دیدگاه زیبا و تاثیرگذار مجتبی عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
خدا را سپاسگزارم به خاطر این روز جدید و این قسمت از سریال بینظیر و تماشایی سفر به دور آمریکا
خداوند را سپاسگزارم که عضو خانوادهای هستم که در گوشه گوشه آن درس هست و آگاهی.
محصولاتش پراست از درس
فایلهای دانلودی پراست از درس
کامنتهاش پر است از درس
سفرهاش پر است از آرامش و لذت بردن و حس و حال خوب
اصلا در این سایت حس و حال بد معنا و جایگاهی نداره. خدا را بی نهایت سپاسگزارم بابت حضورم در این جمع و این خانواده و به قول خانم شهریاری عزیز در این غار حرا و این قسمت نیز که مستثنی از این قاعده نیست.
یادم میاد هنگامی که استاد رفته بودند برای خرید ماشین فورد قبل از انتخاب می گفتند چقدر راجع به این ماشین تحقیق کرده بودند و موقعی که به نمایندگی فورد مراجعه کردند متصدی مربوطه هیچگونه اطلاعات دقیقی نداشتند که به استاد ارائه بدند و استاد میفرمودند وقتی من راجع به امکانات این ماشین برای او صحبت میکردم اصلا مات و مبهوت به من نگاه میکرد.
اونجا هم استاد در این خصوص صحبت کردند که فروشندهای موفق هست که در رابطه با محصولی که قصد ارائه آن به مشتری را دارد بروز باشد و بتواند با اطلاعاتی که میدهد مشتری را ترغیب به خرید محصولش کند.
تحسین میکنم فروشنده این برند کفش را که چقدر دقیق و جامع راجع به تاریخچه و جنس کفش و کیفیت و مواد اولیه آن چنان اطلاعاتی را مطرح میکنند که استاد را که خودشان بهترین تبلیغ کننده هستند را به وجد میآورند .
واقعا این برند مستحق داشتن این قدمت و این کیفیت میباشد.
برندی که فروشندگانش از دل و جان مایه میگذارند بایستی این همه مدت هم به فعالیت خودش در بالاترین سطح کیفیت ادامه بدهد .
مورد دیگری که نظر من را به خودش جلب کرد جایی بود که فروشنده در پوشیدن کفش و بستن بندهای آن به مریم جان کمک کرد
این مورد نشان از خود ارزشمندی و احساس لیاقتی هست که مردمان این کشور برای خود قائل هستند بطوریکه برای اغنای این حد از احساس خود ارزشمندی بایستی به مشتری بالاترین سطح از کیفیت و خدمات را ارائه نمود تا مشتری ترغیب به خرید شود.
این حد از احساس لیاقت و خودارزشمندی باعث شده این کیفیت از زندگی و نعمت و ثروت در این کشور و در بین مردم این کشور مشاهده بشود کیفیتی که بنظر من تمام کشورها زمان زیادی را نیاز هست که به آن دسترسی پیدا کنند.
خدایا شکرت که قوانین ثابتی در جهان وضع نمودی که اگر طبق آن رفتار شود درهایی از نعمت و رحمت و فراوانیت به روی بندگانت باز خواهد شد.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 217579MB30 دقیقه
به نام الله هدایتگرم
او همیشه حواسش به من هست و من بنده ی فراموش کار تلاش میکنم که او را به یاد بیاورم ، چ ا که با یادش دلها آرام میگیرد.
سلام به استاد و مریم عزیزم و همسفران زیبااندیشم
اولا بگم که دلم خیلی خیلی برای این سایت و دوستانم تنگ شده بود حسابی حسابی
خوش اومدیم به قسمت 217 سفر به دور آمریکا
این قسمت از سفرمون بوی زندگی در بهشت می داد ، ترکیبی بود از قسمت های مختلف ، حسش خوب بود ، دوست داشتم.
بعد کلی گشت و گذار و کمپ در دل کوهستان ، حالا اومدیم به شهر خرید کنیم ، حس خرید کردن حال آدمو خوب میکنه ، چه برسه اینکه آگاهانه بری تو پاساژی بزرگ یا جایی مثل بازار بزرگ تهران با اون همه تنوع و فراوانی خریدت رو انجام بدید.
خدایا شکرت شکرت شکرت که در مدار دیدن این حجم از فراوانی نعمت و ثروت هستم .
حس خرید کفش مناسب برای پیاده روی های کوهستانی ، خیلی فوق العاده ست، من که دوسش دارم.
من اگر از صبح تا شب در میدان منیریه باشم هم خسته نمیشم ، چون مهد فراوانی و اجناس ورزشی است و به اندازه سلیقه های مختلف تنوع محصول وجود داره ، خدارو هزاران مرتبه شکر شکر شکر
چه نکته خوبی رو گفتید در مورد فروشندگی ، مروری بود بر تاکید همیشگی شما برای رفتن به شغل مورد علاقه مون ، که اگر ما عاشق کارمون باشیم لاجرم میریم و ته همه چیز رو در میاریم ، آروم آروم خودمون توانمند تر میکنیم ، سرمایههای تخصصی خودمون رو افزایش میدیم.
وقتی باور داشته باشیم که در هر شغلی به میزان لازم مشتری وجود داره دیگه شغل مون رو عوض نمیکنیم بلکه تمرکز روی اصل میگذاریم و فرع و حاشیه رو نادیده میگیریم .
یادمه سال 1400 وقتی الله مهربان منو به کار کودک هدایت کرد ، همزمانی این شغل معنوی با کنفرانس جهانی خردسال منو خیلی خیلی تحت تاثیر قرار داد ، من اون موقع چیزی از این نوع کار کودک نمیدانستم ولی تا یک ماه هر شب با افراد موفق و با تجربه کار کودک جلسه داشتیم که با عشق و شور و اشتیاق از کارشون برامون میگفتند.
یادمه ذهن خیلی میخواست منو ناامید کنه ، چون ورودی مالی نداشتم و باید مدتی رو کارورزی میگذروندم ولی بهش اجازه ندادم ، و تلاشش مثل آبی بود که در هاونگ کوبیده میشد…
اما الان صحرا خیلی رشد کرده ، خیلی توانمند تر شده ، که برای برای اون خانه بازی که حکم معلم کلاس اولش رو داره طرح درس خودش ارایه داده برای کار پژوهشیش
( صحرا با ی عالمه چشم ستاره ای و قلبی فراوان )
من به عنوان پژوهشگر میخوام طرحم و پیاده کنم که اگر آنجا بشود چه عالی و اگر هم نشود بی نهایت فضا و افراد عالی وجود دارند که به دنبال فردی توانند و خلاق و خوش انرژی مثل من میگردند که هم برای سرمایه های من ارزش قایل هستند و هم به راحتی و آسونی پول خوبی پرداخت میکنند .
یادمه 2 سال پیش کسل آورترین کارگاه ، کارگاه دوخت و دوز و عروسک و پارچه بود ولی الان دارم کتاب حسی ، لمسی برای فراخوان بین المللی لهستان آماده میکنم.
جنس کار رو خیلی خیلی دوست دارم ، 0 تا 100 همه و همه هدایتی ست….
الان برای اکثر کارهام ی عالمه ابزار تولید کردم.
تا چند وقت پیش هیچ خبری از این اتفاقات ناب نبود…
صحرا الان منتظر جواب تایید موضوع پرزنتش هست…
چیزی که در رویاهام هم جا نداشت حالا توش هستم و دارم براش قدم بر میدارم….
( وای خدای من این طرح درس من هنوز شروع نشده پر از خیر و برکت و هزاران دست بی نهایت بوده و هست….)
خدا داند که چه اتفاقات عالی در راهه
درسته تو این مسیر به لحاظ مالی هنوز ورودی پایداری کسب نکردم ولی به اندازه ای که کار کردم مشتری های فوق العاده ای داشتم ، مشتری های شاد، آگاه ، سالم ، صادق ، درستکار ، ثروتمند ، زیباندیش ، خوش حساب ، خوش رو ، خوش قول که همیشه سر راهم قرار گرفتند…
این مشتری های بسیار بسیار بسیار زیبا هستند که قراره همیشه و همیشه سر راهم قرار بگیرند ، این مشتری ها رو من دنبال شون نرفتم، بلکه خداوند سر راهم قرار داد .
خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت ، مطمئن هستم اتفاقات خوبی در راهه.
خدایی که این همه انسانهای بینظیر روسر راه من قرار داده ، براش کاری نداره ، مسأله اصلی ذهن محدود گنجشک روزی م هست که کوچولو و فقیرانه فکر میکنه ،و نگران خیلی چیزهاست …
ولی باید یادم بمونه لا خوفٌ علیهم و لا هم یخزنون این برای من کافیست که آرام شوم…
این ها برای خودم نوشتم، برای خاموشی ذهن نجواگرم نوشتم که از هر خستگی و روزنه ای سو استفاده میکند برای….
ولی صحرا دیگر صحرا قدیم نیست او به خودش قول داده با قدمهای مورچه ای به مسیر خودش ادامه دهد .
خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت
چقدر زیباست این دستگاه های خشک کن که در این کشور ثروتمند وجود داره ، اصلا همه امکانات و تجهیزات این کشور فوق العاده متفاوت با همه کشور هاست ، فقط ی علت داره که با مرور روند زندگی استاد برامون تداعی میشه.
آدمای این کشور ادعای مسلمانی و جای مهر روی پیشونی ندارند ولی در اکثر جنبه های زندگی شدن دارند توحیدی عمل میکنند ، در مدار شادی و آرامش و راحتی و حال خوب هستند.
آنها دارند قانون ساده ی خداوندرو اجرا میکنند .
چقدر باهال بود وقتی از فیلم و سینما صحبت کردید و چقدر خوب که به سادگی ارسال پیام مخاطب اشاره کردید.
و تجربه ی جدید حال حاضر من ، زندگی کردن در رویای نوجوانیم هست.
رفتن به صحنه تئاتر ، بودن در پلاتو ، ساخت دکور نمایش ، و از همه مهم تر کار پیش رو برای گروه خردسال داره اماده میشه ، ترکیب رویای نوجوانی که اون موقع هیچی ازش نمیدونستی ولی الان با شغل مورد علاقه ات ( کودک ) ترکیب شده ، ترکیب بسیار بسیار جالبیه.
صحرا یادت باشه که این ترکیب رو ، این چیدمان رو الله مهربان، رب العالمین انجام داده ها ، مبادا به خودت مغرور بشی و آهنگ منم منم سر بندازیا….
تو اعتراف کردی که به هر خیری از جانب خدا فقیر فقیر هستی ، این اعتراف خیلی خیلی باید عمق پیدا کنه ،
خیلی خیلی باید روی خودت کار کنی و به میزانی که کار کنی نتیجه هم میاد، پس با امید به قدم های کوچیک مورچه ای خودت ادامه بده.
خدای خوبم :
من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
منو هدایت کن :
به راه درست ، مسیر درست ، آدمای درست با باورهای درست
إلا بذکرالله تطمئن القلوب
بماند یک رد پا در تاریخ 10 مهر 1402
ساعت 12 ظهر به وقت ایران