سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 215

به نام خدای بخشنده مهربان زیبایی ها

سلام به استاد عزیز و جذاب و دوست داشتنی و توحیدی و بی نظیر و تکرار نشدنی .

سلام به خانم شایسته مهربان و آرام و دوست داشتنی

سلام به دوستان عزیزو هم فرکانسی بهترین سایت دنیا

عجب سروی

عجب ماهی

عجب یاقوت و مرجانی

عجب جسمی

عجب عقلی

عجب عشقی

عجب جانی

عجب لطف بهاری تو

عجب میر شکاری تو

در آن غمزه چه داری تو

به زیر لب چه می خوانی

عجب حلوای قندی تو

امیر بی گزندی تو

عجب ماه بلندی تو

که گردون را بگردانی

تو کامل ،منم ناقص

تویی خالص منم مخلص

مروح کن دل و جان را

دل تنگ پریشان را

گلستان ساز زندان را

بر این ارواح زندانی

عجب حلوای قندی تو

امیر بی گزندی تو استاد عزیزم

خدا رو صد هزار مرتبه شکر برای وجود نازنینتون استاد عزیزم ،چی بگم از کلامتون از نفوذتون از آرامشی که توی هر کلمه شما هست ،استاد واقعا خدارو صد هزار مرتبه شکر که شمارو داریم

خدارو صد هزار مرتبه شکر برای این طبیعت زیبا ،درختای بلند و سرسبز

خدارو صد هزار مرتبه شکر برای اون صدای آب به قول مریم گلی عزیز صدای پای آب ،واقعا اون صدای آب روزم و ساخت ، برای یه لحظه رها شدم ،مسخ شدم دیوانه شدم ،استاد جونم منو هوایی کردی ،دوست دارم برم تو دل طبیعت و جنگل و دریا ،

استاد عزیزم من خیلی وقته سفر نرفتم ،قبلا هم اگه رفتم با کسایی بوده که دوست نداشتم ،فقط بخاطر اینکه یکی باهام باشه یا مواظبم باشه یا اینکه تنها نباشم ،یا تو سفر کلا در حال سرویس دادن به دیگران بودم که مثلاً تو دستپختت خوبه آشپزی کن ،حالا یه چایی هم دم کن حالا یه قلیونم برامون درست کن حالا انرژیت زیاده ظرفارو هم بشور خدا خیرت بده ،جوجه هارو تو کباب کن خوب بلدی ،وقت رفتنم بدو بدو اینجا و تر تمیز کن بریم دیر نشه آفرین ،،،اصلا نمی‌فهمیدم دو رو ورم چی میگذره اگرم بیرون یا مثلا دریا می رفتم همه بچه هاشون به من میسپردن تو رو خدا مواظب باش یوقت تو آب نرن یوقت نیفتن یوقت …..

ولی اینبار فرق داره اینبار خودم میخوام برم میخوام به ترس هام غلبه کنم میخوام با مادرم و دخترم برم ، برم دریا رو ببینم ،جنگل و ببینم صدای آب و بشنوم ،تو جنگل پیاده روی کنم بدون اینکه بترسم ،میخوام بزنم به دل جاده ،میخوام یکم برای خودم خرج کنم ،میخوام به ماه به فکر پس انداز نباشم ،میخوام لذت ببرم

چون من دیگه اون مریم سابق نیستم دیگه بخاطر ترسام به کسی باج نمی‌دم ،من دیگه فراوانی رو باور کردم ،میدونم تو این دنیا پر از فراوانیه ،من فقط باید باور کنم و ظرفم و بزرگ کنم و ذهنم و کنترل کنم ،باید خدارو تنها حامی و روزی رسان خودم بدونم ،باید خودم و ارزشمند بدونم خودم و لایق بدونم ،تا جهان هم ظرف منو پر کنه ، باید ذهنم و کنترل کنم ،مواظب ورودی های ذهنم باشم ،باید مواظب حال خوبم باشم .چون احساس خوب =با اتفاقات خوب .

خدایا شکرت که کمکم میکنید ذهنم و کنترل کنم ،خدایا من دیگه تسلیمم در برابر بزرگی و عظمت و قدرت تو کنارم باش کمکم کن ذهنم کنترل کنم ،درسته ذهنم و کنترل میکنم ،ولی خدا جونم یه وقتایی قلبم تند تند میزنه به قلبم آرامش بده ،دستم و ول نکن ،کنارم باش

با یاد خداست که قلب‌ها آرام میگیرد

خدا جونم من هر چیزی رو که بخوام تو خدایی تو پیدا میشه برام همه چی بشو عشق بشو ،موهامو نوازش کن ،ثروت بشو ،پدر بشو کس و کار بشو خودت جلوی دشمنام شمشیر بشو همون‌طور که برای پیغمبرت تیر پرتاب کردی برای منم پرتاب من ،خودت دست به کار شو ،که من بازم از عشق تو به خودم مثل همیشه دیوانه و دیوانه تر بشم

خدایا من به هر خیری که از تو بهم برسه فقیرم

خدایا من تسلیمم

خدا جونم عاشقانه دوستت دارم

استاد عزیزم ازتون سپاسگزارم که سخاوتمندانه این زیبایی هارو با ما هم به اشتراک میزارین از خدای مهربونم براتون بهترین ها رو میخوام

سفرتون بخیر

در پناه خدای مهربان شاد و پیروز و سربلند باشید .سفرتون بی خطر