سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 211 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

474 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا کرمی گفته:
    مدت عضویت: 2783 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان فوق‌العاده

    من هنوز این فایل ندیدم آمدم از خودم در تمامی جنبه ها تا جایی که ذهنم یاری می کنه ردپا بگذارم

    الان که دارم این کامنت می نویسم روی ایوان خانه پدری در شهرستان (طالقان)نشستم روبروم کوههای بسیار زیبا ،باد می زنه درختان بلند سبز ،اسمان پر از ابرهای پفکی رنگ آسمان آبی ، صدای کلاغ ها ،چند تا زنبور هم دور برم ویز ویز می کنند ،دیروز با بچه های دایم رفتیم آبشار دقیقا مثل همین آبشار هایی که شما می روید یک راه باریک با این تفاوت که اطرافش حصار کشیده نیست ولی ما خیلی ماهرانه عبور می کنیم وقتی رسیدیم آبشار. ،رفتیم تو آب ،اب سرد و زلال ،کنار آبشار سنگهای صاف و عظیم دقیقا مثل جایی که استاد رفتند و آن خانم ها شنا می کردند عروس دایییم که بچه همین جاست مثل باد با دو تا بچه هاش بالا رفت اون یکی عروس دایییم که بچه تهران ولی کوهنوردی می کنه اون هم رفت من هم دیدم اینها رفتند گفتم باید برم انصافا بالا رفتنش خیلی سخت بود ولی بالا رفتم و به خودم افتخار کردم چون آن زمانی هایی که سنم پایین تر بود می آمدم تا حالا این قسمت آبشار بالا نرفته بودم بعد رفتیم یک تنه درخت که خیلی باریک بود و به صورت پل قرار گرفته بود باز عروس دایییم رفت و من با اینکه می ترسیدم از این طرف به آن طرف رفتم آنقدر این ها این کارها را کردند براشون عادی بود اصلا تو ذهنشان چیز بزرگی نبود آنجا یاد صبحت شما تو عزت نفس افتادم که می گفتید همیشه توانایی هاتون با خودتون مرور کنید من فهمیدم خیلی بدنم ورزیده تر شده چون من خیلی پیاده روی می کنم عاشق پیاده روی هستم هم اعتماد به نفسم بالا رفته البته من چندین سال قبل قله در چین کلاغ در سعادت آباد رفته بودم خدارا شکر کردم باز هم توانایی هایی که یادم رفته بود برام یاد آوری کرد به قول یکی از دوستانم می گه این ها گوشه ذهن گم نمی شه

    مورد دیگه که من آنقدر ورودی کنترل کرده بودم جرات نمی کردم با آدم ها روبرو بشم نکنه تا خواسته بشنوم و سریع استرس و اضطراب می گرفتم ولی این دفعه خیلی خوب شده بودم فهمیدم کنترل ذهنم خیلی قوی شده و خیلی خوب هم می تونم جنبه مثبت اون حرف بیرون بکشم و باورهای درست تو ذهنم بگم بدون اینکه به دیگران بی احترامی کنم و هم اینکه با سوالات حافظه ای جهت سوال عوض کنم و خیلی هم لذت بردم و خدا را شکر کردم و نگاهم مثبت داشتم بدون هیچ

    قضاوتی فهمیدم خیلی تغییر کردم و مدارم خیلی تغییر کرده

    در مورد اعمال توحیدی بارها گفتم من خیلی خوب رشد کردم چون حرفهای استاد رو من خیلی تاثیر گذار بود ولی اگر نادانسته اشتباهی می کردم خیلی احساس گناه داشتم طوری شده بود که فایل های توحید عملی را گوش می کردم استرس می گرفتم که نکنه من این طوری نباشم چند روز پیش فایل روی خدا حساب کن گوش کردم بعدش این حس آمد سراغم که تو سپاسگزار نیستی ‌وداشت به من احساس گناه می داد ولی سریع خداوند هدایتم کرد و ذهنم دستم گرفتم تو این مورد خیلی بهتر از قبل شدم با خودم آسان گیر تر هستم

    در مورد ارتباطات ،ارتباطاتم خیلی خوب بود ولی خیلی رابطه ام از همه نظر بهتر بهتر شده چون واقعا من تمر کرم روی نکات مثبت است یک آقایی هست محل کار ما ،با خودش خیلی راحت هست هر جوری بخواهد با دیگران رفتار می کنه ،ولی من دوست ندارم من طوری با ایشان رفتار کردم روز قبل از تعطیلات سوپروایزر ایشون فرستاده بود تو کارها به من کمک کنه آنقدر با احترام با من رفتار کرد بدون اینکه کوچکترین حرف اضافی باشه تازه از من تشکر هم می کرد فهمیدم نتیجه کار کردن روی عزت نفس احساس لیاقت و خیلی چیزهای دیگری که استاد به ما یاد داده است

    در مورد مالی ماه گذشته روی باورهای ثروت و باز هم احساس لیاقت و از همه مهمتر توحید کار کردم همچنان خداوند همه چیز با هم چید که دولت تعطیل رسمی اعلام کرده بود ولی مراکز خصوصی تعطیل نبود و همین باعث شد که مدیرمون به ما ساعت کاری اضافه کنه قبلاً همچین چیزی نبود شاید به درآمد چند برابری نرسیدم ولی خیلی راحت خرج می کنم و خداوند از جایی که فکرش نمی کنم نعمت می فرسته من به این درک رسیدم این مسیر در همه جنبه ها باید ادامه بدی این نیست که به یک سری چیزها برسی و بعد رها کنی چون به جای آولت بر می گردی من خیلی نشانه ها می بینم در همه زمینه ها ، درکم از قوانین یکم بهتر شده و دارم سعی می کنم به خودم کمتر سخت بگیرم و خودم به عنوان یک انسان ببینم چون یک برهه تو این چند سال به خاطر سخت گیری به خودم به جای پیشرفت با تمام رفتارهای خوبم برگشت خوردم می خواهم آهسته رو همیشه رو باشم بیشترین چیزی که من نیاز دارم روی خودم کار کنم اعتماد به نفس عزت نفس ،چیزی که خیلی به من لذت قدرت می ده یادگیری هست و سعی می کنم تو این مورد هر روز قدم بردارم استاد جان هر چه قدر بیشتر این مسیر می روم بیشتر حرف های شما را درک می کنم بیشتر می فهمم زندگی فقط احساس خوب هدفمند بودن تعهد و تمام چیزهایی که در دورها گفتید من شما و خانم شایسته با خاطر این تعهد ایمان تحسین می کنم من عشق شما را تحسین می کنم و کنترل ذهن شما را تحسین می کنم من اندام بسیار زیبا و عضلانی شما را تحسین می کنم من آزادی زمانی مکانی مالی شما را تحسین می کنم من حرکت شما را به سوی کمال تحسین می کنم من اینکه هیچ چیزی برای شما عادی نمی شنه را تحسین می‌کنم و هزاران تحسین دیگر ،خدا را شکر می کنم من هدایت کرد به مسیر صراط مستقیم،استاد جان و خانم شایسته دوستون دارم ,

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  2. -
    جمال خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1300 روز

    سلام وصد سلام به استاد

    سلام به بانو

    بانوی اول زیبای این خانواده سبز

    سلام دوستانم

    سلام خودم

    خود واقعی که چقدر دلم برات تنگ شده

    چقدر دوستت دارم وغافل بودم ازت

    منو ببخش عزیزم ..

    سلام

    سپاسگذارم که همگی هستین ومنم هستم وباهم جهان را مینوردیم

    سلام وسپاسگذارم

    چقدر حسم خوبه ممنون وتشکر

    سپاسگذارم استاد

    وحال کامنت دوست نازنینم علی ابودردایی

    که خواندن همین کامنت یک روز شما رو مثبت اندیش خواهد کرد

    سپاسگذارم

    شادی درون :

    اینکه خود با خود در صُلح باشیم

    بر می گردد به میزانِ کنترلِ احساساتِ خویش

    چون وقتی که به احساس خود دقت نکنیم

    به ناچار و ناآگاهانه ، باید به وقایع و حوادث اطراف خود بنگریم و با خوب و بدِ وقایع ، خود را تنظیم کنیم

    یعنی اینگونه می شود که :

    وقتی که وقایع خوب باشند

    ما نیز خوبیم

    وقتی که وقایع بد باشند

    ما نیز احساسِ بد

    اما در صورتی که به احساس خود واقف باشیم

    یعنی نحوه و شیوه یِ احساسمان برایمان مهمتر از هر چیزی باشد ،

    خود را جُدای از وقایع می‌بینیم

    و اگر وقایع خوب باشد ، به عنوان یک فرصت از آن استفاده می‌کنیم و نشاط می ورزیم ، انگار که این وقایع در قالبِ یک نعمت به ما داده شده است

    و اگر وقایع بَد باشد

    دوباره برمی‌گردیم و نگرش خود را تغییر می‌دهیم

    چه وقت تغییر می دهیم ؟

    در همان لحظه

    به احساس خود دقت می کنیم

    و می پرسیم که چه چیزی برایم مهمترین است ؟

    بر می گردد به میزانِ اجازه دادن به خوشبختی

    با مثال زیر :

    درک خواهیم کرد که شادی درون چیست ؟

    چگونه به خود کمک کنیم که حِفظَش کنیم ؟

    چگونه آن را وابسته به چیزی یا کسی ندانیم ؟

    و چگونه در عینِ اینکه اطرافیان ، جامعه ناشادند ، اما تو چون قاعده و قانونِ ساده اش را فرا گرفته ای ، تو شاداب در حالِ زندگی کردن هستی ؟

    مثالِ زیر که بصورت واقعی در زندگی خود آن را تجربه کرده ام و البته نمونه های این مثال بسیار زیاد در اطراف و پیرامون و کوچه و محله نیز مشاهده می کنیم ، نشان می دهد که :

    انسان ، این موجودی که بر آمده از خوشبختی بوده

    چگونه احساس و حواس خود را رها می کند

    و چگونه وقایع اطراف و باورِ اطرافیانی که مانند آبشارهای سرگردان همیشه در فوران است ، شادیِ خود را غارت می کند و به همین سادگی از آن خوشبختی ای ، که آب و گِلَش را تشکیل داده است ، بیگانه می شود

    با این مثال و هزاران مثالِ شبیه به آن که همه آنها را می بینیم ، بر من ثابت شد که :

    زندگی چیزی جُز جریانِ خوشبختی و نشاط و شادی نیست ، اگر ما به آن اجازه دهیم

    در این مثال و مُحتوایِ این مثال کاملا ، ما اجازه دادن به خوشبختی و اینکه ما در محاصره یِ چیزی جز خوشبختی نیستیم را درک خواهیم کرد

    اُمید است که من خودم و دوستان عزیز از وقایعی که در اطرافشان ، در خانواده شان ، می افتد ، با آن هماهنگی ای که با خود دارند ، تقریبا علت افتادن وقایع را درک کنند ، چون این کمک می کند که بهتر قانونمندیِ جهان را برایِ خود اجرا کنیم :

