ایده جالب خانم شایسته خیلی برام تازگی داشت. اینکه تو سفر از آینه ماشین استفاده کنی واسه رخت آویز لباسهای خیس تا زودتر و راحت تر خشک بشن. به قول استاد از این راحت تر،از این آسانتر،از این زیباتر
دم امریکایی ها گرم با این قوانین محکم وبا منطقشون:
اینکه در صورت نبودن توالت در کمپ گراند، باعث کثیفی و آلودگی طبیعت نشویم. بلکه گودالی حفر کنیم، کارمون رو انجام بدیم و روش روبپوشونیم.
اینکه زباله ها وپسماندها رو جمع کنیم که به حیوانات آسیب نرسونیم از همه جالب تر ایده عکس گرفتن از این مقررات هست تا دیگه بهونه ای برای فراموش کاری نداشته باشه. آفرین،آفرین
چه رودخونه بی نظیری چه آب پاک و زلالی. چقدر زیبا به سنگها شکل و حالت داده با موجها و شدتی که داشته تمام صخره ها را صیقلی کرده. خداجونم شکرت به خاطر عظمت و خلق این نعمت حیات بخش. در لابلای شکاف صخره دو تا درخت رشد کردن قد کشیدن که این به ما میگه:در این دنیای بی نظیر، توی هر شرایطی که هستیم فرصت رشد و پیشرفت داریم از زندگیمون باید لذت ببریم. گل سنگهای سبز و خوشرنگ و زیبا که قسمتی از سطح سنگها روپرکردن، بهشون زیبایی بیشتری دادن.
چه جالب در حین لذت بردن از طبیعت اون دوتا موتور سوار اومدن و از دیدنشون کلی لذت بردیم. خیلی جالب بود که وقتی به مانعی نزدیک میشدن روی موتور می ایستادن تا به بدنشون خدمت کنن و به بدنشون آسیب نرسه.
چه مردم باشعوری. موقع رد شدن از مسیر دستش رو بالا میبره و به نشانه ادب سلام میده. چه استاد بی نظیر و عزیز دل شایسته ای که قطعا پاسخ سلام اون فرد رو با لبخند و اشاره دست میدن.
سنگها انگار در راستای حرکت آب، روشون طراحی و نقاشی شده بود که به قول استاد این آب با شستن سنگهای بین مسیرش، سرشار از آهن و منیزیم و کلسیم و کلی چیزهای مفید دیگست و این باعث شده این آب مثل قند شیرین باشه.
بازهم یک صبح زیبای دل انگیز دیگه با استاد جان و عزیز دلشون توی این طبیعت بی نظیر. چه پل زیبایی وسط این همه زیبایی طبیعت خداوند. چه صخره ی بزرگی. شکاف بزرگی که روی صخره به وجود اومده نشون دهنده ی اینه که قدرت آب چقدر زیاده و این شدت و قدرت باعث این شکاف بزرگ توی صخره به این عظمت شده.
خدایا من توی قدرت آب و خلق این شکاف در وسط این صخره، عظمتت رو میبینم.
چه غاری… چه ساییدگی زیبایی روی صخره ها ایجاد کرده و چه عظمت و شکوهی. «فتبارک الله احسن الخالقین »
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 213469MB25 دقیقه
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«مَن جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَلَا یُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ»
(ﻫﺮﻛﺲ ﻛﺎﺭ ﻧﻴﻚ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ، ﭘﺎﺩﺍﺷﺶ ﺩﻩ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻛﺎﺭ ﺑﺪ ﺑﻴﺎﻭﺭﻧﺪ، ﺟﺰ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻥ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻧﻴﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﺘﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﻤﻰﮔﻴﺮﻧﺪ.)
«قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِّلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ»
(ﺑﮕﻮ: ﻳﻘﻴﻨﺎً ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩ ، ﺑﻪ ﺩﻳﻨﻲ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ، ﺩﻳﻦ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻳﻜﺘﺎﭘﺮﺳﺖ (ﺣﻖ ﮔﺮﺍ بود) ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ)
الهی، الهی، حمد و سپاس به درگاهت که هر ذره از نعمت های زندگی ام که دریافت میکنم از جانب توست، الهی الهی، حمد و سپاس بر نعمت قلم و زبان و کلمات که از تو بنویسم و از تو بشنوم و از تو بخوانم. خدایا یاری کن این بنده ات را که اگر تو مرا چیزی نیاموزی من از خود هیچ ندانم و هیچ نتوانم. الهی از نور بینهایت خودت قلب تاریک مرا منور کن که تو خود میپسندی قلب بنده ات نورانی باشد و نه تاریک؛ توحیدی باشد و نه مشرک؛ الهی باشد و نه شیطانی. از خودم بر خودم نه پناهی دارم و نه امیدی، ای همه پناه و امید عالم، هدایتم کن، و حمایتم کن که تو خود فرمودی :وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ.
سلام و درود و رحمت و برکت و آرامش رب العالمین بر همه اعضای خانواده ام ، سلام استاد عباس منش عزیز و سلام استاد شایسته بزرگوار و سلام دوستان نازنینم. الهی که در سایه رحمت پروردگار عالم از بینهایت مغفرت و فراوانی نعمات بهرمند باشید و باشیم که خداوند بر خودش واجب کرده و سند مکتوب دستمون داده که وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ . ببینید اینجا توی این آیه غفور و رحیم «الف و لام» نداره، یعنی گشتم نبود، نگرد نیست ، غفور فقط و فقط الله، رحیم فقط و فقط الله ، چقدر غفور؟؟ چقدر رحیم؟؟ بییییییییینهاااااایییتتتت. اونقدری که ذهن انسان نمیتونه تجسم کنه.
بازم یه فایل دیگه و جلوه هایی از زیبایی و قدرت پروردگار عالم. یه خداقوت ویژه و قدردانی عرض کنم به خانم شایسته عزیز که اینقدر فایل تهیه میکنه، کل جاده رو پیاده میره تا دوربینش رو نگه از حرکت تراک کمپر فیلم بگیره. یا روی صخره هایی که راه رفتن اینقدر سخته و نیاز به احتیاط کامل هست بازم برامون فیلم میگیره، استاد شایسته، بینهایت ازتون ممنون و سپاسگزارم که برای تهیه این فایلها اینقدر تلاش میکنید و تک تک مراحل تدوین و ادیت و آپلود کردن رو با عشق برای ما انجام میدین. یه تشکر و خدا قوت ویژه هم خدمت کودک درون و کنجکاو استاد عباس منش عزیز که تمام سوراخ سمبه های آمریکا رو یه جوری بهمون نشون داده که ساکنین همون ایالت هنوز ندیدن.(استاد دمپایی قشنگتو هم عشقه که آخه کی با دمپایی میره غارنوردی) اون روز سر صحبت شد که کلیولند کجاست میگم توی ایالت اوهایو، یا یبار با بچه ها بحث اینو داشتیم که سنپترزبورگ کجاست، میگم یه سنپترزبورگ داریم توی روسیه، یکی هم داریم توی فلوریدای آمریکا، باورشون نمیشه. وقتی از جغرافیا و تاریخ آمریکا برای بقیه سخنرانی میکنم بهم میگن تو بیکاری رفتی این چیزا رو خوندی؟! دیوانه… (نامبرده فرق بیرجند و بروجرد و بجنورد و بروجن رو نمیدونه، و همینطور سلسله افشاریه و زندیه و ایلخانی، با اینکه رشته دبیرستانش بوده)؛ نمیدونن 90٪ اینا رو از سفر به دور آمریکا یاد گرفتم. اون روز با یه دوست عزیزی داشتم سر موضوع قانون تکامل گفتگو میکردم، ماجرا از اینجا شروع شد که چرا پیامبر چندتا همسر داشته، گفتم ببین تو اگه یه قانون خیلی خوب رو هم به تصویب برسونی ولی جامعه آماده پذیرشش نباشه و تکاملش رو طی نکرده باشه احتمالاً مثل آبراهام لینکلن میکشنت. به همون دلیل پیامبر نمیتونست ناگهانی چند همسری رو لغو کنه، ناگهانی مشروب رو حرام اعلام کنه، و برده داری رو ممنوع کنه، که جامعه به تکامل نیاز داشته. همون آبراهام لینکلن بزرگوار هم دو ماه و نیم بعد از امضای متمم سیزدهم ترور شد، با اینکه امروز مردم آمریکا به متمم سیزدهم افتخار میکنن… بماند که اون عزیز از شدت خنده داشت روده بر میشد که تو چطوری تاریخ اسلام رو ربط دادی به آبراهام لینکلن؟! بنده خدا حق داشت، بدجوری قیمه ها رو ریخته بودم تو ماستا (خداوند همه دیوونه ها رو شفا بده)
«قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» (ﺑﮕﻮ: ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺗﻢ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﺮﺩﻥ ﻭ ﻣﺮﮔﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ)
امروز که هدایت شدم به آیات «160 تا 165 سوره انعام» واقعاً حیفم اومد این آیات رو براتون کپی نکنم. دیدم هر آیه زیبایی خاص خودشو داره، و دستچین کردن یکی دو تا آیه لذت ماجرا رو کم میکنه. بماند که چقدر درس توش داره و بقول سعیده جان نورانی (خانم شهریاری) اینها فقط گنجایش سطل پلاستیکی منه زیر آبشار توحید . آیه 160 یه نکته خیلی جالبی در مورد قانون مدارها به آدم یاد میده. اونم اینکه اگه بخوای کار خیر کنی ده برابر پاداش میگیری و اگه کار منفی انجام بدی فقط به اندازه همون یه کار سختی دریافت میکنی. دیدم مثل قایق سواری توی رودخانه است، اگه موافق با جریان رودخانه یه پارو بزنی خود جریان آب کلی تو رو به جلو میبره ، ولی اگه بخوای خلاف رودخانه پارو بزنی زیاد جلو نمیری، فقط خودتو عذاب میدی. حکایت حرکت در مدار انرژی مثبت و هدایت الهیه، کافیه یه روز حالتو خوب نگه داری، صبح و شب تمرین ستاره قطبی بنویسی تا کلی اتفاق خوب و مثبت تجربه کنی ولی یه روز حالت بد باشه، فرکانس منفی به جهان بدی، خداییش اتفاق بد چندانی نمیاد، عذاب الهی نمیاد، فقط خودمون رو عذاب الکی دادیم. خب وقتی میشه موافق جریان رودخانه پارو زد و با هر پارو کلی جلو رفت، کلی زیبایی دید، کلی حال خوب رو تجربه کرد و خندید و شاد بود چرا خلاف جریان پارو بزنیم؟؟ (نامبرده خودش مخاطب این جمله است). کافیه هر کاری رو میخوایم انجام بدیم با احساس خوب و مثبت و علاقه باشه، تا انرژی مون بوست بشه. از خداوند هدایت بخوایم تا سرعت مون چندبرابر بشه. (اونهایی که دارن عذاب میکشن نتیجه یه عمر خلاف رودخانه پارو زدنشون رو دارن میگیرن، یه روز و دو روز نیست)
آیه 161 میگه دین و صراط مستقیم فقط یکتاپرستیه به درگاه خداوند و بس ، فقط یکتاپرستی و دوری از هر چیز و هر کس و هر عنوان و هر امتیاز که منتسب به غیر خدا باشه. ولو در حد یه نگاه کردن باشه به دست دیگری. منو باش تا همین چند وقت پیش فکر میکردم ما پیرو آیین حضرت محمد هستیم، درحالیکه خداوند داره به حضرت محمد توصیه میکنه پیرو آیین یکتاپرستی ابراهیم باش… (خدا وکیلی اینو برم توی مسجد محملمون بگم، منو تکفیر میکنن)؛ آیه 162 به زیبایی میگه هر نماز و نیایشی فقط و فقط مخصوص خداست، حتی زنده بودنمون برای خداست و مردن مون هم برای خداست، ما از خودمون چی داریم؟؟!! هر وقت منِ حمید امیری یاد گرفتم کامنتم رو هم بخاطر رضای خدا بنویسم نه برای امتیاز گرفتن و به به گفتن و تحسین بندگانش اون موقع میتونم ادعا کنم توحیدی عمل کردم.
«لَا شَرِیکَ لَهُ وَبِذَٰلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ» (ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﺮﻳﻜﻲ ﻧﻴﺴﺖ، ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ [یکتاﭘﺮﺳﺘﻲ] ﻣﺄﻣﻮﺭم، ﻭ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻛﺴﻲ ﻫﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺍﻭﻳﻢ)
ای خدا، ای خدا خودت بهم یاد بده چطوری از شرک به دور باشم و یکتاپرست بمونم. و حتی به اندازه راه همون مورچه سیاه در دل تاریکی شب روی سنگ سیاه. مشرک نباشم. خدایا، از خودت، خودت رو میخوام ، توحید و یکتاپرستی رو میخوام و آزادی و رهایی از شرک.
«قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِی رَبًّا وَهُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ وَلَا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَیْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُم مَّرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ» (ﺑﮕﻮ: ﺁﻳﺎ ﺟﺰ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻱ ﺑﺠﻮﻳﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺍﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﺳﺖ؟! ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﻧﻤﻰﺷﻮﺩ، ﻭ ﻫﻴﭻ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺑﺎﺭﻱ ﺑﺎﺭ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻧﻤﻰﺩﺍﺭﺩ؛ ﺳﭙﺲ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﭘﺲ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻥ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻣﻰﻛﺮﺩﻳﺪ، ﺁﮔﺎﻩ ﻣﻰﻛﻨﺪ)
حتی لازم نیست روز حساب برسه تا ببینیم هیچکسی، سنگینی بار دیگری رو بر دوش نمیکشه، همین الان توی یک جامعه و حتی توی یک خانواده هر کسی نتیجه باورهای خودش رو میگیره، هر کسی نتیجه مدار خودش رو دریافت میکنه.
«وَهُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ»
(ﺍﻭﺳﺖ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ، ﺟﺎﻧﺸﻴﻨﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ، ﻭ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺑﺮﺧﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺩﺭﺟﺎﺗﻲ ﺑﺎﻟﺎ ﺑﺮﺩ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩﻩ، ﺑﻴﺎﺯﻣﺎﻳﺪ؛ ﻗﻄﻌﺎً ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺯﻭﺩ ﻛﻴﻔﺮ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ)
چقدر زیبا قانون مدارها رو گفته، چقدر زیبا تاثیر باورها رو بر نتایج توضیح داده. اگه باور داری خداوند غفورالرحیم ه پس بینهایت مغفرت میده و در مدار دریافت نعمتها انسان رو بالاتر میبره. حتی از کلمه «رفع» استفاده میکنه، به معنی اوج دادن و بالا بردن. در چه چیزی در عطا کردن نعمتها، مدار بالاتر عطای نعمت بیشتر. خداوند خیلی سریع بهمون پاسخ میده. الهی صد هزار مرتبه شکر.
امروز از صبح که فایل رو دیدم مطمئن نبودم که میخوام کامنت بنویسم یا نه. ولی ظهر احساسم خوب بود و هدایت شده بودم به این آیات و تصمیم گرفتم کامنت رو بنویسم. آیات رو کپی کردم ولی چون اون لحظه یه کاری داشتم به کلی یادم رفت کامنتم رو بنویسم. چراشو الان بهتون میگم…
فایل نشانه روزانه دو روز پیش من جلسه پنج گفتگوی استاد بود با دوستان در کلاب هوس بود، که استاد از حرکت کردن در مسیر عشق و علاقه صحبت میکنه و دوستان از نتایج شون میگن(لینکشو براتون میذارم)
abasmanesh.com
خب من بارها و بارها اینو از استاد شنیده بودم و هر بار اینو میشنیدم که در مسیر علاقه تون حرکت کنید من طراحی صنعتی یادم میومد. که من به طراحی صنعتی علاقه دارم. یادمه زمانی که دبیرستان بودم با اینکه رشته ام علوم انسانی بود، یه دوستی داشتم یه رشته صنعتی(فنی حرفه ای یا کاردانش) بود، رسم فنی هاش رو میداد تا من براش بکشم. زمان دانشگاه هم رسم فنی های من از همه بهتر بود و نمره ام 20 بود. من به صورت Self-Study نرم افزار اسکچاپ رو یاد گرفتم. و چند وقت پیش طی یه حرکت انتحاری از سوی رئیسمون افتادم توی مسیر کار با نرم افزار اتوکد. فکرشو بکنید توی اولین تجربه آشنایی با نرم افزار اتوکد نقشه شبکه آب پالایشگاه رو بذارن پیش روت و بگن اینو درستش کن و باگها رو پیدا کن و فلان ویژگی ها رو کم و زیاد کن. بماند که روزهای اول چقدر سخت بود برام ولی خداوکیلی از هر چیز جدیدی که یاد میگرفتم کلی ذوق میکردم. (شاید اتوکد برای خیلی از دوستان آب خوردن باشه، ولی من از هدایت الهی ذوق میکردم و نه خود نرم افزار) وقتی پای لپتاپ نشسته بودم و داشتم کار میکردم صدای اذان مغرب از گوشی بلند ، با تعجب گوشی رو نگاه کردم… یادم افتاد من بعد از ناهار نشستم پای اتوکد، الان اذان مغربه. بقول استاد اصلا متوجه گذر زمان نشدم. لذت میبردم از اینکه دارم تجهیزات سایت رو یکی یکی جایگذاری میکنم. یه جایی توی یکی از خیابانهای سایت(محوطه صنعتی پالایشگاه) شک داشتم که مسیر چطوری بود، فلان تقاطع چطوری بود، یهو به ذهنم رسید برو با گوگل مپ ببین. دیدم وقتی به چیزی علاقه داشته باشی از جایی که فکرشو نمیکنی خلاقیتت میزنه بیرون، خداوند هدایتت میکنه. من حس میکنم این همون نعمتیه که خداوند به من عطا کرده. مثال های هواپیمایی من یه وقتایی باعث خنده دوستان میشه، ولی نامبرده قبل از کلاس اول ابتدایی وقتی نقاشی میکشید همش عکس هلیکوپتر و هواپیما میکشید(ایموجی خنده فراوان)، بارها ازم پرسیدن تو به خلبانی علاقه داری، میگفتم آره ولی بیشتر به مسائل فنی و طراحی هواپیما علاقه دارم تا خود پرواز. بین نماز مغرب و عشاء بود که تازه یادم افتاد راستی من قرار بود کامنت بنویسم. و اون موقع دست به کار شدم. حس میکنم مسیر علاقه ام رو پیدا کردم. شاید بعد از اتوکد برم سراغ کتیا یا سالید ورکس یا شاید هم تریدی مکس…
میدونم طبق قانون مَن جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا خداوند در مسیر عشق و علاقه من، هر قدم منو ده برابر میکنه، و به ازای هر ده قدم من اون ده هزار قدم به سمت من برمیداره، صد ها در رو باز میکنه، هزاران مسیر رو روشن میکنه. کافیه هر قدم رو با احساس خوب بردارم، من هیچ ایده ای ندارم چطوری ولی جان جانانی رو دارم که بر هر آشکار و هر نهان من از خود من آگاه تره. به کنه ذات من، از خودم داناتره و بر من احاطه داره.
«الهی، الهی، اگرچه شب فراق تاریک است؛ دل خوش دارم که صبح وصال نزدیک است؛ پس دست در عشق زدم هر چه بادا باد»(مناجات خواجه عبدالله انصاری)
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید. از صمیم قلبم دوستتون دارم خانواده نازنینم در این سایت.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیَاتِهَا مُعْرِضُونَ»
(ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺳﻘﻔﻲ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ از ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺁﻥ ﺭﻭﻱ ﮔﺮﺩﺍﻧﻨﺪ)
«وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ»
(ﻭ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﻭ ﻣﺎﻩ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺩﺭ ﻣﺪﺍﺭﻱ ﺷﻨﺎﻭﺭ ﺍﺳﺖ) (سوره انبیاء 32,33)
سلام و درود و رحمت و آرامش رب العالمین بر زیباترین و نورانی ترین سعیده پروردگار. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه و هر ثانیه متصل باشی به رب العالمین. الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود ارزشمند و نورانیت. با اینکه مدارت خیلی از من بالاتره ولی باز هم به خودم اجازه میدم که تحسینت کنم. تو بینظیری سعیده جان. امیدوارم نقطه آبی این تلگراف من در بهترین زمان و مکان و شرایط به دستت برسه.
چقدر تحسینت میکنم و چقدر ذوق زده میشم وقتی میبینم کامنتها رو که ترتیب امتیاز میکنم، شما نفر اول هستین. این نیست مگر بخاطر فرکانس عالی و اتصال توحیدی تون با رب العالمین و کلماتی که از قلب نورانی شما میاد.
اعتراف میکنم تو این لحظه واقعاً کمال گرایی من داره منو زیر فشار میذاره که نمیخواد برای سعیده کامنت بنویسی، آخه تو چه حرفی داری که به سعیده ای بگی که اینقدر اینقدر مدارش توحیدیه، و با سرعت در حال اوج گرفتنه.
اونجایی که در مورد شیفت گفته بودی بی اختیار زدم زیر خنده ، گفتم اگه غیر از این بود من تعجب میکردم. هر بار کامنت های ارزشمندت رو میخونم میبینم خداوند خودش شخصاً شیفت کاری رو برات چیدمان میکنه، هم شما در آرامش باشی و هم مطمئنم اون بندگان خدا به حضور و مراقبت شما نیاز دارن. من ندیده مطمئنم توی بخش ICUشما بهترین پرستار هستید حتی بهتر از نفرات قدیمی تر. میدونم بخاطر فروتنی و تواضع هیچوقت این موضوع رو نگفتی ولی من مطمئنم همینه. (اصلا فایده نداره، من باید پاشم بیام اونجا از همکاران تون سوال بپرسم و بعداً بیام دیده ها و شنیده هام رو اینجا برای دوستان مکتوب کنم). یه کارگردان همیشه نقش اول فیلمش رو میده به بهترین بازیگرش. شاید سختترین و البته لذتبخش ترین نقش، و صد البته بالاترین دستمزد و پاداش.
خداوند کارگردانی کردن رو خوب بلده، مائیم که باید بازیگر خوبی باشیم. چه پلنی دقیق تر از پلن خداوند.
خدایی که ارحمُ الراحمینِ ، غفور الرحیمِ ، خیرالرازقینِ و اسرع الحاسبینِ، وهاب و هدایتگره.
آیه 35 احزاب و بقیه مثالهای قرآنیت به شدت به قلبم نشست ، و مناجات و درخواست زیبای ابتدای کامنتت که من رو بیاد عبارات آیت الکرسی انداخت. ازت ممنون و سپاسگزارم سعیده جان. الهی صد هزار مرتبه شکر. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشی و قلب نازنینت منور باشه به نور قرآن.
سلام و درود به شما رسول جان.
خیلی خیلی از لطف و محبت شما سپاسگزارم. بسیار ذوق زده شدم از خوندن کامنت ارزشمند شما و دریافت این همه لطف و مهربانی. الهی صد هزار مرتبه شکر ، الهی صد هزار مرتبه شکر.
رسول جان، حواست هست چقدر انسان خوشبختی هستی، خدا رو صد هزار مرتبه شکر، اینکه زن داداش هم مدارت هست و اینقدر با هم در مسیر پیشرفت انرژی همدیگه رو بوست میکنید و بال پرواز هستید برای همدیگه، این خودش یه گنج بزرگه که روزی هزاران بار باید شاکر خداوند باشی. الهی صد هزار مرتبه شکر.
از خداوند این چنین زندگی رو میخوام که با انسانی توحیدی هم مدار باشم که بال پرواز هم باشیم و نه یه تیکه سرب.
رسول جان خیلی تحسینت میکنم. ببین اون اتفاق و اون ملاقات با اون شخص ، اصلا اتفاقی نبوده، خداوند همه چیز رو به دقت برامون چیدمان میکنه. ابر و باد و مه و خورشید و فلکی رو در کار میندازه تا نکات طلایی رو به اطلاع شما برسونه. چرا شما باید این ملاقات رو تجربه میکردی؟ چون شما در مدار بالاتری از نظر باورهای توحیدی و مالی قرار داشتی و این نکات رو باید دریافت میکردی و البته سخاوتمندانه به من هم هدیه اش دادی.
ولی من هنوز درگیر کنترل ذهنم، هنوز درگیر وزنه های شرک هستم.
در مورد اون ماجرای سلیمان، آره بخدا، من شنیدم این باور مخرب رو که سلیمان چون ثروتمند بود دیر تر از همه به بهشت میره. یاد سکانس با ماشین حساب کار کردن آقای کاووسی افتادم (مرحوم فتحعلی اویسی) نمیدونم یادته یا نه. خداوند میخواد چرتکه بندازه. انسان به جایی رسیده که با نرم افزارهای حسابداری میتونه ظرف چند دقیقه حسابهای مالی چند سال رو جمع و جور کنه، بعد از نظر این آقایون استغفرالله یا خدا ضعیفه برای محاسبه کردن، یا میخواد حال سلیمان رو بگیره مردم آزاری کنه الکی معطلش کنه. غافل از اینکه توی قرآن ما آیه داریم «کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا» امروز خودت برای حسابرسی خودت کافی هستی. خودت میدونی چکاره ای. مگه سلیمان در مدار توحید نبود؟ مگه رسالتش گسترش نام خداوند نبود؟ چرا باید برای بهشت رفتن معطل بشه؟
چقدر باورهای مخرب که باید زرورق مذهب به خوردمون دادن، الله اکبر. چقدر توی قرآن این ترکیب غفورالرحیم و تواب الرحیم تکرار شده، بینهایت آمرزش دهنده و توبه پذیر و بی نهایت نعمت دهنده است خداوند.
میگه ای مردم شما فقیر به درگاه خداوند هستین، و خداوند همان ثروتمند ستایش شده است.
«یا ایها الناس انتم الفقرا الی الله، والله هو الغنی الحمید»
امشب توی دفتر شکرگزاری نوشتم خدایا ازت سپاسگزارم که رزاق من تویی،و من محتاج و فقیر و ملتمس و خاکسار درگاه خودت هستم. و محتاج بندگانت نیستم. چقدر ما میتونیم شاکر باشیم. هر ثانیه و هر روز ، بخدا قسم بازم کمه. هر چقدر در مدار شکرگزاری به تکامل برسیم و اوج بگیریم بازم کمه.
رسول جان بازم این حمید کنتر سخنرانیش از کار افتاد شروع کرد از هر دری آسمون و ریسمون بهم بافت . (ایموجی خنده به مقدار لازم)
خانوادگی در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.