سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 216

دیدگاه زیبا و تاثیرگذار حسین عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

طبیعتی که تشریف بردین خیلی زیبا و فوق العادس محیطی ساکت و آروم با دریاچه آروم چقدر رنگ دریاچه آبی و زیباست چقدر این کوه های اطراف دریاچه زیبا کردن دریاچه رو دقیقا مثل کارت پستال میمونه خدارو شکر. خیلی ابر ها زیبا هستن. الله اکبر از آسمون به این زیبایی. ابرها به این سفیدی دریاچه زیبا محیط آروم واقعا خدارو بی نهایت شکر بابت این حجم از زیبایی. اون خونه ها که اون طرف دریاچه بودن معلوم بود خیلی ویوو زیبایی رو تجربه میکنن و بسیار محیط آروم و بی سر صدایی دارن چقدر خوبه من اصلا فضای شهری رو دوست ندارم چند روز پیش رفته بودم (ارم سبز )شهر بازی ولی حس خوبی نداشتم ولی وقتی میرم یه جایی که خیلی خلوته اونجا حسم خیلی خوبه خداروشکر که حالم با خودم عالیه

خیلی برام جالب بود که اونور دریاچه سبز و اینور خشک بود چقدر جالب بود و این موضوع خیلی زیباتر کرده بود محیط رو این متفاوت بودن این ور و اون ور دریاچه. تصور میکنم قایق انداختم سمت کویری دریاچه و دارم پارو میزنم و میرم اونور دریاچه و میگم woow چقدر سرسبزه اینجا و کلی لذت میبرم خدایا عاشقتم. اون نیروگاه برق خیلی جالب بود ساختمونش انگار یه پایگاه نظامی بود خیلی باحال درستش کرده بودن

اون دِرُنِ هم خیلی کار کرد باحالی داره توی یه جاده سرسبز رانندگی کنی آهنگ مورد علاقت هم پلی کنی و این درن بچه دنبالت کنه خیلی زیبا میشه واقعا زندگی میتونه بسیار زیبا باشه.

چقدر خوب بود اونجایی که پارک کردین لب دریاچه ،پله داشت ، سرویس داشت، نیمکت داشت، واقعا خیلی لذت بخشه وقتی جایی زندگی کنی که این حد از احترام و آرامش و احساس خوب هست واقعا آدم خیلی بیشتر به درونش وصل میشه و سپاسگزار تر هم میشه. 

واقعا هرچقدر آمریکا رو تحسین کنم بازم کمه. اصلا کیفیت موج میزنه توی آمریکا اون تیکه ایی که از شهر فیلم گرفته بودین چقدر فضا تمیز ،ماشینها فوق العاده ،خونه ها بزرگ و بی نظیر واقعا تحسین بر انگیزه خدارو صد هزار مرتبه شکر اصلا کیفیت یه چیز دیگس بی نهایت سپاسگزارم اون جیپ هارو هم 6 تا بودن چقدر جالب بودن چه لاستیک های هیولایی داشتن چه جالب خدایا شکرت

اون خانم هایی که امدن بودن از یه ایالت دیگه واقعا دمشون گرم تحسین بر انگیزه اصلا سفر یکی از لذت بخش ترین تجربه هاست خدارو سپاس گذارم چقدر خوبن آمریکایی ها راحت و آسوده خاطر لذت میبرن دمشون گرم واقعا تحسین بر انگیزه خدارو صد هزار مرتبه شکر

اون باغ هم بسیار زیبا بود از مغازه هایی که داشت از نوع و تنوع گل هایی و درخت هایی که داشت از تریل های زیبای که داشت و خداروشکر کلی لذت بردم ازتون سپاسگزارم.

اون زنبور ها هم منو یاد آیه ایی از قرآن انداخت که خداوند می فرماید ما به زنبور عسل وحی میکنیم بعد استاد هم توی یه فایل میگن که خداوند به همه وحی میکنه همه رو هدایت میکنه و مثال آیه زنبور عسل رو میزنین خدایا شکرت سپاسگزارم استاد عزیزم.

چقدر من لذت میبرم از دیدن این فورد زیبا مخصوصا شبکه و چراغ های جلوش و واقعا دمشون گرم میری TA ماشینتو میشوری و آب هم پر میکنی و بنزین هم بابت قدردانی میزنی واقعا بی نهایت سپاسگزارم از خداوند و مریم خانم خیلی زیبا گفتن که توی لحظه پاسخ داده میشه وقتی پای در راه میزاری و هیچی نمی پرسی میگی خدایا من میخوام لذت ببرم خودت هدایتم کن نیازها در لحظه برآورده میشه دقیقا همون موضوع زمان مناسب مکان مناسب اتفاق میفته.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 216
    498MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

501 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعيده رضايى» در این صفحه: 4
  1. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2042 روز

    به نام الله رحمان و رحیم

    سلام به جان جانانم رب مهربانم

    سلام به استاد بزرگمنشم. سلام به استادبانوی نازنینم. سلام به همه محرم های رازم رفقای عزیزم.

    واقعیتش من هنوز این فایل رو نگاه نکردم. ولی دلم گفته ننویسی شکر الطاف الله رو به جا نیاوردی. پس بسم الله الرحمن الرحیم…

    من امروز بصورت کاملا بی برنامه و یکهو دعوت شدم به یک سفر دو روزه به شمال. گیلان زیبا شهر فومن.

    صبح با اینکه یک ناخواسته پیش اومد و ماشین خواهرشوهرم که منو دعوت به سفر با ماشینش کرده بود، خراب شد و ما 4-5 ساعت این لذتمون به تاخیر افتاد ولی هردو راضی و مطمئن بودیم که حتما خیری توشه و قرار بوده ما بجای 7 صبح 12 ظهر راه بیفتیم. اینم بگم ابراهیم همراهم نیومده و من و خواهر گلش به همراه پدر و مادرشون اومدیم. و البته ترانه قشنگم.

    یه نکته خیلی جذاب و زیبا اینکه همین خواهرش اوایل ازدواجم سایه منو با تیر میزد ولی ببینید کار کردن روی شخصیت و عزت نفس در روابط منو به کحا رسونده که همین اکرم خانم به من زنگ میزنه میگه بیا فردا خودم و خودت و ترانه تنهایی بریم قلعه رودخان…. الهی شکر برای قوانین محشرت! استاد ممنونم که استاد من شدید.

    از حس و حال و وضعیت الانم بگم…

    یه ویلای روستایی در 5 کیلومتری فومن تو جاده ماسوله رو تصور کنید که دو طرف حیاط بزرگش که پر از سنگریزه هست، کاملا درختکاری شده. درخت بارهنگ و لیموشیرین و چندتا بید مجنون شیدا، یه کاج بی نهایت سبز و تازه، یه آلاچیق با سقف و پشه بند توی حیاطی که نورپردازی شده و از همه مهمتر بارون نم نم و هوای خنکی که فضا رو معطر به عطر بهشتی خاک مرطوب کرده.

    اکرم جون مشغول استوری و فیلم گرفتن و همزمان موزیک پخش کردن زیرصدای فیلمشه. و شوق بسیاری برای اینجور صلوه داره.

    پدر و مادرش هم توی خونه خوابن و از خوابیدن لذت بیشتری میبرن.

    ترانه شیرین عسلم که بعدازظهر خواب بوده الان تا تونست توی فضا بازی کرد و شعر خوند داستان واسه خودش تعریف کرد.

    و اما صلوه من….

    اولش گفتم به خودت سخت نگیر برای مراقبه. قرار به لذت بردنه نه هیچ آداب و ترتیب خاصی. پس مشغول بازی با ترانه شدم. کمی هم عکس و فیلم از فضا و قطرات بارون روی برگها و میوه ها گرفتم. با اکرم گفتیم و خندیدیم و خل بازی درآوردیم!!

    اما بعد دلم گفت دیگه وقت نوشتنه.

    می خوام اینو بگم. وقتی استاد فایل سفرنامه می گذارن خیلیهامون خودمون رو تصور می کنیم که توی اون فضا هستیم. اما فقط تصور می کنیم و معمولا تجسم خلاق اتفاق نمیفته. تجسم خلاق همون مثالیه که خود استاد توی یکی از فایلهای 12 قدم زدن. مثال کیوی. اصلا اسمش که میاد غدد بزاقی زیرزبونمون ترشح میکنه.

    مثالش رو کامل میگم تا آب از دهن همه راه بیفته و عمق منظورم‌ برسونم.

    کیوی با اون پوست قهوه ای پرزدارش رو تو دستت میگیری. با چاقو پوستش رو میکنی و تو دستت لیز میخوره. نصفش که میکنی هی باید آب دهنتو تندتر قورت بدی. و اون لحظه ای که میذاریش زیر دندونت صورتت جمع میشه از ترشیش، غدد دو طرف زیر گوشت حس میشن، دونه های سیاهش زیر دندونت قرچ قرچ میکنه…

    الان دلها کاملا آماده است؟؟؟

    وقتی سفر استاد رو می بینیم معمولا اینجوری نمی چشیمش. فقط کیوی رو از دور می بینیم.

    و من این رو نمی دونستم تا امشب.

    امشب که زیر این آلاچیق با صدای ملودی بارون خوابیدم فهمیدم باید برای رها بودن در دست هدایت پروردگار تکاملت رو طی کنی. باید از کوچیک شروع کنی و همین سفر ناگهانی به شمال رو به عنوان یه کیوی کوچیک با تمام وجودت بچشی. تمام المانهای اطرافت رو با توجه لمس کنی.

    زمانیکه توی کرج دانشجوی لیسانس بودم بچه های مناطق سردسیر به امثال من می گفتن خوزستانی برف ندیده، ولی الان که سالهاست برف و بارون به اندازه کافی دیدم، امشب حس کردم هنوزم بارون ندیده ام. انگار برای اولین باره صدای بارون به گوشم میخوره انقدر که برام حرفها برای گفتن داره.

    نسیم خنکی که مثل یه حریر بهشتی ردشو روی تنم به جا میگذاره داره میگه کدوم کولر و ایرکاندیشن ساخت شما بنی آدم تونسته شبیه من باشه؟

    و من میگم سُبْحَانَ اللَّهِ وَ تَعالى‏ عَمَّا یَصِفُونَ

    استاد جان الهی که من روزی از نزدیک برسم خدمتتون و دستتون رو ببوسم، چی یادمون دادید این تکامل چه مفهوم بزرگ و بلندمرتبه ایه. دلم میخواد شما رو می دیدم زمانیکه برای اولین بار غرق در این آگاهیها می شدید و اشک می ریختید.

    حالم خییییلی نازه امشب الهی شکرت….

    الان قشنگ دارم حس خوابیدن شما در طبیعت بکر رو در مراحل متناسب با تکامل خودم درک می کنم. و از عمق جاااانم هم سپاسگزار شما و خداوندم که هدایتم کرده به این مسیر، و هم دارم رشدم رو بصورت تکاملی لمس می کنم.

    از زمانیکه شما در سفر هستید این دومین سفریه که بدون برنامه قبلی و بدون تصمیم شخص خودم دعوت میشم و میرم. و هردو عالی و شگفت انگیز به لطف خدا.

    خیلی ساده، خیلی مقرون به صرفه از لحاظ اقتصادی و خیلی خوش و خرم خداروشکر.

    استاد وقتی ابراهیم گفت تو باهاشون برو من نمیتونم بیام یکم ته دلم به شک افتادم که برم یا نه، ولی بعدش باز به یاد سفرهای تنهایی شما و مریم جان افتادم و گفتم برو و به خودت این هدیه رو بده. ترانه هم که یه گل تمام عیار…. بچه ام خیلی خوش سفره عااالیه بخدا هیچ اذیتی نداره.

    هی فقط میگه عمه اکرم منو ببره beach میخوام sandcastle درست کنم.

    تمام حرف امشبم این بود که تا در مورد هدفمون دست بکار نشیم اون مثال کیوی اتفاق نمیفته، تا وقتی از دور فقط استاد رو تحسین می کنیم اما جرأت حرکت مشابه ایشون رو نداریم هیچی به هیچیه. باید یه قاچ از کیوی رو خورد و درگیر شد تا بعد هدایتها ما رو بزرگ و بزرگتر کنه و نزدیکتر بشیم به منش استاد عباسمنش.

    استاد عزیزم و بانو جان بسیار بیشتر از قبل ارادتمندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  2. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2042 روز

    سلام و اراده ویژه خدمت داداش محمدرضای عزیز و محترم و دوست داشتنی.

    متشکرم از اینهمه محبت شما. الهی شکر که در مسیر بهبود و رشد هستید و خوشحالم از نتایج قشنگتون. رشد درونیلت و ارزش ها در انسان مثل جریان رشد فرزند میمونه، متوجهش نمیشی فقط از روی سایز لباسهاش می فهمی.

    در مورد رشد شخصی خودمون هم یک سری علائم و نشانه ها اگر بهشون توجه کنیم هستن که به یادمون میارن قبلا در چه شرایطی بودیم و اللن چه تغییراتی کردیم.

    خدا رو شکر می کنم بابت دوستان بسیار ارزشمندی مثل شما. در پناه الله یکتا شاد و موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2042 روز

    سلام به وجه الله در وجود نورانی سمانه جاااان دلمممم. چقدر دلم برات تنگ شده بود دختر. عاااششششقتم من با تشدید و مکث فراوان!

    سمانه قشنگم ای متمرکز شده بر نیکویی ها و زیبایی ها…. بدان و آگاه باش نعمتها و ثروتهای مادی و معنوی جهان از آمچه در آینه می بینید بسیار بسیار به شما نزدیکترند.

    بذار از لحظه بی نظیر حال برات بگم. توی یه روستای نقلی در حوالی ماسوله هستیم که رودخونه ای که از ماسوله میاد از همینجا جلوی تمام خونه های روستا می گذره.

    روبروم و پشت سرم هردو کوه های بلند پوشیده از درختای سببببزززز و باشکوهه. روی قله کوه ها ابرهای پشمکی دارن رقص کنان و آوازه خوان به زندگی شادشون ادامه میدن.

    صدای رودخونه زلالش آهنگ پس زمینه و صدای زنگوله گوسفندای شیطون و خوشحال ملودی این سمفونیه.

    مرغ و خروسها با قانونهای خودشون زندگی می کنن و ظاهرا از زندگیشون راضین.

    مردم همه آرام و در صلح، طبیعت سخاوتمند و جوان، نم نم بارون مواظبه که زیادی خیس نشیم، تخم مرغ و کره و نون محلی به وفور در دسترس…

    آیییی خدایا چی بگم از تکرار لحظات وزش نسیم خنک و ملایم….

    الهی بی نهایت شکرت که امسال دو بار دعوتم کردی به شمال و یک بار به طالقان. الهی ازت ممنونم که سراسر نعمت و رحمتی برای عالمیان. شکرت که در مدار این زیبایی ها قرارم دادی.

    سمانه جان دلم فرکانس قلب شاد و مهربونتو خریدارم. صلح و صفای خالصت رو نیز هم…

    از پاکیزه جان گفتی، اصلا عجیب این دختر دلنشینه، دیروز توی قلعه رودخان با لباس محلی من و ترانه جونم عکس گرفتیم، همش تو فکر پاکیزه جان بودم، یه عکس با لباس محلی پروفایلش گذاشته بود که تو ذهنم هی چشمک میزد و بالاخره منم از اون عکسا گرفتم.

    از افغانهای محترم گفتی، سبزی فروش سر کوچه ما هم آقا جعفر ابراهیمی، افغان هست که خدا میدونه چقدر شریف و محترم و دلپاک هستن. خدا حفظشون کنه.

    سمانه جون، برای نوشتن واست از توی رختخواب بلند شدم اومدم تو ایوون نشستم که با موسیقی آب هماهنگ بشم، نمی دونم حسم بهت منتقل شده یا نه،

    اصلا می دونی چیه، از یه جایی به بعد دیگه اینجا واسه کسی نمی نویسم، فقط واسه دل خودم می نویسم حتی اگر هیچکس کامنتمو نخونه. اوایل که متوجه قضیه امتیاز و رای و … شده بودم از مسیر درست خارج شده بودم و دلم می خواست رای جمع کنم ولی بعدش خدای بزرگ راهنماییم کرد گفت ببین خانم خوشگله این راهش نیست، از جاده خاکی برگرد بیا پیش خودم، و الی الله عاقبت الامور // و الیه المصیر

    خلاصه که الان منم و یک دل شیدا و یه روح سبک.

    در مورد خانواده همسر گفتی…

    همین امشب داشتم معرفی دوره احساس لیاقت قسمت 1 رو گوش میدادم و یک لحظه در مورد روابطم فقط در همین یک حوزه با خانواده همسر فوکوس کردم و دیدم چققققدرررر عوض شدم، چقدر همه چیز بهتر شده، چه احترام و راحتی بیشتری دارم باهاشون، اصلا در مخیله ام هم نمی گنجید من باهاشون بدون همسرم برم مسافرت و بهم خوش هم بگذره!!!

    می دونم که میتونم خیلی بهتر هم بشم بخصوص در مورد نه گفتن. ولی تا همینجا هم تفاوت از زمین تا آسمان است.

    یه دوست خوب کسیه که کنارش متوجه گذر زمان نشی، انقدر حرف بزنی تا صدات بگیره، انقدر تایپ کنی که سر انگشتات سر بشه. و شما از اون مدل دوستای اوریجینالی عشقم.

    قبلا هم بهت گفته بودم وقتی کامنتتو می خونم صدات تو گوشم می پیچه. یه صدای بم دلنشین با تن آهسته …

    اگه درسته دوتا فوت کن!!!

    در پناه الله نازنینمون شاد و نورانی باشی عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2042 روز

    سلام سلاااام صدای منو می شنوید از کرج. به قول ترانه که سرشو از پنجره ماشین برد بیرون و گفت سلام درختاااا من برگشتممم!!!!

    یعنی دیوونه شدم واسش.

    عاشق همین رها بودن و عشق بی قید و شرط بچه هام. نمونه اش رو دارم تو فرکانس ناز شما می بینم وقتی ذوق لاکهای خوشگلتو می کنی و با آهنگای درخواستی سمانه گلی شادی می کنی. وقتی قوانین الهی رو از دل هر حرفی گلچین می کنی و روش تمرکز می کنی. این یعنی خود خود خوشبختی!

    عزیزدلمی با این نور بی آلایش وجودت. ممنونم خیلی خیلی زیاد که برام نوشتی. با صدای زیبات یه دهن برامون بخون شاد شیم آجی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: