سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 212

با تو غمام چاره میشه(خداجونم)

بنده دلم پاره میشه(سرور من)

بعداز یک عمر با تو حالا (خدای با عظمت من)

هرچی نشد داره میشه(ایموجی اشک فراوان ذوق)

.

صدای فرشته رو میشنوید از روی ابرها

وی دوساعت پیش به درون خود باز گشته و بعد کنکاش خود چیزهایی را پیدا کرده که باعث شده از شدت هیجان پرواز کنه رو ابرها

وی از شدت ذوق میخاد از رو ابر ها هم پرواز کرده و به ناکجا برود

.

من خیلیییی خوشبختم من امشب خوشبختیمو یافتم

یافتم یافتم بخدا یافتم

من خودمو یافتم من خدارو یافتم

.

حالا شاید یپرسید فرشته مگه چیشده ک اینقدر ذوق داری و جیق جیق میکنی… خخ

.

میگم‌بهتون

من 2ماه قبل بشدت ضعف عزت نفس داشت دیوونم میکرد حالم سوسو بود زندگیمم‌ک ازون بدتر از همه جنبه ها

تصمیم گرفتم با بهبود عزت نفسم از هرکجایی ک شد شروع کنم

روی برگه کارهایی باید انجام میدادم رو نوشتم(تمرین هامو مینویسم برای شما هم)

#من هرروز چه صبح چه هرموقع روز میرفتم جلو ایینه و مثل اینکه عزیزترین فرد زندگیم رو دیدم میپریدم هوا ذوق میکردم

از خودم تعریف میکردم

#طرز پوششم رو بهتر کردم

پول نداشتم برم 10تا مانتو بخرم؟

خوب همون دوتا رو تمیز و مرتب میپوشیدم اتو میزدم و تر و تمیز کردم خودم رو

#یکسری کارای عقب افتاده ام دو انجام دادم

#برای کم اهمیت شدن حرف مردم تو زندگیم تمرین اگهی تبلیغاتی رو تو یک ماه 15بار انجام دادم

میرفتم تو پارک و جلوی دخترا و پسرا گوشیمو میزاشتم 5دقیقه از خووم فیلم‌میگرفتم و تعریف میکردم از خودم

#از خوبیای خودم به خودم و خدا میگفتم

#دوره فوق‌العادع عزت نفس تو سبد خریدم رفت و از خداوند درخاست کردم بخرمش

.

خب حالا نتیجه؟

.

من دوهفته پیش تو کتابخونه نشسته بودم و یکی از دخترایی ک باهم دوست شده بودیم اومد گفت چکار میکنی ؟

گفتم هیچی بیکار

گفت کتاب بخون

گفتم کتابایی ک من میخام کتابخونه نداره

گفت میخایی من برات بیارم؟

گفتم چیارو داری؟

ی لیست بهم داد

یکی دوتاشو گفتم بیار گفت باش

دوروز بعد رفتم کتابخونه دیدم اولین کتابی که اورده کتاب فوق‌العاده (کیمیاگر)هست

شروع کردم به خوندن

با هر ورقش انگار بیشتر تو وجودم میرفتم

خدای من 5روزه کتاب رو خوندم

کلن احساس میکردم من درونم یک صحرای خالی دارم

حس میکردم گنجی پیدا نشده تو صحرای درونم هست

دومین کتابی ک بعد از دوروز برام اورد کتاب شگفت انگیز(نیمه تاریک وجود).

اولش خوندم دوتا فصل رو خوندم

یهو ی ایده الهام شد

تیکه های قشنگش رو یاد داشت کن!؟

یاد داشت کردم بخش اولش منو دیوونه کرد انگار ی دنیای بسیار بزرگ تو وجودم حس کردم

و اما امشب ک دارم مینویسم

بخش دوم و تمرینی که گفته بود رو انجام دادم

این قسمتش خیلییییی خوبه

بچها میدونم کامنتم طولانی میشه ولی بخدا قلبم داره سینه ام میزنه بیرون

من جایی رو ندارم این احساساتم رو بیان کنم جز اینجا

پس میخام بنویسم

ی فرشته جدید که تابه امروز خودشو پشت ترسها نگرانی ها قایم کردع بود

وقتی سوال رو خوندم

گفتم من فقط از تنها چیزی ک میترسم حیووناته وگرنه من ترس از چیزای دیگه (قضاوت شدن ترد شدن و…..)که ندارم

وقتی چشمامو بستم و رفتم تو اون باغ وجودم و این سوال رو مرسیدم از خودم اشکام ریختن اصلن به شکل عجیبی به هق هق افتادم

خیلی عجیب بود

فقد داشتم مینوشتم ترسهام رو

وقتی هرچی به ذهنم رسید نوشتم باورتون میشه استاد من حس کردم خالی شدم

من یک وزنه 50کیلویی رو دوشم بود

خدای من تک تک سوالاتشو جواب دادم

چه جوابهایی؟

منی ک فکر میکردم عزت نفسم چقدر بالاست

وقتی پاسخ دادم دیدم ههه تازه اول راهی

بخدا 2ساعته از شدت خوشحالی هیجان حس سبکی حس ازادیی حس خالی شدن رو زمین نیستم

خدای من چجوری داره تکاملم طی میشه!

من مطمعنم بخدا وقتی دوره عزت نفس رو بخرم و شروعش کنم صدها هزار برابر رشد میکنم

خدای من هرچی بیشتر به درونم میرم میبینم که من چقدر بی انتها هستم

چقدر عظیمه دنیای درونم

چقدر زیباست

چقدر ارزشمنده

خدایا کمکم کن ترسهام نگرانی هام و… که تازه پیداشون کردم رو نابود کنم

من بدون تو نمیتونستم به اینجا برسم

خدای من ازت سپاسگزارم

امشب یکی از سپاسگزاری هام این بود که ممنونم منو تو سن 20سالگی با قوانینت آشنا کردی

خدایا شکرت بخدا نمیشه

نمیشه به زبون کلمات گفت این احساسی ک دارم رو

چقدر درونم نورانیه منی که فکر میکردم ی ادم بی ارزشم الان یک جهان بینهایت بزدگ و زیبا رو تو وجودم پیدا کردم

خدایا هدایتم کن دوره عزت نفس هم بخرم

من متعهدم به مسیرت و تو تعهد و درکم رو بیشتر کن

خدایا من رو جزء بندگان مومنت قرار بده

.

سپاسگزارم از تویی ک وقت گذلشتی و خوندی

انشالله خیلیییی زود درباره پیشرفتهای جدیدم تو همه زمینه ها میام و مینویسم

فرشته تازه زمینشو(درونشو)شخم زده و قراره کلیییی محصولات با کیفیت و عالییییی برداشت کنه

خدایاشکرت

انشالله هممون زیر سایه رب باشیم