https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-17 05:15:152023-09-19 06:24:01سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 212
306نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد بزرگوار و خانم شایسته گرانبها و تمامی بچه های سایت توحید و یکتاپرستی
همین الان هدایتی رو من دریافت کردم از جانب الله و گفتم که بیام و بنویسمش تا هم انگیزه بشه برای خودم و هم بقیه افراد بتونن استفاده کنن
من در حال حاضر شرایط خرید دوره های استاد رو ندارم بعد هدایت شدم به فایل (ثمره به روز رسانی بخش دانلود ها)که توسط مریم خانم صورت گرفته طی چند ماه و شما توی پرادایس نشستین و دارین توی فایل درباره ثمره این کار ارزشمند صحبت میکنین و یک ساعت بیست یک دقیقه صحبت میکنین خب همین جور که من داشتم فایل رو تماشا میکردم یه هدایتی دریافت کردم و اونم این بود که از فایل های دانلودی برای خودم دوره ایجاد کنم و چطوریش هم قشنگ بهم توضیح داد حتی همون لحظه صورت مسله رو توی Google keep گوشیم یاداشت کردم که به چه صورت بهم گفت
بهم گفت که برو توی صفحه سایت و بخش دانلود ها رو بزن بعد وارد گزینه فهرست تمام دانلود ها بشو و برو آخرین صفحه و رفتم دیدم فایل (جهت دهی اگاهانه کانون توجه در عمل ) آخرین فایل است بعد گفت بشین از آخرین فایل شروع کن تا اول یعنی از صفحه 37 تا 1
بعد اینجوری هدایتم کرد که وارد هر صفحه که شدی :
1:اول فایل رو با دقت ببین
2:بعد کامنت فایل رو بخون
3:بعد کامنت بچه هارو
خیلی خوشحال شدم اصلا خداوند هدایتش اینجوری هست که با همین امکاناتی که داری بهت میگه شروع کن به من نگفت قرض کن برو دوره بخر یا چیزی از بیرون بیاد گفت از همین فایل ها شروع کن و حسم بهم میگه بخاطر این که خانم شایسته هدایتی اون فایل هارو دسته بندی کرده پس این روشی که من بهش هدایت شدم روش فوق العاده ایی هست و دقیقا تکامل من طی میشه برای خرید محصولات
قلبم الان داره گواهی میده که چقدر این مسیر درسته احساس میکنم با تمام وجودم چون اصلا تمامی صحبت ها هدایتی است حتی دسته بندی ها هم هدایتی است و این هم که به من گفت کاملا هدایتی بود و مطمئن هستم خیلی قراره همه چی عوض شه واسه کسایی که (اَدا)در نمیارن و واقعا خوشحالم بابت این که سردرگم نیستم دیگه الان هدف دارم و نمیتونم تصور کنم که چه نتایج بزرگی بچه ها در انتظارمونه اگر همون راهی رو بریم که( استادعزیز )رفت
سپاس گذارم بابت این سایت ،واقعااا این سایت یه گنج به تمام معناست خدا گواهه همین الان 1 میلیارد تومن بزارن جلو روم بگن اینو بردار ولی تکاملت رو طی نکن با قدرت میگم خیررررر چون یک میلیارده میره ولی مسیر درست نه ثروتی که با تکامل مسیر درست وارد زندگیت شده باشه فقط روز ب روز بیشتر میشع
اخه گیریم اون 1 میلیارد هم من بگیرم ولی وقتی تکاملم رو طی نکرده باشم نمیدونم حتی کجا و به چه شکلی و چطوری خرجش کنم و همش خراب میشه و به باد میره اصلا اون پول لذت هم نداره چون تکامل طی نشده ولی پولی که از مسیر درست و با تکامل وارد زندگیت بشه یکی از شیرین ترین نعمت های رب العالمین هست
خدای خوبم چقدر این مسیر زیباست. انگار راهی به بهشته. آبِ روان، سنگریزه های سپید، تلالوی زیبای خورشید که فضا رو طلایی کرده. زبان قاصره از وصف اینهمه زیبایی.
انواع رنگ سبز رو میشه دید. طیفی شده. کوه های زیبا که تحت تاثیر نور خورشید ، آبی کاربنی دیده میشن. ابرهای پنبه ای. خدایا شکرت بخاطر اینهمه زیبایی.
ساختمون هات اسپرینگ چه نمای قرمز رنگ زیبایی داره. چه طراحی داخلی گرم و دلنشینی. چه صندلی ها و تخت های راحت و خوش رنگی. چقدر همه چیز زیباست. کاملاً میشه راحتی فضا رو حس کرد.
چه غاری چه تونلی. واقعاً جالبه، ساختن همچین فضای مجهزی.
و دوباره جاده و آبیِ بی نظیره آسمون با ابرهای نقره ای. خدای من شکرت بخاطر اینهمه زیبایی.
چقدر فضای شهری شون زیبا و چشمنوازه. ترکیب جالبی از طبیعت و مدرنیته.
استاد، خیلی لباس فسفری تون و ساعت نارنجی رنگتون زیباست.
آب زلال و شفاف . قایقهای بادی خوش رنگ و بچه های که ماشاالله همه نوع تفریح و ورزشی بلدن از جمله قایقرانی.
چقدر تفریح خونوادگی آمریکایی ها جالبه. یک زوج آرام با کلی بچه ی شاد و رها که از هر فرصتی برای لذت بردن استفاده میکنن.
مریم بانو واقعا شما تحسین برانگیزید که همه کاری انجام میدید و این دوربین یه لحظه از دستتون نمیوفته. اون همه گوشت لذیذ رو با مهارت تمام و گوشی بدست برای استاد میبرید. واقعاً مرحبا.
سلام به همه شما عزیزانم، هم سفرها و دوستان ناب و ارزشمندم
سریال سفر به دور آمریکا_212
25 دقیقه توجه به زیبایی ها و تمرکز بر نکات مثبت و خوبی ها و قشنگی ها و نعمت ها…خدایا شکرت رای این فرصتی که به من میدی تا ردپامو در ادامه ی سفر اینجا ثبت کنم و تمرکز کنم و توجه کنم به هر چی خیر و خوبی هست
یک راه باریک و زیبا که اطرافش رو سرسبزی و درخت ها پوشونده. راهی که با نمایی بالاتر با چشمان تیزبین و هوشمند درون بچه برامون شکار شده تا ما لذت ببریم از هر زاویه ایی که اراده کنیم برامون ثبت میکنه.خدایا شکرت برای وجود این تکنولوژی هوشمند دِرونی که با فیلمبرداری های فوق العاده از نمای بالا و زاویه های بینظیر بهمون طبیعت ومنظره هاشو نشون میده.خدایا شکرت.
ترکیب این تصاویر و این آهنگ بی کلامی که حس یک ماجراجویی و تجربه دیگه ایی رو به یادم میاره و بازم احساسم خوب میشه بازم منو پر از شور و شعف میکنه.
خدای من ببینید همینطور که درون داره میره اونم هوشنمدانه بدون برخورد باشاخه درخت ها آسمان آبی هم به تصویر اضافه شد.چقدر زیبا، چقدر دیدنی است این منظره ها…استاد عزیزم ممنونم واقعا برای هدایت این دِرون، برای ثروتمند بودن تون، برای بودن در مسیر زیبایی ها و خوبی ها و به اشتراک گذاشتنش با ما…استادجان سپاسگزارم.
خــدای من ببین چطور دِرون چرخید و نمای یک رودخونه جاری و پر آب رو بهمون نشون داد.چــقــدر زیــبـا…
خدایــا اوج میگیریم و بازم میریم بالا و بالاتــر.چه طبعت زیبایی کوه، درخت و آسمون و رودخونه.واقعا زیباست.ملــکا ذکر تو گویم کــه تو در وصف نگنجی…چقدر زیباست.چقدر رنگ ســبــز…چقدر زیبایی چقدر تنوع.
خدای من اون جاده رو از بالا ببینید موازی با اون رودی که از روش پرواز کردیم. و یک جاده دیگه اون طرف تر که تو حاشیه یک کوه ایجاد شده. خدایا چقدر فراوانی، چقدر زیبایی، چقدر سرسبزی،چقدر زندگی،..
_به به میریم نقطه شروع پروازمون در اون جاده باریک…واقعا فوق العاده بود هربار که اینجا رو دور بزنیم و ببینیم کـمــه.لَ لَ لَ للَ لَـله.
فقط این مرد بزرگوار و سخاوتمند و ثروتمند رو ببین دوباره بعد اینکه با استفاده و کمک از این ابزار هوشمند ما رو هم یک دوری داد در این طبیعت زیبا حالا بازهم از هوشنمدی دِرون بچه استفاده میکنه تا براحتی قدم هاشو دنبال کنه.وای خدای مــن(من دارم میبینم و مینویسم تا مترکز تر و غرق تر توی فایل باشم) این صحنه ایی که مریم جان دستشو آورد بالا و اشاره کرد به معنی اینکه بیـا بیا خیلی باحال بود. چه همزمانی شد.چقدر بیشتر حس میکنم جام اونجاست. چقدر بیشتر قلبم میگه منم میخوام. چقدر بیشتر این مسیر رو با انگیزه ایی در درونم میخوام ادامه بدم. وای خدای من دیونه شدم (باز پلی کردم اینبار استاد جان برام دست تکون داد) سپاســگزارم از تمام قلبم برای تمام وجود و حضورتون سپاسگزارم.
_GLENWOOD CANYON TRAIL
به به یکجای جدید،یک تجربه جدید.سلام به شما همسفران و لیدرهای عزیزم صبح و روز شما بخیر…میخوایم بریم این شهر زیبا , فوق العاده ی گلنوود که انگار کلی چشمه آبـگرم داره و قراره ببینیم چه خبره.بزنیم بریم Hot springs. چه ساختمون خوشرنگی. چه گلبهی قرمز زیبایی. چه فضا و طراحی زیبایی. مریم جان حسش رو برامون گفت وقتی داشتیم از مسیر در ورودی رد میشدیم.گفتن بوی آبگرم گِـنو میاد. (حالا اون کجاست من نرفتم انشالله اونجا رو هم تجربه میکنم.)
باورتون میشه دوستان مامانم با صدای بلند داره یکسری فایل هایی که براش تو فضای مجازی فرستادن نکاه میکنه و من متوجه شدم بخشی از کتاب معجزه سپاسگزاری هست. ببینید امروز من تقریبا از صبح با مامانم بعد 12 روز بیشترین زمانی بود وقت گذروندم و باهم رفتیم به محله های قدیمی که زمانی من دبیرستانم اونجا بودم. همسایه ها و دوستان قدیمی رو دیدم. و الان مامانم داره انگار یک کتاب صوتی گوش میده یا بخشی از اون کتاب رو. همین امروز بعد از غذا حرفی شد و من سعی کردم زیپ دهنم رو ببندم و از قانون برای مامانم توضیح ندم(آخه مامانم همش روضه و مجلس عزا و اینور و اونوره و داشتم میگفتم چرا هی دنبال غمی، چرا هی اون همسایه یا فلانی از بیماری و درد و دل هاشون میان برات میگن.چرا؟؟؟!!!!میگه شاید رسالت منم اینه تا درد و دل های اونا رو گوش بدم، شاید باید فلان باشه….من بهشون انرژی مثبت میدم حالشون خوب بشه من بهشون میگم اینجوری نیست…یعنی استاد جان چنان باورهای چسبنده محدودکننده در ایشون دیدم اینکه چقدر مانع رسیدن به خواسته هاش هست. چقدر دوست داره طلوع آفتاب رو ببینه ولی داره به سمت غرب اشتباهی حرکت میکنه و انرژی میذاره و چقدر نمیخواد قبول کنه یا یکم متوجه میشن بخاطر عادت ها و یا بخاطر حرف و نگاه مردم اجتمالا نمیخواد اصل قضیه رو بفهمه و برای خودش جوری تفسیر میکنه که خودش دوست داره نه جوری که اون جمله هست.خلاصه اینا رو که از رفتار و حرف های مامانم این روزا میبینم و میشنوم نه برای اینکه زوم شده باشمم اونو تغییر بدم چون اینو به خودم هی یادآوری میکنم مــن توانایی تغییر دیگران رو ندارم، من قادر نیستم روی زندگی کسی تاثیر بگذارم، من ناتوانم در تغییر دیگران، من عاجزم در تاثیر گذاشتن و تغییر دادن کسی،… بارها اینا رو به خودم یادآوری میکنم و تا حد موفق هم بودم و تا اومدم حرف بیجا و تلاش بیجا بکنم ترمزم رو کشیدم. و در عوض این چیزا رو که میبینم میگردم دنبال الگوهای تکرارشونده و باورهایی که از سمت اونا به من رسیده و میگم منم حتما این مدل فکر کردن رو داشتم و دارم و اینجوری یادگرفتم، من باید خیلی روی خودم کار کنم. اصلا به یک حسی رسیدم که من چقدر نمیدونم، چقدر تازه کار و اول راهم بعد حدود 4سال و خورده ایی با شما آشنا شدم. اصلا به یک حس نارضایتی از خودم رسیدم و باز میدونم که این حس و احساس خوبی نیست و دارم به خودم سخت میگیرم و دارم خودمو سرزنش میکنم یا توقع های زیادی دارم باز به خودم میگم نــه اینــا جزئی از روند تکامل منه، خداروشکر که متوجه میشم و آگاه شدم و در مسیر درست هستم. اینا رو در وجود خودم درست کنم روند بهبود و رشدم در زمان مناسبش زیاد میشه، اصلا نگران نباش تو فقط لذت ببر و خودتو نیازی نیست اینقدر کم و کوچیک ببینی. تو تلاشت رو کردی واینقدر یاد گرفتی و عمل کردی و حالا بازهم ادامه میدی و تلاشت رو میکنی اما با تمرکز و آگاهی بیشتر و بازهم نتایجی میاد که تو رو حیرت زده کنه. باید به یاد بیارم که من تا الان تو این مدت هــم، کم نتیجه نگرفتم. درسته به اون نتیجه بزرگا، به اون هدف بزرگا نرسیدم امــا به کلی هدف و نتیجه دیگه رسیدم، کلی تغییرات داشتم که شاید اینقدر اون نتیجه ها برام عادی شده که حتی نمیتونم به راحتی به یاد بیارم. اینم بخاطر ویژگی فراموش کاری ما انسان هاست. و همیشه باید به یاد بیارم اصلا باید یک برنامه بزارم بشینم بنویسم و اینجور مواقع اون نتیجه های ریز و درشت رو بخونم و راحت تر به یاد بیارم و انگیزه درونی ام رو کوک کنم تا عزت نفسم رو، اینجور مواقع با این افکار با دست خودم تخریب و له نکنم.
خدایا شکرت برای اینکه کنترل زندگی ام رو دست خودم دادی.
خدایا شکرت برای اینکه دارم یادمیگیرم ناظر بر اکارم باشم و اونا رو به سمتی جهت دهی کنم که من میخوام، من دوست دارم.
خدایا شکرت برای اینکه از استاد عزیزم دارم یادمیگیرم که خالق زندگی خودم باشم با تغییر ذهن و باورهایم
خدایا شکرت برای بودن در این سایت که برام بهترین جای دنیاست.
خدایا شکرت برای این تغییرات و ادامه دادن ها
خدایا شکرت که منو هربار به سمت خواسته هام هدایت میکنی.
خدایا شکرت که منو هدایت میکنی به سمت مسیره بندگانی که بهشون نعمت و ثروت دادی نه اونایی که بهشون غضب کردی و نه گمراهان.
میرم که بقیه فایل 212 رو با عشق و تمرکز ببینم و لذت ببرم.(باورتون میشه وقفه پیش میاد تو نوشته ها و دیدن ها و بودن هام به اندازه 24 ساعت یا حتی دو سه روز…)
_استاد عزیز رو میبینم کــه با اون کوله ی جمع و جور که وسایل مورد نیازشون رو گذاشتن داره میره سمت میز پذیرش یا ورودی.خدایا شکرت
_چقدر اون خانم به آرومی و باحوصله یک توضیحاتی به استاد دادن.