    همسرم ، 2 سالِ پیش ، و قبل از اینکه به پزشک کلیه برود ، یک ماهی بود که ساز و نوایِ درد را می نواخت ، من تا حدودی دست و پا شکسته ، با قوانین و عملکرد جهان ، آشنایی داشتم به سبب وجود این سایت ، به سبب مطالعات کتاب های فوقِ انگیزشی ، به سبب نوشتنِ زیاد از نکاتِ مثبت ، کامل احساس می کردم که همسرم ، آهنگش را به سمت نواختنِ از درد و کُلیه و پزشک و دارو می برد ، در این مواقع و شبیهِ همین مواقع ، کاری از دستِ ما بر نمی آید ، چون او در مِدارِ خودش است و من نیز در مدارِ خودم ، میدونستم که تمام این وقایع ، دلیلش مِدار و فرکانسِ ماست ، میدونستم گه هر چقدر من از نظر توجه درکنارش باشم ، نمی توانم مِدارش را تغییر دهم ، تا خودش نخواهد ، میدانستم که کمک های من تنها در قالبِ بردنِ او به دکتر و ویزیت گرفتن و در حدِ خریدِ هر آن ملزوماتی که نیاز دارد ، است ، اما مساله ، مساله یِ مدار است ، مساله ، مساله یِ فکر و فرکانس است ، مساله ، مساله یِ هماهنگ شدن و نواختنِ باورهایِ درونی است ، چه کاری از من بر می آید جز اینکه من مُحافظِ مدار و ارتعاشاتِ خودم باشم ؟ ساعت ها و روزها می گذشت ، و او به جای اینکه آهنگِ حرف هایش در خانه و کوچه و اطرافیان به سمتِ بهتری ببرد ، بیشتر در مورد درد و بیماری و کُلیه صحبت می کرد ، اگر چه خوشبختی پُشتِ دَر بود ، اما او با سماجت بیشتر اوقات و ذهنش صرف اندیشیدن به درمان و پیگیریِ بیماری بود ، اینجا نقطه‌ای در ذهنم چشمک زد که اگر پیگیر احساس خود نباشیم ، مجبوریم پیگیر وقایعِ اطراف خود باشیم و وقایع اطراف ، اگر با آن ترکیب شویم ، ما را از آن اصل خود که چیزی جز خوشبختی نیست دور خواهد کرد ، در همین زمانی که من این وقایع را می‌دیدم ، تنها درکِ خوشبختی را می‌خواستم و خوشبختی من به کسی مربوط نمی‌توانست باشد ، خوشبختی من به این می‌توانست مربوط باشد که من پیگیر احساسِ خود باشم ، نه فقط الآن ، بلکه هر زمان دیگر ، خوشبختی من به این می‌توانست مربوط باشد که من بفهمم و درک کنم اگر همسرم ، دردی را احساس می‌کند ، اگر همسرم بیماری ای را احساس می‌کند ، این وقایع را خود ، در حال خلق کردنشان است ، این وقایع باعث می‌شد که میزان شادی درون خود را آرام آرام کمتر کند ، او به پزشک رفت ده‌ها بار به پزشکان و انواع متخصصان ، و زمانی که شما برای تنظیم خود به جای اینکه از آن رهبرِ درون ، از آن راهنمایِ درون ، کمک بگیرید ، به سمت دیگران می‌روید ، پیگیرِ دیگران می‌شوید ، راهنمایِ درون همان راهنمایی کردنِ افکارِ خود به سمتِ فکرهایِ خود و دیده ها و شنیده های خوب است ، تا وقتی که عادت کنیم به این شیوه ، وقتی که‌پیگیرِ دیگران میشوید ، در واقع آهنگِ خود را به سمت باورهای آنان می‌برید ، و به آن راهنما ، اعتنایی نمی کنید ، افکار خود را به سمت نتایج آزمایشات می‌برید و آرام آرام خود را از آن خوشبختی درون ، از آن بهشت درون ، دور می‌کنید ، آرام آرام باورتان می‌شود که آنچه که پزشک می‌گوید ، درست است و یک قانون است ، آرام آرام باورتان می‌شود که بیماری وجود دارد ، بیماری یک قانون است ، آرام آرام باورتان می‌شود که خوشبختی در این مواقع وجود ندارد ، باورتان می‌شود که باید این پروسه را من تجربه کنم ، در صورتی که تنها و تنها این وقایع توسط خودت به وجود آمد و به همین راحتی به جای اینکه روزها و ساعت‌ها و شب‌ها از زیبایی‌ها بنویسی ، از زیبایی‌ها صحبت کنی ، که نیاز به هیچ دارایی و هیچ امکاناتی ندارند ، و آن احساس خود را رها می‌کنیم و خود را قربانی حوادث می‌کنیم ، هر چقدر که بیشتر پیگیر یک قضیه‌ای می‌شوی ، بیشتر با آن درگیر می‌شوی ، او بیشتر به پزشک می‌رفت ، بیشتر بیماران را می‌دید ، بیشتر صحبت می‌کرد ، و بیشتر باور می‌کرد و مسبب این حادثه تنها و تنها خودش است مسبب تمام حوادث ، فرکانس‌ها و ارتعاشات خود ما است مسبب تمام حوادث ، تمرکز ما و توجه ما است و هر چقدر که توجه و تمرکز خود را به سمت زیبایی‌ها ، به سمت درختان ، به سمت طبیعت ، به سمت حیوانات به سمت کودکان هدایت کنیم ، شادی درون را بیشتر درک خواهیم کرد و موفقیت و توفیق در به دست آوردن چیزها و رسیدن به کس‌ها و نیست ، موفقیت و توفیق در میزان شادی و احساس خوشبختی ای است که از درون خود درک می‌کنیم ، ما خود ، از همان شروع تولد به صورت یک پکیج ، به صورت یک بسته یِ شادی و خوشبختی بوده‌ایم ، پس همان پکیج و همان بسته ، اکنون بعد از گذشت سال‌ها در درون خود داریم و با همین قانون ساده با همین قوانین ساده جهان ، کافیست که به شکل‌های مختلف ، به صورت‌های مختلف ، حواس خود را به سمت چیزهایی که به ما احساس خوبی می‌دهد ، پرت کنیم

    هر چقدر که بیشتر در مورد چیزهایی که نمی‌خواهیم صحبت کنیم و پیگیر شویم

    بیشتر آن را حِفظ می‌کنیم

    هیچ کسی در بیرون نیست

    هیچ چیزی در بیرون نیست که بخواهد خوشبختی شما را به دست بگیرد

    یا جلو خوشبختی یا شادی شما را بگیرد

    یا سدی در جلو شما بشود

    مگر اینکه حواس خودتان ، از خودتان پرت شود

    مگر اینکه به سمت مقایسه یِ خود با دیگران بروید

    مگر اینکه شادی و احساس خوب خود را در به دست آوردن ملزومات و چیزهای بیرونی ببینید

    آنقدر این قوانین ساده است

    آنقدر شادی نگه داشتن در درون خود

    احساس خوشبختی نگه داشتن در درون خود ساده است که گول سادگی آن را می‌خوریم

    از همان اول صبح ، میتوانیم پیگیر صدها قضیه یِ مختلف شویم ،

    اما چرا با آرامش تمام پیگیر احساس خود نباشیم

    و تا پایان روز این گونه ، این پیگیری را هدایت نکنیم؟ مقصرِ هیچ تلاطمی ، هیچ کسی و هیچ چیزی نیست دنیا و اتفاقاتش ، از زاویه یِ ذهن ما نشئت می‌گیرد

    همه چیز در درون خود ماست

    تنها یک انتخابگر هستیم

    هر ثانیه در حال انتخاب کردن هستیم

    هر ثانیه در حال تصمیم گرفتن هستیم

    جنس ما از باورهای ماست

    و شادی ما به همین باورها مربوط می‌شود

    سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
    • -
      داود خورشیدی گفته:
      مدت عضویت: 921 روز

      سلام بر جمال نویسنده.

      درود بر تو که کامنتت واقعا خودش یه کتابی بود ،کتابی زیبا و با ارزش و درسته که استاد میگه کامنتها خودش یه گنجینه هست.من‌خیلی اهل خواندن کامنت نبودم اما ،کامنت زیبای تو و اسد اله رو که خودم بسیار لذت بردم و بیشتر مشتاق شدن که بخونم این نوشته های بسیار زیبا رو .

      بسیار تحسینت میکنم که کامل و واضح همه چیزو توضیح دادی و بسیار زیبا هم توضیح دادی انشاالله که همیشه موفق و در مسیری که انتخاب کردی پر انرژی پیش بری و با تغییراتی که توی وجودت با این مباحث و این مسیر زیبا ،شکل میگیره ،بتونی روی همسرت هم تاثیر مثبت بزاری و به زودی همسرت هم به اندیشه ی زیبای تو برسه و سلامتی خودش رو بدست بیاره ،یه بیت شعر تقدیمت میکنم با مباحثی که گفتی همخوانی داره .

      بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست

      از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی …

      درود بر تو به خدای بزرگ می‌سپارمت .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    وجیهه بانو گفته:
    مدت عضویت: 1855 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    درود بیکران به شما دوتا استاد نازنینم که مثل دوتا فرشته بی بال ، هر روز ، یک بخش خارق‌العاده از این سرزمین پر برکت رو طی طریق میکنید..

    و با سخاوت و مهر من و دوستانم رو مهمان زیبایی بی حد خداوند وهاب میکنید.

    خدای عزیزم خیلییییی شکرت

    و درودی بیکران به دوستانم در این مأمن الهی که با نگاه منحصر به فرد خودتون به فایلها ، زاویه های دیده نشده رو به من یادآوری میکنید..

    خدای عزیزم خیلییییی شکرت

    وقتی سایت رو باز کردم و دیدم فایل جدید بارگزاری شده ، لبخندی به پهنای صورتم زدم که:

    عهههه آخ جون استاد فایل جدید گذاشتن..

    این موضوع منو برد به صبح همون روز که داشتم یک سخنرانی از فیلسوف قرن حاضر جناب الهی قمشه‌ای عزیز گوش میکردم و اتفاقا موضوع سخنرانی شادی بود..

    چی میشه که تقریبا همه ما وقتی فایل جدید میبینیم با ذوق و شادی اونو دانلود میکنیم ، خوشحال میشیم

    و گاها حریصانه منتظریم در بهترین زمان ممکن اونو با همه تمرکز مون ببینیم !!!!

    کوه ها ، درخت های سرسبز و متنوع

    جاده های خلوت و عالی

    محیط های فوق‌العاده تمیز

    آسمان بی نهایت آبی و ابرهای بی نهایت سفید

    پهنه آسمانی که انگار به دشت وصل شده

    رودخونه و آب جاری و روان که زلالیش و صدای بینظیرش چنان قلب آدم رو به وجد میاره که از خود بی خودت میکنه !!

    آدمهای خندان و آرام و دوست داشتنی

    و….

    همه اینها بینظیرند ولی مطمئنم که شما هم با من موافقید که پشت همه این زیبایی ها یک نیرو و نیت خاصی هست که این فایل ها رو خاص میکنه…

    گشت و گذار توی این سایت رو خاص میکنه ..

    حتی نوع لذتی که میبریم رو هم خاص میکنه…

    و تایید پاسخِ سوال خودمو از زبان شیرین فیلسوف عزیز شنیدم :

    بهترین راه رسیدن به شادی این است که ما شادی را در عالم ایجاد کنیم و وجودمان منبع خیر و برکات بشود…

    تنها راه شاد شدن یک چیز است و آن هم این است که انسان نیت کند که می‌خواهد در عالم شادی تولید کند، آن وقت شاد می‌شود.

    همه شادی‌ها را می‌دهند به او و می‌گویند از طریق شما توزیع شود

    مولانای جان که با ما موافق است :

    هست امروز آنچه می‌باید بلی

    هست نقل و باده بی‌حد بلی

    دفتر عشقش چو برخواند خرد

    پرشکر گردد دل کاغذ.. بلی

    بازگردد عاقبت این در..بلی

    رخ نماید یار سیمین‌بر بلی

    این سر مخمور اندیشه پرست

    مست گردد زان می ‌احمر بلی…

    آن تن سیمین و این روی چو زر

    اندرآمیزند سیم و زر ..بلی

    من خمش کردم ولیکن در دلم

    تا ابد روید نیشکٓر ..بلی

    ان‌شاءالله که ما به شادی برسیم و به شادی هم برسانیم .. الهی آمین

    همگی در پناه نور و عشق الهی باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
    • -
      سیدحبیب حافظان گفته:
      مدت عضویت: 2092 روز

      سلام بر زیبا ترین بخش وجود خدا

      ملکه کاخ من

      هر انسان جزئی از کل (خدا) است.

