سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 212 - صفحه 1

یه احساس خوبی مثه خواب ناز ، مثه یک نوازش تو اوج نماز

یه شوق عجیبی واسه پر زدن ، تو دستای یک عشق پرپر زدن

مثه خیس شدن زیر بارون شب ، مثه نقش لبخند رو مینای لب

یه حرفی مثه آیه ربنا ، قبول تمنایی از آشنا

خدا با منه تا تو با من عجینی ، کی میگه بد عشق پاک زمینی

خدا با منه تا تو با من عجینی ، کی میگه بد عشق پاک زمینی

خدا با منو تو شکوهو سکوت ، سکوتی پر از حرف بارون زده

تمام سرانجام و آغاز ما ، همین حس خوب کی میگه بده

ببین سایه عشق از ما چی ساخت ، ببین حالمون خوبه و عاشقیم

واسه دیدن شهر دریایی ها ، خدا با منو تو تو یک قایقیم

خدا با منه تا تو با من عجینی کی میگه بد عشق پاک زمینی

خدا با منه تا تو با من عجینی کی میگه بد عشق پاک زمینی

خدا با منه تا تو با من عجینی کی میگه بد عشق پاک زمینی

خدا با منه تا تو با من عجینی کی میگه بد عشق پاک زمینی

خدایا شکرت شکرت شکرت برای دیدن این حجم از زیبایی ها

خدایا خودِ خودِ خودت کمک کنتا بتونم شکرگذارت باشم

خدای خوبم من از شر شیطان به آغوش پُرْ مهر خودت پناه می‌برم

خدای خوبم کمک کن ، هدایتم کن تا بتونم بنویسم آنچه را که با تمام سلولهایم احساسش کردم.

سلام به استاد و مریم جانم و همسفران زیبااندیشم

صدای منو ، احساس معنوی منو ، حال زمینی و آسمانی منو از از فضایی روحانی دریافت می‌کنید ، جایی که من هستم و خُداوَنْدْ ؛ گوشه ای خلوت که حضورش را با تابش خورشید پر مهرش بر قلب و چشمانم احساس میکنم و دستانم روی سینه ام میگذارم و ی نفس عمیق میکشم و احساس رهایی و سبکی رو به وجودم الهی ام تقدیم میکنم و در این وصل شدن ها گوش هایم با صدای پرندگان نوازش می‌شود…

شبیه احساس غار حرایی که داخلش بودید و سلول های تان در حال نفس کشیدن بود و با گرفتن دوش آب سرد زمان بیشتری برای خودتان خریدید…

شبیه نگاه دِرون بَچِهْ که دید وسیع تری از زیبایی های جهان هستی را به تصویر می‌کشد….

وای خدای من چقدر زیبایی های بی نهایت در جهانت هست که من باید ببینم ، هر قسمت زیباتر از قسمت قبلی….

خدایا شکرت شکرت شکرت که در مدار دیدن این حجم از زیبایی ها هستم.

دوست داشتم مثل دِرونْ بچه پرواز میکردم و همه چیز را از دید پرنداه ای می‌دیدم ، اما خب حالا که نیستم چه کار کنم ؟؟!!

می‌نویسم در ستاره قطبی ام که خداجونم دوست دارم امروز زیبایی و شادی بیشتر ، عشق و آرامش بیشتر ، آگاهی بیشتر و نگاهی توحیدی تر از قبل رو تجربه کنم آمین

و بعد تمام تلاشم رو میکنم که تیزبین تر باشم و شکارچی قابل تری در زیبایی ها و نکات مثبت شوم….

و بعد هدایت ها اتفاق می افتد…

اصلا درک مسیر هدایت هم تکامل میخواهد…

خدایا شکرت شکرت شکرت برای این تغییرات ارومِ اروم الهی

دیروز در نیایش هایم متوجه گذر زمان نشدم ، چشم باز کردم و دیدم نزدیک به یک ساعت هست که غرق در راه رفتن و جست و خیز های پرندگان شدم ، نه کلاغ و کبوتر و گنجشک ، پرندگانی که اندازه جوجه کلاغ بودند ، بالهایشان مثل حریر در شب برق میزند و گویی اکلیل نقره ای پاشیدند و هارمونی اش با منقار و پاهای زرد شگفتی فوق العاده ای بوجود آورده بود ، یا پرندگانی که شبیه و اندازه گنجشک که سفید و مشکی هستن و به خاطر حرکت زیبای دم شون اسمشون هست دُمْ جُنْبونَکْ

وای خدای من الان هم همگی شان نشستن جلوی زمین سرسبز روبرویم ( صحرا با چشمانی قلبی و ستاره ای فراوان فراوان)

حال خودمو عجیب خریدارم ، همان پاداش هایی که تو هدایت میشوی به زیبایی های بیشتر ، مکان های زیباتر و انسان های خوش فرکانس تر ، همان کشمکشی که بین ذهن و قلب است و تو به اندازه تلاشت برنده میدان میشی.

همان حالی که شیطان برایت خیلی عادی جلوه میده ولی تو حواست هست به تعهد 21 روزه ات تا پایان شهریور….

دوست داشتم ساعت ها کنار رودخانه زیبا می‌بودم و با کودکان بازی می‌کردم….

تحسین میکنم پدر و مادرانی که غرق در لذت بردن بودند…

آزاد و رها چه در روی ساحل شنی ، چه در پارو زدن روی قایق ها ، این میزان تمرکز در این ورزش و بودن کنار چند کودک بسیار بسیار قابل تحسینه

در قسمت های قبلی خانوم باردار روی این پدل بوردها بود

واقعا دمشون گرم

چقدر زیباست خدای من دیدن مردم توحیدیِ دوست داشتنی

خیلی خیلی تحسین میکنم آرامش و صلح درون شون رو ، شاد بودن شون رو ، رها بودن شون رو….

چه قدر فراوان هستند افرادی که شاد ، آگاه ، سالم ، صادق و درستکار و ثروتمند و زیبا اندیش اند ، خوش انرژی ، خوش برخورد ، خوش حساب و خوش قول اند ، مهربان و بامعرفت و دوست داشتنی هستند که همواره و همراه سر راه من قرار می‌گیرند و به من سود و خیر میرسونند و با عزت و احترام با من برخورد می‌کنند.

خدایا شکرت برای کسب این تجربه های ناب ، همان تجربه های پارسال که همه در پی انقلاب کردن و عوض کردن بیرون شون بودند ولی صحرا با انقلابی در درون خودش و هدایت هدایت خواستم از خدای خودش در مدار شادی و آرامش و ثروت بود و ی عالمه تجربه ی ناب کسب کرد

خدایا شکرت شکرت شکرت برای همه اتفاقات خوبی که کسب کردم و اتفاقات خوبی که در راهه

دوست تون دارم ی عالمه

هر چی بگم بازم کمه

بماند یک ردپا زیبا در 26 شهریور 1402

ساعت 8و10 دقیقه صبح به وقت ایران