سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 211

الله اکبر

خدای من چقدر زیباست همه چی

من بسیار بسیار سپاسگزار خداوند هستم که امکان زیستن در این هستی زیبا را دارم و در طول عمرم به این همه آگاهی های ناب دسترسی پیدا کردم و با این زیبایی ها و انسان های زیبا و دوست داشتنی هم فرکانس شده ام

خدایا شکرت بی نهایت بار شکرت

خدای مهربانم چقدر زیباست همه چی

چقدر در همه اجزای طبیعت از کوه و درختان و رودخانه آرامش و بندگی جاری است

چقدر همه چی به نظر ساده و راحته

به من میگی زندگی من هم اگر به تو توکل کنم اگر سپاسگزار باشم اگر آرام باشم زیباتر و روان تر و ساده تر از این ها خواهد بود

خدای مهربانم من تسلیم هر آنچه تو می فرستی هستم کمکم کن تا ترس ها و نگرانی ها را نادیده بگیرم و به تو و هدایت هایت دل بسپارم تا ببینم و لمس کنم زندگی زیبا و سراسر راحتی و آسایش و شکوه را

یک تجربه هم دوست دارم همین جا بگم

دو روز پیش جهت کنترل ذهنم رفتم استخر

چه استخر تمیز و مرتبی هم بود از خداوند تشکر کردم که مرا هدایت کرد به این استخر تمیز و با امکانات و پرسنل خیلی مهربان

من خیلی وقت پیش ها شنا یاد گرفته بودم اما چند سالی بود که فرصت نشده بود برم استخر

اول رفتم کم عمق یک کم راه بیفتم و اینا …. مثل همیشه قسمت کم عمق شلوغتر از قسمت عمیق بود

یاد این افتادم که آدم هایی که فرکانس پایین هستند و می ترسند بیشتر از آدم هایی هستند که فرکانسشون بالاست و ترس شون کمتره

دیدم قسمت عمیق با اینکه بخش وسیع تر استخر بود اما تقریبا خالی بود و هیچ کس از این نعمت استفاده نمی کرد همه در یک فضای کوچک جمع شده بودند و حرفاشون هم شبیه هم بود دیگه ما نمی تونیم و از ما گذشته و سنمون بالا رفته و قبلا بلد بودم الان یادم رفته و …. خلاصه کلی بهانه برای ترس ها

کسی شنا هم نمی کرد با هم صحبت می کردند و ….

گفتم من بیام یک کم اینورتر از خط کم عمق رد شدم آمدم شروع کردم به تمرین که دوباره بدنم آماده بشه و تکاملی پیش برم – کلی کیف کردم و رها می شدم و با خدا صحبت می کردم و خدا با من صحبت می کرد

یاد روزهایی افتادم که تازه رفته بودم شنا یاد بگیرم چون من یکی از ترس هایم ترس از آب بود همیشه – ولی تقریبا ده سال پیش که اصلا با این مباحث آشنا نبودم تصمیم گرفته بودم برم شنا را یاد بگیرم و یک بار برای همیشه این قضیه را حل کنم چون هر وقت با دوستانم میرفتیم استخر من فقط راه میرفتم خیلی از این قضیه ناراحت بودم

و من شنا را یاد گرفتم الان می دیدم چه جالب من بدون مربی و بدون همراه و دوست و بدون تخته و وسایل کمکی دارم شنا می کنم خیلی خوشحال بودم

به خودم گفتم ببین همه چی همینه ها …. درست میشه نترس برو تو دل ماجرا …. یک روز اصلا یادت میره که چی بودی

از این به بعد یاد بگیر هیچ وقت دیر نیست برای تغییر تو شروع کن همه چی درست میشه – خودت را مقایسه نکن – ناامید نشو – به خودت روحیه بده و خودت را برای گام های کوچک تحسین کن – هر چیزی که فکر می کنی خیلی سخته وقتی گام به گام بشه آسون میشه و روزی متوجه نمیشی که چطوری این مسیر را آمدی

یک مسئله دیگه هم که فکر کنم باز هم از دیدن این سریال های سفر به دور آمریکا و دیدن تصاویر خانم هایی که در هر شکل و سایزی راحت هستند در من ایجاد شده بود این که دیدم چقدر تو استخر من با خودم اوکی هستم دیگه نگران بدنم نیستم نگران قضاوت کسی نیستم فقط تمرکزم روی خودمه که لذت ببرم

خیلی از این همه پیشرفت خوشحال شدم

الان متوجه میشم که زندگی با رشد درون من لذت بخش میشه نه با میزان حساب بانکی و شغل و مدرک و …

واقعا خوشحالم که مسیرم درسته و روز به روز رشد می کنم

خلاصه من رفتم تو قسمت عمیق و نیرویی درونم میگفت برو شنا کن – به من اعتماد کن

میگفت تو که اون ور شنا کردی دیگه فکرش رو نکن چقدر عمق داره من هستم تو فقط حرکت کن فقط به مقصد فکر کن

منم رفتم خیلی راحت

دیدم من تونستم از اون همه آدم جدا بشم و بر ترس هام غلبه کنم

خودم را تحسین کردم و همین قدم را که برداشتم به خودم آفرین گفتم

خدا رو شکر

خدا رو شکر

خدا رو شکر

استاد عزیزم و مریم جانم از شما هم ممنون به خاطر تمام عشقی به ما می دهید و باعث رشد و ارتقا زندگی مون می شوید

زندگی تون سرشار از عشق و زیبایی و سلامتی