      یعنی وقتی از انسانی سپاسگزاری میکنی یعنی داری از خدا تشکر میکنی.

      مثل وقتی کسی برات خدمتی میکنه و ما بجای تشکر ، میگیم دستت درست یا دستت درد نکنه

      دست اون قسمتی از وجودشه

      عشق به بنده هم دقیقا عشق به خداست

      میدونی چی میخوام بگم ؟

      طبق قوانین و اصول خداوند و قانون بلا منازع عشق ، اگر کسی واقعا عاشق خدا باشه امکان نداره معشوقی چون خدا بخواد جواب نامتعارفی به این عشق بده.

      خود خدا در یک حدیث قدسی به داوود نبی میگه: «ای داود! اگر روی‌گردانان از من می‌دانستند که چگونه انتظار آن‌ها را می‌کشم و شوق بازگشتشان را دارم، بدون شک از شوق آمدن به‌سوی من جان می‌دادند و بندبند وجودشان از محبّت من از هم می‌گسست.»

      سیگنال عشق با یاد خدا به حداکثر فرکانسش میرسه مثل یاد نعمت هاش و سپاسگزاری از او

      وجیهه زیبای من

      بانوی محبوب و بینظیر من

      همیشه شکر گزار خداوندم به خاطر وجودت و این باعث میشه بیشتر آتش عشقت در وجودم شعله بکشه و شراره های این آتش تا عرش میره و اونو گرم و نورانی میکنه

      به خود خدا قسم که هیچ چیز نزد خدا خوشایندتر از عشق نیست و عشق زیباترین پاسخ و یاد خداوند و سپاسگزاری از اونه

      اینو با همه وجودم درک کردم

      و برای تمام بندگان موحدش آرزومندم.

      عزیز دلم من دعا میکنم و تو آمین بگو که دعای عاشق و آمین معشوق بی شک تا عرش کبریایی خدا میره و اجابت میشه

      خداوندا به زلالی این عشق قسمت میدم لذت و عیش و برکت و نعمت عشق خودتو نسیب تمام بندگان موحد خودت کن

      «آمین »

      آن کس که ترا شناخت جان را چه کند

      فرزند و عیال و خانمان را چه کند

      دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

      دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1855 روز

        درودی و عشقی بیکران به عزیزترین حبیبم

        همیشه اینقدر نورانی و زیبا مینویسی که وقتی میخوام دست به قلم بشم ، گویا تهی از واژه ام ..

        بنابراین از کلام بزرگان وام میگیرم که گفته اند:

        عشق الهی از عشق به خویشتن آغاز می گردد

        و با عشق او به بنده ادامه می یابد

        و سپس با عشق بنده به خداوند به نهایت می رسد.

        اگر عشق را تنها گوشه ای از راز بزرگ خداوند بدانیم، عاشقان تنها محرمان این رازند .

        عاشق حقیقی به فراخور معرفت و عشق خود، به چشم اندازی دست می یابد که در آن جلوه ذات و لایزال سراسر حقیقت به تصویر کشیده شده است…

        الله اکبر

        فقط دلم خواست به پاسخ این دعای زیبایی که نوشتی یک آمین با همه وجودم بگم و پاسخش رو در نتایج همه عزیزانم ببینم ان شاءالله..

        هرگه که دل به عشق دهی خوش دمی بود

        به نور و عشق الهی میسپارمت حبیب جانم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      رضا احمدی گفته:
      مدت عضویت: 1775 روز

      بسم الله الرحمن الرحیم

      سلام بر شما وجیهه خانم بزرگوار

      چه نام زیبا و پر از مفهومی ، نامی که جایگاه والای شما را در نزد خدا فریاد میزند ، دقیقا مثل عیسی مسیح که “وَجِیهࣰا فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡـَٔاخِرَهِ” بود

      چقدر نظرات شما برای من زیباست مخصوصا نظراتی که با عطرِ اشعار مولانا و کلامِ نابِ استادِ عزیز ، آقای الهی قمشه ای همراه شود….

      چقدر تعبیر زیبایی از شادی داشتید..

      شادی همان چیزی است که خدا برای ما میخواهد و بس ، مثل پدری که دوست داره فرزندش همیشه شاد باشه ، به قول مولانای عزیز که از زبان خدا به تک تک ما میگه

      شاد باشُ و فارغُ و ایمن که من

      آن کنم  با تو  که  باران با  چمن

      من غم تو میخورم تو غم مخور

      بر تو من  مُشفق ترم  از صد پدر

      وجیهه خانم بهترین ها را برای شما و همسر بزرگوارتان جناب آقا سید حبیبِ عزیز خواستارم

      الهی که صحفه دریم بُرد شما مملو از رُبان سبزهایی باشه که به شکل پاپیون با پونس میچسبونید…

      در پناه پادشاه جهانیان باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1855 روز

        هزاران درود به شما جناب احمدی بزرگوار

        سپاسگزارم از پاسخ پر مهرتون

        اتفاقا کامنت پر بار شما رو خوندم و ممنونم که چقدر زیبا در مورد قانون توجه نوشته بودین..

        واقعاااااااااا قابل تحسین بود ، به ویژه چقدر لذت بردم از مثالی که عنوان کردین در مورد اسطوره های فوتبال …

        سپاسگزارم

        و مورد دیگه ایی که همیشه در کامنتهاتون برای من بسیاااااااااااااااااااار قابل تحسین و توجه هست ، تسلط شما به آیات قرآنی و استفاده به جا و دقیق اونها در متن کامنت تون هست ، که لذت خوندن مطالب تون رو چند برابر میکنه ..

        و بابت این موضوع هم ازتون خیلی ممنونم …

        خدا رو شکر میکنم بابت دوستان فرهیخته ایی چون شما

        خوشبخت و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید.

        و در کنار همسرعزیژتون غرق در نور و عشق الهی باشید .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      رسول خانکی گفته:
      مدت عضویت: 1147 روز

      سلام به وجیهه خانم عزیز

      چقدر کامنتتون در مورد شادی را دوست داشتم

      به میزانی که در طول روز تمرکز و توجهتون را روی زیباییها میزاریم وجودمون را از شادی لبریز میکنیم و

      خدای مهربون اجازه میده از طریق ما این شادی را در جای جای جهان گسترش پیدا کنه

      و این شادی را ما به دیگران هدیه میدیم

      سپاسگزارم بابت کامنت ارزشمندتون و

      فعالیت بسیار عالی شما و سید حبیب جان

      در پناه الله در کنار حبیب عزیز

      بهترین لذت‌ها و شادی‌ها نصیبتان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1855 روز

        هزاران درود به برادر خوب و پر تلاشم…

        واقعا باعث افتخار منه که پاسخ پر از لطفتون رو دریافت کردم ..

        خدارو شکر که این متن براتون جالب توجه بود .

        و نکته مهم این هست که به قول شما عزیز:

        به میزانی که در طول روز تمرکز و توجهمون را روی زیباییها(حالا از هر نوعش مثلا: طبیعت، شادی ، در کنار عزیزان بودن ، حتی خوردن یک خوراکی لذیذ و….) میزاریم ، خداوند اجازه میده ‌از طریق ما اون زیبایی در جهان منتشر بشه..

        و من همیشه بابت وجود اساتید و شاعران و عارفان و بزرگان این مرز و بوم شاکرم و لذت میبرم در کشوری به دنیا اومدم که مهد علم و ادبیات و عرفان بوده و هست…

        و به طُرق مختلف خداوند هدایتم میکنه به شنیدن یا خوندن مطالب خیلی ویژه و این نکته برام ملموس شده که چقدر قانون دقیق عمل میکنه…

        و اصلا حضورم در همین سایت و در جوار دوستان ارزشمندی مثل شما و همسرنازنینتون فاطمه جان ، دلیلش همینه که خداوند رو به خاطر این رزق به غیرالحساب شاکرم..

        بازم ممنونم از پاسخ پر مهرتون

        الهی در کنار فاطمه جان عزیز هر لحظه در اوج خوشی و سعادت و ثروت باشید و سایه هر دوتون بر سر دردانه های عزیزتون مستدام و پاینده باشه..

        در پناه نور و عشق الهی باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2521 روز

    سفر به دور آمریکا قسمت 211

    با سلام خدمت استاد عزیز خانم شایسته ی عزیز و همه ی دوستان همسفرم

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار

    وقتی این جاده ها و این مسیر های سرسبز و درختان کنار جاده و اون ابرها رو میبینم یاد اون جمله ی استاد می افتم که همه چیز توی این جهان بی نهایته جهان جهان فراوانی هاست اصلا محدودتی وجود نداره محدویت فقط توی ذهن انسانه

    چه رخش هایی هستن این موتورها با نگاه کردن بهشون حس امنیت بهم دست میده سوار شدن روشون

    یاد موتور استاد افتادم و سفرهاش با اون موتور یاهاما و جریان برآورده شدن رویاهای موتوریش که از آرزوی داشتن ی موتور سالم رسیده به داشتن انواع موتورها که تزیین کننده خونش هستن الان

    اونجوری که مشخصه اینها هم انگار عزم سفر دارن

    چه موتورجا داریه

    چقدر امنیت داره موج میزنه توی این کشور که با خیال راحت موتورهاشون رو پارک کردن با تمام وسایلی که روشونه و رفتن رستوران

    چقدر توحیدی ان این ملت که نگران چیزی نیستن

    چه بامزه بودن اون دوتا آقا انگار دوقلو بودن خیلی شبیه هم بودن

    چقدر اون وسیله ای که استاد شیشه ماشین رو باهاش تمیز کردن کار تمیز کردن رو راحت کرده ی طرف کف ی طرف آب به همین راحتی

    تمرکز خانم شایسته برای تمرکز کردن روی زیباییها هم اینجا خودش رو نشون میده که با چه دقتی دارن فیلم میگیرن از این موتورها

    اون خانم که اون طرف داشتن سوخت میدادن به ماشینشون چقدر خوش اندام بودن

    اون دو سه تا درخته کنار هم چقدر زیبا بودن شبیه کلم بروکلی بودن

    بعضی چیزها رو هم تشخیص نمیدم چی هستن فقط از دیدنشون لذت میبرم اصل هم همین لذت بردنه اس مثل اون تابلو وسط اون چمن های سبز خوشگل

    تاثیرگزاری استاد اونقدر زیاده که خانم شایسته هم کنجکاوشدن که ببینن اینجا چه خبره

    چه لفظ زیبایی استفاده کردن خانم شایسته بوی طبیعت و برونی میاد که نشون دهنده اینه که تحسین کردن و زیبا دیدن همه چیز شده جزییی از شخصیتشون تا این حد که بوی همچین مکانی رو اینجوری توصیف میکنن یاد بگیرم من واقعا این رفتارهای زیبا رو

    چقدر زیبان این اسب ها خدا چه تنوع رنگی دارن خدا رو شکر که تجربه اسب سواری رو هم با تمرکز بر این سریال داشتم هرچند برای چند دقیقه

    ما شالا اون خانمی که سوار اسب بودن چه بدن کشیده و صافی داشتن معلومه که خیلی قد بلند هستن

    چقدر تمرکز و تمرین میخواد این کار

    رفتار گاوها هم جالب بود اونقدر این مسیر رو اومدن و رفتن که دقیقا میدونن از کجا باید خارج بشن .یاد تبدیل افکار به باورها افتادم که ی فکر باید اونقدر تکرار بشه تا تبدیل بشه به فکر غالب یا همون باور

    اینم ی کسب و کار لذت بخش که تا نبینی اصلا به ذهنت هم خطور نمیکنه

    چه همزمانی زیبایی برای من از دوره روابط که :

    اگر کاری رو برای طرف مقابلت انجام میدی بخاطر این باشه که خودت از انجام دادنش لذت میبری

    این چاقوی تیز هیولا هم من رو یاد ارزش ابزار انداخت .چقدر این چاقو کار بریدن رو راحت کرده چون مناسب انتخاب شده

    چقدر معلومه این گوشته لطیف و ترده بی دلیل نیست استاد عاشقش شده

    ماشالا چقدر شیشه های ویتامین دوره سلامتی اون جا هست حق داره این بدن ها اینجوری ورزیده بشن گوشت بعلاوه ویتامین هرروزه

    خدای من ی لحظه انگار بوی اون گوشت های گریل شده رو از همینجا حس کردم

    خدای من نوک اون کوهها چقدر زیبا شده با برخورد نور خورشید یاد داستان حضرت موسی افتادم و جریان تجلی پیدا کردن خداوند بر کوه که موسی رو بیهوش کرد دیگه اون چه شکوه و هیبتی داشته

    و باز هم صدای آرام بخش آب و دیدن شفافیت و زلال بودنش که روح آدم رو جلا میده

    سپاسگزارم برای این لحظات خوش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
  5. -
    فاطمه شاکری گفته:
    مدت عضویت: 1951 روز

    سلام استاد عزیزم چقدر این سفر داره کلی چیز بهمون یاد میده که اقا برای سفر رفتن نیازی ماشین اخر مدل تمام ابزار وسایلی که مبخوای همراهت باشه مریم جون وقتی دوربین به سمت اون دوتا موتور گرفت اقا چقدر راحت گرفتن سفرو خیلی دلم میخواست ببینم صاحب های دوتا موتور کیه چقدر صاحبحاشون شبیه هم بودن بااون سنی که داشتن سخت نمیگرفتن

    استاد هم تو این فاصله شیشه ماشین برق میندازه خدایا شکرت منو لایق دونست و تو مداری وارد شدم این زیبایها رو میبینم

    الان که دارم مینویسم پرنده ام اواز سر داده میکسی شده از این زیبایی اواز چقدر لذت بخشه

    با دیدن این سفر اقا من فهمیدم امریکا شمال خودمونه همه جا سرسبز پر درخت کوه ابشار من همش فکر میکردم امریکا کویره انقدر فیلمهای تگزاسی کابوی پخش میکردن

    خدای من نگاه کن ابرهای پنبه ای با درختهایی که تو بچگیم

    میکشیدم تو دفتر نقاشیم چقدر زیباست خدایا شکرت

    خدا میدونه خداوند داره به چه جای زیبایی هدایت میکنه

    وای من عاشق اسب هستم چقدر اسبهاش زیبا هستن

    من اینبار برخلاف دفعات قبل میدیم بعد هر چی یادم میامد مینوشتم اینبار تا یه زیبایی میبینم استپ میکنم مینویسم اینگار دارم نکته برداری میکنم خودم حس میکنم بهتردارم درک میکنم

    این مسابقه چقدر جالبه سوارکارها جوری طناب یا در شاخ گاو یا دور پا می پیچه ولی گره نمیخوره از همه سن سوار کار وجود داره زن مرد پیر جوان

    وای یه گاو حنایی زول زده تو دوربین ای جانم

    تا حالا اسب خال خالی قهوه ای زمینه سفید ندیده بودم

    خوب بریم ادامه مسیر بهشتی خداوند داره هدایت میکنه خدایش خیلی زیباست این جاده الله اکبر

    مریم جون هم به استاد جایزه داده گوشتی که استاد خیلی دوست داره چقدر اون لحظه رو دوست داشتم استاد گفته خیلی زیاده مریم جون با یک نگاه سر اشپزی به گوشت به استاد نگاه کرد ردیفش میکنم برات چه چاقوی تیزی مثل کره گوشتو برید ماهرانه دمت گرم مریم جون قانون سلامتیاشپزیو برا مریم جون راحت کرد عجب نمک پاشی چقدر کار باهاش راحته

    نوش جانتو استاد عجب کبابیه

    مثل همیشه باز هم هدایت خداوند به یک مکان رویایی استاد هدایت شد

    رودخانه فضا جنگل غروب افتابی که از پشت کوه داره غروب میکنه کوه از نمای دور نارنجیه ابرهارو ببین خدای من خدایا دنیات چقدر زیباست الله اکبر خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
  6. -
    اعظم بابازاده گفته:
    مدت عضویت: 1042 روز

    سلام به استاد زیبا بینم به مریم زیبا رو به همه بچه های این سرزمین آگاهی های ناب

    استاد من دیوانه این جاده و این ابرهای خاص و زیبا شدم اینقدر هیجان و ذوق داشتم انگار من هم تو ماشین با شما در این جاده همراهم

    آخه یه آسمون چقدر میتونه زیبا باشه من جوری مجذوب این تصاویر بودم که وقتی بخودم اومدم دیدم میخکوبم و خشکم زده

    خدایا بخاطر دیدن آسمان زیبایی که واسمون به تصویر کشیدی ازت مچکریم

    من بعضی وقتا با خودم که حرف میزنم میگم آخه چطور سالهای عمرم گذشت و این زیبایی ها رو ندیده بودم

    همیشه چشام به آسمونه وااای بعضی وقتا که نگم چقدر زیباست آسمون و ابراش

    این جاده سرسبز و این ابرهای زیبا آخه چطوری من دیوانگی نکنم

    فتبارک الله احسن الخالقین

    وای اون گوشت گریل خوشمزه نوش جونتون ، چقدر عالی،

    مرسی از شما مریم خانوم بخاطر پاداش بسیار عالی تون به استاد و صد در صد که همراهی و هماهنگی شما هم با استاد پاداش بسیار ارزنده ای هست از سوی خدا برای استاد ، خدارو صد هزار مرتبه شکر

    واقعا که تو این دور جدید سفر هاتون عجیب تصاویر دلرباست

    از خدا میخوام اینچنین سفری و اینچنین همراهیِ هماهنگ با عزیز دلم…… الهی آمین

    استاد بخاطر همه این به اشتراک گذاشتن سفرهای پر محتواتون ازتون سپاسگزارم

    خانم شایسته عزیز بخاطر تصویر برداری ها ، تدوین و هر گونه حوصله ای که به خرج میدین برای به ثمر رساندن این فایل ها ازتون سپاسگزارم

    انشالا همه این آموزه ها و انرژی ای که با دیدن این تصاویر میگیریم رو توشه راه مون قرار میدیم و مسیر موفقیت رو با لذت بیشتر طی میکنیم

    راستی امروز عکس پروفایل گذاشتم و بی نهایت حس و حال خوبی دارم

    عاشقتونم دوستتون دارم

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      فاطمه سليمى گفته:
      مدت عضویت: 1789 روز

      سلام به اعظم زیبا رو و زیبا بین

      به به چه عکس پروفایل زیبایی

      بهت تبریک میگم و تحسینت می کنم که برای پروفایلت عکس گذاشتی

      و این حس و حال بینهایت خوبتو بخوبی درک می کنم چونکه خودم هم تجربه اش کردم وقتی که میخواستم برای پروفایلم عکس بزارم و تو کامنت بعضی از دوستان خونده بودم که میگفتن مراحلش سخته و نتونستن انجام بدن ولی خدا رو شکر من تصمیم گرفتم و موفق شدم…و مخصوصاً از این موضوع خیلی خوشحال شدم که با تکیه بر توانایی خودم و بدون کمک گرفتن از دخترام این کار رو انجام دادم

      خدا رو شکر که اینجا همگی یاد میگیریم که بی تفاوت از کنار زیباییها رد نشیم بلکه بر عکس روی اونها تمرکز کنیم و تحسین و سپاسگزاری کنیم

      خیلی دوستت دارم و از خدای مهربانم بینهایت ثروت و نعمت و سلامتی و شادی برات خواستارم

      و سفرهای رویایی و خاطره انگیز با همراهی هماهنگ عزیز دلت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        اعظم بابازاده گفته:
        مدت عضویت: 1042 روز

        سلام دوست عزیز فاطمه خانوم ممنونم از محبت شما

        واقعا حس و حال خیلی خیلی خوبی بهم دست داد وقتی تصویرم کنار اسمم قرار گرفت، خیلی لذت بخشه،امیدوارم این حس و حال زودتر نصیب همه بچه های سایت بشه

        من هم به شما تبریک میگم که تونستید براحتی تصویر زیباتون رو آپلود کنید

        بله اینجا جایی ست که با خیالی آسوده تحسین کن و لذت ببر

        و مطمئنا خداوند و جهان پاسخ میدهد به این تمرکز بر زیبایی ها

        من که عاشق این جهان و خالقش شدم، خدایا شکرت

        بی نهایت مچکرم از شما بخاطر آرزوهای قشنگی که واسم کردید مخصوصا خط آخر

        من هم برای شما سلامتی و عزت و نعمت و سعادت رو از خداوند خواستارم

        در پناه الله یکتا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1342 روز

    به نام هدایت الله

    با سلام خدمت استاد خانم شایسته و همه دوستان خوبم

    خدایا شکرت چقدر فوق العاده است جاده‌ای که فضای رویایی و روبرو آن را با یک تصاویر جذاب و خدایی درآمده بود آسمان تمیز و ابرهای سفید و سرسبزی کنار جاده که پوشید از انبوه درختان کاج و مزرعه‌های دیدنی سرسبز فقط زیبایی بود که به چشم می‌خورد در جایگاه سوخت وقتی استاد ماشین فورد را تمیز می‌کردند چقدر ماشین‌های دیگه عالی و قشنگ و زیبا بودند

    مخصوصاً موتور خوشگل تمیز چقدر جذاب بود و با تمام تجهیزات سفر با موتور دوستان آمریکایی ما داشتن انجام می‌دادند چقدر مردمان آمریکا اهل طبیعت گردی و مسافرت با هر وسایلی و خوش گذرانی می‌کنند و سخت نمی‌گیرند و این قابل تحسین است و موتورهای آنها برای جاده‌های طول و دراز آماده بود

    اما جاده‌ای که استاد را می‌خواند برای سفر و این جاده بی‌انتها حال و هوای خودش را دارد برای دیدن و لذت بردن چقدر خوبه جایگاه اسب‌ها برای مسابقه رنگ‌های خوبی بودن اسب‌ها که برای تمرینات می‌پرداختند اما اسب برانی در پرادایس نظیرش اصلاً پیدا نمی‌شه اما در این جاده قشنگ شاهد دوچرخه سوارانی بودیم که کنار جاده رکاب می‌زدند لذت می‌بردند و اصلاً مزاحمت برای ماشین‌های دیگر نداشتند

    هر لحظه لحظه با طبیعت کنار جاده‌ها بوی سرسبزی و زندگی در دل طبیعت را می‌شود حس کرد و این حس تشکر خانم شایسته از استاد به خاطر همه خدماتی که در سفر انجام داده بودند با یک گوشت عالی به پاس تشکر آن را آماده و نوش جانشون کردند هر دو استاد بزرگوار و شایسته و این عشق واقعی در کنار هم و لذت بردن و سپاسگزاری از همدیگر قابل تحسین است

    خدایا شکرت اتراق کردن کنار رودخانه عالی با صدای آب چقدر جذاب است و خستگی جاده از رانندگی در کنار این رودخانه چه حالی میده و سکوت این منطقه سرسبزبه غیر از حضور خدا چیز دیگه‌ای نمی‌شود حس کرد همتونو به خدای بزرگ و مهربان می‌سپارم

    در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای:
    • -
      سیدحبیب حافظان گفته:
      مدت عضویت: 2092 روز

      سلام جناب روحی عزیز

      دیدن فایل لذت فوق العاده ای داشت و خوندن کامنت شما لذتشو دوچندان کرد

      هیچی رو از قلم ننداخته بودید

      تو کامنت تون چقدر شور و حال و احساس خوب موج میزنه

      چقدر رشد و بزرگی و بزرگواری میبینم

      خدایا شکرت برای حضور شما عزیزان در این سایت که انگیزه و حال خوب میدید

      خدایا بهترین ها را نسیب دوستانم کن

      در پرتو آگاهی و سرشار از عشق الهی

      شاد و ثروتمند و سلامت باشید ان شاءالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        محمدرضا روحی گفته:
        مدت عضویت: 1342 روز

        به نام هدایت الله

        با سلام خدمت آقا حبیب مرد دوست داشتنی و موحد

        سپاس بی‌کران از این همه لطف و مهربانی شما این صمیمیت و یکدلی رو مدیون این سایت بهشتی و فرشتگان نازنین مثل شما هستم و با انرژی مثبتتون مشوق ما برای ادامه این مسیر زیبا هستید

        بهترین‌ها را براتون آرزو دارم الهی زندگیتون پر باشه از نور و آگاهی الهی انشاالله

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رسول خانکی گفته:
      مدت عضویت: 1147 روز

      سلام به محمد رضای دوست داشتنی

      واقعا چقدر خوب دوستان را تحسین میکنی

      چقدر متعهدانه داری رو خودت کار میکنی

      از کامنت‌هایی که با عشق برای دوستان مینویسی

      از تمرکزت به نکات مثبت فایلها

      اینم وسعت روح شمارا نشون میده و قلب مهربونت را

      الهی که همیشه سلامت و ثروتمند باشی و به همه خواسته هات برسی

      البته که الان هم حال دلت خدارا شکر عالیه

      یه حق رفیق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        محمدرضا روحی گفته:
        مدت عضویت: 1342 روز

        به نام هدایت الله

        سلام بر رسول جان دوست موحد وتوحیدی

        امیدوارم همیشه حال دلت خوب باشه

        ازشما سپاسگزارم بخاطر محبتی که به نوشته های من داشتی

        دوستان خوب وخدایی مثل شما نعمتی است که خداوند نصیب من کرده تا چراغی هدایتی باشند برای مسیر درست زندگی من

        افتخار می‌کنم با اقا رسول عزیزهم فرکانس هستم در این سایت الهی

        خداوند شما را سعادتمند کنه در دنیا وآخرت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    نسیم زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1642 روز

    سلام سلام به استادان گرامی و دوستانِ جان

    نمیدونم از کجا شروع کنم به نوشتن.. که یه جورایی تو فضام الان:) اون بالا بالاها…

    خیلی عجیب بود، خیلی یه دفه ای اینجوری شد بدون برنامه ریزی قبلی ای چیزی

    داستان از این قراره که دو ساعت پیش، ینی ساعت نه شب یه دفه دلم خواست برم استخر، اینجا خداروشکر ساختمونمون استخر داره و ما خیلی از این نعمت خدا بهره میبریم و خیییلی هم خدا رو شکر میکنیم بابتش. یه نکته ی جالبم بگم که یه جورایی مثل یه عادت یا رسم شده بینمون من و پسرم هروقت میریم جکوزی میشینیم از چیزایی که میخوایم بهشون برسیم میگیم، یا چیزای خوبی که برامون اتفاق افتاده تو مثلا هفته ی گذشته، ولی بیشتر در حد اهداف کوتاه مدت، که مثلا دوست دارم هفته ی آینده چیکار کنم و چه اتفاقی رو رقم بزنم برای خودم یا کلا چه اتفاقی تجربه کنم، بعضی وقتا هم هدف ها و خواسته های بزرگتر، اسمشو گذاشتیم سشن (جلسه) های جکوزی درمانی، یا بعضی وقتا هم بهش میگیم جلسات تقسیم ثروت… خلاصه نعمت بزرگیه و خدا رو هزار بار شکر بابتش

    اما امشب تنهایی رفته بودم، خیلی هم دلم میخواست هیچکی نباشه تو استخر و تنها باشم، که خداروشکر همینجوری شد:)

    اول رفتم تو خود استخر و خب همون اول یه احساس شعف و شادمانی خیلی خوبی بهم داد… کلا آب اینجوریه قدرت خدا انرژیِ خیلی خوبی داره

    بعد همینجوری که یه کم راه میرفتم یه کم مثلا شنا میکردم، چیزایی که میخواستمو تجسم میکردم، موفقیت و پروموشن تو کارم، مرور اتفاقای خوب این چندروزه تو محل کارم و این نتیجه گیری که وقتی بسپری به خدا خودش به بهترین شکل همه چی رو درست میکنه…

    همینجوری هی احساسم بهتر و بهتر میشد، هی انگار واقعیتای مثبتی که تو زندگیم بودن رو یکی تو گوشم میگفت یا همون realize میکردم، یه چیزی شاید شبیه شهود

    خیلی نمیخوام وارد جزییات بشم اما مثلا چندتا نکته یا درواقع چلنج در حال حاضر دارم تو زندگی که خب فکرمو مشغول میکنه، البته که اگر قدیما بود همینا الان زمینم زده بود! ولی خب الان فقط در همین حد که میگم چلنج و ذهن مشغولیه، یکی همون بحث همیشگی پیشرفت تو کار و افزایش درامد و ورودی، که این چند وقته مصمم شدم این دفه دیگه واقعا انجام بشه، تو محل کار جدیدم هم که داستانش رو تعریف کرده بودم قبلا (همون مصاحبه ی کذایی که گفتم انقدر خوب برگزار شد که وقتی ازونجا اومدم بیرون میخواستم خدا رو بغل کنم) دارم تلاش میکنم که اصلا وارد حاشیه نشم، فقط حواسم و توجه و تمرکزم به نکات مثبت محل کارم باشه و به اینکه کارم رو خوب و عالی انجام بدم، من کارای سمت خودم رو انجام بدم و اینکه چجوری تواناییهام دیده بشه و پیشرفت کنم رو بسپرم به خدا که تا الان دو سه بار پیش اومده که خدا یه جوری موقعیت رو فراهم کرده برای دیده شدن و بولد شدن تواناییهای من تو کار که خودم مونده بودم، و اون لحظه در حالی که سعی میکردم ظاهرم رو جلوی بقیه عادی نگه دارم تو دلم غوغایی بود و فقط به خدا میگفتم عاشقتم:)

    خلاصه دارم یاد میگیرم کارای خدایی رو بسپرم به خود خدا که خیلی خوب کارشو بلده، فقط اگه ما بذاریم کارشو انجام بده

    داشتم از چلنج هام میگفتم که یکیش همین بحثای کاری بود و تو استخر هم هی نتایجی که دوس دارم تو محل کار برام اتفاق بیفته رو تجسم میکردم

    یه چلنج دیگه اینکه خب اینجا اجاره خونه ها خیلی بالاست، ما هم اوائلی که این خونه رو اجاره کردیم (همون خونه ای که باز خیلی شبیه تجسم ها و تصوراتم بود و روبروی پنجره ش هم یه پارکه شبیه پارک تمپا با کلی آب نما روی زمین) شرایط یه جوری بود که یه کمک هزینه ای برامون میومد از یه جایی، بعد که شرایط اون کمک هزینه داشت تموم میشد، باز با برنامه های پشتیبانی که خدا برامون برنامه ریزی کرده بود شرایط یه جوری شد که باز یه پول دیگه ای برامون میرسید، ینی انگار یه کمک هزینه دیگه برای اجاره جور شد، که حالا اونم از ماه دیگه قطع میشه، اول فکر کردم خب دنبال یه جای کوچیک تر با هزینه ی کمتر باشم … که دیدم اجاره ها خیلی تو این مدت بالا رفته و ما با همین هزینه که اینجا داریم میدیم میتونیم یه جای خیلی کوچیک تر بگیریم که عملا به درد زندگی دو نفر نمیخوره، البته که من تمام مدت ذهنم رو کنترل میکردم که نه اینجوری نیست که اصلا جایی نباشه و اگه من تو مدار و فرکانس درست باشم، یه خونه ی مناسب من با قیمت مناسب هم تو مسیرم قرار میگیره، ولی بهرحال نگران هم بودم، از طرفی اینجا رو دوست دارم و دوست داشتم که میشد همینجا بمونیم ولی از طرفی به هزینه ش که فکر میکردم به نظرم یه چیز خیلی بزرگی میومد، ولی خب چیزی که برام جالبه اینه که تمام این مدت من اصلا حواسم نبود که اون چندماه که کمک هزینه میرسید، پسر من هنوز کار نمیکرد، ینی عملا با درامد من و اون کمک هزینه ما داشتیم راحت زندگی میکردیم و حتی کم کم داشتم بدهی هام رو هم میدادم، ولی الان دو ماهه پسرم هم میره سرکار، و درامدش از اون کمک هزینه که قراره قطع بشه بیشتره… خب ینی عملا اصلا چیزی تغییر نمیکنه! ینی خدای عزیزم از قبل برای ما اینو فراهم کرده، نقشه و برنامه رو قشنگ چیده که اول ورودی ما بیشتر بشه و هزینه هامون تامین بشه بعد اون کمک هزینه قطع بشه، وای اصلا وقتی یه دفه اینو درک کردم، وقتی اینجوری به قضیه نگاه کردم… خدا میدونه چه ذوقی کردم… نمیدونم چقدر میتونم منظورمو برسونم و نمیدونم چقدر برای شما قابل درک و لمسه حرفایی که میزنم، اما برای خودم اصلا غوغایی بود… خلاصه بهترین استخری بود که تو عمرم رفته بودم، من بودم و خدا، هی میرفتم تو جکوزی، آهنگ تجسمی میذاشتم چشمامو میبستم چیزایی که دوست داشتم تجسم میکردم، بعد میومدم میپریدم تو آب استخر و اونجا به این حالتای شهودی میرسیدم و با یه شوق و ذوقی شنا میکردم یا راه میرفتم تو آب و آب بازی میکردم، دوباره میرفتم ده دقیقه تو جکوزی، دوباره میومدم میپریدم تو آب، البته اینم بگم من قبلا از همون لبه ی استخر هم میترسیدم بپرم تو آب (ایموجی خنده ی یه کم خجالت زده) بعد از اون قسمت سفر به آمریکا منم پیشرفت کردم و میپرم تو آب:)

    قشنگ خدا باهام حرف میزد، و من از خوشحالیِ آگاهی هایی که دریافت میکردم، و از آرامش و اطمینان قلبی که میگرفتم هی سرمست میشدم، یه دقیقه میخندیدم یه دقیقه شیرجه میزدم زیر آب… خلاصه عالمی داشتم با خدا جاتون خالی

    خیلی خوب بود خیلی دوست داشتم باهاتون به اشتراک بذارم احساسمو، یه جوری انگار تو خودم جا نمیشدم

    اما به همینجا ختم نشد که…

    بعد که اومدم بالا، انقدر حس خوبی داشتم دقیقا مثل آدمی که از یه قرار عاشقانه اومده و باک بنزین عشقش پر شده:)

    بازم خیلی دلم میخواست خدا رو بغل کنم، و رفتم وایسادم سر نماز و بهترین و قشنگترین و عاشقانه ترین نماز عمرمو خوندم!

    سر کلمه به کلمه ش هوشیار بودم و تعابیر استاد تو ذهنم میومد، هم بغض داشتم هم لبخند، از ذوق و عشق

    تو قنوت که داشتم میخوندم: ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار به عادت قدیمی پشت سرش گفتم واحشرنا مع الابرار بعد همونجا دوباره یه دفه آگاه شدم که ای قربون خدا برم این واحشرنا مع الابرار چه قشنگ برای ما اجابت شده، با بهترین و ملکوتی ترین آدمای دنیا تو این سایت بهشتی و ملکوتی دور همیم و درس توحید و یکتاپرستی از یکتاپرست ترین استاد دنیا میگیریم… ابرار از این بهتر هم مگه داریم؟!

    خدایا هزار بار شکرت

    بابت همه نعمتهات که هیچوقت نمیتونیم بشمریم شکرت

    و مخصوصا بابت این شب زیبا و ملکوتی و عاشقانه و عارفانه ای که باهات داشتم هزار بار شکرت

    و انشالا دوباره و دوباره نصیبم بشه، هم نصیب من هم همه ی دوستای بهشتیم تو این بهشت خدا روی زمین

    میخواستم راجع به زیبایی های این فایل هم بنویسم، ولی دیگه خود به خود نوشته م اینجوری شد و الانم اینجا ساعت نزدیک 12 نصفه شبه، دیگه همینجا تمومش میکنم:)

    عاشق همه تونم که با خوندن کامنتاتون طعم فایلای استاد چندین برابر خوشمزه تر میشه:)

    شب و روز همگی به خیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 51 رای:
  9. -
    ستاره حیدری گفته:
    مدت عضویت: 800 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    خداوند هدایتگرم به سوی خوشبختی سلامتی ثروت آرامش شادی و حال خوب روحی و جسمی

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان دوست داشتنی

    سلام به تک تک اعضای سایت بهشتی

    خداروشکر میکنم که دارم کامنت مینویسم و میخواستم در مورد اتفاقاتی که برام افتاده از تاثیر فایل ها و دوره کشف قوانین که البته هنوز تمومش نکردم گفتم خدایا کجا بنویسم که خداوند هدایتم کرد که فرقی نمیکنه تو فقط بنویس بگو به استادت و دوستای عزیزت که چه تاثیری تو زندگیت داشتن

    من نزدیک دوساله که با استاد آشنا بودم و فایل های رایگان و..گوش میدادم اما تنبلی میکردم عضو نمیشدم بعد به خودم اومدم گفتم به قول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است اولین قدم و کاری که میکنی باید عضو بشی از همون اول که عضو شدم تونستم دوره کشف قوانین رو بگیرم و هنوز کامل دوره تموم نکردم ولی همین که وارد دوره شدم برام خیلی ارزشمنده گفتم باید حتما روش کار کنم و نتیجه بده

    میخواستم از نتایجی که با دیدن فایل ها سفر به دور آمریکا و خوندن کامنت های با ارزش تک تکتون داشتم باهاتون صحبت کنم

    شاید این چیزایی که من میگم برای خیلی ها عادی باشه ولی برای من خیلی ارزشمنده و دستاورد بزرگی به حساب میاد میخوام بگم که تشکر کرده باشم هم از استاد و هم از تک تک شما عزیزانم

    من یه بچه دوساله دارم به نام سامیار که باید از شیر میگرفتم انقدر این موضوع تو ذهن من بزرگ و سخت بود که واقعا نمیدونستم از کجا شروع کنم و چجوری با وابستگی شدیدی که به شیر داشت یهو به خودم اومدم که بابا من قدرتی ندارم از خداوندم کمک خواستم از خدای خوب ومهربانم گفتم خدایا من به هرخیری از تو میرسه فقیرم خدایا به من و سامیار کمک کن قرآن باز کردم و سوره فتح اومد معنی اون صفحه رو که خوندم الان یادم نمیاد ولی مژده پیروزی داد و خداوند به قلب من اطمینان داد که پیروز میشی و خودش همه کارها و شرایط موقعیت ها رو برای من چید و این قضیه با موفقیت تمام انجام شد بدون اینکه ذره ای بچه ام گریه کنه آخه میگفتن تا سه روز گریه و بی قراری داره ..ولی من گفتم به خدا می‌سپارم دوستان معجزه شد الان که دارم مینویسم گریه ام میاد آخه نمیدونید که چقدر راحت بود اگر میخواستم با عقل خودم باشم آره باید حرف آدما رو قبول میکردم ولی من قبول نکردم گفتم این خواسته منه از خدای خوب و مهربانم کمک خواستم و کمکم کرد به بهترین وراحتترین صورت خدایا شکرت

    مسئله بعدی که حل شد و انجام شد گرفتن گواهینامه بود که این دوتا خواسته با هم همزمان شد میگم شاید این خواسته ها برای خیلی ها خیلی عادی باشه ولی برای من که سالها میخواستم این کارو بکنم و تنبلی میکردم انجام شد پیروزی بزرگی بود من کلاسها شرکت کردم و یادمه امتحانم با جلسه ای از دوره کشف قوانین همزمان شد که اونجا هم مریم جان در مورد گرفتن گواهینامه صحبت می‌کردن و این همزمانی برام خیلی جالب و خوشایند بود به هرحال آیین نامه با کمک خداوند همون اول اوکی شد رفتیم سراغ امتحان شهری واقعا میخوام بگم که این ذهن چموش خیلی سخته وقتی استرس داری و…سخته رام کردنش اصلا اولش که رد شدم روی خودم حساب کردم نتونستم ذهنم کنترل کنم ولی ولی یهو به خودم یاد آوری کردم که ستاره دیدی دفعه قبل خدا چجور قشنگ کمکت کرد که خودت هم میگی معجزه بود بچه ات در آرامش کامل اوکی شد الانم باید از خدا کمک بگیری بازم همون کار کردم قرآن باز کردم و خداوند بازهم به من امید داد که برو خودم هستم من رفتم و امتحان دادم انقدر خوب و عالی کار کردم که افسر شک کرده بود که خودم بودم که امتحان دادم کسی جام نرفته چون سوالاتی کرد از مشخصاتم که اینجوری من فکر کردم الان که یادم میاد بازم گریه ام میگیره که خدایا چقدر قشنگ کمک میکنی چرا ما باید روی خودمون حساب کنیم وقتی تو انقدر قشنگ همه چیز میچینی خدایا شکرت

    این دوتا مورد چیزایی بود که خیلی بزرگ و موفقیت بزرگ تو این ماه حساب میشد آرامشی که دارم حال خوبی که دارم و نشانه هایی از رشد و پیشرفت کاری هم دیده میشه ..

    اینا هنوز اول کاره میام براتون از موفقیت هام میگم میام و به اشتراک میذارم که بدونید من یه ذره به قانون عمل کردم اینه حالا بخوام تمرکزی روش کار کنم که دیگه هیچی …

    میخواستم از استاد عزیزم و مریم جانم تشکر کنم تک تک فایل هایی که میذارید رو با ذوق نگاه میکنم و لذت میبرم نوش جونتون تمام پیشرفت ها و حال خوبتون

    دوستان از تک تک شما هم تشکر میکنم از شما ها خیلی یاد گرفتم که انقدر قشنگ و خدایی کامنت می‌نویسید از خودتون یاد گرفتم که چقدر قشنگ باخدای خوب و مهربانم ارتباط میگیرید

    از سعیده شهریاری عزیز ،آقای امیری، رضا احمدی –

    آزاده کاکاوندی

    سمانه صوفی، ازرضوان عزیز با اون عکسای پروفایل زیبا از آقای علی خوشدل که یه مدتی کامنتشون نمیبینم

    از آقای جواد بایرامی که یادم نمیره اولین نقطه آبی و خوش آمد گویی از ایشون دریافت کردم

    به قول آقای بایرامی خوشبختی یعنی همین ها یعنی بچه ات سلامت باشه حالش خوب باشه و ببینی و لذت ببری

    و از خانواده خانم سلیمی و دخترای موفقشون توی آمریکا و کانادا …

    از وجیهه بانو و همسرشون. رسول خانکی و همسرشون …ارتباط عالی و عاشقانه تون

    از سید عظیم وتحسین کردناش

    از پاکیزه عزیز و تحسین کردناش به قول خودش خدایا کرور کرور شکرت

    از همتون تشکر میکنم کامنت هاتون میخونم ازتون یاد میگیرم

    دوستان عزیزم از تک تک کامنتاتون استفاده میکنم و یاد میگیرم ما خیلی خوشبختیم که اینجا هستیم سعی میکنم فعال تر باشم بخاطر همین هدفهایی که داشتم تمرکزم روی اونا بود که با موفقیت انجام شد هدف های دیگه ای رو انتخاب کردم که یکیش بیشتر روی فایل ها تمرکزی کار کردن باز هم از نتایجم میگم این تازه شروع کاره …

    من دلی نوشتم و مثل شماها خوشگل ننوشتم ولی یاد میگیرم و بهتر میشم این هم باید تکاملش طی بشه

    خدایا شکرت خدای خوب و مهربانم ازت تشکر میکنم

    که من رو تو بهترین مسیر قرار دادی وجود خودت رو دردل من بیشتر و بیشتر وعمیق تر بکن هرروز بهتر از دیروز باشم

    برای تک تکتون آرزوی موفقیت شادی ثروت وحال خوب روحی وجسمی میکنم خدایا شکرت …

    به قول علیرضا یکتای مقدم که آخر کامنتاش مینویسه

    منم مینویسم کامنت من رو از قم از می‌شنوید از جایی که استاد ازش خیلی گفته ولی نسبت به قبل خیلی پیشرفت کرده خداروشکر..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 53 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1313 روز

      به نام تنها هدایتگر جهان،الله

      ستاره ی نازنینم سلام بروی ماهت…

      به همون میزان که ایمان دارم الان شبه و هوا تاریکه …به همون میزان ایمان دارم خداوند من رو هدایت کرد کامنتت رو بخونم …درحالیکه هیچ اطلاعی ازش نداشتم…

      رفیقِ غارحرای من،ازت بینهایت سپاسگزارم برای این مودت قلب مهربونت،که سخاوتمندانه نثار من و دوستان عزیزمون کردی …

      قلبم با خوندن کامنتت روشن شد..الهی که خداوند به تموم زندگیت روشنی بباره مامان قشنگِ سامیار

      الهی که تموم مراحل تکامل سامیار رو با عشق و به آسونی طی کنی و همیشه غرق لذت مادرانه باشی …

      نتایجی که نوشتی خیلی شگفت انگیز بود رفیق…اصلا اینارو عادی ندون …

      شما فوق العاده ی دختر …همیشه بنویس و ایمان ما رو معجزه های زندگیت بیشتر و بیشتر کن …

      بوس به کله ت و قلب فراوانِ فراوانِ فراوان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        ستاره حیدری گفته:
        مدت عضویت: 800 روز

        به نام خداوند بخشنده ومهربانم

        سلام به سعیده عزیزم

        خیلی خیلی خوشحال شدم که کامنت من رو پاسخ دادی اولش که نوشتم اصلا فکر نمیکردم و باور نمیکردم کسانی که اسمشون بردم کامنت من رو ببینن یا بخونن خیلی خوشحالم که با هات هم کلام شدم و میگم بچه ها میگن اون تیک آبی میاد خوشحال میشیم ذوق میکنیم منم خیلی ذوق کردم …

        خدا قوت میگم بهت عزیزم احتما لا تو شیفت باشی

        مرسی از دعاهای قشنگ و انرژی های خوبی که برام فرستادی

        منم از خداوند خوب و مهربانم برات بهترینها در هر لحظه به لحظه زندگیت برای هر خواسته ای که از خداوند میخوای دارم .

        به امید دیدار…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سیدحبیب حافظان گفته:
      مدت عضویت: 2092 روز

      سلام بر ستاره هفت آسمان

      هر زمان که برای هر کاری از خداوند کمک میگیرم

      خدا به بهترین شکل ممکن کمک میکنه، مثل موقعی که میخوام کامنت بنویسم

      هروقت برای جلب نظر دیگران کاری کردم به بدترین شکل ممکن ضایع میشم

      دیگه یادگرفتم که در هر کاری از خداوند عزیز کمک بگیرم

      رب من مربی منه و من هر لحظه به او محتاج

      و به هر چه از جانب او برسد فقیرم

      خدارو شاکرم که توفیق خوندن کامنت شما نسیبم شد

      و چه قدر برام مفید و تحسین برانگیز بود

      از شما بانوی آسمانی سپاسگزارم و آرزوی خوشبختی و آرامش برای شماو همسر عزیز و سامیار کوچولوی عزیزتونو دارم

      در پرتو آگاهی و در پناه حضرت عشق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
      • -
        ستاره حیدری گفته:
        مدت عضویت: 800 روز

        به نام خداوند بخشنده ومهربانم

        سلام به آقای حافظان عزیز

        عالیجناب عشق

        خداروشکرمیکنم که توی این سایت هستم و با دوستانی مثل شما برادر عزیزم

        بله درسته هروقت روی خودمون حساب کردیم کارها خیلی پیچیده و سخت شد شایدم انجام شد ولی اون ذوق و شوقش دیگه نبود

        اما اما وقتی به خداوند تکیه کردیم خداوند مهربان کارهای مارو به بهترین و راحتترین صورت انقدر عالی انجام داد که تا مدتهاحال خوشی داشتیم و برامون مثل معجزه بود …

        ما چی میخوایم مگر که در خدایی خدا یافت نمی‌شود …

        تشکر میکنم که کامنت من رو مطالعه کردین و براتون عشق و باران رحمت و ثروت و هرآنچه که از خداوند میخواهید به راحتترین صورت ممکن از خداوند خواستارم ..

        درکنار همسر عزیزتون خوشبخت ترین باشین ..

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1855 روز

      سلام و صد سلام به ستاره درخشانم

      همیشه عادت دارم تو صفحه ایی که کامنتم باشه ، کامنتهای همسایه مو با عشق بخونم…

      و اولین کامنت ، که کامنت شما بود رو میخوندم که دیدم یادی از ما کردین… ناخودآگاه لبخند زدم و میدونم هیچ اتفاقی اتفاقی ، اتفاق نمی‌افته :)))

      ستاره جان آفرین بهت میگم دوست خوبم که تونستی با توکل بخدا بچه تو ازشیر بگیری..

      خیلیییی گام بزرگ و سنگیه برای یک مادر…

      هیچ‌وقت فراموش نمیکنم من چقدرررررررررررررر غصه بچه هامو خوردم اون موقع :(

      چون مشرک بودم ، خدا خدا میکردم ولی صاف واستاده بودم سر راهش…

      و سختی‌هاش رو هم کشیدم..

      خیلی خوشحال شدم که برای شما آسون بود چون کار خدا ، آسان کردن برای آسانی هاست..

      خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت

      خلاصه هر بخش کامنتت رو خوندم تحسینت کردم دوست خوبم..

      منتظرم باز هم خبرهای عالی و کامنتهای فوق العاده شما رو ، از اتفاقات خوب و موفقیتهات بخونم بزودی ان شاءالله…

      ممنون که نوشتی ستاره جان

      در پناه نور و عشق الهی باشی دوست نازنینم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        ستاره حیدری گفته:
        مدت عضویت: 800 روز

        به نام خداوند بخشنده و مهربان

        سلام به خواهر عزیزم وجیهه بانو دوست داشتنی

        از چهره زیباتون آرامش و مهربونی میباره بوووس از راه دور ..

        خیلی خوشحال شدم که کامنت من رو خوندین و برام پاسخ گذاشتین

        خداروشکر میکنم توی جمع دوستان عزیزی همچون شنا هستم

        شما و همسرتون روبرای عشق زیباتون و همچنین ابراز علاقه اتون تحسین میکنم خیلی زیبا و قشنگه و ماهم یاد میگیرم

        چون خیلی ها هستن شاید به هم علاقه دارن ولی درابراز کردنش ضعیف هستن ولی شما فوق‌العاده هستین

        براتون بهترینها رو ازخداوند میخوام تنی سالم دلی خوش ثروت فراوان خوشی فراوان و هرآنچه که از خداوند میخواهید بهترینش نصیب شما همسر محترم و فرزندان عزیزتون بشه ….

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1932 روز

      سلام به ستاره جانِ عزیز و مهربان.

      منم مثل سعیده جان کاملا هدایتی رسیدم به کامنتت.

      امروز دوست داشتم کاملا هدایتی کامنتها رو بخونم که رسیدم به کامنت قشنگت.

      از شیر گرفتن سامیار جان نوشتی، خوشحال شدم و تحسینت کردم که روی خدا حساب کردی جواب گرفتی.

      از گواهینامه نوشتی و حساب کردن روی خدا و نتیجه گرفتی بازم خوشحال شم و تحسینت کردم.

      قشنگ متوجه شدم چرا هدایت شدم به کامنتت…

      جهتِ یاداوریِ مجدد و مجدد و مجددِ سمانه به:

      فقط روی خدا حساب کن، نه خودت، نه دیگران

      جالبه خودم مینویسم که یادم بمونه، بعد دوستام هم تو کامنتاشون مینویسن و هدایت میشم به خوندنش که دایم بهم یادآوری شه.

      مرسی برای کامنتِ عالیت ستاره جان.

      بسیار از ابرازِ لطفت نسبت به خودم و بقیه دوستانم سپاس گزارم.

      همیشه از دیدن اسم خودم تو کامنت بچه ها ذوق میکنم عینِ بچه ها.

      انگار یه آشنا داره صدام میزنه سمانه بیا اینجا، یه چیزی هست که تو باید ببینی و بخونی.

      ستاره جان کامنتت به دلم نشست چون از قلبت اومده.

      اصل همینه.

      من به شخصه تلاشی نمیکنم طور خاصی بنویسم، هر چی میاد و میگه مینویسم اینطوری به دل خودمم میشینه.

      تو هم زیبا و دلی نوشتی که اصل همینه، با همین فرمون برو جلو، فکر نکن طور عجیب و خاصی باید بنویسی، از قلب که میاد کار خودش رو میکنه نوشته ها.

      من با اجازه ات به لیست دوستان و کامنتهای تاثیر گذارِ سایت، نام چند نفر رو اضافه میکنم که واقعا ازشون یاد میگیرم و سپاس گزارم، تمام دوستانی که نام بردی رو منم عمیقا ازشون سپاس گزارم چون این ردپا گذاشتنها به همه مون کمک میکنه.

      سپاس گزارم از کامنتهای عالیِ آقا احسانِ عزیزِ مقدم

      آقا ابراهیمِ موحد و تلاشگر

      آقا اسدالله زرگوشیِ نازنین بابای شینا جان

      یگانه بانوی قشنگم

      زهرا جانِ نظام الدینیِ عزیزِ دلم

      فرزانه جانِ ارزشمندِ ارزشمند

      و …

      ذهنم جواب نمیده وگرنه بیشتر هستن بچه ها و کامنتهای تاثیرگذارِ سایت.

      برات خوشحالم و بهت افتخار میکنم برای نتایجت، هر نتیجه ای برای ما ارزشمنده، چون حاصل تغییر افکار و رفتار ماست، کوچک و بزرگ هم نداره، من شاکرم بابت هر تغییر و بهبودم تو زندگیم.

      ستاره جان، مثلِ اسم قشنگت بدرخشی و بدرخشی و بدرخشی تا همیشه.

      الهی شکر برای سایت و همه ی اعضای صمیمیِ خانواده ی محترم و دوست داشتنیِ عباس منش، استاد و مریم جون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        ستاره حیدری گفته:
        مدت عضویت: 800 روز

        به نام خداوند بخشنده ومهربانم

        سلام به سمانه عزیزم

        خیلی خوشحال شدم که کامنت من رو خوندی و برام پاسخ گذاشتی

        خداروشکر میکنم واقعا وقتی از خداوندم کمک خواستم خیلی راحت کمکم کرد بدون منت به راحتترین صورت ممکن که مثلا من اسمش میذارم مثل معجزه آخه کارای خدا خیلی خاص و عالی هست ..

        وقتی آدم به یک هدف یا خواسته اش میرسه اعتماد به نفسش برای کارهای بعدی بیشتر و بیشتر میشه و میگی خب دیدی دفعه قبل چطور شد چطور خداوند بهت کمک کرد فقط تو لازم هست بهش توکل کنی و نگران نباشی اون کارش خوب انجام میده اصلا عشق میکنه من ازش بخوام و اونم بگه اوکی برو غمت نباشه من هستم

        خیلی حس خوبی دارم و از خود خدا میخوام مهرش و توکلش هرروز در دلم بیشتر و بیشتر کنه در دل هممون بهترین حس دنیاست

        دقیقا بعد از ارسال کامنت گفتم دلم میخواست چند تا اسم خوشگل دیگه هم اضافه کنم که شما بهشون اشاره کردین ممنون عزیزم

        سمانه جونم برات بهترین ها رو آرزو میکنم شاد و سلامت و خوشبخت و ثروتمند باشی عزیزم و هرآنچه که در دل داری به راحتترین صورت ممکن بهش برسی

        به امید دیدار ..

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1298 روز

      سلام و درود فراوان به شما خانم حیدری، بسیار بسیار تحسینت تون میکنم و خداوند رو شاکرم بخاطر موفقیت هایی که کسب کردین. خدا رو شاکرم برای شناخت اصل و اینکه خداوند رو بعنوان یگانه فرمانروا و قدرت مطلق قبول دارید و برای هر کار و موفقیتی ازش کمک میگیرید. تمام قانون همینه، ما براش بنده خوبی باشیم، اون هم بهترین فرمانرواست.

      بسیار تحسین تون میکنم از اینکه بعد از مدتی فعالیت توی سایت به اون جمله طلایی استاد عباس منش عمل کردین و ایمان و شجاعت تون رو به اثبات رسوندین و توی سایت عضو شدین.

      خیلی اتفاقی هدایت شدم به کامنتتون و دیدم که از بزرگواری و محبت تون از من توی کامنتتون یاد کردین ، وظیفه خودم دونستم از شما قدردانی و سپاسگزاری کنم و همینطور ایمان و شجاعت تون رو تحسین کنم. خداوند حافظ و نگهدار شما و سامیار عزیز باشه الهی. و شاهد موفقیت هاش باشید و بخاطر حضور ارزشمندش از صمیم قلب افتخار کنید.

      در مورد موفقیت تون برای گرفتن گواهینامه رانندگی گفته بودین، بسیار بسیار تحسین تون میکنم. یادم افتاد مدتهاست یه حسی منو هول میده برم گواهینامه پایه دو بگیرم ولی هر بار پشت گوش میندازم. و الان با کامنت شما بازم این موضوع بهم یادآوری شد. ازتون ممنونم. الهی همیشه راحت و ایمن و با اعتماد به نفس رانندگی کنید.

      از درگاه جان جانان بینهایت نعمت و ثروت و فراوانی و آرامش و شادی برای شما و خانواده محترم تون درخواست میکنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        ستاره حیدری گفته:
        مدت عضویت: 800 روز

        به نام خداوند بخشنده ومهربانم

        سلام به آقای حمید امیری عزیز

        خدا قوت برادر عزیزم

        ان شاالله همیشه تنت سالم و جیبت پر پول و دلت خوش باشه

        خیلی خوشحالم که کامنت من رو مطالعه کردین و براتون مفید بوده به امید خدا ان شالله میرید برای ثبت نام و پایه 2و موفقیت که برامون تعریف میکنید

        حس خیلی خوبیه باتوجه به آموزه هایی که یاد گرفتیم بریم اون مسئله رو حل کنیم و یا کاری انجام بدیم آخه خیلی تفاوت داره اونی که قانون میدونه با اونی که نمیدونه ..

        ما حالا توی شهر مذهبی قم بودیم و بزرگ شدیم و البته هنوز هستیم ولی اون خدا کجا و این خدا که الان من تا حدودی بازم کامل نه شناختم کجا…

        تفاوت زمین تا آسمان

        خداروشکرمیکنم که توی این سایت هستم و با دوستانی چون شما

        جا داره از شما هم تشکر کنم برای کامنت های بسیار عالی تون آیه های قرآنی که به کار می برید حس شوخ طبعی عالی که دارین سواد بالا و اطلاعات خوبی که تو کامنت هاتون هست ممنونم

        براتون از خداوند مهربان همیشه سلامتی همیشه خوشی همیشه شادی همیشه ثروت فراوان و آزادی مکانی در زندگی و هرآنچه که در دل دارین

        خداوند نگهدار شما باشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          حمید امیری Maverick گفته:
          مدت عضویت: 1298 روز

          سلام و درود به شما خانم حیدری گرانقدر. سپاسگزارم از لطف و محبت شما و همینطور دعای خیرتون و سپاسگزارم بخاطر تحسینتون.

          خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر تغییر باورهای غلط گذشته و جایگزین شدن باورهای توحیدی. بسیار بسیار تحسینتون میکنم و از خداوند بهترین نعمتها رو براتون میخوام.

          الهی صد هزار مرتبه شکر.

          از شما سپاسگزارم.

          در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه سليمى گفته:
      مدت عضویت: 1789 روز

      ستاره عزیزم سلام

      خیلی لذت بردم از کامنتت که سراسر پر از انرژی مثبت و احساس خوب و یاد خدا و سپاسگزاری بود

      بهت تبریک میگم و تحسینت می کنم برای موفقیتهات و نتایج پر ارزشت

      ممنونم که به من و دخترام و دیگر دوستان عزیزم اظهار لطف و محبت کردی و از ما یاد کردی

      منو یاد خاطرات خودم انداختی که تقریباً شرایط مشابه شما رو تجربه کردم وقتی که یاسمن دو سه ماهه بود برای گرفتن گواهینامه اقدام کردم و دقیقاً مثل شما آیین نامه همون بار اول اوکی شد و امتحان شهری رو بار دوم قبول شدم….و بعد از دو سال با کمک خدا براحتی از شیر گرفتمش

      کامنتت دقیقاً بخاطر اینکه دلی نوشتی بسیار دلنشین چونکه سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند

      سپاسگزارم از دعاهای خوبت که مطمئناً چندین برابرش بخودت بر میگرده

      در پناه خدای مهربان سراسر زنگیت پر از شادی و احساس رضایت و سلامتی و موفقیت باشه و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        ستاره حیدری گفته:
        مدت عضویت: 800 روز

        به نام خداوند بخشنده ومهربانم

        سلام به مادر نمونه خانم سلیمی عزیزم

        خیلی خیلی خوشحالم کردین که برام پاسخ گذاشتین از همچین مادری دخترای نمونه و موفقی به بار میاد

        آره وقتی که به خداوند تکیه کردم کارهام رو به بهترین صورت انجام داد خب دیگه برام موفقیت حساب میشه عه اینجوریه پس کارهای دیگه هم راحت انجام میدم چون خدا رو دارم ..خداروشکر

        براتون بهترینها رو از خداوند میخوام همیشه سالم و سلامت و خوشحال و ثروتمند باشین درکنار خانواده عزیزتون ..

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1109 روز

      سلام به ستاره جان حیدری

      سپاس از کامنتت و بیان نتایجت

      اوه خدای من این کامنت نشانه ای ست برای من

      منم قراره تازه ثبت نام کنم برای گرفتن گواهینامه .

      بهت خیلی تبریک میگم که عالی گواهینامه گرفتی و سامیارو از شیر گرفتی عزیزم

      خیلی سپاسگزارم از اینکه اسم من و رسول جان تو کامنتت نوشتی

      کامنتایی که بچه ها نتایج شونو مینویسن خیلی خوشگل و خاصن کامنت شماهم همین طوره.

      یه خاطره بگم برات بخندی

      یه بار شیطنت کردم و

      من بدون گواهینامه پشت فرمون نشستم

      و با دنده 2 یه مسیر خلوتی حرکت کردم و پام گذاشتم رو گاز و ودنده 3و بعد دیدم روبرو البته با فاصله ، یه آقایی رو صندلی نشسته بود و پاگذاشت به فرار …..

      اما در کنار منه عاشق سرعت، یه آدم کاملا خونسرد به نام رسول جان( این مرد بزرگ و جوانمرد) بودن که ترمز گرفتن با چه وضعی

      و سالم وزنده موندیم خداروشکر.

      برسد روزی که من گواهینامه بگیرم وبنویسم ان شاالله

      با سرعت مطمئنه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        ستاره حیدری گفته:
        مدت عضویت: 800 روز

        به نام خداوند بخشنده ومهربانم

        سلام به فاطمه عزیزم

        خیلی خوشحالم که کامنت من رو مطالعه کردین و پاسخ گذاشتین

        حتما برو ثبت نام کن و مراحل رو پیش ببر حتما موفق میشی

        همین که نترسیدی و نشستی بازم خوبه و نشان این داره که گواهینامه بگیری راحت میشینی مرسی از خاطره خویی که گفتی برام جالب بود که گفتی یه چیزی بگم بخندی آخه من خیلی خوشم میاد از شوخی و خنده و همش هم دنبال به چیزی ام بخندم و شاد باشم …

        خداروشکر که آقا روسول خونسرده همسر من که هیچی استرس میگیره من میشینم خخ منم کار خودم میکنم محل نمیدم میگم حال خودت خوب کن حرص من نخور خخ

        و اینکه گواهینامه تازه اول کاره باید اعتماد به نفسم بیشتر کنم از خداوند کمک بگیرم که حتما رانندگی انجام بدم چون واقعا یه نعمت بزرگی که بلد باشیم و خودمون به کارهامون برسیم

        منتظر گواهینامه شما هستم به آرزوی موفقیت روز افزون

        ان شاالله در پناه خداوند همیشه سالم شاد ثروتمند و عاشق باشین در کنار همسر عزیز و فرزند دل بند تون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سلمان شیخی گفته:
      مدت عضویت: 2708 روز

      بسم الله نور

      سلام بر ستاره ی درخشان سایت توحیدی استاد عباس منش

      بسیار تحسینت تون میکنم بخاطر کسب موفقیت هایی. که بیان کردین ، موفقیت های شما مهر تاییدی بود بر تقویت باورهای توحیدی بنده و سایر دوستان ، قطعا موفقیت های بی نظیری در انتظارتون هست با همین فرمان پیش برید و لذت ببرید ، شما فوق العاده و بی نظیر هستین، همواره شاد باشید و سلامت و موفق در پناه رب العالمین،

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        ستاره حیدری گفته:
        مدت عضویت: 800 روز

        به نام خداوند بخشنده و مهربانم

        سلام به برادر عزیزم آقا سلمان

        ممنون که کامنت من رو مطالعه کردین و برام کامنت گذاشتین

        خداروشکرمیکنم که براتون مفید بوده و مطمئن باشید همینه خداوند فقط میخواد ما به خواسته هامون برسیم و از ما خوشحال تره که ما ازش بخوایم میگه برو و غمت نباشه من هستم ما فقط باید ایمانمون بیشتر کنیم

        از خداوند میخوام هرروز و هرروز ایمانمون و توکلمون بهش بیشتر بشه

        به آرزوی سلامتی شادی ثروت و موفقیت و هرآنچه در دل دارین رو میکنم با کمک خداوند به راحتترین صورت ممکن

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    مونا ترحمی گفته:
    مدت عضویت: 2142 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته دوست داشتنی

    سلام به همه دوستان ارزشمندم

    خدایا ازت سپاسگزارم که یک روز دیگه بهم فرصت دادی تا همراه و همسفر استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز و دوستان خوبم باشم

    خانوم شایسته عزیزم شما الگوی بی‌نظیری از کسی هستین که کاملا با خودش در صلح هست

    همه ما یه سری کارها رو همیشه انجام میدیم مثل آشپزی کردن یا

    لباس شستن ،تمیز کردن خونه و خیلی از کارهای دیگه

    ولی چقدر فرق داره که یه کاری رو از سر عشق انجام بدی یا از سر اجبار

    چقدر فرق داره که یه غذا رو با عشق بپزی یا با غر زدن

    چقدر این نگاه قشنگه که به همسرت بگی عزیزم برای قدردانی ازت این غذا رو درست کردم

    به جای اینکه ناراحت باشی و احساس قربانی بودن داشته باشی از اینکه مجبوری غذا درست کنی

    خانوم شایسته عزیزم شما دقیقا مثل اون گلی هستین که استاد تو دوره عشق و مودت مثال میزنن

    همون گلی که خودبه خود عطر خوشی رو تو فضا پخش میکنه چون ذاتش اینه

    مجبور نیست که عطر بده

    عطر و در فضا پخش نمیکنه که در عوضش چیزی گیرش بیاد و دنبال جبران هم نیست

    اون گل خود به خود داره این کار و انجام میده

    شما هر کاری انجام میدین نه تنها دنبال جبران نیستین ، نه تنها توقعی از استاد ندارین بلکه همون کاری که شاید هرروز دارین انجامش میدین رو در غالب سپاسگزاری کردن به استاد هدیه میدین

    بخدا کجا میتونیم این درس ها رو یاد بگیریم؟

    اگه هر کدوم از افراد تو رابطه از هم توقعی نداشته باشن و کاری رو انجام بدن که خودشون از انجام دادنش لذت میبرن و دنبال جبران هم نباشن اون رابطه رویایی میشه

    و من سپاسگزار خداوند هستم به خاطر وجود همسرم

    تو خونه ما همیشه همسرم آشپزی میکنه و خیلی کم پیش میاد من غذا درست کنم چون همسرم دستپختش عالیه

    و واقعا مثل خانم شایسته خودش از انجام این کار لذت میبره و هر کاری انجام میده با عشق انجام میده

    استاد من قبلا انقدر تو در و دیوار بودم انقدر حرف دیگران برام مهم بود که وقتی مهمون داشتیم نمیزاشتم همسرم غذا درست کنه با اینکه دستپختش بینظیره

    میخواستم خودم درست کنم که دیگران یه وقت پشت سرم حرف نزنن یه وقت فکر نکنن من بلد نیستم یا من مثلا خانه دار نیستم

    الان خودم خنده ام میگیره از اینکه انقدر حرف دیگران برام مهم بود

    استاد جون نوش جونتون غذای خوشمزه ای که خانوم شایسته عزیز با عشق براتون درست کرد

    واقعا حیف این غذا نیست که آدم بخواد غذای ناسالم بخوره

    بخدا این غذا رو تو بهترین رستوران های جهان هم نمیشه پیدا کرد

    این سبک غذا خوردن یعنی

    من برای خودم ارزش قائل هستم

    یعنی احساس لیاقت

    اگه من برای خودم ارزش قائل باشم هر غذایی نمیخورم و ورودی نامناسب به بدنم نمیدم

    استاد خیلی ها میگن ما هم اگه پولدار بودیم اینطوری غذا می‌خوردیم و به سبک قانون سلامتی عمل میکردیم

    ولی بحث پولدار بودن نیست بحث اینه که اگه من برای خودم ارزش قائل باشم و غذای سالم بخورم جهان از من حمایت میکنه و من رو به خوردن غذاهای هماهنگ با بدنم هدایت میکنه

    مهم اینه جهان تعهد من رو ببینه

    من اگه بدن سالم میخوام باید براش بها پرداخت کنم و بهاش هم اینه که فقط غذاهای هماهنگ با بدنم بخورم

    غذاهای ناسالم هرچقدر هم خوشمزه باشه ولی باید بدونم برای من مناسب نیست پس نمیخورم

    نکته بعدی هم که خیلی برام جذاب بود دیدن ابرهای فوق العاده زیبا تو آسمون که واقعا شبیه نقاشی بودن و دیدن رودخانه کریستالی و همچنین کوه هایی که نوک قله شون نارنجی شده بود

    واقعا هرچقدر این زیبایی ها رو میبینیم سیر نمیشیم

    هیچ قسمتی برامون تکراری نیست از بس که این کشور طبیعت شگفت انگیزی داره

    خدایا شکرت

    هدایت شدن به دیدن مسابقه اسب سواری هم بودن در زمان مناسب و مکان مناسب استاد و خانوم شایسته رو نشون میده

    خدایا شکرت برای این هم زمانی ها و هم مدار شدن با زیبایی ها

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 54 رای: