صخره ها قشنگه.
یه کافه ی مدرن توی تهران هست، یه لحظه فکر کردم اونه. چون دقیقا داخلش رو به همین شکل صخره ای دیزاین کردن
چقدر همه جا تمیزه چقدر مردم بافرهنگن و از محیطی که توش قرار دارن مراقبت میکنن. همینه که الان هرجایی شما میرین دسته گله.
پله ها رو خیلی با ظرافت و دقت ساخته بودن که در عین تامین امنیت، به راحتی امکان لذت بردن از مناظر رو تا خود آبشار برای بازدیدکننده ها فراهم میکرد. دم مهندسای سازندش گرم…
اون اسپلش آب که گفتم توی دقیقه 8 که شما رفتین پایین از یه زاویه بهتر تکرار شد، دامنه ی پاشش اش هم بیشتره از اینجا!
آفرین خانم شایسته چه تعادلی!
من عاشق این روحیه ام که اینقدر تشنه ست برای اینکه یجوری ارتباط خودش رو با طبیعت بیشتر کنه
اون مادر و دختر چقدر ساده و خالص اومده بودن کنار آبشار، چه عکس های زیبایی هم ازشون گرفتین
ای خداااااا چقدرررررر خوشگل بودن اون سنجابا. با اون پشت راه راهی که داشتن، قربونشون برم من که راه راهشون تا دمشون ادامه داشت:))))))
پرواز اون پرنده ها مثل زنبور بود، بال میزد ولی سرجای خودش وایساده بود ای خدا که اینا چقدر قشنگن!
رنگین کمونیان اینا برای خودشون…
توی دقیقه 12 اون سنجابه دمش چه فری خورده!!! انتهای دمش مثل کلوچه شده!!!
چقدر هم سریعن این موجودات!!
چه چشمایی دارن خدایاااااا
چقدر این قسمت 18 دقیقه ای زیبایی داره…
شما حتی به نکته مثبت در سطل زباله هم توجه کردین، واقعا آفرین
ای خدا اون بچه ای که از الان با باباش بیاد توی دل طبیعت بزرگ بشه چقدر بیشتر با طبیعت میتونه اخت بگیره..
با چه آرامشی هم خوابیده
واقعا دم پدر و مادرش گرم که اصلا خودشون رو محدود نمیکنن به خاطر بچه
در آخر هم اون درون شات زیبایی که گرفتین نمای بسیار زیبایی رو از منطقه بهمون داد
خدایا ازت سپاسگزارم که چشمم رو به دیدن این همه زیبایی گشودی
استاد و خانم شایسته ازتون ممنونم بابت تولید چنین فایل های باکیفیتی که سرشارن از زیبایی و انرژی مثبت…
شاد باشین و سلامت؛)
بنام خالق زیبایی ها
سلام به استاد عزیزم و مریم عزیزم
سلام به تمام همسفرای این سفر جادویی که هر کدوم با نوشتن کامنتهای فوق العاده شون خیر و برکت این سفر رو صدچندان کردن
سپاسگزار خداوند هستم که منوهدایت کرده به دیدن زیباییها و فراوانی ها
سپاسگزار شما زوج مهربان و عاشق هستم که دستان خدا در این مسیر هستید و با ورود به سایت با تصویر زیبای شما مواجه شدم تصویری از عشق ، شادی و زیبایی و فراوانی
وقتی خودتو لایق میدونی ، وقتی خودتو در فرکانس بالا قرار میدی ورودی ها رو کنترل میکنی ، اعراض میکنی از منفی ها و زشتی ها لاجرم هدایت میشی به این مکانهای زیبا ، جاده های زیبا ، آبشارها و رودخانه های زلال ، هدایت میشی به اینکه بیشتر و بیشتر این فراوانی ها رو ببینی و راه رو برای ورود نعمت های بیشمار باز کنی و ظرفت هر روز بزرگتر و بزرگتر کنی و خدا رو شکر که من هم به اندازه ظرفم سهمی از این همه نعمت دارم و به اندازه تکاملم میتونم از این همه آگاهی جاری در فایلها و کامنتهای بینظیر بهره ببرم
وَسَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِنْهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿13﴾
و آنچه در آسمانها و زمین است تمام را مسخر شما گردانید و اینها همه از سوی اوست. در این کار نیز برای مردم با فکرت آیاتی (از قدرت الهی) کاملا پدیدار است.
این روزها وقتی دقت میکنم بیشتر و بیشتر معنی این آیه رو میفهمم و هر روز داره برام تکرار میشه از فضاپیماهایی که هر روز داره ارسال میشه ، از تصاویر زیبایی که تلسکوپ جیمز وب داره ارسال میکنه ، از تصاویری که در این فایها میبینیم که چقدر همه چیز توسط انسان برای راحتی بیشتر ساخته شده تریلها ، جاده ها حتی این نرده هایی که انقدر مرتب و مهندسی ساخته شده که شما بدون هیچ ترسی پا روی اون میزاری و فارغ از هر سن و شرایطی و حتی با بچه کوچکی که در پشت داری به پایین اون دره میری تا دستی به اون آب بزنی از درون بچه ای که با یک دسته کنترل میتونی بفرستی همه جا تا بتونی دسترسی نامحدود داشته باشی و این یعنی اینکه ای انسان ما تو رو برگزیدیم و تو رو جانشین خودمون و خلیفه در روی زمین کردیم و همه چی در تسخیر توهست و این توهستی که تصمیم میگیری در این ملک چطوری فرمانروایی کنی ؟؟؟؟؟
امکاناتی مثل همون کوله ای که بچه در اون بود ، ظرفهای غذایی که ساخته شده و آویزان شده که با قراردادن غذا هم پرنده ها و هم اون سنجابهای زیبا و کوچیک و دوست داشتنی استفاده میکنن هم چشم ما شاهد این همه خلقت زیبای خداوند هست همه اینها نشانه هایی از الهاماتی هست که به انسان داده شده ، انسانهایی که شجاع بودن اقدام کردن و عمل کردن و جهان رو برای ما راحتتر و زیباتر کردن
و در تمام ابعاد و اشلها این دستاوردهای انسان قابل مشاهده هست که با تسخیر زمین و آسمان و سنگ و فلز و آب و تمام عنصرها به زندگی امروزه شکل داده
خدایا شکرت سپاسگزارم که با چه درایتی خدایا این پرنده ها را آفریدی که با این سرعت داره بال میزنه و داره غذا میخوره ، چه نوک بلند و باریکی داشت که همین امر باعث شده بود در حین پرواز به راحتی غذا بخوره خدای من هیچ کار تو بی حکمت نیست و این من مریم هستم که باید بتو توکل و اعتماد داشته باشم و بدونم که تو هیچ وقت منو رها نکردی و هر مساله ای رو با توجه به توانایی های من در برابر من قرار دادی و تمام آنها فقط برای این هست که من بفهمم چه توانایی ها و چه قدرتهایی دارم که از آنها بی خبرم
امروز صبح با پدر و مادرم راهی جاده چالوس شدیم تا اونجا صبحانه بخوریم عجب جای زیبایی با درختان بلند و سربفلک کشیده بود و رودخانه خروشان چالوس که پر از آب بود و با هیاهو در حال جاری شدن و اینکه باور نکن کمبود رو باور به فراوانی داشته باش و ببین منو ، ببین با چه حجم آب و با چه سرغت و ذوق و شوقی در حال جریانم ببین چقدر زلال و زیبام
با دیدن این همه رستوران و افرادیکه صبح برای صرف صبحانه به آنجا آمده بودن ، دیدم که جهان چقدر گسترش پیدا کرده دیدم که چقدر ثروت بیشتر شده فقط باید خوب دید بقول سهراب چشمها رو باید شست جور دیگر باید دید
هزاران بار خدا رو شکر کردم که شما استاد من هستید و چشم و ذهن منو باز کردید که بتونم زیبایی ها رو بیشتر ببینم و بدنبال اونها بگردم و دارم ورود اونها رو به زندگیم احساس میکنم از آدمها شرایط وموقیعتها گرفته تا بهتر شدن شرایط مالی و مهمترین و بزرگترین دستاورد برای من آرامش و آرامش هست و ذهنی آروم که دیگه نگرانی زیاد توش جایی نداره
بینهایت سپاسگزار شما استاد عزیز و مریم زیبا هستم و سپاسگزار تمام عزیزانی که با کامنتهای زیبا هر کدوم چراغی هستن تو این جاده زندگی
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید
سلام دوست خوبم.
پدر
مادر
از این دو نعمتی بالاتر داریم!
اینها محبتشون ، از خودگذشتگیشون، بخششون، عشقشون، حتی خشمشون همه و همه ذره ای از خدا رو به ما نشون میده.
یه روز رفته بودم جایی، یه پیر مرد حدوداً 80 ساله پیشه پسرش بود، پسرش حدودا 50 سالش بود، اون مرد 50 ساله هم بچه اش بغلش بود.
بچه اش 2،3سالش بود.
پدر بزرگه به پسرش گفت نوه ام رو بده بغلش کنم، بعد از چند دقیقه بچه تو بغل پدر بزرگه شروع کرد گریه کردن، پدره بچه به پدرش گفت، بچه مو بده نمیمونه بغلت، پدر بزرگه گفت ولش کن
بعد از چند دقیقه بچه بیشتر بیتابی کرد و گریه کرد، دوباره پدره گفت بچمو بده نمیمونه خیلی داره گریه میکنه، دوباره پدر بزرگه زد زیر دسته پسرش گفت ولش کن
بعد چند دقیقه جیغه بچه بلند شد و بلند بلند گریه میکرد تو بغل پدر بزرگش،پدره دیگه طاقت نیورد با حالت عصبانی بچه شو از تو بغل پدرش(پیرمرده) در آورد و گفت بچه رو بم بده و بچه رو از بغل پیرمرد گرفت.
بعد پیرمرده یه نگاه به بچه اش کرد گفت از عمد خواستم اذیتت کنم تا بفهمی هموجور که تو برا بچه ات بیقراری و دوسش داری منم برا تو بیقرارم و دوست دارم، فکر نکن تا بزرگ شدی دیگه تو فکرت نیستم، اگه 100 سالتم بشه بازم بچمی!!
هنوز برام بچه ای!
وقتی بهت زنگ میزنم با تندی بگو هااا
بلللله
درست جوابمو بده.
هیییچوقت اون صحنه یادم نمیره واقعا پدر مادر تیکه ای از خداوند هستن.
در کنارشون حال دلت خوب و زیبا
به نام هدایت الله
با سلام خدمت مریم عزیز
درود بر شما این قانون بدون تغییر خداوند است که به هر چیزی توجه کنی مخصوصاً زیبایی از همان جنس وارد زندگی شما میشود
مریم جان سفر خوب و بیخطری انشالله داشته باشی کامنت شما بینظیر بود امیدوارم این سفر بهت خوش بگذره از شما سپاسگزارم از زیباییهای مسیر که میرفتی برای ما به اشتراک گذاشتی تا ما هم تجسم کنیم و لذت ببریم
کامنت شما هم زیباییها و مسیرهای خوبی را برای درک بالا ما را هدایت میکند
امیدوارم هر کجا هستی در پناه الله مهربان شاد سلامت و ثروتمند باشه انشالله
بنام خالقی که مرا خالق زندگی ام آفرید
سلام،سلامی به پاکی عشق به استادان عزیزم وتک تک دوستان توحیدی ام در این سایت الهی
یه روز زیبا وشگفت انگیز دیگه از این سفر رویایی با نامت ای بخشاینده ترین آغاز میکنیم
در ابتدامسیر حرکت در یک جاده کوهستانی با هوایی فوق العاده که دوطرف جاده رو درختان سرسبز احاطه کرده وآسمان آبی که ابرهای سفید ونرمی پهنای آن رو پوشانده
وچه زیباست انعکاس اشعه های خورشید بر پهنای این کوهستان وآن طرف جاده انعکاس سایه ابرها بر روی پوشش گیاهی دره الله اکبر
خدایا توراشکر وسپاس که چشمانم را بار دیگر لایق دیدن این زیبایی ها کردی
استاد جان در این فایلها به جز اینکه کانون توجه ما متمرکز میشه به زیبایی ها تا به صدق بالحسنی برسیم
هرکدام پر از نشانه ودرس است
انبوه وتنوع پوشش گیاهی ، آسمان آبی وآبشار های فوق العاده ورودخانه ها برای ذهن من باور پذیر میشه که جهان پراز نعمت وفراوانی وثروت است
اینکه افراد مختلف در سنین ونژادهای متفاوت در این جاهای شگفت انگیز میبینم این باور در من ایجاد میشه که بله همه ما به یه اندازه به خدا وثروت ها ونعمتهای او دسترسی داریم البته که به شرط ایمان و رها بودن
از این افرادی که باعشق تمام امکانات لازم را برای لذت بردن مردم خود فراهم میکنند وحتی به فکر حیوانات وپرندگان هم هستند واساس کار خودرا تمیزی ونظافت قرار میدهند وباتمیز نگه داشتن واحترام به طبیعت سپاسگزاری خود را انجام میدهند باور میکنم که ایمان داشتن فقط به نماز خواندن وریش وحجاب داشتن نیست این مردم چون با خود وجهان اطرافشان در صلح اند به معنای واقعی ایمان دارند پس نگرانی ندارند ورها از همه وابستگیها ودرحال لذت بردن وشادی کردن هستند
وقتی عشق ومحبت ،همدلی وهمیاری بدون وابستگی شما دو استاد عزیزم ویا محبت بین آن مادر ودختری که باعشق ژست میگیرند تا شما ازشون عکس بگیرید ویا آن آقایی که فرزندش را به پشت گرفته وآنقدر آن نوزاد خیالش راحت است که بقول مریم جان برتخت پادشاهی نشسته ، وراحت خوابیده وخود آقا مشغول کارش هست
برام باور پذیر میشه آدمهای بی نظیر باروابط عالی در این جهان فرا وآن اند به شرط اینکه من چشمانی بینا داشته باشم
در آخر استاد جان من این عشق واین همدلی بین شما ومریم جان راتحسین میکنم وشما دو نفر برازنده وتکمیل کننده همدیگه هستید ومطمئنا خداوند هم به شما دو عزیز درود میفرستد
تحسین میکنم این مردم را که با احترام به طبیعت پرندگان وحیوانات وبه همدیگر نعمتها وثروتهای بیشتری نصیب وقسمت خود میکنند
در پناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت
سلام به خانم زارع عزیز
ممنون بابت کامنت پرمحتواتون که توجه مارا به زیباییها بیشتر کرد
و این یه جمله ی شما در قلب من جای گرفت
برام باور پذیر میشه آدمهای بی نظیر باروابط عالی در این جهان فراوانند به شرط اینکه من چشمانی بینا داشته باشم
بله وقتی چشم از حقایق برداری و فقط قسمت خوب و خوش و قسمتی که به ما کمک میکنه و باورهمون را تقویت میکنه توجه کنیم اونوقت آسون میشیم بر اسونیها
این یک قانونه جوردیگه ای نمیتونه باشه
سپاس که باز هم قانونا بدام متزکر شدید .
درپناه الله در کنار خوانواده محترم سلامت و ثروتمند باشید
سلام به آقارسول عزیز وثروتمند
از اینکه وقت گذاشتی وکامنتم را خواندی وپاسخ دادی صمیمانه سپاسگزارم
دقیقا رسول عزیز وقتی ما چشمامون روعادت بدیم به دیدن زیباییها وبدور از هرگونه قضاوت یاد بگیریم به چیزها ویژگیهای خوب هرکسی توجه کنیم لاجرم آسون میشیم برای آسانی ها
برات آرزو میکنم بهترین بهترینهارا
حال خوب
ثروت وسلامتی
یاحق
سلام به فهمیه عزیزو دوست داشتنیم
کامنت بسیار تحسین برانگیز بود
چقدر قشنگ زیبایهای اونجا رو با
قانون هماهنگ کردی
نگاه زیبابینتون تحسین میکنم عزیزدلم
اینکه افراد مختلف در سنین ونژادهای متفاوت در این جاهای شگفت انگیز میبینم این باور در من ایجاد میشه که بله همه ما به یه اندازه به خدا وثروت ها ونعمتهای او دسترسی داریم البته که به شرط ایمان و رها بودن
این تیکه از کامنت بسیار قشنگ بود
سپاسگزارم ازت بخاطر اینکه برای ما هم نوشتی
خیلی دوست دارم
میبوسمت
سلام به آزاده عزیز ودوست داشتنی وپرانرژی
سپاسگزار حضورتم عزیزدلم ممنون که برام نوشتی
آزاده عزیز هر موقعه چهره بشاش ودلنشینت رو میبینم ناخود آگاه دختری شاد وپرشوق وانرژی در ذهنم نقش میگیره دختری که فارغ از هیاهوی بیرون دنبال لذت بردن وشادی کردن به سبک شخصی خودش هست وایمان دارم که این حال وانرژی از قلبت نشات میگیره که به اصل وصله
منم تحسینت میکنم چون تحسین برانگیزی خوشگله نازام (معنی اش نمیدونم بقول اسداله گفتم) خخخ
منم بی نهایت دوست دارم
صورت چون ماهت رو میبوسم
یاحق
سلام عشق من
سپاسگزارم که برام نوشتی
مرسی از تعریفت
قطعا همه این تحسین کردنها در خودتون وجود داره عزیزم
.اتفاقا تو اون یه هفته تجربه که کامنتشم نوشتم همه دقیقا همینو میگفتن که به دل میشینی.شادی.پرشوق و انرژی هستی.بی شیله پیله ایی.خخخ حتی میگفتن خانوم مشاورنگهبان اونجا به شوخی میگفت همجین ژست مشاوره میگیره انگار دکتر روانشناسبه از این به بعد برای نمایشگاهای بعد بیا یه غرفه فرهنگی مشاوره بگیرمنم گفتم دیگه تا 3 ماه دیگه نوبتمپره برای شما تو اذر ماه اونم بهت لطف دارم یه وقت نیم ساعته دارم
باور کن باببشتر ادمهای اونجا دوست شدم
یه چیزی بگم فهمیه جان
مسیول موکبهای اونجا یع اقایی بود که روزهای اول رفتارش عالی بود
روزهای بعد یهوو دستور داده بود که به غرفه ها غذا ندید چون اینا دارن کسب درامد میکنن.خخخ.چون اینجا شلوغه و شلوغ بازی میشه بخاطر اینکه ما از پشت موکب میرفتیم غذا میگرفتیم نه تو صف چون صف غذا واقعا شلوع بود و همه غرفه دارها از پشت میرفتن برای غذا
مام گفتیم بیخیال بزار بگه
روزهای اخر وقتی رفتیم خود اقاعه اومدپشت غرفه بعد من بهش گفتم ببین اقای حیدرنژاد شنیدم دستور دادید که به غرفه دارها غذا ندن
گفت خواهرم شلوغ شده بود گفتم اقای حیدرنژاد شما حق دارید شاید مام جای شما باشیم این رفتارو میکردیم نمیتونیم قضاوت کنیم
همین که شما دارید خدمت به مردم میکنید خودش نشون از انسانیت و بزرگیتونه
همینو که گفتم گفت بیا به اینا غدا بدهوای منو دوستم مردیم ازخنده
گفتم خب حالا میتونید چن تا نوشیدنی هم به ما بدید گفت بیا نوشیدنی هم بدهکه یکی از خادما گفت تموم شده
بعد گفتم به قول استاد هرکسی قلقی داره باید با زبان خوش باهاشون برخورد کنی
کلی خندیدیم و رفتم برای همشون تهریف کردم چی شده و کلی خندیدن
گفتم اینو بگم کمی بخندی عزیزم
درمورد حرف اقای زرگوشی
میگه خویشکِه نازارِم(ینی خواهر نازنینم)
درپناه الله باشی عزیزدلم
سلام آزاده باذوق ودوست داشتنی ممنون که این اتفاق جالب را برام تعریف کردی کلی خندیدم ودر آن حالت تصورت کردم وممنون که معنی کلمه خویشکه نازارم رو برام گفتی الان دیگه استاد منی
دوست دارم از صمیم قلبم ومطمئنم اگر یه روزی از نزدیک همدیگرو ببینیم یعنی میترکونیم (ایموجی چشمک)
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم
خدایا شکرت زیبایی های سفر به دور آمریکا چقدر هیجان آور و فوق العاده است و این نعمتها هر روز بیشتر میشود دید خدا قوت به دو استاد با این تریلی که صخره و کوه و دره را با چشهایمان میبینیم و این تابلو سر به سنگ نخورد چقدر برای من جذاب و کلی کیف کردم از این هشداری که برای مردم ارزش قائل بودم
خدایا شکرت آبشار جذاب در دل کوه چه منظرهای رو به جا گذاشت چه آب زلال اما یخ از رنگ آن میشود فهمید که سرد و خنک است خدایا ازت سپاسگزارم هر روزی زیباییهای بیشتری میبینم و ذهنم به چیزهای مثبت بیشتر گرایش پیدا میکند
خدایا شکرت این سفرنامهها برای من هر روز درس اگاهی و لذت است که با دو استاد نازنین با زحمتهایی که برای ما فراهم میکنند تا ما بتوانیم به آنچه که در زندگیمان میخواهیم یا خواستهایم برسیم چه صحنه خوبی از استاد از اون دو تا دختر عکس گرفتن و لذت بخش خوب بود الله اکبر به این پرندگان زیبا سنجابهای خوشگل و رنگارنگ اینها شکار لحظههاست این تصاویر خوب و رنگ بوی عالی داره این سنجابها و اینکه در کنار آدمها غذا میخورند و این برای من تعجب آور است غذا خوردن پرندگان و حیوانات در کنار انسانها در صلح بودن آدمها را نشان میدهد که چقدر خوب و عالی توانستند آرامش درونی خود را هر روز بهتر و بیشتر کنند خدایا شکرت هر روز وقتی به ماشینهای خوشگل فایلهای سفرنامه نگاه میکنم همان را در روز در خیابانها هر روز بیشتر میبینم و لذت میبرم استاد و خانم شایسته از شما سپاسگزارم بابت تمام تصاویرهای خوبتون
همه دوستای خوبم رو به خدای بزرگ و مهربان میسپارم هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
به نام صاحب اختیار عالم
درود فراوان بر محمد رضای عزیز و یکتا پرستم.
به رسم ادب و همیشه، شاکر خداوند مهربان هستم بابت همه نعمتها و موهبتهای که به جمع ما عنایت کرده.
محمد رضا دمت گرم ،
از این لحن نوشتن راحت و زیبا ، که نشان از دل پاکت داره
دمت گرم ، ساز دلت همیشه کوک باشه.
خیلی ازت ممنونم که زیبایی های فایل رو بصورت کامنت برای ما هم یاد آور شدی.
برک درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتریست، معرفت کردگار
بهترینها رو برات آرزو دارم. آمین
به نام خدای بخشنده مهربانم .
سلام به همگی
دیدن قسمت بعدی از سفرنامه همزمان شده ماجراجویی سگ کوچولوی بامزه مون .
قسمت امروز از یک جاده زیبای پر درخت و صخره و آسمون آبی با ابرهایی که مثل پرده یه قسمت از آسمومو پوشوندن شروع شده که منو یاد برگشتمون به خونه میندازه که دقیقا زمانی بود که آفتاب وسط آسمون بود و قشنگ تو چشم میوفتاد و نمیتونسیم کاری کنیم . اما یه ابر خیلی لطیفی دقیقا مثل همین ابری که توی آسمون شما هست جلو افتابو گرفته بود و یه نور طلایی قشنگی رو ایجاد کرده بود که باعث شده بود تا آخر مسیر ما بدون اذیت شدن توسط آفتاب لذت ببریم از مسیر زیبایی که داشتیم طی میکردیم .
ماجرای اینور این بود که من غذای ویکی (سگمون) رو آوردم و کنار در انباری توی حیاط که سایه بود فرش پهن کردم و نشستم تا هم سفرو ببینم و هم در کنار ویکی باشم تا غذاش رو بخوره .
داشتم فکر میکردم که ببین چقدر طبیعت قشنگه. چقدر سبزه . چقدر هر صحنه ش به تنهایی کامله .
طبیعت در عین نقصان کامله . هربار که جلوتر بری ترکیب بندیش عوض میشه و یه زیبایی دیگه رو برات به وجود میاره .
همین طور که داشتم به اینا فکر میکردم شما وارد اون مسیر زیبای روستایی شدین .. من یه لحظه نظرم جلب ویکی شد و فکر کردم که چقدر دوست داشتم توی اون مسیر با ویکی میومدم که این عشقم هم لذت میبرد .
دقیقا همون لحظه شما وارد اون فضای داخلی شدین که جلوی درش نوشته بود NO DOGD :)))
خب پس حالا ویکی رو نمیارم اما خودم میام و از طبیعت لذت میبرم و ویکی رو یه جای دیگه میبرم تا اونم لذت ببره .
من چقدر تحسین کردم اون خانواده ای رو که باهم اومدن تا از دیدن این همه زیبایی لذت ببرن . باهم ایستادن و باهم نگاه میکنن و باهم هم هدفن در اون لحظه .
راستی قبل این که شروع کنم به دیدن این قسمت ، عکستون رو هم که انقدر قشنگ و خوش حسه رو تحسین کردم . چقدر عشق و محبت زیبا و دلنشینه و من آرزو میکنم که خدا هممون رو به هرلحظه بیشتر تجربه کردن این همه قشنگی هدایت کنه.
هم زمان با دیدن زیبایی های سفر شما یه تیکه از غذای ویکی رو یکم اونورتر ریختم تا زنبورای گوشت خوار بیان و ازونا بخورن و نزدیکتر نشن .
واقعا خدا چقدر زیبا به همه موجوداتش روزی میرسونه. یه زنبوری اومد و هی گشت و بلخره هدایت شد به یه تیکه گوشت و شروع به برداشتن ازش کرد.
من خیلی تحسین میکنم با عشق، اون افرادیو که یه تریلی رو به این زیبایی درست کردن تا مردم بتونن و بیان و از زیباییهای دنیایی که خدا همه شو ایجاد کرده لذت ببرن . من عاشق شما هستم که اینهمه قشنگ به هم عشق میورزین . چقدر مهربونیتون قشنگه که ازون مادر دختره عکس انداختین و الحق که چقدر عالی بودین که به یک دونه عکس قانع نشدین و سعی کردین چنتا عکس خوب ازشون بگیرید . این نشون دهنده اینه که شما چقدر مسئولیت پذیر هستین و چقدر عالی این ویژگی که پشت گوش نمیندازین وقتی یکی یه کاری ازتون میخواد . من خیلی تحسینتون میکنم و از خدا میخوام که بهتون برکت بده .
ما اینجا با یک مامویت روبرو هستیم.
من در انباریو باز گذاشته بودم، ویکی اومد توش یه چرخی زد و یه بویی احساس کرد .
قبلا جای انباریمون یه باغچه بود که درختش رو بریده بودن. حالا یه قسمتی از انباری اون باغچه کوچولو که فقط جای یه درخت تُنک بود خاکه و ویکی شروع به کندن اونجا کرده .. یک ماموریت درست و حسابی برای پیدا کردن موجودات مزاحم :)
خداروشکر میکنم که انقدر زیبا هممونو هدایت میکنه و مسائلمونو انقدر راحت حل میکنه .
اونجا که شما هستین چقدر فراوانی هست. چقدر آب با فشار بالایی در مسیر خودش درحرکته .یاد یه مثالی از خودتون یا از کامنت بچه ها افتادم که جریان ثروت مثل یه رودخونه بزرگ با فشااار خیلی بالاداره وارد میشه . البته شما درباره کامنتها اینو گفتین اگر اشتباه نکنم .. گفتین هرچی میخونید کامنتهارو باز برمیگردین میبینید تعدادشون از قبلم بیشتر شده . مثل جریان ثروت . مثا جریان این آب پرفشار .
خدارو هزاران هزار بار شکر میکنم به خاطر این که ما میتونیم با درون بچه اون منطقه ی بهشتی رو از دید خدایی ببینیم . چه نظمی . چقدر باشکوهه . چقدر زیباست . حض کردم . ازتون خیلی خیلی ممنونم که وقت میذارید برای خودتون و لذت میبرید و مارو هم در لذتهاتون شریک میکنید .
همینطور که داشتم از دید درون بچه اون همه زیباییو میدیدم خدا منو به خودم آورد و یه دونه برگ زردُ از روی درخت روی فرش انداخت . این برگ زرد نشون از تکامله . هفته دوم فروردین این درخت بزرگ گیلاس ،این نعمتی بهشتی بینظیر و خوشمزه شکوفه میزنه و سه ماه بعد میوه هاش میرسن و در هفته اول شهریور اولین برگهای زردش میریزن .
زندگی همینقدر ناپایداره و من به خاطر دیدن همین یک دونه برگ زرد بینهایت سپاسگزارم .
و به خاطر درک تکامل در حد و اندازه خودم بینهایت ممنونم و از خدا میخوام قلبم رو باز کنه تا بیشتر بفهمم و درک کنم.
چند روز پیش مادربزرگم که مهمون خونه مامانم ایناست یه خاطره ی خنده داری تعریف کرد و شروع کرد به خندیدن از ته دل . بدن لطیفش از خنده تکون میخورد و از چشمای آبیش اشک میومد. دیدن این اتفاق برای من خیلی الهام بخش بود و منو به فکررفرو برد . به فکر این که روح آدما پیر نمیشه . فقط جسمشون پیر میشه . مادربزرگم نود و دو سه سالشه و خدارو صدهااهزاربار شکر خیلی سرحال و سلامته.
چون به خوراکش اهمیت داده و همیشه باکیفیتترین چیزهارو استفاده کرده . اما به بدنش خیلی اهمیت نداده و زیاد کارای سنگین انجام داده و الان 100 درصد کارایی که انجام میده با سرعت خیلی پایینه . تا میاد یه کار ساده رو انجام بده خسته میشه و باید استراحت کنه.
اونروز داشتم فکر میکردم که ببییین خدا به من این بدن رو داده . روحم رو هم تا روزی که برم به یه دنیای دیگه در اختیارم گذاشته . اون ، نعمتو داده. این منم که باید ازش مراقبت کنم . دیگه دست منه که با این نعمتی که بهم داده چطوری برخورد میکنم و چطوری قدرشو بدونم. ما یه آقایی رو توی فامیلمون داریم که همسن و سال مادربزرگمه اما تن سالم و قبراقی داره و مثل یه آدم 40 50 ساله میتونه به همه کاراش برسه . پیاده روی میره و کاملا سلامت و شادابه تازه به خاطر استفاده از یه دارویی برای حل یک مسئله ، موهاش هم دوباره سیاه شده :))
گفتم ببییین این آدم چقدر از اول مراقب بدنش بوده که الان انقدر راحت میتونه ازش بهره ببره خداروشکر .
حالا از اونروز تاحالا یه اهرم خیلی قوی دارم برای این که حواسم به خوراکم باشه . ورزش کنم . کارای سنگین انجام ندم . مراقبت کنم از تنم و بابت بند بند وجودم سپاسگزار باشم . چون زمان مثل برق میگذره و ما فکر میکنیم که نه بابا حالا زوده . حالا خبری نیست .حالا ابنو بخورم، حالا ورزش نکنم.. امروز که هیچی نمیشه.
من و همسرم گاها وقتی باهم از خاطره های خوب تعریف میکنیم میبینیم انگار همین دیروز بود که رفتیم فلان مسافرت یا مهمونی اما حالا ازش یکسال و خورده ای گذشته
زندگی خیلی ناپایداره . باید در لحظه به بهترین حالت ازش استفاده کرد و من از خدا میخوامکه هممون رو به درک و عملکرد بهتر هدایت کنه.
راستی اگر بخوام یه رد پا از روندی که طی میکنم از خودم بجا بذارم تا بدونم که دارم چیکار میکنم ،
باید بگم که من به یک باور محدودکندده ثروت رو که خیییلی مخفی بود و هیچ وقت بهش فکر نمیکردم اما با ضربات ای اف تی یاد خاطراتش افتادم ، پیدا کردم و سریعا برای خودم یک تمرین نوشتم تا باورسازی کنم.
من بنا بر اتفاقهای مختلف از دوران کودکی تا به امروز این باور در ذهنم شکل گرفته که اگر برم سراغ ثروتمندشدن ، طرد میشم. بنابراین جهان منو بازمیداره از خیلی کارها
لازمه که برای یادآوری خودم بنویسم که جدیدا متوجه شدم که به آدم رازدار تری تبدیل شدم. اینو چند روز پیش فهمیدم .یکم دلدرد داشتم . خونه مادرشوهرم بودم. بهشون گفتم میشه لطفا به من زیره بدین ؟ اون بنده خداام باعشق هرررکاری که از دستش برمیومدو انجام داد و بعد من اومدم خونه مامانم. شب همسرم تماس گرفت گفت تو دلدرد داشتی ؟ گفتم آره یکم. اما خوب شدم.
گفت چرا به من نگفتی پس؟ من با این جمله ش فهمیدم که چقدر نتیجه بخش بوده کار کردن روی خودم برای این که رازدار باشم و همه چیزمو نریزم رو دایره
یه عادت خوب دیگه که در خودم دارم به وجود میارم و جدیدا دارم حس میکنم تغییراتو ، این بود که من همیشه وقتی میومدم خونه مامانم همش تو ذهنم ایراد میگرفتم . همش میخواستم همه چیزو درست کنم و این خیلی برام عذاب آور بودو غصه میخوردم برا دیدن تضادها.
اما با آموزش استاد جان در قدم سوم جلسه چهارم اینو فهمیدم که همه چیز سرجای خودشه. و من نباید دل بسوزونم یا حرص بخورم یا احساسم بد بشه .
حالا نمیتونم بگم 100 درصد تونستم عامل باشم به این آگاهی اما تغییراتم خیلی مشهوده .اینبار که اومدم اینجا، حرص نمیخورم و هی نمیخوام تغییر ایجاد کنم
تا میخواد ذهنم نجوا کنه میگم غزل همه چیز سرجای درست خودشه . اگر تو داری میبینی ، تو هم سرجای درستتی پس خودتو درست کن .
یه اتفاق دیگه ام افتاد که خیلی برام عزیز بود .
من از سال گذشته یک هدفی رو انتخاب کرده بودم و براش تلاش میکردم و واقعا هم طبق قانون پیش رفتم و اقداماتم رو هم تا جایی که میشد با کیفیت انجام دادم و ایمان داشتم که میشه . اما چند وقت پیش متوجه شدم که نشده و نتونستم به ثمر برسونم .این اولیت بار بود که با خودم گفتم فدای سرم . من همینطوری هم آدم باکیفیتی هستم . حالا که اینهمه تلاش کردم و طبق قانون پیش رفتم اما نشد ، حتما درستش اینه که نباید میشده و اصلا ناراحت نشدم چون در کنارش اهداف دیگه ای برای خودم در نظر گرفته بودم که همشون منو به اون غزلی که میخوام تبدیلش شم میرسومه.
اینو یه ساله که یاد گرفتم که فقط یک هدف نداشته باش . اگر فقط یک هدف داشته باشی تو زندگیت ، اگر به اون نرسی ناامید میشی اما اگر چندتا هدف انتخاب کنی اگر این نشد برای اونیکی تلاش میکنی و ناامید نمیشی و این تلاش کردنه ست که خیلی مهمه . وگرنه هدفها تیک میخورن به زودی . حالا ازین راه نشد از یه راه دیگه.
خلاصه که غزل درحال ساخته شدنه به امید خدای بزرگ و بلند مرتبه و از خدا میخوام که کمکم کنه و دستم رو بگیره مثل همه آدمایی که دستشون رو گرفته و هدایتشون کرده و به واسطه شون جهانشو گستروه تر کرده.
استاد جان و مریم بانوی نازنینم . ازتون خیلی ممنونم به خاطر تمام لحظاتی که با خودتون میگید بذار فیلم بگیریم بذاریم رو سایت .
ازتون خیلی ممنونم که هرروز درحال رشد هستین و من میتونم ازتونریاد بگیرم .
خدا به وجودتون برکت بده :*
بنام دوست
سلام به استاد عباس منش و خانم شایسته
و همه ی همسفران عشق
ما نیز همراه استاد سفر کردیم تا عشق را شاهد باشیم
آن خدای را سپاسگزارم که زیباست و زیبایی راخلق کرد تا زیبا ببینیم و زیبا بیندیشیم.
الهی شکرت
دوستان درسی که من از این سفرهای دوره آمریکا ی استاد آموختم اینه که،
آقا شما نمیخاد زور بزنی تا به ثروت و نعمت برسی،فقط یه کاری کن به زیبایی ها توجه کن، همین
تمام شد و رفت
همان طور که در سفر های استاد می بینیم که خداوند چ قدر تلاش میکنه ک ما ثروت و نعمت بدست بیاریم با چی؟با خلق زیبایی ها به ما نشان میدهد که آقا فقط و فقط تمرکزت رو بزار رو زیبایی ها. این میتونه طبیعت زیبا،افراد خوش برخورد و همه ی آن چه که زیباست باشه
من فهمیدم که برای خوشبختی هیچ تلاش نکم،تنها کاری که انجام میدم توجه و تمرکز ب خوبی هاست.
مثال:از زمان که استاد سفر شون را شروع کردند من خودمو رگبار بستم به استادو فایل های سفر به دور آمریکا
نتیجه این شد احساس خوب ، آرامش و احساس لیاقت
چند وقت پیش تصمیم گرفتم که کامنت های فعلی و قبلی بعضی از دوستان را که نخوندمو بخونم یکی از این دوستان خانم سعیده شهریاری بوده وهست
ایشو نوشته بودند که بعد از تغییر باور هاشون زندگی شون خیلی خوب شده بخصوص تو محل کارش
شیفت کاریش آسان شده شبی که شیفت کاریشون هست همه چیز نرماله و خیلی چیزای دیگه در کل احساس خوبو در خودش ایجاد کرده بود
من چی کار کردم اومدم علامت زدم ایشون هر کامنتی که نوشتن برام ایمیل شد
حالا نتیجه شو میگم خیلی از همکارانم قریب به اتفاق براشون سؤال شده که چرا هر مسعلوی میاد اول سراغ تو رو میگیره حتی خیلیا شون منو یک بار هم ندیدن اولین بار که ماموریتی دارن میان
شیفت جا بجا میشه اول من اف میخورم چطور خود همکارانم بهم زنگ میزنن میگن آقا تو فردا هم نیا اف خوردی کی اون تایمی آرامش دارم رها هستم احساس خوبی دارم .چرا؟چون همش به اف خوردن واحساس خوبه وکامنت های خوب وانرژی بخش سعیده خانم توجه کردم، وهیچ کاره دیگه نکردم فقط و فقط تمرکزم رو خوشی های ایشون بوده
نتیجه
سعی نکن بدست بیاری سعی کن رها باشی وتحسین کنی زیبائی هارو
اگه منم مثل استاد دوست دارم سفرهام با تراک کمپر خودم باشه
فقط از سفره کردن استاد لذت میبرم
و هر لحظه سپاسگزار خداوندی هستم که زیباست وخالق زندگی زیبا برای ماست
ما گرفتیم آنچه را انداختی
دست حق را دیدی ونشناختی
من رها نشده خداوند منو گرفت ،این ب من درس آزاده گی و ماندن در همین لحظه ی حال را می آموزد
اگه قرار نبود ثروت و نعمت خداوند را تجربه کنم الان این جا نبودم واین زیبایی ها را تجربه نمیکردم
و اگه ربم این زیبایی ها را از طریق استاد بمن نشان میدهد می گوید بخواه تا داده شود
چون تو در این مدار قرار گرفتی و اگر چنین نبود تو الان اینجا نبودی وحضورت نشانه تایید ماست
خداوند میگوید ما پذیرفتیم تو را به شرطی که خودت هم خودت را بپذری
مشت نمونه خروار است
سپاسگزارم از استاد واین سایت توحیدی استاد عباسمنش
دوستان خوبم در کنار شما همه چیز خیلی عالیه از تک ب تک تون درسها گرفتم آموختم خوب بودن وخوب ماند را
بقول خانم شهریاری
بوس به کله همتون
سلام به برادر عزیزم آقا مرتضی
سلام و سلامتی و نورو عشق و رحمت و ثروت الله برای قلب سلیمتون…
این کامنت شما مال شهریور ماهه!
ولی من امروز با دکمه ی نشانه ی روزانه م هدایت شدم به این فایل و هم از کامنت خودم کلی هدایت دریافت کردم و هم از کامنت شما نوری به قلبم وارد شد…
بینهایت ازتون سپاسگزارم آقا مرتضی…
از شهریور تا الان چند ماه گذشته؟
7ماه….
توی این 7 ماه،7هزار تا اتفاق معجزه آسا افتاده برام…
وهمینجوری سرعت اتفاقات خوبداره بیشتر و بیشتر میشه…
اما امان از انسان ناسپاسِ کفور…
وای بر من اگر یادم بره چه مسیری رو اومدم و درگیر همزات شیطان باشم…
نه از شیفت شب های icu خبری هست…نه از شیفت های سخت اورژانس…نه محل زندگیم جای قبلیه،نه آدم های قبلی بهم دسترسی دارند…
و یکبار دیگه به امید الله درحال مهاجرتم،هنوووز نمیدونم چه جوری…ولی اون صدا فقط بهم میگه برو…برو…
استاد تو جلسه5 قدم نه میگه:
وقتی که من دارم کار میکنمرویخودم،من هدایت میشم به اون مسیری که توی جنگل دارم راه میرم وسوت میزنم ولذت میبرم،نه به اون مسیری که سربالایی و پراز سنگ لاخو گاری به خودم بستم!من هدایت میشم به اون مسیر!اون مسیر هست،من هدایت میشم به اون مسیر!اگر قرآنرومطالعهکنید متوجه میشید،ایه های عذاب هیچوقت،هرگز ،تروخشک رو باهم نسوزونده ها!اصلا کسی که روی باورهاش کار میکنه گرفتار آدم های نامناسب نمیشه،نشانه ی روی خودمون کارکردن اینکه،جهان غربال میکنه،جهان جدا میکنه مارو از محیط نامناسب!به جای بهتری میفرسته…شرایط بهتری روبرات فراهم میکنه وقتی تو داری تغییر میکنی!
همین !
همین چندتا جمله رو اگر من درست باور کنم،و حواسم باشه چه مسیری رو تا به الان اومدم،و چه جوری خدا مدار به مدار من رو از جای نامناسب و آدم های نامناسب جدا کرده…
اگر حواسم باشه همون مسیری که اومدم رو ادامه بدم و استمرار داشته باشم و دنبال اسم اعظم و عصای موسی نباشم و اجازه بدم خدا قدم به قدم هدایتم کنه…اونوقت پارو نمیزنم و وا میدم و منطق ذهنم رو خاموش میکنم و به قلبم اجازه میدم اتصالش رو حفظ کنه و قدم به قدم با ایمان حرکت کنه…
دعا میکنم خدا به هممون کمک کنه،یادمون نره گذشته ای که داشتیم رو و لحظه ای از سپاسگزاری درنیایم و هرلحظه خودمون با خدا هماهنگ کنیم و اجازه بدیم خدا…کل جهانمون رو هدایت کنه…
برادر عزیزم ازت بینهایت ممنونم و دعا میکنم در پناه نورِ آسمون ها وزمین غرق احساس عمیق خوشبختی باشی واین تلگراف در بهترین زمان و مکان به دستت برسه…
به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمتون.
قلبِ فراوانِ فراوان
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام آقا مرتضی.
کامنتِ شما، پایینِ کامنت خودم هست و هدایت شدم به خوندنش.
ممنونم که از تجربه تون و توجه به زیبایی های کامنتِ سعیده جان نوشتین و تاثیرش در زندگیِ خودتون…
چقدر این جمله تون شاهکاره:
سعی نکن بدست بیاری سعی کن رها باشی وتحسین کنی زیبائی هارو
دقیقا منم یه بار که از ته قلب خوشحال شدم برای سفری که سعیده جان داخلش بود و منم در خواست کردم به خدا، بعدش هدایت شدم کاملا غیر منتظره به سفر عالی تو دلِ روستا.
امروز یه فایلی از استاد جان گوش میدادم که گفتن: کامنتها رو بخونین اینطوری باورهاتون تقویت میشه…
ایشون خودشون دنبال الگو هستن و برای همین باورهاشون تقویت میشه.
کاملا درسته، تو کامنتها بچه ها از تجربه های شخصیشون ناشی از کار کردن روی باورهاشون مینویسن، و این برایِ من الهام بخشه، خیلی چیزهای خوب رو از توی دلِ کامنتهای عالیِ بچه ها مثل کامنتهای آقا حمید امیری عزیز الگوبرداری کردم و اجرا کرد.
کامنتها مکملِ آموزشهای استاد هستن.
در پناهِ رب العالمین نازنینم باشیم همگی.
خدایا شکرت برای همه ی آگاهی ها و درس های نابِ این سایت.
سلام و احترام
ممنون از لطف و محبت شما
این ها همش هدایت خداوند متعال،دانا و حکیم است.
سپاسگزارم .
در همه ی کامنتهای دوستان آثار استاد مشهود است
من کامنت شما بزرگوار راهم خوندم ولذت بردم از این همه زیبایی ها که مثل آب روان و جاری بود
واز این همه کلمات ناب
نگاه از زاویه دید شما ی تجربه جدیدی بود برا من .
از حسن توجهی که دارین متشکرم
به نام خداوندی که مسخر ما کرده است آسمان ها و زمین را
سلام به دوستان گلم، خانم شایسته و استاد عزیزم،
آدم وقتی دنبال زیبایی ها میگرده و به آن ها توجه میکنه به طرز خیلی راحت هدایت میشه به زیبایی های بیشتر. این حرف دیگه از یک شعار رد شده در زندگی من و فکر میکنم در زندگی اعضای سایت هم همینطور باشه اما باز هم در تایید این حرف میخوام از خاطره امروزم بنویسم.
من علاقه زیادی دارم که برم توی طبیعت برای پاده روی. میرم برای خودم ساعت ها میگردم و به صدای طبیعت گوش میدم و اون نور زیبای خورشید که به درختان و گیاهان میتابه و رنگ فسفری به آن ها میده. واقعا محیط طبیعی خیلی درس ها داره برای ما اگر که فکر کنیم و به آن ها بیاندیشیم. به قول قرآن در چرخش زیمن نشانه هایی است برای کسانی که می اندیشند.
در طی همین پیاد هروی که داشتم صدای یک پرنده را شنیدم که فکر کنم یک دارکوب بود روی یک درخت که داشت با سرعت هرچه تمام تر به یک شاخه نوک میزد :)
ایستادم و شروه کردم به تماشای اون پرنده و همینطور که داشتم به اون نگاه میکردم پیش خودم فکر کردم که خداوند چگونه در طبیعت داره به راحتی کارها را انجام میده و تمام حیوانات و گیاهان دستانی شده اند تا به چرخش این سیستم بزرگ کمک کنند. چرا این پرنده الان اومده سراغ این درخت و نرفته سراغ یک درخت دیگه. چی میشه که حیوانات این گونه هدایت میشوند. اصلا چی میشه که آب وقتی بخار میشه میره توی آسمان؟ چی میشه که آب از یک رودخانه که جاری میشه همینطور رو به پایین میره تا برسه به یک دریا یا دریاچه و یا اقیانوس؟
وقتی که آدم خوب به این نشانه ها توجه کنه میبینه که در هر لحظه همه چیز در حال هدایت شدن است از طریق یک سیستم برتر. اصلا چی میشه که من وقتی که به اون پرنده توجه میکنم هدایت میشم به این قسمت از سفر به دور آمریکا و این پرنده ها را توی این ویدیو میبینم؟
چطوری من با استاد آشنا شدم؟ چطوری منی که تا همین چند وقت پیش التماس دوتا مشتری را میکردم الان مشتری ها به سمت من هدایت میشوند، دقیقا همون هایی که به خدمات من نیاز دارند؟
بله در طبیعت مقاومتی نیست و همه چیز به صورت طبیعی در حال انجام است. به خاطر همین این حس زیبا و آرامش را دارد. در طبیعت کسی زور نمیزند، کسی تقلا نمیکند، کسی سر کسی را کلاه نمیگذارد و نمیخواهد دروغ بگوید و سا سوع استفاده کند به همین خاطر همه چیز آسان است و طبیعی در حال انجام.
ما انسان ها هم اگر طبیعت را الگو قرار بدهیم و سعی کنیم رها باشیم مانند این پرندگان، مانند این آب، مانند این سنجاب ها فقط اعتماد کنیم به این جریان خیر و نیکی که در طبیعت است، آن وقت هدایت میشویم به سمت آنچه که دوستش داریم، آنچه که خواسته ما است و آنچه که رویای ما بوده است. آن گاه تبدیل میشویم به دستی از دستان خداوند، به چرخ دنده ای در این ماشین عظیم که هم خود در حال لذت بردن است و هم به حرکت این سیستم کمک میکند.
خیلی ممنون است استاد عزیز و خانم شاسته که زحمت میکشید و این فایل ها را برای ما تهیه میکنید
به نام هدایت الله
درود بر دوست خوبم امیر جان
چقدر از کامنتت کیف کردم ازشما سپاسگزارم کامنت شما سرتاسر انرژی خوبی داشت و احساس خوبی به من دست میداد و اگر نوشتهای بخوام بنویسم که خداوند را پررنگتر کنم حتماً از کامنت شما الگو برمیدارم تبریک میگم به دوستان خوبی مثل شما که در این سایت الهی فعال و کارشون درسته
هر کجای کره خاکی باشی شاد سلامت و ثروتمند باشید انشالله
سلام به امیر ارسلان
دوست عزیزم
اول از همه برم سراغ عکس پروفایلت
چقدر صورت بشاشی داری
به به چه لبخندی که نشانه درون زیبای شماست
چقدر زیبا شعور هستی رابرامون توصیف کردی رفیق
چقدر زیبا به تفکر درمورد طبیعت و انسانها پرداختی
خیلی خیلی لذت بردم
بله در طبیعت مقاومتی نیست و همه چیز به صورت طبیعی در حال انجام است. به خاطر همین این حس زیبا و آرامش را دارد. در طبیعت کسی زور نمیزند، کسی تقلا نمیکند، به همین خاطر همه چیز آسان است و طبیعی در حال انجام
سپاس برای کامنت ارزشمندت رفیق که اول صبحی توجه منا به تفکر در عظمت پروردگارم معطوف کردی.
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری
احد بی زن و جفتی ملک کامروایی
نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت
تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی
بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی
بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی
بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی
بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
نبد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی
نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی
همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و جزایی
همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی
احد لیس کمثله صمد لیس له ضد
لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی
لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
سنایی غزنوی
ممنونم که هستی رفیق.
درپناه الله
سلام بربرادرموحدوثروتمندم
سپاسگزارم برای نوشتن جریان هدایت در طبیعت بسیارنگاه تحسین برانگیزی بود دوبار کامنتتون روخوندم اونجا که گفتین چطور خداوند کارها و در طبیعت داره انجام میده واقعن شگفت انگیز بود
همه ما همه جهان هستی هر لحظه درحال هدایته توسط نیروی برتر جهان خدایا شکرت برای هر لحظه حضورت درهم جا
ماانسان هااگرطبیعت روالگوی خود قرار دهیم وسعی کنیم رها باشیم مانند این پرندگان،ماننداب،ماننداین سنجاب هافقط اعتماد کنیم به جریان خیرونیکی که در طبیعت هست آن وقت هدایت میشویم به سمت آنچه دوست داریم اانچه که خواسته مااست وانچه که رویای مابودهاست.
آنگاه تبدیل می شویم به دستی اردستان خداوند به چرخ دنده ای دراین ماشین عظیم که هم خوددرحال لذت بردن است وهم به حرکت این سیستم کمک میکند
خیلی ممنون برای کلمات زیبایی که جاری کردین
سلام آقای شیری عزیز دوست هم فرکانسی و آگاه من
الهامات و آگاهی های خودتو با ما به اشتراک گذاشتی و تعقلی که در روند طبیعت داشتی چقدر زیبا برای ما توضیح دادی
براستی که این سیستم چقدر هوشمندانه داره همه چیزو هدایت میکنه .این درختان ،این سرسبزی که با هر فصل رنگ عوض میکنن ،این گرما و سرما
دوست عزیزم این تعقل کردن جزئی از فطرت ما انسانهاست که در طول سالها فراموشش کرده بودیم ،اما وجود این سایت و استاد و آگاهی های بینظیرش ما رو هر لحظه در زمان حال و در تعقل نگه میداره و چه نعمتی بزرگی برای همه ما بچهای سایت
سپاسگزارم ازت دوست عزیزم بابت هر کلمه کامنتت که ما رو به تعقل واداشت
سلام استاد و مریم جونی، حالتون چیطوره؟ خوبین؟ سلامتین ایشاللو؟
مدتها بود دلوم میخواس نظر بینویسما ولی حوصلم نَمیشد، دیگه یعنی ایقد که ای فایلو و فایلوی قبلی به دولم نِشِست، نتونوستم ننویسم، ولی شیطنتوم گل کِرد با لهجه ی شیرازی برَتون بینویسم، عامو چقدر شما خفنید، چقدر همه ی چی تمومید، چقدر عشقید بوخودا، یعنی من هرچی از ای طبیعت زیبا بگم هرچی هم از عشق شما دوتا بگم بازم کمه، الهی قربونتون بشم، ایشاللو پوی هم پیر بشید.
ووی چه آب خُنکی، قشنگ سردوم شد، عجب آبشار مشتی، چه فیلمبرداروی قهاری، استاد جون بَدِت نیادا ولی مریمی خیلی برِی فیلم بردوشتن از شمو با حوصله تره، شما گاهی دوربینو تند حرکت میدی ما نَمیفهمیم چیطو شد که ایطو شد.
ولی در کل خیلی خیلی ازِتون سپاسگزارم که ای فیلمای قشنگ و باقاعده برَمون میگیرید و ما هم تو خوشی هاتون شریک میکنین.
ایشاللو که قسمتوم بشه به زودی بیام آمریکا ببینمتون
قربونتون برم گُمپ گُلا، بوس بوس
واااااای خدای من چقدر لذت بخش بود خوندن کامنتتتتتتتتت وای چقدر حال کردم بااین لهجه نوشتی
کله کامنتت با لهجه تو ذهنم تند تند میرفت جلو انگار صداتو میشنیدم
چه خلاق و لذت بخش بود
من عاشق لهجه ها و گویشهای مختلفم خودم اصفهانیم و عاشق لهجمم
ایشاللو که خدا نظر به قلبت بکنه خواهر
قربونتون برم عزیز دلم، نظر لطفتونه، ممنونم از دعای قشنگت، یعنی این طبیعت زیبا و این زوج بینظیر و این همه فرکانس های عالی، همه رو به وجد میاره
خدایا شکرت بخاطر وجود دوستان درجه یکم تو این سایت
خدایا شکرت بخاطر وجود استاد نازنین و مریم بانوی همیشه خندان
خدایا شکرت بخاطر نعمت نوشتن و ثبت زیبایی ها
خدایا شکرت بخاطر این انرژی عالی که شما با این کامنت پر از مهربونیتون بهم دادید امروز شنبه اومدم سرکار ولی هنوز ویندوزم کامل بالا نیومده بود و انرژیم برا شروع هفته کاری پایین بود یهو کامنت شما رو خوندم انرژیم رفت بالااااا
خدایا شکرت بخاطر همه ی آدم های خوش قلب زندگیم
خدایا شکرت بخاطر نعمت گوشی و ارتباطات سریع مجازی و انتقال انرژی
خدایا شکرت بخاطر همه ی چرخش انرژی که این فایل های زیبای استاد به راه میندازه و تا بینهایت ادامه داره