_ خب با نگاه دوربین مریم جان میریم کهاز اون راهرو تمیز بریم به سمت چشمه ی آب گرمی که در یک غار هست…
چقدر باحال این ساختمان رو در این منطقه و این چشمه و این غار طراحی کردن.چه سیستمی چیدن واقعا دمشون گرم. چه هزینه ایی کردن، چه امکانات و راحتی رو فراهم کردن.
مریم جان بهمون Solarium رو نشون میده، جایی که میتونی بیای استراحت کنی و یک فاصله بندازی تا بتونی دوباره برگردی توی غار. که اونجا صندلی های راحتی و دراز کشیده گذاشتن و ریلکسی گذاشتن، آب گوارا و طعم دار گذاشتن، کلی گل و گیاه زیبا گذاشتن علاوه بر زیبایی به فضا کلی اکسیژن تازه منتقل میکنن، وسطش هم حوض و صدای آب، سقفش هم که دیگه معرکه یک نور طبیعی ملایم و عالی بهت میرسونه.یک آهنگ لایت و آرامش بخش هم توفضا پخش کردن. خلاصه اتاق سولاریوم باحالی طراحی کردن بازهم برای لذت بردن و تجربه لذت بخش کسب کردن از لحظاتی که اونجا هستی.
_به به ورودی غار رو هم مریم جان بهمون نشون میده و برامون چقدر خوب و باحوصله توضیح میده.چقدر راه پله های متفاوت و حس سنگی و غاری بودنش رو حفظ کردن.
یک تابلو هم زدن نوشته:
please respect the vapor cave as a place of quiet
لطفا به غار بخار به عنوان مکانی آرام احترام بگذارید
please respect the quiet of the caves talk low tones
لطفا به سکوت غارها احترام بگذارید با صدای آهسته صحبت کنید
چقدر سپاسگزارتونم که ما رو هم با این تجربه بینظیر آشنا کردین، تجربه عالی و احساس خودتون رو با ما اونجا هم به اشتراک گذاشتین.
اینکه مریم جان احساسش رو گفت وقتی داشت تو اون راهروهایی که در غار درست کردن حرکت میکرد و بخار به دوربین یعنی ما برخورد میکرد. حسِ:یک هـُـرم و داغی از بخار آبگرم که داره سلول های بدن رو همینطور باز میکنه. خدایا شکرت چه تجربه ایی…
اصلا یک صحنه فقط مه و بخار بود.چقدر باحال صندلی و نیمکت هم گذاشتن.
چقدر باحال اتاق هایی ایجاد کردن و نیمکت هایی گذاشتن که بشه دور هم بشینی و از این فضا و گرما لذت ببری. نیمکت هایی از جنس سنگ با یک داغی خاص و مطبوع.”وقی میشنی روشون انگار عضلات ریلکس میشن.” خــدا میدانه چقدر برای بدن خوبه. خدایا شکرت نوش بدن و اندام و عضلات زیباتون این تجربه زیبا و دلنشین و مطبوع.
چقدر دنیا جا داره برا تجربه کردن.
چقدر در دنیا تنوع هست برای لذت بردن.
چقدر در دنیا مکان هست برای رفتن و دیدن.
چقدر در دنیا امکان هست برای از زندگیت و فرصت هات بخوبی استفاده کردن.
چقدر این دنیا جای شگفت انگیزی هست برای تجربه کردن و رشد کردن.
چقدر این دنیا شگفت انگیزه…
_خدای من شیرآب هم اونجا گذاشتن. آب سرد در یک مکان داغه داغ یک ترکیب فوق العاده و رویایی.استاد معرکه ایی. واقعا اندام تون زیبا و زیباتر میشه هر روز چــــرا؟!…چون شما به قوانین سلامتی و اندام زیبا رو پیدا کردین و به اصل قانون عمل کردین. بنظر من نــه…دلیل این اندام زیبا و عضلات ورزیده تنها این نیست که شما خوب میخورید و بخوبی از قانون سیستم بدن اگاه شدید دلیل اصلی بزرگترش رو بارها تو تصاویر دیدیم بنظر من دلیلش اینه که شما ادامه میدین، شما خوب عمل میکنین، شما استمرار دارین، شما اصلا غره نمیشین و خوشی زیر دلتون نمیزنه،شما مداومت دارین در انجام یک کار درست ومسیر درست، وقتی از مسیر درستی نتیجه میکیرین ول کن نیستین، برنمیگردین به قبل، بازگشت به قبل ندارین، چون شما همیشه رو به جلو در حرکت هستین، چون شما اینو خوب دارین به منِ فهیمه یاد میدین که تغییر شخصیت و تغییر عادت هاست که داره کار میکنه، و جهادی اکبر میخواد این تغییرات و ماندن این تغییرات باز جهادی اکبرتر میخواد. استاد جان شما مصداق هرروز بهتر از دیروز خودتون بودن هستید. شما توقف تو کارتون نسیت، برگشت به نقطه قبل تو کارتون نیست، شما در حال رشد و رو به جلو و پیشرفت خودتون و جهان تون و تجربه هاتون هستید. شما این قانون رو خوب یاد گرفتین و دارین عمل میکنین که اگر رو به پیشرفت نیستی پس در حال پسرفتی. اگر حرکت رو به جلو نداشته باشی یعنی رو به عقب در حال سقوطی. ما همواره در حال صعود باید باشیم. ما همواره باید در حال کار کردن روی خودمون در تمام ابعاد باشیم. ما همواره باید متقی و پرهیزکار باشیم، ما همواره در حال حرکت رو ب بهبود باید باشیم. مــا همـواره در یک همواره رو به بالا باید باشیم.
استاد دیدم تون دارین با کمک اون نیکمت های سنگی غار بخار پشت بازو میزنین اصلا فقط تحسین تون کردم، گفتم ماشالله استاد، ماشالله واقعا برام همواره الگویی…خدایا شکرت چنین استاد الگویی دارم. خدایا شکرت در مدار چنین مرد بزرگ و بزرگ مردی قرار گرفتم.
در هرفرصتی برای ورزش کردن استفاده کنیم. بهونه تعطیل. بهونه اینکه تو غاریم، تو سفریم، تو ریلکسیم، تو باشگاه نیستیم و هر بهونه ایی… فرصت ها رو باید دید و ازشون درست استفاده کرد… این عادت ها و نگرشه که تمایز ایجاد میکنه بین استاد قانون سلامتی و منی که شاگرد قانون سلامتی هستم. استاد تحسین برانگیزی. استاد میخوام تعریف نکنم واقعیتش اینه نمیتونم نگم میدونین نمیتونم ازتون تعریف و تحسین و تمجید نکنم. واقعا منو ناخودآگاه به وجد میارین و فقط میگم آفــریــن ایــنه، این مرد استادِ در استادی کردن. واقعا استاد قانون سلامتی هم فقط خودتی، هر کی حرفی میزنه ادا داره درمیاره.خودمو میگمــا. من انگشت کوچیکه شما در درک و عمل به قانون سلامتی نیستم.
با اینکه منم در سفرم و دیروز به اتفاق خانواده یک نمایشکاه بین اللملی رفتم و یک قسمت مواد غذایی و سم های خوشمزه رفتیم و من جز تست گردو چیز دیگه ایی نخوردم. با اینکه اونجا همه در حال خوردن و تست دادن و تست گرفتن و خریدن بودن. فقط میگفتم خدایا من وسط اینا چیکار میکنم، چقدر اینا دارن میخورن. همینجور رو هم رو هم…خنده دارش این بود که ملت یک چیز اختراع کردن به اسم قندرژیمی. اصلا یعنی چی. اگر طرف چاقه یا دیابت داره اصلا چرا باید قند بخوره بعد اصلا قند رژیمی آخه چیه باز…چرا اینقدر آشغال زیر مبل میزارن. اصل قضیه رو ول کردن چسبیدن به فرعه یک فرع.
یک اتفاق بدی هم افتاد دیشب آخرشب مامانم حالت تهوع و استفراغ شدید پیدا کردن، یعنی دچار مسمومیت غذایی شدید شده بود. یعنی اینقدر بالا اورد اینقدر اینقدر که نگم…اینقدر اذیت شد که نگم براتون. اما چه کنم که منو نمیبینه، قانون سلامتی رو نمیخواد قبول کنه، نمیبینه ما این مدت چی میخوریم و چی نمیخوریم و چطور برده شکم مون نیستیم دیگه. اصلا چی بگم سفر پر از تضادی شده اما خیلی برام درس داره خیلی دارم رشد میکنم. هرچند درد هم داره، کنترل ذهن و کنترل زبون و حرف هم خیلی داره، اما قطعا ارزش داره.استاد نمیدونی جامعه چه حرصی برای خوردن کربوهیدارت و گلوکز دارن با دار و دسته معتادین طرفیم استاد. با دار و دسته کور و کر و شل که چه عرض کنم با دار و دسته ی شکم پرست و شکموها طرفیم، با دار و دسته ی گمراهان در تغذیه و سلامتی طرفیم. تازه دیدم چقدر مثلا زده بودن کیک با شکرقهوه ایی سالم، نمیدونم شکلات رژیمی، نمیدونم یک چیزهایی که یک سالم و طبیعی و رژیمی بهش چسبونده بودن و کلی هم رنگی و رنگی و خوشگلش کردن. اصلا یک وضعـی…خدایی اصلا من دیگه فرصت پیش میومد همینطور که هدفونم رو به گوشم زده بودم به سقف نگاه میکردم. یا پول هایی که رد بدل میشد رو میدیدم. البته زیتون خوشگل و روغن زرد و کره محلی باحال هم دیدم که توجه کردم غرفه های خلوت تری بودن.خلاصه بعد از چندسال این مدل نمایشگاه رفتن اینم با این شرایط خیلی چالش بود و البته جالب. مثلا من قبلا بیوکلز و چیپس دوست داشتم واصلا خوشم نمیومد. فقط هنوز نقطه ضعف دارم روی کاکائو و قوتو که اونم نمیدونم باید درستش کنم دیگه…چون تنها چیزهایی که باعث خطای من شده در این یکسال همین جور چیزا بوده. منطق و دلیل قوی برای نخوردن شون ندارم و لذت خوردن شون برام خیلی بالاست و وقتی هم خوردم اتفاقی که بخوام بولدش کنم و تبدیل به رنج نداشتم. ولی مثلا ذرت مکزیکی رو هم خیلی دوست داشتم اما هیچ وقت یک قاشق هم لب نزدم چون توی دوره خیلی قشنگ منطقش تو مغزم رفته. گفتم یکم از حال و هوای قانون سلامتی هم بگم و اگر میشه درخواست کنم جلسه تکمیلی بازم بزارین و صحبت کنید. در مورد همینجور موضوعات ساده اما چالشی…
_فقط استاد رو ببینید که شنا هم میره.بعد همینطور نفس نفس زنان میاد با یک عشقی برامون از تجربه ترکیب دوش اب گرم و ماندن طولانی تر در این غار بخار میگن. اصلا معلوم بود یک لذتی داشت اون فشار خوشایندی که به عضلاتشون دادن و ورزش میکنن و نفس های عمیقی که میکشن تا اکسیژن به اندام هاشون برسونن.خدایا شکرت برای وجود این استاد نازنین و صمیمی
_به به رفتیم اتاق سولاریوم و خوردن یک آب گوارای خنک چه دلچسبی بشه این آب…گوارای وجودتون عزیزانم.
سپاسگزارم استادجان چه فیلمبردای آخرتون چسبید باهاتون وارد شدیم و باهاتون با همون احساس خوب و آرامشی که گرفتین و اون صدای اب میریم که بریم به ادامه سفر و شگفتی ها بپردازیم.
_میزنیم تو جاده بـه بــه…فقط اون کوه پر درخت رو ببین که تو سراشیبی وسط کلی درخت یک خونه ساختن. مگه داریم مگه میشه، بله داریم بله میشــود.
_این بشر دوپا همه چی رو تسخیر خودش کرده زمین و آسمون.
آخ اون هواپیما که با دوربین دنبالش کردین عالی بود برای لحظه ایی نوشتن و تمرکز کردن من خیلی به موقع بود. و خدا میفرماید مـا زمین و آسمان ها را مسخر شما کرده ایم.
و همه آنچه را در آسمان هاست و آنچه را در زمین است از سوی خود برای شما مسخّر و رام کرد؛ بی تردید در این امور برای مردمی که می اندیشند، نشانه هایی [بر ربوبیت، حکمت و قدرت خدا] ست.
آیا ندانسته اید که خدا آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمین است، مسخّر و رام شما کرده، و نعمت های آشکار و نهانش را بر شما فراوان و کامل ارزانی داشته، و برخی از مردم اند که همواره بدون هیچ دانشی [بلکه از روی جهل و نادانی] و بدون هیچ هدایتی و هیچ کتاب روشنی درباره خدا مجادله و ستیز می کنند.
————————————————————————————————–
————————————————————————————————–
_چقدر زیبا بود آسمان های با ابرهای توپولی و اون هواپیمایی که از بالاسرمون رد شد.
_چقدر باحال بود توجه کردیم به هواپیما یکم جلوتر یک هواپیما یا یک جت شخصی دیدیم.چقدر ثروتمند بودن باشکوهه.
_به به انگار رسیدیم به یک شهر کوهستانی دیگه…
_واووو اونجا تله کابین هم داره چقدر باحال بود.تله کابین یا همون “آسان بر هوایی” و اتاقک های آبی یا قرمز رنگی که روی کوه ها و جنگل ها داره آدم ها رو جابجا میکنه.خیلی باحاله…
_ خب یکجا توقف میکنیم چون یکجای باحال دیدیم. اونم آخر هفته روز یکشنبه که کلی مردم از این فرصت برای لذت بردن دارن استفاده میکنن.
یک شهر به شدت سرسبزی بود که وسط درخت ها خونه ساخته بودن.
تابلو راهنما عجب تابلو باحالی بود کلی چیز ممنوع بود و بقول استاد جان اینجا فقط برای لذت بردن کرم نریزین خلاصه…بریم فقط لذت ببریم… وای چقدر باحال بود با سرعت زیاد عبور کردیم از اون مسیر باریک سرسبز و بعد رسیدیم به یک زمین شنی شبیه ساحل، اما انگار اونجا یک برکه بود یک قسمتی از یک رود بود که حاشیه شنی و شبیه ساحل داشت. چقدر باحال بقیه هم اومدن 13 بدر اومدن در طبیعت روز خودشون رو بخیر کنن. خانواده های مختلف با تفریحات مورد دلخواه و ساده خودشون اومده بودن و از باهم بودن و در طبیعت بودن لذت میبردن فقط…واقعا چقدر میتونه لذت بردن به همین سادگی و زیبایی باشه، چقدر لذت بردن و باهم بودن میتونه در طبیعت چقدر ما رو بیشتر به هم نزدیک کنه اونم با احترام به طبیعت…چقدر زیبا و تمیز…
وای مریم جان چقدر قشنگ سوژه یابی کردی از پایین به ما نمایی از اون رودخونه رو نشون دادی و بعد استاد جان رو دیدیم که رفت پیش اون آقا و خیلی عزت مندانه ارتباط برقرار کرد و خدا میدونه در این گفتگو چقدر خیر و برکت ایجاد بشه.
_چقدر اون قایق های تعادلی باحال بودن که اسمشون رو یادم رفت. اون مادره با دوتا فرزند هاش داشت چقدر لذت میبرد روی آب ایستاده بود و پارو میزد.یا یک خانم دیگه به تنهایی داشت روی سطح اب پارو میزد و چقدر خوش اندام و زیبا بود یعنی استایل ورزشی داشت.
_به به استاد جان گفتن که با اون دوست عزیز در کنار همین رودخونه باهاشون صحبت کرده و یک آدرس جدید پین کردن تا برن و بازهم یک جای زیبای دیگه رو ببینن و تجربه کنن.مریم جان هم اشاره جالبی کردین به اینکه ساحل این رودخونه شبیه ساحل دریای بارسلوناست و استاد جان هم اضافه کردن که ساحل میامی هم اینجوریه.واقعا خدایا شکرت برای این همه فضای زیبا فوق العاده و رویایی…اینقدر زیباست که واسه خودش کارت پستالِ…
_به به برای نهار یکجای باحال و جنگلی اتراق کردیم. چه درخت های سر به فلک کشیده ایی، حیاط جدید یک رودخونه هم داره، استاد جان هم مشغول راه انداختن بساط نهار هست.عجب نهار معرکه ایی چقدر قشنگ گریل شده سرخ شده این گوشت ها، فقط صدای جیلز ویلزشون…یعنی باز مریم جان یک دستی دوربین حمل میکنه یک دست غذا رو میکشه و غذا میبره تو اتاق پیش استاد جان. چه ترکیب باحالی شد دست به دست شدن دوربین…واقعا سپاسگزار شما عزیزان هستم. استاد قشنگ مون در حال فوتبال نگاه کردن غذاشون رو میل میکنن اونم در راحت ترین حالت ممکن روی تخت جلوی مانیتور…
_چقدر این صحنه نظافت بعد از پخت و پز عالی بود و چه جمله ایی مریم جان ضمیمیه این تصاویر کردن: هیچ چــیــز با کلاس تر از تمیزی نیست.واقعا من این روزا که خانه پدری هستم و تو تمیز کردن آشپزخونه و شستن ظرف ها به مامانم کمک میکنم(خصوصا وقتی زمان غذا خوردن ما با اونا یکی میشه و باهم سر سفره هستیم.) میبینم چقدر تفاوته هست بین میزان ظرفی که مامانم کثیف میکنه برای غذاها و تعداد ظرف هایی که من نهایت این مدت برای خودمون میشستم و یک نکته قابل توجه نبودن هیچ نرمه نان و آشغالی تو سفره است. الان این مدت متوجه شدم من اصلا این سبک زندگی رو نمیخوام اینکه همش تو آشپزخونه باشم، اینکه زمان زیادی صرف شستن و پختن و تمیزکاری ونظافت کنم. من واقعا از اول کلا اهل آشپزی نبودم و اون اوایل که به سبک قانون سلامتی پیش رفتیم اصلا جز لذت هایی بود که داشتم همین تغییرات به ظاهر ساده در پخت و پز و کارهای قبل و بعد اشپزی…اصلا عشق میکنم این سبک رو اینقدر سادگی و در عین حال راحتی به همراه داره و با این همه سود یک سود بزرگتر برای جسم و بدنم داره و این یعنی معرکه است. این یعنی عالیه، این یعنی اصل رو چسبیدن و فرعیات رو بیخیال شدن.
من اصلا برام مهم نیست بقیه در مورد این مدل تغذیه و غذا خوردن من چی میگن.مثلا پدرم یکبار گفت تو به خودت گرسنگی میدی چطور فلان چیز رو نمیخوری یا صبح پامیشی چیزی نمیخوری و … اصلا یک ناباوری عجیبی تو صحبت هاش هست.
من بیشتر مطمئن میشم این تفاوت چیز خوبی هست که انتخاب کردم.
من بیشتر اطمینان پیدا کردم که هماهنگ با بدن رفتار کردن یعنی چی(خصوصا که مامانم کلا سیستم گوارشش ریخت بهم از دیروز و حالشون خوب نبود…اصلا نمیفهمم چرا نمیخوان بشنون، چرا واقعا؟ ما یک برگه تقلب کامل از دوره قانون سلامتی کنارشون هستیم اما امان از باورهایی که مثل سیمان چسبیده به مغزشون و جلوی دیدشون رو هم گرفته و رفتارها و عادت هاشون رو کنترل میکنه و حتی الان هم که مریض شده نمیخواد به حرف های من برای بهتر شدن حالش گوش کنه و حاضره بره دکتر و داروخونه تا بهش آب نمک و قند بده تا الکترولایز بدنش تنظیم بشه.یعنی فکر کنین من تو چه چالش کنترل ذهنی هستم.خدایا خودت کمکم کن تا قوی باشم و از کوره در نرم و فقط عشق بورزم و کار درست رو انجام بدم فقط بی قضاوت نظاره گر باشم و حرص نخورم.خدایا ازت یاری میخوام تا منو هدایت کنی به سمت خواسته هام…
استاد جان ازتون سپاسگزارم، مریم جان واقعا سپاسگزارم بابت این فایل های عالی که برامون تهیه میکنید و ما رو شریک سفر و تجربه های ناب تون میکنید. من طبق تعهدم به خودم این فایل رو با تمام اختلال هایی که شد دوباره و سه باره دیدم و دیدم با تمرکز لیزری تا بتونم بنویسم. متفاوت ترین حالتی بود که نوشتم. چون ازصبح ساعت 9 شروع کردم و هی اتفاق هایی افتاد رفتیم بیرون، کارهایی این وسط انجام دادم و الان تونستم جوری که دوست داشتم با دقت و عشق تمام ردپامو ثبت کنم.اصلا مهم نیست تو کامنت نوشتن از خودِ قبلی ام عقبم مهم اینه کار درست رو انجام بدم و به تعهدم عمل کنم. تعهد اینکه در کل مسیر سفر و قسمت های سفر به دور آمریکا از خودم ردپا ثبت کنم شده حتی چهار کلمه، اما باشم. دیر یا زود، کوتاه یا بلند فرقی نمیکنه. اما بهترین حالت نوشتن و تمرکز برای من همین بود که با دقت ببینم و چیزهایی که به ذهنم میاد مکتوب کنم چون خیلی این وسط ها کلاس درس میشه واسم. اصلا انگار دارم یک تمرین مهم انجام میدم و اینو دوست دارم. خداروشکر که از صبح شروع کردم و الانم تموم میکنم به لطف و یاری الله یکتا…
بسم الله و بالله الحمدلله اشهد ان لا اله الا الله و وحده لا شریک له خدایا شکرت هزاران بار ازت سپاسگزارم خدا جون هدایت هات امروز بی نظیر بود خدا جون لحظه به لحظه نشانه های هدایتت در زندگی م احساس می کردم خدایا شکرت که درخواست منو مبنی بر هدایتم به راه راست راه کسانی که نعمت داده ایی نه راه گمراهان و نه راه کسانی که غضب کرده ایی هر لحظه در شرف بررسی و انجام شدن هستش و خدایا ازت سپاسگزارم که دستور دادی کاینات و جهان به من یاری برسانند در مسیر درست و آرامش و شادی و رسیدن به خواسته هام الهی شکر همون لحظه ایی که من ازت درخواست پول کردم پیامک اومد که پولی که می خواستی جور شد آره اینم یه نشونه هست برای من بخدا قسم از تو به من بی نهایت لطف و عنایت و نعمت رسیده منو ببخش که یادم میره منو ببخش که عجله می کنم ولی من جایی ندارم غیر از آغوش امن و گرم تو و همه اتفاقات زندگی من معجزه تو هست و اعتبارش به خودته من هیچی نیستم خدا جون بخدا ذات خدا ذات الهی خیر و برکت و ثروت و نعمت و رحمت و پیشرفت و خوبی هست بخدا خودش گفته که برگی بدون اذنش بر زمین نمی افته حالا که به همه چیز اشراف داره آخه محمد جواد ببین 99.99999999999 درصد اتفاقات کل جهان هر لحظه خیره زیباست قشنگه خوبه عالیه هر کی از خونه میاد بیرون سلامت بر میگرده خونه زمین زیر پاش دهان باز نمی کنه اونو ببلعه ماشینش به جایی برخورد نمی کنه از رو پله نمی افته آره اینا همه اش هر لحظه داره توی زندگی محمد جواد و همه مردم دنیا اتفاق می افته آخه مگه میشه دست این خدا رو نبوسید؟ میشه سجده اش نکرد؟ چطور دیگه به ما لطف کنه این خداوند ؟ همین که پسر من میره مغازه سالم بر میگرده خونه آخه اگر معجزه و لطف خدا نیست پس چی می تونه باشه؟ نمی تونست بره و دیگه بر نگرده؟ یا سالم بر نگرده؟ خودش خدا گفته بدون اذنش برگی نمی افته از درخت این همه ابر و باد و مه خورشید و فلک و آسمان زمین و همه چیز توی این دنیا داره هماهنگ کار می کنه تا محمد جواد امروز براش خوب پیش بره نه محمد جواد 99.99999 درصد کل مردم دنیا دیگه چطوری خدایی کنه این خدا تا آخر عمرم هم بشینم سپاسگذارش باشم بازم کمه به گردش هم من نمیرسم که اینقدر با سرعت نور داره زندگی منو غرق در معجزه و نعمت میکنه
الله اکبر
یا خدا
مرسی استاد عزیزم
چشمان تیز بین و قلب بازت برای دریافت نعمات خداوند رو من باید هزاران بار شکر گذار باشم که درس زیبا زندگی کردن رو بهم آموختی
چند روز پیش عزیزی از فامیلمون این کره خاکی رو ترک کرد و دعوت معبودش رو لبیک گفت و ساکن بهشت شدند گرچه در همین دنیا هم بهشتی زندگی کردند
من فکر می کردم اگر من شاگرد این مکتب نبودم و از آموزش های استاد بهره مند نشده بودم چه فشاری رو باید توی همین اتفاق تحمل و تجربه می کردم ولی با نگاه متفاوت همه چیز الحمدلله خوب پیش رفت و منم کلی درس یاد گرفتم
خدایا شکرت هزاران بار ازت سپاسگزارم خدا جون الهی شکر
سلام ب فرمانروای جهان و جهانیان ،خداوندگاار زمین و زمان
سلام ب سفیران عششق و توحید عملی و دوستان عزیز
اول از همه این صحنه هادشت و رودخانه مرایاد فیلمهای بچگی که از سرخ پوستان می دیدم انداخت و از خداوند سپاسگزارم برایم تداعی کرد .ازبچگی عاشق فیلمهای سرخپوستی بودم .
چه قدرت و عظمتی ،کوه ها و دشت ها ،دره ها .این همه زیبایی فقط تفکر آدمی را بر می انگیزاند ب خالق و هدف خلقت این همه زیباییها.
قاری که در برای بدن عالیست و آب گرم و سردی که مفید،چه حکمتی در ترکیب این آب هست؟
چه شهر زیبایی با درختان تزیین شده ،با نظم وتمیز(خدایا شکرت)
چقدر زن و مرد و بچه در کمال آرامش در حال قایق سواری و لذت بردن هستند ودر سکوت از این طبیعت استفاده قشنگ میکنن.
غذای پر از عشق مریم . بوی عشق تا اینجا هم مشام را نوازش میده
این همه زیبایی از خدا ،و این 2سفیر چه زیبا آن را گسترش میدن.خدایا چگونه میشود شکر تو را بجا آورد؟
این همه صحنه های باور نکردنی،که زمانی فکر میکردم فقط در عکس هاس.
سلام درود به استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی
و همینطور به دوستان هم فرکانسی ام
واییییییییییی خدا من چقدر من حالم خوبه خدایا صد هزار مرتبه شکرت
استاد عباس منش و خانم شایسته شما لایق بهترینهایت
چرا؟ ؟ چون شما بودین که توحید ی عمل کردین شما بودین مثل بقیه مردم فکر نکردین شما بودین خونه تون تاکسی تون تمام وسایل خونه تون بندر عباس ول کردین و رفتین تهران
شما بودین استاد توحید ی عمل کردین شما بودین به خداوند و قوانین جهان ایمان داشین شما بودین و 000000000
خدایا سپاسگزارم
و شما هستین به ماها یاد میدین میشه خوب زندگی کرد به شرط ایمان به شرط عمل به شرط توکل به شرط احساس خوب به شرط کنترل ذهن
خدایا شکرت
استاد باور کنید زربان قلبم خیلی تند میزنه میخواد از سینه ام بزنه بیرون خدایا سپاسگزارم
خدایا شکرت: بابت این همه زیبایی
خدایا شکرت:بابت این همه فراوانی و نعمت
خدایا شکرت:بابت این همه سرسبزی و آب فراوان
خدایا شکرت: بابت استاد عباس منش و خانم شایسته و این سایت بی نظیر و دوستان عزیزم
خدا از تو میخوام کمک ام کنی من هم به خواسته ام برسم
خدایا از تو میخوام کمک ام کنی بتونم ذهنم رو کنترل کنم و توکل ام و ایمانم به تو بیشتر و بیشتر بشه
واقعا احساس ام خیلی عالیه خدا رو شکر
خدایا شکرت: که من در مسیر درست هستم
و در آخر از استاد عباس منش و خانم شایسته دوست داشتنی سپاسگزارم: این زیبایی ها رو با ما به اشتراک میزارید
در پناه الله مهربان شاد ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ️️
خدارو شکر میکنم که هدایت شدم به شما و اینکه لایق دیدن اینهمه نعمت و زیبایی ها هستم و خدارو شاکرم هستم که لایق شنیدن صدای شما و دانستن آگاهی ها و قوانین با شما شده ام و توانستم با استفاده از فایل های شما و محصولاتی که دارم زندگی بهتر و آرامتر و سلامتر را تجربه کنم
خدایا شکرت
استاد من هربار به مکان های هدایت میشم و زیبایی ها و امکاناتی را تجربه میکنم و میبینم که منو به این باور میرسونه که میشود که شده است و خیلی ها تونستن توی همین شرایط و مملکت خودمون بهترین زنگی و امکانات رو برای خودشون خلق کنند و باورم بشه که اگه کسانی هستند که شرایط خوبی را فارغ از اینکه کجا هستند برای خودشون ساختن پس منم میتونم و میشه و خودم را لایق بهترین زندگی بدونم و از خدا میخوام که هدایتم کنه که به راحترین راه ها و آدم ها و ایده های که بتونم به آسانی به خواسته هام و شرایط دلخواه زندگیم برسم و رشد کنم پیشرفت کنم
و با دیدن این زیبایی ها و امکاناتی که هربار با سفر به دور آمریکا نشونمون میدید خواسته های زیادی در دل ها زنده میشه و امید به آینده و داشتن روز های بهتر و بهتر وبهتر
خداروشکر میکنم و از شما سپاسگزارم دوستتون دارم ️️️⭐️
سلاااااام سلامی با حال بسیاااار خوب. پر از انرژی خالص مثبت و در شرایطی ایده آل.
سلام استاد، نه از اون سلام استادهایی که توی راهروی دانشگاه که با استادمون برخورد می کردیم می گفتیم. بلکه از اون سلام استادهای پرشور و هیجانی که یه شاگرد درس خونده با اعتماد بنفس که به تازگی یه نمره خوب گرفته و لبخند رضایت استادش رو دیده تقدیمش میکنه.
استاد شما که سعیده رضایی رو ندیدید و از نزدیک نمی شناسید ولی شخصیت و افکار و رفتار همه ماها رو در صدها سمینار حضوری و اینهمه سال تجربه تون می شناسید. پس مطمئنم از همینجایی که الان هستید لبخند بزرگ منو روی صورتم می بینید و میگید آفرین که تلاشتو کردی. همین که حالت خوبه کافیه تا دوباره باقدرت به راه بیفتی و نتیجه زیبا خلق کنی.
مریم خانم نازنین زیبای باکلاس سلام عسل بانو. عاشقتم. دلم میخواد اول از همه تحسینت کنم بابت نگاه متفاوت و بسیار زیبات به تجمل و کلاس و لاکچری بودن. هرچقدر بیشتر با وجود نازنینت در قالب فایلهای سایت آشنا میشم بیشتر پی میبرم که آرررره همینه درستش اینه. منم خیلی جاها ندانسته این سبک رو پیاده کردم ولی آگاهانه برای خودم بعنوان یه لایف استایل تعریف و تحسینش نکرده بودم. الان با دیدن رفتار شما دارم برای خودم یه دیدگاه میسازم مبنی بر اینکه اصل زندگی بر راحتی، آرامش، و در عین حال نگاه شخصی خودم به مسائله.
یه خانم توی خونه خیلی کارها رو انجام میده که ممکنه از خیلیهاش لذت نبره. یا شاید چون منتظر تشکر و تحسینه و اون رو دریافت نمیکنه دلزده میشه. اما وقتی تمیزی رو دوست داشته باشی(ولی نه به قیمت نابود کردن عضلات و مفصلها و پوستت) و بعنوان یک تجمل بهش نگاه کنی نه تنها ازش لذت میبری بلکه میشه ارزش ذاتیت. منظورم اینه که تجمل خیلی معانی پیچیده و گرون و مصرف گرایانه ای به خودش گرفته، ولی شما تمیزی رو بعنوان باکلاسی تعبیر میکنی، نه سینک فلان جنس و فلان قیمت، نه گردنبند الماس و مروارید، نه خونه مجلل و ماشین میلیون دلاری و وسایل زندگی از دم برند….
بلکه خیلی ساده میگی باکلاسترین چیز تمیزیه یا فضای غار و صندلیهاش و متریالش لاکچریه.
احسنت و صد باریکلا. من به شخصه پیرو طرز فکر ناز شمام. هرچی داری از همون لذت ببر و درست نکهداریش کن، با عشق تمیزش کن تا به بهتر و باکیفیت ترش هدایت بشی. این اصله. این قانونه. نه اینکه خودتو بکشی که از برندها و مدها جا نمونی.
البته من فکر می کنم این نگاه از یک پختگی میاد. از یک تکامل که شما اول به آنچه از مادیات جهان می خواستید رسیدید و بعد با اختیار از بعضی اضافات دست و پاگیرش گذر کردید و راحت ترینها و هماهنگترین ها با سبک زندگیتون رو نگه داشتید. این همونه که استاد میگن تنها راه گذر کردن از ثروت به دست آوردن ثروته
انقدر این فایل زیبایی داشت و نکته مثبت و تامل برانگیز توش بود که باید تا صبح بنویسم. نمی دونم چون من خیلی حالم خوبه اینهمه نکته ریز آموزنده توش دیدم یا واقعا این فایل غنیتره.
1- استاد شما فکر کنم عمدا ابتدای فایل رو با تصاویر باشکوه درون از مناظر طبیعت لاکچری(بقول مریم جانم) آغاز کردید تا دلها رو آماده دریافت ورودیهای مثبت بعدی کنید. آخه این ترکیب درختای سبز و هایلایت صورتی بین زلفای جنگل با اون آسمون لاجوردی و ابرای خوشحال با اون رودخونه کریستالی روح آدم رو به معراج میبره حتی اگه تو قعر خمودگی باشه.
2- اون غار برای من عجیب و بی نهایت جذاب بود. من همیشه ذهنیتم راجع به داخل کوه چیزی شبیه زیرزمینهای قدیمی بود که همیشه خنک بودن. انتظار سرما داشتم. ولی دیدم نه، وقتی کوه حالت آتشفشانی داشته باشه، عمق زمین میتونه یه دالون سونای بخار داغ تولید کنه. الله اکبر چقدر جذاب و خاص!
3-چه حرکت هوشمندانه ای. یه شیلنگ آب سرد برای شستشوی تن بخار گرفته. چقدر به قول فرمایش مریم جان سلولهای بدن باز میشه، رطوبت بدن تنظیم و گردش خون تسهیل میشه. چقدر انرژی بدن بالا میره و دیگه شاهکار شما استاد عزیزم ورزش توی اون مدار بالارفته جسمتون هست. چه استفاده بهینه ای از فضا. دمتون گرم. تنتون قوی برای خدمت به الله.
4-باز هم تریل و پیاده روی و اینبار کنار اون رودخونه عروسک. چقدر شگفت انگیزه! اول اینو بگم چقدر مامانها خوش هیکلن با دو تا بچه! چقدر بچه ها دارن کیف میکنن اینجا. الهی شکرت هزار مرتبه. به عنوان مادری که همیشه به علاقه بچه اش برای خاک بازی و آب بازی بها میده و اجازه کثیف کاری(البته تا حدی) بهش میده به خودم افتخار می کنم. چون روح انسان با طبیعت عجینه مگر اینکه عمدا خودش رو از این نعمت محروم کنه. و از اونجایی که بچه ها مقاومتی با روحشون ندارن همیشه توی خاک و آب پخش و پلان. چقدر زیبا قایق سواری ایستاده میکردن الهی شکر. منم میییییی خوااااااممممم خداااااا
5- حیاط جدید با درختای سربه فلک کشیده و صدای و سیمای رودخونه مهربون که وجود لذه للناظرین هست. پروردگار اینهمه فراوانی رو شکر!
6- استاااااد چقدر اون گوشتا خوشگلن بخدا بوشون تا اینجا اومد گرسنه ام شد. نووووش ته جونتون (بقول مامان بزرگم خدابیامرز) دست مریم خانم باکلاسمون طلا که عطر وجود خودشه که همه جهان اطرافش رو تا کیلومترها معطر کرده.
*
استاد نمی دونم کارم درسته که کلام خدا رو آخر همه حرفام میارم یا نه. ولی حسم میگه اینطوری بنویس عیبی نداره. هو الأول و الآخر و الظاهر و والباطن. مهم اینه که من اول نشستم قرآن خوندم و تفکر کردم و بعد دلم گفت بنویس از زیباییها. نوشتم چون خودش گفت اینطوری بنویس.
داشتم سوره روم رو می خوندم. از آیه 8 تا 32.
چقدر بزرگ و تکان دهنده است. دلم می خواد در موردش حرف بزنم.
میاد توی 9 آیه نشانه های قدرتش رو نام میبره. (از جمله اینکه من فهمیدم ممکنه انسانهایی مثل ما روی زمینهای دیگری همین الان درحال زندگی باشن) برای طولانی نشدن نمی نویسم.
بعدش که در مورد همه آیات الهی گفت اگر تعقل کنید و بشنوید و ببینید و تفکر کنید، اومده گفته:
یه مثال میزنم زمینی و ملموس که خوب شیرفهمتون کنم.
خدا از [وضع و حال] خودتان برای شما مثلی زده است، آیا از بردگانتان در آنچه [از نعمت ها و ثروت ها] به شما روزی داده ایم، شریکانی دارید که شما در آن [نعمت ها و ثروت ها] با هم برابر و یکسان باشید، و همان گونه که از یکدیگر می ترسید [که یکی از شما نعمت و ثروت مشترک را ویژه خود کند] از بردگانتان هم بترسید؟ [بی تردید در میان آزاد و برده و مولا و عبد و مالک و مملوک چنین شرکتی وجود ندارد، پس چگونه ممکن است مملوک خدا در خدایی، ربوبیت، خالقیت و مالکیّت شریک او باشد؟!] این گونه آیات خود را برای مردمی که تعقّل می کنند، بیان می کنیم. (28)
اصلا برق سه فاز از کله ام پرید. میگه تو که انسانی هم جنس خودت رو چون اسمشو گذاشتی نوکر کلفت آدم حسابش نمی کنی، پس چطور یه آدم رو شریک خدا قرار میدی و ازش حساب میبری؟ اینا رو استاد دارم به خودم میگم چون ازش برای الان زندگیم جواب خواستم. ازش کمک خواستم و این پاسخ درخواست خودمه.
[اعتقاد و عمل مشرکان بر پایه تعقّل نیست] بلکه آنان که [با شرک ورزی] ستم کرده اند از روی جهل و نادانی از هواهای نفسانی خود پیروی نموده اند؛ پس کسانی را که خدا [به کیفر پیروی از هواها] گمراه کرده است، چه کسی هدایت می کند؟ و آنان هیچ یاری کننده ای [که از گمراهی و عذاب نجاتشان دهد] نخواهند داشت. (29)
میگه خودتو گول نزن تو داری دنبال نفست میری نه اینکه واقعا اون شخص رو اینقدر قبول داشته باشی. نه اینکه واقعا بخوای بپرستیش بلکه چون تسلیم بیهودگی و بی ایمانیت شدی رو آوردی به یه مخلوق مملوک هیچ کاره.
بعدش که میگه روی آدمها حساب نکن و ازشون بت نساز میگی خوب چیکار کنم؟ به کی رو بزنم. اینجا جواب میده:
پس [با توجه به بی پایه بودن شرک] حق گرایانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوی این دین [توحیدی] روی آور، [پای بند و استوار بر] سرشت خدا که مردم را بر آن سرشته است باش برای آفرینش خدا هیچگونه تغییر و تبدیلی نیست؛ این است دین درست و استوار؛ ولی بیشتر مردم معرفت و دانش [به این حقیقت اصیل] ندارند. (30)
داره بهم میگه من درون خودت یه دستگاه گیرنده و فرستنده از شرکت سازنده(الله/رب) نصب کردم که اصلا سیستمت با اون پایه تنظیم شده. برگرد به تنظیمات کارخانه. همین!
تو دیفالتت یکتاپرستیه، یه نشانگر حساس به شرک هم روی سیستمت نصب کردم به اسم احساس همون فرمونو بگیر برو جلو دیگه. چرا سختش میکنی. جرات کن جسارت کن وقتی حست به کاری بده انجامش نده.
وااااای استاد انقدر خوشحالم که امروز “توحیدی” عمل کردم. انقدر از خودم راضی ام که دارم پرواز می کنم.
[پای بند به همان سرشت خدایی باشید] در حالی که روی آورندگان به سوی او هستید و از او پروا کنید و نماز را برپا دارید و از مشرکان نباشید. (31) مشرکانی که دینشان را بخش بخش کردند و [سرانجام] گروه گروه شدند، در حالی که هر گروهی به آنچه [از بخشی از دین] نزد آنان است [به تصور اینکه حق است] شادمانند! (32)
استاد توروخدا می بینید چقدر تمیز و شفاف برامون توضیح داده. البته شما که بارها دیدید من تازه دوزاریم افتاده.
میگه یه بار توحیدی عمل کردن فایده نداره، باید پایبند باشی به فطرت الهی خودت. تکرارش کنی. صلوه رو همیشه به جا بیاری و از مشرکان نباشی که اومدن بجای تمرکز روی وحدت و شباهت ذات پاک همه انسانها، دست گذاشتن روی تفاوتها و اصلا تفاوتها رو بصورت خرافی ساختند. وگرنه از اول تفاوتی وجود نداره. میگه لا تبدیل لخلق الله، ذلک الدین القیم خلقت خدا در مورد ذات انسانها چه مال اعصار گذشته باشن چه الان چه آینده، در هر نقطه کره زمین که فرقی نمیکنه. دیفالت همه مون یکیه. پس این شاد بودن برای ایرانی یا امریکایی یا مسلمان و مسیحی بودن چی میگه این وسط؟ هیچی شرک محضه!
جالبه که آدم یه فایل سفرنامه نگاه میکنه، ظاهرش یه سفر به یه منطقه سرسبز و خوش آب و هواست ولی باطنش انرژیش آدم رو میبره به جایی که تا یک دقیقه قبلش در مخیله اش هم نمی گنجید.
اینم از معجزات پروردگار ما به دست بندگان شایسته اش که به نظر من تفاوت چندانی با پیامبران نامبرده شده در کتابهای مقدس ندارن.
عاشقتونم با اون لباسهای خوشرنگ و خوش فرمتون که البته از اندامهای زیبای شما فرم زیباتری به خودش گرفته. سبز فسفری و آبی لاجوردی بسیار برازنده تونه.
واقعا لذت میبرم وقتی ب این فایل های زیبا نگاه میکنم از خوندن کامنتهای شما عزیزانم ک با عشق با انرژی احساستون رو ب نمایش گزاشتین
از دیدن این طبیعت با این همه زیبایی و تمیز بودنش توی کامنت یکی از دوستان خوندم
برگزاری فوتبال رو توی این شهر رد کردن تا مردم نیان کرم بریزن
واقعا لذت بردم از این اقدام احسنت درود به این طرز فکر اقدام عملی ب این میگن
و اما هات اسپرینگ آبگرم خودمون
استاد جوری توضیح دادی من خودمو اونجا میدیدم توی اون غار حرا ک بخار هوارو میکشیدم تو ریه هام و بعد از گرم شدنم آب سرد رو میبیستم رو سرم و چه حالی میداد الهی شکرت
چه بدن ساختی استاد احسنت بر شما چه سینه های خوش فرمی دارین
تحصین میکنم ک اینقدر جاهای دیدنی و زیبا رو دارین تجربه میکننین و ما هم ازش بهره میبریم
اتاق سولاریوم بود یا اتاقی پر از گل های زیبا و نور طبیعی واقعا زیبا بود از دیدن گلها لذت میبرم خیلی خوشگل بودن کلا دیزاینش عالی بود
غذایی که تو 15 دقیقه اماده شد براحتی نوش جانتون
مرسی استاد ک اینقدر سپاسگزارید
و ب راحتی به زبون میارید همین کارتون یک الگو برای منه ک انجامش بدم با عشقبا احساس خوب
وقتی یک عمل صالح ک نتیجش خیره میبینمبا خودممیگم ببین این کار انجامش نتیجه داره هیچ چیزی در این جهان بی پاسخ نمیمونه هر عملی یک عکس العملی داره جهان جهان فرکانسهاست
ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شده برای هدایت بشر و برای راهنمایی و امتیاز حق از باطل، پس هر که دریابد ماه رمضان را باید آن را روزه بدارد، و هر که ناخوش یا در سفر باشد (به شماره آنچه روزه خورده است) از ماهای دیگر روزه دارد، که خداوند برای شما حکم را آسان خواسته و تکلیف را مشکل نگرفته، و خواسته تا اینکه عدد روزه را تکمیل کرده و خدا را به عظمت یاد کنید که شما را هدایت فرمود، باشد که (از این نعمت بزرگ) سپاسگزار شوید.
بقره 185
و با هر سختی البته آسانی هست.
انشراح 6
استاد شما همیشه میگین وقتی کار سخت پیش میره یه اشکالی توش هست
یکی از پسرای من فقط شیرخشک میخوره سه ماهه من تو خواب بهش شیر میدادم دیگه این اواخر تو خواب هم نمیخورد خیلی سخت بود شیر دادن بهش و خیلی وقت ازم میگرفت من میدونستم که این سختی بخاطر باور های خودمه چون هی داشت سخت تر هم میشد
من متوجه شدم یه باور خیلی مخرب دارم و اون هم اینه که حس میکنم اگر سختی بکشم ارزشمند میشم از بچگی همینطور بودم وقتی الان فکر میکنم و همیشه کارها برام سخت پیش میرفت و در لایه های زیرین وجودم لذت میبردم چون احساس ارزشمندی میکردم تو این چند روزه با این باورم که روبرو شدم حسابی جا خوردم و متعجب بودم چطور اینهمه باعث عذاب خودم شدم و بخودم ستم کردم میدونستم اگر این باور محدود کننده ی فوق مخرب با باور مناسبی جایگزین بشه قطعا کارهام ساده تر پیش میره
من فقط چند روز این عبارت تاکیدی رو تکرار کردم:
من هر چه راحت تر باشم نزد خدا عزیزترم
و بهش ایمان داشتم بخاطر اون دوتا ایه که اول متنم اوردم بهم ثابت شده بود خداوند من رو اسان کرده من خودمم که به خودم سخت میگیرم
بعد چند روز بهم الهام شد که برم شیرخشک پسرمو عوض کنم شاید طعمشو دوست نداره چیزی که تو این چند ماه اصلا به ذهنم نرسیده بود و امروز پسرم تو بیداری راحت و بدون سختی من شیرشو خورد و خوابید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد بزرگوار و خانم شایسته گرانبها و تمامی بچه های سایت توحید و یکتاپرستی
همین الان هدایتی رو من دریافت کردم از جانب الله و گفتم که بیام و بنویسمش تا هم انگیزه بشه برای خودم و هم بقیه افراد بتونن استفاده کنن
من در حال حاضر شرایط خرید دوره های استاد رو ندارم بعد هدایت شدم به فایل (ثمره به روز رسانی بخش دانلود ها)که توسط مریم خانم صورت گرفته طی چند ماه و شما توی پرادایس نشستین و دارین توی فایل درباره ثمره این کار ارزشمند صحبت میکنین و یک ساعت بیست یک دقیقه صحبت میکنین خب همین جور که من داشتم فایل رو تماشا میکردم یه هدایتی دریافت کردم و اونم این بود که از فایل های دانلودی برای خودم دوره ایجاد کنم و چطوریش هم قشنگ بهم توضیح داد حتی همون لحظه صورت مسله رو توی Google keep گوشیم یاداشت کردم که به چه صورت بهم گفت
بهم گفت که برو توی صفحه سایت و بخش دانلود ها رو بزن بعد وارد گزینه فهرست تمام دانلود ها بشو و برو آخرین صفحه و رفتم دیدم فایل (جهت دهی اگاهانه کانون توجه در عمل ) آخرین فایل است بعد گفت بشین از آخرین فایل شروع کن تا اول یعنی از صفحه 37 تا 1
بعد اینجوری هدایتم کرد که وارد هر صفحه که شدی :
1:اول فایل رو با دقت ببین
2:بعد کامنت فایل رو بخون
3:بعد کامنت بچه هارو
خیلی خوشحال شدم اصلا خداوند هدایتش اینجوری هست که با همین امکاناتی که داری بهت میگه شروع کن به من نگفت قرض کن برو دوره بخر یا چیزی از بیرون بیاد گفت از همین فایل ها شروع کن و حسم بهم میگه بخاطر این که خانم شایسته هدایتی اون فایل هارو دسته بندی کرده پس این روشی که من بهش هدایت شدم روش فوق العاده ایی هست و دقیقا تکامل من طی میشه برای خرید محصولات
قلبم الان داره گواهی میده که چقدر این مسیر درسته احساس میکنم با تمام وجودم چون اصلا تمامی صحبت ها هدایتی است حتی دسته بندی ها هم هدایتی است و این هم که به من گفت کاملا هدایتی بود و مطمئن هستم خیلی قراره همه چی عوض شه واسه کسایی که (اَدا)در نمیارن و واقعا خوشحالم بابت این که سردرگم نیستم دیگه الان هدف دارم و نمیتونم تصور کنم که چه نتایج بزرگی بچه ها در انتظارمونه اگر همون راهی رو بریم که( استادعزیز )رفت
سپاس گذارم بابت این سایت ،واقعااا این سایت یه گنج به تمام معناست خدا گواهه همین الان 1 میلیارد تومن بزارن جلو روم بگن اینو بردار ولی تکاملت رو طی نکن با قدرت میگم خیررررر چون یک میلیارده میره ولی مسیر درست نه ثروتی که با تکامل مسیر درست وارد زندگیت شده باشه فقط روز ب روز بیشتر میشع
اخه گیریم اون 1 میلیارد هم من بگیرم ولی وقتی تکاملم رو طی نکرده باشم نمیدونم حتی کجا و به چه شکلی و چطوری خرجش کنم و همش خراب میشه و به باد میره اصلا اون پول لذت هم نداره چون تکامل طی نشده ولی پولی که از مسیر درست و با تکامل وارد زندگیت بشه یکی از شیرین ترین نعمت های رب العالمین هست
چون همه چی تکامل داره
خدایا شکرت
استاد ازت سپاس گذارم
مریم خانم قدر دان زحماتت هستم
از تمام بچه ها هم از صمیم قلبم سپاس گذارم
خدارو هزاران بار شکر
در پناه خدا شاد باشید
به نام خداوند بخشاینده و مهربان
سلام به هم فرکانسی های عزیزم
سریال زیبایی ها ادامه داره
خدای خوبم چقدر این مسیر زیباست. انگار راهی به بهشته. آبِ روان، سنگریزه های سپید، تلالوی زیبای خورشید که فضا رو طلایی کرده. زبان قاصره از وصف اینهمه زیبایی.
انواع رنگ سبز رو میشه دید. طیفی شده. کوه های زیبا که تحت تاثیر نور خورشید ، آبی کاربنی دیده میشن. ابرهای پنبه ای. خدایا شکرت بخاطر اینهمه زیبایی.
ساختمون هات اسپرینگ چه نمای قرمز رنگ زیبایی داره. چه طراحی داخلی گرم و دلنشینی. چه صندلی ها و تخت های راحت و خوش رنگی. چقدر همه چیز زیباست. کاملاً میشه راحتی فضا رو حس کرد.
چه غاری چه تونلی. واقعاً جالبه، ساختن همچین فضای مجهزی.
مریم بانو چه لباس های آبیِ زیبایی پوشیدن. خیلی بهشون میاد.
و دوباره جاده و آبیِ بی نظیره آسمون با ابرهای نقره ای. خدای من شکرت بخاطر اینهمه زیبایی.
چقدر فضای شهری شون زیبا و چشمنوازه. ترکیب جالبی از طبیعت و مدرنیته.
استاد، خیلی لباس فسفری تون و ساعت نارنجی رنگتون زیباست.
آب زلال و شفاف . قایقهای بادی خوش رنگ و بچه های که ماشاالله همه نوع تفریح و ورزشی بلدن از جمله قایقرانی.
چقدر تفریح خونوادگی آمریکایی ها جالبه. یک زوج آرام با کلی بچه ی شاد و رها که از هر فرصتی برای لذت بردن استفاده میکنن.
مریم بانو واقعا شما تحسین برانگیزید که همه کاری انجام میدید و این دوربین یه لحظه از دستتون نمیوفته. اون همه گوشت لذیذ رو با مهارت تمام و گوشی بدست برای استاد میبرید. واقعاً مرحبا.
نوش جونتون این غذای خوشمزه.
و نوش روح زیباتون اینهمه زیبایی و تمیزی.
شاد و سلامت باشید در پناه خداوند بلندمرتبه
بنام تنها فرمانروای اسمان ها و زمین
سلام به همه شما عزیزانم، هم سفرها و دوستان ناب و ارزشمندم
سریال سفر به دور آمریکا_212
25 دقیقه توجه به زیبایی ها و تمرکز بر نکات مثبت و خوبی ها و قشنگی ها و نعمت ها…خدایا شکرت رای این فرصتی که به من میدی تا ردپامو در ادامه ی سفر اینجا ثبت کنم و تمرکز کنم و توجه کنم به هر چی خیر و خوبی هست
یک راه باریک و زیبا که اطرافش رو سرسبزی و درخت ها پوشونده. راهی که با نمایی بالاتر با چشمان تیزبین و هوشمند درون بچه برامون شکار شده تا ما لذت ببریم از هر زاویه ایی که اراده کنیم برامون ثبت میکنه.خدایا شکرت برای وجود این تکنولوژی هوشمند دِرونی که با فیلمبرداری های فوق العاده از نمای بالا و زاویه های بینظیر بهمون طبیعت ومنظره هاشو نشون میده.خدایا شکرت.
ترکیب این تصاویر و این آهنگ بی کلامی که حس یک ماجراجویی و تجربه دیگه ایی رو به یادم میاره و بازم احساسم خوب میشه بازم منو پر از شور و شعف میکنه.
خدای من ببینید همینطور که درون داره میره اونم هوشنمدانه بدون برخورد باشاخه درخت ها آسمان آبی هم به تصویر اضافه شد.چقدر زیبا، چقدر دیدنی است این منظره ها…استاد عزیزم ممنونم واقعا برای هدایت این دِرون، برای ثروتمند بودن تون، برای بودن در مسیر زیبایی ها و خوبی ها و به اشتراک گذاشتنش با ما…استادجان سپاسگزارم.
خــدای من ببین چطور دِرون چرخید و نمای یک رودخونه جاری و پر آب رو بهمون نشون داد.چــقــدر زیــبـا…
خدایــا اوج میگیریم و بازم میریم بالا و بالاتــر.چه طبعت زیبایی کوه، درخت و آسمون و رودخونه.واقعا زیباست.ملــکا ذکر تو گویم کــه تو در وصف نگنجی…چقدر زیباست.چقدر رنگ ســبــز…چقدر زیبایی چقدر تنوع.
خدای من اون جاده رو از بالا ببینید موازی با اون رودی که از روش پرواز کردیم. و یک جاده دیگه اون طرف تر که تو حاشیه یک کوه ایجاد شده. خدایا چقدر فراوانی، چقدر زیبایی، چقدر سرسبزی،چقدر زندگی،..
_به به میریم نقطه شروع پروازمون در اون جاده باریک…واقعا فوق العاده بود هربار که اینجا رو دور بزنیم و ببینیم کـمــه.لَ لَ لَ للَ لَـله.
فقط این مرد بزرگوار و سخاوتمند و ثروتمند رو ببین دوباره بعد اینکه با استفاده و کمک از این ابزار هوشمند ما رو هم یک دوری داد در این طبیعت زیبا حالا بازهم از هوشنمدی دِرون بچه استفاده میکنه تا براحتی قدم هاشو دنبال کنه.وای خدای مــن(من دارم میبینم و مینویسم تا مترکز تر و غرق تر توی فایل باشم) این صحنه ایی که مریم جان دستشو آورد بالا و اشاره کرد به معنی اینکه بیـا بیا خیلی باحال بود. چه همزمانی شد.چقدر بیشتر حس میکنم جام اونجاست. چقدر بیشتر قلبم میگه منم میخوام. چقدر بیشتر این مسیر رو با انگیزه ایی در درونم میخوام ادامه بدم. وای خدای من دیونه شدم (باز پلی کردم اینبار استاد جان برام دست تکون داد) سپاســگزارم از تمام قلبم برای تمام وجود و حضورتون سپاسگزارم.
_GLENWOOD CANYON TRAIL
به به یکجای جدید،یک تجربه جدید.سلام به شما همسفران و لیدرهای عزیزم صبح و روز شما بخیر…میخوایم بریم این شهر زیبا , فوق العاده ی گلنوود که انگار کلی چشمه آبـگرم داره و قراره ببینیم چه خبره.بزنیم بریم Hot springs. چه ساختمون خوشرنگی. چه گلبهی قرمز زیبایی. چه فضا و طراحی زیبایی. مریم جان حسش رو برامون گفت وقتی داشتیم از مسیر در ورودی رد میشدیم.گفتن بوی آبگرم گِـنو میاد. (حالا اون کجاست من نرفتم انشالله اونجا رو هم تجربه میکنم.)
باورتون میشه دوستان مامانم با صدای بلند داره یکسری فایل هایی که براش تو فضای مجازی فرستادن نکاه میکنه و من متوجه شدم بخشی از کتاب معجزه سپاسگزاری هست. ببینید امروز من تقریبا از صبح با مامانم بعد 12 روز بیشترین زمانی بود وقت گذروندم و باهم رفتیم به محله های قدیمی که زمانی من دبیرستانم اونجا بودم. همسایه ها و دوستان قدیمی رو دیدم. و الان مامانم داره انگار یک کتاب صوتی گوش میده یا بخشی از اون کتاب رو. همین امروز بعد از غذا حرفی شد و من سعی کردم زیپ دهنم رو ببندم و از قانون برای مامانم توضیح ندم(آخه مامانم همش روضه و مجلس عزا و اینور و اونوره و داشتم میگفتم چرا هی دنبال غمی، چرا هی اون همسایه یا فلانی از بیماری و درد و دل هاشون میان برات میگن.چرا؟؟؟!!!!میگه شاید رسالت منم اینه تا درد و دل های اونا رو گوش بدم، شاید باید فلان باشه….من بهشون انرژی مثبت میدم حالشون خوب بشه من بهشون میگم اینجوری نیست…یعنی استاد جان چنان باورهای چسبنده محدودکننده در ایشون دیدم اینکه چقدر مانع رسیدن به خواسته هاش هست. چقدر دوست داره طلوع آفتاب رو ببینه ولی داره به سمت غرب اشتباهی حرکت میکنه و انرژی میذاره و چقدر نمیخواد قبول کنه یا یکم متوجه میشن بخاطر عادت ها و یا بخاطر حرف و نگاه مردم اجتمالا نمیخواد اصل قضیه رو بفهمه و برای خودش جوری تفسیر میکنه که خودش دوست داره نه جوری که اون جمله هست.خلاصه اینا رو که از رفتار و حرف های مامانم این روزا میبینم و میشنوم نه برای اینکه زوم شده باشمم اونو تغییر بدم چون اینو به خودم هی یادآوری میکنم مــن توانایی تغییر دیگران رو ندارم، من قادر نیستم روی زندگی کسی تاثیر بگذارم، من ناتوانم در تغییر دیگران، من عاجزم در تاثیر گذاشتن و تغییر دادن کسی،… بارها اینا رو به خودم یادآوری میکنم و تا حد موفق هم بودم و تا اومدم حرف بیجا و تلاش بیجا بکنم ترمزم رو کشیدم. و در عوض این چیزا رو که میبینم میگردم دنبال الگوهای تکرارشونده و باورهایی که از سمت اونا به من رسیده و میگم منم حتما این مدل فکر کردن رو داشتم و دارم و اینجوری یادگرفتم، من باید خیلی روی خودم کار کنم. اصلا به یک حسی رسیدم که من چقدر نمیدونم، چقدر تازه کار و اول راهم بعد حدود 4سال و خورده ایی با شما آشنا شدم. اصلا به یک حس نارضایتی از خودم رسیدم و باز میدونم که این حس و احساس خوبی نیست و دارم به خودم سخت میگیرم و دارم خودمو سرزنش میکنم یا توقع های زیادی دارم باز به خودم میگم نــه اینــا جزئی از روند تکامل منه، خداروشکر که متوجه میشم و آگاه شدم و در مسیر درست هستم. اینا رو در وجود خودم درست کنم روند بهبود و رشدم در زمان مناسبش زیاد میشه، اصلا نگران نباش تو فقط لذت ببر و خودتو نیازی نیست اینقدر کم و کوچیک ببینی. تو تلاشت رو کردی واینقدر یاد گرفتی و عمل کردی و حالا بازهم ادامه میدی و تلاشت رو میکنی اما با تمرکز و آگاهی بیشتر و بازهم نتایجی میاد که تو رو حیرت زده کنه. باید به یاد بیارم که من تا الان تو این مدت هــم، کم نتیجه نگرفتم. درسته به اون نتیجه بزرگا، به اون هدف بزرگا نرسیدم امــا به کلی هدف و نتیجه دیگه رسیدم، کلی تغییرات داشتم که شاید اینقدر اون نتیجه ها برام عادی شده که حتی نمیتونم به راحتی به یاد بیارم. اینم بخاطر ویژگی فراموش کاری ما انسان هاست. و همیشه باید به یاد بیارم اصلا باید یک برنامه بزارم بشینم بنویسم و اینجور مواقع اون نتیجه های ریز و درشت رو بخونم و راحت تر به یاد بیارم و انگیزه درونی ام رو کوک کنم تا عزت نفسم رو، اینجور مواقع با این افکار با دست خودم تخریب و له نکنم.
خدایا شکرت برای اینکه کنترل زندگی ام رو دست خودم دادی.
خدایا شکرت برای اینکه دارم یادمیگیرم ناظر بر اکارم باشم و اونا رو به سمتی جهت دهی کنم که من میخوام، من دوست دارم.
خدایا شکرت برای اینکه از استاد عزیزم دارم یادمیگیرم که خالق زندگی خودم باشم با تغییر ذهن و باورهایم
خدایا شکرت برای بودن در این سایت که برام بهترین جای دنیاست.
خدایا شکرت برای این تغییرات و ادامه دادن ها
خدایا شکرت که منو هربار به سمت خواسته هام هدایت میکنی.
خدایا شکرت که منو هدایت میکنی به سمت مسیره بندگانی که بهشون نعمت و ثروت دادی نه اونایی که بهشون غضب کردی و نه گمراهان.
میرم که بقیه فایل 212 رو با عشق و تمرکز ببینم و لذت ببرم.(باورتون میشه وقفه پیش میاد تو نوشته ها و دیدن ها و بودن هام به اندازه 24 ساعت یا حتی دو سه روز…)
_استاد عزیز رو میبینم کــه با اون کوله ی جمع و جور که وسایل مورد نیازشون رو گذاشتن داره میره سمت میز پذیرش یا ورودی.خدایا شکرت
_چقدر اون خانم به آرومی و باحوصله یک توضیحاتی به استاد دادن.
_ خب با نگاه دوربین مریم جان میریم کهاز اون راهرو تمیز بریم به سمت چشمه ی آب گرمی که در یک غار هست…
چقدر باحال این ساختمان رو در این منطقه و این چشمه و این غار طراحی کردن.چه سیستمی چیدن واقعا دمشون گرم. چه هزینه ایی کردن، چه امکانات و راحتی رو فراهم کردن.
مریم جان بهمون Solarium رو نشون میده، جایی که میتونی بیای استراحت کنی و یک فاصله بندازی تا بتونی دوباره برگردی توی غار. که اونجا صندلی های راحتی و دراز کشیده گذاشتن و ریلکسی گذاشتن، آب گوارا و طعم دار گذاشتن، کلی گل و گیاه زیبا گذاشتن علاوه بر زیبایی به فضا کلی اکسیژن تازه منتقل میکنن، وسطش هم حوض و صدای آب، سقفش هم که دیگه معرکه یک نور طبیعی ملایم و عالی بهت میرسونه.یک آهنگ لایت و آرامش بخش هم توفضا پخش کردن. خلاصه اتاق سولاریوم باحالی طراحی کردن بازهم برای لذت بردن و تجربه لذت بخش کسب کردن از لحظاتی که اونجا هستی.
_به به ورودی غار رو هم مریم جان بهمون نشون میده و برامون چقدر خوب و باحوصله توضیح میده.چقدر راه پله های متفاوت و حس سنگی و غاری بودنش رو حفظ کردن.
یک تابلو هم زدن نوشته:
please respect the vapor cave as a place of quiet
لطفا به غار بخار به عنوان مکانی آرام احترام بگذارید
please respect the quiet of the caves talk low tones
لطفا به سکوت غارها احترام بگذارید با صدای آهسته صحبت کنید
چقدر سپاسگزارتونم که ما رو هم با این تجربه بینظیر آشنا کردین، تجربه عالی و احساس خودتون رو با ما اونجا هم به اشتراک گذاشتین.
اینکه مریم جان احساسش رو گفت وقتی داشت تو اون راهروهایی که در غار درست کردن حرکت میکرد و بخار به دوربین یعنی ما برخورد میکرد. حسِ:یک هـُـرم و داغی از بخار آبگرم که داره سلول های بدن رو همینطور باز میکنه. خدایا شکرت چه تجربه ایی…
اصلا یک صحنه فقط مه و بخار بود.چقدر باحال صندلی و نیمکت هم گذاشتن.
چقدر باحال اتاق هایی ایجاد کردن و نیمکت هایی گذاشتن که بشه دور هم بشینی و از این فضا و گرما لذت ببری. نیمکت هایی از جنس سنگ با یک داغی خاص و مطبوع.”وقی میشنی روشون انگار عضلات ریلکس میشن.” خــدا میدانه چقدر برای بدن خوبه. خدایا شکرت نوش بدن و اندام و عضلات زیباتون این تجربه زیبا و دلنشین و مطبوع.
چقدر دنیا جا داره برا تجربه کردن.
چقدر در دنیا تنوع هست برای لذت بردن.
چقدر در دنیا مکان هست برای رفتن و دیدن.
چقدر در دنیا امکان هست برای از زندگیت و فرصت هات بخوبی استفاده کردن.
چقدر این دنیا جای شگفت انگیزی هست برای تجربه کردن و رشد کردن.
چقدر این دنیا شگفت انگیزه…
_خدای من شیرآب هم اونجا گذاشتن. آب سرد در یک مکان داغه داغ یک ترکیب فوق العاده و رویایی.استاد معرکه ایی. واقعا اندام تون زیبا و زیباتر میشه هر روز چــــرا؟!…چون شما به قوانین سلامتی و اندام زیبا رو پیدا کردین و به اصل قانون عمل کردین. بنظر من نــه…دلیل این اندام زیبا و عضلات ورزیده تنها این نیست که شما خوب میخورید و بخوبی از قانون سیستم بدن اگاه شدید دلیل اصلی بزرگترش رو بارها تو تصاویر دیدیم بنظر من دلیلش اینه که شما ادامه میدین، شما خوب عمل میکنین، شما استمرار دارین، شما اصلا غره نمیشین و خوشی زیر دلتون نمیزنه،شما مداومت دارین در انجام یک کار درست ومسیر درست، وقتی از مسیر درستی نتیجه میکیرین ول کن نیستین، برنمیگردین به قبل، بازگشت به قبل ندارین، چون شما همیشه رو به جلو در حرکت هستین، چون شما اینو خوب دارین به منِ فهیمه یاد میدین که تغییر شخصیت و تغییر عادت هاست که داره کار میکنه، و جهادی اکبر میخواد این تغییرات و ماندن این تغییرات باز جهادی اکبرتر میخواد. استاد جان شما مصداق هرروز بهتر از دیروز خودتون بودن هستید. شما توقف تو کارتون نسیت، برگشت به نقطه قبل تو کارتون نیست، شما در حال رشد و رو به جلو و پیشرفت خودتون و جهان تون و تجربه هاتون هستید. شما این قانون رو خوب یاد گرفتین و دارین عمل میکنین که اگر رو به پیشرفت نیستی پس در حال پسرفتی. اگر حرکت رو به جلو نداشته باشی یعنی رو به عقب در حال سقوطی. ما همواره در حال صعود باید باشیم. ما همواره باید در حال کار کردن روی خودمون در تمام ابعاد باشیم. ما همواره باید متقی و پرهیزکار باشیم، ما همواره در حال حرکت رو ب بهبود باید باشیم. مــا همـواره در یک همواره رو به بالا باید باشیم.
استاد دیدم تون دارین با کمک اون نیکمت های سنگی غار بخار پشت بازو میزنین اصلا فقط تحسین تون کردم، گفتم ماشالله استاد، ماشالله واقعا برام همواره الگویی…خدایا شکرت چنین استاد الگویی دارم. خدایا شکرت در مدار چنین مرد بزرگ و بزرگ مردی قرار گرفتم.
در هرفرصتی برای ورزش کردن استفاده کنیم. بهونه تعطیل. بهونه اینکه تو غاریم، تو سفریم، تو ریلکسیم، تو باشگاه نیستیم و هر بهونه ایی… فرصت ها رو باید دید و ازشون درست استفاده کرد… این عادت ها و نگرشه که تمایز ایجاد میکنه بین استاد قانون سلامتی و منی که شاگرد قانون سلامتی هستم. استاد تحسین برانگیزی. استاد میخوام تعریف نکنم واقعیتش اینه نمیتونم نگم میدونین نمیتونم ازتون تعریف و تحسین و تمجید نکنم. واقعا منو ناخودآگاه به وجد میارین و فقط میگم آفــریــن ایــنه، این مرد استادِ در استادی کردن. واقعا استاد قانون سلامتی هم فقط خودتی، هر کی حرفی میزنه ادا داره درمیاره.خودمو میگمــا. من انگشت کوچیکه شما در درک و عمل به قانون سلامتی نیستم.
با اینکه منم در سفرم و دیروز به اتفاق خانواده یک نمایشکاه بین اللملی رفتم و یک قسمت مواد غذایی و سم های خوشمزه رفتیم و من جز تست گردو چیز دیگه ایی نخوردم. با اینکه اونجا همه در حال خوردن و تست دادن و تست گرفتن و خریدن بودن. فقط میگفتم خدایا من وسط اینا چیکار میکنم، چقدر اینا دارن میخورن. همینجور رو هم رو هم…خنده دارش این بود که ملت یک چیز اختراع کردن به اسم قندرژیمی. اصلا یعنی چی. اگر طرف چاقه یا دیابت داره اصلا چرا باید قند بخوره بعد اصلا قند رژیمی آخه چیه باز…چرا اینقدر آشغال زیر مبل میزارن. اصل قضیه رو ول کردن چسبیدن به فرعه یک فرع.
یک اتفاق بدی هم افتاد دیشب آخرشب مامانم حالت تهوع و استفراغ شدید پیدا کردن، یعنی دچار مسمومیت غذایی شدید شده بود. یعنی اینقدر بالا اورد اینقدر اینقدر که نگم…اینقدر اذیت شد که نگم براتون. اما چه کنم که منو نمیبینه، قانون سلامتی رو نمیخواد قبول کنه، نمیبینه ما این مدت چی میخوریم و چی نمیخوریم و چطور برده شکم مون نیستیم دیگه. اصلا چی بگم سفر پر از تضادی شده اما خیلی برام درس داره خیلی دارم رشد میکنم. هرچند درد هم داره، کنترل ذهن و کنترل زبون و حرف هم خیلی داره، اما قطعا ارزش داره.استاد نمیدونی جامعه چه حرصی برای خوردن کربوهیدارت و گلوکز دارن با دار و دسته معتادین طرفیم استاد. با دار و دسته کور و کر و شل که چه عرض کنم با دار و دسته ی شکم پرست و شکموها طرفیم، با دار و دسته ی گمراهان در تغذیه و سلامتی طرفیم. تازه دیدم چقدر مثلا زده بودن کیک با شکرقهوه ایی سالم، نمیدونم شکلات رژیمی، نمیدونم یک چیزهایی که یک سالم و طبیعی و رژیمی بهش چسبونده بودن و کلی هم رنگی و رنگی و خوشگلش کردن. اصلا یک وضعـی…خدایی اصلا من دیگه فرصت پیش میومد همینطور که هدفونم رو به گوشم زده بودم به سقف نگاه میکردم. یا پول هایی که رد بدل میشد رو میدیدم. البته زیتون خوشگل و روغن زرد و کره محلی باحال هم دیدم که توجه کردم غرفه های خلوت تری بودن.خلاصه بعد از چندسال این مدل نمایشگاه رفتن اینم با این شرایط خیلی چالش بود و البته جالب. مثلا من قبلا بیوکلز و چیپس دوست داشتم واصلا خوشم نمیومد. فقط هنوز نقطه ضعف دارم روی کاکائو و قوتو که اونم نمیدونم باید درستش کنم دیگه…چون تنها چیزهایی که باعث خطای من شده در این یکسال همین جور چیزا بوده. منطق و دلیل قوی برای نخوردن شون ندارم و لذت خوردن شون برام خیلی بالاست و وقتی هم خوردم اتفاقی که بخوام بولدش کنم و تبدیل به رنج نداشتم. ولی مثلا ذرت مکزیکی رو هم خیلی دوست داشتم اما هیچ وقت یک قاشق هم لب نزدم چون توی دوره خیلی قشنگ منطقش تو مغزم رفته. گفتم یکم از حال و هوای قانون سلامتی هم بگم و اگر میشه درخواست کنم جلسه تکمیلی بازم بزارین و صحبت کنید. در مورد همینجور موضوعات ساده اما چالشی…
_فقط استاد رو ببینید که شنا هم میره.بعد همینطور نفس نفس زنان میاد با یک عشقی برامون از تجربه ترکیب دوش اب گرم و ماندن طولانی تر در این غار بخار میگن. اصلا معلوم بود یک لذتی داشت اون فشار خوشایندی که به عضلاتشون دادن و ورزش میکنن و نفس های عمیقی که میکشن تا اکسیژن به اندام هاشون برسونن.خدایا شکرت برای وجود این استاد نازنین و صمیمی
_به به رفتیم اتاق سولاریوم و خوردن یک آب گوارای خنک چه دلچسبی بشه این آب…گوارای وجودتون عزیزانم.
سپاسگزارم استادجان چه فیلمبردای آخرتون چسبید باهاتون وارد شدیم و باهاتون با همون احساس خوب و آرامشی که گرفتین و اون صدای اب میریم که بریم به ادامه سفر و شگفتی ها بپردازیم.
_میزنیم تو جاده بـه بــه…فقط اون کوه پر درخت رو ببین که تو سراشیبی وسط کلی درخت یک خونه ساختن. مگه داریم مگه میشه، بله داریم بله میشــود.
_این بشر دوپا همه چی رو تسخیر خودش کرده زمین و آسمون.
آخ اون هواپیما که با دوربین دنبالش کردین عالی بود برای لحظه ایی نوشتن و تمرکز کردن من خیلی به موقع بود. و خدا میفرماید مـا زمین و آسمان ها را مسخر شما کرده ایم.
سوره جاثیه_13
وَسَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِنْهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿13﴾
و همه آنچه را در آسمان هاست و آنچه را در زمین است از سوی خود برای شما مسخّر و رام کرد؛ بی تردید در این امور برای مردمی که می اندیشند، نشانه هایی [بر ربوبیت، حکمت و قدرت خدا] ست.
سوره لقمان_20
أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَهً وَبَاطِنَهً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُنِیرٍ ﴿20﴾
آیا ندانسته اید که خدا آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمین است، مسخّر و رام شما کرده، و نعمت های آشکار و نهانش را بر شما فراوان و کامل ارزانی داشته، و برخی از مردم اند که همواره بدون هیچ دانشی [بلکه از روی جهل و نادانی] و بدون هیچ هدایتی و هیچ کتاب روشنی درباره خدا مجادله و ستیز می کنند.
————————————————————————————————–
————————————————————————————————–
_چقدر زیبا بود آسمان های با ابرهای توپولی و اون هواپیمایی که از بالاسرمون رد شد.
_چقدر باحال بود توجه کردیم به هواپیما یکم جلوتر یک هواپیما یا یک جت شخصی دیدیم.چقدر ثروتمند بودن باشکوهه.
_به به انگار رسیدیم به یک شهر کوهستانی دیگه…
_واووو اونجا تله کابین هم داره چقدر باحال بود.تله کابین یا همون “آسان بر هوایی” و اتاقک های آبی یا قرمز رنگی که روی کوه ها و جنگل ها داره آدم ها رو جابجا میکنه.خیلی باحاله…
_ خب یکجا توقف میکنیم چون یکجای باحال دیدیم. اونم آخر هفته روز یکشنبه که کلی مردم از این فرصت برای لذت بردن دارن استفاده میکنن.
یک شهر به شدت سرسبزی بود که وسط درخت ها خونه ساخته بودن.
تابلو راهنما عجب تابلو باحالی بود کلی چیز ممنوع بود و بقول استاد جان اینجا فقط برای لذت بردن کرم نریزین خلاصه…بریم فقط لذت ببریم… وای چقدر باحال بود با سرعت زیاد عبور کردیم از اون مسیر باریک سرسبز و بعد رسیدیم به یک زمین شنی شبیه ساحل، اما انگار اونجا یک برکه بود یک قسمتی از یک رود بود که حاشیه شنی و شبیه ساحل داشت. چقدر باحال بقیه هم اومدن 13 بدر اومدن در طبیعت روز خودشون رو بخیر کنن. خانواده های مختلف با تفریحات مورد دلخواه و ساده خودشون اومده بودن و از باهم بودن و در طبیعت بودن لذت میبردن فقط…واقعا چقدر میتونه لذت بردن به همین سادگی و زیبایی باشه، چقدر لذت بردن و باهم بودن میتونه در طبیعت چقدر ما رو بیشتر به هم نزدیک کنه اونم با احترام به طبیعت…چقدر زیبا و تمیز…
وای مریم جان چقدر قشنگ سوژه یابی کردی از پایین به ما نمایی از اون رودخونه رو نشون دادی و بعد استاد جان رو دیدیم که رفت پیش اون آقا و خیلی عزت مندانه ارتباط برقرار کرد و خدا میدونه در این گفتگو چقدر خیر و برکت ایجاد بشه.
_چقدر اون قایق های تعادلی باحال بودن که اسمشون رو یادم رفت. اون مادره با دوتا فرزند هاش داشت چقدر لذت میبرد روی آب ایستاده بود و پارو میزد.یا یک خانم دیگه به تنهایی داشت روی سطح اب پارو میزد و چقدر خوش اندام و زیبا بود یعنی استایل ورزشی داشت.
_به به استاد جان گفتن که با اون دوست عزیز در کنار همین رودخونه باهاشون صحبت کرده و یک آدرس جدید پین کردن تا برن و بازهم یک جای زیبای دیگه رو ببینن و تجربه کنن.مریم جان هم اشاره جالبی کردین به اینکه ساحل این رودخونه شبیه ساحل دریای بارسلوناست و استاد جان هم اضافه کردن که ساحل میامی هم اینجوریه.واقعا خدایا شکرت برای این همه فضای زیبا فوق العاده و رویایی…اینقدر زیباست که واسه خودش کارت پستالِ…
_به به برای نهار یکجای باحال و جنگلی اتراق کردیم. چه درخت های سر به فلک کشیده ایی، حیاط جدید یک رودخونه هم داره، استاد جان هم مشغول راه انداختن بساط نهار هست.عجب نهار معرکه ایی چقدر قشنگ گریل شده سرخ شده این گوشت ها، فقط صدای جیلز ویلزشون…یعنی باز مریم جان یک دستی دوربین حمل میکنه یک دست غذا رو میکشه و غذا میبره تو اتاق پیش استاد جان. چه ترکیب باحالی شد دست به دست شدن دوربین…واقعا سپاسگزار شما عزیزان هستم. استاد قشنگ مون در حال فوتبال نگاه کردن غذاشون رو میل میکنن اونم در راحت ترین حالت ممکن روی تخت جلوی مانیتور…
_چقدر این صحنه نظافت بعد از پخت و پز عالی بود و چه جمله ایی مریم جان ضمیمیه این تصاویر کردن: هیچ چــیــز با کلاس تر از تمیزی نیست.واقعا من این روزا که خانه پدری هستم و تو تمیز کردن آشپزخونه و شستن ظرف ها به مامانم کمک میکنم(خصوصا وقتی زمان غذا خوردن ما با اونا یکی میشه و باهم سر سفره هستیم.) میبینم چقدر تفاوته هست بین میزان ظرفی که مامانم کثیف میکنه برای غذاها و تعداد ظرف هایی که من نهایت این مدت برای خودمون میشستم و یک نکته قابل توجه نبودن هیچ نرمه نان و آشغالی تو سفره است. الان این مدت متوجه شدم من اصلا این سبک زندگی رو نمیخوام اینکه همش تو آشپزخونه باشم، اینکه زمان زیادی صرف شستن و پختن و تمیزکاری ونظافت کنم. من واقعا از اول کلا اهل آشپزی نبودم و اون اوایل که به سبک قانون سلامتی پیش رفتیم اصلا جز لذت هایی بود که داشتم همین تغییرات به ظاهر ساده در پخت و پز و کارهای قبل و بعد اشپزی…اصلا عشق میکنم این سبک رو اینقدر سادگی و در عین حال راحتی به همراه داره و با این همه سود یک سود بزرگتر برای جسم و بدنم داره و این یعنی معرکه است. این یعنی عالیه، این یعنی اصل رو چسبیدن و فرعیات رو بیخیال شدن.
من اصلا برام مهم نیست بقیه در مورد این مدل تغذیه و غذا خوردن من چی میگن.مثلا پدرم یکبار گفت تو به خودت گرسنگی میدی چطور فلان چیز رو نمیخوری یا صبح پامیشی چیزی نمیخوری و … اصلا یک ناباوری عجیبی تو صحبت هاش هست.
من بیشتر مطمئن میشم این تفاوت چیز خوبی هست که انتخاب کردم.
من بیشتر اطمینان پیدا کردم که هماهنگ با بدن رفتار کردن یعنی چی(خصوصا که مامانم کلا سیستم گوارشش ریخت بهم از دیروز و حالشون خوب نبود…اصلا نمیفهمم چرا نمیخوان بشنون، چرا واقعا؟ ما یک برگه تقلب کامل از دوره قانون سلامتی کنارشون هستیم اما امان از باورهایی که مثل سیمان چسبیده به مغزشون و جلوی دیدشون رو هم گرفته و رفتارها و عادت هاشون رو کنترل میکنه و حتی الان هم که مریض شده نمیخواد به حرف های من برای بهتر شدن حالش گوش کنه و حاضره بره دکتر و داروخونه تا بهش آب نمک و قند بده تا الکترولایز بدنش تنظیم بشه.یعنی فکر کنین من تو چه چالش کنترل ذهنی هستم.خدایا خودت کمکم کن تا قوی باشم و از کوره در نرم و فقط عشق بورزم و کار درست رو انجام بدم فقط بی قضاوت نظاره گر باشم و حرص نخورم.خدایا ازت یاری میخوام تا منو هدایت کنی به سمت خواسته هام…
استاد جان ازتون سپاسگزارم، مریم جان واقعا سپاسگزارم بابت این فایل های عالی که برامون تهیه میکنید و ما رو شریک سفر و تجربه های ناب تون میکنید. من طبق تعهدم به خودم این فایل رو با تمام اختلال هایی که شد دوباره و سه باره دیدم و دیدم با تمرکز لیزری تا بتونم بنویسم. متفاوت ترین حالتی بود که نوشتم. چون ازصبح ساعت 9 شروع کردم و هی اتفاق هایی افتاد رفتیم بیرون، کارهایی این وسط انجام دادم و الان تونستم جوری که دوست داشتم با دقت و عشق تمام ردپامو ثبت کنم.اصلا مهم نیست تو کامنت نوشتن از خودِ قبلی ام عقبم مهم اینه کار درست رو انجام بدم و به تعهدم عمل کنم. تعهد اینکه در کل مسیر سفر و قسمت های سفر به دور آمریکا از خودم ردپا ثبت کنم شده حتی چهار کلمه، اما باشم. دیر یا زود، کوتاه یا بلند فرقی نمیکنه. اما بهترین حالت نوشتن و تمرکز برای من همین بود که با دقت ببینم و چیزهایی که به ذهنم میاد مکتوب کنم چون خیلی این وسط ها کلاس درس میشه واسم. اصلا انگار دارم یک تمرین مهم انجام میدم و اینو دوست دارم. خداروشکر که از صبح شروع کردم و الانم تموم میکنم به لطف و یاری الله یکتا…
بسم الله و بالله الحمدلله اشهد ان لا اله الا الله و وحده لا شریک له خدایا شکرت هزاران بار ازت سپاسگزارم خدا جون هدایت هات امروز بی نظیر بود خدا جون لحظه به لحظه نشانه های هدایتت در زندگی م احساس می کردم خدایا شکرت که درخواست منو مبنی بر هدایتم به راه راست راه کسانی که نعمت داده ایی نه راه گمراهان و نه راه کسانی که غضب کرده ایی هر لحظه در شرف بررسی و انجام شدن هستش و خدایا ازت سپاسگزارم که دستور دادی کاینات و جهان به من یاری برسانند در مسیر درست و آرامش و شادی و رسیدن به خواسته هام الهی شکر همون لحظه ایی که من ازت درخواست پول کردم پیامک اومد که پولی که می خواستی جور شد آره اینم یه نشونه هست برای من بخدا قسم از تو به من بی نهایت لطف و عنایت و نعمت رسیده منو ببخش که یادم میره منو ببخش که عجله می کنم ولی من جایی ندارم غیر از آغوش امن و گرم تو و همه اتفاقات زندگی من معجزه تو هست و اعتبارش به خودته من هیچی نیستم خدا جون بخدا ذات خدا ذات الهی خیر و برکت و ثروت و نعمت و رحمت و پیشرفت و خوبی هست بخدا خودش گفته که برگی بدون اذنش بر زمین نمی افته حالا که به همه چیز اشراف داره آخه محمد جواد ببین 99.99999999999 درصد اتفاقات کل جهان هر لحظه خیره زیباست قشنگه خوبه عالیه هر کی از خونه میاد بیرون سلامت بر میگرده خونه زمین زیر پاش دهان باز نمی کنه اونو ببلعه ماشینش به جایی برخورد نمی کنه از رو پله نمی افته آره اینا همه اش هر لحظه داره توی زندگی محمد جواد و همه مردم دنیا اتفاق می افته آخه مگه میشه دست این خدا رو نبوسید؟ میشه سجده اش نکرد؟ چطور دیگه به ما لطف کنه این خداوند ؟ همین که پسر من میره مغازه سالم بر میگرده خونه آخه اگر معجزه و لطف خدا نیست پس چی می تونه باشه؟ نمی تونست بره و دیگه بر نگرده؟ یا سالم بر نگرده؟ خودش خدا گفته بدون اذنش برگی نمی افته از درخت این همه ابر و باد و مه خورشید و فلک و آسمان زمین و همه چیز توی این دنیا داره هماهنگ کار می کنه تا محمد جواد امروز براش خوب پیش بره نه محمد جواد 99.99999 درصد کل مردم دنیا دیگه چطوری خدایی کنه این خدا تا آخر عمرم هم بشینم سپاسگذارش باشم بازم کمه به گردش هم من نمیرسم که اینقدر با سرعت نور داره زندگی منو غرق در معجزه و نعمت میکنه
الله اکبر
یا خدا
مرسی استاد عزیزم
چشمان تیز بین و قلب بازت برای دریافت نعمات خداوند رو من باید هزاران بار شکر گذار باشم که درس زیبا زندگی کردن رو بهم آموختی
چند روز پیش عزیزی از فامیلمون این کره خاکی رو ترک کرد و دعوت معبودش رو لبیک گفت و ساکن بهشت شدند گرچه در همین دنیا هم بهشتی زندگی کردند
من فکر می کردم اگر من شاگرد این مکتب نبودم و از آموزش های استاد بهره مند نشده بودم چه فشاری رو باید توی همین اتفاق تحمل و تجربه می کردم ولی با نگاه متفاوت همه چیز الحمدلله خوب پیش رفت و منم کلی درس یاد گرفتم
خدایا شکرت هزاران بار ازت سپاسگزارم خدا جون الهی شکر
سلام ب فرمانروای جهان و جهانیان ،خداوندگاار زمین و زمان
سلام ب سفیران عششق و توحید عملی و دوستان عزیز
اول از همه این صحنه هادشت و رودخانه مرایاد فیلمهای بچگی که از سرخ پوستان می دیدم انداخت و از خداوند سپاسگزارم برایم تداعی کرد .ازبچگی عاشق فیلمهای سرخپوستی بودم .
چه قدرت و عظمتی ،کوه ها و دشت ها ،دره ها .این همه زیبایی فقط تفکر آدمی را بر می انگیزاند ب خالق و هدف خلقت این همه زیباییها.
قاری که در برای بدن عالیست و آب گرم و سردی که مفید،چه حکمتی در ترکیب این آب هست؟
چه شهر زیبایی با درختان تزیین شده ،با نظم وتمیز(خدایا شکرت)
چقدر زن و مرد و بچه در کمال آرامش در حال قایق سواری و لذت بردن هستند ودر سکوت از این طبیعت استفاده قشنگ میکنن.
غذای پر از عشق مریم . بوی عشق تا اینجا هم مشام را نوازش میده
این همه زیبایی از خدا ،و این 2سفیر چه زیبا آن را گسترش میدن.خدایا چگونه میشود شکر تو را بجا آورد؟
این همه صحنه های باور نکردنی،که زمانی فکر میکردم فقط در عکس هاس.
من تجربه هایش را آرزو مندم و منتظر(آمین)
سپااس فراوان از خدا و این 2 عزیز
(من ب دستان خدا خیره شدم ،معجزه کرد)
سلام درود به استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی
و همینطور به دوستان هم فرکانسی ام
واییییییییییی خدا من چقدر من حالم خوبه خدایا صد هزار مرتبه شکرت
استاد عباس منش و خانم شایسته شما لایق بهترینهایت
چرا؟ ؟ چون شما بودین که توحید ی عمل کردین شما بودین مثل بقیه مردم فکر نکردین شما بودین خونه تون تاکسی تون تمام وسایل خونه تون بندر عباس ول کردین و رفتین تهران
شما بودین استاد توحید ی عمل کردین شما بودین به خداوند و قوانین جهان ایمان داشین شما بودین و 000000000
خدایا سپاسگزارم
و شما هستین به ماها یاد میدین میشه خوب زندگی کرد به شرط ایمان به شرط عمل به شرط توکل به شرط احساس خوب به شرط کنترل ذهن
خدایا شکرت
استاد باور کنید زربان قلبم خیلی تند میزنه میخواد از سینه ام بزنه بیرون خدایا سپاسگزارم
خدایا شکرت: بابت این همه زیبایی
خدایا شکرت:بابت این همه فراوانی و نعمت
خدایا شکرت:بابت این همه سرسبزی و آب فراوان
خدایا شکرت: بابت استاد عباس منش و خانم شایسته و این سایت بی نظیر و دوستان عزیزم
خدا از تو میخوام کمک ام کنی من هم به خواسته ام برسم
خدایا از تو میخوام کمک ام کنی بتونم ذهنم رو کنترل کنم و توکل ام و ایمانم به تو بیشتر و بیشتر بشه
واقعا احساس ام خیلی عالیه خدا رو شکر
خدایا شکرت: که من در مسیر درست هستم
و در آخر از استاد عباس منش و خانم شایسته دوست داشتنی سپاسگزارم: این زیبایی ها رو با ما به اشتراک میزارید
در پناه الله مهربان شاد ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ️️
بنام خدا
سلام استادان خوب زندگیم دوستتون دارم
خدارو شکر میکنم که هدایت شدم به شما و اینکه لایق دیدن اینهمه نعمت و زیبایی ها هستم و خدارو شاکرم هستم که لایق شنیدن صدای شما و دانستن آگاهی ها و قوانین با شما شده ام و توانستم با استفاده از فایل های شما و محصولاتی که دارم زندگی بهتر و آرامتر و سلامتر را تجربه کنم
خدایا شکرت
استاد من هربار به مکان های هدایت میشم و زیبایی ها و امکاناتی را تجربه میکنم و میبینم که منو به این باور میرسونه که میشود که شده است و خیلی ها تونستن توی همین شرایط و مملکت خودمون بهترین زنگی و امکانات رو برای خودشون خلق کنند و باورم بشه که اگه کسانی هستند که شرایط خوبی را فارغ از اینکه کجا هستند برای خودشون ساختن پس منم میتونم و میشه و خودم را لایق بهترین زندگی بدونم و از خدا میخوام که هدایتم کنه که به راحترین راه ها و آدم ها و ایده های که بتونم به آسانی به خواسته هام و شرایط دلخواه زندگیم برسم و رشد کنم پیشرفت کنم
و با دیدن این زیبایی ها و امکاناتی که هربار با سفر به دور آمریکا نشونمون میدید خواسته های زیادی در دل ها زنده میشه و امید به آینده و داشتن روز های بهتر و بهتر وبهتر
خداروشکر میکنم و از شما سپاسگزارم دوستتون دارم ️️️⭐️
الهی به امید تو
سلاااااام سلامی با حال بسیاااار خوب. پر از انرژی خالص مثبت و در شرایطی ایده آل.
سلام استاد، نه از اون سلام استادهایی که توی راهروی دانشگاه که با استادمون برخورد می کردیم می گفتیم. بلکه از اون سلام استادهای پرشور و هیجانی که یه شاگرد درس خونده با اعتماد بنفس که به تازگی یه نمره خوب گرفته و لبخند رضایت استادش رو دیده تقدیمش میکنه.
استاد شما که سعیده رضایی رو ندیدید و از نزدیک نمی شناسید ولی شخصیت و افکار و رفتار همه ماها رو در صدها سمینار حضوری و اینهمه سال تجربه تون می شناسید. پس مطمئنم از همینجایی که الان هستید لبخند بزرگ منو روی صورتم می بینید و میگید آفرین که تلاشتو کردی. همین که حالت خوبه کافیه تا دوباره باقدرت به راه بیفتی و نتیجه زیبا خلق کنی.
مریم خانم نازنین زیبای باکلاس سلام عسل بانو. عاشقتم. دلم میخواد اول از همه تحسینت کنم بابت نگاه متفاوت و بسیار زیبات به تجمل و کلاس و لاکچری بودن. هرچقدر بیشتر با وجود نازنینت در قالب فایلهای سایت آشنا میشم بیشتر پی میبرم که آرررره همینه درستش اینه. منم خیلی جاها ندانسته این سبک رو پیاده کردم ولی آگاهانه برای خودم بعنوان یه لایف استایل تعریف و تحسینش نکرده بودم. الان با دیدن رفتار شما دارم برای خودم یه دیدگاه میسازم مبنی بر اینکه اصل زندگی بر راحتی، آرامش، و در عین حال نگاه شخصی خودم به مسائله.
یه خانم توی خونه خیلی کارها رو انجام میده که ممکنه از خیلیهاش لذت نبره. یا شاید چون منتظر تشکر و تحسینه و اون رو دریافت نمیکنه دلزده میشه. اما وقتی تمیزی رو دوست داشته باشی(ولی نه به قیمت نابود کردن عضلات و مفصلها و پوستت) و بعنوان یک تجمل بهش نگاه کنی نه تنها ازش لذت میبری بلکه میشه ارزش ذاتیت. منظورم اینه که تجمل خیلی معانی پیچیده و گرون و مصرف گرایانه ای به خودش گرفته، ولی شما تمیزی رو بعنوان باکلاسی تعبیر میکنی، نه سینک فلان جنس و فلان قیمت، نه گردنبند الماس و مروارید، نه خونه مجلل و ماشین میلیون دلاری و وسایل زندگی از دم برند….
بلکه خیلی ساده میگی باکلاسترین چیز تمیزیه یا فضای غار و صندلیهاش و متریالش لاکچریه.
احسنت و صد باریکلا. من به شخصه پیرو طرز فکر ناز شمام. هرچی داری از همون لذت ببر و درست نکهداریش کن، با عشق تمیزش کن تا به بهتر و باکیفیت ترش هدایت بشی. این اصله. این قانونه. نه اینکه خودتو بکشی که از برندها و مدها جا نمونی.
البته من فکر می کنم این نگاه از یک پختگی میاد. از یک تکامل که شما اول به آنچه از مادیات جهان می خواستید رسیدید و بعد با اختیار از بعضی اضافات دست و پاگیرش گذر کردید و راحت ترینها و هماهنگترین ها با سبک زندگیتون رو نگه داشتید. این همونه که استاد میگن تنها راه گذر کردن از ثروت به دست آوردن ثروته
انقدر این فایل زیبایی داشت و نکته مثبت و تامل برانگیز توش بود که باید تا صبح بنویسم. نمی دونم چون من خیلی حالم خوبه اینهمه نکته ریز آموزنده توش دیدم یا واقعا این فایل غنیتره.
1- استاد شما فکر کنم عمدا ابتدای فایل رو با تصاویر باشکوه درون از مناظر طبیعت لاکچری(بقول مریم جانم) آغاز کردید تا دلها رو آماده دریافت ورودیهای مثبت بعدی کنید. آخه این ترکیب درختای سبز و هایلایت صورتی بین زلفای جنگل با اون آسمون لاجوردی و ابرای خوشحال با اون رودخونه کریستالی روح آدم رو به معراج میبره حتی اگه تو قعر خمودگی باشه.
2- اون غار برای من عجیب و بی نهایت جذاب بود. من همیشه ذهنیتم راجع به داخل کوه چیزی شبیه زیرزمینهای قدیمی بود که همیشه خنک بودن. انتظار سرما داشتم. ولی دیدم نه، وقتی کوه حالت آتشفشانی داشته باشه، عمق زمین میتونه یه دالون سونای بخار داغ تولید کنه. الله اکبر چقدر جذاب و خاص!
3-چه حرکت هوشمندانه ای. یه شیلنگ آب سرد برای شستشوی تن بخار گرفته. چقدر به قول فرمایش مریم جان سلولهای بدن باز میشه، رطوبت بدن تنظیم و گردش خون تسهیل میشه. چقدر انرژی بدن بالا میره و دیگه شاهکار شما استاد عزیزم ورزش توی اون مدار بالارفته جسمتون هست. چه استفاده بهینه ای از فضا. دمتون گرم. تنتون قوی برای خدمت به الله.
4-باز هم تریل و پیاده روی و اینبار کنار اون رودخونه عروسک. چقدر شگفت انگیزه! اول اینو بگم چقدر مامانها خوش هیکلن با دو تا بچه! چقدر بچه ها دارن کیف میکنن اینجا. الهی شکرت هزار مرتبه. به عنوان مادری که همیشه به علاقه بچه اش برای خاک بازی و آب بازی بها میده و اجازه کثیف کاری(البته تا حدی) بهش میده به خودم افتخار می کنم. چون روح انسان با طبیعت عجینه مگر اینکه عمدا خودش رو از این نعمت محروم کنه. و از اونجایی که بچه ها مقاومتی با روحشون ندارن همیشه توی خاک و آب پخش و پلان. چقدر زیبا قایق سواری ایستاده میکردن الهی شکر. منم میییییی خوااااااممممم خداااااا
5- حیاط جدید با درختای سربه فلک کشیده و صدای و سیمای رودخونه مهربون که وجود لذه للناظرین هست. پروردگار اینهمه فراوانی رو شکر!
6- استاااااد چقدر اون گوشتا خوشگلن بخدا بوشون تا اینجا اومد گرسنه ام شد. نووووش ته جونتون (بقول مامان بزرگم خدابیامرز) دست مریم خانم باکلاسمون طلا که عطر وجود خودشه که همه جهان اطرافش رو تا کیلومترها معطر کرده.
*
استاد نمی دونم کارم درسته که کلام خدا رو آخر همه حرفام میارم یا نه. ولی حسم میگه اینطوری بنویس عیبی نداره. هو الأول و الآخر و الظاهر و والباطن. مهم اینه که من اول نشستم قرآن خوندم و تفکر کردم و بعد دلم گفت بنویس از زیباییها. نوشتم چون خودش گفت اینطوری بنویس.
داشتم سوره روم رو می خوندم. از آیه 8 تا 32.
چقدر بزرگ و تکان دهنده است. دلم می خواد در موردش حرف بزنم.
میاد توی 9 آیه نشانه های قدرتش رو نام میبره. (از جمله اینکه من فهمیدم ممکنه انسانهایی مثل ما روی زمینهای دیگری همین الان درحال زندگی باشن) برای طولانی نشدن نمی نویسم.
بعدش که در مورد همه آیات الهی گفت اگر تعقل کنید و بشنوید و ببینید و تفکر کنید، اومده گفته:
یه مثال میزنم زمینی و ملموس که خوب شیرفهمتون کنم.
خدا از [وضع و حال] خودتان برای شما مثلی زده است، آیا از بردگانتان در آنچه [از نعمت ها و ثروت ها] به شما روزی داده ایم، شریکانی دارید که شما در آن [نعمت ها و ثروت ها] با هم برابر و یکسان باشید، و همان گونه که از یکدیگر می ترسید [که یکی از شما نعمت و ثروت مشترک را ویژه خود کند] از بردگانتان هم بترسید؟ [بی تردید در میان آزاد و برده و مولا و عبد و مالک و مملوک چنین شرکتی وجود ندارد، پس چگونه ممکن است مملوک خدا در خدایی، ربوبیت، خالقیت و مالکیّت شریک او باشد؟!] این گونه آیات خود را برای مردمی که تعقّل می کنند، بیان می کنیم. (28)
اصلا برق سه فاز از کله ام پرید. میگه تو که انسانی هم جنس خودت رو چون اسمشو گذاشتی نوکر کلفت آدم حسابش نمی کنی، پس چطور یه آدم رو شریک خدا قرار میدی و ازش حساب میبری؟ اینا رو استاد دارم به خودم میگم چون ازش برای الان زندگیم جواب خواستم. ازش کمک خواستم و این پاسخ درخواست خودمه.
[اعتقاد و عمل مشرکان بر پایه تعقّل نیست] بلکه آنان که [با شرک ورزی] ستم کرده اند از روی جهل و نادانی از هواهای نفسانی خود پیروی نموده اند؛ پس کسانی را که خدا [به کیفر پیروی از هواها] گمراه کرده است، چه کسی هدایت می کند؟ و آنان هیچ یاری کننده ای [که از گمراهی و عذاب نجاتشان دهد] نخواهند داشت. (29)
میگه خودتو گول نزن تو داری دنبال نفست میری نه اینکه واقعا اون شخص رو اینقدر قبول داشته باشی. نه اینکه واقعا بخوای بپرستیش بلکه چون تسلیم بیهودگی و بی ایمانیت شدی رو آوردی به یه مخلوق مملوک هیچ کاره.
بعدش که میگه روی آدمها حساب نکن و ازشون بت نساز میگی خوب چیکار کنم؟ به کی رو بزنم. اینجا جواب میده:
پس [با توجه به بی پایه بودن شرک] حق گرایانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوی این دین [توحیدی] روی آور، [پای بند و استوار بر] سرشت خدا که مردم را بر آن سرشته است باش برای آفرینش خدا هیچگونه تغییر و تبدیلی نیست؛ این است دین درست و استوار؛ ولی بیشتر مردم معرفت و دانش [به این حقیقت اصیل] ندارند. (30)
داره بهم میگه من درون خودت یه دستگاه گیرنده و فرستنده از شرکت سازنده(الله/رب) نصب کردم که اصلا سیستمت با اون پایه تنظیم شده. برگرد به تنظیمات کارخانه. همین!
تو دیفالتت یکتاپرستیه، یه نشانگر حساس به شرک هم روی سیستمت نصب کردم به اسم احساس همون فرمونو بگیر برو جلو دیگه. چرا سختش میکنی. جرات کن جسارت کن وقتی حست به کاری بده انجامش نده.
وااااای استاد انقدر خوشحالم که امروز “توحیدی” عمل کردم. انقدر از خودم راضی ام که دارم پرواز می کنم.
[پای بند به همان سرشت خدایی باشید] در حالی که روی آورندگان به سوی او هستید و از او پروا کنید و نماز را برپا دارید و از مشرکان نباشید. (31) مشرکانی که دینشان را بخش بخش کردند و [سرانجام] گروه گروه شدند، در حالی که هر گروهی به آنچه [از بخشی از دین] نزد آنان است [به تصور اینکه حق است] شادمانند! (32)
استاد توروخدا می بینید چقدر تمیز و شفاف برامون توضیح داده. البته شما که بارها دیدید من تازه دوزاریم افتاده.
میگه یه بار توحیدی عمل کردن فایده نداره، باید پایبند باشی به فطرت الهی خودت. تکرارش کنی. صلوه رو همیشه به جا بیاری و از مشرکان نباشی که اومدن بجای تمرکز روی وحدت و شباهت ذات پاک همه انسانها، دست گذاشتن روی تفاوتها و اصلا تفاوتها رو بصورت خرافی ساختند. وگرنه از اول تفاوتی وجود نداره. میگه لا تبدیل لخلق الله، ذلک الدین القیم خلقت خدا در مورد ذات انسانها چه مال اعصار گذشته باشن چه الان چه آینده، در هر نقطه کره زمین که فرقی نمیکنه. دیفالت همه مون یکیه. پس این شاد بودن برای ایرانی یا امریکایی یا مسلمان و مسیحی بودن چی میگه این وسط؟ هیچی شرک محضه!
جالبه که آدم یه فایل سفرنامه نگاه میکنه، ظاهرش یه سفر به یه منطقه سرسبز و خوش آب و هواست ولی باطنش انرژیش آدم رو میبره به جایی که تا یک دقیقه قبلش در مخیله اش هم نمی گنجید.
اینم از معجزات پروردگار ما به دست بندگان شایسته اش که به نظر من تفاوت چندانی با پیامبران نامبرده شده در کتابهای مقدس ندارن.
عاشقتونم با اون لباسهای خوشرنگ و خوش فرمتون که البته از اندامهای زیبای شما فرم زیباتری به خودش گرفته. سبز فسفری و آبی لاجوردی بسیار برازنده تونه.
سلام بر تنها قدرت هستی
سلام دوستان
حالتونچطوره؟
خدارو شکر
واقعا لذت میبرم وقتی ب این فایل های زیبا نگاه میکنم از خوندن کامنتهای شما عزیزانم ک با عشق با انرژی احساستون رو ب نمایش گزاشتین
از دیدن این طبیعت با این همه زیبایی و تمیز بودنش توی کامنت یکی از دوستان خوندم
برگزاری فوتبال رو توی این شهر رد کردن تا مردم نیان کرم بریزن
واقعا لذت بردم از این اقدام احسنت درود به این طرز فکر اقدام عملی ب این میگن
و اما هات اسپرینگ آبگرم خودمون
استاد جوری توضیح دادی من خودمو اونجا میدیدم توی اون غار حرا ک بخار هوارو میکشیدم تو ریه هام و بعد از گرم شدنم آب سرد رو میبیستم رو سرم و چه حالی میداد الهی شکرت
چه بدن ساختی استاد احسنت بر شما چه سینه های خوش فرمی دارین
تحصین میکنم ک اینقدر جاهای دیدنی و زیبا رو دارین تجربه میکننین و ما هم ازش بهره میبریم
اتاق سولاریوم بود یا اتاقی پر از گل های زیبا و نور طبیعی واقعا زیبا بود از دیدن گلها لذت میبرم خیلی خوشگل بودن کلا دیزاینش عالی بود
غذایی که تو 15 دقیقه اماده شد براحتی نوش جانتون
مرسی استاد ک اینقدر سپاسگزارید
و ب راحتی به زبون میارید همین کارتون یک الگو برای منه ک انجامش بدم با عشقبا احساس خوب
وقتی یک عمل صالح ک نتیجش خیره میبینمبا خودممیگم ببین این کار انجامش نتیجه داره هیچ چیزی در این جهان بی پاسخ نمیمونه هر عملی یک عکس العملی داره جهان جهان فرکانسهاست
بقول قرآن ک میگه ذره ای خوبی رو بهتون برمیگردونیم
قشنگی خدای من اینه ک همیشه انلاینه
سفرمون بسلامت
به نام صاحب «لاجرم »ها
ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شده برای هدایت بشر و برای راهنمایی و امتیاز حق از باطل، پس هر که دریابد ماه رمضان را باید آن را روزه بدارد، و هر که ناخوش یا در سفر باشد (به شماره آنچه روزه خورده است) از ماهای دیگر روزه دارد، که خداوند برای شما حکم را آسان خواسته و تکلیف را مشکل نگرفته، و خواسته تا اینکه عدد روزه را تکمیل کرده و خدا را به عظمت یاد کنید که شما را هدایت فرمود، باشد که (از این نعمت بزرگ) سپاسگزار شوید.
بقره 185
و با هر سختی البته آسانی هست.
انشراح 6
استاد شما همیشه میگین وقتی کار سخت پیش میره یه اشکالی توش هست
یکی از پسرای من فقط شیرخشک میخوره سه ماهه من تو خواب بهش شیر میدادم دیگه این اواخر تو خواب هم نمیخورد خیلی سخت بود شیر دادن بهش و خیلی وقت ازم میگرفت من میدونستم که این سختی بخاطر باور های خودمه چون هی داشت سخت تر هم میشد
من متوجه شدم یه باور خیلی مخرب دارم و اون هم اینه که حس میکنم اگر سختی بکشم ارزشمند میشم از بچگی همینطور بودم وقتی الان فکر میکنم و همیشه کارها برام سخت پیش میرفت و در لایه های زیرین وجودم لذت میبردم چون احساس ارزشمندی میکردم تو این چند روزه با این باورم که روبرو شدم حسابی جا خوردم و متعجب بودم چطور اینهمه باعث عذاب خودم شدم و بخودم ستم کردم میدونستم اگر این باور محدود کننده ی فوق مخرب با باور مناسبی جایگزین بشه قطعا کارهام ساده تر پیش میره
من فقط چند روز این عبارت تاکیدی رو تکرار کردم:
من هر چه راحت تر باشم نزد خدا عزیزترم
و بهش ایمان داشتم بخاطر اون دوتا ایه که اول متنم اوردم بهم ثابت شده بود خداوند من رو اسان کرده من خودمم که به خودم سخت میگیرم
بعد چند روز بهم الهام شد که برم شیرخشک پسرمو عوض کنم شاید طعمشو دوست نداره چیزی که تو این چند ماه اصلا به ذهنم نرسیده بود و امروز پسرم تو بیداری راحت و بدون سختی من شیرشو خورد و خوابید
خدایاشکرت بخاطر قوانین ثابتت
خدایاشکرت بخاطر جهان قانونمندت
خدایاشکرت بخاطر حضورت در تمام لحظاتم