دیدگاه زیبا و تاثیرگذار دوستان عزیز هادی و مصطفی به عنوان متن انتخابی این قسمت
دیدگاه هادی عزیز:
25 دقیقه فارغ از هیاهوی جهان، مشغله و کار، تمرکز گذاشتم بر روی زیبایی و نکات مثبت.25 دقیقه شکرگزاری ….
واقعا خداروشکر بابت چنین مکانی و چنین افرادی. خدا رو شکر به خاطر هدایت به یکی از قشنگترین نقاط دنیا. از لحظه شروع فیلم تا انتها همه و همه زیبایی بود. از سبد گلی که برای خوش آمد گویی به مسافران وسط جاده در ورودی شهر قرار گرفته بود؛ تا آزادی انتخاب نوع پوشش زن ها و آبگرم های زیبا و عالی که منو یاد آب گرم های سفر به دور آمریکای فصل قبل انداخت.
چقدر همه چی سرجاش بود و نیاز نبود کسی به افراد برای رعایت حقوق دیگران تذکر بده. همه به خوبی بدون هیچ سر و صدای و مزاحمتی، تو استخر مشغول تجربه لذت بودند.
چقدر همه خوشحال و پر انرژی بودند. از اون نوزاد گرفته تا خانمی که بسکتبال توی آب بازی می کرد، همه حس عالی و پیام رو انتقال می دادند که:
تو این کشور نه سن مهمه و نه نژاد و نه مذهب. همه می تونن خوشحال و خرم در کنار هم از زندگی شون لذت ببرن.
دیدگاه مصطفی عزیز:
از ثانیه 40 به بعد نمیدونم چطور تونستید این زیبایی رو هضمش کنید…این ابهت و بزرگی کوه؛ این ابرهای پهناور آسمونی و این نور خورشیدی که از پشت ابرها پیدا بود.چقدر این صحنه فانتزی و رویایی و در عین حال واقعی.
از دیدن این استخرهای زیبا و این سکوت بی نظیرش واقعا به وجد اومدم. چقدر همهچیز آهستهتر و با آرامش بیشتری پیش میره. انگار هیچی و هیچکس عجلهای نداره جز لذت بردن همون لحظه. چقدر لازمه من به خودم یادآور بشم اگر نتونی الان از داشتن اینها لذت ببری چطور درخواست بیشتر رو میتونی برای خودت ‘واقعی و ممکن’ بدونی.
یاد تابلو اول فایل افتادم که روش نوشته 14 مایل. اینجا واقعا باید آهسته رفت. آهسته و آروم تا این زیبایی و قدرت خلقت آفریدگار رو مزه مزه کرد.
چقدر از تماشای این بچه کوچیکه خوشحال شدم که بی هیچ دلیلی اینقدر شاده و داره بازی میکنه.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 208481MB25 دقیقه
به نام خالق عشق و زیبایی
درود و خداقوت به استاد عزیز و بانو شایسته زیبا و همه همسفران خودم در این سفر خودسازی و خودشکوفایی
زمانی که عکس کاور این فایل رو دیشب دیدم متوجه شدم که حرفهای زیادی برای گفتن برام داره، صبح که بلند شدم بهم گفته شد که تمرین جلسه 2 دوره شیوه حل مسائل رو انجام بده. این تمرین معجزه میکنه یعنی هر چیزی که من نوشتم تمامش محقق شده، هر بار هم سعی میکنم به شیوهای انجامش بدم که برام تازگی داشته باشه وتمام تمرکزم رو درگیر کنه تا بتونم بهتر ذهنم رو بشناسم و ترمزهارو شناسایی کنم.
در حین انجام این تمرین متوجه شدم که یک باور که البته بارها همگی خودمون باهاش آشنا هستیم بهشدت بر روی نتایجم تأثیرگذاره و اون هم باور احساس لیاقت و ارزشمندی است اما این بار میخوام یه جنبه خیلی مهم از این باور رو برای خودم و دوستان عزیزی که دارند این نوشته رو میخونند باز کنم.
اولین چیزی که با دیدن زیباییهایی این فایل به ذهنم رسید این بود که هیچ تردیدی درخصوص شایستگی و ارزشمندی این مرد برای تجربه چنین زیباییهایی وجود نداره، یعنی خود من خیلی اوقات گفتم هر کی لایق تجربه این زیبایی نباشه استاد هست. این برای من نشاندهنده این موضوعه که استاد خیلی زیاد روی بحث ارزشمندی خودش کار کرده و بسیار این موضوع در وجود و زندگی ایشون ریشه دوانده.
یه سپاسگزاری خیلی مهمی که امروز از خدا داشتم این بود که دارم قانون رو از جنبههای مختلفی خیلی بهتر از گذشته درک میکنم. قبلاً اگر خواستهای رو بدست میوردم خیلی نمیتونستم بهخوبی منطقش رو درک کنم، درست مثل اون مثال فن زدن توی پلیاستیشن که یه دفعه دکمههارو میزدی طرف یه حرکت خاصی میزد و بعدش هربار که سعی میکردی اون کار رو تکرار کنی دیدی نمیشد اما قطعاً میدونستی که این اتفاقی رخ نداده و یه سری کدها دارند کار میکنند که اتفاق داره رخ میده، بنابراین دوباره سعی میکردی تا تکرارش کنی انقدر که دیگه منطقش رو بهخوبی درک کردی و بارها و بارها تونستی خلقش کنی و متوجه شدی که از این طریق نه تنها اون فن خاص بلکه خیلی فنهای دیگه هم میتونه کار بکنه چون سازنده بازی زمینه انجام این کار رو فراهم کرده و تنها لازمه که تو یادشون بگیری.
چقدر خوب میشه از طریق این مثال منطق قوانین جهان رو درک کرد. هر بار که ما به یه خواستهی میرسیم در خلق خواستههامون حرفهایتر میشیم. دلیل اینکه همه ما انقدر پیگیر داریم این مسیر رو ادامه میدیم به این خاطره که داریم یه سری چیزهای خیلی مهم رو تو زندگیمون خلق میکنیم و این بر کسی پوشیده نیست، شاید گاهی در درک منطق خلق خواستهها دچار شک و تردید و خستگی بشیم اما اینکه دوباره به مسیر برمیگردیم به خاطر منطقیه که قانون در زندگیمون ایجاد کرده که: میشود داشته باشی و همه ما الگوها و دستانی هستیم تو جنبههای مختلف که این منطق رو هربار برای هم دیگه واضحتر و شفافتر و باورپذیرتر میکنیم.
وقتی به آموزشهای استاد نگاه میکنم و تأثیری که در زندگیم گذاشته و تجربهای که از زندگی شخصی خودشون میبینم متوجه میشم که همه اون کدها و قوانینی که استاد دربارشون صبحت میکنند در کنار هم باید به کار گرفته بشوند تا نتایج شکل دلخواهتری به خودش بگیره، درواقع باید به این درک برسیم که معجونی از فرکانسهاست که داره اتفاقات رو رقم میزنه که برای خودش کاملاً منطقیه اتفاقات اما از اونجایی که ما گاهی در درک قانون ناآگاه هستیم متوجه نمیشیم این منطق رو و تصور میکنیم که اشتباهی رخ داده.
دلیل اینکه تمرین جلسه 2 شیوه حل مسائل و تمرینات دوره کشف قوانین انقدر مهم و تأثیرگذار هستند به این خاطره که هربار خودم بهتر درک میکنم که من هستم که دارم اتفاقات زندگیم رو خلق میکنم و هر بار که نشتیهای فرکانسی رو شناسایی میکنم و تمرکزم رو میگذارم روی بهبود ترمزها متوجه تغییر نتایج میشم. هربار هم قبل از اینکه این تمرین رو انجام بدم آگاهیهای جلسه 1 شیوه حل مسائل و منطقش رو برای خودم از تجربیات قبلی خودم تکرار میکنم تا با ایمان بیشتری تمرین رو انجام بدم، اینکه تمام مسائل حل شدنی هستند و راهحلهایی بسیار ساده دارند و ما از پس اونها برمیایم. هربار منطق این باورها با خلق خواستههای قبلی محکمتر و ایمان برای قدم برداشتن در مسیر حل مسائل راحتتر میشه.
این بار که به احساس ارزشمندی و لیاقت رسیدم متوجه پروسه خیلی مهمی در خلق خواستهها شدم و اون اینکه ما احساس لیاقت و ارزشمندی خودمون رو مشروط میدونیم یعنی وقتی درباره خواستهای یا ارزشمندی خودمون فکر میکنیم حتی برای یادآوری این احساس هم ما رجوع میکنیم به منطقهایی که از بیرون داره برامون ایجاد میشه.
من ارزشمند هستم چون فلان خانواده رو دارم
من ارزشمند هستم چون فلان قدر پول ساختم، فلان بیزینس رو دارم، با فلان کس ارتباط دارم، فلان مدرک رو دارم و قص علی هذا
این باور که من بهخودی خودم انسان ارزشمندی هستم، بی قید و شرط، بدون وابستگی به هیچ چیز دیگهای. این تفاوت داره با اینکه ما بفهمیم ارزشمندی روی هوا ساخته نمیشه.
دلیل اینکه ما احساس ارزشمندی خودمون رو شرطی کردیم چیزهایی است که در کودکی تجربه کردیم.
به قول فایل 8 آرامش در پرتو آگاهی از بچگی به ما گفتند دوستت دارم به شرط ….
دوست داشته باش به شرط ….
و حالا ارزشمند هستی به شرط ….
دوست داشتنی هستی به شرط ….
و این تبدیل شده به ملاکهای ارزشمندی و از اونجایی که گاهاً بسیار دور هستی از اون ملاکها نمیتونی خواستههات رو تجربه کنی.
منطق این قانون رو من در مسائلی که ربطی به مباحث مالی نداشتند خیلی بهتر درک کردم، زمانهایی که میدونستم الان هیچ رقمی به من کمکی نمیکنه، چه من میلیاردر باشم چه فقیر این شرایطی نیست که بشه با پول تغییرش داد، بنابراین هربار که با این نگاه رفتم سراغ ارزشمندی خودم و حل مسئله اون مسئله به شیوهای بینظیر حل شده.
اگر ما بدون هیچ قید و شرط خودمون رو ارزشمند ندونیم، هرچقدر هم که توانمند باشیم، هرچقدر هم که شرایط و ملاکها عالی باشه، نمیتونیم اون احساس ارزشمندی رو از طریق تجربه خواستههامون تجربه کنیم چون انگار همیشه یه چیزی برای خوب بودن و مناسب بودن کم داریم.
به خودم میگفتم که همه افراد با نگاه ارزشمند دونستن خودشون تونستن ارزشهای بیشتری رو در وجود خودشون کشف کنند و تجربیات دلخواهشون رو داشته باشند. این الگو رو ما تو زندگی خودمون و بسیاری از افراد دیگه میتونیم به راحتی ببینیم، خصوصاً زندگی ورزشکاران، همه ما میدونیم که موضوع ورزش نیست، چیزی که رونالدو رو از سایرین جدا میکنه اون نگاه ارزشمندانهای است که به خودش داره، دلیل اینکه رونالدو میشه بهترین، نه به این خاطره که هیچ کس به اندازه اون فرد خوب نیست، تو همچین فضاهای رفابتی این موضوع به این معناست که هیچ کس به اندازه رونالدو از این توانایی ذهنی خودش نتونسته استفاده کنه، به همین خاطر هدایت شده این فرد به موقعیتهایی که باورهاش رو تقویت کنه، بازیکنهایی که جلوش قرار میگیرند با یه حالت متفاوتی نسبت به سایرین باشند و همین پروسه نتایج بازیکنی مثل رونالدو بهتر میکنه.
دلیل اینکه ما این الگو رو در ورزشکاران بهتر متوجه میشیم اینکه همچنان عوامل فیزیکی رو موثرتر میدونیم وگرنه کارآفرینی که با کار فیزیکی کم و راحت به درآمد و شهرت خیلی بیشتری میرسه از نظر من قابل احترامتره اما ازونجایی که این ترمزها در ذهنمون هست با این ابزار راحتتر براش منطقی میشه که موضوع فعالیت فیزیکی نیست، نه اینکه اون فعالیتها هیچ تأثیری ندارند، نه، اتفاقاً بسیار مهم هستند اما چیزی که مهمتره درک این مسئله است که اصلاً این تواناییها با چه باور و ذهنیتی به این حد از پرورش رسیدند؟
بهنظرم مهمترین مهارتی که در خودمون باید ایجاد کنیم یادآوری احساس ارزشمندی بدون قید و شرطمونه، زمانی که این باورها به خوبی ایجاد میشن اقدامات صورت میگیره و نتایج به سادگی رخ میده. اصلاً ما وارد مدارهایی میشیم که همه چیز برامون خیلی ساده رخ میده.
وقتی داشتم زیباییهای این فایل رو میدیدم گفتم تجربه همچین طبیعت و تفریحاتی با دیگر تجربهها چه فرقی داره؟ هیچی
پس چی میشه که ما وقتی این فایل رو نگاه میکنیم احساس فاصله فرکانسی داریم با اونها؟
به خاطر اینکه لیاقت داشتن چنین تجربیاتی رو مشروط میدونیم، یعنی ما ذهنمون در دریافت نعمتها شرطی شده و نمیتونه باور کنه که آقا خدا به تو این چنین نگاه نمیکنه عزیز من. خدا برای دادن نعمتها به تو تنها شرطی که داره ایمانه، باور. کجا گفته برو کار خاصی انجام بده برای اینکه نعمتها رو بهت بدم؟
ابراهیم بهش گفت میخوام ببینم چجوری مرده زنده میکنی؟ گفت که آقا مگه باور نداری؟ گفت نه.
گفتش که پس برو این کار خاص رو انجام بده تا باور کنی.
حکایت ما حکایت تو کوه دویدنه ابراهیمه، وگرنه خدا که از همون اول قادر به انجام این کار بود، ابراهیم قدم برداشت تا باور خودش تقویت بشه.
ما هم برای خواستههامون قدم برمیداریم که باورهای خودمون قویتر بشه وگرنه خیلی از خواستههایی که ما داریم رو دیگران خیلی خیلی سادهتر از ماها دریافتش کردند و میکنند.
این خدا که تفاوتی نداره، ما داریم بهتر ازش استفاده میکنیم.
به همین خاطر خدا نشانه ایمان رو اقدام صالح قرار داده، تا زمانی که ما قدمی برنداریم ایمانی نداریم. قدم برداشتن با امید و ایمان و صبر تفاوت داره با هیچ کاری انجام ندادن. کار خاص ما ارسال فرکانسه هم جهت با خواستمونه، کنترل ذهنمونه، منطقی کردن باورهامونه، نه صرفاً فعالیت فیزیکی خاص.
در راستای همین موضوع هدایت شدم به آیه زیبا
أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْکُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنْفُسُهُمْ أَفَلَا یُبْصِرُونَ
خدایی که زمین بایر رو به زمین قابل کشت تبدیل میکنه بوسیله باران رحمت خودش، آیا نمیتونه این باران رحمت به کویرهای خشک و بیآب و علف زندگی ما در ابعاد مختلف بباره؟
این آگاهیها همون باران رحمت الهیه که داره برات منطقی میکنه تحقق خواستههارو.
کسبوکارت بایره؟ با ایمان به باران رحمت الهی قدم بردار و فروانی فرصتها و لیاقت خودت رو باور کن
احساس عاشقانت بایره؟ با یادآوری عشق و رحمت خدا جان بگیر و خودت رو لایق تجربه عشقی از جنس خدا بدون
چقدر این آیه من رو یاد تمثال کویرهامون در دریافت نعمتها میندازه
زمینهای بایر ما همون افکار محدودکننده ماست که اجازه دریافت نعمتها رو نمیده.
میخوای مشتریای خوب وارد بیزینست بشه حتماً باید اینجوری و اونجوری باشی
میخوای با فلان کسی رابطه داشته باشی حتماً باید اینجوری و اونجوری باشی
اینا همون کویرهاست
اتفاقاً باران رحمت الهی همین کویرها رو زنده میکنه، همون زمینهای بایر ذهنمون رو
فقط کافیه باور کنیم
باور کنیم که خدا همچین قدرتی داره تو زندگیمون
یه چیز خیلی جالبه بگم
کلاً وقتی دارم متنی رو مینویسم برای خودم بلند میخونم و مینویسم اما جایی که صحبت از توحید میشه ناخودآگاه ساکت میشم و مینویسم، موهای تنم سیخ شد اینو گفتم اما قشنگ حس میکنم دیگه خدا الله داره تایپ میکنه و من فقط انگشتام داره میره رو صفحه کیبورد.
خداروشکر میکنم برای زیباییهای این مسیر
همه ما لایق دریافت نعمتها هستیم بدون هیچ پیشنیازی
وقتی این رو باور میکنیم درهای رحمت به رومون باز میشه
این در به شکل یک قدم به شکل یک امید و ایمان استوار و مثال زدنی، به شکل یک سکوت، به شکل یک صبر و شکیبایی بیسابقه، بهشکل یک لبخند، حرکت باد، تماس و یا هر چیز دیگهای میتونه باشه
کافیه ما تاییدش کنیم، نگیم چه فایده؟ بگیم این نشانه خداست
هربار که دارم با خدا صحبت میکنم و باد میوزه میگم ایول این هم تایید خدا
از تایید نشانهها به احساس لیاقت و خوب بیشتری برس
احساس لیاقت از همین طریق ایجاد میشه، پرورش پیدا میکنه، از همین تاییدها
تو پیش از نتیجه پیروز هستی وقتی که تایید میکنی نشانههارو
خداروشکر میکنم برای این زیباییهای این فایل، واقعاً هر قسمت داره برام زیباتر و آموزندهتر میشه
قبلاً فکر میکردم آموزش فقط محدود به دورههاست اما میفهمم که همه چیز میتونه برات آموزنده باشه
وقتی که اون لاکپشت داشت شنا میکرد دقیقاً متوجه شدم که طبیعت چطور میتونه به ما آموزش بده، دقیقاً همون شکل حرکات دست و پای لاک پشت رو انسان هم اگر انجام بده میتونه روی آب بایسته، قوانین برای همه موجودات یکسان عمل میکنه.
اگر ما برای خودمون زندگی کنیم. از حالت خوشحالی اون خانم بعد از پرتاب موفقیتآمیزش و واکنشی که به تحسین خانم شایسته انجام داد که یه وقفهای بینش افتاد، متوجه شدم که با تمام تمرکز فقط برای خودش انجام داده و اصلاً شاید متوجه نبوده که کسی داره تماشاش یا تحسینش میکنه یا نه و انگار بعدش یادش اومد که عه دو نفر دیگه هم دارند نگاهش میکنند.
اینه تفاوتها. تفاوت کاری که برای خودت و با تمرکز انجام بشه و کاری که برای جلب توجه و توجه دیگران که خودش یکی از نشانههای بارز عزت نفسه
دیدن این ماهیها و لاک پشتها، افراد مختلف با تفاوتهای سلیقه این رو به یادم آورد که ما زیباییهای خاص خودمون رو داریم و باید به جای مقایسه خودمون با دیگران خودمون رو تحسین کنیم.
خدایا شکرت برای این قوانین ثابتت
به ما قدرت شناخت، درک و استفاده بیشتر از این قوانین رو بده