سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 214 - صفحه 3

424 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ابراهیم خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1396 روز

    سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته و همه ی دوستان خوبم.

    سفر آدم رو بزرگ میکنه

    سفر آدم رو رشد میده

    سفر بینهایت روی دیدگاه و قلب آدم تأثیر میزاره.

    من بعد از سفر تنهایی ام به شمال، امروز ساعت 4 عصر با اینکه شب قبلش شب کار بودم و درست نخوابیدم، اما رفتم شوشتر، تنهایی

    حدوداً 1 ساعت و نیم مسیر رفت بود، یک ساعت و نیم مسیر برگشت بود.

    رفتم سازه های آبی شوشتر (دوستان برید در مورد سازه های آبی شوشتر بخونید ثبت اثار جهانی شده و واااقعا بینظیره)

    تو مسیری که میخواستم برم شوشتر بعد از حدوداً 40 دقیقه رسیدم به یه شهرستانی که بستنیش معروفه، با نهایت آرامش به راننده گفتم به بستی فروشی خوب پیاده ام کن و رفتم یه بستنی نوشه جانم کردم، و این رو از شما و دیدنه فایلهای سفر به دور آمریکا یاد گرفتم که هیییچ بدو بدویی تو کار نیست!

    فققققط لذت ببر.

    ، وقتی رسیدم شوشتر و اومدم که برم سازه های آبی یه عروسک دیدم قلبم رفت واسش،اومدم که بخرمش دیدم عه!

    کیفی که کارتهای عابر بانکم توس بود نیستش!

    خدای واحد رو گواه میگیرم من 1هزارم دزصد هم ناراحت نشدم!

    فقط متعجب بودم که کجا گمش کردم، بعد اون مغازه داره که چقدر مرد شریفی بود و سنش نسبتاً بالا بود، هی میگفت خدا نکنه گم شده باشه، ایشالا پیدا بشه، ایشالا پیدا بشه، منم میگفتم ایشالا هرچی خیره پیش بیاد و

    با موبایلم واسش پول انتقال دادم و اون عروسک رو خریدمش.

    میدونین چیه استاد! وقتی زیاد فایلهای سما رو آدم گوش میکنه، وقتی کم کم روی خودش کار میکنه، حتی کلامش، نگرانی هاش واکنش هاش، رفتارش، عملکردش با 90%جامعه متفاوته!

    وقتی یکی میگه ایشالا مشکلت حل بشه، من نمیگم آره ایشالا حل بشه!

    میگم هرچی خیره خداست پیش بیاد، چون شاید اصلاً خیره خدا تو دزدیده شدنه موبایلم باشه!من تسلیمم، من مسیر درست رو میرم آنچیزی که پیش میاد واسم خیره!

    استاد من دیگه نگران واکنش های دیگران نیستم،اینم بگم آدم خودخواهی هم نیستم که نسبت به همسرم بی‌تفاوت باشم و فققققط به فکر خوشگذرونی خودم باشم!

    نه اما سبک مسافرت من با همسرم متفاوته، و ایشون عمممرا برای دیدنه 2 ساعته ی شوشتر اونم با ماشینای ترمینال نمیاد، ولی من دیگه اون آدمه نیستم که بگم چون همسرم باهام نمیاد منم نرم!

    یا اینکه بگم اگه من تنهایی برم ممکنه ناراحت بشه!نه من مسیر درست رو میرم، بابقیش به من مربوط نمیشه چون من مسئول احساس و دیدگاه کسی نیستم.

    استاد من با صمیم قلبم، با تماااامه وجودم یک آهنگ رو دوست دارم تقدیم کنم به قلب پاک شما، و هرررکسی که چسمای نازش رو و2ت شریفش رو، احساس قشنگش رو گذاشت روی این کامنت، و کامنت من رو خوند.

    این آهنگ من رو یاده همه ی هم خانواده ای های عزیزم میندازه و چقققدر تو این چند روز عاشق این آهنگ شدم و من بعنوان یک ترانه سرا، یک نوازنده ی سنتور و و کسی بسسسیار سخت گیره توی اهنگ گوش دادن معتقدم اگر این اهنگ ساخته نمیشد،فایل موسیقی ایران ناقص بود

    اسمه آهنگه (قطره باران) هست از پویا فکنم ماله 20 سال پیشه این آهنگ.

    استاد من میدیون دوره عزت نفس شما هستم!

    استاد من کسی بودم که تا 2 ماه پیش وقتی پسر عموم که 6 سالشه میومد در خونه ام میگفت عمو میای بازی!؟

    من بخاطر ترسه از ناراحت شدنش میگفتم باشه بیا، در صورتی که وواقعا خسنه بودم!

    در این حد عزت نفس ناااابود!

    اما همین من!

    امشب که تو ماشین نشسته بودم و منتظر مسافر بودیم، یکی داشت بیرون ماشین سیگار میکشید، بهش گفتم آقا لطفا برو اونور تر بوی سیگارت میاد تو ماشین اذیتم میکنه!

    با کلی عذر خواهی خودشو 2 تا دیگه از دوستاش رررررفتن یه جای دیگه

    استاد همیت شخص تا 2 ماه پیش جرأت حرف زدن تو اتاق محل کارش رو نداشت بخاطر احساس ضغیف بودن در مقابل یکی از پرسنل!

    اما این روزا بدونه در نظر گرفتنه اون شخص برا خودم آهنگ میخونم، میگم میخندم!

    استاد من کسی بودم که وقتی داشتم زغال روشن میکردم، یکی از بستگانم گفت زغالی که ابراهیم درست کنه بهتر از این نمیشه!

    یعنی به واسطه ی عملکردم حنی برای زغال روشن کردن هم قبولم نداشتن، اما حالا بعد از دوره ی عزت نفس شما من چی شدم!؟

    من خانواده ام با کل خانواده عموم خواستن برن شیراز دکتر، به مادرم گفتم شب کنا میخوابید گفت تو پارک، بعد با کمی تندی گفتم تو پارک چرا!؟

    برید تو خونه بخوابید درست استراحت کنید مریض دارید!

    گفت خونه گیر نمیاد!

    گفتم خونه با من شما برید اونجا هرجا بودین به من زنگ بزنید من براتون خونه جور میکنم!

    خلاصه دیدم دیروز زنگ زد مادرم که ما شیرازیم نمیدونیم کجا بریم خونه بگیریم چکار کنیم!؟

    گفتم کدوم منطقه این!؟

    گفت نمیدونیم!

    گفت فقط میدونم نوشته اینجا مجتمع پزشکی سینا!

    گفتم 10 دقیقه دیگه خونه آماده است!. خلاصه زدم تو گوگل ببینم این مجتمع کدوم منطقه است، دیدم منطقه صدرا هست، رفتم تو سایت دیوار یه خونه خیییییلی باکیفیت با قیمت خیییییلی مناسب تو همون منطقه اطرافشون هماهنگ کردم و شماره تماسشون رو فرستادم واسه خانواده ام و رفتن و اونجا مستقر شدن.

    خدا شاهده پدر من 2 روزه داره زنگ میزنه کع چچچچقدررررر خونه ی خوبیه!

    چقققدر عاااالی، بالا شهره شیرازه، چقدره عاااالی دستت درد نکنه!

    و خداروشکر کردن بابت اینکه من حتی جرأت نداشتم نظر بدم که وقتی میریم پارک زیر انداز رو کجا بزاریم اما الان به چنان عزت‌ نفسی رسیدم به لطف و رحمت خدای واحد که در توان خودم میبینم به دیگران هم کمک کنم!

    استاد

    شما میگید که با نتایجتون حرف بزنید! فققققط سکوت کنید و عمل کنید موقعش که برسه دیگران التماس میکنن که سما بهشون نظر بدید!

    دیشب پسر عموم ساعت 1 شب بهم زنگ زد که تنها کسی که امید دارم کمکم کنه و میخوام اطش مشورت بگیرم تویی، میشه کمکم کنی!

    دیدم این بجه کلا روحیه اش نااابوده بخاطر گافی که داده!

    به لطف و رحمت خدای واحد کلام خدا روی زبونم جاری شد و بهش گفتم که چکار کن، دیدم امشب زنگ زد گفت ببین!

    با اون مسئله روبرو شدم و الان ایییییینقدر خوشحالم که 4،5 تا تخم مرغ رو خوردم، 1 نونه خالی هم خوردم و اگه هنوز هم غذا بخورم سیر نمیشم از بس که فشار روانی روم بود و این مدت غذا نخورم!

    بعد خداروشکر کردم و میبینم واااقعا آدم باید با نتایجش حرف بزنه تا دیگران ازش نظر بخوان.

    من در زمینه ی روابطم مشکل دارم و به خودم قول دادم که یا تا آخر امسال چچچچنان تغییری در روابطت ایجاد میکنی که هیییچکس باورش نشه، یا اینکه دهنتو میبندی و سکوت میکنی و هییچ کامنتی تو عقل کل، دیدگاه ،نظرات و… نمینویسی!

    به قول قرآن خدا بدش میاد کسی حرفی بزنه و خودش به اون حرف عمل نکنه!

    من که تکلیفم رو با خودم مشخ5کردم تو این زمینه

    !از خدای واحد کمک میخوام

    بازم اهنگه

    (سفر)

    (قطره بارانم)

    رو ققققققلبم تقدیم میکنم به

    قققققلبتون.

    این دوتا اهنگ رو از من یادگاری داشته باشید

    شبتون بخیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 159 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1109 روز

      سلام آقا ابراهیم عزیز

      سپاسگزارم از کامنت خوشگلتون و

      بیان زیبایی سازه های شوشتر

      از اینکه دارین به قول استاد عمل میکنین و با نتایج تون حرف میزنین

      چقدر عالی در گم شدن کیف پول تون

      ذهن تونو کنترل کردین

      چقدر عالی دارین روی عزت نفس تون کار میکنین و چندتاش هم برامون نوشتین

      تحسین تون میکنم

      منم بعداز دوره 12قدم خیلی تغییر کردم واقعا هر دوره ای که استاد داره پر از آگاهی هست که باید تمرین کرد وبهش عمل کرد تا به نتیجه رسید.

      به امید الله مطمئنم ان شاالله برامون از نتایج تون در روابط تون هم

      مینویسین و لذت میبریم.

      در پناه الله یکتا

      سالم وشاد وثروتمند باشین .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      پاکیزه بارکزی گفته:
      مدت عضویت: 863 روز

      به نام خداوند عشق و آرامش

      سلام به ابراهیم عزیز

      سلام خدا بر ابراهیم شجاع

      سلام خدا به ابراهیم خلیل الله

      سلام به ابراهیم بی نظیر

      چقدرررر کامنتت هایت را دوست دارم چقدررر این ایمان و تلاش هایت را دوست دارم

      چقدررر دوست دارم که هیچ وقت دلسرد نمیشوی

      چقدررر من با قلبم تحسینت میکنم

      چقدرررر از نتایج ات خوشحال میشوم

      الهی شکرت الهی صد هزار مرتبه شکرت

      الهی هر روز بیشتر بیشتر شاهد تغییرات عالی ات باشم

      روزی برسد که چشمت را باز کنی و بیبینی که همه چیز رویایی تر از آن هست که فکر میکردی باشد

      و داری زنده گی بهشت گونه را تجربه میکنی

      خدا همیشه پشت پناهت ابراهیم عزیز

      از ته قلبم تحسینت میکنم و بهترین را برایت میخواهم

      در خدا آرام باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      بانوی آرامش گفته:
      مدت عضویت: 1943 روز

      سلام به آقا ابراهیم

      چقددر کیف میکنم اینهمه پیشرفت دارین

      چقدر عالیه که هر روز به خواسته هاتون نزدیک میشید

      خدا روشکر که شما میاید اینجا از نتایجتون مینویسد وباعث دلگرمی وحرکت ما میشین

      منم دقیقا شخصیتم شبیه شخصیت شما در گذشته هست

      از خود گذشتگی برای دیگران

      وابسته بودن در حدی که شادی بقیه باعث شادیم میشد و….

      ولی خدارو هزار مرتبه شکر

      الان منم به واسطه لطف خدا و آموزهای استاد عباس منش وتجربیات شما عزیزان دارم کلی تغییرمیکنم

      با تغییر من رفتار اطرافیانم داره تغییر میکنه

      قبلا با صدای بلند همسرم وفرزندم کلی بهم میریختم حتی گریه میکردم

      الان اصلا برام مهم نیست چه رفتاری دارن

      وخداروشکر اوضاع داره بهتر وبهتر میشه

      کامنتهای شما خیلی خیلی روی من تاثیر مثبت داشت

      ازتون ممنونم که تجربیاتتون رو اینجا مینوسید

      امیدوارم لحظه لحظه زندگیتون سرشار از صلح وآرامش باشه برادر عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فرشته کوهستانی گفته:
      مدت عضویت: 1338 روز

      سلام بر برادر با اراده ی خودم ابراهیم

      ممنون بابت آهنگ های زیبایی که تقدیم کردید

      مشتاقانه منتظرم که این دوره ی شش ماهه بگذره و نتایج درخشانتون رو بذارید

      از خداوند میخوام مسیر بالا رفتن در مدار آگاهی رو برای من و شما دوستان عزیزم هموار کنه

      من هم مثل شما در تلاشم و تونستم تا حد زیادی پیشرفت کنم اما هنوز راضی کننده نیست

      و این رو بخودم یادآوری میکنم که اگه روابطت داغونه ،مقصر خودتی

      کسی رو سرزنش نکن

      خیلی عجله دارم واسه رسیدن به خواسته

      و این موضوعی که تو کامنت های قبلتون اشاره کردید که ده تا فرش میشوری و بهت سانتافه میدن

      این جملتون خستگی راه رو ازتنم بدر کرد

      امروز که یه ناخواسته تو روابطم اتفاق افتاد سریع خودم و جمع و جور کردم و بجای بحث در مورد ناخواسته ها ،اعراض مردم و به خواسته ام توجه کردم

      من هم از صمیم قلب برای شما و خودم و تمام دوستانم دعا میکنم

      روزگارتون پر از عشق خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      مینا منصوری گفته:
      مدت عضویت: 1104 روز

      الهی شکر برای اینقدر پیشرفت تون

      واقعا دوره عزت نفس مثل آب روی آتشی که هر روز اعتماد به نفس رو می سوزوند و پایین و پایین تر میرفتیم بود.

      خدا را شکر استاد این دوره رو گذاشتن و خدا را شکر تهیه کردیم.

      منم فرزند کوچک خانواده بودم و هیچکی توی هیچ مسئله ای قبولم نداشتن و حالا شخصیت مهم خانواده شدم و حتی برای پذیرایی ناهار دورهمی خانواده با من مسورت میکنن و میگن هرچی زکیه بگه.

      خدا را شکر که سازنده زندگیمون هستیم و رو به پیشرفتیم

      موفق و موفقتر باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2033 روز

    به نام نامی یزدان پاک

    سلام و عشق و احترام خدمت استادهای نازنین دلپاکم. درود و ارادت خدمت همه دوستان همسفرم هرجا که هستند.

    چه جمله درست و بجایی گفتید استاد. زیبایی این طبیعت تمام نشدنیه!

    و سپاس و ستایش مخصوص رب آفریننده اینهمه زیباییست. آفریدگاری که حساسیت چشم انسان رو نسبت به رنگ سبز بیشتر از هر رنگ دیگری قرار داده (به گواهی تحقیقات زیست-فیزیکدانان)

    مگه میشه به سادگی از کنار این منحنی های شاهکار، از این خطوط و اشکال هندسی سه بعدی گذشت و پیشانی بر خاک بندگی نسایید؟

    مگه اگر عمر نوح نبی رو هم داشته باشی این چرخش آب بین صخره های سخت، این سبزه های روییده بر تن سنگهای به ظاهر بی روح، این سبزی درختان زندگی بخش و باطراوت و اون آبی بیکران میتونه برات تکراری بشه؟

    بخدا قسم که اگر هر آنچه در گذشته و آینده بوده و میتونه باشه رو مثل یک سوییچ خاموش کنیم، اگر در لحظه مقدس و تکرارنشدنی اکنون فقط و فقط چشم به همین 20 دقیقه عبادت بدوزیم، معنای بودن در این جهان رو درک می کنیم.

    من اومدم تا جانشین خدا بر روی چنین زمینی باشم. خداوند زمانی که منو بصورت نوزادی 3 کیلویی به این جهان دعوت کرد تمااااام آنچه که برای خدایی کردن بر جهان خودم نیاز داشتم رو توی بقچه قلب و روح و ذهنم جا داد و گفت این گوی و این میدان. من پشتیبان و هدایتگرت هستم. بسم الله ببینم چه می کنی….

    استاد مبارکتون باشه این جایگاه رفیع آدمیت. این حق شما و همه کسانیه که به خدا و هدایتش اعتماد کردند و ثابت قدم حرکت کردند.

    مریم جان عاشق پیشه، ای نازنین بی ریا عاشق اون لحظه ام که زدی تو سینه و به عشقت با چشم و قلب و زبان گفتی منم عاشقتم

    //////////////////////////

    حس می کنم اون میوه های وحشی برای این انقدر شدید قرمز شدن تا برای حیوان محترمی که قراره ازشون تغذیه کنه کاملا قابل دید و تشخیص باشن. احتمالا اون حیوان چیزی شبیه کوررنگی داره و رنگها رو مثل سایر حیوانات یا انسانها از هم تفکیک نمیتونه بکنه و خدای بلندمرتبه حکیم اینجوری غذاش رو براش براق و پررنگ آفریده.

    /////////////////////////

    و اما داستان ریشه ها….

    چه درس بزرگی از ریشه ها به ما یاد دادید استاد جان. توی 12 قدم جایی در مورد ریشه ها صحبت می کنید که میگید صدها برابر بیشتر از طول درختان، ریشه توی زمین وجود داره. ریشه ها دیده نمیشن و افراد سطحی نگر فقط ساقه ها و شاخ و برگهای زندگی افراد موفق رو می بینن. اما روزها و سالهایی رو که اون فرد به ریشه سازی سپری کرده معمولا کسی نمی بینه.

    اینجا من سریع به یاد اون آموزه بزرگتون افتادم. وقتایی که روی خودم کار می کنم و حس و حالم خوبه مثل الان، ولی نتیجه هنوز خودنمایی نکرده، فقط این آگاهی بهم آرامش و اطمینان خاطر میده که سعیده تو داری ریشه میسازی. و برای اینکه نهالی روییده بشه و پرورشش بدی تا تبدیل به درختی تنومند بشه نیاز داری صدها برابر ریشه بسازی. کارت درسته چون حست خوبه. همینو ادامه بده. شاید اون نتیجه مد نظرت نیاز به ریشه های وسیعتر و عمیقتری داره.

    چقدر شکوهمندانه بود تشکر مریم جان از ریشه ها و تنه های درختان برای اینکه کمکش کنن راه رو آسونتر طی کنه. چقدر یک انسان میتونه شریف و با خودش و تمام جهان در صلح باشه. منم از شما سپاسگزارم فرشته بانو که با رفتارت به ما درسها میدی.

    ////////////////////////

    خدای ثروتمندم رو چقدر سپاسگزاری بکنم که شایسته باشه؟ استاد چطور از شما و بانو مریم جان تشکر بکنم که با فیلمبرداری و به اشتراک گذاشتن تجربیات بی نظیرتون، با این حس صفا و سادگی و راحتیتون ما رو با خودتون همسفر این همه نعمت می کنید؟

    خدا فقط میدونه که در دل این کوه های پوشیده از لطافت و سرسبزی، چه گنجهایی از معادن و کانیهای ارزشمند نهفته است. چه گیاهان دارویی، چه جانوران کمیاب و سرسختی.

    چون فکرش رو که می کنم در این ارتفاع 12095 فیت که معادل تقریبا 4000 متر از سطح دریا میشه، برف زیر نور خورشید ظهر آب نمیشه، چطور بعضی حیوانات فقط با یک لایه نازک از مو یا پشم توی این هوا زندگی می کنن؟ الله اکبر!

    چقدر خلقت خداوند ساده و در عین حال پیچیده است؟

    اصلا می دونید ابتدای فیلم به صخره هایی که با جریان آب ساییده شدن و سنگ به اون سختی رو صیقل دادن نگاه می کردم، و با خودم گفتم بدن ما انسانها و البته همه حیوانات 60-70 درصدش از آب تشکیل شده. از جمله مغز استخوانمون. داخل استخوانهای سخت ما متخلخل هست و خون از توش رد میشه. خدا چطور طراحی کرده که جریان خون استخوانهای ما رو ساییده نکنه و بالعکس اونها رو تغذیه هم بکنه. بعد خودش تو ذهنم ندا داد که من عرف نفسه فقد عرف ربه آفرین! خودت رو کندوکاو کن تا خدا رو بهتر بشناسی.

    بعدش با خودم گفتم قوانین در همه جا یکیه. در بدن من، در خلقت مخلوقات ریز و درشت خداوند، در همین آب رودخانه و سنگ و درخت و کوه، و خدا میدونه در آسمانها چه خبره….

    وقتی ما در فیزیک می خونیم که الکترونها در مدارهای معین انرژی به دور هسته می چرخند بدون اینکه لحظه ای از مدار خودشون جابجا بشن، و دقیقا همون الگو رو در مقیاس منظومه شمسی می بینیم که سیارات در مدارهای معین به دور خورشید می گردند، پس من چطور قبول نکنم که اگر انرژیت رو به اندازه مدار آسان شدن برای آسانیها بالا ببری قانون میگه این اتفاق (فسنیسره للیسری) لاجرم میفته؟

    چرا مقاوت بتراشم برای خودم؟ چرا بگم من که فلان چیز رو بلد نیستم، من که زنم، من که فلان رشته رو نخوندم، من که سنم کمه، من که سنم زیاده، من که بچه کوچیک دارم، من که الان پولشو ندارم،…..

    ///////////////////////

    امشب همسرم خیلی حرف جالبی زد، گفت فاطمه دختر معلولی که 6 سال پیش عکس رونالدو رو کشیده بود گفته بود دلم می خواد خودم شخصا نقاشیم رو به رونالدو تقدیم کنم.

    چی بشه که رونالدو عضو باشگاه النصر عربستان بشه، بعد النصر با پرسپولیس بازی داشته باشه، اونم توی ایران و رونالدو بیاد خدمت فاطمه خانم و این دختر معلول که ما فکر می کنیم نه پارتی داره نه پول نه حتی پا که بخواد بره در هتل اسپیناس منتظر دیدن کریس خان رونالدو بایسته، این اتفاق به این شکل براش بیفته…

    مگه غیر از قدرت خدا نیروی دیگه ای هم وجود داره؟ مگه غیر از اینه که جهانی مسخر ایمان این دختر شد؟

    اینا رو اول از همه من باید یاد بگیرم. من سالم پر از نعمت. منی که دارم دم از توحید میزنم.

    /////////////////////////

    مریم جان شجاع من که پا رو تن هر صخره ای می گذاری تا عکس جذاب بگیری. شما خودت در ذاتت جذاب و زیبا هستی. اون سنگها و رودخونه کنار شما زیباتر دیده میشن.

    استاد هزار آفرین به شما که با شجاعت و اعتماد بنفس با اون دمپایی انگشتیا روی اینهمه سنگ لیز راحت راه میرید. من چقدر باید از شما یاد بگیرم.

    استاد عاشقتونم که همیشه بهترینها رو تحسین می کنید. منظورم اون تراک همسایه بغلیه. با عزت نفس ازش فیلم گرفتید و تکمیل بودن تجهیزاتشو تحسین کردید. این حتما شما رو هدایت میکنه به سفر مجهزتر و راحت تر.

    //////////////////////

    وای دلم نمیاد تمومش کنم از بس این 20 دقیقه پربرکت بود.

    آهان راستی اون سنگی که روش نقاشی کشیده بودن چقدر زیبا و خلاقانه بود. و کسی برش نمی داشت. معلوم‌نیست چند مدته که اونجاست و دل مردم رو شاد میکنه.

    یه نکته خیلی آموزنده دیگه که برداشت کردم این بود که روی تابلو نوشته بود

    please stay on the trail

    با مفهوم مثبت درخواست کرده که لطفا توی مسیر بمونید. یعنی بجای اینکه حس منفی رو با حالت دستوری به ویزیتور القا بکنه و یه جورایی لج آدمو دربیاره، بجای اینکه بگه روی چمنها راه نروید، یا به حیوانات نزدیک نشوید، یا در این محل آشغال نریزید، و اینکونه جملات بازدارنده، میاد با احترام درخواستش رو با توضیحات قانع کننده به شخص با کانسپت مثبت میگه.

    یعنی فرد خودش شرمنده میشه اگه خلاف اون درخواست عمل کنه.

    اینه فرهنگ صحیح. اینه پیشرفت تمدن.

    الهی ما رو به انسان بهتری شدن هدایت بفرما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 57 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1855 روز

      هزاران درود به سعیده عزیزم

      به سعیده خداجو و عارف مسلکم

      به دوست دوست داشتنی خودم

      خدا رو شکر که چقدرررررررررررررر از خوندن کامنتت لذت بردم و چقدر خدا رو در کامنتت دریافتم..

      درک و دریافت احساسی و قلبیت از این فایل بینظیر بود و بسیاااااااااااااااااااار قابل تحسین عزیزم..

      هزاران بار بهت آفرین میگم که اینقدر قلبت رو برای گرفتن عشق الهی باز کردی..

      تواضع و عدم منیت و خدایی بودنت رو تبریک میگم سعیده جان…

      عاشقتم دوست خوبم که اینگونه عاشقی..

      برات بهترینها رو از جان جانان طلب میکنم و امیدوارم همیشه فرکانست بر شادی و عشق و نور برقرار باشه دوست نازنینم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2033 روز

        به نام الله

        این که می‌گویند آن خوشتر ز حسن

        یار ما این دارد و آن نیز هم

        سلام. سلام مودبانه پر از عشششق و لبخند

        فکر کنم جناب حافظ این بیت شعر بالا رو از روی شما سرودن.

        بخدا هیچی ندارم در پاسخ محبت شما و نور قلب نازنینت بگم جز همین!

        انقدر دلشاد میشمممممم وقتی می بینم وجیهه بانو رخ نموده به من. میگم خدایا ازت ممنونم که همچین مخلوق زیبایی خلق کردی و منو در مدار شناخت و هم صحبتیش قرار دادی.

        الهی شکر الهی شکر. می بوسمت عزیزم و بسیار زیاد مشتاق دیدارت هستم در آینده نزدیک…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      ابراهیم خسروی گفته:
      مدت عضویت: 1396 روز

      سلام به دوست خوبم.

      چقققدر لذت بردم از کامنتتون

      چقدر لذت بردم از اونجایی که از ساختن ریشه ها صحبت کردی.

      من نمیدونم چی بگم آخه!

      مگه این فایل 20 دقیقه ای چی داشت که اینقدر کامنتهای با برکت اومد رو این فایل!

      اون از کامنت غزال خانم

      این از شما

      اون از اون یکی رفیقمون که کلی خندیدم به کامنتش که از عسلویه بود، اون از اونی که در مورد دیدگاه نوجوانی اش نوشت!

      آخه چطور میشه این سایت رو درک کرده باشی بعد دوباره بری تو فضای مجازی!!!

      واقعا از همتون ممنونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2033 روز

        سلام بر استاد بزرگ تقوا

        آقا ما خیلی ارادت داریما. نوش جونت بستنی قدس ملاثانی فرد اعلا.

        دیشب داشتم تو اتوبان تهران کرج با ابراهیم حرف شما رو میزدم، براش تعریف می کردم ازت. گفتم همون ابراهیم صنایع فولادیه چه نتایج فوق العاده ای گرفته و داره روی رابطه اش هم کار می کنه. همون موقع از ته دلم برات خواستم هدایت بشی به بهترین حس و بهترین تصمیم.

        آفرین و صدباریکلا بهت که در جواب اون آقا که می گفت ان شاالله پیدا میشه گفتی ان شاالله هرچی خیره. اینا رو ما عباسمنشیا درک می کنیم که ممکنه پیدا نشدنشون خیر باشه. ممکنه الخیر فی ما وقع تو رو هدایت کنه به یه مسیری، به یه بانکی، به یه آدمی که به بهانه صدور مجدد کارت باهاش آشنا بشی، یا خدا میدونه چه اتفاقات عجیب و پرخیر و برکت دیگه ای.

        صبح داشتم واسه همسایه ام اسنپ می گرفتم که بنده خدا خودش بلد نبود، دیدم اسنپ کلی امتیاز بهم داده. گفتم ببین من زیاد استفاده نمی کنم ولی دو سه مورد اخیر کار دیگران رو راه انداختم چقدر امتیاز گیرم اومده. خدا رو شکررررر

        بعد به یاد شما افتادم که گفتی پول نداشتم که هم بنزین بزنم هم اینترنت بخرم. خودت میدونی که بقیه اش رو نگم…

        بعد گفتم ببین این آقا با استمرار به جایی رسیده که عین خیالش نیست که کارت هاش گم بشن. انقدر دلش خدایی شده که به پول رسیده و وقتی رسیده تونسته ازش بگذره. «تنها راه گذر کردن از ثروت به دست آوردن ثروت است»

        حالا متوجه شدی چرا انقدر ارادت داریم خدمتت داداچ؟؟

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
        • -
          ابراهیم خسروی گفته:
          مدت عضویت: 1396 روز

          سلاااام به خواهر گگگلم.

          دوست دارم این کامنت رو تقدیم کنم به همسر گلتون که زیییباترین اسمه جهان رو داره

          خوشبحالش که اینقدر اسمشون زیباست.

          من میخوام در مورد گم شدنه کارتم بگم که بعدش که اتفاقی افتاد!

          و میخوام این روند گم شدنه کارتم رو نسبت بدم به قضیه ی روابطم که خدا چطوری هدایتت میکنه!

          من شبی که دست کردم تو کیفم و دیدم کارتهام نیست

          حتی 1%هم ناراحت نشدم

          1/دلیل ناراحت نشدن و رها کردن، ایمان داشتن به خدایی بود که قطعا اون متوجه شد که من کارتهام افتادن، چون من خودم رو بهش سپردم و قطعا اون به قول خودش تو قرآن، اززهمه چیز آگاه هست و هیچ برگی از دزخت نمیوفته مگر اینکه من از اون آگاهم!

          بعد از گم شدنه کارتهام شب که خواستم بخوابم بنا رو بر این گذاشتم که صبح ساعت 10 که از خواب بیدار شدم برم کارتهارو بسوزونم و کارت جدید بگیرم، من خوابیدم و صبح خواب دیدم دست کردم تو همون کیفم که او نشب شوشتر باهام بود و کارت عابر بانک ملی رو دیدم، وقتی از خواب بیدارشدم بهم الهام شد که نشونه ی این خواب اینه که قراره کارتهات پیدا بشه، نسوز نشون

          2/خداوند ما رو هدایت میکنه و به طریق مختلف با ما صحبت میکنه و اون در جریان همه چیز هست،!

          خدا شنید که من تصمیم گرفتم فردا صبح برم کارتهامو بسوزونم!

          اون بدونه اینکه من به زبون بیارم از نیت قلبی من آگاه شد! حتی بدونه اینکه از اون بخوام!!!

          نیم ساعت بعد از بیدار شدنم رفتم ماهی بخرم و من منتظر بودم گوشیم زنگ بخوره و بگه کارتها پیدا شده

          3/ایمان به خدایی که قبلاً دیده بودمش،قبلاً نتیجه ی توکل کردن بهش رو دیده بودم، قبلا لمسش کرده بودم

          4/گوشیم زنگ خورد دیدم شماره ی ناشناسه مطمئن بودم که واسه کارتها زنگ زدن اما متعجب بودم که چرا با تلفن خونه زنگ زدن نه تلفن موبایل!! دیدم یکی گفت که من از بانک ملی زنگ میزنم، یه نفر اومده اینجا میگه این کارتهارو پیدا کردم بزنید تو سیستم بهش زنگ بزنید!

          5/من فکر کرده بودم شماره تماسم رو نوشتم پشت کارتم، خداوند از جایی که فکرشو نمیکنی بهت میرسونه!. همیشه اون مسیری که تو برای رسیدن به خواسته ات فکر میکنی اتفاق نمی‌افته! خدا دستان زیادی داره واسه‌ی اجابت کردنه خواسته ی تو!

          اون شخص گفت نمیخواد بیای شوشتر یا کارتهارو بدم به ماشین برات بیاره، خودم فردا میام اهواز و کارتهارو بهت میدم

          6/خداوند راه های سریع تر، بی دردسر تر و راحت تری رو میزاره جلو پات که به خواسته ات برسی!

          و من فرداش رفتم و کارتهارو گرفتم!.اگر همین الگو رو من در روابطم اجرا کنم تماااام!!!!

          رها کردن!

          کنترل ذهن!

          گوش کردن به الهامات!

          ایمان به خدایی که تو قرآن شناختمش!

          باور به شنوا بودنه خداوند!

          همه و همه بخاطر یک سفر توحیدی 4 ساعته بود!

          و خدا نزدیکه!

          ارزوی موفقیت دارم واستون خیلی خیلی ممنونم از ارادت و لطف و احترام شما خانواده ی دوست داشتنی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
          • -
            سعيده رضايى گفته:
            مدت عضویت: 2033 روز

            سلام رفیق

            خیلی برات خوشحالم که اینطوری وصل شدی به منبع تغذیه کائنات. اصل رسیدن به خواسته همینه. درخواست کردن و رها کردن با امید و اطمینان.

            چقدر حس قدرتمندی می کنی وقتی می بینی جهان با تمام ابزار و امکاناتش مسخر خواسته هات میشه و مردم ردیف به صف میشن تا از کمک کردن به تو جا نمونن. حس پادشاهی بهت دست میده.

            دیشب من و ترانه تنها تو یه پاساژ بزرگ و شلوغ تو تهران داشتیم می گشتیم، بچه هم که عاشق پله برقی، یهو دیدم نیست. اینور بگرد اونور بگرد هی صداش زدم نبود. گفتم نکنه از پله برقی رفته طبقه بالا رفتم بالا گشتم نبود دیگه منی که اصلا آدم ترسو و استرسی نیستم قلبم به تپش افتاد و ترسیدم. همون موقع هم ابراهیم زنگ زد گفت در پاساژم جا پارک نیست زود بیاین پایین حالا بچه هم نیست. از پله برقی اومدم پایین دیدم ترس داره حالمو بد میکنه گفتم خدا همیشه هست. حالتو خوب کن بچه پیدا میشه. همون لحظه چشمامو بستم یه نفس عمیق کشیدم و لبخند امید و ایمان نشست رو لبم، چشمامو که باز کردم هنوز به پایین پله نرسیده بودم دیدم جوجه از پشت پله برقی دراومد قشنگ جلو چشمام. نه ترسیده بود نه هیچ. داشت برا خودش شعر می خوند. منو دید گفت مامان من اینجام.

            اینم تجربه دیشب من از گم شدن بچه ام.

            اینم بگم هرچقدر ذهنتو پاکسازی کنی بازم گاهی فرکانسهای موذی از دستت در میرن. خودم قبلش از ذهنم گذشته بود که اگه یه وقت بچه گم بشه میرم اطلاعات میگم دختربچه 4 ساله با بلوز زرد و شلوار لی آبی به اسم ترانه گم شده. بخدا فقط در حد 1 ثانیه این فکر از سرم گذشت و اهمیت ندادم و فکرمو عوض کردم ولی همین یه ثانیه کار خودشو کرد. خوب بود که تو احساس منفیش گیر نکردم وگرنه بچه خیلی دیر پیدا میشد و حال هردومون بد میشد. الهی شکررررر

            راستی پادشاه ابراهیم خوشنام وقت کردی یه دو تا نوشابه هم سی خوت باز کن!

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
          • -
            نفس آریان گفته:
            مدت عضویت: 1354 روز

            سلام بر ابراهیم دوست عزیزم، از اینکه به سوالم جواب دادی خ ممنونم، دوبار خوندمش و خ لذت بردم و خ ازت یادگرفتم که قضیه چی به چیه، از اینکه برام از روزمره گیهات مثال زدی خ خوشحال و سپاسگذارم و خ انگیزه گرفتم، من بعد از مدتها غفلت الان سه چهار روزه که اومدم توی مسیر قانون و جدی با تعهد دارم پیش میرم، روز دوم مهرماه با همسرم و مادرشوهرم اینا رفتیم بازار و بعدش هم قراربود شام بریم جشن تولده خواهرشوهر جانم، ناگفته نمونه احساسمو خوب کردم جاده هم خلوت بود تقریبا، یادته که گفتم میترسم از جاده و اینا…خخخ…

            رفتیم بازار خرید کنیم و هم من برم دندونپزشکی برا ترمیم دندون چهارمم وقت بگیرم

            ،رفتیم مطب و منشی گفت اول باید عکسشو بگیریم دکتر معاینه کنه بعد نهایتا اگر درد داری 6مهر بهت وقت میدیم اگر درد نداری 12مهر، عکسو گرفتیم و دکتر معاینه کرد،گفت دندونت عصب کشی لازم داره( من توی ذهنم دوست داشتم همون روز دندونمو ترمیم کنم که دوباره یه روزه دیگه نیام) یهو دکتره که یه آقای جوون همسنه همسرم بود گفت اگه بخوای نیم ساعت دیگه برات انجام میدم یه مریضی داشتم که امروز نیومده،،، منو میگی خ خوشحال شدم توی ذهنم گفتم ببین قانون چه زود جواب داد…بعد گفتم دکتر تخفیف هم میخوام خندید گفت تخفیف دست من نیست به منشیمون بگو، گفتم اصله کاری شمایی، تخفیف بهم بدین، گفتم اگه تخفیف میدی قبوله میام، خندید و قبول کرد. نیم ساعت بعد دکترم دندنمو توی 50دقیقه در نهایت آرامش عصب کشی و پر کرد جالبه منشی دکتر به همسرم که ایلیا پسرم رو بغلش گرفته بود و بالای سره دکتر وایساده بود گفت لطفا بیرون بمونید تمرکز دکتر بهم میخوره، اما دکتر گفت اشکال نداره بذار بمونن…ضمنا دکتر 300 تومن هم بهم تخفیف داد…اصلا منشیهاش تعجب کردن فکر کردن دکتر با ما نسبتی داره در صورتیکه اینطور نبود، وقتی دکتر کارش تموم شد ازش تشکر کردم و گفتم دکتر امروز من فرکانسم خ مثبت بود برا همین خوش شانس بودم که دندونمو بدون وقت قبلی برام ترمیم کردی ،ایشون هم چشماش یه برقی زد و از این حرفم خوشحال شد و خندید، بعد هم رفت نمازخونه کلینیک نمازشو بخونه …

            بعد رفتیم جشن تولد خونه خواهرشوهر جان و خ خوش گذشت…

            مورد بعدی اینکه دوستم فرداش یه شیشه سیر ترشی برام آورد،

            مورد بعدی اینکه عموی همسرم دو کیلو بادام تر برامون آورد،درصورتیکه ایشون یمقدار خسیسه و من تعجب کردم چون ما خودمون باغ بادام داریم.

            یه مورد خ جالب هم اینکه این چند هفته اخیر من برا خودم کلی لباس خریدم و برا همسرم هیچی نخریدیم چون میگفت حالا پول ندارم و من بعدا میخرم، فقط یه مسواک براش خریدیم

            یهو دیروز همسرم گفت بیا یه چیزی نشونت بدم ،گفتم چیه، دیدم یه پلاستیک که 5تا پیراهن مردونه نو با بسته بندیش و یه شال گردن و یه شلوار کتان توش بود نشونم داد و گفت اینا رو پسرداییم برام از تهران فرستاده….دقیقا هم سایز لارج فرستاده بود و اندازش بودن….روی پلاستیکش هم با ماژیک نوشته بود مبارکت باشه داداش علی ،،،من گفتم خداروشکر قانون جواب داد بازم…پسر دایی همسرم توی یک تولیدی لباس مردونه کار میکنه…اینجا بازم خداروشکر کردم و اشک توی چشمام جمع شد و یاده این جمله معروف توی قرآن افتادم که از جایی که فکرشو نمیکنید بهتون روزی میدیم…

            یه مورد دیگه اینکه از یه مشتریم 200تومن پول طلب داشتم و 31شهریور توی ذهنم گفتم اگه تا اول مهر پس نده بهش زنگ میزنم، یهو بعده چند ساعت دیدم پولو واریز کرد و پیام داد تشکر کرد…

            میدونی دوست خوبم بنظرم اگه با تعهد بخوام بیام توی این مسیر واقعا خدا راهها رو برام باز میکنه، من وقتاییکه با تهعد و جدی فایل گوش میدم و گوشامو تیز میکنم درک خ بیشتری پیدا میکنم اما وقتاییکه از مسیر منحرف میشم اصلا سرگردان میشم و انقدر نجواهام زیاد میشه که هیچ چیزی درک نمیکنم و …از خدا میخوام که هدایتم کنه ثابت قدم باشم و ادامه بدم،،، بعد از سالها عضو این سایت بودن من تازه اول راهم،مثل یک کلاس اولی که تازه میره مدرسه باید کلی روی خودم کار کنم…من مثله شما کامنت قشنگ نمینویسم اما از شما و هم دوستان سپاسگذارم که با کامنتهای قشنگتون به من و دوستان عباسمنشی انگیزه میدید…حقیقتش با یک اکانت دیگه چند روز پیش اومدم توی سایت بخاطر اینکه خجالت میکشیدم اینهمه سال توی سایتم و نتایج بزرگ نگرفتم اما دوباره با خودم گفتم این اصلا مهم نیست،مهم دوباره شروع کردنه،مهم اینه با اعتمادبنفس و عزت نفس بالا شروع میکنم و باهمین اکانتم ادامه میدم…خدایاشکرت

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      اکرم برزگری گفته:
      مدت عضویت: 717 روز

      سلام برسعیده نورانی

      عزیزم چه کامنت پرباری،چقدردرک عمیق داشتید،چقدردارین روی خودتون خوب کار میکنین،چقدردارین خودتون روخوب می‌شناسین

      اون جاکه نوشته بودین درون استخوان های ماهم مثل همین سنگ هااب شسته و منحنی های ایجاد کرده متخلخله خون داره باچه عظمتی تغذیه می‌کنه

      قلبم تندترزد اشکم جاری شد عالی نوشتین چطور این یادتون اومد که نوشتین جزقدرت خدا که به شماداره یادآوری میکنه به خاطر ایمان قوی و استمراری که دارید.

      بسیارمنو شگفت زده کرداین یادآوری خلقت خداوندازکلام شما

      ایمانتون قوی مسیرتون روشن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2033 روز

        سلام به شما اکرم جان عزیزم

        متشکرم از محبت شما.

        روح من انگار تشنه دریافت معرفت بی حاشیه بود و خدا به تقاضای من به شکل استاد عباسمنش و سبک زندگیشون پاسخ داده. به بهترین شکل ممکن.

        روابطم با کسانی که فکرش رو نمی کردم صمیمانه و بی تعارف شده.

        رابطه ام با همسرم فوق العاده بهتر شده. همسری که همون هفته اول آشنایی جواب بله رو بهش داده بودم و هیچوقتم نه تنها از تصمیمم منصرف نشده بودم بلکه هر روز خوشحالترم از اینکه ایشون رو انتخاب کردم. اما رابطه الانم بسیار زیباتر از حتی 2 ماه پیشمونه چه برسه به 7 سال پیش که آشنا شدیم.

        اینا بخشی از نتایجیه که روحم رو جلا داده تا اینجا که برسم به نقطه ای که مثال خون درون استخوانها به ذهنم برسه.

        چه سالهایی که بدون ذره ای شناخت از رب العالمین سپری شد با توهم مسلمان بودن.

        الان خوشحالم که به اندازه ذره ای فقط ذره ای تغییر مثبت کردم.

        براتون آرزوی رشد و ایمان دارم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 842 روز

      بنام خداوند جان سلام و درود فراوان بر خواهر نازنینم ”

      سلام به عشق وبر عاشق سلام ”

      سلام بر سعیده خجسته و مبارک و خوشبخت ”

      کامنت شما رو مطالعه کردم

      و کلی لذت بردم ”

      مخصوصا اون قسمت دیدن کریس خان (واقعا )

      چقدر جذاب بود ”

      و کشیدن نقاشی فاطمه از کریس ”

      واقعا منو از دیشب تا به الان منو به فکر فرو برد ”

      چقدر خوب قانون جواب میده ”

      چقدر خوب بزرگان قانون رو درک کردن ” و عمل کردن

      هر کی میخای باش ”

      قانون ” قانونه ”

      من آدمیم خیلی به این مسائل فکر میکنم ”

      چند روز پیش تو ی کشتی وقتی زارع ” برد توی وزن 125 کیلو ” ازش گزارش گرفتن و چقدر خوب توضیح داد ، و مجری میگفت حریفت یک حرکت ناشایست انجام داد چرا شما عکس العمل انجام نداد ی”

      گفت این عادیه و فشار روانی زیادی رومون هست و من با این کشتی گیر دوستم ” و خیلی چیزا رو قبل بازی ازش یاد گرفتم ” من که لذت بردم ”

      ممنون از شما خواهر عزیزم که از صمیم قلب دوستون دارم ”

      و انشاءالله سایتون بالای سر مون باشه ”

      و خداوند رو شاکرم برای وجود شما و تک تک دوستان ” به نظر من ثروت وقت پول نیست همین دوستان بزرگترین نعمتند.

      در پناه خداوند منان باشید و در کنار آقا ابراهیم عشق و ترانه دوست داشتنی

      به حق سادات بهترین ها رو تجربه کنید ”

      برایت دنیایی به زیبایی آنچه تو زیبایش میدانی رو آرزو میکنم ”

      و

      دنیایت زیبایی تمام حاجات و آرزوهایت ”

      بهترینها نصیب تون “

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2033 روز

        سلام و درود الهی خدمت شما دوست بزرگوار

        چقدر زیبا نوشتید. از زیبایی نوشتار از زیبایی دید شما میاد. تبریک میگم.

        در مورد آقای زارع نوشتید چقدر برام دلنشین بود و درس داشت. اینکه چیزی رو به خودت نگیری و شرایط طرف مقابل رو درک کنی. راحت از خطای دیگران بگذری و بگی مع با هم رفیقیم. یکی هستیم…. این نهایت ادب و معرفته. و شمایی که به این موضوع دقت کردی و تحسینش کردی حتما هدایت میشید به آدمها و شرایط و رفتارهای بهتر.

        دمتون هم گرم. ممنونم از محبتتون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آزاده کاکاوندی گفته:
      مدت عضویت: 1476 روز

      سلام به سعیده عزیزم

      کامنتو خوندم چقدر نکات قشنگی توش نوشتید.چه درسهایی داشت

      سپاسگزارم که نوشتی در مورد ریشه ها در مورد رابطه قشنگ استادو مریم بانو در مورد خونی که جریان داره تو بدن انسان اینکه قانون برای همه چیز یکیه و خداوند چه زیبا همه چیزو خلق کرده اما مهم تر از همه داستان هدایتتو خوندم کلی لذت بردم چقدر شبیه داستان من بود

      بارها فکر کردم چی بنویسم اما تتونستم الان که داستانتو خوندم شما به جه ادبیات قشنگی نوشته بودیش دقیقا یه جاهایش شبیه داستان زندگی منه و خیلی خوشحال شدم مسیرتوپیدا کردی عزیزدلم

      گفتم حتما برات بنویسم و سپاسگزاری کنم بخاطر داستان هدایتت

      انشالله منم در زمان و مکان مناسب مینویسمش و از داستان تو ایده میگیرم

      بازم ازت سپاسگزارم

      در پناه رب العالمین باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2033 روز

        سلام و ارادت خدمت شما آزاده خانم عزیزم. شما به من محبت دارید متشکرم

        در مورد داستان هدایت من خیلی منتظر موندم تا دلم بگه بنویس. احساس می کردم حرف تاثیرگذاری ندارم ولی از یه جایی به بعد احساس لیاقت کردم که بنویسم.

        نمی دونم، هرکسی از یه پله ای شروع به تغییر میکنه، هرکسی پیشینه ای داره ولی چیزی که مهمه اینه که وقتی میای تو فضای تعالیم استاد عباسمنش باید به خودت بیای، یه تکونی به خودت بدی تا نتایج مد نظرت رخ بدن.

        اگر فقط بشینی و گوش بدی و حتی تحسین کنی سرعت رشد خیلی خیلی کم میشه. ولی اگه با جان و دل کار کنی، هر روز یا حداقل هر هفته یه تغییر کوچیکی برای بهبود شخصیتت ایجاد کنی دلت با خودت صاف میشه. عزت نفس و اعتماد بنفس پیدا میکنی. اتفاقی که برای من هم افتاد….

        من اصلا فکر نمی کردم روزی کامنتم دیده بشه. از وقتی سعی کردم بدون نیاز به دیده شدن تمریناتمو انجام بدم و فقط به فکر رضایت خدا باشم و از اون تایید بگیرم به لطف و فضل خودش دوستان خیلی خوبی اینجا پیدا کردم و حالم خیلی خیلی بهتر از قبله.

        هرچند که هنوز خییییییلی جا دارم برای رشد و پیشرفت. ولی تا همینجا هم خدا رو بی نهایت سپاسگزارم.

        از شما هم بابت مهر و توجهتون بسیار ممنونم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          آزاده کاکاوندی گفته:
          مدت عضویت: 1476 روز

          سلام مجدد خدمت سعیده قشنگم

          سپاسگزارم که برام نوشتی حرفات خیلی به دلم نشست

          خیلی پر از نکته بود نتونستم برات ننویسم.

          مخصوصا اینکه گفتید

          اگر فقط بشینی و گوش بدی و حتی تحسین کنی سرعت رشد خیلی خیلی کم میشه. ولی اگه با جان و دل کار کنی، هر روز یا حداقل هر هفته یه تغییر کوچیکی برای بهبود شخصیتت ایجاد کنی دلت با خودت صاف میشه. عزت نفس و اعتماد بنفس پیدا میکنی. اتفاقی که برای من هم افتاد….

          من اصلا فکر نمی کردم روزی کامنتم دیده بشه. از وقتی سعی کردم بدون نیاز به دیده شدن تمریناتمو انجام بدم و فقط به فکر رضایت خدا باشم و از اون تایید بگیرم به لطف و فضل خودش دوستان خیلی خوبی اینجا پیدا کردم و حالم خیلی خیلی بهتر از قبله

          خیلی این حرفات قشنگ بود منم از وقتی تمرکزی کار میکنم احساس خیلی خوبی دارم هرروز یه قدم بر میدارم به قول شما اگه نشه هفته ای یه قدم

          اما قبلا فقط تحسین میکردم و فایل گوش میدادم نتیجه هم نمیگرفتم یه جوری عالم بی عمل بودم

          اما خداراشکر الان خیلی راضیم حتی باور میکنی نگرانیم خیلی کمه اصلا بعضی روزها نگران نیستم حتی نگران مشتری نیستم میگم خدا خودش مشتری منه میگم وقتی اون ماه کلی مشتری داد این ماهم میده

          فقط با خودش حرف میزنم

          رابطه ام خیلی خوب شده کلی هم نتیجه گرفتم

          بازم سپاسگزارم ازت که برام نوشتی عزیز دلم و این نکات مهم بهم یاداوری کردی

          خیلی دوست دارم

          میبوسمت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مهدیه گازرانی گفته:
      مدت عضویت: 1326 روز

      سلام سعیده ی عزیزم دوست هم فرکانسی

      چقدر عکس زیبایی روی پروفایلتون هست و من خیلی انرژی میگیرم از دیدن این عکس و این خانواده ی توحیدی

      و چقدر خوبه خوبه ک دخترتون همچین پدر و مادر توحیدی ای داره خداروشکر

      ممنون بابت کامنت زیباتون ک ب نکات خیلی خوبی اشاره کردید ممنون ک نظرات همسرتون رو هم نوشتید و ما رو مستفیض کردید

      انقد نکات توی کامنتتون هست ک نمیدونم از کدوم بگم

      ولی اون قسمت ک درباره ی جریان خون گفته بودید ک استخوان ها رو ساییده نمیکنه خیلی برام جالب بود

      دمتون گرم ک انقد دارید خدای خودتون رو بهتر می‌شناسید ب منم خیلی کمک میکنید

      خدارو صدهزار مرتبه شکر ک شما دوستان بزرگوار تو این سایت هستید ک ب اطلاعات ما اضافه کنن و من اصن ب فکرمم نرسه ک برم دوباره اینستا رو نصب کنم و الکی وقتمو ب بطالت بگذرونم

      خدایااا شکرت ک منو هدایت کردی ب این سایت ک دنیای متفاوتی داره و من خیلی ذوق زدم(کاش میشد استیکر بزارمممم)

      دوست دارم سعیده جونم

      ب رب جهانیان میسپارمت عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2033 روز

        سلام به عزیزدلم مهدیه جان گل که همنام خواهرم هم هستید. نور علی نور شد دیگه!

        الهی شکر از خدای مهربونم سپاسگزارم که منو لایق لطف عزیزانم کرده.

        از شما هم بسیار بسیار متشکرم بابت لطف و توجهتون.

        چه چهره زیبا و دلنشینی دارید. آدم دوست داره همینجوری در سکوت زل بزنه به لبخند ناز و صورت باصفاتون.

        مهدیه جان من خیییییلی می تونم بهتر از این عمل کنم. هنوز خیلی خودم رو کوچیک می بینم و برای خودم سطوح خیلی بالاتری رو متصورم. که مطمئنا همش به میزان تمرکز و تلاشم در جهت صحیح و توکل و اعتماد بی چون و چرا به هدایتگری پروردگارم بستگی داره.

        اما در همین حد ضعیف هم که دارم عمل می کنم به فضا الله خداروشکر نتایج بسیار قشنگی گرفتم.

        از جمله بهبود روابط در همه جوانب.

        به یادآوری قوانین سر بزنگاه غفلت و لغزش

        ارتباط بیشتر با افراد همفرکانس متعهد و متفکر.

        شادی و رضایتمندی عمیق و وسیع از زندگیم.

        برای شما هم آرزوی توحید و ایمان و چشیدن ثمره اونها رو دارم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهره زیدآبادی گفته:
      مدت عضویت: 1412 روز

      به نام خداوند مهربان و هدایتگرم

      سلام سعیده جون

      سلام من رو در حالی میشنوی که قلبم مچاله شده

      نه مچاله از درد بلکه از شکوه قوانین و رخ دادن معجزه .

      من 13 ساله که تلویزیون نگاه نکردم و پی گیر هیچ مسئله ای نیستم .

      از رونالدو نوشتید و ملاقاتش با فاطمه

      سرچ کردم و دیدم و همون 26 ثانیه رو دانلود کردم که سه قلوهام فردا ببینن .

      ========

      اون لحظه ای که چشمم به صحنه ی رخ دادن معجزه افتاد مثل رودهایی که مریم خانم فیلمشون و میگذارن روی سایت ، اشک از چشمام سرازیر شد

      نمیدونم چطوری برات بگم ،

      الان هم همون حالم .

      خیلی زیبا بود خیلی

      اینقدر زیبا که فقط خودم میدونم و خودم و اگه بخوام بنویسم به نوشتن نمیاد .

      از وقتی عضو سایت شدم فقط دوبار لذتی اینچنینی رو با تمام وجودم درک کردم

      یک بار در تفسیر دعای کمیل از زبان استاد عباسمنش و یک بار امشب .

      وقتی اینجور معجزاتی رو می بینم و قلبم این حال بهش دست میده باورم اینه که اتفاق خیلی بزرگی قراره رخ بده چون در گذشته بارها تجربش کردم .

      با همین حال قشنگم آرزو میکنم در پناه الله مهربانم بدرخشی بانو .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حسین دانش خواه گفته:
    مدت عضویت: 776 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیز و مریم خانم و تمامی بچه های سایت توحید و یکتاپرستی

    خداروشکر میکنم که توی مسیر درست هستیم و این احساس خوب بزرگترین نعمت هست و این احساس خوب و عالی ما رو به تمامی رویاهامون میرسونه سپاس گذارم بی نهایت سپاس گذارم

    من از بچگی از خیلی سال پیش شاید 15 سال پیش خیلی عاشق تجسم کردن بودم ،یه موزیک که پخش میشد من میرفتم واسه تجسم کردن و همه بهم می گفتن رویا پرداز حتی پدرم ولی الان به خودم افتخار میکنم که مث بنز تجسم میکردم و خدارو هزاران بار شاکرم که منو هدایت کرد به سایتی که الان باور دارم با اجرای قوانین بدون تغییر رب العالمین به هرچی میخام میرسم نمیدونم چطور شکر خدا رو بجا بیارم واقعا سپاس گذارم بی نهایت سپاس گذارم

    خب بازم یه قسمت دیگه از سریال سفر به دور آمریکا

    اینم بگم که استاد شما منو عاشق ایالت فلوریدا کردین مخصوصا پنت هوس های palm beach که ویو اقیانوس اطلس رو داره فوق العادس ،دیدن غروب خورشید روی پهنه اقیانوس اطلس تجسمش هم برام هیجان آوره

    خب الان که تشریف اوردین روی پشت بام و توی خونه یه زیبایی داشت و روی پشت بام هم بی نهایت زیبایی و قدرت اب رو باهم میبینم و مریم خانم که دوربین روش زوم میشه و با عشق میگه منم عاشقتم واقعا روابط شما تحسین بر انگیزه خدارو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این الگو واقعا الگو خیلی مهمه الان میفهمم ابراهیم چه قلب قوی و محکمی داشته و بی دلیل نیست که مرد شماره یک دنیاست از لحاظ توحید و یکتاپرستی ،واقعا خداروشکر ،الله اکبر

    چقدر این جا ثروت و نعمت هست جا به جاش آبشار هست این همه سرسبزی این همه آب، چقدر این آب گواراست چقدر این آب زلاله واقعا سپاس گذارم از خداوند که داره این زیبایی هارو بهم نشون میده و میگه مسیر درست رو بری همچین جاهایی میریا واقعا خدارو بی نهایت سپاس گذارم آفرین به مریم خانم چه شخصیت سپاس گذاری دارین بهترین الگویی برای من ازت صمیمانه سپاس گذارم خدایا عاشقتممممم

    اون میوه ها رو که نمیدونم چی بودن ولی یاد انیمیشن عصر یخبندان افتادم قسمت ،3 ،ظهور دایناسور ها، یادش بخیر دیدن اون وَنِ هم خیلی جالب بود جوری طراحی کرده بودن که به تعداد همه دوچرخه و اسکیت برد باشه واقعا چقدر این مردم خلاق هستند و دنبال لذت بردن هستن آفرین چقدر خوب درک کردن جهان رو خودشون رو آفرین خیلی راحت میشه از فایل های استاد دلیل پیشرفت آمریکا رو دید اونم به وضوح خدایا ممنونم ،سپاس گذارم

    چه جاده پیچ در پیچ باحالی بود چقدر لذت بخشه توی همچین جاده ایی رانندگی کنی و تا دور دست ها پایینت دره باشه اونم سرسبز و بری قله رو با ماشین بالا چه حالی میده و واقعا خیلی تحسین بر انگیزه که همه جا تابلوی راهنما و تریل های پیاده روی گذاشتن برای دیدن زیبایی ها واقعا تحسین بر انگیزه واقعا آمریکا فوق العادس

    و اون سنگی که مریم خانم نشون داد چقدر جالب بود یه نفر آمده بود روی اون سنگ به اون زیبایی نقاشی کرده بود چقدر جالب بود دقیقا مثل سفرتون به جزایر Hawi که از اون سنگ ها دیده میشد که روشون متن نوشته شده بود

    خدایا شکرررت

    سپاس گذارم استاد عزیز و مریم خانم بابت اشتراک زیبایی ها با ما

    سپاس گذارم از خداوند متعال برای این که من رو انسان خلق کرد

    و سپاس گذارم از تمام بچه های سایت توحید و یکتاپرستی

    در پناه الله یکتا شاد و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  4. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1932 روز

    به نام آفریننده ی همه ی عالم

    سلام و عشق و سلامتی (از سعیده جانم، شهریاری جان، یاد گرفتم) به همه ی عزیزانم.

    یه چیزی تو تماشای این قسمت برام جالب و بولد شد.

    این قسمت رو با مامانم دیدم.

    به محضِ شروع فایل و دیدنِ درختان فراوان و تمیزیِ محیط و صخره ها و آبِ جاری و زیبا و … مامانم لب به تحسین گشود.

    یعنی انقدر آماده بود برای تحسینِ زیبایی های طبیعت که شگفت زده شدم.

    من در سکوت تماشا میکردم، یه جاهایی میگفتم چقدر خوشگله…

    اما مامانم دائم میگفت الهی شکر

    الله اکبر

    پسرم (منظورشون استاد عباس منش بود) و مریم جون نوشِ جونتون که دارین این زیبایی ها رو می‌بینین و اونجایین.

    مامان من هم مریم جون هست و همیشه نسبت به خانم شایسته جان با عشق صحبت میکنه.

    داشتم فکر میکردم تحسین و توجه به زیبایی ها چقدر به ظرفِ ما بستگی داره.

    اینکه من از قسمت 1 تا 214 سریال رو ببینم و توجه کنم به زیبایی هر فایل کجا و اینکه مامانم که فقط چند قسمت رو دیده و اینطوری به وجد میاد کجا.

    فهمیدم ظرفِ مامانم خیلی بزرگه.

    چقدر عالی روند تکاملیشو طی کرده که به محضِ دیدن زیبایی ها اشاره میکنه بهشون.

    با قلبش، نه فقط با زبانش.

    یهو به خودم اومدم سمانه نگاه کن خودتو.

    چقدر کار داری تا ظرفت بزرگتر شه.

    اشکالی نداره ها.

    تا این لحظه هم عالی جلو رفتم، چون قبلا که حتی حوصله تماشای ویدئوها رو نداشتم چه برسه به تحسینشون.

    بیرون قشنگی ها رو میدیدم و عکاسی میکردم سال‌های سال، ولی اینکه اینطوری تمرکز کنم روی فایلهای ویدیویی سرشار از زیبایی، اینجا تو این سایت کم کم یادش گرفتم.

    بیشتر اینو نوشتم که هم مامانمو تحسین کنم برای قلب بزرگ و زیبابینش، و هم خودمو تحسین کنم که دختر کجا بودی چی بودی الان چی شدی، آفرین بهت که تو مسیری و تازه دوزاریت افتاده داری ناخودآگاه تو محل زندگیت در جستجوی زیبایی های بیشتر و بیشتر باشی.

    تحسین کردم مردم آمریکا رو که مالیات خوب پرداخت میکنن و مسئولین هم مالیات ها رو صرفِ بهبود و جذابیتِ بیشتر پارک های ایالتی و ملی و زیبایی های هر ایالت و شهر میکنن.

    این امکانات لازمه اش هزینه است که مردم سخاوتمندانه و با باور فراوانی پرداختش میکنن در عوض لذت میبرن از جای به جایِ این قشنگی های فراوان، این تریل های شگفت انگیز، این فضای سبزِ معرکه، این صخره های جذاب و …

    این صخره ها خوراکِ عکاسی هستن.

    چقدر کیف کردم با عکس این فایل که ازش زندگی و طراوت جاری هست.

    استاد جان، مامانم برای شما و مریم جون عاقبت به خیری آرزو کرد.

    مثل ماه میدرخشید، خداوند حافظتون باشه.

    ممنونم ازتون برای فیلمبرداری و به اشتراک گذاری.

    شما با این ویدئوها دقیقا فرهنگسازی هم میکنین:

    داشتم فکر میکردم مردم آمریکا چقدر تمیزن، چقدر احترام میذارن به طبیعت.

    منم دوست دارم اینطوری باشم.

    داشتم فکر میکردم چقدر با خودشون در صلحن و قضاوت نمیکنن (اینو از عکس العملهاشون، نحوه ی نگاه هاشون و برخوردهاشون میشه تشخیص داد، از لبخندهاشون، از دست تکون دادن هاشون به منظور سلام و احترام و …).

    منم دوست دارم اینطوری باشم.

    چقدر از هر فرصتی یا هر مکان زیبایی به راحتی استفاده میکنن و لذت میبرن و ساده میگیرن.

    منم دوست دارم اینطوری باشم.

    و …

    وای اون ماشینِ غول با اونهمه امکاناتِ تفریحی و آسایشی خیلی به چشمم باحال اومد.

    هر چی بگی داشتن.

    تبر چی میگفت اون وسط:)

    خدایا شکرت برای فراوانی ها و ثروت ها.

    خودم امروز با یه حجمی از فراوانی روبه رو شدم که حسابی گیج و متحیر شدم تا دقایقی…

    من یه چیزی میخواستم، چندین برابرش اومد.

    الهی شکر برای فراوانی.

    برای اینکه خدا روزیِ غیرِ حسابِ فراوان میده و من سپاس گزارشم.

    فقط باید دقت کنم هر لحظه دارم به چی توجه میکنم.

    چون همون میاد تو زندگیم.

    خدایا شکرت که نوشتم هر اون چیزی رو که از قلبم اومد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
    • -
      Nafis گفته:
      مدت عضویت: 1092 روز

      سلام سمانه جانم .

      دیروز سر نماز یادت افتادم ،خواستم برات پیام بگذارم که نشد .اما امروز اومدم اولین کامنتی که دارم از این فایل می خوانم کامنت شماست و اولین توجه به نکات مثبتم را هم همین جا می نویسم.

      آنچه برای من مهم اومد تو کامنتت ، تحسین خودت فارق از مقایسه با مادر عزیزتون بود .تله ای که دیروز داشتم گرفتارش میشدم و ذهن چموشم چندین بار منو با خودش به ناکجا آباد کشاند اما خدا راشکر با یادآوری هر باره به خودم که فقط توجه و تمرکز رو خودت بگذار نفیس به بقیه چکار داری چقدر جلو تر و ماهر تر و هر چی …..ترند. مهم این‌که پیشرفت خودت را ببینی نفیس خانم ببین نقطه قبلی کجا بودی الان کجایی هر چقدر بهتر کار کنی نتیجه خودت بهتر میشود عوض حسرت و حسادت بهتر است بهانه را بگذاری کنار تا بهای بهشت را پیدا کنی .

      پرنده ی بهشتی سمانه صوفی، تحسینت میکنم که در راه ماندی و قدم به قدم پیش رفتی ، تحسینت میکنم که چشمت و ذهنت به دیدن زیبایی عادت کرده و زبانت به تحسینشون باز شده .

      یک تبریک هم به خودم بگم که فارق از ستاره و امتیاز هر جا دوست دارم مینویسم برای رشد خودم، این را به دست آوردم.

      یک بوسه به مادرتون بزنید و و بفرمایید بهشون که واقعا تحسین برانگیز است زبانشون اینقدر روان به تحسین باز است یک الگوی خوب برای ما شدند.

      ماچ به روی ماهت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        سمانه جان صوفی گفته:
        مدت عضویت: 1932 روز

        سلام نفیسه جانم.

        خیلی خوشحال و سورپرایز شدم نقطه آبی پیامت رو رسوند دستم.

        مرسی که به یادمی.

        نمیدونی چقدر لذت بخشه وقتی میخونم یا میشنوم یکی از دوستانم به یادم بوده و برام مینویسه.

        مرسی که برام نوشتی.

        میخوام تحسینت کنم که فارغ از ستاره و امتیاز هر جا دلت پَر میکشه مینویسی، این عالیه، این رهایی عالیه.

        ممنونم از لطف و تحسینت نسبت به خودم و مامانم.

        روی ماه و مهربونت رو از این نقطه ی جهان میبوسم و یه عالمه فرکانسِ عشق و دوستی میفرستم سمتت هر کجای این جهانِ زیبا که هستی.

        این یاداوریت برای من و همه لازمه و باید دائم تکرار شه، از بس ذهن چموشه:

        فقط توجه و تمرکز رو خودت بگذار نفیس به بقیه چکار داری چقدر جلو تر و ماهر تر و هر چی …..ترند. مهم این‌که پیشرفت خودت را ببینی نفیس خانم ببین نقطه قبلی کجا بودی الان کجایی هر چقدر بهتر کار کنی نتیجه خودت بهتر میشود عوض حسرت و حسادت بهتر است بهانه را بگذاری کنار تا بهای بهشت را پیدا کنی.

        نفیسه جان تو داری عملاً بهبودگرایی رو با کمال گرایی جایگزین میکنی.

        احسنت داری، باریکلا.

        ثانیه به ثانیه بدرخشی و در پناهِ خدا باشی.

        همه مون باشیم.

        خدایا شکرت که دوستانی دارم که روی خودشون و بهبودشون و رشدشون کار میکنن، و این به منم انگیزه میده روی بهبود خودم بیشتر تلاش کنم، اینطوری باعثِ انگیزه ی همدیگه هم میشیم، الهی شکرت.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          Nafis گفته:
          مدت عضویت: 1092 روز

          سلام سمانه نازنینم

          چقدر به موقع کامنتت به دستم رسید چقدر احتیاج به یادآوری این موضوع تمرکز روی خودت بگذارداشتم چقدر خوبه که تو زبان خدا شدی برای آرامش روح و جانم ،امروز این فکر سمی که آخه چجوری ؟ از کجا ؟ می خواهد زندگی ام درست بشه، تو سرم می پیچید دوباره آدم‌هایی را دیده بودم که راحت زندگی میکنند و من تمرکزم را از رو خودم از دست دادم .

          ممنونم ازت پرنده بهشتی با پیغام الهی که برام آوردی.

          خدایا متشکرم که به هر زبانی آرامم نگه میداری که امیدم را حفظ کنم به رحمت خودت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            سمانه جان صوفی گفته:
            مدت عضویت: 1932 روز

            سلام و صبح به خیر (الان ساعت 5:54 دقیقه است) به نفیسه جان عزیزم.

            اومدم عرضِ ادب و احوالپرسی کنم باهات دیدم چند روز اخیر کامنت نذاشتی و آخریش همین پاسخِ محبت انگیزیه که برای خودم نوشتی.

            فکر میکنم بدون دلیل نیست که من الان یاد شما افتادم و دوست دارم جویای حال و احوالت باشم.

            حتما که بهترین زمان هست.

            اول اجازه بده برات از پشت زمینه کامنت بنویسم تا بهتر تجسم کنی:

            آسمون دیگه روشن شده.

            پرنده جان ها دارن آواز میخونن.

            صدای ترددِ ماشین‌ها داره میاد که خبر از شروعِ روزِ جدید میده واسه آدم ها و زندگی و فرصتِ زنده بودن.

            هوا هم مطبوع و عالیه.

            امروز رو چطور میسازی سمانه جون؟ نفیسه جون و بقیه؟

            میخوام امروز خیلی لذت ببرم، یه عالمه قشنگی ببینم و حس کنم، میخوام خدا به قول آقا احسانِ مقدم عزیز، امروزمو واسم کارگردانی کنه به بهترین حالتِ ممکن که شادی و لذت و ثروت توش فَوَران کنه.

            میخوام پیاده روی عالی هدایت شم.

            توجهم به شدت معطوف شه به قشنگی ها و به قول عارفه ی عزیزم که دلم براش تنگ شده، شکارچیِ ماهری باشم واسه شکارِ زیبایی ها و نکات مثبت.

            خلاصه خدایا هر گُلی بزنی به سر خودت زدی.

            من بهترین رو میخوام، تو بلدی، تو میتونی، من بلد نیستم.

            نفیسه جان دقت کردی وقتی آدم حالش خوبه از یه دیالوگِ ساده ی یه سریال دلش قنج میره.

            دیشب نون خ2 میدیدم، دلم قنج رفت برای سعید آقاخانی که انقدر قشنگ و جذاب کردی حرف میزنه و کردی رو زندگی میکنه، با ادبیاتش، نحوه ی پدری اش برای دخترهاش، احترامی که میذاره به خانواده اش و آدم ها، شوخ طبعی اش، صورتِ مهربونش، لهجه و گویشِ قشنگش…

            اینکه تکه کلامش اینه:

            دختر باید مهربان باشه، دانا و خوش بیان باشه.

            و دقت کردم وقتی حالم بده، حتی قشنگترین چیز زندگیم رو هم متوجه نمیشم و این واسه عجیبه.

            این قدرتِ افکار رو واسم به شدت آشکار میکنه.

            حالت که خوب باشه، در صلح باشی، دونه به دونه گلهای اطرافت چه کوچک چه بزرگ به چشمت میاد، همه چیز به چشمت میاد، قشنگی ها بولد میشن واسه آدم…

            بهتر دارم درک میکنم سمانه به دنبال زیبایی ها بگرد لحظه های بیشتری از عمرت رو، تا جایی که جا داره باکسِ وجودت رو پر کن از قشنگی ها، خسیس نباش، قانع نباش، پر و پرتر کن ظرفِ وجودتو از قشنگی.

            همینا باعث میشن تو لحظاتِ فرکانس پایینی از باکس ات برداشت کنی و زودتر میزون شی.

            نکنه باکس ات رو کم پر کنی، زیاد پُرش کن.

            بذار مخزنت سرشار شه هر لحظه.

            اینطوری به ثبات فرکانسی نزدیک و نزدیکتر میشی سمانه جانم.

            من که نمیدونستم و هنوزم نمیدونم چی میخواستم برات بنویسم، فقط اولین هدفم این بود جویای حال و احوالت باشم عزیزم و برات روز و روزهای سرشار از آرامش و خوشی و لذت های فراوان و کوچولو موچولوی زیاد رو آرزو کنم…

            لذت های کوچولوی زیاد منو یاد مورچه کوچولوها میندازن.

            در ظاهر کوچیکن، ولی وقتی تجمع می‌کن میشن یه عالمه کوچولوی تاثیرگذار و باقدرت و تحسین برانگیز…

            پیاده روی، گپ و گفتِ سرشار از آرامش و نشاطی رو با خودت و خدا برات آرزو میکنم نفیسه جان.

            ماچ و بغل و عشق فراوان از سمانه جون به نفیسه جونِ مهربون و باصفا و خوش اخلاق.

            خدایا شکرت امروز بیدار شدن در بامداد رو روزی و نعمتِ من کردی، صبحی که اینچنین پر برکت و شاد آغاز شه که واسه دو تا از دوستان عزیزم کامنت بنویسم، معلومه که قراره بمب شادیِ شه واسم.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
            • -
              Nafis گفته:
              مدت عضویت: 1092 روز

              سلام به روی ماه بهشتی ات سمانه جونم .

              الان که دارم برات می‌نویسم ساعت 3و 20دقیقه بعد از ظهر هوا نیمه ابری رو به آفتابی بعد باران نم نم ، چقدر خوشحالم کردی با این سر زدن بهم .

              همیشه پیام هات پر از نکته و درس است واسم برای همین ایمیلم را زوی کامنت هات فعال نگه داشتم تازه به واسطه خوبی ات و فرکانس عالی ات چند کامنت دیگر دوستان را هم که براشون می نویسی می خونم مثل همین آقا احسان که الحق همون‌طور که گفته بودید از یک زاویه خوب و متفاوت به فایل ها نگاه می کند مخصوصا سفر دور آمریکا.

              پرنده بهشتی منم این هفته کلا خیلی خوشحال بودم نه اینکه هیچ چیز ناخوشایندی پیش نیامد نه! ولی خدا منو نگه داشت یعنی من ازش خواستم که به قول آقا احسان خودت کارگردانی ام کن و سنگ تمام گذاشت . شاید چون فرکانسم مثل شما خوب بوده این هدیه ارزشمند نقطه آبی از سمت شما را دریافت کردم .

              دقیقاً این مطلبی را که گفتی راجع به حال خوب و دیدن قشنگی ها و اگر حال آدم بد باشد حتی زیباترین های عالم به چشمانش نمی اید را منم در طی این دوهفته متفاوتم فهمیدم یعنی تقریباً تا 10روز پیش یک حال کمبود و دیر شده و ،دیگر چجوری. بهم دست داده بود اما با خوندن کامنت ها و مدد از خدا دوباره تونستم سر پا بشم و امیدم را به زندگی بدست آوردم خدا را شکر.

              اتفاقا این تعبیرت از شادی های کوچک به مورچه ها را خیلی پسندیدم. لایک بهش.

              فکر میکنم شادی های کوچک با اینکه به ظاهر کوچکند ولی چون مداوم داری بهشون توجه می کنی پر اثر تر از شادی های بزرگ ولی کوتاه مدت اند می‌دونی مثل شمع های کوچک که یکی بعد از دیگری روشن می‌ شوند و در طی شب تا صبح اتاقت رو روشن نگه می‌دارند و یه چراغ نورافکن قوی که فقط یه ساعت اتاقت رو روشن نگه می‌دارد .

              یا یه مثال بهتر مثل بارون نم نمی که هر روز عصر ببارد تا یک هفته و یه رگبار سیل آسای شدید یک ساعته . یا مثل تاثیر آمپول و قرص برای درمان ی از بیماری‌ها لازم دارند که قرص‌های کوچک مداوم خورده بشن برای درمان تا مسکن‌های قوی تزریقی خیلی موثر واقع نمی‌شوند نمیگم شادی‌های بزرگ خوب نیستن خیلی خوبن فرکانس خیلی بالایی دارن خیلی لذت بخشن ، ولی لذت واقعی همان کوچک‌ها هستند لذتی که از طلوع آفتاب می‌بری از هوای خنک صبح از افتادن برگ‌ها روی زمین از رنگ به رنگ شدن هر روزشان از صدای گنجشک‌ها هر روز ، از دیدن پرنده‌ها گربه‌ها مورچه‌ها ، دیدن گل ها و…

              از لذت زندگی کردن هر روز و لذت فرصت جدید ت امروز.

              برات نشاط دائمی رو آرزو می‌کنم خدا صاحب خونه ی قلبت باشد

              چقدر خوبه که دریچه قلبت به روی مهربونی باز است سمانه جانم قدر این نعمت خدا دادی را بدون.

              انگشتت را بگذار روی لُپت این مچ انگشتی من بود برات

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1109 روز

      سلام سمانه عزیزم

      سپاسگزارم از کامنت خوشگلت

      وای چقدر ذوق کردم واست

      که از مامان بزرگوارتون نوشتین و اینکه باشما فایل هارو میبینن

      اینکه شکرگزاری میکنن با دیدن فایل ها و ظرف وجودی بزرگی دارن

      خدا حفظ شون کنه

      ان شاالله در پناه الله یکتا سالم و شاد و ثروتمند باشین عزیزم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سمانه جان صوفی گفته:
        مدت عضویت: 1932 روز

        سلام به فاطمه ی نازنینم.

        سپاس گزارم که این حس خوب و مهربونیتو باهام به اشتراک گذاشتی.

        ممنونم که با قلبت برام نوشتی.

        بهترین ها برای تو و خانواده ی محترم و فرزندِ قشنگتون.

        بوس و عشق فراوان برای شما.

        خدایا شکرت برای تمامِ حس هایِ زیبایِ جهان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 842 روز

      بنام خالق زیبایی ها ”

      سلام دارم خدمت خواهر گلم ” سمانه ی عزیز و توحیدی

      خداوندا شاکرم که فرصت دادی ببینم این همه زیبای رو ”

      ببینم این همه انسان بی نظیر رو ”

      هر وقت کامنت های شما رو می خونم حس و حال عجیبی به هم دست میده و لذت میبرم ” و سرشار از حس خوب میشم و آرامشی بهم دست میده ”

      بعضی از بچه ها رو درسته ندیدم ولی از روی نوشته هاشون اینقدر خوب و لطیف می نویسن و ما رو شریک اون حس و حالشون میکنن ”

      مرسی که نوشتی ”

      و حال خوب انتقال دادی ”

      سمانه ی عزیز ” و گرامی

      انشاءالله به مامانت سلامتی بده و از وجود هم لذت ببرید ”

      وجودت پراز عشق به خدا

      بهترین ها نصیب تون بشه ”

      خیلی خیلی دوستون دارم

      و عاشقتم ”

      در پناه رب العالمین باشی “

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    حسام گفته:
    مدت عضویت: 1992 روز

    رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ ﴿193﴾

    پروردگارا، ما صدای منادی توحید را شنیدیم، که دعوت می‏کرد به پروردگار خود ایمان بیاورید و ما ایمان آوردیم، (اکنون که چنین است) پروردگارا، گناهان ما را ببخش، و ما را با نیکان (و در مسیر آنها) بمیران! (193)

    خدای عزیزم

    من صدای ندا دهنده توحید (استاد عباسمنش – استاد شایسته- دوستان متعهد سایت ) رو شنیدم 

    خدای عزیزم

    این مومنان منو دعوت کردند که به  تو  ایمان بیارم  و من ایمان آوردم

    خدا جون منو با این نیکان (و در مسیر اونا) بمیران

    رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِکَ وَلَا تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَهِ إِنَّکَ لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ ﴿194﴾

    پروردگارا، آنچه را به وسیله پیامبران ما را وعده فرمودی، به ما مرحمت کن، و ما را در روز رستاخیز رسوا مگردان، زیرا تو هیچگاه از وعده خود تخلف نمی‏کنی. (194)

     خدا جون  اونچه  به  استاد عباسمنش و استاد شایسته ی ما  وعده فرمودی ، به ما کاربران در سایت  مرحمت کن ، و ما رو در روز رستاخیز رسوا  نکن ، چون فقط تویی که میتونی همیشه روی قولت وایسی و همیشه قولتو عمل کردی (194)

    فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَأُوذُوا فِی سَبِیلِی وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ ﴿195﴾

    خدا جون ممنونم درخواستمو پذیرفتی  و بهم گفتی اگه من روی خودشناسیم کار کنم تو عمل منو ضایع نمیکنی

    خدا جون من از گروه عادی مردم هجرت کردم و ازشون جدا شدم  و در راه تو بارها مسخره شدم و آزار دیدم .

    خدا جون تو قول دادی که گناهان منو می‏بخشی ، و منو در بهشتهائی که از زیر درختان آن نهرها جاری است، وارد می‏کنم، این پاداشی است از طرف خداوند، و بهترین پاداشها نزد پروردگار است. (195)

    خدا جون

    خدا جون من یقین دارم تو عملکرد منو ضایع نمیکنی .

    از اونجایی که قانون بدون تغییر تو اینه که به هر چی توجه کنی از جنس همون چیز وارد زندگیم میکنی

    من به استاد هام و کامنت دوستام و سفر لذت بخشمون توجه کردم

    پس قراره اتفاقای قشنگی توی زندگی هامون بیفته

    و میدونم تو هرگز خلف وعده نمیکنی

    پس درخواستهامون رو به راحتی بده

    منم سهم خودمو انجام میدم و حالمو خوب میکنم

    و توجه میکنم به زیبایی ها

    منم وابسته به خواستم نمیشم

    منم مثل استاد رها میشم

    منم با خودم به صلح میرسم

    منم سپاسگزار میشم .

    تو هم سهمت اینه که به راحتی نعمتهات رو وارد زندگیم کنی

    آخه تو عمل هیچکس رو ضایع نکردی

    خدا جون من حرف  تو رو توی قرآن باور کردم که گفتی من وهابم و بیشتر میدم

    من بخشنده و ثروتمندم

    و صبورم نسبت به شرک

    و صفت ستوده من موافق فضل منه

    و تا دلت بخواد میبخشم از هر چی

    و تمام آگاهی ها رو دارم که

    و  ایمان حرکتت هستم

    و بسیار پاداش دهنده هستم

    و من با کرمم میدم و ده ها برابر بیشتر از حرکتت

    و من قلبت رو آروم میکنم

    و همه چیزو به راحتی به خوبی برات نگه میدارم

    و من باشکوهم و توانگرم

    و با شغلی که عاشقشی میدم

    و تا 40 سال دیگه سلامتیت میدم

    من وهابم من پولم من عشقم من روابطم من سلامتیم من انرژیم من همه چیزت میشم که ملاصدرا گفت خدا همه چیز میشود به شرط ایمان منم به تو ایمان آووردم و خودمو شایسته بندگی تو دونستم و ازت خواستم مثل ابراهیم با محبتت با من برخورد کنی

    سلام به استاد عباسمنش عزیز

    سلام به استاد شایسته عزیز

    سلام به فرشته های کامنت نویس سایت

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  6. -
    محمدرضا قناد باشی گفته:
    مدت عضویت: 804 روز

    درود صد بدرود

    طبیعت بکر هوای عالی ارتباط پر از عشق میوه‌ای قرمز داخل سبزی برگ سبز سبز آهنگ پر از فرکانس و پر از انرژی حال خوب مردم عالی فیلم برداری از صحنه هایی که شاید برای ما معمولیه ولی استاد مرتب شکر میکنند و ابن یعنی الگوی مناسب برای هر چیزی شکر گذاری کن محمدرضا یعنی تو هم یاد بگیر محمدرضا …دور و بر من هم از این صحنه ها زیاده و فقط کافیه…

    شکر گذاری کنی برای هر آنچه میبینم و می‌شنوم به درستی که بدی ها تبدیل به خوبی ها می‌شوند …

    به درستی که به یک آدم اگر ما خوب نگاه کنم اون میشه فرشته اگر بد نگاه کنم اون میشه دیو این که من چه طوری نگاه کنم مهمه …

    سنگ هایی که انگار نقاشی شده و لا به لای آن تاریک و حس عجیب به هر کسی نفسی می‌دمد…

    من آفریده شدم تا نگاه کنم خوب خوب نگاه کن محمدرضا..

    ببین طبیعت را با تو دارد حرف می‌زند و خوب بشنو ببین چی می‌گوید ببین چی میتونی برداشت کنی آیا درک کردی؟

    آره درسته صدای یک نیرو بزرگ می آید که این همه صخره و دریا و دشت و میوه مسخر توست تا ببینید به قول قرآن مگر نمی اندیشید که شتر را چگونه خلق کردیم مگرفکر نمیکنید انسان را چگونه آفریدم؟

    خب اگر خوب نگاه کنم و بیاندیشم از اینها متوجه میشوم که قانون کارشو داره انجام میده و من باید مثل قانون عمل کنم تا قانون هم با من خوب باشه مثل استاد عباسمنش و خانوم شایسته عزیز مثل مسی مثل رونالدو مثل ایلان ماسک مثل تمام آدم هایی که خوب زندگی می‌کنند قانون را شناختند و عمل می‌کنند

    بیا دست بدیم به قانون خدا برای اینکه خودمون راحت تر باشیم

    پس با هم فقط تو رو می‌ستاییم و تو رو ستایش میکنیم برای انجام این اتفاق عظیم شکر

    شکر

    شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 842 روز

      بنام خداوند مینو سرشت ”

      سلام و درود فراوان بر محمد رضا ی شیرین ”

      سلام بر روی ماهت

      سلام به عشق وبر عاشق سلام ”

      شما اینقدر بی نظیری و شیرین می نویسی که من وقتی کامنتت رو می خونم نمی تونم ” برات ننویسم

      خداوند رو شاکرم برای وجود محمد رضا عزیز ”

      کامنتت بسیار عالی بود و هر وقت صحبت از قوانین میشه من لذت میبرم ”

      خداوند رو شکر

      برای این قوانین بی نظیر

      وجودت پراز عشق گل پسر ”

      پیگیر کامنت های خوبت هستم و ازتون متشکرم بابت ”

      فعالیت تون در پروژه ی عقل کل ”

      وجودت پراز عشق محمد جان ”

      سایت برقرار

      ولطف تون مستدام

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        محمدرضا قناد باشی گفته:
        مدت عضویت: 804 روز

        شکر خدا که دوستانی خوبی مثل شما همراه من هستند تا یاد بگیرم مثل شما عشق بورزم و دوست داشته باشم و توجه به کامنت ها از حال خوب شما سرشار می‌شود در حال حاضر ممنونم که انقدر دوستان خوبی مثل شما هستند و پیام می‌دهند حتما منم تشویق میشوم دوست دارم که حرف های دوستانی مثل شما را دوست دارم بشنوم ببینم و لذت ببرم

        باز هم عظیم جان ممنونم به امید دیدار مجدد و حرف های الهی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    یاسمن زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2424 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ

    خدایا، خودم رو به تو می سپارم که تو به همه ی بندگان آگاه و بینایی!

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و هم خانواده ای های نازنین.

    چقدر دوست دارم که یک روز در میون بیام اینجا باهم حال و احوال کنیم. خدایا شکرت برای این نعمت، برای این استاد، برای این سایت، برای این خانواده.

    به قول استاد شگفتی های این منطقه تمومی نداره…مثل همون ظرف پلاستیکی زیر فشار شدید آب آدم بعضی وقت ها احساس می کنه دیگه جا نداره برای این همه زیبایی و شگفتی.

    یه همچین احساسی رو یادمه چند سال پیش که توی هلند زندگی می کردم تجربه کردم. یه روستایی هست به اسم Giethoorn (خونده میشه خیتورن)…اگر برید اسم این جا رو گوگل کنید و عکس هاش رو ببینین متوجه میشین که در مورد چی حرف می زنم (ایموجی زدن روی پیشانی با دست از روی شگفتی :)))

    با دوستم رفته بودیم اونجا و دقیقاً احساس می کردیم وارد کارت پستال شدیم و برامون سخت بود باور اینکه همچین جایی واقعاً وجود داره…یه جایی وقتی وارد یه قسمت دیگه ی روستا شدیم یادمه هر دومون به هم میگفتیم “وای من دیگه تحمل اینهمه زیبایی رو ندارم!!”

    این سنگ های این فایل و اشکال عجیب و غریبشون هم باز یکی از اون چیزاییه که آدم هیچ جا شبیهش رو نمی بینه! هیچ جا به اندازه ی طبیعت نمیشه قدرت خدا رو حس کرد.

    ان المتقین فی جنات و عیون

    استاد جان این آیه دقیقاً من رو یاد شما میندازه که دارین بهشت رو توی همین دنیا تجربه می کنین. کنار این چشمه ها و این غارها و این رودها و این کوه ها و زیبایی های بی نهایت…

    خدایا شکرت به خاطر این نعمت، که ما می تونیم در طبیعت بگردیم، زیبایی ها و شگفتی ها رو ببینیم، عطر گل ها و چمن ها و درختان رو استشمام کنیم، خنکای آب رو حس کنیم، از تابش آفتاب لذت ببریم…و اگر باهوش باشیم با تمام این ها به یاد تو و قدرت بی نهایت تو بیوفتیم و أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ رو در عمل اجرا کنیم.

    تا فایل بعدی همه ی عزیزانم رو به خدای یکتا می سپارم (قلب :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
  8. -
    روف رضایی گفته:
    مدت عضویت: 948 روز

    سلام برشما استاد عزیز ‌وخانم شایسته

    استاد خداقوت عجب مکان های می روید شما واقعا جاهای دیدنی جذاب خوشکل بکر و ناب می روید و از دیدن چنین فضاهای لذت می برید و این را باشما هم شریک می سازید

    استاد حالا شما مانند کاشفان در حال کشف کردن هستید و هی جاهای جالب و قشنگ و تازه را کشف می کنید و چقدر خوب ذوق می کنید از دیدن این همه جاهای عالی

    این خوشحالی و ذوق کردن شما از مکان های جالب و جذاب برای من بشتر قابل تحسین است وقتی که شما قدرت خداوند را می بینید که عجب طبیعت ناب و قشنگ را خلق کرده وشما وقتی می بینید این الله اکبر گفتن تان بشتر خوشایند و جالب است

    آفرین به خانم شایسته که در خلی از این مکان ها هی بدون هراس و ترس داشتن وارد می شود در بلندی ها و پایان های این طبیعت می بینم که می رود و لذت می برد و اگر خانم های دیگر باشد می ترسد که من خانم هستم وووو ولی خانم شایسته قشنگ این چنین جاها پیش قدم است و لذت می برد

    استاد این کار شما خلی خوب است وقتی چیزی یا وسیله ای را از کسی می بینید بشتر چیز های مثبت شأن را می بینید و من متوجه شدم آن ماشین سیاه رنگ که چند دانه دو چرخه داشت و اسم ماشین را نمی دانم و شما قشنگ روی نکته های که خوشکل و جذاب بود متمرکز شد و نام گرفتید و برای من خلی جالب تمام شد

    استاد ماشاالله این کشور آمریکا عجب کشور سرسبز خوشکل بزرگ و پر از آب است و هر قدر شما سفر می کنید ما فقط طبعت زیبا و خوشکل را می بینم و لذت می بریم

    استاد بسیار ممنون و سپاسگذارم بابت این فایل های خلی عالی و تاثیر گذار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    جواد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2764 روز

    سلام و درود خدمت اساتید بزرگوار و دوستان عزیز در این آخرین روزهای تابستان

    من در حین دیدن این قسمت سفرنامه که برام جالب بود صبح یه قسمت و شب یه قسمت دیگه رو دیدم میدونین داشتم به چی فکر میکردم

    یه جایی استاد میگن هر کی ما دو تا رو ببینه فکر میکنه ما همین امروز به دنیا اومدیم و واقعا داشتم میگفتم خب مرد مومن شما چرا از دیدن اب شگفت زده شدین و ذوق کردین شما که خونه تون روی آبه اندازه همه این آبهایی که تو سفر دیدین توی دریاچه تون جمعه اندازه تمام اون رودخونه ها که رفتین توی خروجی آب دریاچه تون داره میره اندازه تمام اون چشمه هایی که با ذوق میرین بطری ها رو پر میکنین زیر خونتون تو پرادایستون چشمه آب شیرینه بابا شما چرا؟

    آخه هر کی ببینه میگه اینا از کویر مرنجاب با شتر حتما اومدن سالهای ساله ده قطره بارون هم یکجا ندیدن چه برسه به آب و رودخونه

    یعنی همچین ذوق زدین که انگار یه جایی هستین که با تانکر براتون آب میارن با دبه تقسیم میکنن

    اما یادم اومد که شما گفتین همین امروز به دنیا اومدین و واقعا هم همینطوریه انقدر که در لحظه زندگی میکنین و دارین از لحظه لحظه زندگی با تک تک سلولهاتون سپاسگزاری میکنین و لذت میبرین

    من مطمئنم اگه جای شما بودم صد بار به همسایه و دوست وآشنا زنگ میزدم که آقا یه خبر از اکبری و اصغری و ابوموسی وبر بچ بگیرید اما شما در کمال آرامش همه رو سپردین به صاحب برحقشون و گاز رو گرفتین سفرتون هم که ماشالله ته نداره هر وقت دیگه توی این ایالت جایی نموند راه برگشت رو بگیرین و برگردین

    بابا شما یک جاهایی میرین که خود کریستف کلمب هم نرفته من دارم فکر میکنم الان توی اون جنگل ها یه قوم جدید ناشناخته سر راهتون سبز بشه و باعث کشف جدیدی در تاریخ بشین

    خدا رو شکر شما اونور دنیا ما اینور داریم میبینیم اینهمه نعمت و آب و … که قبل فقط توی کارتونهای کودکی دیده بودیم میگفتم خدایا اینجاها دیگه کجاست

    خدایا شکرت

    والله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    خداهست گفته:
    مدت عضویت: 1000 روز

    این طبیعت واین رودخونه منو یادِ کارتون های بچگیم میندازه بقدری رویایی ان،زمان بچگی توخیالات خودم همیشه خودمو تواین فضاها تجسم میکردم

    خانم شایسته چقد حرف قشنگی زد میشه ساعتها راجع بهش تامل کرد،حتی ازریشه وساقه درختاهم تشکرمیکنه وقدرشو میدونه

    رنگ آب چقدر لاجوردی وخوشرنگه وچقدزلال وتمیز

    چقدغبطه میخورم به حالتون ینی میشه روزی منم بااین حدازآزادی زمانی ومالی وبدون محدودیت سفرکنم؟

    چقدخوبه که در دل ناشناخته هامیرین،حتی جاهایی که شایدخیلیا بترسن واردش بشن

    چقدخوبه که ازداخل ماشین مردم فیلم میگرفتین وتوضیح میدادین وهیچ واکنش وعکس العملی نشون نمیدادن

    خانم شایسته عزیزازاین تلاشتون برارفتن توجاهای پیچیده بخاطرعکس گرفتن معلومه چقدبه عکاسی علاقه دارینا

    من خودمم وقتی لوکیشن جذاب ببینم به هرسختی شده میرم عکس بگیرم

    واما ادامه سفرم رو بخوام بگم

    ما هدایت شدیم به باغ پرندگان واردکه شدیم تااااچشممممم کارمیکرد سرسبزی وکوه بود چقدرم وسیع وبزرگ بود فضاش

    انواع اقسام پرندگان ایرانی طاووس،قو،اردک،وخیلی پرنده های دیگه که نه اسمشونوشنیده بودم نه حتی دیده بودمشون ونه حتی اطلاع داشتم که توایران همچین پرنده هایی هس

    انواع صداهای آواز پرنده ها انگار تیکه ای ازبهشت بود،هرپرنده ای براخودش میخوندنمیدونستی کدومو نگا کنی صداشوگوش کنی کدوم بمونه،درحدی که حافظه گوشیم پرشد ازبس عکس وفیلم گرفتم

    پرنده هایی که تومحوطه میپریدن اینور اونور،رنگی رنگی،زیبا،

    گل وگیاه های متنوع ومعماری زیبا فضارو خیلی زیباکرده بود،وزیربعضی ازدرختا وگیاها تخم گذاشته بودن چندتاچندتا

    بعدازکلی راه رفتن وگشتن داخل محوطه به یه سالن خیلیییی بزرگ هدایت شدیم که نگهباناش میگفتن ازاون سالن سفیده هم دیدن کنید،روی درب ورودی سالن نوشته بود محل زیستگاه پرندگان وگیاهان استوایی وگرمسیری،باخودم گفتم اخه این سالن چی داره مگه همه اونجارومیگن،محوطه به این بزرگی وزیبایی سالن دیگه چیه!

    ولی تارفتم داخلش خدای منننننننن اللله اکبررررررررر ازاینهمههههههههههه زیبایییییی باورم نمیشدددددددد

    اینجا دقیقاااااا خودِ بهشت بود،خودِ بهشت

    هم نهرداشت هم کلیییییییییی پرنده های فوق العاده خوشرنگ وزیبا وخوش صدا هم گل وگیاه هاییی که فقط اززیباییشون حیرت برمیداشت

    بدو ورود دوتا پرنده شبیه اردک بزرگ بودن همینکه دوربینو روشن کردم فیلم بگیرم اومدن جلومون وباسرشون انگارخوشامدگویی میکردن ویه سروصدایی راه انداخته بودن که نگو

    یکم اونور ترعروس هلندی های نااااز وزیبابودن،

    یکم بعدقناری هایی که انگارخدا بارنگ روغن نقاشیشون کرده بود چقدرررررنگهای جیغ وشادابی داشتن چشمام تحمل دیدن اینهمهههه ابهت وشگفتی زیبایی های خدارو نداش

    ازبالا لوله هایی نصب کرده بودن روسقف سالن که خیلی ریزآبپاشی میکرد ویه تهویه های بزرگ که هوا رو مرطوب کرده بود

    خدایاااااااشکرتتتتت

    گل هایی وحودداشت که تاحالاتوهیچ گلخونه ای لنگشوندیده بودم،پرنده های رنگی رنگی وزیبا که ازجلومون ردمیشدن بازی میکردن،توسروکله هم میپریدن،

    یکم جلوتر طوطی های بزرگ دررنگهای آبی وسبزوزرد بامنقارهای قهوه ای رنگ …این طوطیارو من همیشه توکارتون ها دیده بودم چقدددمم آروم وباوقاربودن خیلی سرسنگین یه گوشه نشسته بودن دوتا دوتا حرف میزدن باشریکشون

    یادآیه ای افتادم که خداگفته براهرجنبنده ای جفت آفریدم،باتمام وجودمیشد اینو لمس کرد…

    جلوتر یه فضای خیلییییییی رمانتیک وجذاب ورویااااااایییییییییی بودترکیبی گیاه ها وپیچک ها یه طرف وسنگ ها وآبشاربارنگ لاجوردی دقیقا رنگِ همین رودخونه بود یه طرف،وادامش ازسنگ ها می اومد پایین ویه حالتی شبیه استخردرست شده بود که اردک های خارجی وخیلی ازپرنده ها اونجاشنامیکردن،آب بازی وعشق وحال میکردن وخیلی شادبودن،بعضیاشون میدیدن دوربین دست گرفتیم انگارمیفهمیدن یه خودنمایی میکردن توآب که بیاوببین

    پرهاشونو هی توآب تکون میدادن بال بال میزدن آبو همه جامیپاشیدن ویهومث غواص هامیرفتن زیرآب وغیب میشدن بعدچنددیقه ازاونور بیرون می اومد،الله اکبررررر

    اونورتر پرنده هایی به اسم به تاج طلایی بودن که هیکلشون شبیه لک لک بود فقط یه تاچ پرپشت وطلایی رنگ وخوشگل داشتن ،یه پرنده هایی بود،شبیه کبوترپاهاشون خیلی بلندوخیلییی ظریففففففف،درختایی به اسم درخت بادبزن وجودداشت ازهمونا که توفیلم های خیلی قدیمی پادشاه رو باهاش بادمیزدن،یه سری پرنده های دیگه که انگار خدا آبرنگ ازدستش افتاده رو اینها واینجوری رنگی رنگی شدن

    فقط ظرافت وجذابیت رنگ پرهاشون روکاش میتونستم نشون بدم

    درختهایی که پهن زمین بود درقالب گل

    دقیقا شکل گلبرگ های گل بازشده بود…

    گیاه هایی که ازدور انگار پارچه های نقره ای رنگ کشیده بودن تازمانیکه دست نزده بودم نمیدونستم طبیعیه….

    وقتی ازتک تک پرنده ها واون فضای بسیار رویایی عکس وفیلم گرفتنم تموم شد نگاهموکه برگردوندم دیدم عهههههههه درخت موز

    چه موزهایی هم آورده بود چقدددمممم زیادبووود

    یکی ازویژن هام توبچگی این بود ازنزدیک ببینم درخت موز چه شکلیه که دیدمممم خدایااااشکرتتتتت

    چقدعکس گرفتم ازش

    اصلااااا دلم نمی اومد اون فضارو ترک کنم

    خودِ بهشت بود صدای آوازخوندن پرنده ها،اینهمه گل وگیاه وزیبایی وپرنده وآبشاروسنگ وصدای آب وهوای مرطوب یه معجون خالصصص بود برادیوانگی

    هروقت مدیتیشن میکنم خودمو تواین فضاتصورمیکنم ویجوریییییی حالم خوب میشه که حدنداره

    خدایاشکرت بخاطرتجربه این زیبایی هاوفرصت دیدنی که بهم دادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: