سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 213

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سمیرا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

ایده جالب خانم شایسته خیلی برام تازگی داشت. اینکه تو سفر از آینه ماشین استفاده کنی واسه رخت آویز لباسهای خیس تا زودتر و راحت تر خشک بشن. به قول استاد از این راحت تر،از این آسانتر،از این زیباتر

دم امریکایی ها گرم با این قوانین محکم وبا منطقشون:

اینکه در صورت نبودن توالت در کمپ گراند، باعث کثیفی و آلودگی طبیعت نشویم. بلکه گودالی حفر کنیم، کارمون رو انجام بدیم و روش روبپوشونیم.

اینکه زباله ها وپسماندها رو جمع کنیم که به حیوانات آسیب نرسونیم از همه جالب تر ایده عکس گرفتن از این مقررات هست تا دیگه بهونه ای برای فراموش کاری نداشته باشه. آفرین،آفرین

چه رودخونه بی نظیری چه آب پاک و زلالی. چقدر زیبا به سنگها شکل و حالت داده با موجها و شدتی که داشته تمام صخره ها را صیقلی کرده. خداجونم شکرت به خاطر عظمت و خلق این نعمت حیات بخش. در لابلای شکاف صخره دو تا درخت رشد کردن قد کشیدن که این به ما میگه:در این دنیای بی نظیر، توی هر شرایطی که هستیم فرصت رشد و پیشرفت داریم از زندگیمون باید لذت ببریم. گل سنگهای سبز و خوشرنگ و زیبا که قسمتی از سطح سنگها روپرکردن، بهشون زیبایی بیشتری دادن.

چه جالب در حین لذت بردن از طبیعت اون دوتا موتور سوار اومدن و از دیدنشون کلی لذت بردیم. خیلی جالب بود که وقتی به مانعی نزدیک میشدن روی موتور می ایستادن تا به بدنشون خدمت کنن و به بدنشون آسیب نرسه. 

چه مردم باشعوری. موقع رد شدن از مسیر دستش رو بالا میبره و به نشانه ادب سلام میده. چه استاد بی نظیر و عزیز دل شایسته ای که قطعا پاسخ سلام اون فرد رو با لبخند و اشاره دست میدن.

سنگها انگار در راستای حرکت آب، روشون طراحی و نقاشی شده بود که به قول استاد این آب با شستن سنگهای بین مسیرش، سرشار از آهن و منیزیم و کلسیم و کلی چیزهای مفید دیگست و این باعث شده این آب مثل قند شیرین باشه.

بازهم یک صبح زیبای دل انگیز دیگه با استاد جان و عزیز دلشون توی این طبیعت بی نظیر. چه پل زیبایی وسط این همه زیبایی طبیعت خداوند. چه صخره ی بزرگی. شکاف بزرگی که روی صخره به وجود اومده نشون دهنده ی اینه که قدرت آب چقدر زیاده و این شدت و قدرت باعث این شکاف بزرگ توی صخره به این عظمت شده.

خدایا من توی قدرت آب و خلق این شکاف در وسط این صخره، عظمتت رو میبینم.

چه غاری… چه ساییدگی زیبایی روی صخره ها ایجاد کرده و چه عظمت و شکوهی. «فتبارک الله احسن الخالقین »

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 213
    469MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

319 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا احمدی» در این صفحه: 1
  1. -
    رضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1766 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیز و بانو شایسته مهربان و همه دوستان توحیدی و نازنینم در این جمعِ بهشتی و الهی

    سلامی به زیبایی این سنگ های با عظمت و صیقلی شده و آب های جاری و روانِ در بینِ این سنگ ها…

    داستان سنگ و آب ، داستانی آشنا…

    الهی به امید تو…

    سنگ و آب مرا یاد موسی میاندازد ، پیامبری که عاشق رب العالمین است و خدا هم عاشق اوست

    عاشقی موسی در اینجاست که که وقتی به میعادگاه و قرار عاشقانه چهل روزه اش با خدا رفت ، خدا به او گفت که

    ( وَمَاۤ أَعۡجَلَکَ عَن قَوۡمِکَ یَـٰمُوسَىٰ )

    ای موسی ؛ زود آمدی پیش ما ، یکم در بین قومت میماندی و مراقب آنها میبودی ، حالا دلیل اینکه زود آمدی به میعادگاه چیه؟

    [سوره طه 83]

    و موسی در جواب میگوید

    (قَالَ هُمۡ أُو۟لَاۤءِ عَلَىٰۤ أَثَرِی وَعَجِلۡتُ إِلَیۡکَ رَبِّ لِتَرۡضَىٰ)

    گفت که ای خدا ، قوم من دنباله رو من هستند و نیازی نبود پیش آنها باشم ، و تنها دلیلی که من زود آمدم به میعادگاه این بود که عشقی که به تو دارم ، مرا کشاند به سمت تو تا تو از من راضی باشی…

    [سوره طه 84]

    (دقیقا مثل این دختر و پسرایی که با هم نامزد هستند و وقتی میخواهند بروند سر قرار ، چقدر ذوق دارند و ….)

    موسی عاشق خدا بود ، باید هم میبود ، لطف های ‌که خدا در زمان نوزدای اش به او کرد و مغفرتی که خدا بر او بعد از قتل آن مامور فرعون به او ارزانی داشت و شکافته شدن دریا و نجات جان خودش و قومش از دست فرعون و…چنان نمک گیرش کرده بود که نمیتوانست از در خانه خدا روی برگرداند….

    حال خداوند او را با علمی آشنا میکند که میتواند با عصایش دلِ سنگِ سخت را بشکافد و از دلِ سنگِ سخت ، آب را جاری کند

    وَإِذِ ٱسۡتَسۡقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ فَقُلۡنَا ٱضۡرِب بِّعَصَاکَ ٱلۡحَجَرَۖ فَٱنفَجَرَتۡ مِنۡهُ ٱثۡنَتَا عَشۡرَهَ عَیۡنࣰا…

    موسی برای قومش طلب آب کرد  و ما به او گفتیم که با عصایت به سنگ بزن که با این کارِ موسی ، دوازده چشمه از دل سنگ شروع به جوشیدن کرد…

    [سوره البقره 60]

    چه علمی در پشت این معجزه نهفته بود واقعا؟

    دانشمندانی که در عصر حاضر با این همه تحقیق و پژوهش فقط توانسته اند در حد کمی به این علم دست پیدا کنند و اختراعاتی داشته اند مثل همین ریموتِ درب های برقی که با لمسِ دکمه ای بروی آن درب خانه یا مغازه را بازمیکنند یا مثلا سدهای بزرگ میسازند و با لمسِ دکمه ای ، دریچه سد را باز میکنند و آب را از دل آن سد بتنی جاری میکنند

    با این همه تکنولوژی و پیشرفت هیچ وقت نتوانسته اند که یک چوبی بردارند و به سنگی بزنند و از دل سنگ آب جاری کنند (حتی وقوع چنین کاری در ذهن خودمان در عصر حاضر غیرممکن است ، چه برسد به اینکه در واقعیت چنین باشد)

    ولی موسایی که اصلا علمی نداشت و چند سال چوپانِ گوسفندانِ حضرت شعیب بود  ، به چنان علمی از جانب خدا مجهز شده بود که به سادگی و راحتی با زدن یک تکه چوب به سنگ ، توانست آبی روان از دل سنگ جاری کند…

    داستان این علم چی هست؟واقعا باید تفکر کرد در اینکه موسی چکار کرد که به چنین علمی مجهز شده بود در حالیکه هزاران دانشمند در عصرِ تکنولوژیِ حالِ حاضر ، نتوانسته اند مجهز شوند…

    یا در داستان حضرت یوسف تدبر کنیم

    حضرت یوسفی که اصلا علمی از رشته پزشکی نداشت توانست با یک پیراهن ، چشمان نابینایِ پدرش یهقوب را شفا دهد و او را بینا کند

    ٱذۡهَبُوا۟ بِقَمِیصِی هَـٰذَا فَأَلۡقُوهُ عَلَىٰ وَجۡهِ أَبِی یَأۡتِ بَصِیرࣰا….

    [سوره یوسف 93]

    و این در حالی است که هزاران پزشک در عصر حاضر و با چنین تکنولوژی پیشرفته ای نتوانسته اند چنین امری را ممکن سازند…

    یا در داستان آن مامورِ دربارِ سلیمانِ نبی تدبر کنیم که تخت ملکه سبا را در کمتر از چشم بر هم زدنی ؛ از قصر ملکه سبا به قصر سلیمان نبی آورد

    قَالَ ٱلَّذِی عِندَهُۥ عِلۡمࣱ مِّنَ ٱلۡکِتَـٰبِ أَنَا۠ ءَاتِیکَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن یَرۡتَدَّ إِلَیۡکَ طَرۡفُکَ….

    [سوره النمل 40]

    و این در حالی است که دانشمندانِ عصرِ حاضرِ فقط توانسته اند در عرض چند ثانیه یک پیام صوتی یا تصویری را از طریق شبکه های اجتماعی از شرق عالم به غرب عالم منتقل کنند و تا اکنون نتوانسته اند که یک صندلی را در عرض یک ثانیه از چین به آمریکا منتقل کنند…

    یا در داستان نوح نبی و کشتی سازی او تدبر کنیم

    چرا این کشتیِ دست ساز با آن تکنولوژی ساده ، به سلامت از آن دریای طوفانی عبور کرد و هیچ مشکلی برایش بوجود نیامد…

    قِیلَ یَـٰنُوحُ ٱهۡبِطۡ بِسَلَـٰمࣲ مِّنَّا…

    [سوره هود 48]

    و این در حالی است که کشتی تایتانیک که با تکنولوژی فوق پیشرفته ساخته شده بود در آب های ملایم و آرام ، براحتی غرق شد و هنوز که هنوز است لاشه متلاشی شده و عرق شده ی ِ این کشتی در اعماق اقیانوس موجود است…

    واقعا باید تدبر کرد در این آگاهی هایی که قرآن و نشانه های عصر حاضر ، به ما میدهد

    تدبر از ریشه “دبر” می باشد و معنای پُشت کردن در آن نهفته است و منظور از تدبّر یعنی رها کردن ظاهر و مشاهده اسرار پُشت پرده …

    تدبر کنیم در اینکه این چه علمی است که موسی به آن مجهز شده بود ؟؟؟  موسایی که با همان عصایی که گوسفند چرانی میکرد ، از دل سنگ چشمه آب روان میکند…

    تدبر کنیم در این قرآنِ زیبا ، در این قرآنی که اسرار زیبا دارد که ما اکنون با آنها نامحرم هستیم…

    اگر واژه “نامحرم” اینگونه در ذهن ما حک شود و جای خود را با آن تفسیری که قبلا از آن در روابط محرم و نامحرمی داشتیم ، عوض کند ؛ زیبایی های بیشتری از قرآن را درک میکنیم….

    تدبر کنیم در زندگی حضرت موسی که چه کرد  که به جایگاه “إِنَّکَ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوࣰى” رسید و لایق شنیدن صدای “وَأَنَا ٱخۡتَرۡتُکَ” خدا شد….

    تدبر کنیم…

    تدبر کنیم…

    تدبر کنیم…

    خدایا توفیقی بده که قفل قلب هایمان را باز کنیم و زنگار از آن بشوییم تا وارد مرحله تدبر شویم

    (أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ أَمۡ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقۡفَالُهَاۤ)

    [سوره محمد 24]

    مسلما خدایی که “إِنَّ عَلَیۡنَا لَلۡهُدَىٰ” است و هدایت را بر خود واجب کرده و یک زنبور عسل را راهنمایی میکند که کجا برو و کجا نرو و چی بخور و چی نخور ؛ به طریق بهتر ، ما را که اشرف مخلوقاتش هستیم ، هم راهنمایی میکند ، به شرط اینکه وجود خودِ خودِخودش را باور کنیم و فقط برویش حساب کنیم….

    باور کنیم که نیرویی در این عالم هست که همه کاره است ، نیرویی که می بینید ولی دیده نمیشود ، میشنود ولی شنیده نمیشود ، نیرویی که “فَأَیۡنَمَا تُوَلُّوا۟ فَثَمَّ وَجۡهُ ٱلله” است ولی در عین حال “لَیۡسَ کَمِثۡلِهِۦ شَیۡء” است…

    باور کنیم نیرویی را که هر لحظه با صدای ضربان قلبمان که شبیه کوبیدن درب خانه است ، دارد به ما میگوید که در خانه ام را باز کن که

    القلب حرم‌الله ، فلاتسکن حرم الله غیرالله

    قلب حرم خداست، در حرم خدا غیر خدا را جای مده

    (حضرت صادق علیه السلام)

    دارد به ما میگوید که

    مَّا جَعَلَ ٱللَّهُ لِرَجُلࣲ مِّن قَلۡبَیۡنِ فِی جَوۡفِهِ

    من که دو تا قلب در وجود تو نگذاشتم که بغیر از من کسی دیگر را در آن راه بدهی بلکه یک قلب در وجودت جای دادم که آن هم جای خودِ خودِ خودِ من است…

    [سوره اﻷحزاب 4 ]

    و حسن ختام این کامنت یک حمد و ستایش زیبا از یکی از بزرگان تاریخ

    الحمدُلله الّذی تَحبّبَ إلَیَّ وَ هُوَ غَنیٌّ 

    حمد و ستایش مخصوص خدایی است که مرا دوست دارد در حالیکه از من بی نیاز است

    (حضرت سجاد علیه السلام)

    چه ذکر زیبایی

    دوستم دارد درحالیکه از من بی نیاز است…

    خدایا شکرت

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 61 رای: