سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 217

دیدگاه زیبا و تاثیرگذار مجتبی عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

خدا را سپاسگزارم به خاطر این روز جدید و این قسمت از سریال بینظیر و تماشایی سفر به دور آمریکا

خداوند را سپاسگزارم که عضو خانواده‌ای هستم که در گوشه گوشه آن درس هست و آگاهی.

محصولاتش پراست از درس

فایلهای دانلودی پراست از درس

کامنتهاش پر است از درس

سفرهاش پر است از آرامش و لذت بردن و حس و حال خوب

اصلا در این سایت حس و حال بد معنا و جایگاهی نداره. خدا را بی نهایت سپاسگزارم بابت حضورم در این جمع و این خانواده و به قول خانم شهریاری عزیز در این غار حرا و این قسمت نیز که مستثنی از این قاعده نیست.

یادم میاد هنگامی که استاد رفته بودند برای خرید ماشین فورد قبل از انتخاب می گفتند چقدر راجع به این ماشین تحقیق کرده بودند و موقعی که به نمایندگی فورد مراجعه کردند متصدی مربوطه هیچگونه اطلاعات دقیقی نداشتند که به استاد ارائه بدند و استاد میفرمودند وقتی من راجع به امکانات این ماشین برای او صحبت میکردم اصلا مات و مبهوت به من نگاه میکرد.

اونجا هم استاد در این خصوص صحبت کردند که فروشنده‌ای موفق هست که در رابطه با محصولی که قصد ارائه آن به مشتری را دارد بروز باشد و بتواند با اطلاعاتی که میدهد مشتری را ترغیب به خرید محصولش کند.

تحسین میکنم فروشنده این برند کفش را که چقدر دقیق و جامع راجع به تاریخچه و جنس کفش و کیفیت و مواد اولیه آن چنان اطلاعاتی را مطرح میکنند که استاد را که خودشان بهترین تبلیغ کننده هستند را به وجد می‌آورند .

واقعا این برند مستحق داشتن این قدمت و این کیفیت میباشد. 

برندی که فروشندگانش از دل و جان مایه میگذارند بایستی این همه مدت هم به فعالیت خودش در بالاترین سطح کیفیت ادامه بدهد .

مورد دیگری که نظر من را به خودش جلب کرد جایی بود که فروشنده در پوشیدن کفش و بستن بندهای آن به مریم جان کمک کرد

این مورد نشان از خود ارزشمندی و احساس لیاقتی هست که مردمان این کشور برای خود قائل هستند بطوریکه برای اغنای این حد از احساس خود ارزشمندی بایستی به مشتری بالاترین سطح از کیفیت و خدمات را ارائه نمود تا مشتری ترغیب به خرید شود.

این حد از احساس لیاقت و خودارزشمندی باعث شده این کیفیت از زندگی و نعمت و ثروت در این کشور و در بین مردم این کشور مشاهده بشود کیفیتی که بنظر من تمام کشورها زمان زیادی را نیاز هست که به آن دسترسی پیدا کنند.

خدایا شکرت که قوانین ثابتی در جهان وضع نمودی که اگر طبق آن رفتار شود درهایی از نعمت و رحمت و فراوانیت به روی بندگانت باز خواهد شد.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 217
    579MB
    30 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

227 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سینا سبزواری» در این صفحه: 2
  1. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1282 روز

    سلاام به دوست عزیزم

    وای که چقدر کامنتت قشنگ و فوق العاده بود که منو غرق کرد توی خودش و حسابی هیجان زده ام کرد.

    توی یکی از فایل های سفر به دور آمریکا برای من دیدگاه گذاشتی و خیلی جالبه که امشب منم دقیقا توی یکی از فایل های سفر به دور آمریکا به کامنت تو هدایت شد

    و حسابی لذت بردم که چقدر قشنگ نوشتی. توی کامنتی که برام نوشتی تو از من تعریف کردی و منو تحسین کردی حالا انگاری نوبت منه وقتی کامنتت رو خوندم اصلا نتونستم تحسینت نکنم خدای هدایتگرم دائم داشت هدایتم میکرد بنویسم برات و منم گفتم چششمم!

    واقعا وقتی جریان هدایت رو بهش اجازه بدیم وارد زندگیمون بشه و بهش عمل کنیم چقدر زندگی در تمام ابعاد قشنگ میشه و چقدر همه چی زیبا میشه

    امشب فایل گفتگو با دوستان قسمت 3 رو داشتم گوش میدادم و این فایل موضوع کلیدیش هدایت بود اصلا ببین!! یک دری از آگاهی و ذوق و شوق در من به وجود اورد که وقتایی که فایل رو استپ میکردم و برای خودم توضیح میدادم بارها اشک شوق ریختم که خدایا چقدر من وقتایی که نمیزاشتم هدایتم کنی داشتم به خودم ظلم میکردم و وقتایی که هدایتم کردی چقدر نتیجه قشنگ بوده حتی اگر دقیقا اون لحظه متوجه نشده بودم!

    و دقیقا قبل از اینکه به اون فایل هدایت شدم (که واقعا هم ایده نداشتم که امروز قراره گفتکو با دوستان قسمت 3 رو ببینم اصلا هیچ ایده ایی نداشتم) یکم فکرم درگیر شده بود که این درگیری یکسری تضاد احساسی در من به وجود اورده بود. واقعا گفتم خدایاا من نمیدونمم مشکل چیه چرا احساس ام اینطوریه خودت بهم بگو هدایتم کن و بعدش اینطوری هدایت شدم و باز جالبه هدایتم طوری بود که درکم از هدایت در اون فایلی که بهش هدایت شدم بیشتر شد (یکم پیچیده شد امیدوارم درست منظورم و گفته باشم خخخ)

    و واقعا بعد از آگاهی امشب دیگه احساس میکنم اصلا یک آدم متفاوتی شدم که ربطی به سینای چند ساعت پیش نداره چون تصمیم گرفتم اجازه بدم به هدایت و همینطوری از همون لحظه که من فرکانس تسلیم رو به جهان فرستادم اصلا انگار خدا داشت باهام صحبت میکرد حتی جنس دریافت آگاهی هام تفاوت پیدا کرد. واقعیت اینه که خدا هر لحظه داره با ما صحبت میکنه. هر سوالی که تشکیل میشه بلافاصله جوابش از طرف خدای مهربان فرستاده میشه چون خداوند وظیفه خودش دونسته و در قانون خودش قرار داده تا مارو هدایت کنه.

    و واقعا این همون چیزی بود که نیاز داشتم درک کنم و وقتی که درک کردم اماده شدم تا در زندگیم این جریان رو جاری کنم.

    و دیدم چقدر این نیرو داره خوشگل هر لحظه هدایت میکنه من نمیشنیدم

    که حتی تا همین نیم ساعت پیش من هیج اطلاعی نداشتم که قراره کامنت بزارم روی سایت اصلا روی چه فایلی بزارم. اونم اینکه برای یکی دیدگاهی بزارم، بعد باز به تو ساره هدایت بشم و کامنت زیبات رو بخونم و لبخند بزنم از جملاتت و کلی حالم خوب شه

    اصلاا واقعا وقتی به این جریان های هدایت آدم نگاه میکنه متوجه میشه چقدر خدا داره دقیق عمل میکنه

    و داره کارها رو به راحتی انجام میده که میتونه چند منظور داشته باشه.

    همین یک کامنتی که من از تو بهش هدایت شدم چقدر از همه جنبه ها واقعا باعث بهبود من شد. و چه نکات مثبتی از ابعاد مختلف داشت:

    +اولا اینکه کامنتت خیلی حس خوب و جنبه فان داشت که حسابی احساسم و بهتر کرد و خب چی بهتر از این برای قانونی که میگه احساس خوب = اتفاقات خوب

    +یاد کامنت قبلی خودم به تو افتادم که درمورد کانون توجه صحبت کردیم و باعث شد اونارو به یادبیارم و دوباره ازش استفاده کنم مثلا به اینکه چقدر خوب نوشتی توجه کنم چقدر بچه ها کامنتت رو دوست داشتن که امتیاز خوبی گرفته کامنتت توجه کنم به توانایی های خودم توجه کنم به زیبایی هاتوجه کنم و خلاصه یک جهت دهی فوق العاده به کانون توجهم دادم که بخوام بگم هنوز ادامه داره…

    +باعث شد کامنت برات بنویسم و خود این کامنت باز نکات مثبت زیادی داشت: باعث شد موضوع هدایت رو درموردش بنویسم و بیشتر برای خودم باز بشه این موضوع، ردپایی به جا بزارم که بعدا اگر بازم هدایت شدم به کامنت خودم این موضوع رو به یاد بیارم(مثل همون کامنت کانون توجه که امشب دوباره خوندمش واقعا گفتم چقدرر درکم خوب بوده و چه خوب که ردپا گذاشتم) و..

    +باعث شد ایمانم به جریان هدایت بیشتر بشه چون وقتی این مثال هارو ببینه آدم که هدایت شده و پاداش های خوبی گرفته ایمانش به هدایت بیشتر میشه و باز این ایمام بیشتر یک پله اونو برای دریافت آگاهی ها و الهامات بیشتر اماده میکنه و همین سیکل تا جایی که بخواد ادامه پیدا میکنه

    و کلی نکته مثبت واضح و پنهان دیگه که اگه بخوام لیست کنم داره،، یعنی میخوام بگم خدا کارارو راحت انجام میده هدایتی میکنه که تو اکه میخواستی با ذهن منطقیت انجام بدی شاید روزها زمان میبرد تا به این همه دستاورد برسی اما خدا همیشه راه حل های بهتری رو برات درنظر داره. این سیستم جهانه که کارهارو راحت در ابعاد بزرگ انجام بده و سختی نشان از ناهماهنگی با جهان میده

    استاد یک مثالی توی دورخ کشف قوانین میزنن میگن که: همین کار زنبور عسل ببین کار راحتیه در عین حال چندین مزایا هم زمان داره که این زنبور میره گل هارو بارور میکنه همزمان برای خودش غذا هم فراهم میکنه و برای ما عسل هم تولید میشه و کلی کار دیگه… یعنی جهان کارهارو اینطوری به همین راحتی انجام میده

    پیشنهاد میکنم برای اینکه این جریان هدایت رو بیشتر درک کنی برو فایل گفتگو با دوستان قسمت 3 رو ببین اگر هم قبلا دیدی بازم ببین چون واقعا هردفعه یکسری آگاهی های جدیدی به روت باز میشه

    منم مثل کامنتی که بالا نوشتی شارژ گوشیم داره تموم میشه خخخ مغزم داره همینطوری اگاهی میاره بالا اما دیگه تمومش میکنم که همینایی هم که نوشتم به قول تو نپره

    ساره عزیزم برات بهترین هارو آرزو میکنم

    موفق و پیروز باشیی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سینا سبزواری گفته:
    مدت عضویت: 1282 روز

    سلااام آقا ابراهیم عزیززم

    چقدر چقدر این آگاهی برای من ارزشمند بود که با الهام گرفتن از کلاس ایمنی گفتید:مثلا من قبل از اینکه برای خودم تمرین طراحی کنم و یا دوره ای داشته باشم و با چیزی از توحید درک کرده باشم همونم، الانن که آگاهیم و داشته هام بیشتر شده هنوز همونم!؟

    این الگو چیزی که تو خیلی ها از جمله من هست،، این کامنت شما رو اولین بار حدودا سه هفته پیش خوندم (امروز دوباره بهش هدایت شدم) و همون لحظه یک دری از اگاهی به روم باز شد و واقعااا بعد از اون موقع تصمیم گرفتم با توجه به این اگاهی از خود همین کامنت شروع کنم و به خودم گفتم خب.. ابراهیم میگه هرکامنت، هرفایل، هر تمرین باید منجر به تغییر شخصیت و عملکرد و تغییر زندگیت بش.. خب من میخوام همین اول که این کامنت رو خوندم به ایم فکر کنم چطور میتونم از این کامنت بهره ببرم و همون شب تصمیم گرفتم هر فایلی، هر تمرینی، هرکامنتی که میخونم منحر بهدتغییری بنیادین در درون من بشود،، مثلا وقتی دارم فایل درمورد هدایت میبینم، بعد از اینکه دیدم تموم شد همون ادم قبلی نگران که اصلا رو جریان هدایت حساب باز نمیکنخ نباشم، بلکه بعد از اون فایل من یک آدم دیگه ایی بشم تبدیل به کسی بشم که به هدایت ایمان داره و روش حساب باز میکنه و تسلیمه،، اگر قرار باشه من فایل درمورد هدایت ببینم و بازم نگران باشم خب این چه فایل دیدنیه،، اگر قرار باشه فایل درمورد پرداخت بها برای هدف هام رو ببینم اما هنوز با ادم های نامناسب رفت و امد کنم، هنوز تو شبکه های اجتماعی ول بچرخم این چه فایل دیدنیه!؟

    اگر صد بار فایل فقط روی خدا حساب باز کن اما بازم تصمیم نگرفتی امیدت به دست کسی جژ خودش نباشه پس چه فایده ایی داشته

    حتی این الگو خیلی منو توی انجام تمارین گرفتار خودش کرده بود و تمرین رو برای من صرفا مشق نوشتن کرده بود و رسما کن قبل و بعد تمرین همون ادم با همون حس و حال بودم و فقط چهار پنج صفحه با قلمم کاغذ رو پر کرده بودم!! درصورتی که هدف تمارین اینه که مارو به احساس خوب برسونه، گفتگو های ذهنیم رو تغییر بده

    اگر میای به حساب خودت روی باور فراوانی کار میکنی صد صفحه هم اصلا مینویسی اما هنوز حست بده(که نشان از باور کمبود میده) این نشون میده هدف کار رو نگرفتی،، این نشون میده که حواست نیست که هدف از یک ساعت کار کردن روی باور ها کاغذ رو سیاه کردن نیست بلکه اینه که یک درجه احساست بهتر بشه…(برا خودم دارم میگم)

    الان این کامنت رو موقعی دارم براتون مینویسم که خیلی نیاز داشتم این اگاهی و این الگو مخرب رو به ذهنم یادآوری کنم و حواسم باشه درگیرش نشم..

    حواسم باشه امروز از همین اول صبح (6:2٠ صبح) هر کامنتی که میخونم، هر اقدامی، هر تمرینی منجر به تغییر درونی من بشه

    اگر دارم اهرم رنج و لذت مینویسم اما قبل و بعدش از لحاظ ذوق و شوق و انگیزه داشتن هیچ فرقی نکرده این نشون میده که درست انجام ندادم تمرین رو و حواسم باشه هرچقدر هم بنویسم اما هدف تمرین رو تیک نزنم هنوز انگار تمرین و انجام ندادم

    اگر دارم روی ترمز هام کار میکنم اما بعد از یک ساعت کار کردن روی یک ترمز و جایگزینش با باور مناسب اونقدر شاد نشدم که بزنم و برقصم این یعنی درست تمرین و انجام ندادم

    آخه مگه میشه باور کنی توی گفتگو های ذهنیت که فرصت ها زیاد هستند و خوشحال نباشی؟؟؟ میشه؟؟

    میشه باور کنی خاا عاشقته و خوشحال و شاد نباشی؟؟

    میشه باور احساس لیاقت رو درمورد پول و ثروت و روابط و… ایجاد کنی اما حس خوشبختی و خوشحالی نکنی؟؟

    نمیشه دیگه

    هر تمرینی هر باوری هر فایلی یک هدفی داره..

    حتی اگر من که دارم الان این کامنت رو برای شما مینویسن اگر بعد از این کامنت دوباره مثل روند قبلی خودم ادامه بدم و بازم بعد از دیدن هر فایل و کامنت شخصیتم تغییر نکنه پس اینهمه کلمه که تایپ کردم به چه دردی خورد؟

    یک نکته ایی که هست وقتی که آدم تصمیم میگیره که اینطوری از این به بعد به اموزه ها و تمرین ها نگاه کنه، ذوق و شوقش برای دیدن فایل ها و تمرین کردن بیشتر میشه یک ذوق شوقی از حنس تغییر بهش دست میده چون توی ذهنش اینطوری تنظیم کرده که من بعد از این فایل یا تمرین یا… قراره یک ادم دیگه ایی بشم و وقتی یک ادم دیکه ایی بشم نتیجه هامم خیلی بهتر میشه و تغییر میکنی

    میدونی این ذوق و شوق باعث میشه همیشه هرساعت انگیزه کارکردن روی خودت رو داشته باشی

    من قبلا خب اینطوری نبودم..

    توی فایل ها فقط دنباال حرفای قشنگ بودم و هیچ عمل و تغییری در من رخ نمیداد و اتفاقی که میفتاد این بود که فایل ها برام تکراری میشد یک هفته میدیدم دو سه هفته باز دور میشدم از این فضا اما وقتی که ادم تصمیم میگیره از این به بعد اینطوری عمل کنه هر یک ساعت دیدن یک فایل براش= کلی تغییر و اتفاقات خوب و نتایج بزرگ

    حتی من بعضی وقتا به خودم میگم سینا به فایل ها از این دید نگاه کن که قراره زندگیت رو همین یک دونه فایل به صورت بنیادین تغییر بده و عوض کنه،قراره کلی نتیجه برات به ارمغان بیاره و واقعا هم همینه!

    اگر به هرانچه که گفته میشه صد در صد عمل کنیم و شخصیتمون تغییر کنه زندگی ما در تمام ابعاد فوق العاده میشه

    و. وقتی اینطوری به خودم میگم این دید بهم کمک میکنه که بیشتر فکر کنم به اینکه چطوری عمل کنم به چیزایی که یاد گرفتم و ناخودآگاه در حین دیدن فایل یا تمرین یا… شخصیت من داره آماده تغییر میشه

    دوست عزیزم ازتون سپاسگزارم که نوشتین

    امیدوارم این همه جملات و کلماتی که من برای پاسخ به دیدگاه شما نوشتم تغییری در من ایجاد کرده باشه طوری که بتونم بگم زندگی من به دو بخش قبل از این کامنت و بعد از این کامنت تقسیم میشه(چقدر خوبه که برای هرچیزی اینطوری بشه این همون جنس تغییریه که ازش صحبت کردم) و بگم عمل کردن من به اموزه ها و شروع تغییرات شخصیتیم از همین کامنت خیلی سرعتش بیشتر. شد و پیشرفت کرد…

    اره من تغییر کردم با نوشتن همین کامنت، من دیگه قراره عمل کنم به هرچی که گفته میشت، من قراره کنترل ذهن کنم در هر شرایطی

    و من قراره هر ساعت از زندگیم هیچ ربطی به ادم یک ساعت قبل نداشته باشم و هر لحظه خودم رو اپدیت کنم و بهبود بدم،، با هر جمله، با هر…

    این اون چیزیه که تو دلم بود و میخواستم راجع بهش بنویسم

    بازم ازتون سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمند

    از خدای عزیزم هم سپاسگزار هستم که منو هدایت کرد به این صفحه و این کامنت

    خداوند یار و نگهدار هممون…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: